كباب كردن غازهاي مزاحم براي پرواز هواپيما‌ها

دیده بان حقوق حیوانات: شهرداري ايالت نيويورك در برنامه‌اي جديد براي ايجاد امنيت هوايي غازهايي را كه در محدوده فرودگاه‌هاي اين ايالت وجود دارند به دام انداخته و براي فقرا كباب مي‌كند.

سخنگوي شهرداري ايالت نيويورك آمريكا در اين باره به رسانه‌هاي رسمي اين كشور عنوان كرد: در ژانويه سال 2009 ميلادي در پي ورود يك غاز به داخل موتور يك هواپيماي مسافربري حادثه‌اي هوايي رخ داد و هواپيما با سرنشينانش در روخانه «هادسون» سقوط كرد.

اين مقام مسوول در ادامه به خبرگزاري رويترز يادآور شد: دپارتمان هوانوردي اين ايالت و شهرداري تصميم گرفت تا براي جلوگيري از وقوع دوباره چنين حوادث هوايي تمامي غازهايي را كه در محدوده فرودگاه‌ها قرار دارند به دام انداخته و آن‌ها را براي فقرا و بي‌خانمان‌هاي ايالتي كباب ‌كند.

FAA Proposes Keeping Bird Strike Data Under Wraps
Capt. Chesley “Sully” Sullenberger’s splash landing into the Hudson River in January drew more attention to how often planes hit birds. New York City is implementing a plan to reduce Canada geese around LaGuardia and JFK airports. (ABC News Photo Illustration)

 

به گزارش ايسنا، اين مقام مسوول در ادامه خاطرنشان كرد: اين غازها از كانادا به آمريكا مهاجرت مي‌كنند و علت اين موضوع كه چرا در مناطق نزديك به فرودگاه‌ها لانه‌سازي مي‌كنند هنوز مشخص نيست. با اين حال، بسياري از فعالان حمايت از حيات‌وحش با اجراي اين برنامه مخالف هستند، به طوري كه تابستان سال گذشته با وجود اينكه دولت قصد داشت منطقه لانه‌سازي اين غازهاي مهاجر را تغيير دهد طرفداران محيط زيست دست به اعتراض زدند.

دیدگاه‌ها

یک پاسخ به “كباب كردن غازهاي مزاحم براي پرواز هواپيما‌ها”

  1. platypus نیم‌رخ

    در جایی که سرمایه حرف برای زدن دارد .در جایی که به میمنت بازار آزاد ،سفر با هواپیما ارزانتر از مابقی عرضه های سفر مانند قطار ( از لحاظ صرف وقت ) است : و با توجه به اینکه انسان قرن بیست و یکم ماشینی تر از انسان قرن بیستم است . دیگر چه انتظاری می شود از عدالت داشت ؟ چه برای مردم فقیر و گرسنه که با غاز ها سیر می گردند ؛ چه برای غازهای زیبای ترانه خوان که تنها جرمشان پرواز است ؛ و چه برای حیات طبیعت وحشی که در ساختار آن دست برده و مانند لانه زنبور اینجا و آنجا ؛ همه جا فرودگاه یا آسمانخراش ساخته اند .

    آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!
    یک نفر در آب دارد می سپارد جان.
    یک نفر دارد که دست و پای دایم می زند
    روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید.
    آن زمان که مست هستید از خیال دست یاییدن به دشمن
    آن زمان که پیش خود بی هوده پندارید
    که گرفت استید دست ناتوانی را
    تا توانایی بهتر را پدید آرید.
    آن زمانی که تنگ می بندید
    بر کمر هاتان کمر بند
    در چه هنگامی بگویم من؟
    یک نفر در آب دارد می کند بی هوده جان، قربان!

    آی آدم ها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!
    نان به سفره، جامه تان بر تن؛
    یک نفر در آب می خواند شما را.
    موج سنگین را به دست خسته می کوبد
    باز می دارد دهان با چشم از وحشت دریده
    سایه هاتان را ز راه دور دیده.
    آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بی تابی اش افزون
    می کند زین آب، بیرون
    گاه سر، گه پا
    آی آدم ها!

    او ز راه دور این کهنه جهان را باز می پاید
    می زند فریاد و امید کمک دارد.
    آی آدم ها که روی ساحل آرام در کار تماشایید!
    موج می کوبد به روی ساحل خاموش
    پخش می گردد چنان مستی به جای افتاده بس مدهوش.
    می رود نعره زنان، وین بانگ باز از دور می آید:
    «آی آدم ها».
    و صدای باد هر دم دل گزاتر
    و در صدای باد بانگ او رهاتر
    از میان آب های دور و نزدیک
    باز در گوش این ندا ها:
    «آی آدم ها»…

دیدگاهتان را بنویسید