دسته: در رسانه ها

  • هند گردشگري ببر را ممنوع كرد

    Male tiger in Kanha. Photo by M K S Pasha

    فارس نوشت: سازمان ملي حفاظت از ببر هند، بازديد گردشگران از منطقه حفاظت شده ماديا پرادش كه محل نگهداري ببرهاي اين كشور است را ممنوع كرد.

    به گزارش خبرگزاري فارس،‌ در پي شكايت يك موسسه غير دولتي هندي از منطقه حفاظت شده ببرهاي ماديا پرداش، دادگاه عاب اين منطقه دستور به منع فعاليت اين پارك تا اطلاع ثانوي كرد.

    طبق شكايت نامه، اين سازمان غير دولتي از دادگاه عالي مديا پرادش درخواست كرد تا براساس معاهده سال 1972 حفاظت از حيات وحش اين نكته را به مقامات پارك حفاظتي گوشزد كند كه تمامي منطقه حفاظتي كه محل زيست ببرها هستند بايد به عنوان منطقه‌اي بكر و به دور از تجاوز انسان‌ها نگهداري شوند.

    دولت هند نيز در پاسخ به اين شكواييه كه مورد قبول منتقدان واقع شد، اجازه بازديد از پارك ملي كانها را براي گردشگران صادر كرد كه بر اساس آن مناطق مورد نظر تحت قوانين بين المللي، نواحي دست نخورده باقي خواهند ماند.


    Wild tiger in Kanha. Photo by M K S Pasha

    با اين وجود، هتل‌داران و تورگردانان پارك ملي كانها با هرگونه محدوديت در اين منطقه مخالف بوده و آن را مانع فعاليت‌هاي اقتصادي خود دانستند.

    به عقيده معترضان، در دسترس قرار گرفتن منطقه زيست ببرها براي گردشگران، نقش مهمي هم براي حضور آنها در پارك‌ها و هم رونق كسب و كار خود خواهد داشت.

  • مشاهده مار 15 متری، گزارشی غیر قابل باور

    مهر نوشت:

    مشاهده مار عظیم الجثه 15 متری در محوطه عیلامی بالنجان شهرستان دزفول موجب شگفتی کارشناسان شده است. آنها معتقدند این مار به دلیل کاوشهای اخیر باستان شناسی در این محوطه از پناهگاه خود خارج شده است.

    دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانای خوزستان به خبرنگار مهر گفت: گروه یگان حفاظت اداره میراث فرهنگی دزفول هفته گذشته جزو نخستین افرادی بودند که این مار زنده را مشاهده کردند.

    مجتبی گهستونی افزود: طبق گفته مردم محلی و مسئولان یگان حفاظت این مار 15 متری از حفره های محوطه تاریخی بالنجان بیرون آمده است.

    وی احتمال داد که کاوشها و حفاریهای باستان شناسی محوطه تاریخی بالنجان در ماههای اخیر باعث شده که این مار از مخفیگاه خود بیرون بیاید.

    دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانای خوزستان با اشاره به باور مردمی درباره اینکه مارهای عظیم الجثه در مکانهایی زندگی می کنند که آثار تاریخی مهمی وجود داشته باشد گفت: به احتمال زیاد در این محوطه عیلامی جفت مار خالدار نیز زندگی می کند به همین دلیل این موضوع را به اداره محیط زیست خوزستان اطلاع دادیم و آنها نیز مردم منطقه را از وجود این مار عظیم الجثه مطلع کرده اند.

    دبیر انجمن تاریانا با اعلام اینکه اکنون این مار در مخفیگاه خود پنهان شده گفت: چندی پیش تعدادی از دامهای یک دامدار نیز ناپدید شده بود که احتمال می رود توسط این مار بلعیده شده باشند.

    از سالها پیش در این تپه باستانی که در ۲۰ کیلومتری جنوب شرقی دزفول قرار دارد، اشیا و آثار ارزشمندی از جمله مجسمه، سکه و سفالهای تاریخی کشف شده که از مهمترین آنها می توان به پیکره آناهیتا الهه آب اشاره کرد.

    (بیشتر…)

  • حیات وحش پارک ملی بمو سرشماری شدند

    مهر نوشت:
    سرپرست پارک ملی بمو از سرشماری حیات وحش در این پارک خبر داد.

    فضل الله هوشمندی در گفتگو با خبرنگار مهر در شیراز با بیان اینکه این سرشماری در دو نوبت انجام شده، افزود: در سرشماری روز هفدهم آذرماه تعداد قوچ و میش یک هزار و 698 و کل و بز یک هزار و 319 راس بوده است.

    وی ادامه داد: در نوبت دوم که یک روز بعد صورت گرفت یک هزار و 748 راس میش و قوچ و یک هزار و 378 راس کل و بز سرشماری شد.

    سرپرست پارک ملی بموی شیراز در خصوص تعداد آهوهای این منطقه نیز گفت: در سال گذشته تعداد آهوهای پارک ملی بمو 143 راس بود که در سرشماری امسال 215 راس آهو دیده شد.

    وی تصریح کرد: آمار حیات وحش در این منطقه حفاظت شده نسبت به سال گذشته افزایش یافته که این امر نشان دهنده زاد و ولد خوب گونه های منطقه بوده و حتی در برخی زایشها دوقلوزایی و سه قلوزایی بوده است.

    هوشمندی با بیان اینکه آمار حیات وحش در این منطقه قابل قبول است، گفت: یکی از دلایل اصلی افزایش زاد و ولد حیات وحش در منطقه فعال شدن گشتهای شبانه برای جلوگیری از شکار حیات وحش است.

    وی افزود: در فصل زایش اردیبهشت ماه تمامی نیروها برای حفاظت از منطقه فعال شده و از شکارچیان محل برای حفاظت از حیات وحش دعوت شد.

    سرپرست پارک ملی بمو اظهار داشت: به رغم وسعت زیاد منطقه حفاظت شده بمو ماموران به صورت مستمر فعال بوده تا هیچگونه مشکلی برای حیات وحش پیش نیاید.

  • کودکان بي پناه خدابنده، اسير در چنگال گرگ!

    عصر ایران نوشت :

    محمدعلي 6 فرزند داشت؛ قد و نيم قد. هر کدام به فاصله 2 سال پس از ديگري به دنيا آمده بودند. دختر و پسر هر کدام به تعداد مساوي. سن مرد هنوز به 40 هم نرسيده است. زن نيز تازه دارد به 35 مي رسد. فرزند کوچکش را محکم در بغل گرفته و يک لحظه از خود دور نگه نمي‌دارد. گويا مي ترسد از اين‌که اين بچه هم به سرنوشت فرزند ديگرش دچار شود. هماني كه توسط گرگ‌هاي گرسنه‌ منطقه دريده شد، بي آنکه بتوان کمک خاصي به او کرد.

    فرزند محمدعلي که بيش از 5 سال سن نداشت، در يک سال و به روش مشابه کودک همسايه‌اش کشته شد، حال محمدعلي آنقدر نفرت از گرگ‌ها دارد که مي‌گويد در هرجايي که گرگي ببيند، بدون ترديد آنها را خواهد کشت. حال اين‌که چه کسي بايد پاسخگو اين‌که فرزند بي‌گناه وي کشته شد، باشد؛ موضوعي است که محمدعلي به آن فکر نمي‌کند و اين کشاورز ساکن در يکي از روستاهاي دور افتاده شهرستان خدابنده استان زنجان تنها به انتقام مي انديشد، انتقامي که بي شک جاي فرزندش را نخواهد گرفت.

    به گزارش ايسنا، اخبار حمله گرگ‌هاي گرسنه به اهالي روستاهاي شهرستان خدابنده طي سال‌هاي گذشته تا حدودي تکراري شده است. اخباري که هر بار از حمله اين جانور وحشي و دريدن و کشتن کودکان خردسال به يکي از مناطق اين شهرستان خبر مي‌دهد. گرگ‌هايي که اين روزها جزو دغدغه‌هاي اصلي روستائيان منطقه به شمار مي‌آيند و مردم همچنان چشم انتظار رسيدگي به اين موضوع هستند.

    آرامش؛ واژه‌اي فراموش شده

    يکي از اهالي روستاي سنگده شهرستان خدابنده در گفت‌وگو با خبرنگار ايسنا، منطقه زنجان، با اشاره به حمله چند باره گرگ‌ها به اهالي اين روستا، رسيدگي هرچه سريع تر مسوولان را خواستار مي‌شود و مي‌گويد: اين روزها هيچ کس احساس امنيت نمي‌کند، چرا که گرگ‌ها تا پشت در منازل آمده اند.

    وي تصريح مي‌کند: مسوولان محيط زيست بايد وارد عمل شده و اين گرگ‌ها را از بين ببرند تا شايد آرامش بار ديگر در منطقه حاکم شود.

    اين فرد خاطرنشان مي‌کند: در 5 سال گذشته حمله اين جانور وحشي به انسان به کرات شنيده شده است، در حالي که قبلاً سابقه چنين اتفاقي وجود نداشت.

    يکي ديگر از اهالي خدابنده، علت اصلي حمله چند باره گرگ به انسان و کودکان در روستاهاي توابع اين شهرستان را رها سازي گرگ‌هاي غيربومي در منطقه عنوان مي‌کند و مي‌گويد: طبق شنيده‌ها طي سال‌هاي گذشته، گرگ‌هايي از مناطق ديگر به اين منطقه آورده و رها شده‌اند.

    وي، بي توجهي مسوولان را عامل اصلي تکرار اين حوادث عنوان مي‌کند و يادآور مي‌شود: مردم بارها اين موضوع را به گوش مسوولان امر رسانده‌اند، اما توجه نكردن جدي به اين موضوع باعث شده است که طي 2 ماهه گذشته، شاهد داغدار شدن خانواده‌هايي به خاطر حمله گرگ به فرزندان شان باشيم.

    حمله مکرر گرگ، دلايلي که هنوز ناشناخته است

    مديرکل سابق حفاظت محيط زيست استان در پاسخ به اين‌که آيا گرگ‌هاي رها شده در منطقه عامل اصلي چنين حوادثي هستند، مي‌گويد: علت اصلي آمدن گرگ‌ها به حواشي روستاها و به تبع آن حمله به کودکان، از بين رفتن مناطق زيست گرگ‌ها توسط مردم و ريخته شدن زباله‌ها در اطراف شهرها و روستاها است.

    علي شمس، يک مقام مسوول در اداره کل حفاظت محيط زيست استان نيز با اشاره به هار بودن گرگ‌هاي مهاجم، مي‌گويد: تولد گرگ‌هاي دو رگه‌اي حاصل از جفت گيري سگ‌هاي ولگرد و گرگ، مي‌تواند باعث تولد گرگ‌هايي با صفت درنده خويي بالا باشد که در نتيجه آن، حيوانات در شرايط عادي به انسان حمله مي‌کنند.

    وي با تأکيد بر اين‌که بايد دلايل حمله گرگ به انسان‌ها در شهرستان خدابنده بررسي شود، ادامه مي‌دهد: متاسفانه تاکنون در اين خصوص، مطالعه کارشناسي شده‌اي صورت نگرفته است و بايد با برنامه ريزي، اين موضوع بررسي و دلايل اصلي چنين رخدادي به عموم مردم گزارش شود.

    دفاع از خود جرم نيست

    کشتن گرگ جريمه سنگيني دارد. اين جمله‌اي است که برخي اهالي روستا در پاسخ به اين‌که چرا در مواجهه با گرگ‌هاي مهاجم، اين حيوان را از پاي در نمي‌آورند، مي‌گويند، هر چند که بر اساس قانون، کشتن جانوران وحشي جرم بوده و با متخلفين در اين زمينه برخورد مي‌شود، اما آيا اين قانون در خصوص حمله گرگ به منازل مسکوني نيز مصداق پيدا مي‌کند؟

    علي شمس، کارشناس حقوقي اداره کل حفاظت محيط زيست استان در اين خصوص مي‌گويد: حمايت از حيات وحش، از وظايف و تکاليف اين سازمان است، اما کشتن حيوان متخاصم در دفاع از جان، مجازاتي ندارد. اين در حالي است که کشتن حيوان به خاطر تفريح و شکار از جمله گرگ، به قيد مفاد قانون شکار و صيد، مستوجب تعقيب کيفري است.

    وي با تاکيد بر اين‌که اهالي روستاهايي که مورد حمله گرگ‌هاي وحشي قرار گرفته‌اند، در صورتي که جانشان در خطر بيفتد، مي‌توانند اين حيوان را بکشند، تصريح مي‌کند: در گام نخست بايد دليل اصلي بروز چنين حادثه اي بررسي شود و نبايد چنين اتفاقاتي باعث شود که مردم خود مستقيماً وارد عمل شده و گرگ‌ها را شکار کنند. چرا که حفاظت از گونه‌هاي جانوري، وظيفه آحاد جامعه است.

    توجه جدي مسوولان به عواقب بروز چنين حوادثي و اطلاع رساني در خصوص اقدامات انجام شده، از جمله خواسته‌هاي اهالي منطقه است.

    پرويز رستمي، مسوول بازرسي و نظارت اداره کل حفاظت محيط زيست در خصوص اقدامات انجام شده در اين زمينه به ايسنا مي‌گويد: به محض اطلاع از حوادث مذکور، نيروهاي اين اداره کل در چهارچوب دستورالعمل‌هاي دفع جانوران آسيب رسان، با بسيج همه نيروها و بهره گيري از توان ساير ارگان‌ها و اهالي منطقه، درصدد کنترل و مهار شرايط بر آمده‌اند.

    وي تصريح مي‌کند: با توجه به تاکيد مسوولان، بلافاصله پس از بسيج نيروها، گرگ‌هاي مهاجم، شناسايي و کشته شدند.

    رستمي با تاکيد بر اين‌که خوي وحشي گري در ذات حيوانات است، يادآور مي‌شود: در حال حاضر نيروهاي ماهر در منطقه مستقر هستند تا در صورت مشاهده گرگ‌هاي متخاصم، آنها را از پاي درآورند اما بايد به اين نکته اشاره کرد که همه گرگ‌ها به انسان حمله نمي‌کنند و کشتن همه اين جانوران، خواسته‌اي نابه‌جا است.

    محمدرضا براتي، مديرکل مديريت بحران استان نيز به عزم جدي مسوولان در برخورد با حوادث اين چنيني اشاره مي‌کند و مي‌افزايد: اهالي روستاها بايد مراقبت‌هاي لازم را انجام دهند.

    وي با بيان اين‌که بايد خانه‌هاي روستاها با حصارهاي محکم محافظت شود، مي‌گويد: بايد محدوده خانه‌ها داراي ديوار باشد تا حيوانات وحشي نتوانند وارد محوطه خانه‌ها شوند.

    حمله مکرر گرگ‌ها به انسان در شهرستان خدابنده و کشته شدن چندين نفر در همين رابطه در چند سال گذشته و نگراني مردم از تکرار بروز چنين حوادثي، لزوم توجه جدي مسوولان را به اين موضوع بيش از پيش نمايان مي‌کند. بررسي دلايل اصلي بروز چنين حوادثي و برنامه ريزي اداره کل حفاظت محيط زيست براي مطالعه همه جانبه دلايل تغيير الگوي رفتاري در بين گرگ‌هاي منطقه نيز از جمله اقداماتي است که بايد هرچه سريع تر انجام شود تا بار ديگر اهالي روستاهاي خدابنده با آرامش خاطر زندگي کنند.

  • جنگلهای هیرکانی در آتش بی کفایتی

    مهر نوشت:

    عضو شورای شهر گرگان گفت: جنگلهای تاریخی هیرکانی بیش از سه هفته است که در آتش ناسپاسی ها و بی کفایتی ها می سوزد اما مسئولان همچنان با مردم صداقت ندارند و می گویند حریق را اطفا کرده ایم.

    عبدالرضا چراغعلی در گفتگو با خبرنگار مهر در گرگان افزود با وجود تلاشهای شبانه روزی صورت گرفته هنوز این آتش  خاموش نشده و متاسفانه همچنان شعله ور است.
    وی از عدم اطلاع رسانی شفاف مسئولان استان درباره آتش سوزی جنگلهای گلستان انتقاد کرد و گفت: چرا مسئولان امر اطلاع رسانی شفاف و دقیق از این حادثه مهم صورت نمی دهند و چرا از مردم  و علاقمندان کمک نمی خواهند، نکند خدایی نخواسته مردم را شایسته کمک نمی دانند.

    وی اظهار داشت: چرا مقامات مسئول هر روز بر زخم دل مردم دلسوخته نمک می پاشند و می گویند آتش را مهار کرده ایم و چرا افراد مسئول اعلام عمومی نمی کنند تا علاقمندان به طبیعت در کنار سایر نیروها به داد این طبیعت زخم خورده برسند.

    باید دید کتمان حقیقت در مورد آتش سوزی به نفع چه کسی است؟

    چراغعلی بیان داشت: چه کسانی از کتمان اخبار مربوط به آتش سوزی سود می برند و آیا این افراد می دانند که برخی از شبکه های خارجی و سلطه جو در این ایام، پربیننده ترین روزهای کاری خود را به خاطر انتشار مستقیم اخبار آتش سوزی های گلستان و مستندسازی های آن سپری می کنند.

    عضو شورای شهر گرگان یادآورشد: براستی کوچک شمردن آتش سوزی در جنگلهای هیرکانی و کتمان اخبار آن  و نامحرم پنداشتن مردم به سود چه کسی است؟.

    چراغعلی افزود: در ایام سخت و جانسوز ، گروههای زیادی از کوهنوردان و علاقه مندان به طبیعت برای حضور در کوهستان و همکاری با مدیران و مسئولان اعلام آمادگی کردند، اما متاسفانه با وجود اعلام عمومی این علاقمندان، استقبال لازم از این  شهروندان بعمل نیامد.

    آتش همچنان زبانه می کشد/ اخبار غیرواقعی به گوش مردم می رسد

    وی یادآورشد: در طول این ایام نیز آتش همچنان زبانه می کشد و دل و جان مردم طبیعت دوست نیز همراه آن می سوزد و  طولانی شدن این واقعه تلخ و نداشتن اخبار مستند و دقیق از میزان حادثه موجب شد  تا اخبار غیر واقعی در این خصوص در محافل مختلف منتشر شود.

    به گزارش مهر، جنگلهای گلستان از 26 آبانماه به صورت نقطه ای دچار آتش سوزی شد و عملیات اطفای حریق همچنان دارد.

  • همه جنگل‌هاي ايران در آتش مي‌سوزند

    تابناک نوشت:
    جنگل‌هاي مناطق شمال، شمال شرق و غرب كشور همچنان در آتش مي‌سوزد،جنگل‌هاي زاگرس غربي در مريوان،جنگل‌‌هاي گلستان درشمال و جنگل ابر در سمنان درشمال شرق كشور در حال حاضر در محاصره آتش هستند.

    به گزارش خبرنگار ايلنا، از شمال كشور خبر مي‌رسد كه آتش‌سوزي همچنان در مناطق مختلف استان گلستان،ادامه دارد.
    سيد نجيب حسيني نماينده مردم مينودشت وكلاله در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا گفت: آتش‌سوزي جنگل‌هاي گلستان هنوز ادامه دارد و مهار نشده و با وجود شدت وزش باد در طي چند روز گذشته آتش گسترش چشم‌گيري داشته است.
    او باانتقادازعملكرد مسئولان كشور در برخورد با اين آتش‌سوزي گفت: جاي تعجب است كه به جنگل گلستان كه بعنوان گل سر سبد جنگل‌هاي كشور شناخته مي‌شود و به تمام مردم ايران تعلق دارد به صورت ملي نگاه نمي‌شود.

    افكار عمومي كم‌كاري مسئولان را نمي‌بخشند
    او ادامه داد: انتظار مي‌رود كه هم وزير كشور و هم وزير جهاد كشاورزي به منطقه گلستان بعنوان نقطه بحران نگاه كنند.
    حسيني باستايش عملكرد مسئولين استان گلستان كه تمام امكانات خود را جهت مهار آتش به كار گرفته‌اندافزود: استان گلستان تمام آنچه را كه در توان داشت انجام داد و اين جاي تقدير دارد اما مجموعه مسئولين كشوري كه متولي اين كار هستند چرا امكانات كشور را براي پايان دادن به بحران آتش در جنگل گلستان به كار نمي‌برند؟
    او ادامه داد: چگونه است، هنگامي كه يك سيل يا زلزله اتفاق مي‌افتد تمام امكانات كشور بسيج مي‌شود و به كمك نقاط بحران‌زده مي‌شتابد اما در بحران آتش گلستان خبري از بسيج امكانات ملي نيست.

    نماينده مردم مينودشت وكلاله گفت: اگر تمام توان ما همين است كه تا اكنون نشان داده‌ايم چرا از ساير كشورها كمك نمي‌خواهيم تا به ما در مهار آتش ياري برساند.
    او با بيان اينكه افكار عمومي مسئولين را در مورد كم‌كاري در مسئله خاموش كردن آتش جنگل‌هاي گلستان نمي‌بخشند، گفت: درحالي كه تمام استان گلستان يكپارچه و با تمام ظرفيت‌هاي خود به جنگ با آتش رفته‌اند جاي تعجب است كه وزيران كشور و جهاد كشاورزي تاكنون حتي يك بار هم براي بازديد به منطقه نيامده‌اند، مسئولان بايد در زمينه اين كم‌كاري پاسخگو باشند.
    حسيني ابراز اميدواري كرد كه با توجه بيشتر مسئولين و به كارگيري كليه منابع ملي هرچه زودتر شر آتش از جنگل گلستان كم شود.

    جنگل ابرهمچنان درآتش
    از شمال شرق كشور نيز خبر مي‌رسد كه آتش جنگل‌هاي ابر در شاهرود استان سمنان كه از روز سه‌شنبه آغاز شده است همچنان ادامه دارد.
    طبق آخرين اخبار تا روز جمعه آتش در مناطقي در جنگل ابرمهار شده ولي هنوز خاموش نشده است.
    به گفته منابع محلي تاكنون حداقل 35 هكتار از جنگل‌هاي اين منطقه در آتش سوخته است.
    صعب‌العبور بودن و شيب بالا در مناطق آتش كار امداد رساني را به اين مناطق سخت و دشوار كرده‌ است.
    مردم محلي، نهادهاي نظامي،ارتش و سپاه، با امكانات كاملاً ابتدايي مانند بيل، كلنگ و دبه‌هاي آب به صورت پياده‌ تامناطقي كه گرفتار آتش‌ شده اندپيش رفته و سعي در مهار آن دارند.

    تاكنون 35 هزارهكتارازجنگل‌هاي غرب درآتش سوخته است
    از غرب كشور نيز خبر مي‌رسد كه آتش‌سوزي جنگل‌هاي مريوان و سروآباد كه از ابتداي خرداد ماه آغاز شده است همچنان ادامه دارد.
    به گفته ايرج قادري آمار آتش تاامروز صبح به 860 نقطه رسيده است كه در يك ماه گذشته با توجه به عدم بارش باران هم در تعداد و هم حجم آتش افزايش چشمگيري مشاهده مي‌شود.
    طبق آخرين خبرها تاكنون بيش از 35 هزار هكتار از جنگل‌هاي مريوان و سروآباد در آتش سوخته است به طوري كه مناطق جنگلي در خط مرزي ايران با عراق به طور كامل محو شده است.

    روستا‌هاي پيله‌ور، رشه‌ده، خوش‌كلام، سردوش بيشترين ميزان گستردگي جنگل‌هاي سوخته در منطقه مريوان و سروآباد را به خود اختصاص داده‌اند.

  • فیل شناگر

    خبر آنلاین: راجان فیل 60 ساله ، تنها باقی مانده نسل فیلهایی است که سالها پیش در جزایر آندامان در خلیج بنگال برای حمل تنه درختان از آنها استفاده میشد. یکی از آموزشهای این فیلها شنا در اقیانوس بود.

    در سال 2002 ، و پس از غیر قانونی اعلام شدن قطع درختان در این جزیره تمام فیلها فروخته شدند اما مالک راجان تصمیم گرفت آن را نگه دارد.

    در سال 2004 راجان در فیلمی به نام The Fall نقش آفرینی کرد که پس از آن به شهرت جهانی رسید. اما مالک اصلی راجان تصمیم گرفت از این شهرت استفاده کرده و او را به مبلغ 60 هزار دلار بفروشد. دوستداران راجان با جمع کردن پول و گرفتن وام این مبلغ را فراهم کردند تا راجان را از به اسارت رفتن نجات دهند.

    از آن تاریخ به بعد توریست هایی که مایل به غواصی با راجان باشند میتوانند با تعیین وقت قبلی به همراه این فیل عظیم الجثه به غواصی در اقیانوس بپردازند. مبلغ دریافتی از توریست ها که حدود 200 دلار آمریکا میباشد ،صرف بازپرداخت وام فوق و نگهداری از راجان میشود. با این حال راجان دیگر مانند سالهای قبل احساس جوانی و سرزندگی نمیکند و نهایتا فقط 20 دقیقه میتواند شنا کند که البته خود راجان عاشق شنا کردن در اقیانوس است.

    قبل از آمدن هر توریست به او هشدار داده میشود که هیچکس راجان را مجبور به شنا در دریا نمیکند و ممکن است در روزی که او برای شنا با راجان وقت گرفته است ، راجان تمایلی به شنا نداشته باشد.

  • گزارش درگیری با پلنگ

    تصویر تزیینی است.

    دیده بان حقوق حیوانات: هفته گذشته، خبری بر خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت که حاکی از درگیری زنی از عشایر دشتستان بود و پایگاه های خبری هر یک به نحوی خبر مذکور را پوشش دادند. نحوه نگرش به ماجرا و اینکه نویسنده ای که خبر مربوط به حیوانات  می نویسد اجازه هرگونه خیال پردازی یا دخل و تصرف  در خبر را دارد در نوع خود قابل توجه است. لازم به ذکر است که در شکل گیری اخبار این چنینی معمولا آنچنان خبر متحول میشود که نیاز به وجود اسناد مطمئن برای خبر و حتی الفاظ به کار رفته در خبر به شدت احساس می شود. جایی ذکر می شود زنی با پلنگی خونخوار درگیر و پیروز شده، جایی ذکر می شود این جدال نیم ساعت به طول انجامیده و جایی برای عکس خبر، تصویر توله یوز پلنگ تازه تولد شده آن هم نه در یران کار می شود. از این میان مدت زمان درگیری پلنگ بسیار جالب است، چرا که اگر ماجرا چنین طویل شده باشد، بی گمان یا پلنگ مجنون بوده یا قصد شوخی و تفریح داشته!

    به نمونه اخبار در این مورد دقت کنید:

    ارم نیوز:

    http://www.eramnews.ir/files/fa/news/1389/9/11/26324_275.jpg

    (تصویر مربوط به توله ده روزه یوز پلنگ است، آن هم نه از گونه موجود در ایران)

    به گزارش خبرگزاري فارس از برازجان، اين زن عشاير امروز در اطراف روستاي دهرود مورد حمله وحشيانه يك قلاده پلنگ قرار گرفت و در نبرد با اين حيوان درنده جان سالم به در برد.
    رئيس امور عشاير دشتستان در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در برازجان با اعلام اين خبر گفت: اين نبرد در حدود نيم ساعت با ايستادگي و مقاومت عجيب زن عشايري به‌طول انجاميد و سرانجام با فرار پلنگ از صحنه درگيري، زن عشاير جان سالم به‌در برد.
    وي تصريح كرد: اين زن عشاير هم اكنون به علت جراحات زياد در بيمارستان 17 شهريور برازجان تحت مراقبت‌هاي ويژه است.
    محمدي يادآور شد: با حضور عشاير در منطقه زن آسيب ديده بلافاصله به بيمارستان منتقل شد و از مرگ حتمي نجات يافت.
    رئيس امور عشاير دشتستان گفت: در حال حاضر پزشكان نهايت تلاش خود را براي بهبود وضعيت جسمي خانم زنگنه انجام مي‌دهند.
    لازم به ذكر است كه شهرستان دشتستان داراي 4200 خانوار عشايري با جمعيتي حدود 25 هزار نفر است.

    روستا نیوز:

     پلنگ

    درگيري پيروزمندانه يک زن عشاير با پلنگ

    به گزارش خبرگزاری فارس از برازجان، این زن عشایر امروز در اطراف روستای دهرود مورد حمله وحشیانه یک قلاده پلنگ قرار گرفت و در نبرد با این حیوان درنده جان سالم به در برد.
    رئیس امور عشایر دشتستان در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در برازجان با اعلام این خبر گفت: این نبرد در حدود نیم ساعت با ایستادگی و مقاومت عجیب زن عشایری به‌طول انجامید و سرانجام با فرار پلنگ از صحنه درگیری، زن عشایر جان سالم به‌در برد.
    وی تصریح کرد: این زن عشایر هم اکنون به علت جراحات زیاد در بیمارستان 17 شهریور برازجان تحت مراقبت‌های ویژه است.
    محمدی یادآور شد: با حضور عشایر در منطقه زن آسیب دیده بلافاصله به بیمارستان منتقل شد و از مرگ حتمی(؟!) نجات یافت.
    رئیس امور عشایر دشتستان گفت: در حال حاضر پزشکان نهایت تلاش خود را برای بهبود وضعیت جسمی خانم زنگنه انجام می‌دهند.
    لازم به ذکر است که شهرستان دشتستان دارای 4200 خانوار عشایری با جمعیتی حدود 25 هزار نفر است.

    راز نیوز:

    زن دشتستانی در نبرد با پلنگ خونخوار پلنگ را فراری داد
    به گزارش خبرنگار نواجنوب از دهرود اين زن عشاير امروز در اطراف روستاي دهرود مورد حمله وحشيانه يك قلاده پلنگ قرار گرفت و در نبرد با اين حيوان درنده جان سالم به در برد.
    رئيس امور عشاير دشتستان در گفت‌وگو با خبرنگار ان در برازجان با اعلام اين خبر گفت: اين نبرد در حدود نيم ساعت با ايستادگي و مقاومت عجيب زن عشايري به‌طول انجاميد و سرانجام با فرار پلنگ از صحنه درگيري، زن عشاير جان سالم به‌در برد.
    وي تصريح كرد: اين زن عشاير هم اكنون به علت جراحات زياد در بيمارستان 17 شهريور برازجان تحت مراقبت‌هاي ويژه است.
    محمدي يادآور شد: با حضور عشاير در منطقه زن آسيب ديده بلافاصله به بيمارستان منتقل شد و از مرگ حتمي نجات يافت.
    رئيس امور عشاير دشتستان گفت: در حال حاضر پزشكان نهايت تلاش خود را براي بهبود وضعيت جسمي خانم زنگنه انجام مي‌دهند.
    لازم به ذكر است كه شهرستان دشتستان داراي 4200 خانوار عشايري با جمعيتي حدود 25 هزار نفر است.

    سوک:

    درگيري شير زني از عشاير بخش ارم با پلنگ
    يكي از زنان عشاير دشتستاني به‌ نام وطن زنگنه از عشاير روستاي دهرود در نبرد با يك پلنگ جان سالم به در برد.
    به گزارش “سوك” اين زن عشاير در اطراف روستاي دهرود مورد حمله وحشيانه يك قلاده پلنگ قرار گرفت و در نبرد با اين حيوان درنده جان سالم به در برد.
    رئيس امور عشاير دشتستان در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در برازجان با اعلام اين خبر گفت: اين نبرد در حدود نيم ساعت با ايستادگي و مقاومت عجيب زن عشايري به‌طول انجاميد و سرانجام با فرار پلنگ از صحنه درگيري، زن عشاير جان سالم به‌در برد.
    وي تصريح كرد: اين زن عشاير هم اكنون به علت جراحات زياد در بيمارستان 17 شهريور برازجان تحت مراقبت‌هاي ويژه است.
    محمدي يادآور شد: با حضور عشاير در منطقه زن آسيب ديده بلافاصله به بيمارستان منتقل شد و از مرگ حتمي نجات يافت.
    رئيس امور عشاير دشتستان گفت: در حال حاضر پزشكان نهايت تلاش خود را براي بهبود وضعيت جسمي خانم زنگنه انجام مي‌دهند.
    لازم به ذكر است كه شهرستان دشتستان داراي 4200 خانوار عشايري با جمعيتي حدود 25 هزار نفر است.

    خبر آنلاین:

    نبرد بانوی 50 ساله عشایری با پلنگ
    بانوی50 ساله عشایری پس از جدالی طولانی با پلنگ جان سالم به در برد. خانم وطن زنگنه از عشایر روستای دهرود علیای دشتستان عصر دیروز در حال چرای دامهایش در اطراف روستا مورد حمله یک قلاده پلنگ واقع شد که پس از 30 دقیقه مقاومت و نبرد ، با فرار پلنگ توانست جان سالم به در ببرد. به گفته اسفندیار محمدی رییس امور عشایری دشتستان خانم زنگنه به علت جراحات زیاد در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان 17 شهریور برازجان تحت درمان است. بخش ارم در مناطق کوهستانی شمال شهرستان دشتستان واقع است. شهرستان دشتستان چهار هزار و 200 خانوار عشایری با 25 هزار نفر جمعیت دارد.

  • تهديد حيات در‌ گلستان

    تابناک نوشت: وقتي واژه پارك را مي‌شنويم تصور همه ما اين است كه مي‌توانيم در يك روز تعطيل بار و بنديل را جمع كنيم و به‌همراه چند نفر از دوستان و آشنايان، خود را به دل طبيعت بسپاريم.

    تا اينجا مشكلي نيست اما وقتي صحبت از غذا خوردن و روشن كردن آتش در دل طبيعت مي‌شود تمام هم و غم خود را مي‌گذاريم بر اين‌كه آتشي هر چه بزرگ‌تر برپا كنيم كه نتيجه‌اش مي‌شود همين آتش‌سوزي‌هاي اخير پارك ملي گلستان كه مهارش هم حتي با چند بالگرد مجهز، ممكن نيست، اما چرا بايد اينقدر نسبت به طبيعت بي‌اطلاع باشيم كه نسبت به اين مسائل تا اين حد بي‌تفاوت بمانيم؟ و اصلا كمكمان هم نگزد وقتي يك پارك ملي يا اين همه ارزش‌هاي زيست محيطي در خطر تخريب قرار مي‌گيرد و دغدغه‌مان فقط جوجه‌كباب و ناهار روز تفريحمان باشد. بياييد به بهانه اين اتفاق ناخوشايند، منابع غني اين مرز پرگهر را بيشتر بشناسيم.

    پارك ملي گلستان منطقه‌اي است كوهستاني در منتهي‌اليه شرقي جنگل‌هاي شمال و بين شهرستان‌هاي گنبد و بجنورد. اين پارك در حوزه 3 استان خراسان شمالي، گلستان و سمنان قرار گرفته ولي از نظر تشكيلات و مسووليت حفاظتي تحت‌نظر اداره كل حفاظت محيط‌زيست استان گلستان قرار دارد. در مجموع اين پارك نزديك به يك ميليارد متر مربع وسعت دارد. وسعت پارك از ويژگي‌هاي مهمي است كه اين پارك را از ساير پارك‌هاي ملي متمايز كرده و به اين ترتيب بقا و پايداري پارك را تضمين مي‌كند. در واقع يكي از معيار‌هاي مهمي كه سبب شده اين پارك بتواند تنوع زيستي بيشتري داشته باشد و جزو پارك‌هاي ملي بين‌المللي ثبت شود وسعت آن است. هر چه تنوع زيستي پارك‌ها بيشتر باشد به همان نسبت مي‌تواند ارزش‌هاي بيولوژيكي و زيست محيطي بيشتري را محافظت كند. وسعت كافي مي‌تواند ضمانتي بر حفظ هسته طبيعي پارك در برابر تاثير عوامل مختلف باشد. از اين‌رو پارك ملي گلستان و منطقه حفاظت شده ، خود بخوبي قادر است نيازهاي زيستگاهي تمامي حيات وحش منطقه را برآورده سازد.

    قابليت‌هاي بين‌المللي

    پارك ملي گلستان در شبكه مناطق حفاظت شده كشور اغلب نقش پيشگامي داشته و در طول اين سال‌هاي پرتنش باوجود افت شديد كمي و كيفي هنوز هم كه هنوز است موقعيت و جايگاه خود را به عنوان پارك ملي در فهرست مناطق ثبت شده سازمان ملل حفظ كرده و همچنان از طرف سازمان‌هاي جهاني مورد حمايت است. اين پارك به دليل قابليت‌هاي سرشتي و ذاتي خود توانسته به عنوان پارك ملي برگزيده شود و تا امروز اين عنوان را حفظ كند اما اگر اين قابليت‌ها به وسيله طرح‌هاي مديريتي و حفاظتي شكوفا نشوند ممكن است اين پارك براي تطبيق خود با تعريف استاندارد پارك‌هاي ملي جهاني، معيارهاي گزينش و مديريت نوين پارك‌ها با دشواري مواجه شود.

    خطر خارج شدن از فهرست

    سال (1356)1977 پارك ملي گلستان به عنوان ذخيره گاه زيست‌كره انتخاب شد و تاكنون نيز جايگاه خود را در خانواده ذخيره‌گاه‌هاي زيست كره جهاني حفظ كرده است. بيش از 50 درصد مناطق تحت حفاظت در دنيا پس از سال 1982 احداث شده‌اند بنابر اين مي‌توان پارك ملي گلستان را يكي از قديمي‌ترين پارك‌هاي ملي جهان به‌شمار آورد. بعضي پارك‌هاي ملي دنيا با توجه به تعريف‌هاي جديد از پارك‌هاي ملي، سال 1992 در كنگره كاراكاس يا با توجه به آسيب‌هايي كه ديدند، از فهرست خارج شدند و امروز نيز اين خطر پارك ملي گلستان را تهديد مي‌كند و اگر اين اتفاق بيفتد اين پارك نه تنها از فهرست پارك‌هاي ملي خارج خواهد شد بلكه از حمايت‌هاي بين‌المللي براي حفظ و نگهداري‌اش نيزمحروم خواهد گرديد.

    پارك ملي گلستان كجاست؟

    مرز غربي اين پارك رباط قره بيل واقع در جاده گرگان ـ مشهد است و مرز شرقي آن، روستاي تنگراه، كه مشخصه آن پليس راه و يك جاده بسيار زيباست كه از ميان درختان به هم پيوسته عبور مي‌كند. جاده گرگان به بجنورد راه اصلي ورود به پارك محسوب مي‌شود؛ و در واقع ساير راه‌هاي فرعي منتهي به پارك، راه خاكي و صعب‌العبور بوده و بيشتر از سمت شمالي به پارك راه دارد. با توجه به اين‌كه جاده‌سازي، خود مي‌تواند تخريب‌هاي زيست‌محيطي بسياري بر منطقه وارد كند، نمي‌توان راه‌هاي بسياري در آن ساخت. عمليات جاده‌سازي علاوه بر تخريب و فرسايش خاك و از ميان رفتن درختان و گياهان مختلف، باعث وحشت جانوران و فرار آنها مي‌شود. شايد به همين دليل است كه در صورت بروز فاجعه‌اي مثل سيل و آتش‌سوزي در جنگل‌هاي اين پارك، امكان اعزام نيروي كمكي و آتش‌نشان به منطقه وجود ندارد و طبق گفته كارشناسان امر تنها راه در مواقع اضطراري، استفاده از بالگرد است كه هيچ‌گاه به تعداد لازم در اختيار مسوولان محيط زيست قرار نمي‌گيرد. شايد دليل اصلي مشكل در خاموش كردن آتش در اين پارك ملي همين عدم دسترسي سريع به آن باشد و معمولا زمان بيشتري طول مي‌كشد تا آتش مهار شود كه در اين صورت هم خسارت وارده بسيار ناگوار است. طبق گفته كارشناسان محيط زيست، وجود همين جاده اصلي گنبد ـ بجنورد كه پارك ملي را به دو نيم تقسيم كرده است در شناسنامه اين پارك در فهرست سازمان ملل متحد به عنوان يكي از عوامل تهديدكننده اين پارك معرفي شده است. اين جاده اصلي‌ترين محل تعرض و ورود افراد مهاجمي است كه با ورود به جنگل و بي‌مبالاتي و بي‌دقتي در مواقعي، بشدت به محيط زيست آن آسيب وارد مي‌كنند كه نتيجه آن اثرات سويي است كه بر محيط زيست منطقه خواهد گذاشت. اين جاده و خسارت‌هاي زيست محيطي آن هر بيننده‌اي را به ياد جاده ميان‌گذر درياچه اروميه مي‌اندازد و اين‌كه در آن منطقه هم به اقرار كارشناسان محيط زيست، همين جاده سهم بسزايي در تخريب هر چه بيشتر و در خطر قرار دادن محيط زيست درياچه اروميه دارد.

    زيبايي‌شناسي گلستان

    يك‌سوم اين پارك از نقاط كوهستاني و پرتگاهي تشكيل شده و در واقع همين كوه‌ها و دره‌هاي بسيار زيبا كه تعدادشان كم هم نيست، مناظر زيبا و شگرفي را در منطقه به وجود آورده‌اند؛ اينها در مجموع بخشي از ارزش‌هاي زيبايي‌شناسي پارك را تشكيل مي‌دهند كه از نظر بصري و معيار‌هاي زيبايي‌شناختي حس منحصربه‌فردي را از طبيعت در دل هر بيننده‌اي ايجاد مي‌كند. در محل تنگراه‌ در قسمت غربي پارك، كمترين ارتفاع با داشتن 450 متر ارتفاع، ديده مي‌شود و بلندترين نقطه پارك هم قله‌اي است به اسم ديور كجي كه ارتفاعي حدود 2411 متر از سطح دريا دارد و در نقطه مركزي پارك واقع شده است. در اقصي نقاط اين پارك زيبا و متنوع، دره‌هايي ديده مي‌شود كه با ايجاد ميكرو كليماي محلي (اقليم‌هاي كوچك) تنوع گياهي و جانوري عظيمي را به منطقه بخشيده است و زيبايي‌هاي منحصربه‌فردي را در جاي جاي اين خاك زيبا فراهم آورده است.

    تنوع اقليمي

    پارك ملي گلستان شامل سه اقليم متفاوت است. در بخش‌هاي غربي و جنوب غربي پارك، اقليم نيمه‌مرطوب مشاهده مي‌شود. در شرق و جنوب شرقي اقليم خشك ديده مي‌شود و در قسمت‌هاي شمالي و مياني پارك اقليم خشك حكم فرماست كه از اين نظر و با دارا بودن اين ويژگي‌ها، اين پارك از همتايان خود متمايز مي‌شود. اين تنوع اقليمي تا حدي است كه مي‌توان از رويشگاه‌هاي استپي خشك تا جنگل‌هاي انبوه و انواع و اقسام گياهان و جانوران متعدد و خاص را در اين منطقه از ايران زمين مشاهده كرد.

    تنوع خاكي

    از ديگر ارزش‌هاي زيست محيطي اين پارك تنوع زياد خاك در اين منطقه است كه به تبع تنوع بيشتر گياهي را به دنبال دارد. خاك‌هايي كه از انواع رده‌بندي خاك‌هاي شني تا رسي و حتي آهكي از ميزان صفر تا 40 درصد در آن ديده مي‌شود. از خاك‌هاي كم عمق گرفته تا خاك‌هاي نيمه‌عميق و خاك‌هاي عميق جنگلي كه دامنه گسترده‌اي از رده‌بندي خاك در اين منطقه را در بر دارد. اين دسته‌بندي‌ها طبق بررسي‌هاي كارشناسان، حساسيت‌هاي مختلفي نسبت به فرسايش خاكي را نيز به دنبال دارد. همين فرسايش‌هاي خاكي است كه به دنبال تخريب پوشش گياهي در اين منطقه، سبب مي‌شود باران‌هاي شديد در فصل‌هاي بهار و پاييز به صورت سيل جاري شده و تخريب‌هاي ثانويه‌اي را به همراه داشته باشد. به اين ترتيب است كه بارها و بارها از رسانه‌ها مي‌شنويم كه سيل با تخريب مسيل خود چه خسارت‌هاي جبران‌ناپذيري را به جنگل‌هاي گلستان زده است.

    رودها در رويشگاه‌ها

    از رودخانه‌هاي مهم موجود در پارك ملي گلستان مي‌توان به رودخانه مادر سو يا دوغ اشاره كرد كه يكي از سر‌شاخه‌هاي گرگانرود هم به حساب مي‌آيد. نقطه خروج اين رودخانه تنگراست كه داراي چشمه‌هاي پر آب و متعددي است كه اين چشمه‌ها هم بر نوع و تنوع حيات وحش پارك موثر هستند.

    وسيع‌ترين رويشگاه‌هاي اين پارك ملي، جنگل‌هاي خزاندار هيركاني است كه در ادامه جنگل‌هاي قسمت‌هاي شمالي رشته كوه البرز گسترش پيدا كرده‌اند و بيشه‌زار‌هاي ارس را هم در بردارند.

  • تصاویر: کمیاب‌ترین و عجیب‌ترین پستانداران

    به گزارش تابناک :

    انجمن جانورشناسی انگلیس در لندن به طبقه بندی عجیب‌ترین و کمیاب‌ترین پستانداران دنیا پرداخته است که در میان آنها می‌توان به جوجه تیغی استرالیایی تا گونه‌ای از کیسه‌داران بینی کُرکی و سایر گونه‌هایی که در معرض خطر انقراض قرار دارند اشاره کرد.

    به گزارش فرارو، مجله علمی نشنال جغرافی در گزارشی به انتشار طبقه‌بندی جدید کمیاب‌ترین و عجیب‌ترین پستانداران دنیا که از سوی «انجمن جانورشناسی انگلیس» انجام شده پرداخته است. در این طبقه بندی که EDGE نام دارد بسیاری از پستانداران در معرض انقراض و یا احتمالا تاکنون منقرض شده وارد شده اند.

    پروژه EDGE استثنائی بودن هرگونه را برپایه «فوق شجره ژنتیکی» محاسبه می‌کند. این یک شجره ژنتیکی بسیار بزرگ است که روابط تکاملی میان تمام پستانداران را نشان می‌دهد.

    از 100 گونه حاضر در لیست امسال این طبقه بندی، 49 گونه نسبت به طبقه بندی EDGE در سال 2007 تازگی دارند و برخی از آن‌ها نیز می‌توانند تاکنون منقرض شده باشند.

    سه جوجه تیغی منقار دراز

    “کریس هلگن” در شرق کوهستان فوجا در اندونزی یک جوجه تیغی منقار دراز را کشف کرد. این گونه پستانداران که تخمگذار است برپایه طبقه بندی EDGE زیر نظر “انجمن جانور شناسی لندن” یکی از نادرترین و از نظر ژنتیکی خاص ترین پستاندار روی زمین است. در راس این لیست، علاوه بر جوجه تیغی منقار دراز شرقی، یک جوجه تیغی منقار دراز غربی و یک جوجه تیغی منقار دراز Attenborough نیز وجود دارند. به اعتقاد اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت، هر سه گونه به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارند.

     

    خفاش دم بریده

    نام علمی این خفاش Mysticina robusta است که کاملا از جزایر نیوزلند که خاستگاه طبیعی آن است محو شده است. این خفاش آخرین بار در سال 1967 در این جزایر دیده شد. امید برای پیدا کردن دوباره آن از چند سال قبل به وجود آمد زمانی که محققان توانستند ردپایی از این خفاش را پیدا کنند.

     

    بایجی

    بایجی چینی یا دلفین «یانگتز» احتمالا تاکنون منقرض شده است. در حقیقت بین سالهای 1997 تا 1999 تنها 13 نمونه از این دلفین وجود داشتند. بایجی ها اغلب در تور ماهیگیران گرفتار می‌شدند و یا در اثر آلودگی رودخانه ها می‌مردند. این دلفین آخرین بار در سال 2007 مشاهده شد.

     

    خرگوش وحشی رودخانه

    با نام علمی Bunolagus monticularis با سایر خرگوش‌های وحشی متفاوت است چراکه همانند یک خرگوش وحشی معمولی تولید مثل نمی‌کند. در حقیقت در حالی که بسیاری از گونه‌های خرگوش‌ها حداقل 12 بچه به دنیا می‌آورند، خرگوش وحشی رودخانه در هر تولید مثل تنها یک بچه به دنیا می‌آورد. برای این حیوان خاک نرمی که در صحرای آفریقای جنوبی است بسیار حیاتی است. اما این گونه با رشد بی رویه کشاورزی بومی بسیاری از زمین‌های خاستگاه خود را از دست داده است.

     

    کرگدن سوماترایی و کرکدن سیاه

    خاستگاه اصلی کرگدن سوماترایی با نام علمی Dicerorhinus sumatrensis جنوب شرقی آسیا و خاستگاه کرگدن سیاه با نام علمی Diceros bicornis آفریقای مرکزی و جنوبی است. کاهش سریع تعداد این گونه ها موجب شده است که وارد لیست EGDE شوند.

     

    کیسه دار بینی کُرکی شمالی

    این جانور کیسه دار که شبیه خرس است با نام علمی Lasiorhinus krefftii در کوئینزلند استرالیا زندگی می کند. تنها سه گونه از این جانور کیسه دار شناسایی شده اند. در تفاوت با کوالاها و کانگروها، این کیسه داران بچه های خود را در یک کیسه در باز در پشت بدن خود حمل می کنند به این ترتیب بچه ها در زمان حرکت از کیسه به زمین نمی افتند. امروز تنها یک جمعیت کمتر از 100 نمونه از این کیسه دار باقی مانده است.

     

    شتر دو کوهان

    نام علمی این حیوان Camelus bactrianus است. شتر دو کوهان به دلیل توانایی بالایی که در سفرهای کویری و مقاومت بالا در مقابل بی آبی دارد اهلی شده است. به گفته زیست شناسان، اهلی کردن این جانور می تواند این جانور را برای همیشه از محل زندگی طبیعی خود دور کند. این محققان در این خصوص توضیح دادند: “تعداد زیادی شتر در روی زمین وجود دارد اما آنهایی که در محیط طبیعی خود زندگی می کنند به شدت در معرض خطر قرار دارند.”

     

    کرگدن جاوه

    این کرگدن نسبت به کرگدن سیاه و یا کرگدن سفید بسیار ابتدایی تر است. کرگدن جاوه با نام علمی Rhinoceros sondaicus نادرترین نوع از میان تمام کرگدن‌های زنده دنیا است. به طوری‌که تنها حدود 50 نمونه از این جانور باقی مانده‌اند که در فضاهای محافظت شده در ویتنام و جاوه در اندونزی زندگی می کنند.