نویسنده: تحریریه

  • ایران، آخرین زیستگاه پلنگ در آسیا

    ایسنا نوشت: مسوول کارگروه تخصصی صیانت از محیط زیست کانون دانشجویی همیاران طبیعت جهاددانشگاهی لرستان گفت:مردم باید بدانند که ایران آخرین میزبان پلنگ ایرانی در آسیاست.

    به گزارش سرویس «محیط زیست» ایسنا منطقه لرستان، سمیه روشنی با بیان این مطلب افزود: شاید به جرات بتوان سر منشاء آغاز مطالعات و فعالیت های گسترده دهه جاری در زمینه پلنگ ایرانی را مقاله کلاسیک کیابی، دره شوری،جهانشاهی و قایمی در سال ۲۰۰۲ با موضوع مرور کلی وضعیت این گونه در کشور دانست.

    این استاد دانشگاههای لرستان ادامه داد: این نویسندگان، گزارشی از وضعیت جمعیت پلنگ در ایران ارایه داده که طبق گزارش آنها حدود ۵۸۰ تا ۸۵۰ قلاده پلنگ در ایران وجود داردکه ۵۵ درصد آنها در مناطق حفاظت شده زیست می کنند.

    وی افزود: امروزه مقاله مطالعات متعددی در این زمینه در کشور آغاز شده که از آن جمله می توان به پایان نامه های متعددی در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد در باره پلنگ ایرانی با محوریت بررسی زندگی و وضعیت پلنگ در ایران همراه با مطالعات ژنتیکی و ریخت سنجی اشاره کرد.

    وی به عوامل تهدید کننده این جانور اشاره کرد و افزود: شکار غیرمجاز و طعمه هایش عمده ترین عامل تهدید بقای پلنگ در لرستان به شمار می رود؛ گسترش بی رویه شبکه جاده های کشور، و عدم دسترسی به طعمه های موردعلاقه شان از دیگر عوامل تهدید کننده آن است.

    روشنی تخریب زیستگاه ها و ناامنی در آنها را باعث ترک آن منطقه توسط پلنگ دانست وگفت: درسالهای اخیر نیز گسترش بی رویه شبکه جاده های کشور نیز به بلایی برای جان پلنگهای ایران بدل شده و تنها در دو سال گذشته، حداقل پنج پلنگ به دلیل برخورد با خودروهای عبوری کشته شده اند.

    این استاد دانشگاه گفت: بیشترین تلفات پلنگ در حوزه زاگرس میانی است، مردم باید بدانند که ایران آخرین میزبان پلنگ ایرانی در آسیاست.

    مسئول کارگروه تخصصی صیانت از محیط زیست کانون دانشجویی همیاران طبیعت جهاددانشگاهی لرستان با اشاره به اینکه در سال ۲۰۰۸ این گونه جز IUCN قرار گرفته اظهار کرد: افزایش مناطق زیستی تحت حفاظت در استان (زیستگاه پلنگ زاگرس)، ارتقای سطح فرهنگ زیست محیطی، اختصاص بودجه های تحقیقی پژوهشی، بررسی جمعیت پلنگ به روش استفاده از دوربین های تله ای، جلوگیری از شكارهای غیر مجاز با افزایش محیط بانان و مدیریت بهتر و برخورد جدی تر با متخلفان و تضمین مشاركت جوامع محلی می تواند موجب بقای این گونه منحصر به فرد در استان شود.

  • پلمپ باغ وحش تهران در پی مرگ ببر سیبری نر

    تبناک نوشت: علت های جدید مرگ شیر و ببر پارک ارم+پلمب باغ وحش
    حدود يك ماه قبل علايمي دال بر اسهال در ببرهاي اسهال در باغ وحش تهران مشاهده شد/اينكه ببرها شناسنامه سلامت نداشتند كذب محض است/شيرها به هيچ وجه مشكلات ببر سيبري را نداشتند و يكي از شيرها 22 ساله بوده و سن بالايي داشته /روسها هنوز از اين موضوع اطلاع ندارند و طبق آخرين مكاتبات صورت گرفته با آنها دو نوع آنتي بيوتيك را براي مقابله با بيماري مذكور توصيه كرده‌اند.
    در حالی که رئیس باغ وحش ارم در مصاحبه دیروز خود ایدز داشتن ببرو یا مریض بودن خر را علت اصلی مرگ ببر و همچنین از عدم تخصیص اعتبار برای نگهداری ببر ها و شیرها انتقاد کرده بود، معاون سازمان محیط زیست نیز با انتقاد از عدم تخصیص بودجه لازم، علت مرگ این حیوانات کم یاب و در معرض انقراض را 60 درصد، مشمشه اعلام کرد.

    به گزارش خبرنگار «تابناک اجتماعی»، دکتر محمد باقر صدوق که خبر تابناک اجتماعی در خصوص استعفا و کناره گیری اش از معاونت سازمان محیط زیست را تایید و از رفتن خود طی دو ماه آینده از این سمت خود خبر داده، امروز درباره علت مرگ ببر و برخی ادعاهای مطرح شده درباره شناسنامه ببرها و … واکنش نشان داده است.

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به اينكه تاكنون علت قطعي مرگ ببر سيبري در باغ وحش تهران به طور صد در صد مشخص نشده است، گفت: در عين حال به احتمال 60 درصد ببر مذكور به دليل بيماري مشمشه مرده است.

    دكتر محمدباقر صدوق عصر شنبه پس از پايان جلسه كارشناسي كه با حضور نمايندگان دامپزشكي، محيط زيست و مسوولان باغ وحش تهران برگزار شد، افزود: تيمي شش نفره مسوول پيگيري ماجرا شدند و حداكثر تا پايان هفته علت مرگ ببر سيبري كه در باغ وحش تهران روز پنج شنبه تلف شده است را مشخص و اعلام مي‌كنند.

    وي ببرهاي آمده از روسيه را مهمانان ناخوانده توصيف كرد و گفت: قرار نبود اين ببرها به اين زودي وارد ايران شوند و ما بستر كار را آماده نكرده بوديم.

    وي در خصوص اعتبار پنج ميلياردي در نظر گرفته شده براي احياي نسل ببر مازندران گفت: اگر شما اين پنج ميليارد تومان را ديده‌ايد ما هم ديديم.

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيستي با تاكيد بر اينكه هيچ پولي در اين خصوص اختصاص نيافته است، گفت: قرار بود سازمان از محل بودجه خود 200 ميليون تومان براي اين امر اختصاص دهد كه تاكنون هيچ پولي اختصاص پيدا نكرده است.

    به گزارش ایسنا، وي با اشاره به اينكه تمام هزينه‌هاي نگهداري ببر سيبري توسط باغ وحش تهران تامين مي‌شد، گفت: هشتاد ميليون تومان از اعتبارات معاونت طبيعي جهت بازسازي دو پاسگاه ميانكاله اختصاص يافت كه اين پروژه اجرا شده است. از سوي ديگر 12 ميليون تومان نيز براي نقشه قفس ببرها از سوي معاونت طبيعي اختصاص داده شد كه طراحي اين امر انجام شده و هم اكنون جهت اجرا در استان مازندران به دنبال پيمانكار هستيم.

    مذاكره با طرف روسي براي دريافت 4 قلاده ببر

    به علت نبود قرنطينه و آماده نبودن زيستگاه انتقال ببرها به پناهگاه حيات وحش ميانكاله، مجبور شديم آنها را به باغ وحش تهران بفرستيم

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به مذاكره صورت گرفته توسط رييس سازمان حفاظت محيط زيست با طرف روسي جهت دريافت چهار قلاده ببر ديگر، گفت: موافقت براي ورود اين چهار ببر به طور قطعي صورت گرفته، اما روسها درخواست چهار قلاده پلنگ به جاي ببرها را كرده‌اند كه هنوز سازمان حفاظت محيط زيست در اين خصوص موافقت نكرده است.

    وي با تاكيد بر اينكه پروژه احياي نسل ببر مازندران تاكنون مسوول نداشته و مسووليتش تنها بر عهده معاونت طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست بوده است، تصريح كرد: كارشناسان ما هم اطلاعات لازم را در خصوص ببرها نداشتند و قرار بود روسها ضمن آموزش كارشناسان ايراني دوره آموزشي در اين خصوص براي كارشناسان ما بگذارند كه اين امر نيز تاكنون عملي نشده است.

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به اينكه به علت نبود قرنطينه و آماده نبودن زيستگاه انتقال ببرها به پناهگاه حيات وحش ميانكاله مجبور شديم آنها را به باغ وحش تهران بفرستيم، خاطر نشان كرد: از همان ابتدا نبايد ببرها را به باغ وحش تهران مي فرستاديم، اما چاره‌اي نداشتيم. از سوي ديگر مطالعه و آمادگي لازم نيز در اين خصوص وجود نداشته است.

    وي در خصوص دو قلاده پلنگي كه از سوي ايران تحويل روسيه شده است، اظهار كرد: يكي از اين پلنگ‌ها كه دستش در تله گير كرده و شكسته بود هم اكنون بهبود يافته و پلنگ ديگر نيز كه به دليل خوردن سم با مشكل جدي مواجه شده بود نيز خوب شده است.

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست تاكيد كرد: به طور كلي بايد بگوييم وضعيت پلنگ‌هاي ايراني در زيستگاه سوچي كه هم اكنون در جنگل بسيار زيبايي نگهداري شده و با دوربين‌هاي مداربسته و سيستم‌هاي حفاظتي تحت كنترل هستند، بسيار خوب است.

    وي در عين حال خاطرنشان كرد: سازمان دامپزشكي نيز به دليل احتمال مشمشه به مدت 3 روز باغ وحش تهران را تعطيل كرده است.

    معاون دفتر تنوع‌زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با تاكيد بر اينكه هنوز عامل بيماري ببر نر سيبري در باغ وحش تهران به طور صد در صد مشخص نشده گفت: اينكه ببرها شناسنامه سلامت نداشتند كذب محض است و تمامي مراحل و مكاتبات لازم از طريق سازمان دامپزشكي ايران با مرجع روسيه صورت گرفته و طرف روس نيز تمام مدارك مورد نياز در خصوص سلامت ببرهاي روسي را براي ما ارسال كرده‌ است.

    دكتر مقدم، معاون دفتر تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست عصر شنبه افزود: حدود يك ماه قبل علايمي دال بر اسهال در ببرهاي اسهال در باغ وحش تهران مشاهده شد كه بلافاصله دامپزشكان دفتر حيات وحش و آبزيان به همراه متخصصان عازم باغ وحش تهران شدند و در آن برهه اسهال ببرها درمان شد.

    وي گفت: حدود 10 روز قبل علايم زخم پوستي و مشكلات تنفسي و ترشح از بيني ببر نر نيز به ما اعلام شد كه نهايتا عليرغم تمهيدات پيش‌بيني شده به دليل ضعف عمومي ببر نر سيبري در باغ وحش تهران مرد.

    معاون دفتر تنوع‌زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به اينكه نمونه‌برداري‌هاي لازم در اين خصوص انجام شده است گفت: احتمالا علت مرگ ببر سيبري عامل باكتريايي بوده ولي نوع آن مشخص نيست و مسوولان دامپزشكي نيز در جلسه امروز به صورت صد در صد نتوانسته‌اند علت مرگ اين ببر را مشخص كنند. در عين حال به نظر مي‌رسد با تكميل شدن تحقيقات حداكثر تا پايان هفته علت مرگ ببر سيبري اعلام مي‌شود.

    وي در خصوص اينكه آيا مشمشه مي‌تواند عامل مرگ ببر سيبري باشد به ايسنا گفت: 3 يا 4 نوع باكتري مي‌تواند عامل اين مرگ باشد كه مشمشه يكي از آنهاست. اما به طور قطع در اين خصوص بايد منتظر نتايج نهايي آزمايشات ماند.

    مقدم در خصوص مرگ دو قلاده شير در باغ وحش تهران نيز گفت: شيرها به هيچ وجه مشكلات ببر سيبري را نداشتند و يكي از شيرها 22 ساله بوده و سن بالايي داشته و ديگري نيز به دليل يك باكتري كه در گربه سانان به هيچ عنوان عرف نيست مرده است.

    وي در عين حال شيوع بيماري مشمشه را در ميان شيرهاي تلف شده منتفي دانست و در پاسخ به سوالي در خصوص علت تعطيلي سه روزه باغ وحش تهران گفت: سازمان دامپزشكي بر اساس پروتكل مشمشه‌اي كه دارد اگر محلي را مشكوك به اين بيماري بداند فورا آنجا را قرنطينه كرده و تمامي حيواناتي كه تست آنها مثبت باشد معدوم و آنهايي كه منفي باشد از محل منتقل مي شوند.

    معاون دفتر تنوع‌زيستي سازمان حفاظت محيط زيست در عين حال گفت: تا 72 ساعت ديگر علت دقيق مرگ ببر سيبري مشخص شده و از طريق روابط عمومي سازمان حفاظت محيط زيست اطلاع رساني مي‌شود.

    دكتر مقدم همچنين در ادامه اظهارات خود در خصوص وضعيت بهداشتي باغ وحش تهران به ايسنا گفت: باغ وحش ارم شايد نتواند نمره 20 در اين خصوص بگيرد ولي در كشور ما يكي از باغ وحش‌هايي است كه از نظر بهداشتي وضعيت مطلوبي دارد.


    اختلاف نظر كارشناسان در خصوص علت مرگ ومير شيرها و ببر باغ وحش تهران

    روس‌ها ببرها را فرستادند اما ما آماده نبوديم!
    به گزارش ایسنا، اين اظهارات دكتر مقدم در حالي عنوان شد كه مهندس ضيايي، مشاور معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست در اين جلسه گفت: دو شير باغ وحش تهران به دليل بيماري مشابه ببر نر سيبري مردند و وضعيت مابقي شيرها نيز نگران كننده است.

    وي با اشاره به اينكه روس‌ها براي مسابقات زمستاني كه سمبلش پلنگ بود پيشنهاد دريافت دو قلاده پلنگ را به ايران ارائه كردند گفت: در عوض اين پيشنهاد، پيشنهادهاي مختلفي براي اين امر مطرح شد اما با توجه به مقاله‌اي كه در سال 2009 ميلادي با مطالعه بر روي 20 نمونه پوست ببر خزري انجام و مشخص شد كه ببر خزر و سيبري همه جزو يك زيرگونه بوده و تنها در يك DNA اختلاف دارند، قرار شد روسها به ما دو قلاده ببر بدهند و در عوض دو قلاده پلنگ بگيرند.

    مشاور معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست افزود: ما اعلام كرديم تا ببرها نيايند پلنگ‌ها را نمي‌دهيم. اين در حالي بود كه روس‌ها ببرها را فرستادند اما ما آماده نبوديم.

    وي با اشاره به اينكه قرار بود ببرها به پناهنگاه حيات وحش ميانكاله منتقل شوند و يكي از اهداف اصلي اين پروژه نجات اين پناه گاه حيات وحش است گفت: صندوق كوچك تسهيلات جهاني محيط زيست (جف) يك ميليون و 600 هزار دلار براي احياي نسل ببر ايراني اعتبار تخصيص داد و در كنفرانس ببرها هم قرار شد تجهيزات و كمك مالي به ايران ارسال شود. از سوي ديگر اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت (IUCN) نيز اعلام كرد كه ببر سيبري با ببر مازندران يكي است.

    ضيايي با اشاره به اينكه روس‌ها بر روي پلنگ‌هاي ما نام پلنگ قفقازي را گذاشتند، ضمن انتقاد از افرادي كه با ورود ببرها به كشور مخالف مي‌كردند گفت: متاسفانه آنطوري كه كارها بايد با سرعت پيش مي‌رفت نرفت.

    وي با اشاره به اينكه ببر نر پس از آمدن به تهران هفت روز اعتصاب غذا كرد افزود: اين كه گفته مي‌شود ببر نر و ببر ماده با هم درگير شده و همديگر را گاز گرفته‌اند به هيچ عنوان صحت ندارد.

    ضيايي گفت: ببر نر در محوطه نگهداري مي‌شد و ببر ماده در قفس بود اما يك روز در قفس را باز كرديم و تا روز پنجشنبه گذشته حدود يك ماه اين دو ببر با هم زندگي كردند، لذا اينكه مي گويند ببر نر به ببر ماده پريده به هيچ عنوان صحت ندارد.

    وي با تاكيد بر اينكه بيماري پوستي و تنفسي به باغ وحش تهران آمده است گفت: نمي‌شود گفت چنين بيماري وجود ندارد چرا كه دو قلاده شير اين باغ وحش بر اثر همين بيماري مردند و چند شير ديگر نيز مريض هستند. از سوي ديگر ما نيز خيلي نگران ببر ماده هستيم و تلاش مي‌كنيم تا با خوراندن ويتامين فعلا اين ببر را در حالت پايدار نگهداريم.

    ضيايي در پاسخ به سوالي در خصوص علت انتقال ببر نر به سردخانه پارك طبيعت پرديسان گفت: به هيچ عنوان مساله تاكسيدرمي ببر مرده مطرح نيست و يكي از علل اصلي اين امر نگهداشتن اين ببر براي تحقيقات بعدي است.

    وي با اشاره به اينكه همه اميدواريم كه بيماري شايع شده در باغ وحش تهران مشمشه نباشد گفت: متاسفانه بيماري مشمشه بيماري خاصي است كه هيچ درماني ندارد و از راه خوراكي آمده و پس از ورود به دستگاه گوارش مجاري تنفسي را تحت تاثير قرار مي‌دهد كه براي انسان نيز بسيار خطرناك است.

    ضيايي در خصوص آخرين وضعيت ببر ماده گفت: هنوز آثاري از بيماري مشابه ببر نر در ببر ماده مشاهده نشده است.

    وي افزود: ‌پروژه احياي نسل ببر مازندران پروژه‌اي ده ساله است كه بايد دامداران را از منطقه خارج كرد و آنهايي كه به زور اراضي را از ميانكاله تصاحب كردند خلع يد شوند.

    ضيايي به موضوع احداث جاده از داخل ميانكاله اشاره كرد و گفت: خوشبختانه عمليات احداث اين جاده با پيگيري‌هاي رياست سازمان و معاون محيط طبيعي فعلا متوقف شده اما هنوز منتفي نشده است.

    وي خاطر نشان كرد: اگر جاده ميانكاله احداث شود بايد فاتحه ميانكاله خوانده شود لذا با تلاشهاي صورت گرفته احداث اين جاده از متن مصوبات پيشنهادي دور جديد سفر رييس جمهوري خارج شده است.

    تایید خبر تابناک، من يكي دو ماه ديگر مهمان شما هستم
    دكتر صدوق، معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست نيز در اين جلسه در پاسخ به سوالي در خصوص استعفاي وي و علت انصراف از اين امر گفت: من يكي دو ماه ديگر مهمان شما هستم و بر اساس مذاكرات صورت گرفته با دكتر محمدي زاده، رييس سازمان حفاظت محيط زيست، از من خواستند كه در اين مقطع زماني نروم و قطعا به دليل احترامي كه براي رييس خودم قايلم از اين امر صرف نظر كردم.

    وي در پاسخ به سوال ديگري در خصوص اينكه وقتي شما نمي‌رويد آيا تخريب‌هايي كه صورت مي‌گيرد را به پاي شما نمي‌نويسند؟ گفت: مجوزهاي تخريبي كه شما از آن ياد مي‌كنيد در كميسيون زيربنايي دولت صادر مي‌شود و نماينده ما در آنجا دكتر نوريان معاون محيط زيست انساني سازمان حفاظت محيط زيست است.

    صدوق همچنين در ادامه اين جلسه در پاسخ به سوالي در خصوص احداث پالايشگاه در ميانكاله گفت: با احداث پالايشگاه در ميانكاله موافقت شده ولي هنوز مكان يابي آن انجام نشده است.

    وي در عين حال گفت: معاونت محيط طبيعي كتبا و رسما در خصوص احداث پالايشگاه در ميانكاله مخالفت خود را اعلام كرده است.

    وي در پاسخ به سوال ديگري در خصوص اينكه آيا روسها از مرگ ببر نر سيبري مطلع هستند گفت: روسها هنوز از اين موضوع اطلاع ندارند و طبق آخرين مكاتبات صورت گرفته با آنها دو نوع آنتي بيوتيك را براي مقابله با بيماري مذكور توصيه كرده‌اند.

    صدوق در خصوص آتش‌سوزي در پارك ملي گلستان نيز گفت: خوشبختانه مهار آتش سوزي در پارك ملي گلستان با سرعت صورت گرفت و ارتش و نيروهاي محلي به كمك محيط بانان و ساير نيروهاي امدادي سريعا آتش را مهار كردند.

    وي با تاكيد بر اينكه سازمان حفاظت محيط زيست از نظر نيروهاي گارد در مضيقه است در خصوص مهمترين مشكل حفاظت ازيوزپلنگ ايراني گفت: متاسفانه مهمترين معضل در اين خصوص طعمه يوزپلنگ است كه در اين راستا بايد تلاش كنيم تا زيستگاه احيا شود.

    30 سال است در حال توجيه مسوولان سازمانيم
    در ادامه مهندس ضيايي، مشاور معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست نيز گفت: احساس مي‌كنم بودن يا نبودن دكتر صدوق موضوعي بسيار مهم است و اينكه فردي بماند يعني بسيار شهامت داشته است.

    وي با تاكيد بر اينكه بايد تشويق كنيم كه افرادي مانند دكتر صدوق در سازمان حفاظت محيط زيست بمانند گفت متاسفانه سي سال است كه روسا و معاونين سازمان پشت سر هم عوض مي‌شوند و كارشناسان تا مي‌آيند آنها را علاقمند به طبيعت كرده و به آنها بگويند ماجرا چيست، از سازمان مي‌روند.

  • مرگ ببر روسی در پارک «ارم»، احتمال انتقال بیماری به مردم+تصاویر+تکمیلی

    تابناک نوشت: بازهم فاجعه زیست محیطی در کشور،

    سرانجام سرانجام با گذشت 8 ماه و يك هفته از ورود دو ببر «آمور» به باغ‌وحش تهران كه به گفته كارشناسان نسل آنها نزديك به ببر «مازندران» است، یکی از ببرهای اهدایی روسیه به ایران، به علت بیماری در پارک ارم جان بخت و حال ببر ماده نیر چندان مساعد نیست.

    به گزارش خبرنگار «تابناک اجتماعی»، کشور روسیه در اردیبهشت ماه امسال، طی یک تفاهمنامه همکاری با ایران، یک جفت ببر سیبری را در مقابل دریافت دو پلنگ ایرانی ماده تحویل سازمان حفاظت محیط زیست ایران داد و در حالی که قرار بود این ببرها برای اجرای “طرح احیای ببر منقرض شده مازندران” در پناهگاه حیات وحش میانکاله در شرایط نیمه اسارت نگهداری شوند، پناهگاه حیات وحش میانکاله، آماده پذیرش ببرها نشد و این ببر ها در پارک ارم نگهداری شدند تا اینکه یکی از آن ها جان باخت و دیگری نیر در وضعیت مناسبی نیست.

    در حالي كه قرار بود حداكثر ظرف يكماه اين ببرها به پناهگاه حيات وحش ميانكاله منتقل شوند، سرانجام با عدم تحقق اين امر، تامين بودجه مورد نياز و شيوع يك بيماري همه‌گير، ببر «نر» ساعت 11 روز پنجشنبه تلف شد.

    اين ببرها كه پس از 52 سال سوم ارديبهشت ماه سال جاري و علي‌رغم انتقاد برخي كارشناسان داخلي، با تاكيد رييس سازمان حفاظت محيط زيست جهت احياي نسل ببر مازندران با موافقت نخست وزير روسيه علي‌رغم فشارهاي رسانه‌اي و گروه‌هاي مردمي اين كشور به ايران آمدند، قرار بود حداكثر يكماه تا آماده شدن زيستگاه خود در ميانكاله مازندران، در باغ وحش تهران نگهداري شوند.

    اين در حاليست كه با گذشت 8 ماه و يك هفته چشم‌انتظاري ببرها براي تامين اعتبار و انتقال آنها از قفس‌ها به زيستگاه جديد، سرانجام ببر «نر» بر اثر شيوع يك بيماري همه‌گير روز پنجشنبه در باغ وحش تهران علي‌رغم تلاش دامپزشكان براي نجات آن تلف شد. از سوي ديگر از باغ وحش تهران خبر مي‌رسد كه وضعيت ببر ماده نيز مساعد نيست و به طور دايم اين حيوان تحت نظر دامپزشكان است.

    شنيده‌ها حاكيست بر اثر يك بيماري همه‌گير در باغ وحش تهران طي چند روز گذشته حداقل 2 قلاده شير بر اثر يك بيماري تنفسي كه منجر به خونريزي از بيني مي‌شود تلف شدند.

    گزارش‌هاي دريافتي حاكيست وضعيت ساير شيرهاي باغ وحش تهران نيز وخيم است اما هنوز علت اين بيماري و راه مقابله با آن مشخص نشده است.

    آنطوري كه دكتر محمدباقر صدوق، معاون محيط طبيعي و تنوع‌زيستي سازمان حفاظت محيط زيست گفته است بررسي‌هاي اوليه نشان مي‌دهد علت مرگ اين ببر شيوع بيماري «مشمشه» در باغ وحش ارم تهران بوده است.

    به گزارش ايسنا، هرچند مهندس ضيايي، استاد دانشگاه و مشاور معاونت طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست كه مسوول احياي نسل ببرهاي ايراني نيز هست گفته است نتايج نهايي علت مرگ ببر روسي شنبه رسما اعلام مي‌شود و در حال حاضر به طور قطع نمي‌توان علت مرگ اين حيوان را اعلام كرد.

    اما اگر مرگ شيرها و ببر باغ وحش تهران بر اثر بيماري «مشمشه» تاييد شود مسوولان دامپزشكي با توجه به اين كه اين بيماري قابل انتقال به انسان است بايد در اسرع وقت نسبت به پلمپ باغ‌وحش تهران اقدام كنند.

    هرچند به نظر مي‌رسد مسوولان دامپزشكي حتي با توجه به نتايج اوليه آزمايشات بايد از همان روز پنجشنبه باغ‌وحش تهران را براي جلوگيري از احتمال انتقال اين بيماري به انسان پلمپ مي‌كردند.

    هم‌اكنون تيم دامپزشكي و كارشناسان نيز در حال استفاده از قرص‌هاي پيشگيري از انتقال اين بيماري هستند.

    اما پلنگ‌هاي ايراني كه در زمان ورود ببرهاي روسي با يك هواپيماي اختصاصي روسي به مركز تحقيقات «سوچي» منتقل شدند در سلامت كامل به سر مي‌برند و نخست وزير روسيه چندين بار تا كنون از آنها شخصا بازديد كرده است.

    مهندس ضيائي، مدير پروژه احياي ببر ايراني پيشتر به ايسنا گفته بود كه نقشه‌ها و طراحي محل جديد انتقال ببرها به ميانكاله صورت گرفته اما به دليل تامين نشدن اعتبار مورد نياز اين پروژه همچنان متوقف است.

    شواهد حاكيست آخرين ببر ايران در پارك ملي گلستان در سال 1337 شكار شد و پس از آن ديگر خبري از ببر در ايران نبود. اما پيش از اين ببر ايراني در منطقه مازندران و در جنگل‌هاي هيركاني (جنگل‌هاي مازندران و گيلان تا منطقه سرخس) پراكندگي داشته و جمعيت آن بسيار زياد بوده است به شكلي كه ظل السطان در كتاب تاريخ مسعودي مي‌نويسد در برنامه شكاري كه در ميانكاله داشتم 35 ببر شكار كردم.

    به گفته كارشناسان در پي نابودي ببر مازندران، تلاش‌هاي زيادي براي يافتن ردپاي اين ببر در كشور انجام شد و پس از سالها كارشناسان به اين نتيجه رسيدند كه نسل ببر مازندران نيز مانند شير ايراني منقرض شده است.

    بررسي‌هاي انجام شده بر روي DNA نمونه‌هاي پوست ببر مازندران كه در موزه‌هاي مختلف نگهداري مي‌شود نشان داد كه ببر ايراني با ببر آمور (ببر سيبري) از نظر ژنتيكي تفاوت چنداني ندارد تا اين كه چندي پيش وزير محيط زيست روسيه كه در راس هياتي با مسوولان سازمان حفاظت محيط زيست ايران ملاقات كرد و خواستار دريافت دو قلاده پلنگ ايراني و احياي نسل اين حيوان در كشور روسيه شد. در اين حال مسوولان ايراني كه مدت‌ها به دنبال گرفتن ببر مازندران بودند به شرط تحويل دو قلاده ببر توسط روسيه موافقت كردند دو پلنگ ايراني را به اين كشور بفرستند.

    موضوعي كه به گفته رييس سازمان حفاظت محيط زيست، موافقت با آن در روسيه با چالش‌هاي زيادي مواجه بود به شكلي كه نخست وزير روسيه براي اين تبادل تحت فشار رسانه‌ها و گروه‌هاي مردمي روسيه قرار گرفته بود اما در نهايت با پيشنهاد ايران موافقت كرد و سرانجام عصر جمعه دو ببر سيبري پس از چند بار تغيير ساعت پرواز در فرودگاه مهرآباد تهران با يك هواپيماي اختصاصي به كشور آمدند.

    گفتني است مشخصات ببر ايراني يا ببر مازندران با نام علمي (Panthera tigris virgata) به اين شرح است:

    رنگ پشت و پهلوي ببر ايراني زرد متمايل به نارنجي با نوارهاي باريک و قهوه اي مي باشد و زير بدن يعني شکم و سينه سفيد رنگ است. پشت گوش ها سياه بوده لکه سفيدي در وسطش ديده مي شود. از ببر ايران که زيستگاه اصلي‌اش دامنه شمالي رشته کوه البرز بوده است با نام ببر خزر يا ببر مازندران در سفرنامه‌ها و کتب تاريخي و ادبي ياد شده است.

    ببر ايراني شباهت زيادي به پسر عموي بنگالي خود دارد ولي نوارهاي قهوه‌اي دور بدنش يه پهني نوارهاي ببر بنگال نيست (البته تعداد نوارها در ببر ايراني بيشتر است) همچنين رنگ پهلوها در ببر ايراني تيره‌تر (قهوه‌اي‌تر) است.

    موهاي بدن ببر مازندران بخصوص در زمستان رشد زيادي دارد و موهاي صورت او مانند ببر سوماترا بلند است. طول بدن ببر مازندران 140 تا 280 سانتيمتر است و اندازه دم اين حيوان بين 60 تا 90 سانتيمتر است. (دو گزارش هم درباره اندازه ببر ايراني وجود دارد يکي از منطقه لنکران که طول بدن اين حيوان را 259 و 5/289 سانتيمتر ذکر شده است)

    غذاي ببر خزر گراز، مرال، گوزن زرد، گراز، شوکا، گربه وحشي، خرگوش، پرندگان و خزندگان و در مواقع گرسنگي و عدم دسترسي به شکار طبيعي گاو و گاوميش اهلي بوده است.

    بچه‌هاي اين ببر در 4 سالگي بالغ مي‌شوند (طول عمر ببر در اسارت 30 سال است)

    اما بيماري مشمشه چيست؟

    بر اساس اطلاعات پايگاه اطلاع‌رساني سازمان دامپزشکي کشور مشمشه يكي از بيماريهاي باكتريايي مسري خطرناك است كه اغلب سبب ابتلاء تك سمي‌ها مي‌گردد. بيماري بشدت كشنده بوده و از اهميت بالايي در جمعيت‌هاي اسب برخوردار است.

    اين بيماري از جمله بيماري‌هاي مهم مشترك بين انسان و دام است.

    عامل بيماري:

    عامل بيماري باكتري گرم منفي غير متحرك فاقد كپسول و غير هاگزا بنام پزودومناس مالئي ( Pseudomonas mallei ) است كه بعضاً در مراجع جديد به نام بورخولدريا مالئي ( Burkholderia mallei ) نيز ناميده شده است.

    اپيدميولوژي:

    پزودومناس مالئي يك انگل اجباري بوده كه بسهولت توسط نور، حرارت و ضدعفوني كننده‌هاي معمولي از بين ميرود و بنظر نمي‌رسد در يك محيط آلوده بيش از شش هفته باقي بماند. اسب‌ها، قاطرها و الاغها از گونه‌هاي معمول درگير مي‌باشند.

    حيواناتي كه از تغذيه بدي برخوردارند و يا در محيط نامطلوب نگهداري مي‌شوند از حساسيت بيشتري برخوردارند.

    انسان نيز در زمره جانداران حساس به اين عامل عفوني است كه معمولاً بيماري منجر به مرگ مي‌شود. حيوانات آلوده و يا حامليني كه در ظاهر سالم بوده واز بيماري جان سالم بدر برده‌اند عمده‌ترين منابع عفونت بشمار مي‌آيند.

    نحوه انتشار آلودگي بدان صورت است كه آسيب‌ها و ضايعات ريوي (آبسه مانند ) پاره شده و عامل بيماري به درون برونشيول‌ها راه يافته و موجب عفوني شدن مجاري تنفسي فوقاني مي‌گردد كه در نتيجه سبب دفع ارگانيسم از بيني ودهان خواهد شد.

    انتشار بيماري اغلب از طريق بلع مواد غذائي آلوده با منشا ذكر شده اتفاق مي‌افتد كه در اين زمينه آبشخورهاي مشترك (آلوده) نقش بسزايي خواهند داشت.

    تماس مستقيم پوست با پوست آلوده و وسايل تيمار (مانند غشو) اگر چه مي‌تواند خطر آفرين باشد ليكن بندرت ايجاد بيماري پيشرونده مي‌نمايد . همچنين انتشار بيماري از طريق استنشاقي نيز ميتواند اتفاق بيافتد اما اين شكل آلودگي احتمالاً تحت شرايط طبيعي نادر مي‌باشد.

    مشمشه هم‌اكنون از كشورهائي همانند آمريكاي شمالي ريشه كن شده است اما مناطقي از جهان منجمله آسياي صغير، آسيا و آفريقا همچنان آلوده هستند. از آنجا كه اخيراً پرورش و نگهداري اسب بويژه بصورت متراكم در حال رشد مي باشد و جابجائي دامها در اين شرايط بيش از گذشته و به مقاصد مختلف صورت مي‌گيرد، بروز و شيوع بيماري مشمشه در اين جمعيت‌ها دور از انتظار نيست. در تحت چنين شرايطي ميزان مرگ ومير بسيار بالا خواهد رفت و در تعداد كمي از حيوانات كه بظاهر بهبود مي يابند (حاملين) بيماري ابقاء مي‌يابد و بندرت ممكن است حيوانات بطور كامل بهبود يابند.

    گوشتخواراني همانند شير ممكن است با خوردن گوشت آلوده به بيماري مبتلا شوند. همچنين آلودگي در گوسفند و بز نيز ديده شده است. با وجودي كه انسانها به بيماري خيلي حساس نيستند اما از طريق جراحات پوستي ممكن است به بيماري، به شكل گرانولوماتوز و پيمي مبتلا شوند. مرگ ومير موردي از ميزان بالائي برخوردار است.

    بطور كلي اسبدارها كه در ارتباط مستقيم و تنگاتنگ با اسب‌ها هستند و بويژه دامپزشكاني كه بدون دقت عمل لازمه اقدام به كالبد گشائي حيوانات آلوده مي‌كنند در معرض خطر قرار دارند.

    پاتوژنز:

    هجوم و حمله جرم اغلب از طريق ديواره روده اتفاق افتاده و در نتيجه آن يا بصورت سپتي سمي ( شكل حاد بيماري ) و يا بصورت باكتريمي ( شكل مزمن بيماري ) اتفاق مي‌افتد . عامل بيماري همواره در ريه موضعي شده اما پوست ومخاط بيني نيز در زمره مواضع معمول قرار دارند . ساير احشاء نيز ممكن است محل تشكيل ندولهاي تيپيك گردند.

    علائمي كه در مرحله پاياني بيماري ديده مي‌شود، عمدتاً مربوط به برونكو پنومونيا بوده ومرگ در موارد تيپيك بيماري بسبب آنوكسي آنوكسيا پيش مي آيد .

    يافته هاي باليني:

    در شكل حاد بيماري: تب بالا ؛ سرفه ؛ ريزش بيني همراه با انتشار سريع زخمهائي روي مخاط بيني و همچنين ندولهائي بر روي پوست قسمت تحتاني دستها و يا شكم بروز مي نمايد . مرگ در اثر سپتي سمي ظرف چند روز اتفاق مي‌افتد .

    در شكل مزمن بيماري: در اين حالت از بيماري علائم بستگي به محلهائي قابل پيش بيني كه ضايعات در آنها شكل گرفته اند خواهد داشت . هنگامي كه موضعي شدن اصلي در ريه اتفاق بيافتد سرفه مزمن ؛ تنفس دردناك و خونريزيهاي مكرر از بيني اتفاق خواهد افتاد. اشكال مزمن پوستي و بيني معمولاً با هم اتفاق مي‌افتند. ضايعات مربوط به بيني بر روي قسمتهاي تحتاني ديواره مياني و قسمت غضروفي مياني؛ شكل مي‌گيرند. ضايعات ذكر شده در ابتدا بصورت ندولهائي باقطر یک سانتيمتر بوده كه بتدريج زخمي شده و ممكن است بيكديگر متصل شوند . در مراحل اوليه ترشحات بيني بصورت سروزي بوده كه ممكن است يك طرفي باشد و بعداً بصورت چركي و نهايتاً بصورت خون آلود تظاهر يابد كه بطور معمول اين وضعيت بيني؛ توام با بزرگ شدن غدد لنفاوي زير فكي خواهد بود.

    شكل پوستي بيماري ( سراجه يا FARCY ) با ظهور ندولهاي زير جلدي ( بقطر 12  سانتيمتر) كه سريعاً زخمي شده و واجد ترشحات چركي برنگ عسل تيره ( قهوه اي) خواهد شد تشخيص داده مي‌شود. در بعضي موارد ضايعات عمقي‌تر بوده و ترشح از طريق فيستولهاي ايجاد شده خارج مي‌شود.

    عروق لنفي بصورت فيبروزي، قطور و شعاعي از ضايعات خارج شده و با همديگر ارتباط مي‌يابند. عقده‌هاي لنفاوي زه كشي كننده ناحيه درگير شده و ممكن است ترشحات خارجي داشته باشند.

    محلي كه مي‌توان براي ضايعات پوستي پيش بيني كرد قسمت مياني مفصل خرگوشي است اما اين گونه ضايعات در هر قسمت از بدن ميتواند ايجاد شود.

    حيوانات در گير با فرم مزمن بيماري معمولاً تا چندين ماه بيمار بوده و مكرراً بهبودي رانشان مي‌دهند اما عاقبت يا از پادر آمده و يا با يك بهبود ظاهري بعنوان موارد مخفي باقي مي‌مانند.

    يافته‌هاي كالبد گشائي: اگرچه هر گونه كالبد گشائي لاشه دام مبتلا به مشمشه بواسطه خطرات احتمالي ممنوع مي‌باشد ليكن علا ئم بيماري در كالبد گشائي به قرار زير است:

    در شكل حاد بيماري خونريزيهاي پتشي متعددي در تمام اندام مشاهده مي‌گردد كه توام با برونكو پنموني نزله‌اي شديد و بزرگي عقده هاي لنفاوي برونشيال است. در شكل مزمن بطور معمول ضايعات در ريه‌ها به شكل ندولهاي ارزني همانند آنچه در سل ارزني ديده مي‌شود در تمامي بافت ريه پخش و پراكنده مي‌باشند. ضايعات و زخمها روي مجاري تنفسي فوقاني خصوصاً مخاط بيني وجود داشته و باوسعت كمتري در مخاط لارنكس، ناي و برونشيت‌ها ديده مي‌شود. ممكن است ندولها و زخمها در پوست ودر زير پوست ( بصورت نسبتاً وسيعي ) وجود داشته باشد.

    عقده هاي لنفاوي كه مسئول زه كشي محل در گير هستند معمولاً حاوي كانونهاي چركي و عروق لنفي داراي ضايعات مشابه هستند . كانونهاي نكروتيك هم چنين ممكن است در ديگر اعضاء داخلي نيز وجود داشته باشند . پزودو مناس مالئي و گاهي اوقات اكتينو مايسس پيوژنز، از بافتهاي آلوده جدا شده اند.

    تشخيص:

    قطعي‌ترين راه تشخيص هر بيماري جدا سازي عامل بيماري مي‌باشد . در شكل حاد بيماري مشمشه جداسازي پزودو مناس مالئي از بافتهاي آلوده چندان مشكل نمي‌باشد . اين باكتري از رشد نسبتاً آهسته و خوبي بر روي اكثر محيط‌هاي كشت آزمايشگاهي برخوردار است كه مي‌توان سرعت رشد آن را با افزودن گليسرول و خون دفيبرينه اسب به محيط افزايش داد. در صورت استفاده از محيط كشت بلاد آگار بعد از دو روز كلني هائي بشكل مدور ؛ كوچك و برنگ قهوه اي خاكستري ايجاد خواهد شد.

    پزودومناس مالئي، باكتري گرم منفي فاقد حركت و از نظر فعاليتهاي بيو شيميائي بسيار ضعيف مي‌باشد كه همين ويژگيها آن را از پزودومناس پزودومالئي عامل مليوئيدوز تفريق مي‌نمايد.

    جداسازي جرم از مواردي كه درگير شكلهاي مزمن و مخفي مشمشه مي‌باشند بسادگي ميسر نبوده و در چنين حالاتي مي‌بايست از تستهائي همانند تستهاي آلرژيك بمنظور تشخيص بهره جست. مهمترين و اصلي‌ترين روش تشخيص بيماري، تست آلرژيك با تزريق بين جلدي در پلك پائين با مايه مالئين است.

    تست ذكر شده از حساسيت و ويژگي نسبتاً بالائي برخوردار است . مايه مالئين مورد استفاده از پادگني كه از كشت باكتري مشمشه در محيط بويون گليسرينه بدست مي‌آيد گرفته مي‌شود كه تزريق درحيوان سالم بي‌ضرر بوده ولي در حيوانات آلوده ( راكتور ) سبب تورم و ترشح چرك از گوشه چشم مي‌گردد.

    مقدار مصرف آن 1/0 ميلي‌ليتر بوده كه از محلول رقيق شده آن با آب فنيكه پنج در هزار كه در اين حالت بنام مالئين فنيكه گفته ميشود استفاده ميگردد. بمنظور انجام تست بعد از مقيد كردن تك سمي بطريق لواشه زدن لب بالا و يا گوش با يك دست پلك پائين را در بين انگشتان شصت و سبابه ثابت نموده و مشابه تزريق بين جلدي توبركولين تزريق انجام خواهد گرفت.

    توجه : بايد توصيه گردد متعاقب تزريق مالئين از هر گونه تمرينهاي آموزشي استرس‌زا جداً خودداري گردد. زمان قرائت 48 ساعت پس از تزريق مي‌باشد هرچند در مواردي ممكن است واكنش مثبت حتي در كمتر از 48 ساعت مشاهده گردد. تست و قرائت بايد در روز و و در مجاور نور كافي و هواي روشن انجام گيرد و زمان قرائت از 48? ساعت تجاوز ننمايد . تست به جز در مواقع اضطراري در فضاي سرپوشيده انجام گرفته و دام تا زمان قرائت تحت آن شرايط نگهداري گردد .

    كنترل :

    متاسفانه اين بيماري واكسن و روش پيشگيري از طريق ايمن‌سازي ندارد و اهم روش‌هاي كنترل بيماري عبارتند از: رعايت شرايط قرنطينه‌اي كامل و پيشگيري از هر گونه تردد دام . منظور از دام، دامي است كه وضعيت آن از نظر سلامتي دقيقاً مشخص نيست. شايان ذكر است كه هم‌اكنون تمامي اسب‌هائي كه توسط كارشناسان سازمان دامپزشكي كشور مورد تست مالئين قرار گرفته‌اند واجد برگه گواهي سلامت مدت دار هستند كه در آن وضعيت سلامتي دام كاملاً مشخص شده است.

    انجام تست مالئين بصورت مداوم بفاصله هر 3 هفته تا هنگامي كه جمعيت مورد نظر در 3 تست متوالي هيچگونه موردي از راكسيون مثبت ويا مشكوك نداشته باشد . جداسازي و اعدام هرچه سريعتر دامهاي رآكتور كه بدين منظوراقدامات بهداشتي زير بايد متعاقب تشخيص دام رآكتور انجام گيرد:

    1 – وسايل انفرادي و تيمار دام مبتلا بطوركلي سوزانده و معدوم شود .

    2 – جايگاه اسب با مواد ضد عفوني كننده ( مناسبترين ضد عفوني كننده سود سوز آور مي باشد ) پس از سوزاندن و دفن بهداشتي فضولات و كود ؛ گند زدائي شده و حد اقل بمدت 6 هفته مورد استفاده قرار نگيرد.

    3 – معدوم كردن اسب آلوده با توجه به خطرات احتمالي؛ به گونه اي انجام پذيرد كه تماس با دام به حداقل ممكن برسد .

    4 – محل دفن لاشه بايد قبل از معدوم كردن دام آلوده آماده شده باشد ؛ اين محل بايد بدوراز كانال آب، چشمه ، قنات و ساير مسيرهاي عمومي باشد.

    “گوشت خر یا ایدز” عامل مرگ ببر وارداتی ایران از روسیه!

    سازمان محیط زیست قرار بود از باغ وحش پارك ارم تنها به عنوان یك زیستگاه موقتی یك تا 2 ماهه استفاده كند اما این یك ماه و 2 ماه تبدیل به 4 ماه، 6 ماه و در نهایت 8 ماه شد كه بالاخره هم این “ببر نر سیبری” مرد.

    علت مرگ ببر وارداتی سیبری كه به منظور احیای ببر مازندران به ایران منتقل شده بود از سوی مدیر باغ وحش پارك ارم تشریح شد.

    به گزارش فارس، 8 ماه پیش در حالی‌كه انتقادات بسیاری درباره ورود ببرهای سیبری به ایران به منظور احیای “ببر مازندران” مطرح شد، سازمان محیط زیست 2 قلاده ببر (یك ماده و یك نر) را از سیبری وارد كشور كرد. ببرهایی كه منزل اولیه آن‌ها “باغ وحش پارك ارم ” تعیین شد و قرار بود پس از طی یك دوره كوتاه در این محل به زیستگاه تحت حفاظت “میانكاله ” منتقل شوند.

    زمانی كه رئیس سازمان محیط زیست از ورود ببرهای وارداتی آن هم با هدف احیای ببر مازندران خبر داد، تعجب گروه زیادی از كارشناسان و فعالان در حوزه حیات وحش را بر انگیخت، پرسشی بدون پاسخ قانع‌كننده. “ببر سیبری چگونه ببر مازندران را احیا می‌كند؟ ”

    ببرهای سیبری در حالی وارد ایران شدند كارشناسان حیات‌وحش از دست‌آموز بودن و حساسیت‌های آن‌ها به دلیل زندگی در قفس هشدار داده بودند.

    ببر وارداتی نر كه به گفته هوشنگ ضیائی، مشاور محیط طبیعی سازمان محیط زیست قرار بود تا 2 سال دیگر تولید مثل كند و نسل “ببر مازندران ” را برای ما زنده كند، صبح روز پنجشنبه در باغ وحش تهران، همان سكونتگاه موقتی كه تبدیل به سكونتگاه 8 ماهه‌اش شده بود جان داد. مرگی كه پرونده احیای ببر مازندران در ایران را مختومه كرد.

    ببرهای وارداتی، از اول هم شناسنامه سلامت نداشتند!
    امیر الهامی؛ مدیر باغ وحش پارك ارم تهران درباره مرگ این ببر سیبری گفت: در زمان تحویل این 2 قلاده ببر سیبری به باغ وحش ارم، سازمان محیط زیست هیچ شناسنامه سلامتی را تحویل باغ وحش نداد و تنها به یك برگه واكسینه شدن ببرها كفایت كرد.

    وی در ادامه افزود: سازمان محیط زیست قرار بود از باغ وحش پارك ارم تنها به عنوان یك زیستگاه موقتی یك تا 2 ماهه استفاده كند اما این یك ماه و 2 ماه تبدیل به 4 ماه، 6 ماه و در نهایت 8 ماه شد كه بالاخره هم این “ببر نر سیبری” مرد.

    مدیر باغ وحش پارك ارم تهران درباره اقدامات دامپزشكی درباره این 2 قلاده ببر سیبری گفت: تمام اقدامات دامپزشكی این 2 قلاده ببر بر عهده خود سازمان محیط زیست بود و باغ وحش تنها محل زندگی این ببرها بود و ما هیچ مسئولیتی نداشتیم.

    الهامی ادامه داد: ببرهای سیبری در باغ وحش كاملا جدا از دیگر جانوران نگهداری می‌شدند به طوری‌كه محل نگهداری هر قلاده ببر هم جدا از اببر دیگر بود.

    بارها درباره علائم بی‌حالی و آبریزش بینی ببر به محیط زیست هشدار دادیم
    وی تأكید كرد: ما بارها به مسئولان محیط زیست درباره علائم بی‌حالی و آبریزش بینی ببر به محیط زیست هشدار دادیم آن‌ها هم آمدند و بازدید كردند اما مردد بودند كه چه اقدامی باید انجام دهند. ما در باغ وحش تمام تلاشمان را انجام دادیم.

    مدیر باغ وحش پارك ارم تهران افزود: دامپزشك خود محیط زیست زمانی كه ببر را مورد معاینه قرار داد تست FIV گرفت كه همان «ایدز گربه سانان» محسوب می‌شود این یكی از احتمالات بود از سوی دیگر تشخیص بیماری را داد كه ناشی از مصرف «گوشت خر» است. آن‌ها اعلام كرده‌اند كه ببر این بیماری را از شیرهای باغ وحش گرفته است در حالی‌كه شیرهای باغ وحش بعد از ابتلای ببر به بیماری مبتلا به این بیماری شده‌اند پس ما هم می‌توانیم بگوییم كه شیرهای باغ وحش ارم از آن ببر سیبری بیماری گرفته‌اند.

    الهامی گفت: محیط زیست به محض مرگ ببر سیبری لاشه ببر را از باغ وحش به سازمان محیط زیست منتقل كردند.

    محمدباقر صدوق؛ معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست نیز علت مرگ ببر وارداتی را ابتلا به نوعی بیماری تنفسی عنوان كرد. به گفته وی بیماری «مشمشه» در باغ وحش ارم تهران شیوع پیدا كرده است كه به گربه‌سانان منتقل می‌شود.

    بیماری «مشمشه» یكی از بیماری‌های باكتریایی مسری خطرناك است كه اغلب سبب ابتلای تك سمی‌ها می‌‌شود. این بیماری مشترك بین انسان و حیوان، به شدت كشنده است.

  • احتمال قرنطینه باغ‌وحش ارم

    تابناک نوشت: غير از ببري كه در اثر اين بيماري تلف شد، ببر ماده هم بيمار است و اگر اين بيماري مش‌مشه باشد مرگ آن نيز حتمي است/ اين بيماري ابتدا ببرهاي سيبري را مبتلا كرده و سپس به شيرها سرايت كرده و 2قلاده شيرا را كشته است.
    ایلنا: رئيس هيات مديره جامعه دامپزشكي كشور گفت: جاي تاسف است كه ما ببرهايي را كه از سيبري به ايران آورده‌ايم به شيوه‌اي نگهداري كرديم كه نه تنها نسل ببر در ايران احيا نشد بلكه شيرهاي باغ وحش هم بر اثر انتقال بيماري از اين ببرها جان خود را از دست دادند و همچنين احتمال قرنطينه باغ‌وحش به خاطر شيوع بيماري مشترك بين انسان و دام وجود دارد .

    ناصر نبي‌پور رئيس هيات مديره جامعه دامپزشكي كشور با بيان اينكه دليل مرگ ببر سيبري كه در باغ‌وحش ارم نگهداري مي‌شد به احتمال بسيار زياد بيماري «مش‌مشه» است، به خبرنگار ايلنا، افزود: اين بيماري، بيماري تك سمي‌ها است و اسب، قاطر و الاغ به اين بيماري مبتلا مي‌شوند.
    او ادامه داد: اين بيماري به احتمال زياد از طريق گوشت الاغي كه به اين بيماري مبتلا بوده است و ببرها و شيرهاي باغ‌وحش ارم از آن تغذيه شده‌اند به آن‌ها منتقل شده است.

    مشمشه، بيماري اي كشنده براي انسان است

    نبي پورتاكيد كرد: اين بيماري بين دام و انسان مشترك است و از طريق خوردن گوشت آلوده به گوشتخواران و از طريق جراحت پوستي به انسان منتقل مي‌شود.

    او با بيان اينكه اين بيماري در تك سمي‌ها است يك بيماري تنفسي است و برونش‌ها را بيمار مي‌كند، افزود: منشاء اين بيماري ميكروب «زدوموناس‌مالئي» است كه به دو صورت مزمن و حاد بدن بيمار را درگير مي‌كند كه در صورت ابتلا به شكل حاد آن عفونت شديد خوني موجب مرگ سريع بيمار مي‌شود.

    نبي‌پور تاكيد كرد: اين بيماري براي انسان بسيار خطرناك بوده و درصورت مبتلا شدن به سرعت مرگ انسان را رقم مي‌زند.

    او تاكيد كرد: درحال حاضر هنوز با قطعيت نمي‌توان گفت كه آيا اين بيماري «مش‌مشه» است يا خير و نتيجه آزمايش آن كه امروز بعدازظهر مشخص مي‌شود به ما نشان خواهد داد كه بيماري دقيقاً چيست.
    رئيس هيات مديره جامعه دامپزشكي كشور در پاسخ به اينكه اگر اين بيماري مشمشه باشد چه بايد كرد، گفت: در صورتي كه مشخص شود اين بيماري مشمشه است بايد سريعاً كل منطقه ارم قرنطينه شده و ضد عفوني كردن منطقه به وسيله سود سوزآور انجام شود.

    او گفت: شنيده‌ها حاكي از اين است كه اگر بيمار مشمشه باشد،‌ مرگ ببر ماده نيز حتمي است.

    نبي‌پور تاكيد كرد: جاي تاسف است كه ما ببرهايي را كه از سيبري به ايران آورده‌ايم به اين شكل نگهداري مي‌كنيم و موجب مي‌شويم كه نه تنها به احياي نسل ببر در ايران كمك نكنند بلكه موجب بيمار شدن ساير شيرهاي باغ‌ وحش نيز شوند.

    او ادامه داد: غير از ببري كه در اثر اين بيماري تلف شد، ببر ماده هم بيمار است و اگر اين بيماري مش‌مشه باشد مرگ آن نيز حتمي است.

    او گفت: در جلسه روز دوشنبه جامعه دامپزشكي اين مسئله بررسي شده و بيانيه رسمي جامعه دامپزشكي انتشار و به استحضار عموم مي‌رسد.

  • انسانهای اولیه گیاهخوار بوده اند

    مهر نوشت: مطالعه ای جدید بر روی انسانهای اولیه نشان می دهد نئاندرتالها نسلی گیاهخوار بوده اند و گیاهان و سبزیجات را پخته و می خورده اند.

    این نتایج در پی کشف ذرات پخته شده ماده ای گیاهی بر روی دندانی که به تازگی از دوران نئاندرتالها کشف شده به دست آمده است. این اولین مطالعه ای است که می تواند تایید کند رژیم غذایی انسانهای اولیه تنها به گوشت خلاصه نمی شده و پیچیده تر از آنچه در گذشته تصور می رفت، بوده است.

    تصویری که از نئاندرتالها بر اساس شواهد به دست آمده در ذهن همه نقش بسته این است که این انسانها در زمانی که بر روی زمین ساکن بوده اند، تنها از مواد گوشتی تغذیه می کرده اند. بررسی های شیمیایی بر روی استخوانهای نئاندرتالها نشان می دهند آنها از مواد گیاهی استفاده نمی کرده اند یا میزان مصرف سبزیجات در آنها بسیار محدود بوده است. از دیگر مدارکی که برای تایید گوشتخوار بودن نئاندرتالها ارائه می شود، بالا رفتن تعداد مرگ و میر آنها در زمانی بوده است که ماموتها در حال انقراض بوده اند.

    اما بررسی های جدید بر روی بقایای به جا مانده از نئاندرتالها در سرتاسر جهان با بررسی های شیمیایی در تناقضند زیرا محققان دانشگاه جورج واشنگتن توانسته اند بر روی دندانی که از آن زمان به جا مانده، ذرات گیاهی را پیدا کنند که بخشی از آن به گیاهان پخته شده تعلق دارد.

    با وجود اینکه پیش از این نیز نشانه هایی از گرده های گیاهی در مناطقی که بقایای نئاندرتالها کشف شده بودند، یافته شده بود، اما این اولین باری است که نشانه هایی قاطع از گیاهخوار بودن نئاندرتالها به دست آمده است. یکی از سوالاتی که با مشاهده این نتایج به وجود می آید این است که چرا آزمایشهای شیمیایی بر روی استخوانهای نئاندرتالها نشانه ای از مصرف مواد گیاهی را نمایان نکرده است.

    بر اساس گزارش بی بی سی، این مطالعه جدیدترین مطالعه ای است که می تواند نشان دهد نئاندرتالها، فراتر از نسلی وحشی و با قدرت تفکر محدود، نسبت به آنچه در در گذشته تصور می رفت، شباهتهای زیادی به انسانهای مدرن دارند.

  • احتمال بیماری در ماهیان تلف شده بندرعباس ضعیف است

    ایانا نوشت:به چند دلیل، احتمال بیماری در ماهیان تلف شده سواحل بندرعباس ضعیف است.

    مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماریهای آبزیان سازمان دامپزشکی کشور در گفتگو با خبرنگار ایانا با اعلام این مطلب گفت: به دلیل آنکه بیماری در حجم وسیعی از آبزیان به وجود می آید و انواع آبزیان را مبتلا می کند، این عارضه نمی تواند بر اثر شیوع بیماری خاص باشد.

    دکتر کاظم عبدی افزود: همچنین بر اثر به وجود آمدن بیماری، ابتدا تلفات اندک و پس از مدتی افزایش پیدا می کند که باز هم فرضیه وجود بیماری را رد می کند.

    وی خاطرنشان کرد: اگر بیماری خاصی وجود داشته باشد، باید انواع دیگر آبزیان را نیز مبتلا کند. در حالی که این تلفات فقط در ماهیان کاریز اتفاق افتاده است.

    عبدی با اعلام اینکه به دلیل واقع شدن این تلفات در آبهای وحشی، سازمان محیط زیست متولی پیدا کردن عامل این تلفات است، ادامه داد: دفتر بهداشت و مبارزه با بیماریهای آبزیان برای احتمالاتی که در این باره متصور است، بررسیهای خود را آغاز کرده و کار بررسی بر نمونه های فرستاده شده را در دست انجام دارد.

    مسمومیتها و کمبود اکسیژن، شایعترین عامل تلفات ماهیان

    وی تصریح کرد: در تلفات افزایشی، دو فرضیه مسمومیتها و کمبود اکسیژن شایع است که با توجه به آنکه این تلفات در سواحل بندرعباس و در خطی امتداددار مشاهده شده است و همچنین به دلیل آنکه سواحل این بندر به وجود فاضلاب و آلودگیهای موجود در آن مبتلاست، این عوامل نشان می دهد که آلودگیهای زیست محیطی می تواند به عنوان مهمترین دلیل برای تلفات ماهیان باشد.

    مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماریهای آبزیان سازمان دامپزشکی کشور یادآور شد: کاریز نوعی ماهی ساحلی است و بسیار حساس بوده که ممکن است بر اثر فاضلابهای رهاشده در سواحل بندرعباس تلفات وسیعی به وجود آید.

    عبدی در پایان تاکید کرد: بررسیهای این سازمان همچنان ادامه دارد، اما علت اصلی این واقعه را باید از سازمان محیط زیست کشور و ارگانهای تحقیقاتی جویا شویم./

  • پاکسازی ایرانشهر از تله های زند گیری هوبره

    تصویر از سبزپرس

    سبزپرس نوشت:مأموران اجرایی اداره حفاظت محیط زیست ایرانشهر با همکاری یگان حفاظت اداره کل حفاظت محیط زیست استان منطقه شهرستان دلگان را از وجود تله های زند گیری هوبره پاکسازی کردند.

    محمد انور هاشمزهی رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان ایرانشهربا اعلام این مطلب گفت : در اوایل هفته جاری و در حوزه استحفاظی شهرستان دلگان بخش جلگه تعداد 30 عدد تله زنده گیری هوبره متعلق به شکارچیان متخلف را منهدم کرده و منطقه را از وجود تله های زنده گیری پاکسازی کردند.

    وی در ادامه افزود : در این ماموریت که توسط مأموران اجرایی اداره حفاظت محیط زیست ایرانشهر با همکاری یگان حفاظت اداره کل حفاظت محیط زیست استان انجام شد حدودا 40 قطعه پرنده حمایت شده هوبره نیز مشاهده و سرشماری شد.

  • پلنگ کشته شده بالای دکل برق دست آموز بود

    یانا نوشت: پلنگ تلف شده هفته گذشته در شهرستان تربت جام دست آموز بود که توانست از دکل برق به ارتفاع بلند بالا برود.

    به گزارش خبرنگار ایانا، مدیرکل حفاظت محیز زیست خراسان رضوی با اعلام این مطلب گفت: در بررسیهای انجام شده این احتمال که پلنگ از طبیعت به محل بروز حادثه آمده باشد بسیار کم است.

    سید حسین آقامیری در گفتگو با خبرنگاران افزود: نزدیکترین زیستگاه پلنگ حداقل در فاصله 60 تا 70 کیلومتری محل حادثه است و احتمال عبور پلنگ از محدوده های مسکونی و طی کردن مسافت طولانی اندک است.

    وی خاطرنشان کرد: با توجه به بررسیهای کارشناسی نگهداری غیر قانونی از پلنگ تلف شده توسط یکی از اهالی وجود دارد و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.

    مدیرکل محیط زیست خراسان رضوی ادامه داد: نوع سلاحی که گلوله از آن به طرف پلنگ شلیک شده نیز شناسایی و مقرر شد تا تمامی افرادی که در منطقه از این نوع سلاح دارند، شناسایی شوند.

    آقامیری تصریح کرد: در تحقیقات محلی انجام شده نیز روستاییان و اهالی منطقه هیچ گونه اثری از اینکه پلنگ به گوسفند، گله و یا خانه ای حمله کرده باشد، مشاهده نکردند، لذا هرگونه احتمال هجوم و حمله پلنگ به روستاهای اطراف کاملا منتفی است.

    اواخر هفته گذشته، منابع محلی از وجود لاشه یک قلاده پلنگ هشت ساله در 26 کیلومتری شهر تربت جام و بر بالای دکل فشار قوی برق خبر داده بودند که با حضور ماموران محیط زیست این خبر تایید و تحقیقات در خصوص چگونگی بروز حادثه آغاز شد./

  • هایدی، اپوسوم لوچ!

    دیده بان حقوق حیوانات: هایدی، اپوسوم لوچی که در تصویر می بینید ساکن باغ وحش لایپزیگ درشرق آلمان است. این عکس هنگامی که هایدی در محفظه مخصوصش نشسته بود گرفته شده است. در طبیعت، حیوانات لوچ شانس زیادی برای زنده ماندن ندارد.

    اپوسوم که در فارسی آن را صاریغ می نامند، جانوری است گوشتخوار از راسته کیسه‌داران که به اندازه گربه‌است و در جنگلهای آمریکای جنوبی، مزارع و روستاها پیدا می‌شود. روی درختان خانه می‌سازد. مادهٔ این حیوان در زیر شکم کیسه‌ای دارد که بچه‌های خود را در آن نگه می‌دارد. بچه‌های صاریغ هنگام خطر روی پشت مادر سوار می‌شوند و دم خود را به دم او می‌پیچانند. این جانوران از انواع متنوعی از غذاها تغذیه می‌کنند. این انعطاف‌پذیری در رژیم غذای و محیط زیست صاریغ را قادر می‌سازد که به‌سرعت جمعیتش را افزایش دهد.

  • وقتی فیلها برف را کشف می کنند!

    مهر نوشت: تصاویر خوشحالی یک فیل از برف بازی
    یک فیل باغ وحش برلین در روزهایی که برف بخش وسیعی از مرکز و شمال اروپا را پوشانده است این پودرهای سفید و خنک را کشف می کند و از یک برف بازی طولانی لذت می برد.

    به گزارش خبرگزاری مهر، خاستگاه فیلها سرزمینهای گرمسیری آفریقا و جنوب آسیا است. بنابراین بزرگترین پستانداران روی خشکی در خاستگاه طبیعی خود هرگز روی برف را نمی بیند و تصوری از این دانه های سفید رنگی که از آسمان فرو می ریزند ندارد.

    فیلهایی که در سرزمینهای مادری خود زندگی می کنند عادت دارند با خرطوم خود خاک و یا آب را روی سر و بدن خود بریزند و با این کار خود را خنک کرده و حتی با همنوعان خود بازی کنند. این درحالی است که فیلهای مهاجر که زندگی در اسارت را تجربه می کنند می توانند برف را کشف کنند و از این کشف خود بسیار خرسند شوند.

    در این راستا، مجله “نشنال جغرافی” تصاویری از یک فیل ساکن باغ وحش برلین به نام “کو رایا” را منتشر کرده است که از دیدن برف بسیار هیجان زده شده و با خرطوم خود گلوله برفی درست کرده و با پرتاب آنها به طرف فیل هم قفسی خود بازی می کند. سپس، این برفها را می خورد و آنها را به سر و بدن خود پرتاب می کند.

    هر چند این رفتار از بسیاری جهات بسیار عجیب به نظر می رسد اما کسانی که بزرگترین پستاندار روی زمین را در محیط زیست طبیعی خود دیده اند می دانند که این حیوان به اندازه کافی برای شناختن پویایی و لذت حاصل از بازی با همنوعان خود به تکامل رسیده است و بنابراین چندان غیر طبیعی نیست که از یک برف بازی کامل لذت ببرد.

    در تصاویری که در ادامه مشاهده می کنید لذت و خنده حاصل از برف بازی در چهره این فیل باغ وحش برلین به وضوح نمایان است.

    تصویر آخر که در رودخانه “چوبه” واقع در بوتسوانای آفریقا گرفته شده است یکی از پسر عموهای “کو رایا” را نشان می دهد که در محیط طبیعی خود مشغول پرتاب خاک به سر و بدن خود است.

    .

    خرطوم خود را در برف فرو می کند تا گلوله برف درست کند

    کو رایا گلوله برفی درست می کند

    و آنها را به سر و بدن خود پرت می کند

    تا جایی که سرش از برف پوشیده می شود

    حتی گلوله های برفی را می خورد

    درحالی که می خندد و بسیار خوشحال است

    آنها را به اطراف پرت می کند

    و باز هم گلوله برف درست می کند

    و حتی تلاش می کند که دوست خود را هم به وجد بیاورد

    پس برفها را به سر و روی دوست خود پرت می کند

    یکی از پسر عموهای آفریقایی “کو رایا” برای بازی به سر و روی خود خاک می پاشد

  • ذبح شرعی گاو و شتر با تصادف

    تابناک نوشت: دام های سنگین در کشتارگاه قدیمی سبزوار با تصادف ساختگی ذبح می شود .

    به گزارش واحد مرکزی خبر ، معاون عمرانی و برنامه ریزی فرمانداری سبزوار گفت: دراین کشتار گاه 30 ساله ، دستگاه شوکر برای ذبح دام های سنگین وجود ندارد و به جای آن با واردکردن ضربه از طریق برخورد خودرو به گاو یا شتر حیوان را دچار شوک می کنند و پس از آن حیوان را به شیوه شرعی ذبح می کنند .

    محمد کلاته افـزود: در این کشتارگـاه که پنج هکتار مساحت دارد روزانه هزار رأس دام سبک و سنگین ذبح می شود .

    معـاون عمرانی و بـرنامه ریزی فـرمانداری سبزوار گفت : جمعیت 240 هزار نفری شهر سبزوار و 400 هـزار نفری این شهرستان که برای ذبح دام به این کشتارگاه مراجعه می کنند نیازمند یک کشتارگاه جدید با وسایل جدید است .

    کلاته افـزود : هشت سال قبل 2 میلیارد تومان تسهیلات برای ساخت کشتارگاه جدید سبزوار به یک نفر از اهـالی تربت حیدریـه پـرداخت شد که این فرد فقط چند سوله در محل کشتارگاه جدید بر پا کرد و با نیمه تمام رهـا کردن کار این بودجه را در محل دیگری هزینه کرد .

  • مرگ ببر سیبری در تهران

    دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش منابع آگاه، یکی از دو ببر سیبری باغ وحش ارم تهران تلف شده است.

    ببر های سیبری باغ وحش تهران، اردیبهشت ماه سال جاری در ازای تحویل دو قاده پلنگ ایرانی به روسیه وارد باغ وحش ارم شدند. قرار بود با تکثیر این دو قلاده ببر سیبری، طی پروژه ای نسل ببر منقرض شده مازندران احیا شود. پروژه ای که با اتفاق امروز بدون حصول نتیجه مورد نظر طراحانش شکست خورده تلقی می شود.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات، متخصصین بسیاری به دلیل تفاوت ببر سیبری و ببر مازندران با اجرای چنین پروژه ای مخالفت داشتند. طراحان این پروژه با حمایت سازمان محیط زیست و با توجیه قرابت ژنی این دو گونه با هم، در شرایطی که هنوز زیستگاه ببر های وارداتی در میانکاله آماده نبود بر اجرای این پروژه اصرار داشتند.

    آخرین ببر مازندران، در سال 1338 شمسی و در نزدیکی تونل گلستان با یک تفنگ سر پر به نام “حسن موسی” از پای در آمد و پس از آن خطه مازندران از ببری که در بین مردم محلی به “شیر سرخ” معروف بود خالی گشت.

  • مار 15 متری بالنجان دزفول، پیتون 10 متری بود/ عکس+فیلم

    پیگیری های دیده بان حقوق حیوانات در رابطه با گزارش غیر قابل باوری مبنی بر رویت یک مار پانزده متری در محوطه عیلامی بالنجان شهرستان دزفول منجر به تشخیص عجیبی شد.

    ویدیوی ارسالی توسط مجتبی گهستونی، دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانای خوزستان به وضوح نشان می دهد مار مورد اشاره از نوع پیتون و گونه ای غیر بومی برای طبیعت ایران است. با توجه به اینکه اخیرا انواع مارها و سوسمارهای وارداتی و قاچاق، تحت عنوان حیوان خانگی در بازار رسمی و غیر رسمی به فروش می رسند، احتمال می رود مار مشاهده شده توسط صاحبش در طبیعت رها شده باشد. پیتون ماری غیر سمی است که با پیچیدن دور طعمه آن را خفه کرده و می بلعد. نمونه های بزرگ این مار توان بلعیدن یک گاو کامل را نیز دارند. رکورد طویل ترین پیتون ثبت شده در جهان 13 متر بوده و با توجه به تصاویر، حد اکثر طول مار مورد اشاره 8 الی 10 متر است.

    لازم به ذکر است که برخی افراد محلی مفقود شدن رمه خود را به این مار نسبت داده اند و اسطوره سازی هایی نیز در رابطه با وجود مارهای بزرگ در اماکن دارای اشیای تاریخی رخ داده. با توجه به خطرات ورود گونه های غیر بومی به محیط، به نظر میرسد حفظ جان مار مشاهده شده و جلوگیری از بروز شایعات و خرافات در منطقه نیازمند اقدام اداره محیط زیست خوزستان و صید این مار باشد.

    فیلم: مشاهده مار پیتون 10 متری در طبیعت ایران

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات، مارها و سوسمارهایی که به عنوان حیوان خانگی به فروش می رسند، به خصوص پیتون ها بعد از بلوغ از نظر ابعاد و میزان غذای مصرفی، همچنین سختی های مربوط به تهیه حیوانات زنده به عنوان غذای این حیوانات معمولا منجر به بروز سختی های فراوان برای مالک حیوان میشود. متاسفانه این نمونه ها مدت های طولانی در شرایط سخت و قفس های کوچک زندگی کرده و در صورت فرار یا رهاسازی از سر استیصال در طبیعت، امکان آلوده کردن گونه های بومی یا تاثیر بر جمعیت گونه های منطقه را دارند.

  • ادعای عجیب: موی پودر شده سگ در قرص های لاغری

    تصویر تزیینی است.

    تابناک نوشت: قرص های لاغری سوپر اسلیم نیز از آن دسته قرص های خوراکی است که تبلیغات فراوانی بر مصرف آن می شود و فراوانی آن در سطح شهر به اندازه ایی است که در حال حاضر در مغازه های خواروبار فروشی های کوچک نیز بسته های آن به راحتی قابل دسترسی است.
    به گفته محققانی که به تازگی تحقیقات گسترده ایی را بر روی این دارو انجام داده اند، این قرص ها حاوی مواد غیر طبیعی و مضر مانند موی پودر شده سگ و حتی مقادیر کمی مواد مخدر است.

    این روزها نه تنها تبلیغات ماهواره و شبکه های تلویزیونی غربی فارسی زبان، بینندگان خود را به مصرف انواع و اقسام قرص ها و محصولات لاغری تشویق می کنند بلکه بسیاری از نشریات داخل کشور نیز به تبلیغ محصولاتی می پردازند که به خواننده خود تضمین صد درصد لاغری را می دهند. این محصولات شامل انواع قرص ها، شربت ها و قطره های خوراکی است که به گفته این تبلیغات در لاغر شدن افراد و رسیدن به وزن ایده آل به آنان کمک می کند.

    قرص های لاغری سوپر اسلیم نیز از آن دسته قرص های خوراکی است که تبلیغات فراوانی بر مصرف آن می شود و فراوانی آن در سطح شهر به اندازه ایی است که در حال حاضر در مغازه های خواروبار فروشی های کوچک نیز بسته های آن به راحتی قابل دسترسی است.

    نکته جالب توجوه در این میان اینست که اجزاء این دارو طبق ادعای سازندگانش شامل میوه کیوی، سیب، انار، میوه تِنگ هااونگ، سیب زمینی ترشی و سیب زمینی است. ترکیبات عمده و موثر این گیاهان می تواند شامل فلاونوئید ها و به طور کلی آنتی اکسیدان ها و اسید های گیاهی باشد. در نهایت این ترکیبات می توانند با افزایش سوخت چربی ها به هضم این ترکیبات کمک کنند و البته باید دانست که اثر تمام این موارد بسیار کمتر از آن چیزی است که در این داروی به ظاهر گیاهی تبلیغ می شود.

    این درحالیست که به گفته محققانی که به تازگی تحقیقات گسترده ایی را بر روی این دارو انجام داده اند، این قرص ها حاوی مواد غیر طبیعی و مضر مانند موی پودر شده سگ و حتی مقادیر کمی مواد مخدر است.

    همچنین این تحقیقات نشان می دهد که مصرف این ماده افراد را دچار پرخوری عصبی یا بی اشتهایی عصبی، افسردگی های شدید و جنون، مشکلات عروق محیطی، فشار خون بالا و مشکلات قلبی، هایپر تیروئیدیسم، مشکلات همراه با تشنج، فئوکروموسیتوم می کند.

    همچنین در مصرف این دارو عوارضی همچون مشکلات عروقی (شامل حمله قلبی و سکته مغزی)، خشکی دهان، گاهاً افزایش اشتها (!)، تهوع، استفراغ، مشکلات گوارشی، مشکلات خواب، گیجی و سردرد مشاهده شده است. در موارد نادر هم امکان بروز تشنج، آریتمی قلبی، ایست تنفسی، ادم، درد قفسه سینه، خونریزی و … وجود دارد.

    علاوه بر آن تا دو هفته بعد مصرف این داروها بر مصرف کننده ممکن است باعث بروز سندرم سروتونین (عارضه ای خطرناک با علائمی در شروع شامل افزایش ضربان قلب، لرزش، عرق کردن، گشادی مردمک ها، ترمور منقطع، رفلکس های شدید و در ادامه با افزایش فشار خون و افزایش دمای بدن و در نهایت با رابدومیولیز، تشنج، از کار افتادگی کلیه و انعقاد درون عروقی ) شود.

    شاید به همین دلایل است که FDA (اداره نظارت بر غذا و داروی ایالات متحده آمریکا) در صدد است این دارو را رد صلاحیت کند تا از بازارهای دنیا جمع آوری شود. خوبست مسئولان وزارت بهداشت در ایران نیز برای تثبیت مشکلات این دارو به مصرف کنندگان تبلیغات و اطلاع رسانی بیشتری داشته باشند.

  • باستانی‌ها پاندا می‌خوردند

    تابناک نوشت: دانشمندان به این نتیجه رسیدند که انسان های اولیه علاقه زیادی به گوشت پاندا داشتند و آن را به صورت غذای روزانه مورد استفاده قرار می دادند.
    هموطن‌سلام: پس از کشف چندین فسیل پاندا در جنوب غربی چین، دانشمندان به این نتیجه رسیدند که انسان های اولیه نزدیک به 600 هزار سال پیش علاقه زیادی به گوشت پاندا داشتند و آن را به صورت غذای روزانه مورد استفاده قرار می دادند.

    بررسی ها در مناطقی که احتمالا انسان های اولیه در آنجا زندگی می کردند نشان داده که ده ها فسیل پاندا آنجا موجود بوده است.

    می گویند، چون پانداها آهسته تر از دیگر موجودات وحشی آن زمان حرکت می کرده اند، به همین خاطر چینی های باستان به آسانی می توانستند آنها را شکار کرده و گوشتشان را بخورند.
    ازاولین فسیل های پانداها 4 عدد آنها کاملا سالم بوده و در این مکان ها پیدا شده مربوط به سال 1960 می شود.

  • تصاویر جشنواره زیبایی(؟!) فیل ها

    تابناک نوشت: در این جشنواره که برای ترویج گردشگری در نپال برپا شده، به فیل برنده و مالکش جایزه نقدی و یک گواهینامه اعطا شد.
    نپال که یکی از منابع کسب درآمد مردمانش سیل گردشران برای تماشای فیل های آنهاست، برای اولین جشنواره زیباترین فیل را در کنار فستیوال فیل که به جشن هایی با محوریت فیل برگزار می شد، برگزار کرد.

    به گزارش خبرنگار «تابناک» اجتماعی، در این مسابقه که با حضور خیل مردم نپال و گردشگران خارجی بسیار برپا شد، زیباترین فیل شرکت کننده انتخاب شد.
    در این جشنواره که برای ترویج گردشگری در نپال برپا شده، به فیل برنده و مالکش جایزه نقدی و یک گواهینامه اعطا شد.


    دیده بان حقوق حیوانات
    : ضمن مخالفت با چنین اقداماتی، اینکه چنین مسابقه ای “مسابقه زیبایی” محسوب میشود یا نه را به نظر بینندگان موکول می کنیم.

  • مخالفت با شکار هوبره توسط اعراب و برکناری صدوق

    تابناک نوشت: پشت پرده تغییرات گسترده در سازمان محیط زیست+تکمیلی

    مسئولان ایرانی قربانی تفریحات شیوخ عرب؛
    گسترش خطرناک شکار هوبره که یکی از سرگرمی های بسیار محبوب و ویژه شیوخ و اعراب حوزه خلیج فارس است، سبب شد تا در زمان دولت های قبل، با نامه نگاری ها و پیگیری مسئولین حفاظت محیط زیست و تأکید یکی از سران نظام، مصوبه ای تصویب و هرگونه شکار هوبره برای خارجی ها جز در موارد خاص و ویژه ممنوع شود؛ اما اکنون با توجه به مخالفت های گسترده ای که برخی مقامات کنونی محیط زیست داشته و دارند…
    پس از انتشار خبر پیشین درباره تغییر معاونین سازمان حفاظت محیط زیست، خبرنگار ما جزییاتی از علت برکناری و جابجایی این معاونت به دست آورد.

    به گزارش خبرنگار «تابناک اجتماعی»، محمد باقر صدوق، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، روز سه شنبه با فرستادن نامه ای به محمد جواد محمدی زاده، با اعلام استعفای خود از پست معاونت، درخواست بازنشستگی کرد که این مسأله پس از دیدار یکی از مسئولان ارشد سازمان محیط زیست با دکتر صدوق بوده، که وی از صدوق می خواهد تا از پست معاونت محیط طبیعی سازمان کنار رفته و به یکی دیگر از معاونت ها نقل مکان کند و صدوق نیز همان روز از سمت خود استعفا می کند و در زیر نامه استعفای خود، درخواست بازنشستگی را مطرح می کند.

    در همین حال، منابع آگاه از استعفای علی محمد نوریان از پست معاونت محیط انسانی سازمان هم خبر می دهند. این منابع وجود اختلاف جدی میان وی با یکی از مقامات ارشد سازمان را علت این درخواست می دانند.

    هرچند پس از خبر بازنشستگی و کناره گیری صدوق ـ که یکی از قدیمی های سازمان حفاظت محیط زیست است ـ شایعه انتصاب دوست فرزند یکی از مقامات ارشد سازمان حفاظت محیط زیست ـ که اتفاقا کارمند قراردادی نیز هست ـ بر سر زبان ها افتاد، پیگیری های خبرنگار تابناک مشخص کرد این انتصاب عجیب، تنها در حد یک شایعه است.

    پیش تر نیز تابناک گفته بود: مدیر کل بازرسی این سازمان نیز بنابر شنیده ها از این سمت کنار رفته است در عین حال وضعیت آقایان دکتر محمد باقر نبوی معاون محیط زیست دریایی و دکتر نوریان معاون محیط زیست انسانی این سازمان نیز در هاله ای از ابهام قرار داشته و اخباری مبنی بر عدم تمدید ماموریت معاون دریایی و جابه جایی معاون محیط زیست انسانی در میان کارمندان این سازمان پخش شده است.

    بررسی های خبرنگار ما، از دو علت اصلی تغییر صدوق، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، حکایت دارد:

    نخست اینکه صدوق یکی از مخالفین اصلی ایجاد جاده بهشر – میان کاله بوده و راه اندازی این جاده و امکانات گردشگری و صنعتی در این جاده را نابود کننده طبیعت بکر و اکوسیستم منطقه می دانسته است. این جاده که گویا برخی تأکیدات فراوانی برای احداث آن دارند، موجب برکناری رئیس محیط زیست استان مازندران و جانشینی مدیر کل خوزستان به جای وی شده، چرا که مدیر کل برکنار شده در نامه ای که منتشر کرده و عملکرد خود را در هشت ماه مدیریتش شرح داده، به مخالفتش با تغییرات در محیط طبیعی میان کاله اشاره کرده و آن را یکی از دلایل برکنار خود اعلام نموده است.

    از سوی دیگر، بررسی خبرنگار ما مشخص کرد که صدوق در طول مدیریتش با دادن مجوز شکار هوبره (یکی از گونه های در معرض انقراض) که یکی از سرگرمی ها و تفریحات بسیار محبوب اعراب به ویژه اعراب حوزه خلیج فارس است، مخالف بوده و با انواع و اقسام درخواست ها برای دادن مجوز شکار این پرنده مخالفت می کرده و هم اکنون نیز چندین مجوز در انتظار دستور جانشین احتمالی صدوق است.

    هرچند هم اکنون سه گروه از اعراب و شیوخ حاشیه خلیج فارس در حال شکار هوبره در مناطق جنوبی کشور هستند، این حضور پر برکت این افراد که موجب اشتغالزایی و منتفع شدن از نوع خاص! برخی محلی ها می شود، همگی غیرقانونی و بدون مجوز است.

    شکار هوبره و ابزار شکار آن که باز و شاهین است، همگی مشمول قوانین جهانی سایتیس، کنوانسیون جهانی تجارت نمونه های در معرض انقراض، است که بین المللی بوده و تک تک شکار و تجارت گونه های در معرض انقراض که در لیست سایتیس موجود است، باید به این سازمان جهانی اعلام شود و هر گونه تجارت، شکار و ترانزیت این گونه های جانوری باید با مجوز این کنوانسون انجام پذیرد.

    ممنوعیت شکار هوبره برای خارجی ها به ویژه اعراب
    گسترش خطرناک شکار هوبره که یکی از سرگرمی های بسیار محبوب و ویژه شیوخ و اعراب حوزه خلیج فارس است و همچنین حاشیه های نامطلوبی که از حضور این افراد در جنوب کشور و در محیط زیست کشور می شد، سبب شد تا در زمان دولت های قبل، با نامه نگاری ها و پیگیری مسئولین حفاظت محیط زیست و تأکید یکی از سران نظام، مصوبه ای تصویب و هرگونه شکار هوبره برای خارجی ها جز در موارد خاص و ویژه ممنوع شود؛ اما اکنون با توجه به مخالفت های گسترده ای که برخی مقامات کنونی محیط زیست داشته و دارند، برخی اخبار مبنی بر برکناری و کناره گیری و بازنشستگی این افراد شنیده می شود تا افراد جایگزین این اشخاص، بتوانند تعامل و هماهنگی بیشتری داشته باشند.

    سایتیس چیست ؟

    the Convention on International Trade in Endangered Species of Wild Fauna and Flora

    (سایتیس : cites)

    کنوانسیون بین المللی نظارت بر تجارت گونه های جانوری و گیاهی در خطر انقراض. این کنوانسیون تاکنون توسط بیش از 120 کشور جهان امضا شده است.

    کنوانسیون سایتیس با بررسی دقیق وضعیت گونه های در معرض انقراض، لیستی از گونه های کروکودیل را تهیه و ارائه کرده است که هر دو سال یکبار نیز بررسی مجدد شده و در صورت نیاز به روز رسانی می شود. این لیست سه قسمت داشته که به پیوستهای سه گانه کنوانسیون سایتیس معروف است.

    پیوست 1 : گونه های به شدت در خطر انقراض. تجارت گونه های این لیست به طور کلی ممنوع است. فقط در صورت نیاز در شرایط خیلی خاص اجازه حمل و نقل صادر می شود.

    پیوست 2: گونه هایی که به صورت حاد در خطر انقراض نیستند ولی باید تحت نظارت سایتیس تجارت شوند. پرورش در مزارع و گله داری تحت قوانین سایتیس به بقای این گونه ها کمک می نماید.

    پیوست 3: خطر انقراض این گونه ها را تهدید نمی کند ولی حداقل در یک کشور حفاظت شده هستند. لذا تجارت آنها با کشورهای مذکور با نظارت سایتیس انجام می شود.

    هر گاه هرگونه جانوری مشمول لیست سایتیس یا محصولات آن تجارت می شود، بسته به اینکه جز کدامیک از سه پیوست بالا باشد ، باید مجوز سایتیس داشته باشد. نحوه کار به این شکل است که یکی از سازمانهای رسمی کشور مبدا نظیر دامپزشکی ، محیط زیست ، جنگلبانی ، شیلات و … باید اجازه سایتیس را صادر نماید. در کشور مقصد پس از بررسی و تائید گواهی صادره اجازه ورود داده شود.

    کشورهای امضا کننده سایتیس به بخش های گمرک ، پلیس و گارد محیط زیست و جنگلبانی خود بررسی مجوز سایتیس را ابلاغ نموده اند . و کنترل به این شکل در تمام کشورها اعمال می شود.

    که در مورد شکار هوبره، خود هوبره، باز، شاهین، بالابان و سایر پرنده های شکاری، هرسه جزو پیوست یک محسوب می شوند.

    تکمیلی:
    اخبار رسیده حاکیست، رفتن معاون دریایی سازمان محیط زیست قطعی شده و با هماهنگی های انجام شده، ماموریت وی در این سازمان ادامه نخواهد داشت و وی به دانشگاه بازخواهد گشت.

  • مرگ 9 قلاده پلنگ در یکسال/ نماد اقتدار زاگرس در سراشیبی انقراض

    مهرنوشت: پلنگ ایرانی به عنوان گونه ای منحصر بفرد در حال جدال در نبردی نابرابر است به طوریکه در طول یک سال اخیر مطابق آمار رسمی در لرستان 9 قلاده به کام مرگ کشیده شده اند.

    به گزارش خبرنگار مهر در خرم آباد، پلنگ ایرانی یکی از بزرگ جثه ترین زیر گونه های پلنگ در دنیاست که به عنوان زیر گونه “در خطر انقراض”در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت قرار گرفته است.

    جمعیت این زیر گونه در محدوده پراکنش آن در حدود هزار و 300 قلاده برآورد شده است که بیشترین تعداد آن یعنی در حدود 900  قلاده در ایران یافت می شود.

    این گونه در 25سال گذشته در بسیاری از مناطق این گستره وسیع به طور کامل منقرض شده و در سایر مناطق نیز جمعیت آن کاهش محسوسی داشته است. علت کاهش شدید این زیر گونه را می توان در تخریب زیستگاه، تصادفات جاده ای، شکار، کاهش جمعیت طعمه های آن و همچنین وجود سلاحهای مجاز و غیر مجاز جنگی دانست.

    اولین گردهمایی بررسی وضعیت گونه های در خطر انقراض لرستان که به پلنگ ایرانی اختصاص داشت مجالی برای بررسی وضعیت این گونه منحصر به فرد در محدوده کوه های زاگرس در این استان بود تا در این گردهمایی دانشجویی فعالان عرصه محیط زیست از وضعیت کنونی قتل پلنگ در لرستان ابراز نگرانی کنند.

    مرگ 9 قلاده پلنگ در لرستان در طول یکسال

    مدیر کل محیط زیست استان لرستان در حاشیه این گردهمایی یک روزه در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار مهر در سخنانی با تشریح وضعیت حیات پلنگ در جنگلها و کوههای زاگرس در این استان اظهار داشت: در استان لرستان با توجه به وجود طعمه هایی چون کل، بز، قوچ، میش، گراز و دیگر پستانداران کوچک پلنگ جمعیت پویایی دارد.

    مرگ یک قلاده پلنگ در لرستان

    محمد حسین بازگیر با اشاره به 9 مورد تلفات پلنگ در این استان طی یکسال گذشته، از روند تلفات پلنگ در لرستان ابراز تاسف کرد و بیان داشت: این امر ضرورت برنامه ریزی مناسب تر و بهتر را در این زمینه روشن می سازد.

    وی با بیان اینکه بیشترین تلفات پلنگ در لرستان در بحث تعارضات بین منافع انسان و پلنگ به وجود آمده است، یادآور شد: وقتی انسان طعمه های مورد نیاز این گونه از جمله کل و بز را شکار می کند پلنگ مجبور می شود در حوالی سکونت گاههای انسان و به گوسفندان، بز و گاو اهلی احتمالا حمله کند.

    مدیر کل محیط زیست استان لرستان با اشاره به شکار و قتل 9 قلاده پلنگ در لرستان تصریح کرد: هر بار که متخلفی در این زمینه در استان دستگیر شده است مدعی شده که پلنگ به دام های وی حمله کرده است در حالیکه ما تاکنون به گزارش مستندی در این زمینه دست پیدا نکردیم.

    آمار دقیقی از تعداد پلنگهای موجود در لرستان وجود ندارد

    بازگیر با تاکید بر اینکه پلنگ سعی می کند خیلی به سکونتگاههای انسانها نزدیک نشود، بیان داشت: ولی متاسفانه انسانها با تعرض به حریم زندگی این گونه و زیستگاههای آن حیات را برای پلنگ ایرانی دشوار کرده اند.

    وی با تاکید بر اینکه آمار دقیقی از تعداد پلنگ های موجود در لرستان وجود ندارد، خاطر نشان کرد: در سرشماریهای انجام شده در این زمینه نیز به نتایج دقیقی دست پیدا نکردیم.

    مدیر کل محیط زیست استان لرستان با اشاره به وضعیت تلفات پلنگ در این استان، بیان داشت: تلفات نشان می دهد که پراکنش خوبی از پلنگ در مناطق مختلف این استان وجود دارد.

    پراکنش خوبی از پلنگ در مناطق مختلف لرستان وجود دارد

    بازگیر ادامه داد: در طول یکسال گذشته تلفات پلنگ در شهرستانهای مختلف استان از جمله الیگودرز، دورود، بخش پاپی، پلدختر، حومه خرم آباد، سفید کوه، الشتر و … علاوه بر نگرانی در زمینه حیات این گونه، حکایت از پراکنش آن در همه نقاط استان دارد.

    وی با تاکید بر اینکه همه تلفات پلنگ در این استان مربوط به پلنگ های جوان زیر 2 سال بوده است، یادآور شد: این امر نشان از پویایی جمعیت پلنگ در لرستان دارد.

    همه تلفات پلنگ در لرستان مربوط به پلنگ های جوان بوده است

    مدیر کل محیط زیست استان لرستان با اشاره به دست اندازی انسان به زیستگاههای این گونه منحصر به فرد، افزود: علت تلفات پلنگ های جوان این است که این پلنگ ها هنوز فرصت تجربه اندوزی کافی را پیدا نکرده اند و یک بار اشتباه آنها منجر به ناجوانمردی شکارچیان و قتل آنها می شود.

    بازگیر با تاکید بر اینکه در میان پلنگ های به قتل رسیدن موردی از پلنگ با سن بالای دو سال دیده نشده است، بیان داشت: پلنگ از 1.5 سالگی از خانواده جدا می شود و به محض جدا شدن در مراحل ابتدایی شروع زندگی مستقل مورد هجمه شارچیان قرار می گیرد و با توجه به تجربه پایین پلنگ های جوان متاسفانه عمده تلفات در این سن به وقوع می پیوندد.

    وی اصلی ترین عامل در خطر انقراض قرار گرفتن پلنگ را تخریب زیستگاههای این گونه منحصر به فرد دانست و بیان داشت: تخریب انسانها منجر به نابودی طعمه های مورد نیاز این گونه برای ادامه حیات شده است.

    شکار پلنگ در باور عامه مردم افتخار تلقی می شود!

    مدیر کل محیط زیست استان لرستان ادامه داد: با استمرار این روند یا این گونه مجبور به مهاجرت از استان می شود و یا نسل آن در لرستان منقرض خواهد شد.

    بازگیر شکار ناجوانمردانه را از دیگر علت های در خطر انقراض قرار گرفتن پلنگ زاگرس دانست و بیان داشت: متاسفانه شکار پلنگ در میان عامه مردم به عنوان یک افتخار تلقی می شود و در صورتیکه باورها در این زمینه تغییر پیدا کند می توانیم امیدوار به ادامه حیات این گونه باشیم.

    همچنین در این گردهمایی گزارشی میدانی از وضعیت پلنگ در مناطق مختلف استان لرستان که با تلاش سه ماهه یک اکیپ دانشجویی و با همکاری روستائیان استان تهیه شده بود ارائه شد که نکات قابل تاملی در این گزارش مطرح شد.

    وضعیت پلنگ در لرستان، از گزارش تلفات تا حیات پنهانی

    احسان حبیبی دانشجوی رشته محیط زیست در ارائه این گزارش میدانی در سخنانی اظهار داشت: در حال حاضر مطابق اطلاعات جمع آوری شده و با استناد به مشاهدات محلی جمعیت پلنگ در لرستان به حد پایینی رسیده است.

    وی با بیان اینکه در طول 2 دهه در لرستان مشاهده ای از پلنگ گزارش نشده بود، بیان داشت: این در حالیست که بعد از سال 86 با قتل یک قلاده پلنگ در منطقه تنگ هفت بار دیگر پلنگ در طبیعت لرستان خود را نشان داد.

    این کارشناس محیط زیست با اشاره به مشاهداتی از پلنگ در مناطق مختلف استان لرستان از جمله سفید کوه، کبیرکوه، هشتاد پهلو، قالیکوه و …، یادآور شد: در بررسی های میدانی در بخش ویسان خرم آباد روستائیان آخرین مشاهدات خود را در زمینه پلنگ مربوط به بیش از 25 سال پیش عنوان کرده اند.

    حبیبی ادامه داد: این در حالیست که مطابق اظهارات روستائیان در آن زمان به طور متوسط هر ماه یکبار از حضور پلنگ در منطقه و حمله به دام ها گزارشی ارائه شده است که این امر حکایت از جمعیت بالای این گونه در بیش از 25 سال پیش در این منطقه دارد.

    وی به دیگر مشاهدات پلنگ در لرستان اشاره کرد و گفت: بنابر اطلاعات جمع آوری شده آخرین مشاهده پلنگ در شهرستان الشتر نیز مربوط به حداکثر 15 سال پیش است و هنوز هم بومیان معتقدند که در مناطق صعب العبور این شهرستان احتمال حضور پلنگ وجود دارد.

    این دانشجوی رشته محیط زیست از مشاهد پلنگ زاگرس در شهرستان پلدختر در سال 86 خبر داد و گفت: با توجه به بررسی های انجام شده در این سال یک قلاده پلنگ در منطقه معمولان پلدختر توسط یکی از شکارچیان بومی شکار شده است.

    حبیبی به دیگر مشاهدات پلنگ در مناطق دیگر پلدختر اشاره کرد و گفت: با توجه به بررسی های انجام شده در سطح برخی مناطق صعب العبور این شهرستان احتمال حضور پلنگ زیاد است.

    وی همچنین به مشاهده پلنگ در شهرستان کوهدشت اشاره کرد و یادآور شد: آخرین مشاهدات در این شهرستان نیز مربوط به سال 87 است که مردم منطقه از وجود دو قلاده پلنگ نر و ماده در این شهرستان خبر داده اند.

    حبیبی با اشاره به مرگ یک قلاده پلنگ بر اثر مسمومیت در شهرستان کوهدشت در دو سال گذشته، ابراز امیدواری کرد هنوز در این شهرستان نیز پلنگ به حیات خود ادامه داده باشد.

    به هر حال با همه این تفاسیر به نظر می رسد پلنگ زاگرس با حیاتی پنهانی روزگار را سپری می کند تا در نهایت یا لرستان را برای همیشه به مقصد دیگری ترک کند و یا اینکه در این استان عطای زندگی را به لقایش ببخشد.

  • 80 گونه جانوری ایران در خطر انقراض

    مهر نوشت: مدیر کل محیط زیست استان لرستان گفت: در حال حاضر 80 گونه جانوری ایران در فهرست قرمز سازمان حفاظت جهانی به عنوان گونه های در معرض خطر انقراض قرار دارند.

    به گزارش خبرنگار مهر در خرم آباد، محمد حسین بازگیر در نخستین گردهمایی گونه های در معرض انقراض لرستان در سخنانی اظهار داشت: تاکنون بیش از یک میلیون و 750 هزار گونه زیستی در دنیا شناسایی شده است.

    وی با اشاره به وجود 270 هزار گونه گیاهی در دنیا، بیان داشت: این در حالیست بیش از یک میلیون گونه جانوری در دنیا وجود دارد.

    مدیر کل محیط زیست استان لرستان با اشاره به روند انقراض برخی گونه های جانوری در جهان، یادآور شد: از سال 1600 میلادی به بعد انسان به عنوان عامل تهدید گونه های جانوری مطرح شد.

    بازگیر با بیان اینکه در طول 400 سال گذشته بیش از 337 گونه مهردار در دنیا منقرض شده است، بیان داشت: به طور متوسط در هر قرن جهان شاهد انقراض 180 گونه جانوری بوده است.

    وی به برخی دلایل انقراض این گونه ها اشاره کرد و بیان داشت: یکی از مهم ترین دلایل انقراض گونه های جانوری در دنیا به دلیل از بین رفتن زیستگاه های این گونه ها بوده که توسط دخالت انسانها صورت گرفته است.

    مدیر کل محیط زیست استان لرستان به وضعیت گونه های زیستی در ایران اشاره کرد و بیان داشت: تاکنون بیش از هزار و 131 گونه جانوری در کشورمان شناسایی شده است.

    بازگیر با اشاره به انقراض برخی گونه های جانوری در ایران، خاطرنشان کرد: با استمرار روند کنونی به حیات دیگر گونه های جانوری از جمله گوزن زرد، خرس سیاه، پلنگ ایرانی و … نیز امیدی نیست.

    وی با اشاره به تعرض روز افزون انسانها به حیات جانوری و زیستگاههای این گونه ها، بیان داشت: در حال حاضر 80 گونه ایرانی در فهرست سرخ سازمان حفاظت جهانی محیط زیست قرار دارند.

    مدیر کل محیط زیست استان لرستان با بیان اینکه از گربه سانان بزرگی مانند پلنگ تا انواع پرندگان مهاجر در این فهرست قرار دارند، بیان داشت: سمندر لرستانی نیز از جمله گونه های بومی لرستان است که در این فهرست قرار دارد.

    بازگیر تصریح کرد: تا زمانی که وضعیت زیستگاههای حیات وحش در کشورمان اینگونه است نمی توان به آینده گونه های جانوری ایرانی امیدوار بود.

    وی با اشاره به باورهای عامه در زمینه شکار، گفت: تا زمانی که باورها و فرهنگ مردم در این زمینه تغییر پیدا نکند نمی توان امیدوار بود که در این زمینه موثر عمل کرده ایم.

    گردهمایی یک روزه گونه های در معرض انقراض لرستان به همت کانون همیاران طبیعت جهاد دانشگاهی لرستان و با مشارکت اعضای این کانون برگزار شد.

    کانون همیاران طبیعت جهاد دانشگاهی لرستان دارای 342 عضو است و از مهرماه سال 88 در قالب هشت کارگروه تخصصی و هشت کمیته کاری فعالیت خود را آغاز کرده و تاکنون فعالیت های قابل توجهی در حوزه محیط زیست لرستان داشته است.

  • ردپای خرس قهوه ای در بهرام گور دیده شد

    تصویر تزیینی است.

    مهر نوشت: رئیس اداره محیط زیست شهرستان نی ریز فارس از مشاهده ردپای یک خرس قهوه ای در اطراف منطقه حفاظت شده بهرام گور خبر داد.

    حسن ابراهیمی در گفتگو با خبرنگار مهر در شیراز افزود: از ردپای این خرس قهوه ای که در دو کیلومتری منطقه حفاظت شده بهرام گور مشاهده شده عکسبرداری و مختصات و نقطه ای که این گونه رد شده قالب گیری شده است.

    وی ادامه داد: در بررسیهای اولیه این چنین به نظر می رسد که این خرس قهوه ای از منطقه سرچهان بوانات به سمت منطقه بهرام گور آمده و احتمال می رود که به دلیل سردی زیستگاهش به این منطقه آمده است.

    رئیس اداره محیط زیست شهرستان نی ریز تصریح کرد: خرس قهوه ای فقط در رشته کوههای زاگرس وجود دارد و زیستگاه خرس مشکی تنها سیستان و بلوچستان است.

    ابراهیمی اظهار داشت: امکان زنده گیری خرس قهوه ای که در اطراف بهرام گور دیده شده وجود ندارد اما پس از پیدا شدن به زیستگاه اصلی خود بازگردانده می شود.

    منطقه حفاظت شده بهرام گور در شرق استان فارس و شمال شرقی شهرستان نی ریز قرار دارد و وسعت این منطقه 40 هزار و 800 هکتار و ارتفاع بلندترین نقطه آن دو هزار و 787 متر بوده و دارای آب و هوای گرم و خشک و بارندگی حدود 200 میلی متر است.

    این محدوده از سال 1351 با عنوان منطقه حفاظت شده “بهرام گور” تحت مدیریت اداره کل حفاظت محیط زیست فارس قرار گرفته است. منطقه حفاظت شده بهرام گور تنها منطقه در کشور است که جمعیت قابل ملاحظه و پویایی از گورخر ایرانی را در خود جای داده است.

    حضور دیگر گونه های ارزشمند نظیر جبیر، گربه کاراکال، زاغ بور، هوبره و… ارزش اکولوژیکی این زیستگاه پهناور را دو چندان می کند و تماشای حیات وحش به خصوص گونه های در معرض تهدیدی نظیر گورخر ایرانی، هوبره و زاغ بور در این منطقه به سادگی امکان پذیر است.

  • حمل شتر قربانی به روشی وحشیانه

    مهر نوشت: برگزاری یک مراسم در منطقه الجهرای کویت که در آن یک شتر باید قربانی می شد، موجبات انتقال عجیب این شتر را به محل قربانگاه فراهم آورد.

    به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه الرای کویت امروز با انتشار تصویری از انتقال عجیب یک شتر به محل برگزاری یک مراسم سنتی در منطقه الجهرا خبر داد.


    بر این اساس، این شتر به وسیله یک جرثقیل بر روی خودروی موردنظر گذاشته شده است تا انتقال آن به محل قربانگاه ساده تر باشد.

    الرای در پایان با اشاره به اینکه قربانی شدن این شتر در این مراسم موجبات این نقل و انتقال عجیب را به وجود آورده است، ابراز امیدواری کرده که گوشت قربانی نوش جان حاضران در مراسم شود.

  • ارژن؛ آخرین زیستگاه شیر ایرانی از خشکسالی در امان نماند

    مهر نوشت: منطقه حفاظت شده ارژن و تالاب آن که آخرین زیستگاه شیر ایرانی به شمار می رود این روزها با اثرات خشکسالی دسته و پنجه نرم می کند و در صورت ادمه این روند این تالاب بین المللی با بحرانهای جدی روبرو می شود.

    به گزارش خبرنگار مهر در شیراز، منطقه حفاظت شده ارژن و پریشان در بخش جنوبی رشته کوههای زاگرس و در 60 کیلومتری شیراز قرار دارد. بلندترین ارتفاعات این منطقه رویشگاه سرو کوهی است. کمی پایین تر از قله، جنگل بلوط شروع شده و بخش عمده منطقه را تا دشت برم می پوشاند.

    این منطقه در سال 1351 با وسعت 191 هزار هکتار به عنوان پارک بین المللی انتخاب و در سال 1353 با وسعت 65 هزار هکتار به عنوان منطقه حفاظت شده معرفی شد.

    در منطقه حفاظت شده ارژن تالاب ارژن نیز واقع شده است. شکل گیری اکوسیستمهای مختلف در محدوده زیستکره ارژن و پریشان، وجود ارتفاعات چاه برفی و پوشش جنگلی انبوه در منطقه، زیستگاههای متنوعی را ایجاد کرده است. اگرچه گونه های ارزشمندی نظیر شیرایرانی و آهو در این منطقه منقرض شده اند اما تنوع گونه های جانوری به خصوص پرندگان مهاجر که در این منطقه زادآوری کرده اند و وجود 48 گونه پستاندار که 11 گونه آن در فهرست سرخ و شش گونه آن که در کنوانسیون قید شده نشان از تنوع زیستی بالا و ارزشهای غیرقابل انکار این منطقه دارد.


    از مهمترین گونه های منطقه حفاظت شده ارژن می توان به خرس قهوه ای، پلنگ، گراز، گربه وحشی، سنجاب ایرانی، گوزن زرد ایرانی، پلیکان پا خاکستری، آنقوت، کفچه نوک، غاز خاکستری و… اشاره کرد.

    این منطقه رویشگاهی بینابینی بوده و دارای طیف وسیع رویشی است. 407 گونه گیاهی در 11 واحد رویشی مختلف و 36 گونه از گیاهان منطقه ارژن که در فهرست سرخ قرار دارند نشان از تنوع گیاهی و ارزشهای گیاهی منطقه دارد.


    این روزها تمامی دریاچه های استان فارس ازجمله دریاچه پریشان، بختگان، کافتر و… که از جمله مناطق با ارزش زیست محیطی و گردشگری این استان به شمار می روند با خشکسالی و اثرات ناشی از آن دست و پنجه نرم می کنند و وضعیت این دریاچه ها به دلیل عدم بارش آنقدر اسفبار است که برخی از آنها به شوره زار یا پیست اتومبیل سواری و یا حتی زمین فوتبال تغییر کاربری داده اند در این میان تالاب ارژن نیز از خشکسالی و اثرات ناشی از آن در امان نماند و به طور کامل خشک شد.

    تالاب بین المللی ارژن یکی از مناطقی است که دارای ارزش بسیار است اما طی مدت اخیر این دریاچه نیز به دلیل خشک شدن با مشکلات زیست محیطی بسیاری مواجه شده است. البته این موضوع بر منطقه حفاظت شده ارژن که آخرین زیستگاه شیر ایرانی بوده اثر گذاشته و حیات وحش منطقه نیز با تهدید مواجه شده اند که امید می رود با اقدام به موقع مسئولین مربوطه این منطقه و تالاب ارژن به سرنوشتی مانند دیگر دریاچه های استان فارس دچار نشوند.

    تالاب ارژن با ادامه خشکسالی با بحران روبرو می شود

    نماینده هماهنگ کننده طرح حفاظت از تالابهای استان فارس در خصوص منطقه حفاظت شده ارژن و تالاب آن در گفتگو با خبرنگار مهر در شیراز گفت: این منطقه و تالاب ارژن از مناطق سردسیری قرار دارند که در زمانهای پرآبی از زیستگاههای اصلی پرندگان مهاجر بوده و از ذخیره گاههای زیست کره محسوب می شوند.

    علمدار علمداری با بیان اینکه این منطقه و تالاب ارژن طی مدت اخیر با مشکلات زیادی روبرو بوده اند، افزود: طی مدت اخیر به دلیل خشکسالی و استفاده بی رویه از منابع آبی و حفر چاههای متعدد تالاب ارژن دچار کم آبی و خشکی شده و به همین دلیل کارآیی زیستگاه پرندگان در این تالاب تقلیل یافته است.

    وی ادامه داد: منطقه حفاظت شده ارژن بر اساس مستندات و مدارک موجود آخرین زیستگاه شیر ایرانی بوده که به همین دلیل از مناطق با ارزش استان فارس به شمار می رود علاوه بر این وجود پوششهای گیاهی متنوع در این منطقه بر ارزش منطقه ارژن افزوده است.

    وی با بیان اینکه در حال حاضر گوزن زرد ایرانی که از گونه های نادر جهانی و منحصر به ایران است در این منطقه وجود دارد، اظهار داشت: با توجه به این پتانسیلها منطقه ارژن و تالاب آن از اهمیت زیادی برخوردار است که مسئولین باید برای حفاظت از آن تلاش کنند اما با وجود این همه پتانسیل این منطقه طی مدت اخیر به دلیل خشکسالی و برداشتهای بی رویه از منابع آبی توسط مردم با مشکلات زیادی روبرو شده است.

    نماینده هماهنگ کننده طرح حفاظت از تالابهای استان فارس در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مشکلات این تالاب با ارزش گفت: به دلیل کم آبی و خشک شدن دریاچه تعدادی از مردم که در حاشیه این منطقه سکونت دارند بخشی از اراضی حریم تالاب را تصرف کرده و اقدام به تغییر کاربری آین زمینها و شخم زدن آن کرده اند.

    وی با اشاره به اینکه این تغییر کاربریها باعث وارد شدن صدمات جبران ناپذیر به زیستگاهها شده، بیان کرد: در تالاب ارژن دو حفره وجود دارد که آبها را جذب می کند اما به دلیل حفر چاههای متعدد امکان نشست این دو حفره و در نهایت ایجاد شکاف در تالاب وجود دارد البته این امر در گذشته نیز وجود داشته که کارشناسان معتقدند بروز حادثه طبیعی مانند زلزله و باز شدن گسلها منجر به نشت آب در زمین و خشک شدن دریاچه شده است.

    علمداری با اشاره به چرای دام در تالاب ارژن نیز گفت: چرای زیاد و بی رویه در مراتع و اراضی شیبدار و کشتهای دیم که بازده حوزه آبخیز را تحت فشار قرار می دهند باعث کاهش ظرفیت آبگیری می شود که این امر ناشی از مدیریت غیراصولی جوامع بشری است.

    وی با بیان اینکه این منطقه یک قطب گردشگری مهم در استان فارس است، بیان کرد: باید با احیای تالاب و استفاده درست از منابع آبی در این منطقه آن را به یک قطب گردشگری مهم تبدیل کرد در این راستا باید با سرمایه گذاری و احیای تالاب گام مهمی برداشت.

    نماینده هماهنگ کننده طرح حفاظت از تالابهای استان فارس با اشاره به اینکه در طرحهای کلان استان باید اهمیت تالاب و محیط زیست دیده شود، اظهار داشت: توسعه بی رویه و ناپایدار باعث می شود که در مسیر توسعه اختلال ایجاد شود به همین دلیل در طرحهای بزرگ باید به مسائل زیست محیطی توجه شود چراکه در صورت ادامه این روند تالاب ارژن با بحران روبرو می شود.

    به گفته علمداری در صورت ادامه این روند تالاب ارژن و یا آخرین زیستگاه شیر ایرانی به شوره زار تبدیل شده که در پی آن باغها و مزارع نیز تحت تاثیر قرار می گیرند.

  • شکار و تخریب زیستگاه تهدید همیشگی گوزن زرد/ بازگشت به خانه بعد از 60 سال

    مهر نوشت: گوزن زرد ایرانی که بعد از 60 سال با همت کارشناسان محیط زیست خارجی و ایرانی احیا شده و به زادگاه همیشگی اش زاگرس برگشته، همچنان با مشکل زیستگاههای تخریب شده و هراس از شکار بی رویه مواجه است.

    به گزارش خبرنگار مهر دامنه های پر بلوط رشته کوه زاگرس که زیستگاه اصلی گوزن زرد ایرانی است و در 60 سال گذشته سایه بلوط زارش را از سر این گونه منحصر بفرد کم کرده بود با تداوم پروژه انتقال گوزنها از دشت ناز سازی و اشک ارومیه به زیستگاههایی در زاگرس امید احیای زیستگاه های زاگرسی را زنده کرده است.

    گوزن زرد ایرانی (Dama mesopotamica) پستانداری از خانواده گوزنها است که به باور کارشناسان وقت در دهه سی خورشیدی نسلش در ایران منقرض شده بود ولی در سال ۱۹۵۰میلادی گله‌ای از آنها در نزدیکی منطقه دز و کرخه از سوی متخصصان خارجی در خوزستان مشاهده شد.

    یک متخصص حیات وحش که در سالهای دهه 50 ماموریت انتقال و حفاظت پروژه گوزنهای زرد ایرانی را بر عهده داشت به خبرنگار مهر گفت: گوزن زرد گونه ای منحصربفرد در دنیا است و از نادرترین گونه های گوزن محسوب می شود که هنوز هم نیازمند توجه ویژه است.

    هوشنگ ضیایی با اشاره به نقش برجسته های گوزن زرد ایرانی در عمارتهای باستانی طاق بستان به پیشینه و تاریخ کهن این گونه جانوری در فرهنگ ایران زمین اشاره کرد و افزود: به دلیل شکار بی رویه و تخریب زیستگاهها، گوزن در مناطق زاگرس نشین از خوزستان تا مناطق غرب و جنوب غرب کشور از بین رفت.

    به عقیده وی، در سالهای دهه 30 تصور همگان بر این بود که این گونه دیگر برای همیشه از بین رفته است اما خوشبختانه تعدادی از آنها زنده و در مناطقی در خوزستان پراکنده بودند.

    وی به انواع گوزنهای ساکن ایران اشاره کرد و اظهار داشت: سه گوزن در ایران زندگی می کنند که گوزن زرد بومی و دارای ارزشهای زیستی نسبتا متفاوتی است. “مرال” گونه ای گوزن جنگلی است که بالای 250 کیلو گرم وزن دارد و “شوکا” گونه ای گوزن ظریف است که 20 کیلو گرم وزن دارد و در مناطق جنگلی شمال و ارسباران و بخشهایی از کردستان ایران پراکندگی دارند.

    این متخصص محیط زیست با تاکید بر حساسیت مجامع بین المللی برای احیای گوزن زرد ایرانی در سالهای گذشته گفت: زمانی که خبر منقرض نشدن گوزن زرد از سوی سازمانهای جهانی حفاطت از محیط زیست و حیات وحش تائید شد، تلاشهای بسیاری برای احیای نسل در معرض خطر گوزن زرد صورت گرفت.

    با این حال بسیاری از متخصصان و علاقمندان به حیات وحش، تلاش‌ها برای جلوگیری از انقراض این گونه زیبا و باشکوه در ایران از سوی گروههای مختلف ایرانی و خارجی را یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای نجات جانوران در قرن بیستم می نامند که کمتر در مجامع بین‌المللی مورد توجه قرار گرفته است.

    هوشنگ ضیایی به سابقه تلاشها برای نجات گوزن زرد ایرانی از سوی متخصصان و علاقمندان خارجی اشاره کرد و ادامه داد: رئیس کمپانی اپل – خودروساز مشهور آلمانی-  که باغ ‌وحش خصوصی در فرانکفورت داشت در همان سالهای دهه سی  با همکاری اعراب بومی ساکن خوزستان دو نوزاد گوزن را از این زیستگاه تخریب شده به آلمان برد.

    گونه های منتقل شده به آلمان در باغ وحش خصوصی اپل پرورش یافته و تعداد آنها افزایش یافت اما به گفته ضیایی با مرگ گوزن نر منتقل شده به آلمان، آنها درخواست گوزن دیگری کردند و با قیمتی که در آن سال برای یک گوزن پرداختند(صد هزار دلار) متخصصان ایرانی فهمیدند گوزن زرد تا چه اندازه دارای ارزش حفاظت است.

    این کارشناس حیات وحش اظهار داشت: در سال 52 مسئول محیط زیست خوزستان بودم و از همان زمان پیگیر وضعیت گوزنها شدم. بعد از مرگ گوزن نر، یک گوزن دیگر به آلمان منتقل شد و طی یک توافق 80 گوزن در سالهای بعد به ایران برگشتند.

    وی ادامه داد: 6 راس گوزن زرد در همان سالها دوباره از کرانه های دز و در زیستگاه قدیمی آنها زنده گیری شد کاری که بسیار موفق بود چرا که سالها بعد دیگر حتی یک گوزن در کرخه و دز مشاهده نشد. این تعداد گوزن به دشت ناز ساری منتقل شد و با بازگشت گوزنهای دیگر از آلمان پروژه احیا موفقیت آمیزتر شد.

    مشاور ارشد رئیس سازمان محیط زیست در حوزه حیات وحش گفت: در سال 56 سه راس گوزن به جزیره اشک ارومیه انتقال یافت و این انتقال در زیستگاههای مختلف کشور ادامه یافت و با افزایش تعداد آنها از خطر انقراض نجات یافتند. با این حال تعدادی از آنها در سالهای قبل به دلیل نبود گردنبندهای رد یاب حتی گم شدند.

    انتقال گوزنها از دشت ناز ساری و اشک ارومیه به مناطقی در کرمانشاه، ایلام، کهگیلیویه و بویراحمد، فارس، جزیره کیش، خوزستان و دیگر مناطق ادامه یافت.

    با این حال در حین انتقال 6 راس گوزن زرد ایرانی از دشت ناز ساری به منطقه حفاظت شده دنا در یاسوج در سال 86 حادثه ای دلخراش رخ داد و مرحوم هرمز اسدی متخصص برجسته کشور و عباسپور رئیس منطقه حفاظت شده دنا در حین انتقال گوزنها به دره ای در سمیرم – نزدیکی شهر اصفهان- سقوط کرده و کشته شدند، با این حال پروژه انتقال گوزنها به زیستگاههای اصلی خود متوقف هنوز هم نشده است.

    مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در این باره به خبرنگار مهر گفت: پروژه انتقال گوزنهای زرد ایرانی از منطقه دشت ناز ساری به مناطق زاگرس در چندین مرحله انجام شد که اکنون 16 گوزن در منطقه دنا در کهگیلیویه و بویراحمد زندگی می کنند.

    حسین محمدی افزود: گاهی اختلال در ترکیب جنسیتی گونه ها باعث بروز مشکلاتی می شود که با رصد مناسب زیستگاه های گوزن زرد این مسئله به خوبی مدیریت می شود. در منطقه حفاظت شده دنا تعداد گوزنهای نز زیاد تر از ماده است که این موضوع مورد توجه کارشناسان پروژه است.

    وی به پیشنهاد استان لرستان برای انتقال گوزن زرد به این منطقه اشاره کرد و گفت: هنوز پاسخی به درخواست استانهای دیگر داده نشده است ولی چون منطقه زاگرس زیستگاه اصلی و خواستگاه نهایی گوزن زرد ایرانی است این درخواستها بررسی و جهت انتقال، اقدام می شود.

    وی تاکید کرد: باید به دنبال احیای زیستگاههای از دست رفته باشیم و با انتخاب زیستگاههای مناسب گونه های در معرض خطر را از مرگ همیشگی نجات دهیم.

    گوزن زرد ایرانی گونه ای شبگرد است و در طول روز به استراحت می‌پردازد. در تابستان به واسطه پوشش خالخالی استتار می کند. در زمستان پوشش او تیره تر می‌شود. گوزن زرد ایرانی نر مثل بیشتر گوزنها دارای شاخ‌های بزرگ استخوانی بوده که به طور سالیانه رشد می‌کند و می‌افتد.

    گوزن ماده شاخ ندارد و جثه اش نیز از گوزن نر کوچک ‌تر است. شاخهای گوزن نر در اواخر زمستان می‌افتد و در اوایل بهار با زیاد شدن منابع تغذیه شروع به رشد مجدد می‌کند. در این فصل گوزن با ریزش مو نیز مواجه می‌شود. شاخ گوزن نر هر سال نسبت به سال قبل کمی بلندتر و زیباتر می‌شود. گوزن نر از این شاخها علاوه بر دفاع به عنوان وسیله‌ای برای قدرت نمایی در فصل جفت‌گیری استفاده می‌کند.

    متخصصان محیط زیست معتقدند؛ با کنترل شکار بی رویه و کم کردن عوامل تهدید زیستگاهی در دامنه های زاگرس می توان رویای خرامیدن گوزنهای زرد در سایه سار جنگلهای بلوط را بار دیگر به نظاره نشست و علاوه بر افتخار حفظ تنوع زیستی محیط زیست ایران سرمایه ها برای جذب گردشگر علاقمند به گونه های نادر حیات وحش در ایران را افزایش داد.

  • یوزپلنگ گریزان آفریقایی در قاب دوربین

    مهر نوشت: یک پوزپلنگ آفریقایی گریزان به تازگی در زیر نورافکنی در منطقه ای در کشور نیجر قرار گرفت و در شرایطی که به دوربین مخفی خیره شده بود با چشمانی براق در قاب این دوربین جاودانه شد.

    به گزارش خبرگزاری مهر، به تازگی تصویری از یک یوزپلنگ وحشی آفریقایی بسیار لاغر اما با رنگی روشن با لکه های تیره بر روی پوست و سری کوچک که مستقیم با چشمان براق خود به دوربین خیره شده منتشر شده است.

    تیمی تحقیقاتی از “صندوق حفاظت از صحرای بزرگ آفریقا” در بین ماههای جولای تا آگوست دوربینی را برای رصد این گربه های بزرگ ساکن صحرای آفریقا در منطقه ای واقع در کشور نیجر نصب کرده بودند.

    این تیم تحقیقاتی در خصوص حیوانی که در این عکس شکار شده است اظهار داشت: “این یوزپلنگ آفریقایی با نام علمی Acinonyx jubatus hecki از نظر ژنتیکی شبیه به سایر یوزپلنگها است. ما وقتی این تصاویر را ظاهر کردیم بیشتر از اینکه شگفت زده شویم خوشحال شدیم چرا که ما می دانستیم که یوزپلنگها در این فضای کلی حضور دارند چون ما ردپاهای آنها را دیده بودیم اما این بسیار جالب بود که در یک فضای تا این حد وسیع یک حیوان تا این حد نادر درست وارد نقطه ای شود که ما در آنجا دوربین گذاشته بودیم.”

    این جانور بسیار کمیاب و گریزان است به طوریکه دانشمندان حتی مطمئن نیستند که دقیقا چند نمونه از آن وجود دارد، اما برپایه رصد ردپاهای این جانور دانشمندان ارزیابی کرده اند که در این منطقه از نیجر حدود 10 نمونه از این حیوان وجود داشته باشند. احتمالا در سراسر صحرای بزرگ آفریقا تنها 200 یوزپلنگ وحشی زندگی می کنند.

    نابودی این یوزپلنگها به معنی نابودی یک تنوع ژنتیکی و بیولوژیکی مهم است. در حقیقت این حیوانات سازگاری بسیار بالایی برای زندگی در شرایط بسیار سخت بیابانی دارند.

    براساس گزارش لایو ساینس، این جانوران می توانند در دمای بالای 113 درجه فارینهایت (45 درجه سانتیگراد) در جایی که حتی آب نیز به اندازه کافی وجود ندارد به زندگی خود ادامه دهند.