برچسب: دفاع

  • دفاع مشروع حق محیط ‌بانان است

    دفاع مشروع حق محیط ‌بانان است

    Animal-Rights-Watch-ARW-Ranger

    دیده بان حقوق حیوانات:تهدید، ضرب و شتم و حتی به رگبار بسته‌شدن بخشی از مشکلات محیط ‌بانانی است که مهمترین وظیفه‌شان حفاظت از محیط‌‌زیست آسیب‌پذیر ایران است. با وجود آنکه محیط‌‌زیست روزهای دشواری را تا به امروز از سر گذراند، محیط‌‌بانان از بقایای محیط ‌زیست نگهبانی کردند تا میراثی که سهم آیندگان است با تمام کمبود‌ها و کاستی‌ها همچنان به حیات خود ادامه دهد. دولت یازدهم از ابتدای مسئولیت تا به حال، توجه ویژه‌ای به محیط ‌زیست داشته است. با این حال، مشکلات بی‌شمار این عرصه به‌ویژه محیط‌ بانان با توجه به محدودیت‌های فعلی همچنان پابرجاست.

    سرهنگ حمیدرضا خیل‌دار، فرمانده یگان حفاظت سازمان حفاظت محیط ‌زیست در گفت‌وگو با آرمان با اشاره به تمام خلأهای موجود از گام‌های پایداری می‌گوید که با تمامی کاستی‌ها در این مدت کوتاه برداشته شده است. او امیدوار است تا میراث نسل‌های آینده با همکاری محیط‌ ‌بانان و مردم آن گونه که باید در اختیار آیندگان قرار بگیرد.
     در تابستان امسال که محیط ‌زیست با مشکلات بسیاری همچون آتش‌سوزی جنگل‌ها مواجه بود، مسئولان سازمان حفاظت محیط ‌زیست بارها به تعداد کم محیط ‌بانان اشاره کردند. درحال حاضر، چه تعداد محیط ‌بان در کل کشور فعالیت می‌کنند؟
    فکر می‌کنم قبل از اینکه بخواهم درباره تعداد محیط‌‌بان‌ها اظهارنظر کنم، لازم است تا شرح کوتاهی درباره یگان حفاظت محیط ‌زیست که یگان تقریبا نوپایی است بدهم. این یگان رسما در سال 1389 شروع به فعالیت کرد و به ساماندهی حوزه محیط ‌بانی پرداخت. پیش از آن هم محیط‌ بان‌ها تحت عنوان گارد محیط ‌زیست فعالیت می‌کردند. با تشکیل این یگان اما محیط‌ بان‌ها زیرنظر ستاد کل نیروهای مسلح آمدند و وظیفه‌ای که از ابتدای شروع فعالیتم در این سمت داشتم تصویب ساختار سازمانی یگان حفاظت بود که این کار انجام شد. اما اگر بخواهم به سوال شما جواب دهم باید بگویم که درحال حاضر، حدود دو‌هزار و 900 نفر محیط ‌بان داریم. البته بنا به مصوبه هیات دولت در سال 1391، محیط ‌زیست کشور نیازمند استخدام 10 هزار نیروی محیط ‌بان است.
     فاصله زیادی میان 3هزار نیروی فعلی با 10هزار نیروی مصوب است. چرا طبق مصوبه‌ای که به آن اشاره کردید، جذب محیط‌‌بان صورت نگرفته؟
     درحال حاضر در بحث تامین اعتبار برای جذب نیرو کمی مشکل داریم. به‌کارگیری این تعداد نیرو برای حفاظت از جنگل‌ها اعتبار سنگینی می‌خواهد که امیدواریم هیات دولت اعتبار موردنیاز را تخصیص دهد تا بتوانیم در بازه سه تا چهار ساله مشکل را حل کنیم. برای جبران کمبود هفت هزار نیروی محیط ‌بان، اگر هر سال هزار نیرو هم به ما داده شود، حدود هفت سال طول می‌کشد تا تعداد موردنظر را جذب کنیم. البته، ما به همین هم قانع هستیم. برای رسیدن به این مرحله لازم است تا مشکلات اعتباری حل شود و تحریم‌ها شکسته شود.
     آنطور که شما اشاره کردید، فاصله زیادی میان تعداد نیروهای موجود و تعداد نیروهای موردنیاز وجود دارد. این در حالی است که بنا به اخباری که هر از چندگاهی منتشر می‌شود، برخی از محیط‌‌بان‌ها از سوی شکارچیان یا مردم محلی مورد حمله قرار می‌گیرند و تهدید می‌شوند. به طور مثال، چند روز گذشته شکارچیان چند محیط ‌بان را در پارک ملی بمو به رگبار بستند. چه حمایتی از محیط‌ بانان برای مقابله با شکارچیان یا به طور کلی متخلفان صورت می‌گیرد؟
    بله! موردی که شما به آن اشاره کردید فرمانده پارک بمو در استان فارس بود که به او تیراندازی کردند و این محیط‌ بان از ناحیه پا آسیب دید. البته این به آن معنا نیست که تصور کنید محیط ‌بانان ما در مقابل هر بلایی که سرشان بیاید سکوت می‌کنند. نیروهای ما، نیروی مسلح هستند و دفاع مشروع حقشان است. منتهی، از آنجا که بسیاری از محیط‌ بانان عرق به محیط ‌زیست و حیات وحش دارند، یقینا کرامت و حفاظت از جان انسان در سرلوحه کارشان است و تا آنجا که می‌توانند از تیراندازی مستقیم به انسان خودداری می‌کنند. به‌عنوان نمونه، ‌هادی جلالی، محیط ‌بان تالاب شادگان که حدود نود و خرده‌ای تیر ساچمه‌ای به بدنش خورد و با وجود آنکه سلاح داشت و می‌توانست به شکارچی شلیک کند و اگر هم شلیک می‌کرد دفاع مشروع محسوب می‌شد، این کار را نکرد. اینها ارزش دارد چراکه محیط ‌بان ما جان خود را به خطر می‌اندازد تا این فرهنگ را نهادینه کند که حفاظت از محیط ‌زیست وظیفه اصل 50 قانون اساسی است و وظیفه همه است که از آن حفاظت کنند. این یک نوع ایثار است تا جامعه بداند محیط‌ بان‌های ما آدمکش نیستند.
    البته مواردی هم بوده که محیط ‌بان‌ها با شکارچیان درگیر شدند و چند تایی هم به محاکم قضایی رفتند و حتی حکم قصاص گرفتند. در این موارد، اشتباه از محیط ‌بانان ما بود. بر همین اساس، نظام آموزشی که ما تصویب کردیم ارتقای بینش محیط ‌بانان را هدف قرار داده است تا محیط ‌بانان سعی کنند جوامع محلی را به سمت و سوی محیط ‌زیست بکشانند نه اینکه با ارعاب و تیراندازی از محیط ‌زیست حفاظت کنند.
     محیط‌ ‌بانان با کمترین امکانات از محیط ‌زیست حفاظت می‌کنند. فکر نمی‌کنید، صدور احکامی مانند اعدام، شرایط دفاع را برای محیط‌ بانان دشوار ساخته است؟
     زمانی که حکمی توسط دیوان عالی کشور تصویب می‌شود به این معنی است که قضات به اجماع رسیده‌اند این نیرو تخلف کرده است. حال، امکان دارد این نیرو در ناجا یا در بخش‌های دیگر باشد. محیط‌ بان ما نیز براساس نظر قضات، حین انجام ماموریت، قانون به‌کارگیری سلاح را رعایت نکرده است. البته در این مورد، بخشی از تقصیر به سازمان و یگان ما مربوط است. در واقع، ما هم مقصر بودیم. اصلا فلسفه تشکیل یگان هم همین بود. در گارد سابق، محیط ‌بان‌ها بیشتر آموزش زیست‌محیطی می‌دیدند تا چگونه گونه‌های جانوری را حفظ کنند اما، در مورد قوانین کیفری، قوانین مربوط به استفاده از سلاح و قوانین انتظامی آموزش چندانی ارائه نمی‌شد. در واقع، فلسفه یگان حفاظت هم این است که نقاطی که کمتر دیده شده را پر رنگ کند.
    درحال حاضر، نظام آموزشی که ما برای محیط‌ بانان تصویب کردیم تمامی این سرفصل‌ها را پوشش داده است و مانند نیروی انتظامی شش دوره برای محیط‌ بانان در نظر گرفتیم. دوره‌های عمومی، تخصصی و عالی که هر چهار سال یک بار محیط‌‌بانان این دوره‌های طولی و هر سال هم دوره‌های عرضی را پشت سر می‌گذارند. به عبارت دیگر، محیط ‌بانان هر‌ساله آموزش‌های مربوط به قانون به‌کارگیری سلاح و تیراندازی و سالی دو مرتبه دوره‌های آموزش تیراندازی را می‌بینند. براساس این آموزش‌ها، محیط‌ بان‌ها زمانی که تخلف صورت می‌گیرد سعی می‌کنند تا آنجا که می‌توانند به متخلف اخطار دهند. اما، اگر به جان محیط ‌بان تعرض شد او می‌تواند از سلاح خود استفاده کند. در واقع، قانون به کارگیری سلاح می‌گوید زمانی که نیروی مسلح جانش در خطر است یا اینکه متخلف قصد گرفتن سلاح را داشته باشد، در این صورت نیروی مسلح می‌تواند از سلاح خود استفاده کند. البته، اگر جایی نیروی مسلح از سلاح خود استفاده نکند این مسئله ناشی از آن است که محیط ‌بانان دوست ندارند صدمه‌ای به کسی وارد کنند و سعی می‌کنند به شکل‌های دیگر متخلف را متقاعد کنند. اما مواردی هم هست که حین فرار متخلف، محیط ‌بانان تیراندازی می‌کنند که این تخلف به طور حتم، روند دادگاهی را هم در پی دارد.
     از زمان حضور خانم ابتکار در سازمان حفاظت محیط ‌زیست، مسائل محیط ‌بانان بارها مورد توجه قرار گرفت. در این یک سال چه اقدامی برای بهبود شرایط محیط‌ بانان صورت گرفته است؟
    از زمانی که خانم ابتکار آمدند، موضوع محیط ‌بانان به شکل عملی ویترین سازمان حفاظت محیط ‌زیست شد. به طور نمونه، در میان تمامی کارکنان دولتی قرار شد، شش کارمند از سوی ریاست جمهوری لوح تقدیر بگیرند که یکی از این افراد، محیط ‌بان بودند. این کار بسیار شاخصی در راستای به تصویر کشیدن زحمات محیط ‌بان‌ها بود. ضمن اینکه، ما ستاد حمایت از محیط ‌بان‌ها و حافظان محیط ‌زیست را تشکیل دادیم که از سازمان‌های مردم‌نهاد، جنگلبان‌ها و تمام کسانی که برای حفظ محیط ‌زیست دچار آسیب می‌شوند حمایت و کمک می‌کند. قرار است در این ستاد، زمانی که سلامتی هر یک از این گروه‌ها در معرض خطر قرار می‌گیرد، مبلغی برای حمایت از آنها تامین شود.
    بحث دیگر، موضوع نظام آموزشی به محیط‌ بان‌هاست که به طور جدی از سوی خانم ابتکار پیگیری شد به طوری که، درحال حاضر، ساختار آموزشی ما شناسنامه‌دار و تبدیل به نظام شد. یکی دیگر از اقدامات ما، بحث تعیین درجات محیط ‌بانان است. به تازگی، معاون توسعه و مدیریت سازمان دستوری به سراسر کشور ابلاغ کرد مبنی بر اینکه کلیه محیط ‌بان‌ها براساس مدارک تحصیلی‌ و سنواتشان درجه‌بندی می‌شوند. این درجه‌ها از درجه کمک محیط ‌بانی شروع می‌شود و تا ارشد محیط ‌بانی به پایان می‌رسد. حمایت‌های خانم ابتکار در این مورد این است که تمامی موارد مربوط به محیط‌ بان‌ها را شناسنامه‌دار کردند تا در سال‌های آتی بر اساس درجات، مزایای محیط‌‌بانان را پرداخت کنیم.
     همان طور که قبلا اشاره کردم، اخبار تهدید محیط‌‌بانان بارها شنیده شده است. برای مقابله با این مساله، هیچ‌گاه از قوه قضائیه خواسته‌اید تا جدی‌تر با متخلفان برخورد کند؟
    هر جا تخلف صورت بگیرد به طور قطع، قوه قضائیه هم وارد می‌شود. البته من انکار نمی‌کنم، ما یکسری کمبود و خلأ در موارد مربوط به تخلفات زیست‌‌محیطی و شکار داریم. به تازگی تلاش کردیم تا در برخی از موارد جرایم را افزایش دهیم تا بین جرم و برخورد قضایی تناسب برقرار شود. با این وجود، قوه قضائیه همیشه همراه محیط ‌بان‌ها بوده و هست. به هر حال، محیط ‌زیست برای یک ملت و نسل‌های آینده کار می‌کند. منتهی، در مواردی ما نیاز به مبانی قانونی داریم. به همین دلیل، اداره‌کل حقوقی سازمان حفاظت محیط ‌زیست، به دنبال مشخص‌کردن خلأهای قانونی موجود است تا برخورد‌های قضایی مربوط به جرایم محیط ‌زیستی بازدارنده باشد. امیدواریم، لوایح تدوین‌شده به تصویب نمایندگان در مجلس شورای اسلامی برسد.
     با توجه به ارتباط شما با محیط ‌بانان، عمده‌ترین مشکل محیط ‌بانان چیست؟
    واقعیت این است که اولین مشکل ما در حوزه محیط‌‌بانی، کمبود نیرو است. درحال حاضر، 17 میلیون هکتار اراضی تحت مدیریت ماست. ما برای هر شش هزار هکتار یک محیط‌ بان داریم. این در حالی است که میانگین جهانی برای هر هزار هکتار یک محیط ‌بان است.
     البته، منظور من از مشکلات محیط‌ بانان، بیشتر مربوط به تجهیزات است. آیا تجهیزات کافی در اختیار محیط ‌بانان است؟
    نه! از نظر تجهیزات مشکلی نداریم. طی یک سال اخیر هم میزان سلاح‌ها و تجهیزات محیط‌ بان‌ها تقریبا 3 برابر شده است. بنابراین، از این لحاظ، شرایط خوبی داریم.
     طی یک سال گذشته، رئیس سازمان حفاظت محیط ‌زیست بارها بر لزوم فرهنگ‌سازی تاکید کردند. در این مورد یگان حفاظت محیط ‌زیست چه اقدامی را انجام داده است؟
    واقعیت این است که درحال حاضر، محیط ‌بانان ما باید به دانش روز اطلاع داشته باشند. از اولین کارهای ما در حوزه محیط ‌بانی این بود که به طور مستمر خبرهای روز یعنی اطلاعات و دانش روز را در بحث‌های مربوط به محیط ‌بانی به محیط ‌بانان پیامک می‌کنیم.  محیط‌ بان ما هم نیروی مسلح و هم کارشناس محیط طبیعی است. ضمن اینکه، باید گونه‌های جانوری و گیاهی را بشناسد. به بیان دیگر، محیط ‌بان کسی است که به چشم یک نیروی مسلح عادی نباید به آن نگاه کرد که اینها متخصص مسلح هستند. مسلما، این نیروها را باید حفظ کرد.
     منظور من از فرهنگ‌سازی، مربوط به فرهنگ‌سازی و آگاه‌کردن شهروندان در ارتباط با محیط ‌بانان است. در این مورد چه اقدامی صورت گرفت؟
    دهیاری‌ها، شورا‌های اسلامی، سازمان‌ها و تشکل‌های مردم نهاد نهادهایی هستند که ما با آنها در ارتباط مستقیم هستیم. محیط ‌بان‌ها و روسای پارک‌های ملی در اغلب موارد با این نهاد‌ها ارتباط دارند. علاوه بر این، همانطور که می‌دانید طی این یک سال سازمان‌های مردم‌نهاد بسیار فعال شدند و هر جا نیاز باشد وارد کار می‌شوند.
      ممکن است در آینده‌ای نزدیک شاهد کاهش مشکلات معیشتی و بیمه‌ای محیط ‌بانان باشیم؟
    درست است! حقوق ناچیزی که محیط‌ بانان می‌گیرند اصلاً پاسخگوی نیازهای زندگی آنها نیست. آنها شش شبانه روز در منطقه هستند  و تنها سه روز برای استراحت می‌روند. هیچ کجا نمی‌توان افرادی را یافت که با این حقوق کم 6 روز در منطقه بمانند. به‌ویژه در مناطق صعب‌العبور که تنها یک روز طول می‌کشد تا به پاسگاه برسند. خانم ابتکار و تمامی نیروها هم تمام تلاش خود را به جد می‌کند تا از بار مشکلات کاسته شود اما مواردی هست که فراتر از سازمان حفاظت محیط ‌زیست است. نه اینکه دولت با ما همراه نباشد اما مسئله محیط ‌بان‌ها نیاز به تامین اعتبار دارد. یعنی ما برای استخدام نیروی جدید یا افزایش حقوق محیط‌ بان‌ها نیاز به تامین اعتبار داریم. یقینا اگر روزنه‌ها باز شود به دنبال راهی برای تامین اعتبار هستیم.
  • دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

    Animal-Rights-Watch-ARW-3123

    دیده بان حقوق حیوانات/ اسدالله افلاکی*: یازدهم تیرماه امسال، سالن سرو پارک پردیسان میزبان قریب به 40 شکارچی و طرفدار شکار بود که می‌کوشیدند تا معاون طبیعی و تنوع‌زیستی سازمان محیط‌زیست را به فراهم‌کردن سازوکاری منسجم برای حضور شکارچیان در زیستگاه‌ها مجاب کنند.

    آنها می‌گفتند شکار برای حفظ جمعیت گونه‌های وحش کشور ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است مشروط بر آنکه این شکار در قالب ضوابط تعریف‌شده انجام شود. این دیدگاهی است که البته مخالفان شکار آن را برنمی‌تابند. مخالفان شکار می‌گویند که بازمانده‌های حیات‌وحش کشور نباید با هیچ توجیهی قربانی میل و خواسته تعدادی کم‌شمار شوند که به بهانه تفریح و تفرج یا به هر دلیل دیگری به سوی حیوانات شلیک می‌کنند. اعتراض به شکار زمانی اوج گرفت که اصغر محمدی‌فاضل، معاون وقت محیط طبیعی و تنوع‌زیستی سازمان محیط‌زیست اسفندماه سال گذشته در گفت‌وگو با همشهری، آمار رسمی علفخواران حیات‌وحش کشور را 110هزار رأس اعلام کرد. آن گفت‌وگوی قابل‌تأمل که با عزل فاضل بی‌ارتباط نبود با 2 واکنش کاملا متضاد مواجه شد؛ طرفداران محیط‌زیست با نگرانی از نابودی حیات‌وحش از مسئولان می‌خواستند با اعلام ممنوعیت شکار، مانع نابودی حیات‌وحش کشور شوند. در مقابل طرفداران شکار، گفته‌های فاضل را فاقد وجاهت علمی عنوان کرده و مترصد فرصتی برای بیان دیدگاه‌های خود بودند. این فرصت، 4‌ماه پس از عزل غیرمنتظره محمدی‌فاضل در سالن سرو پردیسان به میزبانی احمدعلی کیخا، معاون جدید محیط طبیعی و تنوع‌زیستی سازمان حفاظت محیط‌زیست فراهم شد تا موافقان شکار رودررو با وی و سایر کارکنان حوزه صید و شکار سخن بگویند؛ نشستی که در آن مخالفان شکار سهمی نداشتند.

    در نشست مدافعان شکار، قرعه به نام دکتر معظمی رقم خورد تا نخستین کسی باشد که در مقام مدافع شکار سخن بگوید. این پزشک متخصص زنان و زایمان با تأکید بر اینکه تجربه نشان می‌دهد که هر کجا منطقه شکار ممنوع اعلام شده، جمعیت حیات‌وحش آن منطقه کاهش یافته است،‌گفت: حضور شکارچی باعث حفظ حیات‌وحش می‌شود. زمانی در منطقه 2هزار و 3هزار، سالی 30پروانه شکار صادر می‌شد. در آن زمان جمعیت شکار در منطقه خوب بود؛ به‌طوری که صبح که نگاه می‌کردی 300شکار دیده می‌شد اما با ممنوع‌شدن شکار در منطقه، جمعیت شکار در منطقه رو به کاهش گذاشت زیرا به جای 30شکارچی مجاز ده‌ها شکارچی غیرمجاز به منطقه وارد شدند و در نبود محیط‌بانان و ضعف حفاظت حیات‌وحش را نابود کردند. در واقع در هر منطقه‌ای که شکار ممنوع شده وضعیت بدتر شده است. نمونه دیگر تندوره است که روزگاری بهترین زیستگاه قوچ اوریال بود اما اکنون وضع بسیار نامطلوبی دارد.

    وی افزود: پیشنهاد می‌شود 15منطقه درجه یک انتخاب و به‌عنوان مناطق طلایی و ذخیره ملی حفاظت شوند. اعلام آمار واقعی شکار، تشکیل صندوق ملی و صندوق تعاون در هر منطقه و تعامل میان محیط‌زیست و شکارچیان از مواردی بود که دکتر معظمی عملی‌شدن آنها را در حفاظت از بازمانده‌های حیات‌وحش، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر عنوان کرد.

    دکتر نمکی، پزشک متخصص و استاد دانشگاه پزشکی شهید بهشتی، دومین فردی بود که در مقام دفاع از شکار گفت: در این دشت سوخته به‌غارت‌رفته چیزی نمانده که بخواهیم درباره آن قضاوت کنیم. هیچ‌کس مخالف نجات حیات‌وحش نیست؛ طبیعت غارت‌شده‌ای است که باید حفظ کرد. ما نیازمند مطالعات وسیع میدانی برای برنامه‌ریزی هستیم. با یک جلسه نمی‌توانیم به نتیجه برسیم. داده‌های سازمان درست نیست، مبانی تصمیم‌گیری و آمار و ارقام درست نیست و اینها نیازمند بازنگری است.
    وی صحبت‌های خود را با چند پیشنهاد به پایان رساند: برای نجات حیات‌وحش به‌کار کارشناسی وسیع‌تری نیاز است. کمک از تشکل‌ها برای نجات حیات‌وحش از دیگر مواردی است که باید مورد توجه قرار بگیرد؛ این تجربه موفقی است که در سایر کشورها وجود دارد. نمکی صحبت‌های خود را با تأکید بر شکار مشروط، ایجاد قرق‌های اختصاصی، بازنگری در ساختار سازمان محیط‌زیست و پایش مجدد حیات‌وحش به پایان رساند.

    اسدزاده، مدیر تورهای شکار و طبیعت، از دیگر مدافعان شکار گفت: وضعیت محیط‌زیست در محیط طبیعی بسیار شکننده است. وضعیت شکار به اندازه‌ای نامطلوب است که طی 5سال گذشته رغبتی به آوردن شکارچی خارجی نداشتم. چون وقتی یک شکارچی می‌آمد یک شکار خوب نداشتیم که به او نشان بدهیم. این در حالی است که حوزه شکار به‌عنوان یک بخش از اکوتوریسم از نظر ارزآوری و اشتغال مطرح است اما سازمان حفاظت محیط‌زیست به‌تنهایی از عهده این کار بر نمی‌آید بلکه باید بخش خصوصی وارد این حوزه بشود.

    دهه40؛دهه شکوفایی حیات‌وحش

    نجم‌الدین، نماینده شرکت سیاحان طبیعت در این نشست نخست به پیشینه شکار و قانون شکار اشاره کرد و در پی آن از اقدامات محیط‌زیست در دهه40 سخن به‌میان آورد؛ اقداماتی که به گفته وی در آن روزگار باعث شکوفایی حیات‌وحش شد. وی سپس گفت: در دوره گذشته مشارکت مردمی بسیار ضعیف بود. در دهه60 و 70 مناطق حفاظت‌شده بیشترین رشد را از نظر حیات‌وحش داشتند و بالطبع شکارچیان هم بهترین برداشت را در همین دوره داشتند و سازمان محیط‌زیست هم موفق بود. بحث این است که برای محیط‌زیست یک برنامه تدوین‌شده نداریم. به همین دلیل تا حالا سلیقه‌ای عمل‌شده است. در حال حاضر تشکیل یک کارگروه تخصصی برای تدوین استراتژی 10ساله ضروری است.

    اسرافیل شفیع زاده، مدیرعامل اکوتورهای فعال در زمینه شکار و طبیعت هم از زاویه دیگری به دفاع از شکار پرداخت. او گفت: ما به‌دنبال بهره‌برداری پایدار از حیات‌وحش هستیم. استفاده مطلوب و بهینه از طبیعت هدف اصلی ماست. باید در زمینه شکار از تجارب جهانی استفاده کنیم. وقتی صحبت از تجارب جهانی است به‌طور قطع بخش معینی از شکار قابل بهره‌برداری است. وقتی شکار به‌صورت قانونمند باشد منافع اقتصادی ناشی از این فعالیت را می‌توان در مسیر زیستگاه‌ها استفاده کرد. الان یک شکار 12هزار دلار است که می‌توان آن را صرف ناوبری و تجهیزات محیط‌زیست کرد.

    بنی کرمی، مشاور کانون شکار و دوستداران طبیعت ایران، در این نشست، استفاده از تشکل‌ها را گامی برای توسعه پایدار شکار دانست و گفت: ما 2گروه شکارچی داریم؛ گروهی که برای ارتزاق شکار می‌کنند و گروهی که برای تفرج و علاقه به شکار می‌روند. اگر به‌دنبال یک استراتژی هستیم نخست باید فرایندهای موجود شکار را شناسایی کنیم. اگر بحث شکار به‌عنوان یک ثروت ملی مطرح است، باید به ارزش افزوده آن نگاه کنیم. ما به‌عنوان یک تشکل تلاش می‌کنیم این امکان را فراهم‌سازیم که علاوه برارائه سرویس‌های مطلوب به شکارچیان درخصوص ساماندهی و دسته‌بندی‌ محیط شکار، در بحث توسعه پایدار شکار و ترویج گونه‌های شکار چه به لحاظ جلب توریسم و چه توسعه شکار اقدام کنیم.

    بهمن دهش‌پور با تأکید براینکه صد‌در‌صد موافق صدور پروانه شکار است، گفت: سال گذشته که پروانه شکار صادر نشد با هر توری 500پرنده می‌گرفتند. کسانی که بدون جواز شکار می‌کنند شکار را نابود می‌کنند. پروانه شکار مانع از نابودی شکار می‌شود.

    رشد تخلف در منطقه شکار‌ممنوع الموت

    درویشان‌پور، مدیرعامل موسسه شکار و طبیعت‌دوستان قزوین گفت: منطقه الموت در قزوین 17سال شکار ممنوع بوده اما این کار باعث بهبودی وضعیت حیات‌وحش منطقه نشده بلکه منطقه امن برای شکارچیان محلی ایجاد کرده است. ممنوعیت شکار باعث رشد تخلف و شکار غیرمجاز می‌شود. باید از شکارچیان به‌طور قانونمند حمایت شود تا شکار در زمان قانونی انجام شود. علاوه براین، بهتر است زمان شروع و ختم شکار به ادارات کل واگذار شود. فراهم‌ساختن زمینه برای سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در عرصه شکار از دیگر مواردی است که می‌تواند باعث حفاظت از حیات‌وحش شود.نیکویی از شکار و طبیعت‌دوستان قزوین گفت: ما در این جلسه باید به این نتیجه برسیم که شکار یک مقوله قانونی است و باید برای خط‌مشی آن فکری کرد. باید نگاه به شکارچی قانونمند شود.

    دکتر هدایت تاجبخش، تاکسیدرمیست، در این نشست خطاب به معاون طبیعی سازمان حفاظت محیط‌زیست گفت: برای ساماندهی وضعیت موجود باید به‌دنبال کسانی بروید که عاشق این کار هستند. نمی‌توان از پشت میز تصمیم گرفت. باید از تشکل‌ها استفاده بشود. برای حفظ حیات‌وحش و توسعه پایدار شکار در درجه اول باید از نیروهای جوان استفاده کرد و در کنار آنها باید از شکارچیان پیر رهنمود گرفت. باید اجازه تکثیر حیات‌وحش داده شود. باید از اعمال سلیقه در مدیریت شکار و حیات‌وحش پرهیز کرد.

    تکلیف شکار را روشن کنید

    محمدعلی اینانلو با آنکه شهرتش را مدیون مستندهایی است که از طبیعت ساخته و از تلویزیون پخش می‌شود اما در این جلسه خود را شکارچی بازنشسته معرفی کرد و گفت: هراز گاهی یک پرنده شکار می‌کنم و آن پرنده، کلاغ زاغی است؛ پرنده‌ای که اگر چاره‌ای برای آن نشود به‌زودی به معضلی بزرگ در طبیعت ما تبدیل خواهد شد. ژاپنی‌ها 20سال پیش این معضل را چاره کردند.
    وی در ادامه افزود: با احتساب عبدالله یاری که چندی پیش در همدان کشته شد تا‌کنون 113محیط‌بان کشته شده اند. بعد از قتل یاری هم، چند محیط‌بان تیر‌خورده و چند محیط‌بان محکوم شده‌اند اما براساس آمار تأیید نشده تاکنون 365محیط‌بان کشته شده‌اند.

    اینانلو با تأکید براینکه شکار، یکی از ضروری‌ترین مقوله‌هایی است که باید محیط‌زیست به آن بپردازد، گفت: متأسفانه به‌رغم این ضرورت، سازمان محیط‌زیست از 20سال پیش تاکنون، برعکس عمل کرده و از ترس مطبوعات، با شکار رفتار درستی نداشته است. مسئولان محیط‌زیست، برای محیط‌بان و شکار در اتاق گرم‌و‌نرم تصمیم می‌گیرند درحالی‌که محیط‌بان 4روز در گرما و سرما در بیابان بوده، اسیدلاکتیکش بالا رفته و قند خونش به‌شدت پایین آمده است؛ در چنین شرایطی او هنگام روبه‌رو‌شدن با متخلف دید درستی ندارد. در نتیجه به‌گونه‌ای متخلف را هدف می‌گیرد که باعث قتل او می‌شود. سازمان باید تکلیف خودش را با شکار معین بکند. سازمان، قانونی را که نمی‌تواند اجرا کند، وضع نکند. ممنوع‌کردن شکار به این صورت یعنی ممنوع‌کردن پروانه. چاره کار تشکیل کانون‌های شکار است. پروانه شکار را به‌موقع باید صادر کرد. نکته آخراینکه انتظار می‌رود این جلسات تداوم داشته باشد.

    کامیل جعفری از طرفداران شکار در این جلسه گفت: شکارچی قانونمند حافظ اصلی طبیعت است. با از‌دست‌دادن شکارچی قانونمند، محیط‌بان و حیات‌وحش را از دست می‌دهیم. وی همچنین پیشنهاد داد که چند کارگروه برای مباحث مختلف ازجمله پرورش و تکثیر حیات‌وحش در مناطق ایجاد شود.

    داریوش آزادی، با اشاره به اینکه 65سال سابقه شکار دارد گفت: بعد از انقلاب به‌مدت 20سال شکارممنوع بود اما من با رفع همه موانع توانستم شکارچی خارجی به ایران بیاورم. ما باید راه‌های صحیح شکار پایدار را پیدا کنیم. ما می‌توانیم یک برداشت صحیح از شکار بین شکارچی خارجی و داخلی داشته باشیم. ما باید با کمک تشکل‌ها مناطق را احیا کنیم. این کار در گرو حمایت از تشکل‌هاست.

    * منبع: همشهری آنلاین

  • دفاع یا حمله؟/ تصویری

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2011/09/Animal-Rights-Watch-ARW-1907.jpg

     دیده بان حقوق حیوانات: گاوبازی که بر خلاف نامش بیشتر جنایت است تا بازی، تفریح شنیع مردم اسپانیاست. دوستداران حیوانات در سرتاسر جهان مصرانه در جهت حذف این آزار رسمی تلاش می کنند و اخیرا زمزمه های اثرگزاری این تلاش ها به گوش می رسد و مردم اسپانیا آرام آرام به عمق ماجرا پی می برند.

    تکرار باعث عادت می شود و مردم به دیدن این صحنه ها عادت کرده اند… همانطور که ما به دیدن ذبح غیر قانونی و غیر بهداشتی در ملا عام… همانطور که به جنگ سگ و خروس و گاو، به پرنده های کوچک و بزرگ در زندان قفس و شکار های تفریحی و رکورد های کشتار…

    تصاویر این گزارش، خوی طبیعی گاوهای نری را نشان می دهد که ایراد استرس بی دلیل به آنها، سبب دفاع و گاه صدمه زدنشان به آزارنده گاو می شود. بر خلاف تصور، این صحنه ها نه حمله گاو به بشر، که در واقع حمله بشر به طبیعت گاو نر و آخرین دفاع از سر ناچاری گاو هاست… در واپسین لحظه های زندگی.

    هیچ یک از گاوهای این گزارش، پس از ثبت عکس زنده نمانده اند…

    _____________________

    خبر مرتبط:

    آخرین گاوبازی در کاتالونیای اسپانیا برگزار شد

    گاوبازی؛ میراث غرب متمدن + تصاویر

    ورود حقوق حیوانات به عرصه خبرهای ایران: آزار گاوها در اسپانیا/ تصاویر

    ورزا جنگ: گاوبازی خونین در شمال ایران، به خاطر پول