





دیده بان حقوق حیوانات: چند موش آزمایشگاهی، در یکی از دانشگاه های معتبر تهران تحت آزمایشی به شدت آزارنده قرار دارند.
بنا به اخبار واصله از منابع آگاه، در پروژه ای درسی در زمینه بهداشت حرفه ای مقطع کارشناسی ارشد یکی از دانشگاه های معتبر تهران، دانشجویی مشغول آزمایشی به شدت آزارنده بر چند موش است. این فرد که ظاهرا با تایید استاد مربوطه مشغول تحقیق بر اثرات آلودگی صوتی محیط کار روی مغز است، به مدت بیش از یک هفته مشغول انجام این آزمایش است. در طول این مدت برای چند موش اسیر و محدود در یک محفظه شیشه ای به صورت ممتد بوقی با فرکانس آزارنده پخش می شود.
عدم نظارت کمیته های مقتدر حامی حقوق حیوانات در دانشگاه های ایران سبب شده آزمایش روی حیوانات، همواره یکی از گزینه های کم هزینه، ساده و اولیه چنین آزمایش هایی باشد. در کشورهای پیشرفته، آزمایش گر برای تهیه یک موجود آزمایشگاهی جهت انجام آزمایش، باید دارای توجیه قوی جهت اثبات لزوم آزمایش، تعهد اخلاقی بر عدم آزار، به حد اقل رساندن کمیت حیوانات تحت آزمایش، مد نظرداشتن حقوق حیوانات و موافقت با نظارت کمیته های ویژه حمایتی بر تمام مراحل آزمایش باشد.
لازم به ذکر است امروزه منابع علمی بسیاری در زمینه آلودگی صوتی و آثار آن بر موجودات و بشر وجود دارد که سابقه چندین ده ساله دارند. همچنین وسایل صوتی که بر اساس میزان آزارندگی فرکانس مشخص صوتی برای دفع حیوانات، به خصوص موش ها طراحی شده اند، این روز ها در بازار با قیمتی بسیار پایین قابل تهیه هستند. شاید بهتر باشد اساتید رشته هایی نیازمند انجام چنین اعمالی، در تحقیق موارد پیش تر محقق شده دقت بیشتری به خرج دهند و با آزار بیهوده حیوانات، به بهانه بومی سازی ازمایشات ازارنده دوباره اقدام به اختراع چرخ نکنند.
[stream flv=x:/arw.ir/wp-content/uploads/Video/Animal-Rights-Watch-ARW-3033.flv img=x:/arw.ir/wp-content/uploads/Video/Animal-Rights-Watch-ARW-3033.flv embed=false share=false width=500 height=338 dock=true controlbar=bottom bandwidth=high autostart=false /]
دیده بان حقوق حیوانات: هفته گذشته یک جفت جبیر در شرایطی اسفناک از جزایر جنوبی کشور به مقصد دوبی در امارات متحده عربی قاچاق شده اند.
بنا به اظهار منابع محلی مطلع، یک جفت جبیر بدون مجوز و با لنج به مقصد دوبی از کشور خارج شده است. ظاهرا این حیوانات که از یکی از جزایر بزرگ جنوبی کشور قاچاق شده اند، همراه با آزار و در شرایطی نامناسب حمل شده اند. همچنین برای جلوگیری از تقلا جهت رهایی، دست های این حیوانات به پشت شاخ ها گیر داده شده و سپس درون کیسه بسته بندی شده اند.
جبیر که از حیوانات حمایت شده کشور است، همانند بسیاری از جانوران دیگر این مرز و بوم، مورد علاقه وافر اعراب جنوبی خلیج فارس قرار دارد و به دلیل پرداخت مبالغ کلان عربی، چون بازهای شکاری و هوبره، به دست برخی افراد خودفروخته صید و قاچاق می شود.
دیده بان حقوق حیوانات: چهخبر خوبی. میگفتید کل شهر را هم خبر میکردیم. اصلا میتوانستیم یک سور حسابی بدهیم. راستی مسوولان باغوحش تهران که توانستند ببر ماده را نجات دهند پاداشهای میلیونی گرفتهاند یا خیر؟ حواستان جمع باشد که یک موقع از قلم نیندازید.
چون این مسوولان دلسوز و عزیز خیلی کارشان درست است. میتوانند یک ببر نر را بکشند مثل آب خوردن و آنوقت در بوغ و کرنا کنند که ناراحت نباشید ما جلوی مرگ ببر ماده را گرفتهایم. آخر این هم شد حرف. آنقدر حرف باحساب و کتاب در اینجا گفته نمیشود که چنین حرفهایی منطقی و قانونمند به نظر میآید. من نمیدانم مثلا قرار بود همسایه من بیاید و از این ببرها و شیرها نگهداری کند یا همین مسوولان باغوحش. من که در آنجا یک حیوان درست و حسابی ندیدم. همهشان مشکل روحی و روانی داشتند. پلنگی آنجا دیدم که چند ساعت رو به دیوار نشسته بود و هیچ سرش را به طرف مردم برنمیگرداند. چرا؟ چون از همهکس و همهچیز متنفر شده است. به نظر من اگر مسوولان باغوحش تهران و اصلا مسوولان شهرداری میخواهند یک کار مثبت انجام دهند، یک کار مثبت فقط، آن هم این خواهد بود که باغوحش تهران را تعطیل کنند و همه حیوانات را یا بکشند یا به طبیعت بازگردانند. باور کنید مرگ برای این حیوانات عروسی است.
ای کاش سهراب سپهری زنده بود و شعری درباره باغوحش تهران میگفت که به نظر من باغ خجالت است و باغ حیوانات مریض و مسوولان بیتفاوت.
من در آنجا خرسی دیدم که دندان مصنوعی داشت
پشت باغوحش اردو زدهایم
باغوحش نبود، میدان خجالت بود
آنجا شیری دیدم که ما ما میکرد
من پلنگی دیدم که دانه از زمین برمیچید
من مردی دیدم که بیتفاوت بود
دامپزشکی دیدم که سیرک داشت
من در آنجا گرگی دیدم که از میمون میترسید
مردمانی دیدم همه سخت ناراحت…
* منبع: فرهیختگان
______________
دیده بان حقوق حیوانات: هنوز خاطره بلاي ايراني که همين يکي دو سال اخير بر سر دو ببر سيبري آمد از ذهنها پاک نشده که مسوولان سازمان محيط زيست براي چندمين بار از ورود چهار توله ببر سيبري تا پايان سال خبر مي دهند. اين در حالي است که هيچ ضمانتي براي زنده ماندن اين تولهها وجود ندارد.
به گزارش خبرگزاري ميراث فرهنگي مسوولان سازمان محيط زيست همه آن چه در سقوط 37 پله اي ايران در شاخص عملکرد محيط زيستي موثر بوده را يک سر به يک سو نهاده و هنوز بر احياي نسل ببر مازندران اصرار دارند، چيزي که متخصصان محيط زيست آن را از اساس رد شده مي دانند و همين مسوولان با داشتن کارنامه اي شامل مرگ يک ببر نر و ناپديد شدن يک ببر ماده که براي همين هدف دو سال پيش از روسيه وارد شدند، هيچ ضمانتي براي زنده ماندن اين چهار توله ببر نداده اند. گفته مي شود اين اقدام بيش از آن که محيط زيستي و در راستاي احياي نسل يک گونه منقرض شده باشد، مانوري سياسي براي اثبات دوستي ايران و روسيه است.
کارشناسان براي چندمين بار طي اين يکي دو سال با ورود ببرهاي سيبري با هدف احياي ببر مازندران مخالفت کرده و آن را اقدامي بيهوده و ژورناليستي مي دانند. آن ها به هدف گذاري ورود و ضمانت اجرايي زنده ماندن ببرها به علاوه ژن نسلي که از اين چهار توله قرار است به وجود بيايد و زيستگاه و غذاي اين حيوانات نقد دارند.
شريفي از اعضای ديده بان حقوق حيوانات در گفت و گو با CHN در انتقاد به اين تصميم سازمان حفاظت محيط زيست مي گويد: «اگر هدف احياي نسل ببر مازندران است که يک نسل ببر نمي تواند از چهار توله توليد شود.»
او در توضيح چرايي نرسيدن به اين هدف اضافه مي کند: «اين چهار توله ببر ژن هايي محدود دارند و جفت گيري آن ها و نسل کشي از آن ها منجر به جفت گيري ميان ببرهاي خواهر و برادر و جهش هاي ژنتيکي مي شود و ممکن است برخي بيماري هاي عجيب و غريب ميان آن ها شايع شود که در نتيجه اين موجب ايجاد نسلي ضعيف در برابر خطرات و بيماري ها شده و نسلي کاملا غيرطبيعي ايجاد مي شود که حداکثر مي توانند حدود 70 ببر شوند که در طبيعت محکوم به نابودي هستند.»
افرادي که صحبت از احياي نسل ببر مازندران مي کنند مي گويند اين اقدام قرار است از تزريق DNA پوست ببر مازندراني که 60 سال پيش کشته شده، به ببر سيبري انجام شود. «شريفي» در نقد اين شيوه مي گويد: «تزريق DNA کار پيچيده اي است که تاکنون در جهان انجام نشده و تنها در فيلم پارک ژوراسيک سابقه دارد؛ اگر قرار است ببر مازندران به اين شيوه احيا شود، بايد گفت که اين کار خطاست.»
به گفته شريفي، اگر قرار است ببر را در اسارت پرورش دهيم، سازمان محيط زيست مي تواند ببر را از سيرک ها و کشورهاي ديگر بخرد و در نهايت چه نيازي به اين اقدامات است؟ او تاکيد مي کند که آن چه سازمان محيط زيست مي خواهد انجام دهد، احياي گونه نيست و دقيقا کاري است که سيرک ها انجام مي دهند.
همه اين گفته ها البته در جايي است که فرض کنيم زيستگاه اين چهار توله آماده باشد و در زمينه اسکان و تغذيه آن ها مشکلي نداشته باشد، همه اين ها اما در حال حاضر محل اشکال است.
کارشناسان در انتقاد به رهاسازي ببرها در ميانکاله، مي گويند که وقتي ببرهاي مازندران در ميانکاله منقرض شده اند، ببرهاي جديد نيز نمي توانند در اين زيستگاه زنده بمانند با اين توضيح که انقراض به معني مردن جانوران نيست بلکه به اين معني است که زيستگاه توانايي پذيرفتن گونه را ندارد. بنابراين در جايي که در ميانکاله جايي نيست که از تيررس انسان در امان مانده باشد، رويارويي ببرها و لاجرم کشته شدن آن ها اجتناب ناپذير است.
اما مهم ترين بحثي که در اين زمينه مطرح مي شود، اين است که اساسا چه لزومي به احياي ببر مازندران است و اين پروژه چه توجيه و هدف گذاري ممکن است داشته باشد؟
این عضو دیده بان با اشاره به هدفي که در سازمان در زمينه احياي ببر مازندران مطرح شده بود، گفت: «در آن زمان صحبت مخفيانه اي وجود داشت مبني بر اين که با اين اقدام ميانکاله قرار است از دست کشاورزان و شکارچياني که آن را تصرف کرده اند، رها شده و به ذخيره گاه زيست کره مبدل شود.»
وی در نقد چنين ديدگاهي که منجر به پروژه احياي ببر مازندران شده است، مي گويد: «اگر اين اقدام در راستاي خارج کردن افرادي است که به شکل غيرقانوني ميانکاله را تصرف کرده اند، اين بايد با استفاده از ابزارهاي قانوني صورت بگيرد و اقدام با استفاده از از برنامه هاي ژورناليستي و با هزينه کشته شدن ببرها غير قانوني و غير اخلاقي است.»
به گفته او، سازمان محيط زيست بايد اين قدرت را داشته باشد که به جاي استفاده از اين اقدامات نمايشي، جلوي ورود غير قانوني به مناطق حفاظت شده و کشتار حيوانات را بگيرد.
تاريخچه ورود ببرهاي روسي به ايران نشان مي دهد که در چند سال اخير اين اقدام همواره ناکام بوده است. 15 سال پيش يک جفت ببر سيبري وارد ايران شد که 6 ماه بعد در باغ وحش مشهد از گرماي هوا تلف شدند. دو سال پيش هم دو ببر سيبري وارد ايران شد که يکي مرد و ديگري ناپديد است و هيچ خبري از سلامت و شرايطش داده نمي شود و البته هرگز آن را در انظار عمومي نمايش نمي دهند. حال با ورود چهار توله ببر سيبري ديگر که هيچ ضمانتي براي زنده ماندن آن ها وجود ندارد، ببرهاي قرباني شده در ايران احتمالا به عدد 8 مي رسد.
با وجود چنين تاريخچه اي بايد از مسوولان سازمان حفاظت محيط زيست که با وجود مخالفت افکار عمومي روسيه و ايران به ورود ببرهاي سيبري تاکيد دارند، پرسيد که چه ضمانت اجرايي براي زنده ماندن ببرها در نخستين گام و احياي نسل ببر مازندران در دومين گام، وجود دارد. به علاوه در جايي که به نظر مي رسد مردن ببرها هيچ پيگيري قضايي ندارد، اين که در صورت تلف شدن توله ببرها، چه کسي به افکار عمومي پاسخ خواهد داد؟
دیده بان حقوق حیوانات ایران: یک کارشناس محیط زیست از اقدام یک موسسه برای برگزاری تور شکار در ایران خبر داد و گفت: با توجه به شرایط نامطلوب حیات وحش ایران، مشخص نیست این موسسه با مجوز چه سازمانی این تورها را برگزار میکند.
مزدک دربیکی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: این موسسه که ظاهرا زیرمجموعه یک گروه گردشگری است و دفتری هم در تهران دارد در حالی اقدام به برگزاری تور شکار در ایران می کند که هیچ توضیحی در سایت آن درباره مجوزها داده نشده است.
به گفته وی، این سایت عکسهای زیادی از شکار قهرمانانه شکارچیان که با افتخار با شکار خود عکس یادگاری انداخته اند منتشر کرده است.
دربیکی با بیان اینکه در صورت مطلوب بودن جمعیت حیات وحش، برگزاری تور شکار بد نیست (البته فقط از جنبه توجیه اقتصادی صرف و نه اخلاقی) تصریح کرد: با توجه به وضعیت نامطلوب جمعیت حیات وحش ایران، این فعالیتها هیچ توجیهی ندارد.به گفته وی، جالب آن است که این سایت فقط به زبان انگلیسی است یعنی جمعیت مخاطب آن سوی آبها را در نظر دارد.
دیده بان حقوق حیوانات: مارهای پیتون به سبب بلعیدن انواع حیوانات در امریکا منجر به کاهش جمعیت حیوانات این قاره شده است.
به گزارش خبرگزاری پانا، بسیاری از حیواناتی مانند خرگوش ها، راکون ها، روباه ها و سایر حیوانات جنوب ایالت فلوریدا در اثر بلعیده شدن توسط مارهای پیتون در خطر انقراض قرار گرفتند.
براساس گزارش محققان موسسه علمی امریکا، مارهای پیتون بومی جنوب شرق آسیا هستند که در این ایالت وجود دارند، این مارها خطر بسیار بزرگی برای جمعیت حیوانات ایالت فلوریدا به شمار می آید.
دولت امریکا چندی پیش وارد کردن این گونه از مارها را به این قاره ممنوع اعلام کردند اما همچنان شمار بسیاری از این مارها از طریق غیر قانونی وارد این کشور می شود.
محققان امریکایی وجود مار پیتون را تهدید جدی برای اکو سیستم این کشور می دانند.
دیده بان حقوق حیوانات ایران: سازمان محیط زیست با وجود اعلام مالکیت توله شیرهای تهران گرد، برای حل معمای قاچاق بودن یا نبودن توله شیرها، از انها و پدر و مادرشام، آزمایش ژنتیک گرفته است.
اسماعیل میرانزاده، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران درابن باره گفته است: “بعد از پیدا شدن 2 بچه شیر در تهران فردی مدعی شد که شیرها متعلق به وی است بنابراین محیط زیست نیز مجوز لازم را از این فرد خواست که وی مجوز جابهجایی را ارائه نکرد. به دلیل نداشتن مجوز لازم پرونده بچه شیرها به دادسرا ارجاع داده شد. مالک بچه شیرها ادعا کرد که 3 قلاده بچه شیر دیگر هم دارد؛ درواقع تعداد این شیرها 6 قلاده بوده است که این فرد در حال انتقال آنها از بابلسر به تهران بود ضمن اینکه فرد مدعی مالک بچه شیرها صاحب سیرک است.”
مالک توله شیرهای تهران گرد، شاپور داشاد، مالک باغ وحش بابلسر است. او در گفتگویی با خبرآنلاین می گوید: “سالهاست که من از شیرهایم بچه می گیرم. این کار هم با مجوز است. من سه مجوز دارم؛ باغ وحش، سیرک و صادرات و واردات حیوانات. البته برای انتقال بچه شیرها به سیرک خلیل عقاب، باید مجوز می گرفتم.”
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران دراین باره به فارس گفت: “بعد از تحویل 3 قلاده بچه شیر به سازمان محیط زیست مالک بچه شیرها مدعی شده است که بچه شیرها موالید یک جفت شیر نر و مادهای هستند که در باغ وحش بابلسر زندگی میکنند. پس از این ادعا و بر اساس آخرین دستور قضایی قرار بر این شد که از شیرهای نر و ماده بابلسر آزمایش ژنتیک به عمل آید تا به صورت قطعی ثابت شود که آیا این بچه شیرها فرزندان شیرهای باغ وحش بابلسر هستند یا خیر.”
داشاد درای باره هم به خبرآنلاین می گوید: “شنبه این هفته از سازمان محیط زیست آمدند و شیرها، آزمایش خون گرفتند. من هم گفتم هر آزمایشی می خواهید بگیرید. برای اینکه خیالشان راحت شود اجازه دادم این کار را بکنند. خیالشان جمع جمع باشد که توله شیر مال ماست. سازمان محیط زیست باور نمی کند که من شیرهای آفریقایی را در بابلسر پرورش می دهم و از آنها توله می گیرم.” (این فیلم را ببینید)
شیرها؛ متولد باغ وحش بابلسر
او همچنین می گوید که شیرها را به طور امانی به سیرک خلیل عقاب داده است و سیرک خلیل عقاب مالک شیرها نیست: “من نامه زدم به محیط زیست که در تاریخ 21-9-90 به شش توله شیر طور امانی از باغ وحش بابلسر به سیرک خلیل عقاب تحویل دادم. و این شیرها به مقصد اصفهان با فلان شماره ماشین حمل می شود. تمام مسوولیت حمل و نقل و حفاظت بر عهده سیرک خلیل عقاب است. من این نامه را به دادگاه ارجاع داده ام. نامه دیگری نوشتم که “اینجانب محمدرضا داشا اعلام می کنم در تاریخ 21-9090 شش قلاده شیر 4-5 ماهه تحویل آقای خلیل عقاب مالک سیرک عقاب داده ام و ایشان برای مجوزهای لازم خدمت شما معرفی می کنند.”
به گفته او روال قاچاق حیوانات چیز دیگری است: “این شیرها که اصلا خرید و فروش نشده اند. من نئشتم که امانی داده ام به سیرک خلیل عقاب. شیرهایی که قاچاق می آورند تا پولی نگیرند تحویل نمی دهند. اما اینجا که پولی رد و بدل نشده است. حتی میکروچیپ نزدم به شیرها تا سیرک مجوز آنها را از محیط زیست بگیرد و شیرها به نام سیرک و باغ وحش دیگر شود. من کارم را همیشه قانونی انجام می دهم. حتی شماره پلاک ماشین نوشتم.و حتی نوشتم امانی می دهم. به همین دلیل شیر هنوز متعلق به باغ وحش بابلسر است و من پولی بابت آنها نگرفته ام.
داشاد درخواست بازگشت توله شیرها را داده است: “من که توله شیرها زا نفروختم به خلیل عقاب، امانت دادم. هر کدام 10-11 میلیون تومان قیمت دارند، دست آموز هستند. اما می خواهم برگردند به باغ وحش.”
اما برای بازگشت توله شیرها، باید دادگاه حکم بدهد. فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران دراین باره می گوید: “پس از اثبات ادعای مالک بچه شیرها مبنی بر اینکه پدر و مادر 6 قلاده بچه شیر در باغ وحش بابلسر زندگی میکنند، حکم قضایی پرونده آنها صادر خواهد شد. در این باره دامپزشکی نمونه خون را از شیرهای نر و ماده گرفته است تا آزمایش لازم صورت گیرد که بعد از روشن شدن این موضوع دادگاه رأی خود را اعلام خواهد کرد. اگر ثابت شود که بچه شیرها فرزندان شیرهای باغ وحش بابلسر نیستند آن موقع معلوم میشود که به صورت قاچاق از خارج از کشور وارد شدهاند و متعاقب آن دستور قضایی صادر خواهد شود.”
سازمان محیط زیست با وجود اعلام مالکیت توله شیرهای تهران گرد، برای حل معمای قاچاق بودن یا نبودن توله شیرها، از انها و پدر و مادرشام، آزمایش ژنتیک گرفته است.
امید کریمی: اسماعیل میرانزاده، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران درابن باره گفته است: “بعد از پیدا شدن 2 بچه شیر در تهران فردی مدعی شد که شیرها متعلق به وی است بنابراین محیط زیست نیز مجوز لازم را از این فرد خواست که وی مجوز جابهجایی را ارائه نکرد. به دلیل نداشتن مجوز لازم پرونده بچه شیرها به دادسرا ارجاع داده شد. مالک بچه شیرها ادعا کرد که 3 قلاده بچه شیر دیگر هم دارد؛ درواقع تعداد این شیرها 6 قلاده بوده است که این فرد در حال انتقال آنها از بابلسر به تهران بود ضمن اینکه فرد مدعی مالک بچه شیرها صاحب سیرک است.”
مالک توله شیرهای تهران گرد، شاپور داشاد، مالک باغ وحش بابلسر است. او در گفتگویی با خبرآنلاین می گوید: “سالهاست که من از شیرهایم بچه می گیرم. این کار هم با مجوز است. من سه مجوز دارم؛ باغ وحش، سیرک و صادرات و واردات حیوانات. البته برای انتقال بچه شیرها به سیرک خلیل عقاب، باید مجوز می گرفتم.”
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران دراین باره به فارس گفت: “بعد از تحویل 3 قلاده بچه شیر به سازمان محیط زیست مالک بچه شیرها مدعی شده است که بچه شیرها موالید یک جفت شیر نر و مادهای هستند که در باغ وحش بابلسر زندگی میکنند. پس از این ادعا و بر اساس آخرین دستور قضایی قرار بر این شد که از شیرهای نر و ماده بابلسر آزمایش ژنتیک به عمل آید تا به صورت قطعی ثابت شود که آیا این بچه شیرها فرزندان شیرهای باغ وحش بابلسر هستند یا خیر.”
داشاد درای باره هم به خبرآنلاین می گوید: “شنبه این هفته از سازمان محیط زیست آمدند و شیرها، آزمایش خون گرفتند. من هم گفتم هر آزمایشی می خواهید بگیرید. برای اینکه خیالشان راحت شود اجازه دادم این کار را بکنند. خیالشان جمع جمع باشد که توله شیر مال ماست. سازمان محیط زیست باور نمی کند که من شیرهای آفریقایی را در بابلسر پرورش می دهم و از آنها توله می گیرم.” (این فیلم را ببینید)
شیرها؛ متولد باغ وحش بابلسر
او همچنین می گوید که شیرها را به طور امانی به سیرک خلیل عقاب داده است و سیرک خلیل عقاب مالک شیرها نیست: “من نامه زدم به محیط زیست که در تاریخ 21-9-90 به شش توله شیر طور امانی از باغ وحش بابلسر به سیرک خلیل عقاب تحویل دادم. و این شیرها به مقصد اصفهان با فلان شماره ماشین حمل می شود. تمام مسوولیت حمل و نقل و حفاظت بر عهده سیرک خلیل عقاب است. من این نامه را به دادگاه ارجاع داده ام. نامه دیگری نوشتم که “اینجانب محمدرضا داشا اعلام می کنم در تاریخ 21-9090 شش قلاده شیر 4-5 ماهه تحویل آقای خلیل عقاب مالک سیرک عقاب داده ام و ایشان برای مجوزهای لازم خدمت شما معرفی می کنند.”
به گفته او روال قاچاق حیوانات چیز دیگری است: “این شیرها که اصلا خرید و فروش نشده اند. من نئشتم که امانی داده ام به سیرک خلیل عقاب. شیرهایی که قاچاق می آورند تا پولی نگیرند تحویل نمی دهند. اما اینجا که پولی رد و بدل نشده است. حتی میکروچیپ نزدم به شیرها تا سیرک مجوز آنها را از محیط زیست بگیرد و شیرها به نام سیرک و باغ وحش دیگر شود. من کارم را همیشه قانونی انجام می دهم. حتی شماره پلاک ماشین نوشتم.و حتی نوشتم امانی می دهم. به همین دلیل شیر هنوز متعلق به باغ وحش بابلسر است و من پولی بابت آنها نگرفته ام.” (این عکس ها را ببینید)
داشاد درخواست بازگشت توله شیرها را داده است: “من که توله شیرها زا نفروختم به خلیل عقاب، امانت دادم. هر کدام 10-11 میلیون تومان قیمت دارند، دست آموز هستند. اما می خواهم برگردند به باغ وحش.”
اما برای بازگشت توله شیرها، باید دادگاه حکم بدهد. فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران دراین باره می گوید: “پس از اثبات ادعای مالک بچه شیرها مبنی بر اینکه پدر و مادر 6 قلاده بچه شیر در باغ وحش بابلسر زندگی میکنند، حکم قضایی پرونده آنها صادر خواهد شد. در این باره دامپزشکی نمونه خون را از شیرهای نر و ماده گرفته است تا آزمایش لازم صورت گیرد که بعد از روشن شدن این موضوع دادگاه رأی خود را اعلام خواهد کرد. اگر ثابت شود که بچه شیرها فرزندان شیرهای باغ وحش بابلسر نیستند آن موقع معلوم میشود که به صورت قاچاق از خارج از کشور وارد شدهاند و متعاقب آن دستور قضایی صادر خواهد شود.”
___________________________________
اخبار مرتبط:
دیده بان حقوق حیوانات: ماموران يگان حفاظت محيط زيست شهرستان چناران موفق به كشف و ضبط يك مركز غير مجاز نگهداري حيوانات وحشي در اين شهرستان شدند.
به گزارش روابط عمومي حفاظت محيط زيست استان خراسان رضوي ،رئيس اداره حفاظت محيط زيست شهرستان چناران با بيان اين مطلب گفت: برابر تحقيقات به عمل آمده توسط يگان حفاظت محيط زيست اداره كل و همكاري پليس پيشگيري ، اداره اطلاعات و دستور مقام قضايي اين مركز نكهداري غير مجاز حيوانات وحشي شناسايي و تعطيل شد.
حسين رشيد آبادي افزود: پرونده متشكله به همراه متهم پس از تنظيم و بررسي مدارك به مراجع قضايي معرفي شد.
او ادامه داد :از اين مركز غير مجاز تعداد 6 راس پستاندار علف خوار وحشي شامل 4 راس قوچ و ميش اوريال و يك جفت آهو و تعداد 32 قطعه پرنده وحشي شامل طاووس ، قرقاول ، اردك ، كبوتر وحشي ، طاووسك و چنگر كشف و ضبط شد.
وي تصريح كرد: خريد و فروش ، حمل و نقل ، نگهداري يا پرورش حيوانات وحشي به استناد قوانين شكار و صيد مي بايد با اخذ مجوز از سازمان حفاظت محيط زيست ، دامپزشكي و ساير مراجع ذيربط باشد و هيچ اداره يا سازماني نمي تواند بدون رعايت ضوابط زيست محيطي اقدام به صدور مجوز پرورش حيوانات وحشي از قبيل كبك ، تيهو ، بلدرچين و غيره كند.
رشيد آبادي ادامه داد: در صورت مشاهده هرگونه تخلف مراتب از طريق مراجع محترم قضايي پيگيري خواهد شد .
دیده بان حقوق حیوانات: اخیرا تصاویر شیری نگون بخت در پایگاه های خبری، تالارهای گفتگو و ایمیل ها دست به دست می شود که در کالیفرنیا به عنوان حیوان خانگی نگهداری می شود. در تیتر انتخاب شده برای تصاویر از واژ] «شیر درنده» برای توصیف این حیوان استفاده شده ولی تصاویر داستان دیگری دارند. شیری که در تخت خواب بخوابد، از یخچال غذا بخورد و بر روی موکت استراحت کند، شیر نیست. حتی اگر بخش زیادی از زمان این شیر ازادانه در فضای باز بگذرد، باز هم آثار نیازمند شدن بی دلیل یک جاندار مغرور به بشر خودخواه در چهره اش نمایان است. این بار خودخواهی بشر و میل به معروف شدنش حیوانی را از طبیعتش جدا کرده است…
«تا به امروز شیری با این جثه را تنها در حیات وحش آفریقا، در باغ وحش یا دست کم در برخی سیرک ها یا بعضا فیلم های سینمایی دیده اید ولی باور نکردنیست که اینبار از این حیوان قدرتمند بعنوان یک حیوان خانگی یاد شود.
این شیر توسط شخصی نگهداری می شود که خود را مدافع طبیعت می داند و هدف اصلی او از اینکار بالا بردن سطح آگاهی عمومی در مورد حیات وحش در جهان است. خانه اش در منطقه گسترده ای در شمال لس آنجلس است و این حیوان خانگی بدون هیچگونه نگرانی همیشه با او و خانواده اش است.»