برچسب: نقد

  • در مذمت شکار؛ نقدی بر دو رویکرد عمده دوستداران حیات‌وحش

    در مذمت شکار؛ نقدی بر دو رویکرد عمده دوستداران حیات‌وحش

    Animal-Rights-Watch-ARW-8186

    دیده بان حقوق حیوانات: / آرش خیراندیش*: سال‌هاست در میان فعالان محیط‌زیست در ایران اختلاف‌نظری جدی بر سر تجویز شکار به صورت قانونی یا عدم‌تجویز آن به‌طور مطلق وجود دارد. از یک‌طرف عده‌ای معتقدند که شکار مطلقا ‌باید ممنوع شود و برای این عقیده خود شواهدی از کاهش جمعیت گونه‌های مختلف جانوری ذکر می‌کنند. همچنین عده‌ای از این مخالفان از آن‌جا که مطلقا با کشتن حیوانات- حتی حیوانات اهلی- مخالف هستند نفس شکار را نوعی جنایت تلقی می‌کنند. از طرف دیگر موافقان با شکار قانونی اظهار می‌دارند که این نوع فعالیت از جهاتی مفید به حال حیات‌وحش است مانند این‌که شکار می‌تواند باعث ایجاد تنوع ژنتیکی بشود یا این‌که با دادن مجوزهای قانونی شکار می‌توان بهانه را از شکارچیان غیرقانونی گرفت. همچنین عده‌ای نیز به درآمدزایی حاصل از مجوزهای شکار توجه دارند که به‌زعم آنها می‌تواند صرف حفاظت از حیات‌وحش بشود.


    به‌زعم نگارنده استدلال‌های دوطرف این منازعه از آنجایی که بیشتر ناظر به دلایل بسیار فنی و در یک مورد کاملا احساساتی است، نمی‌تواند شنونده عادی (غیرمتخصص) را کاملا مجاب کند. نگاهی به عقاید و علایق متن جامعه امروز ـ همان‌ها که مخاطبان اصلی آموزش محیط‌زیست هستندـ نشان می‌دهد که عمل شکار حیوانات به‌طور نسبی هم مذموم و هم- متاسفانه-  فعالیتی شجاعانه محسوب می‌شود و مجموعا عقاید واضح و روشنی در این‌باره در میان مردم نمی‌یابیم در حالی‌ که در عقاید اصیل دینی اعم از دین زرتشت و اسلام همیشه شکار امری غیرقابل قبول بوده است به‌طور مثال می‌توان به اعتقاد به ضامن آهو- حضرت رضا(ع)- اشاره کرد که روح ضدشکار بودن موحدین را به وضوح بیان می‌کند. هم‌اکنون با کمال تعجب فیلم‌های حمایت از حیوانات به همراه فیلم‌های شکار هر دو مورد توجه مردم بوده و برای جامعه‌ای که دسترسی زیادی به حیوانات وحشی ندارند مسأله چندان واضح نمی‌نماید. این وضع دوگانه و ضعف در عقیده نسبت به عمل شکار در یک فرد واحد هم به‌طور واضح قابل مشاهده است به‌گونه‌ای که بعضی افراد بسته به شرایط گاهی طرفدار شکار کردن هستند و گاهی برای حیوانات شکار شده دلسوزی می‌کنند. از آن‌جا که خواست عمومی همیشه منجر به نتایجی عظیم و غیرقابل باور می‌شود بر آن شدم تا با نگاهی صرفا آموزشی – تربیتی به این موضوع بپردازم به این  امید که گامی در جهت تفکر منطقی و مستدل نسبت به محیط‌زیست توسط آحاد جامعه برداشته شود. بحث‌های فنی دوطرف نمی‌تواند بر چنین نگاه آموزشی- تربیتی موثر واقع شود زیرا آموزش مقدم بر حفاظت‌های فیزیکی است.


    در شرایط زمانی و مکانی گذشته که بشر برای نجات از گرسنگی نیاز به شکار حیوانات داشته – و بعضا چنین شرایطی هنوز تکرار می‌شود- حفظ جان انسان مقدم بر حفظ جان حیوانات بوده و به حکم عقل، شکار کردن مجاز بوده است. از زمانی که تعدادی از انسان‌ها صرفا برای تفریح دست به کشتن حیوانات زدند فعالیت جدیدی پیش‌روی طبقه متمول جامعه قرار گرفت که نام آن با نام فعالیت قبلی تفاوتی نداشته اما مفهوم آن به شدت متفاوت است. در فعالیت اول شکار برای حفظ جان انسان‌ها بوده و در فعالیت دوم شکار برای تفریح انسان‌های متمول در نظر گرفته شده است. عدم‌توجه به تفاوت‌های این دو و خلط مبحث باعث وضعیتی شده است که شنونده بی‌اطلاع را سردرگم می‌سازد به‌گونه‌ای که نمی‌تواند سره را از ناسره تشخیص دهد. عاطفه انسانی اقتضا می‌کند که هرگونه کشتن حیوانات به قصد و نیت تفریح مردود و محکوم باشد و این حتی شامل قطع‌کنندگان گیاهان نیز می‌شود، از آن‌جا که گیاهان نیز دارای حیاتند. در طول تاریخ هر جایی که بشر اقدام به شکار تفریحی کرده خطایی غیرقابل دفاع مرتکب شده است. داستان‌ها و نقاشی‌های گذشتگان بیانگر آن است که بعضی از قدرتمندان برای لذت خود اقدام به برگزاری برنامه‌های منظم شکار می‌کردند و در این راه بعضا بسیار معروف بودند. هم‌اکنون در جهان با توجه به ظهور طبقات جدید اجتماعی مواجه با وضعیتی هستیم که در آن افرادی متعلق به طبقه متوسط هم برای تفریح متوسل به شکار می‌شوند و این امر گستردگی بسیار یافته است. واقعیت این است که شکار تفریحی پرورش‌دهنده قساوت قلب در انسان است به‌گونه‌ای که می‌تواند در رفتارهای شخص بروز کند. مقدم بر هرگونه فعالیتی که در حمایت از محیط‌زیست انجام می‌گیرد احساس عاطفه انسانی نسبت به مخلوقات خداوند قرار دارد.  چگونه می‌توان جانی را که خداوند مهربان به جانداران زمین هدیه کرده است صرفا بدین شکل تباه ساخت!؟ بر این اساس تصمیم‌گیری برای محدودیت شکار شکلی آموزشی- تربیتی به خود می‌گیرد بدین معنا که هر فعالیتی که در عوض پرورش عاطفه انسانی مشوق بی‌رحمی نسبت به طبیعت باشد به حکم عقل و وجدان ممنوع و محکوم است. به هیچ شکلی نمی‌توان مجوز خونریزی برای تفریح را صادر کرد.حتی اگر در شرایطی با افزایش جمعیت غیرطبیعی گونه‌ای خاص روبه‌رو شویم – چیزی که معمولا خود حاصل دخالت‌های نابجای انسانی است- کشتن حیواناتی که توسط کارشناسان ضروری تشخیص داده شده است ‌باید به ماموران قانون‌- که از روی انجام وظیفه کار می‌کنند- سپرده شود و نه شکارچیان. اصولا خونریزی برای لذت بردن عملی غیرانسانی محسوب می‌شود.


    در این‌جا لازم است اشاره‌ای داشته باشیم به این‌که همیشه بوده‌اند کسانی که حیات‌شان وابسته به شکار فردی و محدود بوده است مانند ساکنان قطب شمال یا کوه‌نشینانی که در زمستان‌های پربرف گرفتار می‌شدند. عمل این افراد عقلا مجاز بوده اما در هر صورت باید برای حفظ حیوانات چنین افرادی را با فعالیت‌هایی جایگزین آشنا کرد. ضمنا رشد عاطفی و انسانیت اقتضا می‌کند که معیشت این افراد از شکار کردن جدا شده و به فعالیتی دیگر بپردازند. در این‌جا آنانی را که – برای منافع جامعه – دارای مشاغلی هستند که با کشتن حیوانات سروکار دارند باید جداگانه در نظر گرفت. به‌طور مثال شغل ذبح حیوانات از آنجایی که نیاز جامعه را برطرف می‌کند با کمیت و کیفیت مطلوب ضروری است. این خود پاسخی است به آنانی که هرگونه مصرف محصولات حیوانی و از جمله گوشت را مردود می‌دانند. تمدن بشری و از جمله تمدن بالنده ایرانی متکی بر اهلی کردن دام‌ها، رفتار عاطفی با آن حیوانات و برداشت قسمتی از محصولات دامی – در حد تعادل- بوده است که جدا از کشتار حیوانات به قصد تفریح بوده و این خود قسمتی از چرخه طبیعی است. در همین تمدن بالنده رعایت حقوق حیوانات اهلی یک اصل مسلم بوده که در دامداری صنعتی متاسفانه چنین حقوقی رعایت نمی‌شود.  اخیرا مباحثی تحت عنوان صدور مجوز برای قرق‌های اختصاصی میان مقامات سازمان حفاظت محیط‌زیست و علاقه‌مندان به حیات‌وحش مطرح شده که طی این مباحث مخالفان و موافقان آن به ذکر دلایل خود می‌پردازند. طبق چنین مجوزهایی افراد می‌توانند ضمن پرورش حیوانات قابل شکار در محدوده‌ای طبیعی که دولت در اختیار آنها قرار می‌دهد ضمن ایجاد امکاناتی برای تکثیر آن حیوانات اجازه شکار‌ درصدی از آنان را به‌دست می‌آورند. مدافعان چنین طرحی به تجربه‌های مشابه در کشورهای دیگر اشاره کرده و این فعالیت را عرصه‌ای برای تخلیه هیجانات شکارچیان دانسته و بر درآمدزایی آن تأکید می‌کنند. براساس اصلی که تاکنون بیان شد موضوع قرق اختصاصی شکار از آنجایی که باعث گسترش بی‌رحمی و قساوت قلب در میان افراد می‌شود از جنبه آموزشی- تربیتی نیز کاملا مردود است. همت علاقه‌مندان به محیط‌زیست اعم از فعالان داوطلب و کارکنان رسمی باید معطوف به جایگزینی مشاغلی مناسب برای شکارچیان معیشتی باشد و نه این‌که اجازه دهند افرادی به صرف داشتن پول بتوانند برای تفریح دست به کشتار حیوانات بزنند. این خود تناقضی آموزشی – تربیتی است و در صورت ارتکاب چنین خبطی هیچ پاسخی به وجدان خود نخواهیم داشت.

    *روزنامه شهروند

  • نقدی بر «لطفاً نگویید ماهی قرمز نخرید!»

    آزار ماهی قرمز

    دیده بان حقوق حیوانات: آقای محمد صافدل از حامیان حیوانات نقدی بر مطلب «لطفاً نگویید ماهی قرمز نخرید!» ارسال کرده و به نکاتی اشاره کرده اند که در زیر می خوانید. همچنین نگارنده مطلب مورد نقد، با ارسال ایمیلی از آمادگی مناظره با منتقدان در مورد مطالب طرح شده خبر داده اند که رسما اعلام وصول خواهد شد.

    بیماری زا بودن ماهی قرمز
    با مروری بر سایتهای تخصصی پرورش ماهی و آکواریوم حتما مطالبی در زمینه های بیماریهای مشترک انسان و ماهی پیدا خواهید کرد. از آن گذشته آبی که ماهی در آن زندگی می کند به سبب فعالیتهای حیاتی ماهی حتما برای انسان آلوده خواهد بود. البته بیماری هایی که از ماهی به انسان منتقل می شوند به اندازه بیماریهای دامهایی که در تماس مستقیم با انسان هستند حاد نیست ولی باز هم دور از ذهن نیست مخصوصا با ماهی هایی که خودتان بطور ضمنی در مقاله اعتراف کردید که تولید کننده ها و توزیع کننده ها نگران و مراقب سلامتی آنها نیستند!

    ایرانی نبودن ماهی قرمز
    آیا مدرکی برای اثبات ایرانی بودن ماهی قرمز و سنت قرار دادن آن روی سفره هفت سین در طی هزاران سال سنت هفت سین وجود دارد؟ قرار دادن ماهی قرمز بر سفره هفت سین حتی اگر رسمی ایرانی باشد باز هم دلیل بر تاییدش نیست. تصور کنید که همه دوستداران محیط زیست در دنیا در تلاش برای براندازی رسم دلفین کشی در دانمارک هستند، بعد گروهی اعلام کنند که این یک رسم دانمارکی است و “لطفا نگویید دلفین ها را نکشید”.

    در زمینه مقایسه بیماری زا بودن ماهی قرمز با سگ و گربه و دیگر حیوانان خانگی خوشبختانه بطور ضمنی در مقاله جواب درست داده شده! سگها و گربه ها و حتی Exotic Pet ها [1] دارای پزشکان متخصص و تجهیزات لازم برای نگهداری و مداوا هستند و قتل عام آنها به جز سوء مدیریت و عدم رعایت حقوق حیوانات چیز دیگری نیست. فکر می کنید چند نفر متخصص ماهی های زینتی در ایران وجود دارد؟ چند نفر از این متخصص ها در دسترس مردم هستند؟ چند نفر از این متخصصین دستگاه اکو یا سونوگرافی مخصوص ماهی ها را در اختیار دارند و یا با آن کار کرده اند؟ متخصصین ماهی های زینتی در کشور ما چند بار تا حالا شاهد جراحی تومور حلقی یک ماهی زینتی بوده اند؟ اصلا مهمتر از اینها با فرض وجود چنین درمانگاهی چند نفر را می شناسید که برای مداوای یک ماهی قرمز ارزان قیمت به چنین درمانگاهی مراجعه کند؟ (البته من چند نفری را می شناسم)

    نگارنده مصلب مورد بحث از شباهت طرح مبارزه با حیوانات خانگی با طرح مبارزه با خرید ماهی قرمز سفره هفت سین گفته بودند و اینها شباهتهایی بود که برشمردند:
    – ایرانی نبودن و عدم سازگاری فرهنگی: در مورد ایرانی نبودن ماهی قرمز که قبل تر صحبت شد ولی در مورد فرهنگ نگهداری سگ نزد ایرانیان چه کسی تردید دارد؟ برای اثبات آن کافی است به نقاشی ها، شرح شکارهای ذکر شده در تاریخ، سفرنامه ها مراجعه کنید. در بسیاری از آنها تصاویر و یا ذکر نژاد سالوکی یا تازی ایرانی را می توانید بیابید. عشایر خوزستان با قدمت هزاران سال از بهترین نژادهای سالوکی یا تازی ایرانی نگهداری می کنند. در مورد سگها مسئله ایرانی نبودن در واقع بحث فرهنگی نیست بلکه از نظر قانونگذار، اسلامی نبودن آن محل بحث است که گفتگو در مورد آن خارج از موضوع ما است.
    – بیماری زا بودن: در مورد بیماری زا بودن هم که در سطور پیشین نظرات ارائه شد. در صورتی که کافی نیستند با ذکر مثالهایی در داخل و خارج از کشور می توان این موضوع را اثبات کرد.
    – نارضایتی افراد جامعه: ابتدا باید موضع مخالفین فروش ماهی قرمز سفره هفت سین کمی شفاف سازی شود. در مطلب مورد نقد دلیل فعالیت مخالفین به ناراحتی اعضای خانواده از مرگ ماهی قرمز نسبت داده شده که این برداشت اشتباه است! دلیل مخالفین فروش ماهی قرمز شب عید، نگرانی برای خود ماهی و برای مرگ و میر و جان دادن یک موجود زنده به دلایل واهی و خرافه های رایج است. ضمن اینکه در کشورهایی که نگهداری از سگ و گربه هیچ منع قانونی ندارد باز هم قوانینی برای رعایت حقوق مردم و همسایه ها وضع شده است و این مختص نگاه قانونگذاران ما نیست.
    اشاره شده که  “لاک پشت و سمندر جایگزین ماهی قرمز شده اند”. در واقه نه تنها لاک پشت و سمندر جایگزین ماهی قرمز نشده اند بلکه همسایه و مجاور آنها در بساط سودجویان شده اند. ماهی قرمز در حال حاضر از بازار جمع آوری نشده که موجود دیگری جایگزین آن شده باشد! دلیل اصلی این مجاورت این است که وقتی سودجوها پس از این همه اجحاف در حق ماهی قرمز هیچ جلوداری نمی بینند عرصه را برای فروش موجودات بخت برگشته دیگری مانند لاک پشت و سمندر و مار و انواع موجودات دیگر باز می بینند و آنها را دستمایه دخل شب عید خود می کنند!  البته هیچکس این موجودات را برای قرار دادن روی سفره هفت سین نمی خرد و این خرید های هوسی و احساسی صد البته به ضرر محیط زیست و طبیعت و حیوانات خواهد بود. آیا تاکنون با خود اندیشیده ایم که به خاطر خودخواهی بشر عید نوروز که موسم شادی و سرور ماست بدترین زمان ممکن برای این موجودات نگون بخت است؟

    اشاره شده است که “راه نجات در حل مشکل سیستم تولید و توزیع است” من هم تا حدی موافقم. یکی از اقدامات باید رفع مشکلات سیستم تولید و توزیع باشد؛ ولی فرض کنیم سیستم تولید و توزیع بهترین باشد. وقتی خریداری که ماهی را خریداری می کند آن را فقط برای یک روز سفره هفت سین می خواهد چه چیزی را باید اصلاح کرد؟ مخالفین فروش ماهی قرمز سفره هفت سین میدانند که برچیدن یک رسم اشتباه نیاز به زمان دارد و برای اینکه در این مدت زمان نیز به ماهی هایی که به هر دلیل در این بند گرفتار شده اند در حد توان کمک کنند چندین سال است که راهنمایی برای صاحبان آنها تهیه کرده اند تا حداقل از شدت رنج آنها کاسته شود.
    بروشور راهنمای نگهداری و مراقبت از ماهی قرمز را که برای اولین بار در ایران توسط نگارنده مطلب مورد نقد تهیه شده است را دیدم. خط اول آن را نقل قول می کنم: “در شرایط مناسب ماهی قرمز 15 تا 40 سال عمر می کند” . با استناد به همین یک خط این را عرض می کنم که چرا باید موجودی که بطور طبیعی بین 25 تا 40 سال عمر می کند با انداختن درون یک حباب شیشه ای در حالت بسیار خوش بینانه حداکثر 2 تا 3 سال عمر کند البته با ذکر این نکته که بسیاری از آنها حتی پایان تعطیلات نوروز را هم نخواهند دید! ماهی قرمز یک ماهی Pond به حساب می آید و این بدین معنی است که باید آن را در فضای بسیار بزرگ مانند حوض یا استخر یا آکواریومهای بزرگ نگهداری کرد. قطعا فقط در چنین شرایطی می توان انتظار عمر طولانی برای این ماهیان داشت.
    در نهایت حرف ما این است که فروش و نگهداری ماهی قرمز به نیت سفره هفت سین اشتباه است و نگهداری آن به عنوان حیوان خانگی و در شرایط ایده آل را نه تنها حمایت می کنیم بلکه سالهاست که مقاله و راهنما در این زمینه تهیه کرده ایم و هر سال مشاوره تلفنی و اینترنتی و … هم در این زمینه داده ایم و انشاالله امسال هم کما فی السابق چنین خواهیم کرد.
    و اما اوج دلایل واهی این مقاله قسمت مقایسه مرگ و میر مسافران نوروزی و ماهی های نوروزی است. مرگ و میر مسافران نوروزی و مرگ و میر ماهی های نوروزی هر دو فاجعه هستند و می توان از هر دو فاجعه تا حد ممکن جلوگیری کرد و اقدامات اصلاحی در هر کدام از این زمینه ها منافاتی با دیگری ندارد و باعث اختلال در آن نخواهد شد.
    هر مشکلی راه حل خودش را دارد؛ گاهی باید دافعه ایجاد کرد و گاه جاذبه. مسلما نیازی نیست که پلیس برای منع سفر شهری بیانیه بدهد ولی بیانیه هایی در رابطه با بهتر شدن شرایط را قطعا اعلام خواهد کرد با ذکر این نکته که حق اعلام بیانیه منع سفر شهری برای پلیس محفوظ است! حتما گاهی در رسانه ها بیانیه منع تردد برخی از انواع خودرو در مسیرهای پر تردد و در زمانهای شلوغ را شنیده اید و شنیده اید که پلیس قانونی صادر کرده است مبنی بر اینکه رانندگان دارای گواهینامه های جدید که زیر یک سال از صادر شدن گواهینامه آنها گذشته است حق رانندگی در خارج از شهر (بخوانید سفر شهری) را ندارند؟
    ما هیچ وقت نخواسته ایم و انتظار نداشته ایم که با دادن بیانیه ای مردم خرید ماهی قرمز را رها کنند و واقعا امیدواریم که هیچ وقت هم چنین روزی نرسد که با دادن یک بیانیه مردم رای عوض کنند، چون به زعم ما این یعنی فقدان تفکر در اجتماع. ما فقط دنبال یک روشن بینی هستیم. اینکه ماهی را بدون فکر نخرید، بدون دانش نخرید، بدون مطالعه نخرید، برای چند دقیقه سفره هفت سین نخرید! اجازه ندهید با خرید شما فقط برای چند لحظه یا حداکثر چند روز استفاده روی سفره هفت سین در حق این مخلوقات اجحاف شود.
    حرف آخر اینکه نه تنها هر کسی که توانایی نگهداری از ماهی قرمز را ندارد نباید ماهی قرمز بخرد، بلکه هیچ کس نباید به صرف استفاده در هفت سین ماهی قرمز خریداری کند. این هیچ ربطی به آجیل هم ندارد چون آجیل موجود زنده نیست! اگر کسی توانایی خرید آجیل نداشته باشد هیچ اتفاق غم انگیزی نخواهد افتاد اما اگر کسی توانایی نگهداری ماهی قرمز را نداشته باشد و بخرد، یک زندگی از روی کره زمین محو خواهد شد. دوستداران حیوانات و محیط زیست حتما معنی گرفتن زندگی یک حیوان را خوب میدانند!

    انشااله در امر آموزش موفق باشید

    _______________________

    [1] نگهداری از اگزاتیک پت از دید تمام مراجع جهانی فعال حقوق حیوانات نقض حقوق حیوانات محسوب می شود و مورد تایید دیده بان نیست.

    _______________________

    لطفاً نگویید ماهی قرمز نخرید!/ وبلاگ میهمان

    آزار ماهی های قرمز در آستانه نوروز/ تصویری

    سازمان محیط زیست: خرید و فروش سمندر، مار، لاک پشت، و ماهی قرمز ممنوع است!/ تصویری

    دیدگاه: طرح مبارزه با نگهداری سگ ، کپی برابر اصل طرح مبارزه با ماهی قرمز است !

    دیدگاه: نگاهی به حضور پر تعداد شهروندان و مسئولان شهر خرم آباد برای کمک به ماهی قرمز

    رهاسازی نمایشی ماهی قرمز و اشتباه خرم آبادیها

    استقبال گسترده خرم آبادیها از رهاسازی ماهیهای قرمز در دریاچه “ماهی”

    برای دومین بار : ماهی‌ها را در رودخانه‌ها‌‌ رها نکنید .

    استفاده از حیوانات در جشن های سال نو: فیل ها در جیپور هندوستان/ گزارش تصویری ۱

    کارون مملو از ماهی های قرمز شد !!!

    ماهیان قرمز را در آب رودخانه‌ها رها نکنید

    و اینک گفتاری جدید: قدمت ۲۵۰۰ ساله ماهی قرمز سفره نوروز ایرانیان+عکس

     ماهی قرمز به شرط چاقو !!!! / تصویر

    ماهی قرمز طعمه فرهنگ سازی حفظ منابع طبیعی ومحیط زیست / وبلاگ

    سمندر لرستان؛ مهمان ناخوانده خیابان های تهران ! /وبلاگ

    بیماری زایی ماهی قرمز شایعه است

    دانستنی هایی در مورد مهمانان قرمز عید

    هشدار محققان نسبت انقراض گونه لاک‌پشت برکه ای ایران

    توصیه‌هایی برای خرید و نگهداری ماهی قرمز

    خرید و فروش ماهیان قرمز و آبزیان زنده ممنوع و قابل پیگرد است

    خرید و فروش ماهی قرمز، ممنوع شد