نویسنده: تحریریه

  • فيلمبرداری منحصر به فرد از پلنگ ايرانی

    انجمن یوزپلنگ ایرانی نوشت: فيلمبرداری از رفتار طبيعی پلنگ ايرانی
    بدون شک چيزی نمی توانست بيش از ديدن يک فيلم چهار دقيقه ای از يک پلنگ در صفحه نمايشگر دوربين کار گذاشته شده در شمال ايران، کارشناسان انجمن يوزپلنگ ايرانی را خوشحال نمايد. زيرا بالاخره موفقيت فيلمبرداری از رفتار قلمروطلبی و جفت يابی پلنگ ايرانی برای نخستين بار در طبيعت بدست آمد.

    در اين فيلم يک پلنگ نر بالغ که مدتها براساس آثار و نمايه هايش مورد رديابی و تحت بررسی بود، در برابر دوربين به تعيين قلمرو پرداخته و درعين حال نشانه هايی از جفت يابی را نيز از خود نشان می دهد. نکته قابل توجه در اين فيلم آرامش بيش از حد اين نر و رفتار کاملا طبيعی آن می باشد که آنرا در نوع خود بی نظير ساخته است. فيلم مذکور با استفاده از دوربين تله ای فيمبردای حرفه ای گرفته شده و با کيفيت HD می باشد. چنين موفقيتی بدون شک مرهون مطالعات گسترده در اين منطقه می باشد که از سال 1384 آغاز شده و تابحال گزارشهای متعددی از آن منتشر شده يا درحال انتشار می باشد (جهت دريافت اين گزارشها به کتابخانه وب سايت می توانيد مراجعه نماييد).

    فيلمبرداری از پلنگ در طبيعت بسيار دشوار می باشد که بدون شک ناشی از تراکم پايين و رفتار مخفی کارانه اين جانور می باشد. ولی در سالهای اخير در چند نوبت فيلمهايی از اين جانور در طبيعت ايران گرفته شده، ليکن اين فيلم را بايد به دليل کيفيت بالا، طول تصويربرداری و آرامش و رفتار منحصربفرد آن بهترين فيلم پلنگ در سرتاسر حوزه انتشار پلنگ ايرانی در غرب آسيا دانست. از اين رو، اين فيلم بدون شک شادی فراوانی را برای اعضای انجمن در پايان سال 1389 به عنوان سال پلنگ در ايران به ارمغان آورد و انگيزه بسيار بالايی برای ادامه فعاليتها در اين راستا داد.

    اين فيلم بخشی از يک مجموعه مستند دوقسمتی است با مضمون حيات وحش البرز می باشد که مطالعات آن از سال 1384 و فيلمبرداری آن از سال 1387 توسط چندين فيملبردار و محقق در حوزه وسيع البرز درحال توليد می باشد و قسمت نخست آن در پايان بهار 1390 آماده پخش و از سيما خواهد بود. فيلم حيات وحش البرز محصول مشترک بخش تحقيقات و مستندسازی انجمن يوزپلنگ ايرانی بوده و به سفارش صدا و سيمای مرکز مازندران تهيه می شود.

  • ایران، آخرین زیستگاه پلنگ در آسیا

    ایسنا نوشت: مسوول کارگروه تخصصی صیانت از محیط زیست کانون دانشجویی همیاران طبیعت جهاددانشگاهی لرستان گفت:مردم باید بدانند که ایران آخرین میزبان پلنگ ایرانی در آسیاست.

    به گزارش سرویس «محیط زیست» ایسنا منطقه لرستان، سمیه روشنی با بیان این مطلب افزود: شاید به جرات بتوان سر منشاء آغاز مطالعات و فعالیت های گسترده دهه جاری در زمینه پلنگ ایرانی را مقاله کلاسیک کیابی، دره شوری،جهانشاهی و قایمی در سال ۲۰۰۲ با موضوع مرور کلی وضعیت این گونه در کشور دانست.

    این استاد دانشگاههای لرستان ادامه داد: این نویسندگان، گزارشی از وضعیت جمعیت پلنگ در ایران ارایه داده که طبق گزارش آنها حدود ۵۸۰ تا ۸۵۰ قلاده پلنگ در ایران وجود داردکه ۵۵ درصد آنها در مناطق حفاظت شده زیست می کنند.

    وی افزود: امروزه مقاله مطالعات متعددی در این زمینه در کشور آغاز شده که از آن جمله می توان به پایان نامه های متعددی در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد در باره پلنگ ایرانی با محوریت بررسی زندگی و وضعیت پلنگ در ایران همراه با مطالعات ژنتیکی و ریخت سنجی اشاره کرد.

    وی به عوامل تهدید کننده این جانور اشاره کرد و افزود: شکار غیرمجاز و طعمه هایش عمده ترین عامل تهدید بقای پلنگ در لرستان به شمار می رود؛ گسترش بی رویه شبکه جاده های کشور، و عدم دسترسی به طعمه های موردعلاقه شان از دیگر عوامل تهدید کننده آن است.

    روشنی تخریب زیستگاه ها و ناامنی در آنها را باعث ترک آن منطقه توسط پلنگ دانست وگفت: درسالهای اخیر نیز گسترش بی رویه شبکه جاده های کشور نیز به بلایی برای جان پلنگهای ایران بدل شده و تنها در دو سال گذشته، حداقل پنج پلنگ به دلیل برخورد با خودروهای عبوری کشته شده اند.

    این استاد دانشگاه گفت: بیشترین تلفات پلنگ در حوزه زاگرس میانی است، مردم باید بدانند که ایران آخرین میزبان پلنگ ایرانی در آسیاست.

    مسئول کارگروه تخصصی صیانت از محیط زیست کانون دانشجویی همیاران طبیعت جهاددانشگاهی لرستان با اشاره به اینکه در سال ۲۰۰۸ این گونه جز IUCN قرار گرفته اظهار کرد: افزایش مناطق زیستی تحت حفاظت در استان (زیستگاه پلنگ زاگرس)، ارتقای سطح فرهنگ زیست محیطی، اختصاص بودجه های تحقیقی پژوهشی، بررسی جمعیت پلنگ به روش استفاده از دوربین های تله ای، جلوگیری از شكارهای غیر مجاز با افزایش محیط بانان و مدیریت بهتر و برخورد جدی تر با متخلفان و تضمین مشاركت جوامع محلی می تواند موجب بقای این گونه منحصر به فرد در استان شود.

  • پلمپ باغ وحش تهران در پی مرگ ببر سیبری نر

    تبناک نوشت: علت های جدید مرگ شیر و ببر پارک ارم+پلمب باغ وحش
    حدود يك ماه قبل علايمي دال بر اسهال در ببرهاي اسهال در باغ وحش تهران مشاهده شد/اينكه ببرها شناسنامه سلامت نداشتند كذب محض است/شيرها به هيچ وجه مشكلات ببر سيبري را نداشتند و يكي از شيرها 22 ساله بوده و سن بالايي داشته /روسها هنوز از اين موضوع اطلاع ندارند و طبق آخرين مكاتبات صورت گرفته با آنها دو نوع آنتي بيوتيك را براي مقابله با بيماري مذكور توصيه كرده‌اند.
    در حالی که رئیس باغ وحش ارم در مصاحبه دیروز خود ایدز داشتن ببرو یا مریض بودن خر را علت اصلی مرگ ببر و همچنین از عدم تخصیص اعتبار برای نگهداری ببر ها و شیرها انتقاد کرده بود، معاون سازمان محیط زیست نیز با انتقاد از عدم تخصیص بودجه لازم، علت مرگ این حیوانات کم یاب و در معرض انقراض را 60 درصد، مشمشه اعلام کرد.

    به گزارش خبرنگار «تابناک اجتماعی»، دکتر محمد باقر صدوق که خبر تابناک اجتماعی در خصوص استعفا و کناره گیری اش از معاونت سازمان محیط زیست را تایید و از رفتن خود طی دو ماه آینده از این سمت خود خبر داده، امروز درباره علت مرگ ببر و برخی ادعاهای مطرح شده درباره شناسنامه ببرها و … واکنش نشان داده است.

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به اينكه تاكنون علت قطعي مرگ ببر سيبري در باغ وحش تهران به طور صد در صد مشخص نشده است، گفت: در عين حال به احتمال 60 درصد ببر مذكور به دليل بيماري مشمشه مرده است.

    دكتر محمدباقر صدوق عصر شنبه پس از پايان جلسه كارشناسي كه با حضور نمايندگان دامپزشكي، محيط زيست و مسوولان باغ وحش تهران برگزار شد، افزود: تيمي شش نفره مسوول پيگيري ماجرا شدند و حداكثر تا پايان هفته علت مرگ ببر سيبري كه در باغ وحش تهران روز پنج شنبه تلف شده است را مشخص و اعلام مي‌كنند.

    وي ببرهاي آمده از روسيه را مهمانان ناخوانده توصيف كرد و گفت: قرار نبود اين ببرها به اين زودي وارد ايران شوند و ما بستر كار را آماده نكرده بوديم.

    وي در خصوص اعتبار پنج ميلياردي در نظر گرفته شده براي احياي نسل ببر مازندران گفت: اگر شما اين پنج ميليارد تومان را ديده‌ايد ما هم ديديم.

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيستي با تاكيد بر اينكه هيچ پولي در اين خصوص اختصاص نيافته است، گفت: قرار بود سازمان از محل بودجه خود 200 ميليون تومان براي اين امر اختصاص دهد كه تاكنون هيچ پولي اختصاص پيدا نكرده است.

    به گزارش ایسنا، وي با اشاره به اينكه تمام هزينه‌هاي نگهداري ببر سيبري توسط باغ وحش تهران تامين مي‌شد، گفت: هشتاد ميليون تومان از اعتبارات معاونت طبيعي جهت بازسازي دو پاسگاه ميانكاله اختصاص يافت كه اين پروژه اجرا شده است. از سوي ديگر 12 ميليون تومان نيز براي نقشه قفس ببرها از سوي معاونت طبيعي اختصاص داده شد كه طراحي اين امر انجام شده و هم اكنون جهت اجرا در استان مازندران به دنبال پيمانكار هستيم.

    مذاكره با طرف روسي براي دريافت 4 قلاده ببر

    به علت نبود قرنطينه و آماده نبودن زيستگاه انتقال ببرها به پناهگاه حيات وحش ميانكاله، مجبور شديم آنها را به باغ وحش تهران بفرستيم

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به مذاكره صورت گرفته توسط رييس سازمان حفاظت محيط زيست با طرف روسي جهت دريافت چهار قلاده ببر ديگر، گفت: موافقت براي ورود اين چهار ببر به طور قطعي صورت گرفته، اما روسها درخواست چهار قلاده پلنگ به جاي ببرها را كرده‌اند كه هنوز سازمان حفاظت محيط زيست در اين خصوص موافقت نكرده است.

    وي با تاكيد بر اينكه پروژه احياي نسل ببر مازندران تاكنون مسوول نداشته و مسووليتش تنها بر عهده معاونت طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست بوده است، تصريح كرد: كارشناسان ما هم اطلاعات لازم را در خصوص ببرها نداشتند و قرار بود روسها ضمن آموزش كارشناسان ايراني دوره آموزشي در اين خصوص براي كارشناسان ما بگذارند كه اين امر نيز تاكنون عملي نشده است.

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به اينكه به علت نبود قرنطينه و آماده نبودن زيستگاه انتقال ببرها به پناهگاه حيات وحش ميانكاله مجبور شديم آنها را به باغ وحش تهران بفرستيم، خاطر نشان كرد: از همان ابتدا نبايد ببرها را به باغ وحش تهران مي فرستاديم، اما چاره‌اي نداشتيم. از سوي ديگر مطالعه و آمادگي لازم نيز در اين خصوص وجود نداشته است.

    وي در خصوص دو قلاده پلنگي كه از سوي ايران تحويل روسيه شده است، اظهار كرد: يكي از اين پلنگ‌ها كه دستش در تله گير كرده و شكسته بود هم اكنون بهبود يافته و پلنگ ديگر نيز كه به دليل خوردن سم با مشكل جدي مواجه شده بود نيز خوب شده است.

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست تاكيد كرد: به طور كلي بايد بگوييم وضعيت پلنگ‌هاي ايراني در زيستگاه سوچي كه هم اكنون در جنگل بسيار زيبايي نگهداري شده و با دوربين‌هاي مداربسته و سيستم‌هاي حفاظتي تحت كنترل هستند، بسيار خوب است.

    وي در عين حال خاطرنشان كرد: سازمان دامپزشكي نيز به دليل احتمال مشمشه به مدت 3 روز باغ وحش تهران را تعطيل كرده است.

    معاون دفتر تنوع‌زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با تاكيد بر اينكه هنوز عامل بيماري ببر نر سيبري در باغ وحش تهران به طور صد در صد مشخص نشده گفت: اينكه ببرها شناسنامه سلامت نداشتند كذب محض است و تمامي مراحل و مكاتبات لازم از طريق سازمان دامپزشكي ايران با مرجع روسيه صورت گرفته و طرف روس نيز تمام مدارك مورد نياز در خصوص سلامت ببرهاي روسي را براي ما ارسال كرده‌ است.

    دكتر مقدم، معاون دفتر تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست عصر شنبه افزود: حدود يك ماه قبل علايمي دال بر اسهال در ببرهاي اسهال در باغ وحش تهران مشاهده شد كه بلافاصله دامپزشكان دفتر حيات وحش و آبزيان به همراه متخصصان عازم باغ وحش تهران شدند و در آن برهه اسهال ببرها درمان شد.

    وي گفت: حدود 10 روز قبل علايم زخم پوستي و مشكلات تنفسي و ترشح از بيني ببر نر نيز به ما اعلام شد كه نهايتا عليرغم تمهيدات پيش‌بيني شده به دليل ضعف عمومي ببر نر سيبري در باغ وحش تهران مرد.

    معاون دفتر تنوع‌زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به اينكه نمونه‌برداري‌هاي لازم در اين خصوص انجام شده است گفت: احتمالا علت مرگ ببر سيبري عامل باكتريايي بوده ولي نوع آن مشخص نيست و مسوولان دامپزشكي نيز در جلسه امروز به صورت صد در صد نتوانسته‌اند علت مرگ اين ببر را مشخص كنند. در عين حال به نظر مي‌رسد با تكميل شدن تحقيقات حداكثر تا پايان هفته علت مرگ ببر سيبري اعلام مي‌شود.

    وي در خصوص اينكه آيا مشمشه مي‌تواند عامل مرگ ببر سيبري باشد به ايسنا گفت: 3 يا 4 نوع باكتري مي‌تواند عامل اين مرگ باشد كه مشمشه يكي از آنهاست. اما به طور قطع در اين خصوص بايد منتظر نتايج نهايي آزمايشات ماند.

    مقدم در خصوص مرگ دو قلاده شير در باغ وحش تهران نيز گفت: شيرها به هيچ وجه مشكلات ببر سيبري را نداشتند و يكي از شيرها 22 ساله بوده و سن بالايي داشته و ديگري نيز به دليل يك باكتري كه در گربه سانان به هيچ عنوان عرف نيست مرده است.

    وي در عين حال شيوع بيماري مشمشه را در ميان شيرهاي تلف شده منتفي دانست و در پاسخ به سوالي در خصوص علت تعطيلي سه روزه باغ وحش تهران گفت: سازمان دامپزشكي بر اساس پروتكل مشمشه‌اي كه دارد اگر محلي را مشكوك به اين بيماري بداند فورا آنجا را قرنطينه كرده و تمامي حيواناتي كه تست آنها مثبت باشد معدوم و آنهايي كه منفي باشد از محل منتقل مي شوند.

    معاون دفتر تنوع‌زيستي سازمان حفاظت محيط زيست در عين حال گفت: تا 72 ساعت ديگر علت دقيق مرگ ببر سيبري مشخص شده و از طريق روابط عمومي سازمان حفاظت محيط زيست اطلاع رساني مي‌شود.

    دكتر مقدم همچنين در ادامه اظهارات خود در خصوص وضعيت بهداشتي باغ وحش تهران به ايسنا گفت: باغ وحش ارم شايد نتواند نمره 20 در اين خصوص بگيرد ولي در كشور ما يكي از باغ وحش‌هايي است كه از نظر بهداشتي وضعيت مطلوبي دارد.


    اختلاف نظر كارشناسان در خصوص علت مرگ ومير شيرها و ببر باغ وحش تهران

    روس‌ها ببرها را فرستادند اما ما آماده نبوديم!
    به گزارش ایسنا، اين اظهارات دكتر مقدم در حالي عنوان شد كه مهندس ضيايي، مشاور معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست در اين جلسه گفت: دو شير باغ وحش تهران به دليل بيماري مشابه ببر نر سيبري مردند و وضعيت مابقي شيرها نيز نگران كننده است.

    وي با اشاره به اينكه روس‌ها براي مسابقات زمستاني كه سمبلش پلنگ بود پيشنهاد دريافت دو قلاده پلنگ را به ايران ارائه كردند گفت: در عوض اين پيشنهاد، پيشنهادهاي مختلفي براي اين امر مطرح شد اما با توجه به مقاله‌اي كه در سال 2009 ميلادي با مطالعه بر روي 20 نمونه پوست ببر خزري انجام و مشخص شد كه ببر خزر و سيبري همه جزو يك زيرگونه بوده و تنها در يك DNA اختلاف دارند، قرار شد روسها به ما دو قلاده ببر بدهند و در عوض دو قلاده پلنگ بگيرند.

    مشاور معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست افزود: ما اعلام كرديم تا ببرها نيايند پلنگ‌ها را نمي‌دهيم. اين در حالي بود كه روس‌ها ببرها را فرستادند اما ما آماده نبوديم.

    وي با اشاره به اينكه قرار بود ببرها به پناهنگاه حيات وحش ميانكاله منتقل شوند و يكي از اهداف اصلي اين پروژه نجات اين پناه گاه حيات وحش است گفت: صندوق كوچك تسهيلات جهاني محيط زيست (جف) يك ميليون و 600 هزار دلار براي احياي نسل ببر ايراني اعتبار تخصيص داد و در كنفرانس ببرها هم قرار شد تجهيزات و كمك مالي به ايران ارسال شود. از سوي ديگر اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت (IUCN) نيز اعلام كرد كه ببر سيبري با ببر مازندران يكي است.

    ضيايي با اشاره به اينكه روس‌ها بر روي پلنگ‌هاي ما نام پلنگ قفقازي را گذاشتند، ضمن انتقاد از افرادي كه با ورود ببرها به كشور مخالف مي‌كردند گفت: متاسفانه آنطوري كه كارها بايد با سرعت پيش مي‌رفت نرفت.

    وي با اشاره به اينكه ببر نر پس از آمدن به تهران هفت روز اعتصاب غذا كرد افزود: اين كه گفته مي‌شود ببر نر و ببر ماده با هم درگير شده و همديگر را گاز گرفته‌اند به هيچ عنوان صحت ندارد.

    ضيايي گفت: ببر نر در محوطه نگهداري مي‌شد و ببر ماده در قفس بود اما يك روز در قفس را باز كرديم و تا روز پنجشنبه گذشته حدود يك ماه اين دو ببر با هم زندگي كردند، لذا اينكه مي گويند ببر نر به ببر ماده پريده به هيچ عنوان صحت ندارد.

    وي با تاكيد بر اينكه بيماري پوستي و تنفسي به باغ وحش تهران آمده است گفت: نمي‌شود گفت چنين بيماري وجود ندارد چرا كه دو قلاده شير اين باغ وحش بر اثر همين بيماري مردند و چند شير ديگر نيز مريض هستند. از سوي ديگر ما نيز خيلي نگران ببر ماده هستيم و تلاش مي‌كنيم تا با خوراندن ويتامين فعلا اين ببر را در حالت پايدار نگهداريم.

    ضيايي در پاسخ به سوالي در خصوص علت انتقال ببر نر به سردخانه پارك طبيعت پرديسان گفت: به هيچ عنوان مساله تاكسيدرمي ببر مرده مطرح نيست و يكي از علل اصلي اين امر نگهداشتن اين ببر براي تحقيقات بعدي است.

    وي با اشاره به اينكه همه اميدواريم كه بيماري شايع شده در باغ وحش تهران مشمشه نباشد گفت: متاسفانه بيماري مشمشه بيماري خاصي است كه هيچ درماني ندارد و از راه خوراكي آمده و پس از ورود به دستگاه گوارش مجاري تنفسي را تحت تاثير قرار مي‌دهد كه براي انسان نيز بسيار خطرناك است.

    ضيايي در خصوص آخرين وضعيت ببر ماده گفت: هنوز آثاري از بيماري مشابه ببر نر در ببر ماده مشاهده نشده است.

    وي افزود: ‌پروژه احياي نسل ببر مازندران پروژه‌اي ده ساله است كه بايد دامداران را از منطقه خارج كرد و آنهايي كه به زور اراضي را از ميانكاله تصاحب كردند خلع يد شوند.

    ضيايي به موضوع احداث جاده از داخل ميانكاله اشاره كرد و گفت: خوشبختانه عمليات احداث اين جاده با پيگيري‌هاي رياست سازمان و معاون محيط طبيعي فعلا متوقف شده اما هنوز منتفي نشده است.

    وي خاطر نشان كرد: اگر جاده ميانكاله احداث شود بايد فاتحه ميانكاله خوانده شود لذا با تلاشهاي صورت گرفته احداث اين جاده از متن مصوبات پيشنهادي دور جديد سفر رييس جمهوري خارج شده است.

    تایید خبر تابناک، من يكي دو ماه ديگر مهمان شما هستم
    دكتر صدوق، معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست نيز در اين جلسه در پاسخ به سوالي در خصوص استعفاي وي و علت انصراف از اين امر گفت: من يكي دو ماه ديگر مهمان شما هستم و بر اساس مذاكرات صورت گرفته با دكتر محمدي زاده، رييس سازمان حفاظت محيط زيست، از من خواستند كه در اين مقطع زماني نروم و قطعا به دليل احترامي كه براي رييس خودم قايلم از اين امر صرف نظر كردم.

    وي در پاسخ به سوال ديگري در خصوص اينكه وقتي شما نمي‌رويد آيا تخريب‌هايي كه صورت مي‌گيرد را به پاي شما نمي‌نويسند؟ گفت: مجوزهاي تخريبي كه شما از آن ياد مي‌كنيد در كميسيون زيربنايي دولت صادر مي‌شود و نماينده ما در آنجا دكتر نوريان معاون محيط زيست انساني سازمان حفاظت محيط زيست است.

    صدوق همچنين در ادامه اين جلسه در پاسخ به سوالي در خصوص احداث پالايشگاه در ميانكاله گفت: با احداث پالايشگاه در ميانكاله موافقت شده ولي هنوز مكان يابي آن انجام نشده است.

    وي در عين حال گفت: معاونت محيط طبيعي كتبا و رسما در خصوص احداث پالايشگاه در ميانكاله مخالفت خود را اعلام كرده است.

    وي در پاسخ به سوال ديگري در خصوص اينكه آيا روسها از مرگ ببر نر سيبري مطلع هستند گفت: روسها هنوز از اين موضوع اطلاع ندارند و طبق آخرين مكاتبات صورت گرفته با آنها دو نوع آنتي بيوتيك را براي مقابله با بيماري مذكور توصيه كرده‌اند.

    صدوق در خصوص آتش‌سوزي در پارك ملي گلستان نيز گفت: خوشبختانه مهار آتش سوزي در پارك ملي گلستان با سرعت صورت گرفت و ارتش و نيروهاي محلي به كمك محيط بانان و ساير نيروهاي امدادي سريعا آتش را مهار كردند.

    وي با تاكيد بر اينكه سازمان حفاظت محيط زيست از نظر نيروهاي گارد در مضيقه است در خصوص مهمترين مشكل حفاظت ازيوزپلنگ ايراني گفت: متاسفانه مهمترين معضل در اين خصوص طعمه يوزپلنگ است كه در اين راستا بايد تلاش كنيم تا زيستگاه احيا شود.

    30 سال است در حال توجيه مسوولان سازمانيم
    در ادامه مهندس ضيايي، مشاور معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست نيز گفت: احساس مي‌كنم بودن يا نبودن دكتر صدوق موضوعي بسيار مهم است و اينكه فردي بماند يعني بسيار شهامت داشته است.

    وي با تاكيد بر اينكه بايد تشويق كنيم كه افرادي مانند دكتر صدوق در سازمان حفاظت محيط زيست بمانند گفت متاسفانه سي سال است كه روسا و معاونين سازمان پشت سر هم عوض مي‌شوند و كارشناسان تا مي‌آيند آنها را علاقمند به طبيعت كرده و به آنها بگويند ماجرا چيست، از سازمان مي‌روند.

  • مرگ ببر روسی در پارک «ارم»، احتمال انتقال بیماری به مردم+تصاویر+تکمیلی

    تابناک نوشت: بازهم فاجعه زیست محیطی در کشور،

    سرانجام سرانجام با گذشت 8 ماه و يك هفته از ورود دو ببر «آمور» به باغ‌وحش تهران كه به گفته كارشناسان نسل آنها نزديك به ببر «مازندران» است، یکی از ببرهای اهدایی روسیه به ایران، به علت بیماری در پارک ارم جان بخت و حال ببر ماده نیر چندان مساعد نیست.

    به گزارش خبرنگار «تابناک اجتماعی»، کشور روسیه در اردیبهشت ماه امسال، طی یک تفاهمنامه همکاری با ایران، یک جفت ببر سیبری را در مقابل دریافت دو پلنگ ایرانی ماده تحویل سازمان حفاظت محیط زیست ایران داد و در حالی که قرار بود این ببرها برای اجرای “طرح احیای ببر منقرض شده مازندران” در پناهگاه حیات وحش میانکاله در شرایط نیمه اسارت نگهداری شوند، پناهگاه حیات وحش میانکاله، آماده پذیرش ببرها نشد و این ببر ها در پارک ارم نگهداری شدند تا اینکه یکی از آن ها جان باخت و دیگری نیر در وضعیت مناسبی نیست.

    در حالي كه قرار بود حداكثر ظرف يكماه اين ببرها به پناهگاه حيات وحش ميانكاله منتقل شوند، سرانجام با عدم تحقق اين امر، تامين بودجه مورد نياز و شيوع يك بيماري همه‌گير، ببر «نر» ساعت 11 روز پنجشنبه تلف شد.

    اين ببرها كه پس از 52 سال سوم ارديبهشت ماه سال جاري و علي‌رغم انتقاد برخي كارشناسان داخلي، با تاكيد رييس سازمان حفاظت محيط زيست جهت احياي نسل ببر مازندران با موافقت نخست وزير روسيه علي‌رغم فشارهاي رسانه‌اي و گروه‌هاي مردمي اين كشور به ايران آمدند، قرار بود حداكثر يكماه تا آماده شدن زيستگاه خود در ميانكاله مازندران، در باغ وحش تهران نگهداري شوند.

    اين در حاليست كه با گذشت 8 ماه و يك هفته چشم‌انتظاري ببرها براي تامين اعتبار و انتقال آنها از قفس‌ها به زيستگاه جديد، سرانجام ببر «نر» بر اثر شيوع يك بيماري همه‌گير روز پنجشنبه در باغ وحش تهران علي‌رغم تلاش دامپزشكان براي نجات آن تلف شد. از سوي ديگر از باغ وحش تهران خبر مي‌رسد كه وضعيت ببر ماده نيز مساعد نيست و به طور دايم اين حيوان تحت نظر دامپزشكان است.

    شنيده‌ها حاكيست بر اثر يك بيماري همه‌گير در باغ وحش تهران طي چند روز گذشته حداقل 2 قلاده شير بر اثر يك بيماري تنفسي كه منجر به خونريزي از بيني مي‌شود تلف شدند.

    گزارش‌هاي دريافتي حاكيست وضعيت ساير شيرهاي باغ وحش تهران نيز وخيم است اما هنوز علت اين بيماري و راه مقابله با آن مشخص نشده است.

    آنطوري كه دكتر محمدباقر صدوق، معاون محيط طبيعي و تنوع‌زيستي سازمان حفاظت محيط زيست گفته است بررسي‌هاي اوليه نشان مي‌دهد علت مرگ اين ببر شيوع بيماري «مشمشه» در باغ وحش ارم تهران بوده است.

    به گزارش ايسنا، هرچند مهندس ضيايي، استاد دانشگاه و مشاور معاونت طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست كه مسوول احياي نسل ببرهاي ايراني نيز هست گفته است نتايج نهايي علت مرگ ببر روسي شنبه رسما اعلام مي‌شود و در حال حاضر به طور قطع نمي‌توان علت مرگ اين حيوان را اعلام كرد.

    اما اگر مرگ شيرها و ببر باغ وحش تهران بر اثر بيماري «مشمشه» تاييد شود مسوولان دامپزشكي با توجه به اين كه اين بيماري قابل انتقال به انسان است بايد در اسرع وقت نسبت به پلمپ باغ‌وحش تهران اقدام كنند.

    هرچند به نظر مي‌رسد مسوولان دامپزشكي حتي با توجه به نتايج اوليه آزمايشات بايد از همان روز پنجشنبه باغ‌وحش تهران را براي جلوگيري از احتمال انتقال اين بيماري به انسان پلمپ مي‌كردند.

    هم‌اكنون تيم دامپزشكي و كارشناسان نيز در حال استفاده از قرص‌هاي پيشگيري از انتقال اين بيماري هستند.

    اما پلنگ‌هاي ايراني كه در زمان ورود ببرهاي روسي با يك هواپيماي اختصاصي روسي به مركز تحقيقات «سوچي» منتقل شدند در سلامت كامل به سر مي‌برند و نخست وزير روسيه چندين بار تا كنون از آنها شخصا بازديد كرده است.

    مهندس ضيائي، مدير پروژه احياي ببر ايراني پيشتر به ايسنا گفته بود كه نقشه‌ها و طراحي محل جديد انتقال ببرها به ميانكاله صورت گرفته اما به دليل تامين نشدن اعتبار مورد نياز اين پروژه همچنان متوقف است.

    شواهد حاكيست آخرين ببر ايران در پارك ملي گلستان در سال 1337 شكار شد و پس از آن ديگر خبري از ببر در ايران نبود. اما پيش از اين ببر ايراني در منطقه مازندران و در جنگل‌هاي هيركاني (جنگل‌هاي مازندران و گيلان تا منطقه سرخس) پراكندگي داشته و جمعيت آن بسيار زياد بوده است به شكلي كه ظل السطان در كتاب تاريخ مسعودي مي‌نويسد در برنامه شكاري كه در ميانكاله داشتم 35 ببر شكار كردم.

    به گفته كارشناسان در پي نابودي ببر مازندران، تلاش‌هاي زيادي براي يافتن ردپاي اين ببر در كشور انجام شد و پس از سالها كارشناسان به اين نتيجه رسيدند كه نسل ببر مازندران نيز مانند شير ايراني منقرض شده است.

    بررسي‌هاي انجام شده بر روي DNA نمونه‌هاي پوست ببر مازندران كه در موزه‌هاي مختلف نگهداري مي‌شود نشان داد كه ببر ايراني با ببر آمور (ببر سيبري) از نظر ژنتيكي تفاوت چنداني ندارد تا اين كه چندي پيش وزير محيط زيست روسيه كه در راس هياتي با مسوولان سازمان حفاظت محيط زيست ايران ملاقات كرد و خواستار دريافت دو قلاده پلنگ ايراني و احياي نسل اين حيوان در كشور روسيه شد. در اين حال مسوولان ايراني كه مدت‌ها به دنبال گرفتن ببر مازندران بودند به شرط تحويل دو قلاده ببر توسط روسيه موافقت كردند دو پلنگ ايراني را به اين كشور بفرستند.

    موضوعي كه به گفته رييس سازمان حفاظت محيط زيست، موافقت با آن در روسيه با چالش‌هاي زيادي مواجه بود به شكلي كه نخست وزير روسيه براي اين تبادل تحت فشار رسانه‌ها و گروه‌هاي مردمي روسيه قرار گرفته بود اما در نهايت با پيشنهاد ايران موافقت كرد و سرانجام عصر جمعه دو ببر سيبري پس از چند بار تغيير ساعت پرواز در فرودگاه مهرآباد تهران با يك هواپيماي اختصاصي به كشور آمدند.

    گفتني است مشخصات ببر ايراني يا ببر مازندران با نام علمي (Panthera tigris virgata) به اين شرح است:

    رنگ پشت و پهلوي ببر ايراني زرد متمايل به نارنجي با نوارهاي باريک و قهوه اي مي باشد و زير بدن يعني شکم و سينه سفيد رنگ است. پشت گوش ها سياه بوده لکه سفيدي در وسطش ديده مي شود. از ببر ايران که زيستگاه اصلي‌اش دامنه شمالي رشته کوه البرز بوده است با نام ببر خزر يا ببر مازندران در سفرنامه‌ها و کتب تاريخي و ادبي ياد شده است.

    ببر ايراني شباهت زيادي به پسر عموي بنگالي خود دارد ولي نوارهاي قهوه‌اي دور بدنش يه پهني نوارهاي ببر بنگال نيست (البته تعداد نوارها در ببر ايراني بيشتر است) همچنين رنگ پهلوها در ببر ايراني تيره‌تر (قهوه‌اي‌تر) است.

    موهاي بدن ببر مازندران بخصوص در زمستان رشد زيادي دارد و موهاي صورت او مانند ببر سوماترا بلند است. طول بدن ببر مازندران 140 تا 280 سانتيمتر است و اندازه دم اين حيوان بين 60 تا 90 سانتيمتر است. (دو گزارش هم درباره اندازه ببر ايراني وجود دارد يکي از منطقه لنکران که طول بدن اين حيوان را 259 و 5/289 سانتيمتر ذکر شده است)

    غذاي ببر خزر گراز، مرال، گوزن زرد، گراز، شوکا، گربه وحشي، خرگوش، پرندگان و خزندگان و در مواقع گرسنگي و عدم دسترسي به شکار طبيعي گاو و گاوميش اهلي بوده است.

    بچه‌هاي اين ببر در 4 سالگي بالغ مي‌شوند (طول عمر ببر در اسارت 30 سال است)

    اما بيماري مشمشه چيست؟

    بر اساس اطلاعات پايگاه اطلاع‌رساني سازمان دامپزشکي کشور مشمشه يكي از بيماريهاي باكتريايي مسري خطرناك است كه اغلب سبب ابتلاء تك سمي‌ها مي‌گردد. بيماري بشدت كشنده بوده و از اهميت بالايي در جمعيت‌هاي اسب برخوردار است.

    اين بيماري از جمله بيماري‌هاي مهم مشترك بين انسان و دام است.

    عامل بيماري:

    عامل بيماري باكتري گرم منفي غير متحرك فاقد كپسول و غير هاگزا بنام پزودومناس مالئي ( Pseudomonas mallei ) است كه بعضاً در مراجع جديد به نام بورخولدريا مالئي ( Burkholderia mallei ) نيز ناميده شده است.

    اپيدميولوژي:

    پزودومناس مالئي يك انگل اجباري بوده كه بسهولت توسط نور، حرارت و ضدعفوني كننده‌هاي معمولي از بين ميرود و بنظر نمي‌رسد در يك محيط آلوده بيش از شش هفته باقي بماند. اسب‌ها، قاطرها و الاغها از گونه‌هاي معمول درگير مي‌باشند.

    حيواناتي كه از تغذيه بدي برخوردارند و يا در محيط نامطلوب نگهداري مي‌شوند از حساسيت بيشتري برخوردارند.

    انسان نيز در زمره جانداران حساس به اين عامل عفوني است كه معمولاً بيماري منجر به مرگ مي‌شود. حيوانات آلوده و يا حامليني كه در ظاهر سالم بوده واز بيماري جان سالم بدر برده‌اند عمده‌ترين منابع عفونت بشمار مي‌آيند.

    نحوه انتشار آلودگي بدان صورت است كه آسيب‌ها و ضايعات ريوي (آبسه مانند ) پاره شده و عامل بيماري به درون برونشيول‌ها راه يافته و موجب عفوني شدن مجاري تنفسي فوقاني مي‌گردد كه در نتيجه سبب دفع ارگانيسم از بيني ودهان خواهد شد.

    انتشار بيماري اغلب از طريق بلع مواد غذائي آلوده با منشا ذكر شده اتفاق مي‌افتد كه در اين زمينه آبشخورهاي مشترك (آلوده) نقش بسزايي خواهند داشت.

    تماس مستقيم پوست با پوست آلوده و وسايل تيمار (مانند غشو) اگر چه مي‌تواند خطر آفرين باشد ليكن بندرت ايجاد بيماري پيشرونده مي‌نمايد . همچنين انتشار بيماري از طريق استنشاقي نيز ميتواند اتفاق بيافتد اما اين شكل آلودگي احتمالاً تحت شرايط طبيعي نادر مي‌باشد.

    مشمشه هم‌اكنون از كشورهائي همانند آمريكاي شمالي ريشه كن شده است اما مناطقي از جهان منجمله آسياي صغير، آسيا و آفريقا همچنان آلوده هستند. از آنجا كه اخيراً پرورش و نگهداري اسب بويژه بصورت متراكم در حال رشد مي باشد و جابجائي دامها در اين شرايط بيش از گذشته و به مقاصد مختلف صورت مي‌گيرد، بروز و شيوع بيماري مشمشه در اين جمعيت‌ها دور از انتظار نيست. در تحت چنين شرايطي ميزان مرگ ومير بسيار بالا خواهد رفت و در تعداد كمي از حيوانات كه بظاهر بهبود مي يابند (حاملين) بيماري ابقاء مي‌يابد و بندرت ممكن است حيوانات بطور كامل بهبود يابند.

    گوشتخواراني همانند شير ممكن است با خوردن گوشت آلوده به بيماري مبتلا شوند. همچنين آلودگي در گوسفند و بز نيز ديده شده است. با وجودي كه انسانها به بيماري خيلي حساس نيستند اما از طريق جراحات پوستي ممكن است به بيماري، به شكل گرانولوماتوز و پيمي مبتلا شوند. مرگ ومير موردي از ميزان بالائي برخوردار است.

    بطور كلي اسبدارها كه در ارتباط مستقيم و تنگاتنگ با اسب‌ها هستند و بويژه دامپزشكاني كه بدون دقت عمل لازمه اقدام به كالبد گشائي حيوانات آلوده مي‌كنند در معرض خطر قرار دارند.

    پاتوژنز:

    هجوم و حمله جرم اغلب از طريق ديواره روده اتفاق افتاده و در نتيجه آن يا بصورت سپتي سمي ( شكل حاد بيماري ) و يا بصورت باكتريمي ( شكل مزمن بيماري ) اتفاق مي‌افتد . عامل بيماري همواره در ريه موضعي شده اما پوست ومخاط بيني نيز در زمره مواضع معمول قرار دارند . ساير احشاء نيز ممكن است محل تشكيل ندولهاي تيپيك گردند.

    علائمي كه در مرحله پاياني بيماري ديده مي‌شود، عمدتاً مربوط به برونكو پنومونيا بوده ومرگ در موارد تيپيك بيماري بسبب آنوكسي آنوكسيا پيش مي آيد .

    يافته هاي باليني:

    در شكل حاد بيماري: تب بالا ؛ سرفه ؛ ريزش بيني همراه با انتشار سريع زخمهائي روي مخاط بيني و همچنين ندولهائي بر روي پوست قسمت تحتاني دستها و يا شكم بروز مي نمايد . مرگ در اثر سپتي سمي ظرف چند روز اتفاق مي‌افتد .

    در شكل مزمن بيماري: در اين حالت از بيماري علائم بستگي به محلهائي قابل پيش بيني كه ضايعات در آنها شكل گرفته اند خواهد داشت . هنگامي كه موضعي شدن اصلي در ريه اتفاق بيافتد سرفه مزمن ؛ تنفس دردناك و خونريزيهاي مكرر از بيني اتفاق خواهد افتاد. اشكال مزمن پوستي و بيني معمولاً با هم اتفاق مي‌افتند. ضايعات مربوط به بيني بر روي قسمتهاي تحتاني ديواره مياني و قسمت غضروفي مياني؛ شكل مي‌گيرند. ضايعات ذكر شده در ابتدا بصورت ندولهائي باقطر یک سانتيمتر بوده كه بتدريج زخمي شده و ممكن است بيكديگر متصل شوند . در مراحل اوليه ترشحات بيني بصورت سروزي بوده كه ممكن است يك طرفي باشد و بعداً بصورت چركي و نهايتاً بصورت خون آلود تظاهر يابد كه بطور معمول اين وضعيت بيني؛ توام با بزرگ شدن غدد لنفاوي زير فكي خواهد بود.

    شكل پوستي بيماري ( سراجه يا FARCY ) با ظهور ندولهاي زير جلدي ( بقطر 12  سانتيمتر) كه سريعاً زخمي شده و واجد ترشحات چركي برنگ عسل تيره ( قهوه اي) خواهد شد تشخيص داده مي‌شود. در بعضي موارد ضايعات عمقي‌تر بوده و ترشح از طريق فيستولهاي ايجاد شده خارج مي‌شود.

    عروق لنفي بصورت فيبروزي، قطور و شعاعي از ضايعات خارج شده و با همديگر ارتباط مي‌يابند. عقده‌هاي لنفاوي زه كشي كننده ناحيه درگير شده و ممكن است ترشحات خارجي داشته باشند.

    محلي كه مي‌توان براي ضايعات پوستي پيش بيني كرد قسمت مياني مفصل خرگوشي است اما اين گونه ضايعات در هر قسمت از بدن ميتواند ايجاد شود.

    حيوانات در گير با فرم مزمن بيماري معمولاً تا چندين ماه بيمار بوده و مكرراً بهبودي رانشان مي‌دهند اما عاقبت يا از پادر آمده و يا با يك بهبود ظاهري بعنوان موارد مخفي باقي مي‌مانند.

    يافته‌هاي كالبد گشائي: اگرچه هر گونه كالبد گشائي لاشه دام مبتلا به مشمشه بواسطه خطرات احتمالي ممنوع مي‌باشد ليكن علا ئم بيماري در كالبد گشائي به قرار زير است:

    در شكل حاد بيماري خونريزيهاي پتشي متعددي در تمام اندام مشاهده مي‌گردد كه توام با برونكو پنموني نزله‌اي شديد و بزرگي عقده هاي لنفاوي برونشيال است. در شكل مزمن بطور معمول ضايعات در ريه‌ها به شكل ندولهاي ارزني همانند آنچه در سل ارزني ديده مي‌شود در تمامي بافت ريه پخش و پراكنده مي‌باشند. ضايعات و زخمها روي مجاري تنفسي فوقاني خصوصاً مخاط بيني وجود داشته و باوسعت كمتري در مخاط لارنكس، ناي و برونشيت‌ها ديده مي‌شود. ممكن است ندولها و زخمها در پوست ودر زير پوست ( بصورت نسبتاً وسيعي ) وجود داشته باشد.

    عقده هاي لنفاوي كه مسئول زه كشي محل در گير هستند معمولاً حاوي كانونهاي چركي و عروق لنفي داراي ضايعات مشابه هستند . كانونهاي نكروتيك هم چنين ممكن است در ديگر اعضاء داخلي نيز وجود داشته باشند . پزودو مناس مالئي و گاهي اوقات اكتينو مايسس پيوژنز، از بافتهاي آلوده جدا شده اند.

    تشخيص:

    قطعي‌ترين راه تشخيص هر بيماري جدا سازي عامل بيماري مي‌باشد . در شكل حاد بيماري مشمشه جداسازي پزودو مناس مالئي از بافتهاي آلوده چندان مشكل نمي‌باشد . اين باكتري از رشد نسبتاً آهسته و خوبي بر روي اكثر محيط‌هاي كشت آزمايشگاهي برخوردار است كه مي‌توان سرعت رشد آن را با افزودن گليسرول و خون دفيبرينه اسب به محيط افزايش داد. در صورت استفاده از محيط كشت بلاد آگار بعد از دو روز كلني هائي بشكل مدور ؛ كوچك و برنگ قهوه اي خاكستري ايجاد خواهد شد.

    پزودومناس مالئي، باكتري گرم منفي فاقد حركت و از نظر فعاليتهاي بيو شيميائي بسيار ضعيف مي‌باشد كه همين ويژگيها آن را از پزودومناس پزودومالئي عامل مليوئيدوز تفريق مي‌نمايد.

    جداسازي جرم از مواردي كه درگير شكلهاي مزمن و مخفي مشمشه مي‌باشند بسادگي ميسر نبوده و در چنين حالاتي مي‌بايست از تستهائي همانند تستهاي آلرژيك بمنظور تشخيص بهره جست. مهمترين و اصلي‌ترين روش تشخيص بيماري، تست آلرژيك با تزريق بين جلدي در پلك پائين با مايه مالئين است.

    تست ذكر شده از حساسيت و ويژگي نسبتاً بالائي برخوردار است . مايه مالئين مورد استفاده از پادگني كه از كشت باكتري مشمشه در محيط بويون گليسرينه بدست مي‌آيد گرفته مي‌شود كه تزريق درحيوان سالم بي‌ضرر بوده ولي در حيوانات آلوده ( راكتور ) سبب تورم و ترشح چرك از گوشه چشم مي‌گردد.

    مقدار مصرف آن 1/0 ميلي‌ليتر بوده كه از محلول رقيق شده آن با آب فنيكه پنج در هزار كه در اين حالت بنام مالئين فنيكه گفته ميشود استفاده ميگردد. بمنظور انجام تست بعد از مقيد كردن تك سمي بطريق لواشه زدن لب بالا و يا گوش با يك دست پلك پائين را در بين انگشتان شصت و سبابه ثابت نموده و مشابه تزريق بين جلدي توبركولين تزريق انجام خواهد گرفت.

    توجه : بايد توصيه گردد متعاقب تزريق مالئين از هر گونه تمرينهاي آموزشي استرس‌زا جداً خودداري گردد. زمان قرائت 48 ساعت پس از تزريق مي‌باشد هرچند در مواردي ممكن است واكنش مثبت حتي در كمتر از 48 ساعت مشاهده گردد. تست و قرائت بايد در روز و و در مجاور نور كافي و هواي روشن انجام گيرد و زمان قرائت از 48? ساعت تجاوز ننمايد . تست به جز در مواقع اضطراري در فضاي سرپوشيده انجام گرفته و دام تا زمان قرائت تحت آن شرايط نگهداري گردد .

    كنترل :

    متاسفانه اين بيماري واكسن و روش پيشگيري از طريق ايمن‌سازي ندارد و اهم روش‌هاي كنترل بيماري عبارتند از: رعايت شرايط قرنطينه‌اي كامل و پيشگيري از هر گونه تردد دام . منظور از دام، دامي است كه وضعيت آن از نظر سلامتي دقيقاً مشخص نيست. شايان ذكر است كه هم‌اكنون تمامي اسب‌هائي كه توسط كارشناسان سازمان دامپزشكي كشور مورد تست مالئين قرار گرفته‌اند واجد برگه گواهي سلامت مدت دار هستند كه در آن وضعيت سلامتي دام كاملاً مشخص شده است.

    انجام تست مالئين بصورت مداوم بفاصله هر 3 هفته تا هنگامي كه جمعيت مورد نظر در 3 تست متوالي هيچگونه موردي از راكسيون مثبت ويا مشكوك نداشته باشد . جداسازي و اعدام هرچه سريعتر دامهاي رآكتور كه بدين منظوراقدامات بهداشتي زير بايد متعاقب تشخيص دام رآكتور انجام گيرد:

    1 – وسايل انفرادي و تيمار دام مبتلا بطوركلي سوزانده و معدوم شود .

    2 – جايگاه اسب با مواد ضد عفوني كننده ( مناسبترين ضد عفوني كننده سود سوز آور مي باشد ) پس از سوزاندن و دفن بهداشتي فضولات و كود ؛ گند زدائي شده و حد اقل بمدت 6 هفته مورد استفاده قرار نگيرد.

    3 – معدوم كردن اسب آلوده با توجه به خطرات احتمالي؛ به گونه اي انجام پذيرد كه تماس با دام به حداقل ممكن برسد .

    4 – محل دفن لاشه بايد قبل از معدوم كردن دام آلوده آماده شده باشد ؛ اين محل بايد بدوراز كانال آب، چشمه ، قنات و ساير مسيرهاي عمومي باشد.

    “گوشت خر یا ایدز” عامل مرگ ببر وارداتی ایران از روسیه!

    سازمان محیط زیست قرار بود از باغ وحش پارك ارم تنها به عنوان یك زیستگاه موقتی یك تا 2 ماهه استفاده كند اما این یك ماه و 2 ماه تبدیل به 4 ماه، 6 ماه و در نهایت 8 ماه شد كه بالاخره هم این “ببر نر سیبری” مرد.

    علت مرگ ببر وارداتی سیبری كه به منظور احیای ببر مازندران به ایران منتقل شده بود از سوی مدیر باغ وحش پارك ارم تشریح شد.

    به گزارش فارس، 8 ماه پیش در حالی‌كه انتقادات بسیاری درباره ورود ببرهای سیبری به ایران به منظور احیای “ببر مازندران” مطرح شد، سازمان محیط زیست 2 قلاده ببر (یك ماده و یك نر) را از سیبری وارد كشور كرد. ببرهایی كه منزل اولیه آن‌ها “باغ وحش پارك ارم ” تعیین شد و قرار بود پس از طی یك دوره كوتاه در این محل به زیستگاه تحت حفاظت “میانكاله ” منتقل شوند.

    زمانی كه رئیس سازمان محیط زیست از ورود ببرهای وارداتی آن هم با هدف احیای ببر مازندران خبر داد، تعجب گروه زیادی از كارشناسان و فعالان در حوزه حیات وحش را بر انگیخت، پرسشی بدون پاسخ قانع‌كننده. “ببر سیبری چگونه ببر مازندران را احیا می‌كند؟ ”

    ببرهای سیبری در حالی وارد ایران شدند كارشناسان حیات‌وحش از دست‌آموز بودن و حساسیت‌های آن‌ها به دلیل زندگی در قفس هشدار داده بودند.

    ببر وارداتی نر كه به گفته هوشنگ ضیائی، مشاور محیط طبیعی سازمان محیط زیست قرار بود تا 2 سال دیگر تولید مثل كند و نسل “ببر مازندران ” را برای ما زنده كند، صبح روز پنجشنبه در باغ وحش تهران، همان سكونتگاه موقتی كه تبدیل به سكونتگاه 8 ماهه‌اش شده بود جان داد. مرگی كه پرونده احیای ببر مازندران در ایران را مختومه كرد.

    ببرهای وارداتی، از اول هم شناسنامه سلامت نداشتند!
    امیر الهامی؛ مدیر باغ وحش پارك ارم تهران درباره مرگ این ببر سیبری گفت: در زمان تحویل این 2 قلاده ببر سیبری به باغ وحش ارم، سازمان محیط زیست هیچ شناسنامه سلامتی را تحویل باغ وحش نداد و تنها به یك برگه واكسینه شدن ببرها كفایت كرد.

    وی در ادامه افزود: سازمان محیط زیست قرار بود از باغ وحش پارك ارم تنها به عنوان یك زیستگاه موقتی یك تا 2 ماهه استفاده كند اما این یك ماه و 2 ماه تبدیل به 4 ماه، 6 ماه و در نهایت 8 ماه شد كه بالاخره هم این “ببر نر سیبری” مرد.

    مدیر باغ وحش پارك ارم تهران درباره اقدامات دامپزشكی درباره این 2 قلاده ببر سیبری گفت: تمام اقدامات دامپزشكی این 2 قلاده ببر بر عهده خود سازمان محیط زیست بود و باغ وحش تنها محل زندگی این ببرها بود و ما هیچ مسئولیتی نداشتیم.

    الهامی ادامه داد: ببرهای سیبری در باغ وحش كاملا جدا از دیگر جانوران نگهداری می‌شدند به طوری‌كه محل نگهداری هر قلاده ببر هم جدا از اببر دیگر بود.

    بارها درباره علائم بی‌حالی و آبریزش بینی ببر به محیط زیست هشدار دادیم
    وی تأكید كرد: ما بارها به مسئولان محیط زیست درباره علائم بی‌حالی و آبریزش بینی ببر به محیط زیست هشدار دادیم آن‌ها هم آمدند و بازدید كردند اما مردد بودند كه چه اقدامی باید انجام دهند. ما در باغ وحش تمام تلاشمان را انجام دادیم.

    مدیر باغ وحش پارك ارم تهران افزود: دامپزشك خود محیط زیست زمانی كه ببر را مورد معاینه قرار داد تست FIV گرفت كه همان «ایدز گربه سانان» محسوب می‌شود این یكی از احتمالات بود از سوی دیگر تشخیص بیماری را داد كه ناشی از مصرف «گوشت خر» است. آن‌ها اعلام كرده‌اند كه ببر این بیماری را از شیرهای باغ وحش گرفته است در حالی‌كه شیرهای باغ وحش بعد از ابتلای ببر به بیماری مبتلا به این بیماری شده‌اند پس ما هم می‌توانیم بگوییم كه شیرهای باغ وحش ارم از آن ببر سیبری بیماری گرفته‌اند.

    الهامی گفت: محیط زیست به محض مرگ ببر سیبری لاشه ببر را از باغ وحش به سازمان محیط زیست منتقل كردند.

    محمدباقر صدوق؛ معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست نیز علت مرگ ببر وارداتی را ابتلا به نوعی بیماری تنفسی عنوان كرد. به گفته وی بیماری «مشمشه» در باغ وحش ارم تهران شیوع پیدا كرده است كه به گربه‌سانان منتقل می‌شود.

    بیماری «مشمشه» یكی از بیماری‌های باكتریایی مسری خطرناك است كه اغلب سبب ابتلای تك سمی‌ها می‌‌شود. این بیماری مشترك بین انسان و حیوان، به شدت كشنده است.

  • احتمال قرنطینه باغ‌وحش ارم

    تابناک نوشت: غير از ببري كه در اثر اين بيماري تلف شد، ببر ماده هم بيمار است و اگر اين بيماري مش‌مشه باشد مرگ آن نيز حتمي است/ اين بيماري ابتدا ببرهاي سيبري را مبتلا كرده و سپس به شيرها سرايت كرده و 2قلاده شيرا را كشته است.
    ایلنا: رئيس هيات مديره جامعه دامپزشكي كشور گفت: جاي تاسف است كه ما ببرهايي را كه از سيبري به ايران آورده‌ايم به شيوه‌اي نگهداري كرديم كه نه تنها نسل ببر در ايران احيا نشد بلكه شيرهاي باغ وحش هم بر اثر انتقال بيماري از اين ببرها جان خود را از دست دادند و همچنين احتمال قرنطينه باغ‌وحش به خاطر شيوع بيماري مشترك بين انسان و دام وجود دارد .

    ناصر نبي‌پور رئيس هيات مديره جامعه دامپزشكي كشور با بيان اينكه دليل مرگ ببر سيبري كه در باغ‌وحش ارم نگهداري مي‌شد به احتمال بسيار زياد بيماري «مش‌مشه» است، به خبرنگار ايلنا، افزود: اين بيماري، بيماري تك سمي‌ها است و اسب، قاطر و الاغ به اين بيماري مبتلا مي‌شوند.
    او ادامه داد: اين بيماري به احتمال زياد از طريق گوشت الاغي كه به اين بيماري مبتلا بوده است و ببرها و شيرهاي باغ‌وحش ارم از آن تغذيه شده‌اند به آن‌ها منتقل شده است.

    مشمشه، بيماري اي كشنده براي انسان است

    نبي پورتاكيد كرد: اين بيماري بين دام و انسان مشترك است و از طريق خوردن گوشت آلوده به گوشتخواران و از طريق جراحت پوستي به انسان منتقل مي‌شود.

    او با بيان اينكه اين بيماري در تك سمي‌ها است يك بيماري تنفسي است و برونش‌ها را بيمار مي‌كند، افزود: منشاء اين بيماري ميكروب «زدوموناس‌مالئي» است كه به دو صورت مزمن و حاد بدن بيمار را درگير مي‌كند كه در صورت ابتلا به شكل حاد آن عفونت شديد خوني موجب مرگ سريع بيمار مي‌شود.

    نبي‌پور تاكيد كرد: اين بيماري براي انسان بسيار خطرناك بوده و درصورت مبتلا شدن به سرعت مرگ انسان را رقم مي‌زند.

    او تاكيد كرد: درحال حاضر هنوز با قطعيت نمي‌توان گفت كه آيا اين بيماري «مش‌مشه» است يا خير و نتيجه آزمايش آن كه امروز بعدازظهر مشخص مي‌شود به ما نشان خواهد داد كه بيماري دقيقاً چيست.
    رئيس هيات مديره جامعه دامپزشكي كشور در پاسخ به اينكه اگر اين بيماري مشمشه باشد چه بايد كرد، گفت: در صورتي كه مشخص شود اين بيماري مشمشه است بايد سريعاً كل منطقه ارم قرنطينه شده و ضد عفوني كردن منطقه به وسيله سود سوزآور انجام شود.

    او گفت: شنيده‌ها حاكي از اين است كه اگر بيمار مشمشه باشد،‌ مرگ ببر ماده نيز حتمي است.

    نبي‌پور تاكيد كرد: جاي تاسف است كه ما ببرهايي را كه از سيبري به ايران آورده‌ايم به اين شكل نگهداري مي‌كنيم و موجب مي‌شويم كه نه تنها به احياي نسل ببر در ايران كمك نكنند بلكه موجب بيمار شدن ساير شيرهاي باغ‌ وحش نيز شوند.

    او ادامه داد: غير از ببري كه در اثر اين بيماري تلف شد، ببر ماده هم بيمار است و اگر اين بيماري مش‌مشه باشد مرگ آن نيز حتمي است.

    او گفت: در جلسه روز دوشنبه جامعه دامپزشكي اين مسئله بررسي شده و بيانيه رسمي جامعه دامپزشكي انتشار و به استحضار عموم مي‌رسد.

  • انسانهای اولیه گیاهخوار بوده اند

    مهر نوشت: مطالعه ای جدید بر روی انسانهای اولیه نشان می دهد نئاندرتالها نسلی گیاهخوار بوده اند و گیاهان و سبزیجات را پخته و می خورده اند.

    این نتایج در پی کشف ذرات پخته شده ماده ای گیاهی بر روی دندانی که به تازگی از دوران نئاندرتالها کشف شده به دست آمده است. این اولین مطالعه ای است که می تواند تایید کند رژیم غذایی انسانهای اولیه تنها به گوشت خلاصه نمی شده و پیچیده تر از آنچه در گذشته تصور می رفت، بوده است.

    تصویری که از نئاندرتالها بر اساس شواهد به دست آمده در ذهن همه نقش بسته این است که این انسانها در زمانی که بر روی زمین ساکن بوده اند، تنها از مواد گوشتی تغذیه می کرده اند. بررسی های شیمیایی بر روی استخوانهای نئاندرتالها نشان می دهند آنها از مواد گیاهی استفاده نمی کرده اند یا میزان مصرف سبزیجات در آنها بسیار محدود بوده است. از دیگر مدارکی که برای تایید گوشتخوار بودن نئاندرتالها ارائه می شود، بالا رفتن تعداد مرگ و میر آنها در زمانی بوده است که ماموتها در حال انقراض بوده اند.

    اما بررسی های جدید بر روی بقایای به جا مانده از نئاندرتالها در سرتاسر جهان با بررسی های شیمیایی در تناقضند زیرا محققان دانشگاه جورج واشنگتن توانسته اند بر روی دندانی که از آن زمان به جا مانده، ذرات گیاهی را پیدا کنند که بخشی از آن به گیاهان پخته شده تعلق دارد.

    با وجود اینکه پیش از این نیز نشانه هایی از گرده های گیاهی در مناطقی که بقایای نئاندرتالها کشف شده بودند، یافته شده بود، اما این اولین باری است که نشانه هایی قاطع از گیاهخوار بودن نئاندرتالها به دست آمده است. یکی از سوالاتی که با مشاهده این نتایج به وجود می آید این است که چرا آزمایشهای شیمیایی بر روی استخوانهای نئاندرتالها نشانه ای از مصرف مواد گیاهی را نمایان نکرده است.

    بر اساس گزارش بی بی سی، این مطالعه جدیدترین مطالعه ای است که می تواند نشان دهد نئاندرتالها، فراتر از نسلی وحشی و با قدرت تفکر محدود، نسبت به آنچه در در گذشته تصور می رفت، شباهتهای زیادی به انسانهای مدرن دارند.

  • احتمال بیماری در ماهیان تلف شده بندرعباس ضعیف است

    ایانا نوشت:به چند دلیل، احتمال بیماری در ماهیان تلف شده سواحل بندرعباس ضعیف است.

    مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماریهای آبزیان سازمان دامپزشکی کشور در گفتگو با خبرنگار ایانا با اعلام این مطلب گفت: به دلیل آنکه بیماری در حجم وسیعی از آبزیان به وجود می آید و انواع آبزیان را مبتلا می کند، این عارضه نمی تواند بر اثر شیوع بیماری خاص باشد.

    دکتر کاظم عبدی افزود: همچنین بر اثر به وجود آمدن بیماری، ابتدا تلفات اندک و پس از مدتی افزایش پیدا می کند که باز هم فرضیه وجود بیماری را رد می کند.

    وی خاطرنشان کرد: اگر بیماری خاصی وجود داشته باشد، باید انواع دیگر آبزیان را نیز مبتلا کند. در حالی که این تلفات فقط در ماهیان کاریز اتفاق افتاده است.

    عبدی با اعلام اینکه به دلیل واقع شدن این تلفات در آبهای وحشی، سازمان محیط زیست متولی پیدا کردن عامل این تلفات است، ادامه داد: دفتر بهداشت و مبارزه با بیماریهای آبزیان برای احتمالاتی که در این باره متصور است، بررسیهای خود را آغاز کرده و کار بررسی بر نمونه های فرستاده شده را در دست انجام دارد.

    مسمومیتها و کمبود اکسیژن، شایعترین عامل تلفات ماهیان

    وی تصریح کرد: در تلفات افزایشی، دو فرضیه مسمومیتها و کمبود اکسیژن شایع است که با توجه به آنکه این تلفات در سواحل بندرعباس و در خطی امتداددار مشاهده شده است و همچنین به دلیل آنکه سواحل این بندر به وجود فاضلاب و آلودگیهای موجود در آن مبتلاست، این عوامل نشان می دهد که آلودگیهای زیست محیطی می تواند به عنوان مهمترین دلیل برای تلفات ماهیان باشد.

    مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماریهای آبزیان سازمان دامپزشکی کشور یادآور شد: کاریز نوعی ماهی ساحلی است و بسیار حساس بوده که ممکن است بر اثر فاضلابهای رهاشده در سواحل بندرعباس تلفات وسیعی به وجود آید.

    عبدی در پایان تاکید کرد: بررسیهای این سازمان همچنان ادامه دارد، اما علت اصلی این واقعه را باید از سازمان محیط زیست کشور و ارگانهای تحقیقاتی جویا شویم./

  • پاکسازی ایرانشهر از تله های زند گیری هوبره

    تصویر از سبزپرس

    سبزپرس نوشت:مأموران اجرایی اداره حفاظت محیط زیست ایرانشهر با همکاری یگان حفاظت اداره کل حفاظت محیط زیست استان منطقه شهرستان دلگان را از وجود تله های زند گیری هوبره پاکسازی کردند.

    محمد انور هاشمزهی رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان ایرانشهربا اعلام این مطلب گفت : در اوایل هفته جاری و در حوزه استحفاظی شهرستان دلگان بخش جلگه تعداد 30 عدد تله زنده گیری هوبره متعلق به شکارچیان متخلف را منهدم کرده و منطقه را از وجود تله های زنده گیری پاکسازی کردند.

    وی در ادامه افزود : در این ماموریت که توسط مأموران اجرایی اداره حفاظت محیط زیست ایرانشهر با همکاری یگان حفاظت اداره کل حفاظت محیط زیست استان انجام شد حدودا 40 قطعه پرنده حمایت شده هوبره نیز مشاهده و سرشماری شد.

  • پلنگ کشته شده بالای دکل برق دست آموز بود

    یانا نوشت: پلنگ تلف شده هفته گذشته در شهرستان تربت جام دست آموز بود که توانست از دکل برق به ارتفاع بلند بالا برود.

    به گزارش خبرنگار ایانا، مدیرکل حفاظت محیز زیست خراسان رضوی با اعلام این مطلب گفت: در بررسیهای انجام شده این احتمال که پلنگ از طبیعت به محل بروز حادثه آمده باشد بسیار کم است.

    سید حسین آقامیری در گفتگو با خبرنگاران افزود: نزدیکترین زیستگاه پلنگ حداقل در فاصله 60 تا 70 کیلومتری محل حادثه است و احتمال عبور پلنگ از محدوده های مسکونی و طی کردن مسافت طولانی اندک است.

    وی خاطرنشان کرد: با توجه به بررسیهای کارشناسی نگهداری غیر قانونی از پلنگ تلف شده توسط یکی از اهالی وجود دارد و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.

    مدیرکل محیط زیست خراسان رضوی ادامه داد: نوع سلاحی که گلوله از آن به طرف پلنگ شلیک شده نیز شناسایی و مقرر شد تا تمامی افرادی که در منطقه از این نوع سلاح دارند، شناسایی شوند.

    آقامیری تصریح کرد: در تحقیقات محلی انجام شده نیز روستاییان و اهالی منطقه هیچ گونه اثری از اینکه پلنگ به گوسفند، گله و یا خانه ای حمله کرده باشد، مشاهده نکردند، لذا هرگونه احتمال هجوم و حمله پلنگ به روستاهای اطراف کاملا منتفی است.

    اواخر هفته گذشته، منابع محلی از وجود لاشه یک قلاده پلنگ هشت ساله در 26 کیلومتری شهر تربت جام و بر بالای دکل فشار قوی برق خبر داده بودند که با حضور ماموران محیط زیست این خبر تایید و تحقیقات در خصوص چگونگی بروز حادثه آغاز شد./

  • هایدی، اپوسوم لوچ!

    دیده بان حقوق حیوانات: هایدی، اپوسوم لوچی که در تصویر می بینید ساکن باغ وحش لایپزیگ درشرق آلمان است. این عکس هنگامی که هایدی در محفظه مخصوصش نشسته بود گرفته شده است. در طبیعت، حیوانات لوچ شانس زیادی برای زنده ماندن ندارد.

    اپوسوم که در فارسی آن را صاریغ می نامند، جانوری است گوشتخوار از راسته کیسه‌داران که به اندازه گربه‌است و در جنگلهای آمریکای جنوبی، مزارع و روستاها پیدا می‌شود. روی درختان خانه می‌سازد. مادهٔ این حیوان در زیر شکم کیسه‌ای دارد که بچه‌های خود را در آن نگه می‌دارد. بچه‌های صاریغ هنگام خطر روی پشت مادر سوار می‌شوند و دم خود را به دم او می‌پیچانند. این جانوران از انواع متنوعی از غذاها تغذیه می‌کنند. این انعطاف‌پذیری در رژیم غذای و محیط زیست صاریغ را قادر می‌سازد که به‌سرعت جمعیتش را افزایش دهد.