برچسب: تالاب

  • تالابهای بین المللی گلستان تشنه اند/ هدایت آلاینده ها به تالابها!

    دیده بان حقوق حیوانات: تالابهای آلاگل، آلماگل، آجی گل و گمیشان از مجموعه تالابهای بین المللی در دشت ترکمن صحرا و در نزدیک مرز ایران و ترکمنستان هستند که با کمبود منابع آبی مواجه شده و در معرض خشکی قرار دارند.

    به گزارش مهر، تالابها از مناطق مهم دیدنی استان است که سالانه طبیعت گردان و گردشگران زیادی را به خود جذب می کنند و کمبود منابع آبی مهمترین مشکل تالابهای گلستان است.
    تالابها صندوق جواهرات سیستم اکوسیستم و منابع طبیعی ارزشمندی هستند که برغم زییایی فراوان در گلستان با مشکلات عدیده ای مواجه هستند.

    کاربریهای غیرمجاز حاشیه تالابها، آزمندی و کوته نگری آدمیان باعث تخریب و نابودی این گنجینه های طبیعی حیات شده است.

    علاوه بر این حفر کانال در اطراف تالاب، احداث سد در زمینهای فرادست تالاب، شکار بی رویه و صید ماهیان کمیاب، احداث جاده و استخرهای پرروش میگو از جمله عوامل تخریب کننده تالاب است.

    تاکنون 85 گونه پرنده شامل 19 گونه بومی و 66 گونه مهاجر در تالابهای منطقه شناسایی شدند که از میان پرندگان مهاجر، 14 گونه بومی و بقیه گونه زمستان گذر هستند.

    همچنین از 14 گونه ماهی های شناسایی شده در تالابهای گلستان، هفت گونه غیربومی است که برخی از آنها با هدف آبزی پرروی توسط شیلات به تالابهای استان رهاسازی شد و برخی بطور ناخواسته همراه با گونه های پرورشی به این تالابها راه یافته اند و پرورش گونه های غیربومی در تالاب موجب برهم زدن زنجیره غذایی و برهم زدن سیستم شکننده تالابهای استان شده است.

    حقوق حیوانات

    تالابهای بین المللی آلاگل، آجی گل و آلما گل از جمله تالابهای استان گلستان بوده که به اعتقاد کارشناسان با خطر خشکسالی و تخریب روبرو هستند.

    معاون طبیعی محیط زیست گلستان در این زمینه گفت: گلستان دارای چهار تالاب بین المللی آلما گل، آجی گل، آلاگل و گمیشان است که مهمترین مشکل این تالابها کمبود منابع آبی است.

    محسن جعفرزاده در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: تالابها با توجه به خشکسالی های اخیر و وضعیت بارندگی در استان، خشکسالی های اخیر در وضعیت نامناسبی قرار دارند.

    وی با بیان اینکه این تالاب ها به عنوان بستر و اکوسیستم حیاتی برای حیات وحش استان محسوب می شود، افزود: این تالابها در حوزه ای قرار دارند که سدهایی در بالادست آن قرار دارد و مصارف صنعتی، کشاورزی و پرورش ماهی این منطقه از این سدها است.

    تالابها نیازمند منابع آبی جدید

    جعفر زاده اظهار داشت: باید بتوان منابع آبی جدیدی برای این تالاب ها تعریف کرد تا تالابها بتوانند از ذخیره آبی مناسب برخوردار شوند و پرندگان مهاجر در این مناطق زاد آوری و دوره مهاجرت خوبی را سپری کنند.

    وی با اشاره به کاربری های غیر مجاز که  در اطراف تالاب ها تعریف شده است، بیان کرد: این کاربری های غیرمجاز منابع آلاینده را به طرف این تالاب ها سرازیر کرده است.

     

    حقوق حیوانات

    معاون طبیعی محیط زیست گلستان گفت: این عوامل موجب شده محل زندگی و زیستگا ه های پرندگان و جوندگان تالابها تخریب شود و گونه های در معرض خطر چون پلیکان پا خاکستری،عقاب دریایی دم سفید دچار خطر بیشتر قرار گیرند.

    جعفری نژاد اظهار داشت: تالاب ها به عنوان منطقه حفاظت شده یا پناهگاه حیات وحش به سازمان حفاظت محیط زیست معرفی شده اند تا بتوان مجوزهای لازم را در سطح ملی برای تحت مدیریت بودن این مناطق اخذ کنند.

    استان گلستان با توجه به موقعیت قرار گیری اش در کشور، وضعیت توپوگرافی و اقلیم متفاوت از جنس دریا، کوه، صخره و جنگل تنوع جانوری خوبی را در خود جای داده است.

    خشکسالی و بحث مدیریت منابع آبی، تالابهای استان را با مشکل مواجه کرده اند و اکنون پرندگان به تنها تالابی می روند، تالاب گمیشان است.

    این تالاب نیز با بحث پسروی آب دریا مواجه است و پرندگان نیز جای کمی برای گذران دارند و اگر پرنده ها در منابع آبی استان پراکنده شوند، بهتر می توان حفاظت کرد.

    حقوق حیوانات

    همچنین با توجه به بحث خشکسالی و محدودیت مهاجرت پرندگان به تالابهای استان، پیگیری ممنوعیت شکار پرندگان در این تالابها ضروری است.

    به تاکید کارشناسان، تالابهای استان در حال خشک شدن هستند و سال گذشته با توجه به تلاشهای صورت گرفته سه تالاب بین المللی آلاگل، آلماگل و آجی گل استان احیا شدند.

    بر اساس آمار، هر سال حدود 300 هزار پرنده به گلستان می‌آیند و شش ماه سرد سال را در تالابهای استان سپری می‌کنند و مرغابی، غاز، قو، پلیکان، باکلان، پرستوی دریایی، سلیم، کاکایی، چنگر، اگرت، خوتکا، گیلان شاه و تلیله از مهمترین پرندگان مهاجر به استان گلستان است.

    برخی از این پرندگان مانند پلیکان، فلامینگو و قو جزو گونه‌های حمایت شده و برخی نیز مانند پلیکان پا خاکستری و عقاب دریایی دم سفید از جمله گونه‌های در خطر انقراض به شمار می‌روند و ترانه خوانی بسیاری از پرندگان دیگر در تالابهای گلستان به گوش نمی رسد.

  • تالاب شادگان خشک شده است

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان، گفت:‌ تالاب شادگان ششمین تالاب بین‌اللملی کشور است که در لیست قرمز “مونترو” قرار دارد و به همین دلیل احیای این تالاب نیازمند تدابیری خاص است.

    به گزارش ایسنا، تورج همتی در کارگاه آموزشی حفظ تنوع زیستی تالاب شادگان، اظهار کرد: تالاب شادگان در شرایطی قرار دارد که عوامل مختلف انسانی و طبیعی، حیات و تنوع زیستی این تالاب را تهدید می‌کند.

    وی افزود: خشکسالی‌های پی ‌درپی سال‌های گذشته، برخی نقاط تالاب شادگان را خشک کرده و لازم است برای نجات این تالاب، طرح جامع مدیریت به عنوان رویکردی برای نجات تالاب‌ها در تالاب شادگان اجرایی شود.

    همتی تصریح کرد: هم ‌اکنون نیاز تالاب شادگان به احیاء درک شده و اکنون لازم است فعالیت‌هایی هماهنگ برای حفظ تالاب انجام شود؛ ناهماهنگی در انجام وظایف و یا موازی‌کاری از دلایل تخریب تالاب شادگان است.

    مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان اظهار کرد: تالاب شادگان از نظر زیست ‌محیطی مکانی مناسبی برای گونه‌های مختلف آبزی و پرندگان است، به طوری که 173 گونه از 285 گونه پرنده موجود در جهان در تالاب شادگان یافت می‌شود.

    وی با اشاره به یک گونه‌ پرنده در حال انقراض به نام “سلیم خرچنگ‌خوار” که در تالاب شادگان زندگی می‌کند، تاکید کرد: از 60 هزار قطعه «سلیم خرچنگ‌خوار» که در جهان وجود دارد، 26 هزار قطعه آن در تالاب شادگان زندگی می‌کند؛ تالاب شادگان یکی از بزرگترین کلنی‌های جمع‌آوری جوجه این پرنده است.

    همتی گفت: تاکنون از تالاب‌ شادگان حفاظت مناسبی انجام نشده و شرایط موجود تالاب می‌طلبد که طرح جامع حفاظت از تالاب شادگان با کیفیت و سرعت بالا اجرایی شود.

    _______________________

    خبر مرتبط:

    رسیدگی به تالاب شادگان، اکوسیستم ارزشمند جنوب

  • جمعیت یوزپلنگ ایرانی به 70 قلاده رسید/ تالابها ساماندهی می شوند

    دیده بان حقوق حیوانات: معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست کشور گفت: جمعیت این حیوان نادر به 70 تا 120 قلاده در کشور رسید که در نوع خود اقدامی مهم در حفظ گونه های جانوری اصیل ایرانی و ناموس حیات وحش است.

    به گزارش خبرنگار مهر، دکتر محمد باقر صدوق  شامگاه پنجشنبه در جمع محققان و فعالان محیط زیست استان مرکزی افزود: موفقیت در احیای یوزپلنگ ایرانی یکی از اقدامات ماندگار در محیط زیست طبیعی کشور است.

    وی جمعیت پلنگ حیات وحش ایران را بین 600 تا یک هزار و 300 قلاده اعلام کرد و گفت: سالانه حدود یکصد قلاده از این گونه به دلیل برخورد با خودرو و یا اتفاقات دیگر تلف می شود که تمامی تلاش بر کاهش این تلفات و گسترش جمعیت آن است.

    صدوق با بیان اینکه، حفظ گونه های جانوری اصیل از برنامه های اولویت دار این سازمان است، گفت: به دلیل سیلاب و حوادث قهری 300 راس آهو در منطقه حفاظت شده شیراحمد از بین رفت که سازمان محیط زیست کشور در صدد است با انتقال دوهزار و 500 راس آهوی این منطقه به دیگرزیستگاههای مناسب این گونه نادر را حفظ کند.

    تالابها ساماندهی می شود/ دریاچه های پریشان و ارومیه احیا می شوند

    وی در ادامه با اشاره به اینکه ایران از جمله کشورهای دارای محیط زیست دیدنی و متنوع است از ساماندهی تالابهای کشور خبر داد و گفت: دریاچه پریشان با چهار هزار هکتار وسعت اینک به حوضچه 200 مترمربعی تبدیل شده که اقدامات احیایی و زیست محیطی برای آن در دست پیگیری و انجام است.
    دکتر صدوق گفت: اکنون بر روی 28 رودخانه منبع تغذیه دریاچه ارومیه 62 پروژه سد و بند در حال انجام است و حتی یک قطره آب هم به این دریاچه نمی رسد.

    وی گفت: بر این اساس طرحی از سوی سازمان محیط زیست برای تنظیم رژیم آبی دریاچه و ارائه سهم آبی تهیه شده و با حضور معاون اول رییس جمهوری سه میلیارد متر مکعب از منابع هفت میلیارد متر مکعبی حوزه آبخیر کردستان و اذربایجان شرقی و غربی برای دریاچه ارومیه تخصیص داده شده است.

  • تالابهای گلستان؛ سمفونی حیات در دل طبیعت

    دیده بان حقوق حیوانات: آواز دریا و نجوای پرندگانی که از دور و نزدیک تالابهای گلستان گوش هر رهگذری را نوازش می دهد، یادآور آهنگ زندگی بخشی است که طبیعت گردان نوروزی را بخود می خواند.

    به گزارش خبرنگار مهر در گرگان، تالابهای آلاگل، آلماگل، آجی گل و گمیشان از مجموعه تالاب های بین المللی کشور در دشت ترکمن صحرا و در نزدیک مرز ایران و ترکمنستان از مناطق مهم دیدنی استان است که سالانه طبیعت گردان و گردشگران زیادی را به خود جذب میی کند.
    این تالابها زیستگاه مناسبی برای پرندگان آبزی و کنار آبزی مهاجر به شمار می روند و به دلیل این جاذبه های طبیعی در ایام مختلف پذیرای خیل بی شماری از مسافران و گردشگران است.

    برای رسیدن به این تالابهای با ارزش، باید مسیر 80 کیلومتری شهر گنبدکاووس تا بخش مرزی داشلی برون در شمال این شهرستان را طی کرد که در این مسیر می توان طبیعت بسیار زیبای شقایقها و گندمزارها در فصل رویش و زندگی شتران در طبیعت کویری منطقه را مشاهده کرد.

    این سه تالاب بین المللی که در شمال گنبدکاووس قرار گرفته است با سه هزار و 27 هکتار وسعت، محل زمستان گذرانی پرندگان آبزی و کنارآبزی که از شمال سیبری به این تالابها مهاجرت می کنند و نیز زیستگاه برخی پرندگان بومی به شمار می رود.

    تالاب آلاگل در چند کیلومتری مرز ترکمنستان و در مرکز شوره زار بزرگ ترکمن صحرا واقع شده و یک دریاچه آب شور است، به همین جهت پرورش ماهیان آب شور زی دریای خزر به ویژه ماهی سفید و کپور در این تالاب رونق زیادی دارد.

    تالاب آلماگل که به معنی دریاچه سیب از مجموعه تالاب های بین‌ المللی ایران است که در سال ‪ ۱۹۷۵در کنوانسیون رامسر به ‌ثبت رسیده ‌است.

    این تالاب که در فاصله حدود ‪۷۲ کیلومتری شهر گرگان واقع شده است، دارای ‪۲۰۷ هکتار مساحت بوده و از شمال به اراضی کشاورزی و از جنوب به روستای تنگلی محدود می ‌شود.

    از میان تالابهای گلستان، تالاب گمیشان، آبگیری گسترده با نیزارهای انبوه که در 45 کیلومتری گرگان حوالی بندرترکمن واقع شده است، این تالاب 20 هزار هکتار وسعت دارد و ارتفاع آن 27 متر پائین تر از سطح دریاست که از یکسو با زمینهای قرقابی و تپه ماهوری دشت وسیع ترکمن صحرا و از سوی دیگر با سواحل دریای خزر محدود است که به همین دلیل طبق طبقه بندی تالابها، گمیشان جزو تالابهای دریایی ساحلی قرار می گیرد.

    تالاب آجی گل 32 هکتار دارد، درختان گرم، نیزار و پوشش گیاهی تالاب مامنی برای پرندگان و چراگاهی برای دامهای روستائیان است و آب و هوای معتدل زمستان ترکمن صحرا موجب شده آب این تالاب زمستانها یخ نزند و زیستگاه مناسبی برای زمستان گذرانی پرندگان مناطق شمالی شده اند.

    آجی گل، در فصل زمستان پناهگاه میلیونها پرنده مهاجری است که به آن پناه می آورند و این وظیفه بشر است تا زیستگاه تاریخی و طبیعی را حفظ کند و در فصل بهار مکان مناسبی برای طبیعت گردی است.

    بخشی از تالاب  آجی گل در مجاورت دریاچه نمک بوده که این امر طبیعت خارق العاده ای در منطقه ایجاد کرده است در حالیکه برخی منابع مردمی می گویند مقرر است کارخانه ید در مجاورت این تالاب ساخته شد.

    این تالابها و جاذبه به عنوان یک نقطه گردشگری مناسب استفاده کنیم، به گونه ای که اکثر مسافران ایرانی و حتی برخی از مردم استان نمی دانند که استان دارای تالابهایی با مناظر بسیار جالب و دیدنی دارد.

    به تاکید کارشناسان، این استان به عنوان گنجینه اکوتوریسم در ایران مطرح و معروف است و وجود جاذبه های فراوان نظیر تالابها در استان موجب شده تا روند استقبال از آن گسترش یابد.

    وجود مناطق بکر طبیعی و جاذبه های دیدینی، می تواند فرصتهای سرمایه گذاری در استان را گسترش دهد و زمینه توسعه این صنعت نو و پایدار را فراهم کند.

  • تالاب انزلی رو به نابودی است

    دیده بان حقوق حیوانات/ محمد درویش[1]:

    اگر بخواهیم مشهور‌ترین و پربازدیدشده‌ترین تالاب ایران را معرفی کنیم، همه اتفاق نظر دارند که آن تالاب، بی‌شک انزلی است. تالابی ۲۰ هزار هکتاری که اغلب ایرانیان آن را می‌شناسند و میلیون‌ها سال است در سواحل جنوب باختری بزرگ‌ترین دریاچه جهان، جایی که ۲۴ متر از سطح آب‌های آزاد هم پایین‌تر است، آرام گرفته و زیستمندان بی‌شمارش را هم با خود به آرامش فراخوانده است؛ زیستمندانی که حیاتشان مرهون آبی است که از ۱۱ رودخانه اصلی و ۳۰ رود فرعی به همراه جریان‌های سطحی حوضه آبخیز ۳۶۰ هزار هکتاری‌اش (شش برابر مساحت کشور بحرین یا سنگاپور) تأمین می‌شود. آن هم در منطقه‌ای که از متوسط سالانه ۱۵۰۰ الی دو هزار میلی‌متر ریزش‌های آسمانی برخوردار است. ویژگی ناهمتایی که سبب شده هیچیک از تالاب‌های ایران از نظر میزان برخورداری از آب و رطوبت، قابل رقابت با انزلی نباشند. با این وجود هرچه به جلو‌تر رفته و زمان پیش می‌رود از میزان آرامشی که وصف شد، کاسته شده و تنش‌های روزافزونی بر محیط یگانه و بهشت‌گونه‌ی تالاب انزلی تحمیل می‌شود؛ به نحوی که این روز‌ها کمتر می‌توان در وجود این نگین بی‌بدیل گیلان و زیستمندانش آرامشی درخور و نشاطی سزاوارانه را سراغ گرفت.

    وضعیت چنان نگران‌کننده است که نه‌ تنها چندین سال است که نام تالاب انزلی در سیاههٔ سرخ تالاب‌های در خطر نابودی قرار گرفته است، بلکه بیم آن می‌رود، این تالاب به زودی از سیاههٔ ۱۰ تالاب ممتاز کنوانسیون جهانی رامسر هم خارج شود. در تأیید این مدعا، کافی است به یاد آوریم که در طول ۱۰ سال گذشته دست‌کم سه مورد از مرگ دسته‌جمعی ماهیان تالابی در این زیستگاه بی‌بدیل گزارش شده است؛ رخدادی که آشکارا شدت کاهش توان زیست‌پالایی و خودترمیمی بوم‌سازگان تالاب را نشان می‌دهد.
    به اختصار شاید بتوان پنج شناسهٔ اصلی تهدیدکنندهٔ توان زیست‌پالایی تالاب انزلی را افزایش رسوب واردشده به تالاب، افزایش پساب‌ها و پسماندهای تخلیه شده در تالاب، تغییر کاربری اراضی و تبدیل بخشی از اراضی حاشیه تالاب به زمین‌های کشاورزی، جاده‌سازی و در‌‌نهایت رشد بی‌رویه دانست. با این وجود، عوامل مخرب دیگری هم وجود دارند که پیوسته به مکیدن شیرهٔ جان تالاب انزلی مشغول هستند که البته اغلب ریشه‌ای انسانی دارند. این مؤلفه‌ها عبارتند از:
    تردد زیاد قایق‌های موتوری و ایجاد ناامنی و تنش در زیستگاه تالاب، صید و شکار فزاینده پرندگان آبزی، برداشت تخم پرندگان توسط افراد محلی، افزایش میزان فلزات سنگین و بخصوص سرب در آب و رسوبات تالاب، پمپاژ آب به بالا دست تالاب به منظور آبیاری اراضی کشاورزی، احـــداث کــومه‌های شکار، تجمع مقادیر زیادی از زباله‌های غیر قابل تجزیه در تالاب که عمدتاً از طریق رودخانه‌های منتهی به تالاب و بازدیدکنندگان از تالاب وارد آن می‌شود، احداث استخر پرورش ماهی در اطراف تالاب و تغییر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آب در نتیجه تاثیر بر روی تخم‌ریزی و تکثیر ماهیان به خصوص ماهیان تجاری؛ عدم توجه به ظرفیت تالاب در پذیرش گردشگر همزمان از آن و در‌‌نهایت، ضعف قدرت اجرایی اداره کل محیط زیست استان گیلان در چیدمان اولویت‌های دیگر نهادهای اجرایی استان و رتبه‌بندی آن‌ها در جایگاهی پس از ملاحظات محیط زیستی. و البته نتیجه و حاصل این ضعف محسوس ملاحظات محیط زیستی در استان گیلان، بروز فاجعه‌ای غم‌بار به نام مرگ تالاب انزلی و تبدیل تدریجی آن به زمین فوتبال نمدار است!
    درحقیقت، چنین فشار مرگ‌باری در شرایطی بر تالاب تحمیل می‌شود که این اکوتون بی‌نظیر کشور به تنهایی سبب ته‌نشینی تقریبا ۱۳ درصد ذرات معلقی می‌شود که سالانه وارد آن می‌گردد. همچنین در تصفیه و کاهش بار آلودگی آب‌های وارده به آن نقش حیاتی دارد، به طوری که سالانه ۳۸ درصد عناصر غذایی در تالاب رسوب می‌کند. دست آخر آنکه تالاب انزلی در مهار سیلاب و جلوگیری از فرسایش سواحل دریای خزر و همچنین پایداری اقلیمی و حفظ ظرفیت گرمایی ویژه نواحی مجاور خود نقشی انکارناپذیر و مثبت دارد.
    وضعیت اسف‌بار تالاب انزلی، آن هم در یکی از معدود مناطق بسیار مستعد کشور از نظر اقلیمی، حجم بالای اندوخته‌های آبی و استعداد بی‌رقیب توان رطوبتی مطلوب، گواهی آشکار بر لکنت‌های روزافزون حاکم بر مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست ایران و در حاشیه ماندن اصل ۵۰ قانون اساسی است؛ اصلی که به تصریح آشکار در آن، باید دولت از هر نوع فعالیتی که منجر به آلوده ساختن و تخریب محیط زیست بیانجامد، جلوگیری کند. درصورتی که عملاً تمامی محیط‌های آبی کشور و رودخانه‌های اصلی ایران تبدیل به محلی برای انباشت پساب و پسماند و فاضلاب شده است.
    وقتی سرنوشت مهم‌ترین و زیبا‌ترین تالاب ما در بهترین منطقه رویشی و اقلیمی کشور با بیشترین مواهب طبیعی اینگونه است، دیگر چه انتظاری می‌توان از بهبود شرایط زیست در بختگان، پریشان، گاوخونی، هامون، مهارلو، ارژن، جازموریان، مسیله، می‌قان و… داشت؟
    به نظر می‌رسد سازمان حفاظت محیط زیست باید هرچه سریع‌تر با طراحی تله‌های رسوب‌گیر و اقدام به لایروبی بستر تالاب از بار اضافی آن در کوتاه‌ترین زمان ممکن کاسته و آنگاه با توانمندسازی جوامع محلی و ملزم کردن واحدهای صنعتی، شهری و کشاورزی به تصفیه سامانه فاضلاب و پساب و پسماند خود گامی مؤثر برای بازگشت حیات به انزلی بردارد. همچنین، ارتقای عملیات آبخیزداری در بالادست حوضه‌های آبخیز و جلوگیری از قطع بی‌رویه درختان جنگلی می‌تواند به کاهش معنی‌دار نرخ فرسایش آبی و ورود رسوب به تالاب کمک کند.
    [1] برگرفته از وبلاگ محمد درویش و به نقل از خبرآنلاین