دیده بان حقوق حیوانات: افشین کرمیراد سرپرست اداره حفاظت و مدیریت شکار و صید است. او به سوالات مستقیم و متفاوت، شفاف پاسخ داد؛ چرا که بسیار صادق و پاسخگو است. کرمی راد از سال 75 در این اداره فعالیت میکرده که از آن سال تاکنون نامهای متفاوتی بر سر در آن نصب شده است. او بسیار با حوصله است. بخشی از این مصاحبه را بخوانید و بخش دیگر آن در شمارههای دیگر منتشر میشود.
در اداره شکار و صید چه کاری انجام میدهید؟
شکار و صید را مدیریت میکنیم. در این زمینه نظر تخصصی میدهیم که در کدام استانها تا چه حد مجوز شکار و صید داده شود. کارشناسان ما تعداد پرندگان و وحوشی که شکار آنها مجاز است سر شماری میکنند و بر این اساس میتوانیم در باره ارائه پروانه شکار به شکارچیان تصمیمگیری کنیم.
شما هم شکار چی هستید؟
من اصلاً و به هیچ وجه علاقهای به شکار و حتی تیراندازی هم ندارم و از شکار بیزارم…
پس چرا سلاح شکاری دارید؟!
یک سلاح ساچمه زنی گرفته بودم و بدون این که استفاده کنم به شخص دیگری تقدیم کردم.
اما صاحب سلاح شکاری تا
3 سال اجازه واگذاری ندارد!
خب 3 سال گذشته بود. کاری کردم این سلاح یعنی به شخصی برسد که اصلاً شکار نمیکند و این خدمت به محیطزیست است.
اما بالاخره آن را به شکارچی رساندید!
نه، او هم شکار چی نیست.
پس سلاح را برای چی میخواست؟
از آن افرادی است که دوست دارد سلاح را به دیوار خانهاش نصب کند تا دکور باشد.
سلاح چی بود؟
نخجیر جنگ افزار سازی.
اگر به شکار علاقهمند نیستید این جا چکار میکنید؟
ما مانند قاضیای هستیم که برخلاف میلش و براساس قانون حکم اعدام را صادر میکند. ما هم مجبوریم این کار را بکنیم.
نه! فرق شما با قاضی این است که قاضی براساس قانون و برای اجرای عدالت حکمی را صادر میکند اما حیوانات چه گناهی دارند که شما حکم اعدامشان را این جا صادر میکنید؟
بله، درست میگویید مثال درستی نبود!
چطور با خودتان کنار آمدید که ادارهای که شما سرپرست آن هستید اجازه کشتن و اسیر کردن حیوانات بیگناه را بدهد؟
یک سری مؤلفه است که باید با هم جمع شود و به یک استراتژی برسد. در واقع جامعه باید به جایی برسد که درخواست شکار نباشد تا مشکل برای همیشه حل شود. باید این موضوع فرهنگسازی و از کودکی در کتابهای درسی آموزش داده شود. باید جامعه هدف ما روستاییان باشند که خودشان به جای این که شکارچی باشند شکاربان شوند. هم اکنون جمعیت حیات وحش در مناطق شکار ممنوع بعد از این که شکار ممنوع شدند کاهش یافته است. به این علت که نتوانستهایم فرهنگ حفاظت از حیات وحش را بهویژه میان روستاییان نهادینه کنیم.
به حرف با کاهش شکار موافق هستید اما در عمل هر سال تعداد مجوزهای شکار را افزایش میدهید. هر فردی که با سلاح شکاری مجاز مراجعه کند به محیطزیست استان، شما به وی مجوز شکار پرنده میدهید. از آن جایی که هر سال به آمار سلاح شکاری افزوده میشود، تعداد مجوزهای شکار هم زیاد میشود.
البته الان دیگر این طور نیست و سال گذشته کمی محدود شد. 2-3 سال پیش این طور بود. اعتبار پروانه شکار را از 6 ماه به 2 ماه کاهش دادیم. پروانه شکار سراسری داده نمیشود و از هر استان باید پروانه همان محدوده را بگیرند. اینها همه محدودیت است که موجب بهبود مدیریت شکار میشود. همچنین تعداد پرنده قابل شکار را از 10 عدد به 5 عدد رساندیم.
اگر حیوانات بتوانند صحبت کنند به شما چه میگویند؟
(سکوت)
منبع: روزنامه ایران