دیده بان حقوق حیوانات: سال 1993 هنگامی که «بادوم زمینی» در ایالت میسوری ایالت متحده آمریکا کشف شد بسیاری از انسانها برای این سنگپشت گریستند. «بادوم زمینی» بهعنوان سمبلی برای آنچه بشریت بر سر محیطزیست، زمین و جانداران آن آورده، شناخته شد.
به گزارش فرهیختگان مواد پلاستیکی قاتل قدرتمند سیاره ما هستند. زمانی که انسان استفاده از پاکتها و بستهبندیهای کاغذی و پارچهای را به بهانه قطع بیش از اندازه درختان کنار گذاشت نمیدانست مادهای که به جای آنها انتخاب میکند خود قاتل محیطزیست، درختان و حیوانات خواهد بود. البته سادهانگاری است که اتهام افراط در مصرف مواد پلاستیکی را تنها به انسانها و انتخاب نادرستشان مربوط بدانیم. سازمانها و شرکتهای نفتی و تبلیغات آنها برای هرچه بیشتر استفاده کردن مشتقات نفت هم از عوامل عمده گرایش انسانها به پلاستیک بوده است. این مواد را به سبب طولانی بودن تجزیهشان در طبیعت یعنی بین 300 تا 500 سال میتوان در رده مواد تجزیهنشدنی طبقهبندی کرد. یعنی اینکه هنوز نخستین پلاستیک تولیدشده به دست بشر به چرخه طبیعت برنگشته است. در این میان حیوانات بزرگترین گروهی هستند که از رها شدن پلاستیکها در طبیعت ضربه میخورند. سالانه هزاران جانور با خوردن پلاستیکها یا گیر کردن در تورهای پلاستیکی میمیرند و تنها دلیل آن هم این است که ما راه درست بهینه مصرف کردن پلاستیکها را نمیدانیم. از میان این حیوانات گاهی مواردی مشاهده شده که قلب و روح انسان را به درد آورده و صدای وجدان نوع بشر بوده است. لاکپشتهای دریایی که در تورهای ماهیگیری مستعمل رهاشده در دریا، گیر کردهاند یا پرندگان و چرندگانی که پلاستیک خوردهاند از آن جمله هستند، اما داستان «بادوم زمینی» بسیار دردناک است.
«بادومزمینی» 9 ساله از گونه سنگپشتان گوش قرمز در حالی پیدا شد که نواری پلاستیکی که ویژه بستهبندی بطریهای نوشابه است دور لاک او را گرفته و لاکپشت بیچاره در این بخش لاک خود رشد نکرده بود.
دامپزشکانی که او را معاینه کردند بر این عقیده بودند که «بادوم زمینی» از دوران کودکی در این پلاستیک گیر کرده و در این قسمت، لاک و اجزای داخلی بدنش رشد نکرده است. اگر این حادثه برای یک سمور آبی یا دیگر حیوانات آبزی اتفاق میافتاد حیوان بیچاره بیشک از عفونت میمرد. گو اینکه برای بسیاری از حیوانات دریایی و خشکی اتفاقهایی مشابه میافتد.
با معاینه «بادومزمینی» دامپزشکان دریافتند که به جز لاک بخشی از اندام داخلی او هم به اندازه کافی رشد نکرده است. ولی خبر خوب این بود که میتوانست با همین اندام ناقص هم زنده بماند اما چون لاک این حیوان بسیار سخت بود، دیگر امکان ندارد که این قسمت بدنش به حال عادی برگردد.
داستان «بادوم زمینی» تلنگری به وجدان انسان است. انسانی که طبیعت پیرامونش را به نابودی کشانده است و آرامآرام خود را نیز نابود میکند.
سنگپشت گوش قرمز، بومی جنوب ایالات متحده آمریکاست و به بیشتر کشورهای دنیا صادر و بهعنوان حیوان خانگی نگهداری میشود. این گونه حالتی تهاجمی دارد و جزء صد گونه نخست مهاجم در دنیا به حساب میآید و به دلیل گازهای دردناکی که میگیرد در طبیعت رها میشود. این گونه در رقابت با سایر گونههای زیستی همسان خود بسیار موفق است و چون دشمن طبیعی ندارد، به سرعت تکثیر میشود.
بنابراین بسیاری از کشورها بهمنظور حفاظت از گونههای داخلی حیاتوحش خود، واردات این لاکپشتها را ممنوع و مجازاتهای سنگینی برای نگهداری، خریدوفروش و رهاسازی این حیوان در طبیعت وضع کردهاند. اتحادیه اروپا خرید و فروش و نگهداری اینگونه را از سال 1997 ممنوع کرده است.
به تازگی خرید و فروش اینگونه از لاکپشتها در کنار سمندر امپراتور (که گونهای در حال انقراض است) بهویژه پیش از عید نوروز در کشور ما رواج یافته است. لاکپشت گوش قرمز را معمولا با نام لاکپشت مینیاتوری یا لاکپشت سنگاپوری پیش از عید نوروز به فروش میرسانند، در حالی که بیشتر اینگونه از لاکپشتها حامل ویروس بیماری «سالمونلا» (از بیماریهای بسیار کشنده مشترک بین انسان و حیوان) هستند.
برچسب: آلودگی زیستگاه
-
«بادوم زمینی» صدای وجدان بشر!
-
دشمن جدیدی به نام مزارع پرورش ماهی !/وب سایت
دیده بان حقوق حیوانات ایران : دیده بان طبیعت بختیاری/آقای هومان خاکپور/وب سایت/ رودخانه کارون از زردکوه بختیاری واقع در منطقه کوهرنگ سرچشمه گرفته و به همراه ارمند، خرسان، دز و … کارون بزرگ را تشکیل می دهند. رودخانه کارون با عبور از مناطق کوهستانی و جنگلی چهارمحال و بختیاری، به دلیل چشم اندازهای طبیعی جذابی که در طول مسیر ایجاد کرده و ظرفیت قایقرانی (رفتینگ) که آفریده، همواره به عنوان یکی از جاذبه های طبیعی ارزشمند و مقاصد اصلی گردشگری در محدوده “پایلوت پروژه حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی” در استان چهارمحال بختیاری به شمار می رفته است. افزون بر این ها، رودخانه کارون یکی از سه اثر طبیعی مهم استان چهارمحال و بختیاری بوده که به همراه رودخانه زاینده رود و چشمه وقت و ساعت در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است.
اینها را گفتم تا تأسف خود را از اوضاع غم انگیز این رودخانه ارزشمند و بی تفاوتی آشکار و شگفت آور سازمان های متولی در مقابل رفتارهای سودجویانه و تخریب بستر و حریم این رود خروشان و طراوت بخش در محدوده پروژه بین المللی حفاظت از تنوع زیستی زاگرس مرکزی – که از مهمترین اهداف آن حفاظت از تنوع زیستی، تقویت نظام مناطق حفاظت شده و کاربری پایدار در بخش های آب، توریسم و جنگلداری می باشد – بیان کنم. شگفتآورتر و تأسفبارتر آن که این تخریب ها بدون کمترین مقاومتی همچنان ادامه داشته و همچنان بخش های دیگری از بستر و حریم این رودخانه به صورت غیراصولی و غیرفنی تبدیل به مزارع پرورش ماهی می شود.
در طی ۳ سال گذشته، برخی افراد سودجو و فرصت طلب از بی تفاوتی دستگاه های وزارت نیرو، شرکت آب منطقه ای و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان استفاده کرده و با احداث بیش از یکصد مزرعه پرورش ماهی قزل آلا به صورت غیرقانونی و با استفاده از همان مصالح و خاک بستر و حریم رودخانه، ناباورانه تخریب گسترده این رودخانه با ارزش را سبب شده اند.
عملیات های گسترده مکانیکی و سازه ای انجام شده در بستر و حریم رودخانه سبب برهم خوردن نظام هیدرولوژیکی و تخریب اکوسیستم رودخانه گردیده و در ده ها منطقه از رودخانه تغییر مسیر صورت گرفته است. افزون بر آن، رویشگاه های جنگلی و مناظر جذاب دیداری اطراف رودخانه تخریب شده و از ظرفیت های طبیعت گردی و ورزش های رودخانه ای منطقه کاسته شده است. افزایش چشمگیر نرخ فرسایش آبی و انباشت رسوبات در پشت سد کارون ۴ نیز از دیگر پیامدهای خسارت زای این تخریب بستر و حریم رودخانه خواهد بود.
به رغم شرایط توپوگرافی، اقلیمی و زمین شناسی حاکم بر این بخش از حوضه آبریز سد کارون ۴ و ضرورت افزایش ضریب حفاظت خاک منطقه، بدون کمترین مقاومتی از سوی وزارت نیرو و سایر نهاد های متولی این تخریب ها صورت پذیرفته تا در پس هر بارندگی شاهد نابودی این سرمایه گذاری های ناپایدار و انباشت صدها تن خاک در مخزن این سد غول پیکر باشیم.
عدم اعمال نظارت های فنی بر پرورش ماهی در این مزارع سبب برهم خوردن اکوسیستم و حیات آبزیان بومی این رودخانه شده است. ماهی قزل آلای رنگین کمان یک گونه غیربومی مهاجم بوده که حیات آبزیان بومی رودخانه را به خطر انداخته است. هیچ گونه نظارت و قرنطینه ای بر مزارع تولید بچه ماهی نشده و استفاده غیرمجاز از آنتی بیوتیک ها و قارچ ها و همچنین استفاده بیش از حد از خوراک ماهی، نرخ ورود مواد آلی به رودخانه را به شدت افزایش داده و نهایتا” سبب آلوده شدن آب رودخانه شده است. این مزارع پرورش ماهی فاقد حوضچه های تثبیت و طوری های لاشه گیر بوده و سبب ورود ماهی های بیمار و تلف شده و هم چنین ورود مواد آلی غیر مجاز به رودخانه شده اند.
به هر حال این رودخانه کم همتا در چهارمحال و بختیاری روزگار غم باری دارد، حیرت آور اینکه در طی یک سال گذشته و پس از بازدید مدیران دستگاه های متولی و مقامات قضائی محلی، بدون کمترین ممانعتی تعداد این مزارع تقریبا” دو برابر شده و حتی تعداد این مزارع در خط مرزی منطقه حفاظت شده هلن از عدد ۲۰ هم گذشته است و جالب اینکه دادگستری منطقه، مقابله با این تجاوزات به بستر و حریم رودخانه را بر اساس قانون در حیطه وظایف وزارت نیرو و شرکت آب منطقه ای استان دانسته و شکایت سازمان حفاظت محیط زیست در منطقه حفاظت شده را فاقد موضوعیت اعلام کرده است.
امیدواریم فرماندار به عنوان عالی ترین مقام اجرایی منطقه، مدیران و مسئولین نهادهای متولی در حوزه های آب و گردشگری استان و حتی دستگاه قضائی به عنوان مدعی العموم، هرچه زودتر، نسبت به ساماندهی این رودخانه زیبا، کمنظیر و ارزشمند در طبیعت بختیاری اقدام کنند.