دسته: در رسانه ها

  • شهروندان نگران ابتلا به مشمشه نباشند

    دیده بان حقوق حیوانات: به دنبال هشداری که رئیس سازمان دامپزشکی، مبنی بر احتمال شیوع بیماری مشمشه میان شهروندان داده بود، یک عضو هیأت علمی دانشگاه اعلام کرد: نگرانی از سرایت مشمشه به انسان، چندان جدی نیست.

    دکتر تقی‌پور، عضو هیأت علمی دانشگاه و رئیس تیم پزشکی درمان‌کننده ببر سیبری در گفت‌وگو با «تابناک»، با اشاره به اعلام هشدار رئیس سازمان دامپزشکی تهران درباره احتمال سرایت مشمشه به شهروندان گفت: با توجه به این‌که هم‌اینک ارتباط انسان و حیوان مانند گذشته و زمان درشکه‌سواری و … نیست، بنابراین، نگرانی جدی درباره انتقال بیماری مشمشه از حیوانات باغ‌وحش ارم به بازدیدکنندگان و به طور کل شهروندان تهرانی در کار نیست؛ هرچند باید پیشگیری و مراقبت‌های اولیه را نه تنها در زمینه مشمشه که درباره همه بیماری‌های فصلی و غیرفصلی انجام داد تا خدای نکرده مردم به بیماری مبتلا نشوند.

    وی افزود: در گذشته (زمان درشکه‌سواری) به دلیل ارتباط بسیار نزدیک میان انسان و حیوان به عنوان مهتر و اصطبل‌دار و … انتقال بیماری مشترک میان انسان و حیوان بیشتر بود، ولی اکنون چنین نیست؛ گذشته از این ‌که سطح بهداشت و سلامت جامعه نیز بسیار رشد کرده است.

    تقی‌پور با اشاره به بیماری مشمشه گفت: مشمشه بیماری بسیار سختی است، اما درمان نشدنی نیست، ولی درمان آن بسیار زمان‌بر است.

    وی افزود: این بیماری و نوع انتقالش میان انسان به حیوان، حیوان به حیوان و حیوان به انسان معمولا ناممکن است، همچنان که انتقال این بیماری از حیوان به حیوان، معمولا پس از جنگ و گلاویز شدن صورت می‌پذیرد؛ بنابراین، گذشته از این‌که باید پیشگیری‌ها و مراقبت‌های اولیه را ـ که همان حفظ بهداشت فردی و محیطی معمولی و طبیعی است ـ انجام داد، بازدیدکنندگان باغ وحش ارم و ساکنان آن منطقه چندان نگران نباشند.

    به گزارش خبرنگار «تابناک»، بنا بر اطلاعات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي كه از آخرين مراجع جمع‌آوري شده است، عامل بيماري‌زاي مشمشه، يك بيماري عفوني بسيار مسري در بين تك سمي‌ها (اسب، قاطر، الاغ) است و عفونت به وسيله باسيل هوازي، اكسيداز مثبت گرم منفي به نام بورخولدريامالئي (Burkholderia-mallei) منتقل مي‌شود كه بدون فلاژل و بدون حركت بوده و نسبت به شرايط محيطي حساس است.

    تاريخچه:

    براي نخستين بار، بقراط مشمشه را توضيح داده که سال‌هاست به عنوان يك بيماري شغلي در افرادي كه با اسب در تماس هستند و همچنين دامپزشكان و كاركنان آزمايشگاه‌ها مطرح است.

    عامل مشمشه همراه با سياه زخم به عنوان سلاح بيولوژيك مدرن از سال 1915 ميلادي مورد استفاده قرار گرفته است.

    انتشار بيماري: مشمشه در بسياري از كشورها پس از انجام اقدامات قرنطينه‌اي و دیگر اقدامات كنترلي حذف شده است.
    از دهه 1940 ميلادي تاكنون، انتقال مشمشه به انسان در آمريكا ديده نشده است، ولي در بين حيوانات اهلي در آفريقا، آسيا، خاورميانه و مركز و جنوب آمريكا شايع است. بيماري در گربه‌ها و سگ‌ساناني كه از گوشت اسب‌هاي آلوده تغذيه كرده‌اند، اتفاق افتاده و افزون بر این، باید گفت ترشحات پوستي اسب‌هاي بيمار بسيار مسري است.

    مشمشه يكي از بيماري‌هاي رايج در بين اسب‌ها و ساير تك سمي‌هاي عراق است.

    راه‌هاي انتقال: بيماري در انسان به دنبال تماس مستقيم با حيوانات آلوده يا تماس با بافت‌هاي آنها منتقل مي‌شود. عامل بيماري از راه آئروسل و همچنين ضايعات پوستي يا مخاط ملتحمه، دهان يا بيني وارد بدن مي‌شود. انتقال انسان به انسان نادر است. موارد تك گير در دامپزشكان، اسب سواران و كاركنان آزمايشگاه اتفاق مي‌افتد. دو مورد انتقال جنسي و مواردي در خانواده‌اي كه از بيمار مراقبت كرده‌اند، گزارش شده است.

    تظاهرات باليني در حيوانات: به دنبال ورود باكتري در مخاط بيني اسب، تب و زخم‌هاي نكروتيك و ندول و به دنبال آن ترشحات غليظ زرد رنگ ايجاد مي‌شود. غدد لنفاوي گردن و مدياستن بزرگ شده و پنوموني با آبسه ندولار و گسترش به اعضای درونی موجب بيماري منتشر مي‌شود.

    مشمشه جلدي (بيماري فارسي) شامل آبسه جلدي به همراه تشكيل ندول‌هاي 5/0 تا 5/2 سانتيمتري در مجاري لنفاوي است، با پيشرفت بيماري ندول‌ها زخمي شده و عفونت به شكل چرك زرد غليظ بیرون مي‌رود.

    تظاهرات باليني در انسان: دوره كمون: در اغلب موارد، نشانه های بيماري، يك تا چهارده روز پس از تماس ظاهر مي‌شود، ولي در ابتلا تنفسي ممكن است به كمتر از يك تا دو روز برسد. عامل بيماري احتمال دارد پس از تماس به صورت نهفته براي چند سال باقي بماند و دوباره فعال و علایم باليني ظاهر شود.
    همچنین ثابت شده افراد ديابتيك حساسيت بيشتر به ابتلا و پيشرفت بيماري دارند.

    نشانه های ابتلا به مشمشه، با توجه به نحوه آلودگي و راه ورود عامل بيماريزا و محل ابتلای به اشكال حاد و مزمن در اعضا بروز مي‌كند. نشانه های اوليه ممكن است شامل تب، ضعف، درد عضلاني و سردرد و درد قفسه سينه، اشك ريزش شديد چشم‌ها و حساسيت به نور و اسهال باشد.

    عفونت‌هاي موضعي: اگر در روي پوست بريدگي يا خراش وجود داشته باشد، باكتري از طريق آن وارد بدن شده و يك عفونت موضعي با ايجاد زخم در يك تا پنج روز ظاهر مي‌شود. ممكن است غدد لنفاوي ناحيه‌اي بزرگ و يا بر دیگر نواحي بدن منتشر شود. زخم‌هاي چركي در مخاط بيني، تراشه، حلق نيز ممكن است دیده شود.

    ضايعه اغلب به همراه تب، لرز و ضعف است که در صورت درمان نشدن ندول‌هايي در مجاري لنفاتيك و آبسه‌هاي چركي در غدد لنفاوي پس از چند هفته بروز كرده و بيماري گسترش مي‌يابد كه منجر به آبسه‌هاي كبد و طحال، پنوموني، آبسه‌هاي ريوي و آبسه‌هاي متعدد جلدي و عضلاني مي‌شود؛ عفونت سيستم اعصاب مركزي نيز ممكن است اتفاق افتد.

    عفونت‌هاي ريوي: در عفونت‌هاي ريوي بيماري شديد تب‌دار به همراه پنوموني، برونكوپنوموني، آبسه ريوي، تجمع مايع در پلور و افيوژن پلور، زخم نكروز دهنده در برونش و تراشه، لنفادنوپاتي گردن و مدياستن ايجاد مي‌شود، در صورت عدم درمان معمولاً در ده روز مرگ اتفاق مي‌افتد.

    عفونت‌هاي منتشر خون: تظاهرات مانند عفونت‌هاي منتشر خوني است، اغلب همراه عفونت‌هاي موضعي است عفونت‌هاي منتشر خوني مشمشه، در صورت عدم درمان در هفت تا ده روز معمولاً كشنده است.

    عفونت‌هاي مزمن: اشكال مزمن مشمشه به شكل آبسه‌هاي متعدد در بازوها و عضلات پاها يا در طحال و كب يا پنوموني مزمن مي‌باشد. گاهي در اتوپسي عفونت‌هاي بدون علامت كشف مي‌شود.

    تشخيص آزمايشگاهي: تشخيص قطعي بنا بر جدا كردن بورخولدريامالئي از خون، خلط، ادرار يا ضايعات پوستي است و همچنين بوسيله بررسي آنتي‌بادي فلئورسنت مستقيم (DFA) فيكساسيون كمپلمان، آزمايشات آگلوتيناسيون، ELISA يا بوسيله PCR صورت مي‌گيرد. تست پوستي مالئين كه به طور گسترده براي برنامه كنترل بيماري در حيوانات به كار مي‌رود براي انسان كاربرد چنداني ندارد. براي بررسي نمونه‌هاي باليني يا آلوده كردن جوندگان در آزمايشگاه تجهيزات و وسايل آزمايشگاه با Biosefety level 3 مورد نياز است.

    پيشگيري:

    موارد مشكوك برای براي جلوگیری از پاشيده شدن يا تماس‌هاي مستقيم با ضايعات چركي، خون و ترشحات و ساير وسايل آلوده انجام گيرد. وسايل آلوده به ترشحات و تجهيزات پانسمان بايستي اتوكلاو يا سوزانده شده يا با استفاده از مواد ضدعفوني كننده ضدعفوني شوند. واكسن براي مشمشه وجود ندارد. در كشورهايي كه مشمشه در حيوانات آندميك است براي پيشگيري از بيماري در انسان، شناسايي و حذف جمعيت حيوانات آلوده مهم است. در مراكز بهداشتي درماني، بيمارستان‌ها، آزمايشگاه ها و … مي‌توان از انتقال بيماري به وسيله اجراي احتياطات معمول به هنگام برخورد با خون و مايعات بدن پيشگيري كرد. در عفونت‌هاي آزمايشگاهي ايجاد شده داكسي‌سيكلين جهت پيشگيري موثر بوده است ولي استفاده از آن در موارد تماس ثابت نشده است.

    درمان: چون بيماري مشمشه در انسان نادر است، اطلاعات محدودي درباره درمان آنتي‌بيوتيكي وجود دارد. نشان داده شده كه سولفاديازين در حيوانات آزمايشگاهي و انسان مؤثر بوده است، همچنين بورخولدريامالئي معمولاً به تتراسايكلين، سيپروفلوكساسين، استرپتومايسين، نووابيوسين، جنتامايسين، سفتازيديم و سولفاميدها و يا تركيبي از ايمي پنم و داكسي سايكلين حساس است. مقاومت به كلرامفنيكل نيز گزارش شده است؛ بازگشت بیماری حتي پس از درمان آنتي ميكروبيال ممكن است رخ دهد.

  • سفر 70 كيلومتري و باور نكردني گربه خانگي

    به گزارش ايسنا:

    رسانه‌هاي دولتي روسيه اعلام كردند كه يك گربه خانگي بيش از 70 كيلومتر در سيبري سفر كرده است.

    «سرگئي مين سيك» صاحب اين گربه در مصاحبه‌اي با رسانه‌هاي دولتي روسيه خاطر نشان كرد: گربه‌ام تقريبا يك ماه پيش از منزل خارج شد و من تصور كردم كه او براي ادامه زندگي من را ترك كرده است.

    اين مرد جوان در ادامه به يكي از روزنامه‌هاي چاپ روسيه اضافه كرد: روز گذشته با كمال تعجب متوجه شدم، صداي گربه‌ام از پشت در مي‌آيد. هنگامي كه در را باز كردم،‌ او را يافتم. در حالي كه دمش را بالا گرفته بود، با غرور وارد منزل شد.

    اين مرد جوان در ادامه افزود: احتمال مي دهم بيش از 70 كيلومتر پيموده و تمام سيبري را طي كرده است. او سفر كرده و در نهايت هنگامي كه خسته شده به منزل بازگشته است. اين واقعا براي من شگفت‌انگيز بود.

  • هفته دیگر، دلفین ها در مجلس/ گزارش بررسی مرگ ببر روسی در مجلس

    با اعلام بررسي پرونده تخريب صخره‌هاي مرجاني و مرگ ببر روسي و شيرهاي پارك ارم
    نايب رييس فراكسيون محيط زيست مجلس خبرداد:
    بررسي مرگ دلفين‌هاي جاسك در هفته آينده

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات نايب رييس فراكسيون محيط زيست مجلس شوراي اسلامي در خصوص جلسه اخير فراكسيون گفت: تخريب صخره‌هاي مرجاني، مرگ ببر سيبري در باغ وحش تهران و معدوم كردن شيرهاي اين باغ وحش در جلسه مذكور مورد بحث و بررسي قرار گرفت و بررسي علت مرگ دلفين‌هاي بندر جاسك به جلسه هفته آينده موكول شد.

    انوشيروان محسني بندپي در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، با تاكيد بر ارزشمندي صخره‌هاي مرجاني بندرعباس و درياي عمان تصريح كرد: صخره‌هاي مرجاني ارزش بسيار ذي‌قيمتي در محيط‌هاي زيستي و آبي دارند اما ورود فاضلاب‌ها، آلودگي‌هاي نفتي و خاك‌ريزي در محيط‌هاي آبي شرايطي را پديد آورده كه اين صخره‌ها در معرض نابودي قرار گرفته‌اند به نحوي كه هم‌اكنون حدود 30 درصد از آنها تخريب شده و اگر همين روند ادامه پيدا كند پيش‌بيني مي‌شود كه تخريب آنها به 50 درصد برسد.

    نايب رييس كميسيون بهداشت و درمان ادامه داد: صخره‌هاي مرجاني زيستگاه، پناهگاه و بستر بسيار مهمي براي پرورش ماهيان مرجاني است كه اگر اين صخره‌ها از بين برود رشد و زاد و ولد ماهيان مرجاني را نخواهيم داشت، ماهياني كه در كم كردن جلبك‌ها و آلك‌هاي موجود در درياها كه پديده بسيار بد هستند، نقش موثري دارند، به تعبير بهتر اگر ماهيان مرجاني را نداشته باشيم در درازمدت با رشد آلك‌ها و جلبك‌ها با پديده خالي شدن محيط از اكسيژن مواجه مي‌شويم.

    به گفته محسني بندپي، بنابراين با توجه به اهميت صخره‌هاي مرجاني در كميسيون مقرر شد كه در مناطق آزاد قوانين زيست‌محيطي را براي حفظ اين ذخاير آبي اجرايي‌تر و عملياتي‌تر كنيم و سازمان حفاظ محيط زيست برحسن اجراي كار نظارت كامل داشته باشد.

    نماينده مردم نوشهر و چالوس در خانه ملت افزود: در ادامه جلسه بحث ببر‌ سيبري و شيرهاي باغ وحش ارم را داشتيم كه بسيار حائز اهميت است، كشور روسيه به خاطر برگزاري المپيك زمستانه 2014 درخواست دو قلاده پلنگ از ايران كرد تا بتواند از آن‌ها براي نماد اين بازي‌ها استفاده كند، آنها قصد دارند تا زمان برگزاري بازي‌ها هم زاد و ولد پلنگ‌ها را افزايش دهند و هم از آنها در برنامه‌هاي خاص استفاده كنند.

    نايب رييس فراكسيون محيط زيست هم‌چنين خاطرنشان كرد: از آنجاكه متاسفانه به دليل عدم رعايت مسايل زيست‌محيطي و حيات وحش نسل ببر در كشور ما منقرض شده و مسوولان مربوطه اطلاع يافتند ببرهاي سيبري قابليت زندگي و تطابق در جزاير ميانكاله مازندران و گلستان را دارند، اعلام كردند در ازاي دو قلاده پلنگ، دو ببر سيبري مي‌گيرند. اين در حالي بود كه كشور روسيه براي نگهداري پلنگ‌هاي ايراني همه شرايط، بستر و لوازم را آماده كرده بود اما متاسفانه ما براي نگهداري ببرها اصلا آمادگي نداشتيم يعني نه ميانكاله را براي آنها آماده كرديم و نه باغ وحش تهران را، به تعبير بهتر مانند ساير پروژه‌ها هيچ كار علمي و تخصصي انجام نداديم.

    محسني اظهار كرد: بنابراين اولين مساله اين است كه آنها برنامه داشتند و با علم وارد كار شدند اما ما هيچ‌گونه آمادگي كارشناسي و علمي براي نگهداري ببرها نداشتيم كه مقصر اصلي سازمان حفاظت محيط زيست است، وقتي آنها را به باغ وحش تهران داديم مشكل حادتر شد، بر اساس شنيده‌ها براي ببرها محوطه‌اي 1800 متري با استخر آبي در نظر گرفته شد كه اعلام مي‌كنند استاندارد بود اما در كنار اين ببرها شيرهايي نگهداري مي‌شد كه از اوايل شهريور دچار بيماري شده بودند و از آنجا كه مسوولان مربوطه در پروتكل درماني شيرها جنبه‌هاي تشخيصي درست و پيگيري علمي را نداشتند نهايتا ببر نر دچار مشكل شد.

    نايب رييس كميسيون بهداشت و درمان در ادامه گفت‌وگو با ايسنا گفت: پس از مرگ ببر سيبري سراغ دانشكده دامپزشكي تهران رفته و از اساتيد آنجا كمك خواستند، بر اساس اظهارنظر مسوولان باغ‌وحش آنها هم تشخيص بيماري مشمشه را ندادند، بيماري مشمشه در الاغ، خر و قاطر حاد و در اسب مزمن است كه به دليل گران بودن اسب براي گوشت‌خواراني نظير ببر و شير از گوشت وارداتي الاغ استفاده مي‌شد اما مشخص نيست كه آيا اين گوشت‌ها از مبادي ورودي كشور با قرنطينه وارد كشور مي‌شد يا خير؟

    محسني خاطرنشان كرد: نهم دي ماه يعني آخرين روز زندگي ببر سيبري بيماري مشمشه در كشور تاييد شد، هم‌اكنون هم توسط آزمايشگاه‌ آلمان تاييد شده است، حال كه مشخص شده متصديان حيات وحش، در تغذيه، مراقبت و درمان اين حيوانات كوتاهي و با اين ذخاير ذي قيمت حيات وحش چنين برخورد كرده‌اند اين پرسش مطرح مي‌شود كه اگر فرزند يكي از ما مريض مي‌شد به همين ترتيب از او مراقبت و نگهداري مي‌كرديم و در تهيه مواد غذايي آنها دقت لازم را نداشتيم؟

    نايب رييس فراكسيون محيط زيست، سازمان دامپزشكي را يكي ديگر از مقصران اصلي مرگ در باغ وحش تهران دانست و تاكيد كرد: سازمان دامپزشكي مسووليت دارد هرگونه دام، طيور و احشام كه از خارج كشور وارد مي‌شود را كنترل كند، همان‌طور كه در رابطه با انسان‌ها وزارت بهداشت عهده‌دار اين مسووليت است و در مورد برنج‌هاي وارداتي آنها را متهم به عدم رعايت دقت كافي كرديم، در اين زمينه هم سازمان دامپزشكي كشور مقصر است چراكه بايد در مبادي ورودي كشور نسبت به اين گوشت‌ها دقت و حساسيت لازم را داشته باشد.

    وي افزود: ضمن اين‌كه لازم بود سازمان دامپزشكي يك معاينه ادواري روي اين حيوانات داشته باشد، چراكه از زمان بروز اين بيماري در ميان شيرها تا زماني كه ببر دچار اين بيماري شد يك پروسه پنج‌- شش ماه طول كشيد، در اين زمينه آنها نشان دادند كه از آمادگي لازم برخوردار نبودند و تعاملي با مسوولين باغ‌وحش نداشتند.

    محسني بندپي هم‌چنين خاطرنشان كرد: متاسفانه اين در حاليست كه آقايان اذعان داشتند دو پلنگ ايراني كه به روسيه داديم پلنگ‌هايي بودند كه در دام افتاده و زخمي و نحيف و لاغر بودند اما پس از دو سه ماه كه از آنها در روسيه بازديد داشتند متوجه شدند اين پلنگ‌هاي زخمي و لاغر و نحيف، قبراق و سرحال شده و بيماري آنها از بين رفته است، اما ببرهاي سيبري كه از گواهي‌هاي سلامت برخوردار بودند پس از ورود با انتقال بيماري مشمشه از گوشت الاغ به شير و از شيري به دليل زندگي به اين ببرها منتقل شده و نهايتا اين حادثه تلخ را به وجود آورد كه نتوانستيم از اين ببرها طوري نگهداري كنيم كه اين مساله و حادثه براي كشور و جامعه علمي پيش نيايد.

    نايب رييس فراكسيون محيط زيست در خاتمه درباره مرگ 9 دلفين در بندر جاسك، خاطرنشان كرد: مرگ دلفين‌ها در بندر جاسك بندرعباس در جلسه هفته آينده بررسي مي‌شود.

  • خداحافظي پرندگان مهاجر با تالابهاي گلستان

    به گزارش خبرنگار مهر: در گرگان، گلستان چهار تالاب بين المللي دارد که هر ساله با شروع فصل سرما، هزاران پرنده به در اين تالابها زمستان گذراني مي کردند و زمستان را به بهار مي رساندند.
    از چهار تالاب بين المللي آلاگل، آلماگل، آجي گل و گميشان واقع در گلستان، حضور پرندگان در سه تالاب اول بسيار کمرنگ و نادر بوده و اکنون تالاب گميشان به تنها زيستگاه زمستان گذراني پرندگان مهاجر مبدل شده است.
    بروز پديده خشکسالي، ورد انواع آلاينده ها، حفر کانال در اطراف تالاب، احداث سد در زمينهاي فرادست تالاب، شکار بي رويه و صيد ماهيان کمياب، احداث جاده و استخرهاي پرروش ميگو و .. زيستگاههاي پرندگان در حاشيه تلابها را به مخاطره انداخته است.
    تاکنون 85 گونه پرنده شامل 19 گونه بومي و 66 گونه مهاجر در تالابهاي منطقه شناسايي شدند که از ميان پرندگان مهاجر، 14 گونه بومي و بقيه گونه زمستان گذر هستند.
    صدور مجوز براي پنج هزار شکارچي
    درسالجاري محيط زيست گلستان براي پنج هزار شکارچي مجوز شکار صادر کرده است و اين تعداد به اضافه شمار زيادي شکارچيان غيرمجاز شناسايي نشده، موجب مهاجرت و تغيير زيستگاه هاي پرندگان مهاجر گلستان شده است.
    چنگر، فوتکا، مرغابي، قو، غاز، پليکان، فلامينگو، باتلان، انواع حواصيل و پرستو از انواع گونه‌هاي ارزشمند پرندگان مهاجري هستند که به تالابهاي استان گلستان مهاجرت مي‌کنند.
    بر اساس آمار، هر سال حدود 300 هزار پرنده به گلستان مي‌آيند و شش ماه سرد سال را در تالابهاي استان سپري مي‌کنند و
    مرغابي، غاز، قو، پليکان، باکلان، پرستوي دريايي، سليم، کاکايي، چنگر، اگرت، خوتکا، گيلان شاه و تليله از مهمترين پرندگان مهاجر به استان گلستان است.
    ترانه خواني پرندگان به گوش نمي رسد
    برخي از اين پرندگان مانند پليکان، فلامينگو و قو جزو گونه‌هاي حمايت شده و برخي نيز مانند پليکان پا خاکستري و عقاب دريايي دم سفيد از جمله گونه‌هاي در خطر انقراض به شمار مي‌روند و ترانه خواني بسياري از پرندگان ديگر در تالابهاي گلستان به گوش نمي رسد.
    برابر قوانين، شکار و صيد گونه هاي مرغابي سانان حفاظت شده در ايران شامل قوها، غاز پيشاني سفيدکوچک، غاز پازرد، اردک سرسفيد، اردک بلوطي، اردک تاجدار، اردک مرمري ، اردک چشم طلايي ، اردک سرسياه ، اردک دم دراز و مرگوسها مي شود.
    نا امن شدن زيستگاههاي پرندگان در سايه شکار بي رويه و برخي بي تدبيريها و خشکسالي تالابها موجب شده تا ديدن گونه هاي ارزشمند پرندگان مهاجر در تالابهاي گلستان در سالهاي آينده به رويايي دست نيافتني مبدل شود.
    برخي شکارچيان براي تفريح به شکار پرندگان در حاشيه تالابها مي پردازند و اين تفريح، مرگ پرندگان آبزي و کنار آبزي را منجر مي شود.
    به گفته برخي شکارچيان، در سالهاي قبل برخي گونه ها مانند اردک چشم سفيد، اردک سرطلايي، عقاب دريايي و … در تلابهاي منطقه مشاهده مي شدند که امسال اين گونه ها را کمتر مي توان کشاهده کرد.
    تالابهاي گلستان درگير کم آبي
    معاون محيط طبيعي محيط زيست گلستان گفت: بحث شکار پرندگان يکي از مشکلاتي است که هرساله در فصل شکار در استان گلستان با آن روبرو هستيم.
    محسن جعفرزاده بيان داشت: مهترين اصلي که بايد به آن اشاره کرد، تهيد خشکسالي و کم آبي است که تالابهاي استان را درگير کرده است و دراين حالت اکثر پرندگان به مناطقي مهاجرت مي کنند که منابع آبي کمي دارند.
    وي اظهار داشت: منابع آبي کم تالابها نمي تواند پرندگان را در برابر شکارچيان مجاز و غيرمجاز محافظ مناسبي داشته باشد و خوشبختانه سازمان محيط زيست حداقلي را تعريف کرده تا شکارچيان نيز بتوانند به اهداف خود برسند.
    معاون محيط زيست گلستان عنوان کرد: در کنار اين شکارچيان مجاز، شکارچيان غيرمجاز ضربات شديدي به اين زيستگاهها مي زنند.
    وي اظهار داشت: در مناطق تالابي استان، پاسگاههاي محيط باني وجود دارد و هميشه نظارت مطلوب در مواقع شکار وجود دارد و برخورد قاطع با متخلفان مي شود.
    وي اظهار داشت: حجم تخلفات با توجه به تعداد اسحله اي که بصورت مجاز و غيرمجاز در دست شکارچيان است از جمله دغدغه هاست.
    شکار در تالابهاي گلستان ممنوع شود
    معاون محيط طبيعي محيط زيست گلستان با اشاره به صدور مجوز براي شکارچيان افزود: کسانيکه که مجوز حمل اسلحه شکار دارند و کسانيکه مجوز شکار دارند، به آنها پروانه شکار دارند.
    وي به خشکي تالابهاي گلستان اشاره کرد و گفت: تالابهاي استان در حال خشک شدن هستند و سال گذشته با توجه به تلاشهاي صورت گرفته سه تالاب بين المللي آلاگل، آلماگل و آجي گل استان احيا شدند.
    گميشان تنها زيستگاه پرندگان مهاجر
    وي ياداورشد: خشکسالي و بحث مديريت منابع آبي، تالابهاي استان را با مشکل مواجه کرده اند و اکنون پرندگان به تنها تالابي مي روند، تالاب گميشان است.
    جعفر زاده خاطرنشان کرد: اين تالاب نيز با بحث پسروي آب دريا مواجه است و پرندگان نيز جاي کمي براي گذران دارند و اگر پرنده ها در منابع ابي استانپراکنده شوند، بهتر مي توان حفاظت کرد.
    معاون محيط طبيعي محيط زيست گلستان به بحث ممنوعيت شکار در تالابهاي استان اشاره کرد و با توجه به بحث خشکسالي و محدوديت مهاجرت پرندگان به تالابهاي استان، پيگير ممنوعيت شکار پرندگان در اين تالابها هستيم.
    در چرخه طبيعت پرندگان وابستگي زيادي به تالابها دارند و بقا و حيات بسياري از گونه هاي هاي کمياب و در خطر انقراض پرندگان آبزي و کنارآبزي به تالاب وابسته است و بسياري از تالابها به دليل وجود مواد گياهي مانند زغال سنگ توان توليد انرژي دارند و اکنون اين گنجينه هاي ارزشمند روبه نابودي هستند.

  • مناطق حفاظت شده اصفهان سرآمد زیستگاههای ایران

    مناطق حفاظت شده اصفهان سرآمد زیستگاههای ایران
    مهر نوشت: مناطق حفاظت شده اصفهان به دلیل قرارگرفتن در فلات مرکزى ایران با تنوع آب و هوایی و توپوگرافی ویژه و نیز همجوارى با رودخانه زاینده‌رود‌ از تنوع گیاهى و جانورى مناسبى برخوردار است به نحوی که متخصصان محیط زیست آن را سرآمد زیستگاههای ایران می دانند.
    به گزارش خبرنگار مهر، مناطق حفاظت شده استان اصفهان شامل منطقهٔ‌ قمشلو، موته، کلاه‌قاضى، عباس آباد نائین و … است که توانسته طی سالیان گذشته جمعیت قابل توجهی از گونه های وحشی را در امنیت کامل در خود جای دهد.
    یکی از مناطق حفاظت شده در این استان، منطقهٔ‌ قمیشلو است که در غرب استان اصفهان واقع شده و ۳۷ هزار هکتار مساحت دارد و منطقه‌اى کوهستانى با اقلیمى سرد و خشک است. این منطقه در زمان قاجار شکارگاه شاهزادگان و ظل‌السلطان بود و آثارى نیز از آن دوره در این منطقه باقى مانده است.
    این ناحیه شامل دو قسمت پناهگاه حیات‌وحش و منطقهٔ شکار ممنوع  است. حیوانات آن شامل قوچ و میش ارمنى، کل، بز و آهو در ارتفاعات است. از پرندگان این ناحیه مى‌‌توان به کبک، تیهو، بلدرچین، هوبره، کرکس، لاش‌خور و … اشاره کرد.
    در همین رابطه مدیرکل اداره محیط زیست اصفهان با اشاره به اینکه سرشماریها نشان می دهد اصفهان به لحاظ جمعیت گونه های کل، بز، میش و آهو سرآمد زیستگاههای ایران است گفت: 27 هزار راس کل، بز، قوچ و میش بهمن سال گذشته در مناطق حفاظت شده استان سرشماری شده است.
    احمد رضا لاهیجان زاده در گفتگو با خبرنگا مهر با اشاره به اینکه متخصصان محیط زیست و کارشناسان حیات وحش پناهگاههای حیات وحش اصفهان را بی نظیرترین زیستگاههای آهو در جهان می دانند، تاکید کرد: در تعداد گونه های حیات وحش در کشور رتبه نخست را داریم.
    وی اضافه کرد: سرشماری سال گذشته نشان می دهد فقط در مناطق حفاظت شده استان اصفهان تعداد گونه های کل، بز و قوچ و میش به بالای 27 هزار راس و در مناطق آزاد و غیرحفاظت شده تعداد گونه ها به رقمی بالاتر از این می رسد.
    وی با اشاره به غنای مناطق مختلف تاکید کرد: علوفه مورد نیاز گونه ها با نشستن برف در مناطق تامین می شود و در سالهای گذشته به دلیل خشکسالی کشت علوفه و حفرچاه و آبرسانی به شکلهای مختف در دستور کار ما بوده و حیات وحش خوشبختانه مشکلی در این زمینه نداشته اند.
    وی به پارک ملی کلاه قاضی اشاره کرد و افزود: این منطقه به دلیل خشکی و کم بارشی در معرض خطر بیشتری به نسبت دیگر مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست است با این حال در سال گذشته از همین منطقه خشک 10 تن علوفه به استان فارس ارسال شده است.
    لاهیجان زاده همچنین اضافه کرد: امسال برف خوبی در مناطق نشست و بارندگی نسبی خوبی داشتیم و برای سال پیش رو بعید به نظر می رسد مشکلی برای تامین علوفه مورد نیاز حیات  در مناطق حفاظت شده وجود داشته باشد.
    استان اصفهان به علت استقرار در فلات مرکزى ایران با تنوع آب و هوا و توپوگرافیِ ویژه و نیز همجوارى با زاینده‌رود‌ از تنوع گیاهى و جانورى مناسبى برخوردار است.
    منطقهٔ ‌موته که بین شهرستان‌هاى کاشان، لنجان، محلات، گلپایگان، خوانسار و میمه قرار دارد و مساحت آن ۰۰۰‚۲۲۰ هکتار است. حفاظت این منطقه عمدتاً به منظور حمایت از آهو است و گاهى‌اوقات گلهٔ آهوان در جاده‌هاى اصلى نیز مشاهده مى‌شوند.
    منطقهٔ‌ کلاه‌قاضى که در جنوب اصفهان و تقریباً در ۲۶ کیلومترى شهر واقع شده است. این منطقه از جانب شرق تحت تأثیر کویر و از جانب غرب تحت تأثیر رشته‌کوه‌هاى زاگرس است. پستانداران این پناهگاه عبارتند از: کل یا بز کوهى، قوچ و میش، آهو یا غزال ایرانى، پلنگ، خرگوش وحشى، گرگ، کفتار، شغال، گربه شنى، روباه و غیره.
    عمده‌ترین پرندگان آن نیز شامل : کبک، تیهو، گنجشک معمولى، خانوادهٔ کبوترها، جغد کوچک، خانوادهٔ عقاب‌ها، بالابان، شاهین، کلاغ سیاه، خانوادهٔ‌ هدهد، و خزندگان منطقه مشتمل بر : افعى شاخ‌دار ایرانى و مار جعفرى است.

    مناطق حفاظت شده اصفهان سرآمد زیستگاههای ایرانمناطق حفاظت شده اصفهان به دلیل قرارگرفتن در فلات مرکزى ایران با تنوع آب و هوایی و توپوگرافی ویژه و نیز همجوارى با رودخانه زاینده‌رود‌ از تنوع گیاهى و جانورى مناسبى برخوردار است به نحوی که متخصصان محیط زیست آن را سرآمد زیستگاههای ایران می دانند.به گزارش خبرنگار مهر، مناطق حفاظت شده استان اصفهان شامل منطقهٔ‌ قمشلو، موته، کلاه‌قاضى، عباس آباد نائین و … است که توانسته طی سالیان گذشته جمعیت قابل توجهی از گونه های وحشی را در امنیت کامل در خود جای دهد.
    یکی از مناطق حفاظت شده در این استان، منطقهٔ‌ قمیشلو است که در غرب استان اصفهان واقع شده و ۳۷ هزار هکتار مساحت دارد و منطقه‌اى کوهستانى با اقلیمى سرد و خشک است. این منطقه در زمان قاجار شکارگاه شاهزادگان و ظل‌السلطان بود و آثارى نیز از آن دوره در این منطقه باقى مانده است.
    این ناحیه شامل دو قسمت پناهگاه حیات‌وحش و منطقهٔ شکار ممنوع  است. حیوانات آن شامل قوچ و میش ارمنى، کل، بز و آهو در ارتفاعات است. از پرندگان این ناحیه مى‌‌توان به کبک، تیهو، بلدرچین، هوبره، کرکس، لاش‌خور و … اشاره کرد.
    در همین رابطه مدیرکل اداره محیط زیست اصفهان با اشاره به اینکه سرشماریها نشان می دهد اصفهان به لحاظ جمعیت گونه های کل، بز، میش و آهو سرآمد زیستگاههای ایران است گفت: 27 هزار راس کل، بز، قوچ و میش بهمن سال گذشته در مناطق حفاظت شده استان سرشماری شده است.

    احمد رضا لاهیجان زاده در گفتگو با خبرنگا مهر با اشاره به اینکه متخصصان محیط زیست و کارشناسان حیات وحش پناهگاههای حیات وحش اصفهان را بی نظیرترین زیستگاههای آهو در جهان می دانند، تاکید کرد: در تعداد گونه های حیات وحش در کشور رتبه نخست را داریم.
    وی اضافه کرد: سرشماری سال گذشته نشان می دهد فقط در مناطق حفاظت شده استان اصفهان تعداد گونه های کل، بز و قوچ و میش به بالای 27 هزار راس و در مناطق آزاد و غیرحفاظت شده تعداد گونه ها به رقمی بالاتر از این می رسد.
    وی با اشاره به غنای مناطق مختلف تاکید کرد: علوفه مورد نیاز گونه ها با نشستن برف در مناطق تامین می شود و در سالهای گذشته به دلیل خشکسالی کشت علوفه و حفرچاه و آبرسانی به شکلهای مختف در دستور کار ما بوده و حیات وحش خوشبختانه مشکلی در این زمینه نداشته اند.
    وی به پارک ملی کلاه قاضی اشاره کرد و افزود: این منطقه به دلیل خشکی و کم بارشی در معرض خطر بیشتری به نسبت دیگر مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست است با این حال در سال گذشته از همین منطقه خشک 10 تن علوفه به استان فارس ارسال شده است.
    لاهیجان زاده همچنین اضافه کرد: امسال برف خوبی در مناطق نشست و بارندگی نسبی خوبی داشتیم و برای سال پیش رو بعید به نظر می رسد مشکلی برای تامین علوفه مورد نیاز حیات  در مناطق حفاظت شده وجود داشته باشد.
    استان اصفهان به علت استقرار در فلات مرکزى ایران با تنوع آب و هوا و توپوگرافیِ ویژه و نیز همجوارى با زاینده‌رود‌ از تنوع گیاهى و جانورى مناسبى برخوردار است.
    منطقهٔ ‌موته که بین شهرستان‌هاى کاشان، لنجان، محلات، گلپایگان، خوانسار و میمه قرار دارد و مساحت آن ۰۰۰‚۲۲۰ هکتار است. حفاظت این منطقه عمدتاً به منظور حمایت از آهو است و گاهى‌اوقات گلهٔ آهوان در جاده‌هاى اصلى نیز مشاهده مى‌شوند.
    منطقهٔ‌ کلاه‌قاضى که در جنوب اصفهان و تقریباً در ۲۶ کیلومترى شهر واقع شده است. این منطقه از جانب شرق تحت تأثیر کویر و از جانب غرب تحت تأثیر رشته‌کوه‌هاى زاگرس است. پستانداران این پناهگاه عبارتند از: کل یا بز کوهى، قوچ و میش، آهو یا غزال ایرانى، پلنگ، خرگوش وحشى، گرگ، کفتار، شغال، گربه شنى، روباه و غیره.
    عمده‌ترین پرندگان آن نیز شامل : کبک، تیهو، گنجشک معمولى، خانوادهٔ کبوترها، جغد کوچک، خانوادهٔ عقاب‌ها، بالابان، شاهین، کلاغ سیاه، خانوادهٔ‌ هدهد، و خزندگان منطقه مشتمل بر : افعى شاخ‌دار ایرانى و مار جعفرى است.

  • پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی ارزیابی می شود

    مهر نوشت: توسط ارزیاب بین المللیGEF پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی ارزیابی می شود
    پیتر هانام، ارزیاب بین المللی تسهیلات جهانی محیط زیست (GEF) در هفتمین روز حضور خود در ایران، روز چهارشنبه عازم استان اصفهان می شود تا از مناطق پایلوت پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی بازدید کند.
    به گزارش خبرگزاری مهر، این نخستین بار است که بعد از گذشت پنج سال از آغاز بکار پروژه، یک ارزیاب میان دوره ای به  بررسی و ارزیابی عملکرد آن می پردازد.
    پیتر هانام، بعد از بازدید از مناطق پایلوت این پروژه در اصفهان، هفته آینده از 6 منطقه پایلوت دیگر در استانهای چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و فارس نیز بازدید می کند و نهایتا روز 17 بهمن ماه سال جاری ارزیابی خود را از روند پروژه به معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست و دفتر برنامه عمران ملل متحد در تهران ارائه خواهد کرد.
    روز گذشته همچنین کرافورد پرنتیس، مشاور بین المللی پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی نیز به ایران سفر کرد. وی قرار است بعد از این به عنوان مشاور با این پروژه همکاری داشته باشد.

    توسط ارزیاب بین المللیGEF/پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی ارزیابی می شودپیتر هانام، ارزیاب بین المللی تسهیلات جهانی محیط زیست (GEF) در هفتمین روز حضور خود در ایران، روز چهارشنبه عازم استان اصفهان می شود تا از مناطق پایلوت پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی بازدید کند.به گزارش خبرگزاری مهر، این نخستین بار است که بعد از گذشت پنج سال از آغاز بکار پروژه، یک ارزیاب میان دوره ای به  بررسی و ارزیابی عملکرد آن می پردازد.
    پیتر هانام، بعد از بازدید از مناطق پایلوت این پروژه در اصفهان، هفته آینده از 6 منطقه پایلوت دیگر در استانهای چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و فارس نیز بازدید می کند و نهایتا روز 17 بهمن ماه سال جاری ارزیابی خود را از روند پروژه به معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست و دفتر برنامه عمران ملل متحد در تهران ارائه خواهد کرد.
    روز گذشته همچنین کرافورد پرنتیس، مشاور بین المللی پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی نیز به ایران سفر کرد. وی قرار است بعد از این به عنوان مشاور با این پروژه همکاری داشته باشد.

  • مارمولك يك متري در كاليفرنيا به دام افتاد!+ عکس

    مارمولك يك متري در كاليفرنيا به دام افتاد!
    مقامات دپارتمان آتش‌نشاني ايالت «كاليفرنيا» از به دام انداختن يك مارمولك يك متري توسط ماموران خبر دادند.
    به گزارش ايسنا، «جان ولش» رييس دپارتمان آتش‌نشاني ايالت «كاليفرنيا» در مصاحبه‌اي با رسانه‌هاي دولتي اين كشور خاطر نشان كرد: روز گذشته ماموران با اعزام به يك منزل مسكوني در منطقه «ريور سايد كانتي» موفق شدند يك مارمولك يك متري را كه باعث ترس و وحشت اهالي يك ساختمان مسكوني شده بود، به دام بياندازند.
    به گزارش ايسنا، اين مقام مسئول دپارتمان آتش‌نشاني ايالت «كاليفرنيا» در ادامه به خبرگزاري آسوشيتدپرس اضافه كرد: اين مارمولك سياه پس از شليك داروي بيهوشي توسط ماموران دپارتمان آتش‌نشاني به دام افتاد و ماموران اين خزنده را به يكي از مراكز نگهداري حيوانات منتقل كردند. همچنين قرار است بيش از يكصد دلار براي فروش اين مارمولك غول‌آسا در نظر گرفته شود.
    به گزارش ايسنا، بر اساس اعلام دپارتمان حيات‌وحش منطقه «ريور سايد كانتي» احتمالا اين مارمولك يك‌متري غول‌آسا از آسيا و به واسطه يكي از قاچاقچيان حيوانات به آمريكا وارد شده است. به همين دليل، تحقيقات در اين رابطه توسط كارشناسان دپارتمان آتش‌نشاني ادامه دارد.
    دیده بان حقوق حیوانات: تصویر منتشره مربوط به اژدهای کومودو (Comodo Dragon) می باشد.
    سوسمار به عنوان اسم عام این گونه خزندگان از مارمولک های خانگی گرفته تا تمساح های شش متری به کار می رود و ظاهرا مترجم محترم خبر به اشتباه آن را مارمولک ترجمه کرده.
  • عامل مرگ ببر سیبری در کمین تهرانی ها +تکذیب های قبلی!!!

    پس از گزارش هایی که  دیده بان حقوق حیوانات داد ، این خبر ، و رد این مسئله توسط سازمانهای ذیربط ، این خبر ، نظر شما را به گزارش جلب می کنیم :

    پس از هشدارهایی که کارشناسان در خصوص شیوع عامل مرگ ببر سیبری دادند و مسئولین نیز اقدام به قرنطینه کردن باغ وحش ارم کردند، امروز رئيس سازمان دامپزشکي از احتمال شیوع این بیماری مشترک میان انسان و حیوان خبر داده و به شهروندان در خصوص این بیماری هشدار داد.

    به گزارش خبرنگار «تابناک» اجتماعی، رئيس سازمان دامپزشکي با تاکيد بر اينکه تا زماني که مجوزي ورود حيواني از سوي دامپزشکي صادر نشده است، نمي توان علت يک مشکل را اين سازمان دانست گفت: در حال حاضر هدف سازمان دامپزشکي جلوگيري از انتقال بيماري “مشمشه” به انسانها است.

    سيد محسن دستور در گفتگو با مهر با بيان اينکه باغ وحش ارم زيرنظر سازمان دامپزشکي نبوده است، گفت:هنگامي که ببر سيبري وارد ايران شد، قرار بود که به ميان‌کاله منتقل شود اما به باغ وحش ارم فرستاده شد.

    وي افزود: از زماين که به سازمان دامپزشکي اعلام کردند که ببر تلف شده است نمونه ها به آزمايشگاه هاي داخلي و خارجي ارسال شد و پس از تاييد بيماري مشمشه، براي جلوگيري از انتقال به انسانها اقداماتي انجام شد.

    باغ وحش ارم در محاصره بازرسان

    رئيس سازمان دامپزشکي از اقدامات قرنطينه اي در باغ وحش ارم خبر داد و گفت: گوشتخواران در فضايي مجزا تحت مراقبت هستند و هم اکنون اين باغ وحش از سوي سازمان تحت کنترل است، ضمن آنکه با شعله پاشي و ضد عفوني از گسترش بيماري جلوگيري مي شود.

    دستور خاطرنشان کرد: هيچ يک از دامپزشکاني که در باغ وحش ارم مشغول به فعاليت هستند، زيرنظر سازمان دامپزشکي نيستند و شاغل باغ وحش محسوب مي شوند.

    وي بابيان اينکه ببرها تحت نظر سازمان محيط زيست و باغ وحش ارم قرار داشتند، افزود: از تاريخ 10 دي ماه که ببر سيبري تلف شد، سازمان دامپزشکي در جريان امور قرار گرفت و اگر جابه جايي دام يا فرآورده هاي دامي با مجوز سازمان دامپزشکي صورت گيرد مي توان ادعا کرد که سازمان دامپزشکي مقصر است.

    رئيس سازمان دامپزشکي در پاسخ به اين پرسش که آيا گزارشي براي انتقال اين بيماري به انسان بوده است؟ گفت: تاکنون مشکلي براي انسانها گزارش نشده است و هدف سازمان دامپزشکي هم درشرايط کنوني جلوگيري از انتقال اين بيماري به انسانها است.

    دستور افزود: گزارشي از شيوع اين بيماري به ديگر حيوانات شهري مانند گربه و سگ گزارش نشده است.

    گفتنی است، ببر سیبری که به نام ببر مازندران وارد کشور شده و قرار بود این جفت ببر به منطقه حفاظت شده ای در استان مازندران منتقل شوند به دلیل نگهداری نامناسب و عدم رسیدگی به وضعیت بیماری ببر ها، ببر نر به دلیل بیماری مشمه دار فانی را وداع گفت گرچه اکنون پس از گذشت حدود یک ماه از مرگ این ببر بخت برگشته هنوز که هنوز تمام ارگان ها و سارمان های مرتبط با این موضوع مرگ ببر سیبری را به گردن یکدیگر می اندازند.

  • اسامي پرجمعيت ترين زيستگاه هاي آهو در کشور اعلام شد.

    به گزارش خبرگزاري محيط زيست ايران:

    موته، شير احمد و قميشلو

    طبق آخرين سرشماري انجام شده بيش از 4000 رأس آهو در پناهگاه موته در استان اصفهان زيست مي کنند که بدين ترتيب اين زيستگاه را بدل به بزرگترين زيستگاه اهو در کشور کرده اند.
    بهد از موته ، زيستگاه شيراحمد خراسان رضوي با در اختيار داشتن 3500 رأس آهو در جايگاه دوم قرار دارد. اين در شرايطي است که سيل ارديبهشت ماه امسال نزديک به 350 رأس آهو را در اين زيستگاه تلف کرده است.
    زيستگاه قميشلو نيز 3000رأس آهو را در خود جاي داده است. در اين زيستگاه شمار آهو با شمار قوچ وميش برابري مي کند.
    چهارمين زيستگاه بزرگ آهو در کشور، زيستگاه سهرين زنجان است که 1380 رأس آهو در آن زيست مي کنند.
    شمار آهوان زيستگاه کلاه قاضي در اصفهان نيز به 1200 رأس مي رسد که البته گونه غالب جانوري در اين زيستگاه کل و بز است.
    پيش تر مديرکل روابط عمومي اداره محيط زيست استان اصفهان به ايرن گفته بود:” پناهگاه حيات وحش موته بهترين زيستگاه آهو در کشور است.”
    کارشناس مسوول نظارت و بازرسي اين اداره نيز از افزايش 30 درصدي شمار آهو در پناهگاه هاي حيات وحش استان اصفهان خبر داد.
    پژمان کاووسي همچنين گفته بود:« شمار آهوان 3 پناهگاه موته، قميشلو و کلاه قاضي از افزايش 30 درصدي برخوردار بوده است.» وي شرايط مناسب زيستگاه ها را دليل اصلي افزايش شمار آهو در استان اصفهان ذکر کرد.
    آخرين سرشماري انجام شده در دشت سهرين نيز حاکي از آن بود که شمار آهو در اين زيستگاه حساس 270 رأس کاهش يافته است.
    يک کارشناس محيط زيست دليل اصلي کاهش جمعيت آهو در اين زيستگاه را خشکسالي ذکر کرده بود.
    اين 5 زيستگاه در مجموع 13 هزار رأس آهو را در خود جاي داده اند.هم اکنون 18 هزار آهو در زيستگاه هاي سراسر کشور زيست مي کنند.

  • بيماري ويروسي دليل مرگ ماهيان درياي خزر

    فارس:

    موسسه تحقيقات شيلات ايران وقوع نوعي بيماري نكروز عصبي ويروسي را دليل مرگ ماهيان درياي خزر اعلام كرد.

    به گزارش روابط عمومي موسسه تحقيقات شيلات ايران، اين بيماري كه در اكثر نقاط دنيا به استثناي قاره افريقا رخ داده بيماري فراگير است كه تاكنون در بيش از 40 گونه از ماهيان دريايي و پرورشي جهان گزارش شده است.

    اين بيماري از سال 1382 و به دنبال وقوع تلفات عديده‌اي كه در ماهيان كفال درياي خزر مشاهده شده بود مورد توجه و بررسي محققين و كارشناسان موسسه تحقيقات شيلات ايران قرار گرفته و بررسي هاي لازم در قالب يك طرح ملي در پژوهشكده‌هاي سه استان شمالي كشور از سال 1385 به مرحله اجرا درآمده است.

    نتايج اين طرح ملي نشانگر وجود اين عامل بيماريزا در منطقه بوده و به جز ايران در آبهاي دريايي كشورهاي منطقه مديترانه همچون يونان، تركيه،ايتاليا و رژيم صهيونيستي نيز ردپاي اين بيماري به اثبات رسيده است.

    اين گزارش مي‌افزايد: با توجه به طبيعت ويروس عامل اين بيماري هيچگونه درمان موثري عليه آن در ماهيان مبتلا وجود ندارد لذا اجراي اقدامات اساسي در خصوص رعايت مديريت بهداشتي و كاهش بار آلودگي دريا و استرس ناشي از آن اجراي برنامه‌هاي كنترل و پيشگيري از بروز بيماري و تلاش درجهت جلوگيري از انتقال آن به ساير گونه‌هاي اقتصادي درياي خزر، مبناي برنامه‌هاي اجرايي كشور بايد قرار گيرد.

    بر اساس اين گزارش در خصوص امكان انتقال اين بيماري به انسان از طريق خوراكي و مصرف ماهيان مبتلا، مطالعات و بررسي هاي انجام شده توسط محققين دنيا، تاكنون بيانگر آن است كه در حال حاضر امكان انتقال بيماري به انسان از طريق خوراكي وجود ندارد زيرا سلول‌هاي انساني فاقد گيرنده‌هاي لازم جهت استقرار عامل بيماري در بدن انسان هستند لذا در صورتي كه ماهيان صيد شده سالم بوده و فاقد علائم باليني همچون اتساع محوطه شكمي، خونريزي جلدي و يا لاغري مفرط باشند و ويژگي هاي ماهيان سالم همچون سلامت ظاهري و استحكام فلس ها، فقدان زخم وخونريزي، شفافيت چشم و آبشش ها و قوام گوشت در آنها مشاهده شد، مصرف ماهيان زنده صيد شده بلامانع است.

    اين گزارش اضافه مي‌كند: همچنين مطالعات تكميلي در خصوص ساخت كيت تشخيص سريع بيماري و نيز بررسي هاي اپيدميولوژيك براي شناخت بيشتر اين بيماري توسط محققين موسسه تحقيقات شيلات ايران در دست اقدام مي باشد.

    به گزارش خبرگزاري فارس حدود دو هفته پيش شاهد مرگ هزاران ماهي از نوع كفال در سواحل درياي خزر از جمله شهرهاي بندر گز و بندر تركمن بوديم كه به گفته صيادان محلي حتي كودكان محلي هم با دست خود قادر به صيد ماهياني بودند كه گيج و لمس افتاده بودند.

  • مرگ یک تالاب دیگر+تصویر

    به گزارش مهر:

    این روزها فرصت حیات برای تالابهای مختلف کشور هر روز تنگ تر می شود و در این میان تالاب بیشه دالان بروجرد نیز باید به فهرست تالابهای از دست رفته استان لرستان و کشور اضافه شود.

    تالابها جزء پرتولیدترین محیط‌های طبیعی هستند. این مناطق دارای فواید اقتصادی فراوانی از جمله تولید محصولات شیلاتی (بیش از دوسوم برداشت ماهی در جهان به سلامت مناطق تالابی بستگی دارد)، حفظ سطح آب برای مناطق کشاورزی، تولید چوب، ذخیره آب و کاهش بلایای طبیعی و بویژه سیلاب است.

    تثبیت خطوط ساحلی، از بین رفتن مواد زاید و تصفیه آب، برخورداری از چشم‌اندازهای زیبای طبیعی و ایجاد بستر مناسب برای حیات بسیاری از گونه‌های جانوری و گیاهی از ویژگی‌های ارزشمند تالاب‌ها هستند.

    تالاب‌ها جزو تهدید شونده‌ترین زیستگاه‌ها به‌شمار می‌روند که این موضوع به‌طور عمده ناشی از خشکاندن و تغییر کاربری، ایجاد آلودگی و برداشت بی‌رویه از گونه‌های زیستی تالابهاست.

    مصارف آب تالاب برای کشاورزی، وارد شدن سموم کشاورزی و مواد زائد به تالابها، خشکسالی، صید و شکار بی‌رویه و فعالیت‌های کشاورزی در حریم تالاب‌ها از دیگر عواملی هستند که در نابودی این اکوسیستم‌های کم‌نظیر تاثیر دارند.

    استان لرستان با ظرفیتی بی نظیر در حوزه طبیعت گردی و صنعت اکوتوریسم دارای تالابهای 11 گانه ای است که هر کدام می توانند به عنوان فرصتی بی بدیل در این حوزه مورد توجه قرار گیرند.

    این در حالیست که عدم حفاظت از این تالابها به دلیل اینکه جزء مناطق حفاظت شده محسوب نمی شوند موجب تعرض انسان با روش های مختلف به این تالابهای زیبا شده است.

    در حال حاضر وضعیت خشک شدن تالابهای استان به ویژه در شهرستان پلدختر و بروجرد برای تبدیل آنها به زمین کشاورزی به گونه ای است که برخی از این تالابها به طور کلی از پهنه طبیعت استان لرستان محو شده اند.

    بیشه دالان نام تالابی است در شهرستان بروجرد که نام محلی آن بیشه دالون است و مساحت عمومی آن حدود ۹۱۳ هکتار برآورد شده‌است. تالاب بیشه دالان در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر بروجرد و در دشت سیلاخور قرار گرفته‌است.

    بیشه دالان از گذشته زیستگاه پرندگان مهاجری بوده‌است که برخی ماههای سال را در این منطقه می‌گذرانند. علاوه بر آن جانوران بومی دیگری از گروه پرندگان، دوزیستان، خزندگان و پستانداران در این منطقه زیست می‌کنند. مار، مرغابی، خرگوش، لاک پشت، حواصیل، گرگ، شغال و سگ آبی از حیواناتی هستند که در این ناحیه یافت می‌شوند.

    در سالهای اخیر به دلایل مختلف از جمله استفاده بی رویه از زمین‌ها و منابع آبی اطراف این تالاب و نیز ورود فاضلاب روستاهای مجاور به درون آن، تالاب بیشه دالان مورد تهدید جدی قرار گرفته و مساحت آن به میزان چشمگیری کاهش یافته‌است.


    تالاب بیشه دالان از جمله تالاب هایی است که از گزند شرایط نامساعد در امان نمانده و از یک سو تصرفهای غیرقانونی اراضی اطراف بیشه دالان توسط کشاورزان و جاری شدن فاضلاب های خانگی، صنعتی و کشاورزی در محیط زیست تالاب، استفاده بیش از حد سموم رفع آفات، بهره برداری تجاری از نیزار اطراف تالاب و شکار بی رویه و غیر مجاز اهالی منطقه، و از سوی دیگر چندگانگی مدیریتی بین منابع طبیعی، جهاد کشاورزی، سازمان محیط زیست موجب شده تا وسعت آن تا حد زیادی کاسته شده و نمونه های نادر گیاهی و جانوری تالاب نابود شود.

    مدیرکل محیط زیست استان لرستان در این رابطه در گفتگو با خبرنگار مهر در شهرستان بروجرد در سخنانی اظهار داشت: از 913 هکتار مساحت تالاب بیشه دالان شهرستان بروجرد تنها 79 هکتار آن باقی مانده است.

    محمدحسین بازگیر با اشاره به پیگیری های محیط زیست برای حفاظت از این تالاب، بیان داشت: تالاب بیشه دالان در حد کلام و به صورت شفاهی به محیط زیست واگذار شده است.

    وی ادامه داد: پس از جلسات فراوان با متولیان امر مقرر شد که 79 هکتار باقی مانده از تالاب بیشه دالان تحویل اداره کل محیط زیست لرستان شود.

    مدیرکل محیط زیست استان لرستان با بیان اینکه متولی این تالاب منابع طبیعی بوده است، یادآور شد: متاسفانه بخش زیادی از این تالاب برای کشاورزی به مردم واگذار شده است.


    بازگیر افزود: این در حالیست که بخش های دیگری از این تالاب نیز مورد تصرف قرار گرفته و به همین دلیل تالاب بیشه دالان از حالت اصلی و طبیعی خود خارج شده است.

    وی با اشاره به تهیه برنامه های مطالعاتی برای احیا تالاب بیشه دالان شهرستان بروجرد، خاطرنشان کرد: به دنبال احداث مرکز و سایت پرنده نگری در محل این تالاب هستیم.

    مدیرکل محیط زیست استان لرستان با اشاره به برنامه های محیط زیست برای ارتقا این تالاب زهکشی شده، افزود: تالاب بیشه دالان یک ظرفیت و ثروت از دست رفته است که می توانست از نظر گیاهان و پذیرایی از پرندگان مهاجر و انواع جوندگان یک زیستگاه غنی محسوب شود که متاسفانه این فرصت از دست رفت.

  • تردد کوسه ها در خیابانهای اصلی شهری در استرالیا!

    به گزارش مهر:

    شهرهای سیل زده استرالیا پس از رسیدن به آرامش نسبی و جمع شدن و ساماندهی آسیب دیدگان این پدیده طبیعی، اکنون خطری کاملا غیر عادی و بسیار کشنده را تجربه می کنند: پرسه کوسه های استرالیایی در خیابانهای شهر “گودنا”!

    TWO bull sharks have been spotted swimming in flooded streets in Goodna.

    دیده شده است که در خیابانهای در سیل فرورفته شهر گوندا که حومه شهر ایپسوویچ استرالیا به شمار می رود، کوسه های کله گاوی در مقابل رستوران مک دونالد، نانوایی محل و دیگر فروشگاه های اصلی گودنا در حال شنا کردن هستند.

    “پل تالی” نماینده منطقه گودنا می گوید: این قطعا اولین باری است که کوسه ها در خیابانهای اصلی گودنا رفت و آمد می کنند. اما از آنجایی که کوسه ها به رقتارهای غیر قابل پیش بینی و پرخاشگرانه شهرت دارند، حضور آنها در منطقه بسیار نگران کننده است. کوسه های کله گاوی سومین نوع از کوسه هایی هستند که از قابلیت حمله به انسانها برخوردارند.

    حضور کوسه ها در خیابانهای گودنا بخشی از عواقب سیل بزرگی است که در اواخر ماه دسامبر 2010 بسیاری از مناطق کوئینزلند را در هم کوبید و به زیر آب فرو برد. پیش از این نیز جانورانی مانند کروکودیلها، مارها و عنکبوتهای سمی به واسطه این سیل به سوی این مناطق سرازیر شده بودند.

    بر اساس گزارش دیسکاوری، گفته می شود کوسه ها از طریق رودخانه “بریمر” خود را به خیابانهای گودنا رسانده اند. برای رسیدن به خیابانهای اصلی گودنا، کوسه ها باید در حدود 1.6 کیلومتر از دهانه رودخانه را شنا کرده و با عبور از خیابانی به نام “مارگینسون پارک” و بزرگراه محلی که در نزدیکی آن قرار دارد، خود را به خیابانهای اصلی برساند. شاید تصور کردن چنین رویدادی در روزهای خشک و بی آب غیر ممکن باشد اما آب ناشی از سیل این مسیر عجیب و غریب را برای شنای کوسه ها هموار کرده است.

    Bull sharks seen in flooded streets

    TWO bull sharks have been spotted swimming past the McDonald’s restaurant in Goodna.

    Goodna butcher Steve Bateman saw one of the sharks swimming through the flooded waters of Williams Street near his bucher’s shop in the St Ives shopping centre yesterday.

    There were several reports of another shark spotted in Queen Street, the main street through Goodna.

    Bull sharks have been spotted in the Goodna sections of the Bremer River previously, with fishermen regularly catching them from the Goodna boat ramp.

    Ipswich councillor for the Goodna region Paul Tully said while it may sound almost too bizarre to be real, the shark sighting was valid.

    “It would have swam several kilometres in from the river, across Evan Marginson Park and the motorway,” Cr Tully said.

    “It’s definitely a first for Goodna, to have a shark in the main street.

    “I know Steve (Bateman) and he wouldn’t say he saw a shark unless he really saw one.

    “It’s not like there have been polar bears or crocodiles spotted.

    “Bull sharks have been in Goodna for a long time in the Bremer.

    “They are regularly in the Brisbane River and often swim up. I know a number of fishermen who have caught bull sharks.”

    State Member for Bundamba Jo-Ann Miller also backed Mr Bateman’s bull shark sighting.

    “Steve wouldn’t lie about something like that. He’s very well known in the community.”

    Bull sharks are the third most likely shark to attack a human being. They are noted for their aggressive behaviour and often swim in shallow waters along coasts and rivers.

    Mr Bateman was not available for comment.

    Goodna was awash with water eight metres deep during the past 48 hours. The water receded dramatically overnight.

    Police evacuated people from a large area of Goodna as large quantities of flammable gas spewed into the air yesterday.

    Police said significant amounts of fuel had leaked into floodwaters from ruptured underground storage tanks at petrol stations near the St Ives shopping centre.

  • پليس هندوستان به دنبال خروس قاتل!

    به گزارش ايسنا :

    مقامات پليس ايالت بنگال‌غربي در هندوستان به دنبال خروس قاتلي هستند كه صاحب خود را كشته است.

    رييس پليس ايالت بنگال غربي در مصاحبه‌اي با رسانه‌هاي دولتي اين كشور عنوان كرد: شاهدان عيني اين ماجرا اعلام كردند كه «سينگ راي سورن» صاحب اين خروس هنگامي كه قصد داشت حيوان را براي بار دوم مجبور به مسابقه با خروس ديگري كند، توسط خروس خود كشته شد.

    وي در ادامه خاطر نشان كرد: در مسابقات جنگ خروس‌ها، يك تيغ به پاي اين پرندگان بسته مي‌شود تا با آن حريف را از پا در بياورند. اين خروس هم با تيغ بسته شده به پايش به صاحب خود حمله‌ور شده و شاهرگ وي را قطع كرد.


    بر اساس گزارش دپارتمان پليس منطقه «موهان پور» اين خروس بلافاصله پس از قتل صاحبش از ميدان گريخت و هم‌اكنون در شهر سرگردان است. به همين دليل، در بيانيه پليس اين منطقه آمده است كه مردم با ديدن اين حيوان از نزديك شدن يا به دام انداختن آن خودداري كرده و كار را به ماموران محول كنند؛ چرا كه اين خروس خشمگين بسيار خطرناك است و احتمال دارد، با حمله به فردي ديگر وي را قرباني خود كند.

  • تمساحي كه تلفن همراه مي‌خورد!

    به گزارش ايسنا:

    رسانه‌هاي دولتي اوكراين اعلام كردند كه يك تمساح 14 ساله در آكواريوم ملي اين كشور تلفن همراه يكي از بازديدكنندگان را بلعيد.

    «الكساندرا» كه يكي از كارمندان آكواريوم ملي در شرق اوكراين است، در مصاحبه‌اي با رسانه‌هاي دولتي اين كشور خاطر نشان كرد: روز گذشته «جنا» كه تمساح 14 ساله و ساكن اين آكواريوم است، تلفن همراه زني را كه قصد داشت از وي تصويربرداري كند، در يك حركت غير منتظره بلعيد.

    اين كارمند آكواريوم ملي اوكراين در ادامه به پايگاه اطلاع‌رساني تلگراف توضيح داد: ما پس از انتقال اين تمساح به مركز درماني موفق شديم اين تلفن همراه را از داخل شكم حيوان خارج كنيم.

    همچنين پزشكان در يك اقدام غيرمنتظره وسايل تزئيني و يك كفش را از داخل شكم اين تمساح 14 ساله بيرون كشيدند.

    No app for this: Croc gulps phone, starts ringing

    KIEV, Ukraine — Workers at a Ukrainian aquarium didn’t believe it when a visitor said a crocodile swallowed her phone. Then the reptile started ringing.

    The accident in the eastern city of Dnipropetrovsk sounds a bit like “Peter Pan,” in which a crocodile happily went “tick-tock” after gulping down an alarm clock.

    But Gena, the 14-year-old croc who swallowed the phone, has hardly been living a fairy tale: He hasn’t eaten or had a bowel movement in four weeks and appears depressed and in pain.

    Gena noshed on the Nokia phone after Rimma Golovko dropped it in the water. She had stretched out her arm, trying to snap a photo of Gena opening his mouth, when the phone slipped.

    “This should have been a very dramatic shot, but things didn’t work out,” she said.

    Employees were skeptical when Golovko told them what happened. “But then the phone started ringing and the sound was coming from inside our Gena’s stomach and we understood she wasn’t lying,” said Alexandra, an employee who declined to give her last name as she wasn’t authorized to speak publicly.

    Since then, Gena has been refusing food and acting listless. He also won’t play with three fellow African crocodiles, despite being the leader in the group.

    “His behavior has changed,” Alexandra said. “He moves very little and swims much less than he used to.”

    Doctors tried to whet the crocodile’s appetite this week by feeding him live quail rather than the pork or beef he usually gets once a week. The quail were injected with vitamins and a laxative, but while Gena smothered one bird, he didn’t eat it.

    Dnipropetrovsk chief veterinarian Oleksandr Shushlenko said the crocodile will be taken for an X-ray next week if he continues to refuse food. Surgically removing the phone would be a last resort, he said, since incisions and stitches usually take at least three weeks to heal in reptiles and the procedure is dangerous for the animal and the vets.

    “Everything will depend on where the foreign body is located,” Shushlenko said. “We don’t have much experience working with such large animals.”

    The crocodile in “Peter Pan” with the ticking stomach was on the hunt for Captain Hook after getting a taste for the pirate’s flesh from eating one of his hands. But luckily for Hook, he could always hear the crocodile coming.

    Golovko has about as much optimism for retrieving her phone as Hook did for retrieving his hand. But she does want to get back the phone’s SIM card, which holds her precious photos and contacts.

  • اطلاعيه سازمان دامپزشكي درباره مرگ ببر سيبري . توضیحات تکمیلی

    به گزارش ايسنا :

    سازمان دامپزشكي كشور با صدور اطلاعيه‌اي درباره مرگ يك قلاده ببر سيبري در باغ وحش تهران توضيحات تكميلي ارائه كرد.

    در اين اطلاعيه آمده است: به دنبال گزارش مرگ يك قلاده ببر نر در تاريخ ‌١٠/١٠/٨٩ در باغ وحش تهران، بلافاصله اقدامات بهداشتي قرنطينه‌اي به‌منظور تامين سلامت حيوانات موجود در باغ وحش توسط اداره كل دامپزشكي استان تهران به مرحله اجرا گذاشته شد و متعاقبا براي تشخيص قطعي نوع بيماري اقدام به نمونه‌برداري شده كه نتيجه اوليه نمونه‌هاي برداشت شده در آزمايشگاه حاكي از بيماري مشمشه است. نمونه‌هاي لازم براي تائيد نهايي به آزمايشگاه مرجع ارسال شده است و به‌منظور اطمينان از اعمال اقدامات بهداشتي قرنطينه‌اي، روزانه توسط اداره كل دامپزشكي استان باغ وحش مورد بازديد قرار مي‌گيرد.

    جلسات مشتركي متشكل از نمايندگان سازمان دامپزشكي كشور، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و سازمان حفاظت محيط زيست برگزار شده و در رابطه با اقدامات مورد نياز توسط هر يك از دستگاه‌هاي مسوول، مرتبط با وظايف آنها تصميمات لازم اتخاذ شده است كه بر اين اساس نسبت به حذف گوشتخواراني كه داراي علائم مشكوك به بيماري‌هاي واگيردار و قابل انتقال بين انسان و حيوان (تعداد ‌٨ قلاده شير بر اساس مكاتبات باغ وحش تهران)، در همين راستا انجام شده است. بديهي است در رابطه با حيوانات خاص در كميته مربوطه اتخاذ تصميم خواهد شد.

    هماهنگي لازم بين سازمان محيط زيست به عنوان متولي حيات وحش و سازمان دامپزشكي كشور نيز مورد مداقه قرار گرفته و اطلاعات لازم از طريق روابط عمومي سازمان دامپزشكي به اطلاع عموم رسانيده خواهد شد.

  • بهمن گان، جشن اندیشه ی نیک و پاسداشت حیوانات

    هرمز مهر رام

    در سرزمین کهن ایران، از دیرین ترین دوران، پاسداشت و گرامیداشت «چرخه ی آفرینش» یا «طبیعت» از بن مایه های اساسی دینی- اخلاقی، و نیازهای روزمره انسانی بوده است. زیرا آدمی، بدون آخشیج های چهارگانه ی آب و خاک و آتش و باد، نمی تواند به زندگی شاد خود، که فرهنگ ایرانزمین بر آن همیشه تاکید داشته است، ادامه دهد.
    افزون بر آخشیج های چهارگانه ی طبیعت، جانداران سودبخش -که باشندگی آنها، نه تنها به انسان یاری می رساند بلکه ساز و کار سامانه ی کاینات نیز بدون این جانداران از کار می افتد- نیز از جایگاه والایی برخوردارند و نگهداری و بزرگداشت آنها، یک خویشکاری ای اساسی است. در کتابی به نام “دینکرت” که از متون پهلوی میانه است می خوانیم: از آنجایی که در ایران باستان، زدن جانداران جرمی بس بزرگ شمرده می شده و بر آن پادافرهی بس گران نهاده بودند، اگر کسی چارپای خود را با چوب بزند، براساس اینکه زننده با دست راست و به سوی ران یا لگن راست یا چپ و یا از بالا بزند، جریمه ی او در دادگاه متفاوت بوده است؛ زیراکه زدن چارپا از هر سو، لطمه ی جسمانی متفاوتی به جانور می آورد (از بالا، فشار به ستون فقرات و آزردن استخوان ها، که جریمه اش بیشتر بوده، با دست راست، آزردن بیشتر جانور و جریمه ی سنگین تر و با دست چپ از آنجا که میدان زدن، کمتر است، جریمه اش هم کم تر است!) تشخیص رنجیدگی حیوان و میزان آن در ایران باستان بر عهده ی “دات بَئِشَه زَ” یا پزشکی قانونی بوده است (دات=داد، قانون- بئشه=درد و رنج- زَ: زننده که روی هم به چم پزشکی قانونی است. یادآوری: در ایران “پزشکی” از نخستین دانش ها به شمار می رفته است؛ برای نمونه: اوروَر بئشه زَ=گیاه پزشک-کارت بئشه ز:جراح- مانترا بئشه ز: روان پزشک…).

    در شاهنامه، در داستان شورش فریدون بر ضحاک، فردوسی از گاوی به نام “اوژن” یا “پرمایه” نام می برد:
    همــان گــاو، کِــش نـام پرمابه بود
    ز گـــــاوان ورا بــــرتــــرین پـایه بود
    که کس در جهان گاو، چونان ندید
    نـــه از پـــیرسـر کــاردانــان شنید
    چون روزبانان و مردم کشان بابلی (که در قالب یک شخص به نام ضحاک گرد آمده اند)، آبتین پدر فریدون را می کشند، فرانک مادر فریدون، او را به پرستنده(=پرستار) گاو پرمایه می سپرد تا او را به شیر گاو بپروراند.
    این نکته نیز نشان می دهد که نهاد دیگری که با زادن فریدون در جهان پیدا می شود، با پرورش گاو و برخورداری این جانور از جایگاه و ارزش ویژه در زندگی مردمان ایرانشهر همراه بوده است.
    بابلیان که از این ارزش ویژه ی گاو در کیش ایرانیان (که در پیشبرد و گسترش کشاورزی و دامداری و فراورده های دامی و خوراکی و… نیروی ایرانیان را در زمینه ی جنگی نیز افزایش می داده و پشتیبانی می کرده است) به هراس افتاده بودند، چاره را در تباه کردن گاوان و چارپایان ایران می دیدند:
    خـبر شد به ضحاک، زان روزگـار
    از آن گـــاو پــرمایـــه و مــرغــزار
    بیامد بدان کینه چون پیل مست
    مـــر آن گـاو پر مایه را کرد پست
    و ایرانیان برای باز ستاندن کین گاو، با گرزهای گاو سر به نبرد با بابلیان و ضحاکیان برخاستند.
    این داستان خود نشان می دهد که جانوران سودمندی همچون گاو، با توجه به فرهنگ مبتنی بر کشاورزی و دامپروری ایرانیان، چقدر مهم بوده اند و کشتن و نابودی آنها، در واقع نابودی فرهنگ معیشت و زندگی ایرانیان بوده است.
    از سوی دیگر، در کتابی به نام، وندیداد(=دادِ نابود کننده ی دیو)، که گروهی امروزه آن را افزوده بر اوستا می دانند و برخی هم آن را نوشتار کهنی می دانند که به دست مغان ماد، نوشته شده است، درباره ی احترام به جانوران بسیار سخن آمده است. برای نمونه، جانوری چون سگ یا سگ آبی از اهمیت زیادی برخوردار است و کشتن آن جز بزرگترین گناهان است که کننده ی آن گرفتار شدیدترین پادافره (حتا مرگ) می شود. هرچند بسیاری بر این باورند که وندیداد کتابی انحرافی است که به دست افراط گرایان دینی نوشته شده؛ اما بن مایه اصلی کتاب که شامل، دادها و قانون هایی برای صدمه نرساندن به جانوران سودبخش است، ریشه ای درست و ایرانی دارد. هرچند که در همین کتاب، رسمی به نام “خرفسترنه” وجود دارد که از آن با نام قانون کشتن جانداران موذی و مضریاد می کنند.
    اشو زردشت، آموزگار و پیام آور خردمند ایرانی هم، یاران و پیروان خود را به احترام به جانداران تشویق کرده است و برای روزهایی از سال، نخوردن گوشت حیوانات را برای پاسداشت آنها، سودمند دانسته است. او، کیش خردمندانه ی خود را در واکنش به زیاده کاری های مغان ماد و روحانیان مهرپرستی (که در اواخرش، افراط گرایی جانشین اعتدال شده بود) که رسم قربانی کردن حیوانات و سوزاندن گوشت آنها را به گونه ی فزاینده ای انجام می دادند، بوجود آورد و همگان را از تباه کردن گوشت جانداران سودبخش و آلودن آتش، برحذر داشت.
    بهمن یا وُهومن: منش نیک
    بهمن، در اوستا “وُهومَنَ ” یا “وُهومَنُنگَه” به چم منش خوب یا نهاد نیک و گاه “وَهیشتَ مَنَ” به چم بهترین منش آمده و در پهلوی “وَهمَن” و در پارسی “بهمن” شده است.
    در گاهان، بهمن یکی از فروزه ها و گون(=صفت)های مزدا اهوره و در اوستای نو، یکی از امشاسپندان(=ورجاوندان جاودانه-مهین ایزدان) است که نماد اندیشه ی نیک و خرد و دانایی آفریدگار به شمار می آید. بهمن، آدمی را از خرد و تدبیر بهره ور و او را به آفریدگار نزدیک تر می کند و روان زردشت را در خواب به بارگاه اهورایی رهنمون می شود.
    همچنین، در گاهان بهمن پسر اهوره مزدا خوانده شده است که در روز پسین، کردار مردمان را می سنجد و هُرمَزد، ارزش کارمردمان را به یاری و میانجی او در می یابد. در دیگر بخش های اوستا، اهورامزدا، به دستیاری بهمن، جهان را می آفریند و بهمن است که نیکوکاران و اَشَوَنان را به پردیس رهنمون می شود. درمان بخشی “هَومَ”(=نوشابه ی آیینی) با خوشی “بهمن” همراه است.
    ایزدان “ماه” و “گُوش” و “رام” از هماران و همیاران امشاسپند(!) بهمن و “اَکَ مَنَ” یا “اَکَ مَنَنگه” از کَماله-دیوان(=چه سر نفرت انگیزی! صفت دیوان هفتگانه ی کارگزار اهریمن)  و دستیاران اهریمن، هَمِستار(=ضدّ) اوست.
    خویشکاری بهمن، در جهان اَستومند، پرورش و نگاهداری همه ی جانوران سودمند است. به نوشته ی بندهشن، خروس که سپیده دمان به بانگ خویش، مردمان را از خواب بر می انگیزد و به نیایش و کار و زندگی فرا می خواند و نیز جامه ی سپید و گل یاسمین سپید، ویژه ی امشاسپند بهمن است. نیز، دومین روز ماه و یازدهمین ماه سال را به نام این امشاسپند خوانده اند.
    جشن بهمنگان: نشانه ی نیکوکاری در خوش رفتاری با جانوران است
    بهمنگان، نام جشنی است که در بهمن روز از ماه بهمن -دوم بهمن ماه باستانی و بیست و ششم دی ماه کنونی- برگذار می شود. زیرا گاهشمار امروزی نسبت به گاهشمار باستانی که هر ماه سی روز و هر روز نامی داشته، دگرگون شده است.
    ابوریحان بیرونی، آن را “بهمنجه” خوانده که گویا معرب بهمنگان است. او درباره ی آن نوشته است:

    “بهمنجه، بهمن روزی است از بهمن ماه و بدین روز “بهمن سپید”(بیخی است سپید رنگ یا سرخ فام، همچون زردک که بهمنین یا بهمنان نیز خوانده می شود و در گذشته ریشه ی آن را به اسم بهمن سرخ و سپید در داروها به کار می بردند. واژه ی فرانسوی Behen به همین معنی است و از بهمن پارسی گرفته شده است) به شیر خالص پاک خوردند و گویند حفظ آید مردم را و فَرامُشتی برود. و اما در خراسان، مهمانی کنند بر دیگی که اندر او از هر دانه ی خوردنی که خورند، کنند و گوشت هر جانوری و حیوانی که حلالند و آنچه اندر آن وقت اندر آن بقعه یافته شود از تره و نبات…”
    اسدی نیز درباره ی این جشن آورده است: “بهمنجه، رسم پارسیان است. چون دو روز از ماه بهمن گذشته بودی، بهمنجه کردندی و این عیدی بودی و طعام پختندی و بهمن سرخ و بهمن زرد بر کاسه ها برافشاندندی.”
    انوری نیز چنین اشاره ای بدین جشن دارد:
    اندر آمد ز در حجره ی من صبحدمی
    روز بــهمنجه، یــعنی دوم بـهمن ماه
    زردشتیان، اما امروزه در جشن بهمنگتن از کشتار حیوانات و خوردن گوشت آنان خودداری می کنندو برخی باورمندان، این کار یعنی پرهیز از خوردن گوشت و کشتن گاو و گوسفند و کرغ و… را در همه ی روزهای ماه بهمن ماه پی می گیرند.
    یادآوری این نکته، شایان نگرش است که روزهای “وهومن” و “ماه” و “گوش” و “رام” در پیشگاه زردشتیان به نام روزهای “نَبُر” Nabor نامیده می شوند و هر ماه در چهار روز نام بردهی بالا، زردشتیان نَبُر نگاه می دارند. از این روی، در این روزها  جانداران سودمند را نمی کشند(ذبح نمی کنند) و گوشت آنها را نمی خورند.
    از آنجا که ایزد بهمن را پشتیبان مردان نیک منش می دانند (و پس از آن اسفند همین پیوند را با بانوان دارد…) این جشن را پشتیبان مردان نیکوکار نیز می دانند.

    برگرفته از وبلاگ دوستداران حیوانات و محیط زیست (آقای سپهر سلیمی)

  • پسر 10 ساله طعمه گرگ شد

    به گزارش فارس:

    پسر 10 ساله طعمه گرگ شد و پدر با ديدن سر فرزند خود در دهان گرگ متوجه ماجرا شد.

    ، فردي كه در يك مرغداري در يكي از روستاهاي بوئين‌زهرا مشغول به كار بود فرزند خود را نيز به مرغداري مي‌برد.

    اين مرد و فرزندش در مرغداري كه در دو كيلومتري محل زندگي‌شان است، شب را به سر مي‌بردند تا اينكه صبح روز پنج‌شنبه سي‌ام دي ماه پدر فرزندش را براي رفتن به مدرسه به تنهايي راهي خانه مي‌كند تا به مدرسه برود.

    ساعاتي بعد پدر ناگهان متوجه حيواني مي‌شود، جلو كه مي‌رود با سر جدا شده فرزندش در دهان گرگ روبه‌رو شده با دنبال كردن گرگ سر فرزندش را برداشته و با ناله و گريه به روستا بازمي‌گردد.

    پس از جست‌وجو جسد اين پسر 10 ساله از ميان برف‌ها پيدا شد و با حضور خانواده به خاك سپرده شد.

  • تصوير تكان‌دهنده از سوگواري دلفين‌ها

    به گارش ایسنا :

    دانشمندان با مشاهده يك دلفين مادر غمگين كه جسد فاسد شده فرزند خود را در شمال نيوزيلند با خود حمل مي‌كرد به اين نتيجه رسيده‌اند كه دلفين‌ها بيش از آنچه كه تا پيش از اين تصور مي‌شد شبيه انسان‌ها هستند.

    به گزارش ايسنا، به گفته دانشمندان، اين حركت براي دلفين‌ها عجيب نيست ولي براي اولين بار است كه توسط انسان‌ها مشاهده مي‌شود.


    محققان هنوز دليل اصلي اين رفتار را نمي دانند اما گمان مي‌كنند كه به ساختار گروهي و شيوه‌اي كه آنها از هم حمايت مي‌كنند ارتباط داشته باشد.

    دانشمندان دريافته‌اند كه برخي گونه‌هاي دلفين و وال از نورون‌هايي شبيه نورون‌هاي مغز انسان كه با همدلي و غم در ارتباط است برخوردارند.

    به گفته محققان، طبق گزارش‌هاي ثبت شده دلفين‌ها تا شش روز جسدها را با خود حمل مي‌كنند.

  • به پرندگان وحشی غذا ندهید

    به گزارش تابناک :

    یک کار‌شناس پرندگان گفت: دانه ریختن برای پرندگان وحشی در زمستان یا فصول دیگر، برعکس آنچه عموم مردم می‌اندیشند نه تنها به سود پرندگان نیست بلکه به زیان آن‌ها است.

    فصل زمستان است و با توجه به سرمای هوا و دشواری غذا پیدا کردن برای پرندگان وحشی، بسیاری از ما ایرانیان علاقه داریم به این موجودات دوست داشتنی طبیعت، در راه پیدا کردن غذا، کمکی بکنیم.

    از قدیم مرسوم بوده که این کمک دلسوزانه از طریق ریختن ته مانده‌های غذا (مخصوصا برنج) برای پرندگان انجام شود.

    گنجشک‌ها، کبوتران وحشی و قمری و یا به عبارت مرسوم «یاکریم»‌ها، معمولا میهمانان ثابت و اصلی این سفره‌های بیرون از خانه ما ایرانیان هستند.

    هدف از میهمان کردن این پرندگان، در فرهنگ ایرانی معمولا تقسیم رزق و روزی و یاری رساندن به این آفریده‌های خداوند است ولی شاید درصد پایینی از ما بدانیم که این کار نه تنها به سود آن‌ها نیست، بلکه به زیان آن‌ها است.

    دکتر جمشید منصوری، کار‌شناس پرندگان در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، گفت: اگر امروز پرندگان در نظام طبیعت باقی مانده‌اند، محصول هزاران، بلکه میلیون‌ها سال سازگاری با شرایط متفاوت کره زمین است.

    وی تاکید کرد: نباید از یاد برد که معمولا گونه‌هایی از جانوران در طبیعت باقی ماندند که با طبیعت سازگار‌تر بوده‌اند، پرندگان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و معمولا پرندگانی توانسته‌اند به نسل اندر نسل به حیات خود ادامه دهند، که خود را با سختی شرایط متفاوت زمین وفق داده‌اند.

    این استاد دانشگاه گفت: در واقع غذا دادن مستمر به پرندگان در زمستان یا فصلهای دیگر، موجب خلل در نظام طبیعت و اکو سیستم این گونه از حیوانات خواهد شد و باعث می‌شود که این پرندگان به شرایط جدید یعنی آماده بودن غذا عادت کنند و حتی در بسیاری از موارد به دلیل قرار گرفتن در شرایط سخت بمیرند.

    وی افزود: بهترین خدمت به پرندگان، این است که مردم سیستم تغذیه آن‌ها را به هم نزنند.

    دکتر منصوری گفت: بی‌شک غذا دادن به پرندگان در فصل زمستان از روی ترحم و خیرخواهی مردم است و به صورت موردی آسیب زیادی را به پرندگان نمی‌زند ولی نباید این کار به صورت مستمر تکرار شود.

    متاسفانه تا کنون در این زمینه اطلاع رسانی دقیقی از سوی سازمانهای ذیربط انجام نشده است و این در حالی است برخی از کشورهای پیشرو محیط زیست، در خصوص ضرورت غذا ندادن به پرندگان، در برخی از مکانهای عمومی تابلوهایی را نصب کرده‌اند.

  • نگهداری از 28 موش در خانه

    به گزارش تابناک اجتماعی :

    ک زن و شوهر انگلیسی به‌خاطر نگهداری از 28‌موش در خانه‌شان این روزها نظر رسانه‌های این کشور را به خود جلب کرده‌اند.

    در حالی که در بسیاری از خانه‌ها دیده‌شدن فقط یک موش باعث زلزله می‌شود این زوج یک اتاق خانه‌شان را به موش‌های خود اختصاص داده‌اند.

    کیت و کوین راتری بر خلاف عقیده بقیه مردم می‌گویند علاقه‌ خاصی به 28‌موش خود دارند و زندگی آرامی را در کنار آنها سپری می‌کنند.

    خانم راتری می‌گوید: وقتی از کار به خانه بر می‌گردیم موش‌ها به استقبال ما می‌آیند و بیشترین اوقات فراغت ما صرف بازی با آنها می‌شود.

    گفته می‌شود برخی از همسایه‌های این خانواده تصمیم دارند شکایتی را در این رابطه تنظیم کنند. این افراد عقیده دارند که این موش‌ها می‌توانند عامل انتقال بیماری در محل زندگی‌شان شوند.


  • فيل خشمگين، پسر 14ساله را كشت

    به گزارش ايسنا:

    مقامات دپارتمان اورژانس ويتنام از كشته‌شدن پسر 14 ساله‌اي زير دست و پاي فيل خشمگين خبر دادند.

     «انگو ون سان» مشاور ارشد دهكده‌اي در جنوب ويتنام در مصاحبه‌اي با رسانه‌هاي دولتي اين كشور يادآور شد: روز گذشته يك پسر 14 ساله اهل روستاي «تان سان» مورد حمله يك فيل خشمگين قرار گرفت و زير دست و پاي اين حيوان جان خود را از دست داد.

    اين مقام مسئول در ادامه به پايگاه اطلاع‌رساني تلگراف خاطر نشان كرد: اين پسر نوجوان از ناحيه سينه و سر به شدت دچار جراحت شده بود و حين انتقال به بيمارستان جان خود را از دست داد.

    به گزارش ايسنا، بر اساس گزارش رسانه‌هاي دولتي اين كشور، اين حيوان جزو دسته هفت‌تايي از فيل‌هايي بود كه در اطراف اين روستا واقع در جنوب ويتنام زندگي مي‌كنند. البته هنوز علت حمله اين فيل به پسر 14 ساله مشخص نشده است و تحقيقات توسط كارشناسان دپارتمان محيطزيست و نيروهاي پليس ادامه دارد.

  • علائم “مشمشه “؛ این بار در میان میمون‌های باغ‌وحش

    فارس نوشت :

    یکی از دامپزشکان بیمارستان دامپزشکی تهران با اشاره به معدوم شدن 9 قلاده شیرهای باغ وحش گفت: دامپزشکان از بروز بیماری در میمون‌ها و مشاهده علائم آن ابراز نگرانی کرده‌اند.

    امیر پیمان خسروی آزاد با اشاره به تلف شدن ببر نر وارداتی سیبری و پس از آن مرگ شیرهای باغ‌وحش ارم بر اثر بیماری گفت: سازمان محیط زیست دامپزشکی را متهم می‌کند که نظارت کافی بر خوراک حیوانات تلف شده نداشته است در حالیکه این وظیفه مدیریت باغ وحش است که قبل از اطمینان از سلامت مواد غذایی مصرف شده در باغ وحش اجازه استفاده از آن را در محیط باغ وحش ندهد.



    وی در ادامه با اشاره به اینکه دامپزشکی اعلام کرده که باغ وحش باید قرنطینه شود، گفت: دلیل مقاومت باغ وحش در از بین بردن حیوانات و یا انتقال آنها به محل دیگر جای سؤال دارد. در حالیکه مسئولان باغ وحش مدعی هستند که باید ابتدا آلودگی ثابت شود و سپس آنها اقدام به از بین بردن حیوانات کنند.

    این دامپزشک در ادامه افزود: در همین مدت مرگ شیرها آغاز می‌شود بنابراین مسئولان باغ وحش با توجه به شیوع بیماری اقدام به کشتار 9 قلاده شیر می‌کنند.

    وی گفت: صورت مسئله مشخص است اکنون با توجه به صحبت‌های اشاره شده آلودگی شدید باغ وحش به بیماری مشترک مسجل است.



    خسروی بیان کرد: گزارش‌های تأیید نشده‌ای در زمینه بروز آلودگی‌ها در میمون‌ها نیز وجود دارد. از سوی دیگر گربه‌های ولگردی که در باغ‌وحش ارم به وفور رفت و آمد می‌کنند می‌توانند به راحتی این بیماری مشترک را به شهر انتقال دهند. باغ وحش تهران در حال حاضر در آلودگی قرار دارد و از لحاظ استاندارد نیز تنها یک قفس بزرگ برای حیواناتی است که در آنجا زندگی می‌کنند.

    این دامپزشک با بیان اینکه مسئولان باغ وحش بهتر می‌دانند که چه بر سر حیوانات این باغ وحش آمده است اظهار داشت:‌مشمشه یک بیماری عفونی مسری و بسیار کشنده است و از جمله بیماری‌های رایج بین انسان و تک سمی‌ها است.

    وی در رابطه با آلوده شدن میمو‌ن‌های باغ وحش نیز به این بیماری اظهار داشت: این بیماری بسیار مسری و کشنده است و برای میمون‌ها نیز خطرناک است. ضمن اینکه دامپزشکانی که در دامپزشکان تهران رفت و آمد دارند از بروز علائم بیماری در میمون‌ها به شدت اظهار نگرانی کرده‌اند.



    این دامپزشک در ادامه با تأکید بر اینکه مشمشه بیماری مشترکی بین انسان و حیوان است گفت: وزارت بهداشت و مرکز کنترل بیماری‌های مشترک این وزارتخانه خطر را بسیار جدی بگیرد.

    عکس ها از خبرگزاری مهر

  • تردید روس‌ها برای تحویل 4 ببر سیبری به ایران

    به گزارش فارس:

    رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به این‌که روس‌ها به دنبال علت‌یابی و بررسی مرگ ببر نر هستند، گفت: آنها اعلام کرده‌اند برای انتقال 4 ببر دیگر به ایران باید از شرایط نگهداری اطمینان پیدا کنند.


    محمد جواد محمدی‌زاده ‌ درباره ورود 4 ببر سیبری دیگر به ایران گفت: با روسیه در حال رایزنی هستیم و در این زمینه توافقاتی انجام داده‌ایم.

    وی در ادامه افزود: از قبل توافق شده بود که روس‌ها احیای نسل منقرض شده ببر را در میانکاله انجام دهند و ما نیز این کار را درباره پلنگ در روسیه انجام دهیم.

    رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: طبق توافق قبلی قرار بود ظرف 2 تا 3 ماه آینده ببرها وارد شوند اما با مرگ یکی از ببرهای روسی در ایران، طرف‌های روسی در حال بررسی و علت‌یابی هستند تا مطمئن شوند که جا و مکانی که در اختیار داریم مناسب است.

    محمدی‌زاده افزود: روس‌ها به دنبال این هستند که اطمینان کامل از نظر عملیات نگهداری ببرها حاصل کنند لذا فکر می‌کنم پس از کارشناسی این کار صورت گیرد.

    وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه زیستگاه میانکاله آماده نشده آیا روس‌ها تمایل به انتقال 4 ببر به ایران دارند؟ گفت: روسیه در این زمینه مشکلی ندارد ضمن این‌که آنها اصراری بر روی زیستگاه میانکاله ندارند و تنها می‌گویند مراقبت‌های لازم باید صورت گیرد.

    محمدی‌زاده بیان کرد: در مورد باغ وحش ارم نیز مکان را مناسب ارزیابی کردند و اصرار داشتند که توله‌‌های ببرها در آینده به زیستگاه میانکاله منتقل شوند.

    رئیس سازمان حفاظت محیط زیست تأکید کرد: آن چیزی که به عنوان عارضه جدید (مرگ ببر نر) پیش آمده به دلیل بی توجهی مسئولان پارک ارم و عدم توجه سازمان‌هایی مثل دامپزشکی و در نهایت استفاده از غذای آلوده بوده است.

    وی افزود: بنابراین نه تنها روس‌ها بلکه سازمان محیط زیست نیز مسئول نیست.

    به گفته محمدی‌زاده مسئولان باغ وحش ارم باید فضای مناسب را تأمین کرده و دامپزشکی نیز از سلامت غذا مطمئن می‌شده است.