دسته: در رسانه ها

  • حال ببر ماده خوب است.

    به گزارش ایسنا و به نقل از تابناک :

    مشاور معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست آخرین وضعیت ببر ماده باغ وحش تهران را مساعد عنوان کرد و گفت: برای جلوگیری از ابتلای این حیوان به بیماری مشمشه فعلا برنامه غذایی آن تغییر کرده است.

    مهندس هوشنگ ضیایی در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به اینکه نتایج آزمایشات صورت گرفته بر روی ببر ماده باغ وحش تهران منفی بوده است گفت: در عین حال بر اساس برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته رژیم غذایی این ببر تغییر کرده است و برای جلوگیری از احتمال ابتلا به بیماری مشمشه فعلا با گوشت مرغ و گاو تغذیه می‌شود.

    دکتر علی تقی پور، عضو هیات علمی دانشگاه و سرپرست تیم دامپزشکی که مسئولیت آزمایشات ببرهای باغ وحش تهران را بر عهده دارد نیز با تاکید بر اینکه تست مشمشه ببر ماده منفی بوده است به ایسنا گفت: در عین حال در گوشت خواران نمی‌توان تنها به این تست اکتفا کرد و باید حدود یک ماه حیوان تحت نظر بوده و مورد معاینه قرار گیرد.

    وی با اشاره به اینکه تست ویروسی ببر ماده باغ وحش تهران نیز منفی بوده است افزود: خوشبختانه حال این ببر بسیار خوب است و اشتهای خوبی داشته و کاملا در سلامت به سر می‌برد.

    سرپرست تیم دامپزشکی با اشاره به اینکه نتایج آزمایشات نشان داد که ببر نر باغ وحش تهران در اثر ابتلا به بیماری مشمشه تلف شده است تصریح کرد: در عین حال این بیماری در گوشت خواران و انسان تک گیر بوده و احتمال انتقال آن از یک حیوان به حیوان دیگر یا انسان در موارد بسیار نادر اتفاق می‌افتد.

    وی منبع اصلی انتقال این بیماری را غذای حیوان عنوان کرد و گفت: خوشبختانه آزمایشات صورت گرفته بر روی پرسنل باغ وحش و تیم دامپزشکی نشان می‌دهد هیچ گونه موارد ابتلایی به این بیماری وجود ندارد.

    سرپرست تیم دامپزشکی با تاکید بر اینکه تست FIV ببر ماده نیز منفی بوده است گفت: در عین حال بررسی‌های بالینی نیز نشان می‌دهد که این ببر مشکلی ندارد اما فعلا تیم دامپزشکی در نظر دارد تا رفع کامل مشکل برای دسترسی آسان به ببر مورد نظر مکان آن از باغ وحش تهران جا به جا نشود.

    وی در عین حال گفت:‌ همچنان باغ وحش تهران و ببر ماده در قرنطینه به سر می‌برند.

    سازمان حفاظت محیط زیست به طور رسمی، مشمشه را عامل مرگ ببر باغ وحش تهران اعلام کرد.  در اطلاعیه سازمان حفاظت محیط زیست که عصر جمعه ( 17 دی) منتشر شد، آمده است: بررسی و آزمایش گروه دامپزشکی و آزمایشگاه معتبر نشان می‌دهد علت مرگ ببر نر در باغ وحش تهران، ابتلا به بیماری مشمشه بوده است.

    بر اساس نظر کارشناسان دلیل انتقال این بیماری باکتریایی که در تعدادی از شیرهای باغ وحش تهران نیز مشاهده شده است، استفاده از گوشت‌های آلوده (گوشت الاغ) بوده که ظواهر امر حاکی از آن است که دامپزشکی نظارت کافی را بر روی کنترل سلامت گوشت توزیعی نداشته است.

    از سوی دیگر نظر به اهمیت موضوع انتظار می‌رفت دامپزشکی با اهتمام و دقت بیشتری این مساله را پیگیری می‌کرد تا از بروز چنین حوادثی جلوگیری به عمل آید.

    سازمان حفاظت محیط زیست با تاکید بر اینکه هم‌اکنون باغ وحش تهران قرنطینه شده و اقدامات پیشگیرانه در خصوص حیوانات موجود در باغ وحش و افراد تردد کننده به آن در حال انجام است و جای هیچ گونه نگرانی برای شهروندان تهرانی وجود ندارد، خاطرنشان کرد: کارشناسان این سازمان به صورت شبانه‌روزی تا عادی شدن شرایط در باغ وحش تهران مستقر خواهند ماند.

    سازمان حفاظت محیط زیست همچنین ضمن تقدیر از فعالیت شایسته گروه دامپزشکی و آزمایشگاه مربوطه در خصوص تشخیص این بیماری امیدوار است تا نهایی شدن نتیجه آزمایشات تیم مذکور همکاری خود را با سازمان حفاظت محیط زیست ادامه دهند و پیگیر موضوع باشند.

    در پایان سازمان حفاظت محیط زیست ضمن تقدیر از توجه و حساسیت رسانه‌ها و افکار عمومی به موضوع مرگ ببر نر باغ وحش تهران یادآور شده است: اگرچه تلف شدن این ببر تجربه تلخی بود اما این امر به هیچ عنوان مانعی برای ادامه فعالیت پروژه احیای ببر مازندران نخواهد بود و مسوولان این پروژه و سازمان حفاظت محیط زیست با عزمی راسخ‌تر از گذشته با ورود چهار قلاده جدید ببر و احیای زیستگاه میانکاله به تلاش خود برای احیای نسل این حیوان در کشور ادامه خواهند داد.

  • ببر سيبري خودكشي كه نكرده است!

    به گزارش ایسنا و به نقل از تابناک :

    در پي مرگ ببر سيبري در باغ وحش تهران نايب رييس فراكسيون محيط زيست مجلس شوراي اسلامي با تاكيد بر اين‌كه اظهارات ضد و نقيضي در خصوص مرگ ببر سيبري بيان مي‌شود، گفت: در عين حال سهل‌انگاري دليل اصلي مرگ اين ببر است.

    انوشيروان محسني بندپي در گفت‌وگو با ايسنا، با اشاره به اين‌كه تا امروز عوامل مختلفي را براي مرگ ببر سيبري در باغ وحش تهران مطرح كرده‌اند، تصريح كرد: دامپزشكي اطلاعاتي در اين خصوص ارايه نمي‌كند، سازمان محيط زيست هم كه يك كار اشتباه كرده اما نمي‌خواهد آن را بپذيرد.

    به گفته نماينده مردم نوشهر و چالوس، آنچه مسلم است علت مرگ ببر سيبري هر چه باشد سهل‌انگاري است چراكه ببر سيبري به علت بيماري خارق العاده يا خودكشي نمرده و در يك سيكل چندماهه به اين وضعيت دچار شده است.

    نايب رييس كميسيون بهداشت و درمان خاطرنشان كرد: اين امر نشان مي‌دهد ما نسبت به اين گونه‌هاي نادر و حيواناتي از اين دست خيلي توجه و مديريت نداريم و آنها را به امان خدا رها مي‌كنيم و براي حفظ، نگهداري و سلامت آنها هيچ تلاش نمي‌كنيم.

    محيطزيست بايد درمورد اين واقعه پاسخگو باشد

    تعلل درانتقال ببر به زيستگاه اصلي عامل مرگ ببر بود

    محمدرضا تابش، رييس فراكسيون محيط زيست مجلس هم پس از مرگ ببر سيبري در باغ وحش ارم با اظهار تاسف فراوان از اين حادثه به ايسنا گفت: مسوولان مربوطه و خصوصا سازمان محيط زيست در راس آنها بايد در مورد اين واقعه پاسخگو باشند.

    به گفته وي نيز اظهارنظرات متناقضي در مورد مرگ ببر سيبري مطرح شده است اما مسلم است تعلل در انتقال اين ببرها از محل نگهداري موقت به زيستگاه اصلي در ميانكاله و منطقه جنگل‌هاي هيركاني از عوامل اصلي مرگ ببر نر سيبري است، لذا مسوولان بايد پاسخ دهند كه چرا مدت‌ نگهداري در محل موقت از يك ماه به هفت تا هشت ماه افزايش يافته است.

    نماينده اردكان در خانه ملت با تاكيد بر اين‌كه كوتاهي در خصوص مرگ ببر نر سيبري قابل گذشت نيست، گفت: ببرهايي كه انتقال آنها از روسيه به ايران براي تكثير به واسطه تفاوت اندك ژنتيكي با ببر مازندران با موجي از مخالفت مواجه شده بود چرا بايد آن‌قدر مورد بي‌توجهي قرار گيرند كه تلف شوند.

    تابش ورود ببر سيبري به ايران را به دليل تفاوت اندك ژنتيكي ميان ببر سيبري و ببر مازندران دانست و گفت: قرار شد براي تكثير ببر مازندران دو ببر از روسيه وارد ايران شود كه اين موضوع اظهارنظرهاي مختلف تخصصي را در ايران برانگيخت.

    رييس فراكسيون محيط زيست مجلس درباره اقدامات اين فراكسيون در خصوص اين موضوع گفت: از طريق فراكسيون در حال پيگيري موضوع هستيم.

    موضوع مرگ ببر سيبري در باغ وحش ارم در كميسيون بهداشت و درمان هم در حال بررسي است

    حسن تامين ليچايي، مخبر كميسيون بهداشت مجلس نيز گفت: از آنجا كه بيماري مشمشه به عنوان يكي از دلايل مرگ ببر سيبري مطرح است موضوع مرگ ببر سيبري در باغ وحش ارم در كميسيون بهداشت و درمان هم در حال بررسي است.


  • خبرسازان هفته/ مرگ ببر روسی/ تمایل عربها به شکار هوبره

    مهر نوشت: مرگ ببر نر سیبری در باغ وحش تهران که برای احیای ببر از دست رفته مازندران به ایران آمده بود در طول هفته گذشته همه مسائل محیط زیست ایران از جمله خبر اسعفای معاونان محیط زیست، شکار هوبره از سوی اعراب، واگذاری جزایر مرجانی و… را متاثر کرد به نحوی که این سوژه در طول هفته گذشته به طور متواتر در تمامی رسانه ها منتشر شده است.

    به گزارش خبرنگار مهر، اگر چه مرگ ببر وارداتی روسی توانست در هفته گذشته حجم وسیعی از اخبار را به خود اختصاص دهد اما شایعه جابجایی مدیران سازمان محیط زیست از جمله مهمترین حوادث حوزه محیط زیست بود که در نهایت با جابجایی معاونت محیط زیست انسانی به حقیقت پیوست.

    استعفا، برکناری و یا تمدید نشدن قرار داد معاونان سازمان

    سازمان محیط زیست که نسبت به انتشار خبر استعفای محمد باقر صدوق به عنوان معاون محیط طبیعی و محمد باقر نبوی معاون محیط دریایی سازمان محیط زیست حساس شده بود در بیانیه ای که به قلم محمد باقر صدوق نوشته شده بود اعلام کرد: معاون محیط زیست طبیعی سازمان محیط زیست با رد خبر استعفای خود اعلام کرده در پست خود باقی می ماند.

    در این بیانیه آمده بود: در چند روز اخیر در رسانه ها اخبار زیادی در مورد معاونت محیط زیست طبیعی و اینجانب منتشر شده است که به دلیل کسالت، مجالی برای پاسخگویی نبوده است و اخبار مطرح شده که برخی از مطالب آن به بنده نسبت داده شده ، کاملاً عاری از واقعیت بوده است.

    با این حال با استناد به اظهارات رئیس سازمان محیط زیست در مراسم تودیع علی محمد نوریان که روز سه شنبه برگزار شد معاونان دریایی و طبیعی سازمان محیط زیست فعلا در موقعیت اداری خود می مانند اگرچه صدوق به خبرنگاران گفت تنها دو ماه دیگر در خدمت محیط زیست می ماند.

    مرگ ببر سیبری و ناکامی پروژه احیای ببر مازندران

    با این در هفته گذشته آنچه بیش از همه توجه مخاطبان ایرانی و حتی خارجی را در حوزه محیط زیست جلب کرد مرگ یک قلاده ببر سیبری بود که بی آنکه پدر شود و برای ایرانی ها ببر مازندران را احیا کند به دلیل بیماری مشکوک به مشمشه در باغ وحش تهران درگذشت.

    در همین رابطه معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست، مرگ یک قلاده ببر نر سیبری در اثر بیماری “نش نشه”در باغ وحش ارم تهران را در روز پنجشنب 9 دی ماه تایید کرد.

    محمدباقر صدوق با اعلام این خبر به خبرنگار مهر گفت: مرگ این ببر نر سیبری در اثر شیوع یک بیماری که در باغ وحش ارم تهران بروز کرده است، رخ داد.

    با این حال وی در نشستی که علت مرگ ببر را بررسی می کرد با اشاره به نیاز پنج میلیارد تومانی زیستگاه میان کاله در مازندران برای انتقال ببر تاکید کرد: متاسفانه این درخواست علیرغم موافقت اجرایی نشد و هیچ پولی در اختیار ما قرار نگرفت تا بتوانیم ببرها را به آنجا منتقل کنیم و تنها 80 میلیون تومان از محل اعتبارات سازمان برای بازسازی پاسگاه محیط بانی اختصاص یافت.

    تصویب انتقال آب دریای خزر به استان سمنان

    با این حال در هفته ای که گذشت رسانه ها از تصمیم هیئت دولت در دور سوم سفرهای استانی در استان سمنان، نسبت به ایجاد ردیف بودجه برای انتقال آب دریای خزر به استان سمنان خبر دادند که طبق اظهارات مقامات دولتی در لایحه بودجه سال 90 این طرح را به تصویب رسیده است.

    اختصاص مبلغ 101 میلیارد و 400 میلیون تومان بدون محدودیت جهت اجرای طرحهای آبیاری تحت فشار و تقویت ایستگاههای کشاورزی و منابع طبیعی استان نیز از دیگر مصوبات جلسه هیئت دولت در سمنان بود. در این جلسه با اختصاص مبلغ 65 میلیارد تومان نیز برای جنگلداری در جنگلهای خزری استان سمنان و انجام عملیات اصلاح نژادی و اجرای عملیات آبخیزداری استان طی سالهای 1390 تا 1394 موافقت شد.

    امضای قرار داد محیط زیستی بین ایران و قطر

    همچنین در هفته گذشته رئیس سازمان محیط زیست با تشریح تفاهمنامه محیط زیستی ایران و قطر گفت: بر اساس این تفاهمنامه طرف قطری با سرمایه گذاری 500 میلیون دلاری مجموعه ای از فعالیتهای مختلف برای حفظ احیا و جلوگیری از قاچاق پرندگان شکاری در ایران را انجام می دهد.

    محمد جواد محمدی زاده در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه تفاهم نامه امضا شده بین محیط زیست ایران و قطر در ادامه تبادل گونه های جانوری صورت گرفته در یک سال و نیم گذشته است گفت: سال گذشته دو راس آهوی ایرانی به قطری ها داده شد و در مقابل دو راس اوریکس عربی به ایران وارد شد و این آغاز همکاری طولانی مدت است.

    وی اضافه کرد: امسال نیز در حوزه مبارزه با آلودگی های دریایی و همین طورعملیات تثبیت شنهای روان و جلوگیری از بروز پدیده گرد و غبار اعلام آمادگی شده و همین طور در رابطه با تقویت آبزیان و ذخایر دریایی توافق نامه ای امضا و توافقاتی نیز انجام شده است که به زودی نتایج آن را خواهیم دید.

    واگذاری جزایر مرجانی کیش به مناطق آزاد

    در هفته گذشته خبر واگذاری جزایر مرجانی فارور، بنی فارور و هندورابی خلیج فارس به منطقه آزاد کیش واکنش دوستداران محیط زیست را به دنبال داشته به نحوی که آنها معتقدند تهدید حیات مرجانها به عنوان بخشی از اکوسیستم دریایی خطری برای حیات تمامی موجودات ساکن دریا محسوب می شود.

    به گزارش خبرنگار مهر، مناطق مرجانی کیش و قشم در خلیج فارس جزو غنی ترین ذخایر مرجانی دنیا هستند و این اکوسیستمها به دلیل تاثیر بر زنجیره حیات دریا از اهمیت ویژه ای برخوردارند.

    جزایر حفاظت شده کیش که زیستگاه‌ پرندگان مهاجر و بومی، لاکپشتها و محل تجمع جمعیت بکر مرجانی و حتی حیات وحش است، در خطر تهدیدات توسعه جزیره قرار گرفته این در حالی است که مناطق مرجانی در حال تهدید جزو مناطق حفاظت شده سازمان محیط زیست محسوب می شوند.

    کنترل شکارگاههای هوبره در کشور
    در هفته گذشته شکار غیرقانونی و درخواست مجوز از سوی عربها برای شکار هوبره، خبری بود که به عنوان تهدیدی برای شکارگاههای هوبره در ایران مطرح شد، اما مسئولان محیط زیست اعلام کردند نه تنها مجوز شکار “هوبره” برای شکارچیان عرب صادر نشده بلکه اقدامات گشت و کنترل نیز تشدید شده است.

    در این باره علیرضا خلیلی مدیرکل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه قانون به ما چنین اجازه ای را نمی دهد که مجوز شکار برای اعراب صادر کنیم اظهار داشت: تا کنون هیچ مجوزی برای هیچ گروهی صادر نکرده ام و تحت فشار هیچ مقامی نیز چنین مجوز غیر قانونی صادر نمی شود.

    وی افزود: صدور این مجوز خلاف قانون است و طبق ضوابط جاری در دستورالعملهای سازمان محیط زیست چنین مجوزی به کسی داده نمی شود اگر چه بر اساس ضوابط درخواست مجوز شکار برای اتباع خارجی باید با هماهنگی وزارت امور خارجه کشور باشد.

    خلیلی با اشاره به نامه شماره 108/41-6937 دفتر حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان محیط زیست گفت: به محض اطلاع از انتشار خبر ورد اتباع خارجی به مناطق دشتی کشور نامه ای در تاریخ پنجم دیماه جاری به تمامی واحدهای مربوط ارسال شد تا به محض اطلاع از ورود گروههای شکارچی عرب برخورد قانونی و پیشگیرانه انجام شود.
    ——————————–
    گزارش از جواد حیدریان

  • فراخوان جايزه ملي محيط زيست

    وبسایت سازمان حفاظت محیط زیست نوشت:

    بسمه تعالی

    در سال های اخیر و آغازین قرن بیست و یکم انسان همواره سعی کرده تا با افزایش آگاهی، تکیه بر تجربه و روح مشارکت جویی اجتماعی، نگرش و رفتار خود را تغییر دهد. از این رو انجام هر اقدامی که سبب افزایش آگاهی و ایجاد انگیزه برای حفظ محیط زیست شود بسیار مهم و موثر خواهد بود. در همین راستا و به سبب افزایش مشارکت همگانی در حفاظت از محیط زیست این سازمان از سال 1379 اقدام به برگزاری جایزه ملی محیط زیست کرده و با استناد به ماده 46 آیین نامه اجرایی قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست و مصوبه 1377/10/23 شورایعالی حفاظت محیط زیست از فعالیت های ارزنده افراد حقیقی و حقوقی حافظ محیط زیست قدردانی می کند.

    جهت دریافت فرم ثبت نام اینجا و برای مشاهده اطلاعات این فراخوان، روی تصویر زیر کلیک کنید.

    فراخوان جايزه ملي محيط زيست

  • گربه های محافظ موزه هرمیتاژ سن پطرزبورگ

    تابناک نوشت: موزه سن پطرزبورگ که از مشهورترین موزه ها در سراسر جهان به شمار می رود ارتشی کوچک از حیوانات اهلی در اختیار دارد که همانند ماموران مراقبت از این موزه، به کنترل کردن این محل مشغولند.

    به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از شبکه تلویزیونی سی سی تی وی ،  پنجاه گربه وظیفه محافظت از آثار هنری روسی و ورود و خروج افراد را در موزه سن پطرزبورگ بر عهده دارند همان طور که در دویست سال گذشته نیز پدران این گربه ها همین وظیفه را اجرا می کردند.

    با این حال، گربه ها در سرمای شدید و چند درجه زیر صفر روسیه از ورود به طبقات بالای این موزه که گالری های آن قرار دارند، منع شده اند.

    گروهی با هدایت “تاتیانا دانیلوا” کار سرپرستی از گربه ها را به منظور غذا دادن به آنها و درمان آن ها به هنگام بیماری بر عهده دارند.

    به نظر می رسد پس از حدود دویست و پنجاه سال این گروه از گربه ها تصمیم ندارند وظیفه خود را در کنترل تردد افراد به این زودی کنار بگذارند.

  • يك اردك طي سفري به قطب شمال شش هزار كيلومتر پرواز كرد

    ایرنا نوشت: كارشناسان حيات وحش در هنگ‌ كنگ اعلام كردند: اردكي كه به پايش دستگاه مخصوص رد يابي بسته بودند، پس از طي شش هزار كيلومتر در طول يك سال، تا قطب شمال پرواز كرده و سپس به اين كشور بازگشته است.

    به گزارش گروه اخبار صوتي و تصويري ايرنا،تارنماي راديو بي بي سي روز چهارشنبه نوشت: كارشناسان حيات وحش هنگ كنگ مي گويند بازگشت اردك در چنين فصلي و در هنگام كريسمس موجب تعجب آنان شده است، چون معمولا اين فصل براي بازگشت اردك ها زمان پرخطري است.
    اين اردك يكي از بيست اردكي بود كه اين كارشناسان براي مدت يك سال مسير پرواز آن ها را از نزديك دنبال مي كردند. سرعت پرواز يكي از اين اردك ها به بيشتر از يكصد و ده كيلومتر در ساعت رسيده بود.
    يك اردك ديگر نيز هنگام پرواز بر فراز روسيه هدف تيراندازي قرار گرفته بود. كارشناسان توانستند با دستگاه فرستنده اي كه به پاي اين اردك بسته بودند، اقامتگاه شكارچي او را رديابي كنند.

  • معمای مرگ مرموز پرندگان در امریکا

    به گزارش واحد مرکزی خبر و نقل از تابناک :

    پدیده مرموز تلف شدن پرندگان در چند ایالت امریکا به معمایی برای کارشناسان محیط زیست این کشور تبدیل شده است.

    به نقل از رویترز : لاشه صدها پرنده در ایالت های لوئیزیانا و ارکانزاس پیدا شده است.

    تاکنون مقامات محیط زیست امریکا در مورد این پدیده نادر سکوت اختیار کرده اند تا بلکه آزمایشات روی لاشه این پرندگان راز این معما مرموز را حل کند.

  • مرگ ببر روسی و حلقه گم شده حفظ محیط زیست در ایران

    http://isdle.ir/news/thumbnail.php?file=8_1_517932494.jpg&size=article_large

    سبزپرس نوشت:

    دکتر حسین آخانی/ استاد دانشگاه تهران

    پرده اول:  سال 1365 بود. استادم جناب آقای مهندس زهزاد به من پیشنهاد کرد با موزه تاریخ طبیعی (سازمان محیط زیست) جهت احداث بخش گیاهشناسی و هرباریوم همکاری کنم. چند ماه بعد یعنی در بهار 1366 اولین سفر با همکاران موزه به پناهگاه حیات وحش میانکاله را انجام دادیم. منطقه هنوز بکر بود. گیاهان فراوانی در آن سفر جمع کردم. چند روزی در منطقه چادر زده بودیم. با کمبود نان مواجه شدیم. دوستان رفتند و از دامداران منطقه چند عدد نان گرفتند. آنچه به فراموش نشدنی ترین خاطره این سفر تبدیل شد نانهای گرد و ضخیمی بود که دانه های سیاه رنگی در آنها دیده می شد. در ابتدا فکر کردیم نان کشمشی است ولی وقتی خواستیم بخوریم دیدیم که مگسهای فراوانی در هنگام طبخ با خمیر پخته شده است. این سفر شروع سفرهای متعدد من برای تکمیل هرباریوم موزه بود. بعد از مدتها تلاش موفق شدم سالن نسبتا بزرگی در طبقه ششم موزه را برای هرباریوم بگیرم. قفسه های گیاهان را با آمد و شد های فراوان خریدیم. بخش نمایشی موزه در 4 طبقه تکمیل شد. موزه آماده شد و در روز های آخر سال 1366 با حضور رئیس جمهور وقت افتتاح شد. در کنار سالن هرباریوم سالنی بود که با آن اطاق پوست گفته می شد.

    در این سالن صدها (و شاید هزاران) پوست حیوانات نگهداری می شد. هر چند که من اطلاع زیادی از چند و چون انبار پوستها نداشتم ولی از صحبتهای روز مره در موزه می دانستم که نگهداری این پوستها چالشی بزرگ برای مدیریت موزه است. چون پوستها آفت زده بودند و مدیریت نمی توانست مشکل را حل کند. بلاخره روزی همه پوستها را به کارگاه موزه منتقل کردند. مدتی گذشت که خبر دار شدم که همه پوستها را سوزانده اند! از شنیدن این خبربسیار متاسف و غمگین شدم. من می دانستم که چه خسارت عظیمی به اسناد علمی موزه وارد شده است. این پوستها اسناد تاریخ طبیعی کشور بودند. کیست که نداند که پوست پلنگی که مثلا از نقطه ای در زاگرس شکار شده برای یک موزه تا چه حد ارزش دارد. امروزه تمامی تحقیقات مولکولی و تاکسونومیکی که در مورد جانوران منقرض شده مانند ببر مازندران صورت می گیرد بر پایه پوست بجا مانده آن ها در موزه های معتبر جهانی است. مگر می شود که یک سازمان و موزه نتواند ارزش این همه پوست ها، که از اقصی نقاط ایران و جهان جمع آوری شده اند را درک نکند. اگر نمی توانستند آنها را نگهدارند شایسته بود به موزه های دیگر داخل و خارج اعلام می کردند تا به آنها کمک کنند و بهترین راه هم اهدای آنها به موزه های دیگر بود.

    بعدها که خودم به کلکسیون لینه در لندن رفته بودم دیدم که تمامی نمونه های گیاهی و جانوری لینه بعد از بیش از 250 سال سالم نگهداری می شود. تازه فهمیدم که مدیریت سازمان و موزه با اهمیت و ارزش کار خود آشنا نیستند. موزه تاریخ طبیعی میراثی بود که از زبده ترین متخصصها بدست کسانی افتاده بود که یا دانش لازم را نداشتند و یا علاقه و توان آنها در سایه ضعف مدیریت و نبود بودجه بشدت تحلیل رفته بود.

    پرده دوم: بلاخره در سال 1371 با گرفتن بورس دکتری از دولت آلمان همکاری من با سازمان به پایان رسید. ولی تا آخرین روزهای خروج از کشور برای گرفتن حقوق خود با ذیحسابی سازمان در گیر بودم. یادش بخیر آقای افضلی – که اتفاقا مدتی هم ذیحساب دانشگاه تهران شده بود – چنان به حقوق من گیر داده بود که باید معجزه ای آنرا حل می کرد. حتی با یک ماه حقوق تشویقی که رئیس سازمان به مناسبت چاپ مقالات علمی به من داده بود مخالفت می شد.

    در روزهای آخری که خودم را برای رفتن به خارج آماده می کردم خدمت آقای افضلی رفتم. نامه بورس را به او نشان دادم. گفتم آقای افضلی شما در این مدت مرا خیلی اذیت کردید. اگر شما جای من بودید دوباره به ایران بر می گشتید؟ ایشان با تاکید گفت برو و دیگر برنگرد. بالاخره متقاعد شد که حقوق عقب افتاده و پاداش مرا بپردازد.

    از آن روز به بعد من شهروند خارجی محسوب می شدم! من به توصیه ایشان گوش نکردم و سال بعد و سالهای بعد برای تحقیق تز دکتری خود به ایران برگشتم ودر پارک ملی گلستان تحقیقات خود را شروع کردم. اتفاقا زمانی که ایشان ذیحساب دانشگاه تهران بود به عضویت این دانشگاه درآمدم. زیباترین دوران زندگی من 7 ماه اقامت دائم در پارک ملی گلستان بود. دردهای زیادی را در پارک دیدم. چه درد و دلهایی از محیط بانان زحمت کش و چه خیانت هایی از محیط بان نما ها و مدیران بی لیاقت ندیده بودم. شاید درخشان ترین دوران مدیریت پارک به سال 73 بر می گشت که مرحوم شاهکوه محله ای رئیس پارک بود. ولی مدت زمانی نگذشت که با نقشه ای نا جوانمردانه او را از پارک حذف کردند تا راه تخریب و شکار گشوده شود.

    در آخرین روزهای اقامت من در پارک در سال 1374 محیط بانان زحمت کش از من خواستند که در ملاقاتی با رئیس سازمان وی را از مشکلات پارک آگاه کنم. من دیگر آن کارشناس بدبخت سابق نبودم که برای گرفتن حقوق معوقه اش بایستی ماهها از ساختمان 9 طبقه استاد نجات اللهی بالا و پایین برود. به دفتر رئیس زنگ زدم و بدون مشکل وقت ملاقات گرفتم. دلم می خواست خیلی مسائل را به ایشان در میان بگذارم. وقتی صحبت شروع شد آقای دکتر شروع به نصیحت من کرد. از جمله نصایح ایشان این بود که من به دنبال گیاهان دارویی بروم. دارو هایی را کشف کنم که ما را از وابستگی به شرکتهای دارویی خارجی رهایی کند و باعث صرفه جویی خروج ارز از کشور شود. همینطور که صحبت می کردیم چند باری پسر آقای دکتر – که در کامپیوتر بابا مشغول گیم بازی کردن بود – صحبت ما را قطع می کرد. در آن زمان کامپیوتر همگانی نبود و این جعبه جادویی زینت بخش میز مقامات بلند پایه بود. صحبتهای رئیس خیلی ملال آور بود و بقول آقای مدیری احساس کردم که من از اول اشتباهی بودم. تاسف آور بود که بعد از 14 سال مدیریت سازمان بجای گوش سپردن به تجربیات و دانش من، مرا بدین گونه راهنمایی می کرد. من درد اکوسیستم داشتم نه گیاهان دارویی! من درد تنوع زیستی و بحران حفاظت از آنها را داشتم نه تجارت گیاهان دارویی. این ملاقات مرا به کلی مایوس کرد. دیدم که راس هرم سازمان دغدغه محیط زیست ندارد و حتی سالها هم که از ریاستش بر سازمان می گذشت اهمیت کار یک گیاهشناس و محقق تنوع زیستی را با کسی که دنبال گیاهان دارویی است را نمی داند.

    پرده سوم: سال گذشته برای یک سفر کوتاه تحقیقی به دعوت همکاران ازبک به ازبکستان رفتم. دیدار از ازبکستان یکی از زیباترین سفر های من بود. با وجود توقف کوتاهی که در شهرهای تاشکند، سمرقند و بخارا داشتم در آنجا به مراتب از تهران و اراک و دیگر شهر های ایران احساس نزدیکی داشتم.

    فروشندگان تاجیک با آن لهجه زیبایشان و با آن اصرار محبت آمیزشان برای فروش کالا، گذشته ایرانی را در ذهن من تداعی می کردند. فکر می کردم چند قرن به عقب رفته ام. فضای شهرها بسیار آرام بود و خیابانها پر بود از درختان سر سبز که آدمی را بشدت تحت تاثیر قرار می داد. همه اش با خود می گفتم درد ما پول زیادی است که چون برایش زحمت نکشیده ام نمی دانیم آنرا چگونه خرج کنیم.

    ای کاش ما نفت نداشتیم که اینگونه با پولش شهرهایمان را بزرگتر و آلوده تر کنیم و مغازه هایمان را پر کنیم از کالاهای چینی و ترک. دو روز آخر سفر من در ایستگاه تحقیقاتی جیران گذشت. این ایستگاه محل نگهداری و تحقیقات گور خر و آهو بود. با وجود آنکه 25 سال است که در طبیعت ایران می گردم و بارها هم به توران سفر کرده ام، این اولین باری بود که گورخر را از نزدیک می دیدم. براحتی تا چند قدمی آن نزدیک شدم و عکس گرفتم. آهوان هم به فراوانی در آن دشت می گشتند. نکته مهم این بود که در این ایستگاه تحقیقاتی محققان زیادی بودند، از روسیه و آلمان و تیم ما هم که از ایران و ژاپن به آنجا رفته بودیم. برق مرکز با سلولهای خورشیدی تامین می شد. برای گرم کردن حمام نیز از ذغال سنگ استفاده می شد.

    محققان روسی به ما گفتند که فقط غذایتان را بیرون نگذارید. چون اینجا موش زیاد است. وقتی برای خواب به روی تخت رفتم موشها در زیر و روی تخت رژه می رفتند. همه اش فکر می کردم اگر یکی از آنها درون کیسه خواب من برود چی میشود. به یاد منزل قدیمی امان در قلعه سنجان در دهه 50 افتادم . ظهر که می شد و سفره پهن می شد سر و کله آقا موشه پیدا می شد. پدرم بلند می شد تا با جارو و سایر سلاح های سرد خدمتش برسد.

    پرده  امروز : امروز که این نوشته را می نویسم یک روز از آغاز سال 2011 گذشته است. مرور آنچه بر محیط زیست ایران در آخرین سال دهه اول قرن بیستم و یکم افتاده بسیار غم انگیز است. خشک شدن دریاچه ارومیه، شکستنن رکورد آلوده ترین شهر تاریخ در تهران، آتش سوزی پیوسته در آخرین باقیمانده های جنگلهای دوران سوم زمین شناسی- آن هم در سردترین روز های سال –  و آخرین آن هم تلف شدن ببری که بنا بود نسل ببر مازندران را زنده کند.

    این رخداد ها نشان از روند ناگواری دارد که سالهاست در مدیریت غلط منابع طبیعی و محیط زیست کشور در جریان است; مدیریتی که بجای هدایت دستگاههای اجرای در مسیر توسعه پایدار به کمک آنها آمده تا دیگر به آنها حتی “یک نه” خشک و خالی هم نگوید. شاید که مدیران دولتی چاره ای نداشته باشند که خشکی ارومیه و آتش سوزی جنگلها را به گردن خشکسالی و آلودگی هوا را هم به سکون هوا و بد شانسی نسبت دهند ولی این آخری یعنی مرگ ببر هیچ علتی ندارد جز ناکارآمدی و ندانم کاری و بی دانشی درسازمان محیط زیست ایران. در مصاحبه جناب آقای دکتر صدوق نکاتی است که برای ما که با این سازمان آشنا هستیم تازگی ندارد. هنوز زیستگاه آماده نشده ببر را آورده ا ند. هنوز حتی یک متخصص ببر شناس و دامپزشک مخصوص در ایران ندارند می خواهند نسل ببر را احیا کنند. احیای ببر را با مرغداری و گاو داری اشتباه گرفته اند. تازه آنهم دانش و تجربه خودش را می خواهد. تاسف آن است که ایشان اصرار می کند که باز هم ببر های دیگری به ایران می آیند و وقتی هم مردند بلاخره چند روزی انتقاد و بعد هم همه چیز فراموش می شود. تازه بد هم نیست، مدتی می توان سر مردم را به سوژه های دلچسب ببری سرگرم کرد تا دیگر آلودگی و آتش سوزی جنگل و خشکی دریاچه ارومیه فراموش شود. از استدلال دوست و استاد عزیزم جناب آقای مهندس ضیایی نیز شاخ در می آورم که اجرای این پروژه را برای حفظ میانکاله پیشنهاد داده است. اگر من جای رئیس سازمان بودم یقیننا از این گفته شاکی می شدم. یعنی ما چون نمی شود مقامات سازمان را در حفظ منطقه توجیه کرد می خواهیم با پروژه ببر گولشان بزنیم.

    دوست و سرور عزیزم جناب آقای دکتر صدوق: اجازه می خواهم آخرین جملات این نوشته را خطاب به شما – که می دانید به شما ارادت خاصی دارم – به پایان برسانم. شاید شما چند ماه دیگری بیشتر مهمان این سازمان نباشید. اما ممکن است همین چند ماه بتوانید با چانه زنی با رئیس سازمان و یا حتی مقامات بالاتر آنها متقاعد کنید که وضع محیط زیست ایران بسیار بحرانی است. چاره کار هم نه ببر است و نه خرید هواپیمای آب پاش و نه کنیستر برای محصولات ایران خودرو! هر چند آنها لازمند ولی مسکنی هستند برای بیمار رو به موت.

    محیط زیست ایران متخصص می خواهد تا جای شما و امثال شما بنشینند. متخصصانی که با علم اکولوژی و تنوع زیستی آشنا باشند. این متخصصان باید از زبده ترین و با هوش ترین جوانان این کشور باشند. اینها باید در بهترین دانشگاههای دنیا تحصیل کنند. دانشگاههای ما (از جمله بهترینش که این نگارنده افتخار معلمی در آن را دارد) به دلایلی که ذکر آن در این نوشتار نمی گنجد قادر به تربیت متخصص اکولوژی نیستند. هنوز بعد از 75 سال در دانشکده زیست شناسی استاد اکولوژی نداریم! دانشکده محیط زیست شعبه ای از دانشکده عمران شده است و فقط ارزیاب و مشاور پرورش می دهد.

    پول 5 میلیارد تومانی پروژه ببر با 5/1 میلون دلار GEF معادل 5/6 میلیون دلار است. با 50 هزار دلار می توانید در بسیاری از دانشگاههای معتبر اروپایی و آمریکایی یک دکتر تربیت کنید. با این پول می شود 130 دکتر محیط زیست تربیت کرد و به کادر سازمان افزود. دیگر در آن زمان مدیران می توانند از کسانی مشورت بگیرید که مفهوم تفاوت یک نوکلئوتیدی در مطالعات فیلوژنتیکی را بفهمند و آنرا شباهت بسیار زیاد ژنتیکی ببر مازندران و ببر سیبری تفسیر نکنند. من با دادن پلنگ و حتی یوز و گور خر به دیگر کشور ها مخالف نیستم. چون امیدی به حفظ بسیاری از آنها در ایران ندارم. حال چه بهتر که آنها در جای دیگری حفظ شوند هر چند این را مایه شرمساری می دانم. اگر می خواهید باز هم معامله حیوانات را ادامه دهید در ازای آن ببری نگیرید که مایه درد سر است. از روسها بخواهید به جایش 10 نفر PhD جانورشناس برایتان تربیت کنند. بعد ار 5 سال آثارش را خواهید دید.

    و اما توصیه دوم من: سازمان محیط زیست از ضعف جایگاه و مدیریت رنج می برد. علیرغم آنکه معاونتی در ریاست جمهوری است اقتدار لازم در اجرای وظایف قانونی اش را ندارد. این سازمان بایستی با ادغام با سازمان و موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع و میراث فرهنگی به یک وزارت خانه مقتدر تبدیل شود. خوشبختانه در حال حاضر که تغییر تشکیلات در دست بررسی است فرصتی است که تلاش شود این وزارتخانه جدید شکل بگیرد. برای جلوگیری از زیاد شدن وزارتخانه ها می توان وظایف وزارت نیرو را بین وزارت جهاد کشاورزی و وزارت انرژی (جایگزین وزارت نفت) داد. انشالله وقتی متخصصان جدید هم از بودجه احیای ببر هم فارغ التحصیل شدند این وزراتخانه بدست افراد کاردان و متخصص بیافتد. شک نکنید محیط زیست ایران متحول می شود. اگر بتوانید این پیشنهاد ها را عملی کنید نامتان در تاریخ ثبت می شود.

  • محیط بان گیلانی مورد اصابت گلوله افراد سودجو قرار گرفت

    مهر نوشت: محیط بان محیط زیست گیلان در راستای انجام وظایف سازمانی و حفاظت از انفال و طبیعت استان در مواجهه با افراد سود جو و شکارچیان شرور مورد تعرض و اصابت گلوله قرارگرفت که منجر به مجروحیت از ناحیه پای چپ شد.

    مدیرکل محیط زیست گیلان ضمن اعلام این خبر در گفتگو با خبرنگار مهر اظهارداشت: درپی گشت و کنترل ماموران اداره کل حفاظت محیط زیست استان گیلان در تالاب انزلی با متخلفی مواجه می شوند که در روز غیرشکار مشغول شکار و تیر اندازی به سوی حیات وحش بوده است.

    امیر عبدوس گفت: در پی تعقیب و گریز این متخلف با نشانه روی به سمت یکی از محیط بان توسط یک قبضه اسلحه دولول که به احتمال قوی بدون مجوز حمل بوده است، اقدام به تیراندازی کرده و از ناحیه پا محیط بان اداره حفاظت محیط زیست انزلی ” نصیر یاری ” را مجروح  می کند.

    وی با اعلام اینکه متخلف پس از ارتکاب به این عمل مجرمانه موتورسیکلت خود را که ازسوی ماموران ضبط شده بود، رها و از صحنه گریخت، خاطر نشان کرد: این فرد متخلف که هویت وی برای ماموران شناسایی شده با اقدام حقوقی این اداره کل تحت تعقیب قضایی قرار گرفته است.

    مدیرکل محیط زیست گیلان یادآورشد: از این متخلف سه قطعه پرنده ” یلوه ” نیز ضبط شده که از گونه های تحت حمایت کشور به شمار می رود.

    وی بیان داشت: بدون تردید اگر حمایتهای قضایی و پافشاری های سازمان نسبت به مجازات متخلفان از این دست نباشد و اگر متخلفان به سزایی اعمال غیر انسانی خود نرسند هر آینه هزینه حفاظت از محیط زیست افزون شده و ضربات جبران ناپذیری بر پیکره گارد حفاظت محیط زیست وارد خواهد آمد.

    عبدوس در ادامه همکاری دستگاه قضایی را در رسیدگی به این گونه پرونده ها در سطح استان امیدوار کننده دانست و افزود: این اداره کل تا به  سرانجام رساندن این پرونده از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد و هیچ شخص تعرض کننده ای به محیط بانان از چنگال قانون در امنیت نخواهد بود.

  • فاز اول پارک وحش صفه در بهمن ماه امسال افتتاح می شود

    مهر نوشت: شهردار منطقه پنج با اشاره به افتتاح فاز اول پارک وحش صفه در دهه فجر سال جاری گفت: این پارک وحش با 50 هزار متر مربع وسعت و دویست میلیون تومان اعتبار، با هدف افزایش اطلاعات جوانان و نوجوانان و ویژه حیوانات علفخوار ایجاد شده است.

    به گزارش خبرنگار مهر در اصفهان، محمدرضا برزو اصفهانی ظهر چهارشنبه در جمع خبرنگاران با اشاره به سیاست این منطقه که حرکت از تصدی گری به سمت تولی گری است افزود: امروز شعار ما، با مردم برای مردم است و بستر برای سرمایه گذاری مردمی فراهم شده است.

    وی در ادامه اظهار داشت: احداث فاز دوم تله کابین در کوه صفه مهمترین برنامه کنونی این شهرداری است که امکان دسترسی بازدید کنندگان را به قلعه شاه دژ ایجاد می کند.

    وی ادامه داد: احداث و توسعه معابر در سطح پارک صفه، تکمیل و راه اندازی پارک وحش صفه ویژه حیوانات علفخوار، احداث میدان گردهم آیی صفه و توسعه 15هکتاری فضای سبز این کوه با توجه به شرایط صخره‌ای آن از اقدامات این شهرداری در صفه است.

    برزو اصفهانی تصریح کرد: همچنین طرح احداث پارکینگ در این منطقه یکی از ضروریات است که اخیرا به تصویب شورای عالی سیاست گذاری رسیده و عملیات اجرایی آن در سال آینده شروع خواهد شد.

    وی در ادامه در خصوص سرانه فضای سبز شهرداری منطقه پنج اصفهان نیز گفت: سرانه فضای سبز این منطقه 34.8 متر مربع است و از این لحاظ جایگاه خوبی را در بین مناطق 14 گانه دارد که افزایش این سرانه از محدوده شهر علی الخصوص فضای پادگان ها در دستور کار قرار دارد.

    برزو اصفهانی تصریح کرد: برای افزایش سرانه فضای سبز شهری که می‌تواند به عنوان ریه شهر محسوب شود دو نوع توسعه وجود دارد یکی توسعه حاشیه‌ای که به صورت ایجاد پارک های جنگلی اجرا می‌شود و دیگری توسعه پارک ها به صورت محلی در درون محلات است.

    وی ادامه داد: شهرداری منطقه 5 در سال جاری چیزی در حدود 3 میلیارد تومان برای توسعه فضای سبز در این دو بعد هزینه کرده است.

    شهردار منطقه پنج همچنین با اشاره به وسعت بافت فرسوده این منطقه ادامه داد: وسعت بافت فرسوده در این منطقه حدود66.7 هکتار است که مساحت زیادی از آن مربوط به محله خرم آباد است.

    برزو اصفهانی  در ادامه خاطر نشان کرد: با توجه به تسهیلات مناسب دولت برای احیای این بافت ها توصیه من به شهروندان این است که از این فرصت پیش آمده نهایت استفاده را داشته باشند و نکته دیگر اینکه چون بافت فرسوده ریز دانه است توصیه می شود چند پلاک به صورت جمعی برای احیا اقدام نمایند.