دیده بان حقوق حیوانات: اهالی روستای زاغده بعد از برداشت شالی زمینهای زراعتی منطقه به پرورش حیوانات اهلی می پردازند.
عکس: بهروز خسروی
دیده بان حقوق حیوانات: اهالی روستای زاغده بعد از برداشت شالی زمینهای زراعتی منطقه به پرورش حیوانات اهلی می پردازند.
عکس: بهروز خسروی
دیده بان حقوق حیوانات: اردکی که از چند روز پس از تولد بهترین دوست یک مرد انگلیسی 65 ساله است به محبوب ترین شخصیت شهر کوچکی در دنور انگلیس تبدیل شده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، “بری هیمن” 65 ساله، پرورش دهنده اردک و غاز ساکن شهر کوچکی واقع در شمال دنور انگلیس است.
سه ماه قبل زمانی که مشغول خارج کردن جوجه اردکهای تازه متولد شده از داخل سکوهای اتاق گرمخانه بود متوجه نگاههای عجیب یکی از جوجه ها شد.
این جوجه اردک که از همان لحظه بهترین دوست خود را پیدا کرده بود تصمیم گرفت همه جا به دنبال “بری هیمن” برود.
اکنون که 11 هفته از آن روز می گذرد این اردک که “استار” نام دارد به محبوب ترین شخصیت این شهر کوچک تبدیل شده است و حتی برای خود صفحه ای هم بر روی فیسبوک دارد.
“استار و بری” همه جا با هم می روند که این شامل گردش صبحگاهی در میدان اصلی شهر، تماشای مسابقات راگبی، ماشین سواری و رفتن به رستوران می شود.
“استار” حتی صبورانه در کنار ورودی سبزی فروشی می نشیند تا “بری” خریدهای روزانه اش را انجام دهد.
“بری هیمن” در این خصوص گفت: “استار نمی خواهد من را ترک کند و بنابراین اکنون ما همه جا باهم می رویم. من به آن یاد ندادم که دنبالم راه بیفتد اما به نظر می رسد که این کار را دوست دارد. استار یک اردک فوق العاده است. من تا قبل از این هرگز اردکی مثل آن ندیده بودم. استار می خواهد در کنار من اولین جام جهانی راگبی عمرش را هفته آینده تماشا کند. آن تنها 11 هفته دارد و الان در مرحله جوجه اردک زشت است اما می دانم که به زودی شگفت انگیز خواهد شد.”
وی افزود: “استار برای خود یک شخصیت دارد و همه را با وسواس خاصی جذب می کند. به نظر می رسد که بچه های خیلی دوستش دارند. شما می توانید بعضی صورتهای متعجب را وقتی که با یک اردک پشت سرتان برای خرید رفته اید تماشا کنید. وقتی کوچکتر بود وقتی برای خرید می رفتم آن را داخل جیب خود می گذاشتم. الان بزرگتر شده است و با خوشحالی بیرون مغازه منتظر من می ماند و هرگز چیزی را به هم نمی ریزد.”
براساس گزارش میرور، خوشبختانه “سو” همسر “بری” که یک مدیر عملیاتی است علاقه شوهرش به این اردک را درک می کند.
“بری” پیش از این در استرالیا غواص بود و از شش سال قبل به دنور آمد و فهمید که شیفته پرندگان است. به همین دلیل شروع به پرورش اردکها کرد. اکنون وی علاوه بر استار، 10 اردک و 12 جوجه اردک دیگر هم دارد.
بر روی صفحه فیسبوک “استار” نوشته شده است: “سلام استار هیمن و یک اردک دونده هندی هستم. پدرم بهترین دوست من است. من حرکت لوله ای کرمها را دوست دارم و هرجا پدرم برود دنبالش می روم. من با پدرم برنامه های تلویزیون به خصوص مسابقات راگبی را تماشا می کنم.”
دیده بان حقوق حیوانات ایران : این حیوانات بخت برگشته در طول زندگی ترسناک خود مجبورند آنقدر غذای چرب بخورند تا بمیرند.به نقل از مشرق ،غذایی به نام Foie Gras به معنی جگر چرب غذای تجملی و گران قیمتی است که منشاء آن کشور فرانسه است. برای تهیه این غذا مرغابی و غازها را مجبور می کنند مقدار زیادی چربی بخورند تا بیش از اندازه چاق شده و به بیماری جگر چرب مبتلا شوند.
پرندگان مجبور می شوند مقدار زیادی روغن و غذای چرب بخورند. این حیوانات حتی اگر میلی به خوردن نداشته باشند یک لوله فلزی از گلوی حیوان به داخل معده وارد می کنند و به حیوان غذا می خورانند تا حدی که جگر آنها بزرگ و بزرگتر شود.
سپس آنها را درون قفس های بسیار کوچک قرار می دهند و آنها را مجبور می کنند که در یک حالت ثابت و بدون حرکت بایستند تا انرژی مصرف نکنند.
پاهای آنها در اثر ایستادن های ثابت و طولانی مدت ورم می کندو نمی توانند بخوابند و البته نیازی هم به خواب نیست چون دوباره مجبور هستند غذا بخورند.
آن ها را مجبور به خوردن می کنند تا جایی که بدن آنها نتواند این مقدار غذا را تحمل کند و در نهایت بمیرند. در هنگام مرگ معمولا مقدار زیادی روغن و غذای چرب از دهان آنها خارج می شود.
این پرندگان نه تنها از ناحیه دهان و گلو دچار جراحت می شوند، بلکه تمام مدت زندگی غم انگیز خود از دل درد و ورم و درد پا عذاب می کشند.
دیده بان حقوق حیوانات: دامگاه، مکانی است عجیب برای شکار اردک. اردکهایی که با خیانت ندانسته به همنوع، آنها را در دام گرفتار می کنند تا غذا به دست آورند!
پریسا خلف بیگی
اینجا فقط مکانی برای صید نیست. اینجا دامگاه است؛ پناه و غذایی برای پرندگان مهاجر در فصل سرد و شالیزار آبگرفتهای با کمترین استفاده از کود و سم شیمیایی. دامگاه به راستی نمونه منحصربهفردی از مدیریت بومیست؛ چرا که در تمام دنیا به جز در فریدونکنار مازندران چنین روشی برای صید پرندگان یافت نمیشود؛ روشی که از خود پرنده برای صید همنوع خودش استفاده میکنند.
یکعدهشان را تعلیم میدهند تا عده دیگر را فریب دهند و به تله یا همان دامگاه بکشانند. تالابهای دستساز که دو منظورهاند و کاربریشان از فصلی به فصل دیگر تغییر میکند؛ در بهار و تابستان برای کاشت برنج و در پاییز و زمستان برای صید پرنده. این دو کاربری آنقدر به هم وابستهاند که نبود یکی از آنها به نابودی دیگری منجر میشود.
با اینکه برپایی دامگاه دو ماه پیش از آمدن پرندگان مهاجر کار پرزحمتی است؛ اما هنوز هستند کسانی که در شمال ایران به این شغل سنتی مشغولند؛ شغلی که چهره محیط طبیعی را دستکاری نمیکند و صید پرنده برخلاف بسیاری از انواع دیگرش بر توسعه پایدار استوار است؛ همان توسعهای که استفاده انسان را از طبیعت نفی نمیکند و هدفش رساندن مواهب طبیعت به نسلهای آینده است. دامگاهها در عینحال بهشت پرندهنگران هم هستند؛ چرا که بر خلاف زیستگاه تابستانیشان که هر گونهای برای خود قلمرویی دارد در این تالابهای مصنوعی انواع پرندگان گردهم میآیند؛ مجموعه دامگاهها در تالاب بینالمللی فریدونکنار با نامهای «فریدونکنار»، «اِزباران»، «سُرخرود» شرقی و غربی است.
اردک در دام
دامگاهدار اردک وحشی را گیر انداخته. برای آنکه اردک بیحرکت شود و فرار نکند، دو بال اردک وحشی را در هم میکنند. وقتی بالهای اردک به هم گیر میکند چنان بیحرکت میشود که اگر نبضش را در دست بگیرند حس میکنند انگار مرده.
کار دست خِبره
این حصارهای منظم تو در تو همه کار دست است. کاری سخت برای اهل فن و خِبرههای دامگاهداری. حصارها را در تابستان جمعآوری میکنند و با دقتی منحصربهفرد به هم میدوزند تا دامگاه شکل گیرد
پرواز از ناکجا
اردک سرسبز زیرک به سوی اردکهای وحشی پرتاب شده تا فریبشان دهد. دامگاه به خوبی استتار شده و برای همین اردکهای وحشی نمیدانند که این اردک تعلیمدیده از دست چه کسی و برای چه نیتی به پیشوازشان آمده است
عکس: شهرام امیری شریفی
تالاب برنج و صید
دیواره دامگاه در آن دورها به خوبی مشخص است. البته برای ما، نه برای پرندهها که قرار است بعضیهایشان صید شوند. غازها که در پاییز و زمستان به این تالاب میآیند تمام باقیمانده سبز شده از شالی برنج فصل قبل را به همراه علفهای هرز هرس میکنند. فقط آب صاف باقی میماند که به قول محلیها «آبتخت» میشود
راهی به سوی تله
نیازی به هدایت نیست؛ رفقای اردکی خودشان راه را بلدند. در راه در سکوت به سوی «سرکیمه» میروند تا نوبت به پروازشان برسد و یکی یکی به آسمان پرتاب شوند. قرار اردکها با دامگاهدار آوردن اردکهای وحشی به «دوما چال» یا همان تله دامگاه است
تلهای برای غیرخودیها
اینجا دوما چال یا همان تله است. حتی وقتی تور روی سر رفقای اردکی میافتد، باز هم آرام منتظر میمانند تا دوست آدمیزادشان از راه برسد و آن را بردارد. البته این سرنوشت اردکهای وحشی نیست. آنها سرنوشت خوبی ندارند
عکس: شهرام امیری شریفی
مزد خیانت
بعد از یک صید موفقیتآمیز، به هر دو سوی ماجرا غذا میرسد؛ مشتی دانه برای اردکهای دستآموز و چندتایی اردک وحشی برای انسان. قرار انجام یافته و اردکهای تعلیمدیده مزدشان را میگیرند.
_______________________
عکاس: محمد رضایی
گزارش از گروه مجلات همشهری