دیده بان حقوق حیوانات: با گذشت یک سال از اعدام شیرهای باغ وحش ارم، و با تصویب و تاکید مجلس مبنی بر ارایه گزارش سه نهاد در گیر، هنوز هیچ گزارشی از سوی این نهاد ها منتشر نشده است.
به گزارش دیده بان حقوق حیوانات، سال گذشته و پس از چند هفته پنهان کردن ماجرای بیماری شیر و ببرهای وارداتی باغ وحش ارم، مرگ یکی از دو ببر سیبریایی ساکن ارم منجر به تصمیم عجیب مسوولین باغ وحش ارم شد: کشتن شیرهای قفسی با شلیک گلوله!
ماجرای بی نتیجه شیرکشی و فراموشی رسانه ها
در پی این کشتار کمیسیون محیط زیست مجلس تشکیل جلسه داد و به سازمان محیط زیست، سازمان دامپزشکی و باغ وحش ارم حکم کرد به عنوان مقصران کشتار شیرهای باغ وحش ارم باید ظرف یک هفته گزارشی به مجلس ارایه کنند. بی توجهی هر سه نهاد به حکم مجلس نشان از این دارد که این نهاد ها خود را قائم به ذات می پندارند و به جای خدمتگذار بودن، خود را خان مردم می دانند! رسانه های جمعی هم پس از پیگیری محدود مسایل، رسالت خویش را فراموش می کنند و به جای تلاش برای اصلاح امور، ترجیه می دهند با انتشار اخبار ژورنالیستی از هم پیشی بگیرند.
ضعف سازمان محیط زیست، حکومت سیرک بازان و شکارچیان مجاز و غیر مجاز
وقتی مدیر قبلی سازمان سیرکی را برای رقصاندن خرس و کشتی با تمساح و آتش زدن فیل به حیات سازمان دعوت می کند و هیچ نقدی را هم نمی پذیرد، مدیر فعلی هم سیرک را مجاز می شمرد و چشم بر آزار حیوانات بی نوا می بندد.
ظاهرا اعتقاد مدیران سازمان این است که سازمان معظم حفاظت محیط زیست فقط در عرصه های طبیعی متولی حیوانات است و همین حیوانات در شهر ها و حومه شهر ها متولی غیر متخصصی دارند با نام شهرداری و نیروی انتظامی! با این احوال اگر روزی در پایتخت یوز دست آموزی دیدیم، باید از نزدیک ترین گشت ارشاد انتظار متوقف کردنش را داشته باشیم.
این در حالی است که در عرصه های طبیعی هم شکارچیان با توجه به احکام غیر بازدارنده جرایم شکار و صید، یکه تازی می کنند. وقتی جریمه کشتن یک خرس ۷۰۰ هزار تومان است و پوستش در بازار قاچاق ده ها برابر این مبلغ خرید و فروش می شود، قاتل حیوانات با اسلحه چند میلیون تومانی و خودروی چند ده میلیونی به چه سمتی هدایت می شوند؟
سازمان طفره می رود، باغ وحش ها فرصت طلبی می کنند
فرصت طلبی باغ وحش ها، آنها را به نگهداری شیر به عنوان سود آورترین گربه سان ترغیب می کند؛ جانوری که اگر خوب تغذیه شود، همانند از گربه شهری زادآوری دارد. سازمان حتی سیرک را هم مجاز به نگهداری و تولید مثل شیر می داند و توان برخورد با اشخاص حقیقی که شیر دارند را هم دارا نیست. فردی در خرمدره شیری را در قفس پشت وانتش اسیر کرده و آن را همچون قناری می داند و برای بهتر شدن پوستش قرار است یکی دو سال دیگر صبر کند و بعد حیوان را خلاص کند، دیگری بدون کمترین احساس خطری از بابل به اصفهان چندین شیر ترانزیت می کند، یکی با پیکان شیر قاچاق می کند و دیگری مدعی است اگر سازمان توان درمان ببر باقی مانده سیبری را ندارد، وی هم امکان درمانش را دارد و هم امکان تربیتش (؟!) را!
۲۶ دیماه سال گذشته و پس از مرگ ببر سیبری وارداتی در اثر ابتلا به بیماری مهلک مشمشه، تمامی شیرهای باغ وحش تهران با شلیک گلوله در قفس های تنگ ارم کشته شدند.
مرسی که حرف حق زدید .ولی هیچ چیزی نمیتونه جگر سوخته من را دوا کنه . وقتی یادم میاد که خیلی از دامپزشک ها از جمله دکتر هومن ملوک پور معتقد بودند بیماری شیر ها قابل درمان بوده ! و حتی خانم فتوره چی می گفت : تا جایی که من می‌دانم باغ وحش دامپزشک نداشته . هربار ما رفتیم و سئوال کردیم و نام دامپزشک آنجا را جویا شدیم هیچ وقت اسم کسی را به ما نگفتند. چند نگهبان باغ وحش به ما گفتند که اصلاً دامپزشک به آن صورت در باغ وحش کار نمی‌کنه. فقط دوماهی یک‌‌بار یکی می‌آید و دوری می‌زنه و میره . در اصل دامپزشکی نبود که به کار این حیوانات رسیدگی کنه .