دیده بان حقوق حیوانات: روسها از مسوولان سازمان محیط زیست ایران درخواست کردند که دو قلاده پلنگ خال خالی بدهند و به ازای آن دو قلاده گربه راه راه باارزش ببرند، دو قلاده ببر سیبری!
به گزراش همشهری سرنخ، آخرین قلادههای ببر مازندران ۶۰ سال پیش منقرض شد، جنگلهای میانکاله که روزگاری بزرگترین گربه سان جهان صاحبخانهاش بود، بعد از این پایان تلخ، ماوای سودجویانی شده است که به بهانه توسعه صنعت گردشگری برای طبیعت بی مثال و بکر میانکاله دندان تیز کردهاند.
۵ سال پیش، سازمان محیط زیست کشورمان برای خاتمه دادن به همه باید و نبایدها در مورد سرنوشت میانکاله، تصمیم گرفت دو قلاده ببر سیبری که از نظر ژنتیکی با ببر مازندران شباهت زیادی دارد را وارد کشور کند تا با آمدن صاحبخانه به خانهاش هم یک گونه باارزش انقراض یافته احیا شود و هم میانکاله خانه ببرها از دست سودجویان در امان بماند.
اما برخلاف تصور ها، ببرهای سیبری هیچوقت از قفسی که با آن مسافرت کرده بودند خارج نشدند و رنگ جنگل مازندران را ندیدند! این گزارش در مورد سرنوشت دو قلاده ببر سیبری از لحظه ورود تا حال و روز امروزشان است.
توافق برد- برد ایران و روس
ماجرا بر میگردد به زمانیکه که روسها در المپیک سال ۲۰۱۴« سوچی»نماد « پلنگ»را برای خودشان انتخاب کردند. غافل از اینکه کشورشان سال هاست بی پلنگ است و این حیوان ارزشمند مدت هاست که در روسیه جرعه انقراض را سر کشیده است.
همزمان با انتخاب نماد پلنگ توسط روسها در المپیک ۲۰۱۴، یک جنبش پلنگی هم در میان مسوولان روسی جوشش گرفت و بر آن شدند که هر طور شده تدبیری بیندیشند تا دوباره منطقه قفقاز بشود جولانگاه بزرگترین گربه خال خالی دنیا.
برای این کار، روسها به سراغ مسوولان محیط زیست ایران آمدند و از تب پلنگ هول شدند و یک پیشنهاد طلایی به مسوولان کشورمان ارائه دادند.روسها از مسوولان سازمان محیط زیست ایران درخواست کردند که دو قلاده پلنگ خال خالی بدهند و به ازای آن دو قلاده گربه راه راه باارزش ببرند، دو قلاده ببر سیبری!
پیشنهاد قابل تاملی بود به خصوص به خاطر اینکه ببر سیبری از نظر ژنتیکی با ببر مازندرانی مو نمیزند، تنها جثه اش کمی کوچکتر از گربه راه راه بر باد رفته خودمان بود که آن هم زیاد مهم نبود.
مسوولان محیط زیست کشورمان با توجه به اینکه تنها یک هزار قلاده ببر سیبری در دنیا وجود دارد و این گونه بسیار با ارزش است درست مثل پلنگ ایرانی، معطل نکردند و دست روسها را در اجرای این توافق برد ــ برد فشردند.از یک طرف، روسها پلنگدار میشدند و از طرف دیگر جنگلهای مازندران ببردار.
ما در توافق باختیم!
بلافاصله بعد از این توافق، روسها به وعده شان عمل کردند.« مایا» و«اُلِسیا» را سوار هواپیمای اصل روس کردند( دو قلاده ببر نر و ماده ) آمدند تهران و دو پلنگ ایرانی که هویت و اسمشان هیچوقت مشخص نشد را سوار همان هواپیما کردند و بردند قفقاز.
از همان ابتدا قرار بود که مایا و السیا بروند جای خالی ببرهای مازندرانی را در میانکاله پر کنند اما به خاطر آماده نبودن زیستگاه در میانکاله، برنامهها تغییر کرد و قرار شد این زوج راه راه چند صباحی را در باغ و حش تهران در قفس بد بگذرانند، بعدا در جنگل میانکاله هر چه میخواهند جولان بدهند و صفا کنند.
در اولین روزهای حضور ببرهای سیبری در ایران، با گوشت الاغ از آنها پذیرایی شد.گوشتی که به بیماری مشمشه آلوده بود و کسی نمیدانست.( باکتری خطرناکی ناقل بیماری واگیردار مشمشه است. بیشتر اسبها به این بیماری مبتلا میشوند.
این مرض به انسان هم منتقل میشود و از نظر ظاهری جراحتی در پوست ایجاد میکند که بی شباهت با جذام نیست.) بعد از خوردن گوشت الاغ آلوده، نشانههای ابتلا به بیماری مشمشه در مایا ببر نر دیده شد.
هفتههای اول با جاری شدن خون از بینی و بعد جراحت و زخمهای روی پوست که با خود زیبایی این گربه راه راه را به یغما برد. مایا نتوانست در مقابل این بیماری کشنده دوام بیاورد و زندگیاش در قفس باغ وحش به پایان رسید.
بعد از آن کابوس سیاه، السیا تنها ماند با یک «شک بزرگ!» اینکه آیا السیا هم مبتلا به بیماری مشمشه است یا نه؟ این شک بزرگ در این سالها فصل مشترک کشمکشها میان سه ارگان دولتی یعنی سازمان محیط زیست، سازمان بهداشت و درمان و سازمان دامپزشکی است و باعث شده «ببری»( در ایران السیا را با این نام میشناسند) نزدیک به ۵ سال در قرنطینه بماند.
این در حالی است که در آن سوی مرزها بعد از مدت کوتاهی پلنگهای ایرانی در قفقاز تولهدار شدند و کم کم در قفقاز دارند تبدیل به یک گله میشوند!
«السیا» چه میشود!؟
سرنوشت ببری به دست سه ارگان دولتی افتاد که در طول این ۵ سال با هم به توافق نرسیدند. سازمان محیط زیست، سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت و درمان. در ادامه میشنویم صحبتهای مسوولان این سه سازمان را.مجید خرازیان مقدم، مدیرکل دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در این باره میگوید:« در این ۵ سال وزارت بهداشت و درمان اصرار زیادی برای معدوم کردن این گونه حیوانی باارزش داشت و دارد.
اما سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی این حیوان هرگز زیر بار این ادعا نمیرود. تا زمانیکه میشود با انجام آزمایش خون از مبتلا بودن و یا نبودن این گربه سان مطمئن شد معدوم کردن این گونه جانوری نادر به هیچ عنوان کار شایستهای نیست.
به علاوه اینکه ببری در این چند ساله هیچ گونه علائم بیماری مشمشه را نداشته است.»داریوش جهان پیما، مدیرکل دفتر بهداشت و مدیریت بیماریهای دامی سازمان دامپزشکی کشور در مورد انجام آزمایش از این ماده ببر میگوید:« تا زمانی که این ماده ببر در شرایط غیر استاندارد قرنطینه شده است نمیتوان از منفی یا مثبت بودن نتیجه آزمایش مشمشه اطمینان حاصل کرد.
باید سازمان محیط زیست این گربه سان را به منطقه حفاظت شدهای انتقال بدهد که دارای استانداردهای تعیین شده نگهداری ببر باشد و مورد تایید سازمان دامپزشکی کشور.در غیر این صورت امکان انجام آزمایش و اطمینان از نتیجه آن وجود ندارد.»دکتر ایمان معماریان، دامپزشک باغ وحش تهران در این باره میگوید: «یک سال پیش گزارشی مصور از وضعیت ببر ماده سیبری برای اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و حیات وحش فرستاده شد.
این اتحادیه در پاسخ به گزاش ما، نامه مبسوطی ارسال کرد و ضمن گوشزد کردن این موضوع که این حیوان بسیار با ارزش است، در نامه درخواست کرد که هر چه سریعتر نمونه خون از حیوان گرفته شود و به کشور آلمان ارسال شود.
این اتحادیه با پافشاری و پیگیری بسیار سعی میکرد تا با این کار هر چه زودتر در مورد سرنوشت حیوان بسته زبان تصمیمگیری شود. حتی اعلام کرد که حاضر است در صورت پاک بودن خون حیوان جفت نر آن را نیز تامین کند.با این وجود وزارت بهداشت و درمان و سازمان دامپزشکی کشور بدون هیچ دلیل روشنی با نمونه گیری از ببر ماده مخالفت کردند!»
با این وجود این اواخر با باز شدن پرونده ببر سیبری در رسانه ها، دوستداران طبیعت و حیات وحش ساکت ننشستند و پیگیر مسئله ببری شدند.آقای خرازیان مقدم، مدیر کل دفتر حیات وحش در پاسخ به نگرانی مردم از جلسه مهمی خبر داد که این اواخر مسوولان سازمان محیط زیست با سازمان دامپزشکی کشور و وزارت بهداشت و درمان برگزار کردهاند.
در این جلسه هر سه سازمان به توافقاتی دست یافتهاند و اگر اجرایی بشود خبر خوشی برای ببری است.« به زودی ببری به مکان استانداردی انتقال داده میشود تا هر چه سریعتر از این حیوان نمونه گیری شود.
قرار است در اوایل شهریور ماه امسال، ببر ماده سیبری با تایید سازمان دامپزشکی کشور و وزارت بهدشت و درمان به حیات وحش سمسکنده در مازندران انتقال داده شود تا هر چه سریعتر شرایط برای نمونه گیری از این حیوان مهیا شود.»
این مذاکرات در حالی صورت گرفته که هنوز ببری در قرنطینه پارک ارم به سر میبرد و قفس ۵ سالهاش را حتی برای لحظهای ترک نکرده است.
سوال اصلی این است که اگر ببری به طبیعت بازگردد و اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و حیات وحش نیز به وعدهاش عمل کند و یک جفت برای ببری فراهم کند،آیا ببری بعد از ۵ سال زندگی در قفس میتواند در طبیعت میانکاله دوام بیاورد و مانند پلنگهای ایرانی در قفقاز تولید نسل کند!؟ باید تا شهریور ماه منتظر ماند.
خداوند آفریده هایش را خیلی دوست دارد،امیدوارم این دوست داشتن هم در دل مسئولین سرنوشت (ببری)ودیگر موجودات این کهن دیارقرار دهد.آمین