دسته: حیوانات در خطر انقراض

  • انقراض یوزپلنگ آمریکایی

    همشهری: دانشمندان رسما اعلام کردند یوزپلنگ آمریکایی از دهه 30 تاکنون دیده نشده و بنابراین این حیوان منقرض شده است.

    محققان «سرویس ماهیان و حیات وحش آمریکا» رسما اعلام کردند که یوزپلنگ آمریکایی، گربه ای بزرگ به وزن 100 پوند (حدود 45 کیلوگرم) است که بین قرنهای 18 و 19 مورد شکار بی رویه قرار گرفت و از دهه 30 هرگز دیده نشد.

    به گزارش مهر، این گربه بزرگ به مدت قرنها در 21 ایالت آمریکا زندگی می کرد و منبع الهام نسلهای مختلف نویسندگان و دوستداران طبیعت بود.

    اما اکنون کارشناسان اعلام کردند که این یوزپلنگ شرق آمریکا رسما منقرض شده است. این گربه با اسامی چون شیر کوهستان، یوزپلنگ آمریکایی و گربه وحشی پشمالو شناخته می شد.

    هر چند که این حیوان از دهه 30 دیده نشده بود با وجود این، کارشناسان امید خود را برای پیدا کردن وی از دست نداده بودند و به همین علت از 1973 نام این جانور را وارد لیست حیوانات تهدید شده قرار دادند.

    براساس گزارش کریستین ساینس مانیتور، اکنون این آژانس فدرال تصمیم گرفت تازه ترین گزارش خود را درباره یوزپلنگ آمریکایی اعلام کند. مارتین میلر مسئول این سرویس در این خصوص گفت: «در طول سالها رصد و مطالعه در سرزمینهای زیستگاه یوزپلنگ آمریکایی ما حتی یک نمونه هم از این گربه بزرگ را پیدا نکردیم. متاسفانه ما هیچ تائیدی درباره وجود آن در اختیار نداریم.»

    یوزپلنگهای در معرض خطر انقراض که اغلب ساکن آمریکای جنوبی هستند در این سالها به اسارت گرفته شده و پس از ازدیاد و سرشماری در طبیعت آزاد شده و تحت کنترل قرار گرفته اند. این درحالی است که یوزپلنگهای گونه های غرب آمریکا که به شرق این قاره مهاجرت کرده اند به شدت در معرض خطر قرار دارند.

    در ایالت فلوریدا نیز یک گونه دیگر از گربه های در معرض تهدید انقراض وجود دارند که امروز تنها 5 درصد از زیستگاه خود را اشغال کرده اند و تنها کمتر از 160 نمونه از این حیوانات در جنوب غربی این ایالت باقیمانده اند.

    این محققان در این خصوص توضیح دادند: «این یک تراژدی واقعی است. زمانی که اولین جمعیتهای اروپایی به آمریکای شمالی رسیدند یوزپلنگ شرقی یکی از گسترده ترین حیوانات منطقه بود اما از آغاز قرن بیستم این حیوانات تقریبا منقرض شدند.»

  • نهایی شدن مبادله شیر هندی با آهوی ایرانی

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات ایران :

    و به نقل از خبرگزاری مهر رئیس سازمان محیط زیست از نهایی شدن پروژه مبادله آهو ایرانی با شیر هندی با هدف احیای نژاد شیر ایرانی خبر داد و گفت: این پروژه 6 ماه است کلید خورده و زیستگاه شیر جنب چغازنبیل در بیشه زاری بین رودخانه کرخه و دز در حال آماده شدن است.


    محمد جواد محمدی زاده در گفتگو با خبرنگار مهر با اعلام اینکه آخرین شیرهای ایرانی در دشت ارژن و زیستگاهی بین دو شهر شوش و دزفول دیده شده اظهار داشت: متاسفانه زیستگاه دشت ارژن از دست رفته و هیچ امیدی نداریم که در دشت ارژن این گونه را احیا کنیم.
    معاون رئیس جمهوری تاکید کرد: زیستگاه شیر در بیشه زارهای بین کرخه و دز بسیار وضعیت مطلوبی دارد و برای مطالعه میدانی روی این زیستگاه کارشناسانی را مستقیما به منطقه فرستادیم تا از نزدیک بررسی کنند و حتی در پروازی هوایی بیش از سه ساعت این زیستگاه از طریق هوا بررسی شد.
    وی تاکید کرد: این زیستگاه به لحاظ اکوسیستمی بیشه زاری عالی و فضایی محصور و بسته است و تصمیم قطعی بر این است که احیای زیستگاه در فاصله بین دز و کرخه عملیاتی شود.
    رئیس سازمان محیط زیست تاکید کرد: برای انجام این طرح حدود پنج میلیارد تومان اعتبار تامین شده و تا الان این پروژه 15 تا 20 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.
    وی همچنین اظهار داشت: هندی ها تقاضای معاوضه شیر با یوزپلنگ را مطرح کرده بودند که سالهاست پیگیر این ماجرا هستند اما به دلیل اینکه یوز گونه در خطر انقراض است و تحت حمایت سازمانهای بین المللی است با این درخواست آنها موافقت نشد.
    وی اظهار داشت: در مذاکره ای که چندی پیش با وزیر محیط زیست هندوستان در کشور مکزیک داشتم با وی به توافق رسیدم که شیر هندی که اصالتا از نژاد شیر ایرانی است به ایران منتقل شود و در زیستگاه بومی خود در کنار رودخانه دز در منطقه حفاظت شده رها شود.
    معاون رئیس جمهوری تاکید کرد: هندی ها در قبال دادن شیر ایرانی از ما درخواست دیگری نداشتند اما پیشنهاد دادیم در مقابل این اقدام آنها گونه هایی مثل آهو که در کشور به تعداد زیاد داریم و در معرض خطر نیستند در اختیار آنها بگذاریم.
    به گفته محمدی زاده، آخرین شیری که در ایران دیده شده نزدیک به صد سال پیش و در حاشیه رودخانه کرخه و دز در خوزستان بوده است.
    وی اظهار داشت: بسیاری از کشورهای آفریقایی حاضر بودند شیرهای با نژاد غیر ایرانی را به ما بدهند بدون اینکه توقعی از ما داشته باشند اما ما دنبال احیای گونه از دست رفته بومی خود هستیم بنابراین با هندی ها وارد مذاکره شدیم و به زودی این پروژه اجرا می شود.
    محمدی زاده گفت: برای انتقال شیر ایرانی به زیستگاه نیاز به احیای زیستگاه داریم و قطعا این کار را خواهیم کرد. همچنین در حال  بررسی زیستگاههایی در چندین نقطه هستیم و به احتمال قوی بیشه ای بین رودخانه کرخه و دز در خوزستان، میزبان شیر ایرانی است.
    شیر ایرانی اکنون در اغلب باغ وحشهای اروپا وجود دارد اما این گونه تنها در کشور هندوستان به طور طبیعی زندگی می کند و گونه های باغ وحشی به دلیل اختلالات ژنتیکی نمی توانند در طبیعت ادامه حیات دهند.

  • ببر ماده وارداتي روسي هيچ‌گونه بيماري ندارد

    دیده بان حقوق حیوانات: رئيس سازمان حفاظت محيط زيست گفت: طبق معاينات و بررسي‌هاي انجام گرفته توسط سازمان دامپزشكي از ببر وارداتي، ببر ماده دچار هيچ‌گونه بيماري نيست.
    محمد جواد محمدي‌زاده در گفت‌وگو با خبرنگار جامعه فارس در خصوص آخرين وضعيت فراهم‌سازي منطقه حفاظت شده ميانكاله براي نگهداري ببر سيبري اظهار داشت: انتخاب ميانكاله با هدف احياي اين زيستگاه ارزشمند و براساس مطالعات و بررسي‌هاي وضعيت اقليمي و شرايط اكولوژيك انجام گرفت ضمن اينكه طبق سابقه تاريخي نيز آخرين ببر شكار شده در ايران و در اين منطقه بوده است بنابراين تمام بررسي‌هاي كارشناسي مؤيد شرايط مطلوب اين زيستگاه براي انتقال ببر بود.
    وي ادامه داد: در اين راستا طرح آماده‌سازي زيستگاه به لحاظ جميع اقدامات و پيش‌بيني‌هاي اوليه، اعم از تمام طرح مديريت تفضيلي منطقه، خريد اراضي و مستثنيات، احداث فضاي اختصاصي تكثير و پرورش ببرها، جذب نيرو، حصار‌كشي و ديه حق و حقوق ذي‌نفعان محلي توسط كارشناسان سازمان آماده شد كه اعتبار آن بالغ بر پنج ميليارد برآورد شده بود.
    محمدي‌زاده بيان داشت: در وهله نخست تصميم بر آن بود كه در كوتاه مدت، اين طرح اجرايي و به نتيجه برسد اما به دو دليل عمده شروع عمليات اجرايي با تأخير صورت گرفت؛ نخست اينكه وجود ذي‌نفعان محلي و تأديه حقوق دامداران، كشاورزان و صيادان مستلزم تأمين اعتبار بود كه متأسفانه با وجود توافقات انجام پذيرفته، مراجع استاني به تعهدات خود عمل نكردند و با وجود معاوضان، عملاً شروع طرح امكان‌پذير نبود.
    رئيس سازمان محيط زيست در خصوص دليل دوم تأخير در شروع عمليات اجرايي عنوان كرد: تهيه و ارائه نقشه‌هاي اجرايي بر عهده طرف روسي بود كه با مقداري تأخير زماني انجام گرفت و باعث تأخير در آغاز پروژه شد؛ البته لازم به ذكر است كه سازمان، از محل منابع داخلي خود و از صرفه‌جويي و جابجايي اعتبارات، پروژه را آغاز كرده است ولي انتظار مي‌رود كه حدود پنج ميليارد اعتبار پيش‌بيني شده از طرف مسئولان استاني تأمين شود تا طرح در كمترين زمان ممكن به نتيجه برسد همچنين از ظرفيت بخش خصوصي و علاقمندان به محيط زيست نيز در اين خصوص استقبال مي‌كنيم.
    * انتقال 4 توله ببر روسي جديد به ايران در نيمه اول سال آينده
    وي درباره اقدامات صورت پذيرفته براي انتقال چهار ببر ديگر از سيبري به ايران گفت: در مذاكراتي كه هيئت ايراني و بنده در تاريخ 13 خرداد 89 با طرف روسي در كشور روسيه داشته‌ايم، توافق كامل جهت احياي زيستگاه، تكثير و رهاسازي ببر انجام گرفت و طرف روسيه متعهد شد كه به تعداد كافي ببر به ايران منتقل كند.
    محمدي‌زاده اظهار داشت: در مرحله نخست، توافق با طرف روسي بر روي چهار قلاده بود اما به دليل اينكه آماده‌سازي ميانكاله به طول انجاميد، فرآيند انتقال ببرها مؤكول به آماده‌سازي ميانكاله شد كه در اين مدت نقشه‌هاي اجرايي آن نهايي شده و در روزهاي گذشته با انجام مناقصه، مجري پروژه نيز انتخاب و به زودي فعاليت خود را آغاز مي‌كند همچنين مذاكراتي نيز با ذي‌نفعان محلي انجام گرفته و زمينه توافق با آنها نيز فراهم شده است بنابراين با روند فعلي اميدواريم در نيمه اول سال آينده شاهد انتقال ببرها باشيم.
    * با تلف شدن ببر نر فضاي روابط ميان ايران و روسيه مخدوش نشده است
    رئيس سازمان محيط زيست در پاسخ به اين پرسش كه آيا ايران توانسته اطمينان روسي‌ها را براي انتقال 4 توله ببر جديد جلب كند، اظهار داشت: همانطور كه در پاسخ پرسش قبل نيز اشاره كردم، توافق اوليه براي انتقال تعداد كافي ببر به ايران بوده است كه البته ايران تعهدات متقابلي دارد و بايد به آنها عمل كنيم بنابراين از ابتدا، مذاكرات در فضاي اعتماد و اطمينان متقابل انجام گرفت كه اساساً با تلف شدن ببر اين فضا مخدوش نشده است و مذاكرات و همكاري‌ها مانند گذشته ادامه خواهد داشت.
    * ببر ماده بيماري مشمشه ندارد
    وي در خصوص اينكه آيا ببر ماده به بيماري «مشمشه» دچار شده و اينكه آيا بهتر نيست سريعاً ببر ماده از پارك ارم به منطقه ديگري كه احتمال بيماري‌هاي مُسري در آن نيست، منتقل شود، بيان كرد: مسئوليت سلامت حيوانات، مبارزه و پيشگيري از بيماري‌هاي آنان بر عهده متولي اين موضوع ‌يعني سازمان دامپزشكي است كه معاينات و بررسي‌هاي انجام گرفته مؤيد اين مسئله است كه ببر ماده دچار بيماري نيست.
    محمدي‌زاده عنوان كرد: البته دامپزشك سازمان حفاظت محيط زيست نيز معاينات مستمر و به صورت هفتگي و روزانه انجام مي‌دهد كه نتايج همگي دال بر اين است كه مطالب اعلام شده بيشتر گمانه‌زني بوده و فاقد مبنا و دلايل مستند است حتي برخي از نمونه‌ها به يكي از كشورهاي اروپايي منتقل و مورد مطالعه قرار گرفت كه نتايج حاصل در ايران را تأييد مي‌كرد.
    * شرايط پارك براي نگهداري ببرها قبل از ورود آنها مورد تأييد كارشناسان روسي قرار گرفت
    وي گفت: تاكنون هيچگونه گزارش مكتوبي مبني بر بيماري ببر ماده به اين سازمان ارائه نشده و تمام آزمايشات مؤيد سلامت ببر است اما در خصوص نگهداري ببرها در پارك ارم ذكر اين نكته ضروري است كه شرايط پارك براي نگهداري موقت ببرها قبل از ورود آنها به ايران بررسي و مورد تأييد كارشناسان روسي نيز قرار گرفت و پيش‌بيني زماني براي اين مسئله مهم نيز يك سال و يا حتي بيشتر از آن، مناسب اعلام شده بود كه اما با توجه به مشكلات پيش آمده در حال حاضر سازمان مصر به انتقال ببر در اولين زمان ممكن است ولي نظر به اينكه رويكرد سازمان نگهداري در باغ وحش نيست، لذا انتقال به منطقه ديگر غير از ميانكاله را به مصلحت نمي‌دانيم.
    معاون رئيس جمهور در زمينه زمان بازگشايي باغ وحش تهران گفت: نظارت بر بخشي از فعاليت‌هاي باغ وحش‌ها برعهده سازمان حفاظت محيط زيست است كه در آن راستا، دستورالعمل نظارت فني بر باغ وحش‌ها تدوين و به ادارات كل استان‌ها كه مسئوليت اجراي آن را برعهده دارند، ابلاغ شده است.
    محمدي‌زاده افزود: در اجراي اين وظيفه قانوني اداره كل حفاظت محيط زيست استان تهران به دليل مشكلات و مسائلي كه در نحوه نگهداري، تغذيه و سلامت حيوانات باغ وحش تهران وجود داشت، اقدام به تعطيلي آن كرد همچنين بديهي است تا رفع كامل نقايص و مشكلات اين روند ادامه خواهد داشت و در صورت اطمينان از رفع آنها اداره كل استان تهران مجوز بازگشايي صادر خواهد كرد و اميدواريم مسئولان باغ وحش در اسرع وقت اين شرايط را فراهم و جهت بررسي اعلام كنند.
    * حفظ و حراست از تنوع زيستي كشور يكي از رسالت‌هاي اصلي سازمان محيط زيست است
    وي درباره شناسايي مقصر اصلي در مرگ ببر نر اظهار داشت: حفظ و حراست از تنوع زيستي كشور يكي از رسالت‌هاي اساسي و اصلي سازمان حفاظت محيط زيست است بنابراين حفاظت از گونه‌هاي در معرض انقراض و احياي گونه‌هاي منقرض شده از سال‌ها پيش در دستور كار سازمان قرار داشت كه از آن جمله مي‌توان به پروژه حفاظت از يوزپنلگ، گوزن زرد و گور ايراني اشاره كرد.
    محمدي‌زاده اضافه كرد: از طرفي نتايج تحقيقات تبارشناسي و مطالعات ژنتيكي گروهي از كارشناسان بين‌المللي در سال 2009 بر روي نمونه‌هاي موجود در دنيا نشان داده است كه خاستگاه و پراكندگي اجداد دو گونه ببر خزري و ببر آمور يكپارچه بوده و اين دو از نظر ژنتيكي داراي قرابت زيادي هستند و از گذشته دور حضور و فعاليت‌هاي انساني سبب جدايي زيستگاه‌هاي آنها شده است.
    وي ادامه داد: پس از انتشار نتايج اين مطالعات كارشناسان ايراني به بررسي موضوع پرداختند و در راستاي يكي از اقدامات جهت اجرايي شدن يادداشت تفاهم همكاري ايران و روسيه، انتقال دو قلاده ببر از روسيه به ايران و احياء اين گونه به عنوان نماد حيات وحش مناطق شمالي كشور و اكوسيستم‌هاي بسيار ارزشمند جنگل‌هاي خزري، در دستور كار سازمان قرار گرفت.
    رئيس سازمان محيط زيست افزود: طبيعي است كه اين طرحِ كاملاً عملي و مستند به مبناهاي كارشناسي شده، مخالفاني داشته باشد كه بعضاً به لحاظ فني، عدم آمادگي در ايران يا مخالفت با اين رويكرد و سياست انجام مي‌شد اما خوشبختانه با بكارگيري تمام ظرفيت‌هاي كارشناسي و علمي كشور در سازمان محيط ‌زيست، مراكز دانشگاهي و همكاري طرف روسي، فضاي اطمينان بخشي براي حصول نتيجه به لحاظ فني و تخصصي فراهم شد.
    *نخستين تخلف باغ وحش پنهان‌كاري در اعلام بيماري حيوانات بود
    محمدي‌زاده عنوان كرد: قبل از ورود ببرها به ايران تمام ملاحظات ايمني و سلامت، بررسي و گواهينامه‌هاي سلامت از طرف روس‌ها ارائه شد همچنين مراحل قرنطينه قبل از ورود به پارك ارم انجام گرفت و تمامي مقررات سايتيس رعايت و مجوزهاي لازم اخذ شد ضمن اينكه بررسي‌هاي لازم از نظر سلامتي حيوان توسط سازمان دامپزشكي كشور انجام و مجوز ورود آن صادر شد.
    وي گفت: پس از ورود ببرها به ايران و استقرار آنها در باغ وحش پارك ارم، هر كدام از دستگاه‌ها متولي امور مربوط به خود بودند بنابراين طبيعي است كه مسئوليت تغذيه، نگهداري و حفاظت از ببرها برعهده سازمان دامپزشكي و مسئوليت احياء، آماده‌سازي زيستگاه، انتقال و تكثير و رهاسازي برعهده سازمان حفاظت محيط زيست بوده است اما به نظر مي‌رسد كه در انجام اين مسئوليت‌ها توسط دو دستگاهي كه اشاره شد، كاستي‌ها و مشكلاتي پيش آمد كه در ادامه به آنها اشاره مي‌كنم.
    معاون رئيس جمهور ادامه داد: نخست اينكه از زمان انتقال ببرها به باغ وحش در شهريور‌ماه تا زمان تلف شدن يكي از آنها، با وجود اينكه چندين گربه‌سان در باغ وحش به دليل بيماري تلف شده بودند، هيچگونه گزارشي توسط باغ وحش ارم به سازمان حفاظت محيط زيست اعلام نشده و نخستين تخلف و پنهان‌كاري باغ وحش، در اعلام بيماري حيوانات بوده است.
    * سازمان دامپزشكي در تشخيص بيماري ببر نر و اقدام به موقع ناتوان بوده است
    محمدي‌زاده اظهار داشت: نكته دوم اين است كه باغ وحش تهران قراردادي را براي انجام معاينات و مراقبت‌هاي دامپزشكي با مرجع صلاحيت‌دار كه پرسنل و آزمايشگاه‌هاي لازم را در اختيار دارد، داراست ولي متأسفانه آنها تا قبل از مرگ ببر، قادر به تشخيص بيماري نشده‌اند همچنين از طرفي سازمان دامپزشكي كه مسئوليت مبارزه با بيماري‌هاي حيوانات به ويژه بيماري‌هاي مشترك انسان و حيوان را برعهده دارد، در تشخيص بيماري و اقدام به موقع ناتوان بوده و با وجود مرگ چند حيوان قبل از ببر و وجود علائم باليني از جمله آب‌ريزش، بي‌حالي و زخم در ناحيه تنفس اقدام مؤثري انجام نداده است.
    وي بيان كرد: جالب توجه است كه كارشناس اين سازمان در طي سركشي‌هاي دوره‌اي با مشاهده علائم فوق تذكرات لازم را به مسئولان امر داده بود ولي در نهايت به دليل طولاني شدن عوارض و عدم توفيق سازمان دامپزشكي در تشخيص بيماري، اين سازمان رأساً و بدون اينكه مسئوليت در اين زمينه داشته باشد اقدام به عقد قرارداد با آزمايشگاه برجسته‌اي كرد كه پس از نمونه‌گيري و بررسي‌هاي لازم بيماري مشمشه تشخيص داده شد كه متأسفانه دير هنگام بود و به مرگ ببر منتهي شد.
    محمدي‌زاده گفت: تشخيص اين بيماري و جلوگيري از پيامدهاي خطرناك آن مرهون اقدام به موقع كارشناسان اين سازمان است همچنين بررسي‌هاي بعدي نشان داد كه عامل انتقال اين بيماري به حيوانات باغ وحش از طريق مصرف غذاي آلوده تك سمي‌ها از جمله الاغ و قاطر بوده كه به دليل عدم دقت مسئوليت باغ وحش و عدم نظارت‌هاي دامپزشكي اتفاق افتاده است.
    رئيس سازمان حفاظت محيط زيست تأكيد كرد: در مقطع كنوني نيز با توجه به ابعاد بين‌المللي پروژه و آسيب‌هاي وارده به حيوانات، سازمان حفاظت محيط زيست مُصر به پيگيري حقوقي و قضايي موضوع است.
    وي ادامه داد: بايد به اين نكته نيز اشاره كنم كه در ماه‌هاي اخير متأسفانه شاهد برخي گمانه‌زني‌ها و اظهارنظرهاي غيركارشناسي و غيرمسئولانه از طرف برخي بوده‌ايم كه گاهي از تريبون‌هاي عمومي مانند رسانه ملي نيز انعكاس يافت در حاليكه با روشن شدن زواياي موضوع، شتابزدگي و گاهاً غرض‌ورزي در اظهارنظرهاي اعلام شده، بيش از پيش آشكار شد كه البته نتيجه آن، زير سؤال رفتن يك پروژه بزرگ دو جانبه در سطح بين‌المللي و خدشه در اعتماد مردم و دوستداران محيط زيست بود.
    محمدي‌زاده خاطرنشان كرد: در خاتمه از تمام افراد، گروه‌ها، رسانه‌ها، سازمان‌ها و دلسوزان محيط زيست انتظار داريم كه در اجراي اين پروژه تحقيقاتي و ملي ما را ياري كنند.
  • برگزاري دوره‌ آموزشي اجراي قوانين كنوانسيون منع تجارت گونه‌هاي در معرض خطر

    دیده بان حقوق حیوانات: مدير اجرايي كنوانسيون سايتيس در سازمان محيط زيست از برگزاري دوره آموزشي اجراي قوانين سايتس (كنوانسيون منع تجارت گونه‌هاي گياهي و جانوري در معرض خطر) خبر داد.
    رضا فرجي در گفت‌وگو با خبرنگار جامعه فارس،‌ گفت: دوره‌ آموزشي در ارتباط با نحوه اجراي قوانين سايتيس (كنوانسيون منع تجارت گونه‌هاي گياهي و جانوري در معرض خطر) براي كشورهاي آسيايي و غرب آسيا در فروردين 90 برگزار مي‌شود.
    وي در ادامه گفت: اين دوره آموزشي در رياض عربستان برگزار مي‌شود و دبيرخانه مركزي سايتيس برگزار كننده اين كارگاه آموزشي است.
    مدير اجرايي كنوانسيون سايتيس اظهار داشت: از ايران نيز 3 نفر كارشناس در اين كارگاه حضور خواهند داشت.

  • گورخر ایرانی در آمریکا به وسیلۀ تلقیح مصنوعی تکثیر می شود

    بی بی سی : محققان آمریکایی از تکثیر گورخر ایرانی با استفاده از تلقیح مصنوعی خبر داده اند.

    محققان یک مرکز حیات وحش در ایالت اوهایو موفق شده اند با استفاده از تلقیح مصنوعی دو گورخر ایرانی تولید کنند.

    این دو کره در اواخر ژوئن و اوایل ژوئیه به دنیا آمدند و حاصل دو سال تحقیق هستند.

    گورخر ایرانی از گونه های رو به انقراض گور آسیایی است که گفته می شود تنها هفتصد راس از آن در زیستگاه اصلی آن، ایران، وجود دارد.

    شکار بی رویه و تخریب زیستگاه طبیعی این پستانداران علت کاهش تعداد آنهاست.

    گورخر ایرانی کمی از خر بزرگتر است و بیشتر به اسب شباهت دارد.

    پیش از این یک مرکز تحقیقاتی در اسرائیل به تکثیر این جانور اقدام کرده بود.

    گور ایرانی یکی از جانوران بومی این سرزمین است که نشانه های آن در تاریخ و ادبیات این کشور دیده می شود.

  • بازگشت یک سنجاب ایرانی با سه نوزادش به زیستگاهش

    یک سنجاب ایرانی که توسط یکی از شهروندان دوستدار حیوانات به اداره کل حفاظت محیط زیست  استان کرمانشاه جهت رهاسازی در طبیعت تحویل داده شده در هفته پایانی اسفند ماه پس از  زایمان سه نوزادش به طبیعت باز خواهد گشت.


    به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه کرمانشاه، یکی از کارشناسان محیط زیست در باره این سنجاب گفت: زیبایی منحصر بفرد این پستاندار کوچک سبب شده تا بعضی متأسفانه مبادرت به زنده گیری و اسارت و نگهداری آن در منزل نموده و همین امر باعث کاهش جمعیت آن گردیده است.

    محمد شهبازي، زیستگاه اصلی این گونه خاص را جنگل های بلوط اعلام نمود و اظهار داشت: اين حيوان با مخفي نمودن ميوه ي بلوط در زير خاك، در گسترش و تجدید حیات جنگلهای بلوط نقش بسیار مهمی را در این اکوسیستم ایفا می کند.

    . وی افزود: از دشمنان طبیعی سنجاب می توان به برخی از پرندگان شکاری و گوشت خوارانی همچون گربه وحشی ، روباه و سمور اشاره کرد.

    این کارشناس محیط زیست افزود: از جمله خصوصیات سنجاب ایرانی موهای پشت به رنگ خاکستری متمایل به قهوه ای و زیر بدن زرد رنگ است و رنگ موهای سر و سطح پشتی دم قرمز حنایی می باشد که از میوه های درختان مانند گردو، فندق، توت و بلوط تغذیه می نماید .

    شهبازی خاطر نشان کرد: سوراخ های درختان کهنسال لانه این حیوان است و مهمترین عامل تهدید سنجاب قطع بی رویه درختان و تخریب زیستگاه و زنده گیری و اسارت آن می باشد.

    وی زمان بازگشت این حیوان به طبیعت و رهاسازی در زیستگاه طبیعی را با توجه به ناتوانی نوزادان تا پایان فصل سرما و مساعد شدن هوا اعلام کرد.

  • ببر سيبري، الاغ 70 هزار توماني مي‌خورده است

    دیده بان حقوق حیوانات: مدير باغ وحش تهران گفت: ببر سيبري تلف شده الاغ 70 هزار توماني ايراني مي‌خورده است.

    امير الهامي در گفت‌وگو با خبرنگار جامعه فارس در خصوص اينكه خوراك ببر سيبري كه طي ماه‌هاي اخير در باغ‌ وحش تهران تلف شده است، گوشت الاغ از قطر و عراق بوده است، گفت: اين موضوع دروغ محض است غذاي اين ببر الاغ ايراني بوده است به طوري كه اگر ما مي‌خواستيم از كشورهاي ديگر الاغ خريداري كنيم حدود 300 هزار تومان براي ما تمام مي‌شد پس بهتر بود كه از الاغ ايراني كه حدود 70 هزار تومان خريداري مي‌شد به عنوان خوراك ببرها استفاده شود.

    وي افزود: اگر كشور ايران هزار روستا داشته باشد و سالي 50 الاغ در آنها متولد شود سالانه 50 هزار الاغ به عنوان منبع غذايي براي حيوانات استفاده خواهد شد.

    مدير باغ وحش ارم تهران پروژه ببر سيبري در ايران را براي احياي ببر مازندران پروژه بسيار خوبي ارزيابي كرد و گفت:‌ در تمام دنيا چنين اقدامي انجام مي‌شود به طوري كه كشور هند 50 سال پيش 2 شير ايراني را با خود به هند بردند و در حال حاضر شاهد هستيم كه 300 قلاده شير دارند كه نام آن را را هندي گذاشته‌اند درحالي اين پروژه يك پروژه احياي يك گونه جانوري بوده است.

    الهامي ادامه داد: نبايد پروژه احياي ببر مازندران با چنين اتفاقاتي متوقف شود بلكه بايد با روسيه رايزني‌هاي لازم صورت پذيرد تا 2 يا 4 قلاده ببر ديگر وارد ايران شود و پروژه احياي ببر مازندران مورد پيگيري قرار گيرد چون اين ببرها با ببر مازندران شباهت بسيار دارند.

    مدير باغ وحش تهران گفت: فقط بايد محيط نگهداري ببرها، محيط امني باشد و شرايط بهداشت آنها فراهم شود و دامپزشكان خبره براي آنها به كار گرفته شوند.

    الهامي با بيان اينكه ايران در پروژه احياي ببر مازندران از ببر سيبري ضرري نكرده است، تصريح كرد: ايران 2 قلاده پلنگ به روسيه داد كه ما از اين پلنگ‌ها 4 تا 5 هزار قلاده در ايران داريم در حالي كه روسيه ببري را كه براي آنها گونه‌اي نادري محسوب مي‌شود و تنها 600 قلاده از آن را دارند، در اختيار ما قرار داده‌اند.

    وي تاكيد كرد: اين حركت سازمان محيط زيست براي احياي گونه‌ها در هيچ دوره مديريتي انجام نشده بود و اين اقدام رئيس سازمان محيط زيست قابل تقدير است.

    مدير باغ وحش ارم گفت:‌ در حال حاضر ببر ماده وضع خوبي دارد و نمونه‌گيري‌ها براي تشخيص بيماري از سوي دامپزشكي انجام شده است.

    الهامي درباره اينكه بيماري مشمشه از طريق ببر سيبري وارد ايران شده‌ است، گفت: اين موضوع كاملاً كذب محض است چون اصلاً در سيبري بيماري مشمشه وجود ندارد كه اين ببرها ناقل آن بيماري به ايران باشند.

    الهامي درباره شيوع بيماري مشمشه در باغ وحش تهران بيان داشت: اين بيماري هنوز هم به طور قطعي اعلام نشده است و سازمان دامپزشكي هنوز به طور رسمي نوع بيماري را اعلام نكرده است. ضمن اينكه در حال حاضر تمام ضايعات حيوانات باغ وحش آهك‌پاشي مي‌شوند و كاملاً معدوم مي‌شوند به طوري كه به هيچ وجه بيماري منتقل نخواهد شد.

    وي در ادامه از رسانه‌ها خواست تا محيط زيست، دامپزشكي و باغ وحش را ياري كنند تا پروژه مهم احياي ببر مازندران با موفقيت انجام شود.

  • شمارش معکوس برای انقراض ماهیان خاویاری

    همشهری: عضو هیات رئیسه فراکسیون محیط‌زیست مجلس شورای اسلامی با تاکید بر تشکیل کمیته ملی حفاظت از ماهیان خاویاری گفت: ماهی خاویاری یک نسل دریایی بسیار ارزشمند است که نباید به حال خود رها شود، چراکه با بی‌توجهی به صید بی‌رویه و آلودگی دریای خزر در سال‌های آینده فقط نامی از ماهی خاویار دریای خزر باقی می‌ماند. انوشیروان محسنی‌بندپی با اظهار تأسف از کاهش ذخایر ماهیان خاویاری دریای خزر به ایسنا گفت: متأسفانه در چند سال اخیر هیچ نظارت دقیق و جدی در رابطه با صید بی‌رویه این ماهیان ارزشمند نداشته‌ایم؛

    ضمن اینکه کشورهای همسایه هم از هیچ الگویی در رابطه با صید این ماهی‌ها پیروی نمی‌کنند. نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان، وجود آلودگی در آب‌های دریای خزر را یکی دیگر از دلایل مهم کاهش ماهیان خاویاری دانست و خاطرنشان کرد: بروز این آلودگی‌ها و ورود فاضلاب‌های خانگی به دریای خزر توسط ما و کشورهای همسایه، شرایط زیست را برای این نوع ماهیان عالی از بین برده است.

    محسنی‌بندپی با اشاره به صید بی‌رویه ماهیان خاویاری به ایسنا گفت: کشورهای همسایه هیچ تعهدی در این زمینه ندارند و به هیچ عنوان خود را متعهد به اجرای هیچ الگویی نمی‌دانند و اگر شرایط کنونی چند سال دیگر ادامه پیدا کند،‌شاهد انقراض این نوع ماهی خاویاری خواهیم بود.

  • 4 ببر دیگر از روسیه می آید!

    دیده بان حقوق حیوانات: محمد باقر صدوق با اشاره به بیماری مشمشه که گرفتار ببر ماده نیز شده گفت: درمان ببر ادامه دارد ولی مهمتر از آن اعتباری است که برای احیای زیستگاه میانکاله تامین شده که با پیگیری های رئیس سازمان و تغییر مدیریت استان مازندران به سمت بهتر شدن اوضاع می رویم.
    معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست با اعلام اینکه اعتبار احیای زیستگاه میانکاله تامین شده گفت: سه روز دیگر مناقصه زیستگاه میانکاله برگزار می شود و به زودی چهار ببر دیگر از روسیه به ایران می آید.

    محمد باقر صدوق در گفتگو با خبرنگاران با اشاره به بیماری مشمشه که گرفتار ببر ماده نیز شده گفت: درمان ببر ادامه دارد ولی مهمتر از آن اعتباری است که برای احیای زیستگاه میانکاله تامین شده که با پیگیری های رئیس سازمان و تغییر مدیریت استان مازندران به سمت بهتر شدن اوضاع می رویم.

    وی اظهار داشت: سیستم آب و برق و پاسگاه و دیگر امکانات جانبی زیستگاه میانکاله برای حضور ببرهای سیبری تامین شده و با مدیریت جدید محیط زیست استان این اتفاقات در حال پیگیری است.

    به گفته صدوق، با وجود تبلیغات منفی صورت گرفته در مورد مرگ ببر نر و بیماری ببر ماده، روسها متعهد شدند چهار قلاده ببر دیگر را به ما بدهند تا بتوانیم با حضور آنها زیستگاه میانکاله را احیا کنیم.

    وی همچنین اضافه کرد: اگرچه تبلیغات و اخبار روزانه از محیط زیست حتی اگر منفی باشد باعث اهمیت پیدا کردن محیط زیست می شود ولی در موضوع مرگ ببر اغراق شد چرا که مرگ و میر در گونه های جانوری امری طبیعی است ولی شدت تاثیرات رسانه ها به حدی بود که سفیر ایران در روسیه می گفت ببرها بیش از یک قرارداد بزرگ اقتصادی ماجرای خبری داشته اند.

    معاون محیط زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست پیشتر با تاکید بر اینکه از سه هفته پیش ببر ماده که به مشمشه مبتلا شده تحت درمان دامپزشکان قرار دارد گفته بود که وضع عمومی ببر ماده مناسب است.

    دیده بان حقوق حیوانات: خبر ورود 4 ببر دیگر از روسیه در حالی منتشر می شود که بنا به تصویب کمیسیون محیط زیست مجلس، هر سه ارگان مقصر در ماجرای مرگ ببر نر موظف به ارایه گزارش در این زمینه شده بودند. ظاهرا مدیران چنان تربیت شده اند که نقد ها را بدون ارایه پاسخ بشنوند و برای اقدامات پر انتقاد خود زمان بخرند و بدون توجه به باورهای عمومی اقدامات مورد نظر خود را پیش ببرند.

  • مار بوآ در هواپيما

    دیده بان حقوق حیوانات: رسانه‌هاي دولتي تايلند اعلام كردند كه يك مرد اندونزيايي به اتهام تلاش براي قاچاق يك مار بوآي خطرناك به داخل هواپيما، توسط گارد امنيتي فرودگاه دستگير شد.
    به گزترش ایسنا «ريوو كاهيونو» 34 ساله كه اهل اندونزي است، روز گذشته توسط پليس فرودگاه تايلند به اتهام تلاش براي قاچاق يك مار بوآي خطرناك دستگير شد.
    «ويليام شادلا» يكي از مقامات پليس فرودگاه «بانكوك» در اين باره به خبرگزاري فرانسه يادآور شد: اين مرد مار بوآي خطرناك را به همراه چند جانور ديگر درون چمدان خود مخفي كرده بود.
    البته تصاوير پرتونگاري، اين جانوران درون چمدان را مشخص كرد و ماموران اين مرد را به اتهام قاچاق مار بوآي خطرناك دستگير كرده و به مقامات قضايي تحويل دادند.

  • افت شدید جمعیت گورخر/ تکثیر گونه‌های وحشی در اسارت بیهوده است

    دیده بان حقوق حیوانات: بررسی آخرین وضعیت یوزپلنگ ایرانی و زیستگاههای آن در مناطق مرکزی ایران، کیفیت طرح انتقال گورخر به زیستگاههای مختلف، آخرین وضعیت هوبره، زاغ بور و دیگر گونه های جانوری از مهمترین موضوعات گفتگو با اکبر همدانیان کارشناس ارشد حیات وحش ایران است.

    به گزارش خبرنگار مهر، اکبر همدانیان کارشناس ارشد علوم زیستی و رئیس سابق پروژه یوز و کارشناس فعلی امور حفاظتی پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در پارک ملی سیاه کوه است. وی مسئول سابق طرح اسارت و انتقال و رهاسازی گورخر ایرانی و همین طور متخصص و فعال وبلاگ نویسی در حوزه محیط زیست است. گفتگو با وی پیرامون مهمترین فعالیتهای این متخصص محیط زیست در مناطق مرکزی ایران به خصوص در یزد است.
    * خبرگزاری مهر ـ گروه اجتماعی: وضعیت حیات وحش به خصوص گونه های خاص مثل یوزپلنگ که در مناطق مرکزی کشور حیات دارند چگونه است، به نظر می رسد اوضاع چندان هم که گفته می شود مطلوب نیست؟

    ـ اکبر همدانیان کارشناس محیط زیست: خشکسالی در منطقه باعث بروز یکسری مشکلات شده است اما شرایط زیستگاهها مناسب است. مهمترین زیستگاههای یوزپلنگ در یزد است ولی گاهی دستهایی در کار است  که منطقه یزد را کمرنگ نشان دهد. مناطق سیاهکوه، بافق، دره انجیر، نایبندان، کالمندان و… حداقل در هفت زیستگاه یوزپلنگ در یزد زندگی می کند و این زیستگاه تحت نظارت پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی – ایرانی است. سایر زیستگاههای یوز به تازگی به مدیریت پروژه یوز اضافه شده اند.

    * زیستگاههای مثل توران و پارک ملی کویر و میاندشت و … هم هستند که البته موقعیت خوبی دارند.

    ـ بله پنج سال شاهرود بودم. میاندشت را هم می شناسم و همین طور پارک ملی کویر و البته توران که از بهترین زیستگاههای یوزپلنگ است. حتی یکی دو گزارش از عباس آباد نائین اصفهان در مورد یوزپلنگ هم داشته ایم.

    * وضعیت گور خر به نظر می رسد بسیار نابسامان است. خیلی ها وضعیت قرمز را برای آن استفاده می کنند. به نظر می رسد در شصت سال گذشته وضعیت خوبی را طی نکرده ایم.

    ـ  تقریبا از شصت سال گذشته تا کنون وضعیت گورخر بسیار بد شده است. زمانی دو سوم خاک کشور گور خر داشت و استانهایی مانند بندرعباس، کرمان، یزد، سمنان، خراسان، اصفهان، شیراز و قزوین و… گورخر داشتند ولی الان اینطور نیست و تعداد گورخرها و زیستگاههای آن بسیار کم شده است. به همین دلیل طرح انتقال گورخر در دستور کار قرار گرفت که در همین رابطه گورخرهایی با موفقیت از سمنان به کرمان منتقل کردیم. همچنین سال 76 طی یک برنامه 6 راس گورخر از توران به یزد منتقل شد که بعد از این سالها حالا بیشتر از 40 راس شده اند.

    * وضعیت تولید مثل و چگونگی افزایش تعداد این گونه چگونه است؟ آیا گورخر با شرایط خاص آب و هوایی و یا زیستگاه خاصی سازگاری دارد؟

    ـ گورخر 12 ماه طول دوره حاملگی دارد و با تاخیر زایمان می کند و هر یکسال در میان در وضعیت طبیعی حامله می شود و زایمان می کند. منطقه “باد خیز” روسیه به اذعان IUCN از بزرگترین مناطق طبقه بندی شده است و بعد از آن توران در سمنان است که بیشترین جمعیت گور را در خود جا داده است و مناطقی مثل نایبندان در مقابل کویر توران قابل مقایسه نیست.
    * در سالهای گذشته برای انتقال گور به زیستگاههای دیگر برنامه هایی وجود داشته است در مورد این پروژه ها توضیح می دهید؟

    ــ  قرار بود برای احیای نسل گورخر سایتی درست کنیم برای تکثیر و پرورش این گونه که از مناطقی مثل بهرام گور و توران تعدادی گور منتقل شوند و بعد از بررسی آزمایشگاهی و برای جلوگیری از اختلال ژنتیکی و حتی تلاش برای تقویت ژنتیکی برنامه ریزی های لازم صورت گرفته بود ولی این کار انجام نشد. البته یک متخصص آلمانی به نام “استفن هاگن‌بگ” در سال1954 از ایران تعدادی گورخر به آلمان منتقل کرد و در حال حاضر نیز تعدادی گورخر ایرانی در پارک‌وحش خود دارد. من مقاله ای نوشتم که در آلمان چاپ شد به نام بحران گورخر ایرانی آسیایی که وی آمد و گفت مقاله من را خوانده و خوشش آمده است. آن موقع من در نزدیکی ابرکو از آنجا به آلمان گورخر بردم. پیشتر گفته ام خانم دانزو که عمر خود را در راه بررسی و شناخت گورخرهای آسیا سپری کرده و کتاب ارزشمندی در این زمینه تألیف کرده است، اجرای این طرح را تأیید کرده و حاضر به هر نوع همکاری در این زمینه بود. متأسفانه سازمان در این زمینه مساعدتی نکرد تا از تجارب این علاقه‌مندان استفاده شود.

    * در حال حاضر وضعیت سرشماری گورخر ایرانی و تعداد آنها چگونه است؟ چه تعداد گور از گورخرهای ایرانی باقی مانده اند؟

    ـ در سال 75 تعداد 460 گورخر در شاهرود سرشماری شد در حالی که الان تعداد این گورخرها کمتر از 60 راس است و اگر خیلی خوشبینانه نگاه کنیم باید گفت کمتر از 100 راس گورخر در این منطقه زندگی می کنند. در حال حاضر منطقه بهرام گور نزدیک به 80 تا 120 راس، در توران 250 راس و در پارک  ملی  کویر 80 تا 100 راس زندگی می کنند که با 30 سال گذشته اصلا قابل مقایسه نیست.

    * علت اصلی کاهش تعداد این گونه در زیستگاههای مختلفی که برشمردید چه بوده است؟

    ــ علت اصلی نابودی این‌گونه شکار بی‌رویه و تخریب زیستگاهها است. بنابراین باید به استناد صحبتهای متخصصان حیات‌وحش دنیا که معتقدند تنها راه نجات این گونه معرفی مجدد آنها به زیستگاه‌هایی است که قبلا در آن زیستگاه می‌زیسته اند باید گردن نهاد. زیستگاه‌های یزد که اکثرا نیمه‌بیابانی است در اجرای این طرح  می توانند موفق باشند.

    * یکی از شیوه هایی که در حال حاضر در سازمان محیط زیست و ادارات مرتبط وجود دارد بحث تکثیر در اسارت است. به قولی دور زیستگاه ارزشمندی مثل توران را فنس کشی کرده و هزینه زیادی صرف این کار شده است، به نظر شما آیا این شیوه می تواند از انقراض نسل گورخر ایرانی جلوگیری کند؟

    ـ بوم شناسان دنیا اکثرا با تکثیر در اسارت گونه ها مخالف هستند و معتقدند کار بیهوده ای است و همیشه تاکید بر این بوده که گونه در زیستگاه خود حفاظت شود. زمانی که در سمنان بودم در عباس آباد شاهرود در انتهایی ترین منطقه شمال شرق توران 300 هکتار را فنس کشی کردند که گورها را آنجا رها کنند ولی گفتند 300 میلیون تومان هزینه شده ولی جوابگو نیست. در مرکز تحقیقاتی یزد نیز گورهایی بودند که به دلیل آمیزشهای خانوادگی دچار اختلال ژنتیکی شدند و اغلب خواهر و برادر بودند و به همین دلیل گاهی کره ای ناقص به دنیا می آمد و تماما قابل رهاسازی در طبیعت نبودند.

    * از بحث گورخر که خارج شویم می خواهم از گونه های دیگری مانند هوبره از شما بپرسم. این گونه در خطر شکار است و عربها برای شکارشان سر و دست می شکنند. وضعیت هوبره در زیستگاههایش در ایران به خصوص در مناطق مرکزی چطور است؟

    ــ هوبره بالاترین جمعیت را در مناطق و زیستگاههای استان یزد دارد. بیشتر هوبره های یزد در منطقه خاتم هستند. در سال 78 با مرکز تحقیقات طائف عربستان مذاکراتی انجام شد و کارشناسان خارجی از طرف عربها آمدند تا به صورت نیمه مصنوعی  هوبره پرورش دهند ولی مسائل ژنتیکی مشکلی بر سر راه بود و باید ابتدا آن را حل می کردند و دنبال تقویت ژنتیکی بودند. طبق تفاهم نامه همکاری کنوانسیون بین المللی گونه های مهاجر (cms) مجوز داده شد و 16 تخم هوبره تبدیل به جوجه شد و بعد از یک ماه به مرکز طائف در عربستان فرستاده شد تا به این وسیله مشکل ژنتیکی حل شود. عربها هم یک دستگاه تکثیر مصنوعی آوردند و موفق شدند سه تخم را تبدیل به جوجه کنند.

    * برای این مرکز امکانات جانبی تدارک دیده نشد تا بتواند به طور دائمی به کار خود ادامه دهد؟

    ــ  مرکزی آماده و حتی چاه آب کنده شد و زمینی برای ساخت و ساز حصار کشی و یونجه زاری تدارک دیده شد و بیشتر هوبره هایی که از شهریور تا مهرماه می آمدند عمدتا به این منطقه می آمدند. با این حال کشتار هوبره و زنده گیری آن هم در منطقه زیاد اتفاق افتاد و این پرنده را برای کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس قاچاق می کنند. برای نمونه یکبار در طبس 10 اتومبیل متوقف شدند که از هر کدام 38 هوبره کشف شد.

    * غیر از هوبره چه گونه دیگری در مناطق مرکزی ایران به خصوص یزد پراکنش دارد و حیات آن قابل توجه است؟

    ــ زاغ بور یکی دیگر از گونه های نادر در یزد است که از شاهرود تا یزد پراکنش جمعتی دارد. این گونه در  یزد، فارس، زاهدان و بیشتر در مناطق شرق و جنوب شرق ایران هم دیده می شود ولی روی این گونه هیج فعالیت علمی و کارشناسی صورت نگرفته است. من تنها کسی بودم که از لانه و تخم و جوجه های این پرنده عکسبرداری کرده ام.
    سه زاغ در ایران داریم، زاغ ابلق یا جی(jay) که در مناطق مرکزی ایران هست، زاغ سفیده و سیاه و دم بلندی هم هست که جزو زاغهای ایران است و زاغ بور نامیده می شود و همین طور زاغ جی جاق که سمت غرب و جنگلهای ارسباران دیده می شود و پرنده ای زیبا و خیره کننده است.

  • مرگ ببر ماده سیبری: ماه آینده

    دیده بان حقوق حیوانات: ببر ماده روسي سيبري به بيماري مشمشه مبتلاست و بزودي تلف خواهد شد.

    ‘رضا كاشي’ روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا افزود: ببر ماده روسي بشدت بيمار است و پيش بيني مي شود حداكثر يك ماه ديگر زنده خواهد بود.

    وي اظهار داشت: اين ببر ماده روسي علاوه بر بيماري مشمشه داراي علايم بيماري هاي گوناگون ديگري همچون تراخم، ‌دستگاه گوارش است.

    كاشي گفت: نمي دانم به چه دليل مسوولان محيط زيست و باغ وحش نمي خواهند بيماري ببر ماده روسي را بپذيرند؟

    اين متخصص حيوانات وحشي گفت: ببر ماده روسي به علت بيماري بشدت كم اشتها شده و غذا نمي خورد.

    كاشي اضافه كرد: ببرها بايد روزانه 11 كيلو گوشت بخورند اما به اين ببر روسي روزانه پنج كيلو گوشت گاو داده مي شود كه تمايلي به اين گوشت نداشته و آن را پس مي زند.

    كاشي گفت: تغذيه ببرها گوشت الاغ است حال آنكه سازمان دامپزشكي كشور اجازه تغذيه گوشت الاغ را نمي دهد در حالي كه الاغ ها مشمشه ندارند.

    اين متخصص حيات وحش، باغ وحش ارم را به مثابه اسارتگاهي تلقي كرد و گفت: 100 درصد حيوانات اين حيات وحش دچار افسردگي مزمن و به بيماري بي قراري مبتلا هستند.

    ببر نر روسي سيبري 9 دي ماه سالجاري به علت ابتلا به بيماري مشمشه تلف شد. اين ببرها حدود 10 ماه پيش با دو قلاده پلنگ ايراني با روسيه مبادله شده بودند.

    بيماري «مشمشه» يكي از بيماري‌هاي باكتريايي مسري خطرناك است كه اغلب سبب ابتلاي تك سمي‌ها مي‌‌شود. اين بيماري مشترك بين انسان و حيوان، به شدت كشنده است.

  • ببر ماده هم به مشمشه مبتلاست

    مهر: یک دامپزشک از اعلام نتایج آزمایش دو هفته پیش دامپزشکان بر روی ببر ماده سیبری که به آزمایشگاهی در آلمان فرستاده شده بود خبر داد و گفت: نظر این آزمایشگاه نشان می دهد ببر ماده سیبری هم به مشمشه مبتلا شده است.

    دکتر هومن ملوک پور در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه مسئولان دامپزشکی از تائید ابتلای ببر ماده به مشمشه  از سوی  آزمایشگاهی در آلمان خبر داده اند افزود: دو هفته پیش ببر را معاینه کردیم ولی علائم بالینی که نشان دهد این ببر هم مبتلا است در آن دیده نشد.

    وی افزود: کشتن شیرهای باغ وحش کار اشتباه و غیر اصولی بود چرا که مشمشه در گوشتخوران تا 90 درصد قابل درمان است اما سمدارانی مانند اسب، الاغ و قاطر و … باید معدوم شوند.

    ملوک پور تاکید کرد: بیماری ببر ماده سیبری نیز به راحتی قابل درمان است و باید برای درمان آن تلاش کرد.

    وی یادآور شد: امروز در سازمان دامپزشکی نشستی پیرامون همین موضوع برگزار شده است.

    اما در همین رابطه امیر الهامی رئیس باغ وحش ارم تهران در پاسخ به خبرنگار مهر پیرامون تائید یا تکذیب خبر ابتلای ببر ماده به مشمشه گفت: این مسئله به باغ وحش مربوط نیست و سازمان دامپزشکی و محیط زیست باید در این زمینه اظهار نظر کنند.

    به دنبال مرگ ببر نر سیبری به دلیل ابتلا به مشمشه در باغ وحش ارم تهران در دیماه  امسال، هشت شیر از 12 شیر باغ وحش تهران نیز در این باغ وحش به دلیل ابتلا به مشمشه معدوم شدند.

    کشور روسیه در اردیبهشت ماه امسال، طی یک تفاهمنامه همکاری با ایران، یک جفت ببر سیبری را در مقابل دریافت دو پلنگ ایرانی ماده تحویل سازمان حفاظت محیط زیست ایران داد. این ببرها قرار بود برای اجرای “طرح احیای ببر منقرض شده مازندران” در پناهگاه حیات وحش میانکاله در شرایط نیمه اسارت نگهداری شوند.

  • گزارش مسولان درباره مرگ ببر سيبري قانع كننده نبود

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات عضو هيات رييسه فراكسيون محيط زيست مجلس شوراي اسلامي با تاكيد بر اين‌كه در حفاظت، حراست و مراقبت از ببر سيبري دچار خسران شديم و زير سوال رفتيم گفت: اگر مراقبت‌ها مقداري افزايش مي‌يافت و آزمايشگاه‌هاي مربوطه درست‌تر و دقيق‌تر جواب مي‌دادند اين بيماري‌ها زودتر شناسايي مي‌شد و از انتقال آن به ساير حيوانات جلوگيري مي‌شد، و اگر گوشت‌هاي وارداتي به لحاظ آلودگي آزمايش مي‌شد شايد دچار اين مشكل نمي‌شديم.

    محسن نريمان در گفت‌وگو با ايسنا، درباره جلسه‌اي كه پيرامون بررسي مرگ ببر سيبري و شيرهاي باغ‌وحش ارم در فراكسيون محيط زيست برگزار شد، تصريح كرد: اگرچه مسوولان گزارش‌هايي ارايه كردند مبني بر اين‌كه تمام وظايف را به درستي انجام داده‌اند اما به هر صورت نتيجه مطلوب نبود.

    نماينده مردم بابل در خانه ملت ادامه داد: گزارشات جامعي از جانب مسوولان مربوطه ارايه شد ولي به هر صورت فراكسيون قانع نشد كه در رابطه با بيماري‌اي كه ببر سيبري و شيرهاي باغ وحش ارم را به كام مرگ كشاند حركت‌هاي جامع صورت گرفته باشد.

    نايب رييس فراكسيون محيط زيست خاطرنشان كرد: مي‌توانستيم با اعمال مراقبت‌ها، پيشگيري و واكنش به موقع جلوي اين حادثه را بگيريم اما باز هم ديرنشده و بايد از اين به بعد اقدامات پيشگيرانه داشته باشيم تا گونه‌هاي استثنايي كه جغرافياي منطقه را در دنيا نشان مي‌دهد دچار اين‌گونه حوادث نشوند، بنابراين مقرر شد با تامين اعتبار و افزايش حساسيت‌ها دولت را متقاعد كنيم تا اعتبارات ويژه‌اي را در بودجه سال 90 به اين بخش اختصاص دهد، هم‌چنين قرار شد فراكسيون محيط زيست و كميسيون‌هاي مربوطه رديف اعتباري خاصي را به امور اختصاص دهند.

    نريمان تاكيد كرد: به عنوان يك شهروند ايراني بسيار متاسفم چراكه اصلا خوشايند نيست اتلاف گونه‌هاي نادر حيواني در راس خبرهاي بين‌المللي قرار گيرد، هم‌اكنون مسوولان مربوطه عزم‌شان را جزم كرده‌اند تا از اين به بعد اقدامات پيشگيرانه‌اي در خصوص حمايت از اين حيوانات داشته باشند و شرايط پرورش اين حيوانات را به بهترين نحو فراهم كنند.

    عضو كميسيون عمران درخاتمه خاطرنشان كرد: فراكسيون محل پيدا كردن مقصر نيست، اما در مجموع به اين نتيجه رسيديم كه مي‌توانستيم با افزايش اقدامات پيشگيرانه و مراقبت‌هاي ويژه جلوي بروز اين حادثه را بگيريم، تا به اين مورد نرسيم، پيدا كردن مقصر نيازمند انجام تحقيقات جامع‌تر است.

  • مشاهده يك جغد شاخدار نادر در گشت رودخانه فومن

    به گزراش ایسنا :

    يك گونه پرنده نادر به نام جغد شاخدار يا كورقوقو در گشت رودخانه شهرستان فومن مشاهده شد.

    علي اصغر روشني، رييس اداره حفاظت محيط زيست فومن در گفت‌وگو با ايسنا، از مشاهده يك گونه نادر پرنده حفاظت شده به نام جغد شاخدار يا كورقوقو خبر داد و گفت: اين گونه كمياب مدتهاست كه در اين منطقه مشاهده نشده است.

    وي افزود: اين جغد نادر داراي گوشپرهاي بلند، چشماني قرمز، بال و دمي بلند است و در تمام فصول به ويژه پاييز و زمستان مشاهده مي شود.

    روشني با بيان اين كه بال اين جغد كمي صدمه ديده است، خاطرنشان كرد: اين پرنده از پرندگان حمايت شده اداره كل محيط زيست و شكار ممنوع ايران است و پس از ترميم به دامن طبيعت باز خواهد گشت.

    وي تصريح كرد: جغد شاخدار از پستانداران كوچك مانند موش، خرگوش، حشرات و پرندگان كوچك تغذيه مي‌كند.

    گفتني است اندازه اين جغد شاخدار بين 60 تا 70 سانتيمتر بوده است.

    برای کسب اطلاعات بیستر لطفآ به این لینک پرندگان ایران مراجعه کنید .

  • زمزمه های توجیه برای مشمشه

    دیده بان حقوق حیوانات:
    بهرام روي دو پا بلند مي‌شود و با مشت به سينه‌اش مي‌كوبد. جيغ مي‌زند، بيتابي مي‌كند، از پشت ميله‌ها آشغال پرت مي‌كند و ميله‌هاي سبز و جرم گرفته قفس را تكان مي‌دهد. او از آمدنم ناراحت است. بوي غريبه آزارش مي‌دهد. شهرام اما آرام ايستاده با آن صورت سياه و چشم‌هاي سياه‌ترش. عكس ميله‌ها همه در چشم‌هايش افتاده‌اند. حباب طلايي لامپ آويزان از سقف هم همين طور. هم‌اتاقي‌اش آن ته نشسته، درست در تاريكي، درست آنجايي كه سياهي كاشي‌ها با سياهي تن شهرام آميخته مي‌شود. شايد در تختش خوابيده و پتويش را روي سرش كشيده. شايد هم گوشه‌اي كز كرده، نمي‌دانم چون نمي‌توانم او را ببينم. شروين را ولي خوب مي‌بينم با آن جثه كوچك و سر و بدن كم‌مو و دست‌هاي چروكيده‌اي كه خيلي شبيه دست‌هاي ماست.

    شروين به ميله‌ها چسبيده و روي لبه باريك سيماني قفس خودش را نگه داشته. دست راستش را جلو مي‌آورد تا با من دست بدهد. كمي مي‌ترسم ـ‌ شايد از سياهي چشم‌هايش، شايد هم از موهاي بلند و سيخ سيخ دستش، شايد هم از مشمشه ـ‌ اما ماموران نگهداري از او با شروين دست مي‌دهند، آنها تازه دست‌هايش را وازلين زده‌اند و ناخن‌هايش را گرفته‌اند.

    بوي تندي كه در راهرو پيچيده آزارم مي‌دهد. به گمانم بوي مواد شوينده است كه با بوي بخاري‌ها آميخته شده، اما رئيس باغ وحش مي‌گويد بوي ادرار ميمون‌هاست كه فضا را پر كرده است. نور لامپ آويزان از سقف، چشم‌هاي پرويز را هم پر كرده؛ ميموني نجيب، اهل سنگال با 60 سال سن. همسرش شيرين هم همانجاست، مادر همه ميمون‌هاي باغ وحش. ماموران از شيرين مي‌خواهند دست بزند و نشان بدهد كه حالش خوب است، اما او با دو دست به ميله‌ها چسبيده و شانه به شانه پرويز روي لبه باريك سيماني قفس ايستاده. پرويز آرام است، شيرين آرام‌تر و جايزه يك زوج سر به راه مشتي خرماي خشك و يك شير پاكتي.

    خانه زمستاني ميمون‌هاي باغ وحش ارم چنگي به دل نمي‌زند، اسمش را خانه گذاشته‌اند، اما بيشتر به سلول‌هاي انفرادي براي تنبيه متمردان مي‌ماند. چارديواري آزاردهنده‌اي كه تزيينات داخلي‌اش چيزي جز دو بخاري كهنه، چند لامپ سوسوزن با كاشي‌ها و موزاييك‌هاي جرم گرفته‌اي نيست كه سال‌ها ست رنگ سفيد را فراموش كرده‌اند.

    شايعه شده بود مشمشه گريبان ميمون‌ها را هم گرفته. نگران بوديم از مشمشه‌اي كه روي بدن حيوان زخم‌هاي عميق و چركين مي‌سازد و نفس‌هايش را به شماره مي‌اندازد و وقتي خون از بيني‌اش جاري كرد و ميل به غذا خوردنش را كور كرد ديگر كارش تمام شده است، اما فعلا حال ميمون‌ها خوب است، رئيس باغ وحش و ماموران نگهداري از آنها هم همين را مي‌گويند. آنها كيسه‌هاي خرماي خشك، شيشه عسل، جعبه‌هاي گوجه‌فرنگي، سيب، كلم قرمز، كشمش و تخمه آفتابگردان را نشانم مي‌دهند و مي‌گويند ببين اينها گير خودمان نمي‌آيد. ماموران نگهداري از بهرام، پرويز، شهرام، شيرين و شروين بايد خيلي فقير باشند.

    سايه به سايه مشمشه

    حيوانات باغ وحش بهت زده‌اند، بابن‌ها به يك سمت خيره شده‌اند و شترمرغ‌ها آسمان را مي‌پايند، بزهاي كوهي ايستاده بر تپه‌هاي سيماني درون قفسشان هم انگار در آن دور دست‌ها چيزي را مي‌شمارند، اما شير يالدار باغ وحش از همه بهت‌زده‌تر است. چشم‌هاي عسلي‌اش به يك سو خيره مانده و وحشت را مي‌شود در عمق چشم‌هاي بلوري‌اش ديد.

    چند روز پيش 8 شير باغ وحش را چند متر آن طرف‌تر از قفس او كشته‌اند و دفن كرده‌اند، همان شيرهايي كه شنيده بوديم به ضرب گلوله به شقيقه‌شان مرده‌اند، اما انگار خبر كذب بوده، روز مرگ شيرها نه تفنگي در كار بوده و نه فشنگي. رئيس باغ‌وحش تيرهاي بيهوشي را نشانم مي‌دهد و مي‌گويد ما شيرها را اوردوز كرده‌ايم.

    اوردوز يعني تزريق زياد از حد داروي بيهوشي، يعني خواب به خواب رفتن شيرها، يعني پايان هراس مشمشه با چند سي‌سي داروي بيهوشي. نبايد مرگ بدي باشد فقط مي‌ماند دردي كه با فرو رفتن تيرها به بدن شيرها فشار آورده و سرگيجه‌اي كه با خواب آلودگي همراه مي‌شود و بعد افتادن روي زمين و يك ربع بعد رفتن به جهاني ديگر.

    چشم‌هاي هراسان شير شايد به خاطر اين مرگ دسته‌جمعي باشد؛ مرگي كه حتما از چشم‌هاي او دور نگه داشته‌اند، اما او به حكم غريزه دركش كرده است. حالا او و دو شير ماده كه فعلا قافله مرگ را جا گذاشته‌اند چشم انتظار اتفاقات آينده در قرنطينه‌اند.

    گودالي پر از جسد

    ريكا، پلنگ ايراني باغ وحش در قفسش تنهاست يعني هنوز حاضر نشده‌اند براي اين‌كه او را از تنهايي در بياورند يك جفت ماده برايش بياورند. پلنگ ما تنهاست، اما پلنگ‌ها را به روسيه هديه مي‌دهند، اما از جايي كه او هست خيلي خوب مي‌شود گورستان شيرها را ديد.

    جسد شيرها حالا ديگر بايد پوسيده باشد ولي هراس مشمشه هنوز مثل روحي سرگردان در باغ وحش مي‌پلكد. امير الهامي ،رئيس باغ وحش مي‌گويد: «لازم نيست از مرگ شيرها تراژدي بسازم، اما مي‌خواهم مرگ آنها را با تمام جزييات بدانم. ببرها را كه آوردند گفتند چون اينها اهل سيبري‌اند قفسشان بايد سرد باشد ما هم كولرها را شبانه‌روز روشن گذاشتيم تا اينها گرمشان نشود، اما شيرها سردشان بود و گرما را دوست داشتند، اما به خاطر ببرها زجر مي‌كشيدند.

    درست مثل آدمي كه از سرما گريزان باشد و او را جلوي كوران باد بگذارند. ببرها واقعا مهمان ناخوانده بودند. ما براي آنها اتاق ويژه نداشتيم، ببرها جاي شيرها را تنگ كرده بودند.

    از پاييز بود كه علائم بيماري را در شيرها ديديم، ببرها از اول اسهال داشتند، اما محيط زيستي‌ها گفتند شايد پرخوري كرده‌اند شايد هم از شيرها ترسيده‌اند، اما بزاق دهان ببر نر زياد بود و از گوشه دهانش مي‌ريخت. ولي آنها باز مي‌گفتند به خاطر هيجانات زياد اين گونه شده است. بعد از مدتي شيرها هم آبريزش بيني پيدا كردند و بي‌اشتها شدند.

    از دانشكده دامپزشكي خواستيم كمكمان كنند آنها هم چند آزمايش انجام دادند و ويتامين K و آنتي‌بيوتيك تجويز كردند. ما دارو‌ها را به شيرها داديم، اما به درمان جواب ندادند و تعداد شيرهاي مريض بيشتر شد.

    آزمايشاتي كه روي آنها انجام مي‌داديم مشمشه را تاييد نمي‌كرد، اما علائم‌شان داد مي‌زد كه مشمشه دارند. دامپزشكي ايران خيلي ضعيف است.

    دستگاه‌ها و تجهيزاتشان به روز نيست. شايد براي همين بود كه نمي‌توانستند بيماري شيرها را تشخيص بدهند، اما بالاخره كار به جايي رسيد كه از همه‌گير شدن بيماري در باغ وحش ترسيديم و نگران شديم كه مبادا حيوانات بومي باغ وحش نيز مبتلا شوند.

    مرگ شيرها يك انتخاب نبود بلكه مجبور به اين كار شديم براي همين آنها را در قفس‌هايشان اوردوز كرديم و بعد از يك ربع كه از مرگشان مطمئن شديم آنها را درون پلاستيك پيچيديم و خاك كرديم.

    پشت ساختمان مديريت باغ وحش آنجايي كه به قفس شير يالدار و پلنگ ايراني راه دارد تكه زميني بي‌مصرف است كه شيرها را آنجا خاك كرده‌اند. گودال 3 متري پر از جسد و آهك كه بعد از چند روز هنوز مي‌شود از پستي و بلندي‌هاي مانده روي خاك جاي دفن شيرها را تشخيص داد.

    مرگ به سبك روسي

    ببري، ببر ماده بنگالي حالش خوب است. وقتي مقابل قفسش در فضاي باز باغ وحش رسيديم او گريزان از سرما گوشه‌اي روي خاك يخ‌زده لميده بود. اثري از بيماري در او نيست، اما رئيس باغ وحش نگران است كه ببر نر سيبري بيماري‌اش را به ببري 2 ساله هم داده باشد: «يقين دارم كه ببرها منشا آلودگي بودند».

    سراغ ببر ماده سيبري را مي‌گيرم. او و شوهرش مدت‌هاست خبرساز شده‌اند، اما حالا كه او پس از مرگ ببر نر تنها مانده درون قفس كوچكش در سالن گرم محل اقامت شيرها زندگي مي‌كند.

    وارد سالن كه مي‌شويم او در حال قدم زدن درون قفس است، اما با عصبانيت. شايد هم با اضطراب، همراه با غرش‌هايي كه مو بر اندام راست مي‌كند.

    قفس براي او خيلي كوچك است، اما او كه با ببر مشمشه‌اي هم‌اتاق بوده و يك بار هم ببر نر بيمار او را گاز گرفته چاره‌اي جز ماندن در قرنطينه ندارد. رئيس باغ وحش مي‌گويد «وقتي ببر نر مي‌مرد ببر ماده او را نگاه مي‌كرد.»

    وقتي درباره مرگ ببر صحبت مي‌كرديم مشمشه همان جا‌ها مي‌پلكيد شايد هم هراس از مشمشه بود كه از پشت ميله‌هاي قفس ببر ماده به بيرون مي‌پريد، مشمشه البته نبايد ما آدم‌ها را درگير كند ولي دانستن اين كه اين بيماري نفس را به شماره مي‌اندازد و بيمار را بي‌اشتها مي‌كند و وقتي او را به ته خط رساند خون از دماغش سرازير مي‌كند و روي بدنش زخم‌هاي متعفن ايجاد مي‌كند حس عجيبي به آدم مي‌دهد.

    وقتي ببر نر مي‌مرد، وقتي او در جدال با مشمشه از پا درمي‌آمد، وقتي از اندام 200 كيلوگرمي او جسدي زخم‌آلود و خونين به‌جا مي‌ماند و وقتي جسدش از ترس انتقال مشمشه پلاستيك پيچ مي‌شد ببر روسي همه را نگاه مي‌كرد: «او مضطرب بود و آرام و قرار نداشت».

    از اولش مي‌نويسم: «ما به محيط زيست اطلاع داديم كه ببر نر حالت عادي ندارد و اسهالش بند نمي‌آيد، آنها آمدند و توصيه‌هايي كردند ما هم توصيه‌هايشان را انجام داديم، اما اوضاع هر روز بدتر مي‌شد، چند روز قبل از اين‌ كه ببر بميرد، اطلاع داديم از چشم‌هايش اشك مي‌ريزد، دامپزشك‌ها او را معاينه كردند، اما آنقدر دست روي دست گذاشتند كه مرد. 8 روز قبل از اين‌ كه ببر بميرد دامپزشكان محيط زيست او را بيهوش كردند تا برايش اقدامات درماني انجام دهند، اما از او خون نگرفتند چون براي اين كار بايد بيهوشش مي‌كردند و گفتند با حالي كه او دارد خطرناك است.گفتند تا يك هفته به او آنتي‌بيوتيك بدهيم، اما فايده‌اي نداشت. روز پنجشنبه قرار بود اقدام درماني نهايي را براي ببر انجام دهند. دكتر ملوك‌پور، تقي‌پور، مسعودي و گرگين همه اينجا بودند.

    قرار شد ساعت 10 صبح بيايند و ببر را بيهوش كنند و از او خون بگيرند، اما با نفس تنگي‌اي كه ببر داشت اين كار شدني نبود. براي همين كپسول اكسيژن آوردند، وقتي همه در سالن جمع بودند ناگهان نفس حيوان به شماره افتاد و بعد از چند دقيقه نفسش از كار افتاد.

    مسوولان محيط زيست هم همين جا بودند.گفتند آدرنالين تزريق كنيد، تزريق وريدي را انجام دادند، اما فايده‌اي نداشت، قبل از اين‌كه ببر بميرد دكتر تقي‌پور كه قبلا از خون بيني ببر نمونه‌گيري كرده بود وارد سالن شد و گفت دست نگه داريد، ببر مشمشه دارد، او از شب قبل اين را مي‌دانست، اما چيزي به ما نگفت. ما به ببر دست زده بوديم و با كفشي كه به قفس او رفته بوديم به قفس شيرها و بقيه حيوانات هم رفته بوديم. وقتي ببر مرد لاشه‌اش را درون پلاستيك گذاشتند و با خودشان بردند».

    لاشه ببر بايد تا به حال معدوم شده باشد، لاشه شيرها هم زير لايه‌اي از آهك بايد تا به حال پوسيده باشد، اما كابوس مشمشه هنوز هم هست، مسوولان باغ وحش از ببر ماده مي‌ترسند.

    اتهام او آلودگي به ويروس است و گناه شيرها و پلنگ‌هاي مجاور او اين است ‌كه باغ وحش به اندازه كافي جا ندارد. مسوولان محيط زيست هم ببر ماده را بلوكه كرده‌اند و فقط وعده انتقالش به ميانكاله را مي‌دهند، اما ديگر جاي دست دست كردن نيست، حيوانات باغ وحش ارم همه بلاتكليفند، مشمشه همانجاها مي‌پلكد و هراس بيماري از پشت ميله‌هاي قفس ببر به بيرون مي‌پرد.

    محيط‌زيست چه مي‌گويد؟

    يك ببر و 8 شير مرده با 3 دستگاه مسوول كه كم‌كاري‌ها را به هم نسبت مي‌دهند؛ رئيس باغ ‌وحش تقصيرها را گردن سازمان محيط زيست مي‌اندازد، سازمان محيط زيست، باغ ‌وحش و سازمان دامپزشكي را مقصر مي‌داند و دامپزشكي، باغ‌ وحش را به سستي در تغذيه درست شيرها و ببرها متهم مي‌كند.

    محمدجواد محمدي‌زاده كه قرار بود سازمان متبوعش تا 3 ماه آينده 4 قلاده ببر ديگر را از روسيه تحويل بگيرد، وقتي با خبر مرگ يكي از ببرهاي سيبري مواجه شد، اعلام كرد مرگ ببرها به علت بي‌توجهي مسوولان باغ‌وحش ارم، كم‌توجهي سازمان دامپزشكي و در نهايت استفاده از غذاي آلوده بوده است.

    او معتقد است سازمان محيط زيست و روس‌ها در ماجراي مرگ ببر هيچ مسووليتي ندارند چراكه مسوولان باغ ‌وحش ارم بايد فضاي مناسب براي ببرها را فراهم مي‌كردند و دامپزشكي نيز از سلامت غذا مطمئن مي‌شد. اين در حالي است كه فراكسيون محيط زيست مجلس هفته گذشته اعلام كرد سازمان محيط زيست، باغ وحش ارم و سازمان دامپزشكي به ترتيب مقصران اصلي مرگ ببر سيبري هستند و در نگهداري اين حيوان كوتاهي كرده اند.

    مريم خباز/ جام جم آنلاین

  • مشاهده مستمر یوزپلنگ نشانه پویایی زیستگاههاست

    مهر نوشت: مدیرکل اداره محیط زیست استان یزد با اشاره به اینکه روزانه مشاهدات از یوزپلنگ در زیستگاههای ابن منطقه افزایش می یابد، گفت: طی دو ماه گذشته در 5 سایتی که یوز در آنها زندگی می کند بیش از 40 عکس از این حیوان گرفته شده است.
    حمید جلالوند در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه پنج سایت استان یزد که زیستگاههای اصلی یوز ایرانی محسوب می شوند شرایط مطلوب زندگی یوزپلنگ را نشان می دهند افزود: دو ماه پیش سرشماری در دره انجیر که از زیستگاههای اصلی یوز است، انجام شد که نشان می دهد یوز در شرایط مطلوبی زندگی می کند.
    وی تاکید کرد: با تجهیز زیستگاهها به دوربینهای تله ای در 2 ماه گذشته 42 عکس در دره انجیر ثبت شده که کمک بزرگی به محیط بانان و کارشناسان پروژه حفاظت از یوزپلنگ ایرانی است. به واسطه دوربینهای تله ای حفاظت مناطق ساده تر شده است و بعد از استفاده از این تکنولوژی توانستیم به حضور یوز در مناطق و نقاط خاصی از زیستگاهها مطمئن شویم.
    جلالوند افزود: تلفات یوز بیشتر به تصادفات جاده ای است که با تلاشهای صورت گرفته سعی شده از این مرگ و میر کاسته شود و با آموزشهای صورت گرفته مردم محلی نیز مشکلی برای حیات یوزپلنگ ایجاد نمی کنند.
    پیش از این دبیرخانه دفتر حفاظت از یوزپلنگ آسیایی – ایرانی اعلام کرد: نتایج جدیدترین بررسیها در منطقه حفاظت شده بافق حاکی از به دنیا آمدن حداقل 13 توله یوزپلنگ در سال جاری است.
    به گزارش مهر، حضور این خانواده از یوزپلنگ بر اساس آثار و نمایه تازه آنها مسجل شده که بسیار امیدوار کننده است.
    پیش از این، حضور 7 خانواده مختلف از یوزها در 5 منطقه به اثبات رسیده بود که با احتساب بافق، با قطعیت می توان گفت که بدون شک در سال 1389 حداقل 8 ماده یوز مختلف در ایران زایمان کرده و در مجموع حداقل 13 توله مختلف به دنیا آورده اند.
    این توله یوزپلنگها در بیش از نیمی از زیستگاههای یوزپلنگ در کشور به دنیا آمده اند که عبارتند از توران، نای بندان، دره انجیر، میاندشت، سیاهکوه و بافق. درعین حال گزارشهای تایید نشده ای نیز از زادآوری یوزها در منطقه دربند راور نیز در دست است.

    مشاهده مستمر یوزپلنگ نشانه پویایی زیستگاههاستمدیرکل اداره محیط زیست استان یزد با اشاره به اینکه روزانه مشاهدات از یوزپلنگ در زیستگاههای ابن منطقه افزایش می یابد، گفت: طی دو ماه گذشته در 5 سایتی که یوز در آنها زندگی می کند بیش از 40 عکس از این حیوان گرفته شده است.حمید جلالوند در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه پنج سایت استان یزد که زیستگاههای اصلی یوز ایرانی محسوب می شوند شرایط مطلوب زندگی یوزپلنگ را نشان می دهند افزود: دو ماه پیش سرشماری در دره انجیر که از زیستگاههای اصلی یوز است، انجام شد که نشان می دهد یوز در شرایط مطلوبی زندگی می کند.
    وی تاکید کرد: با تجهیز زیستگاهها به دوربینهای تله ای در 2 ماه گذشته 42 عکس در دره انجیر ثبت شده که کمک بزرگی به محیط بانان و کارشناسان پروژه حفاظت از یوزپلنگ ایرانی است. به واسطه دوربینهای تله ای حفاظت مناطق ساده تر شده است و بعد از استفاده از این تکنولوژی توانستیم به حضور یوز در مناطق و نقاط خاصی از زیستگاهها مطمئن شویم.
    جلالوند افزود: تلفات یوز بیشتر به تصادفات جاده ای است که با تلاشهای صورت گرفته سعی شده از این مرگ و میر کاسته شود و با آموزشهای صورت گرفته مردم محلی نیز مشکلی برای حیات یوزپلنگ ایجاد نمی کنند.
    پیش از این دبیرخانه دفتر حفاظت از یوزپلنگ آسیایی – ایرانی اعلام کرد: نتایج جدیدترین بررسیها در منطقه حفاظت شده بافق حاکی از به دنیا آمدن حداقل 13 توله یوزپلنگ در سال جاری است.
    به گزارش مهر، حضور این خانواده از یوزپلنگ بر اساس آثار و نمایه تازه آنها مسجل شده که بسیار امیدوار کننده است.
    پیش از این، حضور 7 خانواده مختلف از یوزها در 5 منطقه به اثبات رسیده بود که با احتساب بافق، با قطعیت می توان گفت که بدون شک در سال 1389 حداقل 8 ماده یوز مختلف در ایران زایمان کرده و در مجموع حداقل 13 توله مختلف به دنیا آورده اند. این توله یوزپلنگها در بیش از نیمی از زیستگاههای یوزپلنگ در کشور به دنیا آمده اند که عبارتند از توران، نای بندان، دره انجیر، میاندشت، سیاهکوه و بافق. درعین حال گزارشهای تایید نشده ای نیز از زادآوری یوزها در منطقه دربند راور نیز در دست است.

  • اختلال در ناوبری، احتمال مرگ دلفین ها

    به گزارش خبرنگار مهر در بندرعباس:

    مدیرکل محیط زیست هرمزگان گفت: بر اساس گزارشات کارشناسان احتمال اختلال در ناوبری می تواند عامل مرگ دلفینها باشد.

    مجید وفادار عصر دوشنبه در نشست مطبوعاتی در تشریح علل مرگ دلفینها طی روزهای اخیر در خور جاسک بیان داشت: بر اساس گزارشات واصله از اداره محیط زیست بندر جاسک، لاشه 9 قطعه دلفین اول بهمن ماه در محل خور مرکزی شهرستان جاسک توسط مردم محلی گزارش شد.

    وفادار اظهارداشت: طی بررسیهای انجام شده و با توجه به شواهد موجود و پس از بررسی وضعیت ظاهری دلفینهای تلف شده هیچگونه اثری از زخم و یا جراحت ناشی از برخورد حیوان با شناور یا اسارت در تورهای صیادی مشاهده نشده است.

    وی افزود: همچنین یک قطعه دلفین نابالغ نیز به صورت زنده در محل خور “کرتی” مشاهده شد که با تلاش نیروهای محیط زیست و مردم محلی به سوی دریا هدایت شده و نجات یافت.

    مدیرکل محیط زیست هرمزگان خاطرنشان کرد: طبق مطالعات میدانی صورت گرفته توسط گروه کارشناسی محیط زیست طول تقریبی این دلفینها دو متر و 50 سانتیمتر بوده است که زمان مرگ آنها احتمالا یک تا دو روز قبل از مشاهده بوده است که علت مرگ آنها نامشخص و احتمال اختلال در ناوبری می تواند عامل مرگ آنها باشد.

    وی نوع گونه دلفینهای تلف شده را از نوع دلفینهای معمولی پوزه بلند با نام علمی ” delphinus capansis” عنوان کرد و افزود: جهت شناسایی کامل گونه نیاز به مطالعه جمجمه و مطالعات ژنتیکی آنهاست.

    وفادار با بیان اینکه دلفین معمولی پراکنش گسترده ای در آبهای مناطق گرمسیری سراسر جهان دارد، عنوان کرد: حدود پراکنش آن از 60 درجه شمالی اقیانوس آرام تا 50 درجه جنوبی در نیمکره جنوبی است که این گونه هم در منطقه ساحلی و هم در آبهای عمیق دیده می شود.

    مدیرکل محیط زیست هرمزگان بیان داشت: تراکم بالایی از جمعیت این گونه را معمولا می توان در آبهای ساحلی مشاهده کرد.

    وی گفت: تعداد دندانها در هر نیمه فک معمولا 40 تا 50 عدد است، دندانها کوچک و نوک تیز و گاهی کمی خمیده هستند که در فک بالا معمولا تعداد دندانها بیشتر است.

    وی عوامل تهدید کننده مخاطرات حیات دلفینها بر اساس اعلام IUCN  را فعالیتهای صیادی، آلودگیهای دریایی و یا با منشا خشکی، شکار، تخریب زیستگاهها و مانورهای نظامی و انتشار امواج الکترونیکی عنوان کرد.

    وفادار کشتیهای ترالر، صید لانگ لاین، کشتیهای پر ساینر، عوامل نامشخص، شکار و تورهای گوشگیر را عوامل مرگ و میر دسته جمعی دلفینها عنوان کرد.

    اخبار مرتبط : تصاویر: مرگ دسته‌جمعی دلفین‌ها در جاسک

  • تولد 13 توله یوز در بافق

    به گزارش خبرگاری مهر :

    حمید جلالوند در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه پنج سایت استان یزد که زیستگاههای اصلی یوز ایرانی محسوب می شوند شرایط مطلوب زندگی یوزپلنگ را نشان می دهند افزود: دو ماه پیش سرشماری در دره انجیر که از زیستگاههای اصلی یوز است، انجام شد که نشان می دهد یوز در شرایط مطلوبی زندگی می کند.
    وی تاکید کرد: با تجهیز زیستگاهها به دوربینهای تله ای در 2 ماه گذشته 42 عکس در دره انجیر ثبت شده که کمک بزرگی به محیط بانان و کارشناسان پروژه حفاظت از یوزپلنگ ایرانی است. به واسطه دوربینهای تله ای حفاظت مناطق ساده تر شده است و بعد از استفاده از این تکنولوژی توانستیم به حضور یوز در مناطق و نقاط خاصی از زیستگاهها مطمئن شویم.
    جلالوند افزود: تلفات یوز بیشتر به تصادفات جاده ای است که با تلاشهای صورت گرفته سعی شده از این مرگ و میر کاسته شود و با آموزشهای صورت گرفته مردم محلی نیز مشکلی برای حیات یوزپلنگ ایجاد نمی کنند.
    پیش از این دبیرخانه دفتر حفاظت از یوزپلنگ آسیایی – ایرانی اعلام کرد: نتایج جدیدترین بررسیها در منطقه حفاظت شده بافق حاکی از به دنیا آمدن حداقل 13 توله یوزپلنگ در سال جاری است.
    به گزارش مهر، حضور این خانواده از یوزپلنگ بر اساس آثار و نمایه تازه آنها مسجل شده که بسیار امیدوار کننده است.
    پیش از این، حضور 7 خانواده مختلف از یوزها در 5 منطقه به اثبات رسیده بود که با احتساب بافق، با قطعیت می توان گفت که بدون شک در سال 1389 حداقل 8 ماده یوز مختلف در ایران زایمان کرده و در مجموع حداقل 13 توله مختلف به دنیا آورده اند.
    این توله یوزپلنگها در بیش از نیمی از زیستگاههای یوزپلنگ در کشور به دنیا آمده اند که عبارتند از توران، نای بندان، دره انجیر، میاندشت، سیاهکوه و بافق. درعین حال گزارشهای تایید نشده ای نیز از زادآوری یوزها در منطقه دربند راور نیز در دست است.

  • مرگ دسته‌جمعي دلفين‌ها در جاسك

    به گزارش ایسنا :

    معاون محيط زيست دريايي سازمان حفاظت محيط زيست از به گل نشستن 9 قطعه دلفين پوزه بلند (بيني بطري) در سواحل جاسك خبر داد.

    دكتر سيد محمد باقر نبوي در گفت‌وگو با ايسنا، با اشاره به اينكه به گل نشستن دلفين‌هاي پوزه بلند در سواحل جاسك از روز جمعه آغاز شده است گفت: با مشاهده به گل نشيني دو قطعه دلفين بيني بطريي در روز جمعه اداره محيط زيست جاسك با همكاري مردم محلي نسبت به بازگرداندن آنها به دريا اقدام كردند.

    وي با اشاره به اينكه اين حادثه در خور مركزي جاسك رخ داده است تصريح كرد: متاسفانه در روز شنبه نيز لاشه 6 دلفين كه بر اساس اطلاعات اوليه از نوع بيني بطريي بوده‌اند در حوالي همان منطقه ديده شد كه مسوولان محيط زيست منطقه نسبت به دفن لاشه و انجام اقدامات تكميلي اقدام كردند.

    معاون محيط زيست دريايي سازمان حفاظت محيط زيست افزود: روز شنبه همچنين يك قطعه دلفين بيني بطريي كه زنده بود در همان منطقه مجددا رويت شد كه عليرغم تلاش كارشناسان محيط زيست منطقه و مردم محلي براي بازگرداندن آن به دريا، مجددا دلفين مذكور به گل نشست.

    وي با اشاره به اينكه هم‌اكنون تلاش براي بازگرداندن اين دلفين و عمليات امداد و نجات آن ادامه دارد به ايسنا گفت: با فعال شدن شبكه امداد و نجات محيط زيست مسوولان دامپزشكي و شيلات به همراه مسوولان محيط زيست براي نمونه‌برداري و بررسي علل مرگ شش دلفين ديگر به منطقه اعزام شدند.

    مهندس اميد صديقي، مدير كل دفتر اكوبيولوژي دريايي سازمان حفاظت محيط زيست نيز با اشاره به اينكه به گل نشستن دلفين‌ها عوامل متعددي از جمله شرايط توپوگرافي، آلودگي، شرايط آب و هوايي، سموم، بيماري، وابستگي‌هاي اجتماعي، صوت و صيد و صيادي دارد به ايسنا گفت: مسوولان سازمان محيط زيست و شبكه امداد و نجات دريايي در تلاشند تا علت اين حادثه كه از روز جمعه آغاز شده است را مشخص كنند.

    وي در عين حال تاكيد كرد: هم اكنون كارشناسان اداره محيط زيست جاسك و كارشناسان مربوطه در منطقه مستقر هستند و با فعال شدن شبكه امداد و نجات پستانداران دريايي، عمليات پايش ادامه دارد تا در صورت مشاهده موارد مشابه عمليات امداد و نجات را آغاز كنند.

    مدير كل دفتر اكوبيولوژي دريايي سازمان حفاظت محيط زيست با تاكيد بر اين كه تا كنون علت به گل نشيني اين دلفين‌ها مشخص نشده است تصريح كرد: بايد مشخص شود كه علت مرگ دسته جمعي اين دلفين‌ها عوامل طبيعي بوده يا عوامل ديگري مانند صيد و صيادي و انساني در اين پديده دخيل بوده است كه در اين خصوص تيم كارشناسي به محل اعزام شده است.

    وي اظهار اميدواري كرد كه با دريافت اطلاعات بيشتر از اين حادثه جزئيات بيشتري از آن به اطلاع عموم برسد.

    به گزارش ايسنا 73 قطعه دلفين دوم آبان ماه سال 86 در سواحل «كوه ‌مبارك» جاسك و 79 دلفين نيز 2 مهرماه همان سال در نواري 13 كيلومتري، در منطقه حد فاصل كليرك تا بياهي بندر جاسك تلف شدند.

  • تکرار تراژدی مرگ دلفینها / اعلام علت مرگ در روزهای آینده

    بندرعباس – خبرگزاری مهر:

    مدیر کل محیط زیست هرمزگان با اشاره به تکرار مرگ و میر دلفینها بیان داشت: مردم منطقه و کارشناسان محیط زیست توانستند دو بچه دلفین را در ساحل از مرگ نجات دهند.

    مجید وفادار در گفتگو با خبرنگار مهر در بندرعباس، دلفینهای به گل نشسته در سواحل جاسک از نژاد پوزه بلند بوده اند، بیان داشت: یک دلفین مادر که هنوز علتش مشخص نیست به همراه فرزندانش به سمت ساحل آمده اند که ماموران محیط زیست توانسته اند دو فرزند این دلفین را از مرگ نجات دهند.

    وی اظهارداشت: این حادثه در خور مرکزی جاسک رخ داده و حوالی همان منطقه ای دیده شده اند که روز جمعه هم دو دلفین دیگر به گل نشسته بودند که مسئولان محیط زیست منطقه نسبت به دفن لاشه و انجام اقدامات تکمیلی اقدام کرده اند.

    وفادار تصریح کرد: بر اساس مشاهدات اولیه هیچگونه آثار زخم و جراحتی همانند دلفینهای سال 86 بر روی لاشه آنها دیده نشده و امکان دارد که به دلیل مسائل طبیعی دچار مشکل شده باشند.

    وی با اشاره با حادثه مرگ دسته جمعی 78 دلفین در سال 86 خاطرنشان کرد: در آن زمان فرضیه های مختلفی بر اساس شواهد موجود در مورد مرگ غیر طبیعی دلفینها عنوان شد اما در این مرگ هنوز کارشناسان محیط زیست به جواب قطعی نرسیده اند.

    مدیرکل محیط زیست هرمزگان با بیان اینکه یک تیم کارشناسی از تهران جهت بررسی علل مرگ دلفینها به هرمزگان اعزام شده است، بیان داشت: پس از وقوع حوادث سالهای اخیر در مورد مرگ دلفینها تاکنون موارد موردی یگر هم رخ داده که بیشتر آنها به دلیل صید و صیادی صنعتی بوده است.

    وی همچنین در ادامه به خبرنگار مهر گفت: طی توافقات صورت گرفته با دستگاه های نظامی و غیر نظامی که در دریا فعالیت می کنند سعی شده که آموزشهای لازم در خصوص حفظ و مراقبت از دلفینها داده شود که در حال حاضر کارشناسان محیط زیست به همراه شناورهای صیادی صنعتی شیلات در محل حاضر می شوند و از نزدیک نظارت بر نحوه صیادی دارند.

    مدیرکل محیط زیست هرمزگان اعلام کرد: نتیجه مرگ دلفینها طی روزهای آینده اعلام خواهد شد.

  • مرگ غم‌انگيز 24 وال در نيوزلند

    به گزارش ايسنا :

    رسانه‌هاي محلي نيوزلند از مرگ 24 وال راهنما در اين كشور خبر دادند كه همگي در يك باتلاق درخت كرنا به گل نشسته بودند.

    جوناتان مكسول،  مدير دپارتمان منطقه حفاظت شده نيوزلند در اين باره خاطرنشان كرد: اين پستانداران براي مدتي به گل نشسته بوده و حال 10 بازمانده آنها هم خوب نيست.

    به گزارش آسوشيتدپرس، آب و هواي نامساعد و انتظار طولاني مدت براي بالا آمدن دوباره سطح آب منجر به مرگ غم انگيز اين وال‌ها شد و فرصت بازگشت دوباره به دريا را از آنها گرفت.

    اين وال‌ها در گل ولاي و آب كم عمق بندر پارنگارنگا در شمال «نورت ايسلند» گرفتار شدند.

  • ثبت اولين تصوير يوزپلنگ آسيايي در پناهگاه حيات‌وحش عباس‌آباد

    پایگاه اینترنتی سازمان محیط زیست نوشت: به گزارش دريافتي از اداره حفاظت محيط زيست نايين، با برنامه ريزي صورت گرفته و با استفاده از دوربين تله‌اي، اولين تصوير يوزپلنگ آسيايي در پناهگاه حيات‌وحش عباس‌آباد ثبت گرديد.

    رئيس اداره حفاظت محيط زيست شهرستان نايين در اين زمينه گفت: در اين تصوير يك يوزپلنگ بالغ به صورت نيم تنه مشاهده مي‌شود. حسين اكبري افزود: قبلاً ردپاي چهار قلاده يوزپلنگ در اين منطقه مشاهده و ثبت شده بود. وي خاطرنشان كرد يوزپلنگ آسيايي گونه جانوري در آستانه انقراض بوده و نماد حيات‌وحش كشور مي‌باشد و مدارك مستند در خصوص وجود آن در منطقه مذكور ترسيم‌كننده افق جديد و اميدبخش براي جلوگيري از انقراض اين گونه است.

  • احتمال سرایت بیماری شیرها به ببر ماده سیبری

    خطر سرایت بیماری به ببر ماده سیبری

    خبرآنلاین به نقل از فارس نوشت: مشاور معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست از احتمال سرایت بیماری شیرها به ببر ماده ابراز نگرانی کرد.

    هوشنگ ضیایی درباره انتقال ببر ماده به مکانی غیر از باغ وحش، گفت: هنوز تصمیی نگرفته‌ایم چون جایی را آماده نداریم.

    وی با تأکید بر این‌که مکان مطمئن و مناسب برای ببر ماده باید فراهم شود، گفت: محل نگهداری ببر ماده مناسب نیست.

    مشاور معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست در ادامه افزود:شیرهای باغ وحش مریض هستند و همچنان ترشحات بینی دارند از سوی دیگر ببر ماده کنار شیرها نگهداری می شود و از این بابت نگران هستیم تا مبادا مریض شود.

    وی با اشاره به این‌که نتایج آزمایش‌ها گرفته شده از سالم بودن ببر ماده خبر می‌دهد، گفت: احتمال سرایت بیماری شیرها به ببر ماده وجود دارد به همین دلیل باید هر چه سریعتر فکری برای آن بکنیم.

    ضیایی گفت: هنوز تصمیم قطعی درباره نحوه نگهداری ببر ماده گرفته نشده است.

    وی با اشاره به این‌که ببر جای خاصی می‌خواهد، بیان کرد: باید هر چه سریعتر جایی ساخته یا این‌که به میانکاله منتقل شود.

    ضیایی در پاسخ به این پرسش که چرا تا آماده شدن میانکاله ببر ماده را به پارک پردیسان منتقل نمی‌کنید؟ گفت: امکان انتقال به پارک پردیسان وجود دارد اما با توجه به این‌که باید برای ساختن محلی در پارک پردیسان هزینه شود بهتر است در میانکاله این هزینه صرف شود.

    وی در پاسخ به این پرسش که ساخت محل زندگی ببر ماده چه مدت زمان می‌خواهد، اظهار داشت: حداقل یک ماه زمان می‌برد تا محلی برای ببر آماده کنیم.

    ضیایی افزود: این مدت بسیار زیاد و نگران کننده است چون ببر در معرض بیماری قرار دارد.

    وی در پاسخ به این پرسش که تکلیف حیوانات باغ‌وحش چه می‌شود؟ گفت: هنوز هم برای مابقی حیوانات باغ وحش تصمیم نگرفته‌ایم.