برچسب: محیط بان

  • عفوبهتر از قصاص است اگر نمک برزخم ما نپاشند/ دو گفتگو درباره محیط بان اعدامی

    راست محیط بان دنا، اسعد تقی زاده و چپ پدر مقتول

    دیده بان حقوق حیوانات: از او خواستیم (بهمن ایزدی فعال محیط زیست ورئیس هیئت مدیره کانون سبز فارس) تا پیش از ورود به بحث، ماجرای روز حادثه را از زبان خانواده رضایی برایمان بازگو کند، اما او معتقد بود، با توجه به اینکه حکم دادگاه صادر شده و دیوان عالی کشور نیز آن را تایید کرده و مراحل قضایی پرونده به اتمام رسیده است، سخن گفتن از اتفاقات آن روز چیزی را تغییر نمی‌دهد.

    از نظر او «در حال حاضر، مهم این است که ما جوانی را از دست داده‌ایم و اتفاقی که نباید می‌افتاد، افتاده و اینک بهتر است کمی جلوتر برویم و ریشه اصلی این دست حوادث را بیابیم و به این بیندیشیم چه کنیم که دیگر از این اتفاقات پیش نیاید.

    اگر کارشناسان و علاقمندان به طبیعت بخواهند منابع و مواهب ملی و ارزش‌های طبیعی ملی‌مان درست حفظ و پاسداری شود باید ریشه‌های این دست اتفاقات ناگوار را شناسایی کنند تا بتوانیم راهکارهای رفع این بحران‌ها و مشکلات را که در امر حفاظت محیط زیست‌مان داریم پیدا کنیم و در جهت کم شدن مشکلات قدم برداریم.» علل اصلی بروز این دست اتفاقات در حوزه‌های محیط طبیعی چیست؟ باید به بی‌راهه نرفت و وارد شاه‌راه شد. حمایت‌هایی که ما در قانون از محیطبانان داریم کافی نیست و قوانین روشنی وجود ندارد.

    برخی می‌گویند سازمان حفاظت محیط زیست که اسلحه را به محیط‌بان می‌دهد، اختیارات قانونی حمل و بکارگیری آن را نمی‌دهد و زمانی که کسی زخمی شود یا از بین برود مسوولیتش تا انتها به گردن محیط‌بان است ولی من می‌گویم چرا باید کار به جایی برسد که محیط‌بان اسلحه به روی شکارچی یا شکارچی، اسلحه به روی محیط‌بانی بکشد که دست از زن و فرزند و زندگی شسته و برای حفظ مواهب طبیعی این مملکت به مناطقی با شرایط سخت می‌رود و در ارتفاعات و مناطقی دور از آب و آبادی خدمت می‌کند. چرا باید این فاصله میان محیط‌بان و گروه‌های هدف ما وجود داشته باشد. این فاصله چرا به وجود آمده که در یک موقعیت بحرانی این دو دسته مانند دشمن یه یکدیگر سلاح می‌کشند. ما باید چطور این فاصله را از بین ببریم. من وقتی به روند مدیریت سیستم حفاظتی مناطق طبیعی در کشورمان نگاه می‌کنم احساس می‌کنم این مدیریت دنبال یک ایده و راهکارها و برنامه‌های راهبردی منظمی نیست که بتواند این نگاه را تقویت کند که همه ذی‌نفعان، گروه‌های هدف و محیطبانان با عشق و علاقه در کنار یکدیگر قرار بگیرند و فعالیت کنند.

    من در صحبت‌هایم از واژه شکاربان به جای محیط‌بان استفاده می‌کنم چون به این واژه بیشتر علاقه دارم. درست است که واژه محیط‌بان باعث می‌شود دیدگاه ما نسبت به وظایف آنها کمی بازتر و بزرگتر می‌شود و از شکار به یک زیست‌گاه و محیط می‌رود ولی واقعیت این است که عملکرد این افراد متاسفانه کمتر و محدودتر شده است. ما پنجاه سال است در امر حفاظت کار می‌کنیم در این سال‌ها چه کرده‌ایم و چه تحولات مثبتی ایجاد نمودیم. اگر از چهل سال گذشته به این سمت یک نگاه آماری نسبت به تنوع زیستی کشور داشته باشیم مخصوصا در پارک‌ها و مناطق استحفاظی که سازمان به صورت مستقیم مدیریتش را اعمال کرده هر چه جلوتر می‌رویم می‌بینیم تجهیزات و امکانات‌مان بیشتر شده اما راندمان کارمان پایین‌تر آمده. به اعتقاد من دلیلش این است که سازمان هیچ زمان نخواسته یک رابطه منطقی با گروه‌های هدف و مهمتر از همه با مردم کشور برقرار بکند و خلاء این ارتباط متاسفانه در تصمیم‌گیری‌های مدیریتی سازمان همیشه وجود داشته. به نظر من سازمان محیط زیست به جای اینکه محیط‌بانان ما را متکی به سلاحی بکند که عملا کاربردی ندارد و تنها یک مسوولیت مضاعف فردی را به شکاربان تحمیل می‌کند، در امر مدیریت تجدیدنظری انجام می‌شد شاید امروز تعداد تلفات محیط‌بانانمان به صد و دوازده نفر نرسیده بود و حتی تعداد تلفات شکارچیان هم پایین‌تر بود.

    نکته اساسی این است که سازمان محیط زیست باید به محیط‌بانان و حتی گروهای هدف آموزش بدهد تا بتواند از پتانسیلی که در گروه‌های هدف وجود دارد برای امر حفاظت بهره ببرد. وقتی من از شکارچیان صحبت می‌کنم نگاهی منطقی به صنفی که آن را یک نوع ورزش می‌دانند و با یک استدلال و رفتارهای منطقی آن را پذیرفته‌اند، دارم. متاسفانه برخی افراد اصلا شکارچی نیستند و باید به جای شکارچی به آنها شکارکش گفت. آنها حتی نزد شکارچیان مطرود هستند. برای مثال ما می‌بینیم در ماه‌های اخیر در کوهای ونک سمیرم آقایی که می‌گوید من معلم هستم بی‌رحمانه دست به اسلحه می‌برد و یک خرس ماده را از پای در می‌آورد بعد با سنگ و چوب و لگد احساس قدرت می‌کند که فرزندان نالان و گریان و سوگوار خرس را هم به آن طرز وحشیانه بکشد که وقتی من فیلم را دیدم به خود لرزیدم و این همه شقاوت را باور نمی‌کردم. وقتی ریشه‌ای نگاه کنیم سازمان محیط زیست یکی از مقصران این وقایع است که کار فرهنگی نمی‌کند و آموزش را قبول ندارد و نخواسته واقعیت‌های موجود را ببیند و با مردم ارتباط برقرار کند. به همین دلیل است که هر روز امثال تقی‌زاده‌ها بیشتر می‌شود. در همین استان کهکیلویه همین حالا دو سه مامور دیگر داریم و معلوم نیست که دادگاه چه حکمی برای آنها بدهد. در منطقه فارس هم دو مورد این شرایط را دارند. آیا فکر نمی‌کنید در شرایطی که کسانی مثل آن شکارکش خرس را داریم، رسیدن به شرایطی که محیط‌بان و شکارچی با علاقه در کنار هم قرار بگیرند خیلی دور و آرمانی باشد؟ بله خیلی دور است چون ما کار فرهنگی و ریشه‌ای نکرده‌ایم.

    من اوایل انقلاب با توجه به اینکه از کودکی به کوه و طبیعت علاقه داشتم بسیار به طبیعت می‌رفتم البته آن زمان شکار به این صورت نبود و خیلی کمتر انجام می‌شد. یادم هست می‌گفتند منطقه قرق شاهنشاهی است و همین باعث می‌شد خیلی‌ها نزدیک آن قسمت‌ها هم نشوند به دلیل وجود همین فاصله ها در برنامه حفاظتی بین مدیران وقت سازمان محیط زیست و مردم، پس از انقلاب سال 57 برخی مردم به این قسمت ها و پارک‌ها و مناطق تنوع زیستی هجوم آوردند و آسیب های غیر قابل جبرانی به مناطق تحت حفاظت وارد آوردند و سازمان نتوانست نگاه منطقی به برنامه‌هایش داشته باشد و ارتباطی منطقی برای روش‌های ارتباط با مردم را برقرار کند. مردم فکر می‌کردند دارند به تشکیلات شاهنشاهی و اموال مربوط به رژیم صدمه می‌زنند و تمام پارک‌های قرق آن زمان را از بین بردند و این درک درست به آنها داده نشده بود که این محیط زیست متعلق به خودشان است. ما در آن زمان برای حفاظت از محیط خودمان گروهی علاقه‌مند را گرد آوردیم و در اوج حملات هر روز آنجا بودیم و میان درگیری‌ها و تیراندازی‌ها، اما کسی کشته نشد تا بلاخره منطقه امن شد. من بیشتر با دوربین عکاسی و… به کوه می‌رفتم ولی چند شکارچی متخلف داشتیم که چند بار تا مرز دستگیری‌شان هم رسید اما موفق شدند فرار کنند و نگران جمع کردن این چند نفر بودیم تا منطقه آرام شود. به این مساله فکر کردیم که اگر شکارکشان مشکل معیشتی داشته باشند و بخواهند با فروش شکار امرار معاش کنند چه؟ با مدیر کل وقت، آقای ده بزرگی صحبت کردم و گفتم بیایید آنها را به عنوان محیط‌بان استخدام کنیم. ابتدا ایشان نمی‌پذیرفت تا اینکه پس از چند ماه گفتند برنامه را اجرا کنیم. ما این پنج شکارچی متخلف را به پارک ملی بمو دعوت کردیم و گفتیم می‌خواهیم استخدامتان کنیم. سعی می‌کردم خودم را به آنها نزدیک کنم و کار توجیهی انجام می‌دادم و در نهایت دیدم آنها واقعا علاقه‌مند کوه و بیابان هستند و در رابطه با امر حفاظت آنقدر جدی و مسوولانه برخورد کردند که دو نفر از آنها که خدا رحمتشان کند در مقابله با شکارچیان جانشان را از دست دادند. این تجربه در خود سازمان بدست آمده پس می‌توان این را وسیع‌تر کرد و نگاه درست‌تری به واقعیت‌های جامعه داشت. البته فقط بحث فرهنگ نیست بحث رفتاری هم هست.

    وقتی سازمان حفاظت از محیط زیست، زیست‌گاه آهو را در پارک ملی برای ایجاد پالایشگاه می‌بخشد جایی که ما برای حفاظت از آن چه جان‌فشانی‌ها کردیم باعث می‌شود شکارچی هم بگوید اینها که اعتقادی به این مسائل ندارند من هم شکارم را می‌کنم و این نوع رفتارها چقدر محیط‌بانان را هم دلزده می‌کند. به نظر شما کارهایی که سازمان باید انجام دهد چیست؟ سازمان باید در رفتارش تجدیدنظر کند و صرفا متکی به سلاح نباشد و سعی کند با گروه‌های هدف یعنی شکارچیان ارتباط برقرار کند. من خودم با شکار و شکارچی ذاتا مخالف هستم و نمی‌توانم تحمل کنم یک نفر یک گنجشک را جلوی من بکشد. اما این ایده من است ولی اگر به صورت کلی به این قضیه نگاه کنیم می‌بینیم بخشی از جامعه به شکار یک نگاه جدی دارند و آن را یک تفریح یا ورزش می‌دانند. پس سازمان باید آنها را ببیند و این گروه‌های هدف را متشکل کند. مخصوصا در آبادی‌ها و شهر‌های هم‌جوار با پارک‌ها و مناطق زیستی با آنها ارتباط برقرار کرده و آنها را به صورت کانون متشکل کند. باید به آنها آموزش داد که چه گونه‌هایی در معرض نابودی هستند و فرهنگ‌سازی صورت گیرد. همین‌طور باید محیط‌بانان را نیز آموزش داد؛ نه فقط این آموزش که با متخلف چطور روبرو شوند، آموزش در مورد شناخت وظایف‌شان مهمتر است. به نظر من بحث آموزش و فرهنگ‌سازی و ایجاد ارتباط جدی سازمان با گروه‌های هدف و مردم باید در سرلوحه مدیریت حفاظت از محیط زیست قرار بگیرد تا در آینده به جایی برسیم که همه گروه‌های هدف و شکارچیان به عنوان محیط‌بان سازمان فعالیت کنند و شکارچی بداند بدون اینکه هزینه خاصی انجام بدهد سازمان هزینه می‌کند و محیط‌بانان هم شکار‌های او را محافظت می‌کنند و به موقع و در فصل مجاز طبق قانون و مقررات به شکار می‌رود.

    به دلیل عدم برنامه های فرهنگی و آموزشی سازمان مناطق حفاظتی ما که میلیاردها تومان برای امر حفاظت آن هزینه شده از بین می‌روند. در همین منطقه دنا خبر دارم از زمانی که حکم قصاص تقی‌زاده آمده محیط‌بانان دل و جرات اینکه دست به سلاح بگیرند و جلوی متخلف بایستند ندارند و روحیه‌شان را از دست داده‌اند و به شکلی کار را رها کرده‌اند و از آن طرف افراد سودجو به منطقه استحفاظی دنا حمله کرده و ضمن شکار تنوع زیستی آن منطقه، به اراضی مجاور آن هم دست‌اندازی می‌کنند. این اتفاقات در حال وقوع است و من نمی‌دانم تا چند وقت دیگر اثری از حیات وحش در منطقه دنا باشد یا نه؟ و خلاء وجود یک مدیریت قوی کاملا محسوس است.

    خانواده رضایی که تمایل به گفت‌وگو با رسانه‌ها ندارند در صحبت با شما مساله‌ای را مطرح نکردند که تمایل به انعکاس آن داشته باشند؟

    ایشان از سازمان گله داشتند و به نظر گله‌هاشان به جا بود. آقای رضایی می‌گفتند پسرم تازه سربازی‌اش تمام شده بود و برای گردشگری به کوه رفته بود. در بین راه یک گروه شکارچی محلی را می‌بینند که در بین آنها شکارچی به نام کرامت بود که سال‌ها سازمان به دنبال آن می‌گشته. آنها که شب قبل در کوه بودند و صبح روز حادثه مبادرت به شکار یک راس کل می کنند و بعدازظهر در راه به مجتبی بر می‌خورند و با او همراه می‌شوند. در این میان محیط‌بانان سر می‌رسند و درگیری ایجاد می‌شود و در میان این داستان، گلوله با مجتبی رضایی برخورد می‌کند. مجتبی بی‌گناه کشته شد. البته من فکر می‌کنم هیچ کس نمی‌خواسته او را بکشد اما نوع برخورد سازمان محیط‌زیست با خانواده رضایی آنها را به شدت دلزده کرده است و گفتند در روند دادگاه هیچ نوع رابطه منطقی با اتفاق پیش آمده برقرار نکردند وبا برخورد عمودی به این جریان موجب ایجاد فاصله شدند. متاسفانه سازمان به سراغ آنها نرفت که با خود آنها صحبت کند. ایشان به من گفت ‌ای کاش سازمان در روزهای اول کسی مثل شما فرستاده بود، شاید داستان به اینجا نمی‌کشید. سازمان نگاهش به این داستان عمودی و غیرمسوولانه بود و پرونده را رها کرده و موجب شد خانواده رضایی خودشان را در خلاء ببینند. آقای رضایی معتقد بودند موضوع عدم وجود آموزش مناسب سازمان باعث شده این حادثه رخ بدهد. خانواده رضایی تاکیدشان بر این است که واقعیت موجود را که پسرشان بی‌گناه و دست خالی بوده و تنها دوربین عکاسی همراه داشته که این حادثه به وجود آمده را به نظر همه برسانیم و مساله دیگری که بر آن تاکید داشتند این بود که بگوییم آموزش را در سرلوحه برنامه‌های سازمان قرار دهند و به این امر تاکید داشتند. آقای رضایی مردی فرهیخته و فرهنگی است و خودش بسیار علاقمند محیط زیست است و می‌گفت بیست سال پیش یک کبک را کشتم و بعد از آن سال‌ها عذاب وجدان داشتم و در زندگی ام غیر از آن هیچ جنبنده‌ای را نکشته ام. آقای رضایی از جمله فعالان زیست محیطی شهر یاسوج می باشد که با انجام فعالیت های زیست محیطی و برگزاری کارگاه های آموزش زیست محیطی کارنامه ای موفق دارد و بارها مورد تشویق مسئولین محلی قرار گرفته و ایشان تاکید می کنند که برای مدیریت حفاظت از مناطق طبیعی می بایست به جای تکیه بر سلاح به علم و آموزش تکیه داشته باشیم. ایشان با حال روحی نامناسبی که داشت گفت با توجه به اینکه مجتبی اسلحه نداشته و اتفاقی با آن گروه شکارچی همراه شده و در درگیری سهیم نبوده، نباید کشته می‌شد. آقای رضایی می‌گویند برای گرفتن حکم به هیچ کجا نرفته و هیچ کاری انجام نداده‌اند. دو بار به سازمان حفاظت محیط زیست به خاطر بی‌مهری‌هایی که در موردشان شده مراجعه کردند؛ یکبار در تهران و یکبار یاسوج که متاسفانه حتی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست یاسوج ایشان را نپذیرفتند در حالی که آنها باید نزد خانواده رضایی می‌آمدند و نمک به زخم آنها زده شد. اما من در زلال نگاه آقای اسماعیل رضایی شفافیت و مهربانی را دیدم که دلم را روشن کرد. ایشان حرف‌هایش را با بسم‌الله الرحمن الرحیم شروع می‌کند و این یعنی تاکید بر نام خدا و رحمانیت و رحیم بودنش و کسی که معتقد به این باور‌ها است و از کشتن یک کبک سال‌ها عذاب وجدان داشته و خوابش نمی‌برد من فکر نمی‌کنم بر قصاص تاکید کند و گمان می‌کنم بر گفته قرآن که عفو بهتر از قصاص است عمل کنند، هر چند که حق آن خانواده است که قصاص کند یا ببخشد.

    آیا آقای رضایی و تقی‌زاده نسبت فامیلی داشتند؟

    آنها نه فامیل، نه هم ایل، نه هم‌شهری بودند و نه یکدیگر را می‌شناختند. من از آقای رضایی هم پرسیدم که آیا آنها به هیچ کدام از این حالات یکدیگر را می‌شناختند؟ او گفت خیر. من گفتم :پس هیچ خصومتی هم میان آنها وجود نداشته. چرا اسد علی‌رغم منطقه حفاظتی خود به منطقه دنا رفته بود؟ آن روز ماموریتش در منطقه دیگری بوده که به او می‌گویند به دنا برود. مدیرکل وقت اداره حفاظت محیط زیست استان کهکلویه و بویر احمد آموزگار بوده و در زمینه محیط زیست آشنایی درستی نداشته به ریاست سازمان منصوب کردند. خانواده رضایی از وی نیز گله داشتند چون گویی او گفته بود کرامت (شکارکشی که سازمان به دنبالش بوده) را مرده و زنده هر طور شده از کوه پایین بیاورید. آن روز وقتی کرامت به کوه رفته، محلی‌ها خبر دادند که او برای شکار رفته و محیط‌بانان رفتند تا او را بگیرند و این حادثه رخ داد. خصوصیات منطقه حفاظت شده چیست؟ آیا در این مناطق تنها شکار ممنوع است و تفریح و تفرج آزاد است؟ در مناطق حفاظت شده و پارک ها گردشگری علمی،طبیعی،هنری و…آزاد است اما ورود به این مناطق با مجوز سازمان مربوطه میسر می باشد. برای حضور در برخی مناطق قطعا باید سازمان را مطلع کرد که در فلان روز مشخص و با چه تعداد مشخص به منطقه می‌روند. افرادی که در منطقه حضور می یابند باید بدون سلاح باشند.بنا براین تعرض به این گونه مناطق مانند بوته‌کنی،قطع اشجار ،تعرض به تنوع زیستی ،تعلیف و تیر اندازی ممنوع است و اکثرا در این سفر‌ها محیط‌بانان آنها را به عنوان راهنما همراهی می‌کنند. مناطق استحفاظی به جاهایی اطلاق می‌شود که قابلیت حفظ و نگهداری داشته باشد که دارای گونه های گیاهی و جانوری خاصی باشد و دارای تنوع زیستی حائز اهمیتی برای حفاظت که قطعا باید حفظ شود و بستگی به تعداد گونه‌ها، شدت حفاظت تغییر می‌کند. برای مثال یوزپلنگ مورد توجه ویژه‌ای قرار گرفته چون تعدادشان کم است و یوزپلنگ آسیایی فعلا تنها در ایران موجود است.

    آیا تمام این مناطق حصاربندی شده هستند یا امکان دارد کسی وارد محدوده شود، بی‌آنکه بداند منطقه حفاظتی است؟

    متاسفانه حفاظ خاصی ندارد مگر اینکه در بعضی پارک‌ها محیط خاصی را توری کشیده یا درب‌هایی برای آن گذاشته‌اند اما عمدتا شاخص های طبیعی مانند رودخانه ها،دره ها ،راس تپه ها و ارتفاعات،جاده ها و مناطق شاخص طبیعی حد مرز مناطق حفاظتی و پارک ها را مشخص می کند. البته تابلو‌هایی نیز در این محدوده‌ها نصب شده و مشخصه این مناطق است. کسانی که به این مناطق می‌روند اغلب محلی هستند و می‌دانند حد و حدود و مرز‌ها کجاست و این‌طور نیست که گردشگری در این مناطق زیاد باشد. گروه‌های هدف هم کاملا حدود مناطق استحفاظی را می‌شناسند. آسیب‌هایی که به نظر شما محیط‌بانان در حفظ محیط زیست با آن مواجه‌اند کدامند؟ مشکل عمده آنان مشکلات معیشتی است. کار آنها به گونه‌ای است که دوری از خانواده و ماموریت‌های طولانی در کوه و بیابان دارد و باید در شرایط سخت جبری و گرما و سرما‌های شدید آن را تحمل کنند و آنها تحمل می‌کنند تا محیط زیست ما را حفظ کنند. اما مشکل جدی که فراروی آنان است مشکلات معیشتی است و حقوق اندکی دریافت می‌کنند. با توجه به دشواری کار آنان باید نگاه جدی‌تری به مسائل معیشتی آنان داشت تا لااقل از این جهت تامین باشند و افراد مغرض نتوانند آنها را فریب دهند و به دنبال مطامع خودشان بکشانند. مشکل مهم دیگری که با آن مواجه‌اند عدم آموزش است. نه فقط آموزش‌هایی در بدو ورود، بلکه آموزش‌های میان دوره و موضوعی و تخصصی در حیطه محیط ضروری است. برای مثال در منطقه پرنده‌ای دیدیم پرسیدم این چیست و محیط‌بان آدرس اشتباه به من می‌داد. هما را در ارتفاعات زردکوه نشان دادم محیط‌بان نمی‌شناسد و می‌گوید دال است. پس مساله آموزش و معیشت مهمترین آسیب‌هایی است که محیط‌بانان با آن مواجه‌اند.

    آیا اختیارات محیط‌بانان کافی است؟ محیط‌بانان در حال حاضر با تکیه بر اسلحه کار می‌کنند و اگر مساله را از این زاویه بنگریم در حقیقت اختیاری ندارند. با توجه به اینکه در قانون حمل و بکارگیری سلاح و استفاده صحیح از سلاح برای محیط‌بانان به درستی مشخص نشده، این سردرگمی ایجاد کرده. کما اینکه چند وقت پیش محیط‌بانی به من می‌گفت من اکثرا خشاب در تفنگ نمی‌گذارم که در شرایط خاص غافل‌گیر نشوم و خودم را به دردسر بیندازم زیرا می‌دانم در صورت بروز اتفاق، حمایتی از من نمی‌شود. به نظر من خلاء حمایتی بسیار است. گفتگو با برادر محیط بان دنا ما نمی خواستیم موجب دلخوری شویم در بیست‌وششم مردادماه سال 1387، مجتبی وسایل لازم برای گردش کوتاهش در طبیعت، مانند دوربین و کتری و… را برداشته و راهی دنا می‌شود غافل از اینکه سرنوشت او را به جایی می‌برد که بازگشتی نیست. در میانه راه با کسانی هم‌سفر شد که اگر نشده بود شاید این اتفاق برای او نمی‌افتاد. از سویی دیگر یک نگهبان طبیعت آن روز به صورت اتفاقی در محدوده تحت حفاظت خودش نبوده و با بی‌سیم به منطقه دنا اعزام شده بود؛ جایی که مجتبی بسیار دوست می‌داشت. محیط‌بان به همراه پنج همکار دیگرش در حین انجام این وظیفه بود که ششصد متر دورتر پنج نفر را می‌بیند که به زعم او شکارچی غیر مجازند چون مسلح و در منطقه حفاظت شده بودند. محیط‌بان غافل بود از اینکه در میان آنها، عکاس جوانی به نام مجتبی است که مسلح نیست و برای تفریح به آن مکان آمده. فرمان ایست می‌دهد،درگیری آغاز می شود که در این میان تیر به مجتبی که مجرم نبوده و اسلحه‌ای نداشته اصابت می‌کند. اسد، محیط‌بان دنا او را بر دوش می‌گیرد تا به شهر و پزشکی برساند اما مجتبی دیگر دوام نیاورد و از دنیا رفت و حال سرنوشت و ادامه حیات اسد در دستان اولیای دم مجتبی است.

    با برادر اسد تقی‌‌زاده محیط‌بان دنا گفت‌وگو کردیم تا از ماجرا و نیز وضعیت او مطلع شویم.

    آیا زمان حادثه، اسد، ماموریت گشت‌زنی و مجوز حمل اسلحه در منطقه دنا را داشته؟

    نکته‌ای که در این مورد وجود داشته این است که ماموریت دولتی او برای مثال از پاسگاه a بوده و آنها به پاسگاه b رفتند و این از طریق مسوولین دست بالاترشان به صورت شفاهی و با بی‌سیم به آنها اطلاع داده شده بود و گفته می‌شود او حکم حضور در آن منطقه را در آن زمان نداشته و مساله مبهم، روشن شدن این مساله بوده که آیا حکم آنها در منطقه a تسری به منطقه b داشته یا نه؟ فردی که از طریق بی‌سیم، ماموریت آنها را تغییر داده بود در دادگاه هم این موضوع را بیان کرد؟ بله، اما از او پذیرفته نشد. در روز حادثه، اسد همراه چند محیط‌بان دیگر بود؟ پنج محیط‌بان بودند، سه نفر مسلح و دو نفر غیرمسلح بودند و در روز حادثه از دو تا از این سه اسلحه شلیک شده، یعنی قطعا از بیشتر از یک اسلحه شلیک شده صورت گرفته. اسد از منطقه تحت حفاظت خودش به پاسگاه مرکزی در سطح شهر می‌رود و به این دلیل هنگامی که با بی‌سیم ماموریت دیگر را به او اعلام کردند، اسلحه همراهش نبوده و فرصت نبوده به پاسگاه خودشان برود و اسلحه را در همان پاسگاه مرکزی تحویل می‌گیرد. اسد چند سال بود که محیط‌بانی می‌کرد؟ او تاکنون سیزده سال است که به عنوان محیط‌بان شناخته می‌شود. او پس از اینکه سه سال به صورت افتخاری کار کرد استخدام شد.

    اگر بدانید خانواده رضایی گفته‌های شما را می‌خوانند چه حرفی برای آنها دارید؟

    من دوست داشتم این مساله را بگویم که اگر به نقل از خانواده ما در سایت‌های خبری و رسانه‌ها مسائلی مطرح شده که موجب دلخوری ایشان شده است ما از انتشار آنها بی‌خبر بودیم. مثلا گفته‌اند ما درباره خانواده رضایی حرف‌هایی زده‌ایم و گفته‌ایم آنها لابی دارند و با دیوان عالی کانال برقرار کردند که حکم بگیرند و…. می‌خواهم به آنها بگویم من واقعا نمی‌دانم منشاء این اخبار و تبلیغات چه کسانی هستند و خانواده ما با شناخت غیرمستقیمی که از خانواده رضایی داریم می‌دانیم که آنان خانواده فرهنگی محترم و خوبی هستند و در طول این سه سال که این اتفاق رخ داد ما همیشه و همه جا از منش آنها تعریف کرده‌ایم. با توجه به اینکه مسائل قومیتی در منطقه ما به صورتی است که اگر این حادثه برای خانواده دیگری اتفاق افتاده بود شاید تبعات بیشتری داشت ولی آقای رضایی این مساله را کنترل کردند و اجازه درگیری‌های قومی و قبیله‌ای را ندادند و تنش‌ها با مدیریت ایشان کنترل شد. حرف‌هایی در مورد پسرشان زده شده و گفته‌اند او شکارچی غیرقانونی بوده اما اینطور نبوده و ما می‌دانیم او تنها با شکارچیان همراه شده بوده و در سابقه‌اش پرونده‌ای از این مسائل وجود نداشته اما برخی رسانه‌ها مساله را بد انعکاس داده‌اند. می‌خواهم به خانواده او بگویم ما هم مثل آقای رضایی ناراحتیم که شخصیت مجتبی را برعکس جلوه دادند و دوست داریم این برای ایشان روشن شود که حرف‌هایی که زده شده هیچ کدام از طرف خانواده ما نبوده و ما برای آنها احترام قائلیم. ما تنها اقدامی که انجام داده‌ایم این بوده که از طرق مختلف برای طلب عفو و بخشش از خانواده مرحوم اقدام کرده‌ایم. البته آقای رضایی گفته بودند تا حکم قطعی مشخص نشود نمی‌توانند تصمیمی بگیرند. ما واسطه‌هایی از اقوام خودشان، از کارمندان محیط زیست و… فرستادیم اما فضای مناسبی برای اینکه خودمان به حضور ایشان برویم فراهم نبود. اگر آنان از هر طریق حرف‌های ما را بشنوند می‌خواهم بدانند که ما واقعا برای آنها و حقشان احترام قائلیم. به ایشان می‌گویم این یک حادثه ناگوار بوده که هیچ عمدی در آن نبوده و ما هم از این حادثه ناراحتیم و اسد قطعا نمی‌خواسته شلیکش جان مجتبی را بگیرد و حتی سعی کرده بود با رساندن مجتبی به پایین کوه او را نجات دهد اما چون متاسفانه در شیب بوده و گلوله حالت شیب‌دار در ریه فرو رفته و نیز فاصله تا شهر طولانی، صعب‌العبور و کوهستانی بوده موفق نشده او را نجات دهد. من برادرم را می‌شناسم او بسیار رئوف و مهربان است و می‌دانم او هم از این حادثه ناراحت است و آن موقعیت هیجانی این حادثه را ایجاد کرده و حتما او در آن زمان از فاصله شصت متری تا مجتبی، خطا در تیراندازی داشته است.

    شما چقدر به رضایت خانواده رضایی امیدوارید؟

    با سابقه‌ای که از خانواده رضایی سراغ دارم امیدوار می‌شوم. من به یاد دارم وقتی سال 84-83 شهید گمنام به شهرمان آوردند از خانواده رضایی در آنجا حضور داشتند و مداحی می‌کردند و اشک می‌ریختند. من فکر می‌کنم آنها قلب رئوفی دارند و راضی نمی‌شوند به خاطر یک اشتباه سهوی یک خانواده دیگر هم داغدار شود. اسد تنها سی‌وپنج سال دارد و چندی پیش عقد کرده بود. او هنوز می‌تواند فرصت زیادی داشته باشد که مانند خانواده رضایی به این مملکت خدمت کند. ما می‌دانیم امروز خانواده رضایی صاحب حق هستند و فقط و فقط کرامت آنهاست که می‌تواند این مساله را حل کند. من رنج‌نامه آقای رضایی را به مقام رهبری خواندم و می‌دانم ایشان برای جمهوری اسلامی و نظام اهمیت قائل است و این را از فضای نامه‌شان هم می‌توان درک کرد و با توجه به عرق ملی شان قطعا رضایت ایشان در اینکه ماموران محیط زیست را امیدوار‌تر کند تا در مملکت خدمت کنند هم بسیار موثر است. در برخی خبرها آمده بود، اسد، مجتبی را به چهره یا نام یا از آشنایی قبلی یا خانوادگی می‌شناخته؟ به هیچ وجه، او از شهرستان دیگری بود. ما از شهرستان دنا هستیم و آنها از شهرستان بویراحمد. فاصله خانه‌هایمان زیاد است و این طور نبوده که در شهر ما باشد تا حتی او را به چهره بشناسد و اگر او را می‌شناخت حتما این حادثه غم‌انگیز رخ نمی‌داد. او در آن شرایط نمی‌دانسته که مجتبی از شکارچیان نیست چون او را نمی‌شناخته. البته ما عمو‌زاده‌هایی داریم که یک نسبت فامیلی دوری با خانواده آقای رضایی دارند ولی ما ایشان را هرگز ندیده بودیم و از نزدیک نمی‌شناختیم. البته من اسم آقای اسماعیل رضایی، پدر مجتبی را به جهت اینکه در نهضت سوادآموزی فعال بودند شنیده بودم و امیدوارم با سابقه فرهنگی که دارند درس دیگری هم به مردم بدهند و آن هم درس بزرگ بخشش است که از صفات خدا و مورد تحسین پروردگار است. با این درس همین‌طور که تا امروز در روابط قومیتی منطقه اثر مثبت گذاشتند، این بخشش را جاودانه کنند و این کارشان خدمت دیگری باشد از خدماتی که به ایران داشتند.

    مجله آسمان شماره 6

  • این بار شکارچی به محیط‌بان شلیک کرد

    دیده بان حقوق حیوانات: يكي از مأمورين يگان حفاظت ايلام در جدال با شكارچيان متخلف زخمي شد غلامحسين كاظمي از زخمي شدن يكي از مأمورين يگان حفاظت ايلام در جدال با شكارچيان متخلف خبر داد.
    به گزارش روابط عمومي حفاظت محيط زيست ايلام،غلامحسين كاظمي مديركل حفاظت محيط زيست ايلام افزود: مأمورين يگان حفاظت محيط باني صالح آباد از توابع شهرستان مهران در حين گشت وكنترل در منطقه حفاظت شده ” كولك ” متوجه دو شكارچي متخلف شدند كه اقدام به شكار دو رأس ” كل و بز ” نمودند كه پس از تعقيب و گريزي طولاني در زيستگاه ” تنگ تاريكه ” آنها را دستگير كردند.
    مهندس غلامحسين كاظمي در ادامه گفت: در حين دستگيري،يكي از متخلفين  اقدام به فرار و تيراندازي به سوي مأمورين يگان حفاظت محيط زيست نمود كه متأسفانه در اثر اين تيراندازي، يكي از محيط بانان به نام “سيدعلي موسوي” از ناحيه كتف چپ مورد اصابت گلوله قرار گرفت كه جهت مداوا به بيمارستان حضرت امام خميني(ره) شهر ايلام انتقال داده شد و به حمدالله حال عمومي وي رضايت بخش گزارش شده است.
    مدير كل حفاظت محيط زيست ايلام در پايان اظهار داشت: فرد ضارب كه اقدام به تيراندازي به سوي يكي از محيط بانان نموده بود هم اينك متواري است واز سوي مأمورين نيروي انتظامي بخش صالح آباد تحت تعقيب مي باشد

  • انتقاد پدر علم محیط زیست ایران از صدور حکم اعدام برای یک محیط‎بان

    دیده بان حقوق حیوانات: پدر علم محیط زیست ایران گفت: اگر محیط بان دنا اعدام شود دیگر محیط بانان هیچ انگیزه ای برای حمایت و حفاظت طبیعت و حیات وحش ایران ندارند و حتی یک تکه از طبیعت مملکت باقی نمی ماند.

    به گزارش خبرنگار مهر، اسماعیل کهرم در حاشیه نشست اسکان بشر در جمع فعالان و دوستداران محیط زیست در حمایت از محیط بان دنا گفت: جای تعجب است که در مملکت ما برای محیط بانی که به خاطر وظیفه شناسی با عده ای شکارکش که به شرارت معروف هستند درگیر شده و به طور غیر عمد یکی از آنها را کشته است حکم اعدام تعیین شود در حالیکه در دیگر کشورها به خاطر این وظیفه شناسی ممکن است به او مدال افتخار بدهند.

    به گفته وی، هنگامی که عده ای شکارچی در منطقه ای حضور دارند آن قدر گلوله رد و بدل می کنند که محیط بانان بسیاری تاکنون به دلیل این رگبار گلوله ها جان خود را از دست داده اند.

    کهرم اظهار داشت: مسئولان انتظار دارند وقتی یک محیط بان مسلح شاهد کشتار یک شکار است چه عکسی العملی از خود نشان دهد در حالی که جانش در خطر است و وظیفه اش حکم می کند که با شکارچی برخورد کند.

    به گفته وی، اگر این محیط بان 27 ساله وظیفه شناس اعدام شود 2 هزار و 700 محیط بان دیگر چه درسی خواهند گرفت آیا غیر از این است که دیگر اجازه برخورد با هیچ شکارچی متخلفی را به خود نمی دهند؟

    وی با بیان اینکه نخستین باری نیست که برای محیط بانان حکم قصاص تعیین می شود افزود: پیش از این نیز در دوره ریاست خانم ابتکار در سازمان محیط زیست هنگامی که یک محیط بان با یکی از افسران متخلف نیروی هوایی درگیر شده بود تا مرحله استیذان حکم قصاص او پیش رفت و در آن مرحله بود که توانستند رضایت خانواده مقتول را گرفته و آن محیط بان را از قصاص نجات دهند.

    وی با اظهار امیدواری از اینکه حکم این محیط بان به مرحله استیذان نرسد، افزود: با اینکه تایید حکم قصاص برای این محیط بان بسیار تلخ است اما تنها نکته روشن این حادثه عزم و نگرانی خیل عظیمی از مردم و دوستداران محیط زیست برای این محیط بان است که نشان می دهد مردم ما تا چه حد به محیط زیست اهمیت می دهند و من اطمینان دارم با وجود این مردم آگاه ، این محیط بان وظیفه شناس هرگز اعدام نمی شود.

    به گفته وی، البته از آنجایی که خانواده مقتول نیز به هر حال عزیزی را از دست داده اند و گفته می شود که شکارچی مقتول از شکارچیان حرفه ای نبوده و خانواده محترمی دارد سازمان محیط زیست بایستی برای دلجویی از خانواده مقتول اقدام کند.

    _________________

    خبر مرتبط:

    محیط بان دنا به طناب دار نزدیکتر شد!

    اقدام کنید! درخواست جلوگیری از اعدام محیط بان دنا/ توقف اجرای حکم و بازنگری پرونده

  • محيط بان دنا به طناب دار نزديكتر شد!

    دیده بان حقوق حیوانات: با وجود تلاش بسياري ازمسئولين براي نجات اسعد تقي زاده، که مرداد 1386 در منطقه حفاظت شده دنا و در پي درگيري با 5 شکارچي غيرمجاز،يک نفر از شکارچيان را کشته بود، حکم اعدام محيط بان دنا در ديوان عالي کشور تاييد وتا دوهفته ديگر نيز به اجرا در مي‌آيد.

    روزنامه ابتکار نوشت: دادستان عمومي و انقلاب شهرستان ياسوج که اين خبر را اعلام کرده با بيان اين‌كه حكم دادگاه هم‌عرض درباره محيط‌ بان دنا به تاييد ديوان عالي كشور رسيده ادامه داده است: پرونده براي اجراي حكم آماده است اما سازمان محيط زيست و افراد خير ديگري در حال رايزني براي ايجاد سازش و گرفتن رضايت اولياي دم مقتول هستند.

    حجت‌الاسلام سيدمحمد موسوي‌پور که به گفتگو با ايسنا پرداخته بود،در اين باره افزوده است:اين پرونده در دادگاه كيفري استان كهگيلويه و بويراحمد رسيدگي اوليه شد و اين دادگاه براي «اسعد تقي‌زاده» متهم پرونده حكم قصاص و اعدام با طناب دار را صادر كرد.وي خاطر نشان ساخته است:اين حكم در ديوان عالي كشور نقض شد و اين مرجع قضايي پرونده را به شعبه هم عرض ارجاع كرد،اما به دليل اين‌كه دادگاه هم عرض در اين استان وجود نداشت پرونده به نزديك‌ ترين شعبه يعني دادگاه كيفري استان فارس ارجاع داده شد.

    دادستان ياسوج اظهار داشت:دادگاه كيفري استان فارس هم با رسيدگي به اين پرونده حكم قصاص متهم پرونده را تاييد كرده است كه اين حكم اين بار به تاييد ديوان عالي كشور رسيده است. از سوي ديگر سخنگوي قوه قضاييه هم روز گذشته گفته است: موضوع پرونده محيط بان دنا را پيگيري مي‌کنم.

    غلامحسين محسني‌اژه‌اي در حاشيه نشست سخنگوي قوه قضاييه در پاسخ به فارس درباره سرنوشت محيط بان دنا گفت: از اين موضوع اطلاعي ندارم.وي با بيان اين که با مسئولان ديوان عالي کشور درباره واگذاري اطلاع رساني به دادستان گفت: احتمالاً آنها از جنبه سخنگويي موضوع را به من واگذار کرده‌اند و گرنه من در حال حاضر اطلاعي ندارم.سخنگوي قوه قضاييه گفت: با توجه به اين موضوع من وضعيت پرونده را پيگيري مي‌کنم.

    پيگيري حکم اعدام محيط دنا درمجلس

    اسعد تقي‌زاده محيط بان اداره کل محيط زيست کهگيلويه و بوير احمد که در رسانه ها از او با نام”ميحط بان دنا” ياد مي‌شود اين روزها موضوع بحث محافل بسياري است.يکي از اين محافل مجلس شوراي اسلامي است. محمد رضا تابش، رييس فراکسيون محيط زيست مجلس در گفتگو با خبرآنلاين در اين خصوص مي‌گويد: اين موضوع را در مجلس پيگيري خواهيم کرد.

    بايد بررسي کنيم که براي پشتيباني از اين محيط بان قانوني در نظر گرفته شده يا نه.زيرا مجريان قانون بدون شک پشتوانه هاي قانوني دارند.مثل ماموران نيروي انتظامي يا سپاه که در حين اجراي قانون پشتوانه هاي قانوني دارند.اما بايد بررسي کنيم که آيا براي محيط بانان هم اين پشوانه هاي قانوني در نظر گرفته شده است يا خير.

    تابش با تاکيد بر اين موضوع که”بدون شک دادگاه و قاضي ماجرا به اين مسائل قانوني توجه دارد”مي افزايد: طرف ديگر موضوع نيز افرادي هستند که عزيز خود را از دست داده اند.بايد پيگيري هاي لازم انجام شود. اگرچه بايد توجه داشته باشيم که مرجع قضايي مبتني بر قانون راي خود را صادر کرده است.تابش درباره اين که آيا مجلس براي جلوگيري از اجراي حکم اعدام اقدامي انجام داده يا نه،مي گويد: اين مستلزم تحقيق و بررسي بيشتر است که در مجلس بايد آن را پيگيري کنيم.ما بايد بررسي کنيم که آيا حمايت هاي قانوني از محيط بانان مد نظر قرار گرفته و آيا قاضي به اين مورد توجه داشته است؟ تابش درحالي سخن از پيگيري و بررسي اين موضوع مي‌زند که تنها دو هفته ديگر به اجراي حکم اعدام زمان باقيست.رييس فراکسيون اقليت مجلس در ادامه تاکيد مي‌کند:من نمي‌خواهم در کار دستگاه قضايي دخالتي داشته باشم.چون به هر حال قاضي با علم به قانون اقدام به صدور راي کرده است.اما فکر نمي‌کنم اين موضوع قتل عمد محسوب شود.به هر حال بايد ملاحظات رعايت شود.

    بايد به نحوي باشد تا خدشه و خللي در کار ماموراني که در اين مناطق سخت در حال انجام وظيفه هستند و از ميراث طبيعي کشور پاسداري مي‌کنند،به وجود نيايد.به گونه اي نشود که دست کسي در عرصه طبيعت وحفظ ميراث طبيعي به کار نرود و ماموران ديگر انگيزه لازم را براي دفاع و پاسداشت طبيعت نداشته باشند.بي توجهي به اين موضوع مي‌تواند تخريب وسيع محيط زيست را به دنبال داشته باشد.

    تعمدي در ارتکاب قتل نبوده است

    از سوي ديگر علي سميعي سرپرست دفتر حقوقي سازمان حفاظت محيط زيست هم در گفتگو با خبرآنلاين گفته است: تلاش ها براي گرفتن رضايت از خانواده مقتول همچنان ادامه دارد و اين اميد وجود دارد که خانواده مقتول که اجحاف بزرگي در حق شان روا شده محيط بان سازمان محيط زيست را که هيچ تعمدي در ارتکاب قتل نداشته موردعفو قرار دهند.وي ادامه داده که در 10 سال اخير اين بيستمين موردي است که دو طرف در درگيري کشته شده اند. اجراي قوانين و مقررات به شکل صحيح مي‌تواند مانع چنين اتفاق ناراحت کننده ايي شود چنانچه محيط بانان تحت نظارت دادگستري دوره هاي آموزشي را مي‌بينند و براي به کارگيري سلاح و برخورد با متخلف از آن استفاده مي‌کنند.وي خاطر نشان مي‌سازد که وقتي تخلفي رويت مي‌شود محيط بان ابتدا نياز به اعلام «ايست»، سپس تير هوايي و در صورت افاقه نکردن تيراندازي به سمت کمر به پايين متخلف دارد و در صورت «ضرورت» شليک به صورت جدي انجام مي‌شود.محيط بانان تنها زماني مي‌توانند از اسلحه خود بطور مستقيم استفاده کنند که مورد هجوم و در خطر مرگ قرار گرفته باشند و از تيراندازي مستقيم به سمت طرف مقابل منع شده اند.سميعي تاکيد مي‌کند که نبايد به خاطر يک حيوان،يک انسان کشته شود و اين در قانون ذکر نشده اما چنين اتفاقاتي به دليل وضع شغلي محيط بانان محيط زيست رخ مي‌دهد. ما نمي‌توانيم اين قانون را تغيير دهيم اما در تلاشيم با دفاع از محيط بانان زمينه حفاظت بهتر مناطق حفاظت شده کشور را فراهم کنيم.

    محيط باناني که کشته مي‌شوند شهيد هستند

    اما محمدي‌زاده رئيس سازمان حفاظت محيط زيست هم از محيط بانان حمايت مي‌کند و مي‌گويد:از نظر ما محيط‌باناني که در حين مأموريت کشته مي‌شوند شهيد هستند و از نظر بنياد شهيد هم در حکم شهيد است و از نظر مزاياي نيز مزاياي خانواده شهدا به آنان تعلق مي‌گيرد ضمن اينکه ما در سال جاري يک شهيد و در سال گذشته 8 شهيد محيط ‌بان داشتيم.به گزارش آريا محمدجواد محمدي‌زاده اظهار داشته است: در بدو ورود من به سازمان حدود 6 سال است تصويب يگان گذشته بود اما سازمان آن را اجرايي نکرده بود، خوشبختانه نخستين کاري که در سازمان انجام داديم پيگيري وضعيت محيط‌بانان بود.وي افزود: در ارتباط با مشکلاتي که پيش مي‌آيد بايد گفت تنها سازمان حفاظت محيط زيست نيست که گاهي اوقات براي انجام مأموريتي مأموران آن سازمان دچار مشکل مي‌شوند حتي نيروي انتظامي و سازمان جنگل‌ها نيز با اين مسائل مواجه هستند.

    تلاش ها بي نتيجه ماندند

    گفتني است تلاش خانواده اسعد تقي زاده کارمند محيط باني که سه سال پيش در درگيري با شکارچي غير مجاز که در منطقه خاريدون دنا باعث مرگ او شده بود براي جلب رضايت اولياي دم بي نتيجه مانده و انگار همه فراموش کرده اند که همان قانوني امروز او را به قصاص محکوم کرده که پيش تر براي پاسداري از بيت المال تفنگ دستشان داده بود و اگر او به حکم دين و براي انجام وظيفه، دست به تفنگ نمي‌برد امروز لابد، مثل ده ها محيط بان شهيد ديگر که حتي بنياد شهيد آنان را شهيد محسوب نمي‌کند، زير خروارها خاک خفته بودند. اکنون اما تنها دو هفته ديگر به اجراي حکم اين محيط بان باقي مانده است.

    انتقاد پدر علم محيط زيست ايران از صدور حکم اعدام

    پدر علم محيط زيست ايران گفت: اگر اسعد اعدام شود ديگر محيط بانان هيچ انگيزه اي براي حمايت و حفاظت طبيعت و حيات وحش ايران ندارند و حتي يک تکه از طبيعت مملکت باقي نمي‌ماند.

    به گزارش مهر، اسماعيل کهرم گفت:جاي تعجب است که در مملکت ما براي محيط باني که به خاطر وظيفه شناسي حکم اعدام تعيين شود در حاليکه در ديگر کشورها به خاطر اين وظيفه شناسي ممکن است به او مدال افتخار بدهند.

    به گفته وي، اگر اين محيط بان 27 ساله وظيفه شناس اعدام شود 2 هزار و 700 محيط بان ديگر چه درسي خواهند گرفت آيا غير از اين است که ديگر اجازه برخورد با هيچ شکارچي متخلفي را به خود نمي‌دهند؟وي افزود: پيش از اين نيز در دوره رياست خانم ابتکار در سازمان محيط زيست هنگامي که يک محيط بان با يکي از افسران متخلف نيروي هوايي درگير شده بود تا مرحله استيذان حکم قصاص او پيش رفت و در آن مرحله بود که توانستند رضايت خانواده مقتول را گرفته و آن محيط بان را از قصاص نجات دهند.

    وي افزود: با اينکه تاييد حکم قصاص براي اين محيط بان بسيار تلخ است اما تنها نکته روشن اين حادثه عزم و نگراني خيل عظيمي از مردم و دوستداران محيط زيست براي اين محيط بان است که نشان مي‌دهد مردم ما تا چه حد به محيط زيست اهميت مي‌دهند و من اطمينان دارم با وجود اين مردم آگاه، اين محيط بان وظيفه شناس هرگز اعدام نمي‌شود.به گفته وي، البته از آنجايي که خانواده مقتول نيز به هر حال عزيزي را از دست داده اند و گفته مي‌شود که شکارچي مقتول از شکارچيان حرفه اي نبوده و خانواده محترمي دارد سازمان محيط زيست بايستي براي دلجويي از خانواده مقتول اقدام کند.

  • با کمبود نیرو در یگان حفاظت مواجه هستیم

    دیده بان حقوق حیوانات: محمدجواد محمدی‌زاده عصر امروز در همایش سراسری محیط‌بانان که در هتل شهاب مشهد برگزار شد، اظهار داشت: در بدو ورود من به سازمان حدود ۶ سال است تصویب یگان گذشته بود اما سازمان آن را اجرایی نکرده بود، خوشبختانه نخستین کاری که در سازمان انجام دادیم پیگیری وضعیت محیط‌بانان بود.
    به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه تاکنون ۲ سال از اجرایی شدن این امر می‌گذرد ادامه داد: فرماندهان ۲۶ استان تعیین شدند که فقط یک نفر از خارج از سازمان از نیروی انتظامی مأمور و فرمانده یگان است و همه استانها از نیروهای موجود در سازمان و از نیروهای قدیمی استفاده می‌کنند.
    وی افزود: در این زمینه تاکنون به امر آموزش توجهی خوبی شده است و دوره آموزش نظامی، آموزش محیط‌بانی، سازمانی و به ویژه آموزش کاربردی با حضور در سرزمین و در حقیقت کارگاه‌های آموزشی در ارتباط با ساخت پاسگاهها در سفرهای استانی تصمیمات بسیار خوبی گرفته شده است.
    محمدی‌زاده تأکید کرد: تصورمان بر این است که تا پایان سال ۹۱ عمده پاسگاه‌های مورد نیاز کشور را آماده خواهیم داشت و در امر تجهیز با استفاده از امکانات الکترونیکی ظرفیت‌سازی بسیار خوبی انجام شده است و حتی در مواردی که نیاز به تجهیزاتی ویژه داشتیم مانند بی‌هوشی برای مهار و کنترل بعضی حیوانات وحشی تفنگ‌های خاص بیهوشی خریداری شده است.
    رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه از نظر مسائلی مانند جیره غذایی، بیمه عمر و بیمه تکمیلی مشکلات برطرف شده است، تصریح کرد: وضع حقوق دریافتی نسبت به گذشته حل شده و افزایشی در این زمینه داشته است. البته ممکن است که بعضی حقوق‌ها با تأخیر داده شده آن هم به این دلیل بود که در سال جاری بودجه نقدینگی با تأخیر اعلام شد.
    وی با اشاره به اینکه اولویت را برای محیط‌‌بانان موضوع آموزش قرار دادیم افزود: در ارتباط با مشکلاتی که پیش می‌آید باید گفت تنها سازمان حفاظت محیط زیست نیست که گاهی اوقات برای انجام مأموریتی مأموران آن سازمان دچار مشکل می‌شوند حتی نیروی انتظامی و سازمان جنگل‌ها نیز با این مسائل مواجه هستند.
    رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: برای نخستین‌بار توانستیم در طول برنامه پنجم ارقام اعتباری را افزایش دهیم و برای سال ۹۱ تا انتهای برنامه افزایش ۴۰ درصدی را با معاونت برنامه‌ریزی به توافق رسیدیم و امیدواریم سال آینده نخستین سالی باشد که این افزایش کاملاً اجرا شود.
    محمدی‌زاده خاطرنشان کرد: طرح جامع حفاظت از منابع آب کشور و طرح جامعه کاهش آلایندگی برای ۸ کلانشهر کشور باید به تصویب مجلس برسد که امیدواریم یکی پس از دیگری انجام شده و خلاء قانونی در این زمینه پر شود.
    وی به مسئله شهادت محیط

  • 28 محیط‌بان نمونه گیلان تجلیل شدند

    http://arw.ir/wp-content/uploads/2011/10/Animal-Rights-Watch-ARW-19461.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیر کل حفاظت محیط زیست گیلان عصر امروز در مراسم گرامیداشت روز محیط‌بان در سالن آمفی تئاتر اداره کل محیط زیست استان با بیان اینکه محیط‌بانان انسان‌های عاشقی هستند که برای دستمزد کار نمی‌کنند، اظهار داشت: فعالیت، غیرت، تعصب و همت سازمانی آنها از صمیم قلب است.
    به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، امیر عبدوس افزود: آنها برای اندک باقی‌مانده‌های تنوع زیستی کشورمان دل می‌سوزانند و با دل سوخته برای حفظ این عناصر خلقت تلاش می‌کنند.
    این مسئول با بیان اینکه محیط‌بانان در این راه از اهدای جان و اعضای بدن خود نیز دریغ ندارند، اذعان داشت: سازمان محیط زیست تا به امروز بیش از 110 نفر از بهترین محیط‌بانان خود را با عنوان محیط‌بانان شهید تقدیم کرده است.
    وی، پایین بودن میزان ضرایب حقوق ابلاغ شده برابر آیین‌نامه‌های اجرایی قانون مدیریت خدمات کشوری و عدم حمایت کافی قضایی از برخوردهای بین محیط‌بانان و متخلفان که منجربه آسیب دیدگی متخلفان شده است را برخی از مشکلات محیط‌بانان ذکر کرد.
    عبدوس گفت: اختلاف بین قانون خدمتی گارد محیط‌زیست با قانون کار از نظر میزان کارکرد ماهانه شبانه‌روزی به ازای هر 24 ساعت کار 48 ساعت استراحت تعلق می‌گیرد ولی طبق قانون، گارد محیط‌بان در ماه 18 ساعت شبانه‌روز کار می‌کنند و 12 ساعت استراحت دارند.
    وی اضافه کرد: بقیه این مبلغ باید در حق‌الزحمه آنان به صورت اضافه‌کار و فوق‌العاده ماموریت جبران شود که به دلیل مشکلات اعتباری انجام این مهم میسر نیست.
    مدیر کل حفاظت محیط زیست گیلان با اشاره به اینکه تلاش شده تا مشکلات محیط‌بانان استان برطرف و امکانات مورد نیاز آنها فراهم شود، خاطرنشان کرد: محیط‌بانان گیلانی در سال گذشته تعداد 82 قبضه اسلحه شکاری، 267 تیر فشنگ، چهار رشته قطار برزنتی، 17 قبضه اسلحه بادی و 32 فروند قایق موتوری و پارویی را کشف و ضبط کردند.
    وی، کشف و ضبط یک هزار و 310 رشته تور صید ماهی خاویاری، 91 رشته تورسالیک، 564 رشته تور هوایی، 162 رشته تور رودخانه‌ای، 52 رشته تور آخان، 443 رشته خرچنگ دام، 194 رشته دام ماهیگیری و… را از دیگر اقدام‌های محیط‌بانان استان ذکر کرد.
    به گزارش فارس، در این مراسم 28 محیط‌بان از پاسگاه‌ها و گروه‌های سیار استان به عنوان نمونه معرفی شدند.

  • روز محیط بان مبارک!

    دیده بان حقوق حیوانات: زادروز امام هشتم شیعیان، ضامن آهو و روز محیط بان بر دلاوران عرصه طبیعت مبارک.

    تا کنون بیش از 110 محیط بان، از مدافعان راستین طبیعت و حیوانات این مرز و بوم به دست شکارچیان به شهادت رسیده اند و حکم اعدام محیط بان دیگری به جرم قتل عمد شکارچی غیر مجاز در شرف اجراست. امیدواریم ضامن آهو، به یمن این روز این بار ضامن نگهبان آهوان مظلوم این مرز و بوم شود.

    http://www.doe.ir/Portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=07e4e74c-7378-48b6-913b-cf7d13be14fc

  • اقدام کنید! درخواست جلوگیری از اعدام محیط بان دنا/ توقف اجرای حکم و بازنگری پرونده

    دیده بان حقوق حیوانات: جمعی از فعالان و کارشناسان محیط زیست کشور با تهیه نامه سرگشاده ای به سران قوای سه گانه، خواستار توقف موقت اجرای حکم قصاص محیطبان «اسد تقی زاده» شدند.

    به گزارش سبزپرس، امضا کنندگان این نامه با «غیرعادلانه» خواندن این حکم می نویسند: «در آستانه روز ولادت امام هشتم شیعیان(ع) که روز محیطبان نامگذاری شده و روزی است برای پاسداشت مقام والای محیط بانان مظلوم محیط زیست، دیوان عالی کشور حکم قصاص یکی از ماموران وظیفه شناس و خادم محیط زیست ایران که در منطقه حفاظت شده دنا در استان کهکیلویه و بویراحمد انجام وظیفه می کرده است را تایید کرد و جامعه محیط زیست ایران را در اندوه، تاسف و شگفتی فرو برد.»
    این نامه می افزاید: «آیا براستی فراموش کرده اید که در همین سه دهه گذشته محیط زیست ایران شاهد ریخته شدن خون پاک بیش از 112 شهید محیطبان محیط زیست به دست همین شکارچیان از خدا بی خبر بوده؟ شهدایی که جملگی جانشان را برای  حفظ محیط زیست و میراث طبیعی سرزمین مادری مان فدا کردند و شگفتا که دستگاه قضایی در تمام این مدت از مجازات و گاه حتی شناسایی عوامل شهادت این محیطبانان فداکار عاجز ماند.»
    در بخشی از این نامه آمده است: «شگفتا که آن وقت شاهد صدور حکم قصاص برای محیط بانی هستیم که به حکم وظیفه و با گذراندن دوره ضابطین قضایی و همچون دیگر نیروهای مسلح کشوری مانند ماموران نیروی انتظامی از خود در برابر متخلفان دفاع کرده و در این درگیری که شروع کننده آن خود متخلفان بوده اند، یکی از آنها را از پا درآورده است که اگر منصفانه و قانونی به موضوع بنگریم قتل عمد محسوب نمی شود.»
    امضا کنندگان این نامه می نویسند: «ما اعضای تشکل های مردم نهاد زیست محیطی کشور و شخصیت های حقیقی و حقوقی امضا کننده ذیل این نامه با توجه به تایید حکم صادره از سوی دیوان عالی کشور و اینکه زمان اجرای این حکم دو هفته آینده مشخص شده، از مسئولان محترم قضایی، قانونی و اجرایی کشور درخواست توقف موقت اجرای حکم و بازنگری مجدد این پرونده را داریم و اعلام می کنیم که عواقب اجرای این حکم غیر عادلانه، برای جامعه محیط زیست کشور و محیطبانان بسیار سنگین و غیر قابل جبران است.»
    امضا کنندگان این نامه همچنین از تمامی سازمان های غیردولتی و مردم نهاد و همچنین کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی فعال در حوزه محیط زیست دعوت کرده اند تا با امضای این نامه از مسئولان ارشد کشور بخواهند تا نسبت به توقف اجرای حکم قصاص محیطبان منطقه حفاظت شده دنا و بررسی مجدد پرونده اقدام کنند.
    نسخه اصلی این نامه در «دبیرخانه مشورتی سازمان های مردم نهاد شهر تهران» موجود است و علاقه مندان می توانند جهت امضای نامه با شماره تلفن 88757436 – 021 تماس حاصل کنند.
    همچنین علاقه مندان می توانند از طریق درج نظر در پایین خبر سبزپرس و یا ارسال نامه الکترونیک به نشانی pr.sabzpress@gmail.com نسبت به درج امضای خود در ذیل نامه اقدام کنند.
    متن کامل این نامه به شرح زیر است:

    به نام خدا

    درجمهوری اسلامی حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل های بعدی باید درآن حیات اجتماعی روبه رشدی داشته باشند وظیفه ی عمومی تلقی میشود از اینرو فعا لیتهای اقتصادی وغیر آن که با آلودگی محیط زیست ویا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند ممنوع است.(اصل پنجاهم قانون اساسی)

    ریاست محترم قوه قضاییه
    ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
    ریاست محترم جمهوری

    موضوع: اعدام یک محیطبان محیط زیست به اتهام ناحق قتل عمد(!)

    با سلام
    همانگونه که مستحضرید در آستانه روز ولادت امام هشتم شیعیان(ع) که روز محیطبان نامگذاری شده و روزی است برای پاسداشت مقام والای محیط بانان مظلوم محیط زیست، دیوان عالی کشور حکم قصاص یکی از ماموران وظیفه شناس و خادم محیط زیست ایران که در منطقه حفاظت شده دنا در استان کهکیلویه و بویراحمد انجام وظیفه می کرده است را تایید کرد و جامعه محیط زیست ایران را در اندوه، تاسف و شگفتی فرو برد.
    تاسف از اینکه چگونه دستگاه قضایی می تواند برای یک مامور دولتی که به حکم دادگستری ضابط قضایی محسوب می شود و طبق ماده یک قانون بکارگیری سلاح توسط نیروهای مسلح و تبصره 3 ماده 3 همین قانون حق حمل و بکارگیری سلاح در مواقع لزوم را داشته و دارد، اکنون به اتهام قتل عمد (!!) یک شکارچی متخلف که علاوه بر شکار غیر مجاز اقدام به تیراندازی به روی ماموران دولتی و آغاز درگیری مسلحانه کرده، محکوم کرد.
    آیا براستی فراموش کرده اید که در همین سه دهه گذشته محیط زیست ایران شاهد ریخته شدن خون پاک بیش از 112 شهید محیطبان محیط زیست به دست همین شکارچیان از خدا بی خبر بوده؟ شهدایی که جملگی جانشان را برای  حفظ محیط زیست و میراث طبیعی سرزمین مادری مان فدا کردند و شگفتا که دستگاه قضایی در تمام این مدت از مجازات و گاه حتی شناسایی عوامل شهادت این محیطبانان فداکار عاجز ماند.
    اما دردناک تر آنکه تاکنون تاریخ محیط زیست ایران به یاد ندارد احدی از قاتلان و جنایتکاران شکارچی و قاچاقچیان حیات وحش که گستاخانه سلاح به روی محیطبانان مظلوم و خادم دولت کشیده اند مجازات شده باشند و قاتلان «سعید پرهام»ها و «یحیی شاهکو محلی»ها و «حسین صادقی»ها با اینکه غالبا با سلاح های جنگی به شهادت رسیده اند همچنان آزادانه در جامعه می چرخند!
    و شگفتا که آن وقت شاهد صدور حکم قصاص برای محیط بانی هستیم که به حکم وظیفه و با گذراندن دوره ضابطین قضایی و همچون دیگر نیروهای مسلح کشوری مانند ماموران نیروی انتظامی از خود در برابر متخلفان دفاع کرده و در این درگیری که شروع کننده آن خود متخلفان بوده اند، یکی از آنها را از پا درآورده است که اگر منصفانه و قانونی به موضوع بنگریم قتل عمد محسوب نمی شود.
    آیا این عدالت است که برای محیطبانی که خود سلاح به دستش داده اید و دستور العمل بکارگیری سلاح را به او آموزش داده اید و او را در بدترین شرایط آب و هوایی و بیشترین ساعت کاری و با حداقل حقوق انسانی برای حفظ طبیعت مظلوم وطن بکار گماشته اید اینک حکم قصاص صادر شود اما برای شکارچیان این سرزمین که در بسیاری از موارد مجهز به سلاح غیر مجاز هستند و اقدام به شکار غیر قانونی می کنند و گستاخانه بر روی محیطبانان مظلوم آتش می گشایند، مصونیت قائل شوید.
    گویی محیطبانان مظلوم این سرزمین چه به حکم وظیفه در درگیری با شکارچیان شرکت کنند و چه نکنند در هر دو حالت محکوم به مرگ هستند . چون یا باید همچون 112 شهید دلاور مرد محیط زیست کشته شوند و احدی هم در سازمان محیط زیست و دستگاه قضایی به خونخواهی از آنها دم بر نیاورد و یا اگر دست به سلاح می برند تا از خود دفاع کنند باز هم باید کشته شوند چون به حکم قضات محترم محکوم به قصاص می شوند! آیا براستی مرگ یک نفر آن هم در حین «انجام وظیفه قانونی» و درگیری مسلحانه می تواند جزء مصادیق قتل عمد محسوب شود و مجازاتش باید قصاص باشد؟
    ما اعضای تشکل های مردم نهاد زیست محیطی کشور و شخصیت های حقیقی و حقوقی امضا کننده ذیل این نامه با توجه به تایید حکم صادره از سوی دیوان عالی کشور و اینکه زمان اجرای این حکم دو هفته آینده مشخص شده، از مسئولان محترم قضایی، قانونی و اجرایی کشور درخواست توقف موقت اجرای حکم و بازنگری مجدد این پرونده را داریم و اعلام می کنیم که عواقب اجرای این حکم غیر عادلانه، برای جامعه محیط زیست کشور و محیطبانان بسیار سنگین و غیر قابل جبران است و نه تنها موجی از نارضایتی و دلسردی را برای طرفداران محیط زیست به بار می آورد بلکه می تواند سرآغاز بحرانهای جدید و اعتصابات صنفی در بین بیش از 3000 نفر از قشر مظلوم و زحمتکش محیطبان در چهارگوشه کشور باشد .
    محیطبان اسد تقی زاده، محیطبان منطقه حفاظت شده دنا، جوان 30 ساله بی گناهی است که تنها به حکم وظیفه سازمانی در این درگیری مسلحانه شرکت کرده و اقدام او مانند اقدام همه نیروهای مسلح کشوری که در درگیری با آشوبگران و دزدان و قاچاقچیان به طور اتفاقی مجبور به کشتن طرف مقابل می شوند تا از خود و از وظایف سازمانی خود دفاع کنند، قتل عمد محسوب نمی شود.

    ____________________

    دیده بان حقوق حیوانات با این اقدام نیک همراه است.

  • یک محیط بان در آستانه دریافت حکم «قصاص نفس»

    دیده بان خقوق حیوانات: یک محیط بان در استان خراسان رضوی در آستانه دریافت حکم قصاص قرار گرفت.

    به گزارش سبزپرس، این محیط بان چند ماه قبل با یک متخلف در پارک ملی «تندوره» درگیر شده بود که این درگیری به فوت فرد متخلف منجر شده بود.
    گفته می شود که در ابتدا یک دادگاه محلی با تشکیل شورایی پنج نفر موضوع «قتل عمد» یا «قتل غیرعمد» را بررسی کرده اند که در نهایت سه نفر از اعضای این شورا موضوع را قتل عمد می دانند.
    با این حال و با پیگیری وکیل این پرونده و به دلیل آنکه این محیطبان در حین انجام وظیفه بوده، پرونده به دادگستری مشهد منتقل شده و قرار است تا پیش از پایان شهریورماه، دادگاه رای نهایی خود را درباره این پرونده اعلام کند.
    پیش از این و در دی ماه سال 1388 نیز دو محیطبان دیگر در استان های کهگلویه و بویر احمد و هرمزگان حکم «قصاص نفس» دریافت کرده بودند.
    با این حال پس از رایزنی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با رئیس قوه قضائیه و ورود رئیس این قوه به موضوع و بررسی این پرونده توسط وی، این حکم تغییر کرد.

  • یک محیط بان در آستانه دریافت حکم «قصاص نفس»

    دیده بان حقوق حیوانات ایران : به گزارش سبزپرس، این محیط بان چند ماه قبل با یک متخلف در پارک ملی «تندوره» درگیر شده بود که این درگیری به فوت فرد متخلف منجر شده بود.
    گفته می شود که در ابتدا یک دادگاه محلی با تشکیل شورایی پنج نفر موضوع «قتل عمد» یا «قتل غیرعمد» را بررسی کرده اند که در نهایت سه نفر از اعضای این شورا موضوع را قتل عمد می دانند.
    با این حال و با پیگیری وکیل این پرونده و به دلیل آنکه این محیطبان در حین انجام وظیفه بوده، پرونده به دادگستری مشهد منتقل شده و قرار است تا پیش از پایان شهریورماه، دادگاه رای نهایی خود را درباره این پرونده اعلام کند.
    پیش از این و در دی ماه سال 1388 نیز دو محیطبان دیگر در استان های کهگلویه و بویر احمد و هرمزگان حکم «قصاص نفس» دریافت کرده بودند.
    با این حال پس از رایزنی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با رئیس قوه قضائیه و ورود رئیس این قوه به موضوع و بررسی این پرونده توسط وی، این حکم تغییر کرد.