دیده بان حقوق حیوانات: اینجا چیتگر است؛ بخشی از زمین های شهری کلان شهر تهران؛ جایی با فاصله نه چندان زیاد از مقر اصلی سازمان حفاظت محیط زیست و نه چندان دور از مدیریت شهری و البته در چند قدمی نیروهای محترم انتظامی و نگهبان و انتظامات پارک و هر آنچه به نظم و امنیت اجتماعی و قانون مرتبط است.
افرادی با حمل اسلحه های پی اس پی، اسلحه هایی بدون صدا ولی با قدرت کشندگی بالا برای حیوانات، رسما وارد پارک می شوند، قلق گیری می کنند، اهداف نمایشی می زنند، به اسپری شلیک می کنند، کبوتر و کلاغ و قمری می زنند، عکس می گیرند، عکس ها را رسما منتشر می کنند، برای این کار عضو گیری می کنند، قرار های جمعی می گذارند، آموزش می دهند، اسلحه خرید و فروش می کنند، آزادانه می گردند، و جالب تر از همه در پارک چیتگر سنجاب شکار می کنند!
لازم به ذکر است که سنجاب، گونه مهاجم برای طبیعت تهران است و در زیستگاه طبیعیش زاگرس در خطر انقراض است!
سنجاب از زیستگاهش در غرب کشور توسط قاچاقچیان حیوانات سرقت می شود،
در بازار خلیج فارس تهران، پت شاپ ها و برخی کلینیک های حیوانات و حتی توسط دست فروش ها خرید و فروش می شود،
نگهداریش توسط سودجویان مرتبط با قاچاق اگزاتیک پت تبلیغ می شود،
در برخی پارک های شهر تهران و باغ وحش به صورت انبوه در قفس های کوچک نگهداری می شود و گاه فرار می کند!
در پارک ها آزادانه به زندگیش ادامه می دهد تا عده ای تفنگ به دست پیدا شوند و …
اینجاست که جای خالی آموزش های زیست محیطی رخ می نماید!
چه کسی باید آموزش دهد که مردم سنجاب نخرند؟ چه کسی باید با تفنگ به دستان مقابله کند؟ چه کسی باید با خرید و فروش سنجاب مخالفت کند؟ چه کسی باید تخلفات دنیای مجازی را پیگیری کند؟ و چه کسی باید از کل این ماجرا با خبر باشد؟!
گزارش را از زبان افرادی که در پارک چیتگر سنجاب شکار کرده اند بخوانید. اسامی مخفف شده اند:
«سلام خدمت دوستان عزیز
امرو با آقا ح. و یه عضو جدید به نام آقا ا. رهسپار پارک جنگلی چیتگر شدیم. ساعت 9/30 آزادی قرار داشتیم!
همون ابتدا در بدو ورود دوستان کلی کیف کردن از این همه کلاغ و کبوتر!!!!!!!!!!!!!!
تازه از نگهبانی فاصله گرفته بودیم که دیدم ا. داره میگه سنجاب دیده و ما نگه داشتیم……
خلاصه برادر ح. و ا. افتادن به جون سنجابه
هی بزن هی بزن……… تخ توخ …….
خلاصه من اول اسحه رو درنیاوردم و منتظر شدم ح. با 460 و یا ا. با گامو رویالش بزننش
خلاصه بعد از زدن 4-5 تیر هیچ خبری نشد که نشد……
منم رفتم سلطان (350) آوردم یکی بهش زدم دیدم رو درخت تعادلش بهم خورد اما عجیب بود نیفتاد!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و داش فرار میکردم که بالاخره ح. با 460 یکی زد و پرت شد پایین!
آقا رفتیم بالا سرش دیدم 3 تا سوراخ تو بدنشه!
فهمیدم اون تیری که من زدم از پایین پا وارد و از قسمت ران خارج شده و تیر خلاص و آخر و کشنده برای ح. بود که تیر به کمر حیون برخورد و ………….
راستی چند بار اومدیم کبوتر بزنیم که با تعلل برخی از دوستان مواجه شدیم (منظورم اصلا ح. نیستاااااا خخخخخخخخخخخ)
اهان بگم برتون از هدف زدنی
که دوربین رو در فاصله 36 متری صفر کردیم البته فقط 350 اینجوری ردیف شد اما نه 460 و نه رویال صفر شد نمیدونم چرا از صاحبانشون بپرسید
راستی داشتیم تیراندازی میکردیم برای گروپ پشت سیبل یه تخته بود به اندازه یه بند انگشت! حدود 2 سانت!
جالبه با 350 و با ساچمه ts22 زدم تخته رو رد کرد !!!! وای از این قدرت!!
اتفاقا خود ح. بهم گفت! من حواسم نبود؟!!
ح. کف کرده بود……..
راستی یه تجربه جالب دوربین تو 36 متری صفر کردم تو 65 متری با 2 میدات پایین گرفتن 2 بار یه اسپری خوش بو کننده هم سایز رانی ترکوندم (همه مسافت های ذکر شده اندازه گیری دقیق شده بود)
و شلیک دوم قوطی رفت تو فاصله 70 متری که بازم ترکید!
خلاصه امروز روز 350 بود
ولی در کل خیلی خیلی خوش گذشت جای همه خالی بود»