
«این پدیده صرفاً یك منشأ روانی دارد. اگر از روی علاقه باشد یك نوع بررسی نیاز دارد، و اگر به منظور خودنمایی، طور دیگر.»
تابناک به نقل از جوان نوشت: بچه كه بودیم، منتظر بودیم سر و كلهاش پیدا بشود تا برویم از بین جوجههای رنگی داخل كارتن، آنهایی كه چشمهایشان بیدارتر است را انتخاب كنیم و بخریم تا چند روزی سرگرم باشیم. بزرگتر كه شدیم گرچه بعضیهایمان نگهداری از حیوانات را كنار گذاشتیم یا فراموش كردیم اما بعضی دیگرمان تغییر ذائقه نداده و این بار رفتیم دنبال خرگوش و لاكپشت و مرغ و خروس! كمكم داشت باغوحشمان تكمیل میشد كه آپارتمانهای سر به فلك كشیده، شد خانهمان و دیگر جایی برای آنها نبود. به آكواریوم قناعت كردیم و ماهیهای رنگارنگ ریختیم داخلش تا هوای آن روزها از سرمان به در نرود.
اما بعضیها از همان روز اول چنین روحیه لطیفی نداشتند و این سرگرمی برایشان جدی بود و رفتند برای خودشان یك زمبه خریدند تا همدمشان بشود و هر جایی كه میروند، این زبان بسته از سر و كولشان بالا برود!
با كلاسی به شرط سگ
اساساً این آدمیزاد به ارتباط با هر موجود زندهای علاقه دارد؛ چه آدم، چه حیوان و حتی گیاهان! كافی است طرف مقابلش حتی اگر زبان هم نداشته باشد، در مقابل كارهایی كه میكند، عكسالعمل نشان بدهد. اینجاست كه سر از پا نمیشناسد و دلش میخواهد با او ارتباط بگیرد و حالیاش كند كه بله من میفهمم كه تو داری به حرف من جواب میدهی! در بعضی جوامع به خصوص كشورهای غربی كار بالا گرفته و«pet» (همان حیوان خانگی) یك عضو خانواده محسوب میشود و بعضی از والدین به همان میزان كه به بچهشان توجه دارند، به آن حیوان هم بها میدهند و جایگاه خاص خود را دارد.
اما این كار در كشور ما خیلی مرسوم نیست و نگهداری از حیواناتی مثل سگ و گربه یك اتفاق ویژه به حساب میآید كه البته مثل خیلی از مسائل ویژه دیگر بیشتر در بین جوانان رواج دارد. دكتر علیرضا نادرنژاد به عنوان یك روانشناس علت انجام این كار در جامعه ما را این طوری بیان میكند: «ارتباط با هر موجود زندهای برای آدم جذابیت دارد. بالاخره یكنواخت نبودن نوع این ارتباط نسبت به ارتباطهای روزمره انسان با دیگران، بیتأثیر نیست. اما ما با دو دسته آدم طرفیم. بعضیها به حیوانات علاقه دارند و از داشتن آنها لذت میبرند. در این راه هزینه میدهند و دنبال راه صحیح نگهداری آنها هم هستند. برای آنها اسم انتخاب میكنند و حتی با آنها دمخور میشوند و انس میگیرند. اما عدهای هم هستند كه فقط پول میدهند تا خودشان را نشان بدهند. در بعضی از مناطق شهرهای بزرگ این مورد زیاد شده. فكر میكنند هر چقدر بیشتر پول بدهند و یك اسم عجیب و غریبتر هم انتخاب كنند، كلاس بیشتری دارد.»
خدمات پس از خرید!
اما اگر شما هم جزو دار ودسته جوانانی هستید كه هوای نگهداری از حیوانات خانگی را در سر دارید باید بدانید كه این نگهداری از حیوانات خانگی به همین سادگی نیست. قصه از خریدن این محصولات زنده شروع میشود. كافی است اراده كنید تا یك فقره از آنها تهیه كنید. خیلی راحت میتوانید فروشگاههای واقعی آنها در سطح شهر و دستفروشهای مجازی آنلاین آنها را در اینترنت پیدا كنید و نوع سفارشتان را مشخص كنید تا آنها دو دستی بیاورند دم منزل و تقدیمتان كنند.
مظنه قیمت هم بالا و پایین دارد. مثلاً در مورد سگ از 80 هزار تومان تا چهار میلیون در بساطشان پیدا میشود كه این مورد آخری گویا یك لنز آبی به چشمش زده! مرحله بعدی تهیه غذای روزانه آنهاست كه معمولاً هم خرج زیادی روی دست صاحبش میگذارد. بسته به نوع حیوانی كه نگه میدارند، غذاها فرق میكند. در یكی از فروشگاههای آنها از غذای چند هزار تومانی تا 40-50 هزار تومانی هم پیدا میشود.
امید جوان 21 سالهای است كه او را در یكی از همین فروشگاهها پیدا میكنیم و از خرج و مخارج این زبان بستهها میپرسیم. او هم میگوید هرچقدر هم كه باشد ارزشش را دارد: «من 9 ماه است كه این سگ را خریدم. 120 هزار تومان برایش پول دادم. هر جا كه بتوانم با خودم میبرم. خیلی دوست دارم كه همراهم باشد. حس خوبی به من میدهد. برای همین حاضرم هر چقدر كه لازم باشد برایش خرج كنم. الان ماهانه تقریبا 50-40 هزار تومان برای غذا و وسایلش خرج میكنم.» علاوه بر این امكانات كه اكثرشان هم خدمات پس از فروش همین فروشگاه است، دردسرهای دیگری هم وجود دارد. گاهی این حیوانات اهالی منزل انسانها، ناخوش احوال میشوند و باید بروند دكتر. دامپزشكی را برای چنین روزهایی ساختهاند. آنجا یكسری خدمات خاص به این زبان نفهمها ارائه میدهند.
در این كلینیكهای دامپزشكی حیوانات واكسینه و در مواردی كه لازم باشد، تحت درمان قرار میگیرند. حق ویزیت این مطبها هم سر به فلك میكشد.
فرهنگ میخواهد
در كنار همه این مسائل جنبههای روانی علت گرایش و آسیبهای انجام این كار هم قابل تأمل است. این كار در بعضی كشورها یك صنعت محسوب میشود و برای خودش یك دنیایی دارد. به طور مثال در حال حاضر در كشور انگلستان، بیش از نیمی از منازل دارای حداقل یك حیوان خانگی هستند. جالب اینجاست كه بیش از 90 درصد صاحبان این حیوانات، حیوان خانگی خود را عضو مهمی از خانواده خود میدانند.
70 درصد از آنها هم توصیههای پزشكان در مورد ایجاد حساسیت و آلرژی در آنها را بدون توجه و اهمیت دادن، فراموش میكنند تا باز هم بتوانند حیوان خود را نگه دارند اما افزایش این پدیده در شرایط فرهنگی و فضای كشور ما موضوع عجیبی است. در بعضی از موارد مانند نگهداری یك سگ در خانه، اشكالات شرعی متعدد وجود دارد كه گاهی اوقات به راحتی آنها را فراموش میكنیم و از كنارش میگذریم. دكتر نادرنژاد در مورد مسائل روانی پیرامون این قضیه هم میگوید: «این پدیده صرفاً یك منشأ روانی دارد. اگر از روی علاقه باشد یك نوع بررسی نیاز دارد، و اگر به منظور خودنمایی، طور دیگر.»
آقای دكتر تأكید دارد كه همزیستی با این حیوانات خطرات روانی و جسمانی زیادی دارد: «انگیزههای نگهداری از این حیوانات بسیار اهمیت دارد. گاهی كسانی عاشق حیوانات هستند، این افراد با حیوانات آشنا بوده و به تمام مسائل بهداشتی این حیوانات اهمیت میدهند. اما افرادی كه تنها هستند فقط حیوان میآورند تا تنهایی خود را با آن پر كنند. بعضیها هم هستند كه فكر میكنند حیوان خریدن هم مانند لباس و ماشین خریدن یك مد است و میخواهند جلب توجه كنند.»
علاوه بر اینها دكتر نادرنژاد از یك سری دیگر از دردسرهای این كار خبر میدهد: «این كار در كنار جذاب بودنش تا دلتان بخواهد با دردسر همراه است. مشكل اول این است كه از لحاظ اعتقادات مذهبی نگهداری حیوانی مثل سگ دارای ایراد است. از بقیه موارد هم میتوان فقدان جا و مكان خاص حیوان در خانههای آپارتمانی امروز اشاره كرد. سر و صدای آنها را هم اضافه كنید. خطرات جسمی زیادی هم با این كار متوجه ما خواهد شد. اما خطر اصلی حیوانات همان بیماریهای مشترك بین انسان و حیوان هستند. یكسری از این بیماریها از طریق خود حیوان یا فضولات آن به انسان سرایت میكند. كسی كه میخواهد این كار را بكند باید به همه این جوانب واقف باشد»
با كلاسی از راههای بهتر
میشود از راههای بهتری هم باكلاس شد. میتوان همدمهای قابل اعتمادتر و مفیدتری از سگ و گربه داشت نمیشود؟ به طور یقین اگر از راههایی مانند افزایش آگاهیها و تواناییهایمان باكلاس شویم و به جای گسترش ارتباطات حیوانی ارتباطات انسانیمان را گسترش دهیم هم برای ما بهتر است و هم این حیوانهای زبان بسته كمتر آزرده میشوند.
یقین داشته باشید اگر این حیوانها میتوانستند زبان باز كنند خودشان هم دوست نداشتند تا در لباسها و قلادههای رنگارنگی كه ما برایشان میپسندیم زندانی شوند.
دیده بان حقوق حیوانات: متاسفیم. هم از دید این دوست دکتر و روان شناس و سخنور، هم از برخی اتفاقاتی که در حیطه حیوانات خانگی و نگهداری بی منطق آنها رخ داده و سبب تولید چنین گزارشاتی می شود. هر دوی این موارد باعث سختی بیش از پیش حیوانات می شود.