تابناک نوشت: وقتي واژه پارك را ميشنويم تصور همه ما اين است كه ميتوانيم در يك روز تعطيل بار و بنديل را جمع كنيم و بههمراه چند نفر از دوستان و آشنايان، خود را به دل طبيعت بسپاريم.
تا اينجا مشكلي نيست اما وقتي صحبت از غذا خوردن و روشن كردن آتش در دل طبيعت ميشود تمام هم و غم خود را ميگذاريم بر اينكه آتشي هر چه بزرگتر برپا كنيم كه نتيجهاش ميشود همين آتشسوزيهاي اخير پارك ملي گلستان كه مهارش هم حتي با چند بالگرد مجهز، ممكن نيست، اما چرا بايد اينقدر نسبت به طبيعت بياطلاع باشيم كه نسبت به اين مسائل تا اين حد بيتفاوت بمانيم؟ و اصلا كمكمان هم نگزد وقتي يك پارك ملي يا اين همه ارزشهاي زيست محيطي در خطر تخريب قرار ميگيرد و دغدغهمان فقط جوجهكباب و ناهار روز تفريحمان باشد. بياييد به بهانه اين اتفاق ناخوشايند، منابع غني اين مرز پرگهر را بيشتر بشناسيم.
پارك ملي گلستان منطقهاي است كوهستاني در منتهياليه شرقي جنگلهاي شمال و بين شهرستانهاي گنبد و بجنورد. اين پارك در حوزه 3 استان خراسان شمالي، گلستان و سمنان قرار گرفته ولي از نظر تشكيلات و مسووليت حفاظتي تحتنظر اداره كل حفاظت محيطزيست استان گلستان قرار دارد. در مجموع اين پارك نزديك به يك ميليارد متر مربع وسعت دارد. وسعت پارك از ويژگيهاي مهمي است كه اين پارك را از ساير پاركهاي ملي متمايز كرده و به اين ترتيب بقا و پايداري پارك را تضمين ميكند. در واقع يكي از معيارهاي مهمي كه سبب شده اين پارك بتواند تنوع زيستي بيشتري داشته باشد و جزو پاركهاي ملي بينالمللي ثبت شود وسعت آن است. هر چه تنوع زيستي پاركها بيشتر باشد به همان نسبت ميتواند ارزشهاي بيولوژيكي و زيست محيطي بيشتري را محافظت كند. وسعت كافي ميتواند ضمانتي بر حفظ هسته طبيعي پارك در برابر تاثير عوامل مختلف باشد. از اينرو پارك ملي گلستان و منطقه حفاظت شده ، خود بخوبي قادر است نيازهاي زيستگاهي تمامي حيات وحش منطقه را برآورده سازد.
قابليتهاي بينالمللي
پارك ملي گلستان در شبكه مناطق حفاظت شده كشور اغلب نقش پيشگامي داشته و در طول اين سالهاي پرتنش باوجود افت شديد كمي و كيفي هنوز هم كه هنوز است موقعيت و جايگاه خود را به عنوان پارك ملي در فهرست مناطق ثبت شده سازمان ملل حفظ كرده و همچنان از طرف سازمانهاي جهاني مورد حمايت است. اين پارك به دليل قابليتهاي سرشتي و ذاتي خود توانسته به عنوان پارك ملي برگزيده شود و تا امروز اين عنوان را حفظ كند اما اگر اين قابليتها به وسيله طرحهاي مديريتي و حفاظتي شكوفا نشوند ممكن است اين پارك براي تطبيق خود با تعريف استاندارد پاركهاي ملي جهاني، معيارهاي گزينش و مديريت نوين پاركها با دشواري مواجه شود.
خطر خارج شدن از فهرست
سال (1356)1977 پارك ملي گلستان به عنوان ذخيره گاه زيستكره انتخاب شد و تاكنون نيز جايگاه خود را در خانواده ذخيرهگاههاي زيست كره جهاني حفظ كرده است. بيش از 50 درصد مناطق تحت حفاظت در دنيا پس از سال 1982 احداث شدهاند بنابر اين ميتوان پارك ملي گلستان را يكي از قديميترين پاركهاي ملي جهان بهشمار آورد. بعضي پاركهاي ملي دنيا با توجه به تعريفهاي جديد از پاركهاي ملي، سال 1992 در كنگره كاراكاس يا با توجه به آسيبهايي كه ديدند، از فهرست خارج شدند و امروز نيز اين خطر پارك ملي گلستان را تهديد ميكند و اگر اين اتفاق بيفتد اين پارك نه تنها از فهرست پاركهاي ملي خارج خواهد شد بلكه از حمايتهاي بينالمللي براي حفظ و نگهدارياش نيزمحروم خواهد گرديد.
پارك ملي گلستان كجاست؟
مرز غربي اين پارك رباط قره بيل واقع در جاده گرگان ـ مشهد است و مرز شرقي آن، روستاي تنگراه، كه مشخصه آن پليس راه و يك جاده بسيار زيباست كه از ميان درختان به هم پيوسته عبور ميكند. جاده گرگان به بجنورد راه اصلي ورود به پارك محسوب ميشود؛ و در واقع ساير راههاي فرعي منتهي به پارك، راه خاكي و صعبالعبور بوده و بيشتر از سمت شمالي به پارك راه دارد. با توجه به اينكه جادهسازي، خود ميتواند تخريبهاي زيستمحيطي بسياري بر منطقه وارد كند، نميتوان راههاي بسياري در آن ساخت. عمليات جادهسازي علاوه بر تخريب و فرسايش خاك و از ميان رفتن درختان و گياهان مختلف، باعث وحشت جانوران و فرار آنها ميشود. شايد به همين دليل است كه در صورت بروز فاجعهاي مثل سيل و آتشسوزي در جنگلهاي اين پارك، امكان اعزام نيروي كمكي و آتشنشان به منطقه وجود ندارد و طبق گفته كارشناسان امر تنها راه در مواقع اضطراري، استفاده از بالگرد است كه هيچگاه به تعداد لازم در اختيار مسوولان محيط زيست قرار نميگيرد. شايد دليل اصلي مشكل در خاموش كردن آتش در اين پارك ملي همين عدم دسترسي سريع به آن باشد و معمولا زمان بيشتري طول ميكشد تا آتش مهار شود كه در اين صورت هم خسارت وارده بسيار ناگوار است. طبق گفته كارشناسان محيط زيست، وجود همين جاده اصلي گنبد ـ بجنورد كه پارك ملي را به دو نيم تقسيم كرده است در شناسنامه اين پارك در فهرست سازمان ملل متحد به عنوان يكي از عوامل تهديدكننده اين پارك معرفي شده است. اين جاده اصليترين محل تعرض و ورود افراد مهاجمي است كه با ورود به جنگل و بيمبالاتي و بيدقتي در مواقعي، بشدت به محيط زيست آن آسيب وارد ميكنند كه نتيجه آن اثرات سويي است كه بر محيط زيست منطقه خواهد گذاشت. اين جاده و خسارتهاي زيست محيطي آن هر بينندهاي را به ياد جاده ميانگذر درياچه اروميه مياندازد و اينكه در آن منطقه هم به اقرار كارشناسان محيط زيست، همين جاده سهم بسزايي در تخريب هر چه بيشتر و در خطر قرار دادن محيط زيست درياچه اروميه دارد.
زيباييشناسي گلستان
يكسوم اين پارك از نقاط كوهستاني و پرتگاهي تشكيل شده و در واقع همين كوهها و درههاي بسيار زيبا كه تعدادشان كم هم نيست، مناظر زيبا و شگرفي را در منطقه به وجود آوردهاند؛ اينها در مجموع بخشي از ارزشهاي زيباييشناسي پارك را تشكيل ميدهند كه از نظر بصري و معيارهاي زيباييشناختي حس منحصربهفردي را از طبيعت در دل هر بينندهاي ايجاد ميكند. در محل تنگراه در قسمت غربي پارك، كمترين ارتفاع با داشتن 450 متر ارتفاع، ديده ميشود و بلندترين نقطه پارك هم قلهاي است به اسم ديور كجي كه ارتفاعي حدود 2411 متر از سطح دريا دارد و در نقطه مركزي پارك واقع شده است. در اقصي نقاط اين پارك زيبا و متنوع، درههايي ديده ميشود كه با ايجاد ميكرو كليماي محلي (اقليمهاي كوچك) تنوع گياهي و جانوري عظيمي را به منطقه بخشيده است و زيباييهاي منحصربهفردي را در جاي جاي اين خاك زيبا فراهم آورده است.
تنوع اقليمي
پارك ملي گلستان شامل سه اقليم متفاوت است. در بخشهاي غربي و جنوب غربي پارك، اقليم نيمهمرطوب مشاهده ميشود. در شرق و جنوب شرقي اقليم خشك ديده ميشود و در قسمتهاي شمالي و مياني پارك اقليم خشك حكم فرماست كه از اين نظر و با دارا بودن اين ويژگيها، اين پارك از همتايان خود متمايز ميشود. اين تنوع اقليمي تا حدي است كه ميتوان از رويشگاههاي استپي خشك تا جنگلهاي انبوه و انواع و اقسام گياهان و جانوران متعدد و خاص را در اين منطقه از ايران زمين مشاهده كرد.
تنوع خاكي
از ديگر ارزشهاي زيست محيطي اين پارك تنوع زياد خاك در اين منطقه است كه به تبع تنوع بيشتر گياهي را به دنبال دارد. خاكهايي كه از انواع ردهبندي خاكهاي شني تا رسي و حتي آهكي از ميزان صفر تا 40 درصد در آن ديده ميشود. از خاكهاي كم عمق گرفته تا خاكهاي نيمهعميق و خاكهاي عميق جنگلي كه دامنه گستردهاي از ردهبندي خاك در اين منطقه را در بر دارد. اين دستهبنديها طبق بررسيهاي كارشناسان، حساسيتهاي مختلفي نسبت به فرسايش خاكي را نيز به دنبال دارد. همين فرسايشهاي خاكي است كه به دنبال تخريب پوشش گياهي در اين منطقه، سبب ميشود بارانهاي شديد در فصلهاي بهار و پاييز به صورت سيل جاري شده و تخريبهاي ثانويهاي را به همراه داشته باشد. به اين ترتيب است كه بارها و بارها از رسانهها ميشنويم كه سيل با تخريب مسيل خود چه خسارتهاي جبرانناپذيري را به جنگلهاي گلستان زده است.
رودها در رويشگاهها
از رودخانههاي مهم موجود در پارك ملي گلستان ميتوان به رودخانه مادر سو يا دوغ اشاره كرد كه يكي از سرشاخههاي گرگانرود هم به حساب ميآيد. نقطه خروج اين رودخانه تنگراست كه داراي چشمههاي پر آب و متعددي است كه اين چشمهها هم بر نوع و تنوع حيات وحش پارك موثر هستند.
وسيعترين رويشگاههاي اين پارك ملي، جنگلهاي خزاندار هيركاني است كه در ادامه جنگلهاي قسمتهاي شمالي رشته كوه البرز گسترش پيدا كردهاند و بيشهزارهاي ارس را هم در بردارند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.