دسته: حیوانات در خطر انقراض

  • تمساح مردابي با استفاده از ميكروچيپ علامت گذاري شد

    تمساح پوزه کوتاه گاندو

    دیده بان حقووق حیوانات: تعداد 12 تمساح مردابي براي نخستين بار با استفاده از ميكروچيپ و پلاك هاي پلاستيكي خارجي علامت گذاري شدند تا تعدادي از آنها رهاسازي و به زيستگاه طبيعي خود بازگردانده شوند.

    حسين محمدي، مديركل دفتر تنوع زيستي و حيات وحش، در گفتگوي پايگاه اطلاع رساني سازمان حفاظت محيط زيست گفت: مطالعه و بررسي گونه در معرض تهديد تمساح مردابي را به طور منظم در سالهاي اخير در دستور كار خود داشته و حاصل اين برنامه جمع آوري داده ها و انجام اقدامات لازم براي مطالعه و حفاظت آنها مي باشد.
    حين محمدي افزود: در برنامه اخير انجام يافته تعداد 12 تمساح مردابي براي نخستين بار با استفاده از ميكروچيپ و پلاك هاي پلاستيكي خارجي علامت گذاري شدند تا تعدادي از آنها رهاسازي و به زيستگاه طبيعي خود بازگردانده شوند.
    اين مقام مسئول خاطر نشان كرد: برنامه مطالعه و پايش گونه تمساح مردابي به طور مرتب با همكاري دفتر تنوع زيستي و حيات وحش و اداره كل استان سيستان و بلوچستان و واحدهاي تابعه مرتبط و نيز همراهي همياران محلي انجام مي شود تا ضمن جمع اوري اطلاعات زيست شناختي و بوم شناختي بتوان نسبت به اجراي برنامه هاي حفاظتي اقدام  لازم و  مناسب را به عمل آورد.
    محمدي در پايان  اعلام كرد: رديابي راديويي اين گونه و امكان تكثير و پرورش در اسارت آنها از ديگر برنامه هاي اين دفتر و معاونت محيط طبيعي  سازمان حفاظت محيط زيست پدر خصوص اين گونه مي باشد.

  • قطع دست یک پلنگ در تهران/ تصویر

    دیده بان حقوق حیوانات: يك قلاده پلنگ به دليل گرفتار شدن در تله كشاورزان منطقه گرگان در استان گلستان دست خود را از ناحيه كتف از دست داد.
    مدير كل دفتر حيات وحش و تنوع زيستي گفت: حدود 20 روز گذشته همكاران محيط زيست استان گلستان اعلام كردند كه پلنگي در تله كشاورزان در منطقه گرگان گرفتار و از ناحيه مچ دست زخمي شده است.

    به گزارش روابط عمومی سازمان محیط زیست وي اظهار داشت: آنها در محيط زيست استان اقدام به درمان اين حيوان كردند كه متاسفانه كاري از پيش نبردند و حدود يك هفته پيش حيوان را به تهران منتقل كرديم و به محض ورود توسط دامپزشكان سازمان محيط زيست و كلينيك دانشگاه تهران مورد معاينه قرار گرفت كه از همان ابتدا نيز اميدي به بهبود حيوان نبود اما تلاش كرديم كه عضو زخمي حيوان را حفظ كنيم.

    محمدي ادامه داد: از آنجا كه تله هاي بومي بسيار قوي هستند و به تله هاي ‘ پاگير’ معروفند از اين رو حيوان تمام بافت دست خود را كه در تله گير كرده بود از دست داد و باعث عفونت آن بخش از اندام شد به گونه اي كه در معاينات مشخص شد تاندون و رگ هاي خون رساني حيوان در ان قسمت از بين رفته است.
    وي گفت: به احتمال زياد حيوان يك تا دو روز در تله گرفتار بود و در اين مدت تلاش زيادي براي آزاد كردن خود كرد كه اين مساله باعث از بين رفتن بافت دست به طور كامل شد از اين رو امكان پيوند نيز وجود نداشت.
    وي افزود: دست پلنگ عفونت زيادي كرده بود و با آنتي بيوتيك هاي قوي سعي شد تا عفونت كنترل و كاهش يابد اما از آنجا كه رگ خون رساني حيوان از بين رفته بود گلبول هاي سفيد آن نيز روند صعودي داشت كه اين مساله نشان دهنده موثر نبودن درمان بود.

    محمدي گفت: اما متاسفانه به دليل آسيب فراواني كه دست حيوان ديده بود عصر جمعه  با مشورت دامپزشكان سازمان محيط زيست و كلينيك دانشگاه تهران و جراحان دامپزشك مجبور به قطع دست حيوان از كتف شديم.

    وي در پاسخ به اين سوال كه اگر حيوان از مچ دست آسيب ديده بود چرا از كتف قطع شد ، گفت: اگر از مچ قطع مي كرديم حيوان با همان عضو آسيب ديده اقدام به حركت مي كرد كه دراين صورت دوباره دست دچار عفونت مي شد و چون استفاده از اندام مصنوعي مانند پروتز براي حيوانات وحشي مانند پلنگ كاربردي ندارد ، مجبور به قطع دست از كتف شديم.

    مدير كل دفتر حيات وحش اظهارداشت: در حال حاضر اين حيوان در محيط اسارت نگهداري مي شود و با همكاري دانشگاه تهران تصميم داريم به روش تلقيح مصنوعي براي تكثير از اين حيوان استفاده كنيم.
    وي گفت: پلنگ بعد از شير و ببر كه متاسفانه نسلشان در ايران منقرض شده،بزرگترين و قوي ترين گوشتخوار در ايران محسوب مي شود و در حال حاضر حدود 500 قلاده پلنگ در زيستگاه – هاي ايران وجود دارد.

    محمدي افزود: نقاط پراكنش پلنگ بيشتر در مناطق كوهستاني ايران است اما به دليل تله گذاري ، تصادف و شكار همواره شاهد از بين رفتن اين حيوانات با ارزش هستيم.

    به گفته وي اين پلنگ ايراني در منطقه قفقاز نيز وجود داشته اما امروز جمعيت آنها در اين منطقه تقريبا از بين رفته است.
    محمدي تاكيد كرد: همكاران در محيط زيست استان گلستان در صدد پيدا كردن فردي هستند كه تله را كار گذاشته و بدون شك با تله گذار برخورد قانوني خواهد شد و بايد ضرر و زيان زيست محيطي را بپردازد.
    وي ادامه داد: هر فردي به هر نحوي باعث تلفات و كشته شدن هر گونه از حيواني شود سازمان محيط زيست با آنان به شدت برخورد مي كند، از بوميان مي خواهيم كه براي دفع حيوانات از مزارع خود از كار گذاشتن چنين تله هاي خطرناكي خودداري كنند و از روش هاي معمول ديگر استفاده كنند.

    ____________________________

    رد پای بیماری مزمن در پرونده مرگ پلنگ نر

    مرگ یک پلنگ در تهران/ تصویر

  • مشاهده روباه شنی در کویر لوت/ تصویر

    دیده بان حقوق حیوانات: یک محقق و کویر نورد با بیان اینکه کویر لوت سرشار از مظاهر حیات از جانوران تا گیاهان مختلف است گفت:در آخرین سفر به کویر لوت موفق به ثبت حضور دو روباه شنی در این کویر شدیم که این موضوع برای بسیاری ازکارشناسان محیط زیست شگفت‌انگیز است.

    به گزارش مهر، مهرداد قزوینیان که بیش از 10 سال تجربه کویر گردی و تحقیق در لوت را دارد، افزود: در این سالهای متمادی حیوانات گوناگون مانند انواع حشرات، خزندگان، پرندگان و پستانداران را در این کویر مشاهده و از تمام آنها عکس و فیلم تهیه کرده‌ام.

    وی اظهار داشت: در آخرین سفری که آبان ماه امسال با تجهیزاتی مانند دوربین دید در شب تله ای به کویر لوت داشتیم موفق به ثبت حضور دو روباه شنی در این کویر شدیم که این موضوع برای بسیاری ازکارشناسان محیط زیست شگفت انگیز است.

    به گفته قزوینیان، در این سفر حتی یک گور خر ایرانی در دل کویر مشاهده شد که متأسفانه قادر به ثبت عکسی یا فیلمی از آن نشدیم.

    وی با اشاره به اینکه در سفر های گذشته بارها رد بسیاری از جانوران مانند یوز پلنگ، مار، گربه شنی، کاراکال  وجبیر را مشاهده کرده است تصریح کرد: همچنین جانورانی مانند مارمولک، سنجاقک و بسیاری ازگونه های پرندگان به کرات در این کویر دیده و ثبت شده اند.

    به گفته این محقق، اینکه برخی افراد مشاهده یک گونه حشره در کویر لوت را اولین نشانه حیات در این منطقه عنوان می کنند بسیار تعجب آور و خنده دار است.

    قزوینیان تأکید کرد: در جای جای کویر لوت انواع گونه های گیاهی و جانوری به غیر ازماهیان وجود دارد و این کویر سرشار از حیات است.

    وی افزود: نکته مهمی که در خصوص حضور گربه شنی در کویر لوت وجود دارد این است که در اطراف این منطقه به فاصله حدود 150 کیلومتر آب وجود ندارد و دلیل مشاهده گربه شنی در این منطقه این است که این جانور آب نمی خورد و آب مورد نیاز بدنش را از پرندگانی که شکار می کند تأمین می کند.

    قزوینیان تصریح کرد: در حقیقت قوای جسمانی پرندگانی که از شمال و جنوب کشور در حرکت هستند در منطقه کویر لوت تحلیل می رود و در نتیجه پرندگان بسیاری در این منطقه حضور دارند و رو باه شنی با شکار آنها آب و غذای مورد نیاز خود را تأمین می کنند.

    به گفته وی، در کویر لوت نه تنها پرندگان مهاجر وجود دارند بلکه پرندگانی مانند گنجشک هم حضور دارند که البته با انسانها نیز رابطه خوبی دارند و در صورت دیدن آنها فرار نمی کنند.

    پیش از این دبیر تشکل زیست‌محیطی کانون سبز فارس به خبرنگار مهر گفته بود: سال گذشته در منطقه گندم بریان پس از دو روز بررسی دقیق و موشکافانه موفق به کشف چهار حشره به رنگ خاک کویر شدیم؛ از این حشرات در منطقه تصویربرداری شد و یکی از آنها را زنده‌گیری کردیم. علاوه بر این، در یکی از این حفره‌ها، عنکبوتی را مشاهده کردیم که در تارهای تنیده شده‌اش یک پروانه خشک شده همراه با چند حشره به دام افتاده بودند.

    وی افزود: با کشف این حشرات فرضیه نبودن حیات در کویر لوت بعد از چند دهه باطل و راه برای تحقیقات بیشتر درباره کویر لوت بازشده است.

  • باغ‌وحش یا باغ شکنجه‌؟

    دیده بان حقوق حیوانات: مسوولان در شهرها به‌ویژه کلانشهرها برای شهروندان باید تمام اسباب شهرنشینی را تدارک ببینند. باغ‌وحش یکی از الزامات شهرهای مدرن جهان است. هم‌اكنون ۲۳ باغ‌وحش در كشور فعال است كه از این تعداد ۱۴ واحد زیر نظر شهرداری و ۹ واحد توسط بخش خصوصی اداره می‌شود، ولی تنها ۱۰ باغ‌وحش از محیط زیست جواز دریافت كرده‌اند و شایان ذكر است باغ‌وحش ارم تهران زیر نظر بنیاد مستضعفان انقلاب اداره می‌شود. باغ‌وحش‌ها در ایران از استاندارد‌های روز جهان برخوردار نیستند. وقتی پای صحبت‌های کارشناسان می‌نشینی مشکل مالی را مهم‌ترین عامل وضعیت نابسامان باغ‌وحش‌ها می‌دانند.

    وضعیت باغ‌وحش‌های ایران آنقدر اسفناک است که مجموعه این آرزوها در ناخودآگاه ذهن آدمی ایجاد می‌شود که ‌ای کاش سازمانی به نام سازمان حقوق حیوانات وضع می‌شد و همانند سازمان حقوق بشر عمل می‌کرد. ‌ای کاش حیوانات هم زبان داشتند و می‌توانستند از وضعیت اسفناک و شرایط بد نگهداریشان شکوه کنند. ای کاش باغ‌وحشی‌ها هم می‌توانستند برای به دست آوردن حقوق خود تحصن کنند. اعتراض کرده و بست بنشینند، شاید در آن صورت بود که مسوولان متوجه شرایط بد زندگی حیوانات در پشت قفس‌هایی می‌شدند که نام باغ‌وحش بر آن نهاده‌اند.  کارشناسان که جای خود دارند، باغ‌وحش‌های ایران آنقدر وضع بدی دارند که صدای هر بازدیدکننده‌ای را درآورده است. باغ‌وحش‌های ایران در شهرهای تهران، مشهد، شیراز، اصفهان، زابل، اراك، بابلسر، آمل و دزفول قرار دارد. باغ‌وحش‌هایی كه نه‌تنها شرایط استاندارد برای نگهداری حیوانات را ندارند بلكه هیچ نهادی جوابگوی مشكلات آنها نیست. یک کارشناس اما می‌گوید متولی باغ‌وحش‌ها در كشور شهرداری‌ها هستند و سازمان محیط‌زیست بعد از شهرداری وظیفه نظارت را برعهده ‌دارد.

     فاصله زیاد باغ‌وحش‌های ایران با استانداردهای جهانی
    رئیس اداره اجرایی و شکار و صید سازمان محیط‌زیست با اعلام اینکه باغ‌وحش‌های ایران با ضوابط سازمان محیط‌زیست و استانداردهای روز دنیا بسیار فاصله دارند، گفت: در حال حاضر در کمتر کشوری مشاهده می‌شود که حیوانات در قفس محدودی به شکلی که در ایران مرسوم است نگهداری شوند.
    رضا فرجی در گفت‌وگو با مهر افزود: از حدود یک سال پیش کمیته ویژه‌ای در سازمان محیط‌زیست متشکل از دفاتر حیات‌وحش، دفتر شکار و صید، دفتر زیستگاه‌ها، دفتر حقوقی و نمایندگان استان‌ها برای تدوین دستورالعمل ویژه و تهیه استاندارد‌ها، ضوابط برای باغ‌وحش‌ها و پایش عملکرد آنها تشکیل شده است.
    وی با بیان اینکه وضعیت باغ‌وحش‌ها در ایران با استاندارد‌های این کمیته و با آنچه در دنیا به عنوان باغ‌وحش معرفی می‌شود بسیار فاصله دارد، گفت: مشکلات باغ‌وحش‌ها در ایران ریشه‌ای است و برای رسیدن به استاندارد‌ها زمان زیادی نیاز است.
    به گفته فرجی، در حال حاضر در کمتر کشوری دیده می‌شود که حیوانات در قفس محدودی به شکلی که در ایران مرسوم است نگهداری شوند و رویکرد بیشتر باغ‌وحش‌های مدرن دنیا تحقیقاتی، حفظ ذخایر ژنتیکی و بررسی گونه‌های در معرض انقراض است.
    وی افزود: در اینگونه باغ‌وحش‌های مدرن علاوه‌بر عموم مردم گروه‌های هدف مانند دانشجویان، دانش‌آموزان و محققان در نظر گرفته می‌شوند و در طراحی فضاها و گونه‌ها به نیازهای این گروه‌ها توجه می‌شود. فرجی با بیان اینکه باید اصلاح وضعیت باغ‌وحش‌های ایران از سال‌ها پیش آغاز می‌شد، اظهار داشت: اکنون که این حرکت آغاز شده نباید تصور کرد که ظرف چند ماه شرایط باغ‌وحش‌ها تغییر اساسی ‌کند و به‌طور کامل مطابق استاندارد‌ها شود بلکه این پروژه زمان‌بر است و نیاز به اعتبارات بسیار کلانی دارد.
    رئیس اداره اجرایی و شکار و صید سازمان محیط‌زیست با اشاره به اینکه در ایران متولی باغ‌وحش‌ها اغلب دستگاه‌های دولتی هستند، تصریح کرد: به دلیل کم‌درآمد بودن باغ‌وحش‌ها بخش خصوصی کمتر متقاضی تولیت این مکان‌ها است. البته فضاهای بسیاری در اقصی‌نقاط کشور وجود دارند که به شکل خصوصی اقدام به نگهداری حیات‌وحش می‌کنند ولی این مکان‌ها طبق تعریف سازمان محیط‌زیست باغ‌وحش نامیده نمی‌شوند.
    به گفته فرجی، کمیته ساماندهی وضعیت باغ‌وحش‌ها در سازمان محیط‌زیست برنامه‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و درازمدتی تدوین کرده است و افراد یا دستگاه‌هایی که از سال گذشته متقاضی احداث باغ‌وحش جدید هستند مکلفند استانداردها و ضوابط روز دنیا را کاملا رعایت کنند.
    وی در پاسخ به اینکه آیا سازمان محیط‌زیست برنامه‌ای برای تعطیلی باغ‌وحش‌هایی که استاندارد نیستند دارد، گفت: از آنجایی که با تعطیلی باغ‌وحش‌ها تعداد بسیار زیادی از حیات‌وحش که عادت به محیط طبیعی ندارند، دیگر مرکز خاصی برای نگهداری آنها وجود ندارد، رویکرد ما تعطیل کردن و برخورد قهری با این مراکز نیست بلکه بهسازی و اصلاح شرایط به صورت مرحله به مرحله و ارائه راهکارهای کارشناسی موقتی و دائمی است.
    فرجی در پاسخ به اینکه چرا شهرداری متولی هیچ‌یک از باغ‌وحش‌های کشور نیست، گفت: شهرداری در هیچ‌جای کشور متولی مکانی که طبق ضوابط باغ‌وحش نامیده شود نیست اگرچه در برخی پارک‌ها تعدادی از حیوانات را نگهداری می‌کنند.
    وی افزود: سازمان محیط‌زیست از اینکه شهرداری‌ها مدیریت باغ‌وحش‌ها را به عهده بگیرند، استقبال می‌کند.

    این باغ‌وحش درخور پایتخت نیست
    بدون‌شک شرایط قرنطینه‌ای لحاظ شده و پس از اطمینان از وضعیت بهداشتی و پاکسازی محیط از بیماری‌های مشترک مجوز فعالیت صادر شده است.
    پیمان خسروی با بیان این مطلب می‌گوید: امیدواریم پروتکل‌هایی که در این زمینه وجود دارد لحاظ و مجوز فعالیت برای باغ‌وحش بر همین اساس داده شده باشد.
    این دامپزشک در ادامه ‌افزود: سازمان‌های دامپزشکی و محیط‌زیست باید نسبت به حفظ بهداشت محیط باغ‌وحش بسیار سختگیر و جدی باشند.  خسروی همچنین در پاسخ به این پرسش فارس که تکلیف کنترل تغذیه حیوانات باغ‌وحش در آینده چه می‌شود، گفت: به نظر من این مساله به مدیریت باغ‌وحش بستگی دارد؛ این باغ‌وحش است که باید ورود دام‌های زنده‌ای که برای تغذیه حیوانات خریداری می‌شوند را به دامپزشکی اعلام کرده و در نهایت آنها نیز وظیفه نظارتی خود را اعمال کنند. خسروی درباره شاخص‌هایی که کیفیت باغ‌وحش به وسیله آنها اندازه‌گیری می‌شود، گفت: باید بررسی شود که چه میزان باغ‌وحش تهران به شاخص‌های مورد نظر و استانداردهای جهانی نزدیک است.
    وی گفت: تعداد حیواناتی که باید در یک قفس نگهداری شوند یا مساحت محل نگهداری حیوانات در آیتم‌های باغ‌وحش کاملا مشخص است.
    وی با اشاره به وضعیت سایر باغ‌وحش‌ها در خارج از کشور اظهار داشت: در بازدیدی که از یکی از باغ‌وحش‌های برزیل داشتیم به این نتیجه رسیدیم که یکی از مسائل مهم در کلانشهرها داشتن باغ‌وحش مناسب است. این دامپزشک تصریح کرد: تهران شهر بسیار زیبایی است و شرایط خوبی نیز در آن فراهم شده اما باید بگویم که این باغ‌وحش درخور پایتخت کشورمان نیست.

    ______________________

    باغ وحش یا باغ خجالت؟

    باغ وحش، آری یا نه؟/ بخش سوم: ظلم بزرگ به گونه های بزرگ

    باغ وحش، آری یا نه؟/ بخش دوم: جهنمی با نام بهشت

    باغ وحش، آری یا نه؟/ بخش یکم

    تاریخچه باغ وحش و نگهداری حیوانات وحشی در ایران/ مجمع الوحوش ناصری یا باغ وحش تهران

  • عملیات نجات یک بچه فیل گرفتار در گل/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات:بچه فیل کنیایی که درون چاله ای از گل گیر افتاده بود توسط افراد بومی نجات یافت.

    (برای دیدن تصاویر بزرگ روی عکس ها کلیک کنید)

     نجات یک بچه فیل گرفتار در گل
    وقتی امدادگران به محل رسیدند، شرایط بچه فیل اینگونه بود. این بچه فیل بین 6 تا 15 ساعت در این چاله گرفتار بوده.
    نجات یک بچه فیل گرفتار در گل
    بچه فیل بینوا کاملا خسته بود و برای مدتی روی زمین دراز کشید تا رهایی را باور کند.
     نجات یک بچه فیل گرفتار در گل
    بچه فیل ناگهان باور کرد که از زندان تنگ و خیس رها شده و قصد رفتن کرد. بدون هیچ گونه نشانه ای از فیل های دیگر، تنها رفتن بچه فیل منطقی نبود.
     نجات یک بچه فیل گرفتار در گل
    بچه فیل بالاخره در سایه آرام گرفت و آب خورد. دختر کوچولو باید به امید بازگشت مادر منتظر شب بماند.
     نجات یک بچه فیل گرفتار در گل
    متاسفانه تا صبح روز بعد شانس با او یار نبود و باید به یتیم خانه فیل ها می رفت. تا نزدیکترین باند فرودگاه دوساعت راه بود و برای رفتن باید سوار وانت می شد.

    ____________________
    نجات یک بچه فیل و مادر گرفتار در باتلاق/ تصویری

    فیل مادر بر بالین نوزاد سه ماهه‎اش که زیر عمل جراحی از دست رفت/ تصویر

  • تخریب جنگل های اندونزی برای تولید دستمال توالت رو به افزایش است

    دیده بان حقوق حیوانات: گروه محیط زیست صندوق جهانی حیات وحش در تازه ترین گزارش خود اعلام کرد که مصرف کنندگان برخی از برندهای معروف کاغذ توالت به طور ناخواسته به تخریب جنگل های درخطر نابودی در «سوماترا» کمک می کنند.

    به گزارش سبزپرس، دو برند Asia Pulp & Paper موسوم به APP و برند Paseo and Livi از معروف ترین شرکت های تولید کاغذ توالت در جهان هستند که محصول خود را از خمیر حاصل از تخریب جنگل های اندونزیایی سوماترا تولید می کنند .

    محصول برند Paseo and Livi در ایالات متحده عموما در هتل ها، رستوران ها و دستشویی های عمومی و مدارس و دانشگاهها کاربرد زیادی دارد و بازار APP نیز در این کشور به شدت در حال گسترش است.
    براوردهای صندوق حهانی حیات وحش نشان می دهد. شرکتAPP که از سال 1984 شروع به تولید کاغذ توالت کرده تا به امروز باعث تخریب نیمی از جنگل های سوماترا یعنی رقمی در حدود نزدیک به پنج میلیون هکتار از جنگل های سوماترا در اندونزی شده است. این شرکت محصولات خود را در بیش از 65 کشور جهان هم عرضه می کند. از سوی دیگر این میزان تخریب جنگل ها باعث انتشار 57 تا 86 میلیون تن دی اکسید کربن به جو زمین شده است.

    این جنگل ها زیستگاه ببرهای سوماترایی هستند که اکنون براورد می شود تنها 400 ببر از این گونه باقی مانده باشد. بر اساس این گزارش همچنین کمتر از دو هزار و 800 فیل در این جنگل ها باقی مانده اند.

    در حاضر تولید خمیر کاغذ از این جنگل ها و تهیه روغن نخل از عمده ترین دلایل تخریب جنگل های سوماترا در اندونزی محسوب می شود.

    صندوق جهانی حیات وحش خطاب به مصرف کنندگان آمریکایی هشدار داده که باید بین کاغذ توالت و حفظ نسل ببرهای سوماترایی یکی را انتخاب کنند.

  • از 3 گونه پستاندار در معرض خطر انقراض،2 گونه جزء فون پستانداران استان آذربايجان غربي است

    دیده بان حقوق حیوانات: معاون محيط طبيعي اداره كل حفاظت از محيط زيست آذربايجان غربي گفت:از 3 گونه پستاندار در معرض خطر انقراض،2 گونه جزء فون پستانداران استان آذربايجان غربي است.

    به گزارش روابط عمومي اداره كل حفاظت محيط زيست آذربايجان غربي معاون محيط طبيعي اين  اداره كل گفت: از 54 گونه پستانداران موجود در آذربايجان غربي 2 گونه در معرض خطر انقراض هستند.

    حميد رعناقد اظهار داشت: اين گونه‌ها شامل نوعي موش بنام هامستر طلايي [؟]، گوزن زرد ايراني و پلنگ است.
    وي با بيان اينكه هفت گونه پرنده در طبقه بندي IUCN جزء گونه هاي آسيب پذير است،اعلام كرد: گونه هاي عروس غاز،اردك مرمري،غاز پيشاني سفيد كوچك،عقاب طلايي،دليجه كوچك،عقاب شاهي،ميش مرغ،با توجه به پتانسيل زيستگاهي در استان آذربايجان غربي زيست مي نمايند.
    اين مسئول با اشاره به تنوع زيستي در استان، گفت: تنوع زيستي كم نظير استان شامل تالاب‌ها و دشت‌ها تا جنگل‌ها و تپه ماهورها و مناطق كوهستاني سبب به وجود آمدن مامني مناسب براي زيست گونه‌هاي مختلف جانوران شده است.
    رعنا قد خاطرنشان كرد: 54 گونه پستاندار، 226 گونه پرنده، 59 گونه خزنده و دوزيست و26 گونه ماهي فون جانوري استان را تشكيل داده كه در مقايسه با پراكنش گونه ها در كشور از جايگاه ممتاز برخوردار است.
    وي پلنگ، گوزن زرد، قوچ و ميش ارمني، كل و بز و سنجاب  زميني را از گونه‌هاي مهم جانوري استان برشمرد و گفت: اين جانوران در نقاط مختلف استان زندگي مي‌كنند.
    اين مسئول ادامه داد: از پرندگان مهم استان نيز مي‌توان به انواع حواصيل‌ها، فلامينگو، پليكان سفيد، اردك مرمري، اردك سر سفيد و انواع پرندگان شكاري اشاره كرد.

  • قاچاق یک جفت جبیر از جزایر جنوبی ایران

    جبیر

    دیده بان حقوق حیوانات: هفته گذشته یک جفت جبیر در شرایطی اسفناک از جزایر جنوبی کشور به مقصد دوبی در امارات متحده عربی قاچاق شده اند.

    بنا به اظهار منابع محلی مطلع، یک جفت جبیر بدون مجوز و با لنج به مقصد دوبی از کشور خارج شده است. ظاهرا این حیوانات که از یکی از جزایر بزرگ جنوبی کشور قاچاق شده اند، همراه با آزار و در شرایطی نامناسب حمل شده اند. همچنین برای جلوگیری از تقلا جهت رهایی، دست های این حیوانات به پشت شاخ ها گیر داده شده و سپس درون کیسه بسته بندی شده اند.

    جبیر که از حیوانات حمایت شده کشور است، همانند بسیاری از جانوران دیگر این مرز و بوم، مورد علاقه وافر اعراب جنوبی خلیج فارس قرار دارد و به دلیل پرداخت مبالغ کلان عربی، چون بازهای شکاری و هوبره، به دست برخی افراد خودفروخته صید و قاچاق می شود.

    ___________________

    کشتار هوبره آزاد شد/ سخنان جانکاه یک محیط بان جنوبی

    سفر شیوخ عرب برای شکار هوبره به بوشهر

    رییس حراست محیط زیست استان بوشهر در اعتراض به حضور عربهای قطری در بوشهر استعفا کرد

    شکارچیان هوبره در راه بوشهر

    پرندگان شکاری در فرودگاه دوحه قطر/ تصویری

    هوبره در تیررس شکارچیان عرب

    دستگیری ۴ متخلف تبعه کشور امارات متحده عربی در سیستان و بلوچستان/ تصویری

    تفریح شنیع اعراب، ظلم موازی به صید و صیاد/ تصویری

  • فیل‌های آفریقایی را به خاطر این چیزها می‌کُشند / تصویر

    دیده بان حقوق حیوانات ایران: عدم وجود قوانین بازدارنده در کنار حجم گسترده تقاضا، مصر را به یکی از بزرگ‌ترین بازارهای فروش غیرقانونی محصولات تهیه شده از عاج فیل تبدیل کرده است. عاج فیل‌ها از مرزهای جنوبی به مصر قاچاق می‌شود.

    فیل‌هایی از عاج

    به گزارش خبر آنلاین تماشای ردیف‌های منظمی از فیل‌های در حال حرکت می‌تواند اتفاق فوق‌العاده‌ای باشد البته نه زمانی که از عاج قاچاق ساخته شده‌اند و پشت ویترین مغازه‌های سوغات‌فروشی در انتظار توریست‌ها هستند تا به این بازار غیرقانونی رونق بدهند.

    به گزارش نیوساینتیست، علی‌رغم غیرقانونی بودن فروش این محصولات از سال 1990/1379 تاکنون، تحقیقی که توسط TRAFFIC (شبکه نظارت بر خرید و فروش حیات وحش) انجام شده نشان می‌دهد فروشگاه‌های بسیاری در قاهره و اقصر دارند به فروش مجسمه‌های کوچک تهیه شده از عاج فیل ادامه می‌دهند.

    انقلاب مصر و تحولات اخیر آن باعث شده تعداد جهانگردانی که از این کشور بازدید می‌کنند، به شدت کاهش یابد، اما تحقیقات نشان می‌دهند حجم محصولات ساخته شده از عاج که در بازار این کشور موجود است، نسبت به آخرین پژوهش که در سال 2005/1384 انجام شده، کاهش پیدا نکرده است.

    گفتگو با مغازه‌داران نشان می‌دهد بازار کشورهای غربی دیگر چندان مشتاق خرید این محصولات نیست اما تقاضای بالای جهانگردان چینی این بازار را همچنان پر رونق نگه داشته است. عاج مورد نیاز برای ساخت این سوغاتی‌ها توسط شکارچیان غیرقانونی و اغلب از طریق آفریقای مرکزی مخصوصا سودان به مصر وارد می‌شود و خریداران برای هر کیلوگرم عاج مرغوب حدود  275 دلار می‌پردازند.

  • باغ وحش یا باغ خجالت؟

    دیده بان حقوق حیوانات: چه‌خبر خوبی. می‌گفتید کل شهر را هم خبر می‌کردیم. اصلا می‌توانستیم یک سور حسابی بدهیم. راستی مسوولان باغ‌وحش تهران که توانستند ببر ماده را نجات دهند پاداش‌های میلیونی گرفته‌اند یا خیر؟ حواس‌تان جمع باشد که یک موقع از قلم نیندازید.

    چون این مسوولان دلسوز و عزیز خیلی کارشان درست است. می‌توانند یک ببر نر را بکشند مثل آب خوردن و آن‌وقت در بوغ و کرنا کنند که ناراحت نباشید ما جلوی مرگ ببر ماده را گرفته‌ایم. آخر این هم شد حرف. آنقدر حرف باحساب و کتاب در اینجا گفته نمی‌شود که چنین حرف‌هایی منطقی و قانونمند به نظر می‌آید. من نمی‌دانم مثلا قرار بود همسایه من بیاید و از این ببر‌ها و شیرها نگهداری کند یا همین مسوولان باغ‌وحش.  من که در آنجا یک حیوان درست و حسابی ندیدم. همه‌شان مشکل روحی و روانی داشتند. پلنگی آنجا دیدم که چند ساعت رو به دیوار نشسته بود و هیچ سرش را به طرف مردم برنمی‌گرداند. چرا؟ چون از همه‌کس و همه‌چیز متنفر شده است. به نظر من اگر مسوولان باغ‌وحش تهران و اصلا مسوولان شهرداری می‌خواهند یک کار مثبت انجام دهند، یک کار مثبت فقط، آن هم این خواهد بود که باغ‌وحش تهران را تعطیل کنند و همه حیوانات را یا بکشند یا به طبیعت بازگردانند. باور کنید مرگ برای این حیوانات عروسی است.
    ای کاش سهراب سپهری زنده بود و شعری درباره باغ‌وحش تهران می‌گفت که به نظر من باغ خجالت است و باغ حیوانات مریض و مسوولان بی‌تفاوت.
    من در آنجا خرسی دیدم که دندان مصنوعی داشت
    پشت باغ‌وحش اردو زده‌ایم
    باغ‌وحش نبود، میدان خجالت بود
    آنجا شیری دیدم که ما ما می‌کرد
    من پلنگی دیدم که دانه از زمین برمی‌چید
    من مردی دیدم که بی‌تفاوت بود
    دامپزشکی دیدم که سیرک داشت
    من در آنجا گرگی دیدم که از میمون می‌ترسید
    مردمانی دیدم همه سخت ناراحت…

    * منبع: فرهیختگان

    ______________

    باغ وحش، آری یا نه؟/ بخش سوم: ظلم بزرگ به گونه های بزرگ

    باغ وحش، آری یا نه؟/ بخش دوم: جهنمی با نام بهشت

    باغ وحش، آری یا نه؟/ بخش یکم

    تاریخچه باغ وحش و نگهداری حیوانات وحشی در ایران/ مجمع الوحوش ناصری یا باغ وحش تهران

     

  • واگذاری بهرام‌گور به یک “سرمایه‌گذار عرب”!!!

    دیده بان حقوق حیوانات ایران: رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست چندی پیش اعلام کرد که هیچ مجوزی برای تکثیر و پرورش هوبره به سرمایه‌گذاران خارجی واگذار نمی‌شود. «محمدجواد محمدی زاده» درحالی واگذاری مجوز به سرمایه‌گذاران خارجی را رد کرد که به‌تازگی این سازمان مجوز تکثیر و پرورش هوبره در منطقه حفاظت شده بهرام گور را برای سرمایه‌گذار خارجی در 100 هکتار از این منطقه صادر کرده است تا قصه دردناک واگذاری مناطق حفاظت شده و تکثیر هوبره همچنان ادامه پیدا کند.

    به گزارش تهران امروز قصه تلخ این واگذاری به همین مسئله محدود نمی‌شود. این سرمایه‌گذار عرب، قصد دارد که منطقه حفاظت شده بهرام گور که زیستگاه یوزپلنگ ایرانی است را قربانی ساخت یک منطقه گردشگری کند تا ساخت‌و‌ساز به مناطقی برسد که براساس قانون، حق هیچ‌گونه تغییر و تداخلی در آنها وجود ندارد. از سوی دیگر محمدجواد محمدی‌‌زاده در حالی ورود اعراب و شکار هوبره‌ها توسط اعراب شیخ نشین حاشیه خلیج‌فارس را هم رد کرد که اسماعیل کهرم، استاد محیط‌زیست با استناد به گفته‌های محلی‌ها از اعطای ماشین‌هایی از سوی شیخ نشین‌های خلیج‌فارس به سازمان حفاظت محیط‌زیست و اعطای صدور مجوز از سوی این سازمان به آنها برای شکار هوبره در چند سال گذشته خبر می‌دهد.
    خبر این واگذاری درست یک هفته پس از اینکه محمدی‌زاده اعلام کرد که سازمان حفاظت محیط‌زیست هرگز پرورش هوبره را به خارجی‌ها، واگذار نمی‌کند، اعلام شد. براساس این خبر مجوز واگذاری 100 هکتار از منطقه حفاظت شده «بهرام گور» برای تکثیر و پرورش «هوبره» توسط سازمان محیط‌زیست صادر شده است تا در نهایت پرندگانی که حاصل تکثیر و پرورش در این 100 هکتار هستند در سه هزار هکتار از منطقه حفاظت شده «بهرام گور» رها‌سازی شوند و این سه هزار هکتار به صورت منطقه آزاد برای شکار اعلام شود. علاوه بر این، سرمایه‌گذار این طرح قصد دارد تا در این منطقه نسبت به ساخت مرکزی تفریحی و اقامتی نیز اقدام کند.
    اما «محمدجواد محمدی زاده» در اعتراض به خبر صدور مجوز به خارجی‌ها برای پرورش هوبره، اعلام می‌کند که این سازمان هرگز خود به صورت مستقل با سرمایه‌گذاران خارجی وارد معامله نشده و احتمالا سرمایه‌گذار ایرانی طرف سازمان محیط‌زیست، خود راسا با سرمایه‌گذار خارجی وارد معامله شده است‌ اما توضیح رئیس سازمان سبز پردیسان نمی‌تواند به دغدغه‌ها و نگرانی‌ها درباره آنچه در بهرام گور به وقوع می‌پیوندد پایان دهد.
    منابع غیر رسمی در سازمان حفاظت از محیط‌زیست کشور هم می‌گویند که سرمایه‌گذار این طرح، از یکی از کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس است که با واسطه‌گری فردی ایرانی، قصد دارد در این منطقه سرمایه‌گذاری کند. از سوی دیگر سازمان حفاظت محیط‌زیست نیز مجوزهای لازم برای این واگذاری را صادر کرده است. این واگذاری در حالی صورت می‌گیرد که متولی حفاظت از منطقه «بهرام گور» اداره حفاظت محیط‌زیست استان فارس است، اما نامه نگاری‌ها و مکاتبات اداری با اداره کل حفاظت محیط‌زیست استان کرمان صورت گرفته است. چرا که محلی که این واگذاری انجام می‌شود، محدوده‌ای از منطقه حفاظت شده بهرام گور است که در استان کرمان واقع شده است.
    همچنین محمدی‌زاده در حالی هرگونه واگذاری را تکذیب می‌کند که پیش از این، «سید محمد ابراهیم علوی» رئیس کمیسیون گردشگری و حمل‌ و نقل اتاق بازرگانی کرمان اعلام کرده بود که اجرای این طرح اشتغال‌زایی و درآمدزایی بالایی برای منطقه و کشور دارد و می‌توان بخشی از پرندگان پرورشی از جمله تیهو، هوبره و کبک را جدای از انجام تعهدات مربوط به رهاسازی در طبیعت، کشتار کرد و گوشت آنها را که تقاضای زیادی برای آن در داخل و خارج کشور وجود دارد عرضه کرد. علوی ادامه داده بود که افراد علاقه‌مند به شکار این پرندگان نیز حاضرند برای یک هفته یا 10 روز اقامت در کوه‌ها و تپه‌‌ماهورها 5 تا 10 هزار دلار پرداخت کنند که می‌توان از‌ این موضوع به‌ عنوان یک درآمدزایی خوب برای کشور نیز استفاده کرد و با ایجاد چنین سایتی هم به درخواست علاقه‌مندان به شکار پاسخ داده‌ایم، هم به محیط‌زیست کشور کمک کرده‌ایم و هم اشتغال‌ زایی داریم. این سخنان در حالی گفته می‌شود که منطقه حفاظت شده «بهرام گور» یکی از زیستگاه‌های با اهمیت کشور محسوب می‌شود و تاکنون هزینه زیادی برای نگهداری از آن صرف شده است.

    _____________________

    مسابقات قوش بازی و توجیه: واگذاری مناطق به بخش خصوصی زمینه حفاظت و نظارت بهتر آنها فراهم می شود!

    سی و سه قطعه هوبره در منطقه حفاظت شده شاسکوه رها سازی شد

    کشتار هوبره آزاد شد/ سخنان جانکاه یک محیط بان جنوبی

    دستگیری ۴ متخلف تبعه کشور امارات متحده عربی در سیستان و بلوچستان/ تصویری

    کو؟ کجا رفت غیرت مان؟ رنجنامه یک محیط بان بوشهری

    رییس حراست محیط زیست استان بوشهر در اعتراض به حضور عربهای قطری در بوشهر استعفا کرد

    کشف لاشه آهو، تعدادی پرنده هوبره، سارگپه و تیهو از منزل شکارچی متخلف

    سفر شیوخ عرب برای شکار هوبره به بوشهر

    بزرگترین محموله قاچاق هوبره کشور در خراسان جنوبی کشف و ضبط شد

    شکارچیان هوبره در راه بوشهر

  • اصرار به احياي ببر مازندران با وجود کارنامه مردود سازمان محيط زيست

    دیده بان حقوق حیوانات: هنوز خاطره بلاي ايراني که همين يکي دو سال اخير بر سر دو ببر سيبري آمد از ذهن‌ها پاک نشده که مسوولان سازمان محيط زيست براي چندمين بار از ورود چهار توله ببر سيبري تا پايان سال خبر مي دهند. اين در حالي است که هيچ ضمانتي براي زنده ماندن اين توله‌ها وجود ندارد.

    به گزارش خبرگزاري ميراث فرهنگي مسوولان سازمان محيط زيست همه آن چه در سقوط 37 پله اي ايران در شاخص عملکرد محيط زيستي موثر بوده را يک سر به يک سو نهاده و هنوز بر احياي نسل ببر مازندران اصرار دارند، چيزي که متخصصان محيط زيست آن را از اساس رد شده مي دانند و همين مسوولان با داشتن کارنامه اي شامل مرگ يک ببر نر و ناپديد شدن يک ببر ماده که براي همين هدف دو سال پيش از روسيه وارد شدند، هيچ ضمانتي براي زنده ماندن اين چهار توله ببر نداده اند. گفته مي شود اين اقدام بيش از آن که محيط زيستي و در راستاي احياي نسل يک گونه منقرض شده باشد، مانوري سياسي براي اثبات دوستي ايران و روسيه است.

    کارشناسان براي چندمين بار طي اين يکي دو سال با ورود ببرهاي سيبري با هدف احياي ببر مازندران مخالفت کرده و آن را اقدامي بيهوده و ژورناليستي مي دانند. آن ها به هدف گذاري ورود و ضمانت اجرايي زنده ماندن ببرها به علاوه ژن نسلي که از اين چهار توله قرار است به وجود بيايد و زيستگاه و غذاي اين حيوانات نقد دارند.

    شريفي از اعضای ديده بان حقوق حيوانات در گفت و گو با CHN  در انتقاد به اين تصميم سازمان حفاظت محيط زيست مي گويد: «اگر هدف احياي نسل ببر مازندران است که يک نسل ببر نمي تواند از چهار توله توليد شود.»

    او در توضيح چرايي نرسيدن به اين هدف اضافه مي کند: «اين چهار توله ببر ژن هايي محدود دارند و جفت گيري آن ها و نسل کشي از آن ها منجر به جفت گيري ميان ببرهاي خواهر و برادر و جهش هاي ژنتيکي مي شود و ممکن است برخي بيماري هاي عجيب و غريب ميان آن ها شايع شود که در نتيجه اين موجب ايجاد نسلي ضعيف در برابر خطرات و بيماري ها شده و نسلي کاملا غيرطبيعي ايجاد مي شود که حداکثر مي توانند حدود 70 ببر شوند که در طبيعت محکوم به نابودي هستند.»

    افرادي که صحبت از احياي نسل ببر مازندران مي کنند مي گويند اين اقدام قرار است از تزريق DNA پوست ببر مازندراني که 60 سال پيش کشته شده، به ببر سيبري انجام شود. «شريفي» در نقد اين شيوه مي گويد: «تزريق DNA کار پيچيده اي است که تاکنون در جهان انجام نشده و تنها در فيلم پارک ژوراسيک سابقه دارد؛ اگر قرار است ببر مازندران به اين شيوه احيا شود، بايد گفت که اين کار خطاست.»

    به گفته شريفي، اگر قرار است ببر را در اسارت پرورش دهيم، سازمان محيط زيست مي تواند ببر را از سيرک ها و کشورهاي ديگر بخرد و در نهايت چه نيازي به اين اقدامات است؟ او تاکيد مي کند که آن چه سازمان محيط زيست مي خواهد انجام دهد، احياي گونه نيست و دقيقا کاري است که سيرک ها انجام مي دهند.

    همه اين گفته ها البته در جايي است که فرض کنيم زيستگاه اين چهار توله آماده باشد و در زمينه اسکان و تغذيه آن ها مشکلي نداشته باشد، همه اين ها اما در حال حاضر محل اشکال است.

    کارشناسان در انتقاد به رهاسازي ببرها در ميانکاله، مي گويند که وقتي ببرهاي مازندران در ميانکاله منقرض شده اند، ببرهاي جديد نيز نمي توانند در اين زيستگاه زنده بمانند با اين توضيح که انقراض به معني مردن جانوران نيست بلکه به اين معني است که زيستگاه توانايي پذيرفتن گونه را ندارد. بنابراين در جايي که در ميانکاله جايي نيست که از تيررس انسان در امان مانده باشد، رويارويي ببرها و لاجرم کشته شدن آن ها اجتناب ناپذير است.

    اما مهم ترين بحثي که در اين زمينه مطرح مي شود، اين است که اساسا چه لزومي به احياي ببر مازندران است و اين پروژه چه توجيه و هدف گذاري ممکن است داشته باشد؟

    این عضو دیده بان با اشاره به هدفي که در سازمان در زمينه احياي ببر مازندران مطرح شده بود، گفت: «در آن زمان صحبت مخفيانه اي وجود داشت مبني بر اين که با اين اقدام ميانکاله قرار است از دست کشاورزان و شکارچياني که آن را تصرف کرده اند، رها شده و به ذخيره گاه زيست کره مبدل شود.»

    وی در نقد چنين ديدگاهي که منجر به پروژه احياي ببر مازندران شده است، مي گويد: «اگر اين اقدام در راستاي خارج کردن افرادي است که به شکل غيرقانوني ميانکاله را تصرف کرده اند، اين بايد با استفاده از ابزارهاي قانوني صورت بگيرد و اقدام با استفاده از از برنامه هاي ژورناليستي و با هزينه کشته شدن ببرها غير قانوني و غير اخلاقي است.»

    به گفته او، سازمان محيط زيست بايد اين قدرت را داشته باشد که به جاي استفاده از اين اقدامات نمايشي، جلوي ورود غير قانوني به مناطق حفاظت شده و کشتار حيوانات را بگيرد.

    تاريخچه ورود ببرهاي روسي به ايران نشان مي دهد که در چند سال اخير اين اقدام همواره ناکام بوده است. 15 سال پيش يک جفت ببر سيبري وارد ايران شد که 6 ماه بعد در باغ وحش مشهد از گرماي هوا تلف شدند. دو سال پيش هم دو ببر سيبري وارد ايران شد که يکي مرد و ديگري ناپديد است و هيچ خبري از سلامت و شرايطش داده نمي شود و البته هرگز آن را در انظار عمومي نمايش نمي دهند. حال با ورود چهار توله ببر سيبري ديگر که هيچ ضمانتي براي زنده ماندن آن ها وجود ندارد، ببرهاي قرباني شده در ايران احتمالا به عدد 8 مي رسد.

    با وجود چنين تاريخچه اي بايد از مسوولان سازمان حفاظت محيط زيست که با وجود مخالفت افکار عمومي روسيه و ايران به ورود ببرهاي سيبري تاکيد دارند، پرسيد که چه ضمانت اجرايي براي زنده ماندن ببرها در نخستين گام و احياي نسل ببر مازندران در دومين گام، وجود دارد. به علاوه در جايي که به نظر مي رسد مردن ببرها هيچ پيگيري قضايي ندارد، اين که در صورت تلف شدن توله ببرها، چه کسي به افکار عمومي پاسخ خواهد داد؟

    ________________________

    ورود ۴ ببر دیگر تا بهار/ اسارت مادام العمر ماده ببر بیوه و استفاده از ابعاد زیبایی شناسی آن!

    ببرهای روسی جایگزین موش های آزمایشگاهی خواهند شد!

    ببرهای روسی در راه ایران

    احیای ببر مازندران با ببر سیبری ناممکن است

    بدون توبیخ مقصرین، یک سال از اعدام شیرهای باغ وحش گذشت/ باغ وحش های بی مجوز و غیر استاندارد لبریز از شیر

    ببرهای روسی جایگزین موش های آزمایشگاهی خواهند شد!

    ورود ببرهای سیبری پس‌از بازدید کارشناسان روس/ اتحادیه باغ‌وحش‌های اروپا ناظر پروژه

    دکتر کهرم: تحریف عبارات علمی در محیط زیست

    در ادامه طنز ببر سیبری: انتقال ببر ماده سیبریایی به میانکاله به مصلحت نیست

    روس‌ها برای عیادت از ببر ماده به ایران می‌آیند

    تا دو ماه آینده: ببرهای روسی به میانکاله منتقل می شوند

    ببر ماده وارداتی روسی هیچ‌گونه بیماری ندارد

    “بچه های تهران” هم معدوم شدند

    تردید روس‌ها برای تحویل ۴ ببر سیبری به ایران

    صدوق: مبادله آهو با شیر ایرانی مطرح نیست

    برخورد با مقصران مرگ ببر سیبری

    «ایدز» یا «مشمشه »، پایان رویای ببر مازندران

    صدوق: من مسئول مرگ ببر سیبری هستم

    چشمانی که یخ زدند، مجموعه تصاویری از ببری که بود

    پلمپ باغ وحش تهران در پی مرگ ببر سیبری نر

    مرگ ببر سیبری در تهران

  • آزمایش DNA برای پیدا شدن پدر و مادر بچه شیرهای تهران گرد

    دیده بان حقوق حیوانات ایران: سازمان محیط زیست با وجود اعلام مالکیت توله شیرهای تهران گرد، برای حل معمای قاچاق بودن یا نبودن توله شیرها، از انها و پدر و مادرشام، آزمایش ژنتیک گرفته است.

    اسماعیل میران‌زاده، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران درابن باره گفته است: “بعد از پیدا شدن 2 بچه شیر در تهران فردی مدعی شد که شیرها متعلق به وی است بنابراین محیط زیست نیز مجوز لازم را از این فرد خواست که وی مجوز جابه‌جایی را ارائه نکرد. به دلیل نداشتن مجوز لازم پرونده بچه شیرها به دادسرا ارجاع داده شد. مالک بچه‌ شیرها ادعا کرد که 3 قلاده بچه شیر دیگر هم دارد؛ درواقع تعداد این شیرها 6 قلاده بوده است که این فرد در حال انتقال آنها از بابلسر به تهران بود ضمن اینکه فرد مدعی مالک بچه شیرها صاحب سیرک است.”

    مالک توله شیرهای تهران گرد، شاپور داشاد، مالک باغ وحش بابلسر است. او در گفتگویی با خبرآنلاین می گوید: “سالهاست که من از شیرهایم بچه می گیرم. این کار هم با مجوز است. من سه مجوز دارم؛ باغ وحش، سیرک و صادرات و واردات حیوانات. البته برای انتقال بچه شیرها به سیرک خلیل عقاب، باید مجوز می گرفتم.”

    فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران دراین باره به فارس گفت: “بعد از تحویل 3 قلاده بچه شیر به سازمان محیط زیست مالک بچه شیرها مدعی شده است که بچه شیرها موالید یک جفت شیر نر و ماده‌ای هستند که در باغ وحش بابلسر زندگی می‌کنند. پس از این ادعا و بر اساس آخرین دستور قضایی قرار بر این شد که از شیرهای نر و ماده بابلسر آزمایش ژنتیک به عمل آید تا به صورت قطعی ثابت شود که آیا این بچه شیرها فرزندان شیرهای باغ وحش بابلسر هستند یا خیر.”

    داشاد درای باره هم به خبرآنلاین می گوید: “شنبه این هفته از سازمان محیط زیست آمدند و شیرها، آزمایش خون گرفتند. من هم گفتم هر آزمایشی می خواهید بگیرید. برای اینکه خیالشان راحت شود اجازه دادم این کار را بکنند. خیالشان جمع جمع باشد که توله شیر مال ماست. سازمان محیط زیست باور نمی کند که من شیرهای آفریقایی را در بابلسر پرورش می دهم و از آنها توله می گیرم.” (این فیلم را ببینید)

    شیرها؛ متولد باغ وحش بابلسر

    او همچنین می گوید که شیرها را به طور امانی به سیرک خلیل عقاب داده است و سیرک خلیل عقاب مالک شیرها نیست: “من نامه زدم به محیط زیست که در تاریخ 21-9-90 به شش توله شیر طور امانی از باغ وحش بابلسر به سیرک خلیل عقاب تحویل دادم. و این شیرها به مقصد اصفهان با فلان شماره ماشین حمل می شود. تمام مسوولیت حمل و نقل و حفاظت بر عهده سیرک خلیل عقاب است. من این نامه را به دادگاه ارجاع داده ام. نامه دیگری نوشتم که “اینجانب محمدرضا داشا اعلام می کنم در تاریخ 21-9090 شش قلاده شیر 4-5 ماهه تحویل آقای خلیل عقاب مالک سیرک عقاب داده ام و ایشان برای مجوزهای لازم خدمت شما معرفی می کنند.”

    به گفته او روال قاچاق حیوانات چیز دیگری است: “این شیرها که اصلا خرید و فروش نشده اند. من نئشتم که امانی داده ام به سیرک خلیل عقاب. شیرهایی که قاچاق می آورند تا پولی نگیرند تحویل نمی دهند. اما اینجا که پولی رد و بدل نشده است. حتی میکروچیپ نزدم به شیرها تا سیرک مجوز آنها را از محیط زیست بگیرد و  شیرها به نام سیرک و باغ وحش دیگر شود. من کارم را همیشه قانونی انجام می دهم. حتی شماره پلاک ماشین نوشتم.و حتی نوشتم امانی می دهم. به همین دلیل شیر هنوز متعلق به باغ وحش بابلسر است و من پولی بابت آنها نگرفته ام.

    داشاد درخواست بازگشت توله شیرها را داده است: “من که توله شیرها زا نفروختم به خلیل عقاب، امانت دادم. هر کدام 10-11 میلیون تومان قیمت دارند، دست آموز هستند. اما می خواهم برگردند به باغ وحش.”

    اما برای بازگشت توله شیرها، باید دادگاه حکم بدهد. فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران دراین باره می گوید: “پس از اثبات ادعای مالک بچه شیرها مبنی بر اینکه پدر و مادر 6 قلاده بچه شیر در باغ وحش بابلسر زندگی می‌کنند، حکم قضایی پرونده آنها صادر خواهد شد. در این باره دامپزشکی نمونه خون را از شیرهای نر و ماده گرفته است تا آزمایش لازم صورت گیرد که بعد از روشن شدن این موضوع دادگاه رأی خود را اعلام خواهد کرد. اگر ثابت شود که بچه شیرها فرزندان شیرهای باغ وحش بابلسر نیستند آن موقع معلوم می‌شود که به صورت قاچاق از خارج از کشور وارد شده‌اند و متعاقب آن دستور قضایی صادر خواهد ‌شود.”

    سازمان محیط زیست با وجود اعلام مالکیت توله شیرهای تهران گرد، برای حل معمای قاچاق بودن یا نبودن توله شیرها، از انها و پدر و مادرشام، آزمایش ژنتیک گرفته است.

    امید کریمی: اسماعیل میران‌زاده، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران درابن باره گفته است: “بعد از پیدا شدن 2 بچه شیر در تهران فردی مدعی شد که شیرها متعلق به وی است بنابراین محیط زیست نیز مجوز لازم را از این فرد خواست که وی مجوز جابه‌جایی را ارائه نکرد. به دلیل نداشتن مجوز لازم پرونده بچه شیرها به دادسرا ارجاع داده شد. مالک بچه‌ شیرها ادعا کرد که 3 قلاده بچه شیر دیگر هم دارد؛ درواقع تعداد این شیرها 6 قلاده بوده است که این فرد در حال انتقال آنها از بابلسر به تهران بود ضمن اینکه فرد مدعی مالک بچه شیرها صاحب سیرک است.”

    مالک توله شیرهای تهران گرد، شاپور داشاد، مالک باغ وحش بابلسر است. او در گفتگویی با خبرآنلاین می گوید: “سالهاست که من از شیرهایم بچه می گیرم. این کار هم با مجوز است. من سه مجوز دارم؛ باغ وحش، سیرک و صادرات و واردات حیوانات. البته برای انتقال بچه شیرها به سیرک خلیل عقاب، باید مجوز می گرفتم.”

    فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران دراین باره به فارس گفت: “بعد از تحویل 3 قلاده بچه شیر به سازمان محیط زیست مالک بچه شیرها مدعی شده است که بچه شیرها موالید یک جفت شیر نر و ماده‌ای هستند که در باغ وحش بابلسر زندگی می‌کنند. پس از این ادعا و بر اساس آخرین دستور قضایی قرار بر این شد که از شیرهای نر و ماده بابلسر آزمایش ژنتیک به عمل آید تا به صورت قطعی ثابت شود که آیا این بچه شیرها فرزندان شیرهای باغ وحش بابلسر هستند یا خیر.”

    داشاد درای باره هم به خبرآنلاین می گوید: “شنبه این هفته از سازمان محیط زیست آمدند و شیرها، آزمایش خون گرفتند. من هم گفتم هر آزمایشی می خواهید بگیرید. برای اینکه خیالشان راحت شود اجازه دادم این کار را بکنند. خیالشان جمع جمع باشد که توله شیر مال ماست. سازمان محیط زیست باور نمی کند که من شیرهای آفریقایی را در بابلسر پرورش می دهم و از آنها توله می گیرم.” (این فیلم را ببینید)

    شیرها؛ متولد باغ وحش بابلسر

    او همچنین می گوید که شیرها را به طور امانی به سیرک خلیل عقاب داده است و سیرک خلیل عقاب مالک شیرها نیست: “من نامه زدم به محیط زیست که در تاریخ 21-9-90 به شش توله شیر طور امانی از باغ وحش بابلسر به سیرک خلیل عقاب تحویل دادم. و این شیرها به مقصد اصفهان با فلان شماره ماشین حمل می شود. تمام مسوولیت حمل و نقل و حفاظت بر عهده سیرک خلیل عقاب است. من این نامه را به دادگاه ارجاع داده ام. نامه دیگری نوشتم که “اینجانب محمدرضا داشا اعلام می کنم در تاریخ 21-9090 شش قلاده شیر 4-5 ماهه تحویل آقای خلیل عقاب مالک سیرک عقاب داده ام و ایشان برای مجوزهای لازم خدمت شما معرفی می کنند.”

    به گفته او روال قاچاق حیوانات چیز دیگری است: “این شیرها که اصلا خرید و فروش نشده اند. من نئشتم که امانی داده ام به سیرک خلیل عقاب. شیرهایی که قاچاق می آورند تا پولی نگیرند تحویل نمی دهند. اما اینجا که پولی رد و بدل نشده است. حتی میکروچیپ نزدم به شیرها تا سیرک مجوز آنها را از محیط زیست بگیرد و  شیرها به نام سیرک و باغ وحش دیگر شود. من کارم را همیشه قانونی انجام می دهم. حتی شماره پلاک ماشین نوشتم.و حتی نوشتم امانی می دهم. به همین دلیل شیر هنوز متعلق به باغ وحش بابلسر است و من پولی بابت آنها نگرفته ام.” (این عکس ها را ببینید)

    داشاد درخواست بازگشت توله شیرها را داده است: “من که توله شیرها زا نفروختم به خلیل عقاب، امانت دادم. هر کدام 10-11 میلیون تومان قیمت دارند، دست آموز هستند. اما می خواهم برگردند به باغ وحش.”

    اما برای بازگشت توله شیرها، باید دادگاه حکم بدهد. فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان تهران دراین باره می گوید: “پس از اثبات ادعای مالک بچه شیرها مبنی بر اینکه پدر و مادر 6 قلاده بچه شیر در باغ وحش بابلسر زندگی می‌کنند، حکم قضایی پرونده آنها صادر خواهد شد. در این باره دامپزشکی نمونه خون را از شیرهای نر و ماده گرفته است تا آزمایش لازم صورت گیرد که بعد از روشن شدن این موضوع دادگاه رأی خود را اعلام خواهد کرد. اگر ثابت شود که بچه شیرها فرزندان شیرهای باغ وحش بابلسر نیستند آن موقع معلوم می‌شود که به صورت قاچاق از خارج از کشور وارد شده‌اند و متعاقب آن دستور قضایی صادر خواهد ‌شود.”

    ___________________________________

    اخبار مرتبط:

    مرگ یک توله شیر دیگر در تهران

    محمدی زاده: نگهداری حیوانات وحشی جرم است

    پدر و مادر توله شیرهای تهران گرد در باغ وحش بابلسر/ تصویری

    اظهارات ضد و نقیض مسوولان در مورد شیرهای پیدا شده در تهران

    خلیل عقاب ،آزار مجاز توله شیرهای بیمار !!!

  • پرسه پلنگ آدم خوار پس از خوردن 7 نفر در نپال

    دیده بان حقوق حیوانات: در یک دهکده درغرب نپال تا کنون هفت تن به دلیل حمله پلنگ کشته شده اندبه طوریکه این پلنگ در آخرین حمله خود یک دختر 14 ساله را بلعیده است.

    به گزارش خبرنگار مهر، بسیاری از پلنگهای نپالی دردشتهای نیمه گرمسیری در جنوب منطقه Terai و همچنین در دامنه های جنگلی این منطقه زندگی می کنند که  در این مناطق درگیری این جانور با مردم به مشکل بزرگی تبدیل شده است.

    در حقیقت جوامع محلی و پلیس همواره در تلاش سختی برای مهار و کنترل پلنگها در این مناطق هستند.

    در تازه ترین حادثه در این منطقه یک پلنگ دختر 14 ساله ای را بلعیده است و تصور می شود این هفتمین قربانی است که این پلنگ در دو ماه گذشته در این منطقه در غرب نپال گرفته است.

    جانشین رئیس پلیس این منطقه گفته است: این دختر نوجوان که درحال هرس کردن علفهای جنگل نزدیک به منزلشان در ناحیه Baitadi در مرزهند بوده است به یکباره مورد حمله این پلنگ قرار گرفته و توسط این جانور خورده شده است.

    مردم محلی جنازه این دختر را به صورت قطعه قطعه در حالی که از ناحیه گردن خورده شده بود در این منطقه جنگلی پیدا کرده اند.

    گفته می شود: سه دختر جوان دیگر و یک زن باردار 35 ساله در چند هفته گذشته به همین شکل  کشته شده اند که پلیس این منطقه معتقد است تمام این حوادث توسط همین پلنگ رخ داده است.

    جانشین رییس پلیس این منطقه گفته است: از آنجایی که این پلنگ همچنان با قربانی گرفتن مداوم خود باعث ایجاد رعب و وحشت در میان اهالی این دهکده می شود از اداره محیط زیست این منطقه درخواست مجوز شکار این پلنگ را کرده ایم اما آنها مخالفت می کنند و می گویند قانون چنین اجازه ای را به هیچ ارگانی و به هیچ دلیلی نمی دهد.

    به گفته وی، همچنین درخواست ما برای انتقال این حیوان به باغ وحش هم رد شده، بنابراین پلیس و جوامع محلی به شدت در تلاش برای مهار این جانور هستند.

    البته مردم محلی ادعا کرده اند که غیر از این افراد سه نفر دیگر هم توسط این پلنگ در آن سوی مرز یعنی در بخش هندوستان این دهکده کشته شده اند.

    مردم محلی در روزنامه ها اذعان کرده اند از اینکه به تنهایی در این دهکده به جایی بروند وحشت دارند واگر این پلنگ به سرعت تحت کنترل قرار نگیرد ممکن است به افراد بیشتری حمله کند و قربانیان بیشتری بگیرد.

  • مسابقات قوش بازی و توجیه: واگذاري مناطق به بخش خصوصي زمينه حفاظت و نظارت بهتر آنها فراهم مي شود!

    دیدن چنین صحنه هایی تا قبل از واگذاری مناطق به بخش خصوصی چندان هم غیر عادی محسوب نمی شد…

    دیده بان حقوق حیوانات: مدير كل دفتر رياست سازمان حفاظت محيط زيست: با واگذاري مناطق به بخش خصوصي زمينه حفاظت و نظارت بهتر آنها فراهم مي شود مدير كل دفتر رياست سازمان محيط زيست از ابلاغ آئين نامه مصوب مجلس در مورد واگذاري و تصدي گري مناطق و عرصه ها در سازمان محيط زيست خبر داد و گفت: سازمان محيط زيست با توجه به محوديت در حوزه منابع مالي و انساني اين مصوبه را ظرفيت مناسبي براي پيشبرد اهداف حفاظتي خود مي داند.

    به گزارش روابط عمومي و امور رسانه،فرهاد شمس فلاح در گفتگو با پايگاه اطلاع رساني سازمان حفاظت محيط زيست گفت: با توجه به محدوديت ها و كمبودهاي موجود، سازمان محيط زيست در حوزه پايش و نگهداري عرصه هاي در اختيار، مشكلاتي دارد كه با واگذاري مناطق به بخش خصوصي زمينه نظارت و همين طور حفاظت مطلوب تر مناطق تحت تصدي فراهم مي شود.

    وي تاكيد كرد: درخواستها متعددي از سوي مراجعه كنندگان و سرمايه گذاران مختلف به سازمان وجود دارد كه با توجه به مشي سازمان براي مشاركت دادن مردم در مديريت مناطق و هيمنطور بالا بردن ظريف حفاظتي و كييفت دادن به نظارت اين درخواستها بررسي و عملياتي مي شود.

    فلاح افزود: در حوزه معاونت طبيعي سازمان محيط زيست اين واگذاري ها برا ي نمونه در منطقه سد لار استان تهران آغاز شده است كه كميته فني براي اجراي اين برنامه تمام برنامه ريزهاي لازم را صورت داده كه همگي در چارچوب ضوابط و آئين نامه تعين شده است.

    به گفته مديركل دفتر رياست سازمان محيط زيست الزمات محيط زيستي براي تمامي افراد و شركتهاي طرف قرارداد تعين شده و با كوچكترين تخلفي برخورد خواهد شد و ناظران متخصص نيز وظيفه نظارت بر عملكرد حفاظتي و خدماتي را بر عهده دارند.

    وي اظهار داشت: اولويت سازمان واگذاري مناطق و كليه برنامه ها به سازمانهاي غير دولتي محيط زيستي است كه بر اساس طرحههاي پيشنهادي آنها اين توافق صورت مي گيرد. اين موضوع در سفرهاي رئيس سازمان محيط زيست به كشورهاي مختلف به خصوص كشورهاي آفريقايي كه محيط زيست بكرتري دارند مورد توجه قرار داده است.

    وي به حساسيت سازمانهاي محيط زيستي و همين طور طرفداران محيط زيست اشاره كرد و افزود: اين برنامه مي تواند در حوزه حفاظتي رضايت آنها را براورده كند. براي نمونه غير از سد لار منطقه فندوق در اردبيل براي پرورش گونه اي مرال  و منطقه درياچه نئور براي احيا و نگهداري گونه ها نيز در دستور واگذاري در مرحله آزمايش و پايلوت است.

    وي به گروههاي خارجي طرف قرار داد نيز اشاره كرد و گفت: بسياري از كشورها نسبت به طرحهاي  پيشنهادي و موجود در كشور ابراز علاقه مي كنند و براي نمونه الان در كرمان قطري ها براي پرورش و نگهداري و كارهاي تحقيقاتي در زمينه هوبره هزينه هاي بسياري كرده كه مورد تائيد سازمان محيط زيست است و اين دست سرمايه گذاري هاي خارجي نيز جذب مي شود.

    وي هدف از اين پرو‍ژه را جلوگيري از قاچاق پرنده هاي شكاري به خصوص هوبره عنوان كرد و افزود: سرمايه گذاري در اين حوزه با نيت احيا و نگهداري و بن بست دست قاچاق چيان پرنده به خصوص شيوخ عرب در منطقه است و اين مسئله مي توان جلوي تخريب و تخلفات بسيار را كه سابقه طولاني در برخي از مناطق كشور را دارد بگيرد.

    وي تاكيد كرد: 85 درصد پرورش گونه ها به خصوص هوبره براي بازگشت به طبيعت و 15 درصد ديگر براي انجام فعاليتهاي تحقيقاتي  و همينطور تلاش بريا برگزاري دوره اي بين المللي مسابقات قوش بازي است كه مجوزهاي نهايي آن از سوي مقامات بلند پايه كشور به زودي گرفته مي شود.

  • سي و سه قطعه هوبره در منطقه حفاظت شده شاسكوه رها سازي شد

    هوبره

    دیده بان حقوق حیوانات: به مناسبت سي و سومين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي ايران سي و سه قطعه هوبره در منطقه حفاظت شده شاسكوه رها سازي شد به مناسبت سي و سومين سالگرد پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي ايران تعداد سي و سه قطعه هوبره در منطقه حفاظت شده شاسكوه در خراسان جنوبي رها سازي شد.

    به گزارش روابط عمومي حفاظت محيط زيست استان خراسان جنوبي،‌در اين مراسم كه استاندار و جمعي از مسئولان استاني حضور داشتند تعداد 500 عدد تله هوبره گيري نيز منهدم گشت.

    شايان ذكر است چندي پيش با تلاش مأموران يگان حفاظت محيط زيست خراسان جنوبي و نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي بزرگترين باند بين المللي قاچاق هوبره كشور در خراسان جنوبي كشف و ضبط شد.

    در اين مدت اين پرندگان در محل قرنطينه سايت هوبره واقع در منطقه حفاظت شده شاسكوه، تيمار و نگهداري و روز گذشته توسط استاندار خراسان  جنوبي رها سازي شدند.

  • روستاییان بافق هم با احداث جاده در زیستگاه یوزپلنگ مخالفند/ امضای طومار خطاب به ریاست جمهوری

    عکس: انجمن یوزپلنگ ایرانی/ حسان اخوان

    دیده بان حقوق حیوانات: اهالی بیش از 19 روستا از توابع شهرستان بافق در طوماری خطاب به رئیس جمهوری خواستار توقف احداث جاده گزوئیه در منطقه حفاظت شده کوه بافق شدند.

    به گزارش سبزپرس، امضا کنندگان این طومار پنج دلیل برای مخالفت خود با احداث این جاده اعلام کرده اند که «خالی از سکنه شدن» بیش از 40 روستا در مسیر قدیمی جاده بافق به سبزدشت، اولین دلیل ذکر شده در این طومار است.
    نداشتن صرفه اقتصادی برای ساخت این جاده به دلیل احداث جاده بافق – به کرمان (از مسیر بافق، نوق، سیریز و کرمان) در گذشته، دومین دلیل مخالفت امضا کننده این طومار با جاده گزوئیه است.
    از دیگر دلایل ذکر شده در این طومار، مخالفت اداره کل حفاظت محیط زیست و سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان یزد در سال 1378 با احداث این جاده و همچنین وجود خطر ریزش کوه به دلیل گردنه های متعدد این مسیر و صعب العبور بودن این جاده است.
    در نهایت عبور این جاده از منطقه حفاظت شده کوه بافق به عنوان یکی از مهمترین و اصلی ترین زیستگاه های گونه نادر یوزپلنگ آسیایی به عنوان دلیل دیگری از مخالفت امضاکنندگان این طومار با جاده گزوئیه مطرح شده است.
    امضا کنندگان این طومار از رئیس جمهوری خواسته اند تا در صورت صلاحدید، نماینده ویژه خود را به منطقه اعزام کند تا از نزدیک موضوع را مورد بررسی قرار دهد.
    همچنین رونوشتی از این طومار برای رئیس مجلس شورای اسلامی، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، وزیر راه و شهرسازی، استاندار یزد، مدیرکل راه و ترابری و حفاظت محیط زیست استان یزد، نماینده ولی فقیه و امام جمعه شهرستان بافق و رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان بافق ارسال شده است.
    جاده گزوئیه، نام جاده ای است که از «دره گزوه» واقع در محدوده امن منطقه حفاظت شده کوه بافق می گذرد. این محدوده از مهمترین نقاط مشاهده یوزپلنگ آسیایی در این منطقه به شمار می رود.
    پیشتر احداث این جاده محل مناقشه برخی از اهالی روستاهای «شیطور» و «دولت آباد» در منطقه «سبزدشت» (در نزدیکی بافق) با اداره کل حفاظت محیط زیست استان یزد بود. آنها درخواست احداث جاده ای مستقیم از این منطقه به طرف بافق داشتند. گزینه مورد نظر روستاییان، مقاوم سازی جاده ای قدیمی، خاکی و بدون استفاده است که از ناحیه امن منطقه حفاظت شده کوه بافق می گذرد. این جاده قبلا مورد استفاده اهالی بود اما پس از معرفی کوه بافق به عنوان منطقه حفاظت شده، این جاده تنها مورد استفاده محیطبانان قرار می گرفت.
    مناقشه اهالی با اداره کل حفاظت محیط زیست استان یزد زمانی بالا گرفت که گزینه مورد نظر این اداره کل، توسط «سازمان انرژی اتمی» رد شد.  اداره کل حفاظت محیط زیست یزد، گزینه ای جایگزین را معرفی کرد که اندکی از گزینه مورد نظر اهالی طولانی تر بود اما به دلیل آنکه این گزینه از ارتفاعات عبور نمی کرد و پیچ های کمتری داشت، در زمان دسترسی به مقصد تغییر چندانی حاصل نمی کرد. اما این گزینه که به جاده «سیروس آباد» شناخته می شود، توسط «سازمان انرژی اتمی» و به دلیل نزدیکی به زمین های تحت اختیار این سازمان، رد شد و همین موضوع باعث شد تا اهالی بیش از گذشته بر گزینه جاده گزو تاکید داشته باشند.
    این مناقشه حتی به تجمع 200 نفره برخی اهالی جلوی اداره کل حفاظت محیط زیست یزد منجر شد که در این تجمع، اهالی پلاکاردهایی با جمله «30 سال انتظار برای یک مجوز» را حمل می کردند.
    از سوی دیگر، گفته می شود که اداره راه و ترابری استان یزد نیز تمایلی به احداث این راه نشان نداده است و بر گزینه سیروس آباد تاکید دارد. با این حال «کاظم فرهمند» نماینده مردم یزد و ابرکوه در مجلس شورای اسلامی در این باره به سبزپرس گفته بود: «اداره راه شهرستان علاقه مند به افزایش هزینه ها نیست و به همین دلیل تمایلی به احداث جاده گزو نشان نداده است.»
    اهالی می گویند که ماشین آلات مستقر در این مسیر، متعلق به معدنی در این منطقه است و این معدن بیش از مردم علاقه دارد تا جاده گزو احداث شود.
    کارشناسان حیات وحش و محیط زیست معتقدند که احداث این جاده، امنیت منطقه کوه بافق را به خطر می اندازد و تمامی هزینه های صرف شده توسط سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان های بین المللی برای حفاظت آخرین بازمانده های یوزپلنگ آسیایی در این منطقه را به هدر خواهد داد.

    متن کامل این طومار به شرح زیر است:

    جناب آقای دکتر احمدی نژاد
    ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
    سلام علیکم
    احتراما ما اهالی روستاهای کوشک،سیدآباد،گزستان،دارستان،باغدر،همسک،جوزی،خودیان،هرمیزان علیا،هرمیزان سفلی،هریسک علیا و سفلی، ده مزرعه، مهدی‏آباد، ده میرزااحمد، درند، آبسنگ، بهدان، فردوس و سایر روستاهای همجوار از توابع شهرستان بافق استان یزد، به استحضار عالی می‏رسانیم از آنجائیکه برایمان مقدور نبود تا حضورا  به خدمتتان برسیم لذا مسائل و مشکلاتمان را به صورت مکتوب و طی این نامه به محضرتان ارسال نموده‏ایم.
    جناب آقای احمدی‏نژاد در دولت عدالت محور شما ما اهالی بیش از چهل روستا، قشری زحمتکش  و محروم و تعدادی از خانواد‏ه‏های شهداء ، جانبازان و آزادگان هستیم. نمی‏دانیم مشکلاتمان را به چه کسی بگوئیم ما اهالی روستاهای فوق‏الدکر بنا به دلایل ذیل مخالفت خود را با احداث جاده گزو که از مناطق کوهستانی و صعب العبور و از وسط کوه حفاظت شده بافق می‏گذرد اعلام می‏نمائیم:
    1- بیش از چهل روستا که در مسیر فعلی جاده بافق به سبزدشت قراردارند خالی از سکنه خواهد شد و بالطبع مهاچرت اهالی آنها به شهرستان بافق را به همراه خواهد داشت
    2- با توجه به احداث جاده بافق به نوق و بافق به سیریز و کرمان ( بافق به کرمان) ، احداث جاده گزو با صرف هزینه دهها میلیارد تومان، صرفه اقتصادی نخواهد داشت ضمنا در این روستاها هیچ‏گونه فعالیت اقتصادی صورت نمی‏گیرد و اکثرا بدون سکنه هستند.
    3- اداره کل محیط زیست استان یزد و سازمان مدیریت و برنامه‏ریزی وقت سال 78 استان یزد با توجه به دلایل فنی و کارشناسی مستند مخالف احداث جاده گزو بوده و هستند.
    4- با توجه به بررسی و کارشناسی‏های انجام شده ( مصاحبه مهندس علیرضا جورابچیان با روزنامه همشهری مورخ 13/10/90 صفحه 7 ) جاده گزو تنها 22 کیلومتر از مسیر فعلی کوتاهتر خواهد بود و با توجه به خطر ریزش کوه نگهداری مسیر جاده از مناطق کوهستانی و صعب العبور خواهد گذشت، لذا با وجود گردنه‎‏هایی که وجود دارد از نظر بعد زمانی، تغییر محسوسی با جاده فعلی نخواهد داشت.
    5- منطقه کوه حفاظت شده بافق و گزو یکی از مهمترین و اصلی‏ترین زیست گونه نادر یوزپلنگ آسیایی و وحوش ایران نظیر : بز، کل ، میش، قوچ، پلنگ و… بوده و از جاذبه های اکوتوریستی بالایی برخوردار است که در خاورمیانه بی‏نظیر است که با احداث این جاده شاهد انقراض نسل وحوش در این منطقه خواهیم بود.
    جناب آقای احمدی نژاد ما خاضعانه از جنابعالی که همیشه پشتیبان محرومین بوده‏اید تقاضا داریم تا در صورت صلاحدید نماینده ویژه خود را به روستاهای فوق الذکر اعزام فرموده تا از نزدیک موضوع بررسی گردد .
    خداوند طول عمر با عزت به شما و همه خدمتگذاران به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران عطا فرماید.
    با تشکر
    جمعی از اهالی روستاهای فوق الذکر

    رونوشت:
    جناب آقای لاریجانی ریاست محترم مجلس شورای اسلامی- جهت استحضار
    جناب آقای مهندس نیکزاد وزیر محترم راه و شهرسازی – جهت استحضار
    جناب آقای مهندس محمدی زاده ریاست محترم سازمان حفاظت محیط زیست ایران – جهت استحضار
    جناب آقای مهندس فلاح زاده استاندار محترم استان یزد – جهت استحضار
    جناب آقای مهندس رضایی مدیرکل محترم راه و ترابری استان یزد – جهت استحضار
    جناب آقای جلالوند مدیرکل محترم  حفاظت محیط زیست استان یزد- جهت استحضار
    حضرت حجه الاسلام والمسلمین سلیمانی نماینده محترم ولی فقیه  و امام جمعه معزز شهرستان بافق – جهت استحضار
    جناب آقای مهندس موسوی ریاست محترم اداره محیط زیست شهرستان بافق – جهت استحضار

    ____________________

    خبر مرتبط:

    اصرار به ساخت جاده در زیستگاه یوزپلنگ با وجود مسیر جایگزین

    سرنوشت یوزپلنگ ایرانی گرفتار پیچ و خم جاده‌ها

    استمداد انجمن یوزپلنگ ایرانی: به بافق کمک کنید!

    خطرسازی برای یوزپلنگ‌ ایرانی/ احداث جاده در زیستگاه نادرترین گونه کشور

    کوه بافق؛ پناهگاه امن یوزپلنگ آسیایی/ تصویر

     

  • تردیدهای ورود ببرهای روسی

    ببر سیبری آمور احیا

    دیده بان حقوق حیوانات: معاون محيط طبيعي سازمان محيط‌زيست در حالي از احتمال انتقال چهار قلاده ببر سيبري تا پايان سال جاري و يا بهار آينده به پناهگاه حيات وحش ميانکاله خبر داد كه به گفته اصغر محمدي‌فاضل، سازمان محيط‌زيست هنوز تصميم نگرفته است كه ببرها را در پرديسان نگهداري كند يا به سمسكنده ببرند يا به پناهگاه حيات‌وحش ميانكاله بسپارد.

    به گزارش تهران امروز، فاضل درحالي ببرهاي جديد را بين اين سه گزينه معلق نگه داشته است كه پيش از او «محمدجواد محمدي زاده» رئيس سازمان حفاظت از محيط‌زيست يكي از دلايل عدم ورود ببرها به ميانكاله را كوتاه بودن ديوار زيستگاه درحال ساخت اين ببرها در اين منطقه دانسته است. او آن روز به اين دليل از كوتاه بودن ديوار‌ها نگران بود كه ممكن است ببرها از روي آنها رد شده و به دام‌ها وساكنان منطقه حمله كنند. بنابراين احتمال انتخاب زيستگاه سمسكنده را پيش كشيد. اما بعد از يك مدت زيستگاه سمسكنده دوباره جاي خود را زيستگاه ميانكاله داد.

    همچنين فاضل كه به جاي «محمدباقر صدوق» معاون طبيعي پيشين ساختمان سبز پرديسان به صندلي اين معاونت تكيه داده درحالي از اين سه گزينه نام مي‌برد كه اين سوال پيش مي‌آيد كه آيا ببرهاي روسي كه ممكن است از ديوارهاي بلند ميانكاله رد شوند آيا با سكنا گزيدن در پارك پرديسان كه هيچ ديوار حائلي ندارد خطري براي اهالي شهر تهران به‌وجود نمي‌آورند و همچنين سوال پيش مي‌آيد كه درحالي كه سازمان محيط‌زيست بارها از ايجاد يك زيستگاه بزرگ براي ببرها براي رشد در شرايط نيمه طبيعي سخن به ميان آورده است چگونه امروز بين زيستگاه ميانكاله با قفس‌هاي پرديسان تفاوتي نمي‌بيند؟

    همچنين محمدي فاضل درحالي بين دو زيستگاه سمسكنده و ميانكاله مردد است كه پيشتر محمدجواد محمدي زاده به‌رغم ويژگي‌هاي مثبت سمسكنده، ميانكاله را به عنوان زيستگاه نهايي ببرها انتخاب كرده است. محمدي زاده هم البته بارها بين زيستگاه‌هاي متفاوت سرگردان بود. او به گفته خود در جلساتي با معاونان خود بين دشت‌ناز، خشکداران و پناهگاه حيات وحش سمسکنده، ميانكاله را انتخاب كرده بود. اين درحالي بود كه به گفته محمدي زاده ميانكاله با اين سه زيستگاه مقايسه نشده بود. اما در مقايسه سه زيستگاه با هم سمسكنده بيشترين امتياز را آورده بود. از سوي ديگر درحالي امروز معاون طبيعي او از سه گزينه براي ساماندهي ببرهاي روسي سخن به ميان مي‌آورد كه دوسال پيش نزديك به 200 ميليون تومان خرج ساماندهي زيستگاه ببرها در ميانكاله شده است كه البته با مرگ ببر نر سيبري به دليل ابتلا به مشمشه، زيستگاه ميانكاله بدون استفاده ماند.

    با اين وجود و به گفته «اصغر محمدي فاضل» ارتباط سازمان حفاظت از محيط‌زيست كشور با طرف روسي براي تبادل ببر سيبري سه جنبه مجزا دارد بخشي از اين ارتباط ارتباطات رسمي است که بايستي ترتيبات رسمي، قانوني و قضايي بين سازمان محيط‌زيست ايران و روسيه از طريق ديپلماتيک طي شود و مجوز براي خروج و ورود رسمي اين ببرها از مجاري رسمي پيگيري شود.همچنين او مي‌ گويد: «بخش ديگر اين تبادل مباحث اجرايي است که از نظر چگونگي انتقال و اينکه با چه تکنيک پرواز و داروهاي آرام بخش و همچنين در چه روزي اين ببرها به کشور وارد شوند هماهنگي‌ها توسط دفتر حيات وحش انجام مي‌شود.» محمدي فاضل امروز هم كه خبر ورود ببرها را تا دو، سه ماه آينده به كشور مي‌دهد هم هنوز جاي نگهداري آنها مشخص نيست.

    به گفته او پس از ورود ببرها به کشور تصميمات اجرايي مبني بر اينکه اين ببرها در قرنطينه سمسکده يا پارک پرديسان نگهداري شوند و يا مستقيماً به پناهگاه حيات وحش ميانکاله منتقل شوند اتخاذ مي‌شود. حرف‌هاي او نشان مي‌دهد كه تاريخ همچنان در ساختمان سبزپرديسان تكرار مي‌شود. دو سال پيش هم كه ببرهاي روسي در ميان تبليغات بسيار زياد و اعتراض‌هاي فراوان گروه‌هاي مختلف محيط‌زيستي وارد كشور شدند هنوز زيستگاه ببرها آماده نبود، بنابراين ببرها بدون گذراندن شرايط قرنطيه و بدون حضور مسئولان سازمان دامپزشكي و البته بدون هيچ فوت وقتي از مهرآباد به «پارك‌‌ارم» آمدند تا پذيرايي از آنها با گوشت الاغ به مرگشان منجر شود.

    گوشت الاغ‌هايي كه به تحفه‌هاي روسي داده شده بود آلوده به بيماري مشمشه بودند كه در نهايت ببر نر را كشتند، 12 شير را به رگبار بستند و ببر ماده را براي هميشه به قرنطينه فرستادند. با اين وجود محمدي فاضل مي‌گويد: «بخشي از اين تبادل نيز به مباحث فني مربوط مي‌شود که موضوع از نظر مسائل ژنتيکي، بيولوژيک، فيزيولوژيک، بهداشتي و دامپزشکي بررسي مي‌شود و کارشناساني از گروه گربه سانان IUCN، اتحاديه باغ وحش‌هاي اروپا و دانشگاه محيط‌زيست بر روند انتقال و تکثير در اسارت نظارت مي‌کنند.»

    به گفته او سازمان محيط‌زيست از آذرماه براي دريافت 4 قلاده ببر سيبري اعلام آمادگي کرده اما طرف روسي اين تبادل را موکول به دو سفر کرده است.فاضل مي‌گويد: «يکي از اين سفرها سفر کارشناسان روسي براي بازديد از محل نگهداري ببرها در ميانکاله و بررسي مناسب بودن اين مکان است و ديگري اعزام تعدادي از کارشناسان سازمان محيط‌زيست به روسيه براي ديدن آموزش‌هاي لازم است.»همچنين به گفته او سازمان محيط‌زيست يک تيم پنج نفره متشکل ازکارشناسان محيط‌زيست، يک محيط بان و يک دامپزشک معرفي کرده اما هنوز اعزام نشده‌اند.او در پاسخ به اينکه پيش از اين اعلام شده بود فصل مناسب براي ورود ببر‌هاي سيبري به ايران زمستان است و با توجه به زمان باقي مانده از اين فصل مي‌توان اميدوار بود که تا پايان سال اين تبادل انجام شود به مهر مي‌گويد: «اميدواريم تا پايان سال اين اتفاق بيفتد چون بهترين زمان انتقال فصل زمستان است اما اگر روند مذکور طي نشود انتقال در فروردين و ارديبهشت بلامانع است.»

    احيا با ببرهاي درحال اسارت!

    فاضل در پاسخ به اينکه در ازاي اين ببر‌ها ايران چه گونه‌اي را به طرف روسي اهدا مي‌کند، مي‌گويد: «از آنجايي که جمعيت پلنگ قفقاز يعني همان پلنگي که در ايران وجود دارد در منطقه رو به کاهش است طرف روسي تمايل دارد مانند دفعه قبل اين گونه را دريافت کند.»البته فاضل محمدي براي انجام اين تبادل توضيحي عجيب را مي‌دهد: « از آنجايي که زماني‌که جمعيت يک گونه به يک قلمرو خاص محدود شود تبادلات ژنتيکي به همان قلمرو محدود مي‌شود و در نتيجه مانند ازدواج‌هاي فاميلي اين تبادلات ژنتيکي که اصطلاحاً به آنها تبادلات خويشاوندي گفته مي‌شود منجر به افزايش احتمال بيماري و يا فرسايش ژنتيکي در يک گونه مي‌شود بنابراين ما نيز از اين پيشنهاد استقبال مي‌کنيم.»

    او درحالي اين توضيح را مي‌دهد كه پلنگ‌ها و ببرهاي تبادل شده پس از احيا چنين سرنوشتي را پيدا مي‌كنند. توضيحي كه او امروز در دفاع از اين تبادل مي‌دهد؛ پيش‌تر از سوي كارشناسان براي مخالفت با جاده‌هايي كه در دل زيستگاه‌ها ساخته مي‌شود عنوان شده بود. از جمله «اسماعيل كهرم» كارشناس نامدار محيط‌زيست در اعتراض به حرف‌هاي محمدي فاضل كه گفته بود جاده‌ها ساخته نمي‌شوند تا ببرها بميرند به اين نكته اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «ساخت جاده‌ها در دل زيستگاه باعث مي‌شود كه بين حيوانات تبادل ژنتيك انجام نشود و به اصطلاح حيوان خودش، خودش را بخورد.» حال اين توضيح چرا از سوي محمدي فاضل گفته شده است معلوم نيست!

    همچنين او در پاسخ به اينکه آيا پلنگ‌هايي که اهدا مي‌شوند مانند ببرهاي دريافتي از ميان پلنگ‌هاي در اسارت انتخاب مي‌شوند، مي‌گويد: «در حال حاضر برنامه ما اين است که پلنگ‌هاي در اسارت به طرف روسي بدهيم اما ممکن است از طبيعت هم زنده گيري کنيم.»

    فاضل در پاسخ به اينکه در اين‌صورت به نظر مي‌رسد که ايران از اين تبادل ضرر مي‌كند مي‌گويد: « طي سال چندين قلاده پلنگ در کشور در اثر حادثه و تصادف از بين مي‌رود بنابراين نمي‌توان گفت که صد در صد ضرر مي‌کنيم و ممکن است در دراز مدت اين اقدام به نفع محيط‌زيست کشور باشد.»

    تبادل ببرهاي روسي و پلنگ‌هاي ايراني با توجه به برنامه‌هاي تعليقي سازمان ميراث فرهنگي پروسه را تعريف كرده كه از يك سو به مرگ ببرهاي روسي منجر مي‌شود و از سوي ديگر پلنگ‌هاي ايراني را به بهشت سوچي در روسيه مي‌كشاند.

    _____________________
    خبر مرتبط:

    ورود ۴ ببر دیگر تا بهار/ اسارت مادام العمر ماده ببر بیوه و استفاده از ابعاد زیبایی شناسی آن!

    ببرهای روسی جایگزین موش های آزمایشگاهی خواهند شد!

    ورود ببرهای سیبری پس‌از بازدید کارشناسان روس/ اتحادیه باغ‌وحش‌های اروپا ناظر پروژه

    بدون توبیخ مقصرین، یک سال از اعدام شیرهای باغ وحش گذشت/ باغ وحش های بی مجوز و غیر استاندارد لبریز از شیر

    سایت نگهداری ببر سیبری تا پایان سال آماده می شود

    ببرهای روسی در راه ایران

     

  • يوزها دور از کوير مي ميرند

    ديده بان حقوق حيوانات: تکثیر یوز ایرانی در اسارت خبر چند روز گذشته رسانه های ایرانی بود. رخدادی که قرار است پس از پروژه احیای ببر مازندران از پدر و مادر سیبریایی، تا سال آینده اجرایی شود. در این میان نظر یکی از نویسندگان ایرن مبنی بر خطر جدی انقراض یوز جالب توجه است. نظری که اگر واقعیت داشته باشد، دلیل روی آوردن سازمان محیط زیست به تکثیر یوز در اسارت را به خوبی توجیه می کند: تعداد اندک یوز باقی مانده و قطع بودجه بین المللی. این در حالی است که مسوولین پروژه یوز از وجود حد اقل 100 یوز در طبیعت ایران خبر می دهند و دکتر کهرم معتقد است آمار ها تا دو برابر این عدد نیز ممکن است.

    به گزارش ایرن معدود يوزهاي باقي مانده ايران عادت هاي تازه اي پيدا کرده اند. از جمله اينکه به جاي آهو به کل و بز هجوم مي برند و به تدريج ساکن دامنه ها شده اند. يعني گريزان از دشتها پناه آورده اند به سنگلاخهاي پايکوهي در جاهايي مثل خارتوران و احيانا خوش ييلاق. اين عادت هاي تازه آيا نوعي انطباق با جبر زمانه است و مي تواند به بقاي آنها کمک کند؟
    مطلقاً نه! يوز يک حيوان دشت زي است. براي شکار عرصه گسترده اي مي خواهد که در آن سرعتش در دويدن و ناگهان از جا کندن را به کار گيرد. در دامنه ها توانايي يوز محدود مي شود. به واقع با کاهش امکان استارت زدن سريع و دويدن صد متر مسافت به سمت طعمه در کمتر از چهار ثانيه، يوز از نظر توانايي هاي جسمي به حيواني در حد روباه و شغال تقليل پيدا مي کند. اما يوز نه قدرت انطباق روباه را دارد و نه امکان همه چيزخواري شغال را. پس، وقتي صحبت از طرح احياي نسل يوز و افزايش جمعيت آن را مي کنيم مي بايست در وهله اول به دنبال بازگرداندن يوزهاي باقي مانده به دشتها و زيستگاه هاي ديرپا و طبيعي آن باشيم. اما کدام دشت و کدام زيستگاه؟
    بعد: يوزها از سر شکم سيري دشتها را ترک نکردند! ماشينها و موتورسيکلتها آمده بودند و کف دستي زمين هموار از هجوم آنها در امان نمانده بود. پس يوزها به ناچار از دشتها دورتر و دورتر شدند و به دامنه ها پناه بردند. آما آنجا ناامني بود و اينجا گرسنگي. فرقي نمي کرد در هر دو حال جمعيت يوز بايد رو به کاهش مي رفت، که رفت. شايد در دامنه ها آن اوايل شرايط بهتر بود. اما ماشينها و موتورسيکلتها و لودرها و کمپرسي ها و . . به تدريج دامنه ها را هم تسخير کردند. ظاهرا براي يوزها نه راه پس هست و نه راه پيش. پارک ملي کوير روزگاري بهشت يوزها بوده است. اما وقتي همه جاي اين بيابان بي انتها به اشغال در آمده و حتي در حساسترين زون زيستي آن يعني سياهکوه بساط آوردهاي مجازي چند صد نفره برپا مي شود چطور مي توان اميدوار بود به بازگشت يوزها؟ مي گويند بايد خارتوران به زيستگاه ويژه يوزها تبديل شود. زيستگاه ويژه پيشکش! اگر مي توانيد چندتايي تردد ماشينها را در اين پارک ملي! کم کنيد. که نتوانسته ايد و نشده است. بهشت يوزها بهشت لودرها شده، روزگار لودرهاست.
    سرانجام: چند تا يوز باقي مانده؟ احتمالا کمتر از چهل تا. مديران پروژه حفاظت از يوز آسيايي مدعي بقاي بيش از صد يوز هستند. البته منتقدان آنها مي گويند اعلام آماري اينقدر خوشبينانه فقط ترفندي است براي بقاي پروژه مذکور و عدم قطع اعتبار چرب و چيل مالي اش که بخش عمده آن از خارج مي آيد. اما اگر همين آمار خوشبينانه را هم ملاک قرار بدهيم باز هم چندان اميدي به بقاي يوز آسيايي، اين سريعترين دونده جهان، نيست. صد تا حداقل تعداد لازم براي بقاي يک گونه است. مضاف بر آن زيستگاه امن و مناسب و اراده کافي براي حفاظت هم لازم است. اولي مطلقا وجود ندارد و دومي هم به شدت مورد ترديد است. يک خشکسالي ديگر، يک بيماري واگير تازه و . . يوز ايران را به همانجا خواهد فرستاد که شير ايراني و ببر مازندران رفتند. پارک ملي کوير آنقدر بي برگ و بار شده که صحبت از انحلال و خروج آن از فهرست مناطق حفاظت شده هست. دامنه ها هم که جاي ماندن نيست. نه، نيم قرن سياه طبيعت ايران ( تا پنجاه سال پيش اميد به بقاي گونه هاي بي نظيري مثل شير و ببر وجود داشت و در همين پنجاه سال هم جمعيت حيات وحش ايران دست کم نود درصد کاهش يافته است) باز هم قرباني خواهد گرفت. نوبت يوز است و بعيد است که يوز آخرين باشد.

    کوشکی یوز اسیر ایرانی
    فضای زیست کوشکی تنها یوز اسیر ایرانی
    خانه کوشکی
    خانه کوشکی، تنها یوز ایرانی در شرایط نیمه اسارت
  • امروز آخرین اکران «در جستجوی پلنگ ایرانی» در جشنواره فیلم فجر

    دیده بان حقوق حیوانات: امروز فیلم مستند «در جستجوی پلنگ ایرانی» برای آخرین بار در جشنواره فیلم فجر به نمایش در می آید.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات مستند «در جستجوی پلنگ ایرانی» به کارگردانی فتح الله امیری مستند بلند ایرانی در زمینه زندگی و رفتار پلنگ ایرانی است که فیلمبرداری آن 6 سال به طول انجامیده است. در این مستند برای اولین بار رفتار خاص پلنگ مثل علامت گذاری و لاشه خواری به نمایش در آمده است.

    مهمترین هدف تولید این اثر، آگاه سازی عموم مردم درباره وضعیت نه چندان مطلوب پلنگ ایرانی و هشدار به مسئولان نسبت به حفاظت پلنگ ایرانی می باشد. این فیلم مستند محصول مشترک انجمن یوزپلنگ ایرانی و موسسه فیلمسازی ستاک تصویر بوده و با همکاری اداره کل حفاظت محیط زیست استان مازندران و اداره حفاظت محیط زیست چالوس – نوشهر تولید شده است.

    این مستند ارزشمند امروز چهارشنبه ۱۹ بهمن ساعت ۱۳:۳۰ برای سومین و آخرین باردر جشنواره سی و سوم فیلم فجر، در سینما فلسطین تهران اکران خواهد شد.

    ______________________

    پلنگ ایرانی در جشنواره فیلم فجر/ «در جستجوی پلنگ ایرانی»، مستندی که باید دید!

  • پايش زمستانه زيستگاه گونه كمياب سمندر كردستاني

    سمندر کردستانی

    دیده بان حقوق حیوانات: پايش زمستانه زيستگاه گونه كمياب سمندر كردستاني پايش زمستانه زيستگاه گونه كمياب سمندر كردستاني آغاز شد

    به گزارش روابط عمومي اداره كل حفاظت محيط زيست آذربايجان غربي،كارشناسان محيط طبيعي اداره حفاظت محيط زيست شهرستان بوكان با توجه به اينكه زيستگاههاي كوهستاني اين شهرستان فعالترين زيستگاه گونه كمياب  سمندر كردستاني در كشور ايران است در يك بررسي كارشناسي اقدام به پايش زمستانه زيستگاه اين گونه نمودند.

    در اين پايش وضعيت زمستان گذراني گونه ، وضعيت پارامتر هاي فيزيكي و اقليمي زيستگاه  مورد بررسي قرار گرفت.

    لازم به ذكر است جنس Neurergus  از خانواده سمندريان(Salamandridae) بوده كه تنها سه گونة آن در ايران وجود دارد. گونة سمندر آذربايجاني(N.crocatus) در مناطق شمال عراق و شمالغرب ايران پراكنده است .

    گفتني است، زيستگاه سمندر لرستاني در استان لرستان بوده و همچنين پراكنش سمندر كردستاني مربوط به استانهاي كردستان و كرمانشاه و مناطق مرزي بين ايران و عراق مي باشد پراكنش جهاني سمندر كردستاني محدود به كشورهاي ايران(غرب و شمالغرب)، عراق(شمال شرق) و تركيه(جنوب شرق) بوده و درحال حاضر جزء گونه هاي در خطر انقراض ليست سرخ IUCN طبقه بندي شده است.

  • ببرهای سیبری به ایران می‌آیند

    ببر سیبری ارم

    دیده بان حقوق حیوانات: رییس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: «رایزنی های لازم با كشور روسیه درباره ورود ببرهای سیبری به ایران انجام شده و امیدواریم این ببرها تا آخر زمستان وارد كشور شوند.»

    به گزارش خبرنگار ایلنا، محمد جواد محمدی زاده دوشنبه 17 بهمن 90 در حاشیه مراسم گشايش مركز كنترل و پایش محیط زیست كشور در جمع خبرنگاران اظهار داشت:« ما از روسیه درخواست كرده‌ایم كه از منطقه میانكاله كه برای زندگی ببرها در نظر گرفته شده بازدید كنند و بعد از بررسی و تایید آنها برای ورود ببرها اقدام می‌کنیم.»

    وی از سفر خود طی چند روز آینده به استان مازندران ياد كرد و اظهارداشت: «در این سفر از منطقه میانكاله بازدید خواهم كرد و از نزدیك با شرایط منطقه آشنا می‌شوم اما ترجیح می‌دهم كه كارشناسان روسی هم از منطقه بازدید و نظرشان را اعلام كنند.»

    وی در پاسخ به این پرسش كه آیا مكان اصلی ببرها به طور قطعی مشخص شده است، گفت: « مكاني برای استقرار ببرها مشخص شده ولی حضور ببرها در آن مستلزم این است كه كارشناسان روسی آن را تایید كنند.»

    محمدی زاده ابراز امیدواری كرد كه تاپایان زمستان امسال انتقال این ببرها انجام شود.

    و در عين حال گفت:« اگر هم در زمستان انتقال صورت نگیرد در فصل بهار مشكلی پیش نمی‌آید اما چون این حیوانات از یك آب و هوای دیگری می‌آیند بهتر است انتقال در فصل سرد انجام شود تا آنها فرصت داشته باشند خود را با شرایط آب و هوایی جدید تطبیق دهند و به مرور به گرمای هوا عادت كنند.»

    وی اظهارداشت: «ترجیح می‌دهیم كه انتقال در فصل تابستان صورت نگیرد تا ببرها مجبور به تحمل فشار از لحاظ اقلیمی نشوند.»

  • هدیه رئیس‌جمهور را پس بفرستید!

    فیل باغ وحش ارم پیناوالا

    دیده بان حقوق حیوانات: سخن از دیرکرد در اجرای یک پروژه که به میان می‌آید، ناخودآگاه به یاد اتوبان تهران ـ شمال می‌افتیم و وعده‌های پی‌درپی افتتاح نیروگاه بوشهر، آرامش خاطرمان را مشوش می‌کند؛ اما جنس این دیرکرد فرق می‌کند؛ هدیه رئیس‌جمهور سریلانکا برای فرستادن به ایران حاضر است، ولی ما برای این تحفه سنگین وزن جایی نداریم! پروژه انتقال تأخیر دارد، تاخیری که زیاد هم بد نیست …

    رئیس اداره اجرایی شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست (باور کنید نام اداره درست نوشته شده) درباره آخرین وضعیت ورود فیل‌های سریلانکایی گفت: باغ وحش ارم، هنوز شرایط نگهداری یک جفت فیل سریلانکایی را ندارد و صدور مجوز برای ورود این دو توله فیل به باغ وحش، مشروط به آماده‌سازی مکان مناسب برای نگهداری از آنهاست که فعلا هیچ یک از شرایطی که برای نگهداری این گونه‌های گرمسیری لازم است، آماده نشده است.

    به گزارش مهر رضا فرجی گفت: این فیل‌ها به دلیل جثه بزرگ خود، نیازمند شرایط و نوع تغذیه‌ای خاص هستند که هم‌اکنون باغ وحش ارم، قادر به فراهم آوردن این شرایط نیست. فیل‌ها گونه‌ای علاقه‌مند و نیازمند به آب هستند و در روز باید مکان‌هایی برای آبتنی و آب‌بازی آنها مانند یکسری استخرهای کوچک و بزرگ فراهم باشد که چنین مکان‌هایی هنوز در ارم ساخته نشده است؛ افزون بر این، این موجودات از گونه‌های گرمسیری هستند و برای حفاظت از آنها در شرایط برف و باران و هوای سرد زمستانی، ساختمان‌هایی نیاز است که ساخته نشده است.

    به گزارش «تابناک»، این نخستین بار نیست که انتقال یک گونه حیوان به کشور بسیار سخت و حتی ناممکن شده است؛ انتقالی که کاملا قانونی است و حتی با حمایت همه جانبه مسئولین، از سختی‌هایش کاسته نشده و مقرون به شکست شده؛ البته با این تفاوت که پیشتر می‌خواستیم نسل یک حیوان را در کشورمان احیا کنیم و این بار جایی نداریم تا هدیه یک رئیس‌جمهور را جا دهیم!

    هنوز از هنگامی که طرح احیای ببر مازندران، در همین باغ وحش پایان یافت، یک سال نگذشته است؛ پروژه پر سر و صدایی که با معاوضه چهار قلاده پلنگ ایرانی با دو قلاده ببر سیبری آغاز شد تا شاید این دو حیوان روزی به طبیعت برده شوند و از زاد و ولد احتمالی‌شان، ببر مازندران تولید شود! (گویا ببری که در مازندران به دنیا آمده، پسوند مازندران می‌گیرد و اگر این اتفاق مثلا در تهران رخ بدهد، «ببر تهران» خواهیم داشت!)؛ پروژه‌ای با رنگ و بوی ملی که طرحش در میانکاله مازندران تعریف شده بود و با مرگ ببر نر پس از چند ماه اقامت در باغ وحش تهران پایان یافت؛ مرگی بر اثر یک بیماری به نام «مشمشه» که از طریق گوشت الاغ بیمار سرایت کرده بود و جز ببر بینوا، هشت تا چهارده قلاده شیر (آمار دقیق است!) را نیز با گلوله به کام مرگ فرستاد.

    هنوز یک سال نگذشته و با وجود این، قرار است دو توله فیل اهل سیلان، ساکن همان باغ وحشی بشوند که مشمه داشته و احتمالا اکنون پاکِ پاک شده است. توله‌های یک و نیم تنی که قرار است ناخوانده به سرزمینمان گسیل شوند و با وجود اینکه هدیه شده‌اند، هنوز در دل مسئولان کشورشان ارج و قرب دارند.

    به گفته فرجی، «طرف سریلانکایی که قرار است این یک جفت فیل را به ایران بدهند، درباره فراهم بودن شرایط برای این گونه بسیار سخت‌گیر است و تا زمانی که همه امکانات فراهم نشود، این اجازه صدور آنها را نمی‌دهد»؛ حمایتی که ببرهای نگون بخت سیبریایی از آن بی‌نصیب بودند.

    داستان اما فرق بسیاری نکرده است. ببرها به این دلیل ساکن باغ وحش شدند که طرف روسی عجله داشت، چهار قلاده پلنگ زنده‌گیری شده‌اش را هر چه سریعتر به کشورش انتقال دهد و در محدوده در نظر گرفته شده برای احیای نسل پلنگ قفقاز (بله! درست متوجه شدید) رهایشان کند و از این روی، ببرها را در حالی به ایران تحویل داد که مسئولین در باد شعار اجرای یک طرح ملی خوابیده بودند و یادشان رفته بود که محدوده رهاسازی ببرها در میانکاله را آماده کنند؛ جالب اینکه محل نگهداری فیل‌ها نیز قرار بوده اسفند ماه 89 آماده شود.

    هر دو پروژه دچار تأخیری در فراهم سازی محل زیست شدند؛ وعده‌‌ای از جنس همان وعده‌های پس از مرگ ببر نر که می‌گفتند: «به زودی چهار قلاده ببر دیگر خواهیم آورد و در میانکاله که تا آن وقت فراهم شده، رها خواهیم کرد». *

    طرح انتقال فیل‌های سریلانکایی تا امروز شکست خورده است و با این پیشرفت فیزیکی در پروژه ساختن قفس مورد نیاز برای این حیوانات، به نظر نمی‌رسد که به زودی فعل و انفعال خاصی صورت بگیرد، به ویژه که بر خلاف طرح شکست خورده پیشین، عزم خاصی هم برای رفع موانع این انتقال دیده نمی‌شود، به جز وفای عهد طرف هدیه دهنده؛ شکستی که با تدبیر امروز مسئولان، می‌تواند هم از این شکست خلاصمان کند و هم راهکاری باشد برای پروژه‌ها اینچنینی در آینده.

    به عبارت ساده‌‌تر، هنوز دیر نشده است. شاید بهتر باشد که مسئولان سازمان محیط زیست، یک بار برای همیشه این پرونده را بررسی کنند و یا حکم به انتقال فیل‌ها بدهند و یا با کمال ادب، پذیرش هدیه رئیس‌جمهور سریلانکا را وتو کنند. اگر رأی، انتقال و پذیرش این هدیه سنگین وزن** باشد، لازم است که محل اسکان این موهبت ناخواسته به خوبی فراهم شود و چه بهتر که به جای باغ وحش ارم که در یک‌ سال اخیر نام خوبی نداشته، فیل‌ها را به شهری انتقال دهیم که شرایط آب و هوایی نزدیکتر به وطنشان دارد و شاید بتوانیم به گردشگری شهر میزبان هم سر و سامانی بدهیم. چه اگر قرار است این دو زبان بسته به سرنوشت ببر و شیرهای باغ وحش پر ایراد پایتخت دچار شوند، بهتر است راه دوم را برگزینیم و اصلا بی‌خیال انتقالشان بشویم که تکرار خطا تبعاتش بزرگتر است. ***

    بیایید فارغ از مسایل سیاسی و به دور از احساسات، یک تصمیم اصولی بگیرید که در موارد مشابه آتی هم قابل تکیه باشد. آیا بهتر نیست، با تشکیل کارگروهی متشکل از کارشناسان گوناگون در این باره تصمیم‌گیری کنید تا همه جوانب امر سنجیده شود و خدای نکرده اشتباهات آتی یک مقام مسئول، منجر به بحث‌هایی مانند آنچه در مرگ ببر رخ داد، نشود که اصولا نباید گوشت خر را به خورد ببری می‌داده‌اند که  گوشت گوساله غذایش است و … .

    چه ایرادی دارد که این دیرکرد را به فال نیک بگیریم و از اینکه دو فیل از سرزمین ببرهای تامیل، به مدت هشت ماه در کمال آسایش در وطنشان پذیرایی شده‌اند و سرنوشتشان به ببرهای سیبری دچار نشده، خرسند باشیم؟ به راستی “شاید حکمتی در کار باشد؟!”

    وزن توله‌های اهدایی فیل سریلانکایی یک و نیم تن است. وزن این گونه از فیل در بلوغ به پنج تن می‌رسد.

    تصور کنید که از شنیدن خبر مرگ دو رأس «آهوی ایرانی» هدیه شده از جانب رئیس سازمان محیط زیست کشورمان به امیر قطر چه حالی خواهید شد!

    ______________________

    خبر مرتبط:

    باغ وحش ارم برای ورود فیل‌های سریلانکایی آماده نیست/ ابراز نگرانی دیده بان حقوق حیوانات

    ورود فیلهای سریلانکایی منوط به صدور گواهی سلامت است

  • کشتار هوبره آزاد شد/ سخنان جانکاه یک محیط بان جنوبی

    دیده بان حقوق حیوانات: فردی که ظاهرا از محیط بانان جنوبی این مرز و بوم است، در تماسی با دکتر کهرم خواسته ای را مطرح می کند که خبر از رخدادی ناگوار در جنوب ایران دارد. گزارش ایرن از این تماس چنین است:

    صدایش می لرزید از خشم و یا بغض کردن نمی دانم. وقتی تلفنم زنگ زد نگاهی به شماره روی موبایل انداختم، آنرا نشناختم واز تهران هم نبود.

    لهجه جنوبی پر از غم او مرا تکان داد. نام مرا برد و تاکید کرد که خودم هستم. گفت شما را به خدا آقا، صدای شما بلندتر از ما است بگویید که ما چه می کشیم. فهمیدم که نمی خواست خودش را معرفی کند. از اینگونه تلفن ها که از همه جای ایران دریافت می کنیم، زیاد است. اغلب گزارش از تخریب ها، شکارهای بی رویه، برداشت از جنگل و یا تصاحب زمین، و خلاصه تخریب و نابودی محیط زیست است و شاکی ها اغلب در سازمان محیط زیست فعال هستند و از مشاهده تخریب، کارد بر استخوانشان رسیده واز بنده می خواهند که صدای (ناشناس) آنها را منعکس کنیم.

    این یکی با صدای غمباری گفت آقا ما پسر عموی خودمان را برای شکار یک کبک می گیریم، می بندیم و جریمه می کنیم و آنوقت عرب ها می آیند از قطر به نام سرمایه گذاری 12چرخ ویلچری با خود آورده اند. بچه های با غیرت که مثل جانشان از هوبره محافظت می کنند تحمل نمی آورند. اینها تحت عنوان سرمایه گذاری از قطر آمده اند برای شکار هوبره با پرندگان شکاری تعلیم دیده. عجیب است که این پرندگان شکاری نیز که به آنها چرخ یا بالابان می گوییم و یا بحری (سریع ترین موجود روی زمین با سرعت حدود 240 [؟] کیلومتر در ساعت در حال شیرجه روی بال های نیمه بسته) در ایران، بطور غیر قانونی به اسارت در می آیند. به کشورهای جنوبی خلیج فارس قاچاق می شوند، تعداد زیادی در راه از بین می روند و آنها که که به سلامت به مقصد می رسند یک دوره زجر و شکنجه را در اطاق تاریک و یا دوختن پلک چشم ها، پشت سر می گذارند تا باز هم آنها که قصر در می روند روی ساعد یک شیخ بنشینند و به فرمان او به دنبال یک هوبره به هوا برخیزد. علاقه شیوخ به این بچه بازی مانند علاقه یک کودک است به عروسک کوکی. آنها برای این تفریح خود میلیونها دلار هزینه می کنند. چند سال پیش که آنها برای شکار هویزه به ایران آمدند، چندین دستگاه ماشین راهور را به ایران هدیه دادند! سازمان حفاظت محیط زیست تعدادی از آنها را برداشت و بقیه را به دولت تحویل داد. آنچه این نوع شکاررا برای حضرات لذت بخش می کند آنست که هوبره که تحت تعقیب بال بان و بحری قرار گرفته، فضله چسبناک خود را به صورت گلوله ای به سوی بحری پرتاب می کند. این بمب چنان چسبناک است که پر و بال بحری را بهم می پیچد و پرنده از اوج آسمان به زیر سقوط می کند. مقداری از تفریح حضرات مربوط به زمانی است که صاحب این پرنده شکاری باید فضله را از پر وبال پرنده خود بزداید و مورد خنده و استهزاء رقبا قرار می گیرد. اگر بحری موفق شود و بر پشت هوبره در حال پرواز فرود آید هم موجب شادی صاحب خود می شود. همین! جالب آنست که هوبره پرنده حمایت شده در ایران است و اگر یک هموطن ما آن را شکار کند باید به دادگاه برود و جریمه شود! یادش بخیر چند سال پیش همکاران پاکستانی ما در لاهور به ما گفتند: ما به ایران افتخار می کنیم که در مقابل دام شیخ نشین، مقاومت کردند و اجازه ندادند که آنها هوبره ها را در ایران شکار کنند در در پاکستان و ترکمنستان، آنها راه خود را با بولدوزر،دلارها گشودند!

    به نظر می رسد که این بولدوزر، همه جای عالم راه خود را می گشاید!

    بحری قطر قوش بازی