دیده بان حقوق حیوانات: اگر این روند تداوم یافت و روزی قرار شد از نخستین تفنگ شکستن به عنوان سنگ بنای حفاظت از گونههای حیات وحش کشور سخن گفت، باید از دختری یاد کرد که از پدرش خواست دیگر به شکار نرود و لاشه حیوانات را به خانه نیاورد و او را مجاب کرد که از شکار دست بشوید و سر سلسله توبه شکارچیان شود.
به گزارش «تابناک»، در روزگاری که به دلیل شدت گرفتن اخبار کشتار بیرحمانه حیات وحش و شدت گرفتن خطر انقراض برخی گونههای نادر جانوری کشورمان، مسئولان سازمان محیط زیست بحث ممنوعیت شکار را برای چند سال مطرح کرده و تلاش دارند که در میان مخالفتهای بروز کرده، آن را پیگیری و اجرا کنند، روز به روز به تعداد شکارچیانی که توبه میکنند و تفنگ میشکنند، افزوده میشود.
ماجرای توبه از شکار و تفنگ شکستن از زمانی آغاز شد که «احمد عزیزی»، شکارچی کهنه کار امان، مریوانی تصمیم گرفت پس از سالها بی جان کردن گونههای مختلف جانوری در منطقه هورامان، تفنگ خود را کُشته و با طبیعت آشتی کند؛ طبیعتی که فرزندش هم در آن سهم دارد و آینده آن با روند فعلی شکار، تاریک به نظر میرسد، مگر آنکه امثال «کاک احمد» به یاریاش بشتابند.
قتی این شکارچی تفنگش را جلوی دیدگان اهالی روستا شکست، دیگر به معنای واقعی شکارچی شده بود و حتی از این مرز نیز عبور کرده بود؛ او درک کرده بود که تداوم روند شکار به فصل آیشی برای حیات وحش نیازمند است که در نظر گرفتن آن، به معنای ساکت کردن صدای تفنگها برای چند سال و چه بسا چند دهه است و اینقدر نسبت به آن بی توجهی شده که تقریبا تکیه بر آن غیر ممکن به نظر میرسد و بهتر است برای حفظ باقی مانده حیات وحش، از این به بعد را فصل آیش اعلام کرد.
بنیه حیات وحش کشور با از بین رفتن زیستگاهها، نفوذ آلودگی ها به آب و خاک، نفوذ بی حد و حصر انسان ها به قلمرو حیوانات و شکار پر تعداد گونه های مختلفِ حلال گوشت و حرام گوشت، اینقدر لاغر شده که فعلا باید به فکری راهی برای زنده نگه داشتن آن بود و زود است به این بیندیشیم که چه زمانی پروار خواهد شد و میتوان شکار کنترل شده را پی گرفت.
ضربهای که کاک احمد با سنگ خارا بر تفنگ خود وارد آورد، بلندترین صدایی بود که این شکارچی سابق و تفنگش به یاد داشتند و دارند؛ صدایی بلند که طنین آن هنوز از شهرهای مختلف به گوش میرسدو خوش بختانه نه تنها به مرگ هیچ جانداری ختم نمیشود، بلکه به حفاظت از گونه های حیات وحش منجر میشود.
پس از آن رویداد، در اسفندماه پانزده شکارچی اهل «کامیاران» تفنگ و شکار را کنار گذاشته و کبکهای طعمه خود را رها کردند و با قفس سوزان به استقبال بهاری متفاوت رفتند؛ بهاری که در آن حیات وحش آن خطه شکارچیان کمتری به خود میبینند و احتمال نابودیشان کمی کاهش یافته است.
آن روز شکارچیان توبه کرده بیانیهای خواندند که نشان میداد نه تنها از تعداد شکارچیان کاسته شده، بلکه بر شمار نگهبانان محیط زیست افزوده شده است؛
“مژده باد ای طبیعت، ای کل های زیبا، ای کبکها، ای پرندگان، ای رودخانه ها، از امروز به بعد ما اولین نگهبانان شما خواهیم بود و با کاشتن نهال ها، رها کردن پرندگان از قفس و سوزاندن قفس ها، در پیشگاه خدا ندامت و پشیمانی خود را از شکارچی بودن ابراز میکنیم و از این پس هرگز دست به شکار هیچ حیوان و جانداری در طبیعت نخواهیم زد. خداوند پشتیبان ما باشد.”
اسفندماه که تمام شد، مراسم توبه شکارچیان در دیگر نقاط غرب کشور با نوروز باستانی عجین شد تا ثابت شود همان گونه که نقش کردها در حراست از آداب و رسوم نوروزی چشم گیر و پر رنگ است، وقتی عزمشان بر تصمیمی استوار شود، آنچنان در آن مسیر پایمردی میکنند که میتوانند اسوه باشند.
حالا نوبت اهالی «سقز» بود تا میزبان جشن توبه شکارچیان، رهاسازی پرندگان و قفس سوزان باشند و بعد از آن از «نودشه» خبر رسید که اتفاق مشابهی رقم خورده و تفنگ شکنی ادامه دارد؛ مراسمی که گویی همسانی خاصی با جشن های نوروزی دارد و چه زیبا شعار «اسلحه مقدس، اسلحه شکسته است» در حاشیه آن مطرح میشود.
این بار هم تفنگی شکسته و برای همیشه سبز شد تا پیامی متفاوت برای مسئولان و افکار عمومی مخابره شده و به همه گوشزد شود که اگر میخواهیم زخمهای طبیعت را التیام دهیم، باید همه به سهم خود ورود کنیم. هرچند که هنوز قوانین این حوزه گشاده دستانه میگوید هر ایرانی بالای 18 سال مجاز است سه قبضه سلاح شکاری داشته باشد؛ یک تفنگ گلولهزنی برای شکار پستانداران، یک تفنگ گلولهزنی با کالیبری کوچکتر از 6 میلیمتر برای تمرین تیراندازی و یک تفنگ ساچمهزنی برای شکار پرنده!
شاید اگر صدای تفنگ کُشی غرب کشور به بهارستان پایتخت برسد و نگرانی از وجود بیش از یک میلیون سلاح شکاری غیر مجاز فراگیر تر شود، بتوان امید داشت که اوضاع رو به بهبود رفته و از سرعت ماشین نابودی حیات وحش و محیط زیست کشور کاسته شود.
منبع: تابناک