دیده بان حقوق حیوانات/ مسعود بُربُر*: ببر سیبری پس از ۵سال از قرنطینه درآمد اما فعالان محیط زیست میگویند این ببر بیوه از قفسی بی نور به قفسی تازه منتقل شده است آن هم در مجموعهای که پیشتر دست کم ۹شیر و ۲ببر را به کشتن داده است.
به گزارش گروه جامعه خبرگزاری مهر زمانی که دو ببر سیبری برای احیای نسل ببر به ایران منتقل شدند تقریبا همه کارشناسان این تصمیم را غیرکارشناسانه و ناشدنی خواندند. باغ وحش ارم که متولی نگهداری از این دو دلداده راه راه شده بود، تنها کمی پیشتر دستکم ۹ و به روایتی ۱۴ شیر را به کشتن داده بود و پیش از آن نیز یک ببر بنگال مبتلا به صرع در استخر غیراستاندارد این باغ وحش جان باخته بود.
اندکی نگذشت که عمر ببر نر سیبری هم به پایان رسید و ببر بیوه به قرنطینه منتقل شد. قرنطینهای که به مدت ۵ سال او را از نور آفتاب محروم کرد.
عضو هیأت مدیره دیدهبان حقوق حیوانات ایران در این باره به خبرنگار مهر میگوید: الان قالب ماجرا به این شکل شده که شیر بکشید، به شما ببر جایزه میدهیم. یعنی موضوعی که مربوط به یک کشور و ملت است را به یک مجموعه بدسابقه بسپرند و انشاءالله که اتفاق بدی برای این ببر نیفتد اما اگر بعدها رویداد تلخی اتفاق افتاد هیچ کس مسئولیت این را به عهده نمیگیرد.
شهرام امیری شریفی درباره پیشینه این باغ وحش این گونه توضیح میدهد: در این مجموعه روشنگری وجود ندارد. در مورد حادثه شیرها برخی میگویند ۹ شیر و برخی هم میگویند ۱۴ شیر کشته شد. یک جا میگویند شیرها را یوتانایز کردیم (مرگ با تزریق دوز بالای داروی بیهوشی)، جایی میگویند با گلوله کشتیم، یکی میگوید سر بریدیم و یک عده هم اصلا ادعا میکنند که آنها را زنده زنده سوزاندیم!
وی با یادآوری این که «در این مجموعه خطایی رخ داده و مجلس هم بررسی کرده است و گفته مقصر اول باغ وحش ارم و مقصر دوم سازمان دامپزشکی است که باید ظرف یک هفته پاسخگو باشد» میپرسد: الان چند سال از این ماجرا میگذرد؟ اما در این ماجرا هیچ پاسخگویی رخ نداده و همه چیز هم مخفی میشود و هیچ کس هم نگفته آقا دست کم بگویید این شیرها را چگونه کشتید؟
این فعال حقوق حیوانات با تاکید بر این که اگر حیوانات آلوده و مریض هم بودهاند٬ برای مساله ضابطه وجود دارد، میگوید: اگر حیوان مبتلا بوده باید طبق ضابطه رفتار کنید. یعنی چه با گلوله کشتیم یا سر بریدیم یا آتش زدیم؟ مگر نظارتی روی اینها نیست که هرکاری دلشان میخواهد بکنند؟ به خاطر این موضوع سلامت حیوانات یک کشور و سلامت شهروندان تهران را با تغذیه حیوانات باغ وحش با گوشت ارزانقیمت الاغ مریض به خطر انداختد اما نهایتا پاسخ هم ندادند.
اعلام جرم میکنیم
عضو دیدهبان حقوق حیوانات با اعلام این که «کمیته حقوقی ما در حال بررسی موضوع قرنطینه ببر بیوه است و میخواهد روی این موضوع اعلام جرم کند» میپرسد: چه سیستم غلطی باعث شده حیوانی که سالم است ۵ سال در قرنطینه بماند. باید با این سیستم برخورد بشود. چرا باید حیوان سالم ۵ سال نور آفتاب نبیند؟ حتما چنین ساختاری باید اصلاح بشود.
امیری شریفی که انتقال رایگان ببر به باغ وحش ارم را پاداش دادن به متخلف سابقهدار تلقی میکند، میگوید: هر وقت نقدی وارد میشود میگویند مدیر قبلی بوده است. مگر اینها شخص حقیقی هستند؟ وقتی با یک نهاد حقوقی طرف هستیم دیگر فرقی نمیکند چه کسی مدیر بوده است. آن نهاد باید پاسخگو باشد. اما حتی نهاد ناظر یعنی سازمان محیط زیست هم با کدخدامنشی میگوید حالا دیگر گذشته و اینها هم بهتر شدهاند. چنین رفتاری جلوی تخلف را نمیگیرد و همین باعث شده است که بارها تخلفشان را تکرار کنند.
«ببری» نام ببر بنگالی بود که کشته شد
عضو هیأت مدیره دیده بان حقوق حیوانات با یادآوری ماجرای ببر دیگری که در باغ وحش ارم جان باخت میگوید: یک ببر بنگال بود که صرع داشت و از اول هم این را میدانستند اما او را در جایگاهی گذاشتند که استخر آب عمیق داشت و روی زمین بود. حیوان در آن افتاد و حمله صرع به ببر دست داد. حالا میگویند دویدیم که نجاتش بدهیم اما حیوان خفه شد. خب وقتی میدانیم که حیوان صرع دارد، برای تامین استخر آبش راه حل شناخته شده وجود دارد. استخری که عمیق نباشد که اگر حیوان در آن افتاد، سرش به دلیل وزن بدنش توی آن نرود! این کاری است که همه جای دنیا میکنند.
شهرام امیری شریفی با تاکید بر این که این حادثه هم منجر به هیچ اتفاقی نشد میگوید: هیچ برخوردی نشد. انگار که اصلا این حیوان از اول باید میمرد: خُب صرع داشت!
او با اشاره به این که «ببری» نام این ببر بنگال جان باخته بود میگوید: الان به صورت جعلی اسم ببری را روی ببر سیبری بیوه میگذارند که اتفاق قبلی از خاطرهها پاک شود. مردم هم در جریان نیستند در حالی که اوایل هر گزارشی درباره این ببر کار میشد مینوشتند ببر بیوه. اسمی که یادآور آن بود که نرش را کشتیم. حالا تلاش دارند با جعل اسم «ببری خانم» این عنوان بیوه را از آن بردارند و افکار حیواندوستان را تغییر جهت دهند.
این فعال حقوق حیوانات با اعتراض به این که «منت میگذارند که ۸۵۰ متر جا برای یک جفت شیر در نظر گرفتهاند» میگوید: اعلام نمیکنند که قلمرو شیر حدود ۱۰۰ کیلومتر است تا این را با ۸۵۰ متر مقایسه نکنیم. اما با افتخار میگویند ما بزرگترین پلنگ را در باغ وحش داریم، طبیعی است که پلنگ ایرانی بزرگ جثه است. بزرگ بودن حیوانی که در اختیار شماست که افتخار ندارد. اگر افتخاری باشد برای اصلاح جایگاه یا برخورد درست است.
اشتباه میلیاردی در سازمانی که توان افزایش حقوق ۱۲ هزار تومانی ندارد
عضو هیأت مدیره دیدهبان حقوق حیوانات با یادآوری این که «همین ببر موجود بر اساس تئوریهایی با هدف احیاء نسل ببر به کشور آورده شد» به خبرنگار مهر میگوید: برخی افراد طرح احیاء ببر مازندران در میانکاله را با ورود یک جفت ببر سیبری مطرح کردند.
شهرام امیری شریفی میگوید: اعلام کردند که عددی بین ۲ تا ۵ میلیارد تومان برای آمادهسازی جایگاه این ببرها در میانکاله هزینه شد. بر اساس واقعیتها میشود حدس زد که این عدد حدود یک میلیارد تومان باشد اما به هر حال عددی میلیاردی برای سازمانی هزینه شده که برای ۳۰۰۰ امتیاز و ۱۲ هزار تومان افزایش حقوق محیطبانش مشکل دارد و محیطبانش با پوتین پاره به منطقه میرود.
این فعال حقوق حیوانات با طرح این پرسش که «آیا مدیران ما میتوانند هر تصمیمی دلشان خواست با هر ضرر و زیان و هر مبلغی بگیرند و بعد هم بگویند ما رفتیم جای دیگر مدیریت کنیم؟ » میپرسد: آیا این جرم نیست که یک مدیر چنین مانوری، چنین نمایشی، اجرا کند و بعد هم خودش را پنهان کند و سرش را در برف کند و پاسخگو نباشد؟ خانم ابتکار باید مدیرانش را پاسخگو و مسئولیت پذیر بداند و نگویند که فلان طرح را اجرا میکنیم اگر هم جواب نداد که ما دیگر نیستیم. مثال هم زیاد دارد. از قرق اختصاصی بگیرید تا تکثیر در اسارت. میگویند ما این طرح را کلید میزنیم ۱۰۰ درصد هم جواب میدهد اما ۵ سال بعد هیچ کدام از این عزیزان نیستند که اگر کار جواب نداد و همه چیز بر باد فنا رفت پاسخگو باشند.
ببر سیبری برای ما هیچ ارزشی ندارد
عضو دیدهبان حقوق حیوانات با بیان این که «ببر را با این بهانه که ژن ارزشمندی دارد رایگان به باغ وحش ارم هدیهکردهاند» میگوید: این ژن ارزشمند در اسارت هیچ ارزشی برای ما ندارد. نه این که دامپزشک ما بیاموزد که ببر سیبری چه شکلی است٬ برای حیات کشور فایدهای دارد و نه دیدن ببر سیبری توسط مردم و بچههای تهرانی فایدهای به حال طبیعت ما دارد. ما گونههای بومی خودمان را رها کردهایم و فعالیت ضروری اطلاعرسانی که بایسته است را درباره آنها انجام نمیدهیم و حتی به مردمی که اثرگذاری مستقیم روی جمعیت گونههای بومی دارند اطلاعرسانی نمی کنیم بعد میگوییم ببر سیبری ارزش ژنتیکی دارد! بله، کرگدن هم ارزش ژنتیکی دارد اما در جایگاه خودش. ارزش ژنتیکی ببر سیبری و کرگدن به ما هیچ ارتباطی ندارد.
این فعال حقوق حیوانات میگوید: حیوانی که از سیبری میآید، به هوای گرم تهران، در این آلودگی وحشتناک، و آن آلودگی صوتی خیلی زیاد غرب تهران با صدای هواپیما و هلیکوپتر و مترو و اتوبان آن همه بلندگوهای پفکفروشی در پارک چگونه باید زندگی کند؟ آیا اصلا توجیهی وجود دارد که ببر را از سیبری به اینجا بیاوریم؟ چطور است پنگوئن را بیاوریم تهران که مردم پنگوئن هم ببینند بعد البته ممکن است نتوانیم شرایطش را فراهم کنیم و اقلیم مناسب را ایجاد کنیم.
شهرام امیری شریفی در پایان تصریح میکند: اگر بدانیم نگهداری ببر سیبری چه کمکی به محیط زیست ما میکند خیلی خوب است. یا به یوزپلنگ ما چه کمکی میکند؟ به حفظ زیستگاههای ما چه کمکی میکند؟ به آگاهی مردم چه کمکی میکند؟ مهمترین ادعا این است که روی علاقهمندی کلی مردم به حیوانات تاثیر دارد. موضوعی که همیشه مطرح میکنند و هیچ سندی و آماری هم تا کنون برای ارائه نکردهاند.
دیده بان حقوق حیوانات/ محمد باقر صدوق*: در سال های گذشته پروژه معاوضه دو ببر سیبریایی با دو پلنگ ایرانی با چنان مباحثی مواجه شدکه هنوز نیز از موضوعات خبرساز محسوب می شود. معاوضه ای که بر اثر آن هنوز هم یک ببر بیوه باقی مانده در قرنطینه نگهداري می شود و کمتر علاقمندی به حیات وحش از ماجرای آن بی خبر است. دکتر محمد باقر صدوق معاون محیط طبیعی وقت سازمان حفاظت محیط زیست که این معاوضه در زمان مسوولیتش انجام شد، مطلبی را در قالب خاطراتش از ماجرای معاوضه ببر در اختیار دیده بان حقوق حیوانات قرار داده اند. تحریریه دیده بان حقوق حیوانات با اعتقاد به اینکه انتشار این خاطرات در کنار اطلاع رسانی عام، فرصت بررسی، نقد و اطلاع رسانی بیشتر را فراهم می کند، کل این متن را بدون هیچ گونه تغییر (بجز یکی دو مورد نگارشی) جهت اطلاع هموطنان منتشر می كند. در بخش هایی از این متن، نگارنده اسامی خاصی را به صلاحدید شخصی با نقطه چین جایگزین کرده است.
دیده بان حقوق حیوانات به استفاده از واحد شمارش «قلاده» برای حیوانات اعتقاد ندارد، اما به جهت حفظ نگارش اصلی متن، این واحد را با «فرد» جایگزین نکرده است. همچنینی در برخی از تصاویر این گزارش که پیش تر منتشر شده بودند، واترمارک قدیمی دیده بان حقوق حیوانات دیده می شود.
سرپرست روابط امور بین الملل طی تماس تلفنی که با من داشت گفت که معاون وزیر محیط زیست کشور روسیه در ایران حضور دارد و قرار است جلسه ای در خصوص مسایل محیط زیست طبیعی با شما داشته و اما هیچ گونه اشاره ای به درخواست آنها که خواهان دو قلاده پلنگ ماده بودند، نکرد و جای تأمل دارد که با آگاهی از ورود ایشان به تهران و قصد و نیت ایشان، تا ساعاتی قبل از جلسه ما بی خبر از موضوع بودیم. هماهنگی های لازم بین دفتر روابط بین الملل و حوزه معاونت طبیعی صورت پذیرفت و قرار شد جلسه ای صبح روز بعد در حوزه معاونت برگزار شود. در موعد مقرر معاون وزیر محیط زیست روسیه با همراهانش برای شرکت در جلسه در سالن جلسات حوزه معاونت محیط زیست طبیعی حضور یافتند. از حوزه معاونت محیط زیست طبیعی به ویژه حیات وحش هم تعدادی از همکاران به جلسه دعوت و آقای مهندس هوشنگ ضیائی که از خبرگان و متخصصین محیط زیست طبیعی و صاحب نظر در این بخش است، به عنوان مشاور اینجانب در جلسه حضور یافت[1]. جلسه با خوش آمدگویی و خیر مقدم به میهمانان و سپس معرفی میهمانان شرکت کننده و افراد حوزه معاونت شروع و پس از خوش و بش و احوالپرسی وارد دستور جلسه گردید. همراه معاون وزیر محیط زیست روسیه مترجمی است که به زبان فارسی مسلط و محیط زیست ایران را خوب می شناسد و در زمینه های مختلف اطلاعاتی دارد. معاون محیط زیست طبیعی وزارت محیط زیست روسیه به صراحت اعلام کرد که هدف ما از حضور در ایران و این جلسه درخواست دو قلاده پلنگ ماده ایرانی است و اذعان داشتند ما قبلاً دو قلاده پلنگ نر را برای نماد بازی های المپیک زمستانی سوچی در سال 2014 از طریق کشور ترکمنستان به دست آوردهایم و در حال حاضر به دو قلاده پلنگ ماده نیز نیاز است که با اطلاعات و اخباری که کسب کردهایم، متوجه شدیم هم اکنون دو قلاده پلنگ ماده در ایران وجود دارد[2]. حال چگونه و از ارتباط با چه کسی یا کسانی این اطلاعات را به دست آوردهاند، الله اعلم. از طریق دفتر امور بین الملل و حوزه ریاست دایماً پیام هایی دریافت می شد که به دلیل اهمیت آن سریعاً انجام و تفاهمات لازم صورت پذیرد و اظهار می شد آقای سجادی، سفیر ایران در مسکو، معتقد است که این مسئله در روابط سیاسی بین دو کشور و قطعنامه های پی در پی که توسط شورای امنیت سازمان ملل صادر می شود، بسیار مهم و اثرگذار است. راست یا دروغش دیگر با راویان است. جریان این دو قلاده پلنگ ماده هم از این قرار است که آنها از گرگان و بابلسر به پارک پردیسان تهران منتقل شده اند که یک قلاده از آنها در تله متخلفان به دام افتاده و دچار شکستگی دست شده و چون مداوا نشده در همان وضعیت ناجور جوش خورده و همچنین در هنگام اسارت به علت نگهداری در محلی نامناسب و تغذیه نامطلوب و عدم رسیدگی های لازم از نظر جسمی ظاهراً وضعیت خوبی ندارد. یک قلاده دیگر به مراتب وضعیتش از این هم بدتر است این پلنگ که بر اثر تغذیه از طعمه آلوده به سم و ضرب و شتم توسط افراد نادان و بی مسئولیت و نگهداری در قفس کوچک و نامناسب، ستون فقراتش کج و معوج و وضعیتی نامتعادل و نامناسب دارد، دچار تشنج شده بود و گاهی اوقات کاملاً به حالت غش و اغماء فرو می رفت. از آنجائیکه برای نگهداری این پلنگ ها بودجه ای منظور نشده بود بنابر این مدت ها بود که این پلنگ ها با ته مانده های غذای کارکنان و یا گوشتی که آنها با هزینه خود تهیه می نمودند تغذیه می شدند یک پلنگ زیر یک سال نیز در پارک پردیسان وجود داشت که آنرا هم به علت نداشتن بودجه نگهداری در اختیار باغ وحش رامسر قرار داده بودند که در وضعیت بسیار نامناسبی نگهداری می گردید. از آنجائی که ارزش ببرهای سیبری به علت جمعیت محدود آن در مقایسه با ارزش پلنگ بسیار بالاتر بود، بنابراین در ابتدا چنین تصور می شد که دولت روسیه با این مبادله موافقت ننموده و موضوع منتفی گردد ولی پس از مدتی علیرغم مخالفت کارشناسان روسی با این مبادله طبق دستور مستقیم آقای پوتین قرار شد این مبادله انجام گیرد. با توجه به مشابهت ببرهای مازندران با ببرهای سیبری که برخی از کارشناسان هر دو را به عنوان یک زیر گونه می شناختند تصمیم گرفته شد که با توجه به تجربیات جهانی در مورد ببر و تجربیات کارشناسان روسی در مورد احداث محل نگهداری و تکثیر پلنگ در یک منطقه صد هکتاری در منطقه سوچی، مکان مناسبی در یکی از زیستگاههای قبلی ببر انتخاب گردد. در این ارتباط آقای هوشنگ ضیائی که تجربیاتی در بررسی زیستگاههای ببر و رد پای آن در ایران و چندیت پارک ملی در کشور هندوستان را دارند داوطلبانه و با امکانات و هزینه شخصی به زیستگاههای قبلی ببر در استانهای مازندران و گلستان عزیمت نمودند که پس از جمع بندی اطلاعات به دلایل زیر منطقه ای صد هکتاری در پناهگاه حیات وحش میانکاله جهت سکونت ببرها انتخاب گردید:
* میانکاله یکی از مهمترین زیستگاههای ببر در ایران بوده به طوریکه در تاریخ مسعودی ذکر شده است ظل السلطان در یک برنامه شکار 35 قلاده ببر را در میانکاله شکار نموده است.
* میانکاله یکی از با ارزش ترین زیستگاههای پرندگان مهاجر، گیاهان بومی و ماهیان خاویاری و استخوانی می باشد و… منطقه ساحلی دریای مازندران به طول 70 کیلومتر است که هنوز تخریب و ویلا سازی در آن صورت نگرفته است.
* با توجه به روند تخریبی و شروع تصاحب اراضی در میانکاله آوردن ببر به این منطقه می توانست نسبت به شناساندن ارزشهای آن و جلوگیری از تخریب و تصاحب اراضی آن موءثر باشد.
در ارتباط با آوردن ببر به میانکاله و احیاء این منطقه برنامه ای تدوین گردید و با توجه به و عده هائی که ریاست سازمان در زمینه تخصیص بودجه مورد نیاز جهت خرید برخی از مستثنیات و دامداریها و ایجاد فضای لازم جهت سکونتگاههای ببر ها داده بودند در ظرف کمتر از دو ماه اقدامات مهمی از قبیل مذاکره با دامداران و صاحبان اراضی به منظور واگذاری عرصه های موجود با قیمت کارشناسی، تعیین محل احداث زیستگاه و ابنیه های مورد نیاز ومذاکره با شرکتی استرالیایی به منظور تهیه فنس الکتریکی و مذاکره با چند موسسه تولیدی به منظور ترغیب آنی جهت حمایت از این برنامه انجام گرفت ولی متاسفانه علیرغم اعلام ریاست سازمان مبنی بر تخصیص 3 میلیارد تومان جهت اجرای این پروژه هیچوقت وعده ایشان تحقق نیافت.
این گزارشی است که از طریق همکاران دفاتر حیات وحش و شکار و صید حوزه معاونت طبیعی در اختیارم قرار گرفته است. علیرغم این که دو قلاده ماده پلنگ در شرایط مطلوبی نبودند، اما حوزه معاونت طبیعی سازمان قصد واگذاری آن دو را به جایی نداشت.[3]
با توجه به سیاستهای حوزه معاونت طبیعی، هیچ گونه برنامه ای برای واگذاری حیات وحش در این معاونت وجود نداشته و هیچ گونه پنهان کاری هم در هیچ مورد و زمینه ای وجود ندارد. این اعتقاد من و همکارانم است که هر چیزی باید شفاف بوده و مردم و مسئولین از آن مطلع باشند؛ اما عده ای اندک به دنبال منافع شخصی و سوء استفاده از روند موجود در سازمان می باشند، برای رسیدن به اهدافشان فقط ژست و پز کار و حضور در جلوی دوربین خبرنگاران سیار و سایر رسانه ها برایشان مهم است، از این رو برای رسیدن به اهدافشان، تصمیمات خود را به مقامات سازمان دیکته و هماهنگ نموده و با نادیده گرفتن قوانین و مقررات و سیاستهای کاری حوزه معاونت طبیعی به قول مشهدی ها این حوزه را به چشم بچه مادر اندر یا ناتنی می نگرند. در صورتی که وظیفه اصلی سازمان حفظ محیط زیست طبیعی و به طور کلی طبیعت است، اما متأسفانه به قدری حواشی و مسایل حاشیه ای مطرح است که اصل موضوع گم یا کمرنگ شده و از متن به حاشیه رانده شده است.
چند روزی از جلسه و نشست با طرف روسی نگذشته است که با خبر شدم از طریق حوزه ریاست سازمان و امور بین الملل بدون آگاهی و هماهنگی با معاون محیط زیست طبیعی سازمان به طور مستقیم بامدیران زیرمجموعه معاونت یعنی مدیران دفاتر مدیریت شکار و صید و حیات وحش ارتباط غیر اصولی برقرار نموده اند. متاسفانه مدیران این دفاتر هم بدون رعایت اصول مدیریتی، تحت تاثیر دستور سایرین بدون آنکه من را در جریان قرار دهند دو رأس بره آهو را آماده و به طور پنهانی از کشور خارج می نمایند تا در اختیار یکی از شیوخ قطر که احتمالاً وزیر محیط زیست کشور قطر بوده است، قرار گیرد. این موضوع هم بیشتر به خواست سفیر جمهوری اسلامی ایران در قطر که از دوستان خودم می باشد، صورت گرفته است، چون ایشان تلفنی با من تماس گرفت و خواستار تماس بیشتر با ایشان در جهت گسترش بیشتر روابط بین ایران و قطر شده بود که در پاسخ ایشان گفتم این گونه مسایل می باید از طریق روابط بین الملل پیگیری شود و در واقع روی خوش نشان ندادم که بعدها به مسایل دیگری نیز منتهی گردید و دفتر روابط بین الملل در جریان این امور هست و در واقع با آب پاک از جانب من بر روی دستشان ریخت و اگر اقدامی در حوزه طبیعی صورت گرفته بدون اطلاع و هماهنگی من صورت گرفته است. حوزه معاونت طبیعی چند روز بعد از طریق رسانه ها از این موضوع آگاه شد.[4] به طوری که وقتی افشاء و سرو صدای آن بلند شد، هر یک از افراد غیر مسئول پاسخهای متفاوتی به رسانه ها ارائه دادند که خجالت آور و آبروریزی بیشتری را به دنبال داشت. حوزه ریاست اعلام کرد این دو رأس آهو بیمار بوده اند، حوزه امور بین الملل نیز اعلام نمود این دو رأس آهو برای مسایل ژنتیکی به خارج فرستاده شده و برگردانده می شود از این نوع خزعبلات و از هراسی که داشتند آن را محول به حوزه معاونت طبیعی نکرده تا موضوع را جمع و جور کند.
ریاست سازمان بارها می گفت حرف شما برای من حجت است؛ اما کار خودش را می کرد و هرگز توجهی به نظرات و پیشنهادات حوزه معاونت طبیعی نداشت و برایش مهم هم نبود.
حوزه ریاست و مسئول روابط بین الملل سازمان هم پیگیر واگذاری دو قلاده پلنگ ماده بوده و بر واگذاری آنها تأکید داشتند با این توجیه که این موضوع در روابط سیاسی دو کشور بسیار اهمیت دارد و توجیهاتی از این قبیل. البته از نظر سیاسی شاید کشور به ظاهر در موقعیت مناسبی نیست؛ اما ربطی به این مسأله نداشت یا حداقل این موضوع نمی توانست خلأ به ظاهر انزوای سیاسی را پر نماید. از این رو این توجیهات پذیرفتنی نبود اما ابزاری شده برای برخی افراد برای رسیدن به اهداف شان. متأسفانه در این سال ها دیگر نباید از خداوند بخواهیم گناهان ما را بیامرزد، بلکه باید بگوئیم خداوندا توجیهات ما را بیامرز!
بالاخره جلسه به این نتیجه رسیدکه طرف روسی فقط خواهان دو قلاده پلنگ است و موضوع دیگری را دنبال نمی کند. با همکاران و همچنین آقای هوشنگ ضیائی شور و مشورت شد و با توجه به واگذاری دو رأس آهویی که به طور پنهانی و غیر عرف به شیوخ قطر واگذار شده است، به طرف روسی پیشنهاد شد که در قبال واگذاری دو قلاده ماده پلنگ، دو قلاده ببر سیبری که گویا نژادش به ببر مازندران نزدیک است از روسیه دریافت گردد. در ابتدا معاون طبیعی وزارت محیط زیست روسیه و همراهانش با این درخواست مخالفت کردند. سپس از ما خواستند تا با وزیر محیط زیست روسیه مذاکره کرده و پاسخ ما را بدهند، در نهایت پذیرفتند دو قلاده ببر در اختیار ایران قرار دهند. سازمان هیچ گاه برنامه ای برای نگهداری یا آزادسازی و تکثیر ببر در طبیعت و زیستگاههای مربوطه و حتی نگهداری در اسارت ندارد، فقط در قبال واگذاری دو قلاده پلنگ ماده، به دنبال دریافت و مبادله دو قلاده ببر و نگهداری آنها در پارک طبیعت پردیسان است؛ البته آنهم در زمان مقتضی و پس ازفراهم نمودن محل مناسب برای نگهداری ببرها با رعایت کلیه ضوابط و استانداردها و سایر مسایل زیستی در اسارت. این در حالی است که از ابتدای تاسیس سازمان تاکنون نیز هیچ برنامه ای برای تکثیر ببر در دستور کار نداشته و در این باره توصیه یا پیشنهادی هم از اشخاص حقیقی و حقوقی ارائه نشده است. بنابراین طبیعی است که برای این موضوع اقدام تأمین اعتبار و یا پیش بینی آن موضوعیتی نداشته است[5].
ولادیمیر پوتین خواهان سرسخت پلنگ ایرانی
البته طی چهار دهه اخیر پروژه های کوچکی تحت عناوین ببریابی در مقاطع زمانی مختلف مطرح شده که نتیجه ای در بر نداشته است، به طوری که همواره شایعاتی مبنی بر وجود ببر مازندارن وجود داشته و دارد. در زمانی که در معاونت حضور داشتم، پروژه ببریابی توسط آقای بهزاد سعیدپور ازهمکاران آموزشکده محیط زیست به مبلغ سه میلیارد ریال ارائه شد که توسط همکاران حوزه معاونت محیط زیست طبیعی علیرغم توجیهات و اصرار ایشان رد شد.
البته در سال های اخیر برخی گونه های شاخص علف خوار با توجیهات تکثیر و جلوگیری از انقراض بدون هیچ گونه توجیه و بررسی علمی فقط به صورت دستوری از زیستگاه های خود به زیستگاه های غیرمرتبط انتقال داده شده اند که در اسارت و یا به صورت نیمه اسارت نگهداری می شوند، به طوری که این گونه اقدامات و فنس کشیهای بی مورد پر هزینه که بدین منظور صورت گرفته اند، تبدیل به یک شوخی و مضحکه شده است؛ اما کسی جرأت مخالفت و برخورد با این گونه اقدامات و ناهنجاری های زیست محیطی را ندارد[6] . در سالهای قبل با صرف هزینه زیاد محوطه وسیعی به منظور نگهداری شیر در پارک طبیعت پردیسان فنس کشی گردید ولی هیچوقت شیری در آن رها نگردید از آنجائیکه سکونت گاههای شیر و ببر از نطر استاندارد تقریباً شبیه به هم می باشد لذا این مکان انتخاب اول برای اسکان موقت ببرها بود ولی متاسفانه پس از بازدید آقای ضیائی از محل مشخص گردید که در زمان احداث این محوطه استاندارد های لازم رعایت نشده و پایه ها و توری و محل اتصال توری به زمین از استحکام لازم جهت نگهداری شیر و ببر برخوردار نمی باشد.
با توجه به پذیرش طرف روسی با واگذاری دو قلاده ببر در ازای دو قلاده پلنگ ماده، توافق صورت پذیرفت، اما با توجه به علاقه رئیس سازمان که ببرها در زیستگاه خود برای تکثیر باشند، با نظر حوزه معاونت طبیعی مقرر شد که در شبه جزیره میانکاله که آخرین ببر مازندران در آن شکار شده است، محلی به منظور نگهداری دو قلاده ببری که در آینده از روسیه وارد خواهند شد، آماده گردد. میانکاله که یکی از منحصر به فرد ترین زیستگاه های کشور بوده است، متاسفانه طی سه دهه اخیر به طور کلی شرایط زیستگاهی خود را از دست داده به طوری که هم اکنون از استانداردهای زیست محیطی بدور و در اختیار سماکان، دامداران، بهره برداران انار وحشی و بخش هایی از آن نیز در تصرف افراد قرار گرفته دارد. با ایجاد مرکز نگهداری ببر در شبه جزیره میانکاله که نمونه آن در چند کیلومتری مسکو وجود دارد قصد و هدف احیای منطقه میانکاله است. از این رو وظایفی برای دستگاه های ذیربط از جمله استانداری مازندران، وزارت تعاون و … تعیین گردید. وزارت تعاون موظف شد نسبت به سامان دادن تعاونی سماکان که هر سماکی برای خود مکانی برای اسکان در نظر گرفته اقدام کند، استانداری نسبت به اخراج دامداران و خرید مستثنیات اقدام نماید. همچنین وضعیت بهره برداران انار وحشی از انارستان های میانکاله را نیز مشخص و سامان داده شوند، سازمان حفاظت محیط زیست نیز از طریق اداره کل حفاظت محیط زیست استان مازندران نسبت به تأمین آب و برق و جاده دسترسی مربوط به محل نگهداری ببرها اقدام نماید. قبلاً اشاره شد که یک ریال اعتبار بدین منظور در اختیار معاونت طبیعی سازمان و یا اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران قرار نگرفته است. در انجام اقدامات عملی به فرض این که اعتباری هم پایدار شده باشد، نیاز به زمان است. یک شبه که نمی شود سماکان را ساماندهی یا دامداران را اخراج کرد!
ولادیمیر پوتین و پلنگ ایرانی
هنوز جوهر امضاهای پای صورتجلسه خشک نشده است که از دفتر روابط بین الملل سازمان اعلام شد که ببرها ظرف دو یا سه روز آینده وارد ایران می شوند و همان موقع در مصاحبه ای که رسانه ها آن را درج کردند، اعلام کردم میهمانان ناخوانده وارد کشور می شوند که این موضوع به مذاق خیلی ها خوش نیامد چون درکی از مسایل حیات وحش نداشتند و دنبال تبلیغات هیاهو و نمایش بودند. با شنیدن این خبر، با دفتر روابط بین الملل که رابط بین سازمان و سفارت ایران در روسیه است، تماس گرفته و عدم آمادگی پذیرش مهیمانان ناخوانده یعنی ببرها را اعلام نمودم؛ چون هیچکدام از اقداماتی و تمهیداتی که برای پذیرش و نگهداری آنها لازم است در این مدت کوتاه تاکنون فراهم نشده است. چرا که سئولات بسیاری مطرح است، ببرها را تا فراهم شدن امکانات لازم در میانکاله، موقتاٌ کجا باید نگهداری کرد؟ چه کسی این مسئولیت را می پذیرد؟ طرف روسی فقط دنبال پلنگ ها است و سازمان را در برابر عمل انجام شده قرار داده است. با همکاری افراد غیر مسئول در سازمان و سفارت ایران در روسیه با توجیه ارتقاء روابط سیاسی، دو قلاده ببر یک نر دو سال و نیمه و یک ماده چهار ساله را بدون این که کارشناسان ایرانی آن ها را مورد بررسی بیومتریک قرار دهند، به دلخواه خود در قفس های ویژه با هواپیمای ویژه روانه ایران کردند. البته کارشناسان روسی ازوضعیت دو قلاده پلنگ ماده ایرانی[7] اطلاعات کافی داشتند. طرف روسی با آگاهی از وضعیت هر دو ماده پلنگ آن ها را پذیرفته است، با انتقال ببرها به ایران قصد دارند که با همان قفس های ویژه دو پلنگ ماده را از ایران به روسیه انتقال دهند.
تصاویر قفس های ورود ببرهای سیبری/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
چون در پارک پردیسان جای مناسب و محلی ویژه برای نگهداری موقت ببرها، این حیوان درنده با چهارصد کیلو وزن که دارای استحکام لازم بوده و همچنین استخر آب برای آب تنی ببرها و متناسب با ویژگی های جسمی و رفتاری ببرها که دارای پرش هایی بلند و آدمخوار نیز هستند وجود ندارد، با آقای مهندس ضیایی مشورت شدکه چه باید کرد که آبروریزی نشود و این شرایط تحمیل شده را طوری مدیریت کرد تا مشکلی پیش نیاید. ایشان پیشنهاد کرد که بازدیدی از باغ وحش ارم داشته و از نزدیک بررسی نماید که آیا مکان مناسبی برای نگهداری موقت ببرها وجود دارد؟ نتیجه بازدید و بررسی که ایشان گزارش کردند این است که در باغ وحش ارم محلی نسبتاً امن با محوطه ای باز وجود دارد که در صورت تقویت فنس ها برای ایمنی بیشتر و ایجاد استخری کم عمق برای شنا و آب بازی ببرها می تواند محل نسبتاً مناسبی برای نگهداری موقت ببرها باشد تا به محض آماده شدن میانکاله از این محل موقت به محل نگهداری اصلی شبه جزیره میانکاله انتقال داده شوند. مسئولین باغ وحش هم از این موضوع استقبال کرده و همکاری لازم را معمول داشتند و کلیه هزینه های نگهداری را به عهده گرفتند. علاوه بر هزینه های نگهداری، هزینه غذای روزانه هر یک از ببرها یک صد هزار تومان است، یعنی ماهیانه حدود شش میلیون تومان که سازمان چنین اعتباری را در اختیار ندارد.
پارچه نوشته متملقانه مسوولان باغ وحش ارم در مراسم رونمایی از ببرهای سیبری/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
وزیر محیط زیست روسیه همراه با دو قلاده ببر وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد. این در حالی است که هیچ گونه برنامه و مقدمات لازم ابتدایی و مجوزهای مورد نیاز نیز از دستگاه های ذیربط اخذ نشده است و به طور کلی هیچ گونه آمادگی وجود نداشت. جاذبه و ابهت ببرها باعث خوشحالی مردمی شده که از موضوع آگاه شده اند و جمعیت کثیری برای استقبال از ببرهای وارداتی در محل باغ وحش ارم تهران حضور یافته اند. مسئولین دستگاههای ذیربط از جمله فرودگاه، گمرک، دامپزشکی و…. نهایت همکاری را معمول و بالاخره ببرها با قفس های ویژه هر یک در کامیونت هایی توسط جراثقال بارگیری و روانه باغ وحش شدند. این در حالی است که این جمعیت شیفته و طرفدار حیات وحش با چهره های خندان و شور و حال زاید الوصفی به صورت خود جوش جمع شده و برای یک لحظه مشاهده ببرها از سر و کول هم بالا و پایین می رفتند. در گوشه و کنار محوطه محل نگهداری ببرها برخی از مسئولین که عده ای دورشان جمع شده، قصه پردازی می کردند، یکی می گفت ببر ماده حامله است، یکی می گفت دوقلو حامله است و هر کس که اطلاعات مختصری داشت، آن را پردازش کرده و عوام پسندانه در اختیار رسانه ها قرار می داد، من هم در گوشه ای ایستاده نظاره گر این مناظر هستم و از خدا عاقبت به خیری را طلب می کنم. پس از تخلیه قفسها و انتقال ببرها به داخل محل نگهداری موقت، باغ وحش ارم را ترک کردم. آقای مانی صادقی که از فیلمبرداران و تصویرپردازان مجرب وحرفه ای حیات وحش کشور است را لحظاتی در فرودگاه مهرآباد ملاقات کرده، تعجب کردم که چگونه متوجه شده است. از ایشان پرسیدم، پاسخ داد به من دستور دادند از ورود ببرها به ایران تا به آخر فیلمی تهیه نمایم. تا کنون هم متوجه نشدم بالاخره چه کسی دستور داده است.
صدوق در مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتهجوم مردم در اثر تبلیغات باغ وحش برای مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتشوی تبلیغاتی باغ وحش ارم برای مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتامیر الهامی مدیر وقت باغ وحش ارم در حال ادای توضیح به محمدی زاده رییس وقت سازمان حفاظت محیط زیست در مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتامیر الهامی مدیر وقت باغ وحش ارم در حال ادای توضیح به محمدی زاده رییس وقت سازمان حفاظت محیط زیست در داخل محوطه تعیین شده برای ببرها در مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتمسوولان در محوطه خارجی محل نگهداری ببرها در مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتامیر الهامی مدیر وقت باغ وحش ارم در حال ادای توضیح به محمدی زاده رییس وقت سازمان حفاظت محیط زیست در مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتتهیه گزارش خبرنگاران ذوق زده با بغل کردن توله شیرهایی که سال بعد کشته شدند؛ مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتجوشکاری نرده های باقیمانده محوطه ببرها در باغ وحش ارم در حین مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتجوشکاری نرده های باقیمانده محوطه ببرها در باغ وحش ارم هنگام ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتلحظه ورود ببرهای سیری به محوطه مخصوص در باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتهجوم خبرنگاران به داخل محوطه در لحظه ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتهجوم خبرنگاران به داخل محوطه در لحظه ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتهجوم مردم به داخل محوطه در لحظه ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتببرها از باکس چوبی خارج نمی شوند!/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتتحریک ببرها با میله های فلزی برای خروج از باکس و ورود به اتاق گربه سانان باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیواناتهجوم مردم برای دیدن ببرها در اثر تبلیغات باغ وحش/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
قبلاٌ اشاره شد که ورود ناخواسته این ببرها یک اتفاق است و سازمان حفاظت محیط زیست از ابتدای تشکیل تاکنون پروژه یا طرح و برنامه ای برای احیای ببرمازندران از طریق تکثیر در اسارت یا نیمه اسارت نداشته و ندارد. این موافقت هم صرفاً به دلایل رضایت طرف روسی و سفارت ایران در روسیه است و حتی یک ریال اعتباری برای آن وجود ندارد. اما طوری برای رسانه ها و برخی افراد جا افتاده که برای نقل و انتقال این ببرها، پنجاه میلیارد ریال هزینه شده است و این موضوع بارها از من سئوال شد که من آن را تکذیب کردم، این در حالی است که مرتب (ازطریق….) به من توصیه می شد و می خواستندکه فوری با آقای صادقی قرارداد فیلم برداری آن هم به مبلغ بالا بسته شود، می پرسیدم از کدام محل و اعتبار؟ هر کس می خواست از این نمد برای خود کلاهی بسازد و کسی به عواقب کار فکر نمی کرد. آن روز همه خوشحال و خندان بوده و خود را پیروز معرکه می دانستند و پس از چند روز نمایش و هیاهوها فروکش کرد و شرایط عادی حاکم شد. اما علیرغم تلاشهایی که می شد پروژه میانکاله پیش نمی رفت و از طرفی حضور ببرها و مراقبت و نگهداری آن ها توسط باغ وحش ارم خیال خیلی ها را راحت کرده بود جز مدیر کل دفتر حیات وحش، آقای ضیائی و بنده که نگران بودیم. اما همه کارها در دست ریاست سازمان است که می باید از طریق استانداری و وزارت خانه های مربوطه و سایرین پیگیری نماید. چون هیچ چیز سرجای خود نیست و مشخص نبود در آینده چه خواهد شد. نگهداری و مراقبت از ببرها نیاز به نیروی انسانی کارآزموده و آگاه و شناخت از ببر و رفتارهای آن دارد که سازمان چنین نیرویی را در اختیار نداشت. دامپزشک متخصص ببر و آگاه به مسایل تغذیه و از همه مهمتر اعتبار مورد نیاز حتی برای تأمین غذای آن ها وجود ندارد و پیش بینی هم نشده است و هرگز هم پیش بینی نگردید. فقط از محل سایر طرح های عمرانی معاونت طبیعی، کسر و برای احداث ساختمان نگهداری ببرها در میانکاله به استان مازندران حواله گردید، که اسناد آن در امور مالی و ذیحسابی سازمان موجود است.
علیرغم پیگیری ها و مکاتبات انجام شده در مورد تعیین یک نفر به عنوان مسئول پروژه ببر متاسفانه ریاست سازمان نه تنها شخص مسئولی تعیین ننمودند بلکه حاضر به صدور یک ابلاغ برای آقای ضیایی که از بدو ورود ببرها به صورت داوطلبانه و بدون هیچ گونه چشم داشتی از هر کونه کمکی مضایقه نمی نمودند نیز نشدند. از طرف دیگر مصاحبه های غیر کارشناسی ریاست سازمان از قبیل تکثیر و رها سازی 50 ببر در میانکاله و یا … بودن ببرها و غیره و دخالت ها و اظهار نظر ها و مصاحبه های افراد غیر مسئول با رسانه ها و محول نمودن پاسخ خبر نگاران و رسانه ها و عدم تخصیص بودجه لازم برای خرید برخی از دامداری ها و مستثنیات موجود در میانکاله همگی باعث گردید تا ایشان همکاری خود را با این پروژه قطع نمایند.
علیرغم همه مشکلات دفتر حیات وحش با اعزام کارشناسان به باغ وحش نظارت مستمری بر تغذیه و بهداشت ببر ها اعمال می نمود به همین دلیل ببر ها از سلامت و شادابی لازم برخوردار بودند این موضوع ادامه داشت تا اینکه یک روز آقای محمدی مدیر کل حیات وحش اطلاع دادند که ببر نر مریض است و مقداری چرک و خون در قفس او مشاهده شده که با وجود مداوای انجام شده چشم ها و بینی ترشح زیادی دارند و داروهای تجویز شده تاثیری نداشته است. از طرف دیگر علیرغم تماس های انجام شده با چند نفر از اساتید دانشکده دامپزشکی که از مدتها قبل در باغ وحش حضور دارند و مشغول مداوای شیرهای مریض هستند آنها حاضر به قبول مسئولیت معالجه ببرها نگردیدند و برخی از دامپزشک ها نیز به دلایلی از قبیل اینکه تجربه ای در مورد ببر و بخصوص بیهوش نمودن آنها ندارند و یا ترس از رسانه ها از قبول این مسئولیت خود داری نموده اند.
شرایط نگهداری ببرهای سیبری در قرنطینه به محض ورود/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
با توجه به مراتب فوق از آقای محمدی خواستم که با آقای ضیائی که تجربیات زیادی در بیهوش کردن حیوانات وحشی دارند تماس گرفته و از ایشان تقاضا نماید که نسبت به بیهوش نمودن ببر مذکور و انجام مداوای لازم اقدام نماید ولی آقای محمدی اظهار داشت که من قبلاً با آقای ضیائی تماس گرفته ام ولی ایشان به دلایلی از قبیل مشغول بودن در پروژه بین المللی زاگرس و حضور چهار دامپزشک در دفتر حیات وحش و عدم نیاز به حضور ایشان، از قبول این مسئولیت خودداری نموده اند.
دو روز بعد آقای محمدی که برای شرکت در سمینار مدیران استان ها به خوزستان رفته بود سراسیمه با اینجانب تماس گرفت و از اوضاع وخیم ببر و عدم قبول مسئولیت مداوای ببر توسط دامپزشکان وحتی کارکنان باغ وحش خبر داد و از اینجانب تقاضا نمود که با توجه به احترامی که آقای ضیائی برای شخص شما قائل است از ایشان در خواست نمائید که این مسئولیت را بپذیرند. من هم بلافاصله با آقای ضیائی تماس گرفتم و ضمن تشریح وضعیت وخیم ببر از ایشان خواستم که مسئولیت مداوای ببر را بر عهده بگیرند، ایشان هم بدون چون و چرا و هیچ گونه توقعی این مسئولیت را پذیرفتند و اینجانب طی ابلاغی مسئولیت مداوای ببر نر را با توجه به وضعیت وخیم آن به آقای مهندس ضیائی محول نمودم.
دامپزشکان معالج ببر بیوه و هوشنگ ضیایی/ عکس از ایسنا
پس از صدور این ابلاغ آقای ضیائی در همانروز با دعوت از چند دامپزشک متخصص و با تجربه نسبت به بیهوش نمودن ببر نر اقدام نمودند پس از معاینه ببر مشخص گردید که خون و چرک های مشاهده شده مربوط به زخم های ایجاد شده بررروی دم و ناحیه ران می باشد. آقای دکتر گرگین که از اساتید قدیمی و با تجربه در زمینه جراحی حیوانات وحشی می باشد کلیه زخم ها را … و پانسمان نمودند و آقای دکتر تقی پور نمونه ای از خون را به آزمایشگاه پاستور که مسئولیت آنرا یک خانم با تجربه در زمینه تشخیص آزمایشگاهی امراض و بیماریهای حیوانات بر عهده دارند ارسال گردید.
علیرغم اقدامات انجام شده و تزریق آنتی بیوتیک ها و سایر داروها نه تنها بهبودی در حیوان مشاهده نگردید، بلکه وضعیت آن روز به روز به وخامت می گذاشت. تا اینکه یک روز صبح آقای ضیائی از باغ وحش تلفنی به من اطلاع داد که علیرغم تلاشهای انجام شده ببر مریض تلف شده است ولی موضوع مهمتر اینکه طبق اطلاعات آزمایشگاه پاستور دلیل مرگ به علت بیماری مشمشه بوده است. بیماری خطر ناکی که از حیوانات فرد سم نظیر اسب و الاغ منتقل می شود و برای انسان بسیار خطرناک و لاعلاج می باشد. ایشان همچنین تاکید داشتند که علت مریضی و مرگ و میر شیرهای باغ وحش که از چندین ماه قبل از ورود ببر ها شروع شده و هنوز هم ادامه دارد، وجود همین بیماری مشمشه است.
شرایط نگهداری ببرها در باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
با توجه به اهمیت موضوع بلافاصله مراتب را به آقای محمدی زاده اطلاع دادم و از ایشان در خواست نمودم که برای اخذ تصمیمات لازم جلسه ای با حضور ایشان و تیم دامپزشکی مسئول معالجه ببر ها داشته باشیم.
در این جلسه ابتدا مسئول آزمایشگاه پاستور که خانم مسنی بود و با داشتن تخصص و سالها تجربه موفق به شناسایی عامل بیماری بببر تلف شده گردیده بود (شایان ذکر است که از چندین ماه قبل از ورود ببرها این بیماری در باغ وحش وجود داشت و با وجود تلف شدن تعدادی شیر و حضور مداوم تیم دامپزشکی دانشگاه تهران در باغ وحش عامل بیماری شناسایی نگردیده بود.) توضیحاتی در مورد نحوه انتقال این بیماری از فرد سمانی مثل اسب و الاغ به انسان و حیوانات گوشت خوار و خطراتی که به علت صعب العلاج بودن آن جان انسان ها را تهدید می نماید به اطلاع رسانید.
غذای گربه سانان ارم در زمان ورود ببرها/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
پس از بحث و تبادل نظر با توجه به اهمیت موضوع قرار شد که موضوع فوراً به سازمان دامپزشکی که به نظر می رسید از وجود بیماری درکشور اطلاع ندارد اعلام شود. در صورتیکه بعداً معلوم گردید که سازمان دامپزشکی از وجود این بیماری و مرگ و میر تعدادی اسب در سال های اخیر مطلع بوده است ولی به علت ملاحظاتی از قبیل ورود و خروج اسب ها از کشور جهت انجام مسابقات اسب دوانی از اطلاع رسانی خود داری نموده است. این در حالی است که علائم بیماری مشمشه شباهت زیادی به علائم بیماری سل دارد و معلوم نیست که این عدم اطلاع رسانی تاکنون چه عواقبی برای مبتلایان به این بیماری که اغلب از کارکنان و کارگران اصطبل ها و همچنین سوار کاران می باشد در بر داشته است) پس از مطلع نمودن سازمان دامپزشکی با وجودی که سازمان تحت فشار بود که این موضوع محرمانه تلقی شود. با وجود این از آنجائی که جان مردم در خطر بود لذا اینجانب و آقای محمدی زاده و آقای ضیائی با انجام مصاحبه با رسانه های مختلف این موضوع را به اطلاع مردم رساندیم. پس از آن بلافاصله باغ وحش تهران که محل سکونت حیوانات مبتلا به این بیماری و همچنین محل نگهداری تعدادی از حیوانات فرد سم نظیر گور خر، اسب و الاغ بود و همه روزه تعداد زیادی از اقشار مختلف مردم به خصوص دانش آموزان از آن بازدید می نمودند تعطیل گردید. پس از آن از کلیه گوشت خواران باغ وحش اعم از شیر و ببر وپلنگ نمونه های آزمایشگاهی تهیه گردید و تست های لازم از فرد سمان انجام گرفت. خوشبختانه گور خرها، اسب ها و پلنگ ها سالم بودند ولی تست های انجام شده به روی ببر ماده و اکثر شیرهای موجود مثبت بود و به همین دلیل به منظور جلوگیری از انتشار بیماری کلیه شیر های آلوده توسط سازمان دامپزشکی معدوم گردیدند.
علیرغم اینکه سازمان دامپزشکی از وجود بیماری مشمشه در ایران با خبر بود ولی با وجود سعی می نمود که ببرها را عامل ورود این بیماری به ایران و مبتلا شدن شیرها قلمداد کند. در صورتیکه مرگ و میر شیرها به علت این بیماری ماه ها قبل از ورود ببرها شروع شده بود وحتی باغ وحش تهران نیز به علت عدم آگاهی اقدام به فروش پوست شیر های مرده نموده بود. از طرف دیگر برخی از نمایندگان مجلس منجمله آقای تابش که مسئولیت فدراسیون اسب سواری را بر عهده داشتند خواستار توضیحاتی در این زمینه گردیدند.
در جلسه ای که در مجلس شورای اسلامی با حضور نمایندگان سازمان دامپزشکی، باغ وحش تهران و سازمان حفاظت محیط زیست تشکیل گردید، سازمان دامپزشکی شکوائیه ای در مورد ورود ببرهای مریض و آوردن عامل بیماری مشمشه به ایران مطرح نمود. از طرف دیگر باغ وحش تهران نیز از طرف خود و دکه داران از سازمان حفاظت محیط زیست تقاضای ضرر و زیان به علت تعطیلی باغ وحش را داشت که در هر دو مورد توضیحات لازم توسط اینجانب و آقای ضیایی داده شد و به اطلاع نمایندگان رسید که این بیماری قبل از ورود ببر ها به ایران و جود داشته و حتی در سال قبل در یکی از پانسیون ها تعدادی اسب به علت همین بیماری تلف شده و مابقی نیز توسط مامورین سازمان دامپزشکی معدوم شده اند و توضیح داده شد که سازمان دامپزشکی با اطلاع از وجود این بیماری و همچنین ورود غیر قانونی اسب و الاغ به کشور لازم بود نسبت به ایجاد قرنطینه مبادرت نماید. از طرف دیگر سازمان دامپزشکی و همچنین باغ وحش تهران موظف بودند قبل از کشتار الاغ ها در باغ وحش آزمایشات لازم را در مورد عدم ابتلاء آن به این بیماری انجام دهند.
متاسفانه با مرگ ببر نر پروژه خرید دامداری های موجود در میانکاله متوقف گردید و با وجودیکه ساختمان محل نگهداری ببرها آماده بهره برداری می باشد ولی به علت امتناع روس ها از دادن ببر به ایران این ساختمان بلا استفاده مانده است.
قفس پرهزینه ساخته شده در میانکاله برای ببرها/ تصویر از ایسنا
________________________________
[1] زمانی که به عنوان معاونت محیط زیست طبیعی منصوب شدم با توجه به شناختی که از آقای ضیائی داشتم بدون درنگ ایشان را به عنوان مشاور خود منصوب کردم؛ هرچند به مذاق بعضی ها خوش نیامد اما برایم مهم نبود چون به کار ایشان ایمان داشته و دارم.
[2] سال هاست که نسل پلنگ در منطقه اکولوژیکی قفقاز منقرض شده است که یکی از دلایل اصلی آن قبل از فروپاشی شوروی سابق این است که پلنگ را حیوانی زیانکار دانسته و عملاً آن را از بین برده و در این منطقه دیگر آثاری از آن موجود نیست. در سال های اخیر عده ای با استفاده از منابع مالی برخی مجامع با اهداف نامشخص در این پوشش قصد احیای پلنگ قفقاز را با ترفندهایی از طریق … پلنگ منطقه حفاظت شده کیامکی در ایران را دارند که هم مرز با منطقه قفقاز است.
انتقال دو قلاده ببر سیبری از روسیه به کشور در قبال دریافت دو قلاده ماده پلنگ مصدوم به عنوان نماد المپیک زمستانی سوچی و اصرار بر انجام این تعامل با روسیه از طرف برخی مسئولین فاقد صلاحیت علمی و تجربی در زمینه حیات وحش به ویژه گربه سانان خود حکایتی است. انگار ببر و پلنگ نوعی کالا هستند نه گوشتخوارانی در رأس هرم اکولوژیک، چه آسان می بُرند و می دوزند و چه آسان دستور می دهند و برای عملی شدن نیات خود از دیگران مایه گذاشته و استناد می کنند به دستورات مقامات بالاتر که احتمالاً روحشان هم از موضوع بی خبر است و با این روش نظریاتشان را بر مجموعه تحمیل می نمایند، اگر در این تعامل موفق شوند که هیاهو به راه انداخته و با تبلیغات و بزرگ نمایی بهره های لازم را از آن می برند و اگر اتفاق ناخوشایند و شکستی رخ دهد، دیگران باید پاسخگو باشند. به راستی که پیروزی هزار پدر و مادر دارد و شکست یتیم است. هنوز این ماجرا سرنوشتش نامعلوم است که داستان انتقال شیر ایرانی از هندوستان روی آنتن می رود، مدیران وارداتی و تحمیلی مطالبی شنیده آن هم به طور سطحی و می خواهند کاری کنند کارستان! شیر ایرانی را در زیستگاهش دشت ارژن و بیشه زارهای خوزستان احیاء کنند، زیستگاه هایی که طی قرن گذشته در اثر فعالیت های انسانی تخریب و ارزش های زیستگاهی خود را به کلی از دست داده اند.
[3] متأسفانه بخش طبیعی سازمان در کل کشور مورد توجه نیست و علیرغم هزینه های سنگین نگهداری اعم از تغذیه و تیمار و امور دامپزشکی هرگز اعتباری برای این گونه امور در اعتبارات منظور نمی شود. در حوزه معاونت طبیعی سازمان، اعتباراتی که وجود دارد مربوط به ساخت و ساز ساختمان های مراکز فسیل شناسی مراغه و کنوانسیون رامسر است وهمچنین هزینه های تعمیر و نگهداری و بازسازی ساختمان های پاسگاههای محیط زیست در مناطق تحت مدیریت رقمی ناچیز در برابر اعتبارات ساخت و ساز ساختمان است و به چشم نمی آید از این رو توجیه ندارد و هزینه اضافی محسوب می گردد، قرارداد مطالعاتی زیادی با دانشگاه های معتبر کشور در حوزه معاونت طبیعی قبل ازمسئولیتم در این حوزه منعقد گردیده که علیرغم نیاز و ارزش بسیار بالایی که دارند، پیشرفت آنچنانی نداشته و به دلیل عدم تخصیص اعتبارات بر زمین مانده است و در واقع قربانی ساخت و سازها می شوند. چون عقل ها در چشم است و همه ساختمانها از نزدیک مشاهده می شد اما چون واقف به مسایل فنی که حاصل و نتیجه مطالعات است نمی باشند، لذابه چشم آن ها نمی آید و این هم یکی از مشکلات و معضلات کشور است که علوم هنوز نتوانسته از نظر اقتصادی خودنمایی و بازار خود را پیدا کند. نظیر بسیاری از کشورها که یکی از منابع درآمدی آن ها، فروش نتیجه مطالعات و پژوهش های آن ها در زمینه های مختلف است. از این رو برای کوچکترین هزینه جزئی حوزه معاونت طبیعی دست بسته و توان رفع و رجوع آن را ندارد.
[4] حال چرا باید این گونه مسایل و هدایا که واگذاری آن عرف است، به طور پنهانی انجام گیرد در جریان قرار نگرفتیم. فکر آبروی خود که نیستند، آبروی یک سازمان یا کشور هم برایشان مهم نیست!
[5] اصولاً معاونت محیط زیست طبیعی و بسیاری از همکارانم اعتقادی به تکثیر در اسارت و نیمه اسارت ندارند و اعتقادم دارم که حیات وحش باید با حفاظت در زیستگاه خود که دارای شرایط لازم و مطلوب باشد، تکثیر شود. بنابراین چنین برنامه ای در سازمان نه تنها برای ببر بلکه برای سایر وحوش لااقل در زمانی که مسئولیت معاونت طبیعی را بر عهده داشتم، وجود نداشت و پذیرفته نبود.
[6] نمونه این گونه اقدامات قبل از مدیریتم در استان تهران در قلب پارک ملی خجیر در محل باغ شاه بود که فنسی به ارتفاع دو متر و محدوده ای وسیع که حتی زیر فنس هم با سیمان و بتون مسدود شده تا جنبده ای تردد نکند، این نتیجه کار مدیرانی است که از علم اکولوژی بهره ای نبرده و از رابطه بین جانوران و محیط شان بی خبرند. در اولین بازدیدی که به عنوان مدیر کل استان تهران در اسفند ماه سال 1386 از پارک ملی خجیر داشتم، دستور جمع آوری فنس ها را داده و از معاونت محیط زیست طبیعی وقت سازمان نیز توضیح خواستم. منظور از بیان این مسایل این است که با این گونه فعالیت های غیر اصولی و غیر علمی که مغایر با قوانین اکولوژی و محیط زیست است، شدیداً مخالف بوده و هستم. چه برسد به گوشتخوارانی نظیر ببر، پلنگ، یوزپلنگ و سایر که دارای قلمرو و در راس هرم غذایی اکولوژیک قرار دارند. سازمان حفاظت محیط زیست یک دستگاه حاکمیتی است و مرکز دامپروری و دامداری نیست. اگر افراد و اشخاصی قصد تکثیر دارند و مطالعاتی صورت داده اند قابل بررسی است؛ اما سازمان محیط زیست فقط اوظیفه دارد و می تواند با حفاظت و فراهم کردن شرایط لازم و کافی در زیستگاه هایی که محل زیست حیات وحش است، نسبت به تکثیر آن در شرایط طبیعی اقدام نماید که لازمه آن وجود آب، غذا یا طعمه و امنیت است که متأسفانه در حال حاضر این شرایط در زیستگاهها وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد کامل نیست، نمونه آن زیستگاه های یوز در کشور است که علیرغم تلاش سازمان و محیط بانان کم توقع در جهت حفاظت، شدیداً با کمبود طعمه نظیر آهو، جبیر و خرگوش و … مواجه هستند و این کمبود غذا یکی از مشکلات اساسی در زندگی یوز می باشد.
[7] یک قلاده از پلنگ ها از استان گلستان به پارک پردیسان منتقل شده است که بر اثر سم همراه طعمه و ضربات وارده توسط جوامع محلی ستون فقراتش کج و بر اثر تغذیه نامطلوب وضعیت نامناسبی داشت ویک قلاده پلنگ ماده دیگر در باغ وحش بابلسر است. آن هم یک دستش در تله گیر کرده و شکسته و بدجوری جوش خودره است و به دلیل نگهداری نامطلوب آن هم از وضعیت جسمی نامناسبی برخوردار است .
[8] در اینگونه موارد اغلب نورچشمی ها و افرادی که ذیصلاح نیستند به خارج از کشور عزیمت می نمایند .این افراد که معمولاً با روسا می آیند و با آنها نیز میروند هیچ گونه علاقه و وابستگی به سازمان نداشته و همه وقت خود را صرف خرید و غیره می نمایند و بدون کسب هیچ گونه دستاوردی به کشور باز می گردند.
* معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست در دوره ریاست محمد جواد محمدی زاده
دیده بان حقوق حیوانات برای انتشار نظر صاحب نظران و افرادی که نام آنها در این گزارش آمده اعلام آمادگی می کند.
دیده بان حقوق حیوانات: رییس سازمان حفاظت محیط زیست با انتشار تصویری از ببر بیوه سیبری در اینستاگرامش شرط خروج ببر بیوه سیبری از قرنطینه را «اطمینان صد در صدی همه کارشناسان دستگاههای مربوطه از سلامتی ببر سیبری» عنوان کرد؛ شرطی که اگر عملی شود به نگرانی چهار ساله فعالان حقوق حیوانات و دوستداران و متخصصان حیات وحش و حیوانات پایان خواهد بخشید.
در توضیح اینستاگرامی ابتکار آمده است:
«یک جفت ببر سیبری در سال 1389 بدون برنامه ریزی وارد کشور شد. یکی از این ببرها در همان سال به دلیل ابتلا به بیماری خطرناک مشمشه جان سپرد. اکنون در مورد در مورد ببر دوم که به طور مستمر تحت آزمایش قرار گرفته باید بر نکاتی را تاکید کنم: سازمان تاکنون همه تلاشش را برای جلوگیری از معدوم کردن این ببر به دلیل مشکوک بودن به بیماری مشمشه انجام داده، اما تا زمان اطمینان و تضمین صد در صدی از عدم ابتلا حیوانات و انسان ها حتی در درازمدت به بیماری مهلک مشمشه، بی تردید احساسی و یا تحت تاثیر فشارهای رسانه ای تصمیم گیری نخواهد شد. برای ما بودن یک حیوان در قفس بسیار قابل تحمل تر از این است که ریسک ابتلا مجموعه ای از حیوانات و انسان ها را بپذیریم. بنابراین تا حصول دستیابی به اطمینان صد در صدی همه کارشناسان ذی ربط دستگاههای مربوطه از سلامتی ببر سیبری و مجوز آنها، باید صبر کرد.
ضمنا بر خلاف توجه رسانه های خاص به موضوع ببر سیبری، این مسئله در کنار سیاست ها و اقدامات راهبردی سازمان در سطح کشور برای حفاظت از گونه های در معرض تهدید حیات وحش، از اولویت خاص برخوردار نیست، اگر چه به آن توجه دارد.»
لازم به ذکر است که در سال 1389 با اقدام غیر عالمانه مسوولان دولت وقت، دو ببر سیبری با دو پلنگ ایرانی مبادله شدند و سال بعد از آن یکی از آنها در باغ وحش ارم به دلیل ابتلا به بیماری مهلک مشمشه جان باخت. متعاقب این مساله، تمام شیرهای باغ وحش نیز کشته شدند و باغ وحش ارم به دستور مسوولان قرنطینه شد. از آن تاریخ تا کنون، ببر بیوه سیبری طبق ضوابط وزارت بهداشت و سازمان داپزشکی در قرنطینه نگهداری می شود. فعالان حقوق حیوانات از نخستین روزهای اعلام این تبادل مخالفت های وسیعی با آن شکل دادند. پس از بر ملا شدن مرگ ببر نر سیبری، به دلیل جلوگیری مسوولان از بازدید محل قرنطینه ببر بیوه، فقط اخباری از شرایط غیر قابل قبول قرنطینه شنیده می شد که این شرايط نیز با مخالفت های شدید فعالان حقوق حیوانات همراه بود. در نهایت و با روی کار آمدن دولت جدید، مسوولان اصلاح شرایط نگهداری ببر بیوه را در دستور کار قرار دادند اما با مخالفت سایر ارگان های صاحب نظر مواجه شدند.
مسوولان سازمان محیط زیست اعلام کرده اند که ببر بیوه را سالم می دانند. دامپزشک باغ وحش ارم نیز با انتشار اسنادی از اظهار نظر باغ وحش ها و دامپزشکان اروپایی در گروه های تلگرام، مدعی شده است که ببر سیبری در سلامت کامل به سر می برد. اما سازمان دامپزشکی و مسوولان وزارت بهداشت دو ارگان دیگری هستند که بجز سازمان حفاظت محیط زیست مسوولیت اظهار نظر در این رابطه دارند و تا کنون دو مکان قرنطینه پیشنهادی را تایید نکرده اند.
هزینه بالای نگهداری ببر، شرایط ویژه اعلام شده برای قرنطینه، عدم امکان نمایش برای مردم در باغ های وحش و در نتیجه ممکن نبودن کسب درآمد با نگهداری این حیوان برای باغ وحش ها، عدم وجود امکانات سازمان حفاظت محیط زیست برای نگهداری آن و برخی دلایل دیگر باعث شده هیچ رغبتی برای تغییر شرایط ببر بیوه وجود نداشته باشد.
در این میان، یک نکته در اظهار نظر صریح رییس سازمان حفاظت محیط زیست قابل توجه است: مسوولان، سلامت سایر حیوانات و البته مردم را فدای آزادی یک ببر نخواهند کرد؛ نکته ای قابل تقدیر که در صورت «تامین حداقل های استاندارد برای نگهداری ببر بیوه و در نظر گرفتن شرایط رفاهی لازم برای این حیوان» نگرانی فعالان حقوق حیوانات را پایان خواهد داد؛ شرایطی نظیر دسترسی به هوای آزاد، غذای مناسب، فضای باز و بسته به میزان کافی و امکانات دامپزشکی لازم برای زندگی با حداقل مشکلات جسمی و روحی.
لازم به ذکر است که در زمان مرگ ببر نر سیبری و هنگامی که جهت جلوگیری از خروج عامل بیماری باغ وحش ارم قرنطینه شده بود، برخی گروه ها بدون در نظر داشتن میزان خطر بیماری مشمشه و با برخوردی خطرناک اقدام به جمع آوری کمک مالی جهت زنده گیری و خارج کردن گربه های سرگردان باغ وحش کردند. دیده بان حقوق حیوانات با انتشار گزارشی مصور از تغذیه گربه های باغ وحش ارم از پس ماند غذای شیرها و ببرها، ضمن اعلام خطر نسبت به این اقدام که سلامت تمام گربه های شهر را با خطر مواجه می کرد، از اجرای آن جلوگیری کرد. در حال حاضر نیز دیده بان تمامی افراد، گروه ها و ارگان هایی که مدعی سلامت ببر بیوه هستند را به «پذیرش مسوولیت عواقب این ادعا» دعوت کرده و مدعیان بیماری را نیز مسوول عواقب ادعای مخالف می داند. دیده بان حقوق حیوانات بیشترین تعداد گزارش و تصویر را در پنج سال گذشته از ببرهای سیبری منتشر کرده است و در سال گذشته با بالا گرفتن بحث معدوم سازی ببر بیوه، با ارسال نامه ای رسمی به معاون محیط طبیعی سازمان خواهان انتقال رایگان آن در شرایط قرنطینه کامل به خارج از کشور شد تا از مرگ آن جلوگیری کند.
دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست تاکید کرد: با وجود اینکه موافقت دفتر حیات وحش، سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت شرط لازم انتقال ببر سیبری است اما شرط کافی موافقت محل پذیرنده است و در صورت عدم پذیرش مسوولان مازندران، محل انتقال جدید را مورد بررسی قرار می دهیم.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی محیط زیست پام ، مجید خرازیان مقدم در گفت و گو با خبرنگار موج با اشاره به ارسال نامه ای از سوی جمعی از فعالان محیط زیست به فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی برای تعیین تکلیف ببر سیبری گفت: در این نامه از قول من آمده بوده اگر انتقال ببر سیبری تا پایان شهریور صورت نگیرد این انتقال به سال بعد موکول خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: آنچه من گفته بودم با آنچه منتقل شده متفاوت است، من اعلام کردم: اگر محل پناهگاه حیات وحش سمسکنده مازندارن برای انتقال ببر از سوی سازمان دامپزشکی مورد قبول قرار نگیرد، باید تا پایان شهریور به فکر یافتن محل جدیدی برای انتقال ببر باشیم.
خرازیان مقدم با بیان اینکه به دلیل شرایط زیستی خاص ببر؛ انتقال باید در فصول سردتر سال انجام گیرد، افزود: در صورت عدم پذیرش سمسکنده، محل انتقال جدید را مورد بررسی قرار می دهیم.
تلاش محیط زیست برای نگه داری ببر سیبری را نادیده نگیرید
وی تلاش های سازمان محیط زیست را در این 5 سال به منظور جلوگیری از معدوم شدن ببر سیبری قابل تقدیر دانست و ادامه داد: نباید چند صد ساعت کار کارشناسی سازمان محیط زیست نادیده گرفته شود.
این مقام مسوول اعلام کرد: از نظر دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست هرمکانی که مورد پذیرش سازمان دامپزشکی کشور و محل پذیرنده ببر باشد مورد تایید ماست و از نظر اعتبارات هم تا آنجایی که بتوانیم برای نگه داری این حیوان تلاش می کنیم.
وی تصریح کرد: دو محل پیشنهادی ما در سازمان دامپزشکی مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به دغدغه هایی که برای نگه داری آن وجود دارد، تا حیوان به دلیل مشکوک بودن به بیماری مشمشه در معرض بازدید عمومی نباشد مورد موافقت قرار نگرفت.
اگر اداره محیط زیست مازنداران موافقت کند سمسکنده مناسب انتقال است
به گفته وی؛ پناهگاه حیات وحش سمسکنده برای نگه داری ببر با هزینه 80 میلیون تومان مکانی را تعبیه کرده و مورد تایید نمایندگان دامپزشکی و وزارت بهداشت هم قرار گرفته اما اداره محیط زیست مازندارن طی یک نامه مکتوب در 10 بند ملاحظات فنی را عنوان کرده و براساس آن این اداره اعلام شد که انتقال صورت نگیرد.
مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه کارشناسان سازمان محیط زیست در حال بررسی این ملاحظات وارد شده هستند تا دغدغه اداره محیط زیست مازندران را رفع شود و انتقال ببر صورت گیرد ،خاطر نشان کرد: در غیر این صورت باید در پی یافتن محل جدیدی برای انتقال ببر باشیم.
اداره محیط زیست مازندران: سمسکنده، نزدیکی به محل سکونت انسان و محل تکثیر اسارت مرال است
وی با اشاره به برخی از ملاحظات فنی مازندارن عنوان کرد: مسوولان اداره محیط زیست مازندران معتقدند؛ به دلیل نزدیکی محل پناهگاه به سکونتگاه انسانی و پارک جنگلی شهید زارع و جایگاه سابق و دپو زباله ساری، همچنین تعریف این مکان برای تکثیر در اسارت مرال این انتقال پذیرفته شده نیست.
خرزایان مقدم تاکید کرد: این دغدغه ها فنی است، من هم گفته بودم موافقت حیات وحش و دامپزشکی و وزارت بهداشت شرط لازم است اما شرط کافی موافقت محل پذیرنده ببر است.
این مقام مسوول اعلام کرد: اگر بتوانیم ملاحظات را مرتفع کرده و نظر اداره مازندران حل جلب کنیم، انتقال صورت می گیرد.
مدیرکل دفتر حیات وحش به شرایط دامپزشکی برای انتقال پرداخت و گفت: مسوولان دامپزشکی تاکید دارند تا محل نگه داری باید تحت مدیریت سازمان محیط زیست باشد هم و بازدید عمومی صورت نگیرد، از همین رو آخرین تلاش هایمان را می کنیم که نظر مازندران را برای انتقال ببر جلب کنیم تا انتقال از ماه مهر به بعد انجام گیرد.
وی یادآور شد: اگر سازمان دامپزشکی شرط مناطق مدیریت را از شرایط انتقال کنار بگذارند، محل های مجازی را داریم که بتوانیم مجابشان کنیم.
خرزایان مقدم ادامه داد: اگر قرارباشد بازدید عمومی صورت نگیرد، چه فرقی می کند ببر در مناطق تحت مدیریت ما حفاظت شود یا در مراکز مجاز نگه داری حیوانات باشد.
باراجین هم مناسب است اگر دامپزشکی موافقت کند
خرازیان مقدم «مجتمع فرهنگی گردشگری باراجین» را در نزدیکی شهر قزوین با توجه به فضای موجود و دور از دسترس بودن عموم مناسب عنوان و خاطرنشان کرد: در صورت قبول سازمان دامپزشکی، می توانیم غیر از قرنطینه محلی در گوشه ای از مجتمع یادشده با در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی احداث و فنس کشی کنیم تا دغدغه بیماری هم منتفی شود.
وی با بیان اینکه سازمان حفاظت محیط زیست دو هدف را برای این ببر پیگیری می کرده است، گفت: هدف اول جلوگیری از معدوم شدن آن بوده و این کار را در حدود 5 سال با وجود فشارها وارده با کمک فعالان حیات وحش انجام داد و هدف دوم ما این بود که با توجه به شرایط ببر سیبری محل قرنطینه جدید را با شرایط زیستی مناسب تری یافته و تمام تلاش ما هم این است که محل جدید را پیدا کنیم.
دعوت مدیرکل دفتر حیات وحش از فعالان برای معرفی محل مناسب نگه داری ببر سیبری
مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش اعلام کرد: اگر از میان فعالان علاقه مندانی برای نگه داری از این ببر هستند و بتوانند مکان مورد تایید را برای انتقال ببر سیبری معرفی کنند، ما استقبال می کنیم.
وی در ادامه گفت: قبول این محل مشروط بر موافقت صاحب مکان پذیرنده و است و سازمان محیط زیست اعتبارات لازم برای نگه داری را پرداخت خواهد کرد.
خرازیان مقدم خاطرنشان کرد: تلاش می کنیم محل جدید نگه داری ببر، نزدیک تهران باشد تا نظارت مستمری از سوی کارشناسان سازمان بر روی آن انجام گیرد.
آزمایش ها نشان خواهد داد که ببر سیبری بیمار است یا نه
این مقام مسوول با بیان اینکه بارها از سوی سازمان محیط زیست بر انجام آزمایشات لازم در محل نگه داری فعلی درخواست شده است، تصریح کرد: اما کارشناسان سازمان دامپزشکی شرط اول را انتقال می دانند.
وی یادآور شد: حفظ جان انسان ها واجب تر است، هر چند حیوان از نظر ژنتیکی ارزش بالایی داشته باشد. وی افزود: اگر مساله انتقال به محل قرنطینه جدید صورت بگیرد آزمایشاتی به صورت منظم هر 6 ماه یکبار انجام بگیرد و بر اساس این آزمایشات اگر حیوان سالم بود مانند یک حیوان سالم با آن برخورد خواهد شد و به باغ وحش و مرکز مجاز منتقل می شود ولی اگر حیوان براساس آزمایشات مشکوک به مشمشه دانسته شد، معدوم شود.
هزینه های نگه داری ببر سیبری بالاست، اما این حیوان ارزش ژنتیکی دارد
مدیر کل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست با تاکید بر اینکه در میان مشکلات حیات وحش کشور مساله ببر سیبری در آن گم است گفت: تلاش های سازمان محیط زیست را نادیده نگیرند با فشارهایی که روی سازمان محیط زیست بوده اما برای زیستن این حیوان تلاش کردیم.
به گفته وی، پروتکل های که کارشناسان دامپزشکی بر اساس آن الزام معدوم کردن ببر سیبری را اعلام می کنند مربوط به حیوانات اهلی است.
خرزایان مقدم با بیان اینکه هزنیه نگه داری این ببر بالاست، اعلام کرد: تنها هزینه تغذیه این ببر ماهیانه حدود 4 میلیون است اما این ببر ارزش ژنتیکی دارد و باید مانند یک انسان بیمار درمان شود.
این مقام مسوول در پایان اظهار کرد: طرح انتقال این دو ببر مورد قبول بدنه قالب مجموعه سازمان محیط زیست نبوده و ادامه داد: حیوانی که 60 سال پیش منقرض شده است؛ یعنی زیستگاه مناسبش را از دست داده و شرایط زیست را ندارد.
دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان محیط زیست با تاکید بر اینکه اولویت سازمان تلاش برای حفظ گونه های جانوری اندمیک و در معرض خطر است گفت:درخصوص ببر سیبری نیز سیاست ما ایجاد شرایط مناسب است.
به گزارش خبرگزاری مهر، مجید خرازیان مقدم با بیان این مطلب افزود: با توجه به اینکه ببر سیبری که در قرنطینه است، از نظر بین المللی بعنوان یک ذخیره ژنتیکی با ارزش محسوب می شود، همواره درخواست سازمان حفاظت محیط زیست انجام آزمایشات مجدد برای حصول اطمینان از وضعیت سلامتی این حیوان بوده است.
سید مجید خرازیان مقدم مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست، با یادآوری انتقال یک جفت ببر سیبری به کشور در سال ۸۹ به منظور احیای گونه ببر در ایران، گفت: در آن زمان بنا به درخواست سازمان دامپزشکی کشور، گواهی سلامت ببرها توسط دامپزشکی دولتی فدراسیون روسیه تهیه و در زمان ورود حیوانات مذکور به فرودگاه مهرآباد در اختیار نماینده سازمان دامپزشکی کشور قرار گرفت.
مقدم ضمن تاکید این مطلب که همان زمان هم ورود ببرهای سیبری به ایران مورد مخالفت بسیاری از کارشناسان و متخصصان محیط زیست قرار گرفت، تصریح کرد: اعتقاد کارشناسان این حوزه بر این بود که تلاش سازمان حفاظت محیط زیست به جای احیاء یا نگهداری از گونه های غیر بومی باید معطوف به حفاظت از گونه های بومی در معرض خطر تهدید باشد.
وی ادامه داد: این ببرها پس از پنج ماه نگهداری جداگانه در باغ وحش ارم، برای چند ساعت در روز در کنار یکدیگر قرار می گرفتند و حتی در بیشتر مواقع غذای آن ها نیز به صورت جداگانه بود.
مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست ضمن یادآوری این موضوع که به محض مشاهده علایم بیماری در حیوان نر، دو حیوان کاملا از هم جدا شدند و نمونه برداری از ترشحات بینی ببر نر و آزمایش نمونه ها توسط آزمایشگاه بخش خصوصی پاستور آغاز شد، گفت: نتایج آزمایش های صورت گرفته منجر به تایید وجود باکتری مشمشه در حیوان نر و عدم تایید این بیماری در حیوان ماده شد.
مقدم با تاکید بر اینکه تا کنون به رغم آزمایش های متعدد توسط موسسه رازی و آزمایشگاه بخش خصوصی پاستور هیچگونه علایمی از بیماری مشمه در ببر ماده مشاهده نشده است، افزود: آزمایش PCR نمونه های ببر ماده از نظر عامل بیماری مشمشه (Burkholderia mallei) منفی بوده است و فقط نمونه های سرم خون ببر ماده که در کشور آلمان آزمایش شدند، تیتر داشتند.
این مقام مسئول اظهار کرد: این تیتر نشان دهنده وجود بیماری نیست بلکه تنها گویای آن است که ببر مشکوک به این بیماری است.
وی در خصوص اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست برای ببر سیبری گفت: به رغم تلاش این سازمان در راستای ایجاد شرایط مناسب و مطلوب برای این حیوان اولویت سازمان حفاظت محیط زیست تلاش جهت حفظ گونه های جانوری اندمیک و در معرض خطر تهدید ایران است و با همین رویکرد تهیه، تدوین و اجرای برنامه عمل گونه های در معرض خطر تهدید کشور در دست اقدام است.
مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش با یادآوری این موضوع که ببر سیبری از نظر بین المللی بعنوان یک ذخیره ژنتیکی با ارزش محسوب می شود، تاکید کرد: همواره درخواست سازمان حفاظت محیط زیست انجام آزمایشات مجدد برای حصول اطمینان از وضعیت سلامتی حیوان بوده است.
مقدم افزود: به منظور جلوگیری از معدوم شدن حیوان و فراهم نمودن شرایط نگهداری مناسب برای آن، این سازمان طی پنج سال گذشته با جدیت موضوع را پیگیری کرده و نهایتا بر اساس تصمیمات متخذه در جلسه ۱۵ اردیبهشت ۹۴، با حضور نمایندگان سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت مقرر شد ببر مذکور معدوم نشود و در صورت امکان نسبت به انتقال حیوان به محل قرنطینه جدید اقدام شود.
وی گفت: تصمیم گیری در مورد خروج و یا عدم خروج حیوان از قرنطینه به نتایج آزمایش های مجدد بستگی دارد و در صورت مهیا شدن شرایط برای انتقال ببر به محل قرنطینه جدید، در اسرع وقت ضمن هماهنگی با سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت برای این امر اقدام خواهد شد.
دیده بان حقوق حیوانات: روسها از مسوولان سازمان محیط زیست ایران درخواست کردند که دو قلاده پلنگ خال خالی بدهند و به ازای آن دو قلاده گربه راه راه باارزش ببرند، دو قلاده ببر سیبری!
به گزراش همشهری سرنخ، آخرين قلادههاي ببر مازندران 60 سال پيش منقرض شد، جنگلهاي ميانكاله كه روزگاري بزرگترين گربه سان جهان صاحبخانهاش بود، بعد از اين پايان تلخ، ماواي سودجوياني شده است كه به بهانه توسعه صنعت گردشگري براي طبيعت بي مثال و بكر ميانكاله دندان تيز كردهاند.
5 سال پيش، سازمان محيط زيست كشورمان براي خاتمه دادن به همه بايد و نبايدها در مورد سرنوشت ميانكاله، تصميم گرفت دو قلاده ببر سيبري كه از نظر ژنتيكي با ببر مازندران شباهت زيادي دارد را وارد كشور كند تا با آمدن صاحبخانه به خانهاش هم يك گونه باارزش انقراض يافته احيا شود و هم ميانكاله خانه ببرها از دست سودجويان در امان بماند.
اما برخلاف تصور ها، ببرهاي سيبري هيچوقت از قفسي كه با آن مسافرت كرده بودند خارج نشدند و رنگ جنگل مازندران را نديدند! اين گزارش در مورد سرنوشت دو قلاده ببر سيبري از لحظه ورود تا حال و روز امروزشان است.
توافق برد- برد ايران و روس
ماجرا بر ميگردد به زمانيكه كه روسها در المپيك سال 2014« سوچي»نماد « پلنگ»را براي خودشان انتخاب كردند. غافل از اينكه كشورشان سال هاست بي پلنگ است و اين حيوان ارزشمند مدت هاست كه در روسيه جرعه انقراض را سر كشيده است.
همزمان با انتخاب نماد پلنگ توسط روسها در المپيك 2014، يك جنبش پلنگي هم در ميان مسوولان روسي جوشش گرفت و بر آن شدند كه هر طور شده تدبيري بينديشند تا دوباره منطقه قفقاز بشود جولانگاه بزرگترين گربه خال خالي دنيا.
براي اين كار، روسها به سراغ مسوولان محيط زيست ايران آمدند و از تب پلنگ هول شدند و يك پيشنهاد طلايي به مسوولان كشورمان ارائه دادند.روسها از مسوولان سازمان محيط زيست ايران درخواست كردند كه دو قلاده پلنگ خال خالي بدهند و به ازاي آن دو قلاده گربه راه راه باارزش ببرند، دو قلاده ببر سيبري!
پيشنهاد قابل تاملي بود به خصوص به خاطر اينكه ببر سيبري از نظر ژنتيكي با ببر مازندراني مو نميزند، تنها جثه اش كمي كوچكتر از گربه راه راه بر باد رفته خودمان بود كه آن هم زياد مهم نبود.
مسوولان محيط زيست كشورمان با توجه به اينكه تنها يك هزار قلاده ببر سيبري در دنيا وجود دارد و اين گونه بسيار با ارزش است درست مثل پلنگ ايراني، معطل نكردند و دست روسها را در اجراي اين توافق برد ــ برد فشردند.از يك طرف، روسها پلنگدار ميشدند و از طرف ديگر جنگلهاي مازندران ببردار.
ما در توافق باختيم!
بلافاصله بعد از اين توافق، روسها به وعده شان عمل كردند.« مايا» و«اُلِسيا» را سوار هواپيماي اصل روس كردند( دو قلاده ببر نر و ماده ) آمدند تهران و دو پلنگ ايراني كه هويت و اسمشان هيچوقت مشخص نشد را سوار همان هواپيما كردند و بردند قفقاز.
از همان ابتدا قرار بود كه مايا و السيا بروند جاي خالي ببرهاي مازندراني را در ميانكاله پر كنند اما به خاطر آماده نبودن زيستگاه در ميانكاله، برنامهها تغيير كرد و قرار شد اين زوج راه راه چند صباحي را در باغ و حش تهران در قفس بد بگذرانند، بعدا در جنگل ميانكاله هر چه ميخواهند جولان بدهند و صفا كنند.
در اولين روزهاي حضور ببرهاي سيبري در ايران، با گوشت الاغ از آنها پذيرايي شد.گوشتي كه به بيماري مشمشه آلوده بود و كسي نميدانست.( باكتري خطرناكي ناقل بيماري واگيردار مشمشه است. بيشتر اسبها به اين بيماري مبتلا ميشوند.
اين مرض به انسان هم منتقل ميشود و از نظر ظاهري جراحتي در پوست ايجاد ميكند كه بي شباهت با جذام نيست.) بعد از خوردن گوشت الاغ آلوده، نشانههاي ابتلا به بيماري مشمشه در مايا ببر نر ديده شد.
هفتههاي اول با جاري شدن خون از بيني و بعد جراحت و زخمهاي روي پوست كه با خود زيبايي اين گربه راه راه را به يغما برد. مايا نتوانست در مقابل اين بيماري كشنده دوام بياورد و زندگياش در قفس باغ وحش به پايان رسيد.
بعد از آن كابوس سياه، السيا تنها ماند با يك «شك بزرگ!» اينكه آيا السيا هم مبتلا به بيماري مشمشه است يا نه؟ اين شك بزرگ در اين سالها فصل مشترك كشمكشها ميان سه ارگان دولتي يعني سازمان محيط زيست، سازمان بهداشت و درمان و سازمان دامپزشكي است و باعث شده «ببري»( در ايران السيا را با اين نام ميشناسند) نزديك به 5 سال در قرنطينه بماند.
اين در حالي است كه در آن سوي مرزها بعد از مدت كوتاهي پلنگهاي ايراني در قفقاز تولهدار شدند و كم كم در قفقاز دارند تبديل به يك گله ميشوند!
«السيا» چه ميشود!؟
سرنوشت ببري به دست سه ارگان دولتي افتاد كه در طول اين 5 سال با هم به توافق نرسيدند. سازمان محيط زيست، سازمان دامپزشكي و وزارت بهداشت و درمان. در ادامه ميشنويم صحبتهاي مسوولان اين سه سازمان را.مجيد خرازيان مقدم، مديركل دفتر حيات وحش سازمان حفاظت محيط زيست در اين باره ميگويد:« در اين 5 سال وزارت بهداشت و درمان اصرار زيادي براي معدوم كردن اين گونه حيواني باارزش داشت و دارد.
اما سازمان حفاظت محيط زيست به عنوان متولي اين حيوان هرگز زير بار اين ادعا نميرود. تا زمانيكه ميشود با انجام آزمايش خون از مبتلا بودن و يا نبودن اين گربه سان مطمئن شد معدوم كردن اين گونه جانوري نادر به هيچ عنوان كار شايستهاي نيست.
به علاوه اينكه ببري در اين چند ساله هيچ گونه علائم بيماري مشمشه را نداشته است.»داريوش جهان پيما، مديركل دفتر بهداشت و مديريت بيماريهاي دامي سازمان دامپزشكي كشور در مورد انجام آزمايش از اين ماده ببر ميگويد:« تا زماني كه اين ماده ببر در شرايط غير استاندارد قرنطينه شده است نميتوان از منفي يا مثبت بودن نتيجه آزمايش مشمشه اطمينان حاصل كرد.
بايد سازمان محيط زيست اين گربه سان را به منطقه حفاظت شدهاي انتقال بدهد كه داراي استانداردهاي تعيين شده نگهداري ببر باشد و مورد تاييد سازمان دامپزشكي كشور.در غير اين صورت امكان انجام آزمايش و اطمينان از نتيجه آن وجود ندارد.»دكتر ايمان معماريان، دامپزشك باغ وحش تهران در اين باره ميگويد: «يك سال پيش گزارشي مصور از وضعيت ببر ماده سيبري براي اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت و حيات وحش فرستاده شد.
اين اتحاديه در پاسخ به گزاش ما، نامه مبسوطي ارسال كرد و ضمن گوشزد كردن اين موضوع كه اين حيوان بسيار با ارزش است، در نامه درخواست كرد كه هر چه سريعتر نمونه خون از حيوان گرفته شود و به كشور آلمان ارسال شود.
اين اتحاديه با پافشاري و پيگيري بسيار سعي ميكرد تا با اين كار هر چه زودتر در مورد سرنوشت حيوان بسته زبان تصميمگيري شود. حتي اعلام كرد كه حاضر است در صورت پاك بودن خون حيوان جفت نر آن را نيز تامين كند.با اين وجود وزارت بهداشت و درمان و سازمان دامپزشكي كشور بدون هيچ دليل روشني با نمونه گيري از ببر ماده مخالفت كردند!»
با اين وجود اين اواخر با باز شدن پرونده ببر سيبري در رسانه ها، دوستداران طبيعت و حيات وحش ساكت ننشستند و پيگير مسئله ببري شدند.آقاي خرازيان مقدم، مدير كل دفتر حيات وحش در پاسخ به نگراني مردم از جلسه مهمي خبر داد كه اين اواخر مسوولان سازمان محيط زيست با سازمان دامپزشكي كشور و وزارت بهداشت و درمان برگزار كردهاند.
در اين جلسه هر سه سازمان به توافقاتي دست يافتهاند و اگر اجرايي بشود خبر خوشي براي ببري است.« به زودي ببري به مكان استانداردي انتقال داده ميشود تا هر چه سريعتر از اين حيوان نمونه گيري شود.
قرار است در اوايل شهريور ماه امسال، ببر ماده سيبري با تاييد سازمان دامپزشكي كشور و وزارت بهدشت و درمان به حيات وحش سمسكنده در مازندران انتقال داده شود تا هر چه سريعتر شرايط براي نمونه گيري از اين حيوان مهيا شود.»
اين مذاكرات در حالي صورت گرفته كه هنوز ببري در قرنطينه پارك ارم به سر ميبرد و قفس 5 سالهاش را حتي براي لحظهاي ترك نكرده است.
سوال اصلي اين است كه اگر ببري به طبيعت بازگردد و اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت و حيات وحش نيز به وعدهاش عمل كند و يك جفت براي ببري فراهم كند،آيا ببري بعد از 5 سال زندگي در قفس ميتواند در طبيعت ميانكاله دوام بياورد و مانند پلنگهاي ايراني در قفقاز توليد نسل كند!؟ بايد تا شهريور ماه منتظر ماند.
دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست از انتقال ببر سیبری به قرنطینهای جدید تا پایان شهریور ماه خبر داد.
مجید خرازیان مقدم در گفتوگو با خبرنگار«محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به اینکه دو قلاده ببر سیبری موجود در کشور حدود پنج سال پیش وارد کشور شده است، گفت: در اینکه چرا این دو ببر وارد ایران شدند و چه برنامهای برای آنها داشتیم ورود نمیکنم اما میتوانم این را بگوییم که وقتی این دو قلاده ببر وارد کشور شدند قاطبه بدنه کارشناسی سازمان حفاظت محیط زیست برنامهای برای این ببرها نداشت همان طور که در حال حاضر هم ندارند. این در حالیست که اولویت این سازمان در حفظ گونههای ملی است و اعتقاد دارد که باید وضعیت حفاظتی گونههای در معرض خطر بومی را ساماندهی کند و ارتقاء دهد.
وی با تاکید بر اینکه قبل از احیای یک گونه باید زیستگاه آن را فراهم کرد، اظهار کرد: ببر 60 سال است که در کشور ما منقرض شده و آروز دارم که میشد این گونه را احیا کرد اما برای احیای یک گونه ابتدا باید زیستگاه آن احیا شود. شرایط زیستگاهی ببر در کشور ما وجود ندارد و امکان احیای این گونه نیست. بنابراین باید به فکر بهبود وضعیت گونههای موجود باشیم.
خرازیان مقدم با اشاره به اینکه سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت اعتقاد دارند که این ببر مشکوک به بیماری مشمشه است، گفت: چهار سال و نیم است که از نگهداری این گونه گذشته و هیچ مشکلی نداشته است. در طول این مدت نیز این دو سازمان بر اساس پروتکلهایی که برای بیماری مشمشه دارند، معتقدند که این گونه باید معدوم شود.
وی با بیان اینکه درحال حاضر این ببر شرایط زیستی خوبی ندارد، افزود: سازمان حفاظت محیط زیست مخالف معدوم کردن ببر سیبری است. زیرا این گونه از نظر بینالمللی یک گونه و ذخیره ژنی با ارزش است و همچنین سازمان با توجه به اینکه متولی حیات وحش است، هیچ وقت نمیتواند نسبت به حقوق حیوانات بیتفاوت باشد.
مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به آخرین جلسه این سازمان با نمایندگان وزارت بهداشت و سازمان دامپزشکی گفت: مصوبه جلسه چند ماه پیش این شد که ببر معدوم نشود اما با توجه به اینکه مشکوک به بیماری است به قرنطینه جدیدی با شرایط بهتر منتقل شود و قرار بر این شد محل جدید را سازمان پیشنهاد بدهد که پس از بازدید و تایید نمایندگان این دو ارگان انتقال ببر به قرنطینه جدید صورت میگیرد.
وی افزود: اولین پیشنهاد ما مجتمع فرهنگی-تفریحی باراجین در قزوین بود، اما بخاطر اینکه بیماری مشمشه قابل انتقال به انسان است و این مکان در معرض عموم قرار دارد، مورد تایید قرار نگرفت. قرنطینه دوم پناهگاه حیات وحش سمسکنده در مازندران است؛ با توجه به اینکه این مکان تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست است مورد تایید سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت قرار گرفت.
خرازیان مقدم با اشاره با اینکه تنها دلیل برای انتخاب استان مازندران برای انتقال ببر این است که آنجا یک قرنطینه آماده وجود داشت، گفت: هر جایی بخواهیم ببر را ببریم باید اعتباراتی معادل 70، 80 میلیون تومان برای ساخت قرنطینه جدید هزینه کنیم. چون این قرنطینه ساخته شده بود تصمیم بر آن شد که این گونه به آنجا منتقل شود.
وی در پایان افزود: قرار است در کمیته حیات وحش سازمان دامپزشکی که سازمان حفاظت محیط زیست هم نماینده دارد، پروتکل انتقال و جابجایی این گونه تدوین شود که تا پایان شهریور این انتقال صورت میگیرد. البته برای انتقال ببر تایید دفتر حیات وحش و سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت لازم ولی کافی نیست و ملاحظات دیگری هم هست که باید رفع شود.
دیده بان حقوق حیوانات:سرانجام جایگاهی که 3 سال پیش برای احیای نسل ببر در سمسکنده احداث شده بود گزینه مورد توافق سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان دامپزشکی اعلام شد. جایگاهی که به گفته مسئولان برای پذیرایی از ببر سیبری، ملاحظاتی برای مرتفع کردن پیش رو دارد.
خرازیان مقدم: دفتر حیات وحش برای نگهداری از ببر سیبری سالیانه 100 میلیون تومان اعتبار در نظر گرفته است.به گزارش «تابناک»، مجید خرازیان مقدم مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در گفتوگو با خبرنگار تابناک با اعلام این خبر گفت: طبق صورتجلسه امضا شده، سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت، جایگاه پیشنهاد شده توسط دفترحیات وحش را در منطقه حفاظت شده سمسکنده برای نگهداری از ببر سیبری تایید کردند؛ این تایید شرط لازم است ولی کافی نیست و برای انتقال ببر به جایگاه جدید علاوه بر توافقات به عمل آمده، ملاحظاتی وجود دارد که باید برطرف گردد.
این مقام مسئول که سه ماه پیش در جمع فعالان حیات وحش وعده انتقال این ببر به جایگاهی استاندارد را داده بود، با اشاره به اینکه دفتر حیات وحش طی رایزنیهای مداوم موفق شده جایگاهی را برای انتقال ببر سیبری به سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت پیشنهاد بدهد که نه تنها مورد تایید این ارگانها قرارگرفته بلکه با استقبال آنها نیز مواجه شده، گفت: این جایگاه سه سال پیش و در زمان دولت قبل برای نگهداری از ببر احداث شد و در حال حاضر نیز طبق نظر نمایندگان سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت از هر نظر برای انتقال ببر مناسب است. البته لازم است قبل از انتقال حیوان، اقدامات اولیه از جمله نصب دوربین برای پایش حیوان، سیستم روشنایی و آبرسانی ، تامین محل نگهداری غذای حیوان و… در سایت پیشنهادی به انجام برسد که برای آن بودجهای از جانب دفتر حیات وحش و معاونت محیط زیست طبیعی سازمان پیش بینی گردیده و اقدامات مورد نظر با همکاری اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران انجام خواهد شد.
وی افزود: دفتر حیات وحش به رغم کمبود اعتبار و اینکه حفاظت از حیوان مذکور در مقایسه با برنامه های این دفتر برای گونه های جانوری در معرض تهدید کشور از اولویت پایین تری برخوردار میباشد، سالانه مبلغی قابل توجه برای نگهداری از این ببر در جایگاه سمسکنده در نظر گرفته و بنابراین برای انتقال ببر به این جایگاه، طبق برنامه ریزی های انجام شده توسط دفتر حیات وحش، سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت و متعاقبا با هماهنگی اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران این حیوان در پایان شهریور ماه پس از تحمل 5 سال قرنطینه به جایگاه جدید انتقال خواهد یافت.
وی تصریح کرد: بر اساس توافقات به عمل آمده بین دستگاههای ذیربط، مقرر گردید پس از انتقال حیوان به جایگاه جدید، آزمایشات و نمونه برداریهای دوره ای بطور مستمر و هر شش ماه یکبار از حیوان مذکور از جانب سازمان دامپزشکی کشور به عمل خواهد آمد و بر اساس نتایج حاصله نسبت به تعیین تکلیف ببر سیبری تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد شد؛ بدین معنی که در صورت سالم بودن حیوان، سازمان حفاظت محیط زیست جهت نگهداری و یا واگذاری آن اقدام نماید و در صورتی که کماکان حیوان مشکوک به بیماری باشد تا آخر عمر در جایگاه جدید به زندگی ادامه دهد.
مقدم در پایان با بیان اینکه هدف از انتقال ببر سیبری صرفا فراهم نمودن امکانات زیستی مناسبتر و جلوگیری از معدوم نمودن حیوان است، ابراز امیدواری کرد برای انتقال ببر سیبری به جایگاه سمسکنده طی هفته جاری ملاحظات پیش رو مرتفع گردیده و هماهنگی های لازم برای انتقال حیوان به جایگاه جدید آغاز گردد. جایگاهی که قرار است آسمان آفتابیش پس از 5 سال تاریکی به ببر سیبری خوش آمد بگوید.
این در حالیست که معصومه ابتکار روز گذشته اعلام کرده بود: هماکنون دومین منطقه برای حفاظت از این ببر معرفی شده است ولی ملاحظاتی وجود دارد که انتقال و جابهجایی آن را به تاخیر میاندازد.
گفتنی است در سال 1389 دو قلاده ببر سیبری برای احیای نسل ببر در میانکاله به کشور وارد شدند. ببر نر در ماههای اولیه بر اثر تغذیه از گوشت الاغ آلوده به مشمشه جان سپرد و ببر ماده از آن زمان تا امروز در اتاقکی کوچک موسوم به قرنطینه بدون بروز علائمی از این بیماری محبوس است.
به دنبال نامه جمعی از فعالان حقوق حیوانات به وزارت بهداشت و سازمان دامپزشکی کشور مبنی بر درخواست حذف گزینه معدوم سازی ببر سیبری و پیشنهاد خونگیری جهت انجام آزمایش مشمشه، مسولین سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت در جلسه ای که در اردیبهشت ماه سال جاری در سازمان حفاظت محیط زیست برگزار شد، ضمن حذف گزینه معدوم سازی ببر سیبری، پیشنهاد دادند جایگاهی بدون بازدید عمومی و با رعایت استانداردهای رفاهی لازم برای نگهداری از این ببر توسط سازمان حفاظت محیط زیست در نظر گرفته شود و در این جایگاه حیوان مورد آزمایش مشمشه قرار گیرد تا در صورت مثبت بودن نتیجه، حیوان تا آخر عمر در این جایگاه استاندارد به زندگی ادامه دهد و در صورت منفی بودن نتیجه آزمایش، سازمان حفاظت محیط زیست مطابق صلاحدید خود این ببر را به باغ وحش یا هر مکان مورد نظر دیگر منتقل کند.
دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل دفترحیات وحش و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: کارشناسان سازمان های دامپزشکی و محیط زیست و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از مکان جدید قرنطینه ببر سیبری که هزینه تغذیه آن ماهانه چهار میلیون تومان است، بازدید و آن را تایید کردند.
مجید خرازی مقدم روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار علمی ایرنا افزود: تعیین مکانی برای قرنطینه ببر سیبری به سازمان محیط زیست واگذار شده بود و این سازمان ابتدا منطقه باراجین را معرفی کرد اما مورد موافقت کارشناسان سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی قرار نگرفت.
باراجین منطقه ای در شمال شهر قزوین است که از ابتدای آزاد راه قزوین زنجان شروع شده و تا دامنه های البرز غربی امتداد می یابد.وی ادامه داد: بنابراین مکان دیگری در منطقه پناهگاه حیات وحش سمسکنده در استان مازندران معرفی و مورد تایید کارشناسان سازمان دامپزشکی قرار گرفت و قرار است تمام زوایای نگهداری و انتقال ببر سیبری به آن مکان در جلسه ای به احتمال زیاد در هفته جاری بررسی شود.
خرازی مقدم گفت: این منطقه برای نگهداری ببر سیبری مورد موافقت قرار گرفت اما قبل از انتقال باید برخی اقدامات شامل تامین اعتبار و بهسازی فیزیکی منطقه انجام شود تا برای حضور ببر آماده باشد.
وی افزود: برآوردها نشان می دهد بعد از انتقال، هزینه نگهداری ببر ماهانه هشت تا 9 میلیون تومان است و فقط تامین غذای این حیوان در ماه حدود چهار میلیون تومان خواهد بود بنابراین رقم بالایی است و نیاز به تامین اعتبار دارد.
خرازی مقدم تاکید کرد: در این جلسه که با حضور معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی، دفتر صید و شکار سازمان حفاظت محیط زیست و مدیرکل محیط زیست استان مازندران برگزار می شود تمام این زوایا مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
وی گفت: نکته قابل توجه در انتقال ببر سیبری، موافقت اداره کل محیط زیست استان مازندران است زیرا بعد از انتقال مسوولیت نگهداری از این گربه سان ارزشمند برعهده این اداره کل خواهد بود بنابراین نیاز به بررسی بیشتری دارد.
مدیرکل دفتر حیات وحش و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست اظهار کرد: در این پروژه فقط مساله انتقال حیوان مطرح نیست بلکه باید تمام مسایل مربوط به نحوه نگهداری و تامین اعتبار آن مورد بررسی قرار گیرد که این مساله نیازمند یک مدیریت واحد است.
وی گفت: اگر تمام این مسایل روشن شود پایان تابستان که هوا خنک تر و برای انتقال ببر مساعد تر می شود این کار را انجام خواهیم داد.
چهار سال پیش مدیریت وقت سازمان حفاظت محیط زیست 2 قلاده ببر را در مقابل 2 قلاده پلنگ از سیبری وارد ایران کرد اما به دلیل آماده نبودن محل زندگی، این حیوانات به باغ وحش ارم منتقل شدند که بعد از مدتی به علت تغذیه نادرست به بیماری مشمشه مبتلا شدند. بر اثر آن یکی از ببرها تلف شد و به علت مشکوک بودن ببر دوم به این ویروس، در قرنطینه قرار گرفت که همچنان بعد از چهار سال همچنان بلاتکلیف است.
مشمشه بیماری باکتریایی واگیردار و خطرناکی است که بیشتر در تک سمی ها مشاهده می شود این بیماری بسیار کشنده در اسب ها بیشتر دیده شده و از بیماری های مشترک انسان و دام است.
*** پناهگاه حیات وحش سمسکنده
پناهگاه حیات وحش سمسکنده در اطراف استان مازندران و شهرستان ساری واقع شده است. مساحت آن در حدود 990 هکتار است و بلوط، انجیلی و ممرز پوشش گیاهی و گوزن زرد ایرانی، قرقاول، شغال، گربه جنگلی، سنجاب، سمور جنگلی و گراز پستانداران این منطقه و عقاب جنگلی، جغد و کبوتر جنگلی از پرندگان شاخص این منطقه هستند.
این منطقه که از سال 1352 تحت حفاظت بود در سال 1354 به عنوان پناهگاه حیات وحش تعیین شد.
این منطقه با هزار هکتار مساحت در 10 کیلومتری جنوب شرق ساری واقع شده و مسیر دسترسی آن از ساری تا سمسکنده است و در ادامه با یک جاده روستایی به داخل محوطه راه می یابد.
این پناهگاه از معدود جنگل های جلگه ای بازمانده از جنگل های خزری به شمار می آید.
دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل دفترحیات وحش و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: برنامه عمل حفاظت از ۳۰ گونه جانوری تهیه میشود و تاکنون برنامه عمل سه گونه گوزن زرد، کروکدیل و سمندر لرستانی تهیه شده است.
به گزارش ایرنا، مجید خرازی مقدم روز چهارشنبه در نشست خبری افزود: اتحادیه بینالمللی حفاظت از محیط زیست (IUCN) حدود 76 گونه جانوری کشور را در فهرست سرخ خود قرار داده است.
وی تاکید کرد: با توجه به اهمیت موضوع، سازمان حفاظت محیط زیست اقدام به تهیه برنامه عمل حفاظت از 30 گونه در خطر انقراض کرده است و بعد از تهیه وارد مرحله اجرا میشود.وی ادامه داد: بر اساس برنامهریزی انجام شده باید تا پایان 93 برنامه عمل هفت گونه جانوری تهیه میشد، اما به دلیل اختصاص نیافتن بودجه به اولین زمان بعد از تخصیص بودجه در سال 94 موکول شد.خرازی مقدم گفت: با برنامهریزی انجام شده باید تا پایان برنامه ششم توسعه برنامه عمل حداقل 15 گونه جانوری اجرا شود، اما اگر اعتبارات مورد نیاز تخصیص یابد میتوانیم برنامه عمل هر 30 گونه را اجرا کنیم.
وی افزود: در نظر داریم برنامه عمل هفت گونه جانوری شامل گورخر، سیاه گردن، قوچ و میش، اردک بلوطی، بالابان، هوبره و پلنگ تهیه و طبق برنامهریزی صورت گرفته تا 6 ماه اول سال 95 تدوین و اجرایی شود.
تهیه فهرست سرخ گونههای جانوری در خطر انقراض
خرازی مقدم گفت: زمانی که اتحادیه بینالمللی حفاظت از محیط زیست (IUCN) فهرست گونههای جانوری در خطر انقراض را اعلام میکند جهانی است، در حالی که ما برای داشتن برنامه دقیق برای حفاظت، نیاز به فهرستی داخلی داریم بر این اساس تهیه این فهرست در دست انجام است.
اصلاح قانون جامع دامپروری
وی افزود: در بند ب قانون نظام جامع دامپروری آمده است، تمام حیواناتی که در اسارت متولد میشوند جزو دام محسوب میشوند در حالی که این تعریف مورد قبول سازمان حفاظت محیط زیست نیست؛ زیرا اکنون حیوانات وحشی زیادی در اسارت متولد میشوند بنابر این درصدد اصلاح این قانون هستیم.
تعیین تکلیف ببر سیبری در آیندهای نزدیک
خرازی مقدم اظهار کرد: بیش از 4 سال است که ببر سیبری مشکوک به بیماری مشمشه در بلاتکلیفی به سر میبرد از این رو در آخرین نشستی که با حضور نمایندگانی از سازمان حفاظت محیط زیست، دامپزشکی و وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی انجام شد، قرار شد تکلیف این حیوان هر چه زودتر مشخص شود.
وی گفت: سازمان محیط زیست با معدوم کردن این حیوان موافق نیست اما قرار شد این سازمان مکان جدیدی برای قرنطینه ببر در نظر بگیرد و نمایندگان نهادهای یاد شده از آن بازدید و از حیوان نمونهگیری کنند و بعد از نتیجه آزمایش اگر جواب مثبت بود حیوان در قرنطینه بماند و اگر منفی بود با ببر مانند حیوان سالم رفتار شود.
خرازی مقدم افزود: اگر بازدیدکنندگان نسبت به مکان قرنطینه ببر ناراضی بودند مکان دیگری هم برای این کار در نظر گرفته شده است.
وی ادامه داد: اگر ببر دارای ویروس مشمشه بود قطعا در چهار سال گذشته خودش را نشان میداد اما از آنجا که ویروس این بیماری پنهان و قابل انتقال به انسان است از این رو ملاحظات دقیقی از سوی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی و دامپزشکی برروی آن اعمال میشود.