دسته: حیوانات در خطر انقراض

  • اهمیت ببر سیبری برای دوستداران حیات وحش ایران

    دیده بان حقوق حیوانات/جمشید پرچی زاده: چند وقتی‌ است که بحث بر سر رها کردن یا در قرنطینه نگاه داشتن مادّه ببر سیبری که چهار سالی‌ است در این شرایط زندگی‌ می‌‌کند، بالا گرفته است. نهادها و سازمان‌های مسئول، یکدیگر را متهم می‌‌کنند. یک طرف، سازمان حفاظت از محیط زیست را به عنوان مقصر اصلی‌ معرفی‌ می‌‌کند. طرف دیگر، سازمان دامپزشکی را و طرف دیگر، وزارت بهداشت را. یکی‌ می‌‌گوید که ببر آلوده است و باید فورا معدوم شود. یکی‌ دیگر می‌گوید که جانور سالم است و می‌‌بایست به شرایط باغ وحش باز گردد. دکتر داریوش جهان پیما مدیر کل دفتر مدیریت بیماری‌های دامی سازمان دامپزشکی اظهار کرده :تنها شرط خروج ببر سیبری از قرنطینه، مهیا کردن مکانی متروکه است که امکان بازدید عمومی در آن وجود ندارد. حال آنکه اصل آوردن ببر‌های سیبری به ایران، کار درستی‌ بوده یا نه، بحث مفصلی است که در قالب این متن نمی‌‌گنجد. ولی‌ به دور از تمام این بگو مگو‌ها و اتهام زنی‌‌ها و همچنین فارغ از انسانیت و حقوق حیوانات، ببر سیبری اهمیتی برای ما ایرانیان دارد که شاید مسئولان از آن‌ بی‌ خبرند و ممکن است با دانستن این مهم، کمی‌ به فکر این مادّه ببر بیفتند و دست از این لج و لج بازی‌ها بردارند.

    Animal-Rights-Watch-105

    در گذشته، نه زیر گونه ببر – کاسپین (نام‌های دیگر: هیرکان، مازندران)، بالی، جاوه، سیبری (نام دیگر: آمور)، بنگال، هندوچین، مالزی، سوماترا، و جنوب چین – در جهان می‌زیسته اند. سه‌ زیرگونه ابتدایی این لیست یعنی کاسپین، بالی، و جاوه منقرض شده اند. تحقیقات محققان رشته ژنتیک دانشگاه آکسفورد انگلستان در سال ۲۰۰۹ میلادی ثابت کرده که ببر سیبری، تنها یک نوکلئوتید با ببر کاسپین تفاوت دارد و همچنین این دو زیر گونه ببر در کمتر از ده هزار سال قبل، دارای نیای مشترک بوده اند که دلیل اصلی‌ شباهت ژنتیکی این دو است.

    کشور قزاقستان سعی‌ دارد تا با افتتاح “پارک ملی‌ ببر کاسپین” در سال ۲۰۱۹ میلادی، زیر گونه ببر کاسپین را طی‌ مدت زمان ۱۵ الی ۲۰ سال احیا کند و تعداد آنها را با استفاده از مهندسی‌ ژنتیک، به ۲۰۰ قلّاده برساند.

    به گفته دکتر اباصلت حسین زاده – عضو هیئت علمی‌ دانشگاه مازندران – احیای ببر کاسپین از زیر گونه سیبری، در حال حاضر در حد حرف است، ولی‌ در آینده در صورت اختصاص بودجه‌های لازم (که البته بسیار گران هستند)، کاری شدنی و قابل دستیابی است.

    حال پرسشی که پدید می‌‌آید این است که با وجود اندک امیدهای احیای ببر کاسپین در ایران در میا‌‌ن دوستداران حیات وحش و در صورت سالم بودن این مادّه ببر سیبری، آیا از بین بردن و یا نگاه داشتن آن‌ در قرنطینه برای مدت زمان نامحدود، کاری عقلانی است؟! شاید بهترین پاسخ به این پرسش را بتوان از مسوولین مربوطه گرفت.

    معصومه ابتکار – رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست – در صفحه فیسبوک خود نوشته: طی‌ این هفته، جلسه‌ای با حضور رئیس سازمان دامپزشکی و رئیس مرکز مدیریت بیماری‌های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی‌ در محل معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی‌ سازمان حفاظت از محیط زیست برگزار می‌‌گردد. ابتکار افزود: امیدواریم با جلب نظر دو نهاد مذکور، از معدوم کردن این مادّه ببر سیبری ممانعت و او را به محلّی امن و مناسب انتقال دهیم.

    ما نیز امیدوار هستیم که دو نهاد مذکور دست از لج و لج‌بازی برداشته و به حبس ناعادلانه این مادّه ببر پس از ۴ سال تنهایی‌ خاتمه دهند.

  • باغ وحش ارم صلاحیت ورود ببر سفید و شیر آسیایی را ندارد

    باغ وحش ارم صلاحیت ورود ببر سفید و شیر آسیایی را ندارد

    Animal-Rights-Watch-ARW-8411

    دیده بان حقوق حیوانات: فعالان حقوق حیوانات با توجه به وقایع غیرقابل توجیهی که در کمتر از ۵ سال گذشته برای حیوانات درباغ وحش ارم رخ داده است، این باغ وحش را فاقد صلاحیت ورود ببر سفید و شیر آسیایی دانستند.

    به گزارش مهر، مسئولان باغ وحش ارم در حالی از ورود یک جفت شیر آسیایی به جمع حیوانات این باغ وحش خبر می دهند که مخاطبان عام تصور می کنند این باغ وحش که در سال های اخیر عنوان ایستگاه پایانی گربه سانان بزرگ را یدک می کشد در اقدامی غرور انگیز قصد دارد نماد ملی دشت های ایران را به کشور باز گرداند.

    البته خبرهایی مبنی بر امضای مجوز ورود این گونه و همچنین ببرهای سفید به باغ وحش ارم نیز از سوی سازمان حفاظت محیط زیست نیز منتشر شده که واکنش هایی را از سوی فعالان حقوق حیوانات به همراه داشته است. چرا که باغ وحش ارم به دلیل اقدامات بسیاری که طی ۵ سال اخیر در رابطه با حقوق حیوانات از جمله قبیل فروش حیواناتی چون شیر و گرگ به اشخاص حقیقی، خقه شدن ببر مبتلا به صرع در حوض آب، مرگ ببر نر سیبری بر اثر ابتلا به مشمشه، کشتار غیرانسانی ۱۴ شیر به دلیل احتمال ابتلا به مشمشه، استفاده از خرگوش زنده برای تغذیه شیرها، بستن گراز زنده با مفتول فلزی برای تغذیه شیرها، نگهداری از فیل ها در اتاقکی کوچک با زنجیری بر پایشان در تمام فصل سرما، شرایط غیراستاندارد نگهداری از خزندگان، قفس های نامناسب میمونها، مرگ مشکوک کفتار ماده و جایگزینی آن با کفتار نر، مرگ دو کانگورو و والابی، یال سوخته شترها بر اثر پرتاب سیگار بازدیدکنندگان، زمین بتنی زیر پای سگ سانان و نهایتا تکثیر غیرکاشناسانه گوزن های اروپایی که در حالت خوشبینانه مازاد آنها به مصرف گوشتخواران باغ وحش و همچنین یک شخصیت حقیقی رسیده به یکی از بدنام ترین باغ وحش های کشور در این رابطه تبدیل شده است.

    اگرچه آنطور که مدیر کل دفتر حیات وحش سازمان محیط زیست در رابطه با اقدام اخیر این باغ وحش مبنی بر ذبح حدود ۳۵ گوزن اروپایی با مجوز این سازمان توضیح داده در این مورد هیچ تخلفی انجام نشده و استفاده از این گونه   برای تغذیه گوشتخوران یکی از روش های کنترل جمعیت آن است.

    رئیس سازمان محیط زیست نیز صرف نظر از اینکه این سازمان به عنوان متولی حفاظت از گونه های حیات وحش بایستی حامی حقوق آنها چه بومی و غیر بومی باشد اظهار داشت : درنهایت ذبح و استفاده از گونه های غیر بومی باغ وحشی در خود این مکان بسیار بهتر از این است که این گونه ها وارد طبیعت شوند.

    با این حال این اتفاق نگرانی دوستداران حیات وحش را به دنبال داشت و تا حدود زیادی در افکار عمومی نسبت به مجموعه تفریحی ارم ذهنیت منفی بیشتری  ایجاد کرد.

    یک فعال حقوق حیوانات در گفتگو با خبرنگار مهر، اظهارداشت: اتفاقی که اخیرا در باغ وحش ارم افتاد اگر چه برای دوستداران حیات وحش دردناک است اما جای تعجب ندارد چراکه اصولاً رویکرد باغ وحش ها در همه جای جهان بر اساس منافع مادی است و بر همین اساس این اتفاق در باغ وحش تهران رخ داده است.

    به گفته سپهر سلیمی، سالهاست که حامیان حقوق حیوانات در سراسر دنیا مخالف باغ وحش ها هستند و معتقدند باغ وحش ها همچون انباری از حیوانات هستند که از راه اسارت حیوانات ادامه حیات می دهند، ضمن اینکه مسائلی همچون خرید و فروش حیوانات و قاچاق حیات وحش از دیگر مفسده های جانبی باغ وحش ها در همه جای جهان است. اما در مورد اتفاق اخیر باغ وحش ارم چند نکته جای تامل دارد.

    وی با اشاره به عملکرد باغ وحش ارم در چند سال گذشته اظهار داشت: وارد کردن گونه های جدید، مرگ و میر فراوان گربه سانان بزرگ از شیر و ببر و پلنگ به شکل های مختلف، فروش توله شیرهای باغ وحش و… مواردی بود که برای تعیین تکلیف این باغ وحش کفایت می کرد  و با اضافه شدن  مورد آخر یعنی فروش و کشتار حداقل ۳۷ گوزن زرد و قرمز اروپایی برای مصارف انسانی یا تامین گوشت گوشتخواران، وضعیت باغ وحش ارم برای همه روشن شد.

    سلیمی با اشاره به  گزارش های مردمی حامیان حیوانات از رنج و افسردگی حیوانات باغ وحش ارم که گاهاً در فضای مجازی منتشر می شود، تاکید کرد: سئوال این است که دیگر چه اتفاقی باید بیفتد تا برخورد جدی با این باغ وحش صورت گیرد؟ چه شکل از آزار حیوانات باید انجام شود تا شاهد تعطیلی دائم یا موقت باغ وحش ارم باشیم؟ در حال حاضر اگر هر واحد صنفی، حتی یک نانوایی کوچکترین تخلفی داشته باشد توبیخ یا پلمپ می شود اما  با وجود چنین اتفاقاتی هیچ جریمه ای در مورد باغ وحش ارم صورت نمی گیرد و مسئولان با توجیه این تخلفات  هر روز تسهیلات بیشتری برای گسترش حیوان آزاری به شکل های مختلف را در اختیار آن قرار می دهند.

    این فعال حقوق حیوانات افزود: وقتی چنین اتفاقاتی در باغ وحش ارم صورت می گیرد و برخوردی با متخلفان نمی شود چطور انتظار داریم مردم و شهروندان با حیوانات مهربان باشند؟ فعالان حقوق حیوانات چگونه می توانند جلوی حیوان آزاری مردم بایستند.

    سلیمی با بیان اینکه چرا سازمان محیط زیست در برابر حیوان آزاری در باغ وحش ها سکوت کرده تصریح کرد: با چنین چشم پوشی هایی این ظن در بین فعالان حقوق حیوانات به وجود می آید  که آیا  سازمانی که توان برخورد با باغ وحش ها را ندارد می تواند با شکارچیان غیرقانونی مقابله کند و حافظ حیات وحش کشور باشد؟

    او با اشاره به خبری که سال گذشته منتشر و مشخص شد که در سال ۸۹ تعداد ۱۴ شیر بدون بیهوشی کامل در باغ وحش ارم زنده زنده سوزانده شدند گفت: اخیراً نیز خبر فروش و کشتار گوزن های اروپایی باغ وحش ارم  پس از یک سال منتشر شده است بنابراین با توجه به اینکه  این اخبار با فاصله یک تا چهار سال از زمان وقوع منتشر شده اند. خدا می داند چه رازهای پنهانی دیگری وجود دارد که رسانه ها و حامیان حقوق حیوانات از آنها بی خبر هستند. چه حیوانات دیگری کشته شده اند و یا به شکلی از باغ وحش خارج شده اند.

    نگرانی اصلی یکی دیگر از فعالان حقوق حیوانات این است که این خبر با توجیه نه چندان قانع کننده مدیرعامل باغ وحش ارم و مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان محیط زیست مانند دیگر اتفاقات تلخ باغ وحش تهران به فراموشی سپرده شود.

    آنطور که مریم مرادی گفته است، اکنش مدیر مجموعه ارم به این خبر که پس از ۹ ماه سکوت خبری فاش شد، بیش از هرچیز سوء استفاده باغ وحش تهران از حیات وحش را به خواننده القا می کند. چرا که وی قیمت هر راس گوزن اروپایی را حداکثر یک میلیون تومان یعنی کمتر از یک راس گوسفند عنوان کرده در حالیکه سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده پوست این گونه پس از ذبح برای تاکسیدرمی فروخته شده است و بنا به گفته مسئولین موزه دارآباد، قیمت گوزن تاکسیدرمی شده کمتر از ۱۴ میلیون تومان نیست.

    مرادی با اشاره به اظهارات مدیر مجموعه ارم مبنی بر اینکه گوشت ذبح شده گوزن با مجوز سازمان حفاظت محیط زیست به متقاضیان تحویل داده می شود تصریح کرد:  بنابراین شهروندانی که ذائقه تنوع طلبی داشته باشند با همان قیمت که گوشت گوسفند میل می کنند می توانند استیک گوزن اروپایی هم به منوی  سفره هایشان اضافه کنند.

    به اعتقاد وی، صراحت گفته های مدیر مجموعه ارم در این باره ذهن خواننده را به سمت قرابت باغ وحش و کشتارگاه سوق می دهد.

    حالا با در نظر گرفتن این موارد به نظر می رسد اگر قرار نیست محدودیت یا مجازاتی برای این تخلفات در نظر گرفته شود دستکم در مجوز دادن برای ورود شیر ایرانی و ببر سفید به این  باغ وحش با توجه به اتفاقات اخیر باید کمی تعلل شود. چرا که اولا  وارد کردن شیر آسیایی به ایران هیچ ارزش حفاظتی ندارد و این حیوانات در بهترین حالت در باغ وحش قابل تکثیر هستند و به دلیل از بین رفتن زیستگاهشان امکان انتقال به طبیعت را ندارند. از سوس دیگر آمدن  یا نیامدن شیر آسیایی به باغ وحش ارم تاثیری بر نام این حیوان ندارد. نام علمی شیر آسیایی (Panthera leo Persica) نشان دهنده ریشه ایرانی این حیوان است و به هیچ عنوان قابل تغییر نیست. البته به دلیل اینکه این حیوان در طبیعت ایران منقرض شده است و تنها در هند زندگی می کند، گاهی مردم  در کشور هندوستان عنوان شیرهندی به این گونه اطلاق می کنند  اما گروه های زیست محیطی و دانشگاهی همواره  از عنوان شیر آسیایی استفاده می کنند.

    اما چنانچه اتفاق مشابه با آنچه برای دیگر گربه سانان و حیوانات این باغ وحش در طی چند ساله اخیر برای شیر های آسیایی بیافتد شاید به دلیل رفتار بد یک باغ وحش ایرانی با این گونه  در اصالت آن شبهه ایجاد شود. چرا که مستندات نشان می دهد مسئولان این باغ وحش برای منافع مالی از هیچ اقدامی در حق حیوانات فرو گذار نیستند.

  • فروش گونه های ممنوعه در بازار نوروزی را گزارش کنید/ برای هفتمین سال متوالی دوشادوش هم برای کمک به سمندر لرستانی

    فروش گونه های ممنوعه در بازار نوروزی را گزارش کنید/ برای هفتمین سال متوالی دوشادوش هم برای کمک به سمندر لرستانی

    دیده بان حقوق حیوانات: با توجه به نزدیکی به پایان سال فروش گونه در خطر انقراض سمندر لرستانی آغاز شده است.

    جهت مقابله با این تجارت غیر قانونی و مضر به حال جانداران هرگونه فروش انبوه سمندر لرستانی (و کردستانی)، انواع مار (آبی و غیر آبی)، لاک پشت (برکه ای و غیر) را همراه با آدرس دقیق فروشنده از طریق ایمیل گزارش کنید.

    Animal-Rights-Watch-ARW-Public-Awareness-Campaign-105

    پس از اعلام مبلغ جدید ضرر و زیان ۲۰۰ هزار تومانی در نظر گرفته شده برای سمندر لرستانی، امسال آمار فروش این دوزیست منحصر به فرد کاهش قابل توجهی داشته است، با این حال هنوز هم گزارش هایی از فروش قاچاق سمندر وجود دارد.

    با توجه به جذابیت ظاهری و رفتاری این حیوان، امکان نگهداری آن توسط افراد ناآگاه زیاد است. در صورت آشنایی با چنین افرادی، برای بازگرداندن این جانور به طبیعت با برخوردی متین وی را توجیه کنید.

    در سهو سال گذشته و در چهارمین و پنجمین سال پیاپی، جمعا فروش بیش از 1030 سمندر گزارش شد که منجر به ضبط نزدیک به 650 عدد از آنها شد.

    دیده بان حقوق حیوانات

    یگان امداد و نجات

    http://static.arw.ir/wp-content/uploads/2010/10/ARW.png

  • یک رخداد خوب در سازمان محیط زیست: افزایش جریمه حذف یوزپلنگ تا 100 میلیون تومان

    یک رخداد خوب در سازمان محیط زیست: افزایش جریمه حذف یوزپلنگ تا 100 میلیون تومان

    Animal-Rights-Watch-ARW-6850

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیر کل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست یکی از راه های بازدارنده شکار حیوانات در معرض خطر انقراض را افزایش جرائم نقدی شکارچیان غیرمجاز دانست و از افزایش جرائم جبران خسارت جانوران در سال 94 خبر داد.

    به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ پایگاه اطلاع رسانی محیط زیست (پام)، علی تیموری مدیرکل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست در مراسم مزایده تابلوهای نقاشی که برای نخستین بار به مناسبت روز جهانی حیات وحش برگزار شد، ضمن اشاره به تصویب کنوانسیون تجارت بین‌المللی گونه‌های گیاهی و جانوری در معرض خطر انقراض (سایتس) در سال 1973 و الحاق ایران به این کنوانسیون در سال 1975، گفت: تا کنون بیش از هزار و 140 گونه جانوری و گیاهی ایران در این کنوانسیون به ثبت رسیده اند.
    مدیرکل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست با یادآوری این موضوع که امسال دومین سالروز جهانی حیات وحش برگزار می شود، اظهار کرد: 12 اسفند سال 2013 بنا بر پیشنهاد سایتس و با تصویب سازمان ملل برای نخستین بار روز جهانی حیات وحش به تقویم سراسر دنیا افزوده شد.
     وی با برشمردن برخی از اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست به منظور حفظ گونه های جانوری خود، افزود: در سال 1393 اعلام کردیم که پروانه‌ای برای شکار چهارپایان صادر نخواهیم کرد و تنها در مواردی که معیشت مردم منطقه به صید پروندگان وابسته باشد، مطابق با ظرفیت منطقه و به صورت محدود پروانه صید پرندگان صادر شده است.
    تیموری یکی از راه های بازدارنده شکار حیوانات در معرض خطر انقراض را افزایش جرائم نقدی شکارچیان غیرمجاز دانست و گفت: سازمان حفاظت محیط زیست فهرست جدید این نوع جرائم را یک ماه پیش برای تصویب نهایی تقدیم شورای عالی محیط زیست کرد که این شورا پس از بررسی‌های مقدماتی اشکالاتی را به آن وارد دانست.
    وی با اشاره به اینکه فهرست جدید جرائم قرار است پس از رفع اشکلات مجددا به شورای عالی محیط زیست ارسال شود؛تاکید کرد: فهرست نهایی از سال 94 اجرایی می‌شود.
    مدیرکل حفاظت و مدیریت شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست گفت : براساس تصمیم شورای عالی محیط زیست که به زودی به تصویب اعضای این شورا خواهد رسید، جریمه شکار یوزپلنگ از پنج میلیون تومانی که دو سال پیش تصویب شده است به نزدیک 100 میلیون تومان می‌رسد.
    تیموری اخذ مجوز از سازمان حفاظت محیط زیست برای واردات و صادرات گونه های جانوری درخطر معرض انقراض را ضروری دانست و گفت: این سازمان در این خصوص با متخلفان به شدت برخورد می‌کند.
    وی گفت: علاوه بر سازمان حفاظت محیط زیست، واردکنندگان و صادرکنندگان حیات وحش باید از سازمان دامپزشکی از لحاظ ژنتیک و کنوانسیون منع تجارت بین المللی گونه های گیاهی و جانوری (سایتیس) مجوز دریافت کنند.
  • وضعیت بحرانی سمندر‌ها، هوبره و خرس سیاه در کشور

    وضعیت بحرانی سمندر‌ها، هوبره و خرس سیاه در کشور

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش از وضعیت بحرانی و در حال انقراض سمندرها، هوبره و خرس سیاه در کشور خبر داد.

    مجید خرازیان در گفت‌و‌گو با خبرنگار محیط زیست خبرگزاری تسنیم با بیان اینکه در ایران هزار و 140 گونه جانوری (پستاندار، پرنده و خزنده) و همچنین 650 گونه ماهی که در آب‌‌های دریایی شناسایی شده است، اظهار داشت: پرندگانی نظیر درنای سیبری، اردک سرسفید، اردک مرمری، میش مرغ، هوبره، پرندگان شکاری و تعدادی از گونه‌ها در کشور در معرض تهدید و انقراض است.

    وی ادامه داد: 227 گونه خزنده تاکنون شناسایی شده است. از رده دوزیستان نیز در 21 گونه تاکنون گزارش شده و در بین آنها سمندرها از  نظر وضعیت حفاظتی از درجه اهمیت بیشتری برخوردار شده است. گونه‌هایی نظیر سمندر لرستانی، سمندر کردستانی، سمندر غارزی ایرانی و سمندر آذربایجانی در وضعیت بحرانی یا در معرض خطر انقراض قرار دارند.

    مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش با اشاره به اینکه جمعیت برخی گونه‌های ماهی نظیر ماهی کورغار در معرض تهدید است، گفت: متأسفانه حدود 76 گونه از رده‌های جانوری کشورمان در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN) قرار دارد.

    خرازیان بیان کرد: از گونه‌هایی همچون شیر ایرانی و ببر مازندران امروز تنها نامی باقی نمانده است و آن‌ها در کم‌تر از یک قرن گذشته منقرض شده‌اند و اگر برای حفاظت گونه‌هایی مانند  گور ایرانی، یوزپلنگ ایرانی، خرس سیاه، گوزن زرد اقدام لازم صورت نگیرد در آینده‌ای نه چندان دور شاهد انقراض این گونه‌های نادر  نیز در کشورمان خواهیم بود.

  • استفاده از «یوز» میلیاردی برای جستجو/ تصویر

    استفاده از «یوز» میلیاردی برای جستجو/ تصویر

    دیده بان حقوق حیوانات: «یوز» جدیدترین نامی است که به فهرست نام موتورهای جست‌وجوی ملی اضافه و گفته شد که اولین موتور جست‌وجوی رسمی کشور است. اگرچه در این زمینه «پارسی‌جو» و «گرگر» سابقه قدیمی‌تری دارند.

    به گزارش خبرنگار ایسنا، گفته شده است که هدف از طراحی جست‌وجوگرهای داخلی رقابت با سایتی مثل گوگل که بر اساس گزارش الکسا پربیننده‌ترین سایت در ایران است، نبوده بلکه این موتورها به موازات گسترش شبکه ملی اطلاعات که از مهمترین طرح‌های وزارت ارتباطات است، مورد حمایت قرار می‌گیرند.بر اساس گفته‌های نصرالله جهانگرد – معاون وزیر ارتباطات و رییس سازمان فناوری اطلاعات – می‌توان گفت افزایش حجم خط و زبان فارسی در فضای اینترنت از دیگر فایده‌های جست‌وجوگرهایی است که اتفاقا برای جست‌وجوی اطلاعات بومی کاربرد بیشتری دارند.

    از سوی دیگر برات قنبری – معاون برنامه‌ریزی وزارت ارتباطات – معتقد است که بدون وجود موتورهای ایرانی، نهضت تولید محتوا و نرم‌افزار به شکل درستی پیش نخواهد رفت.

    اگرچه تاکنون «گرگر» و یا «پارسی‌جو» چندان مورد استقبال عمومی قرار نگرفته‌اند و همچنان تمایل مردم برای مراجعه به موتور گوگل بیشتر است، اما وزیر ارتباطات معتقد است که در ابتدا باید توقع خود ار از چنین موتورهایی مشخص کنیم.

    محمود واعظی توقع دارد که این موتورهای جست‌وجو بتوانند بخشی از نیازمندی‌های مردم را از طریق توانمندی داخلی تامین کنند، وی انتظار دارد که مردم برای یافتن پاسخ سوالات خود به موتورهای جست‌وجویی مراجعه کنند که محتوای داخلی را ارائه می‌دهد.

    این امر در صورتی میسر می‌شود که سرعت جست‌وجوگرهای ایرانی نسبت به دیگر جست‌وجوگرها بالاتر باشد که البته این سرعت بالا نیز قرار نیست با محدود کردن گوگل به دست بیاید، بلکه لازم است در راستای آن پهنای باند داخلی نیز افزایش پیدا کند.

    همانطور که وزیر ارتباطات نیز در سخنان خود درباره «یوز» به آن اشاره کرد، موتورهای جست‌وجوی ایرانی باید در یک فضای رقابتی توجه و اعتماد کاربر را به خود جلب کنند و البته با توجه به اینکه نمایش محتوای فارسی هدف از ایجاد این موتورهای جست‌وجوست لازم است در ابتدا، حجم محتوای فارسی نیز افزایش پیدا کند.

    اگرچه اطلاع دقیقی از اینکه پیش از این راه‌اندازی موتورهای جست‌وجوی «گرگر» یا «پارسی جو» چقدر هزینه‌بر بود در دست نیست، اما معاون برنامه‌ریزی وزارت ارتباطات در مراسم رونمایی از موتور «یوز»، اعلام کرد که ساخت این جست‌وجوگر ایرانی تاکنون هزینه‌ای 7 میلیارد تومانی را برای این وزارت‌خانه داشته است.

    در هر حال کارشناسان برنامه‌نویسی اعتقاد دارند که ساخت و کار کردن برروی یک موتور جست‌وجو بسیار سخت و گران است و کشورها تنها در صورتی می‌توانند در این زمینه به پیشرفت‌هایی دست پیدا کنند که اقدام به سرمایه‌گذاری‌های کلان در این حوزه کنند.

    بر این اساس و با توجه به گفته‌های قنبری به نظر نمی‌رسد که 7 میلیارد تومان همه هزینه‌ای باشد که دولت قرار است صرف ساخت و بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو کند بلکه کشور نیاز به سرمایه‌گذاری حدود 170 میلیارد تومانی در پروژه‌های جویشگر ملی دارد.

    اما اگر 170 میلیارد به نظر هزینه زیادی برای ساخت موتورهای جست‌وجو است، بر اساس گفته معاون وزیر ICT، هزینه‌ای که امروز بابت راه‌اندازی موتور جست‌وجوهای ملی صرف می‌شود در برابر پولی که برای خرید پهن باند از خارج هزینه پرداخت می‌شود مبلغ ناچیزی است.

    درنهایت اگرچه در مقایسه با سایر هزینه‌های وزارت ارتباطات ممکن است 170 میلیارد تومان، پول کمی به حساب بیاید، اما با توجه به اینکه این مبلغ به هرجهت رقم بالایی به حساب می‌آید، انتظار می‌رود در آینده نزدیک بتوان نتجیه هزینه کرد این پول را در بهبود وضعیت موتورهای جست‌وجوی داخلی دید.

  • دورگه شدنِ ناخواسته، تهدیدی نوین؛ و حکایتِ بهرام گور/ لزوم برخورد جدی با نگهداری گونه های هیبرید در باغ وحش ها

    دورگه شدنِ ناخواسته، تهدیدی نوین؛ و حکایتِ بهرام گور/ لزوم برخورد جدی با نگهداری گونه های هیبرید در باغ وحش ها

    دیده بان حقوق حیوانات/ کوشان مهران*: در کتاب سیاست‌نامه، خواجه نظام‌الملک داستانی از بهرام گور، خسروی نخجیرگر ساسانی، نقل نموده که روزی بهرام به هنگامه شکار از ملتزمینِ رکاب دور افتاده و به هنگام جست‌وجوی چشمه آبی، به صحنه‌ای غریب برمی‌خورد؛ در کنار چادر شبانی، داری برپا شده، و سگ گله‌ای از آن آویزان است. شبان در پاسخِ پرسش بهرام بیان می دارد که: «… این سگی بود گرگ‌افکن ولی از مدتی پیش با ماده‌گرگی اخت شده و چشم بر یغمای او بسته بود، و زین سبب، به دلیل خیانت، او را به دار کشیدم.»

    در بسیاری از زیستگاه‌های طبیعی، به دلیل الگوهای رفتاری و تغذیه‌ایِ متفاوت و حتی گاهی تمایز در شکل و فرمِ اندام‌ها، گونه‌های ساکن در آن ناحیه با یکدیگر آمیزش ننموده و فرزندانی را که ژن‌های دو گونه را دارا می‌باشند به وجود نمی‌آورند؛ برای نمونه در جزیره بیوکو (Bioko Island) واقع در خلیج گینه، با وجود مشترک بودنِ منابع در زیستگاهی محدود و جزیره‌ای، یازده گونه میمونِ متمایز وجود دارد.

    ولی گاهی شاهد حضور گونه‌های دورگه در طبیعت، بدون دخالت انسان می‌باشیم؛ برای نمونه در غرب رشته‌کوه‌های قفقاز بزرگ، گونه تور غربی (کوبان) وجود داشته؛ در انتهای مسیر شرقی قفقاز بزرگ، که در شمال غربی جمهوری آذربایجان پایان می‌پذیرد، تور شرقی داغستان حضور دارد؛ و در محل برخورد این دو گونه، نمونه‌ای دورگه بنام تورِ قفقازِ مرکزی مشاهده می‌شود که فرم شاخ‌های آن مابینِ این دو گونه است؛ ولی در جمهوری داغستان، با وجود همزیستی تور داغستان و پازنِ ایرانی، گویا به دلیل این که قلمروی تور در ارتفاعات بالاتر می‌باشد، تا کنون مدرکی بر دورگه شدن این دو گونه به دست نیامده است.

    سمت راست: تورِ شرقی داغستان؛ سمتِ چپ: تور غربی کوبان؛ و در مرکز: تورِ دورگه‌ی قفقاز مرکزی.

    در شمالِ بلوچستانِ پاکستان، به دلیلِ برخورد دو گونه مارخورِ سلیمان و پازن سند (شبیه به پازنِ ساکن در فلات ایران ولی با گره‌هایی بسیار کوچک بر شاخ)، گونه‌ای بنام مارخور چیلتان پدید آمده، ولی در کشمیر و کوهستانِ پامیرِ پاکستان و افغانستان، با وجودِ همزیستیِ دیگر زیرگونه‌های مارخور، همچون کشمیری و آستور و کابل با آیبیکسِ هیمالیایی، آمیزشی مستند نگردیده است.

    سمتِ راست: پازنِ سند؛ سمتِ چپ: مارخورِ سلیمان؛ و در مرکز: ماخورِ دورگه‌ی چیلتان… به شاخِ مارخورِ چیلتان دقت کنید: آمیخته‌ای از دو گونه‌ی مارخور سلیمان و پازن سند.

    اما دست‌اندازی های دانسته و یا نادانسته‌ی انسان بر زیستبوم، تنها به انهدامِ زیستگاه‌ها و انقراضِ گونه‌ها محدود نمی‌شود. برای قرن‌ها شکارگرانِ بومیِ خاوردور روسیه و منچوری، با نمونه‌ای گوزنِ دورگه که حاصل جفتگیریِ گوزنِ الک منچوری با گوزنِ سیکای دوبروسکی بود آشنایی داشتند. پس از معرقیِ زیرگونه ژاپنی گوزن سیکا به پارک‌های گوزنِ اشراف بریتانیا وایرلند از دهه ۱۸۶۰ میلادی، گهگاه گوزن‌هایی از پارک گریخته و به‌تدریج جمعیت‌هایی وحشی و مستقل از انسان را تشکیل داده، و تا بدان حد با جفتگیری با گونه بومی گوزن سرخِ اسکاتلند و ایرلند باعث از دست رفتنِ خلوصِ ژنتیکیِ این بزرگ‌ترین گونه گوزن بریتانیا شدند که اکنون تنها در جزایرِ شمالی و دور از دسترسِ اسکاتلند می‌توان به نمونه‌های اصیلِ گوزنِ سرخ دست یافت.

    گوزن سیگا و تأثیرِ دورگه شدن با گوزن سرخ اسکاتلند

    یکی از بیش‌ترین نمونه‌های افرادی که به دلیلِ اختلاطِ گونه‌ها عملاً ارزش حفاظتیِ خویش را از دست داده‌اند، در شکارگاه‌های خصوصیِ تگزاس به چشم می‌خورد. برای نمونه به دلیل بی‌دقتی، اوریکسِ گمزباک با اوریکسِ شاخ‌شمشیری جفت شده و نمونه‌هایی دورگه پدید آورده‌اند، و با در نظر گرفتنِ این حقیقت که نسلِ اوریکس شاخ شمشیری در طبیعتِ شمالِ آفریقا نابود شده و اکنون برنامه‌هایی برای معرفیِ مجددِ آن به تونس، مراکش، سنگال و چاد انجام شده و در دست انجام است، هر گونه بی‌دقتی در ارسالِ این نمونه‌های دورگه می‌تواند به فاجعه‌ای منجر گردد.

    پازن دورگه‌ی تگزاس

    بالا: اوریکس گمزباک و اوریکسِ شاخ‌شمشیری؛ پایین: اوریکس دورگ

    یکی دیگر از اعمال سلیقه‌ها جفت نمودنِ پازن و آیبیکس با بزِ اهلی برای به دست آوردنِ نمونه‌هایی با شاخِ باز و به اصطلاح “شکارچی‌پسند” می‌باشد، که به کرات در تگزاس مشاهده شده است. در ایران و نواحی آلپیِ اروپا، به دلیلِ کاهش شدیدِ تعداد پازنِ ایرانی و آیبیکسِ آلپ، و گسترشِ دامنه نفوذ بزِ اهلی، در بسیاری موارد نمونه‌هایی وحشی مشاهده شده که دارای بدنی مودارتر از نمونه‌هایِ اصیل و فرمِ شاخی متفاوت می‌باشند.

    بز دورگه با شاخ باز

    در اروپا و ایالت‌های شرقیِ آمریکا، به دلیلِ کاهشِ شدیدِ جمعیتِ گرگِ بومی، عرصه برای مهاجرتِ شغالِ طلایی و کایوت و تصرف قلمروهای جدید و بدونِ رقیب فراهم شده، و به دلیلِ دورگه شدنِ کایوت با گرگِ سرخِ ساکنِ تگزاس و لوئیزیانا، در اوایل دهه ۱۹۸۰ که کارشناسان به دلیل رو به انقراض بودنِ گرگِ سرخ برنامه‌ای را برای پرورش در اسارت در دست انجام داشتند، تفکیک و تشخیصِ نمونه‌هایِ اصیل با دورگه‌هایی که ژنِ کایوت را حامل بودند مشکل‌آفرین گردیده بود.

    در ایران نیز به دلیلِ کاهشِ شدیدِ شکارهای طبیعی، گرگ‌ها ناگزیر به ذباله‌خوری و نزدیکی به سکونت‌گاه‌های انسانی شده، که به دلیلِ افزایشِ تعدادِ سگانِ بدونِ مالک، به تدریج خطرِ ازدست‌رفتنِ خلوصِ ژنتیکی این سگسان را تهدید می‌نماید.

    ولی اکنون در ایران خطر جدیدی به‌شدت حاصلِ تلاش‌های کارشناسانی چون خسروی سریری را مورد تهدید قرار داده است!

    دورگه شدن، تهدیدِ نوینِ بقای نسل گوزن زرد میان رودان

    در طول آخرین دوران یخبندان، گوزن زرد اروپایی (Dama dama) در بیش‌ترِ نواحیِ اروپا، همچون سیسیل و بالکان، وجود داشته، ولی با عقب‌نشینیِ یخچال‌ها، و دگرگونیِ گسترده، اقلیمِ مهم‌ترین زیستگاه این گوزنِ زیبا محدود به کرانه‌های مدیترانه جنوب آسیای صغیر (ترکیه کنونی) گردید، و این بار یونانیان و سپس رومیان بودند که این گونه‌ی سازگار و خوش زاد و ولد را به یونان و جزیره رودس و بسیاری از زیستگاه‌های اروپا انتقال دادند.

    در سال ۱۸۷۵ کنسولِ بریتانیا در خوزستان، گونه گوزن زردِ میان‌رودان را به جهانِ علم شناساند، ولی در هزاره‌های کهن این گونه به‌خوبی برای آشوریان و مصریان شناخته شده بود و از جنگل‌های زاگرسِ ایران و جنگل‌های رودخانه‌ایِ خوزستان و جنوب عراق، تا نواحیِ کردنشینِ ترکیه و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین تا باریکه ساحلیِ شمال مصر و تونس وجود داشته است. تا دهه‌های گذشته بسیاری از دانشمندان این جانور را که حدود چهل درصد از نمونه‌های مدیترانه‌ای بزرگتر می‌باشد به عنوانِ زیرگونه‌ی گوزنِ زردِ اروپایی معرفی نموده و با نام علمیِ (Dama dama mesopotamica) می‌شناختند، ولی اکنون به عنوانِ گونه‌ای مستقل (Dama mesopotamica) معرفی می‌گردد.

    مقایسه‌ی جثه‌ی گوزن زرد میان‌رودان و گوزن زرد مدیترانه‌ای

    در اوایلِ قرنِ بیستم، پس از هزاران سال تخریبِ زیستگاه و رقابت با دامِ اهلی، دو جمعیتِ گوزنِ زرد در ترکیه وجود داشت؛ نمونه‌هایِ میان رودان که ساکن استانِ کردنشینِ حکاری در شرق ترکیه، در نزدیکی کردستان عراق، بوده؛ و جمعیتِ اروپایی که به صورتِ لکه‌هایی در اطرافِ ازمیر و آنتالیا و ساحلِ دریای اژه (تا سال ۱۹۶۰) وجود داشته و پس از نابودیِ تمامی این جمعیت‌ها به‌جز جنگل‌های کاج و بلوط مدیترانه‌ای اطراف شهر زیبای آنتالیا با حفاظتِ شدید از زیستگاه باعث نابودیِ کاملِ قدیمی‌ترین جمعیتِ گوزن زرد اروپایی گردیدند.

    در طبیعت بسیاری از گونه‌های نزدیک، گهگاه حتی با وجودِ تفاوت‌های ساختاری، با یکدیگر جفتگیری نموده و نمونه‌های دورگه (هیبرید) ایجاد می‌نمایند؛ برای نمونه برای شکارچیانِ منچوری در کنارِ گوزنِ الک منچوری و گوزنِ سیکای دوبروسکی (Dobrevsky Sika Deer) مشاهده نمونه‌های دورگه این دو گونه در طبیعت عادی بوده، و در آسیایِ صغیر چند هزار سال پیش نیز، به یقین، تماس‌هایی بینِ جمعیت‌های گوزنِ زردِ اروپایی و میان‌رودان روی می‌داده است.

    اما!

    نگهداری از گوزنِ زردِ اروپایی در مجموعه‌ای به نام “باغ وحش دزفول” به احتمالِ زیاد فاجعه‌ای بس هولناک را در پی خواهد داشت. با توجه به تجربیاتِ گذشته، این امکان همواره وجود دارد که بنا بر دلایلی، چند سر گوزنِ اروپایی از این محوطه خارج گشته، و پس از مدتی به مناطق جنگلیِ دز و کرخه برده، با نمونه‌هایِ اصیلِ میان‌رودانی هیبریدهایی را تشکیل داده، و عملاً نسلی فاقدِ ارزشِ حفاظتی پدید آورده و تمامی تلاش‌های چندین نسل کارشناسان را بر باد دهد.

    سمت راست: گوزن زرد ایرانی؛ سمتِ چپ: گوزنِ زرد اروپاییِ باغ‌وحشِ دزفول؛ در مرکز: گوزنِ دورگه‌ی زرد میان‌رودان+اروپایی نگهداری شده در باغ‌وحش مشهد

    با در نظر داشتنِ تجربه پیشینِ “منطقه حاظت شده گنو” که با نگهداریِ زیرگونه‌های مختلفِ گوسپندان وحشی، نمونه‌هایی فاقدِ ارزش پدید آمد، و به دلیلِ خروج از فنس و جفتگیریِ احتمالی با نمونه‌های بومی (لارستان؟) ضربه‌ی جبران‌ناپذیری بر این جمعیت وارد نمود، نباید نگهداریِ گوزنِ زرد اروپایی در دزفول را تنها به شیوه‌ی معمول به قضا و قدر سپرد. سوگمندانه هنوز در بدنه‌ی محیط زیست، بسیاری با این تفکر روز را به شب می رسانند که: «صابون را با صاد بنویسند و یا با سین فرقی ندارد چون در هر دو صورت کف می نماید.»

    و این احتمال همواره وجود دارد که در صورت تلف شدنِ افرادی از جمعیتِ برجای‌مانده از بیماریِ ناشی از مگسِ میاز، و برای رفعِ مسئولیت، تعدادی از گوزن‌های زردِ اروپایی برای خالی نبودنِ عریضه، به دز و یا کرخه انتقال یابند.

    با نیم‌نگاهی در شبکه اینترنت شاید بتوان منشأ گوزن‌های زردِ اروپایی را باغ‌وحشِ تهران و یا باغ‌وحشِ مشهد در نظر گرفت که پس از تولیدِ دو رگه‌های شیر+ببر اکنون با تولیدِ جمعیتِ دورگه‌ی گوزن زردِ میان‌رودان+گوزن زرد اروپایی، این تهدید را آشکارا برملا ساخته، و افسوس که تا کنون کسی در فکرِ برخورد با این تخلف نبوده است.

    مقایسه‌ی دو نمونه پازن اصیل و پازن دورگه

    در این شرایط تنها می‌توان افسوس خورد که به جایِ پیشگیری از این فاجعه که بقای نسل و پاکیِ نژادِ گوزنِ زردِ میان‌رودان را برای همیشه نابود می‌نماید، دلمشغولیِ بسیاری در محیط زیست معطوف به شومن بودن و اجرایِ نمایش گردیده است. برخوردِ قاطع با این تخلف، در مجموعه‌ای که نامِ باغ‌وحش را در دزفول یدک می‌کشد، مهم‌ترین راهکارِ موجود می‌باشد، زیرا همان‌گونه که همگان می‌دانند باغ‌وحشِ مشهد دولتی است اندر دولت، و سخن ناگفتن از آن شرط عقل می‌باشد.

    شاید سخن‌سرایِ جاودانه طوس، در نامه‌ای که رستمِ فرخزاد به برادرِ خویش نگاشته بود، وضع و حالِ گوزنِ زردِ میان‌رودان را نیز به گونه‌ای پیش‌بینی نموده باشد:

    گنهکارتر در زمانه من‌ام
    از ایرا گرفتارِ آهرمــن‌ام
    چنین است و کاری بزرگ است پیش
    همی سیـــر گردد دل از جان خویش
    همــه بودنـی‌ها ببینـم همی
    وز او خامشی برگزینم همی
    بر ایرانیـان زار و گریان شدم
    ز ساسانیان نیز بریان شدم
    پیاده شــود مردمِ جـنـگـجـوی
    سواری که لاف آرد و گفتگوی
    کشاورز جنگی شود بی‌هنر
    نــژاد و گُهـر کمتــر آید به بر
    رباید همی این از آن، و آن از این
    ز نفـــریـن نـدانـنـد بـــاز آفـریــن
    نهــان بهتــر از آشــکـارا شـود
    دلِ شاه‌شان سنگِ خارا شود
    بداندیـش گردد پسـر بر پـدر
    پدر همچنین بر پسر چاره‌گر
    شود بنده‌ی بی‌هنر شهریار
    نــژاد و بزرگـی نیـایـد به کار
    به گیتی کسی را نمانَد وفا
    روان و زبـان‌ها شود پُرجفــا
    زِ ایران و از ترک و از تازیان
    نژادی پدیـد آید اندر میـان
    نه دهقان، نه ترک و نه تازی بُود
    سخــن‌ها بـه کـردار بــازی بُــود

    * کوچه ها

  • گزارش تصویری کامل رادیو فردا از زنده‌گيری «دلبر» و «کوشکی» برای توليدمثل در اسارت

    گزارش تصویری کامل رادیو فردا از زنده‌گيری «دلبر» و «کوشکی» برای توليدمثل در اسارت

    دیده بان حقوق حیوانات: يوزپلنگ آسيايی که تنها باقی‌مانده‌های آن در ايران هستند و جمعيت آن‌ها حدود ۳۵ عدد تخمين زده می‌شود، از جمله درخطرترين گونه‌های گربه‌سان حيات وحش در جهان به شمار می‌آيندتنها دو يوز آسيايی در سراسر دنيا در اسارت وجود دارند که چندسالی است در دو استان سمنان و خراسان شمالی به سرمی‌برند. يوز ماده در سمنان است که نامش «دلبر» است. يوز نر در خراسان شمالی هم «کوشکی» نام دارد.

    به گزارش رادیو فردا سازمان محيط زيست برای چند سال در تلاش بود تا مسئولان اين دو استان را متقاعد کند اجازه دهند اين دو حيوان زنده‌گيری شده و برای امکان بررسی توليد مثل، به يک جا منتقل شوندبا صدور اين مجوز از سوی مسئولان هر دو استان، اين دو حيوان زنده‌گيری شده و برای تحقيقات علمی و امکان توليد مثل، به «پارک پرديسان تهران» منتقل شدند.

    در جريان اين پروژه و با حضور مشاوران بين‌المللی و مدير پروژه يوزپلنگ آسيايی، اين دو يوز زنده‌گيری شده و دو هفته پيش، به تهران منتقل شدند.

    ايمان معماريان، دامپزشک «پرديسان تهران» در مورد امکان جفت‌گيری اين دو يوز به رادیو فردا می‌گويد: «تکثير يوزپلنگ در اسارت بسيار دشوار است و با وجود تنها يک جفت، کار و راه بسيار سختی پيش روی مسئولان اين پروژه قرار دارد.»

    اين پروژه و امکان توليد مثل اين دو يوز آسيايی در اسارت می‌تواند خدمت بزرگی به حيات وحش در جهت جلوگيری از خطر انقراض نسل اين گونه باارزش باشد.

  • خطرانقراض گونه های جانوری را جدی بدانیم

    خطرانقراض گونه های جانوری را جدی بدانیم

    دیده بان حقوق حیوانات/ سید مجید خرازیان مقدم*: تنوع یا غنای گونه‌‌ای، شبکه‌ای از همه موجودات زنده، اعم از گیاهی و جانوری است و نژادهای انسان و انواع جانوران، گیاهان و موجودات تک سلولی را در بر می گیرد. گونه ها علاوه بر آنکه نیازهای ضروری و اولیه انسان ها نظیر خوراک، پوشاک، مسکن و دارو را فراهم می آورند، می‌توانند بر سلامت و شادابی روح و جسم، رونق اقتصادی و پیشرفت روزافزون جامعه بشری و پایداری محیط زیست جهان وکشورها نقش داشته باشند.

    مقدمه
    تنوع یا غنای گونه‌‌ای، شبکه‌ای از همه موجودات زنده، اعم از گیاهی و جانوری است و نژادهای انسان و انواع جانوران، گیاهان و موجودات تک سلولی را در بر می گیرد. گونه ها علاوه بر آنکه نیازهای ضروری و اولیه انسان ها نظیر خوراک، پوشاک، مسکن و دارو را فراهم می آورند، می‌توانند بر سلامت و شادابی روح و جسم، رونق اقتصادی و پیشرفت روزافزون جامعه بشری و پایداری محیط زیست جهان وکشورها نقش داشته باشند. امروزه دیگر مفاهیمی چون سلاح و تجهیزات نظامی، حرف آخر را در تامین امنیت ملی نمی‌زنند و در دنیایی که کشورها برای دسترسی به منابعی چون آب در تقابل با یکدیگر هستند، ابعاد و ارزش‌های مهم تنوع‌زیستی را نمی‌توان نادیده گرفت.
    از طرفی دیگرتنوع زیستی، میراث ارزشمندی است که بشر آن را از نسل‌های قبل به امانت گرفته است و باید به نسل‌های بعد بسپارد و حفاظت از آن، ریشه در اخلاق، فرهنگ و اعتقادات ملت‌ها دارد . نحوه برخورد انسان با محیط زیست، رابطه نزدیکی با فرهنگ و ارزش‌های اخلاقی در ادیان و جوامع گوناگون دارد. در بیشتر مذاهب، از جمله دین اسلام به طور ویژه احترام به طبیعت و حفاظت از گونه‌های زیستی موجود در آن، مورد توجه و جزو تعالیم دینی محسوب می‌شود. این امر در فرهنگ‌های بومی و جوامع پایبند به اعتقادات سنتی نیز مورد توجه قرار دارد.
    متاسفانه امروزه به دلیل بدرفتاری انسان با طبیعت پیرامون خود،‌ روند انقراض گونه‌های زیستی با سرعت نگران کننده‌ای افزایش یافته و کشور ما نیز از این گردونه انقراض در امان نیست. با حذف هر گونه جانوری از چرخه طبیعت و از دست رفتن نقش او در پایداری محیط زیست، کره خاکی یک قدم به سوی نابودی پیش خواهد رفت.

    خلاصه وضعیت گونه های جانوری وحشی در ایران
     کشور ایران به دلیل مکان جغرافیایی، برخورداری از تنوع سیمای منظر و اقلیم به علاوه وجود منابع آبی عظیم دریای خزر در شمال و خلیج فارس و دریای عمان در جنوب از غنای گونه‌ای بالا برخوردار است. براساس آخرین بررسی‌ها  1140 گونه جانوری اعم از پستاندار، پرنده، خزنده، دوزیست و ماهیان آب‌های داخلی در اکوسیستم‌های خشکی و آب‌های داخلی ایران شناسایی شده، به علاوه حدود 650 گونه ماهی که در آب‌‌های دریایی شناسایی شده است.
    پستانداران با 197 گونه شناسایی شده، طیف وسیعی از جانوران را از نظر جثه در بر می‌گیرد. به طوریکه از پستاندار بسیار کوچکی که حشره خوار کوتوله نامیده می‌شود و فقط در حدود 2 گرم وزن دارد تا نهنگ‌های بزرگ آب‌های دریای جنوب با طول بیش از سی متر و وزن 130 تن را می‌توان در این رده مشاهده نمود. در میان مهره‌داران 535 گونه پرنده شناسایی و گزارش شده که  این تعداد گونه‌ معادل کل گونه‌های پرنده گزارش شده در قاره اروپا و دو سوم پرندگان خاورمیانه است. پرندگان به سبب برخورداری از قدرت پرواز ، صاحب وسیع ترین محیط بلامعارض در گیتی یعنی هوا هستند. هم اکنون پرندگانی نظیر درنای سیبری،  اردک سرسفید، اردک مرمری، میش مرغ، هوبره، پرندگان شکاری و تعدادی دیگر از گونه ها در کشور در معرض تهدید و انقراض است.
    از رده خزندگان نیز تاکنون227 گونه مورد شناسایی قرار گرفته، اما اطلاعات مفید و قابل دسترس در مورد اغلب این گونه ها بسیار اندک است.کمبود مطالعات جامع در مورد بیولوژی و وضعیت  حفاظتی این گونه ها  از یک طرف و جمعیت رو به زوال با توجه به  عوامل متعدد تهدید کننده به ویژه تخریب زیستگاههای آنها در سال های اخیر موجب نگرانی زیادی در مورد تعدادی از گونه های ارزشمند خزنده کشورمان شده است .از رده دوزیستان نیز در 21 گونه تاکنون گزارش شده و در بین آنها سمندرها از  نظر وضعیت حفاظتی از درجه اهمیت بیشتری برخوردار هستند و اطلاعات بسیار کم و جزئی از بیولوژی و اکولوژی آنها در دست است. گونه هایی نظیر سمندر لرستانی، سمندر کردستانی، سمندرغارزی ایرانی و سمندر آذربایجانی در وضعیت بحرانی یا در معرض خطر انقراض قرار دارند.
    ماهیان آب‌های داخلی ایران شامل 160 گونه بوده که در 25 خانواده جای گرفته‌اند. متاسفانه به دلیل عدم توجه لازم به حفظ و مدیریت آبزیان آب های داخلی طی  سال های اخیر مطالعات جامعی برای شناخت ماهیان در اکوسیستم های آبی مختلف صورت نگرفته و از فراوانی و پراکنش بسیاری از گونه ها اطلاعات و آمار دقیقی در دسترس نیست و یا جمعیت برخی گونه ها نظیر ماهی کورغار در معرض تهدید است.
    به رغم غنای گونه ای قابل ملاحظه، متاسفانه حدود 76 گونه از رده‌های جانوری کشورمان در فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN) قرار دارد و ازگونه‌هایی همچون شیر ایرانی و ببر مازندران امروز جز نامی باقی نمانده و در کمتر از یک قرن گذشته منقرض شده اند و اگر برای حفاظت گونه‌های ارزشمند و در خطر انقراض مثل گور ایرانی، یوزپلنگ ایرانی، خرس سیاه، گوزن زرد و… اقدام لازم صورت نگیرد در آینده‌ای نه چندان دور شاهد انقراض این گونه‌های نادر  نیز در کشورمان خواهیم بود.
    در این میان 19 گونه از پستانداران، 25 گونه از پرندگان، 16 گونه از خزندگان، 4 گونه از دوزیستان و 10 گونه از ماهیان آب های داخلی کشور در سال 2014 میلادی  به عنوان گونه های مهره دار در معرض تهدید در لیست سرخIUCN   قرار دارند.


    علل بروز چالش:

    بطور کلی چالش های پیش رو در حیات وحش کشور را عمدتا می توان در سه گروه طبقه بندی کرد:

    الف) عوامل ناشی از توسعه و فعالیت‌های انسانی شامل:

    1- جزیره‌ای شدن زیستگاه‌ها و جمعیت گونه‌ها 
    توسعه راه‌ها، سکونت‌گاه‌ها وکشتزارها، موجب جزیره ای شدن زیستگاهها و به طبع آن جمعیت برخی گونه های جانوری درون آن شده، به طوریکه ارتباط شان با جمعیت‌های پیرامون قطع و موجب انقراض محلی و بروز فشارهای درون‌آمیزی در درون جمعیت‌های موجود شده است و در دراز مدت این گونه، با چالش کاهش تنوع ژنتیکی وکاهش مقاومت گونه در مقابل بیماری‌ها وتغییرات محیطی مواجه می‌شود. برای مثال  می توان به جمعیت آهوان در زیستگاه‌های دشت سهرین زنجان، موته وکلاه قاضی اصفهان، هفتاد قله مرکزی و شیر احمد سبزوار و …  اشاره کرد. به علاوه این موضوع در مورد بسیاری از جمعیت‌های گوشتخوار کشورمان مثل یوزپلنگ و پلنگ نیز صادق است، تلفات این گونه‌ها در حوادث جاده‌ای و تقابل با جمعیت‌های انسانی از جمله دلایل اصلی این اتفاق ناگوار برای حیات‌وحش و این گونه های ارزشمند است. از 1422 مورد ثبت شده مرگ و میر در بین پستانداران بزرگ جثه از سال 1386 تا نیمه اول سال 1393، گوشتخواران با حدود 49 درصد تلفات  بیشترین سهم مرگ و میر را به خود اختصاص داده‌اند و مهم‌ترین عامل در مرگ و میر گوشتخواران تصادفات جاده ای ثبت شده است به طوریکه تصادفات جاده‌ای به تنهایی 62 درصد مرگ و میرها را شامل می‌شود.

    2- وجود سلاح‌های غیر مجاز
    تعداد قابل ملاحظه ای اسلحه شکاری مجاز و غیر مجاز در کشور وجود دارد که نظر به تعداد درخواست‌های دفترچه و پروانه شکار، بیش از ظرفیت و توان حیات‌وحش کشور است. این تعداد اسلحه در واقع عرصه طبیعت ایران را به صحنه جنگی نابرابر  بین انسان و حیوان تبدیل کرده و امید است در سال جاری با ممنوعیت شکار و  اعمال  آن فرصتی برای احیای جمعیت گونه های قابل شکار فراهم شود. علاوه بر آن  می توان به تصویب قانون مجازات قاچاق اسلحه و مهمات (مصوبه 7/6/90 مجلس محترم شورای اسلامی) اشاره کردکه به استناد تبصره یک ماده 16 این قانون دارندگان سلاح‌های شکاری غیر مجاز می‌توانند مجوز حمل سلاح دریافت کنند و این موضوع باعث شده تعداد زیادی اسلحه غیر مجاز توسط افراد سود جو وارد کشور شود.

    3- حضور دام بیش از ظرفیت در زیستگاه‌ها
    متاسفانه در حال حاضر دو برابر و در برخی مناطق بیش از دوبرابر ظرفیت مراتع، دام در مناطق چرا می‌کنند و این موضوع ضمن تخریب پوشش گیاهی باعث کاهش منابع آب وعلوفه حیات‌وحش و فرو افت مطلوبیت زیستگاه‌ها شده است.

    4- تجارت غیر قانونی گونه‌های جانوری و اجزای آن‌ها
    دنیا امروز با گسترش پدیده شوم شکار وتجارت غیر قانونی جانوران وحشی واجزای آن‌ها مواجه است. به طوری که قاچاق جانوران وحشی واجزای آن‌ها بعداز قاچاق مواد مخدر و سلاح  رتبه سوم را به خود اختصاص داده وکشورمان به دلیل مکان جغرافیایی و غنای گونه‌ای و داشتن گونه‌های انحصاری، در معرض تهدید این پدیده است. متاسفانه ما  بیشتر با زنده‌گیری و قاچاق انواع خزندگان و دوزیستان مواجه هستیم.

    ب) عوامل طبیعی

    1- شیوع انواع بیماری‌ها
    اگر چه شیوع بیماری‌ها بیشتر نتیجه عملکرد جامعه بشری است، اما عومل محیطی در پیدایش وگسترش آن نقش مهمی دارد. امروزه گونه‌های جانوری وحشی به ویژه گونه‌های در خطر انقراض با تهدید جدی و جدیدی به نام شیوع وگسترش انواع بیماری‌ها مثل طاعون نشخوارکنندگان کوچک، تب برفکی، شاربن (سیاه زخم)، آنفلوانزای فوق حاد پرندگان، هاری و … مواجه هستند. بروز برخی بیماری‌های نوظهور مثل آنفلوانزای فوق حاد پرندگان که انتشار آن توسط پرندگان وحشی صورت می‌گیرد تلفات زیادی نیز در بین این رده از جانوران در جهان به همراه داشته است. به دلیل بومی‌شدن برخی از بیماری‌های دامی در کشور و کشورهای همسایه و  ورود غیر قانونی دام به علاوه حضور و چرای دام‌های آلوده در زیستگاه‌ها وارتباط آن‌ها با حیات‌وحش طی سال های اخیر شاهد بروز تلفات زیادی در بین گونه‌های ارزشمند و در خطر انقراض و آسیب پذیر کشور بوده ایم که می توان به تلفات قوچ ومیش در ساریگل (طاعون نشخوارکنندگان کوچک) ،گوزن زرد در خوزستان (میازیس) و تلفات کل و بز  و قوچ و میش در پارک ملی بمو در استان فارس طی آذر ماه سالجاری (طاعون نشخوار کنندگان کوچک) اشاره کرد. به علاوه اینکه  گوشتخواران وحشی به عنوان مخزن بیماری خطرناک هاری در حیات وحش بوده  و کنترل این بیماری  نیازمند عزم ملی است.
    در این بین بیماری هایی که  میزان ابتلا و مرگ و میر بالایی  به همراه دارند بسیار حائز اهمیت بوده و می توانند به عنوان تهدیدی جدی برای گونه های جانوری در معرض تهدید کشورمان تلقی شوند.

    2- خشکسالی‌های متناوب
    بروز پدیده تغییرات جهانی آب وهوا و به طبع آن خشکسالی‌های متناوب،کاهش منابع آب و علوفه و افزایش استرس‌های محیطی باعث کاهش میزان زادآوری در بین جمعیت انواع پرندگان خشکی‌زی و علفخواران شاخص و قابل شکار، مهاجرت و تلفات گونه در مسیرهای مهاجرت و کوچ‌های اجباری شده است. به طور مثال مهاجرت یا گدار غیر معمول در بین جمعیت‌های قوچ و میش از جزیره کبودان به جزیره اشک، خروج گوزن زرد از جزیره اشک و مرگ و میر آن‌ها در باتلاق‌های دریاچه ارومیه، مهاجرت اجباری آهوان از شیر احمد سبزوار به مناطق پرحادثه وکاهش طعمه در زیستگاه‌های یوزپلنگ از جمله مصادیق تاثیرات این  پدیده برحیات‌وحش است.

    ج) عوامل ناشی از ضعف ساختار حفاظت

     

    1- عدم امکانات، تجهیزات و نیروی انسانی کافی برای حفاظت
    حدود 17 میلیون هکتار از سطح کشور با عناوین پارک ملی، منطقه حفاظت شده، اثر طبیعی ملی و پناهگاه حیات‌وحش برای حفظ ذخایر ژنتیکی تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست است. 7 میلیون هکتار نیزتحت عنوان منطقه شکار ممنوع وجود دارد. برای حفاظت این عرصه‌های وسیع وحساس، در حدود 2600 محیط بان (سرانه 6500 هکتار) در430 واحد محیط بانی مشغول انجام وظیفه هستند. این در صورتی است که برای حفاظت مفید و مطابق  استاندارد جهانی می‌بایست حداقل 10هزار محیط‌بان به کار گرفته شود.گر چه با بهره گیری از فناوری و تکنیک های مورد نیاز و شیوه حفاظت هوشمند برای پایش مناطق تحت مدیریت (مانند بسیاری از کشورها) سرانه حفاظت از مناطق به طور قابل ملاحظه ای کاهش خواهد یافت.

    2- ضعف قوانین ومقررات
    عدم توجه به ارزش‌های متنوع گونه‌ها در برنامه‌ریزی توسعه، عدم تناسب جرایم شکار غیر مجاز با ارزش‌گونه ها (که اقدامات اخیر سازمان در جهت پیشنهاد افزایش جرایم شکار غیر مجاز در صورت تصویب می تواند تا حدی این موضوع را تعدیل نماید)، تصویب قوانین وآئین‌نامه‌های مغایر با ملاحظات محیط زیستی مثل تصویب قانون مجازات قاچاق اسلحه و مهمات (مصوبه 7/6/90 مجلس محترم شورای اسلامی)، اجرای پروژه‌های ملی بزرگ بدون توجیه زیست‌محیطی و …

    راهکارهای اساسی
    1- توسعه و به کارگیری تکنولوژی‌های نوین برای حفاظت گونه‌ها
    2- جمع‌آوری سلاح‌های غیرمجاز و صدور پروانه حمل سلاح شکاری متناسب با نیاز دارندگان (یعنی مشخص شدن هدف از حمل وکاربرد سلاح برای دارندگان آن)
    3- کنترل و پیشگیری از شیوع بیماری‌ها در حیات‌وحش و تعیین تکالیف سازمان دامپزشکی در رابطه با این موضوع
    4-  افزایش جرایم شکار غیر مجاز (در حال تصویب) و بازنگری در آن به صورت 2 الی 3 سالانه
    5- ایجاد زمینه مشارکت فعال بخش خصوصی در مدیریت و حفاظت حیات‌وحش از طریق حفاظت مشارکتی مناطق مستعد و همچنین ایجاد قرق های اختصاصی
    6- ارتقاء سطح دانش کارشناسان ومحیط بانان
    7- لحاظ نمودن ارزش‌ گونه ها، توان طبیعی و ظرفیت تحمل زیست بوم‌ها در طرح‌های توسعه
    8- بازسازی و احیای زیستگاهها و مسیر های مهاجر گونه ها
    9- مصرف 100 درصد درآمد ناشی از صدور پروانه‌های شکار و صید و ضرر و زیان ناشی از شکار و صید غیر مجاز براساس دستورالعمل مصوب شورایعالی حفاظت محیط زیست برای حفاظت مناطق و کمک به ماموران اجرایی محیط زیست (منظور از کمک، هزینه‌های درمان، بیمه و… است)
    10- بیمه کلیه محصولات کشاورزی در مقابل حمله حیوانات وحشی
    11- جبران خسارات حمله حیوانات وحشی به انسان از محل صندوق ملی محیط زیست
    12- اجازه به سازمان برای صدور پروانه شکار تروفه برای شکارچیان خارجی و داخلی با تعرفه مورد نظر سازمان و هزینه‌کرد درآمد حاصله جهت حفاظت گونه در زیستگاه‌های مرتبط
    13-  رفع موانع قانونی جهت استفاده از حمایت و مشارکت مالی بخش خصوصی در حفاظت و تنوع زیستی همانند وزارت آموزش وپرورش ودانشگاهها

    در خاتمه از کلیه همکاران محترم دفتر تنوع زیستی و حیات وحش که در تهیه مطالب ذکر شده بنده را یاری کردند، سپاسگزارم. همچنین تشکر ویژه دارم از دوست  گرامی و همکار محترم جناب آقای دکتر حسین محمدی مدیر کل محترم حفاظت محیط زیست استان البرز به خاطراستفاده از مطالب موجود در دفتر که قبلا توسط ایشان تهیه شده بود.

    * مدیرکل دفتر حیات وحش وتنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست

  • پرداخت 28000000 ریال برای رها سازی ۶۰ سنجاب در پاوه/ تصویر

    پرداخت 28000000 ریال برای رها سازی ۶۰ سنجاب در پاوه/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-8341

    دیده بان حقوق حیوانات: به همت آقای یاسر راشت از اهالی روستای زردوئی ساکن کرمانشاه ۶۰ بطانه سنجاب در دامان طبیعت پاوه رها سازی شد.

    محمد اخگرزاده رئیس اداره محیط زیست شهرستان پاوه به سلام پاوه گفت: آقای یاسر راشت از دوستداران محیط زیست که اصالتا اهل روستای زردوئی بخش باینگان می باشد و ساکن شهر کرمانشاه هستند در یک اقدام قابل تقدیر ۶۰ بطانه سنجاب را از یک شکارچی در کرمانشاه به مبلغ ۲ میلیون ۸۰۰ هزار تومان خریداری می کند و پس از خریداری آنها را به شهرستان پاوه می آورد و با همکاری یگان حفاظت محیط زیست در دامان طبیعت پاوه رها سازی می کند.

    اخگرزاده ضمن تقدیر و تشکر از آقای راشت برای این دوستدار محیط زیست که از مال و ثروت خود بخاطر حفظ محیط زیست و حیات وحش گذشت نموده اند از خداوند متعال آرزوی سلامتی و موفقیت روز افزون را برای وی دارند.

    یاسر راشت هدف از این اقدام زیبای زیست محیطی را حفظ و ترویج فرهنگ محیط زیست و حمایت از حیات وحش دانست و گفت این سنجاب ها زمانی زیبا هستند که رها و آزاد باشد نه در قفس اسیر باشند.

    این دوستدار محیط زیست که چند سالی است ساکن شهر کرمانشاه است در پاسخ به سوال خبرنگار سلام پاوه مبنی بر اینکه چرا این سنجاب ها را به پاوه آورده اید و در پاوه می خواهید رها سازی کنید ودر همان کرمانشاه رها سازی نکردید گفت : من اصالتا اهل شهرستان پاوه می باشم و محیط زیست زادگاه هم را دوستدارم و همچنین فرهنگ بالای مردم شهرستان پاوه و بخصوص درک و فرهنگ بالای مردم پاوه در حفاظت از محیط زیست از دلایلی بود که دوستداشتم این سنجاب ها را در طبیعت شهرستانم رها نماییم.

    پایگاه خبری تحلیلی سلام پاوه : باغبانان زاگرس روز گذشته به همت آقای یاسر راشت از دوستداران واقعی محیط زیست به دامان طبیعت رها سازی شدند تا با این اقدام زیبای زیست محیطی که برای وی هزینه بردار بوده است بار دیگر درس زیبای حفاظت محیط زیست و حیات وحش در شهرستان پاوه تدریس شود.

    لازم می دانیم از آقای یاسر راشت بخاطر این اقدام زیبای زیست محیطی و نجات باغبانان زاگرس از وی تقدیر و تشکر نمائیم به امید سلامتی و موفقیت آقای راشت در تمامی عرصه های زندگی.

  • کاهش تعداد یوزپلنگ آسیایی در زیستگاه‌های جنوبی

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیر پروژه ملی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی با بیان اینکه تعداد یوزپلنگ در زیستگاه‌های جنوبی کشور کاهش یافته است، گفت: طی دو سال اخیر طعمه‌های یوز حدود 30درصد افزایش یافته است.

    هومن جوکار در گفت‌و‌گو با خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری فارس با اشاره به آغاز سرشماری جمعیت گونه جانوری یوزپلنگ آسیایی در کشور ، اظهار داشت: این سرشماری از اواسط آذرماه سال جاری در تمامی زیستگاه‌های این گونه جانوری آغاز شده است و برای کسب نتایج حداقل 6 ماه زمان لازم است.

    مدیر پروژه ملی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در ادامه افزود: بر اساس مشاهدات توسط دوربین‌های تله‌‌ای به دلایل نامعلومی که در حال بررسی نیز است، تعداد یوز‌ها در زیستگاه‌‌های شمالی افزایش و در زیستگاه‌های جنوبی کاهش یافته است.

    وی با اعلام اینکه در یک ماه گذشته 16 یوز در زیستگاه توران مشاهده شده است، اضافه کرد: در هفته گذشته یک خانواده یوز به همراه یک مادر و سه توله یوز در منطقه توران دیده شده است که بنابر مشاهدات می‌توان گفت توله یوزها در بهار 93 به دنیا آمده‌اند.

    جوکار همچنین با اشاره به حادثه ناخوشایند کشته شدن یک توله یوز به همراه یوز مادر در جاده محور شاهرود – سبزوار، بیان داشت: طعمه‌‌های یوزپلنگ آسیای طی دو سال اخیر در زیستگاه‌های این گونه جانوری حدود 30 درصد افزایش یافته است.

    مدیر پروژه ملی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی ، قوچ، میش، کل، بز، جبیر، آهو و همچنین خرگوش را از جمله طعمه‌های یوزپلنگ عنوان کرد.

    وی درباره احتمال تکثیر در اسارت دو یوز « دلبر  و کوشکی»، بیان داشت: این دو یوز طی یک ماه آینده در فواصل زمانی مشخص در کنار هم قرار می‌گیرند و تمامی فیلم‌های رفتاری دلبر و کوشکی توسط شان مک کوین (یکی از سرشناس‌ترین متخصصین جهان در زمینه تکثیر یوزپلنگ در شرایط اسارت آسیایی) بازبینی می‌شود و از این طریق احتمال بارداری دلبر اعلام و در نهایت آزمایش‌های لازم برای اثبات این امر انجام می‌شود.

    جوکار خاطرنشان کرد: باید توجه داشت که یوزپلنگ یکی از سخت‌ترین گربه‌سانان برای تکثیر در اسارت است.

  • سرنخ در سازمان محیط زیست است!

    سرنخ در سازمان محیط زیست است!

    دیده بان حقوق حیوانات/ مژگان جمشیدی*: هرساله با فرا رسیدن فصل سرما، مسئله شکار شیوخ عرب و تاراج اندک باقیمانده حیات وحش کشورمان داغ مي‌شود؛ شیوخی که سال‌ها و بلکه بیش از 4 دهه است ایران را به واسطه غنای گونه‌ای و قانونمند نبودن اش به عنوان یکی از بهترین و آزادترین مقاصد شکار خود انتخاب مي‌کنند و این بدعتی است که از پیش از انقلاب هم وجود داشته و متاسفانه در بعد از پیروزی انقلاب هم تشدید شده است. صرفنظر از اینکه شکار غیر مجاز اتباع عرب در ایران در برخی سنوات گذشته چه منافع مادی برای برخی افراد و مدیران و سازمان‌های ذی‌ربط حتی سازمان محیط‌زیست داشته، اما سازمان محیط‌زیست غالبا در چهاردهه اخیر اصلی ترین مخالف این پدیده بوده است. با این حال همچنان شیوخ عرب در بهترین مناطق ایران و با غارت گونه‌های کمیاب پرندگان شکاری وشکار هوبره یکه تازی مي‌کنند. سمنان، بوشهر، سیستان و بلوچستان، هرمزگان و فارس در هفته های اخیر شاهد تخلفات و کشفیات عدیده ای از این دست بوده‌اند و قطع یقین ده‌ها مورد دیگر هم بوده که از چشم ماموران محیط‌زیست به‌دور مانده است.

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2012/10/Animal-Rights-Watch-ARW-5158.jpg


    در همین حال 20 روز قبل سید احمد نبوی مدیرکل بازرسی سازمان محیط زیست در جمع خبرنگاران گفت: «شیوخ عرب با چه مجوزی وارد کشور مي‌شوند که مي‌توانند گران‌ترین و نادرترین پرندگان کشور را شکار کنند؟» به گفته او «چهار نفر از این شیوخ عرب در همان زمان در کرمان توسط محیط‌بانان دستگیر و به مقامات قضایی تحویل داده شده‌اند اما آزاد شده‌اند.» و حالا همین چهار نفری که توسط دستگاه قضایی آزادشدند چند روز قبل با لاشه شکار هوبره در استان فارس دستگیر شدند. برای این پرسش که شیوخ عرب با چه مجوزی وارد کشور مي‌شوند پاسخی نمي‌توان داد، اما مي‌توان این پرسش را از دولتمردان و مسئولان ارشد قضایی کشورمان داشت که آیا به‌راستی اگر با اتباع عربی که دشت‌های ایران را هر ساله خالی از هوبره مي‌کنند و به یغما مي‌برند اگر برخوردی قانونی و محاکم مي‌شد آیا باز هم این افراد به خود اجازه مي‌دادند که به راحتی و حتی سهل الوصول تر از اتباع ایرانی در دشت‌های کشورمان یکه تازی کنند؟
    نگاهی به اخبار شکار شیوخ عرب در ایران در سال‌های گذشته نشان مي‌دهد که تقریبا هر ساله موارد متعددی بوده که متخلفان توسط محیط‌زیست دستگیر و تحویل محاکم قضایی شدند و متخلف دوباره وچند باره سر از مناطق حفاظت‌شده وشکار مجدد درآورده به طوری‌که گاهی دریک فصل یک نفر 5 تا 6 بار به دادگاه معرفی شده و هر بار دوباره جرمش را تکرار کرده است.

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2010/12/Animal-Rights-Watch-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%AD%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AA-ARW-261-%D8%B4%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%87%D9%88%D8%A8%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D8%A8.jpg


    از سوی دیگر به نظر مي‌رسد سازمان محیط‌زیست هنوز نتوانسته سیاست واحدی را در قبال این پدیده شوم و ننگین اتخاذ کند به طوری‌که یک استان به شکارچی عرب مجوز تردد مي‌دهد و استان دیگر شکارچی عرب را دستگیر مي‌کند! البته موارد دیگری هم بوده در سال‌های گذشته که خود سازمان عملا راه را برای شکارچیان عرب باز نگه داشته و اتفاقا آن مدیران اگر چه امروز در استان‌های جنوبی نیستند اما در سایر استان‌ها مشغول به خدمت اند بی‌آنکه کسی به تخلفات شان رسیدگی کرده باشد.
    بنابراین بهتر است جناب نبوی برای اینکه دریابد اتباع عرب با چه مجوزی برای شکار وارد کشور مي‌شوند سرنخ ها را از داخل همان سازمان محیط‌زیست جست‌وجو کند. 

    * قانون

  • مشاهده سیاهگوش در طالقان

    دیده بان حقوق حیوانات: رئیس اداره حفاظت محیط زیست طالقان، از مشاهده و تصویر برداری یک سیاهگوش در طالقان خبر داد.

    به گزارش خبرگزاری مهر، حشمت اله کشیری افزود: محیط بانان شهرستان طالقان حین گشت زنی و دوربین کشی در ارتفاعات مشرف به روستای لهران یک سیاهکوش بالغ را در بالای صخره ای مشاهده و موفق شدند از فاصله دور از آن تصویربرداری کنند.

    به گفته وی، محیطبانان این اداره پیش از این ۲ نوبت سیاهگوش را در ارتفاعات مشرف به روستاهای دنبلید و خسبان مشاهده کرده اند اما به دلیل همراه نداشتن دوربین تاکنون موفق به ثبت تصویر این گونه نشده بودند.

    رئیس اداره محیط زیست طالقان اظهار داشت: سیاهگوش یکی از ۸ گربه سان وحشی ایران و بسیار نادر و کمیاب می باشد. موارد مشاهده سایر گربه سانان وحشی ایران ازجمله پلنگ و حتی یوزپلنگ به مراتب بیشتر از سیاهگوش است.

    کشیری تصریح کرد: سیاهگوش جثه نسبتا درشتی دارد و از گربه وحشی بزرگتر است، بطوریکه گاهی توسط افراد محلی با پلنگ اشتباه گرفته می شود. از مشخصات بارز این گونه علاوه بر خال های روی پوست، موهای سیاه بلند در انتهای گوش ها است.

    وی افزود: جمعیت این گونه بر اثر کاهش طعمه و تخریب زیستگاه ها در بسیاری از عرصه های طبیعی کشور از بین رفته و یا با کاهش چشمگیری روبرو شده است.

  • «سند راهبردی امداد و نجات حیات وحش کشور» تدوین شد/ تشکیل گروه‌های امدادی تا سال 96

    «سند راهبردی امداد و نجات حیات وحش کشور» تدوین شد/ تشکیل گروه‌های امدادی تا سال 96

    Animal-Rights-Watch-ARW-8310

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست از تدوین «سند راهبردی امداد و نجات حیات وحش کشور » خبر داد.

    به گزارش خبرگزاری میزان مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست با اعلام خبر تدوین «سند راهبردی امداد و نجات حیات وحش کشور » در روز گذشته عنوان کرد: بر این اساس محیط بان ها و سمن های زیست محیطی سه استان گلستان، لرستان و تهران در قالب پایلوت، آموزش های لازم را دریافت می کنند.

    مجید خرازیان مقدم در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی میزان با اعلام خبر تدوین «سند راهبردی امداد و نجات حیات وحش کشور » در روز گذشته، اظهار کرد: این سند به منظور حفاظت از حیات وحش کشور در قالب اورژانس حیوانات به امضاء رسید.

    وی با تاکید بر این که این سند قرار است دستورالعمل امداد و نجات زیست محیطی را برای کشور فراهم کند، گفت: این سند به صورت پایلوت در سه استان لرستان، گلستان و تهران در سال جاری اجرایی می شود.

    مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست افزود: در این سه استان برنامه های آموزشی برای سمن های زیست محیطی و محیط بان برگزار و به افراد آموزش داده می شود. آنها قرار است گروه های امداد و نجات کشور را تشکیل دهند.

    خرازیان مقدم با تاکید بر لزوم حضور سازمان های مردم نهاد و سمن ها در تشکیل اورژانس حیوانات، عنوان کرد: هر یک از این سه استان در سال های آینده به صورت هرمی استان های مجاور خود را آموزش خواهند داد تا بدین صورت بتوانیم تا سه سال آینده گروه های امداد و نجات را در کشور تشکیل دهیم. این گروه در قالب اورژانس حیوانات و با همکاری تمام گروه های غیر دولتی تشکیل می شود.

    وی با ابراز تاسف از این که آمار تلفات پستانداران از سال 1386 تا نیمه سال 93 حدود یک هزار و 425 مورد ثبت شده است ، خاطرنشان کرد: در این میان 62 درصد از تلفات پستانداران بزرگ جثه به دلیل تصادفات جاده ای بوده است. در نتیجه مقابله با از دست رفتن حیات وحش کشور بسیار مهم است.

    مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در پایان تاکید کرد: برخی از گوشتخواران همانند یوزپلنگ آسیایی یا پلنگ که در جاده ها بر اثر تصادف جان خود را از دست می دهند از نظر رده حفاظتی برای محیط زیست کشور بسیار اهمیت دارد.

  • خرید و فروش اعضای بدن حیوانات برای طلسم گشایی!

    خرید و فروش اعضای بدن حیوانات برای طلسم گشایی!

    دیده بان حقوق حیوانات: «در برخی استان‌های کشور اعتقاد جدی به خواص گرمی گوشت خرس وجود دارد و گوشت آن را برای افزایش قوای جنسی مردانه می‌خورند. در کنار گوشت خرس، گوشت مار هم طرفدارانی دارد. برخی معتقدند که گوشت مار هم می‌تواند به رفع ضعف قوای جنسی مردانه کمک کند».

    شهروند نوشت: سرش را نشانه می‌گیرند، با چوب و چماق آن‌ قدر به سرش می‌کوبند تا بی‌جان شود. بعد قطعه‌ای از بدنش را می‌برند و لاشه را داخل چاهی متروکه رها می‌کنند تا رد و نشانی از مرگ کفتارها باقی نماند. کسی نمی‌داند این اعتقاد از کجا آمده و چرا گفته می‌شود عضوی از بدن کفتار ماده، می‌تواند زندگی زناشویی را گرم کند و خوشبختی را به زندگی دخترانی که پا به خانه بخت می‌گذارند بیاورد،  اما از هر کجا که آمده سایه شوم خرافات را بر سر کفتار ماده انداخته.

    دوره‌اش می‌کنند، چوب به دست و چماق بالای سر. حواسشان هست که حتما ماده باشد تا زحمتی که می‌کشند با کشتن کفتار نر به باد نرود. نر باشد به کارشان نمی‌آید. آخر، نه طلسمی را باز می‌کند و نه خوشبختی می‌آورد. تلاش می‌کنند کفتار ماده‌ای پیدا کنند تا خوشبختی به همراه بیاورد و به زندگی زناشویی گرمی بدهد.

    در برخی مناطق طرفدار این خرافه هستند و هر‌سال تعداد زیادی کفتار ماده برای گرم کردن زندگی زناشویی در این منطقه کشته می‌شوند. معتقدان به این خرافه هزینه‌های چند صد ‌هزارتومانی برای خرید این قسمت از بدن کفتار ماده می‌پردازند و آن را همچون گردنبند به گردن دختر جوانی که تازه به خانه بخت رفته است، می‌اندازند. آنها معتقدند که این بخش از کفتار ماده باعث جذابیت، زبان‌بندی، باطل‌کننده تمام سحرها و تحکیم‌کننده روابط خانوادگی می‌شود، به همین دلیل آن را به گردن دختر جوانی که ازدواج می‌کند، می‌اندازند.

    بازار آن کم گرم نیست. به اندازه‌ای هست که حیات این‌گونه را در معرض خطر قرار داده است. تا جایی که به گفته اسکندر گرد مردی ﻣﺪﯾﺮ ﺍﺩ‌ﺍﺭﻩ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺍﺩ‌ﺍﺭﻩ ﮐﻞ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﻣﺤﯿﻂ‌ﺯﯾﺴﺖ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺷﻤﺎﻟﯽ «ﮔﺰﺍﺭﺵﻫﺎﯼ ﻣﺘﻌﺪﺩ‌‌ﯼ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﺗﻠﻔﺎﺕ ﺗﻌﻤﺪﯼ ﮐﻔﺘﺎﺭ، ﺷﮑﺎﺭ ﻭ ﺑﻪ ﺩ‌ﺍﻡ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺍﺩ‌ﺍﺭﺍﺕ ﻣﺤﯿﻂ ﺯﯾﺴﺖ این استان ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺩ‌ﺭ ﺍﮐﺜﺮ ﻣﻮﺍﺭﺩ‌ ﺑﺨﺶﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﭘﻮﺳﺖ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﮐﻨﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، اما ﺁﻣﺎﺭ ﻣﺴﺘﺪﻟﯽ ﺩ‌ﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﯾﻦ‌ﮔﻮﻧﻪ ﺗﻠﻔﺎﺕ ﻭﺟﻮﺩ‌ ﻧﺪﺍﺭﺩ‌. ﺍﻓﺮﺍﺩ‌ ﺧﺎﻃﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﮐﺸﺘﻦ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﻭ ﺟﺪﺍﮐﺮﺩ‌ﻥ ﺑﺨﺶﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﭘﻮﺳﺖ، ﻻﺷﻪ ﺭﺍ ﺩ‌ﺍﺧﻞ ﭼﺎﻩﻫﺎﯼ ﻣﺘﺮﻭﮐﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯند.

    بازار خرافات این چنینی در دنیای مجازی گرم‌تر است. سایت‌هایی که از راه خرافه درآمد دارند،  قیمت‌های مختلفی برای این عضو بدن کفتار ماده می‌هند، از ٢٠٠ تا ٥٠٠‌ هزار تومان. دعایی که برای آن خوانده شده قیمت نهایی را تعیین می‌کند. آن‌ که دعایش تضمینی است، ضمانت دارد و ٥٠٠‌ هزار تومان به فروش می‌رسد.

    گوشت خرس،تقویت‌کننده قوای جنسی مردانه
    گوشت خرس گرم است و برای ضعف قوای جنسی مردانه، دوای درد! در برخی از شهرهای کشور، به‌خصوص در آذربایجان‌شرقی و شهرهای شمالی، اعتقاد بر این است که خوردن گوشت خرس باعث افزایش قوای جنسی مردانه می‌شود.

    شکارچیان خرس را همچون حیوانات حلال گوشت ذبح می‌کنند. گوشتش، برای درمان ضعف قوای مردانگی استفاد ه می‌شود و بخشی‌هایی از پوستش هم برای دوری جستن از طلسم و افزایش قدرت به فروش می‌رسد .

    اعتقاد به خوردن سوپی که با پنجه خرس پخته می‌شود و به اعتقاد مردم آسیای شرقی باعث طول عمر و سلامتی می‌شود هنوز به ایران راه پیدا نکرده اما ساکنان آسیای شرقی معتقدند پنجه خرس برایشان شانس می‌آورد و خوردن سوپی که با پنجه خرس پخته می‌شود عمر را طولانی می‌کند.

    توله‌خرس‌ها بیشتر از خرس‌های بالغ نر و ماده در معرض خطر شکار برای خورده شدن قرار دارند و قیمت مشخصی برای گوشت آن وجود ندارد. اما طرفداران پوست و سر تاکسیدرمی‌ شده خرس، برای استفاده آن در تزیینات خانه خود پول خوبی می‌د هند.

    در سال‌های اخیر، عکس‌هایی از بریده شدن گلوی یک خرس و یک توله‌خرس در نوشهر و آذربایجان‌شرقی منتشر شده است که د ر همین خصوص امیری‌ شریفی می‌گوید: «نحوه بریده شدن گلوی خرس و توله‌خرس، گویای ذبح شدن این دو حیوان است و نشان می‌دهد که شکارچیان برای استفاد ه از گوشت و اعضای بدن خرس‌ها آنها را کشته‌اند».

    هدهد روز را پر از خبرهای خوش می‌کند
    خوش‌خبری و خوش‌شانسی‌اش حتی با ادبیات ایران‌زمین هم گره خورده. هد هد مظهر خوش‌خبری و خوش‌شانسی است. از قدیم تا الان می‌گویند باور به خوش‌خبری‌اش به داستان سلیمان نبی در قرآن بازمی‌گردد. هدهد قاصد سلیمان نبی شد و به ملک سبا رفت. حالا این قاصد آزاد، برای ایرانی‌ها مظهر خوش‌خبری شده و بسیاری بر این باورند که اگر در خانه از آن نگهداری کنند یا خشک‌شده‌اش را نگه دارند، هر روز خبرهای خوبی را می‌شنوند و روز برای آنها با شنیدن خبرهای خوب، با شانس همراه خواهد بود.

    «در برخی از مناطق کشور، اعتقاد به خوش‌شانسی و خوش‌خبری هدهد به اندازه‌ای است که هدهد خشک‌شده را نگه می‌دارند و روز خود را با نگاه کردن به آن آغاز می‌کنند. اعتقاد بر این است که با نگاه کردن به هدهد روز خوبی خواهند داشت و به زندگی آنها برکت می‌آید».

    این را به گفته شهرام امیری‌ شریفی مدیرمسوول دیده‌بان حقوق حیوانات می‌گوید. این خوش‌خبری که شانس با خود می‌آورد، برای خود هدهد خوش‌یمن نبوده و حتی قیمت زیادی هم ندارد. هدهد زنده از ١٥٠‌هزار تومان به بالا قیمت دارد و خشک‌شده آن هم کمتر از ١٠٠‌هزار تومان به فروش می‌رسد، حتی ٥٠‌ هزار تومان هم قیمت داده می‌شود.

    زهر چشم گرفتن از گرگ‌ها
    هوا که سرد می‌شود و برف می‌زند، گرگ‌ها راهی جز زدن به گله گوسفندان نمی‌بینند. در شرق کشور رسمی برقرار است که پیش از شروع زمستان و سردی هوا، چند گرگ توسط روستاییان کشته می‌شود. سر گرگ‌ها را در روستا می‌چرخانند تا جلوی حمله گرگ‌ها به گله گوسفندان در زمستان را بگیرند. شکارچیان با چرخاندن کله گرگ از مردم روستا پول و بره هدیه می‌گیرند. به این رسم کله‌گرگی می‌گویند و از طرفی گفته می‌شود این رسم زهر چشم گرفتن از گرگ‌هاست.

    قاچاق هوبره برای تفریح و قوای جنسی عرب‌ها
    سود خوبی دارد و همین کافی است تا هوبره برای جنوبی‌ها حکم گوهر داشته باشد. برای شکارش به استان‌های دیگری که زیستگاه هوبره است می‌روند و با زند ه‌گیری، هوبره‌ها را به کشورهای حاشیه خلیج فارس قاچاق می‌کنند. عرب‌ها شیفته مبارزه بالابان و هوبره هستند و برای این تفریح پول خوبی خرج می‌کنند. این تفریح تنها انگیزه عرب‌ها برای شکار هوبره با بالابان یا شاهین‌هایی که تربیت شده‌اند نیست، خاصیت تقویت قوای جنسی مردانه هم دلیل دیگری است که عرب‌ها را به این پرنده علاقه‌مند کرده است.

    از سوی دیگر برخی معتقدند که خوردن هوبره برای بواسیر و کمردرد خوب است و همین قیمت گوشت آن را بالا برده است. زنده‌گیران هوبره با قاچاق این پرند ه نادر که به‌ عنوان گونه‌ای آسیب‌پذیر در فهرست قرمز IUCN قرار دارد، درآمد های خوبی کسب می‌کنند. برای هر قطعه هوبره از چند صد ‌هزارتومان تا رقم‌های میلیونی، قیمت داده می‌شود. زمستان‌ سال گذشته، مجله مهر در گزارشی از قاچاق پرنده‌های چند میلیارد تومانی ایران نوشت که هر هوبره حداقل هشت‌ میلیون تومان قیمت دارد.

    مهره مار، مهره مار دارد
    طرفداران پروپا قرصی دارد. جادویش بیش از هر کس و هر چیز برای خودش موثر افتاده. هم در ضرب‌المثل‌های ایرانی جایگاه دارد و هم میان خرافاتی‌ها. مهره مار، مهره مار دارد. این یکی در میان دیگر ادوات جادو و جنبل راحت‌تر پیدا می‌شود حتی روی شیشه برخی مغازه‌ها هم نوشته شده: «مهره مار موجود است».

    از ٢٠ تا ٥٠٠‌ هزار تومان قیمت دارد. ٢٠‌ هزارتومانی‌ها در کیسه‌ای نایلونی کوچک بسته‌بندی شده‌اند. در یک بسته دو عدد مهره مار در اندازه‌های بزرگ و کوچک، دو عدد دندان مار و یک عدد نیش مار به همراه نوشته‌ای درهم و غیرخوانا قرار دارد که این کاغذ کوچک، طلسم آن است. می‌گویند باجمع شدن هر پنج قطعه، نیروی مغناطیسی و ماورایی مار در یک جا جمع شده و باعث می‌شود محبوبیت فردی که آن را به همراه دارد افزایش یابد و نفوذش بیشتر شود.

    مهره مار به صورت اینترنتی هم به فروش می‌رسد. فروش اینترنتی ضمانت‌نامه و توضیحاتی در خصوص زمان اثر آن هم به همراه دارد. برخی فروشندگان مهره مار، با علم به این‌که نیروی مغناطیسی در کار نیست، نسخه‌ای ٤٠روزه برای اثربخشی آن می‌پیچند ؛ «نیروی مغناطیسی جذب مهره مار، بلافاصله اثر نمی‌کند و ٤٠ روز باید با فرد همراه باشد تا اثر خود را نشان بدهد .»

    امیری‌شریفی با اشاره به تصاویری که در سایت‌های فروش مهره مار به نمایش درآمده می‌گوید: «در این سایت‌ها تصویری تکراری از مهره مار دیده می‌شود که با صدف درست شده‌اند ». اما در خیابان منوچهری که می‌توان میان بدلیجات و عتیقه‌فروشی‌هایش مهره مار هم پیدا کرد، این مهره مارها را از جنس پلی‌استر می‌دانند و تقلبی. یکی از فروشندگان بدلیجات در منوچهری می‌گوید: «در بازار مهره مار اصل وجود ندارد. اگر کسی مهره مار اصل داشته باشد نمی‌فروشد. این مهره مارها تقلبی هستند و با پلی‌استر درست می‌شوند .»

    او قیمت پایینی را که برای این مهره مارها داده می‌شود شاهد مدعای خود می‌گیرد: «مگر می‌شود مهره مار اصل ٢٠‌هزار تومان قیمت داشته باشد. اگر واقعا چیزی در جهان تا به این حد اثرگذار باشد و نیروی مغناطیسی و جذب داشته باشد قیمت آن ٢٠‌هزار تومان است و در مغازه‌های بدل‌فروشی، فروخته می‌شود! ؟»
    با این حال به نظر می‌رسد، جادوی مهره مار برای خودش موثر بوده و بسیاری طرفدار آن هستند و معتقدند که نیروی مغناطیسی و جذب دارد. این درحالی است که یکی از مغازه‌داران خیابان منوچهری که مهره مارهای موجود در بازار را تقلبی می‌داند، معتقد است: «کسی که به نیروی مهره مار اعتقاد داشته باشد، پس از خریدن آن اعتماد ‌به‌نفس پیدا می‌کند و با آرامش بیشتری به کار و فعالیت می‌پردازد ، همین باعث می‌شود که موفقیت به دست بیاورد و این موفقیت را به پای مهره ماری می‌نویسد که به همراه دارد ، حال آن‌که این موفقیت از اعتماد به‌نفسی است که پید ا کرده است.»

    اعتقاد به جادوی حیوانات بلای جانشان شد
    قدرت خرافات، حیات وحش کشور را در خطر قرار داده تا جایی که در بسیاری از مناطق حتی شکار حیواناتی همچون گرگ، کفتار، پلنگ، خرس و جغد یک ارزش تلقی می‌شود. حیوانات اگر توسط مردم شکار نشوند به دلیل باور به شومی و بدقدمی آنها آن‌قدر مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند که دیگر جان در بدن نداشته باشند. مردم در بسیاری از شهرهای کشور، خواندن جغد بالای خانه را شوم می‌دانند و آن را با هرچه در دست داشته باشند می‌زنند تا بمیرد یا پرواز کند و بر بام دیگری بخواند.

    حالا قدرتی که خرافات در میان مردم پید ا کرده به نگرانی فعالان محیط‌زیست و حامیان حقوق حیوانات تبدیل شده است. زیرا در کنار قدرتی که خرافه و سود آن پیدا کرده برای آگاهی مردم نسبت به حقوق حیوانات و دروغ بودن آثار جادویی آنها قدمی برداشته نشده است. حتی جرایمی هم که از اواخر ‌سال ٩١ برای جلوگیری از کشتن حیوانات در نظر گرفته شده، آن‌قدر ناچیز است که بازدارنده نیست. به نظر می‌رسد جادویی که مردم حیوانات را به خاطر آن می‌کشند برای خود آنها بدیمن بوده و آمد نداشته است. خرافات بلای جان حیوانات شده و معلوم نیست وقتی این جادو به صاحبش رحم نکرده چطور قرار است برای انسان‌ها خوشبختی و سعادت بیاورد .

  • بالاخره یوزپلنگ پیراهن تیم ملی فوتبال پررنگ شد!/ تصویری

    بالاخره یوزپلنگ پیراهن تیم ملی فوتبال پررنگ شد!/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: پس از گذشت ماه ها از طراحی بحث برانگیز پیراهن تیم ملی فوتبال، یوزپلنگ های طراحی شده به اندازه ای پررنگ شدند که در تصاویر دیده می شوند!

    در طرح پیراهن اصلی تیم ملی که در جام جهانی استفاده می شد، یوزپلنگ به اندازه ای کم رنگ بود که عملا دیده نمیشد و در طرح دوم پیراهن که به رنگ قرمز بود، به دلیل الزام قانونی بازیکنان به اینکه پیراهن داخل شورت ورزشی باشد عملا بیش از نیمی از تصویر یوز داخل شورت ورزشی قرار می گرفت و دیده نمی شد!

    استفاده از پیراهن جدید با برد تیم ملی همراه بود.

    MELBOURNE-AUSTRALIA- Ehsan Haji Safi 3 of Iran celebrates scoring a goal during the Asian Cup 2015 match between Iran and Bahrain at the Melbourne Rectangular Stadium on January 11, 2015. Picture by Mark Dadswell/WSG.
    MELBOURNE-AUSTRALIA- John Okwunwanne 14 of Bahrain controls the ball during the Asian Cup 2015 match between Iran and Bahrain at the Melbourne Rectangular Stadium on January 11, 2015. Picture by Mark Dadswell/WSG.
    MELBOURNE-AUSTRALIA- Ismaeel Abdulatif Hasan 11 of Bahrain brings the ball down ahead of Morteza Pouraliganji of Iran during the Asian Cup 2015 match between Iran and Bahrain at the Melbourne Rectangular Stadium on January 11, 2015. Picture by Mark Dadswell/WSG.
    MELBOURNE-AUSTRALIA- John Okwunwanne 14 of Bahrain attempts a kick at goal during the Asian Cup 2015 match between Iran and Bahrain at the Melbourne Rectangular Stadium on January 11, 2015. Picture by Mark Dadswell/WSG.
    MELBOURNE-AUSTRALIA- Ehsan Haji Safi 3 of Iran celebrates scoring a goal during the Asian Cup 2015 match between Iran and Bahrain at the Melbourne Rectangular Stadium on January 11, 2015. Picture by Mark Dadswell/WSG.

  • نابودی 900 هزار فوک خزری طی چند دهه اخیر!

     

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل حفاظت محیط زیست گیلان از نابودی 900 هزار فوک خزری در چند دهه اخیر خبر داد.

    به گزارش ایسنا، محمدرضا برجی از مشاهده لاشه یک عدد فوک خزری در ساحل بندرانزلی خبر داد و گفت: مشاهده لاشه خزری در این موقع از سال نگران کننده است زیرا نشان می‌دهد که صید این پستاندار توسط شکارچیان متخلف در حال انجام است. البته ممکن است به علت بیماری این حیوان تلف شده باشد که برای بررسی این امر، موضوع را به اطلاع اداره دامپزشکی شهرستان انزلی رسانده‌ایم.

    مدیرکل محیط زیست گیلان با بیان اینکه کاهش جمعیت فوک خزری فاجعه است، ادامه داد: در گذشته نه چندان دور بیش از یک میلیون عدد فوک خزری در دریای خزر زندگی می‌کردند این در حالی است که 900 هزار فوک خزری نابود شده و هم اکنون فقط 100 هزار عدد فوک خزری در بزرگترین دریاچه جهان زندگی می‌کنند.

    وی گفت: ایران کمترین تقصیر را در کاهش جمعیت فوک خزر دارد زیرا این پستاندار در شمال خزر زادآوری می‌کند و کشورهای حاشیه خزر به جز ایران علاقه زیادی به شکار این حیوان و استفاده از پوست فوک دارند.

    به گزارش ایسنا، اکبر میغی، رییس اداره حفاظت محیط زیست انزلی با اشاره به مشاهده لاشه یک قطعه فوک خزری در ساحل بندرانزلی گفت: گروه اعزامی از اداره دامپزشکی سریعا به محل اعزام و پس از نمونه گیری از لاشه مذکور مقرر شد، اطلاعات بدست آمده طی گزارشی در اختیار اداره حفاظت محیط زیست شهرستان قرار گیرد.

  • پلنگ پیری که میهمان پایتخت شد

    دیده بان حقوق حیوانات: مثلی هست که می‌گوید شیر اگر پیر هم شود شیر است اما این مثل درباره‌ی پلنگ، یا دست‌کم یک پلنگ ویژه در استان خراسان شمالی، صدق نمی‌کند. این پلنگ که نای دویدن به دنبال غزال یا سرشاخ شدن با گراز را نداشت مدتی بود که به سگ‌کشی افتاده بود تا اینکه اسیر شد تا باقی عمر پیری را پشت میله‌های کلینیک سازمان محیط‌زیست در تهران بگذراند.

    به گزارش شبکه آفتاب داستان از شکایت‌های اهالی روستای تازه‌قلعه در مرز ایران و ترکمنستان به محیط‌زیست منطقه شروع شد. شکایت از پلنگی که مرتب در اطراف این روستا آفتابی می‌شد و سگ‌های گله‌ی روستاییان را شکار می‌کرد. نیروهای محیط‌زیست برای اینکه جلو دعوا را بگیرند وارد گود شدند و از شلیک تیر هوایی و روشن کردن آتش و باروت تا پرژکتورکشی را امتحان کردند اما جرأت پلنگ گرسنه‌ی پیر بیشتر بود، باز هم بازمی‌گشت و سگ‌های نگهبان رمه‌های آبادی را می‌درید. تعداد سگ‌های شکارشده به چهارده رسیده بود و کاسه‌ی صبر روستاییان در آستانه‌ی لبریز شدن.

    دعوا داشت به جایی می‌کشید که در نهایت انسان برنده‌ باشد. هومن جوکار، مدیر پروژه‌ی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی که تجربه‌ی زیادی از دعوا و درگیری میان انسان و حیات وحش دارد، می‌گوید: «این پلنگ باید زنده‌گیری می‌شد تا زمینه‌ی تخاصم بین انسان و پلنگ در این منطقه تشدید نشود و اگر سازمان محیط‌زیست وارد عمل نمی‌شد امکان داشت مردم خودشان تصمیم به واکنش بگیرند.» انسان هم وقتی خون جلو چشمش را بگیرد دوست و دشمن نمی‌شناسد. اگر این‌طور می‌شد پلنگ‌های بی‌آزارِ منطقه، که آزادانه بین دو کشور ایران و ترکمنستان در رفت‌وآمدند، در خطر انتقام‌جویی قرار می‌گرفتند. در درگیری‌هایی از این دست در آذر ۱۳۹۲چهار پلنگ در استهبان، خرم‌آباد، بافق و تایباد به دست انسان کشته شدند.

    ترس از تکرار این اتفاق باعث شد تیمی از تهران به سرپرستی ایمان معماریان، دامپزشک حیات وحش عازم منطقه شود. این تیم، که مجهز به تله‌ی ویژه اهداییِ پروژه‌ی یوزپلنگ آسیایی بود، با این تشخیص که علت ورود این پلنگ به محل زیست انسان ناتوانی‌اش در شکار در طبیعت است، پلنگ را زنده گرفتند تا چند صباحی این قدرتمندترین چهارپای شکارچی ایران در پارک پردیسان تهران جلو چشم مدیران سازمان محیط‌زیست گوشت لُخم بخورد.

    پلنگ جانوری است که در حفظ قلمرو و شکار شجاعت زیادی به خرج می‌دهد و این عامل به همراه هوش، قدرت و سرعت بالای آن باعث موفقیتش در شکار کردن است. گروه متنوعی از حیوانات منو طبیعی غذای پلنگ را تشکیل می‌دهند. در ایران که بیشترین تعداد پلنگ آسیا را دارد، گراز که اتفاقاً به‌وفور یافت می‌شود، یکی از غذاهای اصلی اوست. کل، بز، شوکا، مرال و بز کوهی هم از شکارهای اصلی پلنگ هستند.

    حمله‌ی پلنگ به سگ مسأله‌ای نیست که مرتب اتفاق بیفتد. اما پلنگ خراسان شمالی به‌علت کهولت سن دیگر توان شکار نداشت. هومن جوکار از درد پیری این پلنگ می‌گوید: «وضعیت این پلنگ با دوربین بررسی شده بود و فهمیده بودند که وضعیت جسمانی‌اش آن‌قدر خراب است که دیگر از انسان فرار نمی‌کند. این پلنگ دوازده تا چهارده سال سن دارد و به پایان عمر خود یعنی چهارده‌سالگی نزدیک شده. وضعیت دهان و دندان و وضع کلی جسمانی او امکان ادامه‌ی زندگی در طبیعت را به او نمی‌داد و زنده‌گیری او تصمیم درستی بود.» حالا ایمان معماریان، که در اصل دامپزشک حیات وحش است، باید به درمان دندان‌های پوسیده پلنگ کمک کند تا او بتواند گوشت یخ‌زده را بجود. کار پزشکی که برای بیمار خود دام گذاشته بود هنوز ادامه خواهد داشت.

    تا پیش از دخالت بشر مدرن، حیوانات در مسیر طبیعی زندگی خود در طبیعت می‌مردند و لاشه‌ی آنها خوراک لاشخورها یا در خاک تجزیه می‌شد تا پشت به پشت نسل‌هایی از همان گونه‌های جانوری ققنوس‌وار از خاکستر مرگ نیاکان خود سربرآورند و چرخه‌ی حیات به گردش طبیعی خود ادامه دهد. انسان مدرن که گونه‌‌ی غالبِ کره‌ی زمین شده، جاده‌ها، شهرها، صنایع، سدها و هر چیز دست‌ساختش را جایگزین هر چیز طبیعی می‌کند. اما پلنگ گمنام اسیرشده‌ی خراسانی به تهران می‌کوچد و پس از چند ماه یا سال به جای تازه‌قلعه‌ی خراسان شمالی در پردیسانِ تهران خواهد مرد و خاکسترش هم به زیستگاهش نمی‌رسد.

    شهرام امیری شریفی از گروه دیده‌بان حقوق حیوانات، حامیِ حقوقی متخصص و دلسوز این اسیر تازه، نگران پیرپلنگِ به‌ تهران‌ نرسیده است: «هر جای ایران که حیوانی را می‌گیرند در نهایت به تهران می‌آورندش. کلینیک پردیسان تهران هم امکانات ندارد و احتمالاً این پلنگ در قفسی کوچک خواهد افتاد.» شریفی اذعان دارد که دندان‌های این پلنگ، همان‌طور که در تصاویر زنده‌گیری‌اش پیداست چنان، ساییده و مستهلک است که دیگر رهاسازی و زندگی در طبیعت برای او میسر نیست اما او می‌گوید: «امیدوارم برایش شرایط خوبی در تهران مهیا کنند و امیدوارم که تصمیم به انتقال و حذف او از طبیعت به خاطر خود حیوان گرفته شده باشد و نه از روی فشار پروژه‌های تحقیقاتی. آرزو می‌کنم هیچ حیوانی برای تحقیق از طبیعت حذف نشود.» او به داستان لورا، پلنگ خرم‌آبادی، اشاره می‌کند: «لورا را که قطع نخاع شده بود سه چهار ماه نگه داشتند. حیوان در بدترین شرایط قرار داشت و زخم بستر گرفت تا زمانی که دامپزشک حیات وحش او را به شیوه‌ی خلاص‌سازیِ بدون درد کشت.»

  • جابجا کردن کرگدن سفید از دست شکارچیان/ تصویر

    دیده بان حقوق حیوانات: جابجایی کرگدن نژاد سفید عظیم‌الجثه در پارک ملی کروگر در آفریقای جنوبی برای انتقال به محلی امن از دست شکارچیان.

    AFP – Getty Images
  • خطر انقراض در کمین گونه ای جدید از میمون ها در جنگل آمازون

    دیده بان حقوق حیوانات: کارشناسان حیات‌وحش براین‌ باروند که یک گونه جدید میمون در جنگل‌های استوایی آمازون در معرض خطر انقراض است.

    به گزارش ایسنا، این کارشناسان معتقدند جنگل زدایی در این منطقه می‌تواند عاملی باشد که این گونه جدید میمون را در معرض خطر انقراض قرار دهد. طبق مطالعه جدیدی که در دانشگاه «ماتو گروسو» انجام شده این گونه از میمون‌ها که پیش از این شناسایی نشده بودند در سه موقعیت مجزا و در یکی از بخش‌های جنگل‌های استوایی آمازون ردیابی شدند و تاکنون مطالعات گسترده‌ای در مورد آن‌ها انجام نگرفته بود. کارشناسان معتقد بودند نوع جدید از میمون ساکی (saki) را شناسایی کردند که با انجام تست‌های ژنتیکی ادعایشان تایید خواهد شد.

    «مانوئل داس سانتوس فیلهو» زیست شناس گفت:‌ اولین تصاویر از این حیوان را برای یک کارشناس فرستادیم و همه شواهد حاکی از آن بود که این میمون، یک گونه جدید است و ویژگی‌های آن بسیار متفاوت با سایر گونه‌هاست.

    میمون‌های ساکی در جنگل‌های استوایی مناطق آمریکای جنوبی تا مرکز برزیل زندگی می‌کنند و طول هر میمون بالغ به 50 سانتی متر می‌رسد و به دلیل ماهیت مرموزی که دارند به ندرت درختان محل زندگی خود را ترک می‌کنند و به همین دلیل ناشناخته ماندن آن‌ها دور از تصور نیست.

    به گزارش ایسنا به نقل از نیچر ورلد نیوز، اگرچه کارشناسان تقریبا اطلاعات زیادی در مورد این گونه جدید ندارند اما دریافته‌اند که این گونه در معرض خطر انقراض است. همچنین از آنجا که زیستگاه این میمون‌ها تحت تاثیر پدیده جنگل‌زدایی قرار دارد خطر نابودی آن‌ها بالا است.

  • 13 سال زندان برای قتل ببر در چین/ تصویر

    13 سال زندان برای قتل ببر در چین/ تصویر

    Animal-Rights-Watch-ARW-8313

    دیده بان حقوق حیوانات: یک تاجر چینی به اتهام خریداری سه ببر و خوردن گوشت این جانور به ۱۳ سال حبس محکوم شده است.

    به گزارش ایرنا چین به کشور اعمال مجازات های قاطع و سخت مجرمان بویژه اقتصادی و اجتماعی در جهان شهرت دارد و یک اختلاس و حتی سوءاستفاده از مقام دولتی برای کسب منافع شخصی در این کشور می تواند به اعدام منجر شود و به تازگی هم یک مجازات سنگینی برای یک متخلف و با هدف هشدار بازدارنده در حمایت از حقوق حیوانات تعیین کرد.

    خبرگزاری فرانسه از پکن، رسانه های چین امروز با درج این خبر نوشتند: ظاهرا کباب کردن و خوردن گوشت ببر در زمره تفریح و سرگرمی ویژه این چینی ثروتمند بوده که صاحب یک شرکت املاک است و تنها با نام کوچکش ‘شو’ شناساسی شده است.
    براساس این گزارش، «شو» سال گذشته میلادی با ترتیب دادن سه تور تفریحی 15 نفره به منطقه «لیژو» در استان جنوبی «گوانگ دون» چین اقدام به خرید ببرها در ازای پرداخت پول هنگفتی کرده و پس از آن نیز ناظر کشتار و تکه تکه کردن گوشت بدن این جانوران بوده است.
    پلیس چین که تصاویر فیلمبرداری شده کشتار ببرها توسط تلفن همراه یکی از اعضای این تور را دراختیار دارد، همچنین از پیدا شدن تکه های گوشت ببر و نیز 16 مارمولک و یک مار کبرا در فریزر تاجر مذکور خبرداد.
    وی علاوه بر محکومیت 13 سال حبس، به پرداخت 1.55 میلیون یوان چین(معادل 25 هزاردلار) جریمه محکوم شده و برای سایر اعضای این تور تفریحی نیز احکام حبس 5 تا 6سال و نیم و نیز پرداخت مبالغی به عنوان جریمه صادر شده است.
    براساس این گزارش، در طب سنتی چین استخوان ها و برخی از اعضای بدن ببر برای افزایش توان جسمی انسان مفید تلقی شده و با وجود منسوخ شدن این عقاید هنوز هم شماری از چینی ها به این باور اعتقاد دارند.
    این درحالی است که ببر ازجمله جانورانی است که اتحادیه بین المللی حفاظت از محیط زیست جهان نام آن را در فهرست قرمز جانوران درحال انقراض قرار داده است.
    هم اکنون جمعیت جهانی ببرها در حیات وحش بین 3062 تا 3948 برآورد شده که 100،000 مورد کمتر از شمار آن ها در آغاز سدهٔ 20 میلادی است و بیشتر این شمار باقی مانده هم جدا و بدون تماس با هم زندگی می کنند.
    از دلایل اصلی کاهش جمعیت ببرها می توان به تخریب زیستگاه، شکار غیرقانونی و ناپیوستگی در زیستگاه آن ها اشاره کرد.

  • چه کسی آخرین پلنگ ایرانی را خواهد کشت؟!

    دیده بان حقوق حیوانات: به تابلوی ” محل عبور حیوانات وحشی” توجه نکنید. پای خود را روی پدال گاز خودرو بیشتر فشار بدهید، شاید افتخار کشتن آخرین پلنگ ایرانی در جاده پارک ملی گلستان نصیب شما شد!

    توله پلنگ‌ها از مادر جدا شدند و به فاصله چند روز آنها هم مردند. وای ما با حیات‌وحش‌مان چه کردیم؟ دیگر پلنگی نداریم که به بچه‌های مدرسه معرفی کنیم و بگوییم این حیوانات روزگاری در این جغرافیا که به شکل گربه است، حق حیات داشتند. می‌گویند یکی از این پلنگ‌ها را بعد از کشتن و کلی عکس انداختن با لاشه آن، تاکسیدرمی شده در موزه‌ای نگهداری می‌کنند…

    حالا باید بچه‌های مدرسه را ببریم تا در موزه، با صورتک پلنگ آشنا شوند… ایکاش به تابلوی آهسته‌تر، “محل عبور حیوانات وحشی” توجه می‌کردیم.

    به گزارش ایسنا، جاده پارک ملی گلستان، قتلگاه حیوانات وحشی شده است. حیواناتی که نسل بعضی از آنها رو به انقراض است.

    زمانی جنگل گلستان، مسکن نیمی از پستانداران ایران و بهترین گونه‌های نادر و ارزشمند حیات وحش جهان بود. 45 سال پیش، جاده‌ای مال‌رو در میان جنگل وجود داشت که ساکنین بومی اطراف جنگل از آن برای تردد بین شهر و روستا استفاده می‌کردند و همزیستی مسالمت‌آمیزی میان مردمان بومی مناطق و حیات وحش وجود داشت.

    با توسعه تدریجی صنعت و شهرنشینی در ایران، این جاده به صورت موقت برای اتصال مناطق شمالی به خراسان توسعه یافت و تردد انسان‌ها با خودروهایشان از این جاده افزایش یافت. حال این جاده به قتلگاه حیات وحش تبدیل شده است، مرگی که با رنج فرا می‌رسد.

    پلنگ‌ها، مرال‌ها، خرس‌ها و گربه‌های وحشی که بیشتر شب‌ها برای تامین غذا حرکت می‌کنند، بی‌خبر از تجاوز انسان‌ها به محل زندگی‌شان در هنگام عبور از جاده و مواجهه با نور خودروها، شوکه می‌شوند و می‌ایستند. برخی در برخورد با خودروها، در جا تلف می‌شوند و برخی دیگر همچون پلنگ‌، جسم نیمه جان خود را به وسط جنگل می‌کشانند و پس از تحمل رنج فراوان تلف می‌شوند. حالا دیگر توله پلنگ‌های ماده پلنگ تلف شده، آواره و از بین رفته‌اند.

    دیگر جنگل گلستان محل امنی برای زندگی حیات وحش نیست و به گفته‌ی سازمان محیط زیست، طی سال 86 تا 93 ، 27 درصد پلنگ‌های ایران در جاده‌ها تلف شده‌اند که 83 درصد آن در جاده پارک ملی گلستان اتفاق افتاده است. به گفته مدیر پارک، تعداد تلفات حیوانات در جاده پارک نسبت به سال گذشته به علت افزایش تردد مسافران از این جاده، 52 درصد افزایش داشته است.

    مدیر پارک معتقد است، تنها راه حفظ و نجات حیات وحش ارزشمند این جنگل، خروج جاده از میان پارک است، اما از آنجا که ساخت جاده جایگزین زمان‌بر است و به اعتبار زیادی نیاز دارد لازم است اقدامات فوری همچون نصب گارد ریل، فنس‌کشی، نصب تابلوهای هشداردهنده بیشتر و توزیع بروشور برای آگاهی رانندگان در طول 55 کیلومتر طول جاده پارک و نقاط حادثه‌خیز آن انجام شود تا در مقطع کنونی از تلفات بیشتر حیوانات این جنگل جلوگیری شود.

    به گفته‌ی مدیر پارک، طرحی برای ساخت بزرگراه یا آزادراه به منظور ایجاد جاده جایگزین از سال 82 مطرح شده است اما مشخص نیست تا زمان بهره‌برداری از این طرح چند پلنگ، مرال، خرس و حیوانات در معرض انقراض دیگر قرار است قربانی خودخواهی انسان‌ها شوند.

    افزایش 52 درصدی تلف شدن حیوانات در جاده پارک ملی گلستان

    جواد سلیاری، مدیرعامل پارک ملی گلستان در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) با بیان این‌که پارک ملی گلستان زیستگاه بهترین گونه پلنگ ایرانی است، اظهار کرد: طی چند روز گذشته یک قلاده پلنگ در برخورد با خودرو در جاده پارک ملی گلستان از ناحیه پای عقب، زیر فک، پشت پاها و پنجه‌ها آسیب دیده و در نهایت در محدوده چشمه جانلر که تا جاده 300 متر فاصله داشته، تلف شده است. این پلنگ، ماده بوده و سه سال سن داشته و می‌توانسته در سال آینده زادآوری داشته باشد. یک ماده پلنگ نیز در بهار امسال در اثر برخورد با خودرو در جاده پارک ملی گلستان تلف شد. بررسی‌ها نشان داد که این ماده پلنگ دو توله داشته که احتمالا توله‌های آن نیز در نبود مادر از بین رفته‌اند. در بهار و اسفند سال گذشته نیز 2 پلنگ در جاده پارک ملی گلستان تلف شده بودند.

    وی تصریح کرد: در سال گذشته 143 مورد تلف شدن حیوان در پارک ملی گلستان، گزارش و ثبت شده است. در میان ممکن است حیواناتی در برخورد با خودروها آسیب ببینند و بعد از چند روز بر اثر آسیب وارده در میان جنگل تلف شوند که آمار آنها در دست نیست.

    سلیاری ادامه داد: در 9 ماهه امسال 218 مورد تلف شدن حیوان در جاده پارک ثبت شده است که نسبت به مدت مشابه سال گذشته 52 درصد افزایش نشان می‌دهد. این افزایش تلفات به دلیل افزایش عبور گردشگران و مسافران از این جاده بوده است.

    وی خاطرنشان کرد: با شمارشی که با دوربین تله‌ای صورت گرفته 35 قلاده پلنگ در پارک ملی گلستان مشاهده شده است.

    سلیاری با اشاره به این‌که طرح خروج جاده از میان پارک ملی گلستان در دست پیگیری است و خانم ابتکار، رییس سازمان محیط زیست نیز با این طرح موافق است، تصریح کرد: در ارزیابی سال 87 تا 89 در زمان دولت پیشین، ساخت جاده تحت عنوان بزرگراه یا آزادراه با عنوان گزینه شمالی مطرح شد. در صورت بهره‌برداری از این پروژه، جاده‌ای از میان پارک ملی گلستان عبور نخواهد کرد. این طرح در دولت گذشته مسکوت ماند تا این‌که در دولت جدید جلساتی برای این موضوع برگزار شد و در نهایت تصمیم گرفته شد که آزادراه به عنوان جاده جایگزین ساخته شود، در این صورت جاده از دوراهی کلاله به سمت گلی داغ و در نهایت آشخانه ساخته می‌شود. با ساخت این جاده، پارک ملی گلستان دور زده می‌شود و دیگر جاده از میان پارک عبور نخواهد کرد.

    مدیر پارک ملی گلستان تاکید کرد: بهترین گزینه برای حفظ حیات وحش پارک ملی گلستان، خروج جاده از میان پارک و ایجاد مسیر جایگزین برای این جاده است، اما از آنجا که این اقدام بسیار پرهزینه و زمان‌بر است، تصمیم گرفته‌ایم تا زمان اجرایی شدن طرح خروج جاده از پارک، زیرگذرها و روگذرهایی برای عبور حیات وحش از میان جاده ایجاد کنیم.

    وی ادامه داد: در یکی از کشورهای اروپایی روگذرهایی یا به عبارتی پل‌های هوایی سازگار با محیط زیست برای عبور حیوانات از میان جاده ایجاد کرده‌اند. این روگذرها به گونه‌ای ساخته شده‌اند که حیوان برای عبور از آن احساس ترس نکند و با این اوصاف مشاهده شده است که حیوانات از وسط کریدور ایجاد شده عبور کرده‌اند، زیرا حیوانات در انتخاب محل عبور بسیار حساسند، البته ساخت این روگذرها در پارک ملی گلستان با رعایت استانداردهای جهانی، هزینه دارد.

    سلیاری، محدودکردن عبور حیوان از میان جاده را از دیگر راهکارهای اندیشیده شده برای حفظ حیات وحش پارک ملی گلستان، عنوان و تصریح کرد: ناچاریم جاده را با شرایط موجود مدیریت کنیم. باید دو طرف جاده فنس‌کشی شود تا حیوانات به محلی که خطر کمتری برایشان دارد هدایت شوند. از سوی دیگر تصمیم گرفته شده است تا تابلوهای بیشتری در طول جاده برای آگاهی رانندگان نصب شود. علاوه بر این باید سرعت‌گیرهای بیشتری در طول مسیر ایجاد شود. هم‌چنین قرار است آبراهه‌های بیشتر و زیرگذرهایی در طول مسیر برای عبور حیوانات از میان جاده ایجاد شود.

    وی بیان کرد: برخی رانندگانی که از میان این جاده عبور می‌کنند به سرعت مجاز برای عبور از میان پارک دقت نمی‌کنند. رانندگان باید با سرعت حدود 30 کیلومتر در ساعت رانندگی کنند و می‌توانند در هنگام مواجه شدن با حیوانات سرعت خود را کنترل کنند و مانع از تلف شدن حیوانات شوند. حیوانات در هنگام مشاهده نور چراغ خودروها توقف می‌کنند که این امر باعث تلف شدن‌شان می‌شود. برخی حیوانات همچون گربه‌های وحشی، سمورها، پلنگ‌ها، خرس‌ها و مرال شوکا بیشتر در هنگام شب حرکت می‌کنند.

    سلیاری یادآور شد: جاده‌ای که از میان پارک ملی گلستان عبور می‌کند حدود 55 کیلومتر طول دارد که در طول 30 کیلومتر آن پارک در دو طرف جاده قرار دارد و در 25 کیلومتر باقیمانده از یک طرف جاده به پارک جنگلی گلستان منتهی می‌شود.

    وی اظهار کرد: از محل دریافت بودجه سال 94 تلاش می‌شود گاردریل در محدوده 25 کیلومتر جاده پارک نصب شود، علاوه بر آن تابلوهای هشداردهنده بیشتری در طول جاده نصب خواهد شد. علاوه بر موارد ذکر شده قرار است کارهای آموزشی برای آگاهی رانندگان و گردشگران به منظور حفظ گونه‌های ارزشمند گیاهی و جانوری انجام شود. به عنوان مثال بروشورهایی بین رانندگان در ورودی و خروجی پارک توزیع می‌شود.

    مدیر پارک ملی گلستان اضافه کرد: در پی آتش‌سوزی‌های صورت گرفته در پارک ملی گلستان، قرارگاه نیروهای واکنش سریع از شهریور تا اواخر مهر برای نظارت بیشتر بر پارک و جلوگیری از بروز آتش‌سوزی تشکیل شد. در پی این اقدام، 35 مورد آتش سوزی پیش از گسترده شدن آتش اطفاء شد. البته فعالیت این قرارگاه تا زمان دریافت بودجه برای تداوم فعالیت متوقف شده است. با رسیدن بودجه جدید، این قرارگاه فعالیت خود را از سرمی‌گیرد و کارهای آموزشی و کنترل پارک به منظور جلوگیری از بروز آتش سوزی از سر گرفته می‌شود.

    مسافران، سرعت خودرویشان را هنگام عبور از جاده پارک گلستان کنترل نمی‌کنند

    سیدمجتبی حسینی، معاون پایش اداره کل محیط زیست گلستان نیز در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: در محل پلیس راه تنگه‌راه از زمان وقوع آتش سوزی در پارک ملی گلستان، بروشورهایی برای آگاهی رانندگان به منظور کنترل سرعت و چگونگی مواجهه با حیواناتی که از این جاده عبور می‌کنند، توزیع شده است.

    وی ادامه داد: اداره کل محیط زیست استان با همکاری راه و شهرسازی براساس تفاهم‌نامه موجود مبادرت به نصب یک سری تابلوهای هشدار دهنده کردند. هم اینک در حال جانمایی نقاط حادثه‌خیز برای نصب این تابلوها هستیم. هم‌چنین با همکاری پلیس راه تلاش می‌شود تا نظارت بر خودروها برای کنترل سرعت‌شان بیشتر شود.

    معاون اداره کل محیط زیست گلستان یادآور شد: نقاط حادثه‌خیز جاده پارک ملی گلستان که محل عبور حیوانات است کاملا مشخص و شناسایی شده است ولی متاسفانه مسافرانی که از این جاده عبور می‌کنند سرعت خودروهایشان را کنترل نمی‌کنند و باعث تلف شدن حیوانات ارزشمند این پارک می‌شوند.

    حسینی خاطرنشان کرد:‌ نصب دوربین‌های مدار بسته برای پایش حیات وحش و شناسایی نقاط دچار آتش‌سوزی در سال آینده پیگیری می‌شود. با نصب این دوربین‌ها حضور مدیریت بحران در سریع‌ترین زمان برای اطفاء آتش سوزی‌ها امکان پذیر می‌شود.

    وی بیان کرد: طرح خروج جاده از میان پارک ملی گلستان در سال 82 به تصویب هیات وزیران رسید و قرار شد جاده‌ جایگزین، جانمایی و ساخته شود. به همین منظور دولت یازدهم درصدد تامین اعتبار برای اجرای این مصوبه که کاری زمان براست، برآمده است. با خروج این جاده از پارک، جاده کنونی به عنوان جاده‌ای اکوتوریستی معرفی خواهد شد و بنابراین مسافران با نظارت بیشتر از این جاده عبور خواهند کرد. علاوه بر آن عبور ماشین‌های سنگین از این جاده محدود می‌شود. اگر جاده جدید جایگزین جاده کنونی شود حیوانات کمتری تلف می‌شوند.

    حسینی تصریح کرد: جاده کنونی از قدیم برای تردد مردمان بومی و دسترسی مردم به استان خراسان ایجاد شده بود. عرض این جاده در آن زمان 11.60 متر بوده و جاده‌ای بین شهری و روستایی محسوب می‌شده است. از ابتدای ساخت این جاده نیز بنا بود این جاده به صورت موقت ایجاد شود و خروج جاده از میان پارک در آغاز ایجاد این جاده، مورد توجه محیط زیست و راه و شهرسازی وقت بوده است.

    وی اظهار کرد: ساخت جاده جایگزین اعتبارات بالایی نیاز دارد. با ساخت بزرگراه به عنوان جاده جایگزین شاهد خروج جاده از میان پارک خواهیم بود. برای تحقق این امر باید بودجه بیشتری به راه و شهرسازی داده شود. امیدوارم دولت با تامین اعتبار مورد نیاز برای ساخت بزرگراه، اجرای این پروژه که سال‌هاست، مطالعاتش انجام شده و وارد فاز اجرایی شده است به مرحله تکمیل شدن برساند.

    آزادراه، جایگزین جاده پارک گلستان خواهد شد

    علی بخش رستمی، مدیرکل راه و شهرسازی استان گلستان با بیان این‌که جاده پارک ملی گلستان نزدیک به یک قرن است که از میان جنگل عبور می‌کند، افزود: جاده پارک ملی گلستان جاده‌ای است که شمال غرب و شمال شرق کشور را به هم متصل می‌کند و جاده‌ای موقتی نیست.

    وی ادامه داد: امروزه حفاظت از پارک ملی گلستان برای حفظ حیات وحش آن، حائز اهمیت شده است، به همین دلیل توجه به این جاده که از میان پارک ملی گلستان عبور می‌کند در دستور کار وزارت راه و شهرسازی و محیط زیست قرار گرفته است. به همین منظور ساخت مسیر جایگزینی برای آن‌که جاده از میان جنگل عبور نکند، مطرح شده است.

    رستمی خاطرنشان کرد: مطالعات تغییر مسیر بزرگراه در حال ساخت (جایگزین مسیر جنگل) در دستور کار وزارتخانه قرار گرفت. مطالعات مسیر توسط مشاور طرح انجام شد که به دلیل ناپایدار بودن مسیر بررسی شده و هزینه بالای اجرا با عنوان مسیر قابل قبول پذیرفته نشد و به همین خاطر آزادراه شمالی استان گلستان موسوم به آزادراه نوکنده به آشخانه در دستور کار قرار گرفت.

    وی با بیان این‌که مدیران ذیربط و نمایندگان مردم استان گلستان در مجلس به شدت به دنبال ایجاد کریدور شرق به غرب با عنوان آزادراه هستند، ادامه داد: دولت جدید با پیگیری مدیران استان پذیرفت که ساخت بزرگراه به آزادراه تبدیل شود. این طرح برای طی شدن روند اجرایی آن به وزارتخانه ارسال شد و با نظر مساعد وزیر راه و شهرسازی طی مکاتبه‌ای با سازمان مدیریت کشور درخواست اخذ مجوز کمیسیون ماده 215 به منظور پایدار شدن طرح بررسی شده داده شد. امیدواریم با بررسی و تایید آزادراه ذکر شده، پروژه پایدار شده و مجوز اجرا و تامین منابع آن اخذ شود تا پس از اخذ نظرها در کمیسیون ماده 215، وزارتخانه ردیف اعتباری دریافت کند و در نهایت این طرح تصویب شود و پروژه به مرحله اجرایی شدن برسد.

    رستمی تصریح کرد: این آزادراه از شمال نوکنده آغاز و در نهایت پس از طی کردن مسیر از شمال شهرهای بندرگز، بندر ترکمن، آق‌قلا، گنبد و کلاله به منطقه آشخانه می‌رسد. با بهره‌برداری از این آزادراه، ترافیک عبوری از مازندران به سمت خراسان هدایت می‌شود.

    وی افزود: در سال 1375 طرح ساخت بزرگراه بهشهر – قوچان تعریف شد و قرار شد چهار استان مازندران، گلستان، خراسان شمالی و خراسان رضوی را تحت پوشش قرار دهد. بخشی از این پروژه، هم اینک در استان گلستان تا قبل از جنگل در حال اجراست و با ادامه آن بعد از جنگل، در حوزه استحفاضی خراسان شمالی در دست اجراست. حدود 30 کیلومتر از این بزرگراه از حوزه جنگل گلستان عبور می‌کرد که در نهایت عملیات ساخت این بخش جاده متوقف شد.

    به گزارش ایسنا، 35 پلنگ پارک ملی گلستان در انتظارند فرمان ایست داده شود، تا غریبه‌ها از زیستگاه‌شان بیرون بروند؛ منتظرند، رئیس سازمان محیط زیست، فرمان بدهد. وقت تنگ است، اگر دیر بجنبیم، فرزند‌ان‌ ما باید پلنگ ایرانی را تاکسی‌درمی شده در موزه‌ها مشاهده کنند.