مژدگانی دردسرساز سگ گمشده

تابناک نوشت:

وطن امروز: مژدگانی میلیونی برای پیدا شدن یک سگ گرانقیمت دردسر ساز شد.پسر جوان SMSهای تهدیدآمیز به زن جوان فرستاد تا مژدگانی‌اش را تحویل بگیرد.

15 شهریورماه سال‌جاری یک زن جوان به نام «دنیا» همراه دوستانش به رستورانی در حوالی نیاوران رفت. در حالی‌که سگ کوچکش به نام «جسی» نیز همراه آنان بود، «دنیا» ساعتی بعد متوجه گم شدن سگ کوچکش شد و موضوع را به مدیر رستوران اطلاع داد.

وی که از گم شدن سگ گرانقیمتش سراسیمه شده بود به همراه دوستانش و کارگر رستوران به جست‌وجوی سگ پرداختند اما اثری از وی نیافتند. زن جوان برای پیدا کردن سگش با چاپ یک آگهی مژدگانی، آن را در محله‌شان و اطراف رستوران توزیع کرد و گفت چنانچه هر کس سگش را پیدا کند 4 میلیون تومان به‌عنوان مژدگانی می‌پردازد. چاپ این آگهی دردسر ساز شد، چون 3 روز بعد پسر جوانی به نام رسول، سگ گم شده را پیدا کرد و به صاحبش تحویل داد اما خبری از مژدگانی میلیونی نبود و …

هدیه دوست
زن جوان، 27 شهریور ماه سال‌جاری در شعبه سوم دادیاری دادسرای شمیرانات حاضر شد و به طرح شکایت از یک پسر مزاحم پرداخت.

وی به دادیار عبدی گفت: 2 سال پیش یکی از دوستانم از آمریکا به ایران آمد و مدتی میهمان خانه من بود. وی هنگام رفتن به‌عنوان هدیه برایم یک سگ میلیونی خرید. برایش شناسنامه گرفتم و نامش را جسی گذاشتم. این زن ادامه داد: وقتی همراه دوستانم به رستوران رفته بودم پس از شام متوجه گم‌شدن جسی شدم. این سگ همیشه و همه جا همراهم بود. وقتی این اتفاق افتاد، به‌هم ریختم. این سگ بسیار گرانقیمت است.

وی ادامه داد: برای پیدا کردن سگم دست به دامان آگهی شدم تا اینکه 3 روز بعد پسر جوانی با من تماس گرفت و مدعی شد که سگم را پیدا کرده است. این بهترین خبری بود که شنیده بودم. با جوان تماس‌گیرنده قرار گذاشتم و سگم را تحویل گرفتم. می‌خواستم مژدگانی را بدهم که وی با بی‌ادبی گفت باید تسلیم نیت شوم او شوم.

به او ناسزا گفتم و به خانه برگشتم. چون این پسر در رستوران میز کناری ما نشسته بود به عمد سگم را دزدید تا نقشه شیطانی خود را علیه من اجرا کند. این پسر جوان بارها برایم sms تهدیدآمیز فرستاد که چون سگم را پیدا کرده باید هر چه می‌گوید انجام دهم. چند روز پیش، خود را جلوی در خانه‌ام رساند و با سنگ شیشه‌های پنجره‌ام را شکست. من هم ناچار شدم برای رهایی از مزاحمت‌های این جوان از وی شکایت کنم.

پس از طرح شکایت این زن، دادیار دستور احضار پسر مزاحم را به دادسرا صادر کرد. این پسر وقتی به اتهام تخریب، تهدید و مزاحمت در برابر دادیار عبدی ایستاد گفت: من با دیدن آگهی و پیدا کردن سگ این زن در محل قرار حاضر شدم اما خبری از مژدگانی نشد. من هیچ خواسته شومی از زن جوان نداشتم فقط پول مژدگانی را می‌خواستم. اما این زن حاضر نمی‌شد پول مژدگانی را بپردازد چون سگش پیدا شده بود و دلیلی برای پرداخت پول نمی‌دید. چند بار خواستم سگش را بدزدم و پولم را بگیرم اما نشد. آن شب هم عصبی شدم و با سنگ شیشه‌ خانه وی را شکستم اما به پول نرسیدم. من فقط هدفم گرفتن پول بود و هیچ نیت شومی نداشتم. پس از اظهارات این پسر جوان دادیار پرونده دستور تحقیقات بیشتر از زن و مرد را صادر کرد تا زوایای پنهان پرونده آشکار شود.

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید