برچسب: توبه

  • توبه شکارچی بجنوردی از شکار

    دیده بان حقوق حیوانات: مسوول روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی گفت: «ف – ک» شکارچی این منطقه با حضور در این اداره کل ضمن ابراز ندامت سلاح و مقادیری فشنگ خود را به صورت داوطلبانه تحویل داد.

    «حسن پهلوان» روز شنبه به خبرگزاری جمهوری اسلامی اظهار کرد: این شکارچی که حدود 40 سال سابقه شکار پرندگان را در منطقه داشت هدف از این کار را حفظ حیات جانوران عنوان کرده است.

    وی گفت: شغل این شکارچی فروشندگی ادوات کشاورزی است و پنج سالی است که دست از شکار پرندگان کشیده و بجای شکار، دوستدار حیات وحش و پرندگان شده به طوری که برای جانورانی مثل تشی و روباه غذا می برد یا لاک پشتها را خریداری و در طبیعت رها می کند.

    پهلوان افزود: این اداره کل نیز ضمن تقدیر از این اقدام شکارچی، برای وی کارت «همیاری محیط زیست» صادر می کند.

    به گفته وی ،این سومین شکارچی است که سلاح شکاری خود را به صورت داوطلبانه در شش ماه اخیر در این استان به اداره کل حفاظت محیط زیست تحویل داده است.

    استان خراسان شمالی با 28 هزار و 171 کیلومتر مربع وسعت در شمالشرق کشور قرار دارد که اکنون 6.8 درصد از مساحت استان به عنوان مناطق حفاظت شده و پارک های ملی تحت مدیریت حفاظت محیط زیست است.

    طبق گزارش اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی از 197 گونه پستاندار، 532 گونه پرنده، 223 گونه خزنده، 20 گونه خزنده دوزیست و 160 گونه ماهی شناخته شده در کشور به ترتیب 65، 141، 68، چهار و هشت گونه در خراسان شمالی زیست می کنند.

  • شکارچیان روستای سُهو سلاح شکاری خود را به خاک سپردند!

    شکارچیان روستای سُهو سلاح شکاری خود را به خاک سپردند!

    Animal-Rights-Watch-ARW-7950

    دیده بان حقوق حیوانات: شکارچیان روستای سهو از توابع شهرستان دشتی در استان بوشهر در اقدامی با شکوه و قابل تقدیر سلاح شکاری خود را برای حفاظت ، ماندگاری و کمک به تکثیر گونه های در حال نابودی حیات وحش منطقه به زمین گذاردند.

    به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان بوشهر اهالی روستای سهو از توابع شهرستان دشتی استان بوشهر برای حفاظت از محیط زیست در اقدامی خودجوش کلیه سلاح های شکاری خود را بر زمین گذاردند.
    مدیر کل حفاظت محیط زیست استان بوشهر در این باره گفت: در این اقدام باشکوه اهالی محترم روستای سهو برای حفاظت ، ماندگاری و کمک به تکثیر گونه های در حال نابودی حیات وحش منطقه اقدام به چنین حرکت قابل تقدیری نمودند.
    حسین دلشب در ادامه ضمن اشاره به اینکه به دلیل شکار مداوم و غیر مجاز ، گونه هایی نظیر کبک ، تیهو، کل ، بز، قوچ ، میش و … در این منطقه به شدت با خطر انقراض مواجه شده بودند افزود:
    این اقدام بصورت کاملا مردمی و خودجوش انجام شد و اهالی این روستا یکی از اهداف مهم خود را اشاعه فرهنگ زیست محیطی و ارتقاء فرهنگ نسل حاضر عنوان نمودند.
    وی با تشکر از اهالی روستای سهو از کلیه شکارچیان دعوت نمود برای تداوم حیات، و دفاع از محیط زیست و طبیعت ایران سلاح های شکاری خود را زمین گذارده و همیار محیط زیست شوند.
    حسین دلشب تاکید کرد: این حرکت زیبا و با ارزش، در نوع خود بی نظیر و در دفتر ایام ثبت خواهد شد و همواره از این عزیزان به عنوان نمونه های تاثیر گذار، الگو و سرمشق دیگر فزرندان این آب و خاک ، در حفاظت از گونه های زیست محیطی یاد خواهد شد.

  • تفنگت را زمین بگذار

    دیده بان حقوق حیوانات/ سیدمحمد هاشمی*: سلام!

    من یک قوچ نرهستم . دریکی ازمناطق حفاظت شده میان کوه وصخره های بلند زندگی می کنم. دوستانم گفته اند برای توچیزی ننویسم . گفته اند بی فایده است . اما من نظردیگری دارم . می دانم بعضی ازشما آن قدرسنگ دل وبی رحم هستید که صدای ضجه های شکارهم بیدارتان نمی کند ؛ اما اگربتوانم با این نامه فقط تو را بیدارکنم تا تفنگت را زمین بگذاری ودیگرحیوانی را شکارنکنی به هدفم رسیده ام .

    این روزها آن قدرشکارچی ها زیاد شده اند که هرصبح وقتی ازخواب بیدارمی شویم وازلابه لای صخره ها بیرون می آییم ، نمی دانیم آیا تا شب زنده می مانیم یا نه . هرلحظه منتظریم تا لوله ی تفنگی ازپشت صخره ای بیرون بیاید وصدای گلوله ای را بشنویم . آن وقت یکی ازما غرق درخون روی سنگ ها می افتد. بعد تورا می بینیم که شاد وخندان نزدیک می شوی ولاشه را بردوش می گیری تا خانواده ات با گوشت آن غذایی درست کنند وساعتی را خوش بگذرانند .

    دراین لحظات ، بعد ازخدا ، تنها کسانی که با چشم های نگران مراقب ما هستند محیط بانانند . هرچند تعدادشان کم است ؛ اما همین مقدارهم غنیمت است . هروقت محیط بانی را دوروبرخود می بینیم ، آسوده خاطریم . تنها آن لحظه است که آسوده می چریم وبره هایمان بازی می کنند وازصخره ها بالا وپایین می پرند . محیط بانان خستگی نمی شناسند . درزمستان وقتی چند متربرف می بارد و هرلحظه ازگرسنگی درانتظارمرگ هستیم ، آن ها هستند که علوفه بردوش می گیرند وپای پیاده کیلومترها می آیند تا غذایی به ما برسانند . گاهی حتی جان خود را به خطرمی اندازند . همین چند روزپیش بود که یکی ازمحیط بانان منطقه ی من با شکارچیان درگیرشد . آن ها با تفنگ وتبروچاقو افتادند به جان محیط بان . من ازپشت صخره نگاه می کردم . کاری ازدستم برنمی آمد . آرزو کردم ای کاش پلنگ بودم .آن وقت می پریدم وگلویشان را به دندان می گرفتم وخفه شان می کردم . نمی دانم آن محیط بان زنده است یا نه .

    بارها تصمیم گرفتم ازاین جا بروم ؛ اما بعد پشیمان شدم . شکارچی همه جا هست . تازه اگربروم با خطرجاده ها چکارکنم ؟ کمی پایین ترجاده ای هست که به راحتینمی شود ازآن عبورکرد . ازیکی شنیدم هفته ی قبل یک پلنگ ویک شغال درهمین جاده با خودروهای عبوری تصادف کرده اند وکشته شده اند . همین جا بمانم بهتراست .

    این سال ها ما با خطرزاده می شویم . با خطرزندگی می کنیم وبا خطرمی میریم . ما حتی ازرفتن به آبگیری که همین نزدیکی هاست می ترسیم .حاضریم تشنگی را تحمل کنیم ؛ اما آن جا نرویم .آخرتو گاهی کنارآبگیرها تله های آهنی می گذاری . کافی ست پایمان به آن جا برسد ، حتماً گرفتارمی شویم .

    من مدت هاست دنبال یک جفت می گردم . گاهی با نرهای دیگرمبارزه می کنم وپیروزهم می شوم . اما الان طوری شده که ماده ها کمترمیل به باردارشدن دارند . فصل زاد و ولد که می شود ، تو با دوستانت کمین می کنی وبره های تازه متولد شده را جلوی چشم مادران شان می گیری وبا خود می بری . البته این کارهولناک بیشتربا کشتن مادران همراه است . بره ها چند ماهی هم بازی بچه هایت می شوند وبعد هم گوشت شان خوراک چند شب خانواده ات خواهد شد . من به ماده ها حق می دهم که ازباردارشدن بترسند . چون بارها اشک آن ها را دیده ام . بارها درفراق بره ها ، صدای ناله شان را تا خود صبح شنیده ام . تو ندیده ای ؟ نشنیده ای ؟ یاد مادرم افتادم که دوسال پیش شکارش کرده ای . می گفت شکارچی شکارچی های قدیم . لااقل آن قدرمعرفت داشتند که به قوچ های باردارشلیک نمی کردند . اما من این سال ها چندین باربه چشم خود شلیک شکارچی ها را به سمت قوچ های باردار [میش های باردار] دیده ام .

    خسته ات کردم . عین این نامه را چند تا نوشته ام وجایی در شاخ خودم وشاخ قوچ های دیگرپنهان کرده ام ، طوری که به راحتی آن را ببینی . شاید فردا هم بیایی ویکی ازقوچ ها را شکارکنی . اگرنامه به دستت رسید ، اول خوب آن را بخوان ، بعد تفنگت را زمین بگذارو بیدارشو .

    * تابناک: سیدمحمد هاشمی – ساری

  • سونامی تفنگ‌کُشان از کردستان به تهران رسید!/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات/ محمد درویش*: در جریان مراسم قدردانی از دست‌اندرکاران سریال تلویزیونی پایتخت 3، 76 شکارچی هم در شهرستان دماوند، اسلحه‌های خود را برای همیشه غلاف کردند تا نشان دهند که موج سونامی تفنگ‌کُشان از کردستان به تهران رسیده است؛ موج سبزی که آرزو می‌کنم روزی نه چندان دور سراسر خاک عزیز وطن را درنوردد و دیگر هیچ هموطنی با افتخار خود را شکارچی ننامد. درود بر احمد عزیزی، شکارچی گمنامی از اورامانات که نام خود را در تاریخ محیط زیست ایران جاودانه ساخت و نخستین موج از سونامی تفنگ‌کشان را آفرید …

    همانگونه که اغلب، طراوت و ابرهای باران‌زا متأثر از غلبه‌ی باد غرب، از باختر به سمت خاور وطن می‌وزد، اینبار هم این هموطنان شایسته‌ام در آبادبوم‌های سه استان کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی بودند که موج رهاسازی وحوش و پرندگان در اسارت را در کنار اعدام تفنگ‌هایی که قلب حیات وحش را نشانه رفته بودند، به راه انداختند تا همه دریابیم که از هر سونامی‌ای نباید ترسید! آنگونه که اینک موج آن سونامی تا استان تهران هم رسیده است …

    مراسم پلمپ کردن تفنگ یک شکارچی در حضور بهبود فریبا

         در دوازدهمین روز از اسفند ۱۳۹۲، وقتی که در تالار بزرگ پردیسان به مناسبت گرامیداشت روز جهانی حیات وحش، احمد عزیزی را دیدم، از او پرسیدم: چرا تفنگی را که لوله‌اش را کج کرده‌ای با خود نیاوردی؟ گفت: به دخترم – یلدا – قول داده‌ام که دیگر دست به اسلحه نبرم …

    و او هنوز نه‌تنها خودش به این قول وفادار مانده است، بلکه با حرکتی که در بیست و پنجمین روز از بهمن ۱۳۹۲ در روستای درکی اورامانات آغاز کرد؛ موجی بزرگ و امیدبخش آفرید که نگارنده باید اعتراف کند: هرگز نمی‌پنداشت تبدیل به یک سونامی شورانگیز در چنین ابعادی شود.

    مراسم قدردانی از احمد عزیزی در حضور معصومه ابتکار

            اما اینک به همت سمن‌های فعال محیط زیستی منطقه از جمله انجمن سبز چیا و انجمن پاریزه ران ژینگه، ظرفیت‌سازی خوب رسانه‌ای و زحمات همکارانم در اداره کل محیط زیست استان کردستان شاهد تداوم این موج «تفنگ‌افکن» در سطح اغلب روستاها و شهرهای کردنشین در استان‌های کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی هستیم. به نحوی که علاوه بر انهدام ده‌ها قبضه اسلحه‌ی شکاری در درکی، تنگی‌سر، بوکان، بانه، مریوان، کامیاران، سقز و سنندج، صدها کبک و سنجاب هم به صورت داوطلبانه توسط شکارچیان محلی در طبیعت رهاسازی شده و قفس کبک‌ها در اقدام‌هایی نمادین سوزانده شدند.

    افزون بر آن، تماشاگران تیم فولاد خوزستان، پس از بازی با استقلال تهران و به رغم آنکه تیم محبوب‌شان بازی را به حریف آبی‌پوش واگذار کرد، اقدام به پاکسازی سکوهای استادیوم محل برگزاری بازی کردند؛ اقدامی که شاید سبب شد تا آن سبزاندیشان در آخرین روز از مسابقات لیگ برتر، شاهد قهرمانی تیم محبوب‌شان باشند و مانند دیگر تیم خوزستانی – نفت مسجد‌سلیمان – مزد همراهی‌شان با گرایه‌های محیط زیستی را بگیرند.

    اسلحه‌هایی که از دیروز - 28 فروردین 1393 - دیگر به سوی هیچ جانداری نشانه نخواهد رفت.

    و اینها در حالی است که اغلب سمن‌های محیط زیستی در آغازین روزهای فروردین امسال در شهرهایی چون بروجن، کازرون، استهبان، شیراز، اصفهان، رشت، زنجان، ابهر، کیاشهر، ارسنجان و … با دست خالی تقریباً توانستند معجزه کنند و هم بزرگداشتی شایسته برای ساعت زمین برگزار کنند و هم چالش پرتاب زباله‌ها در نوروز و سبزه‌ها در سیزده‌بدر به دامن طبیعت را مهار کرده و آن را به یک فرصت برای نمایش همبستگی ملی در حراست از زادبوم مشترک بدل سازند.

    سونامی تفنگ کشان در کردستان ...

    باشد که سازمان متولّی طبیعت ایران، سزاوار چنین مردمان عاشق و دوستدار طبیعتی باشد و نشان دهد که قدردان این هم‌افزایی‌های بی‌منت است. این سازمان باید حافظه‌ی تاریخی‌اش را واکاوی کرده و به یادآورد که برخی از همین سمن‌های محیط زیستی در ماجرای مهار آتش‌سوزی‌های عمدی رخداده در کردستان در چند سال گذشته، تا چه اندازه با نگاهی امنیتی رانده شده و مورد آزار قرار گرفتند. در حالی که اینک همان‌ها هستند که چون سرباز طبیعت ایران، بی هیچ چشمداشتی برای آبادی زیستگاه‌شان در واقع به وظایف و مسئولیت‌های ما کمک می‌کنند و این مزد و ثمره‌ی اعتماد به تشکل‌های مردم‌نهاد و به رسمیت شناختن استقلال و آزادی فعالیت قانونمند نهادهای مدنی در کشور است.

    به سهم خود، محمّد درویش هم بوسه می‌زند بر دستان آن هموطنان سبزاندیشی که سزاوارانه دریافتند: آنچه در اختیار آنهاست، «امانتی» است که باید به نسل آینده تحویل دهند و نه اندوخته‌ای شخصی که باید تا جرعه‌ی آخرش را نوشید.

    * خبرآنلاین

  • تداوم توبه از شکار و رسیدن به شعار «اسلحه مقدس، اسلحه شکسته است»؛ صف شکارچیانی که «نگهبان» می‌شوند در حال افزایش است

    تداوم توبه از شکار و رسیدن به شعار «اسلحه مقدس، اسلحه شکسته است»؛ صف شکارچیانی که «نگهبان» می‌شوند در حال افزایش است

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360288_496.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: اگر این روند تداوم یافت و روزی قرار شد از نخستین تفنگ شکستن به عنوان سنگ بنای حفاظت از گونه‌های حیات وحش کشور سخن گفت، باید از دختری یاد کرد که از پدرش خواست دیگر به شکار نرود و لاشه حیوانات را به خانه نیاورد و او را مجاب کرد که از شکار دست بشوید و سر سلسله توبه شکارچیان شود.

    به گزارش «تابناک»، در روزگاری که به دلیل شدت گرفتن اخبار کشتار بی‌رحمانه حیات وحش و شدت گرفتن خطر انقراض برخی گونه‌های نادر جانوری کشورمان، مسئولان سازمان محیط زیست بحث ممنوعیت شکار را برای چند سال مطرح کرده و تلاش دارند که در میان مخالفت‌های بروز کرده، آن را پیگیری و اجرا کنند، روز به روز به تعداد شکارچیانی که توبه می‌کنند و تفنگ می‌شکنند، افزوده می‌شود.

    ماجرای توبه از شکار و تفنگ شکستن از زمانی آغاز شد که «احمد عزیزی»، شکارچی کهنه کار امان، مریوانی تصمیم گرفت پس از سالها بی جان کردن گونه‌های مختلف جانوری در منطقه هورامان، تفنگ خود را کُشته و با طبیعت آشتی کند؛ طبیعتی که فرزندش هم در آن سهم دارد و آینده آن با روند فعلی شکار، تاریک به نظر می‌رسد، مگر آنکه امثال «کاک احمد» به یاری‌اش بشتابند.

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360285_574.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360286_777.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360287_788.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360283_984.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360284_871.jpg

    قتی این شکارچی تفنگش را جلوی دیدگان اهالی روستا شکست، دیگر به معنای واقعی شکارچی شده بود و حتی از این مرز نیز عبور کرده بود؛ او درک کرده بود که تداوم روند شکار به فصل آیشی برای حیات وحش نیازمند است که در نظر گرفتن آن، به معنای ساکت کردن صدای تفنگ‌ها برای چند سال و چه بسا چند دهه است و اینقدر نسبت به آن بی توجهی شده که تقریبا تکیه بر آن غیر ممکن به نظر می‌رسد و بهتر است برای حفظ باقی مانده حیات وحش، از این به بعد را فصل آیش اعلام کرد.

    بنیه حیات وحش کشور با از بین رفتن زیستگاه‌ها، نفوذ آلودگی ها به آب و خاک، نفوذ بی حد و حصر انسان ها به قلمرو حیوانات و شکار پر تعداد گونه های مختلفِ حلال گوشت و حرام گوشت، اینقدر لاغر شده که فعلا باید به فکری راهی برای زنده نگه داشتن آن بود و زود است به این بیندیشیم که چه زمانی پروار خواهد شد و می‌توان شکار کنترل شده را پی گرفت.

    ضربه‌ای که کاک احمد با سنگ خارا بر تفنگ خود وارد آورد، بلندترین صدایی بود که این شکارچی سابق و تفنگش به یاد داشتند و دارند؛ صدایی بلند که طنین آن هنوز از شهرهای مختلف به گوش می‌رسدو خوش بختانه نه تنها به مرگ هیچ جانداری ختم نمی‌شود، بلکه به حفاظت از گونه های حیات وحش منجر می‌شود.

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360289_326.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360291_366.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360290_652.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360292_588.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360289_326.jpg

    پس از آن رویداد، در اسفندماه پانزده شکارچی اهل «کامیاران» تفنگ و شکار را کنار گذاشته و کبک‌های طعمه خود را رها کردند و با قفس سوزان به استقبال بهاری متفاوت رفتند؛ بهاری که در آن حیات وحش آن خطه شکارچیان کمتری به خود می‌بینند و احتمال نابودی‌شان کمی کاهش یافته است.

    آن روز شکارچیان توبه کرده بیانیه‌ای خواندند که نشان می‌داد نه تنها از تعداد شکارچیان کاسته شده، بلکه بر شمار نگهبانان محیط زیست افزوده شده است؛

    “مژده باد ای طبیعت، ای کل های زیبا، ای کبک‌ها، ای پرندگان، ای رودخانه ها، از امروز به بعد ما اولین نگهبانان شما خواهیم بود و با کاشتن نهال ها، رها کردن پرندگان از قفس و  سوزاندن قفس ها، در پیشگاه خدا ندامت و پشیمانی خود را از شکارچی بودن ابراز می‌کنیم و از این پس هرگز دست به شکار هیچ حیوان و جانداری در طبیعت نخواهیم زد. خداوند پشتیبان ما باشد.”

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360296_265.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360299_486.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360298_573.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360295_806.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360297_258.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360296_265.jpg

    اسفندماه که تمام شد، مراسم توبه شکارچیان در دیگر نقاط غرب کشور با نوروز باستانی عجین شد تا ثابت شود همان گونه که نقش کردها در حراست از آداب و رسوم نوروزی چشم گیر و  پر رنگ است، وقتی عزمشان بر تصمیمی استوار شود، آنچنان در آن مسیر پایمردی می‌کنند که می‌توانند اسوه باشند.

    حالا نوبت اهالی «سقز» بود تا میزبان جشن توبه شکارچیان، رهاسازی پرندگان و قفس سوزان باشند و بعد از آن از «نودشه» خبر رسید که اتفاق مشابهی رقم خورده و تفنگ شکنی ادامه دارد؛ مراسمی که گویی همسانی خاصی با جشن های نوروزی دارد و چه زیبا شعار «اسلحه مقدس، اسلحه شکسته است» در حاشیه آن مطرح می‌شود.

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360300_158.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360302_983.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360301_295.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360303_638.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360304_553.jpg

    این بار هم تفنگی شکسته و برای همیشه سبز شد تا پیامی متفاوت برای مسئولان و افکار عمومی مخابره شده و به همه گوشزد شود که اگر می‌خواهیم زخم‌های طبیعت را التیام دهیم، باید همه به سهم خود ورود کنیم. هرچند که هنوز قوانین این حوزه گشاده دستانه می‌گوید هر ایرانی بالای 18 سال مجاز است سه قبضه سلاح شکاری داشته باشد؛ یک تفنگ گلوله‌زنی برای شکار پستانداران، یک تفنگ گلوله‌زنی با کالیبری کوچکتر از 6 میلیمتر برای تمرین تیراندازی و یک تفنگ ساچمه‌زنی برای شکار پرنده!

    شاید اگر صدای تفنگ کُشی غرب کشور به بهارستان پایتخت برسد و نگرانی از وجود بیش از یک میلیون سلاح شکاری غیر مجاز فراگیر تر شود، بتوان امید داشت که اوضاع رو به بهبود رفته و از سرعت ماشین نابودی حیات وحش و محیط زیست کشور کاسته شود.

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360320_291.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360317_394.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360318_376.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360321_159.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360319_364.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360322_827.jpg

    http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1393/1/16/360323_576.jpg

    منبع: تابناک

  • تفنگ شکنی و توبه شکارچیان ادامه دارد؛ مراسم شکستن تفنگ در نودشه‎/ تصویری

    تفنگ شکنی و توبه شکارچیان ادامه دارد؛ مراسم شکستن تفنگ در نودشه‎/ تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-7285

    دیده بان حقوق حیوانات: مردم شهر “نودشه” در منطقه هورامان از توابع استان کرمانشاه با شکستن اسلحه شکاری، سوزاندن قفس ها و آزادسازی کبک ها حضور خود در صف حافظان محیط زیست را اثبات کردند.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات ساعت 17:30 روز جمعه 9 فروردین 92 مراسمی باشکوه با حضور جمع کثیری از اهالی شهر نودشه جهت اعلام موضع زیست محیطی آغاز شد تا پرچم آشتی با طبیعت و حفاظت از آن همچنان در احتزاز باشد.

    در ابتدای این مراسم که به درخواست کهنه شکارچیان و صندوق خیریه “هانا”ی نودشه برگزار شد، آقایان “محمود مبارکشاهی” نماینده انجمن سبز چیا و “کوروش امینی” از فعالین عرصه محیط زیست به ایراد سخنانی در رابطه با حقوق حیوانات و ضرورت حفاظت از آن ها پرداختند و سپس آقای “اسماعیل نودشه” به نمایندگی از کهنه شکارچیان منطقه از مردم درخواست کرد تا زین پس حافظ محیط زیست باشند و با کنار گذاشتن اسلحه ها و ابزار های شکار و تخریب محیط زیست حضور خود را در راه پر عزت حفاظت از محیط زیست اثبات کنند.

    بعد از سخنرانی ها آقای “فخرالدین قاچاق” یک قبضه اسلحه شکاری که از کودکی در حال شکار پرندگان خریده بود را با سنگ در هم شکست و آن سلاح را برای همیشه سبز نمود. ایشان با شکستن این اسلحه عزم جدی خود را برای مبارزه با تخریب محیط زیست به همگان نشان داد. حرکت وی در پی شکستن اسلحه شکاری آقای “احمد عزیزی” و موج پر شکوه پیوستن شکارچیان به حافظان طبیعت، پیامی جدی برای مسئولین و افکار عمومی بود تا با همتی همگانی زخم های طبیعت را بخوانند و التیام بخشند.

    بعد از شور و هیجان شکستن اسلحه شکاری، کهنه شکارچیان کبک های خود را آزاد ساخته و قفس هایشان را در آتش انداختند تا در میان انبوه اندوه تخریبات زیست محیطی گرما بخش دل عاشقان طبیعت گردند. این تا دیروز شکارچیان و اینک حافظان محیط ریست همراه با آزاد سازی کبک ها از آن ها طلب آمرزش نموده و با سوزاندن قفس هایشان به مردم قول دادند تا زین پس حافظ طبیعت باشند و در این راه از هیچ امری کوتاهی ننمایند. در این مراسم پر جوش و خروش مردم نودشه پوسترهای انجمن سبز چیا در رابطه با شکار را نیز در دست گرفته بودند. در خور توجه است که یک هفته پیش در نماز روز جمعه، آقای “مبارکشاهی” نماینده انجمن سبز چیا در رابطه با محیط زیست و ضرورت حفاظت از آن برای مردم به سخنرانی پرداخته بودند.

    لازم به ذکر است که بعد از رهنمون های انجمن سبز چیا در رابطه با احترام به محیط زیست و ممانعت از تخریب و شکار طبیعت از راه های حضور مستقیم در روستاها و دوره های آموزشی، پوستر و تراکت، مردم با آغوشی باز به پیشواز حفاظت از محیط زیست آمده اند و خبر سوزاندن قفس ها، انهدام ابزار های شکار و آزاد سازی پرندگان در روستاها و شهر های کشور به ویژه استان های کردنشین هر روز به گوش می رسد.

    Animal-Rights-Watch-ARW-7286

    Animal-Rights-Watch-ARW-7287

    Animal-Rights-Watch-ARW-7288

    Animal-Rights-Watch-ARW-7289

    Animal-Rights-Watch-ARW-7290

    Animal-Rights-Watch-ARW-7291

    ______________________

    باز هم کردها مردانگی را به رخ کشیدند؛ جشن رهاسازی و مخالفت با شکار در سقز/ تصویری