دسته: در رسانه ها

  • پر پروازت کو؟

    خبر آنلاین نوشت:

    طول پرهای پروازی یک پرنده با جرم او به توان یک سوم متناسب است و از این‌رو، رشد پرها اندازه پرندگان را محدود می‌کند.

    پر پروازت کو؟

    فریبا فرهادیان: پدیده پرریزی در بین پرندگان پدیده‌ای شایع است. سختی شرایط پروازی، انگل‌ها و عفونت‌های باکتریایی و نیز تماس با نور فرابنفش همگی عواملی هستند که به پرهای پروازی پرندگان آسیب می‌رسانند. به‌همین دلیل این موجودات باید به‌صورت دوره‌ای پرهای آسیب‌دیده خود را با پرهای جدید تعویض کنند. اما این امر نیازمند صرف زمان و انرژی است که می‌تواند به‌جای پرریزی، صرف یافتن جفت و پرورش جوجه‌ها و یا مهاجرت شود.

    به گزارش نیچر، همین موضوع و توجه به اندازه پرندگان باعث شد که عده‌ای از دانشمندان به بررسی این پدیده و ارتباط آن با ارتفاع پرواز و دیگر نیازهای حیاتی پرندگان بپردازند. سایورت روهر محقق دانشگاه واشنگتن در سیاتل و همکارانش با مطالعه 43 گونه‌ پرنده به ارزیابی ارتباط بین اندازه پرنده با طول پرهای پروازی و زمانی که طول می‌کشد تا این پرهای جدید رشد کنند پرداختند. آن‌ها نتایج تحقیقات خود را در Plos Biology منتشر کردند.

    آن‌ها دریافتند که طول پرهای پروازی یک پرنده با جرم او به توان یک سوم متناسب است. به‌عبارت دیگر اگر طول پر 2 برابر شود، وزن پرنده باید 10 برابر شود. درحالی‌که سرعت رشد پر با جرم به توان یک ششم متناسب است. پس هرچه پرنده بزرگ‌تر می‌شود، سرعت رشد پر کم‌تر می‌شود تا خود را با افزایش درطول پر پروازی مطابقت دهد. بنابراین پرندگان بزرگ‌تر مجبور می‌شوند زمان بیشتری را به‌صورت غیرمتجانس صرف رشد پرهای پروازی خود کنند.

    اکثر پرندگان کوچک حداقل یک‌بار در سال تمام پرهای اصلی خود را جایگزین می‌کنند؛ به‌این‌ترتیب که 9 یا 10 پر اصلی در هر بال را پی‌درپی با پر تازه تعویض می‌کنند. روهر و همکارانش نشان دادند پرندگانی که به‌این شیوه پرریزی می‌کنند، نمی‌توانند بیشتر از 3 کیلوگرم وزن داشته باشند. حال اگر پرند‌ه‌ای بیشتر از 3 کیلوگرم وزن داشته باشد، زمان زیادتری صرف پرریزی می‌کند و بنابراین اتلاف وقت بر تولیدمثل و مهاجرت آن‌ها تاثیر نامطلوبی خواهد داشت.

    برای مبارزه با این اتلاف وقت، پرهای بسیاری از پرندگان بزرگ‌تر مثل نوعی مرغابی در طی سال 2 تا 3 بار رشد می‌کند. همین امر باعث می‌شود زمان کمتری از هر سال صرف پرریزی در آن‌ها شود. برخی گونه‌های پرندگان هم هستند که پرهایشان یک‌جا می‌ریزد و مجبورند موقتی پرواز را کنار بگذارند.

    چنین کاری برای این دسته از پرندگان هزینه زیادی دربردارد. چنین اتفاقی، یعنی حذف بیش از یک پر پروازی در یک زمان، به‌معنی از دست دادن حالت آیرودینامیکی پروازی است و ریختن تمام پرها در یک زمان باعث می‌شود پرنده به‌صورت موقتی از پرواز محروم شود و تغذیه و فرار از دست شکارچیان را به سختی انجام دهد.

    یک سئوال تاریخی؟
    در این‌جا یک سئوال مهم ذهن محققان را به خود مشغول می‌کند. آن‌ها به این فکر افتادند که چگونه می‌توان چنین اتفاقی را در مورد بزرگ‌ترین پرنده کشف شده جهان توجیه کرد؟ Argentavis Magnificens، پرنده‌ای که 6 میلیون سال پیش زندگی می‌کرده و در حدود 70 کیلوگرم وزن داشته، چگونه با این جایگزینی کنار آمده است؟

    پژوهشگران فکر می‌کنند که این پرنده، مشکل جایگزینی پرهای بزرگ و کم رشد خود را با چاق‌تر شدن و ورود به یک مرحله پرریزی بزرگ و طولانی حل کرده است. درست مثل کاری که غازها و قوهای امروزی انجام می‌دهند.

    آندره هدنستروم از دانشگاه Lundo سوئد معتقد است که اندازه پرنده هنوز هم یک عامل مهم محسوب می‌شود. روابط آیرودینامیک پرواز، بالاترین حد وزن را برای پرندگانی که با بال زدن پرواز می‌کنند، 15 کیلوگرم تعیین می‌کند. اما پرندگان بلند پروازی مثل کرکس آمریکایی می‌توانند تا 20 کیلوگرم هم وزن داشته باشند. به اعتقاد او پرنده باستانی 6 میلیون ساله داستان ما باید جزو چنین پرندگانی باشد.

    روهر در نتایج خود اشاره کرده است که دلیل نرسیدن بسیاری از پرندگان به وزن مجاز، محدوده پروازی‌شان احتمالا به‌خاطر صرف زمانی است که به جایگزینی پرها اختصاص می‌دهند.

  • پرندگان؛ سلامت سنج شهرها

    خبر آنلاین نوشت:

    پرندگان بهترین نمونه از حیوانات برای مشخص کردن کیفیت محیط زیست، وضعیت زیستی انسان‌ها و گستردگی آلودگی‌ها به شمار می‌روند.

    بدون شک در بین بسیاری از گونه‌های حیات وحش، پرندگان بهترین نمونه از حیواناتی هستند که برای مشخص کردن کیفیت محیط زیست، وضعیت زیستی انسان‌ها، گستردگی آلودگی‌ها و بالاخره بقای انسان‌ها، به شمار می‌روند. حتی در بعضی از فرهنگ‌ها و در بین بعضی ملل حضور یا عدم حضور آنها در یک محل، بیانگر رخداد فاجعه یا خیر و سلامت برای انسان‌هاست. در سال‌های اخیر نیز شاهد بوده‌ایم که هرگاه آلودگی در جایی انتشار می‌یابد مثلاً آلودگی‌های نفتی اولین شاخص آن، نشان دادن پرنده‌ای‌ آلوده و بیمار است.

    متأسفانه، در بسیاری از کشورها همه ساله تعداد زیادی از پرندگان به علت آلودگی‌های محیط زیست از بین رفته و تعداد زیادی نیز در شرایط بسیار نامطلوبی به سر می‌برند.

    این کاهش در شهر بزرگی مانند تهران، به خوبی و به سهولت قابل مشاهده است. در گذشته‌ای نه چندان دور، که شهر تهران از مجموعه شمس‌العماره، بازار، پامنار، منیریه، پیچ‌شمیران و دروازه دولت تشکیل می‌شد و دور و نزدیک آن پر از باغات مختلف و قنات‌هایی با آب جاری و پاک بود، سر و صدای شادمانه پرندگان زیادی از قبیل قناری‌ها، بلبل‌ها، سهره‌ها، توکاها، چکاوک‌ها و قمری‌ها شنیده می‌شد.

    اکنون به جای تمام آن باغ‌ها، گلستان‌ها و آب‌های جاری، ساختمان‌های عظیم، جاده‌های پهن و اتوبان‌های همراه با اتومبیل‌های رنگارنگ و روبه تزاید، روز به روز عرصه را بر این حیوانات مظلوم تنگ‌تر کرده و آنقدر شهر پر سر و صدا و آلوده شده و آنها را بدون جا و پناه گذاشته‌ایم که تعداد زیادی از آنها از بین رفته‌اند یا از این محیط خفقان‌آور خود را دور کرده و دیگر بازنگشته‌اند.

    اگر چندتایی هنوز باقی مانده‌اند، در حقیقت در حالت احتضارند و در عوض به جای آنها جمعیت روزافزونی از کلاغ‌ها و زاغی‌ها جای آنها را پر کرده و می‌رود که دیگر جایی برای پرندگان کوچک قبلی باقی نگذارند. اولین کتابچه‌ای‌ که در مورد پرندگان شهر تهران انتشار یافت، توسط شخصی انگلیسی به نام سایمون جرویس در اواسط دهه 30 بوده است.

    این پرنده‌شناس، در بخش زیست‌شناسی دانشگاه تهران فعالیت می‌کرده و در آن زمان تعداد پرندگان شهر تهران و حومه را حدود 150 گونه تخمین زده است. حدود 40 سال بعد که بررسی پرندگان شهر تهران از طرف شهرداری به اینجانب واگذار شد، تعداد گونه‌هایی که در پارک‌ها و نواحی اطراف تهران مورد بررسی قرار گرفت، تنها 61 گونه مشاهده شد.

    این تعداد نشان می‌دهد بیش از 60 درصد از تعداد گونه‌ها کاسته شده است. به نظر می‌رسد تحقیق در مورد شناسایی و وضعیت پرندگان در سطح شهر تهران کار ساده‌ای‌ باشد، ولی بالعکس بسیار مشکل و وقت‌گیر است چون جمعیت شهر تهران در سه دهه اخیر به نحو بی‌سابقه‌ای‌ افزایش یافته و به لحاظ شرایط نامناسب اقتصادی و خدمات در شهرها، اغلب ساکنان شهرها و روستاها، کسب و کارشان را رها کرده و ساکن تهران شده‌اند. می‌رود که ایران بشود تهران.

    در نتیجه تنها فضاهای حیاتی که دارای آب و هوایی نه چندان پاک و سالم است، پارک‌ها هستند که از ساعات اولیه صبح تا اواخر شب مورد استفاده گروه‌های مختلف مردم قرار گرفته و شلوغ هستند.

    در این صورت پرندگان کجا می‌توانند امنیت داشته باشند. متأسفانه ما هم به پرندگان نه از دید عطوفت بلکه از دید خصومت و تعیین مزه گوشت با آنها برخورد می‌کنیم. بعضی از آنها که دیگر جایی را در پارک‌ها امن ندیده‌اند، به پشت پنجره ساختمان‌های بلند پناه برده‌اند.

    البته اگر شانس بیاورند و صاحبخانه برای مدتی که در آنجا هستند، برایشان مزاحمتی به وجود نیاورد وگرنه اجباراً از آنجا نیز گریزان شده و دور می‌شوند.

    ویژگی بزرگ این دسته از حیوانات، امکان تحرک آنهاست. خوشبختانه این توانایی را دارند که لااقل از محل خطر بگریزند ولی آلودگی‌ها را چه کنند؟ به سادگی می‌توان گفت می‌میرند. در این صورت تنها گونه‌هایی باقی می‌مانند که نسبت به آلودگی‌ها تحمل بیشتری دارند. اینها همان کلاغ‌ها و زاغی‌ها هستند، از هزاران سال قبل پرندگان بسیاری در جوار انسان‌ها زندگی می‌کرده‌اند.

    اکنون پس از هزاران سال که انسان از در طبیعت به، بر طبیعت درآمده، سرعت انقراض 50 برابر انقراض در حالت طبیعی شده است. . . و چنانچه وضع به همین منوال پیش رود تا 100 سال آینده سرعت انقراض به 500 برابر سرعت انقراض کنونی می‌رسد و این زمانی است که ما هنوز نمی‌دانیم به غیر از گوشت و پر آنها گونه‌های مختلف‌شان چقدر می‌توانند به ما انسان‌ها کمک و خدمت برسانند که هرگاه گونه‌ای‌ منقرض شود، دیگر هرگز انسان‌ها نمی‌توانند از نعمات و سودمندی آنها بهره‌ای ببرند.

  • 19مزرعه پرورش میگو معدوم شدند/ بیماری لکه سفید در مزارع پرورش میگو

    مهر نوشت:

    مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماریهای آبزیان سازمان دامپزشکی از شیوع بیماری لکه سفید در 192 مزرعه پرورش میگو خبر داد و گفت: 19 مزرعه پرورش میگو معدوم شدند.

    کاظم عبدی در گفتگو با مهر با اشاره به سایت پرورش میگوی خوزستان، اظهار داشت: این سایت 239 مزرعه پرورش میگو دارد که از این تعداد، 192 مزرعه مبتلا به بیماری و 19 استخر معدوم شدند.

    وی افزود: با توجه به سیاست سازمان دامپزشکی که تولید در کنار بیماری است، معدوم سازی ها تحت کنترل قرار گرفت و پرورش وصید هم در این مزارع انجام شد.

    مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماریهای آبزیان سازمان دامپزشکی ادامه داد: بیماری لکه سفید میگو امسال در خوزستان مشاهده و در برخی از شهرهای دیگر هم به صورت موردی گزارش شده است.

    وی در خصوص استفاده از مواد شیمیایی در پرورش آبزیان گفت: در زمینه پرورش آبزیان داروهای کمتری در دسترس پرورش دهندگان است و به همین جهت احتمال استفاده از داروهای غیرمجاز کمتر می شود.

    عبدی با اشاره به طرح ملی مبارزه با باقیمانده‌ها، تصریح کرد: این طرح در حال حاضر در ماهیان سردآبی اجرا می شود و اگر استفاده از سموم غیرمجاز در پرورش آبزیان اثبات شود، از ورود آن محصولات به بازار جلوگیری خواهد شد.

    مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماریهای آبزیان سازمان دامپزشکی افزود: پرورش دهندگان آبزیان باید استفاده از داروها را زیر نظر متخصصین دامپزشکی انجام دهند تا مشکلی در زمینه باقیمانده‌ها به‌وجود نیاید.

    وی اظهار داشت: در کل در پرورش آبزیان نسبت به دامها کمتر از مواد شیمیایی استفاده می شود و این محصولات ایمن تر هستند.

    عبدی درباره استفاده از کودهای شیمیایی در پرورش آبزیان اظهارداشت: استفاده از کودهای ازته و فسفره در پرورش ماهیان گرم آبی مشکلی ندارد و برای فرآوری و بارور شدن ماهی ها استفاده می شود اما نحوه آماده سازی و مراکز تهیه این کودها اهمیت دارد.

    مدیرکل دفتر بهداشت و مبارزه با بیماریهای آبزیان سازمان دامپزشکی تصریح کرد: طرح سیستم پایش منظم در آبزیان هم در حال اجراست و این طرح، سموم در آبزیان را کنترل می کند.

  • کشف ميموني که دائم عطسه مي‌کند

    تابناک نوشت:

    گونه اي جديد از ميمون در جنگل هاي شمال برمه پيدا شده است. اين جانور، به خاطر شکل صورتش گرفتار مشکلي است که زندگي را براي او سخت کرده است.
    به گزارش جام جم انلاین به نقل از بی بی سی پس از آن که اوايل امسال شکارچيان محلي گزارش کردند که در اين منطقه جانوري را ديده اند که قبلا نديده بودند، دانشمندان کشف کردند که اين جانور گونه اي از ميمون است که تا حال ثبت نشده بود.

    آنچه در باره اين ميمون دم دراز سياه با گوش هاي سفيد عجيب است، شکل بيني سر بالاي اوست.
    بيني اين ميمون چنان به طرف بالا قرار گرفته که سوراخ هاي آن نيز کاملا رو به بالا و مشهود است.
    اين شکل بيني به اين معني است که وقتي باران مي آيد قطرات آب مستقيم وارد سوراخ هاي بيني ميمون مي شود و جانور شروع مي کند به عطسه کردن و آن هم بدون وقفه.
    ساکنان محلي که در نزديکي محيط زيست اين ميمون در استان کاچين زندگي مي کنند، مي گويند عطسه هاي او باعث مي شود خيلي راحت در فصل بارندگي رد آن گرفته شود.
    نام رسمي و علمي اين ميمون “راينو پيته کوس استرايکري” است اما به زبان محلي “ميموني با چهره اي از خود راضي” خوانده مي شود.
    گزارش شده که اين ميمون براي اين که عطسه نکند روزهاي متوالي سرش را بين دو پاي خود مي گذارد و مي نشيند.
    بنا به تخمين دانشمندان احتمالا اين گونه از ميمون به شدت رو به انقراض است و از جمعيت آن فقط سيصد و سي عدد به جاي مانده است که در ناحيه اي کوچک در اطراف رودخانه “ماو” زندگي مي کنند.
    به گفته دانشمندان محيط زيست اين ميمون به دليل قطع درختان جنگي و جاده و سد سازي توسط شرکت هاي چيني در حال از بين رفتن است.

  • بازگشت تنها بازمانده درنای سیبری به ایران

    وب سایت پرندگان ایران، ضمن تبریک این اتفاق به علاقمندان، نوشت:

    رسیدن آخرین درنای سیبری به جا مانده از جمعیت ایرانی بر دوستداران این پرنده خجسته باد

    درنای نر تنها، آخرین بازمانده جمعیت درنا که در گذشته نه چندان دور 16 قطعه از آن در ایران شمارش می شده  دوشنبه 3 آبان ماه1389 حضور درنای سیبری در دامگاه فریدون کنار توسط آقای احمدی و پیوسته از دامگاه داران ازباران و فریدونکار گزارش شده است و خانم الن توکلی گزارش فوق را تایید نموده است است.

    این روز نیک و خجسته را به تمام ایرانیان و دوستداران حیات وحش ایران تبریک می گوییم

    دلم میخواست داستان این عکسارو کوتاه براتون بگم، روز دوشنبه من با خانم الن توکلی و دکتر محمود کرمی دانشگاه قرار داشتم، خانم توکلی که سالهاست با عشق برای حفظ درنا و ساختار بومی و منحصر به فرد دامگاه در ایران تلاش می کنه با دیدن دوباره فیلم ساخته آقای صیامی در مورد درنا گریه کرد(هر چند که تمام صحنه های فیلم رو حفظ بود!!)من می تونستم غم از دست رفتن این پرنده زیبا رو در کلام و چهره دکتر کرمی هم ببینم،روزغم انگیزی بود … اما اون شب مثل روز روشن و زیبا شد! چون الن تماس گرفت و با خوشحالی گفت معجزه اتفاق افتاده ! یک درنا، یک درنا اومده!و باور نکردنی بود!

    بدون کمک مردم محلی امکان نداشت بتونم درنا رو پیدا کنم چون دامگاه فریدون کنار خیلی وسیعه، آقای احمدی(از دامگاه داران ازباران) به من گفت من شک ندارم درنا برگشته!! اما آقای پیوسته(از دامگاه داران فریدون کنار) که شب قبل از اومدن این مهمون عزیز زمستونی مطمئن نبود صبح زود با من تماس گرفت و با شادی گفت درنا است !!! خودشه اوومده دامگاه من!! و من راه افتادم… همه خیلی خوشحال بودن..کاش اونجا بودید..معجزه اتفاق افتاده بود…

    آخرین درنای سیبری ایران

    آخرین درنای سیبری ایران

    آخرین درنای سیبری ایران

    دُرنای سیبری پرنده‌ای است از خانواده درنایان.

    طول این پرنده ۱۳۵ سانتی‌متر و صدای آن آرام، آهنگین و رسا شبیه کروک کروک است. درنای سیبری در مناطق تالابی، شالیزارها، نیزارها و دریاچه‌ها به سر می‌برد.

    پراکندگی درنای سیبری بیشتر در جنوب چین، هند و سیبری روسیه است. درناهای گروه شمال روسیه زمستان‌ها به منطقه فریدون‌كنار مازندران ایران می‌کوچیدند ولی امروزه نسل آن‌ها در ایران تقریباً منقرض شده. در ایران در سال ۱۳۸۵ یک میلیون دلار برای حفظ نسل درنای سیبری در تالاب فریدون‌کنار اختصاص یافته‌است.

    پرهای سفید و براق ، رقص جذاب و صدای دلنشین ، این پرنده را از هزاران سال پیش محبوب انسان ساخته است.

    مردم بومی مناطق توندرا و تایگا در روسیه (مکانهای جوجه آوری)، این پرنده بزرگ ، سفید و زیبا را مقدس می دانند. مردم سیبری باور دارند که دیدن درنای سیبری باعث شفای بیماران می شود. در کشور هند که تا ۵ سال پیش درناهای سیبری به آنجا مهاجرت می کردند، این پرنده با عنوان «سوسن پرندگان» شناخته شده است.

    دانشمندان جهان نیز جذب ویژگی های تماشایی و غیرمعمول این پرنده شده اند. درنای سیبری دارای بلندترین نوک در بین سایر درناهاست و بیشترین وابستگی را به تالاب ها دارد. آنها در حالی که تا قوزک پا در آب هستند، در تالاب ها به جستجوی موجودات زنده کوچک و غدد گیاهان آبزی می پردازند. در هنگام احساس خطر، حتی رفتار نمایشی و صدای آنها با سایر درناها متفاوت است.

    مسیر مهاجرت سالانه درناهای سیبری فراتر از محدوده کشورها و قاره هاست. این مساله محققان را وادار می سازد تا در جهت کشف معمای حرکت این پرندگان تلاش کنند. زمانی که مناطق تالابی قطب شمالی در اواخر تابستان شروع به یخ زدن می کنند، پرنده های جفت به همراه جوجه هایشان حرکت به سمت مناطق گرم جنوبی را آغاز می کنند. مهاجرت معمولا در اواسط صبح زمانی که آسمان صاف و جریان هوا موافق است صورت می گیرد. در این هنگام آنها همراه با هوای گرم به اوج صعود می کنند و در این ارتفاع هزاران کیلومتر در مسیری که نیاکانشان پیمودند، به صورت شناور پرواز می کنند. این درناها در مسیر مهاجرت به جنوب ، در روز از یک تالاب به تالاب دیگر سفر می کنند یعنی قبل از تاریکی هوا در تالاب های مسیر فرود می آیند.

    بقای درنای سیبری بستگی به حفاظت از این گونه و همچنین حفاظت از تالاب هایی دارد که مناطق تابستان گذرانی ، استراحت و زمستان گذرانی این پرنده هستند. این تالاب ها همچون مرواریدهایی پیوسته در زنجیره مسیر مهاجرت هستند. مسیر مهاجرت درنای سیبری بیش از چندین هزار کیلومتر و فراتر از حدود مرزهای کشورها بوده و شامل مرزهایی است که در زمان مهاجرت حماسی نیاکان این پرنده وجود نداشتند. امروزه حفاظت از این پرنده زیبا و تالاب های مسیر مهاجرتش شدیدا وابسته به همکاری مردم کشورهای ایران ، افغانستان ، آذربایجان ، چین ، هند، قزاقستان ، مغولستان ، پاکستان ، ترکمنستان ، روسیه و ازبکستان است ، تا دست در دست هم این پرنده استثنایی را نجات دهند.

    یادداشت تفاهم بین المللی
    مسیرهای مهاجرت بین مرزی درنای سیبری نمایانگر چالش های حفاظتی است که در سایر موجوداتی که دارای مهاجرت های فرامرزی هستند نیز دیده می شود. بنابراین نیاز برای همکاری کشورها تحت یادداشت تفاهمی بین المللی برای حفاظت از درنای سیبری احساس شد. در سال ۱۹۹۳ تفاهمنامه ای تحت حمایت کنوانسیون حفاظت از گونه های وحشی مهاجر (CMS) با عنوان «یادداشت تفاهم حفاظت از درنای سیبری» به امضای ۱۱ کشور مسیرهای مهاجرت این درنای سیبری رسید. با حمایت کنوانسیون حفاظت از گونه های وحشی مهاجر و سایر نهادهای بین المللی ، مسوولان و کارشناسان دولتها می توانند به صورت ادواری تشکیل جلسه دهند و برنامه اقدام خود را برای حفاظت از درنای سیبری تدوین کنند.

    اقدام برای حفاظت از درنای سیبری

    در برنامه اقدام یادداشت تفاهم حفاظت از درنای سیبری مهمترین اقدامات برای حفاظت از درنای سیبری و زیستگاه آن تدوین می شود، که هر ۲ تا ۳ سال مورد بازبینی کشورهای عضو قرار می گیرد.

    اهداف اصلی در این برنامه عبارتند از:
    ۱) کاهش مرگ و میر مستقیم یا غیرمستقیم درنای سیبری

    ۲) انجام پایش و تحقیقات به منظور بهبود اطلاعات اکولوژیکی از درنای سیبری

    ۳) افزایش جمعیت و تنوع ژنتیکی

    ۴) بهبود حفاظت از زیستگاه و توسعه شبکه پروازی در شرق و غرب / مرکز آسیا

    ۵) افزایش آگاهی عمومی و تبادل اطلاعات

    ۶) تقویت همکاری های ملی و بین المللی

    در هر جلسه کشورها برنامه اقدام را با در نظرگیری اتفاقات افتاده و در حال وقوع ، علتها، بهترین آموخته ها و فعالیت های آتی بازنگری و اصلاح می کنند. این سند برای همکاری با ارگان های دولتی و مدیران مناطق حفاظت شده بسیار مفید است. خصوصا راهنمایی برای تصمیم گیری ها درخصوص اجرای قوانین مربوط به برنامه های پایش ، تلاشهای رهاسازی درنا و برگزاری رویدادهای آموزشی و جلسات مشترک است.

    پایش جمعیت درنای سیبری
    اگرچه درنای سیبری پرنده ای تاریخی در آسیاست ، تا دهه اخیر اطلاعات کمی درخصوص بیولوژی و نیازهای زیستی این پرنده وجود داشت. دکتر ولادمیر فلینت و تیم او رفتار و اکولوژی درنای سیبری را در مناطق جوجه آوری (شرق سیبری) در سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ مستند کردند. در سال ۱۹۸۰ دکتر زو فاچانگ و دکتر دینگ وینینگ مناطق زمستان گذرانی این درناها را در شرق آسیا در دریاچه پویانگ چین کشف کردند.

    در سال ۱۹۸۱ دکتر سروکین و تیمش مکان های آشیانه سازی درنای سیبری را در غرب سیبری در منطقه رودخانه کنوات پیدا کردند. در سال ۱۹۷۸ دکتر علی آشتیانی جمعیت کوچکی از درنای سیبری زمستان گذران را در سواحل جنوبی دریاچه خزر (منطقه فریدونکنار) در ایران کشف کرد. در سال ۱۹۹۶ دکتر یوری مارکین و کارشناسان ایرانی با همکاری انجمن پرندگان وحشی ژاپن ، یک ردیاب رادیویی را به یک پرنده نر در آن جمعیت نصب کردند.

    در بهار همان سال از طریق سیگنال های این ردیاب ، دکتر یوری مارکین توانست مکانهای آشیانه سازی این جمعیت غربی را در فاصله ۱۰۰۰ کیلومتری در جنوب کنوات (Kunovat) پیدا کند.

    از آن زمان به بعد سه جمعیت غربی ، مرکزی و شرقی درناهای سیبری با دقت پایش شدند. متاسفانه تعداد درناهای سیبری در جمعیت مرکزی که در کشور هند زمستان گذرانی می کردند از ۷۵ قطعه درسال ۱۹۷۴ تنها به یک جفت در سال ۱۹۷۸ کاهش یافت. این آخرین جفت نیز در سال ۲۰۰۲ از بین رفتند. جمعیت غربی درنای سیبری که به ایران مهاجرت می کنند بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۸ با حدود ۱۰ الی ۱۲ پرنده ثابت ماند ولی از آن زمان به بعد تعداد این پرنده مهاجر به ایران کاهش یافت به طوری که در زمستان ۱۳۸۵ تنها دو پرنده نر در این جمعیت باقیمانده بود.
    برخلاف این کاهش ، بررسی های اخیر از جمعیت شرقی درنای سیبری که به دریاچه پویانگ در چین مهاجرت می کنند نشان می دهد که جمعیت این گروه بیش از ۳ هزار قطعه است. گرچه این عدد نشانگر افزایش این جمعیت است ، ولی این افزایش می تواند به علت تراکم درناها در نتیجه نابودی سایر زیستگاه های آنها و همچنین پیشرفت روشهای سرشماری باشد. وضعیت تقریبا بهتر جمعیت شرقی می تواند به علت حفاظت بهتر درنای سیبری و زیستگاه های تالابی آن در دو کشور روسیه و چین باشد. کاهش شدید جمعیت غربی بدون شک به علت شکار بی رویه در نتیجه چالش های اجتماعی گسترده در برخی از کشورهای مسیر مهاجرت است.

    گزارش های اخیر مشاهده درناهای سیبری مهاجر در قزاقستان و در منطقه ولگا در روسیه این امید را می دهد که هنوز تعداد بیشتری درنا در جمعیت غربی وجود دارد.

    افزایش آگاهی عمومی
    هر تلاشی به منظور حفاظت بدون تغییر رفتار انسانی و افزایش درک از اهمیت حفاظت از درناها و تالاب ها بیهوده است.

    به منظور افزایش آگاهی عمومی کشورهای عضو یادداشت تفاهم حفاظت از درنای سیبری ، فعالیت های آموزشی بسیاری را با درگیر کردن مسوولان دولتی ، محققان ، مدیران بخش صنعت ، شکارچیان ، معلمان ، کشاورزان ، صیادان ، دانش آموزان و رسانه ها انجام داده اند و تا به امروز جلسات و دوره های آموزشی بسیاری به منظور درگیر نمودن شکارچیان ، صیادان و سایر ذینفعان درخصوص کاهش تهدیدات درناهای سیبری برگزار شده است.

    همچنین به این منظور مواد آموزشی بسیار زیاد و مفیدی شامل بروشور، پوستر، کتابچه ، عکس ، فیلم و غیره تولید و توزیع شده است.

    مراسم روز درنا هم اکنون در ۷۰ منطقه در ۸ کشور با درگیر کردن بخش خصوصی و NGO ها برگزار می شود. ثابت شده که چنین فعالیت هایی می تواند در حفاظت از این گونه بسیار موثر باشد.هدف بقای درنای سیبری با حمایت های مردم جهان و تلاش به منظور ساختن پلهایی که هرگز وجود نداشتند، می تواند به واقعیت بپیوندد. این داستان از سال ۱۹۷۰ با تلاش های فراوان دو دانشمند جهان آقایان جورج آرچیبالد (George Archibald) و ران ساوی (Ron Sauey) آغاز شد.

    در سال ۱۹۷۸ با کشف درناهای سیبری در ایران ، با همکاری بنیاد بین المللی اولین قدمها در جهت برآوردن آرزوی رهاسازی درناهای سیبری برداشته شد.

    امروزه پس از گذشت سالها تلاش و تحقیق برای حفاظت از درنای سیبری متاسفانه شاهد کاهش جمعیت این گونه پرنده باارزش و زیبا هستیم. امیدواریم که با همکاری صمیمانه مردم ایران و سایر کشورها بتوانیم این «سوسن پرندگان » را در این قاره پهناور حفظ کنیم

    میزان جوجه آوری جمعیت درنای سیبری را می توان از طریق نسبت تعداد جوجه ها به پرندگان بالغ در یک جمعیت در مناطق زمستان گذرانی ، در اوایل فصل ، قبل از آن که جوجه ها رنگشان تغییر یابد و سفید شوند، محاسبه کرد. مشکل اولیه برای جمعیت غربی (جمعیت ایران) چالش هایی است که در مسیر مهاجرت با آن روبه رو هستند، اما بتازگی استخراج نفت در مناطق جوجه آوری در غرب سیبری نیز تبدیل به یک مساله مهم شده است.

    حفاظت از زیستگاه درنای سیبری
    درنای سیبری مختص تالاب است. این پرنده ، نوک بلند و قوی اش را در گل فرو برده و از موجودات کوچک و ریشه و غدد گیاهان آبزی تغذیه می کند. در مناطق جوجه آوری یعنی مناطقی که درنای سیبری به جوجه های در حال رشد غذا می دهد، هر جفت پرنده ، جفت دیگر را از قلمرو تالابی بسیار بزرگش که معمولا چندین کیلومتر مربع است خارج می کند. برعکس این رفتار، در هنگام مهاجرت و در مناطق زمستان گذرانی ، درناهای سیبری معمولا در گروه بزرگ زندگی می کنند و از منابع فراوان غذایی موجود در اراضی غرقابی استفاده می کنند.

    ولیکن طبق گزارش درناهای سیبری همچنان در ایران و هند (مناطق زمستان گذرانی) رفتار قلمروگرایی را از خودشان نشان می دهند و این رفتاری است که در سایر درناهای بزرگ جثه مثل درنای فریادکش در تگزاس امریکا مشاهده شده است.

    اگرچه درناهای سیبری زمستان گذران در دریاچه پویانگ معمولا در گروههای بزرگ مشاهده شده اند ولی برخی از جفتها رفتار قلمروگرایی از خودشان نشان می دهند.علی رغم تفاوت فصلی در رفتار اجتماعی ، درنای سیبری نیاز به زیستگاه های وسیع تالابی دارند. در منطقه سیبری ، جایی که جمعیت انسانی کم است تالابهای وسیعی برای آشیانه سازی درناها وجود دارد. در مقابل در مسیر مهاجرت و در مناطق زمستانگذرانی ، درناهای سیبری با جمعیت بیشتری از انسان مواجه می شوند که فشار زیادی را روی منابع تالابی و به طور کل زیستگاه آنها ایجاد می کند.

    پروژه بین المللی

    با توجه به کاهش شدید جمعیت ، درنای سیبری در معرض انقراض قرار گرفته است. توجه به بقای این گونه و تالاب هایی که به آن وابسته است به سالها قبل بازمی گردد.

  • کشف هزار و 200 گونه جدید حیوانات در آمازون

    سازمان جهانی حفظ محیط زیست در کنفرانس بین المللی تنوع زیستی که در شهر ناگویای ژاپن در حال برگزاری است، هزار و 200 گونه جدید را معرفی کرد که تنها در مدت 10سال کشف شده اند.
    به گزارش خبرگزاری مهر، سازمان جهانی حفظ محیط زیست در مجمع عمومی تنوع زیستی سازمان ملل که در شهر ناگویای ژاپن در حال برگزاری است در گزارشی با عنوان Living Amazzonia، یک هزار و 200 گونه گیاهی و جانوری را که بین سالهای 1999 تا 2009 در منطقه آمازون کشف شده اند معرفی کرد.

    به گفته مقامات این سازمان در مدت 10 سال در منطقه آمازون هر سه روز یکبار یک گونه جدید کشف شده که شامل 637 گونه گیاهی، 257 گونه ماهی، 216 گونه دوزیست، 55 گونه خزنده و 39 گونه پستاندار است.

    بعضی از این گونه ها همچون یک گونه جدید مار، دلفین صورتی بولیویایی و طوطی طاس بسیار منحصربفرد هستند.

    براساس گزارش National Geographic، از این هزار و 200 گونه جدید 90 درصد از گروه بی مهرگان هستند.

    به گفته زیست شناسان سازمان جهانی حفظ محیط زیست در آمازون در فضایی تنها به وسعت 5/2 کیلومترمربع 50 هزار گونه مختلف زندگی می کنند.

    این کارشناسان هشدار دادند که در 50 سال اخیر دخالتهای انسان موجب نابودی 17 درصد از جنگلهای بارانی آمازون شده است.

    این فضا به وسعت کشور ونزوئلا و دو برابر کشور اسپانیا است. یکی از مهمترین دلایل این فاجعه زیست محیطی، سرعت گسترش بازارهای منطقه ای و جهانی گوشت، سویا و سوختهای زیستی است که موجب بالا رفتن تقاضا برای زمین می شود.

    مار بولیویایی Eunectes beniensis

    گونه جدید قورباغه ساکن پرو به نام Ranitomeya amazonica

    Ranitomeya amazonica

    نوعی ماهی کور ساکن آبهای شیرین در اندازه 5/3 سانتیمتر که در برزیل کشف شده است

    طوطی طاس Pyrilia aurantiocephala با رنگهایی شگفت انگیز که در برزیل کشف شده است

    دفلین صورتی بولیویایی Inia bolivienses

    Mico acariensis یکی از 6 گونه میمونی که در آمازون کشف شده است

    ماهی Apistogramma baenschi ساکن آبهای شیرین آمازون در پرو و بولیوی

    Anolis cuscoensis یکی از 28 مارمولکی که در آمازون کشف شده اند

    گیاه حشره خوار آمازونی Drosera amazonica ارتفاع این گیاه تنها 10 سانتیمتر است

    عنکبوت پرنده خوار Ephebopus cyanognathus که در گینه فرانسوی کشف شد

    موش Galea monasteriensis

    مورچه Martialis heureka

    پرنده ای با عنوان Cnipodectes superrufus

    قورباغه Nymphargus wiley



  • امپراتور گوزنهای انگلیس کشته شد

    بزرگترین حیوان وحشی ساکن انگلیس که “امپراتور گوزنها” نام داشت به دست یک شکارچی غیرقانونی کشته شد و خشم طبیعت دوستان را برانگیخت.
    به گزارش خبرگزاری مهر، این گوزن که “امپراتور اکسمور” نام داشت بزرگترین گوزن قرمز انگلیس و حتی تنها نمونه مسلم بزرگترین حیوان وحشی در جزایر بریتانیا بود.امپراتور گوزنها در فاصله نزدیکی از یک جاده پر ترافیک که “تیورتون” را به “بارنستپل” واقع در جنوب شرقی این کشور متصل می کرد در اثر اصابت گلوله کشته شد.این جاده به پارک ملی “اکسمور” که زیستگاه و قلمرو این گوزن بزرگ بود بسیار نزدیک است. خبر کشته شدن “امپراتور اکسمور” به دست یک شکارچی غیرقانونی بر روی رسانه های آنلاین انگلیس به پربازدیدکننده ترین خبر تبدیل شده است.

    “امپراتور”، 12 سال سن و حدود 300 پوند (136 کیلوگرم) وزن داشت و قد آن بیش از دو متر و نیم بود.

    پیتر دانلی، کارشناس گوزنهای اکسمور در خصوص مرگ این گوزن اظهار داشت: “افراد زیادی هستند که حاضرند هزاران پوند برای اینکه سر یک گوزن بزرگ را روی دیوار خود نصب کنند بپردازند. احتمالا این شکارچی غیرقانونی نیز برای چنین اهداف سودجویانه ای امپراتور را کشته است.”

    براساس گزارش دیلی میل، گوزنهای قرمز بزرگترین حیوانات انگلیس هستند و نمونه هایی که در پارک اکسمور زندگی می کنند به دلیل رژیم غذایی غنی که دارند از سایر نمونه ها بزرگترند و در میان آنها “امپراتور” از همه بزرگتر بود.

    در ابتدای ماه اکتبر، یک عکاس طبیعت به نام “ریچارد آستین” از امپراتور یکسری عکس گرفت اما مکان تهیه عکسها را برای جلوگیری از سوء استفاده شکارچیان غیرقانونی مخفی نگه داشت. اکنون به نظر می رسد که پنهان کاری این عکاس دوستدار محیط زیست چندان کافی نبوده است.

  • ببر درنده مرد آمريكايي را تكه تكه كرد!

    سفارت آمريكا در هندوراس اعلام كرد كه يك مرد آمريكايي توسط ببر درنده كه از قفسش گريخته بود، تكه تكه شد.

    به گزارش ايسنا، «كلي مك كارتي» سخنگوي سفارت آمريكا در هندوراس در بيانيه‌اي اظهار كرد: يك مرد 40 ساله آمريكايي روز گذشته توسط يك ببر درنده 58 كيلوگرمي كه از قفسش گريخته بود، كشته شد.

    سخنگوي سفارت ايالات متحده آمريكا در هندوراس در مصاحبه‌اي با خبرگزاري رويترز، خاطر نشان كرد:

    اين ببر در منطقه حفاظت شده «بلايز» در هندوراس نگهداري مي‌شد و هنوز مشخص نيست كه چگونه موفق شده از قفس خود بگريزد.

    —————————————————————————————————————–
    به نقل از خبرگزاری عصر ایران