دیده بان حقوق حیوانات ایران: نيما فلاح در بخشي از نشست خبری رالی ایرانی که به همت خبرگزاری ایسنا برگزار شده بود، به سختيهاي راه اشاره كرد و اتفاقي كه برايشان افتاد را تعريف كرد. او گفت: نيمه شب بود و در چادر استراحت ميكرديم كه ناگهان صداي گلوله شنيديم و وقتي پيگير شديم متوجه شديم كه يك گراز به چادر ما حمله كرده و نگهبان بيرون از چادر براي اينكه گراز به چادر ما وارد نشود او را كشته بود. تصور كنيد در شب صداي گلوله و … ميگويي من ميخواهم به خانه خودم بروم، ولي واقعا دلم ميخواست دوستان ديگر هم بودند و ميديدند؛ واقعا شرايط سختي بود.
وي دربارهي در يك گروه قرار گرفتن خودش و همسرش كه چگونه اتفاق افتاد؟ خاطرنشان كرد: من و سحر روزي كه به اين كار دعوت شديم قرار نبود كه در يك تيم باشيم يعني به طور جداگانه با هر يك از ما قرارداد بستند و احتمال اين را دادند كه هر كدام در يك گروه ديگر باشيم. ما نيز با علم بر اين، كار را شروع كرديم.
فقط خدا نخواست كه ما انصراف بدهيم.
اين بازيگر سينما و تلويزيون در بخش ديگري از گفتوگوي خود با بيان اينكه اين صحنهها و اتفاقها قابل تعريف كردن نيستند و مخاطبان بايد همگي آن را ببينند خاطرنشان كرد: در طول كار با سكانسهاي طراحي شدهاي درگير ميشديم كه ميفهميديم يك فيلمنامهاي هست كه تمام دوستان متوجه ميشوند كه لحظه به لحظه چه اتفاقي ميافتد و حتي روشهاي مختلف و احتمالات را در نظر ميگرفتند. اگر من زياد تعريف كنم ميگويند نمك و فلفلش را زياد ميكند. دوست دارم كه مخاطبان خودشان ببينند.
فلاح با اشاره به اينكه در مراسمي همگي به هم اعلام كرديم به خاطر همديگر تا پايان مسابقه ميايستيم، افزود: براي من عكسالعملهاي تست نشدهاي كه من بابت شرايط انجام ميدهم، جذاب است. همين طور براي ديگر دوستان نيز شرايط خيلي سخت بود و فقط خدا نخواست كه ما انصراف بدهيم.