دسته: حیات وحش

  • اخباری در ادامه بحث مرگ ببر سیبری در باغ وحش تهران 89/10/12

    به گزارش عصر ایران :

    ببري كه با «ايدز» وارد شد

    فارس: مدير باغ وحش پارك ارم تهران اعلام كرد: ببر وارداتي پيش از آنكه به بيماري «مشمشه» مبتلا شود «ايدز گربه‌سانان» داشته است.

    امير الهامي با انتقاد از سازمان محيط زيست مبني بر اينكه محيط زيست تمام تقصيرها درباره مرگ ببر سيبري را متوجه باغ وحش كرده است،‌ گفت: در جلسه روز گذشته سازمان محيط زيست، دامپزشكي و باغ وحش تهران از سوي محيط زيست به ما اعلام شد تا در جلسه صحبتي نداشته باشيم در حالي كه سازمان محيط زيست در گفت‌وگو با رسانه‌ها تمام مسئوليت مرگ ببر را بر عهده باغ وحش گذاشت.

    وي در ادامه افزود: در حالي كه ما همچنان اعلام مي‌كنيم ببري كه مستقيما از روسيه به تهران و باغ وحش پارك ارم منتقل شد هيچگونه شناسنامه سلامتي نداشت و تنها 3 برگه به همراه داشت كه يك صفحه انگليسي و 2 صفحه روسي بود و اطلاعات ظاهري ببر، سن ببر و واكسني كه به آن زده شده بود اعلام شد.

    مدير باغ وحش پارك ارم تهران گفت: واكسني كه به ببر سيبري زده بودند واكسن سه گانه گربه‌سانان (تري‌كت) بود كه يك واكسن كاملا عادي است و به تمام گربه‌سانان مي‌زنند. غير از اين مورد هيچ اطلاعاتي درباره آزمايش‌هايي كه روي اين ببر انجام شده باشد اعلام نشد و مشخص نيست اصلا سلامت اين ببر پيش از ورود به كشور تأييد شده يا خير.

    انتقال مستقيم ببر به باغ وحش بدون هيچ قرنطينه‌اي

    الهامي تأكيد كرد: براي انتقال هر حيواني به باغ وحش بايد حيوان حداقل چند روز در قرنطينه بماند تا مورد آزمايش و بررسي قرار گيرد كه مبتلا به بيماري خاصي نباشد اما سازمان محيط زيست ببر سيبري را بدون هيچ قرنطينه‌اي مستقيم به باغ وحش منتقل كرد.

    وي در ادامه افزود: ما تمام تلاشمان را براي سلامتي حيوانات در باغ وحش انجام مي‌‌دهيم به طوري كه براي نگهداري اين ببرها كه قرار بود تنها 2 تا 3ماه در باغ وحش بمانند حتي فضاي نگهداري شيرهاي باغ وحش را نيز به آن‌ها اختصاص داديم اما سازمان محيط زيست به جاي قدرداني ما را متهم كرد.

    ببري كه پيش از مشمشه FIV مثبت داشت

    مدير باغ وحش پارك ارم تهران درباره علت مرگ ببر سيبري كه توسط سازمان محيط زيست به احتمال 60 درصد بيماري مشمشه اعلام شد، گفت: روزي كه ببر سيبري در پارك ارم جان داد دامپزشكان ببر را مورد آزمايش قرار دادند و اعلام كردند كه اين ببر، ضعف ايمني بدني داشته است و ممكن بوده به هر نوع بيماري مبتلا شود.

    الهامي ادامه داد: بر اساس آزمايش‌ها ببر سيبري پيش از آنكه به بيماري مشمشه مبتلا شده باشد FIV مثبت يا ايدز گربه‌سانان داشته است اين در حالي است كه هيچ كدام از حيوانات باغ وحش پارك ارم مبتلا به ايدز گربه‌سانان نيستند و مشخص است كه پيش از انتقال به باغ وحش به اين بيماري مبتلا بوده است.

    وي در ادامه افزود: طي روزهاي اخير شيرهاي باغ وحش را نيز تست ايدز گرفته‌ايم كه هيچ كدام از انها خوشبختانه به اين بيماري مبتلا نيستند.

    مدير باغ وحش پارك ارم تهران با بيان اينكه در حال حاضر شيرهاي باغ وحش مبتلا به بيماري مشمشه هستند، گفت: آن‌ها مي‌گويند شيرهاي باغ وحش هم “مشمشه ” دارند پس چرا اين بيماري شيرها را از از پا درنياورده است؟ مشخص است كه ببر سيبري چون مبتلا به بيماري ايدز بوده و ضعف ايمني بدن داشته با هر بيماري از پاي درمي‌آمده است.

    بازديدهاي نامرتب كارشناسان محيط زيست از ببرها

    الهامي درباره نوع خوراك ببرها نيز گفت: اين ببرها دستور غذايي و دارويي داشتند كه توسط خود سازمان محيط زيست به باغ وحش ديكته مي‌شد.

    وي در ادامه افزود: قرار بود سازمان محيط زيست 2 نفر كارشناس را مرتب براي بازديد وضعيت اين ببرها بفرستند كه آنها به صورت پراكنده به اين ببرها سر مي‌زدند و نظارت‌هاي خود سازمان محيط زيست در زمينه وضعيت ببرها و سلامت آنها ضعيف بوده است.

    سازمان محيط زيست 8 ماه پيش دو قلاده ببر سيبري را به منظور احياي ببر مازندران از روسيه وارد كشور كرد كه پنجشنبه هفته گذشته ببر نر وارداتي در باغ وحش پارك ارم جان داد. قرار بود 5 ميليارد تومان براي پروژه احياي ببر مازندران هزينه شود.

    مسئولان محيط زيست علت مرگ اين ببر را ابتلا به بيماري “مشمشه ” اعلام كرده‌اند كه يك بيماري كشنده مشترك بين انسان و حيوان است. به گفته مسئولان محيط زيست شيرهاي باغ وحش پارك ارم نيز مبتلا به اين بيماري هستند و حتي مسئولان مرتبط با لاشه اين حيوان نيز مورد آزامايش قرار گرفته‌اند.

    بيماري مشترك بين انسان و حيوان، باغ وحش تهران را تعطيل کرد

    فارس: مدير باغ وحش پارك ارم تهران گفت: با بروز يك بيماري در بين تعدادي از حيوانات باغ وحش، اين باغ وحش تا دوشنبه تعطيل شده است.

    امير الهامي اظهار داشت: در تمام دنيا متداول است با بروز يك بيماري در بين حيوانات باغ وحش، باغ وحش به حالت “قرنطينه ” درمي‌آيد تا وضعيت شيوع بيماري مشخص شود.

    وي در ادامه افزود: باغ وحش پارك ارم را نيز خودمان فعلاً تعطيل كرده‌ايم تا وضعيت شيوع بيماري “مشمشه ” در باغ وحش روشن شود.

    بيماري “مشمشه ” يك بيماري باكتريايي مسري خطرناك است كه اغلب سبب ابتلاي تك‎سمي‌ها مي‌‌شود. اين بيماري مشترك بين انسان و حيوان، به شدت كشنده است. نام اين بيماري طي روزهاي اخير در پي مرگ ببر وارداتي از سيبري كه در باغ وحش پارك ارم نگهداري مي‌شد، بر سر زبان‌ها افتاده است.

    مدير باغ وحش پارك ارم تهران با بيان اينكه در حال حاضر كاركنان باغ وحش تحت آزمايش هستند، گفت: تمام كاركنان باغ وحش در حال حاضر از ماسك و دست‌كش استفاده مي‌كنند تا ميزان شيوع بيماري مشخص شود.

    الهامي تأكيد كرد: هيچ گونه نگراني از بابت شيوع اين بيماري در باغ وحش وجود ندارد فقط به منظور احتياط بيشتر باغ وحش را تعطيل كرده‌ايم تا از سلامتي نيروهاي باغ وحش اطمينان يابيم.

    وي گفت: بيماري “مشمشه ” كه علت مرگ ببر سيبري در باغ وحش اعلام شده است، ببر را از پاي درنياورده بلكه ببر سيبري به بيماري ديگري مبتلا بوده كه ايمني بدنش را ضعيف كرده بوده و باعث مرگ ببر شده است.

    مدير باغ وحش پارك ارم اعلام كرد: باغ وحش پارك ارم سه‌شنبه مجدداً باز شده و به فعاليت خود ادامه مي‌دهد.

  • یوزپلنگ ایرانی دومین گربه سان درمعرض خطر دنیا

    خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) نوشت: امروزه یوزپلنگ ایرانی پس از پلنگ آمور دومین گربه سان درمعرض خطر دنیا به شمار می آید.

    به گزارش ایانا یوزپلنگ آسیایی دارای نام علمی Acinonyx jubatus venaticus بوده و روزی را در تقویم حیاط وحش به خود اختصاص داده است.

    انجمن یوزپلنگ ایران در مقاله ای در این باره آورده است: تقریبا در هر جایی که سخنی از یوزپلنگ به میان آمده و یا مطلبی راجع به آن نوشته می شود، اولین چیزی که گفته می شود و یا ذهن شنونده یا خواننده را به خود معطوف می کند، آن است که “یوزپلنگ سریعترین پستاندار جهان است!” امروزه یوزپلنگ آسیایی یکی از درمعرض خطرترین حیوانات دنیاست که گستره پراکنش آن از بخشهای وسیعی در غرب و جنوب آسیا در قرن گذشته به بخشهای بیابانی کشورمان محدود شده و از این جهت شاید نام یوزپلنگ ایرانی برای آن برازنده تر باشد. امروزه یوزپلنگ ایرانی پس از پلنگ آمور که تنها 30 تا 40 قلاده از آن در طبیعت باقی مانده، دومین گربه سان در معرض خطر دنیا به شمار می آید.

    این مقاله درباره پراکندگی یوزپلنگ می افزاید: حدود دو هزار سال پیش پراکندگی یوزپلنگ بسیار گسترده بوده و شامل مناطق وسیعی از آفریقا و آسیا می شده است. در آسیا، اکثر زیستگاههای دشتی و استپی در جنوب غربی این قاره از هندوستان، پاکستان، افغانستان، ایران، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان و قفقاز تا عراق، سوریه، اردن، فلسطین و شبه جزیره عربستان محدوده قلمرو این جانور به شمار می رفت. درآفریقا نیز از کِیپ در جنوب تا دریای مدیترانه در شمال به جز جنگلهای انبوه و صحراهای خشک این جانور به وفور یافت می شده است. در واقع پراکندگی یوزپلنگ از گذشته در آفریقا شباهت زیادی به پراکندگی شیر داشته است و سلطان جنگل از گذشته همواره یک رقیب جدی برای این جانور به شمار می آمده است. ولی شرایط در آسیا با آفریقا تفاوت داشته و از آنجا که شیر درآسیا عمدتا در بیشه زارها و جنگلها زندگی می کرده و از طعمه های موجود در این نوع زیستگاهها تغذیه می کرده، همپوشانی کمتری با پراکندگی یوزهای دشتزی داشته و لذا رقابت چندانی میان این دو گونه وجود نداشته است.

    یوزپلنگ آسیایی که زمانی از شبه قاره هند تا افغانستان، ترکمنستان و ایران تا شبه جزیره عربستان و سوریه پراکنده بود، یکی از در معرض خطرترین اعضای خانواده گربه سانان است. آخرین گزارش مستند از یوزپلنگ در هندوستان به سال 1947 برمی گردد که حاکم ایالت کوروای با شلیک دو گلوله به سه یوز که در تاریکی شب در نور ماشین بی حرکت مانده بودند، آنها را از بین برد. از آن زمان به بعد یوزپلنگ به سرعت از سرتاسر قلمرواش ناپدید شد. امروزه بیش از 20 سال است که ایران آخرین پناهگاه یوزپلنگ آسیایی در دنیا به شمار می رود. معذلک هر از چند گاهی گزارشهای غیر مستندی مبنی بر وجود یوزپلنگ در مرز پاکستان با ایران به گوش می رسد.

    این مقاله درباره سابقه یوز در ایران آورده است: تا پیش از جنگ جهانی دوم، جمعیت یوزپلنگ در حدود 400 قلاده بود که تقریبا در تمام مناطق استپی و صحرایی نیمه شرقی کشور و بخشهایی از نواحی غربی کشور نزدیک مرز عراق دیده می شد. ولی ورود جیپ بعد از جنگ باعث شد که جمعیت این حیوان رو به اضمحلال نهد که دلیل اصلی آن عمدتا به خاطر کشتار گسترده طمعه مورد علاقه یوز بوده است. در نتیجه این کار جمعیت یوزپلنگ به شدت کاهش یافت. در سال 1338 کانون شکار وقت ایران یوزپلنگ را حمایت شده اعلام کرد. با اعمال اقدامات حفاظتی، جمعیت طعمه در بسیاری از مناطق کشور روبه افزایش نهاد که این باعث افزایش جمعیت یوزپلنگ نیز شد. مشاهده یوزپلنگ در مناطق مختلف افزایش یافت که این احیا جمعیت نتیجه تاثیرات قوانین و مقررات حفاظتی بود که اعمال شد. در اواسط دهه 1350، جمعیت یوزپلنگ در ایران 300-200 قلاده تخمین زده می شد. در آن زمان، قلمرو یوزپلنگ تقریبا تمام مناطق کویری نیمه شرقی کشور را در بر می گرفت که از جمعیت انسانی کمی برخوردار بود.

    در اواخر دهه 1350 حفاظت از حیات وحش برای چند سال دچار اختلال شد. اکثر مناطق به وسیله دامداران اشغال و دشتهای صاف و استپها جولانگاه ماشینها و موتورسیکلتهای قدرتمند صحرایی گردید که گونه های کویری مثل آهوی ایرانی، جبیر، گورخر و همچنین یوزپلنگ را تعقیب و شکار می کردند. منطقه حفاظت شده خوش ییلاق که زمانی مناسبترین زیستگاه یوزپلنگ در آسیا بود تقریبا از بین رفت و برای آخرین بار در سال 1362 یوزپلنگ در آن دیده شد. یوزپلنگ از بسیاری از مناطق زیست خود ناپدید شد و محدوده پراکنش آن به بعضی مناطق دور دست که در آنجا طعمه کافی و امنیت نسبی وجود داشت محدود شد.

    امروزه جمعیت یوزپلنگ در کشورمان در خطر انقراض قرار دارد، ولی خوشبختانه وضعیت آن درحال حاضر با اقدامات انجام گرفته مناسبتر از گذشته است.

    سخن آخر اینکه: یوزپلنگ میراث طبیعی ماست و نه تنها به ایرانیان بلکه به تمام انسانهای سرتاسر این کره خاکی تعلق دارد. این وظیفه ماست که این امانت را به نسلهای بعد از خود برسانیم. بیش از 40 سال است که برای حفاظت از این گونه در کشورمان اقداماتی صورت گرفته که بعضا نتایج قابل توجهی نیز به دنبال داشته است و بیش از 20 سال است که در میان کشورهای آسیایی یوزپلنگ توانسته تنها در کشور ما به بقای خود ادامه دهد و این مایه غرور و افتخار ما ایرانیان است که توانستیم این میراث طبیعی را همچنان حفظ  کنیم.

  • فيلمبرداری منحصر به فرد از پلنگ ايرانی

    انجمن یوزپلنگ ایرانی نوشت: فيلمبرداری از رفتار طبيعی پلنگ ايرانی
    بدون شک چيزی نمی توانست بيش از ديدن يک فيلم چهار دقيقه ای از يک پلنگ در صفحه نمايشگر دوربين کار گذاشته شده در شمال ايران، کارشناسان انجمن يوزپلنگ ايرانی را خوشحال نمايد. زيرا بالاخره موفقيت فيلمبرداری از رفتار قلمروطلبی و جفت يابی پلنگ ايرانی برای نخستين بار در طبيعت بدست آمد.

    در اين فيلم يک پلنگ نر بالغ که مدتها براساس آثار و نمايه هايش مورد رديابی و تحت بررسی بود، در برابر دوربين به تعيين قلمرو پرداخته و درعين حال نشانه هايی از جفت يابی را نيز از خود نشان می دهد. نکته قابل توجه در اين فيلم آرامش بيش از حد اين نر و رفتار کاملا طبيعی آن می باشد که آنرا در نوع خود بی نظير ساخته است. فيلم مذکور با استفاده از دوربين تله ای فيمبردای حرفه ای گرفته شده و با کيفيت HD می باشد. چنين موفقيتی بدون شک مرهون مطالعات گسترده در اين منطقه می باشد که از سال 1384 آغاز شده و تابحال گزارشهای متعددی از آن منتشر شده يا درحال انتشار می باشد (جهت دريافت اين گزارشها به کتابخانه وب سايت می توانيد مراجعه نماييد).

    فيلمبرداری از پلنگ در طبيعت بسيار دشوار می باشد که بدون شک ناشی از تراکم پايين و رفتار مخفی کارانه اين جانور می باشد. ولی در سالهای اخير در چند نوبت فيلمهايی از اين جانور در طبيعت ايران گرفته شده، ليکن اين فيلم را بايد به دليل کيفيت بالا، طول تصويربرداری و آرامش و رفتار منحصربفرد آن بهترين فيلم پلنگ در سرتاسر حوزه انتشار پلنگ ايرانی در غرب آسيا دانست. از اين رو، اين فيلم بدون شک شادی فراوانی را برای اعضای انجمن در پايان سال 1389 به عنوان سال پلنگ در ايران به ارمغان آورد و انگيزه بسيار بالايی برای ادامه فعاليتها در اين راستا داد.

    اين فيلم بخشی از يک مجموعه مستند دوقسمتی است با مضمون حيات وحش البرز می باشد که مطالعات آن از سال 1384 و فيلمبرداری آن از سال 1387 توسط چندين فيملبردار و محقق در حوزه وسيع البرز درحال توليد می باشد و قسمت نخست آن در پايان بهار 1390 آماده پخش و از سيما خواهد بود. فيلم حيات وحش البرز محصول مشترک بخش تحقيقات و مستندسازی انجمن يوزپلنگ ايرانی بوده و به سفارش صدا و سيمای مرکز مازندران تهيه می شود.

  • ایران، آخرین زیستگاه پلنگ در آسیا

    ایسنا نوشت: مسوول کارگروه تخصصی صیانت از محیط زیست کانون دانشجویی همیاران طبیعت جهاددانشگاهی لرستان گفت:مردم باید بدانند که ایران آخرین میزبان پلنگ ایرانی در آسیاست.

    به گزارش سرویس «محیط زیست» ایسنا منطقه لرستان، سمیه روشنی با بیان این مطلب افزود: شاید به جرات بتوان سر منشاء آغاز مطالعات و فعالیت های گسترده دهه جاری در زمینه پلنگ ایرانی را مقاله کلاسیک کیابی، دره شوری،جهانشاهی و قایمی در سال ۲۰۰۲ با موضوع مرور کلی وضعیت این گونه در کشور دانست.

    این استاد دانشگاههای لرستان ادامه داد: این نویسندگان، گزارشی از وضعیت جمعیت پلنگ در ایران ارایه داده که طبق گزارش آنها حدود ۵۸۰ تا ۸۵۰ قلاده پلنگ در ایران وجود داردکه ۵۵ درصد آنها در مناطق حفاظت شده زیست می کنند.

    وی افزود: امروزه مقاله مطالعات متعددی در این زمینه در کشور آغاز شده که از آن جمله می توان به پایان نامه های متعددی در سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد در باره پلنگ ایرانی با محوریت بررسی زندگی و وضعیت پلنگ در ایران همراه با مطالعات ژنتیکی و ریخت سنجی اشاره کرد.

    وی به عوامل تهدید کننده این جانور اشاره کرد و افزود: شکار غیرمجاز و طعمه هایش عمده ترین عامل تهدید بقای پلنگ در لرستان به شمار می رود؛ گسترش بی رویه شبکه جاده های کشور، و عدم دسترسی به طعمه های موردعلاقه شان از دیگر عوامل تهدید کننده آن است.

    روشنی تخریب زیستگاه ها و ناامنی در آنها را باعث ترک آن منطقه توسط پلنگ دانست وگفت: درسالهای اخیر نیز گسترش بی رویه شبکه جاده های کشور نیز به بلایی برای جان پلنگهای ایران بدل شده و تنها در دو سال گذشته، حداقل پنج پلنگ به دلیل برخورد با خودروهای عبوری کشته شده اند.

    این استاد دانشگاه گفت: بیشترین تلفات پلنگ در حوزه زاگرس میانی است، مردم باید بدانند که ایران آخرین میزبان پلنگ ایرانی در آسیاست.

    مسئول کارگروه تخصصی صیانت از محیط زیست کانون دانشجویی همیاران طبیعت جهاددانشگاهی لرستان با اشاره به اینکه در سال ۲۰۰۸ این گونه جز IUCN قرار گرفته اظهار کرد: افزایش مناطق زیستی تحت حفاظت در استان (زیستگاه پلنگ زاگرس)، ارتقای سطح فرهنگ زیست محیطی، اختصاص بودجه های تحقیقی پژوهشی، بررسی جمعیت پلنگ به روش استفاده از دوربین های تله ای، جلوگیری از شكارهای غیر مجاز با افزایش محیط بانان و مدیریت بهتر و برخورد جدی تر با متخلفان و تضمین مشاركت جوامع محلی می تواند موجب بقای این گونه منحصر به فرد در استان شود.

  • پلمپ باغ وحش تهران در پی مرگ ببر سیبری نر

    تبناک نوشت: علت های جدید مرگ شیر و ببر پارک ارم+پلمب باغ وحش
    حدود يك ماه قبل علايمي دال بر اسهال در ببرهاي اسهال در باغ وحش تهران مشاهده شد/اينكه ببرها شناسنامه سلامت نداشتند كذب محض است/شيرها به هيچ وجه مشكلات ببر سيبري را نداشتند و يكي از شيرها 22 ساله بوده و سن بالايي داشته /روسها هنوز از اين موضوع اطلاع ندارند و طبق آخرين مكاتبات صورت گرفته با آنها دو نوع آنتي بيوتيك را براي مقابله با بيماري مذكور توصيه كرده‌اند.
    در حالی که رئیس باغ وحش ارم در مصاحبه دیروز خود ایدز داشتن ببرو یا مریض بودن خر را علت اصلی مرگ ببر و همچنین از عدم تخصیص اعتبار برای نگهداری ببر ها و شیرها انتقاد کرده بود، معاون سازمان محیط زیست نیز با انتقاد از عدم تخصیص بودجه لازم، علت مرگ این حیوانات کم یاب و در معرض انقراض را 60 درصد، مشمشه اعلام کرد.

    به گزارش خبرنگار «تابناک اجتماعی»، دکتر محمد باقر صدوق که خبر تابناک اجتماعی در خصوص استعفا و کناره گیری اش از معاونت سازمان محیط زیست را تایید و از رفتن خود طی دو ماه آینده از این سمت خود خبر داده، امروز درباره علت مرگ ببر و برخی ادعاهای مطرح شده درباره شناسنامه ببرها و … واکنش نشان داده است.

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به اينكه تاكنون علت قطعي مرگ ببر سيبري در باغ وحش تهران به طور صد در صد مشخص نشده است، گفت: در عين حال به احتمال 60 درصد ببر مذكور به دليل بيماري مشمشه مرده است.

    دكتر محمدباقر صدوق عصر شنبه پس از پايان جلسه كارشناسي كه با حضور نمايندگان دامپزشكي، محيط زيست و مسوولان باغ وحش تهران برگزار شد، افزود: تيمي شش نفره مسوول پيگيري ماجرا شدند و حداكثر تا پايان هفته علت مرگ ببر سيبري كه در باغ وحش تهران روز پنج شنبه تلف شده است را مشخص و اعلام مي‌كنند.

    وي ببرهاي آمده از روسيه را مهمانان ناخوانده توصيف كرد و گفت: قرار نبود اين ببرها به اين زودي وارد ايران شوند و ما بستر كار را آماده نكرده بوديم.

    وي در خصوص اعتبار پنج ميلياردي در نظر گرفته شده براي احياي نسل ببر مازندران گفت: اگر شما اين پنج ميليارد تومان را ديده‌ايد ما هم ديديم.

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيستي با تاكيد بر اينكه هيچ پولي در اين خصوص اختصاص نيافته است، گفت: قرار بود سازمان از محل بودجه خود 200 ميليون تومان براي اين امر اختصاص دهد كه تاكنون هيچ پولي اختصاص پيدا نكرده است.

    به گزارش ایسنا، وي با اشاره به اينكه تمام هزينه‌هاي نگهداري ببر سيبري توسط باغ وحش تهران تامين مي‌شد، گفت: هشتاد ميليون تومان از اعتبارات معاونت طبيعي جهت بازسازي دو پاسگاه ميانكاله اختصاص يافت كه اين پروژه اجرا شده است. از سوي ديگر 12 ميليون تومان نيز براي نقشه قفس ببرها از سوي معاونت طبيعي اختصاص داده شد كه طراحي اين امر انجام شده و هم اكنون جهت اجرا در استان مازندران به دنبال پيمانكار هستيم.

    مذاكره با طرف روسي براي دريافت 4 قلاده ببر

    به علت نبود قرنطينه و آماده نبودن زيستگاه انتقال ببرها به پناهگاه حيات وحش ميانكاله، مجبور شديم آنها را به باغ وحش تهران بفرستيم

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به مذاكره صورت گرفته توسط رييس سازمان حفاظت محيط زيست با طرف روسي جهت دريافت چهار قلاده ببر ديگر، گفت: موافقت براي ورود اين چهار ببر به طور قطعي صورت گرفته، اما روسها درخواست چهار قلاده پلنگ به جاي ببرها را كرده‌اند كه هنوز سازمان حفاظت محيط زيست در اين خصوص موافقت نكرده است.

    وي با تاكيد بر اينكه پروژه احياي نسل ببر مازندران تاكنون مسوول نداشته و مسووليتش تنها بر عهده معاونت طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست بوده است، تصريح كرد: كارشناسان ما هم اطلاعات لازم را در خصوص ببرها نداشتند و قرار بود روسها ضمن آموزش كارشناسان ايراني دوره آموزشي در اين خصوص براي كارشناسان ما بگذارند كه اين امر نيز تاكنون عملي نشده است.

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به اينكه به علت نبود قرنطينه و آماده نبودن زيستگاه انتقال ببرها به پناهگاه حيات وحش ميانكاله مجبور شديم آنها را به باغ وحش تهران بفرستيم، خاطر نشان كرد: از همان ابتدا نبايد ببرها را به باغ وحش تهران مي فرستاديم، اما چاره‌اي نداشتيم. از سوي ديگر مطالعه و آمادگي لازم نيز در اين خصوص وجود نداشته است.

    وي در خصوص دو قلاده پلنگي كه از سوي ايران تحويل روسيه شده است، اظهار كرد: يكي از اين پلنگ‌ها كه دستش در تله گير كرده و شكسته بود هم اكنون بهبود يافته و پلنگ ديگر نيز كه به دليل خوردن سم با مشكل جدي مواجه شده بود نيز خوب شده است.

    معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست تاكيد كرد: به طور كلي بايد بگوييم وضعيت پلنگ‌هاي ايراني در زيستگاه سوچي كه هم اكنون در جنگل بسيار زيبايي نگهداري شده و با دوربين‌هاي مداربسته و سيستم‌هاي حفاظتي تحت كنترل هستند، بسيار خوب است.

    وي در عين حال خاطرنشان كرد: سازمان دامپزشكي نيز به دليل احتمال مشمشه به مدت 3 روز باغ وحش تهران را تعطيل كرده است.

    معاون دفتر تنوع‌زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با تاكيد بر اينكه هنوز عامل بيماري ببر نر سيبري در باغ وحش تهران به طور صد در صد مشخص نشده گفت: اينكه ببرها شناسنامه سلامت نداشتند كذب محض است و تمامي مراحل و مكاتبات لازم از طريق سازمان دامپزشكي ايران با مرجع روسيه صورت گرفته و طرف روس نيز تمام مدارك مورد نياز در خصوص سلامت ببرهاي روسي را براي ما ارسال كرده‌ است.

    دكتر مقدم، معاون دفتر تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست عصر شنبه افزود: حدود يك ماه قبل علايمي دال بر اسهال در ببرهاي اسهال در باغ وحش تهران مشاهده شد كه بلافاصله دامپزشكان دفتر حيات وحش و آبزيان به همراه متخصصان عازم باغ وحش تهران شدند و در آن برهه اسهال ببرها درمان شد.

    وي گفت: حدود 10 روز قبل علايم زخم پوستي و مشكلات تنفسي و ترشح از بيني ببر نر نيز به ما اعلام شد كه نهايتا عليرغم تمهيدات پيش‌بيني شده به دليل ضعف عمومي ببر نر سيبري در باغ وحش تهران مرد.

    معاون دفتر تنوع‌زيستي سازمان حفاظت محيط زيست با اشاره به اينكه نمونه‌برداري‌هاي لازم در اين خصوص انجام شده است گفت: احتمالا علت مرگ ببر سيبري عامل باكتريايي بوده ولي نوع آن مشخص نيست و مسوولان دامپزشكي نيز در جلسه امروز به صورت صد در صد نتوانسته‌اند علت مرگ اين ببر را مشخص كنند. در عين حال به نظر مي‌رسد با تكميل شدن تحقيقات حداكثر تا پايان هفته علت مرگ ببر سيبري اعلام مي‌شود.

    وي در خصوص اينكه آيا مشمشه مي‌تواند عامل مرگ ببر سيبري باشد به ايسنا گفت: 3 يا 4 نوع باكتري مي‌تواند عامل اين مرگ باشد كه مشمشه يكي از آنهاست. اما به طور قطع در اين خصوص بايد منتظر نتايج نهايي آزمايشات ماند.

    مقدم در خصوص مرگ دو قلاده شير در باغ وحش تهران نيز گفت: شيرها به هيچ وجه مشكلات ببر سيبري را نداشتند و يكي از شيرها 22 ساله بوده و سن بالايي داشته و ديگري نيز به دليل يك باكتري كه در گربه سانان به هيچ عنوان عرف نيست مرده است.

    وي در عين حال شيوع بيماري مشمشه را در ميان شيرهاي تلف شده منتفي دانست و در پاسخ به سوالي در خصوص علت تعطيلي سه روزه باغ وحش تهران گفت: سازمان دامپزشكي بر اساس پروتكل مشمشه‌اي كه دارد اگر محلي را مشكوك به اين بيماري بداند فورا آنجا را قرنطينه كرده و تمامي حيواناتي كه تست آنها مثبت باشد معدوم و آنهايي كه منفي باشد از محل منتقل مي شوند.

    معاون دفتر تنوع‌زيستي سازمان حفاظت محيط زيست در عين حال گفت: تا 72 ساعت ديگر علت دقيق مرگ ببر سيبري مشخص شده و از طريق روابط عمومي سازمان حفاظت محيط زيست اطلاع رساني مي‌شود.

    دكتر مقدم همچنين در ادامه اظهارات خود در خصوص وضعيت بهداشتي باغ وحش تهران به ايسنا گفت: باغ وحش ارم شايد نتواند نمره 20 در اين خصوص بگيرد ولي در كشور ما يكي از باغ وحش‌هايي است كه از نظر بهداشتي وضعيت مطلوبي دارد.


    اختلاف نظر كارشناسان در خصوص علت مرگ ومير شيرها و ببر باغ وحش تهران

    روس‌ها ببرها را فرستادند اما ما آماده نبوديم!
    به گزارش ایسنا، اين اظهارات دكتر مقدم در حالي عنوان شد كه مهندس ضيايي، مشاور معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست در اين جلسه گفت: دو شير باغ وحش تهران به دليل بيماري مشابه ببر نر سيبري مردند و وضعيت مابقي شيرها نيز نگران كننده است.

    وي با اشاره به اينكه روس‌ها براي مسابقات زمستاني كه سمبلش پلنگ بود پيشنهاد دريافت دو قلاده پلنگ را به ايران ارائه كردند گفت: در عوض اين پيشنهاد، پيشنهادهاي مختلفي براي اين امر مطرح شد اما با توجه به مقاله‌اي كه در سال 2009 ميلادي با مطالعه بر روي 20 نمونه پوست ببر خزري انجام و مشخص شد كه ببر خزر و سيبري همه جزو يك زيرگونه بوده و تنها در يك DNA اختلاف دارند، قرار شد روسها به ما دو قلاده ببر بدهند و در عوض دو قلاده پلنگ بگيرند.

    مشاور معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست افزود: ما اعلام كرديم تا ببرها نيايند پلنگ‌ها را نمي‌دهيم. اين در حالي بود كه روس‌ها ببرها را فرستادند اما ما آماده نبوديم.

    وي با اشاره به اينكه قرار بود ببرها به پناهنگاه حيات وحش ميانكاله منتقل شوند و يكي از اهداف اصلي اين پروژه نجات اين پناه گاه حيات وحش است گفت: صندوق كوچك تسهيلات جهاني محيط زيست (جف) يك ميليون و 600 هزار دلار براي احياي نسل ببر ايراني اعتبار تخصيص داد و در كنفرانس ببرها هم قرار شد تجهيزات و كمك مالي به ايران ارسال شود. از سوي ديگر اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت (IUCN) نيز اعلام كرد كه ببر سيبري با ببر مازندران يكي است.

    ضيايي با اشاره به اينكه روس‌ها بر روي پلنگ‌هاي ما نام پلنگ قفقازي را گذاشتند، ضمن انتقاد از افرادي كه با ورود ببرها به كشور مخالف مي‌كردند گفت: متاسفانه آنطوري كه كارها بايد با سرعت پيش مي‌رفت نرفت.

    وي با اشاره به اينكه ببر نر پس از آمدن به تهران هفت روز اعتصاب غذا كرد افزود: اين كه گفته مي‌شود ببر نر و ببر ماده با هم درگير شده و همديگر را گاز گرفته‌اند به هيچ عنوان صحت ندارد.

    ضيايي گفت: ببر نر در محوطه نگهداري مي‌شد و ببر ماده در قفس بود اما يك روز در قفس را باز كرديم و تا روز پنجشنبه گذشته حدود يك ماه اين دو ببر با هم زندگي كردند، لذا اينكه مي گويند ببر نر به ببر ماده پريده به هيچ عنوان صحت ندارد.

    وي با تاكيد بر اينكه بيماري پوستي و تنفسي به باغ وحش تهران آمده است گفت: نمي‌شود گفت چنين بيماري وجود ندارد چرا كه دو قلاده شير اين باغ وحش بر اثر همين بيماري مردند و چند شير ديگر نيز مريض هستند. از سوي ديگر ما نيز خيلي نگران ببر ماده هستيم و تلاش مي‌كنيم تا با خوراندن ويتامين فعلا اين ببر را در حالت پايدار نگهداريم.

    ضيايي در پاسخ به سوالي در خصوص علت انتقال ببر نر به سردخانه پارك طبيعت پرديسان گفت: به هيچ عنوان مساله تاكسيدرمي ببر مرده مطرح نيست و يكي از علل اصلي اين امر نگهداشتن اين ببر براي تحقيقات بعدي است.

    وي با اشاره به اينكه همه اميدواريم كه بيماري شايع شده در باغ وحش تهران مشمشه نباشد گفت: متاسفانه بيماري مشمشه بيماري خاصي است كه هيچ درماني ندارد و از راه خوراكي آمده و پس از ورود به دستگاه گوارش مجاري تنفسي را تحت تاثير قرار مي‌دهد كه براي انسان نيز بسيار خطرناك است.

    ضيايي در خصوص آخرين وضعيت ببر ماده گفت: هنوز آثاري از بيماري مشابه ببر نر در ببر ماده مشاهده نشده است.

    وي افزود: ‌پروژه احياي نسل ببر مازندران پروژه‌اي ده ساله است كه بايد دامداران را از منطقه خارج كرد و آنهايي كه به زور اراضي را از ميانكاله تصاحب كردند خلع يد شوند.

    ضيايي به موضوع احداث جاده از داخل ميانكاله اشاره كرد و گفت: خوشبختانه عمليات احداث اين جاده با پيگيري‌هاي رياست سازمان و معاون محيط طبيعي فعلا متوقف شده اما هنوز منتفي نشده است.

    وي خاطر نشان كرد: اگر جاده ميانكاله احداث شود بايد فاتحه ميانكاله خوانده شود لذا با تلاشهاي صورت گرفته احداث اين جاده از متن مصوبات پيشنهادي دور جديد سفر رييس جمهوري خارج شده است.

    تایید خبر تابناک، من يكي دو ماه ديگر مهمان شما هستم
    دكتر صدوق، معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست نيز در اين جلسه در پاسخ به سوالي در خصوص استعفاي وي و علت انصراف از اين امر گفت: من يكي دو ماه ديگر مهمان شما هستم و بر اساس مذاكرات صورت گرفته با دكتر محمدي زاده، رييس سازمان حفاظت محيط زيست، از من خواستند كه در اين مقطع زماني نروم و قطعا به دليل احترامي كه براي رييس خودم قايلم از اين امر صرف نظر كردم.

    وي در پاسخ به سوال ديگري در خصوص اينكه وقتي شما نمي‌رويد آيا تخريب‌هايي كه صورت مي‌گيرد را به پاي شما نمي‌نويسند؟ گفت: مجوزهاي تخريبي كه شما از آن ياد مي‌كنيد در كميسيون زيربنايي دولت صادر مي‌شود و نماينده ما در آنجا دكتر نوريان معاون محيط زيست انساني سازمان حفاظت محيط زيست است.

    صدوق همچنين در ادامه اين جلسه در پاسخ به سوالي در خصوص احداث پالايشگاه در ميانكاله گفت: با احداث پالايشگاه در ميانكاله موافقت شده ولي هنوز مكان يابي آن انجام نشده است.

    وي در عين حال گفت: معاونت محيط طبيعي كتبا و رسما در خصوص احداث پالايشگاه در ميانكاله مخالفت خود را اعلام كرده است.

    وي در پاسخ به سوال ديگري در خصوص اينكه آيا روسها از مرگ ببر نر سيبري مطلع هستند گفت: روسها هنوز از اين موضوع اطلاع ندارند و طبق آخرين مكاتبات صورت گرفته با آنها دو نوع آنتي بيوتيك را براي مقابله با بيماري مذكور توصيه كرده‌اند.

    صدوق در خصوص آتش‌سوزي در پارك ملي گلستان نيز گفت: خوشبختانه مهار آتش سوزي در پارك ملي گلستان با سرعت صورت گرفت و ارتش و نيروهاي محلي به كمك محيط بانان و ساير نيروهاي امدادي سريعا آتش را مهار كردند.

    وي با تاكيد بر اينكه سازمان حفاظت محيط زيست از نظر نيروهاي گارد در مضيقه است در خصوص مهمترين مشكل حفاظت ازيوزپلنگ ايراني گفت: متاسفانه مهمترين معضل در اين خصوص طعمه يوزپلنگ است كه در اين راستا بايد تلاش كنيم تا زيستگاه احيا شود.

    30 سال است در حال توجيه مسوولان سازمانيم
    در ادامه مهندس ضيايي، مشاور معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست نيز گفت: احساس مي‌كنم بودن يا نبودن دكتر صدوق موضوعي بسيار مهم است و اينكه فردي بماند يعني بسيار شهامت داشته است.

    وي با تاكيد بر اينكه بايد تشويق كنيم كه افرادي مانند دكتر صدوق در سازمان حفاظت محيط زيست بمانند گفت متاسفانه سي سال است كه روسا و معاونين سازمان پشت سر هم عوض مي‌شوند و كارشناسان تا مي‌آيند آنها را علاقمند به طبيعت كرده و به آنها بگويند ماجرا چيست، از سازمان مي‌روند.

  • مرگ ببر روسی در پارک «ارم»، احتمال انتقال بیماری به مردم+تصاویر+تکمیلی

    تابناک نوشت: بازهم فاجعه زیست محیطی در کشور،

    سرانجام سرانجام با گذشت 8 ماه و يك هفته از ورود دو ببر «آمور» به باغ‌وحش تهران كه به گفته كارشناسان نسل آنها نزديك به ببر «مازندران» است، یکی از ببرهای اهدایی روسیه به ایران، به علت بیماری در پارک ارم جان بخت و حال ببر ماده نیر چندان مساعد نیست.

    به گزارش خبرنگار «تابناک اجتماعی»، کشور روسیه در اردیبهشت ماه امسال، طی یک تفاهمنامه همکاری با ایران، یک جفت ببر سیبری را در مقابل دریافت دو پلنگ ایرانی ماده تحویل سازمان حفاظت محیط زیست ایران داد و در حالی که قرار بود این ببرها برای اجرای “طرح احیای ببر منقرض شده مازندران” در پناهگاه حیات وحش میانکاله در شرایط نیمه اسارت نگهداری شوند، پناهگاه حیات وحش میانکاله، آماده پذیرش ببرها نشد و این ببر ها در پارک ارم نگهداری شدند تا اینکه یکی از آن ها جان باخت و دیگری نیر در وضعیت مناسبی نیست.

    در حالي كه قرار بود حداكثر ظرف يكماه اين ببرها به پناهگاه حيات وحش ميانكاله منتقل شوند، سرانجام با عدم تحقق اين امر، تامين بودجه مورد نياز و شيوع يك بيماري همه‌گير، ببر «نر» ساعت 11 روز پنجشنبه تلف شد.

    اين ببرها كه پس از 52 سال سوم ارديبهشت ماه سال جاري و علي‌رغم انتقاد برخي كارشناسان داخلي، با تاكيد رييس سازمان حفاظت محيط زيست جهت احياي نسل ببر مازندران با موافقت نخست وزير روسيه علي‌رغم فشارهاي رسانه‌اي و گروه‌هاي مردمي اين كشور به ايران آمدند، قرار بود حداكثر يكماه تا آماده شدن زيستگاه خود در ميانكاله مازندران، در باغ وحش تهران نگهداري شوند.

    اين در حاليست كه با گذشت 8 ماه و يك هفته چشم‌انتظاري ببرها براي تامين اعتبار و انتقال آنها از قفس‌ها به زيستگاه جديد، سرانجام ببر «نر» بر اثر شيوع يك بيماري همه‌گير روز پنجشنبه در باغ وحش تهران علي‌رغم تلاش دامپزشكان براي نجات آن تلف شد. از سوي ديگر از باغ وحش تهران خبر مي‌رسد كه وضعيت ببر ماده نيز مساعد نيست و به طور دايم اين حيوان تحت نظر دامپزشكان است.

    شنيده‌ها حاكيست بر اثر يك بيماري همه‌گير در باغ وحش تهران طي چند روز گذشته حداقل 2 قلاده شير بر اثر يك بيماري تنفسي كه منجر به خونريزي از بيني مي‌شود تلف شدند.

    گزارش‌هاي دريافتي حاكيست وضعيت ساير شيرهاي باغ وحش تهران نيز وخيم است اما هنوز علت اين بيماري و راه مقابله با آن مشخص نشده است.

    آنطوري كه دكتر محمدباقر صدوق، معاون محيط طبيعي و تنوع‌زيستي سازمان حفاظت محيط زيست گفته است بررسي‌هاي اوليه نشان مي‌دهد علت مرگ اين ببر شيوع بيماري «مشمشه» در باغ وحش ارم تهران بوده است.

    به گزارش ايسنا، هرچند مهندس ضيايي، استاد دانشگاه و مشاور معاونت طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست كه مسوول احياي نسل ببرهاي ايراني نيز هست گفته است نتايج نهايي علت مرگ ببر روسي شنبه رسما اعلام مي‌شود و در حال حاضر به طور قطع نمي‌توان علت مرگ اين حيوان را اعلام كرد.

    اما اگر مرگ شيرها و ببر باغ وحش تهران بر اثر بيماري «مشمشه» تاييد شود مسوولان دامپزشكي با توجه به اين كه اين بيماري قابل انتقال به انسان است بايد در اسرع وقت نسبت به پلمپ باغ‌وحش تهران اقدام كنند.

    هرچند به نظر مي‌رسد مسوولان دامپزشكي حتي با توجه به نتايج اوليه آزمايشات بايد از همان روز پنجشنبه باغ‌وحش تهران را براي جلوگيري از احتمال انتقال اين بيماري به انسان پلمپ مي‌كردند.

    هم‌اكنون تيم دامپزشكي و كارشناسان نيز در حال استفاده از قرص‌هاي پيشگيري از انتقال اين بيماري هستند.

    اما پلنگ‌هاي ايراني كه در زمان ورود ببرهاي روسي با يك هواپيماي اختصاصي روسي به مركز تحقيقات «سوچي» منتقل شدند در سلامت كامل به سر مي‌برند و نخست وزير روسيه چندين بار تا كنون از آنها شخصا بازديد كرده است.

    مهندس ضيائي، مدير پروژه احياي ببر ايراني پيشتر به ايسنا گفته بود كه نقشه‌ها و طراحي محل جديد انتقال ببرها به ميانكاله صورت گرفته اما به دليل تامين نشدن اعتبار مورد نياز اين پروژه همچنان متوقف است.

    شواهد حاكيست آخرين ببر ايران در پارك ملي گلستان در سال 1337 شكار شد و پس از آن ديگر خبري از ببر در ايران نبود. اما پيش از اين ببر ايراني در منطقه مازندران و در جنگل‌هاي هيركاني (جنگل‌هاي مازندران و گيلان تا منطقه سرخس) پراكندگي داشته و جمعيت آن بسيار زياد بوده است به شكلي كه ظل السطان در كتاب تاريخ مسعودي مي‌نويسد در برنامه شكاري كه در ميانكاله داشتم 35 ببر شكار كردم.

    به گفته كارشناسان در پي نابودي ببر مازندران، تلاش‌هاي زيادي براي يافتن ردپاي اين ببر در كشور انجام شد و پس از سالها كارشناسان به اين نتيجه رسيدند كه نسل ببر مازندران نيز مانند شير ايراني منقرض شده است.

    بررسي‌هاي انجام شده بر روي DNA نمونه‌هاي پوست ببر مازندران كه در موزه‌هاي مختلف نگهداري مي‌شود نشان داد كه ببر ايراني با ببر آمور (ببر سيبري) از نظر ژنتيكي تفاوت چنداني ندارد تا اين كه چندي پيش وزير محيط زيست روسيه كه در راس هياتي با مسوولان سازمان حفاظت محيط زيست ايران ملاقات كرد و خواستار دريافت دو قلاده پلنگ ايراني و احياي نسل اين حيوان در كشور روسيه شد. در اين حال مسوولان ايراني كه مدت‌ها به دنبال گرفتن ببر مازندران بودند به شرط تحويل دو قلاده ببر توسط روسيه موافقت كردند دو پلنگ ايراني را به اين كشور بفرستند.

    موضوعي كه به گفته رييس سازمان حفاظت محيط زيست، موافقت با آن در روسيه با چالش‌هاي زيادي مواجه بود به شكلي كه نخست وزير روسيه براي اين تبادل تحت فشار رسانه‌ها و گروه‌هاي مردمي روسيه قرار گرفته بود اما در نهايت با پيشنهاد ايران موافقت كرد و سرانجام عصر جمعه دو ببر سيبري پس از چند بار تغيير ساعت پرواز در فرودگاه مهرآباد تهران با يك هواپيماي اختصاصي به كشور آمدند.

    گفتني است مشخصات ببر ايراني يا ببر مازندران با نام علمي (Panthera tigris virgata) به اين شرح است:

    رنگ پشت و پهلوي ببر ايراني زرد متمايل به نارنجي با نوارهاي باريک و قهوه اي مي باشد و زير بدن يعني شکم و سينه سفيد رنگ است. پشت گوش ها سياه بوده لکه سفيدي در وسطش ديده مي شود. از ببر ايران که زيستگاه اصلي‌اش دامنه شمالي رشته کوه البرز بوده است با نام ببر خزر يا ببر مازندران در سفرنامه‌ها و کتب تاريخي و ادبي ياد شده است.

    ببر ايراني شباهت زيادي به پسر عموي بنگالي خود دارد ولي نوارهاي قهوه‌اي دور بدنش يه پهني نوارهاي ببر بنگال نيست (البته تعداد نوارها در ببر ايراني بيشتر است) همچنين رنگ پهلوها در ببر ايراني تيره‌تر (قهوه‌اي‌تر) است.

    موهاي بدن ببر مازندران بخصوص در زمستان رشد زيادي دارد و موهاي صورت او مانند ببر سوماترا بلند است. طول بدن ببر مازندران 140 تا 280 سانتيمتر است و اندازه دم اين حيوان بين 60 تا 90 سانتيمتر است. (دو گزارش هم درباره اندازه ببر ايراني وجود دارد يکي از منطقه لنکران که طول بدن اين حيوان را 259 و 5/289 سانتيمتر ذکر شده است)

    غذاي ببر خزر گراز، مرال، گوزن زرد، گراز، شوکا، گربه وحشي، خرگوش، پرندگان و خزندگان و در مواقع گرسنگي و عدم دسترسي به شکار طبيعي گاو و گاوميش اهلي بوده است.

    بچه‌هاي اين ببر در 4 سالگي بالغ مي‌شوند (طول عمر ببر در اسارت 30 سال است)

    اما بيماري مشمشه چيست؟

    بر اساس اطلاعات پايگاه اطلاع‌رساني سازمان دامپزشکي کشور مشمشه يكي از بيماريهاي باكتريايي مسري خطرناك است كه اغلب سبب ابتلاء تك سمي‌ها مي‌گردد. بيماري بشدت كشنده بوده و از اهميت بالايي در جمعيت‌هاي اسب برخوردار است.

    اين بيماري از جمله بيماري‌هاي مهم مشترك بين انسان و دام است.

    عامل بيماري:

    عامل بيماري باكتري گرم منفي غير متحرك فاقد كپسول و غير هاگزا بنام پزودومناس مالئي ( Pseudomonas mallei ) است كه بعضاً در مراجع جديد به نام بورخولدريا مالئي ( Burkholderia mallei ) نيز ناميده شده است.

    اپيدميولوژي:

    پزودومناس مالئي يك انگل اجباري بوده كه بسهولت توسط نور، حرارت و ضدعفوني كننده‌هاي معمولي از بين ميرود و بنظر نمي‌رسد در يك محيط آلوده بيش از شش هفته باقي بماند. اسب‌ها، قاطرها و الاغها از گونه‌هاي معمول درگير مي‌باشند.

    حيواناتي كه از تغذيه بدي برخوردارند و يا در محيط نامطلوب نگهداري مي‌شوند از حساسيت بيشتري برخوردارند.

    انسان نيز در زمره جانداران حساس به اين عامل عفوني است كه معمولاً بيماري منجر به مرگ مي‌شود. حيوانات آلوده و يا حامليني كه در ظاهر سالم بوده واز بيماري جان سالم بدر برده‌اند عمده‌ترين منابع عفونت بشمار مي‌آيند.

    نحوه انتشار آلودگي بدان صورت است كه آسيب‌ها و ضايعات ريوي (آبسه مانند ) پاره شده و عامل بيماري به درون برونشيول‌ها راه يافته و موجب عفوني شدن مجاري تنفسي فوقاني مي‌گردد كه در نتيجه سبب دفع ارگانيسم از بيني ودهان خواهد شد.

    انتشار بيماري اغلب از طريق بلع مواد غذائي آلوده با منشا ذكر شده اتفاق مي‌افتد كه در اين زمينه آبشخورهاي مشترك (آلوده) نقش بسزايي خواهند داشت.

    تماس مستقيم پوست با پوست آلوده و وسايل تيمار (مانند غشو) اگر چه مي‌تواند خطر آفرين باشد ليكن بندرت ايجاد بيماري پيشرونده مي‌نمايد . همچنين انتشار بيماري از طريق استنشاقي نيز ميتواند اتفاق بيافتد اما اين شكل آلودگي احتمالاً تحت شرايط طبيعي نادر مي‌باشد.

    مشمشه هم‌اكنون از كشورهائي همانند آمريكاي شمالي ريشه كن شده است اما مناطقي از جهان منجمله آسياي صغير، آسيا و آفريقا همچنان آلوده هستند. از آنجا كه اخيراً پرورش و نگهداري اسب بويژه بصورت متراكم در حال رشد مي باشد و جابجائي دامها در اين شرايط بيش از گذشته و به مقاصد مختلف صورت مي‌گيرد، بروز و شيوع بيماري مشمشه در اين جمعيت‌ها دور از انتظار نيست. در تحت چنين شرايطي ميزان مرگ ومير بسيار بالا خواهد رفت و در تعداد كمي از حيوانات كه بظاهر بهبود مي يابند (حاملين) بيماري ابقاء مي‌يابد و بندرت ممكن است حيوانات بطور كامل بهبود يابند.

    گوشتخواراني همانند شير ممكن است با خوردن گوشت آلوده به بيماري مبتلا شوند. همچنين آلودگي در گوسفند و بز نيز ديده شده است. با وجودي كه انسانها به بيماري خيلي حساس نيستند اما از طريق جراحات پوستي ممكن است به بيماري، به شكل گرانولوماتوز و پيمي مبتلا شوند. مرگ ومير موردي از ميزان بالائي برخوردار است.

    بطور كلي اسبدارها كه در ارتباط مستقيم و تنگاتنگ با اسب‌ها هستند و بويژه دامپزشكاني كه بدون دقت عمل لازمه اقدام به كالبد گشائي حيوانات آلوده مي‌كنند در معرض خطر قرار دارند.

    پاتوژنز:

    هجوم و حمله جرم اغلب از طريق ديواره روده اتفاق افتاده و در نتيجه آن يا بصورت سپتي سمي ( شكل حاد بيماري ) و يا بصورت باكتريمي ( شكل مزمن بيماري ) اتفاق مي‌افتد . عامل بيماري همواره در ريه موضعي شده اما پوست ومخاط بيني نيز در زمره مواضع معمول قرار دارند . ساير احشاء نيز ممكن است محل تشكيل ندولهاي تيپيك گردند.

    علائمي كه در مرحله پاياني بيماري ديده مي‌شود، عمدتاً مربوط به برونكو پنومونيا بوده ومرگ در موارد تيپيك بيماري بسبب آنوكسي آنوكسيا پيش مي آيد .

    يافته هاي باليني:

    در شكل حاد بيماري: تب بالا ؛ سرفه ؛ ريزش بيني همراه با انتشار سريع زخمهائي روي مخاط بيني و همچنين ندولهائي بر روي پوست قسمت تحتاني دستها و يا شكم بروز مي نمايد . مرگ در اثر سپتي سمي ظرف چند روز اتفاق مي‌افتد .

    در شكل مزمن بيماري: در اين حالت از بيماري علائم بستگي به محلهائي قابل پيش بيني كه ضايعات در آنها شكل گرفته اند خواهد داشت . هنگامي كه موضعي شدن اصلي در ريه اتفاق بيافتد سرفه مزمن ؛ تنفس دردناك و خونريزيهاي مكرر از بيني اتفاق خواهد افتاد. اشكال مزمن پوستي و بيني معمولاً با هم اتفاق مي‌افتند. ضايعات مربوط به بيني بر روي قسمتهاي تحتاني ديواره مياني و قسمت غضروفي مياني؛ شكل مي‌گيرند. ضايعات ذكر شده در ابتدا بصورت ندولهائي باقطر یک سانتيمتر بوده كه بتدريج زخمي شده و ممكن است بيكديگر متصل شوند . در مراحل اوليه ترشحات بيني بصورت سروزي بوده كه ممكن است يك طرفي باشد و بعداً بصورت چركي و نهايتاً بصورت خون آلود تظاهر يابد كه بطور معمول اين وضعيت بيني؛ توام با بزرگ شدن غدد لنفاوي زير فكي خواهد بود.

    شكل پوستي بيماري ( سراجه يا FARCY ) با ظهور ندولهاي زير جلدي ( بقطر 12  سانتيمتر) كه سريعاً زخمي شده و واجد ترشحات چركي برنگ عسل تيره ( قهوه اي) خواهد شد تشخيص داده مي‌شود. در بعضي موارد ضايعات عمقي‌تر بوده و ترشح از طريق فيستولهاي ايجاد شده خارج مي‌شود.

    عروق لنفي بصورت فيبروزي، قطور و شعاعي از ضايعات خارج شده و با همديگر ارتباط مي‌يابند. عقده‌هاي لنفاوي زه كشي كننده ناحيه درگير شده و ممكن است ترشحات خارجي داشته باشند.

    محلي كه مي‌توان براي ضايعات پوستي پيش بيني كرد قسمت مياني مفصل خرگوشي است اما اين گونه ضايعات در هر قسمت از بدن ميتواند ايجاد شود.

    حيوانات در گير با فرم مزمن بيماري معمولاً تا چندين ماه بيمار بوده و مكرراً بهبودي رانشان مي‌دهند اما عاقبت يا از پادر آمده و يا با يك بهبود ظاهري بعنوان موارد مخفي باقي مي‌مانند.

    يافته‌هاي كالبد گشائي: اگرچه هر گونه كالبد گشائي لاشه دام مبتلا به مشمشه بواسطه خطرات احتمالي ممنوع مي‌باشد ليكن علا ئم بيماري در كالبد گشائي به قرار زير است:

    در شكل حاد بيماري خونريزيهاي پتشي متعددي در تمام اندام مشاهده مي‌گردد كه توام با برونكو پنموني نزله‌اي شديد و بزرگي عقده هاي لنفاوي برونشيال است. در شكل مزمن بطور معمول ضايعات در ريه‌ها به شكل ندولهاي ارزني همانند آنچه در سل ارزني ديده مي‌شود در تمامي بافت ريه پخش و پراكنده مي‌باشند. ضايعات و زخمها روي مجاري تنفسي فوقاني خصوصاً مخاط بيني وجود داشته و باوسعت كمتري در مخاط لارنكس، ناي و برونشيت‌ها ديده مي‌شود. ممكن است ندولها و زخمها در پوست ودر زير پوست ( بصورت نسبتاً وسيعي ) وجود داشته باشد.

    عقده هاي لنفاوي كه مسئول زه كشي محل در گير هستند معمولاً حاوي كانونهاي چركي و عروق لنفي داراي ضايعات مشابه هستند . كانونهاي نكروتيك هم چنين ممكن است در ديگر اعضاء داخلي نيز وجود داشته باشند . پزودو مناس مالئي و گاهي اوقات اكتينو مايسس پيوژنز، از بافتهاي آلوده جدا شده اند.

    تشخيص:

    قطعي‌ترين راه تشخيص هر بيماري جدا سازي عامل بيماري مي‌باشد . در شكل حاد بيماري مشمشه جداسازي پزودو مناس مالئي از بافتهاي آلوده چندان مشكل نمي‌باشد . اين باكتري از رشد نسبتاً آهسته و خوبي بر روي اكثر محيط‌هاي كشت آزمايشگاهي برخوردار است كه مي‌توان سرعت رشد آن را با افزودن گليسرول و خون دفيبرينه اسب به محيط افزايش داد. در صورت استفاده از محيط كشت بلاد آگار بعد از دو روز كلني هائي بشكل مدور ؛ كوچك و برنگ قهوه اي خاكستري ايجاد خواهد شد.

    پزودومناس مالئي، باكتري گرم منفي فاقد حركت و از نظر فعاليتهاي بيو شيميائي بسيار ضعيف مي‌باشد كه همين ويژگيها آن را از پزودومناس پزودومالئي عامل مليوئيدوز تفريق مي‌نمايد.

    جداسازي جرم از مواردي كه درگير شكلهاي مزمن و مخفي مشمشه مي‌باشند بسادگي ميسر نبوده و در چنين حالاتي مي‌بايست از تستهائي همانند تستهاي آلرژيك بمنظور تشخيص بهره جست. مهمترين و اصلي‌ترين روش تشخيص بيماري، تست آلرژيك با تزريق بين جلدي در پلك پائين با مايه مالئين است.

    تست ذكر شده از حساسيت و ويژگي نسبتاً بالائي برخوردار است . مايه مالئين مورد استفاده از پادگني كه از كشت باكتري مشمشه در محيط بويون گليسرينه بدست مي‌آيد گرفته مي‌شود كه تزريق درحيوان سالم بي‌ضرر بوده ولي در حيوانات آلوده ( راكتور ) سبب تورم و ترشح چرك از گوشه چشم مي‌گردد.

    مقدار مصرف آن 1/0 ميلي‌ليتر بوده كه از محلول رقيق شده آن با آب فنيكه پنج در هزار كه در اين حالت بنام مالئين فنيكه گفته ميشود استفاده ميگردد. بمنظور انجام تست بعد از مقيد كردن تك سمي بطريق لواشه زدن لب بالا و يا گوش با يك دست پلك پائين را در بين انگشتان شصت و سبابه ثابت نموده و مشابه تزريق بين جلدي توبركولين تزريق انجام خواهد گرفت.

    توجه : بايد توصيه گردد متعاقب تزريق مالئين از هر گونه تمرينهاي آموزشي استرس‌زا جداً خودداري گردد. زمان قرائت 48 ساعت پس از تزريق مي‌باشد هرچند در مواردي ممكن است واكنش مثبت حتي در كمتر از 48 ساعت مشاهده گردد. تست و قرائت بايد در روز و و در مجاور نور كافي و هواي روشن انجام گيرد و زمان قرائت از 48? ساعت تجاوز ننمايد . تست به جز در مواقع اضطراري در فضاي سرپوشيده انجام گرفته و دام تا زمان قرائت تحت آن شرايط نگهداري گردد .

    كنترل :

    متاسفانه اين بيماري واكسن و روش پيشگيري از طريق ايمن‌سازي ندارد و اهم روش‌هاي كنترل بيماري عبارتند از: رعايت شرايط قرنطينه‌اي كامل و پيشگيري از هر گونه تردد دام . منظور از دام، دامي است كه وضعيت آن از نظر سلامتي دقيقاً مشخص نيست. شايان ذكر است كه هم‌اكنون تمامي اسب‌هائي كه توسط كارشناسان سازمان دامپزشكي كشور مورد تست مالئين قرار گرفته‌اند واجد برگه گواهي سلامت مدت دار هستند كه در آن وضعيت سلامتي دام كاملاً مشخص شده است.

    انجام تست مالئين بصورت مداوم بفاصله هر 3 هفته تا هنگامي كه جمعيت مورد نظر در 3 تست متوالي هيچگونه موردي از راكسيون مثبت ويا مشكوك نداشته باشد . جداسازي و اعدام هرچه سريعتر دامهاي رآكتور كه بدين منظوراقدامات بهداشتي زير بايد متعاقب تشخيص دام رآكتور انجام گيرد:

    1 – وسايل انفرادي و تيمار دام مبتلا بطوركلي سوزانده و معدوم شود .

    2 – جايگاه اسب با مواد ضد عفوني كننده ( مناسبترين ضد عفوني كننده سود سوز آور مي باشد ) پس از سوزاندن و دفن بهداشتي فضولات و كود ؛ گند زدائي شده و حد اقل بمدت 6 هفته مورد استفاده قرار نگيرد.

    3 – معدوم كردن اسب آلوده با توجه به خطرات احتمالي؛ به گونه اي انجام پذيرد كه تماس با دام به حداقل ممكن برسد .

    4 – محل دفن لاشه بايد قبل از معدوم كردن دام آلوده آماده شده باشد ؛ اين محل بايد بدوراز كانال آب، چشمه ، قنات و ساير مسيرهاي عمومي باشد.

    “گوشت خر یا ایدز” عامل مرگ ببر وارداتی ایران از روسیه!

    سازمان محیط زیست قرار بود از باغ وحش پارك ارم تنها به عنوان یك زیستگاه موقتی یك تا 2 ماهه استفاده كند اما این یك ماه و 2 ماه تبدیل به 4 ماه، 6 ماه و در نهایت 8 ماه شد كه بالاخره هم این “ببر نر سیبری” مرد.

    علت مرگ ببر وارداتی سیبری كه به منظور احیای ببر مازندران به ایران منتقل شده بود از سوی مدیر باغ وحش پارك ارم تشریح شد.

    به گزارش فارس، 8 ماه پیش در حالی‌كه انتقادات بسیاری درباره ورود ببرهای سیبری به ایران به منظور احیای “ببر مازندران” مطرح شد، سازمان محیط زیست 2 قلاده ببر (یك ماده و یك نر) را از سیبری وارد كشور كرد. ببرهایی كه منزل اولیه آن‌ها “باغ وحش پارك ارم ” تعیین شد و قرار بود پس از طی یك دوره كوتاه در این محل به زیستگاه تحت حفاظت “میانكاله ” منتقل شوند.

    زمانی كه رئیس سازمان محیط زیست از ورود ببرهای وارداتی آن هم با هدف احیای ببر مازندران خبر داد، تعجب گروه زیادی از كارشناسان و فعالان در حوزه حیات وحش را بر انگیخت، پرسشی بدون پاسخ قانع‌كننده. “ببر سیبری چگونه ببر مازندران را احیا می‌كند؟ ”

    ببرهای سیبری در حالی وارد ایران شدند كارشناسان حیات‌وحش از دست‌آموز بودن و حساسیت‌های آن‌ها به دلیل زندگی در قفس هشدار داده بودند.

    ببر وارداتی نر كه به گفته هوشنگ ضیائی، مشاور محیط طبیعی سازمان محیط زیست قرار بود تا 2 سال دیگر تولید مثل كند و نسل “ببر مازندران ” را برای ما زنده كند، صبح روز پنجشنبه در باغ وحش تهران، همان سكونتگاه موقتی كه تبدیل به سكونتگاه 8 ماهه‌اش شده بود جان داد. مرگی كه پرونده احیای ببر مازندران در ایران را مختومه كرد.

    ببرهای وارداتی، از اول هم شناسنامه سلامت نداشتند!
    امیر الهامی؛ مدیر باغ وحش پارك ارم تهران درباره مرگ این ببر سیبری گفت: در زمان تحویل این 2 قلاده ببر سیبری به باغ وحش ارم، سازمان محیط زیست هیچ شناسنامه سلامتی را تحویل باغ وحش نداد و تنها به یك برگه واكسینه شدن ببرها كفایت كرد.

    وی در ادامه افزود: سازمان محیط زیست قرار بود از باغ وحش پارك ارم تنها به عنوان یك زیستگاه موقتی یك تا 2 ماهه استفاده كند اما این یك ماه و 2 ماه تبدیل به 4 ماه، 6 ماه و در نهایت 8 ماه شد كه بالاخره هم این “ببر نر سیبری” مرد.

    مدیر باغ وحش پارك ارم تهران درباره اقدامات دامپزشكی درباره این 2 قلاده ببر سیبری گفت: تمام اقدامات دامپزشكی این 2 قلاده ببر بر عهده خود سازمان محیط زیست بود و باغ وحش تنها محل زندگی این ببرها بود و ما هیچ مسئولیتی نداشتیم.

    الهامی ادامه داد: ببرهای سیبری در باغ وحش كاملا جدا از دیگر جانوران نگهداری می‌شدند به طوری‌كه محل نگهداری هر قلاده ببر هم جدا از اببر دیگر بود.

    بارها درباره علائم بی‌حالی و آبریزش بینی ببر به محیط زیست هشدار دادیم
    وی تأكید كرد: ما بارها به مسئولان محیط زیست درباره علائم بی‌حالی و آبریزش بینی ببر به محیط زیست هشدار دادیم آن‌ها هم آمدند و بازدید كردند اما مردد بودند كه چه اقدامی باید انجام دهند. ما در باغ وحش تمام تلاشمان را انجام دادیم.

    مدیر باغ وحش پارك ارم تهران افزود: دامپزشك خود محیط زیست زمانی كه ببر را مورد معاینه قرار داد تست FIV گرفت كه همان «ایدز گربه سانان» محسوب می‌شود این یكی از احتمالات بود از سوی دیگر تشخیص بیماری را داد كه ناشی از مصرف «گوشت خر» است. آن‌ها اعلام كرده‌اند كه ببر این بیماری را از شیرهای باغ وحش گرفته است در حالی‌كه شیرهای باغ وحش بعد از ابتلای ببر به بیماری مبتلا به این بیماری شده‌اند پس ما هم می‌توانیم بگوییم كه شیرهای باغ وحش ارم از آن ببر سیبری بیماری گرفته‌اند.

    الهامی گفت: محیط زیست به محض مرگ ببر سیبری لاشه ببر را از باغ وحش به سازمان محیط زیست منتقل كردند.

    محمدباقر صدوق؛ معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست نیز علت مرگ ببر وارداتی را ابتلا به نوعی بیماری تنفسی عنوان كرد. به گفته وی بیماری «مشمشه» در باغ وحش ارم تهران شیوع پیدا كرده است كه به گربه‌سانان منتقل می‌شود.

    بیماری «مشمشه» یكی از بیماری‌های باكتریایی مسری خطرناك است كه اغلب سبب ابتلای تك سمی‌ها می‌‌شود. این بیماری مشترك بین انسان و حیوان، به شدت كشنده است.

  • احتمال قرنطینه باغ‌وحش ارم

    تابناک نوشت: غير از ببري كه در اثر اين بيماري تلف شد، ببر ماده هم بيمار است و اگر اين بيماري مش‌مشه باشد مرگ آن نيز حتمي است/ اين بيماري ابتدا ببرهاي سيبري را مبتلا كرده و سپس به شيرها سرايت كرده و 2قلاده شيرا را كشته است.
    ایلنا: رئيس هيات مديره جامعه دامپزشكي كشور گفت: جاي تاسف است كه ما ببرهايي را كه از سيبري به ايران آورده‌ايم به شيوه‌اي نگهداري كرديم كه نه تنها نسل ببر در ايران احيا نشد بلكه شيرهاي باغ وحش هم بر اثر انتقال بيماري از اين ببرها جان خود را از دست دادند و همچنين احتمال قرنطينه باغ‌وحش به خاطر شيوع بيماري مشترك بين انسان و دام وجود دارد .

    ناصر نبي‌پور رئيس هيات مديره جامعه دامپزشكي كشور با بيان اينكه دليل مرگ ببر سيبري كه در باغ‌وحش ارم نگهداري مي‌شد به احتمال بسيار زياد بيماري «مش‌مشه» است، به خبرنگار ايلنا، افزود: اين بيماري، بيماري تك سمي‌ها است و اسب، قاطر و الاغ به اين بيماري مبتلا مي‌شوند.
    او ادامه داد: اين بيماري به احتمال زياد از طريق گوشت الاغي كه به اين بيماري مبتلا بوده است و ببرها و شيرهاي باغ‌وحش ارم از آن تغذيه شده‌اند به آن‌ها منتقل شده است.

    مشمشه، بيماري اي كشنده براي انسان است

    نبي پورتاكيد كرد: اين بيماري بين دام و انسان مشترك است و از طريق خوردن گوشت آلوده به گوشتخواران و از طريق جراحت پوستي به انسان منتقل مي‌شود.

    او با بيان اينكه اين بيماري در تك سمي‌ها است يك بيماري تنفسي است و برونش‌ها را بيمار مي‌كند، افزود: منشاء اين بيماري ميكروب «زدوموناس‌مالئي» است كه به دو صورت مزمن و حاد بدن بيمار را درگير مي‌كند كه در صورت ابتلا به شكل حاد آن عفونت شديد خوني موجب مرگ سريع بيمار مي‌شود.

    نبي‌پور تاكيد كرد: اين بيماري براي انسان بسيار خطرناك بوده و درصورت مبتلا شدن به سرعت مرگ انسان را رقم مي‌زند.

    او تاكيد كرد: درحال حاضر هنوز با قطعيت نمي‌توان گفت كه آيا اين بيماري «مش‌مشه» است يا خير و نتيجه آزمايش آن كه امروز بعدازظهر مشخص مي‌شود به ما نشان خواهد داد كه بيماري دقيقاً چيست.
    رئيس هيات مديره جامعه دامپزشكي كشور در پاسخ به اينكه اگر اين بيماري مشمشه باشد چه بايد كرد، گفت: در صورتي كه مشخص شود اين بيماري مشمشه است بايد سريعاً كل منطقه ارم قرنطينه شده و ضد عفوني كردن منطقه به وسيله سود سوزآور انجام شود.

    او گفت: شنيده‌ها حاكي از اين است كه اگر بيمار مشمشه باشد،‌ مرگ ببر ماده نيز حتمي است.

    نبي‌پور تاكيد كرد: جاي تاسف است كه ما ببرهايي را كه از سيبري به ايران آورده‌ايم به اين شكل نگهداري مي‌كنيم و موجب مي‌شويم كه نه تنها به احياي نسل ببر در ايران كمك نكنند بلكه موجب بيمار شدن ساير شيرهاي باغ‌ وحش نيز شوند.

    او ادامه داد: غير از ببري كه در اثر اين بيماري تلف شد، ببر ماده هم بيمار است و اگر اين بيماري مش‌مشه باشد مرگ آن نيز حتمي است.

    او گفت: در جلسه روز دوشنبه جامعه دامپزشكي اين مسئله بررسي شده و بيانيه رسمي جامعه دامپزشكي انتشار و به استحضار عموم مي‌رسد.

  • «ايدز» يا «گوشت خر» عامل مرگ ببر وارداتي!

    به گزارش تابناک :

    علت مرگ ببر وارداتي سيبري كه به منظور احياي ببر مازندران به ايران منتقل شده بود از سوي مدير باغ وحش پارك ارم تشريح شد.


    به گزارش فارس، ۸ ماه پيش در حالي‌كه انتقادات بسياري درباره ورود ببرهاي سيبري به ايران به منظور احياي “ببر مازندران ” مطرح شد، سازمان محيط زيست ۲ قلاده ببر (يك ماده و يك نر) را از سيبري وارد كشور كرد. ببرهايي كه منزل اوليه آن‌ها “باغ وحش پارك ارم ” تعيين شد و قرار بود پس از طي يك دوره كوتاه در اين محل به زيستگاه تحت حفاظت “ميانكاله ” منتقل شوند.

    زماني كه رئيس سازمان محيط زيست از ورود ببرهاي وارداتي آن هم با هدف احياي ببر مازندران خبر داد، تعجب گروه زيادي از كارشناسان و فعالان در حوزه حيات وحش را بر انگيخت، پرسشي بدون پاسخ قانع‌كننده. “ببر سيبري چگونه ببر مازندران را احيا مي‌كند؟ “

    ببرهاي سيبري در حالي وارد ايران شدند كارشناسان حيات‌وحش از دست‌آموز بودن و حساسيت‌هاي آن‌ها به دليل زندگي در قفس هشدار داده بودند.

    ببر وارداتي نر كه به گفته هوشنگ ضيائي، مشاور محيط طبيعي سازمان محيط زيست قرار بود تا ۲ سال ديگر توليد مثل كند و نسل “ببر مازندران ” را براي ما زنده كند، صبح روز پنجشنبه در باغ وحش تهران، همان سكونتگاه موقتي كه تبديل به سكونتگاه ۸ ماهه‌اش شده بود جان داد. مرگي كه پرونده احياي ببر مازندران در ايران را مختومه كرد.

    امير الهامي؛ مدير باغ وحش پارك ارم تهران گفت: در زمان تحويل اين ۲ قلاده ببر سيبري به باغ وحش ارم، سازمان محيط زيست هيچ شناسنامه سلامتي را تحويل باغ وحش نداد و تنها به يك برگه واكسينه شدن ببرها كفايت كرد.

    وي در ادامه افزود: سازمان محيط زيست قرار بود از باغ وحش پارك ارم تنها به عنوان يك زيستگاه موقتي يك تا ۲ ماهه استفاده كند اما اين يك ماه و ۲ ماه تبديل به ۴ ماه، ۶ ماه و در نهايت ۸ ماه شد كه بالاخره هم اين “ببر نر سيبري ” مرد.

    مدير باغ وحش پارك ارم تهران درباره اقدامات دامپزشكي درباره اين ۲ قلاده ببر سيبري گفت: تمام اقدامات دامپزشكي اين ۲ قلاده ببر بر عهده خود سازمان محيط زيست بود و باغ وحش تنها محل زندگي اين ببرها بود و ما هيچ مسئوليتي نداشتيم.

    الهامي ادامه داد: ببرهاي سيبري در باغ وحش كاملا جدا از ديگر جانوران نگهداري مي‌شدند به طوري‌كه محل نگهداري هر قلاده ببر هم جدا از اببر ديگر بود.

    وي تأكيد كرد: ما بارها به مسئولان محيط زيست درباره علائم بي‌حالي و آبريزش بيني ببر به محيط زيست هشدار داديم آن‌ها هم آمدند و بازديد كردند اما مردد بودند كه چه اقدامي بايد انجام دهند. ما در باغ وحش تمام تلاشمان را انجام داديم.

    مدير باغ وحش پارك ارم تهران افزود: دامپزشك خود محيط زيست زماني كه ببر را مورد معاينه قرار داد تست FIV گرفت كه همان «ايدز گربه سانان» محسوب مي‌شود اين يكي از احتمالات بود از سوي ديگر تشخيص بيماري را داد كه ناشي از مصرف «گوشت خر» است. آن‌ها اعلام كرده‌اند كه ببر اين بيماري را از شيرهاي باغ وحش گرفته است در حالي‌كه شيرهاي باغ وحش بعد از ابتلاي ببر به بيماري مبتلا به اين بيماري شده‌اند پس ما هم مي‌توانيم بگوييم كه شيرهاي باغ وحش ارم از آن ببر سيبري بيماري گرفته‌اند.

    الهامي گفت: محيط زيست به محض مرگ ببر سيبري لاشه ببر را از باغ وحش به سازمان محيط زيست منتقل كردند.

    محمدباقر صدوق؛ معاون محيط طبيعي و تنوع زيستي سازمان حفاظت محيط زيست نيز علت مرگ ببر وارداتي را ابتلا به نوعي بيماري تنفسي عنوان كرد. به گفته وي بيماري «مشمشه» در باغ وحش ارم تهران شيوع پيدا كرده است كه به گربه‌سانان منتقل مي‌شود.

    بيماري «مشمشه» يكي از بيماري‌هاي باكتريايي مسري خطرناك است كه اغلب سبب ابتلاي تك سمي‌ها مي‌‌شود. اين بيماري مشترك بين انسان و حيوان، به شدت كشنده است.

  • حفاظت از جزایر مرجانی؛ تضمین تنوع زیستی خلیج فارس+تصاویر

    به گزارش تابناک :

    واگذاری جزایر مرجانی فارور، بنی فارور و هندورابی خلیج فارس به منطقه آزاد کیش واکنش دوستداران محیط زیست را به دنبال داشته به نحوی که آنها معتقدند تهدید حیات مرجانها به عنوان بخشی از اکوسیستم دریایی خطری برای حیات تمامی موجودات ساکن دریا محسوب می شود.

    به گزارش خبرنگار مهر، مناطق مرجانی کیش و قشم در خلیج فارس جزو غنی ترین ذخایر مرجانی دنیا هستند و این اکوسیستمها به دلیل تاثیر بر زنجیره حیات دریا از اهمیت ویژه ای برخوردارند.

    جزایر حفاظت شده کیش که زیستگاه‌ پرندگان مهاجر و بومی، لاکپشتها و محل تجمع جمعیت بکر مرجانی و حتی حیات وحش است، در خطر تهدیدات توسعه جزیره قرار گرفته این در حالی است که مناطق مرجانی در حال تهدید جزو مناطق حفاظت شده سازمان محیط زیست محسوب می شوند.

    محمد شریف رنجبر که برای تکمیل پروژه دکتری زیست دریایی تمامی جزایر مرجانی خلیج فارس را از نزدیک دیده و بر روی مرجانهای آن مطالعه کرده به خبرنگار مهر می گوید: در تمام دنیا اینچنین اکوسیستمهایی به شدت حفاظت می شوند و هر نوع فعالیتی در این محدوده با نگاه محیط زیستی و با موافقت سازمان حفاظت محیط زیست انجام می شود.

    این متخصص محیط زیست دریا تاکید کرد: وسعت مناطق مرجانی ایران بسیار محدود است و با واگذاری این جزایر به مناطق آزاد اقتصادی کیش تنها به تخریب بیشتر این مناطق کمک می شود در حالی که این گونه مناطق باید از حفاظت بهتری برخوردار باشند.

    از سوی دیگر مدیرکل اداره محیط زیست هرمزگان در حالی از تلاش برای ارتقای درجه حفاظتی مناطق واگذار شده -“فارور”، “بنی فارور” و ” هندورابی”- سخن گفته که مجلس این جزایر تحت حفاظت سازمان محیط زیست را بدون رضایت محیط زیست و حتی ارائه مجوز به منطقه آزاد کیش واگذار کرده است.

    رنجبر تاکید کرد: به جرات می توان گفت 90 درصد گونه های دریایی به طور مستقیم و یا با واسطه به جمعیت مرجانی دریای خلیج فارس وابستگی دارند و لااقل یک مرحله از حیاتشان را در آبسنگهای مرجانی می گذرانند.

    وی با اشاره به اینکه تخریب بستر مرجانها و آبسنگهای مرجانی به هر دلیلی حیات بسیاری از گونه ها را با مرگ مواجه می کند افزود: بسیاری از ماهی ها در آبسنگهای مرجانی تخم ریزی می کنند و بچه ماهی ها اولین بار بر مرجانها چشم به دنیا باز کرده و زندگی را از آبسنگهای مرجانی آغاز می کنند.

    این متخصص محیط زیست با تاکید بر اینکه باید اهمیت مرجانها و تمام آنچه زنجیره اکوسیستم نامیده می شود برای مسئولان و کسانی که در فکر تخریب محیط زیست هستند مشخص شود، اظهار داشت: اکوسیستمهای مرجانی به دلیل گرمایش زمین و شیوه های غلط صیادی و آلودگی های صنعتی، شیمایی و نفتی دریا به شدت در حال تخریب است.

    وی به منطقه مرجانی “خارک” و “خارکو” اشاره کرد و گفت: مناطق مرجانی کشور با تمام کمیت از ارزشهای بالای کیفی برخوردارند. بعضی جزایر قشم، هنگام، کیش، فارور، بنی فارور – مناطق مرجانی در دریای عمان و چابهار نیز وجود دارد – و… از تراکم جمعیتی نسبی برخوردارند که با همین توسعه اندک نیز از بین می رود.

    وی با ابراز نگرانی از طرح توسعه جزیره توریستی کیش در مناطق حفاظت شده گفت: نباید توسعه به تخریب محیط زیست منجر شود بلکه با استانداردهای جهانی می توان ضمن حفظ مناطق حفاظت شده کار توسعه را نیز پیش برد.

    واگذاری جزایر مرجانی “فارور”، “بنی فارور” و ” هندورابی” خلیج فارس به منطقه آزاد کیش واکنش حافظان محیط زیست را به دنبال داشته است با این حال بسیاری از آنان معتقدند محیط زیست راضی به واگذاری جزایر سه گانه به کیش نبوده و مجلس بی توجه به تذکرهای کارشناسی، بکرترین جزایر تحت حفاظت سازمان محیط زیست را به منطقه آزاد کیش داده است.

    جزایر فارور و بنی فارور به این دلیل جزو مناطق حفاظت شده بودند که علاوه بر بکر بودن، ترانزیتی برای حضور پرندگان محسوب می شوند و 500 راس آهو در این جزیره زندگی می کنند. همچنین این دو جزیره مکانی برای تخم گذاری لاکپشت‌ها و مهمترین جزایر مرجانی خلیج فارس هستند. همچنین جزیره هندورابی نیز منطقه بکر مرجانی است که محل تخمگذاری لاک‌پشت‌ها و پناهگاه حیات وحش محسوب می شود.

    از سوی دیگر رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس در گفتگو با خبرنگار مهر با تاکید بر اینکه مناطق حفاظت شده و تحت مدیریت سازمان محیط زیست حتی اگر به مناطق آزاد هم واگذار شوند طبق قانون از مصونیت تخریب برخوردارند گفت: این واگذاری نمی تواند بهانه ای برای دست اندازی به جزایر مرجانی خلیج فارس باشد.

    محمدرضا تابش تاکید کرد: طبق قانون هیچ توسعه ای در مناطق حفاظت شده پذیرفتنی نیست و ما باید مراقب باشیم این الحاق منجر به بر هم خوردن تعادل زیستی در جزایر مرجانی خلیج فارس نشود.

    وی توضیح داد که کشتی های ماهیگیری در مناطق مرجانی لنگر خود را رها می کنند و این لنگر با دهانه های تیز و برنده صخره های مرجانی را که مقاومت زیادی ندارند از ریشه می کنند و مرگ مرجانها به سادگی اتفاق می افتد.

  • مرگ ببر سیبری در تهران

    دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش منابع آگاه، یکی از دو ببر سیبری باغ وحش ارم تهران تلف شده است.

    ببر های سیبری باغ وحش تهران، اردیبهشت ماه سال جاری در ازای تحویل دو قاده پلنگ ایرانی به روسیه وارد باغ وحش ارم شدند. قرار بود با تکثیر این دو قلاده ببر سیبری، طی پروژه ای نسل ببر منقرض شده مازندران احیا شود. پروژه ای که با اتفاق امروز بدون حصول نتیجه مورد نظر طراحانش شکست خورده تلقی می شود.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات، متخصصین بسیاری به دلیل تفاوت ببر سیبری و ببر مازندران با اجرای چنین پروژه ای مخالفت داشتند. طراحان این پروژه با حمایت سازمان محیط زیست و با توجیه قرابت ژنی این دو گونه با هم، در شرایطی که هنوز زیستگاه ببر های وارداتی در میانکاله آماده نبود بر اجرای این پروژه اصرار داشتند.

    آخرین ببر مازندران، در سال 1338 شمسی و در نزدیکی تونل گلستان با یک تفنگ سر پر به نام “حسن موسی” از پای در آمد و پس از آن خطه مازندران از ببری که در بین مردم محلی به “شیر سرخ” معروف بود خالی گشت.

  • 80 گونه جانوری ایران در خطر انقراض

    مهر نوشت: مدیر کل محیط زیست استان لرستان گفت: در حال حاضر 80 گونه جانوری ایران در فهرست قرمز سازمان حفاظت جهانی به عنوان گونه های در معرض خطر انقراض قرار دارند.

    به گزارش خبرنگار مهر در خرم آباد، محمد حسین بازگیر در نخستین گردهمایی گونه های در معرض انقراض لرستان در سخنانی اظهار داشت: تاکنون بیش از یک میلیون و 750 هزار گونه زیستی در دنیا شناسایی شده است.

    وی با اشاره به وجود 270 هزار گونه گیاهی در دنیا، بیان داشت: این در حالیست بیش از یک میلیون گونه جانوری در دنیا وجود دارد.

    مدیر کل محیط زیست استان لرستان با اشاره به روند انقراض برخی گونه های جانوری در جهان، یادآور شد: از سال 1600 میلادی به بعد انسان به عنوان عامل تهدید گونه های جانوری مطرح شد.

    بازگیر با بیان اینکه در طول 400 سال گذشته بیش از 337 گونه مهردار در دنیا منقرض شده است، بیان داشت: به طور متوسط در هر قرن جهان شاهد انقراض 180 گونه جانوری بوده است.

    وی به برخی دلایل انقراض این گونه ها اشاره کرد و بیان داشت: یکی از مهم ترین دلایل انقراض گونه های جانوری در دنیا به دلیل از بین رفتن زیستگاه های این گونه ها بوده که توسط دخالت انسانها صورت گرفته است.

    مدیر کل محیط زیست استان لرستان به وضعیت گونه های زیستی در ایران اشاره کرد و بیان داشت: تاکنون بیش از هزار و 131 گونه جانوری در کشورمان شناسایی شده است.

    بازگیر با اشاره به انقراض برخی گونه های جانوری در ایران، خاطرنشان کرد: با استمرار روند کنونی به حیات دیگر گونه های جانوری از جمله گوزن زرد، خرس سیاه، پلنگ ایرانی و … نیز امیدی نیست.

    وی با اشاره به تعرض روز افزون انسانها به حیات جانوری و زیستگاههای این گونه ها، بیان داشت: در حال حاضر 80 گونه ایرانی در فهرست سرخ سازمان حفاظت جهانی محیط زیست قرار دارند.

    مدیر کل محیط زیست استان لرستان با بیان اینکه از گربه سانان بزرگی مانند پلنگ تا انواع پرندگان مهاجر در این فهرست قرار دارند، بیان داشت: سمندر لرستانی نیز از جمله گونه های بومی لرستان است که در این فهرست قرار دارد.

    بازگیر تصریح کرد: تا زمانی که وضعیت زیستگاههای حیات وحش در کشورمان اینگونه است نمی توان به آینده گونه های جانوری ایرانی امیدوار بود.

    وی با اشاره به باورهای عامه در زمینه شکار، گفت: تا زمانی که باورها و فرهنگ مردم در این زمینه تغییر پیدا نکند نمی توان امیدوار بود که در این زمینه موثر عمل کرده ایم.

    گردهمایی یک روزه گونه های در معرض انقراض لرستان به همت کانون همیاران طبیعت جهاد دانشگاهی لرستان و با مشارکت اعضای این کانون برگزار شد.

    کانون همیاران طبیعت جهاد دانشگاهی لرستان دارای 342 عضو است و از مهرماه سال 88 در قالب هشت کارگروه تخصصی و هشت کمیته کاری فعالیت خود را آغاز کرده و تاکنون فعالیت های قابل توجهی در حوزه محیط زیست لرستان داشته است.

  • شکار و تخریب زیستگاه تهدید همیشگی گوزن زرد/ بازگشت به خانه بعد از 60 سال

    مهر نوشت: گوزن زرد ایرانی که بعد از 60 سال با همت کارشناسان محیط زیست خارجی و ایرانی احیا شده و به زادگاه همیشگی اش زاگرس برگشته، همچنان با مشکل زیستگاههای تخریب شده و هراس از شکار بی رویه مواجه است.

    به گزارش خبرنگار مهر دامنه های پر بلوط رشته کوه زاگرس که زیستگاه اصلی گوزن زرد ایرانی است و در 60 سال گذشته سایه بلوط زارش را از سر این گونه منحصر بفرد کم کرده بود با تداوم پروژه انتقال گوزنها از دشت ناز سازی و اشک ارومیه به زیستگاههایی در زاگرس امید احیای زیستگاه های زاگرسی را زنده کرده است.

    گوزن زرد ایرانی (Dama mesopotamica) پستانداری از خانواده گوزنها است که به باور کارشناسان وقت در دهه سی خورشیدی نسلش در ایران منقرض شده بود ولی در سال ۱۹۵۰میلادی گله‌ای از آنها در نزدیکی منطقه دز و کرخه از سوی متخصصان خارجی در خوزستان مشاهده شد.

    یک متخصص حیات وحش که در سالهای دهه 50 ماموریت انتقال و حفاظت پروژه گوزنهای زرد ایرانی را بر عهده داشت به خبرنگار مهر گفت: گوزن زرد گونه ای منحصربفرد در دنیا است و از نادرترین گونه های گوزن محسوب می شود که هنوز هم نیازمند توجه ویژه است.

    هوشنگ ضیایی با اشاره به نقش برجسته های گوزن زرد ایرانی در عمارتهای باستانی طاق بستان به پیشینه و تاریخ کهن این گونه جانوری در فرهنگ ایران زمین اشاره کرد و افزود: به دلیل شکار بی رویه و تخریب زیستگاهها، گوزن در مناطق زاگرس نشین از خوزستان تا مناطق غرب و جنوب غرب کشور از بین رفت.

    به عقیده وی، در سالهای دهه 30 تصور همگان بر این بود که این گونه دیگر برای همیشه از بین رفته است اما خوشبختانه تعدادی از آنها زنده و در مناطقی در خوزستان پراکنده بودند.

    وی به انواع گوزنهای ساکن ایران اشاره کرد و اظهار داشت: سه گوزن در ایران زندگی می کنند که گوزن زرد بومی و دارای ارزشهای زیستی نسبتا متفاوتی است. “مرال” گونه ای گوزن جنگلی است که بالای 250 کیلو گرم وزن دارد و “شوکا” گونه ای گوزن ظریف است که 20 کیلو گرم وزن دارد و در مناطق جنگلی شمال و ارسباران و بخشهایی از کردستان ایران پراکندگی دارند.

    این متخصص محیط زیست با تاکید بر حساسیت مجامع بین المللی برای احیای گوزن زرد ایرانی در سالهای گذشته گفت: زمانی که خبر منقرض نشدن گوزن زرد از سوی سازمانهای جهانی حفاطت از محیط زیست و حیات وحش تائید شد، تلاشهای بسیاری برای احیای نسل در معرض خطر گوزن زرد صورت گرفت.

    با این حال بسیاری از متخصصان و علاقمندان به حیات وحش، تلاش‌ها برای جلوگیری از انقراض این گونه زیبا و باشکوه در ایران از سوی گروههای مختلف ایرانی و خارجی را یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای نجات جانوران در قرن بیستم می نامند که کمتر در مجامع بین‌المللی مورد توجه قرار گرفته است.

    هوشنگ ضیایی به سابقه تلاشها برای نجات گوزن زرد ایرانی از سوی متخصصان و علاقمندان خارجی اشاره کرد و ادامه داد: رئیس کمپانی اپل – خودروساز مشهور آلمانی-  که باغ ‌وحش خصوصی در فرانکفورت داشت در همان سالهای دهه سی  با همکاری اعراب بومی ساکن خوزستان دو نوزاد گوزن را از این زیستگاه تخریب شده به آلمان برد.

    گونه های منتقل شده به آلمان در باغ وحش خصوصی اپل پرورش یافته و تعداد آنها افزایش یافت اما به گفته ضیایی با مرگ گوزن نر منتقل شده به آلمان، آنها درخواست گوزن دیگری کردند و با قیمتی که در آن سال برای یک گوزن پرداختند(صد هزار دلار) متخصصان ایرانی فهمیدند گوزن زرد تا چه اندازه دارای ارزش حفاظت است.

    این کارشناس حیات وحش اظهار داشت: در سال 52 مسئول محیط زیست خوزستان بودم و از همان زمان پیگیر وضعیت گوزنها شدم. بعد از مرگ گوزن نر، یک گوزن دیگر به آلمان منتقل شد و طی یک توافق 80 گوزن در سالهای بعد به ایران برگشتند.

    وی ادامه داد: 6 راس گوزن زرد در همان سالها دوباره از کرانه های دز و در زیستگاه قدیمی آنها زنده گیری شد کاری که بسیار موفق بود چرا که سالها بعد دیگر حتی یک گوزن در کرخه و دز مشاهده نشد. این تعداد گوزن به دشت ناز ساری منتقل شد و با بازگشت گوزنهای دیگر از آلمان پروژه احیا موفقیت آمیزتر شد.

    مشاور ارشد رئیس سازمان محیط زیست در حوزه حیات وحش گفت: در سال 56 سه راس گوزن به جزیره اشک ارومیه انتقال یافت و این انتقال در زیستگاههای مختلف کشور ادامه یافت و با افزایش تعداد آنها از خطر انقراض نجات یافتند. با این حال تعدادی از آنها در سالهای قبل به دلیل نبود گردنبندهای رد یاب حتی گم شدند.

    انتقال گوزنها از دشت ناز ساری و اشک ارومیه به مناطقی در کرمانشاه، ایلام، کهگیلیویه و بویراحمد، فارس، جزیره کیش، خوزستان و دیگر مناطق ادامه یافت.

    با این حال در حین انتقال 6 راس گوزن زرد ایرانی از دشت ناز ساری به منطقه حفاظت شده دنا در یاسوج در سال 86 حادثه ای دلخراش رخ داد و مرحوم هرمز اسدی متخصص برجسته کشور و عباسپور رئیس منطقه حفاظت شده دنا در حین انتقال گوزنها به دره ای در سمیرم – نزدیکی شهر اصفهان- سقوط کرده و کشته شدند، با این حال پروژه انتقال گوزنها به زیستگاههای اصلی خود متوقف هنوز هم نشده است.

    مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در این باره به خبرنگار مهر گفت: پروژه انتقال گوزنهای زرد ایرانی از منطقه دشت ناز ساری به مناطق زاگرس در چندین مرحله انجام شد که اکنون 16 گوزن در منطقه دنا در کهگیلیویه و بویراحمد زندگی می کنند.

    حسین محمدی افزود: گاهی اختلال در ترکیب جنسیتی گونه ها باعث بروز مشکلاتی می شود که با رصد مناسب زیستگاه های گوزن زرد این مسئله به خوبی مدیریت می شود. در منطقه حفاظت شده دنا تعداد گوزنهای نز زیاد تر از ماده است که این موضوع مورد توجه کارشناسان پروژه است.

    وی به پیشنهاد استان لرستان برای انتقال گوزن زرد به این منطقه اشاره کرد و گفت: هنوز پاسخی به درخواست استانهای دیگر داده نشده است ولی چون منطقه زاگرس زیستگاه اصلی و خواستگاه نهایی گوزن زرد ایرانی است این درخواستها بررسی و جهت انتقال، اقدام می شود.

    وی تاکید کرد: باید به دنبال احیای زیستگاههای از دست رفته باشیم و با انتخاب زیستگاههای مناسب گونه های در معرض خطر را از مرگ همیشگی نجات دهیم.

    گوزن زرد ایرانی گونه ای شبگرد است و در طول روز به استراحت می‌پردازد. در تابستان به واسطه پوشش خالخالی استتار می کند. در زمستان پوشش او تیره تر می‌شود. گوزن زرد ایرانی نر مثل بیشتر گوزنها دارای شاخ‌های بزرگ استخوانی بوده که به طور سالیانه رشد می‌کند و می‌افتد.

    گوزن ماده شاخ ندارد و جثه اش نیز از گوزن نر کوچک ‌تر است. شاخهای گوزن نر در اواخر زمستان می‌افتد و در اوایل بهار با زیاد شدن منابع تغذیه شروع به رشد مجدد می‌کند. در این فصل گوزن با ریزش مو نیز مواجه می‌شود. شاخ گوزن نر هر سال نسبت به سال قبل کمی بلندتر و زیباتر می‌شود. گوزن نر از این شاخها علاوه بر دفاع به عنوان وسیله‌ای برای قدرت نمایی در فصل جفت‌گیری استفاده می‌کند.

    متخصصان محیط زیست معتقدند؛ با کنترل شکار بی رویه و کم کردن عوامل تهدید زیستگاهی در دامنه های زاگرس می توان رویای خرامیدن گوزنهای زرد در سایه سار جنگلهای بلوط را بار دیگر به نظاره نشست و علاوه بر افتخار حفظ تنوع زیستی محیط زیست ایران سرمایه ها برای جذب گردشگر علاقمند به گونه های نادر حیات وحش در ایران را افزایش داد.

  • پور، نيازمند حمايت مردم قصر شيرين

    به گزارش روابط عمومي حفاظت محيط زيست كرمانشاه، به دنبال افزايش گشت و كنترل يگان حفاظت استان; با همكاري سرمحيط باني سرپل ذهاب و اداره محيط زيست قصر شيرين 5 نفر شكارچي غيرمجاز در دو نقطه از زيستگاه هاي اين شهرستان دستگير و تعداد 3 قبضه اسلحه ساچمه زني و لاشه يك قطعه پرنده حمايت شده دراج از آنان كشف و ضبط شد و پرونده متخلفين جهت سير مراحل قانوني به مراجع قضايي تقديم شد.
    بهادر چراغي مسئول يگان حفاظت محيط زيست استان در راستاي حفاظت از گونه نادر و حمايت شده دراج،همكاري مردم منطقه را خواستار شد و تاكيد كرد: با متخلفين و شكارچيان غير مجاز برخورد قانوني مي شود
    وي اظهار اميدواري كرد كه با همكاري مردم منطقه و تلاش محيط بانان با برقراري امنيت زيستگاهي براي اين پرنده نادر، همچنان شاهد حضور آن در حاشيه رودخانه ها و علفزارها باشيم.
    چراغي در پايان افزود: اين پرنده در گويش محلي به پور معروف است و از پرندگان حمايت شده مي باشد و شكار آن نيز ممنوع است.

  • قاچاق ماهیان در خطر انقراض با پژو 405

    تابناک به نقل از تهران امروز نوشت:

    ماموران پليس مبارزه با مواد مخدر شهرستان «بندرگز» استان گلستان روز گذشته طي عمليات تعقيب و گريز خودرو پژو 405، 187 كيلو ماهي قاچاق كشف و ضبط كردند.
    سرگرد «محمود عليفر» فرمانده انتظامي شهرستان «بندرگز» گفت: روز گذشته ماموران پليس مبارزه با مواد مخدر بندرگز حين كنترل خودروهاي ورودي به اين شهر به يك دستگاه پژو 405 كه به محض مشاهده ماموران به سرعت از محل متواري شد مشكوك شده و به تعقيب آن پرداختند.

    وي افزود: طي اين عمليات تعقيب‌و‌گريز سرانجام خودروي مورد نظر در شهر «كردكوي» متوقف و پس از بازرسي از آن 62 كيلو ماهي اوزون برون و 125 كيلو ماهي سفيد كه به‌صورت قاچاق صيد شده بود كشف و ضبط شد.

    سرگرد عليفر در پايان گفت: راننده خودرو دستگير و ضمن تشكيل پرونده تحويل مقام قضايي شد.

    http://pmo.ir/Portal/_DouranPortal/images/marine%20environment/FishCloseup.jpg

    http://www.jjphoto.dk/fish_archive/freshwater/huso_huso_x10.jpg

  • گوزن زرد به سرزمین نیاکانش باز می گردد

    مهر نوشت:زنگ خطر انقراض گوزن زرد در کشورمان به صدا درآمده است و محیط زیست لرستان با برنامه ریزی برای ایجاد سایت گوزن زرد بدنبال راهکاری برای احیا نسل این گونه زیبا در سرزمین آبا و اجدادی اش است.

    به گزارش خبرنگار مهر در خرم آباد، گوزن زرد ایرانی با نام علمی Persian Fallow Deer یکی از گونه های منحصر به فرد خانواده گوزن هاست و جثه اش از مرال کوچک تر است. گوزن های زرد نر شاخ های بلند و نسبتا پهنی دارند و رشد شاخ ها از یک سالگی به بعد شروع می شود.

    در این گونه زیبا در فصل تابستان رنگ پشت و پهلوها زرد متمایل به قرمز و زیر بدن، کفلها و دم سفید است. در قسمت پشت و پهلوها خالهای سفید مشخصی دارد و وزن این گونه بین 50 تا 130 کیلوگرم است.

    زیستگاه کنونی این گونه منحصر به فرد جنگلهای متراکم زاگرس و بیشه زارهای خوزستان است در حالیکه به گفته کارشناسان گوزن زرد ایرانی در حدود 150 سال پیش در جنگلهای انبوه و متراکم لرستان می زیسته که به مرور زمان نسل این گونه در این منطقه از میان رفته است.

    با این اوصاف محیط زیست لرستان با تدابیر ویژه ای به دنبال احیا نسل این گونه در جنگلهای استان است تا بار دیگر گوزن زرد بازگشت به سرزمین نیاکانش را جشن بگیرد.

    ایجاد سایت گوزن در قالب پیشنهادات دور سوم سفر به لرستان

    مدیر کل محیط زیست استان لرستان در این رابطه در گفتگو با خبرنگار مهر در خرم آباد د سخنانی اظهار داشت: ایجاد سایت گوزن زرد در منطقه “کلدر” در این استان در مرحله مطالعه و امکان سنجی قرار دارد.

    محمد حسین بازگیر ادامه داد: این در حالی است که ایجاد این سایت در مصوبات دور سوم سفر هیئت دولت به استان نیز پیشنهاد شده و جزء پیشنهادات نهایی سفر نیز قرار گرفته است.

    وی ایجاد سایت گوزن زرد را زمینه ساز احیا نسل این گونه منحصر به فرد در لرستان دانست و یادآور شد: برای اجرای فاز اولیه این پروژه اعتباری بالغ بر دو میلیارد تومان پیشنهاد شده است.

    برای اطلاع از وضعیت منطقه کلدر و قابلیت های این منطقه برای ایجاد سایت گوزن زرد به سراغ یکی از متخصصان محیط زیست رفتیم. دکتر بهروز بهروزی راد دارای دکترای علوم محیط زیست و از اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات اهواز و از چهره های برجسته در حوزه محیط زیست است.

    یک متخصص محیط زیست: کلدر قابلیت ایجاد سایت گوزن زرد را دارد

    وی در گفتگو با خبرنگار مهر در خرم آباد اظهار داشت: در بازدیدهایی که از منطقه کلدر استان لرستان داشتم این منطقه علاوه بر اینکه سیمای خوبی دارد با خواسته های گوزن زرد نیز مطابقت دارد.

    بهروزی راد خواسته های گوزن زرد را شامل آب، غذا، پناهگاه و امنیت دانست و بیان داشت: منطقه در نظر گرفته شده برای ایجاد سایت گوزن زرد علاوه بر اینکه به لحاظ حضور ماموران محیط زیست از نظر امنیتی مشکلی ندارد از نظر پناهگاه نیز با توجه به توپوگرافی منطقه و پوشش انبوه درختان بلوط دارای ویژگیهای لازم است.

    وی با اشاره به وسعت نزدیک به 300 هکتاری منطقه در نظر گرفته شده، بیان داشت: این وسعت برای نگهداری 15 گوزن کفایت می کند.

    این استاد دانشگاه تنها مشکل منطقه را نبود منبع طبیعی آب دانست و بیان داشت: باید به صورت مصنوعی در سطح منطقه منبع آب ایجاد شود که اگر این امر محقق شود گوزن زرد می تواند در این منطقه پرورش داده شود.



    گوزن زرد بعد از 100 سال به زیستگاه اجدادی اش بازمی گردد

    بهروزی با اشاره به برگرداندن گوزن زرد به زیستگاه اجدادی اش، یادآور شد: دامنه های زاگرس در لرستان و بلوط زارهای این منطقه در حدود 100 تا 150 سال پیش زیستگاه گوزن زرد بوده است و از نظر ژنتیکی این گونه باید با خلق و خوی این منطقه آشنا باشد.

    وی با تاکید بر ضرورت مدیریت کردن منطقه پس از ایجاد سایت، خاطر نشان کرد: باید تلاش شود بعد از افزایش جمعیت گوزن زرد در سایت ایجاد شده تعدادی از گوزن ها در طبیعت رهاسازی شوند وگرنه در غیر این صورت این پروژه هم راه به جایی نخواهد برد.

    این متخصص محیط زیست با اشاره به تجربیات مشابه در این زمینه، یادآور شد: ما در مناطق مختلف داریم که گوزن زرد را محصور می کنند و در اسارت و با تغذیه دستی تعداد این گونه افزایش می یابد ولی پس از رهاسازی این گونه در طبیعت دوام نمی آورد چرا که شرایط زندگی در طبیعت را فراموش کرده است.

    بهروزی تصریح کرد: اگر این موضوع در مورد سایت گوزن زرد در لرستان هم تکرار شود ما تنها یک کلونی از گوزن زرد داریم که برای دیدن افراد به عنوان نمادی از کوههای زاگرس قابل استفاده است.

    گوزن زرد هم اکنون تنها در کرخه وجود دارد

    وی با تاکید بر اینکه پس از افزایش تعداد گوزن زرد باید این گونه در طبیعت رهاسازی شود، یادآور شد: در حال حاضر گوزن زرد به صورت حیات وحش تنها در حوزه دز و کرخه جود دارد که مطابق آماری نه چندان دقیق با توجه به مطالعاتی که خودم در طبیعت کرخه انجام دادم این تعداد بین 30 تا 32 راس تخمین زده می شود.

    این استاد دانشگاه فزود: این در حالی است که به صورت کلونی این گونه در مناطق مختلف کشور از جمله میانکتل فارس، دشت ناز ساری، جزیره اشک دریاچه ارومیه، جزیره کبودان و در کرخه خوزستان در حصار نگهداری می شود.

    نگهداری گوزن زرد تاکنون بابرنامه نبوده است

    بهروزی با تاکید بر اینکه در برخی از این مناطق کار نگهداری و پرورش گوزن زرد خیلی با برنامه نبوده است، یادآور شد: این موضوع از یک نظر برای گوزن زرد خطرناک است چرا که با استمرار این روند ممکن است ما در این سایت ها پس از چند نسل دیگر همان گوزن زرد با ژن خالص را نداشته باشیم.

    وی ادامه داد: البته از سوی دیگر نیز می توان حداقل با نگهداری این گونه در کلونی ها از انقراض نسل گوزن زرد جلوگیری کرد.

    این متخصص محیط زیست با بیان اینکه نگهداری گوزن زرد در اسارت از سال 1335 در ایران شروع شده است، بیان داشت: این در حالی است که با گذشت بیش از 50 سال ما هنوز نتوانسته ایم گوزن زرد را زیاد کنیم و به زیستگاه اصلی اش بازگردانیم.

    بهروزی به اشاره به دلایل عدم موفقیت ین پروژه ها تاکنون بیان داشت: از نظر علمی این موضوع از دو جهت قابل بررسی است یکی اینکه یا مکان های نگهداری این گونه مناسب نبوده است و یا اینکه طرز نگهداری از گوزن زرد علمی و اصولی نبوده است به طوریکه این گونه پس از رهاسازی در طبیعت به راحتی از بین می رود چرا که به دلیل نوع نگهداری شکارچیان طبیعت را نمی شناسد.


    گوزن زرد در طبیعت حال احیا نیست/ امید احیا گوزرن زرد به سایت کلدر

    وی با تاکید بر اینکه گوزن زرد در حال حاضر در طبیعت ایران در حال احیا نیست، خاطر نشان کرد: اگر این پروژه ها منجر به این می شد که حداقل 25 راس از گوزن زرد در طبیعت رهاسازی می شد و زنده می ماند آنگاه این امید وجود داشت که بگوییم گوزن زرد در طبیعت ایران در حال احیا است.

    این استاد دانشگاه با تاکید بر در معرض انقراض بودن این گونه در طبیعت، یادآور شد: از نظر تعریف های جهانی هم گونه ای که در اسارت و در کلونی زنده نگه داشته شده از خطر انقراض نرهیده است.

    بهروزی با اشاره به امیدواری ها در مورد ایجاد سایت گوزن زرد در منطقه کلدر لرستان، بیان داشت: ما این امید را داریم که در این منطقه پرورش گوزن زرد از حالت دامداری به پرورش و تکثیر در شرایط طبیعی تبدیل شود.

    وی ابراز امیدواری کرد ایجاد سایت گوزن زرد در استان لرستان به عنوان زادگاه نیاکان این گونه منحصر به فرد زمینه احیا نسل این گونه زیبا را فراهم سازد.
    ……………………………….
    گزارش: صدیقه حسینی

  • درمانگاه‌هاي ويژه‌ براي حيات وحش احداث مي شود.

    به نقل از رونامه خراسان-صفحه اجتماعی(۹)-مورخ 89/8/23


    معاون محيط طبيعي و تنوع‌زيستي سازمان حفاظت محيط زيست از احداث درمانگاه‌هاي ويژه‌ براي حيات وحش در کشور خبر داد. دکتر محمد باقر صدوق در گفت‌و گو با ايسنا ،افزود: هدف از ايجاد اين درمانگاه‌ها امدادرساني فوري به حيات وحشي است که مورد صدمه و آسيب قرار گرفته‌اند . وي با انتقاد از قاچاق حيوانات خصوصا پرندگان گفت : اکثر اين محموله‌ها از مرز پاکستان وارد کشور مي‌شوند که اميدواريم با همکاري پليس مرزباني ناجا ميزان اين تخلفات را کاهش دهيم . وي خاطرنشان کرد: متاسفانه تجارت حيوانات وحشي سومين قاچاق بزرگ در دنيا است که ضرورت دارد در اين خصوص توجه ويژه‌اي صورت گيرد .

  • 6 گونه جانوري آذربايجان شرقي در معرض خطر انقراض

    6 گونه شاخص جانوري زيستگاههاي استان آذربايجان شرقي در فهرست منع تجارت گونه هاي در معرض خطر انقراض قرار دارند
    مدير كل حفاظت محيط زيست استان آذربايجان شرقي با بيان اين مطلب گفت: بر اساس فهرست كنوانسيون بين المللي منع تجارت گونه هاي گياهي و جانوري در معرض خطر انقراض ، 6 گونه مهم جانوري زيستگاههاي استان در ليست ضميمه 1 اين كنوانسيون قرار دارند
    بيوك رئيسي ، گونه هاي جانوري پلنگ ، شاهين ، بحري ، سياه خروس ، اردك سرسفيد و شنگ را از گونه هاي فهرست مذكور در استان عنوان كرده و افزود : بر اساس اين كنوانسيون تمام گونه هاي ضميمه 1 ، گونه هاي درمعرض خطر انقراض هستند كه تجارت اين دسته از گونه ها، با اهداف اقتصادي ممنوع و تحت كنترل شديد قرار داشته و صدور مجوز براي صادرات اين گونه ها صرفا در شرايط خاص صورت مي پذيرد كه شامل 600 گونه در كل جهان مي باشد.
    وي با ابراز نگراني از قاچاق ، شكار و صيد غير قانوني پرندگان شكاري و برخي از جوندگان و خزندگان و تجارت آن در داخل و خارج از استان گفت: متاسفانه در سالهاي اخير نگهداري از برخي گونه هاي حيات وحش مانند سنجاب ، بزمچه ، سمندر و پرندگان شكاري در برخي ازخانواده ها به عنوان سر گرمي و فعاليت نمايشي افزايش يافته و اين موضوع موجب ورود برخي از گونه هاي غير بومي به كشور يا بالعكس ميگردد كه تخلفي شناخته نشده است.
    مدير كل حفاظت محيط زيست با اشاره به عضويت و تعهد جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون بين المللي سايتيس ( منع تجارت گونه هاي گياهي و جانوري در معرض خطر انقراض ) و وظايف تعريف شده در آن براي كشورهاي همكار گفت: آژانس هاي هواپيمايي ، گمركات و از همه مهمتر نيروي انتظامي در برخورد با تجارت غير قانوني هر كدام از گونه هاي جانوري و گياهي مشكوك بايستي همكاري تنگاتنگي با سازمان حفاظت محيط زيست داشته و مشاهدات خود را به اين سازمان اطلاع دهند
    وي يادآورشد: كنوانسيون سايتيس داراي دو ضميمه است كه ليست ضميمه 2 آن شامل گونه هايي است كه چنانچه تجارت آنها كنترل وتحت نظارت جهاني قرار نگيرد بزودي در خطر انقراض قرار خواهند گرفت كه تعداد آنها نيز در جهان به 4500 گونه مي رسد.

  • 30 گونه جانوری در معرض انقراض

    مهر نوشت:

    مدیریت حیات وحش در برنامه پنجم
    مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست کشور از در معرض انقراض بودن 30 گونه جانوری خبر داد.

    حسین محمدی در حاشیه نشست با مدیران محیط زیست لرستان در گفتگو با خبرنگار مهر در خرم آباد در سخنانی اظهار داشت: تاکنون یک هزار و 130 گونه جانوری اعم از پستاندار، پرنده، خزنده، دوزیست و ماهیان آبهای داخلی در کشور شناسایی و گزارش شده است.

    وی با اشاره به تنوع زیستی منحصر به فرد کشورمان، بیان داشت: خانواده پرندگان ایران معادل کل خانواده پرندگان اروپا و دو سوم پرندگان خاورمیانه است.

    تهیه طرح “تجدید نظر بر فون مهره داران ایران”

    مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست کشور افزود: این در حالی است که تنوع اکوسیستم و شناسایی و گزارش موردی برخی از گونه های جانوری در کشورمان طی سالهای اخیر نشان می دهد که تنوع جانوری در ایران بیش از یک هزار و 130 گونه است.

    محمدی ادامه داد: با این اوصاف ما یک طرحی تحت عنوان “تجدید نظر بر فون مهره داران ایران” تهیه کرده ایم که گونه های جدید در کشور را در این قالب شناسایی کنیم.

    کشف 10 گونه پرنده جدید در استانهای حاشیه دریای خزر

    وی یادآور شد: این طرح به صورت پایلوت در منطقه خزری کشور اجرا شده است که در تابستان امسال منجر به شناسایی 10 گونه پرنده جدید برای اولین بار در دو استان حاشیه دریای خزر شد.

    پرندگان شمال ایران

    مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست کشور ابراز امیدواری کرد که با استمرار این طرح در کشورمان وضعیت گونه های موجود در ایران مورد بازنگری قرار گیرد.

    “مدیریت حیات وحش ایران” در برنامه پنجم توسعه

    محمدی همچنین به برنامه های محیط زیست در قالب برنامه پنجم اشاره کرد و به خبرنگار مهر گفت: در برنامه پنجم توسعه به همت کارشناسان محیط زیست کشور طرحی تحت عنوان “مدیریت حیات وحش ایران” آماده و ارائه کرده ایم.

    وی با بیان اینکه در قالب این طرح فعالیتهای بسیار مهمی تعریف شده است، ابراز امیدواری کرد که با تصویب این طرح در قالب برنامه پنجم توسعه بتوان حیات وحش کشور را به نحو احسن مدیریت کرد و برخی از گونه های حیات وحش را که در معرض انقراض هستند نجات داد.

    هفت درصد حیات وحش ایران در معرض انقراض است

    مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست کشور همچنین در مورد گونه های در معرض انقراض نیز گفت: در حال حاضر هفت درصد از یک هزار و 130 گونه موجود در کشورمان در خطر انقراض قرار دارند.

    محمدی با اشاره به در معرض انقراض بودن 30 گونه از گونه های حیات وحش کشور، ادامه داد: این در حالی است که از این تعداد گونه در خطر انقراض دو گونه مربوط به استان لرستان است.

    سمندر لرستانی و ماهی کور غار در خطر انقراض

    وی سمندر لرستان و ماهی کور غار را از جمله گونه های بومی و انحصاری لرستان دانست که متاسفانه در معرض انقراض قرار گرفته اند و بیان داشت: مطالعات مدیریت این دو گونه را از سال قبل آغاز کرده ایم و با اختصاص اعتبارات مورد نیاز مطالعات در این زمینه در حال انجام است.

    ماهی کور غار – گونه در معرض انقراض لرستان

    مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست کشور یادآور شد: امیدواریم با تصویب طرح مورد نظر محیط زیست در برنامه پنجم برای حدود 30 گونه در خطر انقراض برنامه مدیریت را تهیه کنیم و این گونه ها را از خط انقراض نجات دهیم.

    زنگ خطر برای گورخر ایرانی، پلنگ و گوزن زرد به صدار درآمد

    محمدی به مهم ترین گونه های در معرض انقراض کشورمان اشاره کرد و گفت: گور خر ایرانی یکی از این گونه ها است که پیش از این در بسیاری از مناطق آسیایی پراکنده بود ولی امروز زیستگاه این گونه تنها به مناطق مرکزی ایران محدود شده است.

    وی تصریح کرد: پلنگ، گوزن زرد، تعدادی از خانواده سمندرها، ماهی کورغار و تعدادی از خزندگان از جمله گونه های در معرض انقراض کشورمان هستند.

    گوزن زرد ایرانی

    به گزارش مهر، سمندر لرستانی گونه ای از راسته دوزیستان دم دار است که در محیطی از بقایای جنگلهای بلوط حاوی آبهای خنک زیست کرده و بر پشت خود خالها یا نوارهای زرد و نارنجی چشمگیر روی زمینه قهوه ای دارند و زیر بدنشان زرد یا نارنجی قرمز است. این گونه در سالهای اخیر به دلایل مختلفی همچون قاچاق و خشکسالی در سراشیبی انقراض قرار گرفته است.

    “ماهی کور” نیز یکی از گونه های کمیاب و اندمیک ایران است که در دنیا گونه ایست منحصر بفرد که در غاری واقع در استان لرستان زندگی می کند و اولین “غارماهی” حقیقی جهان است و اولین بار ژئولوژیست دانمارکی در سال 1937 ضمن مسافرتی که به ایران داشت کشف و مطالعاتی بر روی این گونه انجام داد.

    ماهی کور به دلایل گوناگونی از سال 1990 در لیست قرمز قرار گرفته است و در حال حاضر یکی از حیوانات در معرض خطر شناخته شده و از نظر “اتحادیه جهانی حفاظت از گونه‌های جانوری” حتی بیشتر از یوزپلنگ ایرانی در معرض خطر قرار و نیاز به حفاظت‌های شدید دارد.

  • اسب کاسپین در معرض انقراض

    تصویر اسب خزر در کتیبه داریوش

    مهر نوشت:
    اسب کاسپین که از آن به عنوان اسب مینیاتوری خزر یاد می شود به عنوان یکی از نژادهای پایه در سطح بین‌المللی شناخته شده بدلیل عدم توجه به پرورش و مطالعات مرتبط با این حیوان در آستانه انقراض قرار دارد.

    به گزارش خبرنگتار مهر در رشت، اسب کاسپین، اسبی کوتاه قد و زیبای ایرانی است که به خطه شمال و جنگلهای حاشیه دریای خزر تعلق دارد و به عنوان یکی از نژادهای پایه در سطح بین‌المللی شناخته شده است و ذخیره ژنتیکی بسیار ارزشمندی محسوب می ‌شود.

    تحقیقات علمی، کاسپین را به عنوان جد اسب اصیل خوزستان (عرب) و یکی از چهار جد اولیه اسبهای امروزی معرفی می کند و بر خلوص ژنتیکی آن صحه گذاشته‌ است.

    تعداد این نژاد در جهان هزار و300 راس و در ایران حدود هزار راس تخمین زده می شود و به عنوان یک نژاد در معرض خطر انقراض محسوب می شود.

    این ذخیره ژنتیکی با ارزش، نژادی بسیار مناسب برای آموزش سوارکاری کودکان و نوجوانان بوده و قابلیت آموزش پذیری و هوش بسزایی دارد.

    این نژاد اصیل و زیبا که امکان پرورش آن در استانهای شمالی ایران وجود دارد و اصولا زادگاه این اسب در شمال ایران است به خارج فرستاده می شود و در کشورهای استرالیا، انگلیس و آمریکا پرورش می یابد اما در استان گیلان که سرزمین و موطن اصلی خود اثری جدی از پرورش و مطالعات مرتبط با این حیوان مشاهده نمی شود.

    اسب کاسپین از شاهکارهای خلقت و در آفرینش است، این حیوان با وجود قدی کوتاه یعنی ۹۰ تا ۱۲۰ سانتیمتر به یک اسب با تناسب بدنی کامل شباهت دارد که تا بدان روز در دنیا گزارش نشده بود.

    لوئیز فیروز در کنار اسبچه خزری

    ” لوئیز فیروز ” این اسب را که کشاورزان محلی با نام “مولکی” یا ” پوزکی” به معنی پوزه کوچک می شناخت، اسبچه خزر نامید که البته در تحقیقات گسترده بعدی نام این حیوان به ” اسب مینیاتوری دریای خزر” و در نهایت به ” اسب خزر یا اسب کاسپین ” تغییر یافت.

    اسب مینیاتوری دریای خزر بازار پررونقی در داخل ایران ندارد

    اکنون بعد از گذشت بیش از ۴۰ سال این اسب که روز به روز به تقاضای جهانی آن افزوده می شود، بازار پررونقی در داخل ایران ندارد.

    رئیس مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان در این باره گفت: براساس برنامه راهبردی تحقیقات حفظ ذخایر ژنتیکی دامی کشور، حفاظت از ذخایر ژنتیکی دام بومی موجود کشور در محیط های طبیعی (آشیانها) (حفاظت به روش in situ) باید صورت گیرد.

    محمود بهمنی افزود: استان گیلان خاستگاه اصلی اسب کاسپین بوده و در حال حاضر تعداد 29 هزار راس اسب در آن وجود دارد که براساس مطالعات اولیه انجام شده از سوی معاونت بهبود تولیدات دامی سازمان جهاد کشاورزی استان، تعداد 400 راس آن از نظر فنوتیپی شباهت های زیادی به اسب کاسپین دارند.

    وی ادامه داد: از سال گذشته به منظور توسعه تحقیقات کاربردی و استفاده بهینه از توانمندی های موجود در کشور در زمینه اسب کاسپین و در راستای دستیابی به اهداف عالیه برنامه راهبردی تحقیقات حفظ ذخایر ژنتیکی دامی کشور(اسب کاسپین)، که تاکید بر حفاظت از ذخایر ژنتیکی دام بومی موجود کشور در محیط های طبیعی (آشیانها) (حفاظت به روش in situ) دارد، مقرر شد در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گیلان تحقیقات در زمینه اسب کاسپین انجام شود.

    رئیس مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گیلان گفت: اهداف پرورش اسب کاسپین در این مرکز شامل ارتقای جایگاه علمی و اقتصادی استان در کشور، انجام تحقیقات کاربردی در خصوص اسب کاسپین و تولید دانش فنی، حفظ ذخایر ژنتیکی در معرض خطر اسب کاسپین در آشیان ها و خاستگاه آن (In situ)، مدیریت پرورش و افزایش راندمان تولید مثلی و کاربرد علوم بیوتکنولوژی در راستای توسعه این نژاد است.

    وی همچنین اجرای پایان نامه‌ های فوق لیسانس و دکترا در گرایش اسب با همکاری دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، شناسایی بیماری های اسب، مطالعات اقتصادی اجتماعی در راستای بهبود و توسعه صنعت پرورش اسب، برنامه ریزی و توسعه صادرات اسب، آموزش و توسعه ورزش سوارکاری در استان، برگزاری همایش های علمی، جشنواره های اسب کاسپین در استان، برگزاری کارگاه های علمی و‌ آموزشی، برگزاری مسابقات سوارکاری، ارائه مقالات علمی، انتشار کتاب، ایجاد و توسعه فضای اکوتوریسم در استان گیلان را از دیگر اهداف پرورش این حیوان ارزشمند عنوان کرد.

    بهمنی در ادامه با اشاره به محورهای تحقیقاتی پرورش اسب در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گیلان خاطر نشان کرد: شناسایی خصوصیات و توانمندی های اسب کاسپین، تغذیه اسب و معرفی منابع خوراک دام جدید، مدیریت پرورش و رفتارشناسی، ژنتیک و اصلاح نژاد، بیوتکنولوژی، تعیین ظرفیت ‌های ورزشی و فیزیولوژی این نژاد، تعیین فاکتورهای تولید مثلی و افزایش بهره‌ وری در راندمان تولید این نژاد و روش های بهینه تجاری سازی است.

    اسب خزر زمانی در ایران قدیم (شمال ایران) و ترکمنستان به صورت بومی زیست می کرد و در تمام مقالات و کتابهای که در مورد پیدایش و تکامل اسب امروزی به نگارش در آمده است از آن به عنوان اسبهای اولیه تیپ چهارم از آن یاد شده است.

    تحقیقات به عمل آمده بر اساس آزمایشات انجام شده بر روی استخوانهای به دست آمده در مناطق باستانی ایران و ترکمنستان و همچنین آنالیز ژنتیکی خون نژادهای مختلف اسب از سراسر دنیا نشان می دهد که اجداد عمده اسبان مشرق زمین از اسب های ترکمن و اسب خزر هستند.

    این نظریه زمانی جنبه علمی به خود گرفت که دکتر ” گاس کاتران ” از دانشگاه کنتاکی آمریکا که همواره در زمینه تحقیقات ژنتیکی اسب و آنالیز DNA و مارکرهای ژنتیکی بر روی اسبهای ترکمن و خزر پیشقدم بوده است، بر اساس آزمایشات خود تائید کرد که این دو نژاد منشاء تمام اسب های شرقی هستند.

    قدمت پرورش اسب خزری در ایران از چهار هزار سال قبل از میلاد است

    شواهدی وجود دارد که اسب خزر در ایران از چهار هزار سال قبل از میلاد پرورش داده می شد، شواهد ژنتیکی، گرافیکی و استخوان شناسی و نقوش سنگی روی پلکان های تخت جمشید و مهرها و مجسمه های بر جا مانده از آثار تمدنهای باستانی همگی دال بر وجود اسب خزر از زمان های دور است.

    اما پس از آن این نژاد منحصر به فرد مورد فراموشی قرار گرفت تا اینکه در سالهای 44 -1343 یک خانم آمریکایی به نام ” لوئیز فیروز ” موفق به کشف مجدد آن شد و از آن هنگام با کشف مجدد آن پرورش و تکثیر آن نیز در داخل و خارج از کشور شروع شد.

    اسبچه خزر باید به نام ایران ثبت جهانی شود/انگلستان به دنبال ثبت اسبچه خزر!

    رئیس هیئت اسب سواری استان گیلان در این رابطه گفت: در ثبت جهانی اسبچه خزر کشور باید تعجیل کرد چرا که بعد از مرگ خانم لوئیز فیروز در این امر مهم هیچ اقدامی صورت نگرفته به حدی که انگلستان به دنبال ثبت جهانی اسبچه خزر ایران به نام خود است.

    هوشنگ افشار با بیان اینکه زادگاه و مأمن اولیه اسبچه خزر به عنوان نیای تمامی اسبهای جهان در سواحل جنوبی دریای خزر و به ویژه استان گیلان است بر لزوم احیاء و معرفی آن تاکید کرد.
    وی همچنین در خصوص نحوه تشخیص میزان خلوص نژادی اسبچه خزر خاطر نشان کرد: با این هدف DNA اسب از هر تار موی اسبچه استخراج می شود تا در کتاب انساب بین المللی درج شود، موضوعی که بعد از گذشت چهار سال از درگذشت خانم لوئیزفیروز اسمی از ایران در این کتاب ثبت نشده است.

    رئیس هیئت اسب سواری گیلان یادآورشد: ثبت جهانی مالکیت معنوی و اصالت اسبچه خزر به نام ایران و کرانه های جنوبی دریای خزر به عنوان یک موضوع ملی حمایت و توجه بیش از پیش مسئولان ذیربط را طلب می کند.

    اسب خزر همانطور که از نامش پیداست بومی منطقه خزر بوده و پراکندگی فعلی آن از بهشهر در نزدیکی دشت ترکمن تا تالش در غرب دریای مازندران است.

    این نژاد همانطور که اشاره شد، برای اولین بار از سوی ” لوئیز فیروز ” در سال 1343 و با انگیزه دستیابی به اسبان مناسب برای آموزش سوارکاری و سواری آزاد به کودکان و نوجوانان در اطراف شهرستان آمل و به شکل تصادفی شناسایی شد.

    در سال 1344 اولین گله از این نژاد با گردآوری پنج راس از آنها در نزدیکی تهران تشکیل و با افزایش تعداد آنها در سالهای بعد اولین کتاب انساب آنها برای نظارت، ثبت اطلاعات شجره ای و حفاظت از خطوط نژادی آن ترتیب داده شد.

    تا سال 1358 تعداد 109 راس اسب خزر در کتاب انساب ثبت شده بود که 22 راس از آنها به خارج صادر شده بود، در سال 1373 تعداد 33 راس از این اسبان توسط وزارت جهاد سازندگی وقت از ” لوئیز فیروز ” خریداری شد و در مرکز تحقیقات کشاورزی تهران (ایستگاه خجیر) مورد نگهداری و پرورش قرار گرفت.

    این ایستگاه ضمن پرورش و تکثیر این نژاد، اقدام به توزیع تولیدات خود در قالب فروش، امانت و هدیه به مراکز دولتی نیمه دولتی و خصوصی کرد تا ضمن کاهش هزینه های نگهداری و خطرات شیوع امراض واگیر گامی برای ترویج فرهنگ نگهداری و پرورش این نژاد منحصر به فرد در بین مردم به ویژه  اسبداران برداشته شود.

    هنوز در داخل کشور بسیاری اسب مینیاتوری دریای خزر را نمی شناسند

    گرچه با گذشت حدود چهار دهه از شناسایی آن هنوز در داخل کشور بسیاری این اسب را نمی شناسند اما در خارج از کشور جایگاه ویژه ای در عرصه جهانی پیدا کرده و در حال حاضر تقاضای فراوانی برای خرید این اسبان وجود دارد.

    در سال 1345 با ورود اولین اسب خزر به ویرجینیای آمریکا حرکت این نژاد در قرن اخیر به سایر نقاط جهان آغاز شد، در سال 49 تعداد چهار راس به برمودا و در سال 50 دو راس به ولیعهد انگلستان اهداء شد که از طریق مجارستان به انگلستان انتقال یافت.

    در طی سالهای 54 -1351 تعداد بیشتری از این نژاد به آمریکا و انگلیس صادر شد و در سال 1355 به استرالیا نیز صادر شد، در سال 1357 اولین محموله اسب خزر به نیوزیلند رفت و آخرین مرحله صادرات آن در سال 1372 بود که تعداد هفت راس از طریق روسیه به انگلستان صادر شد و در سال 1373 دو راس اسب خزر وارد خاک بلژیک شد.

    در سال 1374 یک رمه بزرگ آن از انگلستان به آمریکا صادر شد و به دنبال آن سیل واردات آن از استرالیا و نیوزیلند به آمریکا آغاز شد، در سال 1373 انگلستان اقدام به صادرات اسبان خزر تولیدی خود به سوئد، نروژ، کانادا، ژاپن، اردن، مصر و… کرده است.

    هم اکنون در کشورهای انگلستان، استرالیای جنوبی، استرالیای غربی، نیوزیلند، آمریکا و سایر کشورها انجمن های کاسپین فعال هستند.

    انجمن ها و مراکز ثبت اسب خزر در دنیا شامل انجمن اسب خزر (انگلستان)، انجمن نژاد خزر (انگلستان)، ثبت اسب خزر ایران، انجمن اسب خزر استرالیا، انجمن حفاظت از اسب خزر استرالیای غربی، ثبت اسب خزر نیوزیلند، انجمن اسب خزر آمریکا، انجمن اسب خزر امریکای شمالی (آمریکا)، انجمن اسب خزر نروژ، اتحادیه اسب خزر سوئد است.

    تعداد اسبان خزر ثبت شده در انجمن اسب خزر تا سال 2008، هزار و 669 راس، تعداد اضافه شده در سال 2009، 200 راس است.

    تعداد مزارع پرورش اسب خزری در کشورهای مختلف شامل ایران ( هشت )، آمریکا ( 16 )، انگلستان ( 12 )، هلند ( چهار)، سوئد ( چهار)، کانادا ( دو)، استرالیا (سه) و نروژ ( دو ) است.

    در داخل کشور نیز مرکز تحقیقات کشاورزی تهران با حدود 100 راس اسب خزر که 55 راس آن در ایستگاه”  خجیر ” نگهداری می شود و بقیه در استانهای مختلف (کرمان، سمنان، آذربایجان، سیستان و بلوچستان، یزد و …) و همچنین هفت مجموعه خصوصی در استانهای تهران و گیلان و همچنین در بعضی از باشگاه ها با داشتن یک یا دو راس اسب خزر در زمره پرورش دهندگان این نژاد ایرانی هستند.

    با توجه به تاریخچه پرورش اسب در ایران ممکن است تصور شود که با رشد تکنولوژی امروزه اسب نمی تواند نقش مفیدی در بخش دامپروری کشور داشته باشد و وجود انواع خودرو و تجهیزات کشاورزی موجب بی نیازی از اسب می شود.

    اسب درتوسعه ملی نقش موثری دارد

    اگر مسئولان واقع بینانه برخورد کنند اسب می تواند در توسعه ملی نقش بسزایی داشته باشد، استفاده از این حیوان در مواردی چون امنیت ملی، کشاورزی، حمل و نقل عشایر، تربیت بدنی و تفریحات سالم و کسب مقام در مسابقات جهانی، کسب درآمد، توسعه تحقیقات ملی، اشتغال زایی و بالاخره به عنوان صادرات غیر نفتی و ارز آوری این نقش بارزتر می کند و اینها همه مشروط بر این است که به اسب نگاهی نو باید داشته  و شخصیتی مستقل برای آن قائل شد.

    اگر چه اسب دامی نیست که بتواند برای بشریت منشاء پروتئین یا مواد لبنی باشد ولی می تواند در عرصه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نقش مهمی را ایفاء کند که در مورد هیچ دامی صادق نیست، وقتی ممکن است قیمت یک اسب به میلیونها دلار برسد، کدام دام می تواند با آن قابل قیاس باشد؟

    خسارت منبع ژنتیکی داخلی به دلیل عدم کنترل واردات نژادهای خارجی اسب

    گذشته از این موارد، ایران با داشتن نژادهای اصیل و شناخته شده مانند اسب ترکمن، اسب کرد، اسب اصیل (عرب)، اسب خزر و سایر گونه ها بعنوان یکی از منابع ژنتیکی بحساب می آید که متاسفانه در اثر کم توجهی و عدم کنترل واردات نژادهای خارجی به این منبع غنی ژنتیکی خسارت عظیمی وارد شده تا جائیکه بسیاری از اسبان کشور را دوخون کرده و از درجه خلوص نژادی آنها کاسته است. رفع این کاستی ها میسر نمی شود مگر اینکه به امر تحقیقات و پژوهش اسب بطور جدی پرداخته شود.

    در بین نژادهای ایرانی بیشترین تحقیق بر روی اسب خزر صورت گرفته که باعث معروفیت این نژاد در جهان شده است و مورد اقبال جامعه جهانی طالب اسب خزر قرار گیرد.

    این در حالی است که در بین سایر نژادها ممکن است اسب های با ویژگیهای برتر داشته باشیم که به مراتب با ارزش تر از اسب خزر باشند اما متاسفانه به دلیل عدم توجه در حال انقراض و نابودی هستند.

    بر خلاف نظر عده ای که کم بودن جمعیت اسب در کشور را بعنوان یک توجیه و دلیل کافی در بی توجهی نسبت به این حیوان با ارزش اقتصادی می دانند، باید گفت که با بررسی سایر کشورها که در زمینه پرورش اسب به پیشرفت های قابل توجهی رسیده اند، مشاهده می شود که تعداد اسبان آنها خیلی کمتر از اسبهای موجود در ایران بوده است که نمونه آنرا می توان در مورد اسب خزر مثال زد.

    در حدود 20 سال پیش چند راس از این اسبها از ایران وارد دیگر کشورها شد و هم اکنون در حدود 700 راس اسب خزر در دیگر کشورها وجود دارد که با قیمتهای گزافی معامله می شود.

    700 راس اسب خزر شناسنامه دار ثبت شده موجود در جهان از 12 راس اسب خزری است

    از 700 راس اسب خزر شناخته شده و شناسنامه دار ثبت شده موجود در جهان تنها از 12 راس اسب خزر بوجود آمده است.

    بنابراین حتی اگر یک جفت اسب داشته باشیم چنانچه دارای مزیت نسبی باشند باید بعنوان یک واحد تولیدی مورد حمایت و بهره برداری قرار گیرد.

    شرط لازم برای موفقیت در چنین برنامه های نخست  برنامه ریزی مناسب و روشن شدن استراتژی کوتاه مدت و بلند مدت و دیگر اینکه  حمایت زمان بندی شده است. حفظ و نگهداری و ازدیاد آنها تلاش بی وقفه ای را می طلبد و باید پابپای تحقیقات به تربیت نیروی انسانی متخصص در این زمینه نیز همت گمارده شود.

    هم اکنون سالانه حدود 100 نفر از مراکز آموزش عالی در رشته پرورش اسب فارغ التحصیل می شوند که نشانه روشن بودن اهمیت صنعت اسب داری در زمان تاسیس این مراکز در کشور بوده است ولی آیا در رابطه با اشتغال این افراد تحصیلکرده برنامه ریزی های لازم صورت گرفته است یا خیر؟

    آیا به اندازه اهمیت اقتصادی این حیوان در ارز آوری، سود آوری، اشتغال و تفریح، سرمایه گذاری شده است؟ تعیین استراتژی بلند مدت صنعت اسب از واجبات است و در چارچوب استراتژی بلند مدت و برنامه های کلان کشور، برنامه های میان مدت و کوتاه مدت هم تعریف خواهد شد و جایگاه خود را پیدا خواهند کرد.

    برای اینکه بتوان در زمینه اسب عظمت و افتخارات گذشته را بازیافت به دلایلی همچون وجود ریشه اصلی اسبان جهان در کشور، وجود بازارهای بسیار مناسب جهانی، اشتغالزا بودن صنعت اسب داری، مقایسه ارزش یک راس اسب با سایر دامها، وجود شرایط مناسب آب و هوایی در کشور، وجود مراتع مناسب برای نگهداری اسب در اقصی نقاط کشور، نیاز به ورود به سایر رشته های دامپروری، نیاز اجتماعی به تفریحات سالم، سرمایه گذاری وسیع در این رشته در کشور، دیرینه تاریخی مردم ایران در زمینه تربیت اسبان چابک و چالاک و نیاز به منابع درآمدی متنوع برای دامداران و کشاورزان تحقیقات اسب را باید جدی گرفت.

  • حفظ نسل آهو در استان مرکزی

    مهر نوشت:

    اراک – خبرگزاری مهر: معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست کشور گقت: با اختصاص اعتبارات لازم به میزان شش میلیارد ریال نسل آهو به عنوان گونه نادر حیات وحش استان مرکزی حفظ می شود.

    به گزارش خبرنگار مهر در اراک، دکتر محمدباقر صدوق عصر چهارشنبه در جریان مراسم بهره برداری از پاسگاه محیط بانی و سایت احیای آهو در منطقه حفاظت شده هفتادقله اراک افزود: بر اساس  این طرح در یک برنامه پنج ساله با انتقال، قرنطینه و نگهداری آهو در سایت آهوی هفتادقله نسل این حیوان ارزشمند در استان مرکزی احیا می شود.

    وی افزود: منطقه، هفتادقله تا شازند از دیرباز یکی از کریدورهای مهم تردد آهو بوده که طی چند دهه اخیر به دلیل توسعه نامتوازن ، ساخت و سازها و جاده ها تعداد آهو در این منطقه کم شده است.

    صدوق گفت: در سفر سوم دولت همچنین ایجاد و ساخت پنج پاسگاه محیط بانی مصوب شده که برای ساخت هر کدام از آنها 500میلیون ریال اعتبار در نظر گرفته شده است.

    وی افزود: تالاب کویری میقان یکی از پناهگاههای مهم پرندگان مهاجر به ویژه درنای خاکستری است و تقویت لایه های حفاظتی از این تالاب از اهمیت خاصی برخوردار است.

    برای ایجاد و بهره برداری پاسگاه محیط بانی سیبک 583میلیون ریال هزینه شده و راه اندازی این مکان حفاظتی به خاطر قرار گیری در کنار جاده و اشرافیت کامل به منطقه امن سیبک تاثیرات زیادی در حلقه حفاظتی و مدیریت محیط طبیعی دارد.

  • شکار یک یوزپلنگ در استان یزد

    شکارچی پوست یوزپلنگ را مقابل ساختمان محیط زیست رها کرد

    سبزپرس: بقایای لاشه یک یوزپلنگ که مقابل ساختمان اداره کل محیط زیست استان یزد رها شده بود در حالی کشف شد که فرد متخلف خود با اداره محیط زیست تماس گرفت و خبر داد که پوست یک یوزپلنگ در مقابل درب اداره محیط زیست قرار داده شده است .

    به گزارش سبزپرس، دو هفته قبل بقایای پوست یک یوزپلنگ که به نظر می رسد اخیرا کشته شده حوالی ساعت 11:30 دقیقه صبح مقابل اداره محیط یزست استان یزد کشف شد این در حالی است که دقایقی پیش از آن فردی که به نظر می رسد شکارچی این یوزپلنگ بوده با اداره کل تماس می گیرد و اعلام می کند که پوست این یوز را مقابل ساختمان محیط زیست رها کرده است.

    اما هنوز مشخص نیست این یوزپلنگ چگونه و دقیقا در چه زمانی کشته شده و با اینکه برخی کارشناسان از وجود آثار گلوله بر پوست یوز خبر می دهند عده ای دیگر معتقدند این یوز در اثر تصادف کشته شده و ضارب نیز از ترس مجازات خود آن را به نوعی در دسترس محیط زیست قرار داده است . با این حال با گذشت بیش از 15 روز از کشف این لاشه ، هنوز شکارچی یوزپلنگ و یا حتی فرد مطلعی که با اداره کل تماس گرفته شناسایی و دستگیر نشده است.

    یوزپلنگ آسیایی یکی از گونه های به شدت در خطر انقراض جهان است که پیش بینی می شود تنها حدود 70 قلاده از آن در ایران باقی مانده باشد و بر اساس اعلام سازمان محیط زیست در حال حاضر جریمه کشتار هر قلاده یوزپلنگ در ایران 20 میلیون تومان است.

  • پيرترين يوزپلنگ دنيا در ايران رؤيت شد

    ایلنا: چنگال كه عنوان پيرترين يوزپلنگ دنيا را با خود يدك مي كشد، همچنان زنده بوده و ساعت 10/15دقيقه صبح روز 14 آذرماه توسط بهمن نجفي، كارشناس امور حفاظتي پروژه حفاظت از يوزپلنگ آسيايي در پناهگاه حيات وحش ناي‌بندان رؤيت شد.

    اين جانور اولين يوزپلنگي در ايران بود كه در مهر 1380 به دام دوربين‌هاي تله‌اي افتاد و آخرين بار در بهمن 1388 توسط محيط بان بخشي در منطقه ناي‌بندان فيلمبرداري شد. ولي از سال گذشته تاكنون بررسي‌ها براي يافتن اين يوزپلنگ كهنسال بي‌نتيجه مانده بود و خوشبختانه بالاخره مستقيما مشاهده و ثبت شد.

    ويژگي مشخص اين يوز نر، دم آن است كه نسبت به ساير يوزها به صورت عجيبي كوتاه است. از اين رو، درحال حاضر به نظر مي‌رسد كه اين يوز درحال به پايان رساندن 13 سالگي بوده و از اين جهت يك ركورد در سرتاسر دنيا محسوب مي‌شود.

    ركورد قبلي متعلق به يك يوز نر در سرنگتي با 12 سال بوده است كه دچار گري شده بود، حال آنكه چنگال از ظاهر خوبي برخوردار است. عمر يوزپلنگها در طبيعت به دليل وجود انواع استرسهاي محيطي به ندرت از 7-8 سال فراتر رفته و نرها معمولا عمر كوتاهتري نسبت به نرها دارند.

    چنگال، نامي است كه از سوي هيأت تحريريه ماهنامه “همشهري سرزمين من” كه مرداد ماه سال جاري ويژه نامه‌اي را به پرونده يوزپلنگ اختصاص داده بود، براي اين يوزپلنگ مسن انتخاب شده بود.

  • تصاویر: کمیاب‌ترین و عجیب‌ترین پستانداران

    به گزارش تابناک :

    انجمن جانورشناسی انگلیس در لندن به طبقه بندی عجیب‌ترین و کمیاب‌ترین پستانداران دنیا پرداخته است که در میان آنها می‌توان به جوجه تیغی استرالیایی تا گونه‌ای از کیسه‌داران بینی کُرکی و سایر گونه‌هایی که در معرض خطر انقراض قرار دارند اشاره کرد.

    به گزارش فرارو، مجله علمی نشنال جغرافی در گزارشی به انتشار طبقه‌بندی جدید کمیاب‌ترین و عجیب‌ترین پستانداران دنیا که از سوی «انجمن جانورشناسی انگلیس» انجام شده پرداخته است. در این طبقه بندی که EDGE نام دارد بسیاری از پستانداران در معرض انقراض و یا احتمالا تاکنون منقرض شده وارد شده اند.

    پروژه EDGE استثنائی بودن هرگونه را برپایه «فوق شجره ژنتیکی» محاسبه می‌کند. این یک شجره ژنتیکی بسیار بزرگ است که روابط تکاملی میان تمام پستانداران را نشان می‌دهد.

    از 100 گونه حاضر در لیست امسال این طبقه بندی، 49 گونه نسبت به طبقه بندی EDGE در سال 2007 تازگی دارند و برخی از آن‌ها نیز می‌توانند تاکنون منقرض شده باشند.

    سه جوجه تیغی منقار دراز

    “کریس هلگن” در شرق کوهستان فوجا در اندونزی یک جوجه تیغی منقار دراز را کشف کرد. این گونه پستانداران که تخمگذار است برپایه طبقه بندی EDGE زیر نظر “انجمن جانور شناسی لندن” یکی از نادرترین و از نظر ژنتیکی خاص ترین پستاندار روی زمین است. در راس این لیست، علاوه بر جوجه تیغی منقار دراز شرقی، یک جوجه تیغی منقار دراز غربی و یک جوجه تیغی منقار دراز Attenborough نیز وجود دارند. به اعتقاد اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت، هر سه گونه به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارند.

     

    خفاش دم بریده

    نام علمی این خفاش Mysticina robusta است که کاملا از جزایر نیوزلند که خاستگاه طبیعی آن است محو شده است. این خفاش آخرین بار در سال 1967 در این جزایر دیده شد. امید برای پیدا کردن دوباره آن از چند سال قبل به وجود آمد زمانی که محققان توانستند ردپایی از این خفاش را پیدا کنند.

     

    بایجی

    بایجی چینی یا دلفین «یانگتز» احتمالا تاکنون منقرض شده است. در حقیقت بین سالهای 1997 تا 1999 تنها 13 نمونه از این دلفین وجود داشتند. بایجی ها اغلب در تور ماهیگیران گرفتار می‌شدند و یا در اثر آلودگی رودخانه ها می‌مردند. این دلفین آخرین بار در سال 2007 مشاهده شد.

     

    خرگوش وحشی رودخانه

    با نام علمی Bunolagus monticularis با سایر خرگوش‌های وحشی متفاوت است چراکه همانند یک خرگوش وحشی معمولی تولید مثل نمی‌کند. در حقیقت در حالی که بسیاری از گونه‌های خرگوش‌ها حداقل 12 بچه به دنیا می‌آورند، خرگوش وحشی رودخانه در هر تولید مثل تنها یک بچه به دنیا می‌آورد. برای این حیوان خاک نرمی که در صحرای آفریقای جنوبی است بسیار حیاتی است. اما این گونه با رشد بی رویه کشاورزی بومی بسیاری از زمین‌های خاستگاه خود را از دست داده است.

     

    کرگدن سوماترایی و کرکدن سیاه

    خاستگاه اصلی کرگدن سوماترایی با نام علمی Dicerorhinus sumatrensis جنوب شرقی آسیا و خاستگاه کرگدن سیاه با نام علمی Diceros bicornis آفریقای مرکزی و جنوبی است. کاهش سریع تعداد این گونه ها موجب شده است که وارد لیست EGDE شوند.

     

    کیسه دار بینی کُرکی شمالی

    این جانور کیسه دار که شبیه خرس است با نام علمی Lasiorhinus krefftii در کوئینزلند استرالیا زندگی می کند. تنها سه گونه از این جانور کیسه دار شناسایی شده اند. در تفاوت با کوالاها و کانگروها، این کیسه داران بچه های خود را در یک کیسه در باز در پشت بدن خود حمل می کنند به این ترتیب بچه ها در زمان حرکت از کیسه به زمین نمی افتند. امروز تنها یک جمعیت کمتر از 100 نمونه از این کیسه دار باقی مانده است.

     

    شتر دو کوهان

    نام علمی این حیوان Camelus bactrianus است. شتر دو کوهان به دلیل توانایی بالایی که در سفرهای کویری و مقاومت بالا در مقابل بی آبی دارد اهلی شده است. به گفته زیست شناسان، اهلی کردن این جانور می تواند این جانور را برای همیشه از محل زندگی طبیعی خود دور کند. این محققان در این خصوص توضیح دادند: “تعداد زیادی شتر در روی زمین وجود دارد اما آنهایی که در محیط طبیعی خود زندگی می کنند به شدت در معرض خطر قرار دارند.”

     

    کرگدن جاوه

    این کرگدن نسبت به کرگدن سیاه و یا کرگدن سفید بسیار ابتدایی تر است. کرگدن جاوه با نام علمی Rhinoceros sondaicus نادرترین نوع از میان تمام کرگدن‌های زنده دنیا است. به طوری‌که تنها حدود 50 نمونه از این جانور باقی مانده‌اند که در فضاهای محافظت شده در ویتنام و جاوه در اندونزی زندگی می کنند.

  • اسارت “خرس قهوه‌اي ” در فنس يك ويلا!

    فارس نوشت:

    مديركل حفاظت محيط زيست استان قزوين گفت: اخباري در خصوص اسير شدن “خرس قهوه‌اي ” توسط انسان‌ها منتشر شد در حالي كه اين خرس در فنس حصار ويلايي در رودبار الموت شرقي گرفتار شده بود.

    علي فرهادي در گفت‌و‌گو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار داشت: پاي خرس قهوه‌اي كه حدود 10 روز پيش توسط كاركنان محيط زيست نجات پيدا كرد، در توري فنس يكي از ويلاهاي منطقه رودبار الموت شرقي گرفتار شده بود كه با اعزام تيم‌هاي مختلف شامل دامپزشكي سازمان محيط زيست، محيط‌بانان و كارشناسان بخش محيط طبيعي نجات پيدا كرد.

    وي با بيان اينكه اين خرس به دليل سيم‌هاي خاردار اطراف توري فنس دچار جراحاتي شده بود، ادامه داد: جراحات خرس قهوه‌اي، پس از بيهوشي و انجام عمل جراحي تا حدودي بهبود پيدا كرد.

    فرهادي با بيان اينكه اين خرس در هيچ قفسي گرفتار نشده و تنها گرفتار تجهيزات انساني شده بود، افزود: پس از رهاسازي خرس قهوه‌اي در طبيعت، ماشين محيط‌بانان استان قزوين تصادف كرد كه چند ميليون خسارت به بار آورد؛ البته اين هزينه‌ها، هزينه‌هاي جاري است.

    مديركل حفاظت محيط زيست استان قزوين در پايان با اشاره به اينكه محيط زيست تلاش بسياري براي نجات و رهاسازي خرس قهوه‌اي انجام داد، بيان كرد: محيط‌بانان يك روز پس از رهاسازي، خرس را تحت مراقبت قرار داده و از ورود آن به طبيعت مطمئن شدند.

    (بیشتر…)