دسته: آخرین خبرها

  • تکذیب فراخوان کمک به حادثه آتش‌سوزی باغ گربه‌ها

    دیده بان حقوق حیوانات: خانواده بانویی که اقدام به نگهداری بیش از 200 گربه در خانه باغ خود در محدوده کرج کرده و در حادثه آتش‌سوزی باغ جان باخته بود، انتشار هرگونه فراخوان در شبکه‌های مجازی برای تهیه و ارسال کمک درباره این حادثه را تکذیب کرد.

    به گزارش خبرنگار حوادث خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، حوالی ساعت 6 صبح روز شنبه، بانو شعله رئوفی زنی که اقدام به نگهداری بیش از 200 گربه در حیاط خانه باغ خود کرده بود به علت وقوع حریق در خانه‌اش جان خود را از دست داد. ساعاتی پس از این حادثه خانواده و نزدیکان این دوستدار حیوانات با حضور افرادی در محل حادثه روبرو شدند که اقدام به آوردن غذا و آب به این محل کرده که در پیگیری آنان مشخص شد فراخوانی در شبکه‌های مجازی و اجتماعی به این منظور منتشر شده است.

    امیر آموزگار، فرزند مرحوم رئوفی در این‌باره به خبرنگار ایسنا گفت: مادر من بر حسب علاقه‌ای که داشت اقدام به نگهداری بیش از 200 گربه کرده و حتی برای اینکه مزاحمتی برای شهروندان ایجاد نشود به خانه باغی در کرج نقل مکان کرده بود. او با علاقه و هزینه شخصی از این حیوانان نگهداری می کرد، تا اینکه صبح شنبه به علت وقوع حریقی در محل زندگی‌اش متاسفانه فوت کرد و متاسفانه پس از آن انتشار فراخوانی برای کمک از سوی برخی افراد، ما را به دردسر انداخت.

    فرزند مرحوم رئوفی در عین حال گفت: در برخی شایعات نیز آمده بود که پناهگاه گربه‌ها دچار حریق شده که این موضوع نیز صحیح نیست.

    او با بیان اینکه ما نیازی به کمک دیگران نداریم و این فراخوان تنها برای ما که به تازگی مادر خود را از دست داده‌ایم ایجاد مزاحمت می‌کند، اظهار کرد: مرحوم رئوفی مشکلی به لحاظ مالی نداشت و پس از فوت وی هم مسوولیت نگهداری از این گربه‌ها به افراد دیگری که پیشتر برای نگهداری از این حیوانات با مرحوم رئوفی همکاری داشتند واگذار خواهد شد.

    آموزگار درعین حال از پیگیری حقوقی برای برخورد با کسانی که اقدام به راه‌اندازی چنین کمپین و انتشار اخباری از این دست در فضای مجازی کرده‌اند، خبر داد و افزود:‌ما هیچ کمپینی برای این موضوع تشکیل نداده‌ایم و ضمن قدردانی از شهروندانی که قصد کمک به این حیوانان را داشتند از آنها می‌خواهم که از مراجعه به محل زندگی مادرم خودداری کنند.

  • جزئیات آتش سوزی پناهگاه حیوانات در اشتهارد

    دیده بان حقوق حیوانات/لعیا آراسته:در پی انتشار خبر آتش سوزی پناهگاه حیوانات در اشتهارد خبرگزاری مهر به جزئیات ماجرا پرداخته است. در این حادثه یک بانوی حامی حیوانات فوت شد و بیش از ۲۰۰ گربه به کام مرگ فرستاده شدند.

    download
    به گزارش خبرگزاری مهر  «پناهگاه گربه ها در آتش سوخت» این خبر روز گذشته هفتم شهریور ماه در رسانه های مختلف منتشر شد خبری که در وهله اول دل آدمی را به درد می آورد. به گفته بسیاری از خیران تعداد زیادی از گربه هایی که در این پناهگاه نگهداری می شدند معلول بودند.

    download (2)

    به سرعت عکس های این حادثه از طریق فعالان و مدافعان حقوق حیوانات در شبکه های اجتماعی منتشر می شد به همین منظور راهی اشتهارد شدیم تا از نزدیک از چند و چون حادثه مطلع شویم و بتوانیم به سهم خود از تکرار چنین اتفاقات تلخی جلوگیری کنیم.

    در محل حادثه برخی از مدافعان حقوق حیوانات حضور دارند یکی از همکاران خانم رئوفی که در این حادثه جان خود را از دست داده است در میان حاضران در حال صحبت کردن با کسانی است که در آنجا جمع شده اند. به سراغش می روم به محض اینکه مطلع می شود خبرنگار هستم بدون اینکه سوالی پرسیده باشم شروع به اطلاع رسانی می کند وی که می خواهد نامش را در گزارش نیاورم می گوید: در این پناهگاه ۴۵۰ گربه که بسیاری از آنها معلول و بیمار بودند و تعدادی سگ نگهداری می‌شد.

    وی می افزاید: خانم رئوفی سال ها زندگی اش را وقف حمایت از حیوانات کرده بود تا بخشی هرچند ناچیز از بی‌تفاوتی مردم نسبت به حیوانات و حیوان‌ستیزی و حیوان‌آزاری را جبران کند و مرهمی بر زخم‌های این مخلوقات بی‌گناه باشد.

    download (1)

    وی اضافه می کند: خانم رئوفی تصمیم گرفته بود به هر تعداد حیوان که می‌تواند، پناه دهد و اولویت وی، پناه دادن به حیوانات معلول و بیمار بود. این مرکز به بهشتی کوچک برای نگهداری از حیوانات معلول و زخمی تبدیل شده بود.

    وی می گوید: خانم رئوفی فعالیت حمایتی خود را با تعداد محدودی از حیوان آغاز کرد و کم‌کم کار را توسعه داد و تعداد بیشتری را تحت پوشش قرار داد اما نکته‌ای که این بانوی خیّر را تا آخرین لحظه عمرش آزار می‌داد، اعتراض همسایه‌ها نسبت به نگهداری حیوان بود.

    به گفته وی اعتراض‌ها باعث شد که رئوفی محل پناهگاه خود را چندین بار تغییر دهد و از شهری به شهر دیگر برود تا از دست تهدیدهای همسایه‌ها از جمله تهدید به کشتن حیوانات در امان باشد، در مرحله آخر برای اینکه حیواناتش در امان باشند، پناهگاه را به کنار یک روستا در اشتهارد (جایی که حدود یک ساعت با مرکز استان البرز فاصله دارد) منتقل کرد اما طبق اظهارات برخی افراد که در امور پناهگاه با وی همکاری می‌کردند، مردم این منطقه نیز گاه و بیگاه اعتراض و تهدید می‌کردند.

    فعالان و مدافعان حقوق حیوانات که در محل حادثه حضور داشتند، می گفتند اگر وی برای جلوگیری از عملی شدن تهدیدات همسایه‌ها مجبور نمی‌شد منطقه‌ای دور افتاده را انتخاب کند شاید در هنگام بروز حادثه جانش را از دست نمی داد.

    download (3)

    یکی از فعالان حقوق حیوانات در ایران در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: دلیل دشمنی برخی از مردم با حیواناتی از قبیل سگ و گربه را نمی‌فهمم. متاسفانه بسیاری از مردم نه تنها خودشان دلشان برای سگ و گربه‌های بی‌پناه به رحم نمی‌آید بلکه چشم دیدن کمک کردن یک نفر دیگر به این حیوانات را هم ندارند و مانع کارش می‌شوند و تهدیدش می‌کنند.

    ژاله فتوره چی می افزاید: خانم رئوفی هرچه داشت، برای راه‌اندازی پناهگاه سگ‌ها و گربه‌ها هزینه کرد و هزینه‌های جاری از جمله حقوق کارگرهای پناهگاه از محل کمک‌های خیران تامین می‌شد اما نکته دردناک این است که وی به خاطر فرار از تهدیدها علیه خود و حیواناتش مجبور شده بود پناهگاه را در آن محل دوردست برپا کند و ظاهرا آنجا هم از تهدیدات درامان نبوده است. اگر پناهگاه در جایی نزدیک‌تر به مرکز استان بود، امدادرسانی بسیار سریع‌تر انجام می‌شد.

    فتوره‌چی خاطرنشان می کند: اعضای گروه‌های حمایت از حیوانات در کشورمان در غیاب کمک‌ها و حمایت‌های دولتی به صورت خودجوش و با هزینه شخصی اقدام به غذارسانی به سگ‌ها و گربه‌ها و فعالیت‌های حیوان‌دوستانه دیگر می‌کنند اما برخی از مردم، نه تنها خود به حیوانات کمکی نمی‌کنند، بلکه تحمل دیدن کمک و حمایت دیگران از حیوانات را هم ندارند و بسیاری از اعضای گروه‌های غذارسان هم با تهدید مردم و خشونت و اعتراض آنها مواجه می‌شوند و حتی از دست آنها کتک می‌خورند.

    پریسا پروین مهر عضو گروه «شفاخانه سفید حیوانات» نیز در مصاحبه با مهر می گوید: شایعاتی در مورد عمدی بودن حادثه آتش‌سوزی شکل گرفته اما به نظر می‌رسد این شایعات صحت ندارد و دلیل حادثه، «مشکل فنی مربوط به برق» بوده است.

    وی می گوید: باید منتظر نظر کارشناسی در خصوص چگونگی حادثه آتش سوزی باشیم ولی طبق گفته شاهدان عینی آتش‌سوزی از کانکسی که این بانو گربه‌های معلول و بیمار را نگهداری می کرده است شروع شده و به سایر بخش‌های پناهگاه از جمله فضای باز آسیبی وارد نشده و همه گربه‌هایی که در فضای باز بوده‌اند، سالم هستند.

    1813423

    خانم پروین مهر ادامه می دهد: طبق اظهارات شاهدان، آتش‌سوزی ساعت شش صبح آغاز شده و تلاش کارگران پناهگاه برای متوقف کردن آتش بی‌فایده بوده است.برای روشن تر شدن جزئیات با مرکز حوادث و فوریت های پزشکی استان البرز تماس برقرار می کنم و موفق به صحبت با آرش رحمتی معاون مرکز حوادث و فوریت های پزشکی می شوم، وی می گوید: حادثه حدود شش و ۴۵ دقیقه صبح به اورژانس اطلاع داده شد نیروهای امدادی به محل حادثه اعزام شدند شدت آتش‌سوزی زیاد بود در ابتدا مشخص نبود که کسی داخل کانکس وجود دارد یا خیر.

    رحمتی می افزاید: پس از گذشت مدت زمانی کوتاه نیروهای امدادی متوجه شدند که بانویی در داخل کانکس محل آتش سوزی حضور دارد ولی متاسفانه به علت شدت آتش سوزی وی جان خود را از دست داد.

    معاون مرکز حوادث و فوریت های پزشکی البرز می گوید: البته گزارش نهایی در مورد علت فوت را باید از پزشکی قانونی جویا شوید.رحمتی در پاسخ به این پرسش که طبق اظهارات شنیده شده، حادثه بین ساعت پنج تا شش صبح اتفاق افتاده است چرا ساعت شش و ۴۵ دقیقه صبح به نیروهای اورژانس اطلاع داده شده و اینکه چه کسی به اورژانس اطلاع داده است؟ می گوید: نیروهای ما به محض دریافت تماس تلفنی به محل اعزام شده‎اند اما در مورد این که چرا حادثه دیر خبر داده شده، اطلاعی نداریم و فقط در صورتی می‌توانیم نام اطلاع‌دهنده و جزئیات مکالمه تلفنی را در اختیار شما قرار دهیم که حکم لازم صادر شده باشد.

    برای پیگیری های بیشتر با مسئول ایستگاه آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری اشتهارد تماس می گیرم یوسف علی میرزا در این ارتباط به مهر می گوید: این حادثه ساعت شش صبح شنبه رخ داد یک نفر فوت شد و ۲۰۰ قلاده گربه هم تلف شدند. در این حادثه یک زن ۶۰ ساله که کار نگهداری و درمان گربه‌های آسیب‌دیده را بر عهده داشت، در اثر استنشاق دود و خفگی جان باخت.

    علی‌میرزا ادامه می دهد: مهار این آتش‌سوزی حدود سه ساعت زمان برد و علت وقوع آن توسط کارشناسان مربوطه در حال بررسی است.در خصوص تعداد گربه‌های از بین رفته در این حادثه، اطلاعات ضد و نقیضی بین فعالان و مدافعان حقوق حیوانات و حیوان‌دوستان وجود دارد. برخی تعداد گربه های تلف شده را ۳۰۰، عده ای ۲۰۰ و برخی دیگر ۱۰۰ قلاده اعلام می کنند.

    با توجه به آمارهای ضد و نقیض و همچنین وجود شایعاتی مبنی بر عمدی بودن این حادثه و ارتباط آن با تهدیدهایی که نسبت به خانم رئوفی و گربه‎هایش وجود داشته باید منتظر تحقیقات پلیس، گزارش پزشکی قانونی باشیم.

    کم کم وقت رفتن است به همراه برخی از مدافعان حقوق حیوانات به کرج برمی گردم در راه یکی از فعالان حقوق حیوانات می گوید: در حال حاضر سازمان حفاظت محیط زیست فقط با برخی موارد مربوط به آزار حیوانات از جمله شکار حیوانات برخورد می‌کند در حالی که این امر لازم است اما کافی نیست و این سازمان باید حمایت‌های خود از حیوانات را تا سطح کوچه‌ها و خیابان‌های همه شهرهای ایران بیاورد یا اینکه متولی دیگری برای این امر تعیین شود که از قدرت اجرایی و حمایت‌های کافی در زمینه‌های مختلف نیز بهره‌مند باشد.

    یکی دیگر از همراهان در راه بازگشت می گوید: اختصاص بیلبوردهایی با موضوعات مرتبط با حمایت از حیوانات و مهربانی با حیوانات در سطح شهرها می‌تواند کمک شایانی کند ضمن اینکه یکی از مهمترین ضرورت‌ها این است که با فرهنگسازی به رانندگان آموزش داده شود که در زمان رانندگی در جاده‌ها و خیابان‌ها و کوچه‌ها هوای حیوانات را هم داشته باشند تا با آنها تصادف نکنند.

    _________________________________________________________________

    مرگ بانوی دوستدار گربه ها و ۲۰۰ گربه به علت آتش سوزی محل نگهداری گربه ها؛ علت دقیق حریق مشخص نیست/ تصویری

  • چشمانی که قربانی حیات وحش شد/تهدید محیط بانان بیشتر ازسوی انسانها

    دیده بان حقوق حیوانات: «محمد احمدی» محیط بانی است که درجریان درگیری با شکارچی متخلف در مناطق حفاظت شده سهند چشم‌هایش را در راه حفظ طبیعت و حیات وحش از دست داد.

    1811958
    به گزارش خبرگزاری مهر، زمانی آهویی بی‌پناه از شر بی‌رحمی‌ها به دامان امام مهربانی‌ها پناه می‌برد و گاهی دیگر بطن نهنگ در ژرفای اقیانوس پناه‌گاه فرستاده خدا می‌شود، چه قصه عجیبی است. اگر دقت کنیم متوجه می‌شویم که انسان، طبیعت و حیات وحش زنجیره‌ای باهم درست کرده‌اند که زندگی و حیات را از بلندای کوهستان تا عمق دریا معنا می‌کنند.

    در این زنجیره مردانی هستند که با سختی‌های زیاد و با اندک امکانات کاری می‌کنند کارستان، در تکاپو هستند تا حلقه‌های این زنجیره از هم گسسته نشود آن هم با حداقل‌ها و کمترین حمایت‌ها. برخی در این مسیر تمام نشدنی جان خویش را هدیه این ارتباط الهی می‌کنند تا آیندگان از داشتن حیات وحش و طبیعت محروم نباشند و برخی دیگر نیز در این راه زخمی و مجروح می‌شوند و قسمتی از بدن خود را از دست می‌دهند.

    یکی از همین انسان‌های بزرگ که شجاعانه در برابر شکارچی ایستاد و تا حد مرگ پیش رفت ولی اجازه نداد این زنجیره انسان و طبیعت ازهم گسسته شود «محمد احمدی قرمزگل» است که در گفتگو با خبرنگار مهر از آن روزها و حادثه‌ای که باعث شد چشمانش را از دست دهد، می‌گوید.

    * از آن حادثه‌ای بگویید که باعث شد دو چشم خود را از دست بدهید؟

    سوم بهمن ماه سال ۸۳ بود که در شهرستان اسکو و در منطقه حفاظت‌شده سهند مشغول گشت‌زنی و انجام خدمت بودیم که ماموریتی محول شد و با همکارم بهرام حنيفی به قسمتی از منطقه اعزام شدیم. مشغول گشت و کنترل بودیم که متوجه حضور فرد مشکوکی در منطقه شدیم.

     

    تعقیب و گریزی انجام شد تا اینکه شکارچی مخفی شد و من و بهرام او را گم کردیم، قبل از اینکه ما به او برسیم او در یک حرکتی ناجوانمردانه و بی‌رحمانه در حالیکه پشت درختان پناه گرفته بود به من و بهرام شلیک کرد. به شدت از ناحيه چشم، سر و دست مصدوم شدم و بهرام نیز در این درگیری به شهادت رسيد. ساچمه‌های زیادی به سر و چشمم اصابت کرد و دیگر نفهمیدم چه طور به بیمارستان منتقل شدم، در بیمارستان پزشکان تمام تلاش خود را کردند ولی دیگر نتوانستم ببینم و چشمان خود را از دست دادم.

    *از شکارچی بگویید؟

    شکارچی شناسایی و دستگیر شد، در دادگاه اقرار کرد و روانه زندان شد. اسلحه‌اش قاچاق بود و با این اسلحه به منطقه حفاظت شده و شکار ممنوع آمده بود و بهرام حنیفی را با بی‌رحمی تمام به شهادت رساند.

    *بعداز آن درگیری و از دست دادن دو چشم، پشیمان نشدید که چرا محیط بانی را به عنوان شغل انتخاب کرده‌اید؟

    هرگز. به خاطر عشق و علاقه‌ای که داشتم محیط بانی را انتخاب کرده‌ام. محیط‌ بانی شغلی بسیار پرخطر است و وقتی کسی محیط بان می‌شود مطمئن باشید که به این کار عشق دارد و به خاطر عشق به طبیعت و محیط زیست به این کار رو می‌آورد.

    محیط بانان علاوه بر مراقبت از گونه‌های جانوری منطقه تحت حفاظت خود، در یک نبرد رو در رو و گاهی با دست خالی به جنگ شکارچیان بی‌رحم محیط زیست ‌می‌روند و چه بسا شهید می‌شوند و یا مثل من و خیلی‌های دیگر عضوی از بدن خود را از دست می‌دهند، پس فقط علاقه است که می‌تواند کسی را در این شغل پرخطر نگه دارد.

    *اکنون بعد از آن درگیری مشغول چه کاری هستید؟

    علاقه‌ای که به کار داشتم باعث شد تا این کار را رها نکنم و برای همین الان در قسمت اداری حفاظت از محیط زیست مشغول به کار هستم و در امور مختلفی همچون دادن مشاوره درخصوص نحوه دستگیری شکارچی‌ها و یا چگونگی حفاظت از محیط زیست به مدیران و انجام سایر فعالیت‌های اداری مشغول به کار هستم و از کارم لذت می‌برم.

    *می‌گویند نسل محیط بانان در کشور درحال انقراض است و جوانان کمی وارد این عرصه می‌شوند، نظر شما چیست؟

    محیط بانی شغلی پاک و مقدس است باید آنهایی وارد این عرصه شوند که به این کار علاقه دارند، برای جذب نیروی جوان برای محیط بانی باید استخدام‌ها را افزایش داد و دقیق اطلاع رسانی کرد. باید از جای جای کشور آنهایی این شغل را انتخاب کنند که به طبیعت و حیات وحش عشق دارند.

    محیط بانی چندان حقوق و مزایایی ندارد، اگر کسی دنبال پول است نباید به این کار بیاید. باید مسئولان نیروهای کارآزموده و علاقه‌مند را جذب کنند و در این مسیر سلیقه‌ای عمل نکنند.

    متاسفانه یکی از دلایلی که باعث شده تعداد محیط بانان در کشور کم شود این است که برخی از همکاران ادامه تحصیل می‌دهند و درنتیجه بعد از گرفتن مدارک تحصیلی بالا برای انجام کارهای اداری در ادارات شهرستان‌ها مشغول به کار می‌شوند و نیروی جدیدی نیز جذب نمی‌شود.

    *اصلی‌ترین مشکلاتی که محیط بانان با آن درگیر هستند؟

    محیط بانان بیمه هستند ولی حقوق و مزایای آنها واقعا قابل مقایسه با شغل‌های مشابه نیست. متاسفانه تبعیض‌ها و عدم اجرای وعده‌هایی که به محیط بانان داده می‌شود باعث شده تا خیلی از آنها، این کار را رها کنند. محیط بانان پرتلاش و بی‌پناه زیادی وجود دارد که از روی عشق و احساس وظیفه در راه پاسبانی از محیط زیست جان خود را از دست داده‌اند و خونشان پایمال شده است، نباید خانواده‌های شهدای محیط بانی را نیز فراموش کرد.

    البته در این میان محیط بانانی هم هستند که به خاطر کشتن شکارچی و یا مجروح کردن وی روانه زندان شده‌اند که نیاز است قانون در این خصوص اصلاح شود.

    حجم کار نیز در محیط بانی زیاد است و با دریافتی‌ها نمی‌خواند. همکاران من ۱۸ روز در ماه کار می‌کنند و ۱۲ روز استراحت که این حجم و فشار کاری باتوجه به ضریب سختی شغل محیط بانی، مناسب نیست.

    *محیط بانان بیشتر از حیوانات ضربه می‌بینند یا شکارچی‌ها؟

    محیط بانان در زیستگاه حیوانات زندگی می‌کنند و با آنها نوعی رفاقت دارند یعنی کاملا با رفتار حیوانات آشنا هستند و خطرات زیادی از این موضوع متوجه آنها نمی‌شود. متاسفانه بیشترین خطرات جانی که محیط بانان را تهدید می‌کند نه از سوی حیوانات بلکه از سوی انسان‌ها و شکارچی‌ها است.

    *نظرتان در مورد شکارچی‌ها چیست؟

    شکار از لحاظ قانونی و شرعی خلاف است و باید در این زمینه فرهنگ سازی و اطلاع رسانی صورت گیرد. شکارچی‌ها نباید شرع اسلام را زیرپا بگذارند. امیدوارم با آموزش‌هایی که صورت می‌گیرد و همچنین برخوردهایی که با شکارچی‌ها می‌شود شاهد کاهش محسوس تعداد شکارچی در کشور باشیم.

    *اگر موضوعی مانده که اشاره نکردید بفرمایید؟

    مشکلات زیادی هست که خود مسئولان به آنها واقف هستند و انتظار داریم این مشکلات رفع شود. محیط بانانی هستند که اگرچه به کارشان عشق دارند ولی به خاطر حجم زیاد مشکلات از این عرصه فرار می کنند. محیط بانی شغلی مقدسی است که باید بیش از اینها به این شغل بها داده شود.

    امیدواریم با قانونگذاری صحیح و حمایت بیش‌از پیش سازمان حفاظت محیط زیست زمینه‌ای برای آسوده زیستن این قشر فداکار و خانواده‌هایشان ایجاد شود.

  • ببر‌ سیبری در تهران‌ پوسید!

    دیده بان حقوق حیوانات: روس‌ها از مسوولان سازمان محیط زیست ایران درخواست کردند که دو قلاده پلنگ خال خالی بدهند و به ازای آن دو قلاده گربه راه راه باارزش ببرند، دو قلاده ببر سیبری!
    به گزراش همشهری سرنخ، آخرين قلاده‌هاي ببر مازندران 60 سال پيش منقرض شد، جنگل‌هاي ميانكاله كه روزگاري بزرگترين گربه سان جهان صاحبخانه‌اش بود، بعد از اين پايان تلخ، ماواي سودجوياني شده است كه به بهانه توسعه صنعت گردشگري براي طبيعت بي مثال و بكر ميانكاله دندان تيز كرده‌اند.

    5 سال پيش، سازمان محيط زيست كشورمان براي خاتمه دادن به همه بايد و نبايد‌ها در مورد سرنوشت ميانكاله، تصميم گرفت دو قلاده ببر سيبري كه از نظر ژنتيكي با ببر مازندران شباهت زيادي دارد را وارد كشور كند تا با آمدن صاحبخانه به خانه‌اش هم يك گونه باارزش انقراض يافته احيا شود و هم ميانكاله خانه ببرها از دست سودجويان در امان بماند.

    اما برخلاف تصور ها، ببر‌هاي سيبري هيچوقت از قفسي كه با آن مسافرت كرده بودند خارج نشدند و رنگ جنگل مازندران را نديدند! اين گزارش در مورد سرنوشت دو قلاده ببر سيبري از لحظه ورود تا حال و روز امروزشان است.

    توافق برد- برد ايران و روس
    ماجرا بر مي‌گردد به زمانيكه كه روس‌ها در المپيك سال 2014« سوچي»نماد « پلنگ»را براي خودشان انتخاب كردند. غافل از اين‌كه كشورشان سال هاست بي پلنگ است و اين حيوان ارزشمند مدت هاست كه در روسيه جرعه انقراض را سر كشيده است.

    همزمان با انتخاب نماد پلنگ توسط روسها در المپيك 2014، يك جنبش پلنگي هم در ميان مسوولان روسي جوشش گرفت و بر آن شدند كه هر طور شده تدبيري بينديشند تا دوباره منطقه قفقاز بشود جولانگاه بزرگ‌ترين گربه خال خالي دنيا.

    براي اين كار، روسها به سراغ مسوولان محيط زيست ايران آمدند و از تب پلنگ هول شدند و يك پيشنهاد طلايي به مسوولان كشورمان ارائه دادند.روس‌ها از مسوولان سازمان محيط زيست ايران درخواست كردند كه دو قلاده پلنگ خال خالي بدهند و به ازاي آن دو قلاده گربه راه راه باارزش ببرند، دو قلاده ببر سيبري!

    پيشنهاد قابل تاملي بود به خصوص به خاطر اين‌كه ببر سيبري از نظر ژنتيكي با ببر مازندراني مو نمي‌زند، تنها جثه اش كمي كوچكتر از گربه راه راه بر باد رفته خودمان بود كه آن هم زياد مهم نبود.

    مسوولان محيط زيست كشورمان با توجه به اين‌كه تنها يك هزار قلاده ببر سيبري در دنيا وجود دارد و اين گونه بسيار با ارزش است درست مثل پلنگ ايراني، معطل نكردند و دست روس‌ها را در اجراي اين توافق برد ــ برد فشردند.از يك طرف، روس‌ها پلنگ‌دار مي‌شدند و از طرف ديگر جنگل‌هاي مازندران ببردار.

    ما در توافق باختيم!
    بلافاصله بعد از اين توافق، روس‌ها به وعده شان عمل كردند.« مايا» و«اُلِسيا» را سوار هواپيماي اصل روس كردند( دو قلاده ببر نر و ماده ) آمدند تهران و دو پلنگ ايراني كه هويت و اسم‌شان هيچوقت مشخص نشد را سوار همان هواپيما كردند و بردند قفقاز.

    از همان ابتدا قرار بود كه مايا و السيا بروند جاي خالي ببر‌هاي مازندراني را در ميانكاله پر كنند اما به خاطر آماده نبودن زيستگاه در ميانكاله، برنامه‌ها تغيير كرد و قرار شد اين زوج راه راه چند صباحي را در باغ و حش تهران در قفس بد بگذرانند، بعدا در جنگل ميانكاله هر چه مي‌خواهند جولان بدهند و صفا كنند.

    در اولين روزهاي حضور ببرهاي سيبري در ايران، با گوشت الاغ از آنها پذيرايي شد.گوشتي كه به بيماري مشمشه آلوده بود و كسي نمي‌دانست.( باكتري خطرناكي ناقل بيماري واگيردار مشمشه است. بيشتر اسب‌ها به اين بيماري مبتلا مي‌شوند.

    اين مرض به انسان هم منتقل مي‌شود و از نظر ظاهري جراحتي در پوست ايجاد مي‌كند كه بي شباهت با جذام نيست.) بعد از خوردن گوشت الاغ آلوده، نشانه‌هاي ابتلا به بيماري مشمشه در مايا ببر نر ديده شد.

    هفته‌هاي اول با جاري شدن خون از بيني و بعد جراحت و زخم‌هاي روي پوست كه با خود زيبايي اين گربه راه راه را به يغما برد. مايا نتوانست در مقابل اين بيماري كشنده دوام بياورد و زندگي‌اش در قفس باغ وحش به پايان رسيد.

    بعد از آن كابوس سياه، السيا تنها ماند با يك «شك بزرگ!» اين‌كه آيا السيا هم مبتلا به بيماري مشمشه است يا نه؟ اين شك بزرگ در اين سال‌ها فصل مشترك كشمكش‌ها ميان سه ارگان دولتي يعني سازمان محيط زيست، سازمان بهداشت و درمان و سازمان دامپزشكي است و باعث شده «ببري»( در ايران السيا را با اين نام مي‌شناسند) نزديك به 5 سال در قرنطينه بماند.

    اين در حالي است كه در آن سوي مرزها بعد از مدت كوتاهي پلنگ‌هاي ايراني در قفقاز توله‌دار شدند و كم كم در قفقاز دارند تبديل به يك گله مي‌شوند!

    «السيا» چه مي‌شود!؟
    سرنوشت ببري به دست سه ارگان دولتي افتاد كه در طول اين 5 سال با هم به توافق نرسيدند. سازمان محيط زيست، سازمان دامپزشكي و وزارت بهداشت و درمان. در ادامه مي‌شنويم صحبت‌هاي مسوولان اين سه سازمان را.مجيد خرازيان مقدم، مديركل دفتر حيات وحش سازمان حفاظت محيط زيست در اين باره مي‌گويد:« در اين 5 سال وزارت بهداشت و درمان اصرار زيادي براي معدوم كردن اين گونه حيواني باارزش داشت و دارد.

    اما سازمان حفاظت محيط زيست به عنوان متولي اين حيوان هرگز زير بار اين ادعا نمي‌رود. تا زمانيكه مي‌شود با انجام آزمايش خون از مبتلا بودن و يا نبودن اين گربه سان مطمئن شد معدوم كردن اين گونه جانوري نادر به هيچ عنوان كار شايسته‌اي نيست.

    به علاوه اين‌كه ببري در اين چند ساله هيچ گونه علائم بيماري مشمشه را نداشته است.»داريوش جهان پيما، مديركل دفتر بهداشت و مديريت بيماري‌هاي دامي سازمان دامپزشكي كشور در مورد انجام آزمايش از اين ماده ببر مي‌گويد:« تا زماني‌ كه اين ماده ببر در شرايط غير استاندارد قرنطينه شده است نمي‌توان از منفي يا مثبت بودن نتيجه آزمايش مشمشه اطمينان حاصل كرد.

    بايد سازمان محيط زيست اين گربه سان را به منطقه حفاظت شده‌اي انتقال بدهد كه داراي استاندارد‌هاي تعيين شده نگهداري ببر باشد و مورد تاييد سازمان دامپزشكي كشور.در غير اين صورت امكان انجام آزمايش و اطمينان از نتيجه آن وجود ندارد.»دكتر ايمان معماريان، دامپزشك باغ وحش تهران در اين باره مي‌گويد: «يك سال پيش گزارشي مصور از وضعيت ببر ماده سيبري براي اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت و حيات وحش فرستاده شد.

    اين اتحاديه در پاسخ به گزاش ما، نامه مبسوطي ارسال كرد و ضمن گوشزد كردن اين موضوع كه اين حيوان بسيار با ارزش است، در نامه درخواست كرد كه هر چه سريعتر نمونه خون از حيوان گرفته شود و به كشور آلمان ارسال شود.

    اين اتحاديه با پافشاري و پيگيري بسيار سعي مي‌كرد تا با اين كار هر چه زودتر در مورد سرنوشت حيوان بسته زبان تصميم‌گيري شود. حتي اعلام كرد كه حاضر است در صورت پاك بودن خون حيوان جفت نر آن را نيز تامين كند.با اين وجود وزارت بهداشت و درمان و سازمان دامپزشكي كشور بدون هيچ دليل روشني با نمونه گيري از ببر ماده مخالفت كردند!»

    با اين وجود اين اواخر با باز شدن پرونده ببر سيبري در رسانه ها، دوستداران طبيعت و حيات وحش ساكت ننشستند و پيگير مسئله ببري شدند.آقاي خرازيان مقدم، مدير كل دفتر حيات وحش در پاسخ به نگراني مردم از جلسه مهمي خبر داد كه اين اواخر مسوولان سازمان محيط زيست با سازمان دامپزشكي كشور و وزارت بهداشت و درمان برگزار كرده‌اند.

    در اين جلسه هر سه سازمان به توافقاتي دست يافته‌اند و اگر اجرايي بشود خبر خوشي براي ببري است.« به زودي ببري به مكان استانداردي انتقال داده مي‌شود تا هر چه سريعتر از اين حيوان نمونه گيري شود.

    قرار است در اوايل شهريور ماه امسال، ببر ماده سيبري با تاييد سازمان دامپزشكي كشور و وزارت بهدشت و درمان به حيات وحش سمسكنده در مازندران انتقال داده شود تا هر چه سريعتر شرايط براي نمونه گيري از اين حيوان مهيا شود.»

    اين مذاكرات در حالي صورت گرفته كه هنوز ببري در قرنطينه پارك ارم به سر مي‌برد و قفس 5 ساله‌اش را حتي براي لحظه‌اي ترك نكرده است.

    سوال اصلي اين است كه اگر ببري به طبيعت بازگردد و اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت و حيات وحش نيز به وعده‌اش عمل كند و يك جفت براي ببري فراهم كند،آيا ببري بعد از 5 سال زندگي در قفس مي‌تواند در طبيعت ميانكاله دوام بياورد و مانند پلنگ‌هاي ايراني در قفقاز توليد نسل كند!؟ بايد تا شهريور ماه منتظر ماند.

  • کشف کوچکترین قورباغه و زبان درازترین خفاش

    دیده بان حقوق حیوانات: محققان از کشف قورباغه‌ای کوچک و خفاشی با زبان دراز عجیب در بولیوی خبر دادند.به گزارش سرویس علمی ایسنا منطقه خراسان، محققان در بولیوی، از کشف قورباغه سارق با چشم گرد مهره‌ای و دور طلایی و همچنین خفاشی با زبان دراز رکوردشکن خبر دادند.

    1440830718612_0

    حیات‌وحش پارک ملی Madidi بولیوی، از لحاظ تنوع زیستی بسیار غنی است. قورباغه تازه کشف‌شده با پوستی نرم و صاف و رنگ خاکی که قورباغه سربزرگ هم نامیده می‌شود، در این پارک شناسایی شده است. این قورباغه به راحتی در کف دست می‌نشیند، از انسان نمی‌ترسد و از گونه‌های جدیدی است که نیاز به بررسی و تحقیق دارد.

    جیمز آپاریکیو، متخصص خزنده‌شناسی در مجموعه جانوری بولیوی اظهار کرد: به محض دیدن ران‌های نارنجی قورباغه دریافتیم که این قورباغه گونه‌ای جدید است که تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است.

    وی افزود: قورباغه سارق اندازه‌ای متوسط دارد و در آند و آمازون زندگی کرده و تاکنون 23 گونه از آن شناخته شده است. اندازه این قورباغه بین دو تا چهار سانتیمتر است.روبرت والاس نیز عنوان کرد: امریکای جنوبی برای کشف گونه‌های جدید بسیار مناسب است و تنوع زیستی زیادی در آن مشاهده می‌شود.محققان در این بررسی 60 گونه جانور را شناسایی کرده‌اند که از جمله این حیوانات، قورباغه گلادیاتوری، مارمولک عینکی و سه گونه گربه ماهی مرمری است.

    پیش از این نام خفاش (Anoura fistulata) شنیده شده بود، اما محققان در این بررسی این خفاش را کشف کردند که طولانی‌ترین زبان در میان پستانداران را از آن خود کرده است، زبان این خفاش طولی به اندازه 8.5 سانتیمتر دارد.

  • مرگ بانوی دوستدار گربه ها و 200 گربه به علت آتش سوزی محل نگهداری گربه ها؛ علت دقیق حریق مشخص نیست/ تصویری

    مرگ بانوی دوستدار گربه ها و 200 گربه به علت آتش سوزی محل نگهداری گربه ها؛ علت دقیق حریق مشخص نیست/ تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-8477

    دیده بان حقوق حیوانات: تصاویر دردناک این گزارش نشان میدهند که آتش، جان بانوی گربه دوست و حدود دویست گربه را با هم در اشتهارد گرفته است.

    به گفته منابع آگاه در پی حریق رخ داده در مرکز نگهداری گربه ها در 24 کیلومتری شرق اشتهارد کرج، بانو رئوفی، مالک این مرکز که از دوستداران معروف گربه ها بود به همراه حدود دویست گربه طعمه حریق شده و جان باختند.

    این حریق که در حدود ساعت 6 صبح امروز آغاز شده حدود سه ساعت ادامه داشته است.

    دوستداران حیوانات به محض اطلاع از حادثه راهی محل شده و به کمک رسانی به گربه های باقی مانده که گفته می شود بالغ بر 450 عدد بوده اند مشغول شده اند. همچنین قرار است مراسم تشییع پیکر مرحومه رئوفی با حضور پرشور اقشار مختلف دوستدارانحیوانات برگزار شود.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8470
    بانو رئوفی در حال رسیدگی به گربه های این مرکز/ یک سال اخیر
    Animal-Rights-Watch-ARW-8471
    بانو رئوفی، هنگام کمک به یک گربه آسیب دیده/ یک سال اخیر

    مسئول روابط عمومی شهرداری اشتهارد در این مورد اعلام کرده خانم 60 ساله ای که از گربه ها مراقبت می کرد به همراه 200 گربه در اثر خفگی جان خود را از دست دادند و هیچ حیوانی در این مرکز زنده نمانده است. به گفته این مقام مسوول علت حادثه در دست بررسی است.

    دهقان مهار آتش سوزی را به دلیل گسترده بودنش عملیاتی زمان بر عنوان کرده است.

    مدیرکل محیط‌زیست استان البرز نیز در گفتگو با رسانه ها نظارت بر وضعیت مراکز نگهداری حیوانات اهلی و خانگی را به عهده اداره محیط زیست ندانسته و از خود و ارگان متبوعش سلب مسوولیت کرده اما گفته علت حادثه در دست بررسی است!

    محمدی گفته است تنها برعملکرد واحدهای نگهداری جانوران وحشی نظارت دارد.

    خسرو کلهر مدیر روابط عمومی اداره کل دامپزشکی استان البرز با ادعای رخ دادن حریق در شامگاه گذشته گفته است مراکز نگهداری حیوانات اهلی مجوز خود را از اداره کل دامپزشکی دریافت می‌کنند ولی این مرکز که شامگاه گذشته دچار حریق شده مجوزی نداشته است.

    کلهر نیز علت وقوع این حادثه را نامشخص مشخص عنوان کرده و گفته ماموران درحال بررسی مستندات و شواهد موجود هستند.

    این اظهارات در شرایطی رخ می دهد که مرکز تحت مدیریت خانم رئوفی در حدود 10 سال است که مشغول فعالیت بوده و به نگهداری گربه ها می پرداخته است.

    در حالی که تا کنون هیچ یک از مراکز متعدد نگهداری سگ ها و گربه ها که با نام «پناهگاه حیوانات» فعالیت می کنند موفق نشده اند از مراجع قانونی مجوز فعالیت بگیرند و تنها دو مرکز با مجوز مشابه و در قالب کانون و انجمن به نگهداری از سگ ها می پردازند، مسوولان در هر دو مورد بلافاصله پس از اعلام حادثه، بدون هرگونه حمایت مشخص از این مراکز به اظهار نظر در باره ابعاد کلی ماجرا پرداخته اند.

    به نظر می رسد لازم است مسوولان مشخص کنند مراکز نگهداری حیوانات آزاد شهری که با نام پناهگاه و مراکز امدادی فالیت می کنند، از کدام ارگان رسمی به عنوان متولی می توانند درخواست مجوز و امور ثبتی نمایند تا در چنین شرایطی تحت حمایت قرار گیرند.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات هفته گذشته و در پی درگیری حمله و فیزیکی برخی افراد با مدیر یک مرکز نگهداری سگ ها در منطقه ورامین، این شخص به شدت مجروح شده و راهی بیمارستان شد.

    دیده بان حقوق حیوانات درگذشت دردناک و تاسف بار بانو رئوفی را به بازماندگان ایشان تسلیت گفته، برایشان صبر آرزومند است.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8475
    تصویر فضای خارجی مرکز نگهداری گربه ها/ پیش از آتش سوزی
    Animal-Rights-Watch-ARW-8474
    تصویر فضای داخلی مرکز نگهداری گربه ها/ پیش از آتش سوزی
    Animal-Rights-Watch-ARW-8473
    تصویر محوطه مرکز نگهداری گربه ها/ پیش از آتش سوزی
    Animal-Rights-Watch-ARW-8472
    تصویر فضای داخلی مرکز نگهداری گربه ها/ پیش از آتش سوزی
    Animal-Rights-Watch-ARW-8476
    تصویر تایید نشده منسوب به زمان آتش سوزی مرکز نگهداری گربه ها/ پیش از آتش سوزی
    Animal-Rights-Watch-ARW-8469
    تصویر مرکز نگهداری گربه ها پس از آتش سوزی مرگبار/ پیش از آتش سوزی
    Animal-Rights-Watch-ARW-8468
    حامیان حیوانات در حال کمک رسانی به گربه های دچار سوختگی در آتش سوزی مرگبار
    Animal-Rights-Watch-ARW-8467
    گربه های مرکز
    Animal-Rights-Watch-ARW-8466
    کیسه های حاوی اجساد گربه ها پس از آتش سوزی مرگبار
    Animal-Rights-Watch-ARW-8465
    وضعیت فضای داخلی مرکز نگهداری گربه ها پس از حریق
    Animal-Rights-Watch-ARW-8464
    جمع آوری اجساد گربه ها توسط حامیان حیوانات پس از آتش سوزی مرگبار
    Animal-Rights-Watch-ARW-8463
    مرکز نگهداری گربه ها پس از آتش سوزی مرگبار
    Animal-Rights-Watch-ARW-8462
    مرکز نگهداری گربه ها پس از آتش سوزی مرگبار
  • احتمال قابلیت پیوند اعضای اصلاح شده بدن حیوانات به انسان!

    دیده بان حقوق حیوانات: در پروژه اخیر دانشمندان، گام های نخست امکان پیوند اعضای بدن حیوانات به انسان ها با موفقیت انجام شد.
    به گزارش خبرنگار مهر، جراحان موفق شدند قلب یک خوک را به نوعی از میمون به نام بابون پیوند بزنند. ۹۴۵ روز از پیوند این قلب می گذرد و قلب پیوند زده همچنان به کار کردن ادامه می دهد. آزمایش های این چنینی ممکن است روزی به پزشکان این امکان را بدهد که بتوانند با اصلاح نژاد خوک ها اعضای آنها را به سایر موجودات پیوند بزنند.

    این آزمایش در ابتدای امر ممکن است کمی عجیب به نظر برسد و سوالات اخلاقی زیادی در این باره مطرح شده است. اما مارتین روبلات، راهبر این تحقیق، معتقد است که به نتیجه رسیدن این آزمایش ها می تواند باعث تولید نامحدود اعضا شود. به این ترتیب دیگر در زمینه پیوند اعضا مشکلی وجود نخواهد داشت. همچنین سال ها است که از دریچه قلب خوک در جراحی های قلب انسان استفاده می شود. البته باید یادآور شد که ایده پیوند کامل یک عضو از حیوانی مانند خوک به انسان همواره با مناقشات فراوانی روبرو بوده است.

    در آزمایش اخیر با استفاده از روش های اصلاح نژادی، عضو خوک به عضو مشابه در انسان شبیه شد، به طوری که بیش از ۵ ژن پستاندار در آن وجود داشت. استفاده از DNA پستانداران در خوک ها به نظر ایده مناسبی می آمد اما در عمل، این ایده نتوانست به طور ۱۰۰ درصد پس زده شدن عضو توسط سیستم ایمنی بدن میزبان را از بین ببرد. از این رو دانشمندان مجبورند روزانه مقدار زیادی داروی بسیار قوی به بابون مورد آزمایش تزریق کنند تا سیستم ایمنی بدن او عضو پیوند زده شده را پس نزند.

    به احتمال فراوان سال ها طول خواهد کشید تا یک داوطلب انسانی برای انجام این آزمایش پیدا شود. تا آن زمان نیز احتمالا سایر گزینه های پیوند عضو جدید، از جمله ارگان های منجمد، اعضای ساخته شده با استفاده از فناوری چاپ سه بعدی و… نیز برای انسان قابل دستیابی خواهد بود.

  • نجات حیات وحش جنگل های مناطق خشک با ساخت برکه های مصنوعی

    دیده بان حقوق حیوانات: مسئولان یک پارک حیات وحش در منطقه کالیفرنیا، در پی چهارمین سال خشکسالی شدید در این ایالت که منجر به از بین رفتن منابع آبی جنگل شده است، اقدام به ساخت برکه هایی مصنوعی جهت سیراب کردن حیوانات نموده اند.
    به گزارش خبرنگار مهر، در پی وقوع خشکسالی شدید در منطقه بوستلینگ اوکلند کالیفرنیا در ایالات متحده آمریکا، یکی از پارک های حیات وحش و پناهگاه های حیوانات در این منطقه با مشکل کم آبی رو به رو شده و در پی ادامه این روند خشکسالی که چهارمین سال خود را سپری می کند، چشمه ها و برکه های طبیعی این منطقه خشک شده اند. این موضوع تاثیرات نامطلوبی بر اکوسیستم منطقه و زندگی حیوانات ساکن در این جنگل داشته و به همین دلیل مسئولان پارک حیات وحش فوق، اقدام به ساخت برکه های مصنوعی آب کردند. عملیات فوق سبب شده تا حیوانات ساکن در این منطقه حفاظت شده از آسیب های ناشی از بی آبی در امان مانده و به زندگی خود ادامه دهند .

    جانورشناسان پس از طراحی و ساخت این برکه مصنوعی، اقدام به نصب دوربین هایی مخفی کردند که به این ترتیب رفت و آمد و حضور حیوانات در این منطقه ثبت شده و به صورت آمار بررسی خواهد شد. پژوهشگران در کمال شگفتی با حضور جانورانی مانند کایوت ها coyote (گرگ صحرائی آمریکای شمالی) در کنار این برکه رو به رو شدند که پیش از آن کسی از حضور این گونه ها در داخل منطقه حفاظت شده خبر نداشت.

    در تصاویری که به این ترتیب به دست آمده و در این گزارش تصویری ارائه می شود انواع مختلف پرندگان، پستانداران گوشتخوار و علفخوار و جانوران ساکن این پارک حیات وحش مشاهده می شوند.

     

  • خلق موش‌های ابرهوشمند برای درمان آلزایمر و اسکیزوفرنی!

    دیده بان حقوق حیوانات: دانشمندان انگلیسی و کانادایی برای ابرهوشمند کردن موش‌ها دست به اصلاح ژنتیکی آن‌ها زدند و متوجه شدند که این موشها کمتر دچار اضطراب می شوند.

    به گزارش سرویس علمی ایسنا، این کشف که می‌تواند به یافتن درمان‌هایی برای اختلالاتی مانند آلزایمر، اسکیزوفرنی و اختلال استرس بعد از سانحه (PTSD) کمک کند.

    محققان دریافتند که تغییر یک ژن مجزا برای متوقف کردن آنزیم phosphodiesterase-4B یا (PDE4B)، که در بسیاری از اندام‌های بدن مانند مغز یافت می‌شود، موش‌ها را باهوشتر و همزمان شجاعتر می‌کند.

    به گفته استیو کلاپکوت، استاد داروشناسی در دانشگاه لیدز انگلیس که سرپرستی این تحقیق را به عهده دارد، تیم وی در حال حاضر بر روی تولید داروهایی کار می‌کنند که مشخصا آنزیم PDE4B را متوقف می‌سازند. این داروها ابتدا بر روی حیوانات آزمایش شده تا قابلیت آزمایش آن‌ها بر روی انسان به شکل بالینی سنجیده شود.

    دانشمندان مجموعه‌ای از آزمایشات رفتاری را بر روی موش‌هایی که PDE4B در آن‌ها مسدود شده بود، انجام داده و دریافتند که این موش‌ها سریعتر به خاطر آورده، یادآوری خاطرات دورتر و حل مسائل پیچیده نسبت به موش‌های عادی روی آوردند.

    این موش‌های تیزهوش در تشخیص موشی که روز قبل آن را دیده بودند، بهتر عمل کرده و همچنین در یادگیری موقعیت راه فراری که به طور پنهانی تعبیه شده بود، سریع‌تر عمل کردند.

    این موش‌ها نسبت به موش‌های عادی، بعد از چندین روز هم قادر به یادآوردن یک اتفاق ترسناک بودند. از آنجایی که آنزیم PDE4B در انسان‌ها هم یافت می‌شود، می‌توان امیدوار بود که در آینده تحقیقاتی در مورد درمان‌های بیماری‌های مغزی مانند انحطاط روانی مرتبط با پیری انجام شود.

    این آزمایشات همچنین نشان دادند موش‌هایی که آنزیم مذکور در آنها مسدود شده بود، از اضطراب کمتری رنج می‌بردند و در مقایسه با موش‌های عادی که فضاهای تاریک و بسته را ترجیح می‌دهند، مدت زمان بیشتری را در فضاهای باز و روشن باقی ماندند.

    همچنین با وجود اینکه موش‌ها به طور طبیعی از گربه‌ها می‌ترسند، پاسخ این موش‌های اصلاح شده به محرک ادرار گربه کمتر با ترس همراه بود که نشان می‌دهد مسدود کردن PDE4B می‌تواند انجام رفتارهای پر ریسک را افزایش دهد.

    این یافته‌ها در مجله Neuropsychopharmacology منتشر شده است.

  • دوچرخه سوار حامی فک خزری از آستارا به میانکله رسید

    دیده بان حقوق حیوانات: دوچرخه سواری که دو هفته پیش سفرش را از آستارا به مقصد بندرترکمن در استان گلستان آغاز کرده بود تا افکار عمومی را برای حمایت از فک خزری جلب کند روز جمعه از مسیر ساحلی دریای خزر وارد شبه جزیره میانکاله شد.
    ایرج روغن چی که سفرش را روز 21 مرداد آغاز کرده بود در بدو ورود به میانکاله مورد استقبال حامیان محیط زیست منطقه زاغمرز از توابع شهرستان بهشهر قرار گرفت.
    این ورزشکار حامی محیط زیست در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، هدف از این سفر و دوچرخه سواری خود را جلب حمایت برای نجات فک خزری از انقراض اعلام کرد.
    وی گفت : برای جلب حمایت از این گونه در حال انقراض دریای خزر تصمیم گرفتم مسیر یکهزار کیلومتری آستارا تا بندرترکمن را با دوچرخه طی کنم .
    روغن چی بسیج افکار عمومی و حمایت همه جانبه مسوولان را لازمه نجات فک خزری از انقراض دانست و افزود : حمایت از این گونه نادر از مهم ترین وظایف همه مسوولان و مردم است تا با رعایت مقررات در صید و همچنین جلوگیری از سرازیر شدن پساب صنعتی به دریا ، برای نجات این گونه دریایی تلاش کنند .
    فک خزری تنها گونه پستاندار بومی دریای خزر است که بر اساس بررسی های کارشناسی مراجع داخلی و بین المللی نسلش در حال انقراض است. آمارهای رسمی نشان می دهد که جمعیت این گونه جانوری در 20 سال اخیر از یک میلیون به 11 هزار قلاده کاهش یافته است.
    تهدید اصلی و فوری نسل این گونه جانوری دریای خزر صید بی رویه آنها توسط صیادان کشورهای حاشیه این دریا بویژه آذربایجان ، قزاقستان و ترکمنستان برای درست کردن کیف و کفش از پوست آنها است.
    صیادان ایرانی بر اساس یک باور سنتی از صید فک خزری بشدت پرهیز می کنند زیرا بر این اعتقادند که صید این جانور سبب کاهش رزق و روزی آنان می شود.دریای خزر از 575 نوع گیاه، یکهزار و 332 گونه جانور و 850 نمونه ماهی برخوردار است و 90 درصد خاویار جهان از این دریای صید می‏شود.
    دریای خزر با نام های دیگری مانند دریای مازندران، دریای طبرستان و کاسپین نامیده شده و دریای گرگان هم در منابع تاریخی از آن نام برده شده است.این دریا با طول تقریبی یکهزار و 200 کیلومتر ، عرض متوسط 320 کیلومتر و مساحت 438 هزار کیلومتر مربع با حجم آب 770 هزار کیلومتر مکعب بزرگ ترین دریاچه جهان به شمار می رود.
    روغن چی چندمین ورزشکار حامی محیط زیست است که برای جلب افکار عمومی و حمایت داخلی و خارجی با هدف نجات فک خزری از انقراض تلاش می کند.
    تلاش های جمعی برای نجات این گونه کمیاب از انقراض از چند سال پیش آغاز شد و هم اکنون این حرکت دارای پرچم نمادینی است که پس از گردانده شدن در تمامی کشورهای ساحلی خزر در دبیرخانه موقت کنوانسیون محیط زیست خزر در ژنو نگهداری می شود.
    روغن چی که 50 سال سن دارد ، مربی و مدرس فدراسیون کوهنوردی و دوچرخه سواری است.
    وی پیش از این، مسیر البرز تا خلیج فارس را به طول یکهزار و 350 کیلومتر طی 12 روز ، مشهد تا خلیج فارس را به طول یکهزار و 650 کیلومتر با گذار از کویر لوت طی 15 روز ، شهر بافت کرمان تا تبریز را به طول دو هزار و 200 کیلومتر طی 17 روز و مسیر پنج کشور ساحلی دریای خزر را با شعار یک دریا پنج ملت به مدت 48 روز با دوچرخه رکاب زد.
    روغن چی 21 مرداد سال 93 هم به مناسبت روز دریای کاسپین (خزر) با موافقت سازمان حفاظت محیط زیست مسیر آستارا تا بندر ترکمن را با شعار مسیر سبز ساحل پاک با هدف حمایت از این بزرگ ترین دریاچه داخلی با پای پیاده طی کرد.

    ________________________________________________

    دوچرخه سوار حامی فک خزری به چالوس رسید