نویسنده: تحریریه 2

  • مرگ دسته‌جمعي دلفين‌ها در جاسك

    به گزارش ایسنا :

    معاون محيط زيست دريايي سازمان حفاظت محيط زيست از به گل نشستن 9 قطعه دلفين پوزه بلند (بيني بطري) در سواحل جاسك خبر داد.

    دكتر سيد محمد باقر نبوي در گفت‌وگو با ايسنا، با اشاره به اينكه به گل نشستن دلفين‌هاي پوزه بلند در سواحل جاسك از روز جمعه آغاز شده است گفت: با مشاهده به گل نشيني دو قطعه دلفين بيني بطريي در روز جمعه اداره محيط زيست جاسك با همكاري مردم محلي نسبت به بازگرداندن آنها به دريا اقدام كردند.

    وي با اشاره به اينكه اين حادثه در خور مركزي جاسك رخ داده است تصريح كرد: متاسفانه در روز شنبه نيز لاشه 6 دلفين كه بر اساس اطلاعات اوليه از نوع بيني بطريي بوده‌اند در حوالي همان منطقه ديده شد كه مسوولان محيط زيست منطقه نسبت به دفن لاشه و انجام اقدامات تكميلي اقدام كردند.

    معاون محيط زيست دريايي سازمان حفاظت محيط زيست افزود: روز شنبه همچنين يك قطعه دلفين بيني بطريي كه زنده بود در همان منطقه مجددا رويت شد كه عليرغم تلاش كارشناسان محيط زيست منطقه و مردم محلي براي بازگرداندن آن به دريا، مجددا دلفين مذكور به گل نشست.

    وي با اشاره به اينكه هم‌اكنون تلاش براي بازگرداندن اين دلفين و عمليات امداد و نجات آن ادامه دارد به ايسنا گفت: با فعال شدن شبكه امداد و نجات محيط زيست مسوولان دامپزشكي و شيلات به همراه مسوولان محيط زيست براي نمونه‌برداري و بررسي علل مرگ شش دلفين ديگر به منطقه اعزام شدند.

    مهندس اميد صديقي، مدير كل دفتر اكوبيولوژي دريايي سازمان حفاظت محيط زيست نيز با اشاره به اينكه به گل نشستن دلفين‌ها عوامل متعددي از جمله شرايط توپوگرافي، آلودگي، شرايط آب و هوايي، سموم، بيماري، وابستگي‌هاي اجتماعي، صوت و صيد و صيادي دارد به ايسنا گفت: مسوولان سازمان محيط زيست و شبكه امداد و نجات دريايي در تلاشند تا علت اين حادثه كه از روز جمعه آغاز شده است را مشخص كنند.

    وي در عين حال تاكيد كرد: هم اكنون كارشناسان اداره محيط زيست جاسك و كارشناسان مربوطه در منطقه مستقر هستند و با فعال شدن شبكه امداد و نجات پستانداران دريايي، عمليات پايش ادامه دارد تا در صورت مشاهده موارد مشابه عمليات امداد و نجات را آغاز كنند.

    مدير كل دفتر اكوبيولوژي دريايي سازمان حفاظت محيط زيست با تاكيد بر اين كه تا كنون علت به گل نشيني اين دلفين‌ها مشخص نشده است تصريح كرد: بايد مشخص شود كه علت مرگ دسته جمعي اين دلفين‌ها عوامل طبيعي بوده يا عوامل ديگري مانند صيد و صيادي و انساني در اين پديده دخيل بوده است كه در اين خصوص تيم كارشناسي به محل اعزام شده است.

    وي اظهار اميدواري كرد كه با دريافت اطلاعات بيشتر از اين حادثه جزئيات بيشتري از آن به اطلاع عموم برسد.

    به گزارش ايسنا 73 قطعه دلفين دوم آبان ماه سال 86 در سواحل «كوه ‌مبارك» جاسك و 79 دلفين نيز 2 مهرماه همان سال در نواري 13 كيلومتري، در منطقه حد فاصل كليرك تا بياهي بندر جاسك تلف شدند.

  • تکرار تراژدی مرگ دلفینها / اعلام علت مرگ در روزهای آینده

    بندرعباس – خبرگزاری مهر:

    مدیر کل محیط زیست هرمزگان با اشاره به تکرار مرگ و میر دلفینها بیان داشت: مردم منطقه و کارشناسان محیط زیست توانستند دو بچه دلفین را در ساحل از مرگ نجات دهند.

    مجید وفادار در گفتگو با خبرنگار مهر در بندرعباس، دلفینهای به گل نشسته در سواحل جاسک از نژاد پوزه بلند بوده اند، بیان داشت: یک دلفین مادر که هنوز علتش مشخص نیست به همراه فرزندانش به سمت ساحل آمده اند که ماموران محیط زیست توانسته اند دو فرزند این دلفین را از مرگ نجات دهند.

    وی اظهارداشت: این حادثه در خور مرکزی جاسک رخ داده و حوالی همان منطقه ای دیده شده اند که روز جمعه هم دو دلفین دیگر به گل نشسته بودند که مسئولان محیط زیست منطقه نسبت به دفن لاشه و انجام اقدامات تکمیلی اقدام کرده اند.

    وفادار تصریح کرد: بر اساس مشاهدات اولیه هیچگونه آثار زخم و جراحتی همانند دلفینهای سال 86 بر روی لاشه آنها دیده نشده و امکان دارد که به دلیل مسائل طبیعی دچار مشکل شده باشند.

    وی با اشاره با حادثه مرگ دسته جمعی 78 دلفین در سال 86 خاطرنشان کرد: در آن زمان فرضیه های مختلفی بر اساس شواهد موجود در مورد مرگ غیر طبیعی دلفینها عنوان شد اما در این مرگ هنوز کارشناسان محیط زیست به جواب قطعی نرسیده اند.

    مدیرکل محیط زیست هرمزگان با بیان اینکه یک تیم کارشناسی از تهران جهت بررسی علل مرگ دلفینها به هرمزگان اعزام شده است، بیان داشت: پس از وقوع حوادث سالهای اخیر در مورد مرگ دلفینها تاکنون موارد موردی یگر هم رخ داده که بیشتر آنها به دلیل صید و صیادی صنعتی بوده است.

    وی همچنین در ادامه به خبرنگار مهر گفت: طی توافقات صورت گرفته با دستگاه های نظامی و غیر نظامی که در دریا فعالیت می کنند سعی شده که آموزشهای لازم در خصوص حفظ و مراقبت از دلفینها داده شود که در حال حاضر کارشناسان محیط زیست به همراه شناورهای صیادی صنعتی شیلات در محل حاضر می شوند و از نزدیک نظارت بر نحوه صیادی دارند.

    مدیرکل محیط زیست هرمزگان اعلام کرد: نتیجه مرگ دلفینها طی روزهای آینده اعلام خواهد شد.

  • تردد کوسه ها در خیابانهای اصلی شهری در استرالیا!

    به گزارش مهر:

    شهرهای سیل زده استرالیا پس از رسیدن به آرامش نسبی و جمع شدن و ساماندهی آسیب دیدگان این پدیده طبیعی، اکنون خطری کاملا غیر عادی و بسیار کشنده را تجربه می کنند: پرسه کوسه های استرالیایی در خیابانهای شهر “گودنا”!

    TWO bull sharks have been spotted swimming in flooded streets in Goodna.

    دیده شده است که در خیابانهای در سیل فرورفته شهر گوندا که حومه شهر ایپسوویچ استرالیا به شمار می رود، کوسه های کله گاوی در مقابل رستوران مک دونالد، نانوایی محل و دیگر فروشگاه های اصلی گودنا در حال شنا کردن هستند.

    “پل تالی” نماینده منطقه گودنا می گوید: این قطعا اولین باری است که کوسه ها در خیابانهای اصلی گودنا رفت و آمد می کنند. اما از آنجایی که کوسه ها به رقتارهای غیر قابل پیش بینی و پرخاشگرانه شهرت دارند، حضور آنها در منطقه بسیار نگران کننده است. کوسه های کله گاوی سومین نوع از کوسه هایی هستند که از قابلیت حمله به انسانها برخوردارند.

    حضور کوسه ها در خیابانهای گودنا بخشی از عواقب سیل بزرگی است که در اواخر ماه دسامبر 2010 بسیاری از مناطق کوئینزلند را در هم کوبید و به زیر آب فرو برد. پیش از این نیز جانورانی مانند کروکودیلها، مارها و عنکبوتهای سمی به واسطه این سیل به سوی این مناطق سرازیر شده بودند.

    بر اساس گزارش دیسکاوری، گفته می شود کوسه ها از طریق رودخانه “بریمر” خود را به خیابانهای گودنا رسانده اند. برای رسیدن به خیابانهای اصلی گودنا، کوسه ها باید در حدود 1.6 کیلومتر از دهانه رودخانه را شنا کرده و با عبور از خیابانی به نام “مارگینسون پارک” و بزرگراه محلی که در نزدیکی آن قرار دارد، خود را به خیابانهای اصلی برساند. شاید تصور کردن چنین رویدادی در روزهای خشک و بی آب غیر ممکن باشد اما آب ناشی از سیل این مسیر عجیب و غریب را برای شنای کوسه ها هموار کرده است.

    Bull sharks seen in flooded streets

    TWO bull sharks have been spotted swimming past the McDonald’s restaurant in Goodna.

    Goodna butcher Steve Bateman saw one of the sharks swimming through the flooded waters of Williams Street near his bucher’s shop in the St Ives shopping centre yesterday.

    There were several reports of another shark spotted in Queen Street, the main street through Goodna.

    Bull sharks have been spotted in the Goodna sections of the Bremer River previously, with fishermen regularly catching them from the Goodna boat ramp.

    Ipswich councillor for the Goodna region Paul Tully said while it may sound almost too bizarre to be real, the shark sighting was valid.

    “It would have swam several kilometres in from the river, across Evan Marginson Park and the motorway,” Cr Tully said.

    “It’s definitely a first for Goodna, to have a shark in the main street.

    “I know Steve (Bateman) and he wouldn’t say he saw a shark unless he really saw one.

    “It’s not like there have been polar bears or crocodiles spotted.

    “Bull sharks have been in Goodna for a long time in the Bremer.

    “They are regularly in the Brisbane River and often swim up. I know a number of fishermen who have caught bull sharks.”

    State Member for Bundamba Jo-Ann Miller also backed Mr Bateman’s bull shark sighting.

    “Steve wouldn’t lie about something like that. He’s very well known in the community.”

    Bull sharks are the third most likely shark to attack a human being. They are noted for their aggressive behaviour and often swim in shallow waters along coasts and rivers.

    Mr Bateman was not available for comment.

    Goodna was awash with water eight metres deep during the past 48 hours. The water receded dramatically overnight.

    Police evacuated people from a large area of Goodna as large quantities of flammable gas spewed into the air yesterday.

    Police said significant amounts of fuel had leaked into floodwaters from ruptured underground storage tanks at petrol stations near the St Ives shopping centre.

  • اهدای خون توسط گربه برای نجات بچه‌گربه!

    ایرانتو:

    یک بچه گربه در بیمارستان حیوانات جنوب آلبرتا، که به بیماری هموفیلی دچار شده، با دریافت خون از یک منبع غیرعادی، توانست به زندگی خود ادامه دهد.

    اهداکننده کسی نبود جز یک گربه بالغ به نام “بوریس” که در انجمن حمایت از حیوانات نگهداری می شود.

    دامپزشک بیمارستان Park Pet در شهر  Lethbridge گفت، بچه گربه در حال گذراندن شرایط عادی بود که ناگهان شروع به خونریزی غیرقابل کنترل کرد.

    مسئولان بیمارستان، طی تماسی با انجمن حیوانات، تقاضای کمک کردند و بوریس، گربه فداکار و آرامی بود که توانست، خون کافی برای زنده نگاه داشتن بیمار کوچک، اهدا کند.

    دامپزشک مذکور اضافه کرد، بیماری هموفیلی در گربه ها بسیار نادر بوده و این اولین مورد در طول 9 سال سابقه درمانی وی بوده است.

  • جنسیت یک دایناسور تعیین شد!

    به گزارش مهر:

    گروهی از دیرینه شناسان انگلیسی موفق شدند جنسیت دایناسوری با قدمت 160 میلیون سال را که در کنار آن یک تخم پیدا شده بود تعیین کنند.



    در سال 2009 یک دایناسور بالدار از گونه Darwinopterus در چین کشف شد که در حدود 160 میلیون سال قبل در دوره تریاسه زندگی می کرده است.

    در کنار این جانور بزرگسال یک تخم نیز دیده شد. کشف این تخم به دانشمندان اجازه داد که برای اولین بار بتوانند جنس نر و ماده را در دایناسورها تشخیص دهند و عادات تولید مثل را در این گونه ها شناسایی کنند.

    این بررسیها نشان داد که این جانوران بالدار ماقبل تاریخ در عوض اینکه مشابه پرندگان تولید مثل کنند به روشی بسیار شبیه به روش لاک پشتها تولید مثل می کرده اند.

    دیرینه شناسان دانشگاه لچستر در انگلیس این فرضیه را مطرح کردند که این بزرگسال یک دایناسور باردار ماده بوده که بال چپ آن آسیب دیده و در دریاچه سقوط کرده و غرق شده است. سپس تخم از بدن آن بیرون آمده است.

    این دیرینه شناسان در این خصوص اظهار داشتند: “در طول فرایند فساد، در جسد گازهایی شکل می گیرند که محتویات داخل بدن را به بیرون می رانند. به این ترتیب این تخم پس از خارج شدن از جسد همان نزدیکی مانده است.”

    اما تنها این تخم دایناسور نبود که به دانشمندان کمک کرد تا جنسیت نمونه بزرگسال را تشخیص دهند، بلکه استخوان لگن این بزرگسال بسیار بزرگتر از استخوان لگن سایر فسیلهای Darwinopterus است که تاکنون کشف شده اند.

    بررسیهای شیمیایی تخم دایناسور نشان می دهد که نمونه های مادر این گونه از دایناسورهای بالدار تخمهای خود را از یک پوسته نرم می سازند، آنها را در خاکهای مرطوب دفن کرده و سپس آنها را ترک می کنند.

    این سیستم تولید مثل بسیار شبیه به سیستم تولید مثل لاک پشتها است. این درحالی است که پرندگان تخم را از یک پوسته سخت درست می کنند و پس از خارج کردن آنها از بدن تا به دنیا آمدن جوجه ها حرارت بدن خود را به آنها منتقل می کنند.

    براساس گزارش ساینس، نتایج این بررسیها حاکی از آن است که این تخم محتوی کربنات کلسیم نیست. این ماده معدنی در تخمهای با پوسته سخت وجود دارد به طوریکه در تخم پرندگان آثاری از این ماده در تمام مراحل توسعه تخم دیده می شود.

    تاکنون سه تخم فسیلی از این گونه دایناسور کشف شده است که در هیچ یک از آنها آثاری از کربنات کلسیم دیده نشده است اما این اولین بار است که یک تخم در کنار فسیل مادر خود پیدا شده است.

  • پليس هندوستان به دنبال خروس قاتل!

    به گزارش ايسنا :

    مقامات پليس ايالت بنگال‌غربي در هندوستان به دنبال خروس قاتلي هستند كه صاحب خود را كشته است.

    رييس پليس ايالت بنگال غربي در مصاحبه‌اي با رسانه‌هاي دولتي اين كشور عنوان كرد: شاهدان عيني اين ماجرا اعلام كردند كه «سينگ راي سورن» صاحب اين خروس هنگامي كه قصد داشت حيوان را براي بار دوم مجبور به مسابقه با خروس ديگري كند، توسط خروس خود كشته شد.

    وي در ادامه خاطر نشان كرد: در مسابقات جنگ خروس‌ها، يك تيغ به پاي اين پرندگان بسته مي‌شود تا با آن حريف را از پا در بياورند. اين خروس هم با تيغ بسته شده به پايش به صاحب خود حمله‌ور شده و شاهرگ وي را قطع كرد.


    بر اساس گزارش دپارتمان پليس منطقه «موهان پور» اين خروس بلافاصله پس از قتل صاحبش از ميدان گريخت و هم‌اكنون در شهر سرگردان است. به همين دليل، در بيانيه پليس اين منطقه آمده است كه مردم با ديدن اين حيوان از نزديك شدن يا به دام انداختن آن خودداري كرده و كار را به ماموران محول كنند؛ چرا كه اين خروس خشمگين بسيار خطرناك است و احتمال دارد، با حمله به فردي ديگر وي را قرباني خود كند.

  • تمساحي كه تلفن همراه مي‌خورد!

    به گزارش ايسنا:

    رسانه‌هاي دولتي اوكراين اعلام كردند كه يك تمساح 14 ساله در آكواريوم ملي اين كشور تلفن همراه يكي از بازديدكنندگان را بلعيد.

    «الكساندرا» كه يكي از كارمندان آكواريوم ملي در شرق اوكراين است، در مصاحبه‌اي با رسانه‌هاي دولتي اين كشور خاطر نشان كرد: روز گذشته «جنا» كه تمساح 14 ساله و ساكن اين آكواريوم است، تلفن همراه زني را كه قصد داشت از وي تصويربرداري كند، در يك حركت غير منتظره بلعيد.

    اين كارمند آكواريوم ملي اوكراين در ادامه به پايگاه اطلاع‌رساني تلگراف توضيح داد: ما پس از انتقال اين تمساح به مركز درماني موفق شديم اين تلفن همراه را از داخل شكم حيوان خارج كنيم.

    همچنين پزشكان در يك اقدام غيرمنتظره وسايل تزئيني و يك كفش را از داخل شكم اين تمساح 14 ساله بيرون كشيدند.

    No app for this: Croc gulps phone, starts ringing

    KIEV, Ukraine — Workers at a Ukrainian aquarium didn’t believe it when a visitor said a crocodile swallowed her phone. Then the reptile started ringing.

    The accident in the eastern city of Dnipropetrovsk sounds a bit like “Peter Pan,” in which a crocodile happily went “tick-tock” after gulping down an alarm clock.

    But Gena, the 14-year-old croc who swallowed the phone, has hardly been living a fairy tale: He hasn’t eaten or had a bowel movement in four weeks and appears depressed and in pain.

    Gena noshed on the Nokia phone after Rimma Golovko dropped it in the water. She had stretched out her arm, trying to snap a photo of Gena opening his mouth, when the phone slipped.

    “This should have been a very dramatic shot, but things didn’t work out,” she said.

    Employees were skeptical when Golovko told them what happened. “But then the phone started ringing and the sound was coming from inside our Gena’s stomach and we understood she wasn’t lying,” said Alexandra, an employee who declined to give her last name as she wasn’t authorized to speak publicly.

    Since then, Gena has been refusing food and acting listless. He also won’t play with three fellow African crocodiles, despite being the leader in the group.

    “His behavior has changed,” Alexandra said. “He moves very little and swims much less than he used to.”

    Doctors tried to whet the crocodile’s appetite this week by feeding him live quail rather than the pork or beef he usually gets once a week. The quail were injected with vitamins and a laxative, but while Gena smothered one bird, he didn’t eat it.

    Dnipropetrovsk chief veterinarian Oleksandr Shushlenko said the crocodile will be taken for an X-ray next week if he continues to refuse food. Surgically removing the phone would be a last resort, he said, since incisions and stitches usually take at least three weeks to heal in reptiles and the procedure is dangerous for the animal and the vets.

    “Everything will depend on where the foreign body is located,” Shushlenko said. “We don’t have much experience working with such large animals.”

    The crocodile in “Peter Pan” with the ticking stomach was on the hunt for Captain Hook after getting a taste for the pirate’s flesh from eating one of his hands. But luckily for Hook, he could always hear the crocodile coming.

    Golovko has about as much optimism for retrieving her phone as Hook did for retrieving his hand. But she does want to get back the phone’s SIM card, which holds her precious photos and contacts.

  • نجات سگ 3 ساله از حمله جغد ‌! (+عكس)

    به گزارش ايسنا:

    رسانه‌هاي دولتي آمريكا اعلام كردند كه يك سگ سه ساله از حمله يك جغد شوم جان سالم به در برد.

    «جورج كالوميريس» صاحب اين سگ سه ساله در مصاحبه‌اي با رسانه‌هاي دولتي آمريكا خاطر نشان كرد: روز گذشته براي قدم‌زدن و هواخوري به يكي از پارك‌هاي منطقه «كريستال ليك» رفته بوديم كه ناگهان يك جغد سياه رنگ به سگم حمله‌ور شد.

    اين مرد در ادامه به خبرگزاري آسوشيتدپرس خاطر نشان كرد: اين جغد شوم قصد داشت كه سگم را كه تنها دو كيلوگرم وزن دارد، از زمين بلند كند و با خود ببرد كه خوشبختانه موفق شدم در يك حركت سريع مانع از اين كار شوم.

    بر اساس گزارش يكي از روزنامه‌هاي ايالتي «ايلينويز» اين سگ سه ساله بلافاصله به مركز حفاظت از حيوانات منتقل شد و هم‌اكنون در وضعيت مساعدي به سر مي‌برد.

  • رياضيدان ماهي‌ها تا سه مي‌شمرد!

    به گزارش ايسنا :

    مهارت‌هاي رياضي به ماهي‌ها هم رسيد! يك پژوهش جديد نشان داده كه گونه‌اي ‌ماهي گرمسيري مي‌تواند بين مقادير كوچك و بزرگ تميز قائل شده و همچنين تا سه بشمارد!

    به گزارش ايسنا، يك تيم تحقيقاتي از دانشگاه‌هاي تورنتو ميساسوگا و اوويدو در اسپانيا براي اين پژوهش از نتايج بدست‌آمده پيشين در مورد تمايل اين ماهي به جست‌وجوي مكان امن در محيط‌هاي ناشناخته از طريق پيوستن به بزرگترين گروه شناخته شده ماهي‌ها استفاده كردند.


    دانشمندان از بچه‌ماهي‌هايي از اين نوع در مخازن جداگانه استفاده كردند و سپس به آنها فرصتي مشابه براي پيوستن به گروه ماهي‌هايي با تعداد اعضاي متفاوت دادند.

    اين ‌ماهي ها همچنين مي‌توانستند بين دو گروه بزرگ، گروه بزرگتر را انتخاب كنند مادامي كه نسبت بين گروه‌ها 2:1 يا بالاتر مي‌بود. پايين اين ميزان، انتخاب آنها را كمتر قابل پيش‌بيني كرده، بدين معني كه توانايي برآورد مقدار اين جانداران محدود است.

    در پي اين تحقيقات، در پژوهش جديد آمده كه قوه تشخيص اين گونه ماهي دقيق‌تر از اين ميزان است. براي مثال اين ماهي مي‌تواند تفاوت بين دو و سه را بفهمد.

    به گفته محققان اين توانايي از سه فراتر نمي‌رود.

    توانايي شمارش دقيق به نظر زياد براي ماهي‌ها مهم نبوده بنابراين آنها احتمالا مهارت‌هاي خود را از آنچه دانشمندان تاكنون كشف كرده‌اند بيشتر تكامل نخواهند بخشيد.

    با اين‌حال برآورد اندازه گروه‌ها به ماهي اين اجازه را مي‌دهد تا با پيوستن به گروه بزرگتر از خود محافظت كرده و منابع غذايي بيشتري را كشف كند.


  • پرنده‌ها با دیدن گل عاشق می‌شوند

    خبرآنلاین:

    برخلاف باور بسیاری، بوی گل بی‌تاثیر است و دیدن گل مهم است.



    با گرم شدن هوا و باز شدن گل‌ها،‌ فصل جفت‌گیری و تولیدمثل پرنده‌های آوازخوان شروع می‌شود. بسیاری از محققین بر این عقیده‌اند که پرنده‌ها از روی باز شدن گل‌ها می‌توانند زمان به بار نشستن گیاهان را پیش‌بینی کنند. بر همین اساس می‌توانند پیش‌بینی کنند که چه زمانی دانه کافی برای تغذیه خود و فرزندانشان وجود خواهد داشت. اما آن‌ها چه‌طور این موضوع را می‌فهمند و دقیقا چه اتفاقی برایشان می‌افتد؟

    به گزارش وایرد،‌ آن‌چه محققان دانشگاه کالیفرنیا را تحت تاثیر قرار داده، این است که با باز شدن گل‌های بوته‌های خار،‌ فنچ‌های طلایی آمریکایی نر گرایش بالایی نسبت به ماده‌ها از خود نشان می‌دهند. محققین دانشگاه اونتاریو در لندن هم به این نتیجه رسیده‌اند که این پرندگان هنگام شکوفا شدن گل‌ها تغییرات روانشناختی در رفتار خود نشان می‌دهند،‌ درست انگار که پیام حالا وقت بچه‌دار شدن است را از ترکیبی از گرمای تابستانی و گل‌های شکوفا شده دریافت کرده باشند.

    فنچ‌های طلایی از گل‌ها تغذیه نمی‌کنند،‌ بلکه دانه‌خوار هستند. دریافتن این که این پرنده‌ها چه‌طور زمان مناسب برای تغذیه‌ بهتر از دانه‌ها را می‌فهمند، ‌با توجه به تغییرات آب‌وهوایی و گرمایش زمین،‌ برای کمک به بقای این موجودات می‌تواند بسیار مهم باشد.

    اغلب مطالعات قبلی بر طول روز و دمای هوا به عنوان نشانه متمرکز شده بود، ‌اما به نظر می‌رسد پرنده‌های آوازخوان نشانه‌های دیگری هم از محیط دریافت می‌کنند.

    محققین برای درک بهتر،‌ گروهی از پرنده‌ها را در محیط آزمایشگاه قرار دادند که نور و گرما قابل کنترل بود. گروهی از این پرنده‌ها در برابر گل‌های شکوفا شده قرار گرفتند. گروهی دیگر را کنار گل‌های شکوفا قرار دادند به نحوی که بین آن‌ها و گل‌ها،‌ یک پرده حمام کشیده شده بود و آن‌ها گل‌ها را نمی‌دیدند. گروهی دیگر هم در مجاورت گیاهی قرار گرفتند که هنوز گل نداده بود.

    نتیجه قابل توجه بود: میزان هورمون جنسی تستوسترون در پرنده‌های نری که گل‌های شکوفا را می‌دیدند،‌ دوبرابر سایر گروه‌ها بود. برخی بر این باورند که پرنده‌ها از دیدن گل تاثیر نمی‌گیرند،‌ بلکه این بوی گل‌ها است که روی آن‌ها تاثیر می‌گذارد، ‌اما محققین این مطالعه معتقدند که پرندگان بخش بویایی پیچیده‌‌ای ندارند که بتواند چنین پردازشی داشته باشد. به علاوه،‌ بوی گل از پرده حمام عبور می‌کنند و اگر قرار بود تاثیری داشته باشد، ‌باید میزان هورمون جنسی در پرندگانی که پشت پرده بودند و گل‌ها را نمی‌دیدند هم افزایش می‌یافت.

  • مرگ غم‌انگيز 24 وال در نيوزلند

    به گزارش ايسنا :

    رسانه‌هاي محلي نيوزلند از مرگ 24 وال راهنما در اين كشور خبر دادند كه همگي در يك باتلاق درخت كرنا به گل نشسته بودند.

    جوناتان مكسول،  مدير دپارتمان منطقه حفاظت شده نيوزلند در اين باره خاطرنشان كرد: اين پستانداران براي مدتي به گل نشسته بوده و حال 10 بازمانده آنها هم خوب نيست.

    به گزارش آسوشيتدپرس، آب و هواي نامساعد و انتظار طولاني مدت براي بالا آمدن دوباره سطح آب منجر به مرگ غم انگيز اين وال‌ها شد و فرصت بازگشت دوباره به دريا را از آنها گرفت.

    اين وال‌ها در گل ولاي و آب كم عمق بندر پارنگارنگا در شمال «نورت ايسلند» گرفتار شدند.

  • سفر شگفت انگیز 3 بچه فوک از انگلیس تا هلند!+نقشه سفر

    به گزارش مهر:

    سه بچه فوک نوزاد که در دریا راه خانه را گم کرده بودند به طرز شگفت انگیزی با طی مسافت بیش از 564 کیلومتر از شمال انگلیس به هلند رسیدند.

    به طور معمول بچه فوکهایی که تنها سه هفته از تولد آنها می گذرد در کنار ساحل بازی کرده و یا اولین تلاشهای خود را برای شیرجه زدن در آب امتحان می کنند اما سرنوشت سه بچه فوک نوزاد ساکن جزایر “فارن” در “اومبریای شمالی” واقع در شمال انگلیس به گونه ای دیگر رقم خورده بود.

    این سه فوک خاکستری نوزاد که در دریا راه خانه را گم کرده بودند صدها کیلومتر دورتر در سواحل هلند پیدا شدند.

    این بچه فوکها در اثر جز و مد شدید در طول بدترین وضعیت آب و هوایی زمستان از ساحل دور شدند. فوک اول که کمتر از سه هفته از تولد آن می گذشت 13 دسامبر گذشته در سواحل هلند در جزیره “تکسل” پیدا شد.

    پس از اینکه مردم محلی این فوک را در ساحل در شرایطی که کاملا تنها و هراسان بود پیدا کردند آن را به یک مرکز نجات فوکها در هلند منتقل کردند. فوک دوم و سوم نیز به ترتیب 6 و 7 ژانویه پیدا و به همان مرکز منتقل شدند.

    در حال حاضر هر سه فوک در شرایط خوبی هستند و به محض اینکه وزن آنها به حد طبیعی رسید به حیات وحش خود بازگردانده خواهد شد.

    براساس گزارش دیلی میل، بیش از هزار و 300 فوک هر سال در جزایر “فارن” متولد می شوند. هر چند بچه فوکهای خاکستری می توانند از سنین کم شنا کنند اما تا زمانی که شیر می خورند و پوست کرکی سفید خود را از دست نداده اند از گروه خارج نمی شوند.

    جزایر فارن تنها مکان در انگلیس است که در آن برای برچسب گذاری فوکهای تازه متولد شده از لکه های رنگی استفاده می شود.

    این لکه های رنگی در هر دوره شمارش کلونیها متفاوت است. در مورد این سه فوک، دو بچه فوک اول رنگ آبی داشتند که نشان می دهد حدود 30 نوامبر متولد شده اند و فوک سوم به رنگ زرد است که تاریخ تولد آن را حدود نیمه نوامبر نشان می دهد.

    در اواخر نوامبر و اوایل دسامبر بادها و توفانهای شرقی شدیدی فوکهای جزیره فارن را محاصره کرد. این بادها این سه بچه فوک را از ساحل دور کرد. در این سفر شگفت انگیز و طولانی، بچه فوکها 350 مایل (بیش از 564 کیلومتر) در دریا سرگردان بودند.

    یکی از بچه فوکها

    یک بچه فوک دیگر

    مسیری که فوکها طی کردند

  • درمان نخستین حیوان وحشی با استفاده از سلول‌های بنیادی

    به گزارش ایسنا :

    این گرگ ماده نخستین حیوان وحشی محسوب می‌شود كه با استفاده از سلول‌های بنیادی درمان شده است.

    این گرگ كه پس از تصادف نیمه جان بود در ماه سپتامبر توسط یك رهگذر به باغ‌وحش ملی برزیل تحویل داده شد.

    به گزارش مجله نشنال این ماده گرگ از جراحاتی مانند شكستگی استخوان رنج می‌برد.

    دكتر رافائل بونورینو، یك دامپزشك برزیلی در نزدیكی استخوان شكسته، سلول‌های بنیادی تزریق كرد و حیوان در عرض چند ساعت روی پای خود ایستاد. پس از چند روز دیگر نیازی به داروهای تسكین دهنده نداشت. پس از هشت روز از زمان جراحی، این گرگ حصار خود را شكسته و فرار كرد. پس از آن پزشكان حیوان را چند كیلومتر دورتر پیدا كرده و برای درمان بیشتر و بررسی به مطب بازگرداندند.

    پای شكسته این گرگ در عرض سه هفته كاملا بهبود پیدا كرد. این گرگ پس از چهار ماه به طبیعت بازگردانده شد.

    به گفته پزشكان، این سیر درمان نصف زمانی است كه این گرگ با این سطح جراحات باید به طور طبیعی طی ‌می‌كرد.

  • اطلاعيه سازمان دامپزشكي درباره مرگ ببر سيبري . توضیحات تکمیلی

    به گزارش ايسنا :

    سازمان دامپزشكي كشور با صدور اطلاعيه‌اي درباره مرگ يك قلاده ببر سيبري در باغ وحش تهران توضيحات تكميلي ارائه كرد.

    در اين اطلاعيه آمده است: به دنبال گزارش مرگ يك قلاده ببر نر در تاريخ ‌١٠/١٠/٨٩ در باغ وحش تهران، بلافاصله اقدامات بهداشتي قرنطينه‌اي به‌منظور تامين سلامت حيوانات موجود در باغ وحش توسط اداره كل دامپزشكي استان تهران به مرحله اجرا گذاشته شد و متعاقبا براي تشخيص قطعي نوع بيماري اقدام به نمونه‌برداري شده كه نتيجه اوليه نمونه‌هاي برداشت شده در آزمايشگاه حاكي از بيماري مشمشه است. نمونه‌هاي لازم براي تائيد نهايي به آزمايشگاه مرجع ارسال شده است و به‌منظور اطمينان از اعمال اقدامات بهداشتي قرنطينه‌اي، روزانه توسط اداره كل دامپزشكي استان باغ وحش مورد بازديد قرار مي‌گيرد.

    جلسات مشتركي متشكل از نمايندگان سازمان دامپزشكي كشور، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و سازمان حفاظت محيط زيست برگزار شده و در رابطه با اقدامات مورد نياز توسط هر يك از دستگاه‌هاي مسوول، مرتبط با وظايف آنها تصميمات لازم اتخاذ شده است كه بر اين اساس نسبت به حذف گوشتخواراني كه داراي علائم مشكوك به بيماري‌هاي واگيردار و قابل انتقال بين انسان و حيوان (تعداد ‌٨ قلاده شير بر اساس مكاتبات باغ وحش تهران)، در همين راستا انجام شده است. بديهي است در رابطه با حيوانات خاص در كميته مربوطه اتخاذ تصميم خواهد شد.

    هماهنگي لازم بين سازمان محيط زيست به عنوان متولي حيات وحش و سازمان دامپزشكي كشور نيز مورد مداقه قرار گرفته و اطلاعات لازم از طريق روابط عمومي سازمان دامپزشكي به اطلاع عموم رسانيده خواهد شد.

  • طلاق به خاطر 3 سگ!

    به گزارش ایران :

    مرد جوان وقتي مطمئن شد همسرش پس از 10 سال زندگي همچنان سگ‌هايش را به او ترجيح مي‌دهد، دادخواست طلاق داد.
    زن و مرد روبه‌روي قاضي عموزادي – رئيس شعبه 268 دادگاه خانواده – نشسته بودند. مرد هر از گاهي به همسرش زيرچشمي نگاهي مي‌انداخت و زير لب ناسزا مي‌گفت.
    دقايقي بعد وقتي قاضي علت تقاضاي طلاق آنها را پرسيد خود را روي صندلي جابه‌جا كرد و گفت: آقاي قاضي من و همسرم «ويدا»‌ 10 سال قبل آشنا شديم. پس از مدتي رفت و آمد به هم علاقه‌مند شده و تصميم به ازدواج گرفتيم. وقتي خانواده‌ام را در جريان موضوع قرار دادم با خوشحالي براي اين وصلت اعلام آمادگي كردند.

    بنابراين خيلي زود و پس از برگزاري مراسم عقد «ويدا» را با مهريه 514 سكه طلا به عقد دائم درآوردم. همسرم زن بسيار خوب و مهرباني است اما تنها چيزي كه در اين ‌سال‌ها آزارم داده دلبستگي شديد او به سگ‌هايش است. حال آنكه قبل از شروع زندگي مشترك مخالفت جدي خود را با نگهداري سگ‌هايش در خانه اعلام كرده بودم. او هم قول داده بود در اين‌باره تجديدنظر كند. بنابراين «ويدا» به‌رغم ميل باطني سگ‌هايش را در خانه پدرش گذاشت و زندگي مشترك‌مان را آغاز كرديم.

    اما سه ماه از ازدواجمان گذشته بود كه كم‌كم متوجه افسردگي شديد همسرم شدم چرا كه با من حرف نمي‌زد، به مسائل خانه رسيدگي نمي‌كرد و حتي وقتي ميهمان به خانه مي‌آمد به اتاق خوابش مي‌رفت و خود را مخفي مي‌كرد.

    در چنين شرايطي از آنجا كه بسيار نگران سلامتي‌اش بودم تصميم گرفتم كه مشكل را با كمك يك دكتر روانشناس حل كنم. سرانجام او گفت دوري و وابستگي شديد «ويدا» به سگ‌هايش عامل اصلي افسردگي اوست. بنابراين پيشنهاد داد براي مدتي اجازه دهم همسرم سگ‌هايش را به خانه بياورد. با اين حال برخلاف ميل باطني‌ام موافقت كردم زيرا سلامتي همسرم برايم مهمتر بود. به همين دليل بدون اطلاع همسرم به خانه مادرش رفتم و هر سه سگش را همراه خود به خانه آوردم. همسرم با ديدن سگ‌هايش از خوشحالي در پوستش نمي‌گنجيد. به خاطر بازگشت سگ‌هايش چند شب بعد ميهماني مفصلي گرفت، در اين ميان من هم با وجود مخالفت و تنفرم از حضور سگ‌ها در خانه به خاطر خوشحالي همسرم چاره‌اي جز سكوت نديدم!

    مرد جوان آهي كشيد و ادامه داد: چهار سال پس از ازدواجمان همسرم پيشنهاد كرد بچه‌دار شويم كه بشدت با او مخالفت كردم چرا كه معتقد بودم وجود سگ‌ها در خانه مي‌تواند براي يك نوزاد بسيار خطرناك باشد. بنابراين همسرم با وجود اينكه علاقه زيادي به مادر شدن داشت به خاطر سگ‌هايش قيد بچه‌دار شدن را هم زد.

    آقاي قاضي حالا حدود 10 سال از شروع زندگي مشترك‌مان گذشته و من تا امروز روي تمام خواسته‌هايم به خاطر همسرم پا گذاشته‌ام و برخلاف ميل باطني‌ام در كنار 3 سگ زندگي سخت و طاقت‌فرسايي را گذراندم اما ديگر از اين وضع خسته شده‌ام چرا كه 10 سال است پدر و مادر و خانواده‌ام پا به خانه ما نگذاشته‌اند و در 45 سالگي هنوز فرزندي ندارم! ضمن اينكه هر روز شاهد پيشرفت بيماري تنگي نفس و آسم در همسرم هستم. تمام پزشكان هم معتقدند علتش زندگي با سگ‌هاست. چندي قبل هم با همسرم شرط كردم بين من و سگ‌هايش يكي را انتخاب كند كه او هم ترجيح داد كنار سگ‌هايش زندگي كند. بنابراين حاضر شده تمام مهريه و حق و حقوقش را ببخشد تا توافقي از هم جدا شويم.

    زن جوان كه تا آن لحظه سكوت كرده بود به قاضي گفت: زماني كه يك دختر بچه بودم يكي از بستگانم كه مقيم خارج است 3 توله سگ گرانقيمت برايم هديه آورد. من كه علاقه شديدي به آنها داشتم تمام تلاشم را براي بزرگ كردن آنها به كار بستم. حالا هم نمي‌توانم از آنها جدا شوم. همسرم نيز نمي‌تواند با اين شرايط كنار بيايد بنابراين مهريه‌ام را مي‌بخشم تا توافقي از هم جدا شويم.

    قاضي عموزادي پس از شنيدن اظهارات اين زوج و بنا به توافق‌شان حكم طلاق آنها را صادر كرد.

  • دیدنی های امروز حیوانات 89/11/2

    برگرفته از خبرگزاری عصر ایران :

    يك مرد روستايي رومانيايي با اسبش

    بازي آرانگوتان ها در باغ وحش ملبورن استراليا

    بدون شرح!

  • بهمن گان، جشن اندیشه ی نیک و پاسداشت حیوانات

    هرمز مهر رام

    در سرزمین کهن ایران، از دیرین ترین دوران، پاسداشت و گرامیداشت «چرخه ی آفرینش» یا «طبیعت» از بن مایه های اساسی دینی- اخلاقی، و نیازهای روزمره انسانی بوده است. زیرا آدمی، بدون آخشیج های چهارگانه ی آب و خاک و آتش و باد، نمی تواند به زندگی شاد خود، که فرهنگ ایرانزمین بر آن همیشه تاکید داشته است، ادامه دهد.
    افزون بر آخشیج های چهارگانه ی طبیعت، جانداران سودبخش -که باشندگی آنها، نه تنها به انسان یاری می رساند بلکه ساز و کار سامانه ی کاینات نیز بدون این جانداران از کار می افتد- نیز از جایگاه والایی برخوردارند و نگهداری و بزرگداشت آنها، یک خویشکاری ای اساسی است. در کتابی به نام “دینکرت” که از متون پهلوی میانه است می خوانیم: از آنجایی که در ایران باستان، زدن جانداران جرمی بس بزرگ شمرده می شده و بر آن پادافرهی بس گران نهاده بودند، اگر کسی چارپای خود را با چوب بزند، براساس اینکه زننده با دست راست و به سوی ران یا لگن راست یا چپ و یا از بالا بزند، جریمه ی او در دادگاه متفاوت بوده است؛ زیراکه زدن چارپا از هر سو، لطمه ی جسمانی متفاوتی به جانور می آورد (از بالا، فشار به ستون فقرات و آزردن استخوان ها، که جریمه اش بیشتر بوده، با دست راست، آزردن بیشتر جانور و جریمه ی سنگین تر و با دست چپ از آنجا که میدان زدن، کمتر است، جریمه اش هم کم تر است!) تشخیص رنجیدگی حیوان و میزان آن در ایران باستان بر عهده ی “دات بَئِشَه زَ” یا پزشکی قانونی بوده است (دات=داد، قانون- بئشه=درد و رنج- زَ: زننده که روی هم به چم پزشکی قانونی است. یادآوری: در ایران “پزشکی” از نخستین دانش ها به شمار می رفته است؛ برای نمونه: اوروَر بئشه زَ=گیاه پزشک-کارت بئشه ز:جراح- مانترا بئشه ز: روان پزشک…).

    در شاهنامه، در داستان شورش فریدون بر ضحاک، فردوسی از گاوی به نام “اوژن” یا “پرمایه” نام می برد:
    همــان گــاو، کِــش نـام پرمابه بود
    ز گـــــاوان ورا بــــرتــــرین پـایه بود
    که کس در جهان گاو، چونان ندید
    نـــه از پـــیرسـر کــاردانــان شنید
    چون روزبانان و مردم کشان بابلی (که در قالب یک شخص به نام ضحاک گرد آمده اند)، آبتین پدر فریدون را می کشند، فرانک مادر فریدون، او را به پرستنده(=پرستار) گاو پرمایه می سپرد تا او را به شیر گاو بپروراند.
    این نکته نیز نشان می دهد که نهاد دیگری که با زادن فریدون در جهان پیدا می شود، با پرورش گاو و برخورداری این جانور از جایگاه و ارزش ویژه در زندگی مردمان ایرانشهر همراه بوده است.
    بابلیان که از این ارزش ویژه ی گاو در کیش ایرانیان (که در پیشبرد و گسترش کشاورزی و دامداری و فراورده های دامی و خوراکی و… نیروی ایرانیان را در زمینه ی جنگی نیز افزایش می داده و پشتیبانی می کرده است) به هراس افتاده بودند، چاره را در تباه کردن گاوان و چارپایان ایران می دیدند:
    خـبر شد به ضحاک، زان روزگـار
    از آن گـــاو پــرمایـــه و مــرغــزار
    بیامد بدان کینه چون پیل مست
    مـــر آن گـاو پر مایه را کرد پست
    و ایرانیان برای باز ستاندن کین گاو، با گرزهای گاو سر به نبرد با بابلیان و ضحاکیان برخاستند.
    این داستان خود نشان می دهد که جانوران سودمندی همچون گاو، با توجه به فرهنگ مبتنی بر کشاورزی و دامپروری ایرانیان، چقدر مهم بوده اند و کشتن و نابودی آنها، در واقع نابودی فرهنگ معیشت و زندگی ایرانیان بوده است.
    از سوی دیگر، در کتابی به نام، وندیداد(=دادِ نابود کننده ی دیو)، که گروهی امروزه آن را افزوده بر اوستا می دانند و برخی هم آن را نوشتار کهنی می دانند که به دست مغان ماد، نوشته شده است، درباره ی احترام به جانوران بسیار سخن آمده است. برای نمونه، جانوری چون سگ یا سگ آبی از اهمیت زیادی برخوردار است و کشتن آن جز بزرگترین گناهان است که کننده ی آن گرفتار شدیدترین پادافره (حتا مرگ) می شود. هرچند بسیاری بر این باورند که وندیداد کتابی انحرافی است که به دست افراط گرایان دینی نوشته شده؛ اما بن مایه اصلی کتاب که شامل، دادها و قانون هایی برای صدمه نرساندن به جانوران سودبخش است، ریشه ای درست و ایرانی دارد. هرچند که در همین کتاب، رسمی به نام “خرفسترنه” وجود دارد که از آن با نام قانون کشتن جانداران موذی و مضریاد می کنند.
    اشو زردشت، آموزگار و پیام آور خردمند ایرانی هم، یاران و پیروان خود را به احترام به جانداران تشویق کرده است و برای روزهایی از سال، نخوردن گوشت حیوانات را برای پاسداشت آنها، سودمند دانسته است. او، کیش خردمندانه ی خود را در واکنش به زیاده کاری های مغان ماد و روحانیان مهرپرستی (که در اواخرش، افراط گرایی جانشین اعتدال شده بود) که رسم قربانی کردن حیوانات و سوزاندن گوشت آنها را به گونه ی فزاینده ای انجام می دادند، بوجود آورد و همگان را از تباه کردن گوشت جانداران سودبخش و آلودن آتش، برحذر داشت.
    بهمن یا وُهومن: منش نیک
    بهمن، در اوستا “وُهومَنَ ” یا “وُهومَنُنگَه” به چم منش خوب یا نهاد نیک و گاه “وَهیشتَ مَنَ” به چم بهترین منش آمده و در پهلوی “وَهمَن” و در پارسی “بهمن” شده است.
    در گاهان، بهمن یکی از فروزه ها و گون(=صفت)های مزدا اهوره و در اوستای نو، یکی از امشاسپندان(=ورجاوندان جاودانه-مهین ایزدان) است که نماد اندیشه ی نیک و خرد و دانایی آفریدگار به شمار می آید. بهمن، آدمی را از خرد و تدبیر بهره ور و او را به آفریدگار نزدیک تر می کند و روان زردشت را در خواب به بارگاه اهورایی رهنمون می شود.
    همچنین، در گاهان بهمن پسر اهوره مزدا خوانده شده است که در روز پسین، کردار مردمان را می سنجد و هُرمَزد، ارزش کارمردمان را به یاری و میانجی او در می یابد. در دیگر بخش های اوستا، اهورامزدا، به دستیاری بهمن، جهان را می آفریند و بهمن است که نیکوکاران و اَشَوَنان را به پردیس رهنمون می شود. درمان بخشی “هَومَ”(=نوشابه ی آیینی) با خوشی “بهمن” همراه است.
    ایزدان “ماه” و “گُوش” و “رام” از هماران و همیاران امشاسپند(!) بهمن و “اَکَ مَنَ” یا “اَکَ مَنَنگه” از کَماله-دیوان(=چه سر نفرت انگیزی! صفت دیوان هفتگانه ی کارگزار اهریمن)  و دستیاران اهریمن، هَمِستار(=ضدّ) اوست.
    خویشکاری بهمن، در جهان اَستومند، پرورش و نگاهداری همه ی جانوران سودمند است. به نوشته ی بندهشن، خروس که سپیده دمان به بانگ خویش، مردمان را از خواب بر می انگیزد و به نیایش و کار و زندگی فرا می خواند و نیز جامه ی سپید و گل یاسمین سپید، ویژه ی امشاسپند بهمن است. نیز، دومین روز ماه و یازدهمین ماه سال را به نام این امشاسپند خوانده اند.
    جشن بهمنگان: نشانه ی نیکوکاری در خوش رفتاری با جانوران است
    بهمنگان، نام جشنی است که در بهمن روز از ماه بهمن -دوم بهمن ماه باستانی و بیست و ششم دی ماه کنونی- برگذار می شود. زیرا گاهشمار امروزی نسبت به گاهشمار باستانی که هر ماه سی روز و هر روز نامی داشته، دگرگون شده است.
    ابوریحان بیرونی، آن را “بهمنجه” خوانده که گویا معرب بهمنگان است. او درباره ی آن نوشته است:

    “بهمنجه، بهمن روزی است از بهمن ماه و بدین روز “بهمن سپید”(بیخی است سپید رنگ یا سرخ فام، همچون زردک که بهمنین یا بهمنان نیز خوانده می شود و در گذشته ریشه ی آن را به اسم بهمن سرخ و سپید در داروها به کار می بردند. واژه ی فرانسوی Behen به همین معنی است و از بهمن پارسی گرفته شده است) به شیر خالص پاک خوردند و گویند حفظ آید مردم را و فَرامُشتی برود. و اما در خراسان، مهمانی کنند بر دیگی که اندر او از هر دانه ی خوردنی که خورند، کنند و گوشت هر جانوری و حیوانی که حلالند و آنچه اندر آن وقت اندر آن بقعه یافته شود از تره و نبات…”
    اسدی نیز درباره ی این جشن آورده است: “بهمنجه، رسم پارسیان است. چون دو روز از ماه بهمن گذشته بودی، بهمنجه کردندی و این عیدی بودی و طعام پختندی و بهمن سرخ و بهمن زرد بر کاسه ها برافشاندندی.”
    انوری نیز چنین اشاره ای بدین جشن دارد:
    اندر آمد ز در حجره ی من صبحدمی
    روز بــهمنجه، یــعنی دوم بـهمن ماه
    زردشتیان، اما امروزه در جشن بهمنگتن از کشتار حیوانات و خوردن گوشت آنان خودداری می کنندو برخی باورمندان، این کار یعنی پرهیز از خوردن گوشت و کشتن گاو و گوسفند و کرغ و… را در همه ی روزهای ماه بهمن ماه پی می گیرند.
    یادآوری این نکته، شایان نگرش است که روزهای “وهومن” و “ماه” و “گوش” و “رام” در پیشگاه زردشتیان به نام روزهای “نَبُر” Nabor نامیده می شوند و هر ماه در چهار روز نام بردهی بالا، زردشتیان نَبُر نگاه می دارند. از این روی، در این روزها  جانداران سودمند را نمی کشند(ذبح نمی کنند) و گوشت آنها را نمی خورند.
    از آنجا که ایزد بهمن را پشتیبان مردان نیک منش می دانند (و پس از آن اسفند همین پیوند را با بانوان دارد…) این جشن را پشتیبان مردان نیکوکار نیز می دانند.

    برگرفته از وبلاگ دوستداران حیوانات و محیط زیست (آقای سپهر سلیمی)

  • كشتیم كه كشتیم، دلمان خواست که کشتیم، به شما چه؟!

    روزنامه نگار آزاد نوشت:

    دو سه روز است جار و جنجال و سر و صدا راه افتاده است که چرا چندین شیر را در باغ وحش تهران کشته اند؟ مدیر باغ وحش تهران هم جواب داده است که شیرهای بیچاره درد بی علاج داشتند و امیدی به شفایشان نبود. و اصلا” کشتیم که کشتیم، دلمان خواست که کشتیم، به شما چه؟
    ما در ایران اصلا” چیزی به نام باغ وحش نداریم . در بعضی از شهرها…یمان یک محوطه هایی را درست کرده اند و چند قفس تنگ و تاریک را ساخته اند و تعدادی حیوان بدبخت و زبان بسته را هم آنجا برده اند و در شرایطی سخت و بی رحمانه و جانفرسا و و زجرآور و در محیطی کثیف و غیربهداشتی ، با تغذیه ای بسیار بد ، زندانی کرده اند . آنوقت اسم این محیط های وحشتناک را گذاشته اند باغ وحش . این باغ وحش ها در کشور ما نه بودجه ای دارند ، نه سود دهی دارند ، نه درآمدی دارند ، نه بازدید کننده ای دارند ، نه نیروهای متخصص و ورزیده ای دارند ، نه مدیریت درستی دارند ، نه عموما” کارمندان دلسوزی دارند ، نه قانونی دارند ، نه ناظری دارند ، نه کارکنانشان عموما” درک و فهم و شناختی از حیات وحش و جانوران دارند ، نه شکل و شباهتی به باغ وحش های واقعی دنیا دارند و نه اصلا” خودشان هم می دانند که برای چه وجود دارند؟

    یک تعداد جانور بی زبان و بی پناه و بیچاره را در گرسنگی و مریضی و تعفن و کثیفی و درد و رنج و زجر و زنجیر و عذاب و قفس های ی تنگ و تاریک نگه داشته اند که چه شود؟ مگر مجبورمان کرده اند که باغ وحش داشته باشیم؟ باغ وحش و فلسفهء وجودی باغ وحش و علت پیدایش باغ وحش در دنیا در واقع پاسخی طبیعی و منطقی و عقلانی بود به احساس علاقه و کنجکاوی تاریخی مردمان مغرب زمین نسبت به نگهداری حیوانات مختلف و وحشی و شگفت انگیز و پرورش و تماشای آنها . یک چنین علاقه ای هیچگاه در بین ما ایرانی ها و در فرهنگ ما وجود نداشته است . صد و بیست سال پیش مرحوم ناصرالدین شاه قاجار که به فرنگ رفته بود ، باغ وحش پاریس را هم دید و خوشش آمد . بعد از برگشتنش دستور داد که برایش در تهران یک باغ وحش اختصاصی بسازند که خودش داستان عجیب و تلخ و شیرینی دارد و شرحش را در مطلبی جداگانه خواهم نوشت . ناصرالدین شاه نه تنها باغ وحش بلکه خیلی چیزهای دیگری را هم در فرنگ دید و به عنوان سوغات تمدن و تجدد با خودش به ایران آورد و اصرار داشت که ما هم مثل فرنگی ها همان چیزها را داشته باشیم ، بدون اینکه هیچ نیازی به آنها داشته باشیم . بزور مجبورمان کرد وزارت خانه داشته باشیم ، دانشگاه و دارالفنون داشته باشیم ، مدرسه داشته باشیم ، باغ وحش داشته باشیم ، و خیلی چیزهای دیگری که به ضرب و زور و دنگ و فنگ ساخته شدند و الان روی دستمان مانده اند و نمی دانیم که با آنها چه کنیم؟ سالی چهار هزار نفر فقط در تهران به دلیل آلودگی هوای این شهر می میرند . با این اوصاف ما حتی نمی توانیم از خودمان نگهداری کنیم چه رسد به نگهداری از جانوران بدبخت شرق و غرب آفریقا . مگر مجبورمان کرده اند که این جانوران زبان بسته را بیاوریم در قفس بیندازیم تا از گرسنگی و مریضی بمیرند؟ محبت کردن به حیوانات اصلا” جزو فرهنگ ما نیست . البته همیشه استثناء ها و یک اقلیت بسیار کوچک و اندکی هم بوده اند که دوستدار محیط زیست و جانوران آن هستند . اما اینها استثناء هستند. ما که طبق استثناء ها و اقلیتهای بسیار اندک قضاوت نمی کنیم . عموم ما ایرانی ها همینی هستیم که داریم می بینیم . ما حیوانات را فقط به دو دستهء حلال گوشت (قابل خوردن) و حرام گوشت (غیر قابل خوردن) تقسیم بندی می کنیم . با یک چنین دیدگاهی که ما داریم جانوران بیچاره از دستمان گریزان هستند و نمی دانند که باید به کجا پناه ببرند . باغ وحش جایی هست که حیوانات در آن به دلیل برخورداری از محبت انسانها و نگهداری بهتر و مراقبت بیشتر و فضای راحت تر و رفاه و آزادی و امنیت و آسایش بیشتری که نسبت به محیط زیست طبیعی شان در آن دارند ، عمر بیشتری می کنند و از زندگی شان لذت بیشتری می برند . اما ما که یک چنین باغ وحش هایی را نداریم و نمی توانیم چنین محیطی را برای این حیوانات بیچاره فراهم کنیم . پس دیگر چه لزومی دارد که باغ وحش داشته باشیم؟ اصلا” ما را چه به این کارها؟ ما را چه به دارالفنون؟ ما را چه به باغ وحش؟

    عبداللطیف عبادی

    وب سایت روزنامه نگار آزاد

  • سرگردانی دایناسورهای کرمانی/ هزاران فسیل بار کامیون شد.

    کرمان – خبرگزاری مهر:

    سرانجام پس از چند سال تعطیلی موزه دیرینه شناسی کرمان با هزاران قطعه فسیل منحصر بفرد، اشیای موزه بار کامیون و درب موزه نیز بسته شد.

    به گزارش خبرنگار مهر در کرمان، داستان دایناسورها و فسیلهای منحصر به فرد کرمان سرانجام با بسته شدن درب موزه دیرینه شناسی کرمان تمام شد.

    در این موزه که سال 83 با همکاری محسن تجربه کار دیرینه شناس کرمانی و شهرداری کرمان تاسیس شد چهار هزار فسیل چینش شده بود و 30 هزار فسیل نیز در انبار نگهداری می شد.

    پس از گذشته سه سال از کار موزه درنهایت برق موزه در سال 86 قطع شد و به همین دلیل این مرکز تعطیل شد اما سال گذشته همزمان با بازدید یک هیئت فرانسوی به همراه چندین دانشمند دیرینه شناسی اروپایی برق مجددا وصل شد و روز بعد از این بازدید برق بار دیگر قطع شد.

    پرونده این موزه نهایتا درحالی بسته شد که هزاران فسیل منحصر بفرد بار کامیون و درب موزه نیز برای همیشه بسته شد.

    محسن تجربه کار، مدیر این موزه در این خصوص در گفتگو با خبرنگار مهر در کرمان اظهارداشت: متاسفانه پس از سالها تعطیلی موزه به دلیل قطع شدن برق و عدم همکاری مسئولان و با وجود تمام نامه نگاریها و پیگیریهایی که در سطوح مختلف صورت گرفت این موزه هم اکنون بسته شده است.

    هر کدام از فسیلها دارای ارزش منحصر بفرد هستند / نگران تخریب فسیلها هستم

    وی از سرنوشت فسیلها ابراز بی اطلاعی کرد و گفت: هر کدام از این فسیلها دارای ارزش علمی و تاریخی بالایی است و از پنج تا 570 میلیون سال قدمت داشتند.

    تخم دایناسور کشف شده در کرمان

    تجربه کار ادامه داد: برای جابجایی این فسیلها می بایست تدابیر خاصی در نظر گرفته شود و برخی از آنها باید لای روزنامه پیچیده می شد اما درنهایت با کامیون بار شده است.

    وی از خراب شدن احتمالی این فسیلها ابراز نگرانی کرد و گفت: چهار هزار فسیل در این موزه چیدکمان شده بود و 40 هزار فسیل هم در صندوقهایی در انبار نگهداری می شد.

    مناطق فسیل خیز کرمان درحال تخریب هستند

    تجربه کار افزود: باز شدن این موزه یک کار فرهنگی بود و باید از این اقدام حمایت می شد اما طی سالهای گذشته هیچ حمایتی از این حرکت فرهنگی صورت نگرفت.

    وی گفت: بسیاری از مناطق فسیل خیز در کرمان وجود دارد که به دلیل برخی فعالیتهای عمرانی و همچنین فرسایش تخریب آنها ادامه دارد از سوی دیگر بیرون آوردن این فسیلها موجب تخریب این چنینی آنها می شود.

    160 هزار فسیل در انبار خانه انبار شده است

    وی تصریح کرد: هم اکنون 160 هزار فسیل نیز در انبار خانه ام روی هم انبار شده است و به مرور خراب می شود.

    وی درخصوص برخی پیگیریها گفت: هیچ کدام از این مسائل به نتیجه نرسید و درنهایت هم وضعیت اینگونه شد.

    فسیلهای انبار خانه اجاره ای

    تجربه کار اضافه کرد: درحال حاضر موزه دشت خاک درحال فعالیت است که به دلیل قرار گرفتن در روستا و فاصله با کرمان کمتر مورد استقبال قرار می گیرد اما برخی فسیلهای این موزه منحصر به فرد است بطوریکه در این موزه یک استخوان گردن یک دایناسور غول پیکر نگهداری می شود.

    وی گفت: مردم دشت خاک خودشان از وجود این مرکز استقبال می کنند و به همین دلیل فعالیت این مرکز ادامه دارد.

    برخی جای پای دایناسور را به خود دایناسور ترجیح می دهند

    وی گفت: این فسیلها ثروت ملی استان کرمان است که باید حفظ شود اما در حال خراب شدن هستند و با این حال برخی افراد درحالی از تخریب جای پای دایناسور در روستای ده علیرضا ابراز نگرانی می کنند که خود فسیلها در حال از بین رفتن هستند.

    وی با اشاره به کشف تخم جانوران هم عصر با دایناسورها در کرمان افزود: در کشورهای دیگر میلیون ها دلار خرج پیدا کردن دی ان ای و شبیه سازی این حیوانات می شود اما ما در کرمان تخم این حیوانات را در اختیار داریم.

    موزه دیرینه شناسی ایمنی لازم را نداشت

    شهردار کرمان نیز در خصوص تخلیه موزه دیرینه شناسی کرمان در گفتگو با خبرنگار مهر در کرمان اظهارداشت: این موزه سالهاست که تعطیل شده است و به دلیل قرار گرفتن موزه در زیر زمین آب از دیوارها و سقف آن نفوذ می کرد که نشان از عدم استحکام آن بود.

    ابوالقاسم سیف الهی افزود: ساختمان این موزه غیر مقاوم بود و برای بازدید کنندگان نیز خطر آفرین می شد.

    وی ادامه داد: چندین بار برای تخلیه موزه اخطار دادیم و درنهایت نیز مجبور به تخلیه موزه شدیم.

    شهردار کرمان با تائید جابجایی فسیلها گفت: مدیر موزه می تواند برای تحویل این فسیلها به شهرداری مراجعه کند و از طریق قانونی آنها را دریافت کند.

    سیف الهی خاطرنشان کرد: فسیلهای سالم هستند و هیچ مشکلی برای آنها روی نداده است.

    وی افزود: در ضمن این پارک محل تجمع معتادان شده بود و از پنجره های بیروی موزه اقدام به ریخت آشغال می کردند و درنهایت مجبور به تخلیه موزه شدیم.

    …………………………………

    گزارش: امیررضا محمودی

  • پسر 10 ساله طعمه گرگ شد

    به گزارش فارس:

    پسر 10 ساله طعمه گرگ شد و پدر با ديدن سر فرزند خود در دهان گرگ متوجه ماجرا شد.

    ، فردي كه در يك مرغداري در يكي از روستاهاي بوئين‌زهرا مشغول به كار بود فرزند خود را نيز به مرغداري مي‌برد.

    اين مرد و فرزندش در مرغداري كه در دو كيلومتري محل زندگي‌شان است، شب را به سر مي‌بردند تا اينكه صبح روز پنج‌شنبه سي‌ام دي ماه پدر فرزندش را براي رفتن به مدرسه به تنهايي راهي خانه مي‌كند تا به مدرسه برود.

    ساعاتي بعد پدر ناگهان متوجه حيواني مي‌شود، جلو كه مي‌رود با سر جدا شده فرزندش در دهان گرگ روبه‌رو شده با دنبال كردن گرگ سر فرزندش را برداشته و با ناله و گريه به روستا بازمي‌گردد.

    پس از جست‌وجو جسد اين پسر 10 ساله از ميان برف‌ها پيدا شد و با حضور خانواده به خاك سپرده شد.

  • كشف مرجان‌هاي مقاوم در برابر بيماري‌ها

    فارس:

    دانشمندان استراليايي صخره‌هاي مرجاني جديد مقاوم كشف كردند. محققان استراليايي به تازگي صخره‌هاي مرجاني را كشف كرده‌اند كه مي‌توانند در مقابل بالا رفتن دماي اقيانوس مقاومت كنند و اين مرجان‌ها با ديگر مرجان‌ها متفاوت هستند. بر طبق گفته پروفسور پيتر مومبي و دكتر لايت ياكوب از دانشگاه كيونزلند در استراليا، اين مرجان‌ها در مقابل بيماري‌ها بسيار مقاوم هستند. چندين دهه است كه محققان مطالعات متعددي را در مورد زندگي مرجان‌ها و تغيير دماي آب‌ها انجام مي‌دهند زيرا كه گرم شدن اقيانوس‌ها باعث مرگ مرجان‌هاي در بسياري از نقط دنبا شده است. در بسياري از مناطق به ويژه آگاريسيا و پوريتس مرجان‌هاي كوچك‌تر كه توانايي رشد سريع‌تري دارند، جايگزين مرجان‌هاي ديگر مي‌شوند. نتايج اين تحقيقات در مجموعه مقالات آكادمي ملي علوم استراليا منتشر شده است.

  • تصوير تكان‌دهنده از سوگواري دلفين‌ها

    به گارش ایسنا :

    دانشمندان با مشاهده يك دلفين مادر غمگين كه جسد فاسد شده فرزند خود را در شمال نيوزيلند با خود حمل مي‌كرد به اين نتيجه رسيده‌اند كه دلفين‌ها بيش از آنچه كه تا پيش از اين تصور مي‌شد شبيه انسان‌ها هستند.

    به گزارش ايسنا، به گفته دانشمندان، اين حركت براي دلفين‌ها عجيب نيست ولي براي اولين بار است كه توسط انسان‌ها مشاهده مي‌شود.


    محققان هنوز دليل اصلي اين رفتار را نمي دانند اما گمان مي‌كنند كه به ساختار گروهي و شيوه‌اي كه آنها از هم حمايت مي‌كنند ارتباط داشته باشد.

    دانشمندان دريافته‌اند كه برخي گونه‌هاي دلفين و وال از نورون‌هايي شبيه نورون‌هاي مغز انسان كه با همدلي و غم در ارتباط است برخوردارند.

    به گفته محققان، طبق گزارش‌هاي ثبت شده دلفين‌ها تا شش روز جسدها را با خود حمل مي‌كنند.

  • کوسه‌ها کوررنگ هستند .

    به گزارش خبرنگار «تابناک» اجتماعی :

    پژوهش‌هاي انجام شده از احتمال كوررنگي كوسه‌ها خبر مي‌دهد كه مي‌تواند براي شناگران و موج سواران و حتي خود كوسه‌ها مزايايي را در بر داشته باشد.

    به گزارش خبرنگار «تابناک» اجتماعی، محققان استراليايي با استفاده از روشي به نام ميكرو اسپكتروفوتومتري سلول‌هاي شبكيه‌اي 17 گونه از كوسه‌ها را در سواحل غربي استراليا بررسي كردند و متوجه شده‌اند در همه آنها معمولترين نوع دريافت‌كنندگان نور سلول‌هاي ميله‌اي هستند كه حساسيت زيادي نسبت به نور داشته و اجازه ديد در شب را نيز به آنها مي‌دهد اما امكان تشخيص رنگ‌ها را براي آنها ناممكن مي‌كند.

    در حالي كه كوسه‌ها فاقد سلول‌هاي مخروطي هستند كه واكنش‌هاي متفاوتي را نسبت به نورهاي مختلف دارند در چشمان انسان اين سلول‌هاي به تشخيص رنگ كمك مي‌كنند.
    به نوشته خبرگزاري فرانسه در 10 گونه از اين 17 نوع هيچ سلول مخروطي يافته نشد. در 7 نوع ديگر اين نوع سلول يافته شد، اما همه آنها تنها از يك نوع بود كه به طول موج حدود 530 نانومتر حساس است؛ يعني رنگ سبز.

    اين سيستم شبكيه‌اي يعني كوسه‌ها قادر به تشخيص سايه‌هاي خاكستري رنگ هستند اما تشخيص رنگ‌ها خير. اين خصوصيت در ميان حيوانات خشكي بسيار نادر است؛ چرا كه تشخيص رنگ يكي از ابزارهاي بقا در زيستگاه‌هاي غيرآبي است.

    اما اين ویژگی در محيط دريا چندان مهم نيست. تحقيقات پيشين نيز نشان داده بود وال‌ها دلفين‌ها و فك‌ها نيز تنها داراي سلول‌هاي مخروطي سبز رنگ هستند.

    نتايج اين تحقيق مي‌تواند به جلوگيري از حمله كوسه‌ها به انسان كمك كرده و همچنين باعث ايجاد تورهاي ماهيگيري شود كه احتمال گرفتن كوسه‌ها را كاهش دهد.