برچسب: طبیعت گردی

  • جایگزین‌کردن طبیعت‌گردی به جای شکار

    امید درنای سیبری

    دیده بان حقوق حیوانات: منتفع کردن جوامع محلی، راه نجات گونه‌های در معرض شکار است

    در حالی که فعالان محیط زیست در مورد حفاظت از «امید»، آخرین درنای سیبری و البته سایر گونه‌های پرندگان در معرض صید،‌ نگران هستند،‌ کارشناسان معتقدند از مهم‌ترین اقدامات برای حفاظت، جایگزینی طبیعت‌گردی به جای شکار و منتفع کردن جوامع محلی در آن است.
    به گزاررش گروه محیط زیست خبرگزاری میراث فرهنگی با فرود آمدن «امید»، آخرین بازمانده دسته غربی دُرناهای سیبری در فریدونکنار، حفاظت از امید و دیگر پرندگان بار دیگر در میان فعالان محیط زیست مطرح شده‌است. از آن‌جا که بیش از همه شکار پرندگان توسط جوامع محلی بر تعداد و احیانا نابودی آن‌ها موثر است، کارشناسان معتقدند برای محافظت از آن‌ها باید نه تنها جوامع محلی را آگاه کرد بلکه آن‌ها را جوری منتفع کرد که ناچار نباشند برای امرار معاش به شکار پرندگان روی بیاورند.

    «حر منصوری»، دیده‌بان طبیعت میانکاله در گفت و گو با CHN در مورد مهم‌ترین اقداماتی که ‌می‌توان برای حفاظت از «امید» و سایر پرندگان در زیستگاه‌ها انجام داد، گفت: «دامگاه‌دارها، جملگی از جوامع محلی هستند که برای امرار معاش به صید پرندگان می‌پردازند و در صورتی که بتوانند از راه دیگری هزینه‌های زندگی خود را تامین کنند شاید بتوان به حفظ پرندگان امید داشت.»

    به گفته او، بحث معیشتی برای جوامع محلی بالاترین اهمیت را دارد و بر همین اساس تنها با آگاهی بخشی در مورد اهمیت جانوران و به طور خاص پرندگان نمی‌توان انتظار داشت آن‌ها دست از شکار بکشند.

    منصوری سال‌هاست که تورهای پرنده‌نگری در میانکاله برگزار می‌کند. او بر این اساس معتقد است که تنها در صورت منتفع کردن جوامع محلی در گردشگری منطقه می‌توان اکوسیستم را حفظ کرد با این توضیح که: «دامگاه‌داران بارها تهدید کرده‌اند که در صورت ادامه فشار محیط زیست مبنی بر جمع کردن دامگاه‌ها، «امید» را شکار می‌کنند و این تهدیدی است که باید جدی گرفته شود،‌ این در حالی است که برای مثال در میانکاله همین دخیل بودن جامعه محلی در نفع حاصل از برگزاری تور به کاهش شکار در این منطقه منجر شده‌است.»

    منصوری اضافه کرد: «برای مثال اگر شرکت تعاونی یا موسسه‌ای تشکیل شود که جامعه محلی که در حال حاضر از طریق صید پرندگان امرار معاش می‌کند بتواند از طریق وارد کردن گردشگران پرنده‌نگر هزینه‌های خود را تامین کند، می‌توان به حفظ گونه‌ها امیدوار بود.»

  • اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان

    اینانلو

    دیده بان حقوق حیوانات/ عباس محمدی: این داستان “طبیعت گردی” هم درایران ما، به لطیفه گویی سیاهی بدل شده است! از مسوولان محترم اداره های دولتی که برای ترویج آن، دره به دره و کوه به کوه دنبال جای بکر می گردند تا با یافتن سرمایه گذار خودی و فراهم ساختن “تسهیلات” بانکی برای او، و سپس تجهیز منطقه به جاده و هتل و فروشگاه و تله کابین و ریسه ی تیر چراغ برق، بهره برداری و ورود به آن عرصه های طبیعی(؟!) را برای “هم میهنان عزیز” ساده کنند؛ تا دوستان گرامی کوه نورد و طبیعت پیما که ابتدا با عشق به طبیعت پا به کوه و دشت گذاشتند و چند صباحی بعد که چهار تا سوراخ سنبه ی کمتر دست خورده ی مملکت را یافتند، با فریادهای «یافتم، یافتم بهشت گمشده را!» گروه گروه جماعت را به آن جاها کشاندند و برای آن که به تریج قبای مشتریان عزیزشان برنخورد، در برابر آن چه که ایشان با طبیعت بی زبان کردند، هیچ نگفتند. و آخر سر از همه: مبلغان صدا و سیمایی این گونه طبیعت گردی که در هر برنامه، با معرفی کنار و گوشه های کشور به صدها هزار نفر آموزش ندیده، و بسیاری اوقات با ترویج روش های مخرب ورود به طبیعت، مقدمه ی فاتحه خوانی بر طبیعت نیمه جان کشور را فراهم می سازند. 

     محمدعلی اینانلو، می تواند نمونه ی یک شکارچی مسوولیت پذیر یا بدل شده به شکاربان و طبیعت دوست باشد. همچنین می تواند با روابط عمومی خوب، صدای گیرا، و هنر نسبی اش در برنامه سازی، کمک حال طبیعت کشور و شخصیتی موثر در آموزش شیوه های ورود مسوولیت پذیر به طبیعت باشد. و البته تا کنون تاثیرهایی هم در بیان مشکلات محیط زیست کشور داشته است. اما، گویا ویروس آن بیماری که مسوولان محترم دولتی و صدا و سیما را وا می دارد برنامه های “زرد” ساده پسندانه به خورد مردم دهند، گریبان او را هم گرفته است. اینانلو، در بسیاری از برنامه های خود، مبلغ خودرو سواری و آتش افروزی در عرصه های طبیعی است؛ این در جامعه ای که وابستگی به خودروی شخصی به شکل های گوناگون تبلیغ و توصیه می شود، مردم چندان اهل پیاده روی و ورزش همگانی نیستند، و سهل انگاری در مراقبت از داشته های طبیعی فراگیر است، می تواند بسیار خطرناک باشد.

    صحنه های راندن خودروی چهار چرخ متحرک در بیرون از جاده؛ روی علف و مرغزار، در رودخانه، در تالاب، و در عرصه های دست نخورده ی بیابانی (مانند آن چه که در برنامه ی “طلوع” شبکه پنج، 23/1/91 دیدیم)، نماها (لانگ شات ها)ی طولانی نشستن کنار آتش، و توصیه به درست کردن کباب و خوردن چلوکباب (باز هم برای مثال، در همان برنامه) از موتیف های همیشگی برنامه های محمد علی و آرش اینانلو است. این صحنه ها، در واقع نه ترویج طبیعت گردی، بلکه تاکید بر همان روش های سنتی به صحرا زدن که ملاحظه ی خاصی برای حفظ طبیعت نداشته، با ابزارهای امروزین و مخرب تر است.

    از اینانلوهای پدر و پسر که زحمت زیادی در مستند سازی از طبیعت می کشند و در این برهوت بیگانگی و دشمنی با محیط زیست می توانند پیام آور عشق ملاحظه کارانه به طبیعت باشند، درخواست دارم تجدید نظر و اصلاحاتی را در تولیدات خود پیش بگیرند.

    توضیح این که پیش از این نیز تلاش کرده ام سخن خودم (مضمون شبیه به این یادداشت) را از طریق رسانه ها، به اینانلو برسانم و یکی دو بار هم به صورت حضوری این نکته ها را به او گفته ام. شاید طرح صریح تر موضوع بتواند او و دیگر اشخاصی را که برای رسانه ی پر نفوذ تلویزیون برنامه می سازند، بهتر متوجه دغدغه ی ما کند.

    منبع:دیده بان کوهستان

    ____________________

    آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    مخالفان شکار شناخت درستی از طبیعت ندارند!

    تفنگت را زمین بگذار…

    پاسخ‌های کوتاه به پرسش‌های متداول درباره ماهی قرمز سفره هفت سین/ وبلاگ میهمان

     لطفاً نگویید ماهی قرمز نخرید!/ وبلاگ میهمان

    وبلاگ میهمان/ نگرانی دوستداران محیط زیست و حامیان حیوانات از عواقب ملی شدن اینترنت!

    به صلابت یک رودک/ وبلاگ میهمان

    بازار پرنده فریدونکنار، سنتی ولی شرم آور/ وبلاگ میهمان

    آقای محمدی زاده! آهوان ارسالی به قطر برای معالجه تب برفکی پس از درمان و انجام مطالعات ژنتیکی به کشور بازگشتند یا خیر؟/ وبلاگ میهمان

    پیشنهاد تغییر نام سازمان به بنگاه شادمانی و بازرگانی وحوش!/ وبلاگ میهمان

    این همه جان گرامی بستانیم که چه‌؟/ شعر استاد شهریار در حمایت از حقوق حیوانات و گیاهخواری/ وبلاگ میهمان