برچسب: شمال

  • دستگیری شکارچی بوشهری در شمال کشور

    دستگیری شکارچی بوشهری در شمال کشور

    Animal-Rights-Watch-ARW-Arrest

    دیده بان حقوق حیوانات: مامورین یگان حفاظت اداره حفاظت محیط زیست شهرستان نور، حین گشت و کنترل و اجرای قوانین شکار و صید با توجه به ممنوعیت شکار در منطقه تیراندازی و شکار ممنوع رزن ، موفق به دستگیری یک متخلف شکار شدند.

    به گزارش فارس از این متخلف سه قطعه کبک معمولی ، یک قطعه کبک چیل ، یک قبضه اسلحه تک لول و سه عدد فشنگ ساچمه زنی کشف و ضبط شد و پرونده این متخلف به مراجع قضایی ارسال شد.

    ماموران حفاظت محیط زیست شهرستان ساری نیز حین گشت و کنترل از مناطق تحت مدیریت به دو نفر متخلف برخورد کردند که علاوه بر لاشه دو طاقه قرقاول خزری (پرنده حمایت شده و حفاظت شده) دو قبضه اسلحه شکاری، دو رشته یراق ، 18 عدد فشنگ ساچمه زنی و چهار عدد فشنگ چهار پاره از متخلفین کشف و ضبط کردند.

    قرقاول از گونه های حمایت شده محسوب می شود و در حال حاضر جریمه قابل پرداخت بابت ضرر و زیان وارده به محیط زیست از بابت شکار هر طاقه قرقاول معادل چهار میلیون ریال تعیین شده است.

    مامورین یگان حفاظت محیط مستقر در پناهگاه حیات وحش میانکاله شهرستان بهشهر هم حین گشت و کنترل دو شکارچی غیر مجاز را که مبادرت به شکار غیر مجاز 12 قطعه مرغابی شامل 6 قطعه اردک سر سبز و 6 قطعه خوتکا ، یک قطعه باکلان و یک قطعه گیلانشاه کرده بودند ، دستگیر کردند .

    از این متخلفین نیز دو قبضه اسلحه شکاری کشف و ضبط و پرونده تخلف آنان تنظیم و تحویل مراجع قضایی شد.

    همچنین مامورین یگان حفاظت محیط زیست شهرستان بهشهر در یک عملیات غافلگیرانه در صحرای قره تپه یک صیاد غیرمجاز اهل بوشهر را که مبادرت به صید غیر مجاز دو بهله دلیجه و هفت قطعه قمری کرده بود، دستگیر کردند.

    این شکارچی متخلف هنگام دستگیری به همراه ادوات جرم در داخل چاله بازگیری مشغول صید غیر مجاز بازهای شکاری (حمایت شده)بود که پس از تنظیم صورتجلسه، پرونده تخلف وی به مراجع قضایی ارسال شد.

    مامورین یگان حفاظت محیط زیست شهرستان آمل نیز در حین گشت و کنترل در مناطق تحت مدیریت، با تعدادی شکارچی غیر مجاز برخورد کرند که پس از تعقیب و گریز موفق به دستگیری آنان شدند.

    از این متخلفین سه قبضه اسلحه شکاری( یک قبضه اسلحه گلوله زنی و دو قبضه اسلحه تک لول)، یک عدد دوربین چشمی و تعدادی فشنگ کشف و ضبط شد.

  • درخشش مرگ روی دندان های تیز گرگ های قطب شمال/ فیلم

    دیده بان حقوق حیوانات: «خاکستری / The Grey» یک ملودرام حادثه ای تکان دهنده است که در سال 2012 روی پرده نقره ای افتاد و منتقدان را بهت زده کرد؛ فیلمی که قرار نبود یک قهرمان مطلق داشته باشد و همه در آن شانس زخمی شدن، از نفس افتادن و مردن را دارند، هرچند ممکن است در میان قربانیان طبیعت وحشی و بی رحم و شکارچیان بی رحم تر ساکن در این طبیعت، یک نفر بتواند جان سالم به در ببرد و ثابت کند بی سبب نبوده که آدمی هزاران سال حتی بدون سلاح در این کره خاکی دوام آورده است.

    به گزارش «تابناک»، «گرگ ها» یقیناً جزو سگ سانانی هستند که انسان می بایست از آنها دوری کند و برخی از نژادهای این گونه حیوانی دست کمی از سگ های وحشی ندارد؛ شکارچیانی که برخلاف گربه سانان، شکارشان را پیش از خوردن خفه نکرده و زنده زنده تکه تکه می کنند. با این حال شاید وحشی ترین این گرگ ها را در میان گرگ های خاکستری در مناطق سردسیر قطبین که شکار بسیار محدود است، می توان یافت که به گرگ های قطبی مشهور هستند.

    Animal-Rights-Watch-ARW-5749

    این گرگ ها که نوع آلفای آنها قدرتمندتر بوده و سردستگی می کند و اقسام بتا و اُمگایشان ضعیف تر هستند، در دسته های 8 تا 35 قلاده ای حرکت و شکار می کنند تا 160 سانتیمتر طول و در موارد فراوانی بیش از 80 کیلوگرم وزن داشته و این موجودات وحشی به هیچ موجودی که توان شکارش را داشته باشند، رحم نمی کنند. در عین حال به شدت به قلمروشان حساس بوده و اشخاصی که خواسته یا ناخواسته در قلمرو این سگ سانان قرار بگیرند، جانشان را در کف دستشان قرار داده اند؛ اتفاقی که در این فیلم به تصویر کشیده می شود.

    در سال های اخیر بسیاری از فعالان محیط زیست در سراسر جهان تلاش کرده اند، خط گرگ را تا سر حد یک موجود خانگی که اصولاً به انسان حمله نمی کند و گوشه گیر است، کاهش دهند و جلوی انقراض بیشتر این جانور را که در بسیاری از کشورهای پیشرفته از جمله فرانسه رخ داده را بگیرند. با این حال نمی توان انکار کرد آنچه در این فیلم به تصویر کشیده شده، یک واقعیت است و اگر آدمی زاد در منطقه ای همچون قطب شمال میان قلمرو چند صدکیلومتری یک دسته گرگ فرود آید و سلاح گرمی برای دفاع از خود نداشته باشد، می تواند رد دندان های گرگ ها را بر تن حس کند.

    ماجرای انقراض گرگ ها زمانی جدی تر شد که آمریکا در آلاسکا و مناطق شمالی نزدیک به قطب، شکار گرگ را توسط مقامات وقت مسئول (سارا پالین) آزاد کرد و حتی برای شکار این حیوان جایزه و دستمزد در نظر گرفته شد که در ظرف چندین ماه تعداد فراوانی گرگ در این مناطق به ضرب گلوله کشته شدند. در فیلم «خاکستری / The Grey» به کارگردانی جئو کارناهان نیز شکارچی ایرلندی که مسئول کشتن گرگ های مهاجم به کارمندان و حریم تاسیسات نفتی آمریکا در مناطق نزدیک به قطب شمال است، با گروهی گرفتار گرگ ها می شود.

    او در مسیر بازگشت از محل کارش، با سقوط هواپیما بر اثر بدی آب و هوا، به طرز معجزه آسایی با تعدادی دیگر از مسافران هواپیما زنده می ماند و حالا این بازماندگان در وسط محیطی مملو از سرمای کشنده، با دسته های گرگ در قلمرو این حیوانات مواجه می شوند و بدون سلاح گرم درصدد حفظ جانشان می روند.

    در حالی که مخاطب به واسطه تجربه فیلم های اینچنینی انتظار دارد، گرگ ها کشته شده و یک قهرمان جمع را نجات دهد، در نگاهی واقع گرایانه و وحشتناک، تک تک بازماندگان از سرما یا حمله گرگ ها کشته می شوند و چنین به نظر می رسد که فیلم در نهایت با مرگ همگی گروه به پایان می رسد اما وقتی تیتراژ پایانی فیلم به اتمام می رسد، سکانسی پخش می شود که مخاطب قدری از تلخ این اثری را فراموش کند؛ سکانسی که بسیار از تماشاچیان این فیلم ندیده اند و در خلاصه پیش رویتان قرار دارد.

    آت وی شکارچی و رهبر بازماندگان که «لیام نیسن» بازی اش را برعهده دارد، به خوبی از پس بازی در نقشش برآمده و در عین حال که انتظار می رود مردی در چنین محیطی و چنین شغلی از خشونت ذاتی بی حد و حصری برخوردار باشد، او توانسته هم شمایلی از این ظرفیت خشونت ارائه دهد و هم روابط عاطفی و روحیه حساسش را به تصویر درآورد.

    در این فیلم که اصطلاحاً به آن survival به معنای «باقی ماندن از مهلکه» می گویند، علاوه بر شکارچی سایر بازیگران نیز هویت مستقل دارند که مخاطب با آنها رابطه برقرار می کند و آدمک هایی نیستند که در پشت شخصیت اصلی قرار داده شده اند تا مرحله به مرحله حذف شوند و فیلم زمان طولانی تری پیدا کند!

    هرچند بخش قابل توجهی از این فیلم 117 دقیقه ای در استودیو ضبط شده اما تصویربرداری سایر بخش های این فیلم در کوران برف -علی رغم پدیدآمدن تجهیزات پیشرفته برای چنین شرایطی- قطعاً یکی از دشوارترین بخش های ساخت خاکستری بوده و بی شک بازی کردن در این شرایط، هرچند تنها به ری اکشن های ساده و دیالوگ های کوتاه خلاصه شود، جزو سخت ترین تجربه های بازیگری برای گروه مقابل دوربین در این فیلم بوده و از این حیث، بازی های همراه با تمرکز و حساب شده ای که به بسیاری از آنها برای تلخیص حذف شد، سوای نقد تکنیکی قابل ارزیابی است.

    تماشای اصل این اثر که از رتیم تا حدودی کندی نیز برخوردار است، توصیه نمی شود چرا که به شدت وحشتناک و تکان دهنده است و صحنه های مرگی که از همان دقایق نخست با به تصویر کشیدن متفاوت مرگ یکی از سرنشینان هواپیما آغاز می شود، واقعاً برای اشخاص زیر هجده سال قابل توصیه نیست و به همین دلیل نیز در رده بندی سنی R قرار گرفت و بخش قابل توجهی از فروشش را از دست داد.

    نگارنده با دعوت به تماشای بیش از 33 دقیقه از این فیلم، پرسش مطروحه در فیلم های پیشین را مجدداً پیش رویتان قرار می دهد که آیا در شرایطی که اصولاً کپی رایت در مفهوم کلی اش در ایران رعایت نمی شود و فیلم های دوبله شده در کشور حق کپی رایتشان خریده نمی شود و قریب به اتفاق کتب ترجمه و چاپ شده در کشور نیز بدون خرید حق کپی رایت پروسه طبع را طی می کنند و ایران نیز هنوز عضو کنوانسیون برن نیست و آثارش فرهنگی کشورمان در جهان در صورت عدم ثبت در دیگر کشورها، مشمول کپی رایت نمی شود، آیا نقد فیلم های روز و همچنین پخش حداکثر 30 دقیقه (مگر در موارد استثنایی) از فیلم های روز و همچنین فیلم های شاخص کلاسیک دنیا در «تابناک» موافقید؟

    دانلود بخش نخست

    دانلود بخش دوم

  • راکونها غذای خود را قبل از خوردن می‌شویند/ میهمان ناخوانده جنگلهای شمال

    دیده بان حقوق حیوانات: راکونها تنها جانورانی هستند که مانند انسانها غذای خود را در صورتی که کثیف باشد پیش از خوردن با آب می شویند.

    به گزارش خبرگزاری مهر، راکون یا lotra شبیه به سگ است. ماسکی از خزمایل به خاکستری چهره آن را پوشانده ودارای سربزرگ و چشمان درشت و پوزه بلند است.یکی از مهمترین و بارزترین ویژه گیهای راکون داشتن ماسک سیاه یا تقریبا سیاه که به طور کامل اطراف منطقه چشم را احاطه کرده است و تا گونه و بالای چشم ها و پوزه بلند کشیده شده و از پائین تا بالای سر توسعه یافته است.ماسک با موهای سفید باعث می شود صورت بیشتر متقارن به نظر برسد.

    رنگ خز تنش معمولا خاکستری است اما در بعضی  از آنها مایل به قرمز و در  بعضی سیاه است. در پهلوها و دست ها خز سبکتر و سفید مایل به خاکستری می شود. راکون دارای دم برجسته با 5 تا 7حلقه و گره های سبک با محدوده های قابل تشخیص است. راکون‌ها چهره‌ای با رنگ‌های سیاه و سفید و دمی زبر بانوارهای سیاه‌رنگ دارد. شمار این نوارها معمولاً پنج است ولی میان چهار تا ده نوار متغیر است.

    راکون درون دم خود چربی ذخیره کرده است تا در هنگام سرمای زمستان و خواب از چربی موجود در آن استفاده کند. در  تابستان دم راکن سبک وزن است و چندان قابل توجه نیست. پاهای جلویی که شبیه به دست های آدمی است دارای پنج انگشت و پوست نرم می باشد که معمولا چنین شکلی در میان گوشتخواران غیر معمول است. ناخن‌های پای جلو راکون نسبتاً بلندند و می‌توانند با فاصله از هم باز شوند. ناخن‌های دستش قابلت جمع شدن ندارند.

    راکون ها در جنگل زندگی می کنند و معمولاً در کنار آب یافت می شوند. شناگران خوبی هستند و خوب از درختان بالا می روند. راکون ها دریافتند که ساختمان ها پناه گاههای خوبی هستند. آنها گاهی لانه های خود را زیر شیروانی ها و یا در طویله ها و انبارها می سازند.

    راکون‌ها جانورانی ساکن جنگل‌اند؛ اما استفاده از بقایای غذاهای آدمی را یاد گرفته‌اند؛ به خاطر همین، لانه‌های خود را نزدیک شهرها می‌سازند. آدم‌ها، راکون‌‌ها را می‌گیرند. آنها تا حدودی رام می‌شوند؛ با وجود این، خوی وحشی خود را همیشه حفظ می‌کنند و ممکن است گاهی به شدت به آدمی حمله کنند.

    در طبیعت، راکون‌ها میوه‌های آبدار، بلوط و دانه‌های گیاهی دیگر را می‌خورند؛ آنها زندگی در کنار رودخانه‌ها را به خاطر شکار خرچنگ، قورباغه و ماهی دوست دارند. راکون‌ها قبل از خوردن غذاهای کثیف، آنها را در آب می‌شویند.

    هنگامی که راکون‌های جوان به اندازه کافی رشد کردند، مادر خود را برای شروع زندگی مستقل ترک می‌کنند،راکون ها معمولاً سه یا چهار بچه دارند. بچه‌ راکون‌ها فقط دو ماه شیر مادر را می‌خورند؛ ولی بیشتر از یک سال به مراقبت مادر احتیاج دارند.

    راکون پستانداری میان‌جثه و بومی آمریکای شمالی است.از میانه‌های سده بیستم در پی گریز یا انتقال عمدی، راکون‌ها در بخش‌هایی از ژاپن، اروپا، قفقاز و منطقه تالش ایران هم پخش شده‌اند.

    راکون مهمان ناخوانده جنگلهای شمال است که بومی ایران نیست و ساکن آمریکا است.اما چند سالی است که از طریق روسیه و آذربایجان وارد ایران شده است، به این دلیل که زمانی پرورش این حیوان برای پوست آن در روسیه انجام می شد اما با ورشکستگی شرکتهای روسی و پایین آمدن قیمت خز راکون در بازارهای جهانی ، این افراد اقدام به رهاسازی راکون ها در طبیعت کردند و اینچنین این حیوان زبان بسته خود را تا جنگلهای شمال ایران هم رساند.

    این پستاندار کوچک غیربومی اولین بار در سال 1364 توسط اداره محیط زیست تالش گزارش شد که هم اکنون بومیان منطقه به عنوان یک آفت از این گونه نام می‌برند.

    این پستاندار غیربومی در مناطق تالش، رضوانشهر، ماسال و آستارا وارد مرغدانی‌ها می‌شود و تخم‌مرغ و مرغها را  می خورد. راکون پستانداری بسیار مقاوم و همه چیز خوار است و از گیاهان، برگ درختان و پستانداران کوچک تغذیه  می کند. همچنین به دلیل تنوع در رژیم غذایی توانسته است جایگاه اکولوژیک بسیاری از پستانداران دیگر جنگل‌های گیلان را اشغال کند و نسل آنها را باخطر مواجه سازد.

    ____________________

    خبر مرتبط:

    همای افسانه‌ای واقعیت دارد؟/ عکس

    راکون کیف دزد دستگیر شد!