برچسب: تور شکار

  • حکایت شکار «گوسپند کوهی لارستان»/ کوچکترین گونه قوچ جهان؛ موضوع تبلیغ تورهای شکار خارجی

    دیده بان حقوق حیوانات: در سال 1909 «ناسونوف» (Nasonov) جانورشناس روس برای نخستین بار Ovis orientalis larestanica یعنی «گوسپند کوهی(قوچ) لارستان» را به دنیای علم معرفی کرد.

    به گزارش سبزپرس بدون بهره گیری از دانش ژنتیک، رده بندی گونه و درواقع زیرگونه های گوسپندان کوهی فلات ایران تنها از دیدگاه شکل و به ویژه فرم شاخ بسیار دشوار است ولی در کل، نمونه های غربی کشور همچون «ارمنی» و «عراق (اراک)» و «اصفهان» را از گونه «قوچ موفلون» می دانند که پراکنش واقعی آن در ترکیه و ساحل شرقی مدیترانه (Levant) بوده و به وسیله انسان به احتمال زیاد از 10 هزارسال پیش به زیستگاه های چون جزیره «قبرس»، «کورسیکا» و «ساردنیا» انتقال یافت و نیای گوسپندان اهلی کنونی را تشکیل داده اند. نمونه های شرق ایران و به ویژه خراسان مربوط به گروه «اوریال ها» هستند که از این میان می توان به «اوریال بخارا» و «افغان» و «لاداخ» اشاره کرد.

    پاره ای از پژوهشگران، نمونه های موجود در پارک ملی «بمو» در نزدیکی شیراز را مرتبط به جمعیت لارستان می دانند ولی بسیاری از منابع این زیرگونه را منحصر به لارستان و بوشهر به حساب می آورند.البته «هریسون» گزارش های مشکوکی از مشاهده و شکار گونه ای گوسپند کوهی در کوهستان های شمالی عمان داشته که به احتمال بسیار زیاد این نمونه ها از جنوب ایران به عمان انتقال یافته و گهگاه از اسارت فرار می کنند. اکنون در سایت پرورش و تکثیر در اسارت Al wabra  نمونه های زیبایی از قوچ لارستان در کنار پازن و دیگر نمونه های نایاب خاورمیانه و شاخ آفریقا وجود دارند.

    کشور ایران به راستی برای پژوهشگران و طبیعت گردان و شکارچیان تروفی، کلکسیونی پربار از زیرگونه هایی چون «اوریال ماورای خزر»، «البرز مرکزی»، «ارمنی» و «اصفهان» است. ولی در این میان گوسپند وحشی لارستان تا حدودی مورد بی مهری قرار گرفته است.

    جناب آقای مهندس هوشنگ ضیایی اشاره داشتند که در اواخر دهه 1350، بر پایه سرشماری برآورد شد که در حدود 10 هزار پازن، گوسپند کوهی و جبیر در جنوب استان فارس وجود دارند ولی پس از چند سال به دلیل برداشته شدن پوشش حفاظتی و آزادی عمل دارندگان سلاح غیرمجاز در کنار تخریب مراتع و اشغال آبشخورها این میزان به 100 فرد کاهش یافت و در 10 سال گذشته، دست اندازی به زیستگاه های چون «هورمود (هرمود)» به بهانه های گوناگون این زیستگاه شکننده را به شدت رو به قهقرا برده است.

    با درنظر داشتن موارد یاد شده، مشاهده آگهی تبلیغ تور شکار قوچ لارستان در شبکه اینترنت شاید عجیب درنظر آید. در سایت www.ameri-cana.com  می توان شرایط شکار زیرگونه های گوسپندان کوهی، پازن و آهو را در ایران دید و با بهایی در حدود 15 هزار دلار می توان به نمونه مورد نظر دست یافت.

    ولی لطفا خشمگین نشده و کسی را به رگبار دشنام نگیرید!

    مگر در منطقه قبیله ای نشین تورگار بلوچستان پاکستان مدیریت زیستگاه و شکار «قوچ اوریال افغان» و « بز مارخور سلیمان» در کنار افزایش جمعیت گونه و بهبود شرایط زیستگاه برای دیگر گونه ها باعث درآمد زایی و بهبود شرایط زیست در جامعه ای نشد که حمل اسلحه نشانه مردانگی بوده و ریش سپیدان قبائل حرف اول و آخر را می زنند؟

    در این مورد بحث بهره کشی و یا بهره برداری پایدار از منابع طبیعی مطرح است. باید این پرسش مطرح شود که در زیستگاهی چون هورمود لارستان و دیگر نواحی زیستگاه این گونه، در کنار ورود شکارچیان خارجی چه تفاوتی در کیفیت و مدیریت زیستگاه انجام شده و جوامع محلی از این چرخه مالی چه بهره ای می برند؟

    نکته مهم دیگر که مدیریت این گونه برنامه های شکار در ایران را به زیر سوال می برد، سن نمونه های شکار شده است. در سافاری های آفریقا مرسوم است که راهنما برای کم کردن زحمت خود (با مشاهده نخستین پلنگ هرچند ماده و یا جوان باشد) در برابر شکارچی بی اطلاع آمریکایی از درشتی و هیکل او متعجب شده و مشتری را تشویق به شلیک به این تروفی بی همتا می کند. در تصاویر وب سایت هایی که تورهای شکار در ایران برگزار می کنند، تصاویر نمونه قوچ های اصفهان و شیراز شکار شده با سنی در حدود 3 سال به چشم می خورد که از دیدگاه تروفی فاقد ارزش هستند. با این وجود تصاویر حاکی از شکار ان بدست شکارچیان خارجی می باشد.

    اثر منفی شکار گزینشی شیرهای نر بر جمعیت شیرهای آفریقای غربی(زیرگونه سنگالی) به دست شکارچیان عموماً فرانسوی اکنون ثابت شده است. از شواهد امر پیداست که نظارت چندانی برکارکرد گردانندگان تورهای شکار خارجی در ایران وجود ندارد و بسیاری از شکارچیان خارجی بدون آموزش و آشنایی با گونه های ایران به نخستین جنبنده پیش رو شلیک می کنند.

    یکی از موارد قابل بحث در صنعت شکار ایران، عدم شفافیت لازم است. کشورهایی چون ترکیه و پاکستان با مدیریت واقع گرایانه به جای بهره کشی از جمعیت زیستگاه های رو به قهقرا، در کنار درامد زایی و کارآفرینی توانسته اند به افزایش جمعیت گونه های شکاری و مهم تر از همه ایجاد ثبات و پایداشت زیستگاه های شکننده دست یابند. تا زمانی که مدیریت شکارگاه در ایران جایی نداشته و امری ناپسند تلقی شود، شاهد کشته شدن محیط بانان به دست شکارچیان متخلف (و بعضا جوامع محلی) و نابودی زیستگاه ها خواهیم بود. با یک حساب سرانگشتی آشکار است که در یک مدیریت ناکارآمد، فروختن و واگذار نمودن پارک های ملی و نواحی حفاظت شده بسیار سودآورتر از مدیریت صنعت گردشگری و طبیعت گردی و شکار است.

    تنها یوزپلنگ در حکم رگ گردن و ناموس ما نیست. گوسپند کوهی لارستان به عنوان کوچکترین عضو این خانواده در جهان، در زیستگاه هایی با شرایط دشوار و شکننده بی گمان ارزش و اعتباری همپایه یوز آسیایی دارد. پاسداشت زیستگاه ها در کنار ثبات و افزایش جمعیت این گونه، باعث بهبود وضعیت گونه هایی چون جبیر و پازن خواهد شد و این احتمال پیش خواهد آمد که به تدریج با افزایش جمعیت و بهبود شرایط زیستگاه، گوسپندان کوهی لارستان گام به گام قادر به جاگیری و احیای جمعیت خود در زیستگاه های قدیم خویش باشند.

    در حال حاضر، جمعیتی از گوسپندان کوهی لارستان در یک فنس در پارک جنگلی چیتگر وجود دارند و شایعه ای وجود دارد که پس از پاره شدن فنس و فرار چند نمونه، برای خالی نبودن عریضه تعدادی گوسپند کوهی البرز مرکزی به این جمعیت ایزوله اضافه شده است. (این مورد در منطقه گنوی هرمزگان به تحقق پیوست که نمونه های غیر بومی به جمعیت بومی اضافه شد.)

    به هوش باشیم! مدیریت شکارگاه و صنعت شکار با شکل فعلی مدیریت محیط زیست در ایران سازگار و منطبق نیست. تجربه کشوری چون پاکستان بیش از تجربیات کشورهایی چون بلژیک و انگلیس با صدها سال قوانین مدون شکار در ایران کاربردی است.

    منبع: سبزپرس/ کوشان مهران

  • از محدودیت شکار حمایت می کنیم/ حقیقت نامه ای به مسوولین

    دیده بان حقوق حیوانات: چندی پیش نامه ای طنز گونه مبنی بر شکایت پنج تورگردان از سازمان محیط زیست منتشر شد. این افراد که با راه اندازی شرکت هایی از کشتار حیات وحش ایران به دست اتباع خارجی، منافع اقتصادی هنگفتی می برند، به بهانه ایجاد محدودیت های قانونی برای فعالیتشان نامه ای به مقامات کشوری نوشتند تا شاید با تحت فشار گذاشتن مسوولین سازمان از طریق ایجاد موج رسانه ای به خواسته های خویش برسند. در همین راستا، مقرر شد حقیقت نامه ای به مقامات ارسال و دلایل کذب بودن ادعای این افراد شرح داده شود.

    جناب آقای دكتر فاضل، معاون محترم محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست

    با سلام

    پیرو انتشار نامه چند گرداننده تورهای شکار که در زمینه ورود اتباع خارجی به منظور شکار حیات وحش ایران زمین فعالیت می کنند در رسانه های خبری (خبر مورخ 90/11/24 به شماره 13901105000129 در خبرگزاری فارس) نکات زیر به اطلاع می رسد:

    1-همانطور که مستحضرید، بر خلاف اظهارات کذب افرادی که علاقمند به کشتن گونه های ارزشمند و مسن طبیعت هستند، شکار تروفه نه تنها زمینه زادآوری و زایش مجدد را پدید نمی آورد، بلکه حذف حیوانات سالدار که ارزشمند ترین نمونه های ژنی یک جمعیت را دارا هستند، زمینه ساز تخریب ژنی گونه ها خواهد بود. شکارچی بین المللی تروفه بدون هیچ عرق ملی، صرفا برای به دست آوردن تروفه ای بزرگ  شلیک می کند و در این راه بخشی از هزینه به جیب ذینفعان واریز می شود.

    2-شرایط مبرهن زیستگاه ها و پناهگاه‌های حیات وحش ایران، گویای نیاز مبرم آیش و ممنوعیت شکار لااقل برای یک دوره 5 ساله است تا امکان ترمیم جمعیت وحوشی که نفس های آخر را می کشند فراهم شود. جناب عالی باید بهتر از هر فردی مطلع باشید که بازمانده حیات وحش این مملکت، نیازمند کنترل با تیر و تفنگ و شکار، آن هم به دست اجنبی نیست.

    3- تخیلات توهم گونه مبنی بر افزایش بیش از حد جمعیت نرها، هرگز نباید باعث صدور پروانه کشتار حیوانات باشد. گو این که در این صورت هم به صورت طبیعی شرایط خروج نرهای جوان از گله و تشکیل گله های جدید بدون کشتار سالدار های گله میسر می شود. به عنوان مرجع تصمیم گیری برای صدور پروانه شکار، انتظار می رود بر اساس آمار متقن، ضمن ایجاد محدودیت جدی برای حذف ارزشمندترین نمونه های هر گونه، صدور پروانه شکار برای اتباع خارجی را به کل ممنوع فرمایید.

    4-کشتار حیوانات با آهنگ کنونی، هرگز به پایداری حیات وحش و تضمین حیات مستمر آنان نخواهد انجامید؛ چرا که در غیر این صورت خلقت الهی و اصول پیچیده طبیعت بدون خلق اولیه تفنگ بدستان مشتاق تروفه مورد تردید خواهد بود.

    5- علف هرز انگاشتن حیوانات، صرفا از اذهانی غیر مطلع از اصول طبیعت، حیات وحش و محیط زیست بر می آید که برای علف های هرز کیسه های زربفت دوخته اند. گونه‌های جانوری بیمار و پیر و فرتوت، سهم شکارچیان طبیعت است و حذف آنها با گلوله، به معنای حذف طعمه شکارگران طبیعی، غذای مردارخواران طبیعی و گونه های خاص و در خطری است که از بقایای استخوان جانوران تغذیه می کنند. کاهش جمعیت گربه سانان ایران گواهی است بر این مدعا. آیا برای مانایی جنگل، بشر اقدام به کنترل علف های هرز کرده یا خالق متعال، قوانین لایتغیر طبیعت را مامور کنترل طبیعی شرایط قرار داده است؟

    6- محیط بانان تلاشگر سازمان، فرشته های نگهبان حیات وحش و محیط زیست به شمار می آیند. تخلف شکارکش را به گردن محیط بانان مظلوم و زحمتکش انداختن، اقدامی پست و شنیع و نادیده انگاشتن خون بیش از یکصد محیط بان برومند این خاک است. تخلف و انجام کشتار غیر مجاز، یا ریشه در نداری و فلاکت مالی فرد دارد یا از سر خباثت و بی قانونی و گردن کشی در برابر قانون است.

    7- ایجاد محدودیت مقطعی یا دایم شکار صرفا یکی از وظایف سازمان حفاظت محیط زیست است. یکی از تفاوت های اساسی سازمان با شکاربانی در حفظ جان جانداران و آموزش عام افراد بی اطلاعی است که طبیعت را همواره خونین می طلبند.

    8- سفیر حسن نیتی که قرار است محاسن ایران و ایرانی را تبلیغ کند، نباید از مزدوری ها بگوید؛ نباید اسلحه به دوش وارد این خاک شود و ارزشمند ترین حیواناتمان را به رگبار ببندد؛ باید با دوربین وارد شود و با کوله باری سرشار از تصاویر زیبا خارج شود؛ باید راهنما و طبیعت شناس مطلع و تحصیلکرده داشته باشد تا ایرانی را صلح جو، مطلع و امروزی معرفی کند.

    9- جهت فعالیت مشروع مرتبط با حیات وحش، تورهای خاص که از نظر تعداد قابل چشم پوشی هستند را موظف به واردات تور پرنده نگری و مشاهده و عکاسی از حیات وحش فرمایید که ثمره آن جمع آوری منبع اطلاعات علمی و تبلیغ صحیح برای طبیعت کشور باشد.

    10- مخالفت قاطبه علمای عظام با شکار لهوی تا بدانجاست که سفر شکارچی تفریحی باطل و نمازش تمام است. چگونه است که عده ای علم طرفداری از افراد بی نماز را به دوش گرفته اند تا در این خاک به شکار خوک رهنمونش شوند؟

    جالب است که Big game hunting در تمام جهان به عنوان شکار تفریحی شناخته می شود و عده ای آن را در ایران به عنوان راهکار پایدار شدن طبیعت تبلیغ می کنند!

    11- چطور ورود افراد تا بن دندان مسلح با انواع و اقسام تجهیزات مکان یابی، اسلحه، دوربین عکاسی و فیلمبرداری و گشت و گذارشان در مخفی ترین نقاط این مرز و بوم، در معیت چند ایرانی منجر به تخریب جلوه بین المللی کشور نمی شود و چرا نباید محدودیت شکار مثل هر کشور متمدنی باعث نمایش اقتدار تنها سازمان حامی حیات وحش ایران شود؟

    12- حیات وحش و طبیعت این کشور متعلق به تمام ایرانیانی است که ذره ذره خاکش را مقدس می دانند و حیات وحش را زنده و زایا می خواهند. محدود کردن استفاده از حیات وحش به افرادی انگشت شمار که نمیدانند جایگاه حیوانات ارزشمند طبیعت ایران، کوه و دشت و جنگل همین خاک است نه گوشه دنج خانه های اربابی اروپایی روا نیست.

    به این وسیله، ما ایرانیانِ ایرانی زاده، با غیرت و شرف یک ایرانی، حمایت خود را از محدودیت قاطع شکار برای اتباع خارجی اعلام داشته و خواستار ممنوعیت کامل شکار لهوی به هر صورت هستیم. در شرایطی که شکار داخلی، ریشه حیات وحش را هدف گرفته، صدور مجوز برای شکارکش های خارجی را به بهانه هرس شاخه های نحیف این درخت، یادآور قراردادهای ننگین استثماری این مرز و بوم می دانیم. شما و تمام مسوولین را به خون شهیدان محیط بانمان قسم می دهیم، در دوران مسوولیت خطیرتان، چنان کنید که شرمنده آیندگان نشوید و نشویم.

    رونوشت:

    دفتر مقام معظم رهبری

    ریاست جمهوری

    رئیس سازمان‌ بازرسی کل کشور

    رئیس سازمان حفاظت محیط زیست

    رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری

    دبیر کمیته ملی طبیعت‌گردی کشور

    دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام

    رییس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی

    دیوان عدالت اداری

    مدیران کل سازمان حفاظت محیط زیست

    برای امضای نامه، از بخش نظرات ذیل همین مطلب استفاده فرمایید. همچنین می توانید امضای فردی یا گروهی خود را از طریق ایمیل ارسال فرمایید.

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2011/07/arwEmail.jpg

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2011/07/yahooEmail.jpg

    ______________________________________________________

    امضا کنندگان:

    حقوقی:

    دیده بان حقوق حیوانات

    انجمن حمایت از حیوانات اصفهان

    انجمن راز بقا

    انجمن دوستداران محیط زیست اردکان

    انجمن جنجالی

    تالار گفتمان گیاهخواران- وگن کایند

    کانون پژوهش و حفاظت از طبیعت پایدار محیط بان

    انجمن حمایت از حقوق حیوانات دانشگاه شیراز

    موسسه زیست محیطی سبزاندیشان اراک

    حقیقی: خانم ها و آقایان

    رضا شیرازی، علی محمدی، پیام شهابی، شهرام امیری شریفی، یاسمن حسن بیگی، سپهر سلیمی، نگار ع.، میلاد مهدویان، فاطمه مالک، محسن ضیایی، الهام، اشکان دلدار، ندا آریانیا، رایا فرامرزی، نینا، گلی رحمانیان، پوریا سهامی، سینا فرید مجتهدی، ایمان ابراهیمی، مریم امین اسماعیلی، آرمین، ساسان، عباس محمدی، لاله، پلاتیپوس، مانی دلاوری، علیرضا سعدیانی، محیط با عزت پور، منصوری، صدیقی، محسن بهادری، نیاز، نرگس، رضا باقی، ماهان، گلنوش، نوید مهدوی، همایون، بنجامین، آیدا، ساره، ندا، رسول خوارزمی، محمد علی الله قلی، شیرین ملکی، النا ایرانی، ع. ابراهیمی، نغمه امینی، آرش یکدانه، نیما، حسین فرنودی، لونا حامی حیوانات، سید علی موسوی، احسان، فریبا، ندا ح.، عاطفه معاف، ونوس عطا اللهی، ترکان آسیایی، بابک، ژاله فطوره چی، مهدیه نصرتی، شیما، نسیم، shafr، پیام سلطانی، هومن روانبخش، آرش حبیبی ازاد، مریم، الناز جلالی، پدرام، ارش، شهلا، علیرضا شهابی، فربد خاکپور، محمد باقرعسکری پور، مهدی کلاهی، مه لقا کاشفی، پریسا جراحی، شهیدزاده، بهنوش مرادی، شهره شهرزاد، فرشته جعفری، حمید خالقی، ارس، سعید، سیما، آرمین، فرزانه عابدنیا، فریده، امیر محمدی فرد، لیلا میر، محمد درویش، شهرام صمدی، صیاد، نیما حسینی، فریده اقبالی ، نیوشا نادری ، آرام نادری ، دنا نادری، مژگان جمشیدی، حمیدرضا میرزاده، سعید کاشفی، حمید کاشفی، مرتضی کاشفی، نازنین شکوه هندی، محسن شکوه هندی، میثم شکوه هندی، هادی شکوه هندی، شکوه هندی، نگین سر پوش، ستایش سر پوش، علی نجات، مهدی نجات، مینو سعادتی، نفیسه سعادتی، جواد سعادتی، منصوره آقا نبی قلهکی، امیر حسین آقا نبی قلهکی، علی آقا نبی قلهکی، امید آقا نبی قلهکی، بیتا بهروش، آوید الف، محمدرضا احسانی، بردیا معطر، ارمیا محمودیان، محمد تالاری، مریم عطاریه، میثم هاشم خانی، آتنا فرجاد، آرمین، هاله فرد، محمد حسین علیزاده امیری، آزاده رضائی، اکبر، یاسمن انصار، آناهیتا کریمی، محمدرضا تهرانی فرد، نرگس روحانی، فرزاد امامی، نگین، شادی جناب، رضا، مجید چاکری، لاله جوادی، امیر فرخی، پروانه اجلی، علی محمدی(2)، محمد یحیی، پریسا حاتمی، ماهان، سارا بنی هاشمی، معین، یونس حق شناس، مصطفی توفیقی، حق، آزادی خواه، shlooney، دکتر محسن جعفرنیا، اعظم فیروزی، شیوا، مها فیروزی، امیر گیلان نژاد، کیانوش، سونیا فرزانه، سهند، بهرام، حامد جمشیدی، رها، عطیه زاهدی، خسرو کوچکی، محمد، فیروزه حبیب بیگی، امیر سالارآبادی، گلفام هدا، عرفان، نیوشا، مهدی، سینا ربانی، بیتا، آتنا، فرناز نصیری، آتنا، شبنم، سمانه حسینی، آیلار شمس، یاسر محسنی، میثم، جابر غلامی، صالح، امیر کلانتری، نگین، مینا کوهی، عقیل احترامی، راحیل سعیدی، ساقی، الهام.ن.، س.رشیدی، بهناز مرزبان، آبان خطیبی، سعید دوستدار، آذر فرامرزیان، الهام، رضا، نیما، آریا، سید آرمان فرج اللهی، همایون صادقی، هیوا، طاها، پژمان، میترا، خشایار، سارا خ.، مهران، Newsaad، ساناز صنعتی ایرانی، BlaclRabbit، مهرداد غفاریان، گشاوه، فرزانه، سامان، فایقه، آرمین، آذر، محمدرضا زند، سیما وصلی راد، پ. ع. ،

    ______________________________________________________

    به دلیل ارسال شدن نامه ها، امضاهای جدید صرفا به عنوان سند مخالفت با شکار ثبت خواهند شد.

    ______________________________________________________

    خبر مرتبط:

    شکایت برگزارکنندگان تورهای شکار خارجی از محیط زیست/ وقتی آب هم سربالا می رود!

    برگزاری تور رسمی شکار در ایران