دیده بان حقوق حیوانات ایران : راز مرد قاچاقچی که خانه خود را باغوحشی برای خزندگان خطرناک کرده بود با اعتراض هممحلیهایش فاش شد.
در حیاط خانه قدیمی این مرد جوان مارهای سمی، تمساحهای کوچک و لاکپشتهای وحشی در شرایط بسیار بد و کثیفی زندگی میکردند.
مدتی بود همسایههای محلهای در مولوی تهران رفت و آمدهای مشکوکی را در خانهای قدیمی در انتهای خیابان میدیدند. میهمانان این خانه که حیوانات وحشی با خود حمل میکردند هیچ هراسی در چهرهشان وجود نداشت. بوی تعفن، ساکنان این محله را آزار میداد و هیچکس راز خانه شماره 356 را نمیدانست.
با زیاد شدن بوی بد و مشمئزکننده در محله، بعضی از همسایهها پی بردند پسر جوانی از موجودات عجیب و غریب نگهداری میکند.
وقتی ساکنان محله مولوی از رفت و آمدهای مرموز ساکنان خانه 356 به ستوه آمدند، به طرح شکایت پرداختند.
20 اسفندماه سال 89 ماموران گارد حفاظت محیطزیست در جریان نگهداری حیوانات وحشی در منطقه مولوی قرار گرفتند.
وقتی ماموران به خانه تکواحدی پسر 27ساله رفتند، ناباورانه خود را در برابر حیوانات خزنده وحشی دیدند که در حیاط خانه بهراحتی میخزيدند. در حیاط خانه قدیمی این مرد جوان مارهای سمی، تمساحهای کوچکاندام و لاکپشتهای وحشی زندگی میکردند؛ 1500 لاکپشت در شرایطي بد و کثیف در کنار 26 ایگوانا در رنگهای مختلف وجود داشتند، همچنین 12 مار سمی غذا میخوردند و حرکت میکردند.
پسر 27 ساله که خانه خود را باغوحشی برای خزندگان خطرناک کرده بود وقتی رازش را فاش شده دید، چارهای جز اعتراف نيافت و گفت: بیکار بودم و دنبال کار میگشتم، بارها از دوستان و آشنایانم شنیده بودم که میتوانم با سرمایه کم دست به کاری بزنم و با خرید و فروش حیوانات پولدار شوم. به همین خاطر خانه تکواحدی قدیمی را اجاره کردم و ابتدا تنها لاکپشت خرید و فروش میکردم ولی پس از گذشت چند ماه ایگوانا و مار هم که از مرز وارد کرده بودم جزو کلکسیون باغوحش خانگیام درآمدند.
نمیدانستم چطور باید آنها را نگهداری کنم و به همین خاطر از دوستان و آشنایانم میخواستم در حفظ و نگهداری آنها به من کمک کنند، به همین خاطر رفت و آمدهای زیادی در خانهام بود.
من این حیوانات را وقتی تازه متولد میشدند خریداری میکردم و پس از گذشت مدتی با بزرگتر شدن آنها در بازار به فروش میرساندم.
وقتی پسر قاچاقچی به دادسرا انتقال داده شد پیشروی بازپرس پرونده قرار گرفت و خود را بیگناه دانست و گفت تنها میخواسته بیکار نباشد. با ادعاهای این پسر 27 ساله، بازپرس پرونده متهم را با قرار وثیقه راهی زندان کرد و سپس به تیمی از کارشناسان دستور داد تا کمیسیونی تشکیل شود و وحشی و اهلی بودن این حیوانات مشخص شود. وقتی تیمی از کارشناسان این خزندگان را از نوع حیوانات وحشی اعلام کردند و نظر دادند که آنها باید در مکان خاص و دور از زندگی مردم نگهداری شوند، بازپرس پرونده دستور داد این حیوانات به باغوحش انتقال داده شوند.
1500 لاکپشت، 26 ایگوانا و 12 مار سمی با همکاری ماموران محیطزیست به پارک وحشي واقع در پاکدشت انتقال یافتند.
راز وحشتناک باغوحش خانگی
دیدگاهها
2 پاسخ به “راز وحشتناک باغوحش خانگی”
-
خیلی دردناک است .منظورم همه جوانب این داستان است .هم شرایط همسایه ها که محل سکونتشان در شرایط نامطلوب زیست محیطی قرار گرفته .هم موقعیت این جوان که داشتن تحصیلات و کار و زندگی خوب حق مسلم او در زندگی است .ولی به دلیل نابسامانی های موجود در جامعه کنونی ایران ، این حق از او سلب شده است .هم حیواناتی که امکان یک زندگی طبیعی از آنها گرفته شده است .در اینجا تمام شخصیت های این قضیه تاثر آور به نوعی بدون اینکه خود بخواهند به حقوق یکدیگر تجاوز می کنند . هیچکس و هیچ چیز در شرایطی که می باید باشد ، نیست !!!!برای در جای اصلی قرار دادن تکه های این پازل در هم ریخته ؛ یک دست مقتدر و توانا بنام عدالت اقتصادی و اجتماعی لازم است .
-
این پارک وحشی که ازش اسم بردید کجاست؟ چه جور جاییه؟ می تونید ازش گزارشی تهیه کنید؟
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.