برچسب: قوچ

  • شکارچی قوچ 18میلیون ریال جریمه و به دادگاه معرفی شد

    دیده بان حقوق حیوانات: رییس اداره حفاظت محیط زیست فیروزکوه گفت: شکارچی متخلف علاوه بر پرداخت 18میلیون ریال جریمه شکار غیرمجاز یک راس قوچ وحشی به سازمان حفاظت محیط زیست با تشکیل پرونده به مراجع قضایی معرفی شد.

    به گزارش ایرنا از روابط عمومی محیط زیست استان تهران، «رضا کرمی» اظهار کرد: در پایان هفته گذشته ماموران یگان حفاظت محیط زیست شهرستان فیروزکوه مستقر در سرمحیط بانی انزها، در حین گشت و کنترل شبانه در ساعت آغازین شب به خودروی مشکوکی در حوالی این منطقه برخورد می کنند.

    وی با اشاره به توقف خودرو و بازرسی از آن افزود: ماموران پس از بررسی لاشه یک راس قوچ وحشی، یک قبضه اسلحه کمرشکن تک لول ساچمه زنی به همراه 9 عدد تیر فشنگ را ازداخل خودرو کشف و ضبط کردند.

    رییس اداره محیط زیست شهرستان فیروزکوه با اشاره به اینکه متهم مبلغ 18 میلیون ریال را به عنوان جریمه درحق سازمان حفاظت محیط زیست پرداخت کرد خاطرنشان کرد: متخلف پس از تشکیل پرونده به منظور سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی معرفی شد.

  • شکارچیان 2 قوچ وحشی در دام ماموران محیط زیست استان سمنان

    شکارچیان 2 قوچ وحشی در دام ماموران محیط زیست استان سمنان

    Animal-Rights-Watch-ARW-8060

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیر کل حفاظت محیط زیست استان سمنان گفت: در ایست و بازرسی شهرستان سمنان، شکارچیان متخلف دو راس قوچ وحشی، با همکاری عوامل راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی دستگیر شدند.

    عباسعلی دامنگیر در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: ماموران یگان حفاظت اداره کل حفاظت محیط زیست استان سمنان بعد از دریافت گزارش از محیط یاران اقدام به پرپایی ایستگاه ایست و بازرسی با همکاری عوامل راهنما و رانندگی نیروی انتظامی در پلیس راه سمنان از سمت جاده دامغان کردند.

    وی افزود: خودروی سواری شخصی تندر90 که حامل شکار بود، پس از دستور ایست ماموران توجهی نکرده و به مسیر خود ادامه داد که تعقیب و گریز عوامل یگان حفاظت این اداره کل و نیروی انتظامی خودروی مذکور با هماهنگی پلیس راه شهرستان سرخه متوقف شد.

    مدیر کل حفاظت محیط زیست استان سمنان در خاتمه از همکاری عوامل راهنمایی و رانندگی فرماندهی انتظامی استان تقدیر کرد و افزود: متخلفان پس از تکمیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به دادگاه معرفی شدند.

  • ابهام‌هایی بیشتر در قوچ‌فروشی آن موسسه‌/ وبلاگ میهمان

    ابهام‌هایی بیشتر در قوچ‌فروشی آن موسسه‌/ وبلاگ میهمان

    Animal-Rights-Watch-ARW-7410

    دیده بان حقوق حیوانات/ سام خسروی فرد*: انتشار دو مقاله‌ در ایران‌وایر (ا و ۲) سبب شد موسسه‌ حیات‌وحش میراث پارسیان واکنش نشان دهد و در جوابیه‌ای که در وب‌سایتش منتشر کرد بنویسد در فروش پروانه شکار قوچ‌های کمیاب لارستان دست داشته است (۳).

    گرچه پاسخ‌گویی این موسسه اقدامی ستودنی است اما نمی‌توان از جوابیه آن به سهولت گذشت. زیرا باوجود آن که این پاسخ مُهر تاییدی است به آنچه در دو مقاله قبلی مطرح شده بود، ابهام‌های جدیدی را به همراه آورد. به عبارت دیگر، آن بنگاه با سربلندی اعتراف کرد که در فروش پروانه شکار قوچ لارستان همکاری داشته است. با این حال، به اصلی‌ترین سوال آن دو مقاله و پرسش افکار عمومی (که اثر آن را می‌توان در شبکه‌های اجتماعی هم دید) پاسخی درخور و قانع‌کننده نداده است: چرا موسسه‌ای که اهدافش حفاظتی است در حراج پروانه شکارِ قوچی دست دارد که بر اساس تقسیم‌بندی مهمترین مرجع‌بین‌المللی یعنی IUCN به عنوان جانوری آسیب‌پذیر ((Vulnerable و تهدید شده (Threatened) معرفی شده است؟ علاوه بر بی‌پاسخ ماندن این سوال، موارد دیگری نیز در جوابیه آن بنگاه مطرح شده که نیاز به تعمق بیشتری دارد. آنچه در پی‌ می‌آید پرتوافکنی به ابهام‌های جدید در جوابیه‌ موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان است تا شاید پرداختن و یافتن پاسخ برای آنها در سایه شفاف‌سازی بتواند راه حفاظت را هموار کند.

    ۱- جوابیه چنین آغاز می‌شود:‌ «در پی برخی گفت‌وگوها در چند روز اخیر پیرامون فعالیت‌های موسسه حیات وحش میراث پارسیان، این موسسه برخود لازم دانست تا برای حفظ احترام کارشناسان و متخصصان همکار در پروژه‌ حفاظت از قوچ لارستان توضیحاتی دراین باره ارائه کند.» معنی دیگر این مقدمه آن است که موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان نه برای روشنگری، نه برای احترام به افکار عمومی و نه برای پاسخگویی به سوالات طرفداران خود و دوستداران حیات‌وحش بلکه صرفا برای حفظ احترام به «همکاران پروژه قوچ لارستان» جوابی را منتشر کرده است. نادیده‌ گرفتن خواست مردم و افکار عمومی در همین دو خط هویداست. بدین ترتیب می‌توان از آن بنگاه سوال کرد که با این رویکرد مردم‌گریز چگونه می‌توان از مشارکت مردم برای حفاظت حیات‌وحش بهره جست؟ می‌توان از این نکته فروگذشت که بر اساس روال متعارف پاسخ باید در رسانه‌ای منتشر شود که به موضوع پرداخته است. آن بنگاه اما، با نادیده گرفتن این واقعیت که دو مقاله در این ارتباط نوشته شده و در چند وب‌سایت نیز بازتاب‌ داشته است آن را «برخی گفت‌وگوها» می‌نامد و بدین ترتیب بار دیگر اطلاعاتی غیردقیق به مخاطبانش می‌دهد.

    ۲- شکی نیست که گزارش بررسی سریع وضعیت قوچ لارستان همان است که در جوابیه آمده یعنی «نخستین بررسی وضعیت [زیر] گونه‌ در خطر انقراض قوچ لارستان در ایران». با نگاهی به صفحه اول آن گزارش نام چهار تشکل و سازمان قید شده است که عبارتند از: بنیاد حیات‌وحش پارسیان (ثبت شده در آمریکا)، انجمن طرح سرزمین، انجمن محیط‌بان، و سازمان محیط‌زیست. اگر موسسه قوچ‌های وحشی (آن چنان که در جوابیه آمده) جزو حمایت‌کنندگانِ مالی آن مطالعه بوده چرا علامت تجاری و نام آن در کنار چهار سازمان و تشکل فوق‌الذکر (چه در نسخه فارسی و چه در نسخه انگلیسی) وجود ندارد؟
    به علاوه، در گزارشی که بر علمی بودن آن تاکید می‌شود ضمن باز کردن فضا برای صدور پروانه شکار آمده است:«مثل روش مشارکت با مردم محلی در ایجاد قرق اختصاصی برای “قوچ مارخور” در پاکستان باید به عنوان روش‌های قابل اتکا به هر یک توجه کرد و ممنوعیت شکار را تنها ابزار حفاظتی ندانست». آنچه منظور نویسنده بوده کل‌مارخور (Capra falconeri) است. زیرا گونه‌ای به اسم قوچ مارخور وجود ندارد. در گزارشی که بر علمی بودن آن تاکید می‌شود چنین اشتباهی را چگونه می‌توان توجیه کرد؟

    ۳- در این جوابیه آمده است: «… موسسه با اعتقاد به استفاده از ابزار شکار محدود و مدیریت شده تروفه ـبه عنوان یکی از روش‌های مرسوم تامین هزینه‌های سنگین حفاظت‌ـ ‌مذاکراتی را برای کاهش تعداد پروانه سالانه‌ قوچ لارستان به ترتیبی که در سال‌های گذشته انجام می‌شد و رساندن آن به حداکثر دو پروانه با بهای بالا، به جای چندین پروانه به بهای پایین، آغاز کرده است و موفق شده تا موافقت مسولان سازمان حفاظت محیط‌زیست را با فروش دو پروانه شکار در کشورهای خارجی با قیمت بالا و با همکاری موسسه قوچ‌های وحشی جلب نماید. بدیهی است که سازمان در این کار، پروانه مازاد صادر نکرده است بلکه تعداد آن را به تنها دو تروفه کاهش داده است. مراحل حراج پروانه‌ها توسط خود موسسات خارجی صورت می‌گیرد.» این بخش از جوابیه دست کم پنج سوال ایجاد می‌کند که اگر خبرنگاران مستقل و بی‌غرض آن را خوانده باشند بی‌تردید برای یافتن جواب آنها تلاش خواهند کرد.
    نخست) در گزارش بررسی سریع وضعیت قوچ لارستان (به عنوان تنها منبع علمی و مطالعاتی این زیرگونه) نه تنها نسبت جنسی و سنی جمعیت قوچ‌های لارستان تعیین نشده (شاید به این دلیل که از دامنه مطالعه خارج بوده) که در آن به طور مشخص آمده است باید آنالیز جمعیت قابل برداشت صورت پذیرد. حال سوال این است که تعداد دو راس قوچ لارستانِ در معرض تهدید (Threatened) بر مبنای کدام مطالعه و بررسی تعیین شده است؟
    دوم) اسرافیل شفیع‌زاده که عکسی از او در گزارش موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان کنار قوچ لارستان شکار شده‌ای درج شده در مناظره شکار (۴) از فروش سه پروانه شکار قوچ لارستان پرده برمی‌دارد. صرف نظر از این که ارتباط این فعال توریسم شکار با موسسه چیست، کدامیک از این دو ادعا صحیح است؟ دو یا سه پروانه قوچ لارستان؟ آیا دو پروانه به موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان تعلق گرفته و سومی به موسسه‌ای دیگر؟ آیا فروش پروانه شکار با قیمت بالا (حراجی به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار) با همکاری موسسه قوچ‌های وحشی انحصاری کردن پروانه شکار نیست؟
    سوم) چرا موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان به جای متقاعد کردن سازمان محیط‌زیست برای صادر نکردن پروانه شکارِ جانوری در معرض تهدید در شرایطی که امکان همکاری جامعه محلی و بهره‌مندی آنان وجود ندارد صرفا تلاش کرده است که تعداد پروانه‌های شکار آن کاهش یابد؟
    پنجم) آیا نمی‌شد در این مرحله (تا فراهم آمدن زیرساخت‌های لازم) هزینه‌های حفاظت و تکثیر قوچ‌های کم‌ياب لارستان از طریق دیگری به دست می‌آمد؟ (اخبار منتشر شده نشان می‌دهد، آن بنگاه تا کنون دو حراج آثار هنری راه انداخته و مبلغ قابل توجهی نیز از این راه به دست آورده است. فروش آثار پرویز تناولی از آن جمله است).

    ششم) آیا زیرساخت‌های لازم برای حفاظت، مهیا شده و تنها با فروش پروانه‌های شکار هزینه‌های سنگین حافظت تامین می‌شود؟

    ۴- در جوابیه آمده است: «مطابق توافق موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان [ثبت شده در ایران]، موسسه حیات‌وحش پارسیان [ثبت شده در آمریکا] و موسسه قوچ‌های وحشی با سازمان حفاظت محیط‌زیست، درآمد حاصل از فروش این پروانه صرف حفاظت از ذخیره‌گاه مذکور توسط گروه مدیریتی و اجرایی محلی خواهد شد. سازوکار هزینه این درآمد نیز، خارج از سازوکار دولتی و از طریق تاسیس یک صندوق محلی توسط حاشیه‌نشینان ذخیره‌گاه مذکور و با نظارت سازمان حفاظت‌محیط زیست خواهد بود.» سوال اینجاست که چرا چنین توافق‌نامه‌ای به اطلاع عموم نرسیده است؟ آیا این کارِ پنهانی، انحصاری کردن و مونوپلی فروش پروانه‌های شکار جانوران در خطر انقراض نیست؟

    ۵- جوابیه می‌افزاید: «در حال حاضر، یک خریدار خارجی تمایل خود را برای خرید این پروانه مشروط بر استفاده در حفاظت اعلام کرده است. با این حال به دلیل آن که هنوز مذاکرات برای معرفی ذخیره‌گاه (مطابق قوانین مربوط به قرق‌های اختصاصی) و همچنین تشکیل صندوق محلی به نتیجه‌ نهایی نرسیده است فرایند فروش پروانه تکمیل نشده و هنوز مبلغی جا به جا نشده است. از طرفی موسسه، هیچ گونه دخالت و منفعتی در درآمد حاصل از فروش و اجرای برنامه شکار نخواهد داشت.» نکته‌ای که آن بنگاه اشاره نمی‌کند این است که در فصل بهار، شکار انجام نمی‌شود. بنابراین می‌توان زنده بودن آن قوچ کم‌یاب لارستان را عجالتا مدیون فصل دانست. در عین حال سندی هم برای ادعای مطرح شده منتشر نمی‌کند. به علاوه، اگر آن بنگاه به کار خود اعتقاد راسخ دارد چرا موضوع را از روز نخست به طرفداران حیات‌وحش و دوستداران خود از طریق وب‌سایت و یا آن رپرتاژ آگهی در ایرنا (۵) اطلاع نداد؟

    ۶- بر اساس جوابیه، «کارشناسان موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان به لزوم ایجاد الگوی پایدار در استفاده از ابزارهای متداول حفاظت اعتقاد دارند. قابل پیش‌بینی است که هر روش نا‌آشنا با بازخورد‌های مثبت و منفی روبه‌رو خواهد بود. استفاده از شکار تروفه در حفاظت موضوعی است که علی‌رغم موفقیت در موارد قابل استناد و تایید جهانی، همواره مورد انتقاد بوده و خواهد بود.»
    آن بنگاه البته اشاره نمی‌کند که بحث شکار تروفه مطرح نیست. بلکه بحث شکار «تروفه در معرض تهدید» مورد نظر است. در متن «اصول شکار تروفه به عنوان ابزاری تشویقی برای حفاظت» که توسط IUCN در آگوست سال ۲۰۱۲ انتشار یافته (۶)، به شکار تروفه اشاره شده است که: «نوعی استفاده از حیات‌وحش است. اگر به درستی مدیریت شود ممکن است با ایجاد درآمد و انگیزه‌های اقتصادی بتواند به دستیابی اهداف حفاظتی و نیز معیشت محلی کمک کند. اما در صورت مدیریت ضعیف به دست آوردن آن منافع با شکست مواجه می‌شود. گرچه انواع گونه‌ها (بسیاری از آنها که جمعیت قابلی دارند) به عنوان تروفه شکار می‌شوند، برخی از گونه‌های در معرض تهدید نیز ممکن است در رده شکار تروفه به منظور استراتژی‌های حفاظت مکانی خاص به شمار آیند. یوزپلنگ و کرگدن سیاه در آفریقا جنوبی، کل مارخور در پاکستان از آن جمله‌اند. همه این گونه‌ها در ضمیمه یک کنوانسیون سایتس هستند (۷).» وقتی مرجعی معتبر چون IUCN با ۶۶ سال قدمت چنین با احتیاط از شکار تروفه و مدیریت مناطق سخن می‌گوید و به نقش مخرب آن در صورت مدیریت غلط اشاره می‌کند، چگونه موسسه تازه تاسیس حیات‌وحش میراث پارسیان می‌تواند تضمین کند اجرای پروژه شکار- حفاظت در ایران و به خصوص در ارتباط با قوچ کمیاب لارستان با موفقیت رو‌به‌رو خواهد شد؟

    ۷ – در بخشی از جوابیه آمده است: «موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان مطابق با اساسنامه خود حفاظت پایدار و تلاش در جهت آن را تنها هدف خود می‌داند و شکار محدود و مدیریت شده را به عنوان یکی از ابزارهای حفاظت می‌شناسد؛ شکاری که منافع جامعه محلی را تضمین و هزینه‌های حفاظت زیستگاه‌ها را تامین کند.» تا پیش از این به همکاری در فروش شکار با موسسات خارجی و حتی شکار محدود و مدیریت شده نه در اساسنامه آن بنگاه اشاره شده بود و نه در وب‌سایتش. آیا این، رویکرد جدید موسسه پارسیان است؟ یا این که از ابتدا هدف غایی، فعالیت در حوزه شکار بوده و پروژه‌های حفاظتی نیز برای دستیابی به هدف نهایی اجرایی شده است؟ چه رویکرد عوض شده و چه از ابتدا هدف، فعالیت در حوزه شکار بوده باشد، چرا هیچ‌وقت چنان اهدافی برای اطلاع عموم منتشر نشده بود؟

    موافقت یا مخالفت با شکار یا مدیریت و حفاظت مناطق با کمک مردم بحث دیگری است. اینجا سخن از همدستی و همکاری موسسه‌ای حفاظت‌گراست در فروش قوچی در معرض تهدید. آیا بعد از این می‌توان به سازمان‌های مردم‌نهاد اعتماد کرد که صادقانه و شفاف فعالیت می‌کنند و آن پس و پشت، خرید و فروش جانوران وحشی (به خصوص جانوران در حال انقراض) در جریان نیست؟ پاسخ درست، منطقی و علمی به سوال‌های مطرح شده در این مقاله می‌تواند در رفع فضای بدبینی و بی‌اعتمادی موثر باشد. تلاش برای مسکوت ماندن موضوع پیش‌آمده شاید چهره‌ای کریه نه تنها از موسسه‌ حیات‌وحش میراث پارسیان (که خدمات شایانی در حوزه حفاظت انجام داده) به نمایش بگذارد که وجهه سایر تشکل‌های زیست‌محیطی را نیز ممکن است خدشه‌دار ‌کند.

    پی‌نوشت: نام موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان بر روی بروشورهای دو گونه تازه خریداری شده ببر بنگال و کانگروی قرمز در باغ‌وحش تهران این سوال را برای برخی از فعالان حامی حیوانات به وجود آورده که آیا این موسسه در نقل و انتقال این گونه‌ها به باغ‌وحش تهران نیز نقش دارد یا نه؟

    _______________________
    ۱- پول از شما، قوچ از آنان (لینک)
    ۲- تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه (لینک)
    ۳- جوابیه موسسه حیات‌وحش میراث پارسیان (لینک)
    ۴- مناظره شکار (لینک)
    ۵- رپرتاژ آگهی ایرنا (لینک)
    ۶- دستورالعمل IUCN برای شکار تروفه (لینک)

    ۷- عین متن دستورالعمل IUCN:

    “Trophy hunting is a form of wildlife use that, when well-managed, may assist in furthering conservation objectives by creating the revenue and economic incentives for the management and conservation of the target species and its habitat, as well as supporting local livelihoods. However, if poorly managed, it can fail to deliver these benefits. Although a wide variety of species (many of which are both common and secure) are hunted for trophies, some species that are rare or threatened may be included in trophy hunting as part of site-specific conservation strategies. Examples include Cheetah Acinonyx jubatus and Black Rhinoceros in southern Africa, and Straight-Horned Markhor Capra falconeri megaceros in the Torghar Valley of Pakistan, all of which are species listed on Appendix I of CITES.”

    * آتش نوشت

    ___________________

    یک تردید آزار دهنده؛ آیا مجوز شکار یوزپلنگ هم صادر شده یا می شود؟!/ وبلاگ میهمان

    قوچ کشی در پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان/ توضیح مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان

    تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه/ وبلاگ میهمان

    پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

  • قوچ کشی در پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان/ توضیح مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان

    دیده بان حقوق حیوانات: موسسه حیات وحش میراث پارسیان با انتشار متنی در سایت اینترنتی این موسسه به برخی ابهامات در رابطه با قوچ کشی برای حفاظت از حیات وحش به این شکل پاسخ داد:

    «در پی برخی گفت و گوها در چند روز اخیر پیرامون فعالیت‌های مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان، این مؤسسه برخود لازم دانست تا برای حفظ احترام کارشناسان و متخصصان همکار در پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان توضیحاتی دراین باره ارائه کند.

    پروژه‌ی حفاظت از قوچ لارستان نیز همانند سایر پروژه‌های این مؤسسه بر پایه‌ی پژوهش کارشناسان متخصص در این حوزه تعریف شده است و مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان در سال ۱۳۹۰ (سومین سال تأسیس)، وظیفه‌ی انجام

    یک پیمایش سریع با کمک مالی مؤسسه Persian Wildlife Foundation۱ و همچنین مؤسسه قوچ های وحشی  Wild Sheep Foundation را با همکاری سه گروه از کارشناسان قید شده در گزارش فاز اول پروژه به عهده داشته است. لازم به ذکر است که این پژوهش نخستین بررسی وضعیت گونه‌ی در خطر انقراض قوچ لارستان در ایران بود که نتیجه آن تخمین جمعیت حدود ۱۲۰۰ رأسی (۷۰۰ راس در مناطق حفاظت شده و ۵۰۰ راس در مناطق آزاد) این گونه در ایران بود۲.

    یکی از ‍پیشنهادهای کارشناسی ارائه شده در این گزارش، تعریف یک ذخیره‌گاه امن با مشارکت مردم محلی برای این گونه است که مؤسسه هم اکنون برای پیشبرد پروژه حفاظت از قوچ لارستان، و تعریف یک ذخیره‌گاه برای این گونه مشغول تکمیل اطلاعات منطقه از طریق مکاتبه با اداره کل محیط زیست استان هرمزگان و همچنین معرفی یک کارشناس محلی با هدف شناسایی ذخیره‌گاه مورد نظر و تشکیل گروه محلی متولی این ذخیره‌گاه است.

    هم زمان، مؤسسه با اعتقاد به استفاده از ابزار شکار محدود و مدیریت شده تروفه ـ به عنوان یکی از روش های مرسوم تأمین هزینه های سنگین حفاظت ـ مذاکراتی را برای کاهش تعداد پروانه سالانه‌ی قوچ لارستان به ترتیبی که در سال‌های گذشته انجام می‌شد و رساندن آن به حداکثر دو پروانه با بهای بالا، به جای چندین پروانه به بهای پایین، آغاز کرده است و موفق شده تا موافقت مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست را با فروش دو پروانه شکار در کشورهای خارجی با قیمت بالا و با همکاری مؤسسه قوچ‌های وحشی جلب نماید. بدیهی است که سازمان در این کار، پروانه مازاد صادر نکرده است بلکه تعداد آن را به تنها دو تروفه کاهش داده است. مراحل حراج پروانه‌ها توسط خود موسسات خارجی صورت می‌گیرد. علاوه بر این، مطابق توافق مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان، مؤسسه حیات وحش پارسیان و مؤسسه قوچ‌های وحشی با سازمان حفاظت محیط زیست، درآمد حاصل از فروش این پروانه صرف حفاظت از ذخیره‌گاه مذکور توسط گروه مدیریتی و اجرایی محلی خواهد شد. سازوکار هزینه این درآمد نیز، خارج از سازوکار دولتی و از طریق تأسیس یک صندوق محلی توسط حاشیه نشینان ذخیره‌گاه مذکور و با نظارت سازمان حفاظت محیط زیست خواهد بود.

    در حال حاضر، یک خریدار خارجی تمایل خود را برای خرید این پروانه مشروط بر استفاده در حفاظت اعلام کرده است. با این حال به دلیل آنکه هنوز مذاکرات برای معرفی ذخیره‌گاه (مطابق قوانین مربوط به قرق‌های اختصاصی) و همچنین تشکیل صندوق محلی به نتیجه‌ی نهایی نرسیده است، فرایند فروش پروانه تکمیل نشده و هنوز مبلغی جا به جا نشده است.  از طرفی مؤسسه، هیچ گونه دخالت و منفعتی در درآمد حاصل از فروش  و اجرای برنامه شکار نخواهد داشت.

    لازم به ذکر است که این رقم، تنها قیمت پروانه شکار برای حفاظت از گونه است و هزینه‌های خدمات جانبی (مانند حمل و نقل، اقامت و راهنمایی شکار) در این قیمت منظور نشده است و ناگقته پیداست که این خدمات جانبی توسط آژانس‌های ارائه دهنده خدمات شکار عرضه می‌شود و ارتباطی با قیمت فروش پروانه ندارد.

    با این وجود، از آنجا که تمامی این فعالیت‌ها و اقدامات هنوز در مرحله مذاکره و گفت‌وگو است و اقدامی عملی انجام نشده است، (همانند هر پروژه دیگری) مؤسسه اقدام به انتشار عمومی مراحل این پروژه نکرده است. توضیحات بالا نیز تنها در جهت رفع ابهامات مطرح شده در چند روز اخیر ارائه شد.

    کارشناسان مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان به لزوم ایجاد الگوی پایدار در استفاده از ابزارهای متداول حفاظت اعتقاد دارند. قابل پیش بینی است که هر روش نا‌آشنا با بازخورد‌های مثبت و منفی روبه‌رو خواهد بود. استفاده از شکار تروفه در حفاظت موضوعی است که علی رغم موفقیت در موارد قابل استناد و تایید جهانی، همواره مورد انتقاد بوده و خواهد بود.

    مؤسسه حیات وحش میراث پارسیان مطابق با اساسنامه خود حفاظت پایدار و تلاش در جهت آن را تنها هدف خود می‌داند و شکار محدود و مدیریت شده را به عنوان یکی از ابزارهای حفاظت می‌شناسد؛ شکاری که منافع جامعه محلی را تضمین و هزینه‌های حفاظت زیستگاه‌ها را تامین کند.

     ۱. این مؤسسه در سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) در آمریکا توسط تنها یکی از پایه‌گذاران مؤسسه‌ی حیات وحش میراث پارسیان به ثبت رسیده است و این دو نهاد هویتی کاملاً مستقل از هم دارند.

    ۲. منطقه‌ی تحت پژوهش مهندس دره‌‌شوری غربی‌ترین محدوده‌ی پراکندگی قوچ لارستان بوده که جمعیت ذکر شده از جانب ایشان همین محدوده را شامل می‌شود و بیانگر مجموعه نتایج پژوهش که به وسیله‌ی دو گروه دیگر نیز انجام شد نیست.»

    ________________________

    تاملی در قوچ‌فروشی آن موسسه/ وبلاگ میهمان

    پول از شما قوچ از آنان؛ حفظ حیات با کشتار/ وبلاگ میهمان

  • شکار شکارچی توسط قوچ نیمه جان/ قوچ تیر خورده پیش از بریده شدن سر شکارچی را به دره انداخت و کشت

    شکار شکارچی توسط قوچ نیمه جان/ قوچ تیر خورده پیش از بریده شدن سر شکارچی را به دره انداخت و کشت

    Animal-Rights-Watch-ARW-7328

    دیده بان حقوق حیوانات: یک شکارچی هنگام سربریدن قوچ وحشی در ارتفاعات «دره آهو» شهرستان ایرانشهر با حرکت ناگهانی شکار از ارتفاع به دره سقوط کرد و جان باخت.

    رئیس اداره حفاظت محیط‌ زیست ایرانشهر در این باره به ایرنا گفت: این شکارچی دیروز در «منطقه شکارممنوع دره آهو» شهر بزمان پس از شکار یک راس قوچ وحشی برای ذبح آن به ارتفاعات صعود کرده و هنگامی که قصد سربریدن شکار خود را داشت با حرکت ناگهانی قوچ و لغزش از روی سنگ به دره سقوط کرد.

    محمدانور هاشم‌زهی افزود: پیکر بی‌جان این شکارچی، توسط محیط‌بانان و مردم محلی پس از ساعت‌ها تلاش از دره سخت‌گذر به بالا کشیده و سپس به شهر بزمان انتقال داده شد. به گفته او دره‌آهو از مناطق حفاظت‌شده محسوب می‌شود که به سبب شرایط مساعد آب و هوایی مکان زیست انواع پرندگان و حیوانات وحشی مانند قوچ، روباه، گرگ و خرس سیاه است. شهر بزمان مرکز بخش بزمان و در 100 کیلومتری ایرانشهر واقع است.

  • کشف و ضبط لاشه یک رأس قوچ وحشی در شهرستان گناباد

    Animal-Rights-Watch-ARW-6598

    دیده بان حقوق حیوانات: لاشه یک رأس قوچ وحشی از منزل شکارچی متخلف در استان خراسان رضوی در شهرستان گناباد کشف و ضبط شد.
    به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی، محمد یوسف نژاد رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان گناباد گفت: مأمورین یگان حفاظت این شهرستان با اخذ نیابت قضایی و درمعیت نیروی انتظامی به بازرسی منزل یک متخلف شکار و صید پرداخته و حدود یک کیلوگرم گوشت متعلق به گونه قوچ وحشی کشف و ضبط شد.
    وی افزود: این متخلف طبق بند الف و ج ماده 10 و 11 قانون شکار و صید و نیز ماده 18 این قانون مجرم شناخته شده و به دادگاه عمومی و انقلاب شهرستان گناباد معرفی  و به پرداخت مبلغ 18 میلیون ریال محکوم شد.

  • شکارچی قوچ و پرندگان وحشی در شیروان دستگیر شد.

    دیده بان حقوق حیوانات:به گزارش خبرگزاری فارس از بجنورد به نقل از روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی، حسین آبسالان اظهار کرد: اجزای بدن دو رأس قوچ وحشی و تعدادی دام و قفس مخصوص صید پرندگان وحشی از این شکارچی متخلف کشف و ضبط شد.

    Animal-Rights-Watch-ARW-Arrest3

    وی اضافه کرد: این شکارچی متخلف به همراه پرونده برای سیر مراحل قانونی تحویل مقامات قضایی شد. آبسالان با بیان اینکه کمک به حفظ طبیعت و حیات وحش بدون حمایت مردم امکان پذیر نیست، تصریح کرد: یکی از نشانه‌های پیشرفت و توسعه‌ی یک کشور گسترده بودن فضای سبز و جلوگیری از تخریب آن و تنوع گونه‌های مختلف جانوری بوده و یکی از موضوعاتی که به عنوان مانعی برای توسعه در این زمینه است.

    وی اظهار کرد: بحران شکار و صید غیرمجاز گونه‌های جانوری بعضاً باعث انقراض نسل گونه‌های کمیاب شده و در نتیجه ایراد خسارت‌های گوناگون بالفعل و بالقوه به یک کشور را به دنبال خواهد داشت.مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی از عموم مردم طبیعت دوست استان تقاضا کرد در صورت مشاهده هر گونه تخلف زیست محیطی شامل شکار و صید غیرمجاز، آلودگی و تخریب محیط زیست، آتش سوزی  و … را سریعاً به ادارات محیط زیست سطح استان و یا با شماره  بین شهری 09695 اطلاع دهند.

  • حکایت شکار «گوسپند کوهی لارستان»/ کوچکترین گونه قوچ جهان؛ موضوع تبلیغ تورهای شکار خارجی

    دیده بان حقوق حیوانات: در سال 1909 «ناسونوف» (Nasonov) جانورشناس روس برای نخستین بار Ovis orientalis larestanica یعنی «گوسپند کوهی(قوچ) لارستان» را به دنیای علم معرفی کرد.

    به گزارش سبزپرس بدون بهره گیری از دانش ژنتیک، رده بندی گونه و درواقع زیرگونه های گوسپندان کوهی فلات ایران تنها از دیدگاه شکل و به ویژه فرم شاخ بسیار دشوار است ولی در کل، نمونه های غربی کشور همچون «ارمنی» و «عراق (اراک)» و «اصفهان» را از گونه «قوچ موفلون» می دانند که پراکنش واقعی آن در ترکیه و ساحل شرقی مدیترانه (Levant) بوده و به وسیله انسان به احتمال زیاد از 10 هزارسال پیش به زیستگاه های چون جزیره «قبرس»، «کورسیکا» و «ساردنیا» انتقال یافت و نیای گوسپندان اهلی کنونی را تشکیل داده اند. نمونه های شرق ایران و به ویژه خراسان مربوط به گروه «اوریال ها» هستند که از این میان می توان به «اوریال بخارا» و «افغان» و «لاداخ» اشاره کرد.

    پاره ای از پژوهشگران، نمونه های موجود در پارک ملی «بمو» در نزدیکی شیراز را مرتبط به جمعیت لارستان می دانند ولی بسیاری از منابع این زیرگونه را منحصر به لارستان و بوشهر به حساب می آورند.البته «هریسون» گزارش های مشکوکی از مشاهده و شکار گونه ای گوسپند کوهی در کوهستان های شمالی عمان داشته که به احتمال بسیار زیاد این نمونه ها از جنوب ایران به عمان انتقال یافته و گهگاه از اسارت فرار می کنند. اکنون در سایت پرورش و تکثیر در اسارت Al wabra  نمونه های زیبایی از قوچ لارستان در کنار پازن و دیگر نمونه های نایاب خاورمیانه و شاخ آفریقا وجود دارند.

    کشور ایران به راستی برای پژوهشگران و طبیعت گردان و شکارچیان تروفی، کلکسیونی پربار از زیرگونه هایی چون «اوریال ماورای خزر»، «البرز مرکزی»، «ارمنی» و «اصفهان» است. ولی در این میان گوسپند وحشی لارستان تا حدودی مورد بی مهری قرار گرفته است.

    جناب آقای مهندس هوشنگ ضیایی اشاره داشتند که در اواخر دهه 1350، بر پایه سرشماری برآورد شد که در حدود 10 هزار پازن، گوسپند کوهی و جبیر در جنوب استان فارس وجود دارند ولی پس از چند سال به دلیل برداشته شدن پوشش حفاظتی و آزادی عمل دارندگان سلاح غیرمجاز در کنار تخریب مراتع و اشغال آبشخورها این میزان به 100 فرد کاهش یافت و در 10 سال گذشته، دست اندازی به زیستگاه های چون «هورمود (هرمود)» به بهانه های گوناگون این زیستگاه شکننده را به شدت رو به قهقرا برده است.

    با درنظر داشتن موارد یاد شده، مشاهده آگهی تبلیغ تور شکار قوچ لارستان در شبکه اینترنت شاید عجیب درنظر آید. در سایت www.ameri-cana.com  می توان شرایط شکار زیرگونه های گوسپندان کوهی، پازن و آهو را در ایران دید و با بهایی در حدود 15 هزار دلار می توان به نمونه مورد نظر دست یافت.

    ولی لطفا خشمگین نشده و کسی را به رگبار دشنام نگیرید!

    مگر در منطقه قبیله ای نشین تورگار بلوچستان پاکستان مدیریت زیستگاه و شکار «قوچ اوریال افغان» و « بز مارخور سلیمان» در کنار افزایش جمعیت گونه و بهبود شرایط زیستگاه برای دیگر گونه ها باعث درآمد زایی و بهبود شرایط زیست در جامعه ای نشد که حمل اسلحه نشانه مردانگی بوده و ریش سپیدان قبائل حرف اول و آخر را می زنند؟

    در این مورد بحث بهره کشی و یا بهره برداری پایدار از منابع طبیعی مطرح است. باید این پرسش مطرح شود که در زیستگاهی چون هورمود لارستان و دیگر نواحی زیستگاه این گونه، در کنار ورود شکارچیان خارجی چه تفاوتی در کیفیت و مدیریت زیستگاه انجام شده و جوامع محلی از این چرخه مالی چه بهره ای می برند؟

    نکته مهم دیگر که مدیریت این گونه برنامه های شکار در ایران را به زیر سوال می برد، سن نمونه های شکار شده است. در سافاری های آفریقا مرسوم است که راهنما برای کم کردن زحمت خود (با مشاهده نخستین پلنگ هرچند ماده و یا جوان باشد) در برابر شکارچی بی اطلاع آمریکایی از درشتی و هیکل او متعجب شده و مشتری را تشویق به شلیک به این تروفی بی همتا می کند. در تصاویر وب سایت هایی که تورهای شکار در ایران برگزار می کنند، تصاویر نمونه قوچ های اصفهان و شیراز شکار شده با سنی در حدود 3 سال به چشم می خورد که از دیدگاه تروفی فاقد ارزش هستند. با این وجود تصاویر حاکی از شکار ان بدست شکارچیان خارجی می باشد.

    اثر منفی شکار گزینشی شیرهای نر بر جمعیت شیرهای آفریقای غربی(زیرگونه سنگالی) به دست شکارچیان عموماً فرانسوی اکنون ثابت شده است. از شواهد امر پیداست که نظارت چندانی برکارکرد گردانندگان تورهای شکار خارجی در ایران وجود ندارد و بسیاری از شکارچیان خارجی بدون آموزش و آشنایی با گونه های ایران به نخستین جنبنده پیش رو شلیک می کنند.

    یکی از موارد قابل بحث در صنعت شکار ایران، عدم شفافیت لازم است. کشورهایی چون ترکیه و پاکستان با مدیریت واقع گرایانه به جای بهره کشی از جمعیت زیستگاه های رو به قهقرا، در کنار درامد زایی و کارآفرینی توانسته اند به افزایش جمعیت گونه های شکاری و مهم تر از همه ایجاد ثبات و پایداشت زیستگاه های شکننده دست یابند. تا زمانی که مدیریت شکارگاه در ایران جایی نداشته و امری ناپسند تلقی شود، شاهد کشته شدن محیط بانان به دست شکارچیان متخلف (و بعضا جوامع محلی) و نابودی زیستگاه ها خواهیم بود. با یک حساب سرانگشتی آشکار است که در یک مدیریت ناکارآمد، فروختن و واگذار نمودن پارک های ملی و نواحی حفاظت شده بسیار سودآورتر از مدیریت صنعت گردشگری و طبیعت گردی و شکار است.

    تنها یوزپلنگ در حکم رگ گردن و ناموس ما نیست. گوسپند کوهی لارستان به عنوان کوچکترین عضو این خانواده در جهان، در زیستگاه هایی با شرایط دشوار و شکننده بی گمان ارزش و اعتباری همپایه یوز آسیایی دارد. پاسداشت زیستگاه ها در کنار ثبات و افزایش جمعیت این گونه، باعث بهبود وضعیت گونه هایی چون جبیر و پازن خواهد شد و این احتمال پیش خواهد آمد که به تدریج با افزایش جمعیت و بهبود شرایط زیستگاه، گوسپندان کوهی لارستان گام به گام قادر به جاگیری و احیای جمعیت خود در زیستگاه های قدیم خویش باشند.

    در حال حاضر، جمعیتی از گوسپندان کوهی لارستان در یک فنس در پارک جنگلی چیتگر وجود دارند و شایعه ای وجود دارد که پس از پاره شدن فنس و فرار چند نمونه، برای خالی نبودن عریضه تعدادی گوسپند کوهی البرز مرکزی به این جمعیت ایزوله اضافه شده است. (این مورد در منطقه گنوی هرمزگان به تحقق پیوست که نمونه های غیر بومی به جمعیت بومی اضافه شد.)

    به هوش باشیم! مدیریت شکارگاه و صنعت شکار با شکل فعلی مدیریت محیط زیست در ایران سازگار و منطبق نیست. تجربه کشوری چون پاکستان بیش از تجربیات کشورهایی چون بلژیک و انگلیس با صدها سال قوانین مدون شکار در ایران کاربردی است.

    منبع: سبزپرس/ کوشان مهران

  • كشف و ضبط 1 لاشه قوچ ؛ 10 قمري 1 قبضه اسلحه شكاري

    دیده بان حقوق حیوانات: مامورين يگان حفاظت محيط زيست شهرستان دشتي بوشهر موفق كشف و ضبط 1 راس لاشه قوچ ؛ 10 قمري 1 قبضه اسلحه شكاري شدند.

    به گزارش روابط عمومي حفاظت محيط زيست استان بوشهر،مامورين يگان حفاظت محيط زيست شهرستان دشتي بوشهر ، طي ماموريت گشت وكنترل در ارتفاعات اسماعيل محمودي موفق به دستگيري 2 نفر متخلف شكار وصيد وكشف وضبط يك راس لاشه قوچ وحشي ،10 قطعه قمري، يك قبضه اسله شكاري و تعداد 5 رشته دام صيد پرنده شدند.

    ارتفاعات اسماعيل محمودي از توابع شهر كاكي واقع در 35 كيلومتري  از شهر خورموج در نزديكي اثر طبيعي ملي كوه نمك دشتي با ويژگي هاي خاص ومنحصر به فرد خود محل زيست بسيار مناسبي براي پستانداراني از قبيل كل وبز ، قوچ وميش ، خرگوش وگراز وپرندگاني مانند كبك وتيهو، قمري ودر فصل زمستان با توجه به همجوار ي با رودخانه مند زيستگاه پرندگان زمستان گذران از قبيل فلامينگو؛ پليكان ، تنجه، وانواع اردك ها مي باشد