دیده بان حقوق حیوانات: یک مرکز درمانی و نگهداری از حیوانات دچار آتشسوزی شد که طی این حادثه، یک خانم 60 ساله و 200 گربه جان خود را از دست دادند. روابط عمومی شهرداری اشتهارد- شهری که این مرکز در آن واقع بود- گفته هیچ حیوانی در آن مرکز زنده نمانده و علت حادثه در دست بررسی است. ایشان گفته این مرکز که 10 سال فعالیت میکرد، چون 100 متر بوده، کار را برای مهار آتش سخت کرده و به همین خاطر همه موجودات آنجا جان باختهاند و هیچ حیوانی زنده نمانده است. البته عکسهایی که پس از این حادثه منتشر شد نشان میدهد تعدادی گربه زنده ماندهاند که این با صحبتهای روابط عمومی شهرداری تناقض دارد، چون ایشان با تحکم خاصی گفتهاند هیچ، یعنی قشنگ هیچ حیوانی آنجا زنده نمانده است. فکر میکنم یا به نظرشان آن چند گربه خیلی ارزش خبری نداشتند یا خواستند خیال برخی که پیگیر فعالیت این مرکز بودهاند را راحت کنند.
خدا میداند.
هماکنون در سرتاسر جهان، فعالیتهای بسیاری برای حفظ محیطزیست و دیگر موجودات غیراز انسان میشود و آموزشهای ویژهای به خصوص به کودکان درجهت فرهنگ سازی دراین باره انجام میشود. در کشور ما اما آموزشها به صورتی دیگر پیگیری میشود. یکی از آموزشهایی که من خودم به صورت تجربی و کاملا میدانی از همسن و سالهایم در سنین کودکی یافتم این بود که زمانی که گربهای زیر یک خودرو است، بهترین زمان برای پرتاب کردن سنگ به اوست.
آموزش دیگری که از سنین پایین به کودکان داده میشود این است که به محض دیدن گربه باید آن را «پیشت» کرد. بله، پیشت! پیشت یکی از مهمترین ابزارهای ارتباط با موجودات در کشور عزیزمان ایران است. یعنی پیش از آنکه به فرزندمان یاد دهیم که مثلا به آن گربهای که گرسنه است خوراکی بدهد و باهاش دوست باشد، پیشت کردنش را ياد میدهیم. خودم دیروز دیدم یک پدر دلسوز به فرزند کمِ دو سالهاش میگفت «بابایی، دیدی گربه میو میو کرد، بگو پیشته، پیشته. اگه نرفت با سنگ بزنش. اینجوری.. ببین..» یا مادر پیگیری را دیدم که به فرزند روروئَکیاش میگفت «مامان اون گربه سیاهه رو میبینی؟ اینا بدذاتن.» بچه هه پرسید «مامان بدذات یعنی چی؟» مامان پاسخ داد «یعنی این.» و گربه سیاه را نشان داد.
به هرحال در کشورهای مختلف، متدها و آموزههای جداگانهای در جهت حمایت از طبیعت و موجودات روی آن بهکار گرفته میشود. مثلا داعشیها به این نتیجه رسیدهاند که فرق نگذارند؛ هم آدمها را میکشند و هم مثلا سگها را. لااقل تکلیفشان معلوم است؛ هدفشان ریختن خون است که این هدف خونین، وسایل و سوژههایشان را توجیه میکند.
حالا این وسط خانم رئوفي که نگهبان این حیوانها در آن محل بوده هم البته دچار حریق شده و جان خود را از دست دادهاند که شواهد نشان میدهد از چندی پیش به ایشان تذکرات جدی داده شده بود و سهلانگاری خودشان باعث شده دچار این حادثه شوند و احیانا از دنیا هم بروند.
باز یاد فرمایش شهرداری اشتهارد میافتم که با تحکم خاصی گفته بعد از این حادثه «هیچ» موجودی در آن مکان زنده نماند. فقط یادش رفت اضافه کند «ببینید! این است عاقبت نگهداری از سگ و گربه.»
امضا: چرتنویس
مطلب امروز تقدیم میشود به یاد و خاطره خانم رئوفي مهربان
پیشت
دیدگاهها
2 پاسخ به “پیشت”
-
تاسف .به وسعت به تلخی روزگار
-
یه جوری دلشون خنک شده انگار این گربه ها ارث آبا و اجدادشون خوردن مشکلتون چیه والله پاش بیفته روی داعشم سفید میکنند اونایی که باید به داد این زبون بسته ها برسن رسیدگی کردن هز حالا به بعدم میکنند ببخشید با حرفای مفت اینا هم کسی پا پس نمیکشه فقط افسوس از اون فرشته هایی که رفتن
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.