دیده بان حقوق حیوانات: پلیس ویتنام یک کامیون حامل هزاران گربه زنده که با هدف مصرف در رستوران های این کشور از چین قاچاق شده بود را در «هانوی» پایتخت ویتنام شناسایی و ضبط کرد.
برچسب: غذا
-
شکم ویتنامیها بلای جان هزاران گربه
به گزارش ایرنا، روزنامه «نیو استریت تایمز» روز شنبه نوشت مصرف گوشت گربه که در ویتنام از آن به عنوان ‘پلنگ کوچک’ یاد می شود غیرقانونی است، اما به طور قابل توجهی مورد پذیرش مردم قرار دارد و در رستوران ها به وفور یافت می شود.این کامیون حامل هزاران گربه به وزن سه هزار کیلوگرم بوده که از چین به ویتنام قاچاق شده است.راننده این کامیون مدعی شده بود این گربه ها را از استان ‘کوانگ نیه’ که در مرز چین واقع شده است خریداری کرده و همه آنها از چین وارد شده اند.طبق قانون ویتنام همه غذاهای قاچاق شده باید معدوم شوند. هر چند که پلیس این کشور اعلام کرد با توجه به زیاد بودن گربه ها هنوز تصمیمی برای آنها نگرفته است.تصاویر منتشر شده در شبکه ها اجتماعی و رسانه ها نشان می دهد که این گربه ها در جعبه هایی که از چوب بامبو ساخته شده بودند و روی یکدیگر قرار داشتند نگهداری می شدند.ممنوعیت استفاده از گوشت گربه در ویتنام به دلیل تشویق مالک آنها برای نگهداشتن گربه ها و همچنین کنترل میزان موش های این کشور عنوان شده است.گوشت گربه حتی در چین نیز مصرف نمی شود. -
کمبود غذا، پرندگان مهاجر را آواره کرد
دیده بان حقوق حیوانات: سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان همدان گفت: کمبود غذا در برخی از تالابهای این استان میزان ماندگاری پرندگان مهاجر در این زیستگاهها را کاهش داد.
به گزارش ايرنا، سید “عادل عربی” گفت: برخی از مناطق و تالابهای مصنوعی این استان به علت کمبود غذا و فضای مناسب شرایط ماندگاری پرندگان مهاجر را ندارند.
وی افزود: پرندگان مهاجر تنها یک یا دو روز برای استراحت و رفع خستگی در مناطقی همچون سد اکباتان حضور یافته و پس از استراحت کافی دوباره سفر خود به سمت مناطق جنوبی و گرمسیر را از سر میگیرند.
وی اضافه کرد: در بین تالابهای موجود در این استان تالاب شیرین سو کبودرآهنگ و پیرسلمان اسدآباد ایدهآلترین شرایط را برای استراحت پرندگان مهاجر دارند و هم اینک گونههای مختلف و کمیابی از پرندگان در این دو تالاب به سر میبرند.
سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست استان همدان بیان کرد: وجود نیزار و پوششهای گیاهی در کنار تالابها و سدها، بستر امنی برای پرندگان آبزی و کنار آبزی در هنگام احساس خطر ایجاد کرده و پرندگان هنگام خطر خود را در لای بوتهها پنهان میکند.
عربی افزود: وجود نیزارها و پوشش گیاهی گونههای مختلف جانوری و انواع مختلف حشرات را به زیستن در این محدوده جذب کرده و همین جانداران طعمهای برای پرندگان مهاجر میشوند.
وی اظهار کرد: تمامی سدهای استان همدان شرایط حضور پرنده را دارند و هم اینک شمار زیادی از پرندگان در این مناطق دیده شده است ولی با این وجود شرایط زیستی سدها برای پرندگان مهاجر مناسب نیست.
وی با ذکر این که سدهای خاکی شرایط زیستی مناسبی نسبت به سدهای بتنی برای ماندگاری پرندگان دارند، افزود: به علت بر هم نخوردن بستر خاک هنگام ساخت سد، گیاهان متنوعی در حاشیه سدها روییده است و همین عاملی برای ماندگاری پرندگان مهاجر شده است.
استان همدان دارای 27 تالاب، شش منطقه حفاظت شده و 12 منطقه شکار ممنوع میباشد و تاکنون 307 گونه جانوری در این استان شناسایی شده است.
-
این ماهی زهرآلود محبوبترین غذای ژاپنیهاست!
دیده بان حقوق حیوانات: سلطان بیچون و چرای سفره غذای ژاپنیها بادکنک ماهی «فوگو» است که این ماهی زهرآلود اگر به شیوه صحیح طبخ نشود میتواند منجر به مرگ انسان شود.
به گزارش ایسنا، محبوبیت و طعم دل انگیز ماهی «فوگو» و صید بی رویه آن باعث شده تا جمعیت این ماهی رو به انقراض رود. اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) اعلام کرد: بادکنک ماهی چینی موسوم به ماهی فوگو یکی از چهار گونه بادکنک ماهی محبوبی است که در سفره غذای ژاپنیها جایگاه ویژهای دارد.
این ماهی نیز مانند سایر بادکنک ماهیها باکتریهای تولیدکننده سم را میبلعند تا از آنها برای مقابله با مهاجمان مقابله کنند. ماهی فوگو این سموم را در عضوی مانند کبد ذخیره میکند. میزان ذخیره زهر هر ماهی به اندازهای است که میتواند بیش از 30 انسان بالغ را از پای درآورد.
آشپزهای خبره ژاپنی طوری آموزش دیدهاند که بتوانند این ماهی را به شیوه صحیح و بدون خطر آماده طبخ و خوردن کنند. این آشپزها اغلب دارای تاییدیههای خاصی هستند. با این حال و با وجود رعایت این موارد احتیاطی، حوادث مختلفی نیز بر اثر خوردن این ماهی در ژاپن رخ میدهد. به عنوان مثال در سال 2011 میلادی در توکیو مشتری یک رستوران بر اثر خوردن ماهی فوگو جان باخت.
به گزارش ایسنا به نقل از شبکه سی ان بی سی، با وجود همه این خطرات این ماهی در ژاپن و بسیاری جاهای دیگر به دلیل داشتن طعم فوق العادهاش همچنان محبوب است و یک پرس آن قیمت گزافی دارد به طوری که یک پرس از این ماهی در رستورانهای توکیو بالغ بر 300 دلار قیمت دارد. اما محبوبیت، بزرگترین تهدید و مشکل برای این ماهی محسوب میشود. بطوریکه IUCN اعلام کرده صید بی رویه ممکن است سبب نابودی کامل نسل این ماهی شود. هفته گذشته نیز بادکنک ماهی چینی با عنوان گونه «به شدت در معرض خطر» وارد «فهرست قرمز» اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) شد.
-
سوسکخوردن برای جذب گردشگر؛ بلایی که چینیها سر حیوانات زنده میآورند/ تصویری
دیده بان حقوق حیوانات: در حالی که خیلی از ایرانیها فکر میکنند مردم چین از حشراتی چون سوسک، عقرب و مارمولک و کرم تغذیه میکنند، واقعیت ماجرا چیز دیگری است و این نوع غذاها هم دیگر در چین منسوخ شده و تنها در محلاتی خاص و به عنوان جاذبه گردشگری میتوان آنها را یافت.
اگر راهی کشور چین باشی و این نخستینبار هم باشد که از این کشور دیدن میکنی، یکی از نگرانیهایی که همان ابتدای راه برایت ایجاد میشود این است که «با گرسنگی چه کنم!»
بله! هنوز خیلی از ایرانیها وقتی میخواهند درباره غذاهای چینی حرف بزنند از سوسک و عقرب و کِرم و مار و خلاصه خوردنیهایی از این دست نام میبرند! خیلی که بخواهند تخفیف بدهند، غذاهای دریایی را هم به این منو اضافه میکنند. البته اینجا هم سعی دارند هیجانش را بیشتر کرده و هشت پا و قورباغه و … را هم حتما نام ببرند.
این ماجرا آنقدر جدی شده است که من افرادی را میشناسم که حتی به دلیل همین حرف و حدیثها و ترس از اینکه در چین غذاهای عجیب و غریب به خوردشان بدهند و آنها هم نفهمند چه خوردهاند و بعدا که بپرسند «این چی بود که خوردیم؟» به آنها بگویند «سوسک»، از رفتن به این کشور زیبا صرفنظر کردهاند.
اما حقیقت غذاهای چینی و غذا خوردن در این کشور با آنچه در اذهان عمومی مردم ما جا افتاده است، فرق دارد.
وقتی قرار بود برای یک ماموریت دو هفتهای به چین بروم، خیلیها هشدار میدادند که با خودت کنسرو و نان ببر تا آنجا از گشنگی تلف نشوی! مراقب باش جانور نخوری یا هر چیزی میخواهی بخور اول حسابی پرس و جو کن و … ولی همه این حرفها بر خبرنگار جماعت تاثیر ندارد؛ چرا که اهل ریسک است و از سوی دیگر حوصله همراه بردن ساک و چمدانهای رنگ و وارنگ هم ندارد؛ چه برسد به اینکه بخواهد با خود غذای دو هفتهاش را ببرد.
خبرنگار که باشی کم کم برایت عادت میشود در هر شرایط بخوابی، اگر لازم باشد گرسنگی بکشی و خلاصه خود را برای شرایط سخت آماده کنی. البته ماموریتم به چین به دعوت وزارت امور خارجه چین و با هماهنگی وزارت خارجه کشورمان است و قول دادهاند دغدغه غذا را برطرف کنند و هم مشکل حلال و حرام نداشته باشیم، هم غذاهای عجیب و غریب نخوریم.
پایمان که به چین میرسد، یک پسر جوان چینی که فارسی را با لهجه بسیار شیرین صحبت میکند و اسم خودش را هم گذاشته است «پیمان»، نقش مترجم را برایمان ایفا میکند و خیلی طول نمیکشد که بچههای گروه با او دوست شده و سوالهایشان درباره فرهنگ و آداب و رسوم چین را از او میپرسند.
وقتی یکی از همکاران ما میپرسد: «راستی شما سوسک و کرم هم میخورید؟» ، اخمهایش در هم میرود و میگوید «نخیر. ما از این چیزا نمیخوریم. فقط بعضی از چینیا حشره میخورن. بیشتر هم برای جذب توریست است».
پیمان که از نسل جدیدیهای چین است، به قول خودش فقط یکبار «جیر جیر» (منظورش جیرجیرک است) خورده و کلا اهل خوردن اینجور غذاها نیست!
تصور ما این است که خیلی راحت میتوانیم غذاهای عجیبی که درباره آنها شنیدهایم، در اغذیهفروشیهایشان پیدا کنیم ولی به این راحتیها هم نیست. با کمی پرس و جو متوجه میشویم که در پکن محلهای هست که یک خیابان دارد که در آنجا دکههایی برپاست که غذاهای به حساب ما نامتعارف میفروشند.
گرچه برنامههای سفر کاری بسیار فشرده است و کاسبان شهر هم بعد از ساعت 22 کم کم مغازههایشان را تعطیل میکنند، ولی یک شب میتوانیم خود را به همان محلهای که مدنظرمان است، برسانیم.
وقتی به سر خیابانی که در آن دکههای غذافروشی قرار دارد، میرسیم، شلوغی محل و از سوی دیگر بوی نامطبوعی که به مشام میرسد وادار به مکثمان میکند، ولی کنجکاوی بر هر نیروی بازدارنده پیروز است.
به اولین دکه که میرسیم، آه از نهادم بلند میشود. بیچاره حیوانات خود را بر سر سیخهای چوبی کرده و به تماشا گذاشتهاند. اینکه میگویم به تماشا گذاشتهاند پربیراه نیست؛ چرا که به نظر نمیرسد هیچ خریداری تمایل به خرید آنها داشته باشد و بیشتر افراد حاضر در محل هم خود چینیها هستند که آنها از این خوراکی نمیخرند.
آنقدر این حیوانات خریدار ندارند که اگر به فروشندهها پول بدهی برایت سوسک و عقرب و اسب دریایی و ملخ میخورند! این هم نوعی جاذبه گردشگری است.
آنچه بیشتر از اینکه به تعجب وادارام کند، خشمگینم میکند، این است که عقربها را زنده زنده به سیخ کشیدهاند و حیوانات بیچاره در حال دست و پا زدن هستند. اگر قرار باشد مشتری یکی از سیخهای عقرب باشی، همانطور زنده زنده حیوانات بیگناه را در روغن داغ میگذارند تا هم جان بدهند هم برشته شوند! وحشتناک است.
نمونهای از عقربها و اسبهای دریایی آماده سرخشدن؛ عقربها زنده زنده به سیخ کشیده شدهاند
وقتی چشمم به اسبهای دریایی (اسب ماهی) که آنها هم بر سیخ شدهاند، میافتد سعی میکنم از فروشنده بپرسم شما چطور یکی از گونههای زیستی در حال انقراض را اینگونه میکشید و میخورید؟ میگوید: اینها پرورشی هستند.
به راستی اگر در چین اسب دریایی پرورش میدهند و میخورند، چرا باید هنوز نگران انقراض اینگونه جانوری بود؟ البته یکی از دلایل صید اسبهای دریایی خاصیت دارویی و درمانی آنهاست که این انگیزه برای کشتن آنها، معقولتر به نظر میرسد.
یکی دیگر از جانداران دریایی که به عنوان غذا فروخته میشود، ستاره دریایی است. ستارههای سیخ کشیده شده دست و پایشان آویزان است و خدا میداند که زندهاند یا مرده! ستاره و اسب دریایی نسبت به عقربها در اقلیت هستند و کمیاب بودنشان باعث شده که کمتر هم برای فروش در مقام یک غذا از آنها استفاده کنند.
ستارههای دریایی با دست و پاهای آویزان به شما لبخند نمیزنند!
بیشتر ازدحام محله از مردم چین است و توریستها در اقلیت هستند و از آنجا که نمیبینم کسی در حال خوردن اینجور غذاها باشد، بیشتر مطمئن میشوم که اینگونه غذاها دیگر بین خود چینیها طرفدار ندارد و حتی خودشان هم به عنوان یک سرگرمی با آن برخورد میکنند و در آن سوی خیابان مغازههای مکدونالد و کی. اف. سی مشتریان واقعیتری دارد.
مغازهداران که خودشان میدانند حشرات و اسبها و ستارههای دریاییشان چندان طرفدار ندارند، زرنگی کرده و گوشتهایی را به سیخ کرده و روی آتش گذاشتهاند. ما که قرار نیست از این گوشتها که میگویند مرغ است هم بخوریم، ولی مردم از آنها استقبال میکنند و میشود گفت غالب افرادی که میخواهند از این دکهها چیزی برای خوردن بخرند، سراغ همین گوشتهای مرغ میروند.
فروش مرغ سرخشده باعث شده که اگر غریبه باشی در نگاه اول فکر کنی کسب و کار فروش غذاهای عجیب و غریب در این خیابان چه رونقی دارد! ولی واقعیت چیز دیگری است.
این مرد چینی در حال خوردن مرغ است
به هر حال چینیها به این موضوع واقفند که در بیرون مرزهای کشورشان درباره نوع غذایی که میخورند و به ویژه خوردن حشرات، حرف و حدیثهای زیادی به گوش میرسد و آنها هم از این مساله به عنوان یک فرصت گردشگری استفاده کردهاند.
البته وقتی میپرسم که چینیهای سن و سالدار و یا ساکنان روستاها میانهشان با این نوع غذاها چگونه است؟ اینگونه پاسخ میشنوم که نسلهای قدیمی و روستاییها بیشتر از این نوع غذاها استفاده میکنند و داشتن خواص درمانی عامل مهمی برای خوردن اینگونه خوراکیهاست.
در حالی که کم کم سعی میکنم با ماجرای عقربهای زنده بهسیخشده و اسبها و ستارههای دریایی و از سوی دیگر با کثیفی و بوی نامطبوع محیط کنار بیایم، چشمم به کاسههایی میافتد که چیزی شبیه سیراب – شیردان و پاچه خودمان در آنها قرار دارد و مرد فروشنده در حال خالی کردن آب داخل آنهاست.
آنچه در کاسهها به چشم میخورد، پاهای قطعه قطعه شده هشتپاست که آنها را پختهاند و شبیه همان سیراب – شیردان خودمان میخورند! اصلا فکرش را هم نمیتوانم بکنم که همچین غذایی را بخورم، ولی چینیها آن را دوست دارند. تازگیها در کشور خودمان هم هشتپا در برخی رستورانها سرو میشود، ولی نوع پخت آن خیلی با آنچه اینجا به فروش میرسد، فرق دارد.
مرد فروشنده در حال خالی کردن آب از کاسههای هشتپای پخته شده است
وقتی میخواهم در ذهنم درباره سلیقه غذایی چینیها قضاوت منفی داشته باشم، یادم میافتد که در کشور خودم هم خیلیها طرفدار پر و پا قرص کله پاچه و سیراب شیردان هستند و خیلی از خارجیها وقتی صحنه کله گوسفند پختهشده را در کلهپزیهای ایران میبینند، حالشان دگرگون میشود.
به هر حال هر ملتی ذائقه غذایی خاص خود را دارد و باید به عنوان بخشی از فرهنگ و آداب و سنن آن منطقه مورد احترام قرار گیرد.
کمی آن سوتر پاهای هشتپا را بریده و به سیخ کردهاند و اگر بخواهی برایت سرخ میکنند. یکی از مهمترین مشکلاتی که نمیگذارد تصور خوردن این غذاها را هم بکنی، رعایت نکردن بهداشت است؛ وگرنه همین هشتپای سرخشده را در رستورانهای تهران خیلی شیک سرو میکنند و ما برای خوردن آن پول زیادی هم پرداخت میکنیم.
در این محله قیمت غذاها پایین است و البته کیفیت بهداشتی آن هم پایین.
هشتپاهای به سیخشده در انتظار خریدار
از قدیم شنیدهایم که زهر عقرب خواص دارویی زیادی دارد و لابد چینیها خیلی بیشتر از همه مردم جهان به این شنیده باور دارند؛ چرا که خیلی بیشتر از دیگر حشرات، عقربها را میخورند. در خیابانی که به سر میبریم در هر دکهای عقرب سیخشده دیده میشود و غالبا هم با دو جور عقرب روبهرو میشوی؛ عقربهایی که کوچک هستند و طلایی رنگ و عقربهایی که بزرگاند و سیاه.
شاید در هیچ حالتی برای دستهای از عقربهای سیاه که در فاصله نیم سانتیمتریام قرار داشته باشند، احساس دلسوزی نکنم جز در این حالت که شکم آنها را سوراخ کرده و یک چوب از وسطش رد کردهاند و حیوان نیمهجان معلوم نیست چه سرنوشتی خواهد داشت.
عقربهای سیاه در همه دکههای اغذیهفروشی دیده میشوند
حتی معلوم نیست که خریداری حاضر شود آنها را بخرد و بخورد و اگر کسی آنها را نخورد لابد به سطل آشغال ریخته میشوند. به هر حال اینجا چین است؛ با جمعیت یک میلیارد و 300 میلیون نفر که از قدیم یکی از پرجمعیتترین کشورهای جهان بوده است و اگر قرار باشد شکم این جمعیت سیر شود، شاید روزی ناگزیر شوند، حشرات را هم بخورند، گرچه انگیزه اصلی خوردن این دسته از جانوران در چین و کشورهایی از این دست، از گذشته تا امروز خواص درمانی آنها بوده است.
و آنچه میخواهم در ادامه گزارش شما را با آن مواجه کنم، هیجانانگیزترین بخش ماجرا خواهد بود. ابتدا عکس آن را مشاهده کنید.
بفرمایید مارمولک و کرم ابریشم!
بله! آنچه در گوشه راست تصویر میبینید مارمولک است؛نوع خاصی از مارمولک که پشتش خالدار است و حتما به وقت حیات خیلی زیبا بوده است.
من که هرگز حاضر نیستم این غذا را مزه بکنم،ولی واقعا این پوست و استخوان؛ بعید است استخوان چندانی هم داشته باشد، چه چیز دندانگیری دارد و کجای دل آدم را میگیرد؟! بعید هم به نظر میرسد آنقدر خوشمزه باشد که برای طعم لذیذش به عنوان غذا انتخاب شده باشد.
فروشندهها هم دیگر توجیهی برای فروش مارمولک به عنوان غذا ندارند.
ولی در همان سمت راست تصویر و زیر پای ستارههای دریایی، شما با حیوانی کرممانند رو به رو هستید که میگویند کرم ابریشم است. حالا اینکه کرم ابریشم که هدف اصلی خلقت آن تولید رشتههای ابریشم است و فوقش اینکه پروانه شود و سر از طبیعت درآورد، چرا حالا به سیخ شده و قرار است به عنوان غذا خورده شود، خودش علامت سوال بزرگی است.
خیلی از این جانورها را خام خام هم می خورند که قضیه را از آنچه اول دیدهایم، هم بدتر میکند، واقعا کرم سرخکرده بهتر است یا خام؟
تنوع غذایی چینیها در حوزه حشرات به آنچه تا الان دیدهاید، خلاصه نمیشود. ملخها و جیرجیرکها و نوعی سوسک هم توسط آنها خورده میشود؛ باز هم باید تاکید کنم که غذاهای نامتعارف خوراک غالب چینیها نیست و به ویژه نسل جدیدشان میانهای با آنها ندارند.
تنوع غذا با عقرب، ملخ و نوعی سوسک تکمیل میشود
در سمت چپ تصویر سوسکهایی دیده میشود که با وجود سوالهایی که پرسیدیم مشخص نشد نام علمی آن چیست و چه معادلی باید برای آن در فارسی استفاده کرد. آنچه فروشندهها میگفتند جیرجیرک را در ذهن تداعی میکرد.
البته در مناطقی از چین که پوشش درختها بیشتر است، صدای زیبایی از لابهلای درختان به گوش میرسد که کسانی که به دیوار چین رفتهاند، حتما این صدا را به وضوح شنیدهاند. این صدا از سوی یک حشره تولید میشود که وقتی صدای یکی قطع میشود، دیگری همان نت را ادامه میدهد.
از آنجا که توانسته بودم یکی از این حشرات را در دیوار چین ببینم به نظرم حشرهای که به عنوان خوردنی استفاده میشود با آوازهخوان دیوار چین یکی است.
سوسکی که نام آن را آوازهخوان دیوار چین گذاشتهام
هزارپا هم یکی دیگر از حشراتی است که در گشت و گذارم در «خیابان غذاهای عجیب و غریب» با آن رو به رو میشوم. گویا غذای مرسومی نیست؛ چون تنها یک دکه هزار پا دارد و لابد خیلی خوششانس بودهام که قبل از تمام شدن آن موفق به دیدارش شدهام.
کافی بود چند دقیقه دیرتر برسم تا همین سه سیخ هزار پا هم تمام شود. گویا هزارپاها از آن غذاهایی هستند که باید سرخ شوند.
هنوز نتوانستهام با این موضوع کنار بیایم که یک کرم را با همان کله و دم و پاهایش گاز بزنم و بخورم. یک نفر هم این اطراف نیست که مشغول خوردن هزارپا باشد تا درباره طعمش سوال کنم، فروشندهها هم که همگی از محصولشان تعریف میکنند.
سه سیخ هزار پا در کنار سوسکها دیده میشود
فکر میکنم همه دکههای غذافروشی را یک به یک سر زده و از هر نوع غذای عجیب و غریبی عکس گرفته و پرس و جو کردهام.
یک نکته که شاید به نظر کماهمیت بیاید، ولی برای خودم جالب بوده، این است که سیخها را داخل گل کلم فرو کردهاند و بعدا این گل کلمها را دور میاندازند. البته جعبههای چوبی که سوراخهایی برای سیخ در آنها تعبیه شده نیز به عنوان پایه استفاده میشوند.
در کنار این غذاها که بوی چندان دلچسبی هم ندارند، سیخهای دیگری هم دیده میشود که خوردنیهایی گرد و رنگی به آنها وصل شده و اتفاقا بوی خوبی هم دارند.
اینها میوههایی هستند که با لفافی از شکر پوشانده شده و سرخ میشوند که بوی خوش هم از شکر تفتداده شده است. خیلی علاقمند هستم یکی از آنها را امتحان کنم، ولی یک ساعت و نیم دیدن صحنههایی که شرح آن گفته شد دیگر اشتهایی باقی نگذاشته است.
این میوهها طرفداران زیادی دارد و توریستها هم از آن استقبال میکنند. به هر حال هم ظاهرشان هم بویشان خوب است هم اینکه میدانی چه چیزی میخوری.
خیابان را یکبار تا انتها رفته و بار دیگر به نقطه آغاز رسیدهام. سر خیابان دو گاری به چشم میخورد که یکی میوه میفروشد و دیگری سیبزمینی سرخکرده.
سیبزمینی هم نوعی غذاست که تنوری آن را در خیابانهایشان میفروشند و این یکی دیگر با آنچه ایرانیها میخورند تفاوت چندانی ندارد.
نوعی تنور قابل حمل با گاری برای سرخ کردن سیبزمینی
سیبزمینیهایی که این فروشنده سرخ میکند، خیلی بزرگ هستند و بیشتر به چغندر شباهت دارد.
میوههایشان هم اگرچه با انواع میوههای ما بعضا تفاوت دارد، ولی بالاخره میوه است و قابل خوردن و لذت بردن. در 12 روزی که در شهرهای مختلف چین به سر بردم در پایان هر وعده غذایی برایمان میوه سرو کردند و کلا به خوردن سبزیجات و میوه اهمیت زیادی میدهند.
در همه غذاهایشان سبزیجات به کار میرود و علاقه زیادی به غذاهای آبپز و پخته دارند. برخلاف ایرانیها با سرخکردنیها و گوشت چهارپایان میانه چندانی ندارند و غذاهای دریایی عمده غذایشان است.
مصرف سبزی و میوهجات در چین بالاست
چینیها به دلیل مصرف درست غذا، پرهیز از سرخکردنیها، توجه به سبزیجات و میوهها و انواع غذاهای دریایی، کمنمک بودن غذاها و … سلامت و طول عمر خود را تضمین میکنند. در چین به ندرت با فرد چاق روبهرو میشویم و تشخیص سن واقعی آنها نیز دشوار است.
به اعتقاد خودشان پوستهای شفاف و سالم و دیر پیر شدنشان مرهون نوع رژیم غذاییشان است و به ما ایرانیها که به شدت غذاهای چرب و شیرین و سرخکردنی دوست داریم، توصیه میکنند ماهی و سبزیجات بخوریم.
آنچه در این گزارش آمد، تنها تصویری از برخی عادات غذایی چینیها بود که اتفاقا این بخش از آن در کشور ما پررنگ جلوه کرده و بعضا از حقیقت هم فاصله گرفته است. آنچه به طور غالب به عنوان غذا از سوی چینیها مصرف میشود نه سوسک است، نه ملخ و نه هیچ چیز عجیب و غریب دیگری، ولی آنها به شدت به غذاهای دریایی علاقه دارند و این روزها هم که فستفودها چینیهای جوان را که زندگیشان وقف کار است، به خود جلب کرده است.
منبع: مهر
-
حیوانات حمایت شده و حرام گوشت ایرانی در منوی کارگران چینی/ سوپ لاك پشت فراتي و خوراک سگ های ولگرد
دیده بان حقوق حیوانات: با وجود واگذاری بیش از 40میلیارد دلار قرارداد توسعه میادین نفت و گاز در منطقه آزادگان و پارس جنوبی به شرکتهای مختلف چینی و تاخیر این شرکتها در اجرای پروژههای چند دهمیلیاردی که بارها مورد اعتراض مسوولان و کارشناسان نفتی کشور قرار گرفته، حالا اما طبیعت و تنوع زیستی بیهمتای هورالعظیم نيز در منطقه نفتی آزادگان بینصیب از آسیب چینیها نمانده است.
به گزارش سبزپرس تصاویر تهیه شده از محوطه کارگاهی یکی از کمپانیهای چینی مستقر در تالاب هورالعظیم (میدان نفتی آزادگان) نشان میدهد که صید و زندهگیری گونه لاکپشت فراتی – یکی از کمیابترین گونههای لاکپشت ایران – برای تهیه نوعی غذای سنتی چینی موسوم به «سوپ لاکپشت لاکنرم» نه تنها شایعه نبوده که بلکه مدتهاست در جریان است و همچنان ادامه دارد.
موضوع صید و زندهگیری لاکپشت فراتی که از کمیابترین گونههای لاکپشت ایران در منطقه به شمار میرود از شش ماه قبل بارها توسط برخی محیطبانان محیطزیست و حتی برخی کارمندان وزارت نفت در هورالعظیم هشدار داده شده بود اما تا این زمان هیچ تصویر و مدرکی دال بر صحت این ادعا در اختیار نبود و برخی مسوولان و کارشناسان اداره کل محیطزیست استان خوزستان نیز با وجود تایید موضوع حاضر به ارایه اطلاعات نبودند.
تلاش برای بازدید از تالاب هورالعظیم نيز به دلیل نظامی بودن منطقه و حضور پیمانکاران متعدد نفتی در هورالعظیم بارها بینتیجه ماند اما نتیجه گفتوگو با برخی کارگران و کارشناسان مستقر در منطقه نشان داد که با وجود واکنش ایرانیها نسبت به سرو این غذا در محوطه آشپزخانه چینیها، کارگران چینی همچنان کار خود را انجام میدهند و با پرداخت وجه ناچیز به ساکنان فقیر و بومی منطقه، آنها را برای صید لاکپشت لاکنرم در تالاب هورالعظیم ترغیب میکنند.
در همین حال یکی از کارشناسان شرکت نفت مستقر در منطقه که نخواست نامش فاش شود گفت: سال گذشته در پی شدت گرفتن صید غیرقانونی لاکپشتها از هورالعظیم که گفته میشود گونهای در خطر انقراض است، ظاهرا محیطبانان این موضوع را به اطلاع اداره کل محیطزیست استان خوزستان رساندند و از این رو جلسهای با حضور مدیران شرکت نفت مستقر در منطقه و اداره کل محیطزیست استان خوزستان در تاریخ 24 خرداد ماه سال 90 تشکیل شد و تذکرات لازم از سوی مدیر کل وقت محیطزیست به شرکت نفت داده شد تا پیمانکار چینی را از این اقدام منصرف کند اما باز هم صید لاکپشتها ادامه یافت.
وی افزود: لاکپشت تنها گونه جانوری نیست که چینیها برای غذا استفاده میکنند. آنها از سگهای ولگرد و گرازهای موجود در حاشیه نیزارهای تالاب هم برای تهیه غذا استفاده میکنند و برای این کار از روستاییان و بومیان بهره میبرند. این کارشناس در ادامه میافزاید: سال گذشته یک دستگاه خودرو پیکاپ در حالی که تعدادی لاکپشت فراتی در آن موجود بود، توسط محیطزیست توقیف شد که نتیجه آن همان جلسه مشترک محیطزیست و نفتیها بود ولی به نظر میرسد برای جلوگیری از این تخلفات نیاز به برخوردهای جدی و قهریه و نظارت بیشتر توسط محیطزیست است که تاکنون صورت نگرفته و تنها به همان جلسه و چند نامه در سال گذشته بسنده کردند.
به گفته این کارشناس مسوول، لاکپشتها به دلیل اینکه گفته میشود یک غذای اشرافی محسوب میشود تا آمدن مدیران این شرکت چینی معمولا در سطلها نگهداری میشوند و وقتی مدیری چینی از تهران به منطقه میآید این لاکپشتها برای سوپ لاکپشت مورد استفاده آشپزهای چینی قرار میگیرد به همین دلیل کارگران ظاهرا کمتر این غذا را میخورند و اگر قرار باشد غذایی غیراز غذای معمول بخورند از گرازها و سگهای شکار شده استفاده میکنند.
لاکپشت فراتی با نام علمی Rafetus euphraticusیکی از 10 گونه لاکپشت شناسایی شده در ایران است که در آخرین ردهبندی اتحادیه جهانی حفاظت در فهرست گونههای در خطر انقراض جهان به ثبت رسیده است. از این 10 گونه، 5 گونه در دریا، 2 گونه خشکی زی و 3 گونه هم ساکن آبهای شیرین داخلی هستند. در این میان تنها لاکپشت فراتی است که از لاکنرم بهره برده و چون چینیها بزرگترین مصرفکننده لاکپشتهای نرم در جهان هستند. انگار حالا بعد از حضورشان در ایران نیز قرار نیست ترک عادت کنند و این بار به لاکپشتهای کمیاب فراتی ایران روی آوردهاند.
منبع: روزنامه شرق 26 شهريور 1391/ مژگان جمشيدي
___________________________
رهاسازی یک لاک پشت فراتی در زیستگاه اصلی
مشاهده لاک پشتی با لاک نرم در لرستان+عکس
-
كباب كردن غازهاي مزاحم براي پرواز هواپيماها
دیده بان حقوق حیوانات: شهرداري ايالت نيويورك در برنامهاي جديد براي ايجاد امنيت هوايي غازهايي را كه در محدوده فرودگاههاي اين ايالت وجود دارند به دام انداخته و براي فقرا كباب ميكند.
سخنگوي شهرداري ايالت نيويورك آمريكا در اين باره به رسانههاي رسمي اين كشور عنوان كرد: در ژانويه سال 2009 ميلادي در پي ورود يك غاز به داخل موتور يك هواپيماي مسافربري حادثهاي هوايي رخ داد و هواپيما با سرنشينانش در روخانه «هادسون» سقوط كرد.
اين مقام مسوول در ادامه به خبرگزاري رويترز يادآور شد: دپارتمان هوانوردي اين ايالت و شهرداري تصميم گرفت تا براي جلوگيري از وقوع دوباره چنين حوادث هوايي تمامي غازهايي را كه در محدوده فرودگاهها قرار دارند به دام انداخته و آنها را براي فقرا و بيخانمانهاي ايالتي كباب كند.
Capt. Chesley “Sully” Sullenberger’s splash landing into the Hudson River in January drew more attention to how often planes hit birds. New York City is implementing a plan to reduce Canada geese around LaGuardia and JFK airports. (ABC News Photo Illustration) به گزارش ايسنا، اين مقام مسوول در ادامه خاطرنشان كرد: اين غازها از كانادا به آمريكا مهاجرت ميكنند و علت اين موضوع كه چرا در مناطق نزديك به فرودگاهها لانهسازي ميكنند هنوز مشخص نيست. با اين حال، بسياري از فعالان حمايت از حياتوحش با اجراي اين برنامه مخالف هستند، به طوري كه تابستان سال گذشته با وجود اينكه دولت قصد داشت منطقه لانهسازي اين غازهاي مهاجر را تغيير دهد طرفداران محيط زيست دست به اعتراض زدند.