دسته: ویژه ها

  • فعالان محیط زیست از پیشینه باغ وحش تهران می‌گویند؛ شیر بکشید،‌ ببر جایزه بگیرید/ ببر سیبری در محاق

    فعالان محیط زیست از پیشینه باغ وحش تهران می‌گویند؛ شیر بکشید،‌ ببر جایزه بگیرید/ ببر سیبری در محاق

    دیده بان حقوق حیوانات/ مسعود بُربُر*: ببر سیبری پس از ۵سال از قرنطینه درآمد اما فعالان محیط زیست می‌گویند این ببر بیوه از قفسی بی نور به قفسی تازه منتقل شده است آن هم در مجموعه‌ای که پیشتر دست کم ۹شیر و ۲ببر را به کشتن داده است.

    به گزارش گروه جامعه خبرگزاری مهر زمانی که دو ببر سیبری برای احیای نسل ببر به ایران منتقل شدند تقریبا همه کارشناسان این تصمیم را غیرکارشناسانه و ناشدنی خواندند. باغ وحش ارم که متولی نگهداری از این دو دلداده راه راه شده بود، تنها کمی پیش‌تر دست‌کم ۹ و به روایتی ۱۴ شیر را به کشتن داده بود و پیش از آن نیز یک ببر بنگال مبتلا به صرع در استخر غیراستاندارد این باغ وحش جان باخته بود.

    اندکی نگذشت که عمر ببر نر سیبری هم به پایان رسید و ببر بیوه به قرنطینه منتقل شد. قرنطینه‌ای که به مدت ۵ سال او را از نور آفتاب محروم کرد.

    عضو هیأت مدیره دیده‌بان حقوق حیوانات ایران در این باره به خبرنگار مهر می‌گوید: الان قالب ماجرا به این شکل شده که شیر بکشید، به شما ببر جایزه می‌دهیم. یعنی موضوعی که مربوط به یک کشور و ملت است را به یک مجموعه بدسابقه بسپرند و انشاءالله که اتفاق بدی برای این ببر نیفتد اما اگر بعدها رویداد تلخی اتفاق افتاد هیچ کس مسئولیت این را به عهده نمی‌گیرد.

    شهرام امیری شریفی درباره پیشینه این باغ وحش این گونه توضیح می‌دهد: در این مجموعه روشنگری وجود ندارد. در مورد حادثه شیرها برخی می‌گویند ۹ شیر و برخی هم می‌گویند ۱۴ شیر کشته شد. یک جا می‌گویند شیرها را یوتانایز کردیم (مرگ با تزریق دوز بالای داروی بیهوشی)، جایی می‌گویند با گلوله کشتیم، یکی می‌گوید سر بریدیم و یک عده هم اصلا ادعا می‌کنند که آن‌ها را زنده زنده سوزاندیم!

    وی با یادآوری این که «در این مجموعه خطایی رخ داده و مجلس هم بررسی کرده است و گفته مقصر اول باغ وحش ارم و مقصر دوم سازمان دامپزشکی است که باید ظرف یک هفته پاسخگو باشد» می‌پرسد: الان چند سال از این ماجرا می‌گذرد؟ اما در این ماجرا هیچ پاسخگویی رخ نداده و همه چیز هم مخفی می‌شود و هیچ کس هم نگفته آقا دست کم بگویید این شیرها را چگونه کشتید؟

    این فعال حقوق حیوانات با تاکید بر این که اگر حیوانات آلوده و مریض هم بوده‌اند٬ برای مساله ضابطه وجود دارد، می‌گوید: اگر حیوان مبتلا بوده باید طبق ضابطه رفتار کنید. یعنی چه با گلوله کشتیم یا سر بریدیم یا آتش زدیم؟ مگر نظارتی روی این‌ها نیست که هرکاری دلشان می‌خواهد بکنند؟ به خاطر این موضوع سلامت حیوانات یک کشور و سلامت شهروندان تهران را با تغذیه حیوانات باغ وحش با گوشت ارزان‌قیمت الاغ مریض به خطر انداختد اما نهایتا پاسخ هم ندادند.

    اعلام جرم می‌کنیم

    عضو دیده‌بان حقوق حیوانات با اعلام این که «کمیته حقوقی ما در حال بررسی موضوع قرنطینه ببر بیوه است و می‌خواهد روی این موضوع اعلام جرم کند» می‌پرسد: چه سیستم غلطی باعث شده حیوانی که سالم است ۵ سال در قرنطینه بماند. باید با این سیستم برخورد بشود. چرا باید حیوان سالم ۵ سال نور آفتاب نبیند؟ حتما چنین ساختاری باید اصلاح بشود.

    امیری شریفی که انتقال رایگان ببر به باغ وحش ارم را پاداش دادن به متخلف سابقه‌دار تلقی می‌کند، می‌گوید: هر وقت نقدی وارد می‌شود می‌گویند مدیر قبلی بوده است. مگر این‌ها شخص حقیقی هستند؟ وقتی با یک نهاد حقوقی طرف هستیم دیگر فرقی نمی‌کند چه کسی مدیر بوده است. آن نهاد باید پاسخگو باشد. اما حتی نهاد ناظر یعنی سازمان محیط زیست هم با کدخدامنشی می‌گوید حالا دیگر گذشته و این‌ها هم بهتر شده‌اند. چنین رفتاری جلوی تخلف را نمی‌گیرد و همین باعث شده است که بارها تخلفشان را تکرار کنند.

    «ببری» نام ببر بنگالی بود که کشته شد

    عضو هیأت مدیره دیده بان حقوق حیوانات با یادآوری ماجرای ببر دیگری که در باغ وحش ارم جان باخت می‌گوید: یک ببر بنگال بود که صرع داشت و از اول هم این را می‌دانستند اما او را در جایگاهی گذاشتند که استخر آب عمیق داشت و روی زمین بود. حیوان در آن افتاد و حمله صرع به ببر دست داد. حالا می‌گویند دویدیم که نجاتش بدهیم اما حیوان خفه شد. خب وقتی می‌دانیم که حیوان صرع دارد، برای تامین استخر آبش راه حل شناخته شده وجود دارد. استخری که عمیق نباشد که اگر حیوان در آن افتاد، سرش به دلیل وزن بدنش توی آن نرود! این کاری است که همه جای دنیا می‌کنند.

    شهرام امیری شریفی با تاکید بر این که این حادثه هم منجر به هیچ اتفاقی نشد می‌گوید: هیچ برخوردی نشد. انگار که اصلا این حیوان از اول باید می‌مرد: خُب صرع داشت!

    او با اشاره به این که «ببری» نام این ببر بنگال جان باخته بود می‌گوید: الان به صورت جعلی اسم ببری را روی ببر سیبری بیوه می‌گذارند که اتفاق قبلی از خاطره‌ها پاک شود. مردم هم در جریان نیستند در حالی که اوایل هر گزارشی درباره این ببر کار می‌شد می‌نوشتند ببر بیوه. اسمی که یادآور آن بود که نرش را کشتیم. حالا تلاش دارند با جعل اسم «ببری خانم» این‌ عنوان بیوه را از آن بردارند و افکار حیوان‌دوستان را تغییر جهت دهند.

    این فعال حقوق حیوانات با اعتراض به این که «منت می‌گذارند که ۸۵۰ متر جا برای یک جفت شیر در نظر گرفته‌اند» می‌گوید: اعلام نمی‌کنند که قلمرو شیر حدود ۱۰۰ کیلومتر است تا این را با ۸۵۰ متر مقایسه نکنیم. اما با افتخار می‌گویند ما بزرگترین پلنگ را در باغ وحش داریم، طبیعی است که پلنگ ایرانی بزرگ جثه است. بزرگ بودن حیوانی که در اختیار شماست که افتخار ندارد. اگر افتخاری باشد برای اصلاح جایگاه یا برخورد درست است.

    اشتباه میلیاردی در سازمانی که توان افزایش حقوق ۱۲ هزار تومانی ندارد

    عضو هیأت مدیره دیده‌بان حقوق حیوانات با یادآوری این که «همین ببر موجود بر اساس تئوری‌هایی با هدف احیاء نسل ببر به کشور آورده شد» به خبرنگار مهر می‌گوید: برخی افراد طرح احیاء ببر مازندران در میانکاله را با ورود یک جفت ببر سیبری مطرح کردند.

    شهرام امیری شریفی می‌گوید: اعلام کردند که عددی بین ۲ تا ۵ میلیارد تومان برای آماده‌سازی جایگاه این‌ ببرها در میانکاله هزینه شد. بر اساس واقعیت‌ها می‌شود حدس زد که این عدد حدود یک میلیارد تومان باشد اما به هر حال عددی میلیاردی برای سازمانی هزینه شده که برای ۳۰۰۰ امتیاز و ۱۲ هزار تومان افزایش حقوق محیط‌بانش مشکل دارد و محیط‌بانش با پوتین پاره به منطقه می‌رود.

    این فعال حقوق حیوانات با طرح این پرسش که «آیا مدیران ما می‌توانند هر تصمیمی دلشان خواست با هر ضرر و زیان و هر مبلغی بگیرند و بعد هم بگویند ما رفتیم جای دیگر مدیریت کنیم؟ » می‌پرسد: آیا این جرم نیست که یک مدیر چنین مانوری، چنین نمایشی، اجرا کند و بعد هم خودش را پنهان کند و سرش را در برف کند و پاسخگو نباشد؟ خانم ابتکار باید مدیرانش را پاسخگو و مسئولیت پذیر بداند و نگویند که فلان طرح را اجرا می‌کنیم اگر هم جواب نداد که ما دیگر نیستیم. مثال هم زیاد دارد. از قرق اختصاصی بگیرید تا تکثیر در اسارت. می‌گویند ما این طرح را کلید می‌زنیم ۱۰۰ درصد هم جواب می‌دهد اما ۵ سال بعد هیچ کدام از این عزیزان نیستند که اگر کار جواب نداد و همه چیز بر باد فنا رفت پاسخگو باشند.

    ببر سیبری برای ما هیچ ارزشی ندارد

    عضو دیده‌بان حقوق حیوانات با بیان این که «ببر را با این بهانه که ژن ارزشمندی دارد رایگان به باغ وحش ارم هدیه‌کرده‌اند» می‌گوید: این ژن ارزشمند در اسارت هیچ ارزشی برای ما ندارد. نه این که دامپزشک ما بیاموزد که ببر سیبری چه شکلی است٬ برای حیات کشور فایده‌ای دارد و نه دیدن ببر سیبری توسط مردم و بچه‌های تهرانی فایده‌ای به حال طبیعت ما دارد. ما گونه‌های بومی خودمان را رها کرده‌ایم و فعالیت ضروری اطلاع‌رسانی که بایسته است را درباره آن‌ها انجام نمی‌دهیم و حتی به مردمی که اثرگذاری مستقیم روی جمعیت گونه‌های بومی دارند اطلاع‌رسانی نمی کنیم بعد می‌گوییم ببر سیبری ارزش ژنتیکی دارد! بله، کرگدن هم ارزش ژنتیکی دارد اما در جایگاه خودش. ارزش ژنتیکی ببر سیبری و کرگدن به ما هیچ ارتباطی ندارد.

    این فعال حقوق حیوانات می‌گوید: حیوانی که از سیبری می‌آید، به هوای گرم تهران، در این آلودگی وحشتناک، و آن آلودگی صوتی خیلی زیاد غرب تهران با صدای هواپیما و هلی‌کوپتر و مترو و اتوبان آن همه بلندگوهای پفک‌فروشی در پارک چگونه باید زندگی کند؟ آیا اصلا توجیهی وجود دارد که ببر را از سیبری به اینجا بیاوریم؟ چطور است پنگوئن را بیاوریم تهران که مردم پنگوئن هم ببینند بعد البته ممکن است نتوانیم شرایطش را فراهم کنیم و اقلیم مناسب را ایجاد کنیم.

    شهرام امیری شریفی در پایان تصریح می‌کند: اگر بدانیم نگهداری ببر سیبری چه کمکی به محیط زیست ما می‌کند خیلی خوب است. یا به یوزپلنگ ما چه کمکی می‌کند؟ به حفظ زیستگاه‌های ما چه کمکی می‌کند؟ به آگاهی مردم چه کمکی می‌کند؟ مهم‌ترین ادعا این است که روی علاقه‌مندی کلی مردم به حیوانات تاثیر دارد. موضوعی که همیشه مطرح می‌کنند و هیچ سندی و آماری هم تا کنون برای ارائه نکرده‌اند.

    * گروه جامعه خبرگزاری مهر

    ______________________________

    اختصاصی دیده بان: خاطرات محمد باقر صدوق از ماجرای مهمانان ناخوانده (ببرهای سیبری)/ گزارش تصویری

    معرفی متهمان ردیف اول تا سوم مرگ ببر سیبری

    برخورد با مقصران مرگ ببر سیبری

    سوابق خبری ببر سیبری

    اطمینان همه کارشناسان شرط خروج ببر بیوه سیبری از قرنطینه/ اطمینان از وجود شرایط استاندارد، شرط رضایت فعالان حقوق حیوانات

    تلاش محیط زیست برای یافتن قرنطینه مناسب ببر سیبری/ هیچ محدودیت زمانی برای انتقال حیوان به محل جدید وجود ندارد

    صدوق: من مسئول مرگ ببر سیبری هستم

    از فرستادن ۴ ببر دیگر جلوگیری کنید!

    ببرهای جدید و استمداد جهانی حامیان حیوانات در ایران

    مرگ ببر روسی و حلقه گم شده حفظ محیط زیست در ایران

    روسها: ببرهای تحویلی سالم بودند

    غذای ببر مرده

    سفر ببر مرده به فرانسه

    ببر بنگال و حداقل پنج قلاده شیر در تهران ایدز دارند

    «ایدز» یا «مشمشه »، پایان رویای ببر مازندران

    چشمانی که یخ زدند، مجموعه تصاویری از ببری که بود

    انحراف اخلاقی ببر روسی- طنز

    مرگ ببر روسی در پارک «ارم»، احتمال انتقال بیماری به مردم+تصاویر+تکمیلی

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۳)/ اجرای یک طرح مشابه در ایران و روسیه با نتایجی به غایت متفاوت!/ فیلم

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۲)/ وقتی محافظان محیط زیست، مدافع «شکار» از نوع «تروفه» می‌شوند!

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۱)/ از ده شکارچی حتی یکی ارزش گونه در خطر انقراض را نمی‌داند!

    مرگ ببر بنگال در باغ وحش ارم و سووال های بی پاسخ/ نگرانی شدید از مخفی نگه داشتن شرایط زیستی ببر بیوه سیبری

    محمدی‌زاده: پروژه احیای زیستگاه ببر ایرانی شکست نخورده/ بی مبالاتی باغ وحش تهران دلیل مرگ ببر نر

    ببرهای ناخواسته

    تلاش محیط زیست برای واردات ببرهای سیبری تا پیش از اتمام دولت!

    آیا ببرهای سیبری کم کم نیامدنی می شوند؟

    سناریوی ناتمام واردات ببرهای سیبری

    ۴ ببر دیگر از روسیه می آید!

    نظر دکتر اسماعیل کهرم دربارۀ ۲ قلاده ببر روسی

    ببر ماده هم به مشمشه مبتلاست

    جنجال ببرهای سیبری در ایران

    اسناد ابتلای ببر ماده سیبری به مشمشه، باید ارائه شود

    ضوابط بهداشتی ببرهای سیبری به زودی به محیط زیست اعلام می‌شود

    حرکت جالب الهامی مدیر باغ وحش ارم هنگام ورود ببر سیبری

    تبادل ببر و پلنگ بدون مصوبه مجلس، غیرقانونی است

    انتقال ببر جدید به ایران در انتظار جلسات کارشناسان روسی

    اخباری در ادامه بحث مرگ ببر سیبری در باغ وحش تهران ۸۹/۱۰/۱۲

    عامل مرگ ببر سیبری در کمین تهرانی ها +تکذیب های قبلی!!!

    سیاست سازمان محیط زیست ایجاد شرایط مناسب برای ببر سیبری است

    ببر سیبری دانشکده دامپزشکی را به شکایت واداشت

    ببر سیبری شهریور به قرنطینه جدید می‌رود

    «ملاحظات» مشکوک، آخرین مانع رهایی ببر سیبری از قرنطینه

    تایید مکان قرنطینه ببر سیبری/هزینه تغذیه این گربه سان ماهانه چهار میلیون تومان

    برنامه عمل حفاظت از ۳۰ گونه جانوری تهیه می‌شود و تعیین تکلیف ببر سیبری

    اهمیت ببر سیبری برای دوستداران حیات وحش ایران

    مخالفت وزارت بهداشت با خونگیری مجدد از ببر سیبری باغ وحش ارم

    تشریح وضعیت بیماری ببر سیبری باغ وحش ارم/ درخواست تکرار آزمایش خون

    پلمپ باغ وحش تهران در پی مرگ ببر سیبری نر

    مرگ ببر سیبری در تهران

    ۱۰ فروردین۹۱: فعلاً تصمیمی درباره ببر ماده نداریم

    تعدادی ببر روسی بزودی وارد کشور می شود/ ببر بیوه روسی کشته می شود.

    هیچ مجوزی برای معدوم کردن ببر ماده صادر نشده

    ببر بیوه روسی معدوم خواهد شد/ عیدی تلخ و ننگین پروژه احیای ببر مازندران

    انتقال ببر سیبری به ایران

    اصرار به احیای ببر مازندران با وجود کارنامه مردود سازمان محیط زیست

    تردیدهای ورود ببرهای روسی

    ورود ۴ ببر دیگر تا بهار/ اسارت مادام العمر ماده ببر بیوه و استفاده از ابعاد زیبایی شناسی آن!

    ببرهای روسی جایگزین موش های آزمایشگاهی خواهند شد!

    احیای ببر مازندران با ببر سیبری ناممکن است

    انتقال ۲ جفت ببر روسی به میانکاله/در صورت بالا بودن آلودگی، ببر ماده معدوم می‌شود

    خانه پنهان ببر وارداتی در میان بچه‌ها

    تکذیب خبر مرگ ببر ماده روسی باغ وحش ارم

    ببر‌ سیبری در تهران‌ پوسید!

    ببرهای سیبری به ایران می‌آیند

    ورود ببرهای سیبری پس‌از بازدید کارشناسان روس/ اتحادیه باغ‌وحش‌های اروپا ناظر پروژه

    شکار ناموفق آخرین درنای سیبری ایران/ زندگی امید با شانس، محیط زیست به دنبال احیای شیر و ببر

    این بار ببرهای سیبری نمی میرند

    ببر ماده سیبری هم مشمشه گرفت

    واکنش سازمان حفاظت محیط زیست نسبت به انتشار یک خبر: ابتلای ببر ماده سیبری به مشمشه رسماً اعلام نشده است

    مرگ ببر ماده سیبری: ماه آینده

    احتمال سرایت بیماری شیرها به ببر ماده سیبری

    باغ وحش ارم صلاحیت ورود ببر سفید و شیر آسیایی را ندارد

    ببر می آورند و ابر می بارورند

    باغ وحش ارم ایستگاه پایانی بزرگترین گربه جهان/ انقراض ببرها در ارم

    خبر فوری: تنها ببر بنگال باغ وحش ارم خفه شد/ غرق شدگی «ببری» در استخر محوطه نگهداری

    معاون وزیر محیط زیست روسیه: برای صدور ببر روسی به ایران مشکلی نداریم

    آیا ببر سفید سرنوشت سیاهی خواهد داشت؟

    اعتراض مدیر پارک ارم به وضعیت ببر سیبریایی

    اظهار نظر صریح ابتکار در مورد پروژه خجالت آور ببر سیبری/ استانداردسازی دستورالعمل مدیریت باغ وحشها

    تایید دردناک یک خبر: شرایط نگهداری ببر سیبری در قرنطینه باغ وحش ارم نامناسب است

    اعلام رسمی شکست واردات ببر سیبری/ روس ها دیگر ببر نمی دهند!

    مرگ ببر بنگال در باغ وحش ارم و سووال های بی پاسخ/ نگرانی شدید از مخفی نگه داشتن شرایط زیستی ببر بیوه سیبری

    خبر فوری: تنها ببر بنگال باغ وحش ارم خفه شد/ غرق شدگی «ببری» در استخر محوطه نگهداری

    باغ وحش ارم ایستگاه پایانی بزرگترین گربه جهان/ انقراض ببرها در ارم

    اعلام رسمی شکست واردات ببر سیبری/ روس ها دیگر ببر نمی دهند!

    پلنگ های ایرانی متولد شده در روسیه/ فیلم

    اعتراض حامیان حیات‌وحش به کمبود امکانات برای نگهداری از ببر‌ها/ تصویری

    ببر می آورند و ابر می بارورند

    تلاش محیط زیست برای واردات ببرهای سیبری تا پیش از اتمام دولت!

    اگزاتیک پت: آمار، خطرات و حقایق نگهداری حیوانات وحشی/ اینفوگراف

    معاون وزیر محیط زیست روسیه: برای صدور ببر روسی به ایران مشکلی نداریم

    محمدی‌زاده: پروژه احیای زیستگاه ببر ایرانی شکست نخورده/ بی مبالاتی باغ وحش تهران دلیل مرگ ببر نر

    پروژه ببر سیبری شکست نخورده است!

    وعده هفتم برای ورود دو ببر سیبری به میانکاله!/ کارشناسان روس به ایران می‌آیند

    بعد از ببر سیبری و شیر ارژن، دایناسورها در یک استراحتگاه شخصی احیا می شوند!

    زمان ورود ۴ قلاده ببر سیبری به ایران

    پس از پروژه تکثیر ببر سیبری/ یوزپلنگ آسیایی در اسارت تکثیر می شود؟

    در ادامه طنز ببر سیبری: انتقال ببر ماده سیبریایی به میانکاله به مصلحت نیست

    ببر سیبری در سمسکنده!

    سرنوشت ببر سیبری در انتظار شیرهای وارداتی از هند/ کاریکاتور

    تردید روس‌ها برای تحویل ۴ ببر سیبری به ایران

    ببر سیبری در فارس

    دقایقی پیش علت مرگ ببر سیبری اعلام شد

  • اکولوژیک یا ایدئولوژیک؛ مسئله این است/ نقدی بر فعالیت‌های مدنی محیط‌زیستی در کشور

    اکولوژیک یا ایدئولوژیک؛ مسئله این است/ نقدی بر فعالیت‌های مدنی محیط‌زیستی در کشور

    دیده بان حقوق حیوانات/ داود کامگار*: «جنایتکاران»، «ناقضین حقوق بشر»، «بدتر از داعش»، «مافیای آب» «قاتلین طبیعت» و امثالهم نمونه‌هایی از واژه‌ها و کلماتی هستند که چند وقتی است در بین مطالب منتشرشده از سوی برخی فعالان و سمن‌های محیط‌ریستی کشور رواج پیدا کرده است. کلماتی که بیشتر به توهین و اتهام شبیه است و متأسفانه بدون توجه به معنا و بار حقوقی و قضائی مترتب بر آنها، به بخش ثابتی از ادبیات گفتاری و نوشتاری بعضی از فعالان حقیقی و حقوقی محیط زیست تبدیل شده است.
    استفاده مکرر از این واژه‌ها حاکی از نهادینه‌شدن تدریجی مکتبی است که می‌تواند به‌مرور زمینه را برای تعمیق شکاف‌های اجتماعی، فاصله‌انداختن بین گروه‌های مختلف شغلی و قومی در کشور و در نتیجه بروز خشونت‌های ناشی از آن فراهم کند.
    با روی‌کارآمدن دولت تدبیر و امید، بار دیگر این فرصت فراهم شده تا موضوع تقویت نهادهای مدنی و نقش نظارتی آنها بر دولت مطرح شود تا به واسطه‌ مشارکت آگاهانه این نهادها در تصمیم‌سازی‌های کلان از حجم تصمیمات اشتباه دولتمردان کاسته و بر کارآمدی آنها افزوده شود.
    بی‌تردید دولت و دستگاه‌های اجرائی وابسته به آن در فرایند توسعه کشور بعضا دچار خطاهایی شده و می‌شوند که دیده‌‌بانی این فعالیت‌ها، آسیب‌شناسی و کمک به رفع این مشکلات مستلزم حضور مؤثر نهادهای مدنی و منتقد است.
    اما آنچه این نوشته می‌خواهد به آن اشاره کند، آسیب‌شناسی فعالیت‌های مدنی زیست‌محیطی است چراکه اگر این رویه‌ها و فرایندهای نظارتی مدنی، از کارآمدی لازم برخوردار نباشند نه تنها تأثیری بر افزایش سطح کارآمدی دستگاه‌های دولتی نخواند داشت، که نارسایی‌ها و اختلالات مضاعفی را نیز ایجاد خواهند کرد.
    مدتی است موضوع بحران‌های محیط زیست، سوژه غالب مطبوعات و رسانه‌های رسمی و غیررسمی کشور شده و افراد مختلف از منظر و زاویه دید خود و با عناوین مختلف حقیقی و حقوقی به این موضوع می‌پردازند. آنچه در این میان به‌وضوح قابل‌مشاهده و چشمگیر است، «مدشدن» اظهارنظرات بدون پشتوانه فنی و مبتنی بر اطلاعات ناقصی است که بعضا از سوی مقامات رسمی نظیر برخی مدیران میانی سازمان محیط زیست و همین‌طور بعضی سمن‌ها و فعالان محیط زیست مطرح و به‌سرعت در فضای مجازی انعکاس می‌یابد. محتوای برخی از این اظهارات و نوشته‌ها انتقادات غیرمنصفانه و سیاه‌نمایی‌هایی است که بخش مهمی از دستاوردهای توسعه‌ای کشور را نشانه رفته و گویی فعالیت محیط‌زیستی در ایران، صرفا به انتقاد غیرمنصفانه و سطحی از فعالیت‌های عمرانی تقلیل‌یافته حال آنکه بحران‌های زیست محیطی به‌مراتب مهم‌تر و بزرگ‌تری همچون آلودگی هوا، نابودی جنگل‌ها به دلیل آتش‌سوزی، آفت و امثالهم کمتر جایی در انتقادات و اعتراض‌های سمن‌ها و فعالان زیست‌محیطی کشور داشته است.
    در اهمیت حفظ محیط زیست و ضرورت توجه به توسعه پایدار، کمترین تردیدی وجود ندارد. همچنین نمی‌توان منکر برخی مشکلات، ضعف‌ها و اشتباهاتی که در طرح‌های عمرانی حادث شده بود، شد و طبعا کسی مسئولیت و رسالتی درخصوص لاپوشانی اشتباهات برای خود قائل نیست اما آنچه این روزها بیشتر به چشم می‌آید، انتقاداتی است که از دایره انصاف و عدل خارج شده و بعضا بدون توجه به الزامات و ضرورت‌های توسعه و با چشم‌بستن بر منافع و دستاوردهای طرح‌های عمرانی کشور، فعالان و مدیران قبلی و کنونی این حوزه را آماج حملات و اهانت‌های مکرر قرار می‌دهد.آنچه بیش از همه موجب نگرانی است، فقط ضایع‌شدن دستاوردهای عمرانی کشور نیست، بلکه اصل موضوع، تغییر هنجارها و ارزش‌های کاری یک جامعه، آن هم به خاطر اهداف شهرت‌طلبانه و بخشی نگرانی‌ برخی افراد، در لباس مدافعان محیط‌زیست است. احساس یأس و سرخوردگی عمومی از به‌نتیجه‌رسیدن تلاش‌ها و طرح‌های ملی، یکی از تبعات سیاه‌نمایی‌هایی است که این روزها در رسانه‌های مجازی و رسمی درباره فعالیت‌های توسعه‌ای، در جریان است و ای‌ کاش همان‌گونه که به‌درستی سخن از ضرورت ارزیابی آثار زیست‌محیطی طرح‌های عمرانی می‌رود، نهادی هم مأمور بررسی آثار و پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و حتی زیست‌محیطی فعالیت‌های عوام‌زده زیست‌محیطی می‌‌شد، فعالیت‌هایی که صرفا و به صورت اغراق‌آمیز، به تبعات و آثار «ساختن»ها می‌پردازد اما به پیامدهای «نساختن»ها توجهی نمی‌کند. تجارب گذشته نشان داده است که سیاست سکوت با هدف دامن‌نزدن به مباحث، عملا تأثیری در کاهش هجمه‌های رسانه‌ای نداشته و صرفا به‌واسطه تکرار ادعاهای منتقدان و عدم‌پاسخ‌گویی متناسب، به‌تدریج بیشتر این ادعاهای نادرست، نزد افکار عمومی رنگ واقعیت به خود گرفته‌اند و نتیجه آن شده که تحت تأثیر تبلیغات یک‌سویه و انفعال فعالان توسعه‌ای کشور، به‌تدریج فضا به سمت و سویی هدایت شده که مشارکت در توسعه و آبادانی کشور، به جای آنکه مایه افتخار و سرافرازی باشد، تبدیل به نقطه ضعف و مایه شرمساری افراد شده، در‌حالی‌که حتی برای حفظ محیط‌زیست هم نیاز به توسعه اقتصادی است و در یک کشور فقیر و توسعه‌نیافته، حفظ محیط‌زیست صرفا در حد شعار باقی خواهد ماند. مسئله نگران‌کننده‌ای که روند بررسی و تصمیم‌‌گیری درباره طرح‌های توسعه‌ای را بدون درنظرگرفتن نیازهای انسان‌ها به عنوان مهم‌ترین جزء محیط‌زیست، به مبانی و مؤلفه‌های شعاری و سریالی گره خواهد زد که اساسا امکان جمع‌بندی در آنها به‌سختی میسر خواهد بود. فعالان مدنی محیط‌زیستی کشور باید در نظر داشته باشند که پیامدهای افراط‌گری و پوپولیسم زیست‌محیطی و بی‌توجهی به حدود اختیارات قانونی سازمان محیط‌زیست، تدریجا این جریان را به نهادی داخلی با کارکرد «خودتحریمی»، و مانعی در مسیر توسعه کشور تبدیل خواهد کرد. از‌این‌رو جا دارد اکنون که کشور در مسیر ازمیان‌برداشتن تحریم‌های ظالمانه بین‌المللی قرار گرفته، فکری هم به حال رویه‌ای شود که نتیجه آن چیزی جز تحریم‌های داخلی، آسیب‌ به روند توسعه کشور و حتی به‌خطرانداختن پایداری فعالیت‌های مدنی نخواهد بود. نتیجه موج افراطی‌گرایی زیست‌محیطی که خشک و تر را با هم می‌سوزاند، هرچند ممکن است در کوتاه‌مدت گامی کوتاه به جلو تصور شود، اما در میان‌مدت گام‌های بلندی به عقب خواهد بود و آسیب بیشتر و بیشتر به محیط‌زیست از یک سو و توقف توسعه کشور از سوی دیگر، ماحصل محتوم روش‌های درپیش‌گرفته است.ازاین‌رو به منظور کنترل و کاهش آثار و پیامدهای مباحث مطرح‌شده فوق چند پیشنهاد به شرح زیر مطرح می‌شود:
    ١- ضمن تبیین ضرورت‌ها و واقعیاتی که توسعه کشور را ضروری می‌کند، پیامدهای احتمالی اقتصادی، اجتماعی و … افراط‌گری محیط‌زیستی، بیشتر مورد بررسی و توجه قرار گیرد.
    ٢- با توجه به اینکه برخی از اخبار و محتواهایی که این روزها در رسانه‌ها منتشر می‌شود، خلاف واقع و نادرست بوده یا درباره تبعات طرح‌های عمرانی بزرگ‌نمایی و اغراق می‌شود، نیاز است مدیران مسئول و سردبیران رسانه‌های رسمی (صداوسیما، مطبوعات و …)، با تعبیه مکانیسم‌های لازم (مثل داوری مطالب قبل از انتشار) از صحت اطلاعات و آماری که توسط فعالان زیست‌محیطی ارائه می‌شود، اطمینان حداقلی حاصل کرده و سپس اقدام به انتشار کنند. پرواضح است که این مسئله به هیچ‌وجه به معنی سانسور محتوا نیست، بلکه بحث اصلی، صحت‌سنجی آمار و اطلاعات و اخبار، پیش از انتشار است.
    ٣- مکانیسم‌هایی به منظور تقویت بحث تخصص‌گرایی و نگاه کارشناسی به مسائل محیط‌زیستی (مثلا تشکیل نظام‌مهندسی محیط‌زیست و همین‌طور مشخص‌کردن رسته فعالیت سمن‌ها)، مدنظر قرار گیرد تا رویه جاری کنونی، که هر فردی با هر سطح دسترسی به اطلاعات و توان علمی درباره مسائل تخصصی مختلف و متعددی، اظهارنظر کرده و البته مسئولیتی هم برای پاسخ‌گویی یا تأمین نیازهای ضروری مردم، برای خود متصور نباشد، به‌تدریج اصلاح شود.

    * کارشناس منابع آب/ روزنامه شرق
  • کارشناس محیط‌ زیست، مجری تلویزیون، گوینده رادیو، روزنامه‌نگار و مستندساز، متخصص گردشگری، کارشناس والیبال و فیلسوف خطاب به ابتکار: سازمان جای سوسول‌ بازی نیست!

    کارشناس محیط‌ زیست، مجری تلویزیون، گوینده رادیو، روزنامه‌نگار و مستندساز، متخصص گردشگری، کارشناس والیبال و فیلسوف خطاب به ابتکار: سازمان جای سوسول‌ بازی نیست!

    محمد علی اینانلو

    دیده بان حقوق حیوانات: یک کارشناس محیط‌ زیست، مجری تلویزیون، گوینده رادیو، روزنامه‌نگار و مستندساز، متخصص گردشگری، کارشناس والیبال و فیلسوف خطاب به رییس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: سازمان جای سوسول‌ بازی نیست!

    این فرد جامع العلوم که خود را در رسانه ها کارشناس محیط زیست معرفی می کند، به خبرگزاری تسنیم رفته تا مسوولان این خبرگزاری با ذوق زدگی تمام هر آنچه به ذهنشان رسیده را در طبق اخلاص گذاشته و به عنوان تخصص های این فرد منتشر کنند اما به هر دلیلی یادشان رفته شکارچی مدعی ترک را نیز پس از کارشناسی والیبال به خوش خدمتی هایشان به این فرد اضافه کنند. خلاصه این گزارش این نکته تکراری است که طبیعت وحشی است و بدون وحشیگری نمی توان مرد بود و البته مردانگی هم طبق روایات مکرر این شخص فقط با کشتن ثابت می شود!

    گزارش تسنیم را بخوانید:

    محمدعلی اینانلو کارشناس محیط‌ زیست با انتقاد به روند مدیریت کنونی ابتکار ــ رئیس سازمان محیط زیست عنوان کرد: سالها پیش هم گفته بودم که محیط زیست تنها سازمانی است که باید مدیریتش با مرد باشد زیرا این سازمان جای سوسول‌بازی نیست، زیرا طبیعت خشن است.

    به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، محمد علی اینانلو کارشناس محیط‌ زیست، با حضور در تسنیم با انتقاد به روند مدیریت کنونی ابتکار ــ رئیس سازمان محیط زیست عنوان کرد: سالها پیش در دوره رئیس جمهور اصلاحات نیز گفته بودم که محیط زیست تنها سازمانی است که باید مدیریتش مرد باشد زیرا این سازمان جای سوسول بازی نیست زیرا طبیعت خشن است.

    وی با پرداختن به برخی کارهای خاص مدیریت کنونی سازمان محیط زیست از جمله رها کردن کبوتر به‌جای ذبح گوسفند ادامه داد: طبیعت همچنان که قشنگ و آرام است، خشن نیز است، بنابراین وقتی همان مدیران؛ صبح تخم‌مرغ می‌خورند مسلماً حیات مرغی را می‌خورند و یا اگر غذای گوشتی می‌خورند جان گوسفند و یا گوساله‌ای گرفته شده است، بنابراین محیط زیست جای رنگ صورتی کارتون‌های والت‌دیزنی نیست.

    این کارشناس محیط‌ زیست، مجری تلویزیون، گوینده رادیو، روزنامه‌نگار و مستندساز با حضور در خبرگزاری تسنیم و بازدید از بخش‌های مختلف این خبرگزاری در گفت‌وگوی تفصیلی به آسیب شناسی مدیریت سازمان محیط زیست ایران و همچنین گردشگری کشور در شرایط پساتحریم و در نهایت وضعیت والیبال ایران با روی کارآمدن مربی جدید آرژانتینی پرداخت که در روزهای آینده به‌طور کامل منتشر می‌شود.

    _____________________________

    غیرت، توصیه اسماعیل میرفخرایی برای آنان که پشت صحنه بدنبال کباب کردن گوشت شکارند!

    نامه ویژه عکاس حیات وحش به اینانلو در دفاع از سریال پایتخت/ مردم دیگر حیوان خونی را در زیر پای شما برنمیتابند

    نامه سرگشاده ی محمد تاجران به اینانلو؛ یادی از عباثی که یادش داغ بود/ وبلاگی میهمان

    هشدار دیده بان حقوق حیوانات: محیط زیست کشتار «محمدعلی اینانلو» را پیگیری کند/ شکارچی پیر: شب یلدا به خرس شلیک کردم!

    مناظره شکار/ فیلم

    مناظره تلویزیونی شکار/ تصویری

    رسانه ملی و آگهی رپرتاژ شکارچی پیر/ باز هم اینانلو خود را کارشناس خواند و منتقدان را به باد تمسخر گرفت

    ناصر کرمی هم تایید کرد اینانلو دروغ گفته است!

    اپورتونیست‌های زیست محیطی و شنگول و منگول وارونه!/ ادامه عکس العمل ها به دروغ گویی های شکارچی پیر

    باز هم خداوند این کشور را از دروغ و خشکسالی دور نگه دارد!/ در ادامه دروغ گویی های شکارچی پیر

    خوش خدمتی مجری نچسب «ورزش و مردم» به دروغگویی اینانلو/ مزاح کودکانه شفیع و اینانلو با «یوزپلنگ پلو»!

    آرش نورآقایی: آرام شویم!

    چقدر تو بزرگواری مَرد!/ خداحافظی ایده پرداز اصلی درج نشان یوز بر پیراهن تیم ملی بعد از دروغ شکارچی

    دروغ رسمی شکارچی پیر در برنامه فوتبالی ۹۰/ سوء استفاده علنی از نا آگاهی هوامل برنامه ۹۰

    سقوط آزاد «محمدعلی اینانلو» با دروغ شاخدار در برنامه نود! + اسناد

    شکارچی پیر به وقت عذرخواهی نیز پر مدعاست!

    حساسیت شکارچی خون ریز به بوی خون!/ پرده برداری شکارچی پیر از خوی ددمنشانه کشتن برای انتقام

    پاسخ دکتر فاضل به گستاخی های شکارچی پیر/ دشنه شکارچی و مدرسه دخترانه من!

    پاسخ گستاخانه شکارچی پیر به دکتر فاضل/ ما داریم اخته می‌شویم!

    خودبزرگ بینی شکارچی پیر با بیان نمایشی اقدامات خیر احتمالی/ استفاده از کارهای خیر به عنوان چماق!

    دلبری یک کارشناس از مرد سبیل کلفت و خشن!

    شکارچی پیر از «شرف ایرانیان» چه می داند؟/ تیغ و زنگی

    از «اینانلو»یی که می‌شناختیم تا «اینانلو»یی که نمی‌شناسیم!

    سرزمین‌مان را دوست داریم؛ پاسخی به محمد علی اینانلو

    می توانم ۱۰۰ یوز به مسوولان نشان بدهم!/ ادامه ادعاهای طنزگونه در رسانه های رسمی

    دفاع از شکار در غیاب مخالفان شکار در مقر سازمان حفاظت محیط زیست!/ برای حفاظت حیوانات باید آنها را به خاک و خون کشید

     آقای اینانلو، شفاف پاسخ دهید: شکارچی هستید یا طرفدار طبیعت؟!

    اینانلوی عزیز، این طبیعت گردی نیست!/ وبلاگ میهمان

  • استقبال ابتکار از همکاری در دفاع از حقوق حیوانات/ به مناسبت ۱۰ دسامبر روز جهانی حقوق حیوانات

    استقبال ابتکار از همکاری در دفاع از حقوق حیوانات/ به مناسبت ۱۰ دسامبر روز جهانی حقوق حیوانات

    دیده بان حقوق حیوانات: از سال ۱۹۹۸ میلادی، نوزدهم آذر ماه، دهم دسامبر، توسط بسیاری از سازمان های مردم نهاد و هواداران حیوانات در کشورهای مختلف به عنوان روز جهانی حقوق حیوانات نامگذاری شده است. روزی که فعالان حقوق حیوانات در سراسرجهان با تجمع در برابر اماکنی که در آنها حقوق حیوانات نقض می شود از قبیل اسارتگاه های حیوانات، کشتارگاهها و محل های تشریح حیوانات زنده، به تضعیع حقوق حیوانات اعتراض می کنند و این روز را گرامی می دارند.

    اما به نظر بسیاری از مدافعان حقوق حیوانات در ایران، وقتی هر روز در کوچه و خیابان شاهد پدیده حیوان آزاری هستیم، صحبت کردن در مورد حقوق حیوانات دشوار است. کمتر گربه ای در خیابان های شهری چون تهران با امنیت و آرامش از کنار انسان ها عبور می کند و تن و جسمی سالم دارد. اگر وضعیت گربه های شهر تهران را با شهری مشابه در کشور همسایه ایران، ترکیه مقایسه کنیم، به وضوح وضعیت بغرنج آنها را می توان دید. اوضاع در مورد سگ ها به مراتب بدتر است. سگ ها نه تنها قربانی بدرفتاری و خشونت برخی از ساکنان شهرها می شوند، بلکه در مواردی مراجعی چون نیروی انتظامی و شهرداری ها هم باعث آزار آنها می گردند.

    معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران در ارتباط با آزار حیوانات و به ویژه سگ کشی در ایران گفته است که حیوان آزاری تحت هر شرایطی قابل قبول نیست و این رفتار ناشی از یک خلاء قانونی است. او شش ماه پیش به حامیان و دوستداران حیوانات که به عملکرد شهرداریها و ​کشتن سگ ها معترض بودند وعده دا​د که سازمان تحت ریاست او چارچوبی قانونی در راستای حمایت از حقوق حیوانات وضع کند تا در زمان وقوع چنین مواردی تکلیف روشن باشد.

    معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران در ارتباط با آزار حیوانات و به ویژه سگ کشی در ایران گفته است که حیوان آزاری تحت هر شرایطی قابل قبول نیست و این رفتار ناشی از یک خلاء قانونی است.

     

     

    ​یورونیوز در گفتگویی کوتاه با معصومه ابتکار در مورد حقوق حیوانات و فعالیت های این سازمان در مورد اطلاع رسانی و فرهنگ سازی در این زمینه این مسئله را مطرح کرد که در حوزه حیوانات ما بیشتر شاهد فعالیت های سازمان محیط زیست در ارتباط با گونه های کمیاب و کنترل شکار و سامان دهی مناطق حفاظت شده هستیم. به عنوان رئیس این سازمان فکر می کنید سازمان حمایت از محیط زیست عملکرد مناسبی در حوزه فرهنگ سازی و حقوق حیوانات داشته و دین خودش را ادا کرده است؟

    خانم ابتکار در پاسخ گفت: «موضوع مهمی را مطرح کردید، ما یکی از رویکردهایی که در این دوره داریم، جلب مشارکت مردمی و آگاهی مردم در ارتباط با مسئله حقوق حیوانات و تنوع زیستی و اهمیت تنوع زیستی است. همچنین ارائه روشهایی که مردم می توانند در حفظ گونه های در معرض تهدید و یا در معرض انقراضی که در کشور داریم مشارکت داشته باشند. شاید کاری که سال گذشته انجام دادیم و ایران توانست برای اولین بار موافقت فیفا را برای اینکه طرح یوزپلنگ آسیایی را بر روی پیراهن تیم ملی ایران داشته باشیم جلب کند، کار بزرگی بود .من دامدارانی را در مناطق کویری ایران می شناسم که بعد از این اتفاق اظهار کردند که ما نمی دانستیم یوزپلنگ چقدر حیوان مهم و ارزشمندی است و شاید تا قبل از این، اگر یوزپلنگی می دیدیم چون نگران بودیم به گله هایمان حمله کند آن را از بین می بردیم. اما الان ارزش این حیوان را فهمیدیم و هرگز این کار را تکرار نمی کنیم.

    من فکر می کنم ما تلاشهایی را شروع کردیم و با رسانه ها در این زمینه بطور گسترده کار می کنیم. تمام فدراسیون های ورزشی ایران تعهد کرده اند که یکی از حیوانات در معرض تهدید ایران را به عنوان نشان تیم و فدراسیون انتخاب کنند. این روش بسیار خوبی برای حمایت از این حیوانات و آگاهی رسانی است. این همان فرهنگ سازی است و این پیام را منتقل می کند که ما برای حیات وحش مان احترام و ارزش قائلیم.»

    معصومه ابتکار در زمینه وظایف سازمان حفاظت محیط زیست در مورد دفاع از حقوق حیوانات شهری به یورونیوز گفت: «ما در حال تدوین قانون برای حمایت حیوانات غیر وحشی هستیم. حیواناتی که به هر دلیلی در شهر ها رها شده اند . مثل سگ ها و یا گربه ها. کلا برای حمایت از حقوق حیوانات ما بررسی کردیم و مطالعات حقوقی ما نشان می دهد که یک جاهایی خلاء های قانونی داریم. مقدمات این کار را شروع کرده ایم. یک پیش نویس در حال حاضر آماده شده است و روی آن کار می کنیم. در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی، سازمان های مردم نهاد، ان جی او ها در ایران خیلی فعال شده اند و خیلی علاقه مند هستند. یکی از موضوعات این سازمان های مردمی بحث حقوق حیوانات و حیات وحش است. ما حتما از این ظرفیت ها استفاده خواهیم کرد. همچنین من از سازمانها و ان جی او های بین المللی و ان جی او های ایرانی که مقر آنها خارج از کشور است و با ما کار می کنند بدین وسیله دعوت می کنم از ایرانیانی که علاقه مند هستند به طبیعت ایران، حیات وحش ایران وتنوع زیستی و گیاهی و جانوری بی نظیر ایران، بیایند و در این پروژه ها مشارکت داشته باشند. زمینه های بسیار خوبی است و ما استقبال می کنیم.»

    به نظر مدافعان حقوق حیوانات، هر چند رفع خلاء قانونی برای حمایت از حقوق حیوانات شهری بسیار مهم است، اما به نظر می رسد حل مشکل حیوان آزاری، علاوه بر وضع قوانین حمایتی ، نیاز به فرهنگ سازی و اطلاع رسانی گسترده دارد و سازمان های مردم نهاد نیز در این زمینه می توانند نقشی اساسی داشته باشند.

    _________________________________

    روز جهانی حقوق حیوانات گرامی باد/ آغاز فعالیت کمپین «سگ کشی نه!» برای پایان بخشیدن به کشتار حیوانات شهری در کشور

    رعایت حقوق حیوانات از تغییر محتوای کتب درسی تا ایجاد مدارس جم/ به مناسبت ۱۰ دسامبر روز جهانی حقوق حیوانات

     

  • فیلم حمله پلنگ به محیط بان خراسان قدیمی است/ فیلم

    فیلم حمله پلنگ به محیط بان خراسان قدیمی است/ فیلم

    Animal-Rights-Watch-ARW-8587

    دیده بان حقوق حیوانات: فیلم حمله پلنگ به محیط بان خراسانی قدیمی است.

    این روزها فیلمی از حمله یک پلنگ به محیط بان خراسانی در شبکه های موبایلی دست به دست می شود که مربوط به زمان رهاسازی این حیوان است. در برخی گروه ها این فیلم به عنوان فیلم جدید معرفی می شود در حالی که این فیلم متعلق به چندین سال قبل است.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات آنطور که در فیلم دیده می شود، رهاسازی بی برنامه و بدون پیش بینی رفتار پلنگ انجام می شود. از آنجا که پلنگ هنگام حمل در باکس نامناسب و بدون پوشش قرار دارد، به حیوان از نظر زمانی (طولانی شدن فرایند رهاسازی)، صوتی (صحبت های مکرر هنگام رهاسازی) و بصری (رویت افراد مختلف توسط پلنگ قبل و هنگام رها شدن) استرس زیاد وارد می شود. به علاوه تلاش و تحرک فراوان برای تهیه فیلم و عکس نیز بر میزان استرس می افزاید. مسیر حرکت پلنگ پیش بینی و تخلیه نشده و یک فرد خارج از خودرو و در مسیر خروج پلنگ قرار دارد. حرکات این فرد که در مسیر فرار پلنگ به دامنه کوه قرار گرفته برای پلنگ تحریک کننده است. (به نحوه حرکت این فرد برای رفتن روی سقف خودرو دقت کنید) در نتیجه تمام این عوامل پلنگ قبل از فرار به فرد صدمه می زند و می گریزد.

    آنچه در این فیلم به تصویر کشیده شده یکی از معدود رهاسازی های پلنگ ایرانی است.

    این فیلم با کیفیت پایین اخیرا در شبکه های موبایلی منتشر می شود و فیلم با کیفیت آرشیو دیده بان به انتهای آن اضافه شده است.

  • روز جهانی حقوق حیوانات گرامی باد/ آغاز فعالیت کمپین «سگ کشی نه!» برای پایان بخشیدن به کشتار حیوانات شهری در کشور

    روز جهانی حقوق حیوانات گرامی باد/ آغاز فعالیت کمپین «سگ کشی نه!» برای پایان بخشیدن به کشتار حیوانات شهری در کشور

    ARW10184

    دیده بان حقوق حیوانات: هم زمان با روز جهانی حقوق حیوانات، کمپین «سگ کشی نه!» برای پایان بخشیدن به کشتار حیوانات آغاز به کار کرد.

    امروز ۱۰ دسامبر به نام روز جهانی حقوق حیوانات یا IARD نامگذاری شده است. (International Animal Rights Day)

    این روز از سال ۱۹۹۸ توسط فعالان و کنشگران حقوق حیوانات گرامی داشته می شود.

    پیشینه روز جهانی حقوق حیوانات (IARD)

    هدف از نام گذاری این روز یادآوری حقوق حیوانات است که توسط انسانها به دست فراموشی سپرده شده . فعالان حقوق حیوانات در این روز با تجمع در برابر اماکنی که در آنها حقوق حیوانات نقض می شود از قبیل اسارتگاه های حیوانات، کشتارگاهها، محل های تشریح حیوانات زنده و … تجمع می کنند و شب هنگام با افروختن شمع این روز را گرامی می دارند.

    دهم دسامبر 1948 اعلامیه جهانی حقوق بشر در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید تا از جنگ جهانی دوم و تشکیل اردوگاه های کار اجباری جلوگیری کند چرا که جلوگیری از تراژدی های مشابه تنها با به رسمیت شناختن حقوق اساسی انسان ها بدون هرگونه تبعیض ممکن است. بنابراین سازمان ملل متحد اعلام کرد که احترام و کرامت بشر اساس آزادی، عدالت و صلح در جهان است.

    چند سال قبل افراد، سازمان ها و انجمن های مختلفی از سراسر جهان درخواست کردند که این روز به «سایر حیوانات»ی که در استفاده از زمین با ما شریکند نیز تسری یابد و 10 دسامبر باید روز جهانی حقوق حیوانات نیز باشد. انسان ها نیز در رده جانوران دسته بندی می شوند اما سالانه میلیون ها زیستمند دارای ادراک و احساس دیگر -با قابلیت تفکر و احساسی مانند ما- به دلیل اینکه «گونه بشر» نیستند قربانی ما (گونه بشر) می شوند. هر ساله میلیاردها گاو، خوک، گوسفند، مرغ، ماهی، خرگوش، بز، رت، موش، اسب، میمون، شتر، سگ، گربه، اردک، بوقلمون، غاز و زیستمندان دریایی زجر می کشند و در دستان ما جان می دهند.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8190

    روز جهانی حقوق حیوانات فرصتی فراهم می آورد تا به مردم یادآوری شود از آنجا که رنج کشیدن و شوق زندگی وابسته به نژاد، جنس، موقعیت اجتماعی یا گونه مشخصی نیستند، در نتیجه واژه های آزادی، صلح و کرامت واژگانی فراگیر (فارغ از نژاد، جنس، موقعیت اجتماعی یا گونه) هستند.

    در سال 1970 و 22 سال پس از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، و بیش از چهار دهه قبل واژه «گونه پرستی» در برابر تبعیض میان گونه های زیستمندان ابداع شد.

    این تفکر که سایر حیوانات «پست تر» هستند و صرفا به این دلیل که آنها با پر یا پشم زاده شده اند ما می توانیم از آنها استفاده کنیم، تعصبی غیر معقول و ناعادلانه در برابر سایر گونه ها است.

    «گونه پرستی» همچون نژادپرستی و تبعیض جنسیتی مشابهت های ما -ادراک و احساس- را نادیده می گیرد تا آن که ضعیف تر است رنج بکشد و آنکه قوی تر است برنده باشد.

    پنجاه سال پس از تصویب “اعلامیه جهانی حقوق بشر” (UDHR) در مجمع عمومی سازمان ملل متحد (در سال 1948) حامیان حقوق حیوانات دهم دسامبر 1998 را برای اولین بار به عنوان روز جهانی حقوق حیوانات اعلام کردند.

    ________________________

    اعلامیه جهانی حقوق حیوانات

    اعلام موجودیت کمپین «سگ کشی نه!» برای پایان بخشیدن به کشتار حیوانات با توجیه کنترل ازدیاد جمعیت

  • اعلام موجودیت کمپین «سگ کشی نه!» برای پایان بخشیدن به کشتار حیوانات با توجیه کنترل ازدیاد جمعیت

    اعلام موجودیت کمپین «سگ کشی نه!» برای پایان بخشیدن به کشتار حیوانات با توجیه کنترل ازدیاد جمعیت

    A4
    ​​​دیده بان حقوق حیوانات: کمپین «سگ کشی نه!» با هدف پایان بخشیدن به کشتار حیوانات در شهرها و جایگزین کردن روش های پایدار و عالمانه و اخلاقی آغاز به فعالیت کرد.

    به گزارش دیده بان حقوق حیوانات بیش از ده سال است که کشتار گسترده حیوانات در شهرها، روستا ها و حومه شهر و روستا به بهانه کنترل ازدیاد جمعیت برخی حیوانات در جریان است. در این ده سال، بر خلاف ادعای مدیران شهرها، نه تنها کشتار حیوانات مشکلی را حل نکرده است، بلکه با ارایه تصویری غیر قابل دفاع از تصمیم گیری های مدیریتی باعث هدر رفت منابع مالی حوزه مدیریت شهری به عنوان بخشی از بیت المال و مالیات شهروندان شده است.

    برخی مسوولان و مدیران تراز بالای کشور، معتقدند برخی حیوانات در زمره حیوانات موذی جای می گیرند اما تا امروز هیچ مصداقی از موذی گری را برای حیوانات اثبات نکرده اند. به علاوه از یک سو دو دلیل «پیشگیری از بیماری های مشترک بین انسان و حیوان» و «ترس از حیوانات و امنیت عمومی» را توجیه کشتار اعلام می کنند و از دیگر سو به جای برخورد عالمانه بر اجرای بدوی ترین شیوه ها که در عقب مانده ترین کشورهای جهان نیز در حال توقف است پافشاری دارند. در این میان متاسفانه مدیران کلانشهر های کشور که باید در مدیریت شهری پیشرو و سرآمد سایر شهرها باشند، حتی در برخورد با جوندگان در شهرها چنان روش های نمایشی و بی اثری را انتخاب کرده اند که بیشتر به مزاح شباهت دارد.

    مقوله کنترل جمعیت حیوانات رها در شهرها مساله ای است که که در بسیاری از کشورهای جهان با روش های عالمانه با آن برخورد می شود تا بدون حیف و میل منابع مالی حاصل از مالیات شهروندان، از یک سو اثرگذاری بر جمعیت حیوانات رها در شهرها موثر و پایدار باشد و از دیگر سو با روش های بدوی، وحشیانه، غیر اخلاقی، آزارنده و غیر شرعی باعث ظلم به حیوانات نیز نشود.

    کمپین «سگ کشی نه!» با علم و احترام به عقاید و باورهای مختلفی که مابین حامیان حیوانات، حیوان دوستان، مدافعان حقوق حیوانات و گروه های مختلفی که در این زمینه فعالیت داوطلبانه دارند و با اعتقاد به اینکه در عین تکثر عقاید، حذف قطعی و دایمی کشتار حیوانات هدف مشترک همه گروه ها است، اعلام موجودیت می کند.

    هدف اصلی کمپین «سگ کشی نه!»:

    توقف قطعی و دایمی کشتار حیوانات با توجیه کنترل ازدیاد جمعیت

    اهداف فرعی کمپین «سگ کشی نه!» :

    به رسمیت شناخته شدن و صدور مجوز رسمی برای پناهگاه های حیوانات توسط مسوولان کشوری و استانی و بالتبع حمایت قانونی و قضایی از فعالیت های حیوان دوستانه و داوطلبانه

    شراکت رسمی پناهگاه های منطقه ای در مراحل تصمیم گیری برای کنترل ازدیاد جمعیت گونه های هدف هر منطقه، شهر و استان

    شراکت رسمی و اولویت دادن به پناهگاه های داوطلب در مناقصات مدیریت شهری هر منطقه، شهر و استان

    استفاده از توان نظارتی گروه های داوطلب بر فرایند اجرایی و روش های کنترل ازدیاد جمعیت حیوانات

    هم افزایی گروه های فعال موجود برای حمایت از سایر گروه ها یا گروه های در شرف تاسیس برای ایجاد تسهیلات اجرایی، قانونی، مدنی و آموزشی

    همراهی با کمپین:

    همراهی با کمپین در دو قالبت «همراهی رسمی» و «هواداری» پیش بینی شده است.

    «همراهی رسمی» برای تمام گروه هایی که به هر شکل با نام و برند مشخص در قالب پناهگاه، کمک رسانی، درمان، امداد و نجات، فرهنگ سازی، آموزش و امثالهم فعالیت می کنند با درج لوگو، نام و نشان در تمام فعالیت ها پیش بینی شده است.

    «هواداری» برای افراد و گروه هایی که بدون نام و برند مشخص مشغول فعالیت هستند پیش بینی شده است. در طول زمان فعالیت کمپین، ارتقای وضعیت گروه ها از «هوادار» به «همراه رسمی» مقدور خواهد بود.

    مدت زمان فعالیت کمپین:

    مدت زمان پیش بینی شده برای نایل شدن به هدف اصلی در گام اول، حداقل زمان ممکن و حداکثر یک سال است. تصمیم گیری برای ادامه فعالیت منوط به تصمیم جمعی «همراهان رسمی» خواهد بود.

    دایره شمول:

    کمپین «سگ کشی نه!» در حیطه کنترل عالمانه ازدیاد جمعیت حیوانات در جوامع بشری (مانند شهر، روستا، حومه) فعالیت خواهد کرد و فقط بر موضوع کشتار سگ ها متمرکز نخواهد بود. نام کمپین به دلیل شناخته شده بودن واژه «سگ کشی» و استفاده مسوولان از این روش در بسیاری از شهرها انتخاب شده اما کمپین به حیطه کشتار سایر گونه ها من جمله گربه ها، جوندگان و پرندگان نیز ورود خواهد داشت.

    دوشادوش هم، علیه کشتار

    راه های ارتباط و اطلاع از فعالیت های کمپین «سگ کشی نه!»:

    ایمیل: nodogkilling@gmail.com

    هشتگ: #سگ_کشی_نه

    کانال کمپین در تلگرام:  https://telegram.me/NoDogKilling

    لینک گروه تلگرام در کانال کمپین ارسال خواهد شد.

    شناسه مدیریت کمپین در تلگرام (فرزاد فرهادیار): @No_Dog_Killing

  • ورامین و فعالیت سیرک بدون حیوان دانش آموزی/ آموزش حقوق حیوانات برای بچه های مدرسه در سیرکی که حیواناتش را حذف کرده

    ورامین و فعالیت سیرک بدون حیوان دانش آموزی/ آموزش حقوق حیوانات برای بچه های مدرسه در سیرکی که حیواناتش را حذف کرده

    دیده بان حقوق حیوانات: مدیران سیرکی که حیوانات را حذف کرده و به فعالیت های انسانی مشغول هستند در سیرکشان حقوق حیوانات را آموزش می دهند.

    موسس سیرک کلاسیک بدون حیوان در کشور که تا کنون با حداقل امکانات در شش استان برنامه اجرا کرده است گفت سیرک ستاره ایرانیان با مدیریت استاد محمد داوری در راه فرهنگ سازی سیرک بدون حیوان در ایران در شهر ورامین با حمایت دیده بان حقوق حیوانات و اداره اموزش و پرورش ورامین هر روز در سه سانس با آیتمهای جالب و تماشایی با هفتاد در صد تخفیف فقط مخصوص دانش آموزان به اجرای برنامه می پردازد.

    بهداد سلطانیان در ادامه گفت از تمامی مسولین اموزش و پرورش خواهشمندیم که به سیرکهای حیوانات مجوز اجرای برنامه را ندهند و از سیرکهای بدون حیوان حمایت ویژه انجام نمایند چون زمانی که دانش آموز آزار و اذیت حیوانات را در سیرک مشاهده میکند باعث تضعیف روحیه دانش آموزان میشود و آینده سازان این مرز و بوم باید از همین الان متوجه شوند که جای حیوانات در قفسهای تنگ سیرک نیست و باید در زیستگاه طبیعی زندگی کنند.
    سلطانیان گفت که سیرک ستاره ایرانیان در ایتم آموزشی به دانش اموزان اموزش حذف حیوانات از سیرک و حمایت از حیات وحش و حفاظت از محیط زیست اموخته میشود.
    وی در پایان از حمایت ویژه دیده بان حقوق حیوانات و مسولین آموزش و پرورش شهرستان ورامین تشکر کرد.

    فعالیت این سیرک که مدیران آن حیواناتشان را حذف کرده اند در حالی بدون حمایت های معنوی مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست در همسایگی پایتخت انجام می شود که دستور صدور مجوز سفارشی برای فعالیت سیرک های میلیادر در استان های مختلف کشور مستقیما از از سوی مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست به استان ها ابلاغ می شود.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8585

    Animal-Rights-Watch-ARW-8586

  • واکنش رضا کیانیان به یک مهمان‌نوازی دردناک

    واکنش رضا کیانیان به یک مهمان‌نوازی دردناک

    ARW1017

    دیده بان حقوق حیوانات: کشتار بی‌رحمانه پرندگان در فصلی که آنها به فریدون‌کنار مهاجرت می‌کنند، مدتی است که صدای بسیاری از فعالان و دوستداران حیوانات و محیط زیست را درآورده است. رضا کیانیان – بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون – نیز به این رویداد واکنش نشان داد.

    رضا کیانیان در روزنامه اعتماد نوشته است: خبر کشتار بی‌رحمانه مرغان مهاجر در فریدون‌کنار و روستاهای اطرافش تأسف‌بار است؛ کشتار این میهمان‌های بیگناه که کیلومتر‌ها بال زده‌اند تا سرزمین ما از سرما جان سالم به در ببرند.
    این مهاجرت زمستانی سال‌هاست انجام می‌شود، ولی در این سال‌های اخیر است که شکار تعدادی از آنها به کشتار بی‌رویه و بی‌رحمانه تبدیل شده. بی‌رویه از آن جهت که قبلاً برای سیر کردن شکم برخی اهالی شکار می‌شدند، طوری که زاد و ولد مرغان جبران مافات می‌کرد؛ ولی سال‌های اخیر برای تجارت کشتار می‌شوند! و تلفات آنقدر زیاد است که به نابودی این پرندگان می‌انجامد. بی‌رحمانه از آن رو که شیوه‌های شکار تغییر کرده، طوری که پرندگان زجرکُش می‌شوند یا از گرسنگی می‌میرند یا از وحشت یا از غرق شدن (برای شناختن این روش‌ها می‌توانید مقاله خانم غزل حضرتی در «اعتماد» سی‌ام آبان را ببینید).
    سازمان حفاظت محیط زیست می‌گوید نیروهای انتظامی محلی همکاری نمی‌کنند، چون معتقدند نباید روزیِ محلی‌ها را برید.
    شکار محدود را می‌توان به روزی تعبیر کرد ولی کشتار را هرگز. نکته دیگر اینکه این کشتار به نابودی این‌گونه‌ها می‌انجامد. در این صورت این روزی برای همیشه نابود خواهد شد. کمی برنامه‌ریزی این رزق و روزی را همیشگی می‌کند و هم به چرخه حیات و زیبایی محیط کمک می‌کند که خود این زیبایی می‌تواند برای اهالی محل درآمدزا باشد.
    سال 70، چند ماه باید در اصفهان می‌بودم و از آنجا که عاشق پل خواجو هستم هر شب قبل از رفتن به خانه سعی می‌کردم حتماً از روی این پل بگذرم، در آن سال شهرداری اصفهان تعداد زیادی مرغابی روی زاینده‌رود رها کرده بود. هر شب دیروقت وقتی می‌خواستم از پل جدا شوم، می‌دیدم چند نفر آن پایین چیز سفیدی در وسط دارند و کوشش می‌کنند. برایم سوال شده بود که چه می‌کنند؟! بالاخره یک شب رفتم پایین … و دیدم آنها یک مرغابی را گرفته‌اند و دارند پرهایش را جدا می‌کنند؛ خب نتیجه چه شد؟ پس از چندی، زاینده‌رود دیگر مرغابی نداشت.
    آیا مرغابی‌ها رزق و روزی آنها بودند؟ حتماً نه. همان‌طور کشتار مرغان مهاجر را هم نمی‌توان به رزق و روزی تعبیر کرد. بلکه غارت منابع طبیعی و نابودی محیط زیست انسانی است. چون کشتار می‌کنند تا لاشه‌ها را بفروشند، هر لاشه 75 هزار تومان. هرچه بیشتر بکُشند، پول بیشتری به جیب می‌زنند.
    از خودم می‌پرسم: چرا در گذشته اهالی این روستا‌ها فقط در حد معقول شکار می‌کردند و قانع بودند؟ ولی در سال‌های اخیر قناعتشان را فراموش کرده‌اند و کشتار می‌کنند؟ جوابی نمی‌یابم جز حرص و طمع؛ حرص و طمعی که گریبان همه را چسبیده، حرص و طمعی که به عنوان زرنگی، تئوریزه شده و مباح. همه به دنبال آنند که بیشتر به جیب بزنند و هرچه زود‌تر به مال و منالی برسند. مگر شالیزار‌ها را تغییر کاربری ندادند و صاحبان زمین‌ها به پول نرسیدند؟ خب چرا اینها نرسند؟!
    جالب اینجاست، زمانی که محیط‌بانان پا پیش می‌گذارند تا جلوی غارت را بگیرند، کتک می‌خورند و گاهی دستگیر هم می‌شوند. این کشتار جز بر اثر بی‌اخلاقی‌ای که رواج یافته، چه دلیل دیگری دارد؟! همان‌طور که با غارت‌کنندگان منابع طبیعی برخورد می‌شود، باید جلوی این کشتار هم گرفته شود.

    _________________________________

    رد پای مسئولان محلی در شکار پرندگان فریدونکنار

    رفع صید نگران کننده پرندگان در تالاب فریدونکنار نیازمند تصمیم قاطع مسوولان

    ضیافت نمایشی در قتلگاه پرندگان مهاجر فریدونکنار/ تصویری

    مسلخ پرندگان در فریدونکنار/ تصویری

    پس از بازدید وزیر کشور: ادامه فروش بدون مزاحمت پرندگان مهاجر در فریدونکنار/ فیلم

    با وجود احتمال شیوع آنفلوانزای فوق حاد پرندگان؛ پرنده فروشی در بازار فریدونکنار همچنان ادامه دارد

    بازدید وزیر دادگستری از تالاب بین‌المللی ازباران فریدونکنار/ تصویری

    بازدید استاندار مازندران از تالابهای فریدونکنار و سرخرود/ تصویری

    رئیس کانون وکلا در گفت‌وگو پیرامون نسل کشی پرندگان در فریدونکنار: دادستان منطقه در برخورد با صیادان کوتاهی کرده است

    چرا کسی یارای مقابله با شکارچیان غیر مجاز را ندارد؟ نسل‌کشی میلیونی میهمانان زمستانی در فریدونکنار!

    دعوت به دیدن سیاهچاله! نمایش مستند سیاهچاله در رابطه با نسل کشی در فریدونکنار در جشنواره سینما حقیقت/ فیلم

    «پرنده‌نگری» را به جای «پرنده‌کشی» در فریدونکنار رواج دهیم

    رئیس اداره نظارت بر حیات وحش محیط‌زیست مازندران در گفت وگو با «دنیای اقتصاد» تاکید کرد: تجارت پرندگان تهدید حیات وحش فریدونکنار

    صید فرصت‌های پرنده‌نگری در فریدونکنار

    چطور مهمان نواز باشیم؟ طنزی از میهمان نوازی ویژه صیادان پرنده در فریدونکنار

    شکار پرندگان در فریدونکنار سبقه‌ ۵۰۰ساله دارد/ شتابزدگی مشکل را حل نمی‌کند!

    شاید آخرین بار باشد که شاهد این مهاجرت عجیب هستیم؛ «امید» برای هفتمین سال پیاپی در فریدونکنار فرود آمد

    اعمال مدیریت مشارکتی و تعامل با جوامع محلی فریدونکنار

    بیانیه شبکه سمن های زیست محیطی استان مازندران در رابطه با نسل کشی در فریدونکنار/ درخواست همراه شدن مسئولان محترم ارشد و نیروی انتظامی استان

    سیاه چاله فریدونکنار آبروی ایران را نشانه گرفته است

    هشدار یک حقوقدان نسبت به تخریب محیط زیست و کشتار گستردۀ پرندگان مهاجر در فریدونکنار

    نامه سرگشاده تشکل های زیست محیطی به ابتکار؛ درخواست برخورد قانونی، عاجل و قاطع با نسل کشی پرندگان مهاجر در فریدونکنار

    اعلام موجودیت «کمپین پرواز» همزمان با آغاز نسل کشی پرندگان مهاجر فریدونکنار/ درخواست همراهی

    در رخدادی تحسین بر انگیز ماموران برای حفاظت از پرندگان مهاجر در فریدونکنار مستقر شدند

    فریدونکنار: از کشتن گونه های در معرض تهدید جهانی با حشره کش تا فروش تاکسیدرمی آنها/ تصویری

    برگزاری جلسه ساماندهی و کنترل وضعیت شکار و صید در دامگاه های منطقه فریدونکنار

    خرید و فروش علنی پرندگان وحشی در فریدونکنار/ تصویری

    فاجعه سالیانه در فریدونکنار؛ نسل پرندگان مهاجر فریدون‌کنار و سرخ‌رود در خطر است

    احداث اولین برج پرنده نگری ایران در فریدونکنار/ آگاه‌سازی جامعه محلی برای حفاظت از «امید»

    آغاز کشتار میهمانان در فریدونکنار/ فرود ۲۰۰۰ پرنده مهاجر در زمینهای کشاورزی

    باغ پرندگان در پارک لاله شهر فریدونکنار/ تصویری

    درنای امید تنها مهمان تالاب‌های مازندران/ مهاجرت ۷ میلیون قطعه پرنده به فریدونکنار

    بازار پرندگان وحشی دامگاهی در فریدونکنار/ تصویری

    بازار پرنده فریدونکنار، سنتی ولی شرم آور/ وبلاگ میهمان

    دامگاه فریدونکنار‍، قتلگاه میلیونی پرندگان مهاجر

    ادعای میهمان نوازی خودجوش ازبارانی ها/ تصویری

    مجبور به تعامل با دامگاه داران هستیم!

    بازی با مرگ در پناهگاه پرندگان مهاجر

    مهاجرت به قیمت سلاخی بال و پر/ تصویری

    توجیه مدیرکل محیط زیست استان مازندران برای تخلفات گسترده شکار پرنده

    برنامه ۵ ساله مدیر استانی در پاسخ به درخواست صریح وزیر!

    موافقت وزیر دادگستری با طرح حمایت از قوهای آوازه خوان

    شکار سالانه یک میلیون پرنده در فریدون‌کنار

    نامه به پرندگان مهاجر!/ وبلاگ میهمان

    مهاجرانی که قربانی ضعف قانون می‌شوند

    بیانیه شماره یک «کمپین پرواز» در رابطه با نسل کشی پرندگان شمال کشور

    چه چیزهایی تنها درنای سیبری را از خطر شکار در فریدون‌کنار حفظ کرده؟

    جلسه ساماندهی قوهای سرخرود برگزار شد

    حمایت مسوولان امنیتی استان مازندران از «کمپین پرواز»؛ حمایت از برخورد قاطع با دام های هوایی

    حمایت قاطع محیط زیست از «کمپین پرواز»

    مخالفان شکار احساساتی هستند؛ همراهی هومن جوکار با کشتارچی پیر

    حمایت ۳۲ گروه زیست محیطی از «کمپین پرواز»/ جلوگیری از نسل کشی پرندگان مهاجر از اولویت های اولیه زیست محیطی است

    حاشیه های جالب اولین همایش تخصصی حقوق حیوانات

    حراج فلامینگو به قیمت ۵ هزار تومان در جاده‌های فریدون کنار! / تصویر

    ایران ، قتلگاه مرغابی های وحشی مهاجر

     

  • چرا انسان همچنان بر روی حیوانات آزمایش می کند؟ نوشتار دوم/ فیلم

    چرا انسان همچنان بر روی حیوانات آزمایش می کند؟ نوشتار دوم/ فیلم

    Animal-Rights-Watch-ARW-Sarabandi

    دیده بان حقوق حیوانات / رکسانا سرابندی*: شاید بتوان بقراط را نوعی پایه گذار پزشکی مبتنی بر شواهد (EBM: Evidence Based Medicine) دانست. این در حالیست که EBM یک روش مطالعاتی جدید محسوب می شود که بر اساس آن ما نیاز به اتخاذ تصمیمات قاطع پزشکی مبتنی بر تحلیل دقیق و تحقیقات انسان محور داریم. با این وجود موافقان آزمایش و پژوهش های حیوان محور با دلایل متعددی اقدام به مخالفت در حوزه های مختلف علوم نوین جایگزین می کنند.

    در این خصوص لارنس آلتمن – نویسنده پزشکی نیویورک تایمز – چنین می گوید:

    ”فقدان تحقیقات انسانی اخلاقی به پرورش تصورات غلط و افسانه هایی درباره ی شیوه انجام این تحقیقات منجر شد و در عموم این اعتقاد اشتباه را پروراند که کلیه تحقیقات باید بر روی حیوانات انجام شوند؛ این حال، این نهایتاً انسان ها خواهند بود که باید تحت مطالعه قرار بگیرند. خیزش از مطالعات حیوانی به سوی مطالعات انسانی همواره یک اقدام سترگ خواهد بود.”

    Animal-Rights-Watch-ARW-8581jpg

    قطعاً نتایج حاصل از تحقیق و پژوهش بر روی مدل های حیوانی اگرچه توانسته اند به ادعای موافقان جان انسان های زیادی را در نجات دهند، اما در مقابل انسان های بسیاری هم به دلیل استفاده از داروهایی که بر اساس نتایج نادرست آزمایشات حیوان محور تولید شده اند، جان خود را از دست داده اند و یا متحمل ضرر های جبران ناپذیری شده اند. برای مثال استفاده از MABs (آنتی بادی های مونوکلونال) موش برای ساخت آنتی بادی های مونوکلونال که به ادعای دانشمندان در آن زمان یگانه راه درمان اکثر بیماری ها از جمله عفونت های ویروسی و باکتریایی و سرطان ها، بوده اند اما حاصل پیدایش عارضه جدیدی در انسان بنام HAMA (آنتی بادی های انسانی ضد موش) بود، عارضه ای که منجر به تورم مفاصل، ناراحتی های کلیوی، ضایعه ی پوستی و … می گردید و یا HRT (درمان با هورمون های مصنوعی در فقدان هورمون های اصلی) در زنان یائسه که بر طبق پیش بینی مدل های حیوانی باید نقطه عطفی در زندگی این زنان می شد، اما ارمغانی جز افزایش ریسک ابتلا به سکته مغزی و حملات قلبی در آنها نداشت.

    مسلماً پژوهش های حیوان محور در کشف مکانیسم اثر مولکول های شیمیایی که در بدن مورد استفاده قرار می گیرند، نقش عمده ای را ایفا نموده اند. اما با وجود تشابه ویژگی های اساسی شیمیایی بین گونه ها، داروهایی که براساس این مکانیسم های یکسان ساخته شده بودند از نتایج و تاثیرات یکسان در بین گونه ها حکایت نمی کردند. برای مثال داروی حاصل از سروتونین که پس از سال ها تحقیق و آزمایش موفق بر روی سگ و دیگر گونه های حیوانی با نام سوماتریپتان برای درمان بیماران میگرنی مورد استفاده قرار گرفت، منجر به بروز علائمی مثل درد شدید در ناحیه سینه، حمله قلبی و در موارد زیادی مرگ افراد مصرف کننده شد.

    علت تمام اینها را می توان در یک جمله خلاصه کرد: تفاوت های ناچیز بین گونه ای! تفاوت هایی که حتی در بین افراد یک گونه هم وجود دارد. برای مثال محتوای ژنوم انسان در 99.9 درصد کاملاً شبیه است و تنها وجود 0.1 درصد اختلاف است که حدود سه میلیون تفاوت را در کدهای DNA وRNA ایجاد می کند؛ پدیده ای که ما آن را با نام پلی مورفیسم ژنتیکی می شناسیم. به عبارت ساده تر، این میزان ناچیز تفاوت در ژنوم، عامل حدود 90 درصد تفاوت میان انسان هاست.

    شاید به خاطر مواردی از این دست است که در حال حاضر از هر 100 داروی تایید شده در مطالعات فاز پیش بالینی، 90 دارو در کارآزمایی های بالینی رد می شود. در حقیقت یکی از علل عمده حذف حدود 40 درصد از ترکیبات دارویی جدید در فاز بالینی نامناسب بودن میزان جذب و متابولیسم دارو در بدن افراد است، برای حل این مشکل امروزه تعدادی از صنایع داروسازی از روش Microdosing استفاده می کنند که در این روش خواص فارماکودینامیک (اثر دارو بر بدن) و فارماکوکینتیک (اثر بدن بر دارو) داروها را با کمترین دز ممکن که حتی سبب بروز پاسخ درمانی و یا سمی نمی شوند در بدن انسان مورد آزمایش قرار می دهند. این روش علاوه بر این که از ایمنی بالایی برخوردار است سبب کاهش پروسه تولید و هزینه های مرتبط با آن می شود.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8582jpg

    می گویند رنسانس در علم پزشکی از زمان Andreas Vesalius (پایه گذار آناتومی انسانی) آغاز شده است. به گونه ای که اقدامات شجاعانه ی این پزشک بلژیکی انقلابی در علم پزشکی ایجاد کرده است و پس از گذشت چند سده از فعالیت های وی، همگان او و دست آوردهایش را تحسین می کنند.

    دیری نمی پاید که انسان های بی شماری از ثمربخش بودن و ارجحیت روش هایی مثل ژنومیکس و … نسبت به آزمایش روی مدل های حیوانی، در علوم پزشکی و درمانی آگاه خواهند شد و یقین می یابند که این روش ها باید به زودی جای روش های منسوخ را خواهد گرفت. صحبت های بنیانگذار ژنومیکس ایالات متحده، مهر تاییدی بر این باور نوپاست. Chun می گوید:

    ”در آینده وقتی فردی متولد می شود ژنوم وی اسکن، آنالیز و ذخیره سازی می گردد. این اطلاعات بعد ها بازبینی خواهد شد. هزینه های درمانی در سایه اقدامات پیشگیرانه ای که با توجه به اطلاعات ژنتیکی شما انجام می شود، کاهش خواهد یافت. تکوین داروها کم هزینه تر خواهد بود و این داروها بسیار بهتر از داروهای کنونی اثر خواهد داشت. آنچه که پزشکی بر پایه ژنومیکس برای ما به تصویر می کشد، این قابلیت است که بتوانیم دارو ها را طوری طراحی کنیم که تنها بر روی سلول های عامل بیماری اثر کنند و کمترین عارضه جانبی را به همراه داشته باشند. مردم به ویزیت پزشکی کمتری نیازمند خواهند شد، سالمتر خواهند بود، بیشتر عمر می کنند و کیفیت زندگی بالاتری خواهند داشت.”

    Animal-Rights-Watch-ARW-8584

    مدافعان آزمایش روی مدل های حیوانی در دفاع از عقیده خود از جملات غالباً مشترک و یکسانی استفاده می کنند که می توان کلید واژه هایی هم برای گفته هایشان متصور شد؛ مانند: حداقل تعداد ممکن، آزمایشات ضروری، رعایت شرایط مطلوب، پیشرفت در دانش بشری و رعایت حقوق حیوانات.

    در شرح این کلید واژه ها می توان چنین گفت:

    این گروه از افراد از اجرای اصولی و نظارت مستمر نهادهای مربوطه بر روند آزمایشات سخن می گویند و اطمینان دارند که قوانین وضع شده در حفظ حقوق حیوانات آزمایشگاهی کافی اند. آنها مصرانه معتقدند که از حداقل تعداد حیوانات استفاده می شود و از طرفی با اشاره به قوانین موجود و تلاش های محدودی که در جهت رفاه حیوانات و نه حقوق آنها صورت پذیرفته است سعی در توجیه مخالفان عقاید خود دارند. شاید این دسته از افراد از آمار تقریبی حدود 100 تا 150 میلیون حیوانی که سالانه با روش های شکنجه آور و دردناک مورد آزمایش قرار می گیرند اطلاعی ندارند و یا هنگامی که از انسانی بودن و بی خطر بودن این آزمایشات صحبت می کنند به آمار بالای مرگ و میر و کشتار این حیوانات که طیف وسیعی از گونه های حیوانی را هم شامل می شوند، توجهی ندارند.

    نمونه هایی از آزمایش بر روی مدل های حیوانی شامل مواردی از قبیل بیهوش کردن سگ توسط دانشجویان، وارد کردن سوند درون عروق و قلب برای اندازه گیری فشار و حجم خون، تجویز دارو و مشاهده اثر آن و تشریح می باشد که قطعاً از هیچ یک از فاکتور های ذکر شده تبعیت نمی کنند؛ زیرا نه تنها برای ضرورت صورت نمی گیرد بلکه هرساله و با حداکثر تعداد ممکن از حیوانات در نقاط مختلف دنیا به منظوری نامعین انجام می شود. آمارها حاکی از اینست که تعداد کمی از این حیوانات در نهایت زنده می مانند!

    این در حالی است که انسان امروز به خوبی می داند که آنچه از آزمایشات و پژوهش های حیوان محور عایدش می شود تنها اطلاعات متغیر، کم ارزش و در بسیاری از موارد اثبات شده ای است که فرسنگ ها با مفهوم دانش فاصله دارد. اما هنوز هم عده ی کثیری از موافقان با وجود احاطه کامل بر تفاوت معنایی دو واژه دانش و اطلاعات، کماکان به نام علم هر جنایتی را در این خصوص توجیه پذیر می دانند.

    با تمام این تفاسیر مدت هاست که باور موافقان آزمایشات حیوانی به دلایل مختلف به چالش کشیده شده و که در کنار آن تلاش های بسیاری برای تغییر شرایط موجود صورت پذیرفته است.

    برای مثال هیچ کدام از 10 دانشکده پزشکی برتر ایالات متحده دیگر از سگ برای آموزش استفاده نمی کنند و یا در کمتر از یک دهه، آموزش با مدل های حیوانی در 91 دانشکده از مجموع 129 دانشکده پزشکی بریتانیا حذف شده است.

    همچنین در این میان روش های مختلفی مثل Agarose , EpiOcular, Humane Keratinocyte ,Transepithelial Passage Assay در آزمایش سمیت جایگزین بافت های حیوانی شده اند و در کنار همه ی این ها روزانه قوانین کار با حیوانات مورد آزمایش سختگیرانه تر و انسانی تر می شود (اگرچه که باز هم در نتیجه تاثیر چندانی ندارد) اما حقیقت آن است که تمام این ها در جهان در حال وقوع است.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8583

    حال پرسش اینجاست که به راستی در دانشکده ها و مراکز آموزشی مرتبط با علوم زیستی و پزشکی ایران چه می گذرد؟

    در پاسخ باید گفت که علی رغم وجود ده ها جایگزین نوین و کارآمد آموزشی از قبیل فیلم ها، نرم افزارهای گوناگون از جمله شبیه ساز ها، مانکن های آموزشی، ماکت ها و سایر روش های نو نظیر فیکس کردن اجساد، کماکان به منظور آموزش، در تمامی دانشکده های ایران از روش های منسوخ و کهنه ی آزمایش روی گونه های حیوانی و زنده شکافی آن ها استفاده می شود. در این میان، آزمایشات غیر ضروری و تکراری که در روند برخی پایان نامه ها یا پژوهش ها صورت می پذیرد که حتی گاهی کمترین سطح حقوق حیوانات در طی مراحل اجرایی آنها رعایت نمی شود، خود معضل دیگری است که هر ساله جان حیوانات زیادی را می گیرد و البته با توجه به نتایج حاصله و کیفیت آن ها، اغلب می توان نتیجه گرفت که موجب اتلاف بودجه نیز می گردد.

    تعجب آور است که آمار رسمی اعلام شده ای از تعداد حیوانات مورد استفاده در ایران در دسترس نیست! البته هم اکنون به همت گروه IAVA (ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات) این روند به سوی تغییر و بهبود رفته است. این گروه که نماینده ی ملی شبکه بین المللی آموزش با شفقت (اینترنیش) است، از سال 1388 فعالیت خود را با هدف اصلاح روند فعلی آموزش و پژوهش در علوم پزشکی و دامپزشکی کشور آغاز نمود و در این راستا اقدام به شرکت در همایش ها و کنگره های مرتبط، ترجمه کتاب های تخصصی، تهیه و توزیع مقالات و بروشورها، معرفی نرم افزارها و ابزار ها و تکنیک های جایگزین و روزآمد آموزشی کرده اند.

    اگرچه که در دانشکده های پزشکی و دامپزشکی کشور، همانند دانشکده ایالتی ایلینوی، آزمایشگاه مجازی برای نمایش تصاویر دو بعدی بصورت سه بعدی و به دنبال آن انجام مطالعات بالینی مجازی وجود ندارد و با وجود آن که در کشور ما همانند دانشگاه معتبر جان هاپکینز، فعالیت های گسترده و نوینی در زمینه ابداع، تولید، معرفی جایگزین های آموزشی وانتشار اخبار و اطلاعات مرتبط به حوزه های مختلف آلترناتیوها، آن هم در یک سایت کاملا تخصصی بنام altweb، صورت نمی گیرد، با این وجود فعالیت های امید بخشی هم اکنون در این زمینه در حال انجام است؛ برای مثال دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران به همت فعالین IAVA به تازگی اقدام به دریافت اجساد اهدا شده ی 3 سگ برای استفاده در آموزش آناتومی و تشریح سگ سانان نموده است و یا در تعدادی از دانشکده ها کارگروه های دانشجویی حمایت از حقوق حیوانات شکل گرفته است که به طور مدون اقدام به ترویج فرهنگ حیوان دوستی و اخلاق کار با حیوانات کرده اند.

    دانشجویان زیادی امروزه با اطلاع از وجود رابطه مستقیم میان سرطان های حلق، ریه و مجاری بینی با فرمالدهید که ماده اصلی فیکس کردن حیوانات است، خواستار استفاده از روش های نوین فیکس کردن مانند پلاستینیشن، تکنیک های جدیدتر فیکس کردن اجساد (نظیر تکنیک دکتر کومار دانشگاه تافتز یا پروفسور النادی دانشگاه قاهره) و یا جایگزینی نرم افزارهای آناتومی (نظیر برنامه های آناتومی مجازی سگ و آناتومی مجازی دانشگاه کولورادو) به جای روش های کلاسیک و ناکارآمد آموزشی هستند.

    دیگر وقت آن رسیده تا بپذیریم که رویکرد استفاده از مدل های حیوانی چه در آموزش و چه در پژوهش در موارد زیادی با خطا و اشتباهات و آثار جبران ناپذیری همراه است. باید عینک بدبینی خود را کنارزده و نقش پررنگ ژنومیکس و دانش نوپای پروتوژنومیکس را در پیشرفت و اعتلای دانش بشری باور کنیم. باید به نقش قدرتمند فارماکوژنومیکس در بازگرداندن شماری از داروهای جمع آوری شده از بازار دارویی به عرصه مصرف دوباره، ایمان آورد و این نوید را به بسیاری از مصرف کنندگان داروهای مذبور داد که به زودی بر اساس محتوای ژنوم افراد، داروهای مختلف تجویز خواهند شد و دیگر دلیلی ندارد که آنها به دلیل بروز مشکل در عده ای اندک از افراد به خاطر مصرف دارویی خاص در فاز بالینی، از مصرف همان دارو با وجود سازگاری کامل محروم شوند!

    زمان آن رسیده که از مقاومت کردن در برابر جانشین سازی دانش بیوانفورماتیک و دست آوردهای حاصل از آن مانند ANN (شبکه اعصاب مصنوعی) حذر نماییم.

    به گفته اریک هافر: “برای قدیمی ها، پدیده های جدید معمولا بد هستند” اما بد نیست که به خاطر داشته باشیم که تمام پروسه ی تولید انسولین انسانی، واکسن هپاتیت B، هورمون رشد انسانی، فاکتورهای انعقادی و … مشترکاً حاصل تحقیقات آزمایشگاهی انسان محور بوده است و یادآوری این مسئله می تواند انگیزه ای باشد تا از تغییر اهداف و وسایل رسیدن به آن ها هراس نداشته باشیم تا بتوانیم گامی نو در شروع رنسانسی دیگر برداریم وآغازگر تغییری باشیم که اثرات آن نوید بخش بهبود وضعیت درمانی جامعه خواهد بود.

    با برداشت و اقتباس از «کتاب به جای آزمایش روی حیوان»

    * دانشجوی دامپزشکی، فعال حقوق حیوانات، عضو گروه «ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات» و منتخب تقدیر شده نشان خرس قهوه ای ۱۳۹۴

    _______________________________

    چرا انسان همچنان بر روی حیوانات آزمایش می کند؟!

    به مناسبت روز دامپزشکی: به رنج حیوانات عادت نخواهیم کرد؛ دلنوشته یک دانشجوی دامپزشکی حامی حقوق حیوانات

    بیانیه روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات/ اعلام منتخبان نشان خرس قهوه ای ۱۳۹۴

  • رابطه تامل برانگیز حیوان آزاری با جرم و جنایت

    رابطه تامل برانگیز حیوان آزاری با جرم و جنایت

     Animal-Rights-Watch-ARW-85780jpg

    دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، طی روزهای گذشته ویدئویی کوتاه،نشان دهنده خودرویی در حال حرکت بود که در جاده خاورانِ تهران،سگی زنده را با خود حمل می کرد و این سگ بیچاره بر روی آسفالت کشیده می شد و دست و پا می زد و بعد از مدتی به دلیل مرگ یا شاید هم بیهوشی از حرکت باز ایستاد.

    براستی این حد از خشونت برای چیست؟با چه هدفی انجام می شود و چطور می توان از بروز چنین رفتارهایی  دور از عرف،انسانیت و اخلاق جلوگیری کرد.

    البته این تنها نمونه از حیوان آزاری نبوده واحتمالا از این پس هم شاهد چنین خشونت هایی خواهیم بود.

    شکنجه و کشته شدن مادر توله خرس ها در مقابل دیدگاه فرزندانش در یکی از شهرستان های کشور،اعدام بزمجه ای بیابانی در یکی از روستاهای شاهین شهر و سگ کشی با تزریق اسید در شیراز،از دیگر نمونه های چنین رفتارهای شنیعی بود که افکار عمومی را جریحه دار کرد.

    شکی نیست معدوم و نابود کردن برخی از حیوانات که وجودشان برای انسان مضر و خطر آفرین است در چارچوب منطق و عقلانیت صحیح به نظر برسد،که آن هم باید با قواعد و چارچوب های خاص به خود و حتی المقدور با کمترین آزار و در سریع ترین زمان ممکن انجام شود،اما نمایش آزار،شکنجه و مصدوم سازی حیوانات به این شکل،بر خلاف نص صریح قرآن،احادیث،موازین شرعی،اسلامی و انسانیت و اخلاق است.

    **دیدگاه اسلام نسبت به حقوق حیوانات

    با مطالعه ای گذرا به روایات و احادیث موجود از بزرگان و ائمه اطهار (ع)به روشنی در می یابیم که بر حفظ حقوق حیوانات به عنوان امری واجب تاکیدات بسیاری شده و زیر پا گذاشتن آن نکوهیده و غیر قابل قبول عنوان شده است.

    سوره انعام آیه 38  (وَ ما مِنْ دَابَّة فِي الاَرْضِ وَ لا طائِر يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْء ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ) بر جایگاه  حیوانات در نزد پروردگار اشاره کرده و آنها را به مثابه امتی یاد کرده که به سوی پروردگارشان محشور می شوند.

    درسوره عنکبوت آیه 60  نیز (وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّة لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللّهُ يَرْزُقُها وَ إِيّاكُمْ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ) بر فراهم کردن نیازهای ضروری و احتیاجات  حیاتی حیوانات تاکیدکرده است.

    حضرت محمد(ص)رسول رحمت نیز به حفظ حقوق حیوانات تاکیدات بسیاری داشته اند به عنوان مثال:حضرت شخصی را دیدند که گوسفندی را خوابانیده و در حالی که پا بر گلوی او نهاده،کاردی را تیز می کند و گوسفند نیز نظاره گر تیز کردن کارد اوست،حضرت به آن شخص فرمود:می خواهی او را ذبح کنی یا دو بار بمیرانی؟

    گزارشات برخی مورخان نیز حاکی از آن است که رسول رحمت(ص)هنگامی که با سپاه اسلام برای فتح مکه در حرکت بود،سگی را زوزه کشان دید که فرزندانش در حال مکیدن شیر او هستند،و در این هنگام به جعیل بن سرافه می فرمایندکه کنار آن حیوان بیاستید و او را مراقبت نماید تا مبادا سپاهیان که از آنجا می گذرند به او و بچه هایش آسیبی برسانند.

    در جایی دیگر از حضرت نقل شده که ایشان فرموده اند پرنده را هنگام خوابش برای سر بریدن از لانه بیرون نیاورید،شب،هنگامِ خواب اوست،بنابراین شبانه به سراغش نروید تا صبح شود.

    مواردی از چنین توصیه های اخلاقی از سوی بزرگان شریعت اسلامی بسیارند،اما متاسفانه با این وجود بعضا مشاهده می شود که عده ای به شیوه های غیر اخلاقی مبادرت به کشتن حیوانات می کنند.

    اگر چه برخی از حیوانات همچون سگ،از لحاظ شرعی و اسلامی بر نجاست آن تاکید شده،که باید با حفظ و رعایت موازین شرعی از انتقال نجاست آن به خویش جلوگیری کرد و حتی المقدور از ان فاصله گرفت اما این دلیل و توجیهی نیست برای اینکه فردی به خود اجازه دهد با شنیع ترین رفتارهایی که دور از انسانیت است مخلوق پروردگار را شکنجه و آزار و اذیت کند که البته نمونه های حیوان آزاری منحصر به سگ نمی شود و متاسفانه چنین آزارهایی گاه دامن حیوانات دیگری را نیز گرفته است.

    **نقش متقابل حیوان آزاری در جرم،بزه و جنایت

    فارغ از وجه غیر اخلاقی و غیر شرعی حیوان آزاری ،  از دیدگاه جامعه شناسی و روانشناختی نیز این ناهنجاری قابل بررسی است.

    آمارهای تکان دهنده ای وجود دارد که نشان می دهد اکثر قریب به اتفاق عاملان جنایت ها،خشونت ها،همسر آزاری و کودک آزاری ها درگذشته سابقه حیوان آزاری داشته اند.

    امیر سبزی،عضو دیده بان حقوق حیوانات با اشاره به عدم تعادل روانی این افراد بر لزوم درمان چنین افرادی تاکید کرده است.

    وی درباره خطران احتمالی افراد حیوان آزار در گفتگو با رسانه ها به آمار تامل برانگیزی به شرح ذیل اشاره کرده است.

    65 درصد مجرمانی که به جرم ضرب و جرح و قتل بازداشت شده اند در پرونده خود سابقه حیوان آزاری داشته اند.این آمار در میان قاتلان زنجیره ای به 46 درصد،در میان مجرمان خشونت علیه زنان به 82 درصد و خشونت علیه کودکان به 88 درصد می رسد.

    نکته قابل توجه آن است که همه تیراندازانی که در آمریکا در مدرسه ها اقدام به قتل عام کرده اند،بدون استثنا سابقه حیوان آزاری داشته اند.

    وی در ادامه افزود:البته بخشی از حیوان آزاری ها نیز نشات گرفته از ناآگاهی عاملان چنین رفتارهایی است.

    **از تحقیر و سرخوردگی تا حیوان آزاری

    امان ا…قرائی مقدم،جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران در تشریح علل و عوامل موثر در شکل گیری این نوع از خشونت و حیوان آزاری ها اظهار کرد:در علم جامعه شناسی،اصطلاحی تحت عنوان مکانیزم فرافکنی وجود دارد،به این ترتیب که خشونت،سرخوردگی و تحقیرهای تجربه شده یک فرد در گذشته به تدریج در روحیه و شخصیت وی تاثیر گذار می شود و در قالب هایی ظهور و بروز پیدا می کند که حیوان آزاری یکی از نمونه های آن به شمار می رود.

    وی افزود:در این مکانیزم،فرد درگیر با اقدام به چنین رفتارهایی،آنچه که در درون او انباشته شده،تخلیه می کند.

    این جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی گفت:به واقع چنین شخصیت هایی در مقابل افراد قدرتمند متملق و چاپلوس و در برابر انسان های ضعیف زورگو و مستبدانه رفتار می کنند.

    قرائی مقدم عنوان کرد:سرخوردگی،واماندگی و واپس گرایی از ویژگی های لاینفک چنین افرادی محسوب می شود.

    **لزوم بازنگری در قوانین حمایت از حیوانات احساس می شود

    امیر سبزی فعال محیط زیست در خصوص ساز و کارهای قانونی برخوردها با عاملان حیوان آزاری می گوید:در ایران در این خصوص جرم انگاری نشده و تلاش هایی که برای تحقق این امر صورت گرفته تا کنون بی نتیجه بوده است و در قانون،بخشی برای این نوع رفتار و برخورد در نظر گرفته نشده است.

    وی در خصوص متولی برخورد با چنین مواردی با اشاره به سازمان محیط زیست به عنوان مسئول برخورد با حیوانات وحشی و سازمان دامپزشکی به عنوان متولی برخورد با حیوانات شهری(اهلی)از جرایم نقدی به عنوان تنبیه هایی یاد می کند که در قبال چنین اعمالی مد نظر قرار می گیرد.

    **نقش موثر شهرداری ها در پیشگیری از حیوان آزاری

    عزیز عبدلزاده مشاور مدیر کل محیط زیست استان تهران در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران با اشاره به لزوم بازنگری برای مقابله با حیوان آزاری گفت:در قوانین،صراحت قانونی برای مقابله با چنین مواردی وجود ندارد و مجازات هایی که بعضا اعمال می شود نه در چارچوب تعریف و تعیین شده حیوان آزاری،بلکه از باب جریحه دار شدن افکار عمومی و…اجرایی می شود.

    وی افزود:با توجه به اینکه بخش عمده ای از حیوان آزاری ها معطوف به حیوانات شهری ولگرد می شود،نقش شهرداری ها در جلوگیری و پیشگیری از ظهور و بروز چنین مواردی غیر قابل انکار است.

    عبدلزاده گفت:طبق قانون،شهرداری موظف است در حوزه تحت استحفاظی خویش نسبت به جمع آوری چنین حیواناتی اقدام کند و البته نابودی و امحای آن نیز باید تحت شرایط خاص و تعریف شده ای عملیاتی شود.

    وی افزود:قاعده و اصل بر این مبنا باید استوار شود که مکان و محلی مشخص را در نظر بگیرند تا حیوانات ولگردی همچون سگ را در آن جمع آوری و نگهداری کنند و امحا و نابودی آنها تنها در شرایط اضطرار و در صورت وجود بیماریهایی ثابت(که احتمالا قابلیت درمان ندارد)مثل هاری و…جایز است که آن هم نباید از طرق خشن و سخت،بلکه باید با ابزارها و شیوه های خاصی همچون تزریق سم(نه اسید)انجام شود.

    عبدلزاده گفت :حتی پیرو بخشنامه ای که از سوی وزارت کشور ابلاغ شده شهرداری ها مجاز به استفاده از گلوله برای کشتن و نابودی حیواتات نیستند و باید شیوه های تعریف شده دیگری را بکار گیرند.

    ** نقش آموزش و پرورش در پیشگیری از وقوع چنین خشونت هایی

    قرائی مقدم در خصوص موثرترین روش برای جلوگیری از چنین رفتارهایی اظهار کرد:فرهنگ سازی،آموزش و اطلاع رسانی نقش بسزایی را در پیشگیری از چنین حوادث و وقایع تاسف آوری ایفاءمی کند.

    وی افزود:اساسا آموزش و پرورش از نهادهایی است که رفتار ساز و فرهنگ ساز است و می طلبد با تدوین دروسی در ارتباط با قبح حیوان آزاری در کتب درسی در قالب احادیث،روایات و داستان ها امر اطلاع رسانی و فرهنگ سازی را به نحوه سازنده و مطلوب اثری از مقاطع پایه اجرایی کند..

    جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی گفت:خانواده ها و نحوه تربیتی نیز از دیگر مولفه های حائز اهمیتی است که تکمیل کننده حلقه پرورشی و تربیتی به شمار می روند و به تعبیری با آموزش و تربیت اصولی می توان از بروز بسیاری از موارد اینچنینی پیشگیری کرد.

    **نقش مردم و آحاد جامعه در جلو گیری از حیوان آزاری

    نباید از نظر دور داشت که تاثیرگذاری مردم نیز از دو جنبه در جلو گیری و کاهش وقوع چنین مواردی بسیار حائز اهمیت است.

    نخست اینکه برخوردهای عمومی واجتماعی در قالب تذکر یکی از روش های موثری است که می تواند با تنگ کردن عرصه در مقابل چنین رفتارهایی،در کاهش بروز ناهنجاری های اجتماعی اینچنینی موثر واقع شود،زیرا اساسا افعالی که با اعتراض مستقیم و عدم پذیرش افکار عمومی مواجه می شود،ملاحضاتی برای بروز و وقوع آن بوجود می آید که تا حدودی در کاهش آن موثر است و در ثانی اطلاع رسانی مردم با گزارشات به موقع به نهادهای زیربط همچون محیط زیست و…نیز از دیگر عوامل موثر در کنترل رفتارهای خشن علیه حیوانات خواهد بود.

    **وقتی رسانه های بیگانه داعیه دار حقوق حیوانات می شوند

    با همه این اوصاف و تایید غیر اخلاقی بودن چنین حرکات و رفتارهایی،متاسفانه هر از چند گاهی مشاهده می شود که رسانه های بیگانه با دستمایه قرار دادن مواردی از حیوان آزاری در ایران،آن را سوژه ای قرار می دهند تا تصویری از خشونت و عقب ماندگی را از ایران در اذهان  و افکار عمومی ترسیم نمایند.

    بطور یقین در شنیع و غیر انسانی بودن حیوان آزاری تردیدی وجود ندارد و هیچگاه نظام،قوانین،عرف،فرهنگ و اعتقادات حاکم بر جامعه ما نیز توصیه ای در راستای حمایت از حیوان آزاری نداشته و نخواهند داشت و تلاش بر این است که ورود چنین مواردی به حداقل ممکن برسد که انتشار این گزارش،خود موید این ادعا است.

    لیکن دستمایه قرار گرفتن چنین اعمالی که بعضا ممکن است در هر نقطه ای از دنیا حادث شود برای القاء خشونت و عقب ماندگی در ایران از سوی رسانه های بیگانه موضوعی مضحک و قابل تامل است که چگونه در برابر قطعه قطعه شدن نوزاد و کودک و پیر و جوان در کشورهای دیگر و منطقه خاورمیانه سکوت می شود،اما در مقابل کشته شدن حیوانی که البته جانش عزیز است و حق و حقوقی دارد،اینچنین فریاد می زنند.

    به هر حال امید است با تشدید مجازات های حیوان آزاری،اطلاع رسانی و فرهنگ سازی های هرچه بیشتر، ضریب احتمال بروز چنین رفتارهای غیر شرعی و غیر انسانی به حداقل ممکن کاهش یابد که در صورت تحقق این امر علاوه براینکه از بروز چنین هجمه هایی بر فرهنگ اصیل،اخلاق مدار و ارزش محور جامعه ایرانی کاسته خواهد شد،بلکه دیگر شاهد آزرده خاطر شدن افکار و احساسات عمومی جامعه بواسطه چنین رفتارهایی از سوی اقلیت بسیار محدودی نخواهیم بود.

  • ماهی‌های سیاه پارک آبی دنیای دریا از اسارت رها می‌شوند

    ماهی‌های سیاه پارک آبی دنیای دریا از اسارت رها می‌شوند

    دیده بان حقوق حیوانات: یکی از حوزه‌های اصلی فعالان حقوق حیوانات، چه در ایران و چه در سایر کشورهای جهان، تلاش برای توقف استفاده از حیوانات در سیرک‌ها و سایر برنامه‌های نمایشی است. منتقدان اسارت و استفاده از حیوانات در برنامه‌های نمایشی دلایل مختلفی را برای پایان دادن به چنین برنامه‌هایی بیان می‌کنند. به گزارش دیده بان حقوق حیوانات، به نقل از سایت پرتو  مهمترین دلایل فعالان این گروه برای ایجاد منع قانونی نمایش حیوانات، بدرفتاری‌ها، تنبیهات و فشارهایی است در طول دوره‌های آموزش و تمرین به آنها وارد می‌شود. به علاوه، این حیوانات به غیر از زمان‌های نمایش اغلب یا به زنجیر کشیده می‌شوند و یا در فضاهایی بسیار کوچک و نامتناسب با طبیعتشان نگهداری می‌شوند.

    3500

    در سال‌های اخیر پیشرفت‌هایی در زمینه ایجاد منع قانونی برای سیرک‌ها در برخی شهرها و کشورهای جهان، از جمله ایران، ایجاد شده است. اما، آنچه در دنیای دریا (SeaWorld) اتفاق افتاده است از آن جهت اهمیت دارد این است که به خوبی تاثیر مستقیم تغییر رویکرد مردم و مشتریان، به عنوان یکی از مهمترین اعضای چرخه بازار، با اجرایی شدن تغییرات را نشان می‌دهد.

    دنیای دریا (SeaWorld) نام یک مجموعه پارک آبی در ایالات متحده آمریکا است که شعباتی در ۱۱ شهر این کشور دارد. این مجموعه به خاطر نمایش‌های نهنگ‌های قاتل هم شهرت بسیاری دارد و هم مورد انتقاد بوده است. چندی پیش، دنیای دریا اعلام کرد که تا پایان سال ۲۰۱۷ به نمایش‌های نهنگ‌های قاتل، به شیوه کنونی در محیط استخر، در شعبه شهر سن‌دیگو (San Diego) ایالت کالیفرنیا پایان می‌دهد. اما چه چیزی باعث شد تا دنیای دریا چنین تصمیمی بگیرد؟

    در سال ۲۰۱۳، مستندی با نام ماهی سیاه (Black Fish) پخش شد که داستان زندگی یکی از نهنگ‌های این مجموعه با نام تیلیکام (Tilikum) را روایت می‌کرد. آنچه تیلیکام را از سایر نهنگ‌های این پارک متمایز می‌کرد این بود که تیلیکام در دوران اسارت خود منجر به مرگ ۳ نفر، از جمله دو نفر از مربیان خود شده است. این مستند زندگی تیلیکام را از زمانی که در ۲ سالگی در نزدیکی ایسلند به اسارت در آمد تا پس از انتقال به پارک دنیای دریا در آمریکا به تصویر می‌کشد. این فیلم در کنار روایت آنچه بر این ماهی غول‌ پیکر گذشته است، مشکلات رایج در تمام نمایش‌های پارک‌های آبی را به زیر ذره‌بین می‌برد و نشان می‌دهد که شناخت انسان‌ها از نهنگ‌ها که از باهوش‌ترین پستانداران به حساب می‌آیند، تا چه اندازه اندک است.

    پس از پخش این فیلم، انتقادات علیه دنیای دریا شدت بیشتری گرفت، اما دیگر این انتقادات تنها از سوی فعالان حقوق حیوانات مطرح نشد. این بار تعداد بازدیدهای این مجموعه کاهش چشمگیری پیدا کرد به طوری که در گزارش‌های سود ماهانه کاملا مشهود بود. در واکنش به پخش این فیلم، دنیای دریا تلاش کرد تا با برگزاری کمپین‌های تبلیغاتی مختلف، همکاری با سازمان‌هایی که برای حفاظت از نسل نهنگ‌های قاتل تلاش می‌کنند و ارائه تخفیف‌های ویژه، مشکل کاهش چشمگیر بازدید را جبران کند. حتی در ابتدا، مدیران ارشد این مجموعه کاهش بازدید را به دلایلی چون تعطیلی بهاره، میزان بالای بارش باران در تگزاس و چالش‌های مرتبط با برند (Brand) در کالیفرنیا نسبت دادند. اما آمار بازدید و مقدار کل درآمد این مجموعه نشان می‌دهد که این روش‌ها چندان موثر واقع نشده‌اند. تعداد بازدیدکنندگان دنیای دریا در سه ماهه دوم سال ۲۰۱۵، در مقایسه با سال قبل ۱۰۰ هزار نفر، و درآمد کل این مجموعه نیز ۸۴ درصد کاهش داشته است. ارزش سهام دنیای دریا هم به نصف رسیده است.

    اکنون دنیای دریا تصمیم گرفته است که تا پایان سال ۲۰۱۷ به اجرای نمایش‌های نهنگ‌های سیاه ـ به شکل کنونی ـ در شعبه سن‌دیگو پایان دهد. دست‌اندرکاران این مجموعه با در نظر گرفتن اعتراضات رو به افزایش در مورد چگونگی رفتار با حیوانات در دنیای دریا و بازخورد بازدیدکنندگان تصمیم‌ گرفته‌اند تا تغییراتی اساسی در این مجموعه ایجاد کنند. توقف برنامه‌های نهنگ‌های سیاه نیز در راستای همین تصمیمات است. گرچه هنوز دقیقا مشخص نیست که قرار است برنامه‌های جدید چگونه برگزار شوند، اما دنیای دریا گفته است که برنامه‌های جدید متمرکز بر تجربه زندگی نهنگ‌ها در محیط زندگی طبیعی آنها خواهد بود.

    مدیرعامل دنیای دریا در پی این تصمیم اعلام کرد که «ما به مهمانان و بازدید کنندگانمان گوش می‌دهیم و به عنوان یک شرکت در حال تحول هستیم، ما همیشه تغییر می‌کنیم.» او تاکید کرد که توقف برنامه‌های نهنگ‌های قاتل در سن‌دیگو در پاسخ مستقیم به درخواست مشتریان صورت گرفته است. به گفته او، بازدیدکنندگان خواستار دیدن نهنگ‌ها در محیطی شبیه‌تر محیط حقیقی زندگی شان هستند و نمایش‌های این چنینی را دوست ندارند.

    این تحولات نشان دهنده عمق تاثیرگذاری آگاه‌سازی و اقدامات عملی برای اجرایی کردن تغییرات است. پس از به نمایش درآمدن فیلم ماهی سیاه، قانون‌گذاران ایالت کالیفرنیا در مورد مجموعه دنیای دریا به طور خاص، برای تولید مثل حیوانات در اسارت منع قانونی صادر کردند. ادامه اعتراضات و عدم بازدید مردم از این مجموعه نیز که به کاهش مشهود سود‌دهی دنیای دریا انجامید، این مجموعه را وا داشت، تا در روش‌های اجرایی خود تجدید نظر کنند.

  • رهاسازی شغال گرفتار در چاله سرویس/ تصویری

    رهاسازی شغال گرفتار در چاله سرویس/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: یک قلاده شغال که در چاله سرویس یکی از معادن گرفتار شده بود با تلاش پرسنل یگان حفاظت محیط زیست خواف زنده گیری و رهاسازی گردید .
    عباس طاهریان در تفسیر خبر فوق افزود: با تماس تلفنی مسئول H.S.E شرکت فولاد خراسان مبنی بر سقوط یک قلاده شغال در چاله سرویس احداث شده در تعمیر گاه شرکت، پرسنل یگان حفاظت محیط زیست خواف با در اختیار گرفتن امکانات زنده گیری پستانداران سریعا به محل اعزام و مشاهده نمودند یک قلاده شغال درون چاله سرویس شرکت مزیور سقوط و توانایی فرار از محل را به دلیل عدم دارا بودن پله و عمق زیاد ندارد.
    طاهریان افزود :از اینرو مامورین با خلوت نمودن محل و هدایت کارگرانی که جهت تماشا در محل حضور یافته و باعث استرس در حیوان بنحوی که گونه ی مزبور خود را به دیواره های چاله می کوبید شده بود ، شرایط را برای نجات آن آماده و پس از دقایقی که شغال از جنب وجوش افتاد آنرا زنده گیری و بعد از انتقال به دامپزشکی و اطمینان از سلامت حیوان مجددا به دامان طبیعت باز گردانده شد .
    طاهریان در ادامه گفت: با توجه به برودت هوا و کاهش طعمه برای گونه های جانوری احتمال حضور حیوانات در زیستگاههای انسانی محتمل است که با رعایت بهداشت و حفظ محیط زیست و بویژه دفع اصولی پسماند و عدم نگهداری دام وطیور در مناطق مسکونی می توان از حضور جانوران وحشی خصوصا پستانداران گوشتخوار مانند گرگ ، شغال ، روباه  و کفتار در این مناطق جلو گیری نمود.
     Animal-Rights-Watch-ARW-8574
    Animal-Rights-Watch-ARW-8575
    Animal-Rights-Watch-ARW-8576
    Animal-Rights-Watch-ARW-8577
    Animal-Rights-Watch-ARW-8578
    Animal-Rights-Watch-ARW-8579
    Animal-Rights-Watch-ARW-8573
  • دستگیری شبانه شکارچیان/ تصویری

    دستگیری شبانه شکارچیان/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: عباس طاهریان از دستگیری 4 شکار چی غیر مجاز که بصورت شبانه اقدام به شکار پستانداران و پرندگان وحشی در دشت قلاور خانه   می کردند خبر داد.

    طاهریان مسئول اداره ی حفاظت محیط زیست خواف در تشریح خبر فوق افزود : پرسنل یگان حفاظت محیط زیست خواف که بصورت شبانه اقدام به گشت و کنترل حوزه ی استحفاظی شهرستان خواف می پرداختند حوالی ساعت 30/22 متوجه حضور یکدستگاه خودرو در دشت قلاورخانه شدند که بصورت مشکوک در حال گشت زنی بود از اینرو بصورت نامحسوس خودروی مذکور را تحت کنترل قرار دادند و با شیوه ای که متوجه حضور مامورین نشود خود را به وی نزدیک نمودند .
    طاهریان در ادامه گفت : با نزدیک شدن خودروی محیط زیست مامورین متوجه شدند نامبردگان در حال شکار غیر مجاز جانوران وحشی هستند و هنگامیکه قصد متوقف نمودن خودروی سمند متخلفین را داشتند اقدام به فرار نمودند که پس از مسافتی تعقیب و گریز مامورین راننده ی سمند را مجبور به توقف نمود.
    طاهریان افزود : مامورین با متوقف نمون خودرو اقدام به بازرسی که 4 نفر در آن حضور داشتند نمودند که یک قضبه سلاح ساچمه زنی و 25 عدد فشنگ مربوطه و یک تیغه چاقوی خون آلود کشف گردید اما افراد دستگیر شده اظهار داشتند قصد شکار داشته اما موفق    نشده اند که در بررسی خودرو مقدار زیادی خون ملاحظه گردید از اینرو مسیر فرار نامبردگان بصورت دقیق رصد شد که در این حین مامورین متوجه پلاستیکی شدند و از داخل آن لاشه ی یک سر خرگوش و لاشه ی 2 قطعه باقرقره (سیاه سینه ) کشف و ضبط و متخلفین نیز به شکار آنها اقرار نمودند پرونده ای در اینخصوص تشکیل و متهمین روانه ی دادسرا شدند.
    ضرر و زیان وارده به محیط زیست براساس مصوبه ی شورایعالی حفاظت محیط زیست 7 میلیون ریال تعیین شده که متخلفین ملزم به پرداخت آن هستند.
    Animal-Rights-Watch-ARW-8570
    Animal-Rights-Watch-ARW-8571
    Animal-Rights-Watch-ARW-8572
  • سرنوشت شیر ایرانی‌ و ببر مازندران: انقراض/ تصاویر

    سرنوشت شیر ایرانی‌ و ببر مازندران: انقراض/ تصاویر

    دیده بان حقوق حیوانات/ جمشید پرچی زاده*: روزگاری در ایران زیبا، ده گونه از خانواده‌ گربه سانان به نام های شیر ایرانی، ببر مازندران، پلنگ ایرانی، یوزپلنگ آسیایی، کاراکال، سیاه گوش، گربه جنگلی‌، گربه وحشی، گربه پالاس و گربه شنی می زیست. متأسفانه شیر و ببر از طبیعت ایران منقرض شدند و در حال حاضر، فقط هشت گونه در ایران زندگی‌ می کنند. هشت گونه‌ای که دو تای آنها به نام‌های پلنگ و یوزپلنگ در خطر انقراض هستند و از تعداد جمعیت شش گونه دیگر هیچ اطلاعات موثقی در دست نیست .
    شیر ایرانی با نام علمی‌ Panthera leo persica و نام عمومی‌ شیر آسیایی  (The Asiatic lion)از قدیم‌الایام تا کنون همیشه برای ایرانیان نماد عظمت، بزرگی‌، قدرت، شجاعت و غیرت به شمار می‌رفته؛ و به یقین به همین دلیل می‌باشد که نقش‌هایی‌ از این حیوان زیبا در بسیاری از آثار باستانی ایران‌زمین همچون حکاکی‌ها و نقاشی‌های روی دیوارها، ظروف، سکه‌‌ها، فرش‌های دستباف، جواهرات، مُهرها، پرچم‌ها و حتی معماری ایرانی‌ نمایان است. وجود نقوش برجسته شیر بر درب‌ها و دیواره‌های بناهای تاریخی‌ شهرهای شوش و جرجان (شهری باستانی در نزدیکی‌ گنبد کاووس فعلی‌ در استان گلستان) و همچنین تخت جمشید، بهترین شاهد بر این مدعی می‌باشد. همچنین، وجود دو شیر آسیایی‌ بر کاشی‌کاری‌های دروازه درب کوشک شهر قزوین و صحن امام هشتم شیعیان (علی‌‌ابن موسی‌‌الرضا “ع”) در مشهد و گوشواره‌های ساخته شده از نقره با نقش شیر در دوره ساسانیان، نمونه‌های دیگری از قدمت طولانی‌ حضور این آفریده در سرزمین پارس است. از سوی دیگر، شیر آسیایی ریشه در ادبیات کهن ایران‌زمین دارد. حکیم ابوالقاسم فردوسی‌ در شاهنامه شیر را اولین حریف رستم در «هفتخوان» ذکر کرده؛ و با به تصویر کشیدن جنگ رخش (اسب رستم) با شیر، صحه بر قدمت حضور این حیوان اساطیری در فرهنگ ایرانیان گذارده است .لازم به توضیح می‌ باشد که این زیرگونه برای اولین بار توسط یک جانورشناس اتریشی‌ به نام یوهان مه‌ یر  (Johann N. Meyer)در پرشیا (نام قدیم کشور ایران) در سال ۱۸۲۶ میلادی دیده شد و در آن‌ زمان، نام علمی‌  Felis leo persicusبرای آن‌ انتخاب گردید. ولی‌ بعد ها و با تشکیل سازمان‌های نام گذاری، این نام به  Panthera leo persica تغییر یافت.
    در سوی دیگر، در گذشته‌ای نه چندان دور، نه زیرگونه ببر به نام‌های کاسپین (نام‌های دیگر: هیرکان، توران، مازندران)، بالی، جاوه، سیبری (نام دیگر: آمور)، بنگال، هندوچین، مالزی، سوماترا، و جنوب چین بر روی کره زمین می‌‌زیسته اند که سه زیرگونه ابتدایی‌ این لیست یعنی کاسپین، بالی، و جاوه منقرض شده اند. ببر کاسپین با نام علمی‌Panthera tigris virgata ، و نام‌های انگلیسیCaspian tiger ،Hyrcanian tiger ، و Turan tiger از نظر ظاهری، دارای خصوصیات منحصر به فردی بوده است.

        شیر آسیایی
    شیر آسیایی

    پراکنش جغرافیایی
    زیرگونه شیر آسیایی‌ زمانی‌ از حاشیه دریای مدیترانه و شمال یونان و ترکیه و ایران گرفته تا شبه قاره هند شامل پاکستان و هندوستان و بنگلادش می‌زیسته است. در زمان حضور در خاک ایران، شیر آسیایی درمناطق وسیعی از جنگل‌های اطراف رودخانه‌های کرخه، دز، و کارون گرفته تا مسجد سلیمان و رامهرمز و بوشهر و کازرون و دشت ارژن در غرب شیراز می‌زیسته است. زیستگاه طبیعی شیر آسیایی در موطن اصلی‌ خود یعنی سرزمین پارس شامل علفزارها، نیزارها، بوته‌زارها، بیشه‌ها، جنگل‌ها و دشت‌های نزدیک به آب بوده است؛ و آهو، گراز، گور و گوزن زرد ایرانی‌ از اصلی‌ترین شکار‌ها در رژیم غذایی آن به شمار می‌رفته‌اند. متأسفانه امروزه تنها تعداد ۵۲۳ قلاده شیر آسیایی درپارک ملی‌ گیر درایالت گُجَرات واقع در شمال غربی کشورهندوستان زندگی‌ می‌کنند. در سال ۱۹۰۰ میلادی، نواب ایالت جودانگا و لرد جرج کرزن، نایب‌السلطنه انگلیسیِ راج در هندوستان، تصمیم گرفتند به دلیل کم شدن تعداد شیرهای آسیایی (که به کمتر از ۲۰ قلاده تنزل پیدا کرده بود)، شکار این زیرگونه ارزشمند را متوقف و در جهت حفظ جمعیت آن کوشش کنند.
    این در حالی‌ است که ببر کاسپین در زمان حیات، در کشورهای ایران، آذربایجان، ارمنستان، ازبکستان، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ترکیه، عراق، قزاقستان، گرجستان، مغولستان، و حتی بخش‌هایی‌ از روسیه فعلی‌ می‌‌زیست و از گراز، شوکا، مرال، و گاو تغذیه می‌ نمود که البته گراز اصلی‌ترین غذای این زیرگونه بود. ببر کاسپین در زمان حضور در طبیعت ایران در جنگل ها، تالاب ها، و بوته زارهای‌ نزدیک به آب مناطق خزری واقع در شمال کشور زندگی‌ می‌‌کرد.

    شیر آسیایی در فیلم سیرک چارلی چاپلین در سال ۱۹۲۸ میلادی
    شیر آسیایی در فیلم سیرک چارلی چاپلین در سال ۱۹۲۸ میلادی

    شهرت
    ما بین سال‌های ۱۹۲۵ تا ۱۹۳۰ میلادی، شیر آسیایی از چنان شهرتی برخوردار بود که بسیاری از فیلمسازان و شرکت‌های مطرح فیلمسازی آن‌ زمان، از این زیر گونه زیبا درآثار خود بهره جسته اند.  از بارزترین نمونه‌ها می‌توان به شیر آسیایی در فیلم “سیرک” به کارگردانی چارلی چاپلین و یا لوگوی شرکت فیلمسازی مترو گلدوین مایر  (MGM)اشاره نمود. همچنین ویلیام شکسپیر – شاعر، نمایشنامه نویس، و هنرپیشه انگلیسی‌ – در مکبث، از ببر کاسپین نام برده است.

    عوامل انقراض در ایران
    بدون شک، مهمترین دلیل انقراض شیر آسیایی‌ در ایران، شکار بی‌‌رویه آن به دست شاهزادگان سلسله قاجار و افراد محلی و همچنین نظامیان و مستشاران خارجی به قصد تفریح بوده است. البته تخریب و اشغال زیستگاه‌های طبیعی آن توسط انسان و کم شدن طعمه نیز نقش به سزایی در وقوع این فاجعه زیست‌محیطیِ‌ تا حدودی برگشت‌ناپذیر داشته است. جرج فردریک هینی  (George Frederick Heaney)در ژورنال “انجمن تاریخ طبیعی بمبئی” به دیده شدن آخرین جفت شیر آسیایی در ایران در سال ۱۹۴۲ میلادی (۱۳۲۱ خورشیدی) توسط مهندسان آمریکایی که در حال ساختن خط آهن در نزدیکی‌ شهر دزفول بوده اند، اشاره دارد.
    در آن‌ سو، از مهمترین عوامل انقراض ببر کاسپین در ایران می‌‌توان به شکار بی‌ رویه، تخریب زیستگاه، و کاهش طعمه در طبیعت اشاره نمود. روایات متفاواتی در مورد مشاهده آخرین ببر کاسپین در ایران وجود دارد که معتبرترین آن‌‌ها در کتاب “راهنمای صحرایی پستانداران ایران” به قلم هوشنگ ضیایی آمده است. ضیایی مدعی است که آخرین ببر در سال ۱۳۳۷ خورشیدی (۱۹۵۸ میلادی) در پارک ملی‌ گلستان و توسط یک شکارچی ترکمن شکار گردید و پس از آن‌، دیگر نه کسی‌ این زیرگونه زیبا را در ایران دید، و نه کسی‌ غرشش را شنید.

    شیر آسیایی در لوگوی شرکت مترو گلدوین مایر در سال ۱۹۲۹ میلادی
    شیر آسیایی در لوگوی شرکت مترو گلدوین مایر در سال ۱۹۲۹ میلادی

    تعداد شیرهای ‌آسیایی
    طبق چهاردهمین سرشماری صورت گرفته در سال ۲۰۱۵ میلادی در پارک ملی‌ گیر، تعداد شیرهای ‌ آسیایی ۵۲۳ قلّاده گزارش شده است که افزایش ۲۷ درصدی نسبت به آخرین سرشماری که در سال ۲۰۱۰ انجام پذیرفت را نشان می‌‌دهد. در سرشماری سال ۲۰۱۰، تعداد این زیرگونه ۴۱۱ قلّاده گزارش شده بود.
    سرشماری سال ۲۰۱۵ بین روز‌های ۱۲ تا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ )دوم تا پنجم ماه مه‌ ۲۰۱۵) در منطقه‌ای به مساحت ۲۲۰۰۰ کیلومتر مربع از پارک ملی‌ گیر انجام شد و نتایج رسمی‌ در روز ۲۰ اردیبهشت (دهم ماه مه‌) به رسانه‌ها اعلام گردید. طبق این سرشماری، تعداد شیرهای نر بالغ ۱۰۹ قلّاده، شیرهای مادّه بالغ ۲۰۱ قلّاده، و بچه شیرهای زیر ۳ سال ۲۱۳ قلّاده گزارش شده اند. این در حالی‌ است که همین ارقام برای سال ۲۰۱۰ به ترتیب ۹۷، ۱۶۲، و ۱۵۲ بوده است و در سال ۲۰۱۵ با افزایش ۱۲، ۲۴، و ۴۰ درصدی همراه بوده اند.
    به منظور به دست آوردن اطلاعات دقیق در این سرشماری از دوربین‌های دیجیتال پیشرفته، دوربین‌های تله‌ای، سیستم موقعیت یاب جهانی (GPS)  و سیستم اطلاعت جغرافیایی(GIS)  استفاده شد.

    نزدیکی‌ ببر کاسپین به ببر سیبری
    در سال ۲۰۰۹ میلادی، دانشمندان رشته ژنتیک دانشگاه آکسفورد انگلستان ثابت کردند که ببر کاسپین، تنها یک نوکلئوتید با ببر سیبری تفاوت دارد که این مهم، خود نشان دهنده آن‌ است که این دو زیرگونه در کمتر از ده هزار سال قبل، دارای نیای مشترک بوده اند. لذا کشور قزاقستان در تلاش است که با افتتاح “پارک ملی‌ ببر کاسپین” در سال ۲۰۱۹ میلادی، زیرگونه ببر کاسپین را طی‌ مدت زمان ۱۵ الی ۲۰ سال احیا کند و تعداد آن‌‌ها را با استفاده از تکنیک‌های مهندسی‌ ژنتیک، به ۲۰۰ قلّاده برساند.
    وجه تمایز شیر آسیایی با شیر آفریقایی
    شیر آسیایی‌ در مقایسه با شیر آفریقایی، کمی‌ از لحاظ جثه کوچکتر است و میل تهاجمی کمتری دارد. همچنین شیرهای نر آسیایی یال کم‌پشت‌تری در بالای‌ سر دارند، که بدین ترتیب می‌شود به آسانی گوش‌های آنها را مشاهده کرد. وجود دو خط موازی طولیِ یال در نرها که ازپهلوهای بدن به زیر شکم کشیده شده وهمچنین یک چین پوستی در سراسر زیر شکم، بهترین وجوه تمایز شیر آسیایی‌ از شیر آفریقایی می‌ باشند، چرا که این دو خصوصیت تنها به شیر آسیایی‌ محدود می‌شوند. شیرهای نر آسیایی بین ۱۶۰ تا ۱۹۰ و شیرهای ماده بین ۱۱۰ تا ۱۲۰ کیلوگرم وزن دارند، و رنگ پوستشان اغلب زرد مایل به قهوه‌ای است.

    ببر کاسپین
    ببر کاسپین

    ویژگی‌‌های ظاهری ببر کاسپین
    جمجمه و یال کوچک، گوش‌های بسیار کوتاه و کروی و البته فاقد مو در نوک، لکه‌های سفید در اطراف چشم‌ها و گونه ها، گونه‌های پر از مو، صورت زرد رنگ با نوارهای راه راه قهوه‌ای بر پیشانی، سینه و زیر بدن سفید با نوارهای راه راه زرد، کمر زرد مایل به قهوه‌ای روشن (یا همان رنگ اخرایی) با نوارهای راه راه باریک و پر تعداد مایل به مشکی‌، پهلوها روشنتر با نوارهای راه راه سیاه، دم زرد رنگ با نوارهای راه راه سفید مایل به زرد و همچنین سیاه، رنگ سفید سطح داخلی‌ دست‌ها و پاها، زردی سطح خارجی‌ دست‌ها و پاها، بزرگی‌ پنجه‌ها در مقایسه با زیرگونه‌های دیگر، و موهای بلند در سرتاسر سطح بدن، همه و همه از خصوصیات ظاهری ببر کاسپین بود. نرها ما بین ۱۶۹ تا ۲۴۰ کیلوگرم و مادّه‌ها از ۸۵ تا ۱۳۵ کیلوگرم وزن داشتند.

    نتیجه گیری
    به اعتقاد پروفسور اندرو دروچر – عضو هیئت علمی‌ و کارشناس بخش گوشت خوران بزرگ جثّه در دانشگاه آلبرتا کشور کانادا – انقراض یک گونه گوشتخوار بزرگ جثّه، فاجعه ای زیست محیطی‌ می‌‌باشد. حال آن‌ که طبیعت کشور ما با از دست دادن دو زیرگونه مهم گوشتخوار (شیر و ببر) متحمل چه فاجعه‌ عظیمی‌ گردیده است، به یقین ما ایرانیان از آن‌ بی‌ اطلاعیم. قضیه زمانی‌ حادتر می‌‌شود که با نگاهی‌ به اطراف خود درمی‌‌یابیم پلنگ و یوزپلنگ و خرس قهوه‌ای و ‌خرس سیاه آسیایی و دیگر گونه‌ها نیز یکی‌ یکی‌ در معرض خطر انقراض قرار گرفته اند. همانطور که ذکر شد، انسان به طور مستقیم (شکار بی‌ رویه)، و یا غیر مستقیم (تخریب زیستگاه و شکار طعمه‌های شیر و ببر) در انقراض این دو زیرگونه، نقش بی‌ بدیلی را ایفا نمود .به یاد داشته باشیم که نیکی‌ به هم نوع (انسان) و غیر هم نوع (حیوان(، یکی‌ از مهمترین وظایفی است که پروردگار بر عهده هر یک از ما انسان ها قرار داده است. بنابراین در محافظت از این امانت‌های ارزشمند خداوند، کوشا باشیم.

    * کارشناس محیط زیست

  • بلایی که مرد 2 متری بر سر یک توله‌سگ آورد

    بلایی که مرد 2 متری بر سر یک توله‌سگ آورد

    Animal-Rights-Watch-ARW-8565

    دیده بان حقوق حیوانات: این بار رسانه‌ها از سگی که مردی را گاز گرفت سخن نمی‌گویند، بلکه سخن از مردی است که سگی را گاز گرفته است. اگر چه این خبر به نظر خنده‌دار می‌آید، اما برای «کوجو»ی کوچک این موضوع اصلاً مضحک نبود.

    «فرارو» به نقل از دویچه‌وله در ادامه نوشت: در ایالت فلوریدای آمریکا، مردی که سگ مادرش را گاز گرفته است به حیوان‌آزاری متهم و محکوم شناخته شد.
    به گزارش روزنامه «پالم بیچ پست»، این مرد 37 ساله اینک به احتمال با دست‌کم یک سال زندان و پرداخت جریمه نقدی روبروست. مادر او درخواست کرده که پسرش مجبور به گذراندن دوره‌ «ضد خشونت‌وزری» شود.
    متهم که دو متر و سه‌سانتی‌متر قد دارد و وزنش هم 170 کیلوگرم است به این سگ پاکوتاه به نام «کوجو» چنان حمله‌ور شد و او را گاز گرفت که یکی از چشمان سگ از حدقه بیرون آمد.
    چشم سگ را دوباره به جای اول بازگرداندند، اما حیوان دیگر نمی‌تواند ببیند. دامپزشک معالج او گفت، جراحات سگ آن‌چنان است که انسان تصور می‌کند او در تصادف با اتومبیل به این حال افتاده یا این که مورد حمله سگی دیگر قرار گرفته است.
    متهم می‌گوید، سگ ابتدا او را گاز گرفت. اما دادگاه این ادعا را غیرمعتبر دانسته و آن را رد کرده است. مادر متهم می‌گوید، پسرش در زمان ارتکاب جرم مست بوده است.
    مادر – که صاحب سگ است – می‌گوید که متهم تلاش کرد کوجو را تحریک کند تا سگ، او را گاز بگیرد. وقتی حیوان به این تحریک واکنش نشان نداد، مرد خود سگ را گاز گرفت.
  • چرا انسان همچنان بر روی حیوانات آزمایش می کند؟!

    چرا انسان همچنان بر روی حیوانات آزمایش می کند؟!

    Animal-Rights-Watch-ARW-Sarabandi

    دیده بان حقوق حیوانات/ رکسانا سرابندی*: بیش از دو قرن از آن روزی که توماس هنری هاکسلی، جانور شناس انگلیسی تشریح حیوانات را بهترین روش تدریس مفاهیم زیست شناسی می دانست، گذشته است اما هنوز هم تشریح حیوانات، بخصوص حیوانات آزمایشگاهی جزء لاینفک دروس رشته های پزشکی ، دامپزشکی و یا امثال آنهاست.
    با وجود آنکه دو سده از قرن 19 ام گذشته اما کماکان پیروان و دوستداران تفکر جالینوس، پدر آزمایش روی حیوانات، معتقدند که هر آنچه برای وی مفید و مطلوب بوده است قطعاً ما را هم به سمت و سویی نیک هدایت خواهد کرد.
    از آن زمان که تنها را شناخت و درک ساختار بدن و ارگان ها تشریح سایر پستانداران بوده است، مدت مدیدی می گذرد که طی این همه سال با پیشرفت علم و تکنولوژی، بی فایده ترین راه برای دانستن دانشی که در گذشته بطور کامل تبیین شده، همین آزمایش و تشریح بر روی حیوانات است زیرا امروزه دیگر شناخت ماکروسکوپیک اندام ها و یا محل قرار گیری آنها دغدغه ی دانش پزشکی نیست آن هم در زمانیکه همه چیز در سطح ملکولی و درون سلولی بررسی می شود اما سوال اینجاست که چرا در قرن حاضر هنوز هم روش های منسوخی مثل آزمایش های طولانی مدت بر روی موش ها، میمون ها و یا تکرار هزاران باره ی تشریح روی پستاندارانی مثل سگ ها، انواع نشخوارکنندگان و تک سمی ها همچنان بصورت گسترده در مراکز علمی و تحقیقاتی، موسسات آموزش عالی و در صنایع داروسازی ادامه دارد؟
    چرا با وجود تعداد زیاد نرم افزارها و فیلم های آموزشی که ساختار بدن انسان را با تکنیک های تصویر برداری پیشرفته ای مثل CT اسکن و MRI به خوبی در اختیار دانش پژوهان قرار می دهند هنوز هم در بسیاری از مدارس و حتی مراکز آموزش عالی از تشریح قورباغه برای یادگیری آناتومی و سازوکار بدن استفاده می شود؟ آیا تفاوت های فاحش در زیست شناسی بدن قورباغه با انسان مثل تفاوت در ساختار بافتی، سیستم گردش خون و ساختار متفاوت قلب ( وجود قلب سه حفره ای) کافی نیست تا بدانیم که این روش جز آزار و شکنجه ی یک موجود منفعت دیگری ندارد؟ حتی این تفاوت ها از مرز تفاوت های ماکروسکوپیک نیز گذشته و به جزییات عملکردی ارگانل ها و سلول ها میرسد، برای مثال یک قورباغه می تواند در صورت آسیب به عصب بیناییش تنها در مدت چند هفته عصب آسیب دیده را بازسازی کند و یا حتی می تواند از طریق پوستش نیز تنفس کند-که توانایی انجام هیچ کدام از اینها در انسان وجود ندارد- با این وجود متاسفانه نیمی از موارد تشریح آموزشی حیوانات بر روی قورباغه انجام می گیرد که این موضوع باعث آسیب به طبیعت هم می شود زیرا هیچ کدام از این قورباغه ها پرورشی نبوده و همه ی آنها از طبیعت گرفته می شوند که این خود موجب برهم خوردن تعادل زیست بوم ها و به وجود آمدن مشکلات عدیده ای مثل افزایش جمعیت حشرات، گسترش بیماری های منتقله از  حشرات و حتی تخریب مزارع می شود.

    مواردی از این دست بسیار زیاد است با این وجود چه چیز تاکنون مانع توقف آزمایش روی حیوانات شده است؟
    جواب آن تنها از چند کلمه تشکیل شده است؛ کلماتی مثل: تجارت، منفعت مالی، آسان و به صرفه بودن، ترفیع شغلی و یا علمی و کسب شهرت و مقام. بله، به همین سادگی! این کلمات به ظاهر آرام آنقدر قدرتمند هستند که باعث شده اند هر ساله بین 100 تا 150 میلیون حیوان در سکوت خبری و با رضایت متولیان امر و حتی اهالی علم با روش های دردناک و غیر انسانی در شکنجه گاه هایی بنام آزمایشگاه مورد صد ها آزمایش که عمدتاً یا تکراری اند و یا هیچ سودی برای سلامت بشر و پیشرفت علم ندارند ،قرار بگیرند. برای درک بهتر این موارد می توان علت آزمایش های بی رویه روی حیوانات را در 3 حوزه ی مهم انستیتو های تحقیقاتی ، مراکز آکادمیک و شرکت های سازنده مواد دارویی بررسی کرد:

    1.    مراکز دانشگاهی: آنچه در ابتدای امر در این مراکز به چشم می خورد تبانی میان تامین کننده های هزینه های پژوهشی با این مراکز است. نمی توان به سادگی این موضوع را که آزمایش روی حیوانات یک روش آسان و قطعی برای کسب رتبه و اعتبار علمی دانشگاهیان است ،نادیده گرفت مهمتر آنکه این روش ها تضمین کننده ی دریافت بودجه های کلان پژوهشی برای محققین این پروژه هاست.
    2.    مراکز علمی تحقیقاتی: تعداد زیادی از موافقان آزمایش روی حیوانات در این گروه جای می گیرند. این افراد معتقدند که این آزمایشات نقش مهمی در حفاظت از سلامت انسان ها دارد اما حقیقت امر اینست که به خوبی از بی نتیجه  و وقت گیر بودن آزمایشات و داده های حاصل از آن اطلاع دارند. بسیاری از این دانشمندان به دلایل زیادی حاضر به پذیرش این موضوع که آزمایشات حیوانی موجب عقب گرد در علم و بدست آمدن نتایج غلط بسیار در جامعه می شود، نیستند.
    3.    شرکت های داروسازی: کفه ی موافقان آزمایش روی حیوانات توسط این ابر دانشمندان تاجر روز به روز سنگین تر می شود! هیچ چیز به اندازه ی آزمایش روی حیوانات برای این شرکت ها دارای صرفه ی اقتصادی نیست برای اثبات این حرف به آنچه در ژورنال Drug Discovery and Development  آمده است اشاره می کنم : “عمده هزینه هایی که شرکت های دارویی متحمل می شوند صرف کارآزمایی بالینی و بازاریابی می شود و مبلغی که صرف کشف اولیه و روند توسعه ی دارو می شود تنها در حدود 5- 2 درصد مجموع هزینه ها را به خود اختصاص می دهد.”

    Animal-Rights-Watch-ARW-8561

    قطعاً بر کسی پوشیده نیست که کشف و توسعه ی دارو حاصل آزمایشات مداوم و بی رحمانه با دز های غیر معمول و بررسی نتایج حاصل از آن در حیوانات آزمایشگاهی است.
    آزمایش های حیوانی برای این گروه نه تنها سود آور است بلکه نوعی امنیت قضایی برای آنها ایجاد می کند، به این معنا که اگر داروی کشف شده در کارآزمایی بالینی و حتی در مراحل بعدی که عرضه به بازار مصرف است دارای عوارض جانبی بیشتر و یا عوارضی غیر از آنچه احتمالش را می دادند باشد، می توانند با تکیه و استناد بر نتایج حاصل از آزمایشات متعدد روی حیوانات از پاسخگویی به شکایات و یا پرداخت جریمه های گزاف سرباز زنند اما اینکه اهالی علم چگونه می توانند با وجود دانستن این موضوع که آزمایشات حیوانی منجر به نتایج غلط بسیار و وقوع عوارض جبران ناپذیر در مصرف عمومی می شود باز هم به فریب دادن افکار عمومی می پردازند خود جای سوال دارد! آیا سود اقتصادی دلیل موجهی برای از بین بردن و شکنجه ی طولانی مدت میلیون ها حیوان است؟ در مورد انسان ها چطور، منفعت مالی توجیه مناسبی برای تحمیل عوارض گسترده ی دارویی و هزینه مراقبت های بهداشتی پس از آن به مردم است؟ مدافعان آزمایش های حیوانی در توجیه این موضوع که در سال 1994 واکنش های ناخواسته ی دارویی چهارمین علت عمده مرگ و میر در ایالات متحده بوده است چه خواهند گفت؟

    Animal-Rights-Watch-ARW-8563
    تعمیم نتایج آزمایش بر روی مدل های حیوانی تا چه حد در جوامع انسانی کارامد است؟َ
    آزمایش روی حیوانات حدود 200 سال است که به بهانه های مختلف بصورت گسترده انجام می شود اما نتایج این آزمایشات تا چه حد قابل تعمیم به انسان هاست؟ برای یافتن پاسخ این سوال می توان نگاه کوچکی بر مفهوم شباهت های ژنومی داشت.
    برطبق نظریه ی گونه زایی داروین تمامی گونه ها از یک نیای مشترک در روند تکامل مشتق شده اند به عبارتی در تمامی گونه ها اجزای تشکیل دهنده ی DNA  یکسان است و از طرفی تقریباً ریشه ی اکثر بیماری ها در ژن هایی نهفته شده که واحد ساختاریشان  DNA است ، همین چند جمله کافی است تا ما را به یکی از دو گروه موافقان و یا مخالفان آزمایش روی حیوانات ملحق کند.
    بر طبق اعتقاد موافقان همین شباهت بالای ژنتیکی در ژنوم انسان و سایر حیوانات-برای مثال این شباهت در ژنوم انسان و شامپانزه 99.4 درصد و بین ژنوم انسان و موش 97.5 درصد است- دلیل موجهی برای شبیه دانستن عملکرد سلول های بدن انسان با آنهاست پس بر طبق این فرض انواع آزمایش بر روی حیوانات را برای دست یابی به پیشرفت در دانش پزشکی، مجاز می دانند اما علارغم این همه شباهت تفاوت های فاحشی در عملکرد ژن ها وجود دارد که دانشمندان علت آنرا نقش غالب ژن های تنظیم کننده بر ژن های ساختاری در گونه های مختلف می دانند، برای مثال نقض در یک ژن در انسان منجر به تومور چشمی در کودکان می شود ولی نقض در همان ژن منجر به سرطان مغز در موش ها می گردد.
    به عبارتی تفاوت میان انسان و شامپانزه و یا موش-همه ی گونه ها- تنها به ساختار DNA بر نمی گردد  بلکه به نحوه ی تنظیم بیان ژن ها وابسته است.
    در کتاب «به جای آزمایش روی حیوان» در خصوص بی ارزش بودن مدل های حیوانی چنین آمده است:
    “تفاوت بسیار اندک در توالی و تنظیم ژن می تواند منجر به تفاوت های عمیق زیستی، فیزیولوژیک و دست یابی میان گونه ها می شود، این پایه ای ترین دلیل است که توضیح می دهد چرا مدل های حیوانی از مد افتاده وحتی خطرناک هستند. از آنجا که ارگانیسم های زنده سیستم پیچیده ای هستند و ارتباط آنها با هم بصورت غیر خطی است تسریع دادن نتایج آزمایش بین گونه ها ذاتاً غیر قابل پیش بینی است”

    Animal-Rights-Watch-ARW-8562
    آزمایش روی حیوانات تا چه حد به نفع خود آنهاست؟
    برخی از افردی که مخالف کشتن سالانه ی میلیون ها حیوان برای آزمایشات و منافع انسانی هستند مقهور حربه ی عجیبی می شوند تحت این عنوان که آزمایش بر روی حیوانات در نهایت به نفع سایر گونه های حیوانی است! در این مواقع این افراد، به چهره ی مظلوم یک سگ دوست داشتنی و یا شیطنت توام یا لطافت یک گربه در کنار صاحبانشان فکر می کنند و نارضایتی سطحی خود را از شرایط موجود با گفتن جمله ای مثل: چاره ای نیست باید تعدادی از آنها برای داشتن زندگی بهتر سایر هم نوعانشان قربانی شوند، ابراز می کنند و سعی می کنند تمام آنچه را که بر سر حیوانات در آزمایشگاه ها می آید به کلی از یاد ببرند بلکه وجدانشان آرام بگیرد اما حقیقت بر خلاف آن چیزیست که تصور می کنیم.
    خوش بینانه ترین حالت مستلزم پذیرفتن امر محالی مثل این موضوع است که نهاد های سلامت و عوامل دخیل در آن حاضر شده اند میلیاردها دلار را صرف تحقیق و پژوهش برای بهبود سطح سلامت حیوانات کنند اما با وجود این هم نمی توان باور کرد که آزمایش روی حیوانات به نفع خودشان است:
    1.    اکثرمدل های حیوانی جاندارانی هستند که در ژنومشان تغییر ایجاد شده است و با همتایان خود هم تفاوت های بسیاری حتی در سطح سلولی دارند.
    2.    اکثراین آزمایشات با دزبالایی از داروی مورد نظر در کوتاه ترین بازه ی زمانی به حیوان خورانده می شود که این موجب واکنش های فیزیولوژیک و پاتولوژیک شدید در آنها می گردد که این روش کاملاً متفاوت با روش های درمانی در حوزه ی دامپزشکی است. شاید این تفاوت به وسعت تخریب بدن با خمپاره در قیاس با آسیبی که ویروس سرماخوردگی به بدن وارد می کند، باشد.
    3.    شرایط حیوانات مورد آزمایش در روند تهیه و کشف یک داروی جدید متفاوت با حیواناتیست که توسط دامپزشک درمان می شوند.
    4.    در نهایت آنکه نتایج بیشتر مطالعات حیوانی به نام همان شرکت و یا واحد تحقیقاتی بصورت کاملاً انحصاری ثبت می شود و دسترسی سایر افراد نظیر دامپزشکان به این داده ها تقریباً غیر ممکن است.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8564
    اما اگر هیچ کدام از دلایل ذکر شده در نقض ادعای مطرح شده وجود نداشت، آیا باز هم آسیب رساندن و کشتن یک حیوان برای نجات احتمالی حیوانی دیگر توجیه انسانی خواهد داشت؟
    تعمیم این مورد به جوامع انسانی چگونه است؟ اگر گزینه آزمایش و کشتن انسان ها وجود دارد چرا در سالن های تشریح دانشکده های پزشکی از اجساد انسان های که به دلایلی مرده اند استفاده می شود؟
    چرا با وجود آنکه بیش از ربع قرن از ابداع روش فیکس کردن اجساد حیوانات مرده توسط دکتر کومار گذشته است، هنوز هم سالن های تشریح با روح های سرگردان و مضطرب حیواناتی که بر خلاف میلشان برای علم آموزی کشته شده اند، پر می شود؟
    چرا هنوز هم برای بررسی نوع خاصی از یک عارضه یا بیماری به جای بررسی آن در حیواناتی که این عارضه را دارند-برای مثال قطع نخاع شده اند- حیوان سالم دیگری را با روش های درد آور به همان عارضه دچار می کنند؟
    هزاران چرای دیگر هست که منصفانه و عاقلانه بودن آزمایشات روی مدل های حیوانی را زیر سوال می برد.
    در قرن 21ام، در عصر شکوفایی علم و دانش کمترین نیاز ممکن را به مدل های حیوانی داریم چه در حوزه ی فعالیت برای سلامت انسان ها و چه در حوزه ی آموزش و پژوهش برروی حیوانات! امروزه به کمک روش های جایگزین می توانیم بیماری ها را در سطح ژن ها بررسی کنیم و با روش هایی نظیر ژنومیکس، پرتومیکس و … تا حد زیادی از آزمایش بر روی حیوانات بی نیاز شده ایم پس دلیل این همه وفاداری به روش های کهنه و منسوخ را نمی توان جز در جاه طلبی و منفعت طلبی بسیار صاحبان امر، تبلیغات دروغین و اثر گذاری غلط آنها بر باور مردم دانست!!

    با برداشت و اقتباس از کتاب «به جای آزمایش روی حیوان»

    * دانشجوی دامپزشکی، فعال حقوق حیوانات، عضو گروه «ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات» و منتخب تقدیر شده نشان خرس قهوه ای ۱۳۹۴

    _______________________________

    به مناسبت روز دامپزشکی: به رنج حیوانات عادت نخواهیم کرد؛ دلنوشته یک دانشجوی دامپزشکی حامی حقوق حیوانات

    بیانیه روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات/ اعلام منتخبان نشان خرس قهوه ای ۱۳۹۴

  • نبرد خونین مرد الموتی با یک قلاده خرس/ تصویر 18+

    نبرد خونین مرد الموتی با یک قلاده خرس/ تصویر 18+

    Animal-Rights-Watch-ARW-Warning18

    دیده بان حقوق حیوانات: یک مرد روستایی در منطقه الموت قزوین پس از حمله یک قلاده خرس به وی مبارزه کرد و خود را نجات داد.

    یک مرد روستایی در منطقه الموت قزوین پس از حمله یک قلاده خرس به وی مبارزه کرد و خود را نجات داد.

    در این حادثه که صبح امروز رخ داد ، یکی از کشاورزان روستای زواردشت الموت حین مراجعه به باغش با حمله یک قلاده خرس مواجه شد و از ناحیه دست چپ مرد حمله قرار گرفت. این مرد روستایی با چوبدستی در برابر خرس مقاومت کرد و خود را نجات داد.

    این مرد روستایی که خاکپور نام دارد پس از اطلاع اهالی با مرکز فوریتهای پزشکی با امداد هوایی به بیمارستان ولایت قزوین منتقل و بستری شد. طی دو سال اخیر بسیاری از بیماران اورژانسی از منطقه الموت با امداد هوایی به مراکز درمانی منتقل شده اند.

    روستای زواردشت در منطقه الموت شرقی و همجوار با دریاچه اوان قرار دارد.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8556

    Animal-Rights-Watch-ARW-8557

    Animal-Rights-Watch-ARW-8558

    Animal-Rights-Watch-ARW-8559

    منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

  • به مناسبت روز دامپزشکی: به رنج حیوانات عادت نخواهیم کرد؛ دلنوشته یک دانشجوی دامپزشکی حامی حقوق حیوانات

    به مناسبت روز دامپزشکی: به رنج حیوانات عادت نخواهیم کرد؛ دلنوشته یک دانشجوی دامپزشکی حامی حقوق حیوانات

    Animal-Rights-Watch-ARW-8555

    دیده بان حقوق حیوانات/ رکسانا سرابندی*: در راهرو سالن تشریح که قدم می زنم بوی فرمالین خاطرات ماه های اول دانشگاه را برایم زنده می کند. این بوی تند و بی رحم هنوز هم برایم مثل آخرین لحظات فیکس کردن حیوانات در این سالن سرد، زننده و نفرت انگیز است.

    هنوز هم آخرین نگاه های آن سگ مزرعه را که به بهای ناچیز به دانشکده فروخته شده بود به یاد دارم، هنوز هم نتوانسته ام آن بزغاله سیاه کوچک را که از شدت درد و شوک ناشی از بریدن شاهرگش ناله می کرد را از یاد ببرم. گاهی فکر می کنم که شاید اگر می توانست می گفت که تا چه حد از روپوش سفید ما وحشت دارد، شاید لازم بود که من هم می گفتم که چقدر از این سپیدی دلهره آور و شرایط موجود بی زارم، اما هیچ کس حرفی نزد، هیچ کس کاری نکرد، فقط نگاه کردیم، عده ای به بیچارگیش می خندیدند، عده ای با بی تفاوتی به سرخی خونش چشم دوخته بودند و عده ای هم مثل من بارها و بارها لب هایشان را گزیدند و دردرون خود، به حال تمام حیواناتی که قربانی روش های کهنه ی علم آموزی ما می شدند، اشک ریختند.

    دو سال اول دانشگاه من با بغض، دلهره و استرس دیدن هزاران باره ی چشمان ترسان و نا امید حیواناتی که از بخت بد برای کمک به ترویج علم انتخاب و قربانی می شدند؛ گذشت.

    فرمالین را نفس کشیدیم و سکوت کردیم، پذیرفتیم، ازیاد بردیم و عادت کردیم به سردرد های ناخوانده بعد از کار با لاشه های موجوداتی که روزی پر از عشق و امید به زندگی بودند اما اکنون، حتی با وجود فرمالینی که در رگ هایشان وجود داشت، گندیده اند.

    عادت کردیم که دیگر این سوال تکراری را نپرسیم که چرا می کشیم؟ که چرا نابود می کنیم؟ وقتی که صدها روش جایگزین دیگر وجود دارد.عادت کردیم که عادت کنیم به هر چیزی که با ارزش های انسانیمان هم سو نیست.

    اکثر ما امیدوار بودیم که با پایان یافتن کلاس های آناتومی، تمامی این اتفاق ها به پایان برسد، اما اشتباه می کردیم، تمام این صحنه ها را دیده بودیم تا کم کم وجدانمان به خواب رود، تا نادیده بگیریم، قوی باشیم و احساس نکنیم درد و رنجی را که رت های آزمایشگاهی هنگام بریدن دم و گوشهایشان حس می کنند.

    ساعت های مدیدی را در سالن های تشریح گذرانده بودیم تا وقتی بی دلیل و برای تکرار چندین باره ی یک آزمایش با نتیجه مشخص مجبور می شدیم این اسیران سپیدِ چشم سرخ را در محفظه های بزرگ اتر خفه کنیم با آرامش اسکالپل را به خط میانی شکمشان فشار دهیم و نترسیم از مشاهده ی ارگان هایی که سانت به سانتش را نه تنها ما، بلکه امثال ما هزاران بار دیده بودند. باید آزمایش می کردیم، باید می دیدیم تا مبادا چیزی از آنچه در سیلابس درسیمان تعریف شده، از قلم بیوفتد.

    وضع در مزارع پرورش و نگهداری دام ها بهتر از آنچه در سالن تشریح و آزمایشگاه ها تجربه کرده بودیم نبود. آنجا یاد گرفتیم تا بپذیریم که دام ها دارایی شخصی ما هستند، آنها به دنیا میایند تا در خدمت ما باشند، آنها برای ما پرورش میابند! آنجا آموختیم که اگربا دامی که به بیماری سختی که نیازمند صرف وقت و هزینه بسیار برای درمان بود، مواجه شدیم و تشخیص بر این بود که درمان به طور قطعی جواب نخواهد داد، تنها به یک را متوسل شویم، کشتارگاه!!

    من آموختم که در دامپزشکی مانند پزشکی برای نجات جان بیمارم تا لحظه ی آخر نباید بجنگم چون حتی اگر به کشتارگاه هم فرستاده شود باز هم برای هم نوعانم مفید خواهد بود. من آموختم پیش از آنکه دامپزشک باشم باید در جهت منافع انسانی عمل کنم!

    گاهی به فشار ناشی از انقباضات عضلات خلفی دام بر روی ساعدم که در واکنش به دردی بود که می کشید، فکر می کنم و از خودم می پرسم هیچ روش دیگری برای تشخیص آبستنی در یک دام  ماده وجود ندارد که دیگر مجبور نباشد چنین دردی را در هر آبستنی تحمل کند؟

    این درست از آن دست سوالاتیست که بارها و بارها در ذهن خیلی از ما می گذرد اما کمتر تلاشی برای یافتن پاسخش صورت می گیرد، شاید چون عادت کردیم که عادت کنیم به آنچه هست، هرچند که بد، زشت و یا دردآور باشد.

    اما خیلی از ما هنوز هم امیدواریم به آنچه که تغییرمی نامندش. هنوز هم برای ایجاد این تغییر تلاش می کنیم.

    ما باور نکردیم که برای کمک به حیوانات باید 6 سال و یا حتی بیشتر تعداد کثیری از آنها را قربانی کنیم. باور نکردیم که بهترین روش درآموزش جراحی انجام آن بر روی حیوان سالم  است وقتی که در حال حاضر 154 دانشگاه از 159 تای آنها در ایالات متحده، به جای جراحی های آسیب رسان روی حیوان سالم، از Alternative ها و روش های جایگزین استفاده می کنند.

    خیلی از ما نتوانستیم بپذیریم که کشتن بهترین راه فیکس کردن حیوانات برای آموختن آناتومیست، وقتی که در بسیاری از دانشکده های برتر دامپزشکی  از پلاستینه کردن و یا فیکس کردن اجساد اهدایی استفاده می شود.

    ما نتوانستیم عادت کنیم به آزمایش تکراری مشاهده ی اثر دارو های مختلف با دوز متغییر بر روی دام ها که نتایج آنها سالهاست که مشخص شده و تکرار آنها جز گذراندن ساعت های تعیین شده در آزمایشگاه حاصلی ندارد آنهم وقتی که نرم افزار های فارماکولوژی در بسیاری از کشور ها جایگزین این روش ها شده است.

    هرگز برای خیلی از ما کشتن رت ها عادی نمی شود، حتی اگر باور عموم بر این باشد که آنها موجوداتی بی ارزش با توان تولید مثلی بالا و دوره ی بلوغ کوتاه هستند و برای این تکثیر می شوند که عمرشان فدای تحقیق و پژوهش های عمدتاً تکراری شود.

    اگر هزاران بار دیگر هم به خیلی از ما ها بگویند که درمان عفونت سینوسی ناشی از شاخ بری غلط، هزینه بر،وقت گیر وبی نتیجه است بازهم تسلیم نخواهیم شد و به درمانمان ادامه خواهیم داد.

    شاید به خاطر تمام آن دامپزشکانی که هنوز هم زیر بار هیچ نوع جراحی زیبایی در پت ها ویاعقیم سازی های بی دلیل و غیر اصولی نمی روند است که، خیلی از ما هنوز هم به تغییر امیدواریم.

    ما خیلی وقت است که دیگر به کشتن عادت نمی کنیم و دیگر روش های قدیمی و منسوخ را نمی پذیریم.

    ما اینجاییم تا برای تغییر و بهبود شرایط تمام حیوان هایی که گاهی امیدی جز ما برای درمان شدن ندارند، تلاش کنیم.

    ما برای تغییر تلاش می کنیم، حتی اگر ده ها، 14 مهر دیگر هم از پس هم بگذرند چون ما آنقدر به تغییر امیدواریم که در انتظارآن 14 مهری هستیم که وقتی رسید، دیگر روپوش سپید ما، دلهره ای در نگاه هیچ بی زبانی ایجاد نکند.

    * دانشجوی دامپزشکی، فعال حقوق حیوانات، عضو گروه «ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات» و منتخب تقدیر شده نشان خرس قهوه ای ۱۳۹۴

  • از مرز واقعیت تا تحریف/ جواب دامپزشک ارم به یک خبر

    از مرز واقعیت تا تحریف/ جواب دامپزشک ارم به یک خبر

    Animal-Rights-Watch-ARW-8553

    دیده بان حقوق حیوانات/ ایمان معماریان*: باغ وحش تهران (ارم) سالهای سال بدون کوچکترین تغییری در حال ادامه حیات بود و هر چند سال یکبار شاید خبری همچون ورود ببرهای سیبری یا مرگ آنها باعث توجه به این باغ وحش میشد. در آن زمان باغ وحش تهران هم همانند سایر باغ وحش های کنونی ایران تنها با فروش غیرمجاز حیوانات کسب درآمد میکرد، کسی به فکر ایجاد تغییر نبود و طرفداران حقوق حیوانات هم آن روند را کاملاً در راستای حقوق حیوانات میدانستند و دم بر نمی آوردند. کمتر از 3 سال است باغ وحش تهران روند رو به جلوی خود را آغاز کرده است و با تغییر بیش از 80 درصدی جایگاه ها، جلوگیری از هر گونه خرید و فروش غیرمجاز، راه اندازی سیستم مکانیزه فاضلاب و استفاده از خروجی آن در آبیاری، کسب گواهینامه ISO-9001 2008 و حتی کسب عضویت در ارگان اروپایی EEP در مورد پلنگ ایرانی به عنوان اولین قدم برای عضویت در اتحادیه باغ وحش های اروپا در چشم انداز 2020، پا را فراتر از استانداردهای ایرانی و سازمان حفاظت محیطزیست ایران گذاشته و خودخواسته قدم به قدم به استانداردهای بین المللی نزدیکتر میشود. ولی گویا این روند پیشرفت مخالف با حقوق حیوانات است! چرا که طرفداران و فعالین در زمینه حقوق حیوانات فعالتر از پیش در راستای تخریب باغ وحش تهران، از هرآنچه در توان دارند استنفاده میکنند تا باغ وحش را کماکان مکانی شیطانی جلوه دهند. بدون شک نقدهای سازنده میتواند این روند بهبود را تسریع کند ولی آیا نقدهای این دوستان به مشکلات واقعی و ملموس باغ وحش تهران اشاره دارد؟!

    بسترسازی جهت تحریف واقعیت
    لازم به ذکر است که هنوز 20 درصد از جایگاه های باغ وحش تهران نیاز به بازنگری اساسی دارد. اگر فردی بخواهد بدون دشمنی و غرض ورزی انتقادی سازنده داشته باشد، اشاره به آنها خالی از لطف نخواهد بود. ولی دوستانی که خود را طرفدار حقوق حیوانات میدانند گویا به روش های دیگری برای رسیدن به هدف خود که همان بستن بی قید و شرط باغ وحش است، روی آورده اند و این مهم چیزی نیست جز شایعه پراکنی، بیان موارد غیرواقعی و یا تحریف واقعیت.
    این رویکرد افرادی که خود را طرفدار حقوق حیوانات میدانند، در گزارشات اخیر منتشرشده از باغ وحش تهران کاملاً ملموس است. به عنوان مثال میتوان به خبرهای مختلفی از خبرگزاری مهر و بازنشر آنها توسط سایت دیده بان حقوق حیوانات اشاره نمود.
    بخشی از این گزارش در سایت دیده بان حقوق حیوانات به نقل از خبرگزاری مهر: “به گزارش خبرنگار مهر، باغ وحش ارم به دلیل اقدامات بسیاری که طی ۵ سال اخیر در رابطه با حقوق حیوانات از جمله فروش حیواناتی چون شیر و گرگ به اشخاص حقیقی، خفه شدن ببر مبتلا به صرع در حوض آب، مرگ ببر نر سیبری بر اثر ابتلا به مشمشه، کشتار غیرانسانی ۱۴ شیر به دلیل احتمال ابتلا به مشمشه، استفاده از خرگوش زنده برای تغذیه شیرها، بستن گراز زنده با مفتول فلزی برای تغذیه شیرها، نگهداری از فیل ها در اتاقکی کوچک با زنجیری بر پایشان در تمام فصل سرما، شرایط غیراستاندارد نگهداری از خزندگان، قفس های نامناسب میمونها، مرگ مشکوک کفتار ماده و جایگزینی آن با کفتار نر، مرگ دو کانگورو و والابی، یال سوخته شترها بر اثر پرتاب سیگار بازدیدکنندگان، زمین بتنی زیر پای سگ سانان و نهایتاً تکثیر غیرکارشناسانه گوزنهای اروپایی که در حالت خوشبینانه مازاد آنها به مصرف گوشتخواران باغ وحش و همچنین یک شخصیت حقیقی رسیده به یکی از بدنام ترین باغ وحش های کشور در این رابطه تبدیل شد تا جایی که به ایستگاه پایانی برای گربه سانان لقب گرفت. فروش و کشتار حداقل ۳۷ گوزن زرد و قرمز اروپایی برای مصارف انسانی یا تامین گوشت گوشتخواران، در کنار ورود بدون مجوز ببرهای سفید و شیرهای آسیایی که جنجالهای زیادی را بر پا کرد، نگرانی دوستداران حیات وحش را به دنبال داشت و در افکار عمومی نسبت به مجموعه تفریحی ارم ذهنیت منفی بیشتری  ایجاد کرد.”

    “ایستگاه پایانی برای گربه سانان”!!!
    بد نیست بدانیم باغ وحش تهران در حال حاضر از گونه¬های مختلف گربه سان از جمله پلنگ ایرانی، پلنگ آفریقایی، شیر آفریقایی، ببر بنگال، کاراکال، سیاه گوش و گربه جنگلی نگهداری میکند. 3 گونه از این گربه سانان در حال حاضر تکی و بدون جفت هستند و جایگاه نگهداری آنها کاملاً تغییر کرده و در حد استانداردهای بین المللی است. در مورد شیر آفریقایی تغییرات جایگاه و بهینه سازی آن به طور کامل و مبتنی بر استانداردهای بین المللی صورت پذیرفته و تکثیر آنها با روش قرار دادن ایمپلنت ضدبارداری برای مدت 2 سال متوقف شده و این مهم به علت تکثیر فراوان این گونه در باغ وحش تهران صورت گرفته است تا جایگاه مناسب برای تعدادی تعیین شده از شیر آفریقایی را در اختیار داشته باشیم. لازم به ذکر است، فیل آسیایی سریلانکایی، کانگرو قرمز، ببر بنگال و میرکت گونه های جدید باغ وحش تهران در 2 سال اخیر هستند که در نهایت سلامت تولیدمثل هم میکنند. جالب است بدانیم پیرترین پلنگ آفریقایی ثبت شده در کل دنیا با نام لاسا در حال حاضر در باغ وحش تهران زندگی میکند و شرایط نگهداری گربه سانان و جایگاه های آنها از بهترین بخشهای باغ وحش تهران است که باعث شده روند عضویت در اتحادیه باغ وحش های اروپا از این بخش آغاز شود. در مورد پلنگ ایرانی نیز موفقیتهای بسیاری برای اولین بار در ایران و دنیا کسب شد.

    هدف از نقب در گذشته چیست؟
    در مورد مشکلات ایجاد شده بعد از شیوع بیماری مشمشه که در زمان مدیریت قبلی و بیش از 5 سال پیش در باغ وحش تهران رخ داد، لازم به ذکر است کلیه اقدامات صورت گرفته و معدوم سازی شیرها با توجه به قوانین سازمان دامپزشکی و توسط این سازمان صورت گرفته است. ببر های سیبریایی که توسط سازمان محیط زیست ایران از کشور روسیه به ایران آورده شده بودند تحت مالکیت سازمان حفاظت محیط زیست بوده و تنها به دلیل عدم وجود جایگاه نگهداری در باغ وحش تهران نگهداری می شدند که بعد از مرگ ببر نر به دلیل ابتلا به بیماری مشمشه ببر ماده توسط سازمان دامپزشکی در قرنطینه قرار گرفته و تا به امروز تحت نظارت این ارگان در قرنطینه قرار دارد. لازم به ذکر است با وجود اینکه مالکیت این ببر متعلق به سازمان حفاظت محیط زیست است، باغ وحش تهران بارها  آمادگی خود را برای پرداخت کلیه هزینه های آزمایش مجدد و فراهم سازی جایگاه مناسب برای انتقال ببر به داخل باغ وحش اعلام نموده است. مکاتبات بین المللی با مراکز معتبر دنیا جهت تعیین تکلیف این ببر نیز از سوی باغ وحش تهران صورت گرفته و از مراکز مختلف در اروپا و استرالیا توصیه نامه هایی به ایران ارسال شده است. به هر حال باغ وحش تهران دیگر باغ وحش پیشین نیست و همانطور که پیشتر نیز ذکر شد 3 سالی است که روند پیشرفت را آغاز کرده و اشاره به مشکلات قدیمی که قبل از آغاز رویکرد جدید باغ وحش تهران رخ داده، شاید دلایل دیگری داشته باشد.

    جنجال مغرضانه بی پایان در مورد ببر مبتلا به صرع
    در مورد ببر بنگالی که به علت بیماری در حوضچه آب غرق شد، خاطرنشان میسازد که نزدیک به 7 سال قبل مسئولان گذشته باغ وحش، دو توله ببر را با قیمتی بسیار پایین خریداری می‌کنند. اما توله ببر نر، حین انتقال به تهران تلف می‌شود (به علت بیماری و تشنج متناوب) و توله ببر ماده، برای مدتی تنها ببر باغ وحش تهران می‌شود.
    در ابتدا، کسی متوجه بیماری صرع ببر نمی‌شود تا اینکه حملات صرع این حیوان افزایش پیدا می‌کند و پس از تست‌های دامپزشکی مشخص می‌شود که حیوان از بیماری صرع رنج می‌برد. شایان ذکر است که تمامی تست ها وتشخیص در زمان مسئولیت بنده بعنوان دامپزشک باغ وحش تهران صورت پذیرفته است. این ببر مبتلا به بیماری صرع Epilepsy  با پیشینه ژنتیکی و مادرزادی بود که به صورت متناوب دچار حمله‌های صرعی می‌شد. حیوان تحت درمان با داروی Phenobarbital قرار داشت که به همین دلیل تعداد حملات به شکل چشمگیری کاهش پیدا کرده بود. این ببر بعدازظهر روز 14 مرداد ماه سال 1392 در جایگاه خود دچار حمله مجدد صرعی شده و بر اثر همین حمله نیز سر حیوان به داخل حوضچه تعبیه شده در محوطه‌اش وارد می‌شود. با وجود آنکه نگهبان جایگاه ببر متوجه این اتفاق شده و به سرعت برای خارج کردن سر حیوان از داخل آب وارد محوطه نگهداری ببر می‌شود، اما حیوان بر اثر خفگی در آب تلف می‌شود. این مشکل ناخواسته که در زمان حملات صرعی با برخورد سر حیوان به اجسام مختلف و یا حتی ورود پوزه حیوان به داخل ظرف آب محتمل بود، حادثه ای است که در بسیاری از نقاط دنیا حتی در مورد انسانها رخ میدهد. نکته قابل تعمق اینجاست که تنها یک هفته بعد از مرگ ببر بیمار باغ وحش تهران در باغ وحش لندن توله ببر سیبریایی که بسیار با ارزش تر از ببر بیمار و با مشکلات ژنتیکی باغ وحش تهران بود، در استخر آب خوری خفه شد. واقعیت امر این است که در هر مکانی که از حیوانات زنده نگهداری میشود احتمال بروز تلفات نیز وجود دارد و این احتمال در موارد بیماریهای غیرقابل درمان بیشتر هم میشود. بسیاری از باغ وحش های معتبر دنیا حیوانات بدون ارزش ژنتیکی و یا دارای مشکلات ژنتیکی را حذف می کنند تا این مشکل باعث رنج حیوان نشود و یا به نسل های بعدی منتقل نشود.

    موج سواری بر روی سوژه گوزن اروپایی
    “تکثیر غیرکاشناسانه گوزنهای اروپایی که در حالت خوشبینانه مازاد آنها به مصرف گوشتخواران باغ وحش و همچنین یک شخصیت حقیقی رسیده به یکی از بدنام ترین باغ وحش های کشور در این رابطه تبدیل شد”!!!
    این که کارشناس کیست و آیا هرکسی میتواند به خود اجازه دهد، در مواردی که کوچکترین سررشته ای از آن ندارد، نظر دهد بحثی دیگر است ولی در مورد استفاده از گوزنهای قرمز و زرد اروپایی جهت تغذیه گوشت خواران باید ذکر کنم در تمامی دنیا برای جلوگیری از افزایش جمعیت گونه هایی که نیازی به تکـثیر آنها نیست، اقداماتی صورت میپذیرد. برای مثال در باغ وحش تهران برای شیرهای آفریقایی ایمپلنت های خاص ضدبارداری استفاده شده تا این گونه در دوسال پیش رو تولیدمثل نداشته باشد. در برخی از موارد نیز جدا کردن جنس نر و ماده از یک دیگر و حتی عقیم سازی دائمی مطرح میباشد. با این وجود از برخی از گونه ها میتوان استفاده بهتری نمود. برای مثال گوزن زرد اروپایی Dama dama و گوزن قرمز اروپایی Cervus elaphus در لیست IUCN درجه حفاظتی LC یا کمترین نگرانی را دارند، در نتیجه این دو گونه از گوزنهای باغ وحش تهران علاوه بر این که گونه بومی کشور ما نمی باشند، در تمامی دنیا از نظر زیست محیطی کمترین ارزش را دارا بوده و تعداد آنها در کشورهای مختلف رو به فزونی است. در کشورهای اروپایی به دلیل نبود شکارچی طبیعی، تعداد این گونه ها در زیستگاه طبیعی خود در برخی از مناطق از مرز تحمل زیستگاه بیشتر شده و مجوزهای شکار چند هزارتایی برای کنترل جمعیت آنها صادر میشود. بسیاری از کشورها این دو گونه گوزن را در تعداد بالا به منظور استفاد از گوشت و سایر فراورده ها پرورش میدهند که مهمترین آنها کشور نیوزلند میباشد. گوشت این گونه گوزن ها به نام Venison در بازار اروپا و آمریکا معروف میباشد و در اکثر سوپر مارکت ها در دسترس است. نکته بعدی این که گوزن زرد ایرانی که از گونه های به شدت در خطر انقراض و منقرض شده درطبیعت است، بسیار حساس به مشکلات ژنتیکی و اختلاط نژاد میباشد. وجود گونه ای همچون گوزن زرد اروپایی با توجه به عدم وجود مدیریت صحیح در اکثر مراکز نگهداری میتواند خطری جدی برای ژن با ارزش گوزن زرد ایرانی باشد و در صورت مخلوط شدن این دو گونه و یا راه یافتن گوزن زرد اروپایی به طبیعت ایران، خسارات جبران ناپذیری بر عرصه محیط زیست ایران وارد خواهد شد. دقیقاً عین همین مشکلات در مورد گوزن قرمز اروپایی و تحت گونه بسیار باارزشی که از آن با عنوان مرال یاد میشود و در طبیعت ایران در خطر انقراض قرار دارد، صادق است. در صورت اختلاط گوزن قرمز اروپایی و مرال و یا راه یافتن گوزن قرمز اروپایی به طبیعت ایران، خسارات جبران ناپذیری به بار خواهد آمد. گونه های مختلف در باغ وحش ها جایگاه های استاندارد و تعریف شده ای براساس تعداد برای خود دارند که در صورت نگهداری از گونه ها بیش از تعداد مجاز در یک جایگاه، مشکلات زیستی برای آن گونه ایجاد خواهد شد. برای مثال تغذیه گوشتخواران در باغ وحش تهران با گوشت گاو برزیلی و لاشه کامل مرغ انجام میپذیرد و گوشت مصرفی حیوانات گوشتخوار بدون شک از سایر حیوانات به دست می آید منجمله گاو، شتر، گوسفند، خوک و یا گوزن و زرافه و… پرورش یافته در باغ وحش که ارزش حفاظتی و زیست محیطی آنها همانند یکدیگر است. خریدار واجد شرایط قانونی برای این دو گونه وجود ندارد و بعضا درخواست های خرید این دو گونه توسط سازمان محیط زیست رد شده است. لازم به توضیح است که باغ وحش¬ های معتبر دنیا اجازه ی انتقال و فروش این گونه ها به مراکزی که مجوز و توان نگهداری درست از آنها را ندارند، نخواهند داشت.

    نگاهی به شایعات منتشر شده
    “فروش حیواناتی چون شیر و گرگ به اشخاص حقیقی”!!!
    3 سال است که هیچ حیوانی بدون مجوز سازمان حفاظت محیط زیست به باغ وحش تهران وارد نشده و یا از این باغ وحش خارج نشده است.

    “بستن گراز زنده با مفتول فلزی برای تغذیه شیرها”!!!
    اتفاقی که هیچ گاه در باغ وحش تهران رخ نداده و تنها برای تخریب ذکر شده!

    “نگهداری از فیل ها در اتاقکی کوچک با زنجیری بر پایشان در تمام فصل سرما”!!!
    جایگاه فیلها بر طبق استانداردهای 7 سال پیش طراحی و ساخته شده بود و چه در فصل زمستان چه تابستان فیلها شاید برای تنها دقایقی برای زمان کار کارگرهای ساختمانی و یا کارهای عمرانی بسته میشدند نه در تمام فصل زمستان. البته لازم به ذکر است جایگاه فیلها کاملاً با استانداردهای روز دنیا تغییر کرده و ارتباط مستقیم انسان با فیلها برداشته شده و فیل بان ها از این پس از پشت حفاظهای خاص برای تیمار فیلها اقدام میکنند و در زمان حضور فیل وارد جایگاه نمی شوند که این روش به روزترین روش نگهداری از فیل در باغ وحش های دنیا است.

    “شرایط غیراستاندارد نگهداری از خزندگان”!!!
    جایگاه خزندگان کاملاً شرایط مناسب نگهداری گونه های موجود را دارا میباشد. حتی جایگاه های جدید و استانداردی برای ایگوآناهای سبز، مارهای پیتون برمه ای، کرکودیل های نیل، گاندوها، بزمجه و… ساخته شده و از آنها استفاده میشود.

    “قفس های نامناسب میمونها، زمین بتنی زیر پای سگ سانان”
    در تمامی موارد ذکر شده تنها این دو مورد از سندیت برخوردار است که در مورد جایگاه شامپانزه ها و گرگها باغ وحش تهران نیاز به تغییرات اساسی دارد و در مورد جایگاه بابون و رزوس تغییراتی در حفاظ ها صورت گرفته و تغییرات تکمیلی برای غنی سازی جایگاه لازم است که باید در برنامه های آینده باغ وحش تهران قرار گیرد و حتما اینچنین خواهد بود. به هر حال همه خرابی ها یکشبه به سامان نخواهد شد.

    “مرگ مشکوک کفتار ماده و جایگزینی آن با کفتار نر”
    3 سال پیش کفتار راه راه ماده ای در باغ وحش تهران زندگی میکرد که به گفته نگهبانان قدیمی باغ وحش تهران از پیرترین حیوانات باغ وحش تهران بود. عدم توانایی در حرکت به علت فیکس شدن مهره های ستون مهره های کمری و سینه ای به یکدیگر Spondylosis و آرتروز و درد شدید مفاصل زانو، لگن، شانه و آرنج از دیگر موارد مشکلات ناشی از سن بالا در این حیوان بودند. مشکل قلبی CHF هم در روزهای آخر عمر باعث تحمیل درد و رنج شدید به حیوان شده بود. با توجه به درد و رنج شدید حیوان و برگشت ناپذیر بودن شرایط حیوان با داروی بیهوشی و به روش درست راحت شد (مرگ با شفت یا یوتانایز). 2 سال بعد از آن توله کفتار راه راه  نری که با آسیب شدید اندام قدامی در نزدیکی تهران پیدا شده بود، به باغ وحش تهران تحویل داده شد که با اطلاع سازمان محیط زیست درمان بر روی اندام قدامی حیوان آغاز شد و بعد از 3 ماه بهبودی نسبی حاصل شد اما به دلیل آسیب شدید و دفرمیتی نسبی ایجاد شده و همچنین با توجه به سن حیوان، رهاسازی مجدد امکانپذیر نبوده و در باغ وحش تهران نگهداری میشود.

    “مرگ دو کانگورو و والابی”
    3 کانگروی قرمز در کل تاریخ ایران به ایران وارد شده اند و این مهم حدود یکسال پیش در باغ وحش تهران رخ داد. هر سه کانگرو کاملاً سالم در جایگاهی استاندارد زیست میکنند و قابل بازدید برای بازدیدکنندگان هستند.

    “یال سوخته شترها بر اثر پرتاب سیگار بازدیدکنندگان”
    غددی مترشحه در پشت سر شتر های نر قرار دارد که به آنها occipital glands میگویند و تصویر منتشر شده و در خبرگزاری مهر و بازنشر داده شده در سایت دیده بان حقوق حیوانات نشان میدهد دوستان این غدد را با سوختگی اشتباه گرفته و داستانی در خور ساخته اند!

    حال جای کمی فکر دارد که اینچنین شایعات و دروغ ها و یا کج فهمی ها از کجا آمده!؟ بدون شک در دیدگاه طرفداران حقوق حیوانات  باغ وحش خوب و بد وجود ندارد و باغ وحش ها باید بسته شوند! بدون شک در دیدگاه حقوق حیواناتی دوستان جایگاهی که برای باغ وحش ها در حفاظت از گونه های حیات وحش، فرهنگ سازی و تحقیقات تعریف شده نیز معنا ندارد! ولی برای رسیدن به این هدف یعنی بسته شدن کلیه باغ وحش های دنیا منظور طرفداران حقوق حیوانات از ترویج شایعات و تخریب  2 دلیل اصلی و بسیاری دلایل فرعی است:
    1.  عدم وجود دانش در زمینه ای که فرد در آن خود را صاحب نظر میداند که این مساله متاسفانه از تمامی گفته های خلاف واقع مشخص است

    2. پیشبرد دیدگاه به هر روشی که باعث ایجاد دشمنی های شخصی و تخریب و غرض ورزی شده!

    در نهایت بد نیست بدانیم، باغ وحش تهران، باغ وحشی پیشرو در ایران است که با وجود مساحت کم از ۱۱۰ گونه جانوری نگهداری می‌کند. این مجموعه بهعنوان بهترین باغ وحش ایران قصد دارد تا در آینده الگویی برای سایر باغ وحش‌های کشور باشد.
    باغ وحش تهران درصدد است تا هدف اصلی باغ وحش‌های دنیا یعنی کمک به حیات وحش را در ایران اجرا کند.

    صفحه چرا باغ وحش مهم است؟
    امروزه در تمام دنیا باغ وحش‌ها بعنوان ستون‌های اساسی حفاظت از حیات‌وحش مطرح هستند. پتانسیل بالای بازدیدکنندگان که تعداد بسیار زیادی از آنان را کودکان تشکیل میدهند، این قابلیت را به باغ وحش‌ها داده تا در فرهنگ‌سازی و حفاظت از حیات‌وحش پیشگام باشند. اکثر مردم عادی برای دیدن و ارتباط برقرار کردن با حیات‌وحش امکان رفتن به طبیعت و مشاهده حیوانات را ندارند و لذا مهمترین مکانی که ذهن این افراد را با مقوله حفاظت از حیات وحش عجین خواهد کرد، باغ وحش است.
    باغ وحش تهران نیز قصد دارد در آینده نزدیک با مدیریت مناسب، پایه‌گذار فرهنگ حفاظت از حیات وحش بالاخص در کودکان و دانش‌آموزان باشد. علاوه بر این نباید فراموش کرد که باغ وحش‌ها مهمترین مکان برای انجام تحقیقات علمی در زمینه حیات وحش به حساب می‌آیند و علوم مختلفی از جمله زیست‌شناسی، دامپزشکی حیات وحش و … وابستگی کامل به وجود آنها دارند.
    با وجود اینکه بازگرداندن گونه‌های مختلف حیات وحش از شرایط بسته به طبیعت با دشواری‌های خاصی همراه است ولی باغ وحش‌ها همیشه نقش خود را در حفاظت از گونه‌های در خطر انقراض به خوبی ایفا کرده‌اند. نظر به تخریب روزافزون زیستگاه‌های طبیعی حیات وحش و کاهش جمعیت گونه‌های در خطر انقراض، باغ وحش‌ها می‌توانند در آینده امیدی روشن برای حفظ گونه‌های جانوری مختلف و حتی معرفی مجدد آنها به زیستگاه‌های طبیعی‌شان باشند.
    شایان توجه است که درست برخلاف باور عامیانه و بر پایه احساس برخی از دوست‌داران حیوانات که به نوعی از مقایسه انسان و نیازهای انسان با سایر گونه‌های جانوری نشات می‌گیرد و باعث می‌شود تا آنها گهگاه باغ وحش‌ها را به دلیل محدودیت فضا با اسارتگاه انسان مقایسه کنند، باغ وحش‌های معتبر دنیا برای رسیدن به اهداف والای خود به هیچ عنوان از حیوانات سوءاستفاده نمیکنند. دلایل مختلفی بر این ادعا وجود دارد که از جمله اهم آنها می‌توان به این موارد اشاره کرد:
    هیچ‌یک از باغ وحش‌های فعال در زمینه حفاظت، گونه‌های حیات وحش را به منظور نگهداری از طبیعت جدا نمی‌کنند مگر این که به هر دلیلی آن حیوان توان ادامه حیات در محیط طبیعی خود را از دست داده باشد. پس تمامی گونه‌ها در باغ وحش‌های مختلف تکثیر شده و بین باغ وحش‌ها مبادله می‌شوند.
    نکته بعدی این که برخلاف انسان که میتواند خواسته‌ها و نیازهای خود را اعلام کند، حیوانات توانایی این کار را ندارند. علم نوین دامپزشکی حیات‌وحش به ما کمک کرده تا با اندازه‌گیری سطوح هورمونی و از طریق روشهای غیرپرخاش‌گرایانه علاوه بر کنترل وضعیت سلامت حیوانات، میزان شادابی و رضایت‌مندی آنان را نیز اندازه‌گیری کنیم. با بررسی سطوح متابولیت‌ هورمون‌هایی مانند کورتیزول و سایر هورمون‌های وابسته به استرس و تولیدمثل در ادرار، مدفوع، ترشحات بزاقی و مو حیوانات میتوان علاوه بر مشخص کردن میزان استرس، سطح رضایتمندی آنها نسبت به شرایط موجود را نیز مشخص کرد. در نهایت با توجه به داده‌های به دست آمده از گونه‌های مختلف می‌توان به این نتیجه رسید که هر گونه از حیوانات حیات وحش در جایگاه خود به چه شرایطی احتیاج دارد و بر این اساس بتوان سطح رضایتمندی بالاتری را برای آنها ایجاد کرد.
    امروزه این علم نه‌تنها کمک کرده تا جایگاه‌های استاندارد برای گونه‌های مختلف در باغ وحش‌ها تعریف شود بلکه حتی شواهد و قراین موجود نشان میدهد که در جایگاه‌های استاندارد عملاً میزان استرس، پایین‌تر و رضایتمندی بیشتری هم نسبت به طبیعت وجود دارد. این قطعاً بدان معنی نیست که یک باغ وحش اجازه دارد تا به منظور بهبود شرایط، حیوانی را از طبیعت جدا کند چرا که باغ وحش‌ها برای رسیدن به اهداف مهم زیست‌محیطی خود از گونه‌های حیات وحش سوء‌استفاده نمی‌کنند بلکه صرفاً تلاش می‌کنند تا شرایطی ایده‌آل را برای آنهایی که توان زیست در طبیعت ندارند، فراهم سازند. در خاتمه یادآور می‌شود که مقایسه انسان و اسارت انسان با باغ وحش‌ها نظر به نیازهای متفاوت امری کاملا اشتباه است.

    * دامپزشک باغ وحش ارم

    این متن در پاسخ به خبر خبرگزاری مهر که در این پایگاه خبری منتشر شده بود، برای انتشار در اختیار دیده بان حقوق حیوانات قرار گرفته که بدون هیچ گونه تغییر منتشر شده است.

    ___________________________

    گزارش مهر از تلاش باغ وحش ارم برای کسب اعتبار: حال باغ وحش ارم رو به بهبود است/ تصویری

    اختصاصی دیده بان: خاطرات محمد باقر صدوق از ماجرای مهمانان ناخوانده (ببرهای سیبری)/ گزارش تصویری

    اطمینان همه کارشناسان شرط خروج ببر بیوه سیبری از قرنطینه/ اطمینان از وجود شرایط استاندارد، شرط رضایت فعالان حقوق حیوانات

     

  • کاشت درخت به جای قربانی گوسفند در جشن ازدواج زوج اصفهانی/ تصویری

    کاشت درخت به جای قربانی گوسفند در جشن ازدواج زوج اصفهانی/ تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-8549

    دیده بان حقوق حیوانات: عروس داماد اصفهانی جشن ازدواج خود را با کاشت نهال به جشن زندگی تبدیل کردند.

    همزمان با عید قربان یک زوج اصفهانی بخشی از مراسم پیوند خود را به کاشت یک نهال میوه اختصاص دادند. قربانی کردن گوسفند در جشن عروسی یک رسم نسبتاً متداول در استان اصفهان است اما این زوج خوشفکر و نیک سرشت ترجیح دادند به جای کشتن حیوان، زندگی خود را با زندگی بخشیدن به یک موجود زنده آغاز کنند.

    نهال کاشته شده زردآلود بوده که ابتدای پاییز یکی از زمان های مناسبت برای کاشت این درخت در شهر اصفهان است.

    گفتنی است کاشت صد و ده درخت، بخشی از مهریه عروس خانم است که آقای داماد باید عندالمطالبه بکارد!

    دیده بان برای این زوج آرزوی خوشبختی دارد.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8550

    Animal-Rights-Watch-ARW-8551

    Animal-Rights-Watch-ARW-8552

    ____________________________

    دو پرسش اساسی، دربارۀ مسئلۀ «قربانی»

    بیست دلیل برای کاشتن درخت به جای قربانی کردن حیوان/ دیدگاه

    برخورد نامناسب با قربانی

    قربانی کردن با روش خرافی؟!

    نحر شتر(قربانی کردن) در روز عاشورا در اصفهان/ تصویری +۲۱

    فرار شتر با گلوی بریده از مراسم نحر؛ صحنه هایی که باید مدافعان نحر شتر در خیابان ها را به فکر فرو برد/ فیلم +۲۱

    سر حیوانات و روح کودکان با هم بریده می شود؛ پیامدهای روانی و بهداشتی سلاخی حیوانات مقابل کودکان

    حکیم مهر: بعضی گیاهخواران و طرفداران حقوق حیوانات در مورد قربانی تعصب بیجا دارند/ لینک مطلب

    نظر خواننده زیر زمینی در مورد قربانی کردن/ تصویر

    ایرانیان معادل یارانه ۲ میلیون نفر قربانی کردند!

    اقدام قابل توجه مدیرکل قزوین در بازدید ابتکار/ رهاسازی به جای قربانی

    برخورد با قربانی در عید قربان/ تصویری

    توضیح ابتکار در رابطه با قربانی/ قربانی کردن برای تشریفات و افزودن بر موقعیت اجتماعی نیست

    قصاب مصری به جای گاو قربانی شد!

    ذابحان «قربانی» روزانه حد اقل ۱۰۵۰ گوسفند را ذبح می کنند

    قربانی کردن حقوق انسان ها و حیوانات به شیوه ای قانونی!/ تصویری +۱۸

    قربانی در سیستم مدیریت وطنی و سیستم مدیریت خارجکی!/ وبلاگ میهمان

    حکیم مهر: بعضی گیاهخواران و طرفداران حقوق حیوانات در مورد قربانی تعصب بیجا دارند/ لینک مطلب

    گوسفندهای قربانی در حج چه می‌شوند؟

    برخورد با قربانی در عید قربان/ تصویری

    اقدام قابل توجه مدیرکل قزوین در بازدید ابتکار/ رهاسازی به جای قربانی

    توضیح ابتکار در رابطه با قربانی/ قربانی کردن برای تشریفات و افزودن بر موقعیت اجتماعی نیست

    قصاب مصری به جای گاو قربانی شد!

    مسلمانان جهان چگونه به استقبال عید قربان رفتند/ تصویری

    رفتار تحسین بر انگیز دکتر ابتکار در جلوگیری از کشتار گوسفند/ تصویری

    حامیان حقوق حیوانات و کاشت نمادین نهال در روز عید قربان/ تصویر

    قربانی کردن حقوق انسان ها و حیوانات به شیوه ای قانونی!/ تصویری +۱۸

    کشتار دام در معابر ممنوع استذبح حیوانات از دیدگاه روان‌شناسی کودک

    دو خیابان پایین‎تر از مرکز عرضه بهداشتی دام زنده/ تصویر

    چرا نباید در خانه، کوچه و محله دام زنده را کشتار کنیم/ از زبان یک دامپزشک

    فرزندت را به «سلاخی» نگمار!/ حرفه قصابی از نظر تربیتی اثر سوء دارد.

    آقای کامران نجف زاده لطفاً گزارشی هم در مورد کشتن شتر در خیابان های ایران بسازید/ دیدگاه

    حمل شتر قربانی به روشی وحشیانه

  • بهداد سلطانیان و آغاز فعالیت پنجمین سیرک بدون حیوان/ تصویری

    بهداد سلطانیان و آغاز فعالیت پنجمین سیرک بدون حیوان/ تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-8545

    دیده بان حقوق حیوانات: سیرک کلاسیک ستاره ایرانیان اولین سیرک بدون حیوان در ایران در شهر آمل از تاریخ 2 مهر ماه لغایت 11 مهر به مناسبت اعیاد سعید قربان و غدیر به اجرای برنامه میپردازد.

    بنیانگذار اولین سیرک کلاسیک بدون حیوان در ایران گفت سیرک ستاره ایرانیان با مدیریت قهرمان کونگ فوd جهان استاد محمد داوری بعد از استانهای اصفهان، همدان، گلستان و تهران وارد استان مازندران شده تا بتواند در راه فرهنگ سازی سیرک بدون حیوان در پنجمین استان راه خود را با موفقیت ادامه دهد.

    سلطانیان افزود سیرک بدون حیوان را از 2 بهمن ماه با حمایت دیده بان حقوق حیوانات شروع کردم. در این راه متاسفانه برخی از کسانی که خود را مدافع حقوق حیوانات میدانند از گروها و انجمن هایی که فقط قصد توهین و تهمت به فعالان محیط زیست را دارند قصد داشتند که اینجانب را از ادامه راهم باز دارند ولی به لطف خداوند دوباره با حمایت دیده بان حقوق حیوانات و کمپین سیرک نه راه خود را با تلاش بیشتر ادامه خواهم داد. بانی نخستین سیرک بدون حیوانات کشور افزود به مردم شریف قول خواهم داد که با حمایت دیده بان حقوق حیوانات و سازمان محیط زیست به تمامی استانها سفر میکنیم تا مردم ببینند که استثمار حیوانات در سیرک معنایی ندارد و کشور ایران از پتانسیل بالایی از هنرمندان سیرک برخوردار است.

    وی افزود سیرک ستاره ایرانیان در آیتمهای شلاق زنی اسپانیایی، قرقره مرگ، ژانگولر، اکروبات، دلقک های کوتوله کشورهای مشترک المنافع، ریمینی، شال بازی، بند بازی، گلوی اهنین، کمر اهنین، چشم سوم، شعبده بازی، تقلید صدا، پرواز در چادر سیرک، پرچ و اتش بازی توسط سلطان اتش دنیا در استادیوم جاده محمود اباد امل به مدت ده شب برگزار میشود.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8542

    Animal-Rights-Watch-ARW-8543

    Animal-Rights-Watch-ARW-8544

    Animal-Rights-Watch-ARW-8546

    __________________________________

    صفحه ویژه اخبار کمپین «سیرک نه!»

    تاکید مجدد مدیر کل دفتر شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست بر حذف کامل حیات وحش در سیرکها تا پایان امسال

    بیانیه «ائتلاف حامیان محیط زیست استان کرمانشاه»: به هرگونه استفاده از حیوانات وحشی در قالب سیرک خاتمه دهید

    بیانیه موسسه یاران سبز ژینگه در حمایت از کمپین «سیرک نه!»

    رهایی شیر زخمی از معرکه گیری/ تصویری

  • دو پرسش اساسی، دربارۀ مسئلۀ «قربانی»

    دو پرسش اساسی، دربارۀ مسئلۀ «قربانی»

    http://neeloofar.org/images/critic/Authors/ardashir-mansori.jpg

    دیده بان حقوق حیوانات/ اردشیر منصوری*: ابراهیم پیش از آن که نبی باشد، یک انسان است و “نبوت وی نباید رافع مسئولیت‌های اخلاقی او به عنوان یک انسان باشد”. این گزاره هم عقلی است و هم در نقل چیزی علیه آن وجود ندارد. این در حالی است که بر اساس عقل و نقل “کشتن یک انسان بی‌گناه ناموجه است”. برخی محققان برای رفع اشکال غیراخلاقی بودن ذبح انسانی دیگر، به آن بخش از آیات مربوط متوسل می‌شوند که متضمن رضایت دادن فرزند برای ذبح شدن است.

    1- فهم درست و مطابق با اخلاق از تصمیم حضرت ابراهیم (ع) برای ذبح فرزند، به نیت تقرب به خداوند چيست؟
    2- تداوم سنت قربانی کردن جانوران (گاو و گوسفند و گاه ماکیان) تا روزگاری که ما در آن زیست می‌کنیم، به نیت اقامة سنتی عبادی-دینی، تا چه حد “اخلاقاً” قابل توجیه است؟

    Animal-Rights-Watch-ARW-8541

    مقدمه
    الف) در این یادداشت من بر تقدم “اخلاق” بر “ایمان” قائلم. یعنی اگر چه این دو مقوله (اخلاق و ایمان) را علی‌الاصول با هم معارض نمی‌یابم، اما آنجا که ناگزیر تعارضی ظاهری بین این دو مقوله مشاهده شود و حفظ هر دو در نظر باشد و تنها راه چاره این باشد که یکی به نفع دیگری تأویل و تصحيح گردد، من به بازنگري در امر ایمانی به نفع امر اخلاقی قائلم. موضع بنده در این باره بدیع نیست و در این باره با سنت معتزله و موضع علی‌الاصولی متکلمان عقل‌گرای شیعه و نیز در میان متأخران با آراء کسانی مانند آقاي ابوالقاسم فنایی (مؤلف کتاب‌هایی همچون: «اخلاق دین‌شناسی» و «دین در ترازوی اخلاق»)، در عقلی بودن اخلاق و تقدم امر اخلاقی بر امر ایمانی همدلی دارم.
    ب) از نظر نگارنده آراء دین‌شناختی و قرآن‌شناختی نواندیشان دینی مانند سروش، به‌ويژه آنچنانكه در «بسط تجربه نبوی» و «رؤیای رسولانه» آمده و مجتهد شبستری به‌ويژه آنچنانكه در «قرائت نبوی از جهان» بازتاب يافته برای حل مشکل سودمند است؛ يعني بدون همدلي با معرفت‌شناسي ديني مدرن و تنها با تكيه بر دين‌شناسي سنتي به گمانم مسئله قابل حل نباشد. البته این بدان معنا نیست که آنچه در این نوشتار می‌آید عیناً یا لازمة ضروری آراء این اندیشمندان در باره‌ی موضوعي خاص مانند قربانی است، يا اينكه تمام وجوه نظريه‌هاي ياد شده، بي‌نياز از نقداند.
    ج) چرا پرداختن بدین موضوع در این زمان؟
    ج-1) به نظر می‌رسد در این روزگار، معنویت‌گرایی دینی از دو سو مورد هجمه و تضعیف است؛ یکی بیرونی و دیگری درونی. از بیرون مخالفان معنویت‌گرایی دینی پاره‌ای آموزه‌های عقل‌گریز و احیاناً اخلاق‌ستیز  و مستلزم اِعمال خشونت (از جمله خشونت علیه حیوانات) را دست‌آویز حمله به دين قرار می‌دهند و به نوعی دین‌هراسی دامن می‌زنند؛ از درون نیز دو جریان، معنویت‌گرایی اصیل دینی را تضعیف می‌کنند: یکی قائلان به تفسیرهای خشونت‌آمیز از دین مبتني بر خوانش بنیادگرایانه و دیگر تدیّن خرافه‌آمیز که در میان عامه‌ی مردم کمابیش رواج دارد. در این شرایط سکوت جریان خردباور دینی، یا توجیه ضعیف و اخلاق‌گریزانۀ برخی آموزه‌های جنبی دین از سوی عالمان دينی، به نیت صیانت از ایمان مردم، بهانه را برای گسترش دین‌هراسی از یک سو، و خرافه‌گرایی دینی از سوی دیگر فراهم می‌سازد.
    ج-2) صحنه‌هايي كه در ایام عید قربان، در خيابان‌ها و معابر و فضاي عمومي جوامع مسلمانان از جمله ایران، از سلاخي گوسفند به نمایش گذارده مي‌شود و به نظر می‌رسد رواج آن در سال‌های اخیر رو به تزاید است، بسط نوعی قساوت و خشونت را به دنبال خواهد داشت و این امر می‌تواند هم موجب به تأخیر افتادن رشد اخلاقی جامعه، و هم نوعی دست‌آویز برای تضعیف انگیزة دین‌ورزی در میان قشرهایی از مردم باشد.
    این نوشتار، تحلیل و شاید تأویلی عقلانی-اخلاقی از آموزه‌ی “قربانی” را به مثابه‌ی گامی در جهت رشد اخلاق اجتماعی و خوانش رحمانی از دین هدف قرار داده است.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8540

    طرح داستان ابراهيم (ع)
    عناصر مختلف فهم رایج از ماجراي حضرت ابراهیم و عزم ایشان به قربانی کردن فرزند،به قرار زیر است:
    1- تصمیم حضرت ابراهیم به ذبح فرزند برای اطاعت از امر خدا؛

    2- اقدام حضرت به ذبح فرزند و به نتیجه نرسیدن عمل؛

    3- فرستاده شدن قوچی از آسمان و ذبح شدن قوچ به جای اسماعیل (ع)؛

    4- تبدیل شدن ذبح گوسفند در میان مؤمنانبه سنتی عبادی.

    تأمل مستقیم در آیاتی از قرآن کریم که ناظر بر این داستان است، صرف نظر از تفاوت روایت عهد عتیق با قرآن، می‌تواند راه را برای بازفهم موضوع بگشاید.

    1-     بر اساس روايت قرآن كريم، نقطة عزیمت تصمیم جناب ابراهیم یک رؤیا (خواب) بوده است و نه امری صریح از طرف خداوند که احیاناً به شیوه‌های دیگری از ارتباط انبیا با خداوند، مثلاً وحی،بر اساس فهم سنتی از دين، می‌توانسته رخ دهد.  (أری فی المنام– صافات: 102)؛

    2-     در این بخش از قرآن نامی از اسماعیل نیامده،‌ و اختلافی که در این زمینه بین عالمان ادیان ابراهیمي در باره‌‌ی اسماعیل یا اسحق بودن فرزند مورد نظر وجود دارد، از بحث ما بیرون است.

    3-     برداشت حضرت ابراهیم از رؤیای مورد نظر با نوعی تردید همراه بوده است. از طرفی براي بيان رؤيايي مورد نظر فعل مضارع به کار رفته (أری) و نه فی‌المثل «رأیتُ» و فعل مضارع متبادر کنندة نوعی تکرار است؛ یعنی حضرت ابراهیم پس از چند بار رؤیا بینی موضوع را طرح می‌کند. از طرف دیگر، وی موضوع را با فرزند در میان می‌گذارد و نظر او را جویا می‌شود، گویا خود بدان یقین ندارد و در مشورت با فرزند می‌خواهد از تردید عبور کند؛

    4-     در مرحله‌ی بعد هم ابراهیم ندایی دریافت می‌کند دایر بر این که وی صادقانه پایبندی بر مدلول رؤیا را به منصة ظهور گذارد (قد صدّقت الرؤیا – صافات: 105) و آن اقدام به عمل ذبح لازم نيست تداوم يابد؛

    5-     عوض و بدلي براي آن ذبح فرزند در نظر گرفته شد با تعبير به ذبح عظیم. (و فدینه بذبح عظیم – صافات: 107). یعنی اشاره مستقیم به ذبح گوسفند یا حیوان دیگری نشده است.

    6-      در میان آیات مربوط به این دستان، هیچ موردی که مؤید امر الهی بودن سنت ذبح گوسفند به‌وسیلة دیگر مؤمنان، در طول تاريخ زندگي مؤمنانه پس ماجراي ابراهيم باشد وجود ندارد.

    بحث و تحلیل

    ابراهیم پیش از آن که نبی باشد، یک انسان است و “نبوت وی نباید رافع مسئولیت‌های اخلاقی او به عنوان یک انسان باشد”. این گزاره هم عقلی است و هم در نقل چیزی علیه آن وجود ندارد. این در حالی است که بر اساس عقل و نقل “کشتن یک انسان بی‌گناه ناموجه است”. برخی محققان برای رفع اشکال غیراخلاقی بودن ذبح انسانی دیگر، به آن بخش از آیات مربوط متوسل می‌شوند که متضمن رضایت دادن فرزند برای ذبح شدن است. (قال یا أبت أفعل ما تُؤمَر – صافات: 102) يعني خود فرزند (احياناً جناب اسماعيل) به آن عمل رضايت داد، و سپس با استناد به اوتونومی اخلاقی و روا بودن آتانازی در برخی دستگاه‌های اخلاقی عقلانی، تصمیم ابراهیم را مبری از نقد اخلاقی می‌دانند. پاسخ این است که فرق است بین همکاری در به پایان رساندن زندگی سراسر رنج فرد دارای بیماری لاعلاج و آمیخته با درد و به درخواست خود فرد که در آتانازی مطرح است، با کشتن یک انسان سالم به قصد انجام عمل عبادی و تقرب به خداوند (چه فرزند و چه غریبه)، بدون درخواست اولیه‌ی او،اگر چه سپس با رضایت او. سؤال دقیقاً این است: اگر مضمون یک الهام شهودی، مستلزم قتل نفس و خلاف اصول اخلاقی باشد، حتی اگر هدف‌گذاری آن شهود “تقرب به خدا” باشد، چقدر آن الهام راستین است؟

    در باره ماجرای ابراهیم (ع) توجیه‌ سنتی و متداول از این قرار است:
    عمل او در پی رؤیای صادقه بوده و او به امر خدا چنان تصمیمی گرفت و نباید اساساً رفتار او را با موازین اخلاق بشری سنجید. یعنی ممکن بود او هنگام اقدام به ذبح واقعاً فرزند را ذبح کند، در این صورت رفتار او نه تنها ناپسند نبود، بلکه مأجور هم بود؛ زیرا او امر خدا را بر رابطۀ پدر-فرزندی ترجیح داد، و اين معنايي جز ترجيح مرتبه‌ي ايمان به مرتبه‌ي اخلاق ندارد. بر اساس اين نوع تبيين و توجيه رفتار ابراهيم (ع)، همین نكته است که او را شایستۀ عنوان “پدر ایمان می‌کند”، تعبیری که حتی از فیلسوف اگزیستانسیالیست متأخر مانند کرکه‌گور به جای مانده. به نظر بنده اشکال این تبیین این است که راه را بر سنجیدن دین در ترازوی اخلاق سد می‌کند.
    با چنین رویکردی هر شخصی با هر دینی، هر رفتار خشونت‌آمیزی را توجیه (ناموجه) تواند کرد، بدون آن که تن به نقادی اخلاقی و عقلانی دهد. فرض کنید به ما خبر برسد در همین روزگار که ما در آن زیست می‌کنیم، در گوشه‌ای در منطقۀ دورافتاده‌ای مثلاً در میان بومیان استرالیا، قبیله‌ای هستند که نخستین فرزند خود را وقتی به سن بلوغ رسید، در راه خدای قبیلۀ خود سر می‌برند، و ایشان این کار را بر اساس خوابی که يكي از مردان روحاني قبيله ديده بود، به امر خدای خود انجام می‌دهند، و به دلیل انباشت توجیهات فرهنگی متداول در آن فرهنگ، خود فرزند نیز بدان کار رضایت می‌دهد. حال آیا من و شما آن عمل را به لحاظ اخلاقی روا خواهیم دانست، یا در حد توان می‌کوشیم آن قوم را آگاه کنیم که دست از عمل خود بدارند؟ حتی اگر قبح عمل این قبیلة فرضی را در حد “قتل عمد” ارزیابی نکنیم، چرا که به لحاظ حقوقی نیت در اینجا نوعی رفتار معنویت‌گرایانه بوده، اما صرف نظر از نیت، آن عمل، ناگوار و اخلاقاً ناروا تلقي مي‌شود.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8539

    تبیین ما از داستان ابراهیم (ع):
    ابراهیم (ع) فراانسان نیست؛ او هم بشر است، البته برانگيخته و مبعوث شده. پس او هم به مانند دیگر انسان‌ها بر اساس تجارب اندوخته در حافظه و ذخایر ذهنی مبتنی بر فرهنگ، مستعد دیدن رؤیا بوده است. در ذخیرۀ فرهنگی جامعه‌اي كه ابراهیم (ع) در آن مي‌زيسته، سنت قربانی در راه خدا وجود داشته. قربانی برای انسان بدوی، اهدای هدایای مادی به پیشگاه خدایان انسانوار بوده است، به‌منظور جلب رضایت نیروهای ماورائی، برای اعطاء مواهب و دفع بلایا. سپس در میان ادیان قربانی یک درجه استعلا می‌یابد و تبدیل می‌شود به نشانه‌ای برای دل کندن از امر یا شییء مورد علاقه در راه معبود. در سنتی که ابراهیم بر آن تکیه زده است، انسان‌های خالص محبوب‌ترین شییء را به راه حق می‌گذاردند. در داستان‌های دینی، هابیل بهترین گوسفند را قربانی ‌کرده بود. نزد برخی اقوام، اصرار بر حداکثری بودن شییء مورد علاقه و تصمیم به قربان كردن آن، کار را به تخصیص فرزند برای قربانی کشانده بود. ابراهیم (ع) که در پیرانه‌سر دارای فرزند شده بود، احیاناً تعارضی بین علایق شخصی (علاقه به فرزند) با عبادت خالص دیده بود، نهادینه شدن دغدغة اين تعارض باعث شد در خواب و بیداری، به حل مشکل بیندیشد. نتیجه این شد که در رؤیا ببیند که باید فرزند محبوب را در راه خدا فدا کند. در این مرحله او البته تا قله‌های ایمان به امر قدسی پیش رفت، اما اين سلوك معنوي در رؤيا با نوعي چالش عبور از اخلاق و اصول احترام به حق حيات انسانی دیگر مقارن بود.

    بنیاد چالش ابراهیم را می‌توان بر نوعی تعارض نهاد: تعارض بین احساس درونی حب خداوند و حب فرزند. پس تعارض واقعی نه بین “خداوند” از یک سو و “فرزند ابراهیم” از سوی دیگر،  بلکه بین “حبّ فرزند” در دل ابراهیم با “حب خداوند” رخ داده بود. موجودی که در این مهلکه باید قربانی شود، تعلق ذهنی و روانی خود ابراهیم بوده است که در صورت تعارضش با “حب خدا” می‌شد حکم به ذبح آن داد. اما ابراهیم چنین دریافت که باید به بریدن سر خود فرزند دست يازد!
    نص و منطوق صریح متن مقدس، حاکی از این است که ذبح فرزند به دست ابراهیم رخ نمی‌دهد؛ حال یا ابزار ذبح كار نمي‌كند، یا خود دچار تردید و تجدید نظر می‌شود، یا به حکم خدا کار چنان پیش می‌رود که اجر قربانی به ابراهیم اعطا می‌شود، اما خون انسان بی‌گناهی ریخته نمی‌شود. بر این اساس در یک کلام “تصمیم به قربانی کردن فرزند” صورت تحقق نمی‎یابد، اگر چه اجر ابراهیم محفوظ می‌ماند. این می‌شود همان احترام به نیت، در عین نپذیرفتن عملی که اگر رخ می‌داد، ناقض اخلاق بود. يعني اجر متعلق است به تعبیری رؤیا، یعنی عزم ابراهيم براي تركِ حب دنيا براي خدا (قرباني)، نه مدلول اولیه‌ی رؤيا، یعنی ذبح موجود زنده كه ناقض اصول اخلاقي است. بر اساس این فهم از آیات مربوط در قرآن نه ذبح فرزند باید به واقع محقق می‌شد و نه اینکه ابراهیم و سپس مؤمنان باید گوسفند ذبح کنند. اگر واقعاً مراد ذبح یک گوسفند بود، چرا در آیة مربوط واژه‌ای عربی معادل گوسفند (کبش یا مانند آن) ذکر نمی‌شود؟ آیا نمی‌توان “ذبح عظیم” را به جای گوسفند و قربانی کردن آن، ترک “حب دنیا” در مقابل “حب خداوند” فهمید؟

    حال بايد ديد اين تبيين چگونه با نظام ايماني سازگار می‌آید. چرا ابراهیم از ابتدا مراد خدا را درنیافت؟ پاسخ از نظر ما این است: بنا به نظریة قرائت نبوي (مجتهد شبستري) وحی اشارتی است گذرا كه نبي آن را تجربه مي‌كند، در ارتباطی با سپهري فراتر از عالم مادي، کنش‌گر رابطۀ وحیانی انسان است، انسانی که احساس برانگیختگی کرده است و سودای ایمان دارد. کلامی اگر هست، صورت بشری و زبانی شدۀ آن تجربۀ ناب است و خود آن تجربه نیز یک سویه‌ی بشری دارد، گرچه متعلَّق آن تجربه امر قدسی است. پس در ماجراي ابراهيم، موضوع “امر مستقيم” خدا نيست، بلکه پای یک تجربه‌ي ناب انساني در ميان است، انساني داراي تجربة نبوي، اما آن تجربة‌ ناب در چهارچوب فرهنگ و تجارب اجتماعی آن انسان-نبی فهمیده و تعبی می‌شود.

    همچنین بر اساس نظریۀ رؤياي رسولانه (سروش) وحی را می‌توان چیزی از نوع رؤیای صادقه دانست. پس اگر چه ابراهیم خود را با امر الهی مواجه می‌یابد، اما محمل دریافت آن پیام، رؤیای ابراهیم است و نه چیز دیگر. رؤیا محتاج تعبیر است. حال اگر مفاد مستقيم يك رؤيای صادقة نبوی، در ظاهر مستلزم امري خلاف اخلاق باشد، نه باید بتمامه آن را باطل انگاشت و به کناری نهاد، و نه بايد تعارض آن را با اخلاق نديده گرفت، بايد رؤيا را تعبير كرد. از اين منظر، نه خطايي در وحي رخ داده و نه ابراهيم بايد منطوق مستقيم رؤيا را مبناي عمل قرار دهد. ابراهيم بايد رؤيا را تعبير مي‌كرد و بر اساس آن عمل مي‌کرد.
    رؤياي ابراهيم اگر بدون تعبير مبناي اقدام قرار گیرد، بر اساس موازین بشری-عقلانی، مستلزم امری خلاف اخلاق خواهد بود، اما می‌توان تعبيری از آن داد که با موازین عقل عملی و اخلاق ناسازگار نباشد، تعبیری از این دست: “ترک تعلقات دنیوی در راه معبود” که هم اخلاقی است و هم با مفاهیم بنیادین تجربه‌ی ایمانی سازگار است.

    اهميت تصميم ابراهيم در گام نخست، عزم به ترك تعلق در راه خدا است، ولو آن تعلق فرزند باشد، این همان وجه ایمانی یک تجربه‌ی ناب دینی است، اما استعلای مهم‌تری نیز در کار است که می‌توان بر اساس نظریة رؤیای رسولانه بدان راه یافت و آن گام دوم سلوك ابراهیمی یا همان عبور از “ظاهر رؤيا” به “تعبير رؤیا” است؛ یعنی درک این که شییء قربانی “تعلقات خود او است”، نه جان یک انسان دیگر. بر اساس نص قرآن، ابراهیم ندایی می‌شنود که به او می‌گوید:”صدّقت الرؤیا” (صافات-105) رؤیایت تحقق یافت. او بايد دست از تلاش بیشتر برای ذبح فرزند بدارد. این ندا نیز خود محصول قرائت ابراهیم از الهامات درونی جدید اواست. تصديق رؤیا چیزی نیست جز احساس دروني ابراهیم در عبور از تعلق امور اين جهانی مغایر با حب امر قدسی.

    یادآوری؛ البته اهتمام به تأویل ماجرای حضرت ابراهیم امری بی‌سابقه نیست، در میان قدما، عارف مسلمان نظام‌ساز، “ابن‌عربی” نیز قائل بود بدین که: «گوسفند (کبش) در صورت فرزند ابراهیم در خواب ظاهر گشت، پس ابراهیم خواب را راست دانست […] خدای متعال به ابراهیم هنگامی که ندایش داد فرمود: “قد صدقت الرؤیا” یعنی حقا که رؤیای خویش را راست داشتی، و بدو نفرمود “صَدّقتَ فی الرُؤیا انه ابنک” (در رؤیا راست گفتی که او فرزندت است) او رؤیایش را تعبیر نکرد، بلکه به ظاهر آنچه که دیده بود عمل کرد، در حالی که رؤیا تعبیر را می‌طلبد.» (فصوص الحکم، تصحیح و ترجمه محمد خواجوی، انتشارات مولی، ص. 93)

    در کنار شباهتی که تبیین ما با تبیین این‌عربی دارد، تفاوت اين دو تبيين نیز آشكار است. از نظر ابن‌عربی امر به قربانی (ذبح یک موجود زنده) مسلم است، و نکته این است که در دریافت ابراهیم از آن امر و اصل پیام نوعی اشتباه پیش آمد. يعني ابراهیم بايد درمي‌يافت كه گوسفند بايد ذبح شود و نه فرزند. اما از نظر ما اصل لزوم ذبح، الهامی برخاسته از تجربۀ درونی-فرهنگی جناب ابراهیم بوده است، و با عبور از ظاهر الهام و دست یازیدن به تعبیر اصلاح شده و اخلاقی شده‌ی آن الهام، زمینه برای بروز یک تجربه‌ی ناب ایمانی و در عین حال اخلاقی فراهم می‌شود، تجربه‌ای فراتر از امر به كشتن یک موجود زنده، چه فرزند و چه گوسفند.

    خوانش ابن‌عربی از داستان، البته با فهم اخلاقی و عقلانی مدرن از نقد ماجرای ابراهیم (ع) متفاوت است، اما راه را بدین منظور باز می‌کند. از نگاه ما آنچه در خوانش ابن‌عربی از ماجرا مغفول مانده، مسئلة استعلای معنوی در امر قربانی و عبور از لزوم ذبح موجود مادی زنده است. که در اینک بدان می‌پردازیم.

    در بارۀ پرسش دوم؛ تعبیر قرآنی چنین است «و فدیناه بذبح عظیم» (صافات-107) آیه تصریحی ندارد بدین که از عالم غیب قوچی آمده يا ابراهيم خود گوسفندي را ذبح كرده، چنانكه در تفاسير آمده است. و نیز در اینجا اشاره‌ای نمی‌شود بدین که باید به پاس این سنت ابراهیمی همیشه و هر جا که مردم قصد عبادت حق دارند، جان جانداری را بستانند. در داستان ابراهیم به‌طور کلی پای “ذبح عظیم” در میان است. اما آیا نمی‌توان ذبح عظیم را حب نفس دانست و نه یک حیوان زنده که جان دارد و در اثر ذبح رنج می‌کشد و حق حیات از او ستانده می‌شود؟ آیا ما به احترام ماجرای ابراهیم باید هر ساله در کوی و برزن و شهرهای مختلف، در آن روز گوسفندی ذبح کنیم، و آن را به عبادتی مربوط سازیم و به حساب خداوند بگذاریم؟ البته نام حضرت ابراهيم حدود60 بار طي 26 سوره در قرآن کریم آمده است اما ماجراي ابراهيم و قرباني، در سورة صافات (طی آیات 100 تا 107) ذكر شده است و از این سوره چنین آموزه‌هایی که اکنون در فرهنگ مردم مسلمان رایج شده بر نمی‌آید.

    قصد ما در اینجا نه نفی عمل خير و انفاق است، و نه اثبات این که هر گونه استفاده از گوشت حیوانات را به‌طور کلی نافی عقل است. نگارنده البته به آیات ناظر بر ذبح حیوانات در آموزه‌های دینی و قرآن توجه دارد. اما نباید از یاد برد که در قرآن استفاده از گوشت حیوانات، و به تبع آن ذبح حیوانات، برای مصارف روزانه واجب شمرده نشده،‌ بلكه مباح است. و آموزة قرآن این است که اگر قرار است گوشتی مصرف شود، باید قواعد شرعی در ذبح آن مراعات گردد. اما این که کشتن حیوانات امری مقدس تلقی گردد و به اعتبار داستان ابراهیم (ع) همچون عبادتی شمرده شود، محل تجدید نظر است. درست مثل آن که وجود احکام عتق در فقه اسلامی که ناظر بر رفتار با بردگان است، اثبات‌گر روا بودن اخلاقی برداری از نظر اسلام نیست. به همین سیاق از وجود احکام ذبح در قرآن، نفی تجدید نظر در اصل کشتن حیوانات بر نمی‌آید.

    مشکل دیگری که با موضوع ما مرتبط است، مسئلة‌ قربانی به نيت دفع بلا است. براستی بر اساس کدام آموزة‌ قرآنی و دینی بايد خوني بر زمين ريخته شود تا از بلایی جلوگیری به عمل آید؟ یا به استناد کدام آموزة‌ اخلاقی، دینی و اسلامی، چنانكه در فرهنگ عامه به صورت يك اصل در آمده است،‌ برای سپاسگزاری از خداوند، در ازای یک رفع خطر باید جانداری را بی‌جان کرد و خونش را بر زمین ریخت؟ این شگفت‌انگیز است که يك شهروند دنياي امروز، و مصرف کننده‌ی محصولات صنعتي دنياي مدرن، اتومبيلی را خريداري مي‌كند، آنگاه حيواني را ذبح مي‌كند، خون آن را به ماشين مي‌مالد و با اين كار گمان مي‌كند سنتی ديني به‌جا آورده است و براي پيشگيري از حادثة سوء، عملی خدا پسندانه انجام داده است!

    اگر براي حیوانات اخلاقاً حق حيات قائل باشيم و وارد آوردن رنج بر تن و جان آن موجودات زنده را قبيح بدانيم، با امساك بايد به حليت کشتن حیوان فتوي دهيم. در اين صورت ممكن است مصرف گوشت را براي تأمين سلامت يا رفاهِ مباح، بكلي ناروا اعلام نكنيم، اما در عين حال به تبليغ آن نيز نپردازيم. می‌توان ادای نذر و خیرات و مبرات را بدون کشتن حیوانات نیز به جای آورد. می‌توان برای شکرگزاری در پیشگاه خداوند مال و اموال را خیر کرد و فدیه داد، و این چه نیکو است؟ اما چرا این خبر را به کشتن موجودی زنده باید پیوند زد و مهم‌تر این که آن را اجابت فرمان خدای رحمان دانست؟

    از منظری عرفانی، اصل قربانی، به جاي ذبح یک موجود زنده و جاندار، هوای نفس را گردن زدن و تعلقات را به‌منظور تقرب به حضرت حق ترک گفتن است. مولوی در راه استعلای مفهوم “قربانی” از کشتن حیوان زنده به کشتن “خود” ذوق‌ها ورزیده است و بدایعی درخور پیش‌کش کرده است. مولوی هوای نفس را و “خود” را در پیشگاه معشوق شایسته‌ی قربانی می‌داند:
    از دیوان شمس:
    «تو عید جان قربانی و پیشت عاشقان قربان / بکش در مطبخ خویشم که قربانم به جان تو». و در جای دیگر:
    «عید اکبر شمس تبریزی بود /  عید را قربانی اعظم شدم»
    و از مثنوی:
    « گفت پیغامبر که در بازارها  / دو فرشته می‌کنند ایدر دعا

    کای خدا تو منفقان را ده خلف / ای خدا تو ممسکان را ده تلف

    خاصه آن منفق که جان انفاق کرد / حلق خود قربانی خلاق کرد

    حلق پیش آورد اسمعیل‌وار  /  کارد بر حلقش نیارد کرد کار

    پس شهیدان زنده زین رویند و خوش / تو بدان قالب بمنگر گبروش»

    بنابر اين، اصل، انفاق است. در بازار ظاهري جهان به گونه‌اي مي‌توان انفاق كرد و در ساحتي فراتر بايد خود جان باخت و به انفاق جان پرداخت. اين كجا، و تقليل دادن قرباني به كشتن حيواني زنده از باب دفع منفعت و دفع بلا كجا.

    شاید گفته شود مگر روزانه میلیون‌ها گاو و گوسفند ذبح نمی‌شوند، پس چرا اين مايه حساسيت به”قرباني كردن”حيوانات؟ پاسخ این است که فرق بسیار است بین ذبح گوسفند و مصرف گوشت آن به‌منظور رفع نيازهای تغذيه‌اي (در صورتي كه ضرورت مصرف گوشت را براي تندرستي اثبات شده بيانگاريم)، با فعلی که به دلایل دینی و به اصطلاح برای تقرب به امر قدسی انجام می‌شود. کشتن حیوان برای تأمین پروتئین، غیر از کشتار است که مقدس پنداشته می‌شود و محصولش جلب رضایت خداوند فرض می‌گردد، بدین خیال که مثلاً اتومبيل تازه خريداري شدة یک شهروند را از انواع بلیه همچون تصادف و سرقت باز دارد. براستي درك كركه‌گوري و مولانايي از قرباني كجا و سنت جاريه‌ي ريختن خون گوسفندی نگون‌بخت به بهانه‌هاي گوناگون، هنگام استقبال از ورزش‌كاران پيروز، استقبال از فرد بازگشته از سفري زيارتي، در پاي قدوم عروس، در پاي اتومبيل تازه خريداري شده، و مانند اينها كجا!

    به نظر می‌رسد با این بازاندیشی در مسئله‌ی قربانی، می‌توان در عین تعالی بخشیدن به سنت قربانی، هم گامی در مسیر ادای حقوق حیوانات برداشت و هم خوانشی رحمانی‌تر و اخلاقی‌تر از اسلام عرضه کرد.

    * منبع: نیلوفر

    ______________________________

    بیست دلیل برای کاشتن درخت به جای قربانی کردن حیوان/ دیدگاه

    برخورد نامناسب با قربانی

    قربانی کردن با روش خرافی؟!

    نحر شتر(قربانی کردن) در روز عاشورا در اصفهان/ تصویری +۲۱

    فرار شتر با گلوی بریده از مراسم نحر؛ صحنه هایی که باید مدافعان نحر شتر در خیابان ها را به فکر فرو برد/ فیلم +۲۱

    سر حیوانات و روح کودکان با هم بریده می شود؛ پیامدهای روانی و بهداشتی سلاخی حیوانات مقابل کودکان

    حکیم مهر: بعضی گیاهخواران و طرفداران حقوق حیوانات در مورد قربانی تعصب بیجا دارند/ لینک مطلب

    نظر خواننده زیر زمینی در مورد قربانی کردن/ تصویر

    ایرانیان معادل یارانه ۲ میلیون نفر قربانی کردند!

    اقدام قابل توجه مدیرکل قزوین در بازدید ابتکار/ رهاسازی به جای قربانی

    برخورد با قربانی در عید قربان/ تصویری

    توضیح ابتکار در رابطه با قربانی/ قربانی کردن برای تشریفات و افزودن بر موقعیت اجتماعی نیست

    قصاب مصری به جای گاو قربانی شد!

    ذابحان «قربانی» روزانه حد اقل ۱۰۵۰ گوسفند را ذبح می کنند

    قربانی کردن حقوق انسان ها و حیوانات به شیوه ای قانونی!/ تصویری +۱۸

    قربانی در سیستم مدیریت وطنی و سیستم مدیریت خارجکی!/ وبلاگ میهمان

    حکیم مهر: بعضی گیاهخواران و طرفداران حقوق حیوانات در مورد قربانی تعصب بیجا دارند/ لینک مطلب

    گوسفندهای قربانی در حج چه می‌شوند؟

    برخورد با قربانی در عید قربان/ تصویری

    اقدام قابل توجه مدیرکل قزوین در بازدید ابتکار/ رهاسازی به جای قربانی

    توضیح ابتکار در رابطه با قربانی/ قربانی کردن برای تشریفات و افزودن بر موقعیت اجتماعی نیست

    قصاب مصری به جای گاو قربانی شد!

    مسلمانان جهان چگونه به استقبال عید قربان رفتند/ تصویری

    رفتار تحسین بر انگیز دکتر ابتکار در جلوگیری از کشتار گوسفند/ تصویری

    حامیان حقوق حیوانات و کاشت نمادین نهال در روز عید قربان/ تصویر

    قربانی کردن حقوق انسان ها و حیوانات به شیوه ای قانونی!/ تصویری +۱۸

    کشتار دام در معابر ممنوع استذبح حیوانات از دیدگاه روان‌شناسی کودک

    دو خیابان پایین‎تر از مرکز عرضه بهداشتی دام زنده/ تصویر

    چرا نباید در خانه، کوچه و محله دام زنده را کشتار کنیم/ از زبان یک دامپزشک

    فرزندت را به «سلاخی» نگمار!/ حرفه قصابی از نظر تربیتی اثر سوء دارد.

    آقای کامران نجف زاده لطفاً گزارشی هم در مورد کشتن شتر در خیابان های ایران بسازید/ دیدگاه

    حمل شتر قربانی به روشی وحشیانه

  • اختصاصي ديده بان: خاطرات محمد باقر صدوق از ماجرای مهمانان ناخوانده (ببرهای سیبری)/ گزارش تصویری

    اختصاصي ديده بان: خاطرات محمد باقر صدوق از ماجرای مهمانان ناخوانده (ببرهای سیبری)/ گزارش تصویری

    Animal-Rights-Watch-ARW-8490

    دیده بان حقوق حیوانات/ محمد باقر صدوق*: در سال های گذشته پروژه معاوضه دو ببر سیبریایی با دو پلنگ ایرانی با چنان مباحثی مواجه شدکه هنوز نیز از موضوعات خبرساز محسوب می شود. معاوضه ای که بر اثر آن هنوز هم یک ببر بیوه باقی مانده در قرنطینه نگهداري می شود و کمتر علاقمندی به حیات وحش از ماجرای آن بی خبر است. دکتر محمد باقر صدوق معاون محیط طبیعی وقت سازمان حفاظت محیط زیست که این معاوضه در زمان مسوولیتش انجام شد، مطلبی را در قالب خاطراتش از ماجرای معاوضه ببر در اختیار دیده بان حقوق حیوانات قرار داده اند. تحریریه دیده بان حقوق حیوانات با اعتقاد به اینکه انتشار این خاطرات در کنار اطلاع رسانی عام، فرصت بررسی، نقد و اطلاع رسانی بیشتر را فراهم می کند، کل این متن را بدون هیچ گونه تغییر (بجز یکی دو مورد نگارشی) جهت اطلاع هموطنان منتشر می كند. در بخش هایی از این متن، نگارنده اسامی خاصی را به صلاحدید شخصی با نقطه چین جایگزین کرده است.

    دیده بان حقوق حیوانات به استفاده از واحد شمارش «قلاده» برای حیوانات اعتقاد ندارد، اما به جهت حفظ نگارش اصلی متن، این واحد را با «فرد» جایگزین نکرده است. همچنینی در برخی از تصاویر این گزارش که پیش تر منتشر شده بودند، واترمارک قدیمی دیده بان حقوق حیوانات دیده می شود.

    سرپرست روابط امور بین الملل طی تماس تلفنی که با من داشت گفت که معاون وزیر محیط زیست کشور روسیه در ایران حضور دارد و قرار است جلسه ای در خصوص مسایل محیط زیست طبیعی با شما داشته و اما هیچ گونه اشاره ای به درخواست آنها که خواهان دو قلاده پلنگ ماده بودند، نکرد و جای تأمل دارد که با آگاهی از ورود ایشان به تهران و قصد و نیت ایشان، تا ساعاتی قبل از جلسه ما بی خبر از موضوع بودیم. هماهنگی های لازم بین دفتر روابط بین الملل و حوزه معاونت طبیعی صورت پذیرفت و قرار شد جلسه ای صبح روز بعد در حوزه معاونت برگزار شود. در موعد مقرر معاون وزیر محیط زیست روسیه با همراهانش برای شرکت در جلسه در سالن جلسات حوزه معاونت محیط زیست طبیعی حضور یافتند. از حوزه معاونت محیط زیست طبیعی به ویژه حیات وحش هم تعدادی از همکاران به جلسه دعوت و آقای مهندس هوشنگ ضیائی که از خبرگان و متخصصین محیط زیست طبیعی و صاحب نظر در این بخش است، به عنوان مشاور اینجانب در جلسه حضور یافت[1]. جلسه با خوش آمدگویی و خیر مقدم به میهمانان و سپس معرفی میهمانان شرکت کننده و افراد حوزه معاونت شروع و پس از خوش و بش و احوالپرسی وارد دستور جلسه گردید. همراه معاون وزیر محیط زیست روسیه مترجمی است که به زبان فارسی مسلط و محیط زیست ایران را خوب می شناسد و در زمینه های مختلف اطلاعاتی دارد. معاون محیط زیست طبیعی وزارت محیط زیست روسیه به صراحت اعلام کرد که هدف ما از حضور در ایران و این جلسه درخواست دو قلاده پلنگ ماده ایرانی است و اذعان داشتند ما قبلاً دو قلاده پلنگ نر را برای نماد بازی های المپیک زمستانی سوچی در سال 2014 از طریق کشور ترکمنستان به دست آورده­ایم و در حال حاضر به دو قلاده پلنگ ماده نیز نیاز است که با اطلاعات و اخباری که کسب کرده­ایم، متوجه شدیم هم اکنون دو قلاده پلنگ ماده در ایران وجود دارد[2]. حال چگونه و از ارتباط با چه کسی یا کسانی این اطلاعات را به دست آورده­اند، الله اعلم. از طریق دفتر امور بین الملل و حوزه ریاست دایماً پیام هایی دریافت می شد که به دلیل اهمیت آن سریعاً انجام و تفاهمات لازم صورت پذیرد و اظهار می شد آقای سجادی، سفیر ایران در مسکو، معتقد است که این مسئله در روابط سیاسی بین دو کشور و قطعنامه های پی در پی که توسط شورای امنیت سازمان ملل صادر می شود، بسیار مهم و اثرگذار است. راست یا دروغش دیگر با راویان است. جریان این دو قلاده پلنگ ماده هم از این قرار است که آنها از گرگان و بابلسر به پارک پردیسان تهران منتقل شده ­اند که یک قلاده از آنها در تله متخلفان به دام افتاده و دچار شکستگی دست شده و چون مداوا نشده در همان وضعیت ناجور جوش خورده و همچنین در هنگام اسارت به علت نگهداری در محلی نامناسب و تغذیه نامطلوب و عدم رسیدگی های لازم از نظر جسمی ظاهراً وضعیت خوبی ندارد. یک قلاده دیگر به مراتب وضعیتش از این هم بدتر است این پلنگ که بر اثر تغذیه از طعمه آلوده به سم و ضرب و شتم توسط افراد نادان و بی مسئولیت و نگهداری در قفس کوچک و نامناسب، ستون فقراتش کج و معوج و وضعیتی نامتعادل و نامناسب دارد، دچار تشنج شده بود و گاهی اوقات کاملاً به حالت غش و اغماء فرو می رفت. از آنجائیکه برای نگهداری این پلنگ ها بودجه ای منظور نشده بود بنابر این مدت ها بود که این پلنگ ها با ته مانده های غذای کارکنان و یا گوشتی که آنها با هزینه خود تهیه می نمودند تغذیه می شدند یک پلنگ زیر یک سال نیز در پارک پردیسان وجود داشت که آنرا هم به علت نداشتن بودجه نگهداری در اختیار باغ وحش رامسر قرار داده بودند که در وضعیت بسیار نامناسبی نگهداری می گردید. از آنجائی که ارزش ببرهای سیبری به علت جمعیت محدود آن در مقایسه با ارزش پلنگ بسیار بالاتر بود، بنابراین در ابتدا چنین تصور می شد که دولت روسیه با این مبادله موافقت ننموده و موضوع منتفی گردد ولی پس از مدتی علیرغم مخالفت کارشناسان روسی با این مبادله طبق دستور مستقیم آقای پوتین قرار شد این مبادله انجام گیرد. با توجه به مشابهت ببرهای مازندران با ببرهای سیبری که برخی از کارشناسان هر دو را به عنوان یک زیر گونه می شناختند تصمیم گرفته شد که با توجه به تجربیات جهانی در مورد ببر و تجربیات کارشناسان روسی در مورد احداث محل نگهداری و تکثیر پلنگ در یک منطقه صد هکتاری در منطقه سوچی، مکان مناسبی در یکی از زیستگاههای قبلی ببر انتخاب گردد. در این ارتباط آقای هوشنگ ضیائی که تجربیاتی در بررسی زیستگاههای ببر و رد پای آن در ایران و چندیت پارک ملی در کشور هندوستان را دارند داوطلبانه و با امکانات و هزینه شخصی به زیستگاههای قبلی ببر در استانهای مازندران و گلستان عزیمت نمودند که پس از جمع بندی اطلاعات به دلایل زیر منطقه ای صد هکتاری در پناهگاه حیات وحش میانکاله جهت سکونت ببرها انتخاب گردید:

    * میانکاله یکی از مهمترین زیستگاههای ببر در ایران بوده به طوریکه در تاریخ مسعودی ذکر شده است ظل السلطان در یک برنامه شکار 35 قلاده ببر را در میانکاله شکار نموده است.

    * میانکاله یکی از با ارزش ترین زیستگاههای پرندگان مهاجر، گیاهان بومی و ماهیان خاویاری و استخوانی می باشد و… منطقه ساحلی دریای مازندران به طول 70 کیلومتر است که هنوز تخریب و ویلا سازی در آن صورت نگرفته است.

    * با توجه به روند تخریبی و شروع تصاحب اراضی در میانکاله آوردن ببر به این منطقه می توانست نسبت به شناساندن ارزشهای آن و جلوگیری از تخریب و تصاحب اراضی آن موءثر باشد.

    در ارتباط با آوردن ببر به میانکاله و احیاء این منطقه برنامه ای تدوین گردید و با توجه به و عده هائی که ریاست سازمان در زمینه تخصیص بودجه مورد نیاز جهت خرید برخی از مستثنیات و دامداریها و ایجاد فضای لازم جهت سکونتگاههای ببر ها داده بودند در ظرف کمتر از دو ماه اقدامات مهمی از قبیل مذاکره با دامداران و صاحبان اراضی به منظور واگذاری عرصه های موجود با قیمت کارشناسی، تعیین محل احداث زیستگاه و ابنیه های مورد نیاز ومذاکره با شرکتی استرالیایی به منظور تهیه فنس الکتریکی و مذاکره با چند موسسه تولیدی به منظور ترغیب آنی جهت حمایت از این برنامه انجام گرفت ولی متاسفانه علیرغم اعلام ریاست سازمان مبنی بر تخصیص 3 میلیارد تومان جهت اجرای این پروژه هیچوقت وعده ایشان تحقق نیافت.

    این گزارشی است که از طریق همکاران دفاتر حیات وحش و شکار و صید حوزه معاونت طبیعی در اختیارم قرار گرفته است. علیرغم این که دو قلاده ماده پلنگ در شرایط مطلوبی نبودند، اما حوزه معاونت طبیعی سازمان قصد واگذاری آن دو را به جایی نداشت.[3]

    با توجه به سیاست­های حوزه معاونت طبیعی، هیچ گونه برنامه ای برای واگذاری حیات وحش در این معاونت وجود نداشته و هیچ گونه پنهان کاری هم در هیچ مورد و زمینه ای وجود ندارد. این اعتقاد من و همکارانم است که هر چیزی باید شفاف بوده و مردم و مسئولین از آن مطلع باشند؛ اما عده ای اندک به دنبال منافع شخصی و سوء استفاده از روند موجود در سازمان می باشند، برای رسیدن به اهدافشان فقط ژست و پز کار و حضور در جلوی دوربین خبرنگاران سیار و سایر رسانه ها برایشان مهم است، از این رو برای رسیدن به اهدافشان، تصمیمات خود را به مقامات سازمان دیکته و هماهنگ نموده و با نادیده گرفتن قوانین و مقررات و سیاست­های کاری حوزه معاونت طبیعی به قول مشهدی ها این حوزه را به چشم بچه مادر اندر یا ناتنی می نگرند. در صورتی که وظیفه اصلی سازمان حفظ محیط زیست طبیعی و به طور کلی طبیعت است، اما متأسفانه به قدری حواشی و مسایل حاشیه ای مطرح است که اصل موضوع گم یا کمرنگ شده و از متن به حاشیه رانده شده است.

    چند روزی از جلسه و نشست با طرف روسی نگذشته است که با خبر شدم از طریق حوزه ریاست سازمان و امور بین الملل بدون آگاهی و هماهنگی با معاون محیط زیست طبیعی سازمان به طور مستقیم بامدیران زیرمجموعه معاونت یعنی مدیران دفاتر مدیریت شکار و صید و حیات وحش ارتباط غیر اصولی برقرار نموده اند. متاسفانه مدیران این دفاتر هم بدون رعایت اصول مدیریتی، تحت تاثیر دستور سایرین بدون آنکه من را در جریان قرار دهند دو رأس بره آهو را آماده و به طور پنهانی از کشور خارج می نمایند تا در اختیار یکی از شیوخ قطر که احتمالاً وزیر محیط زیست کشور قطر بوده است، قرار گیرد. این موضوع هم بیشتر به خواست سفیر جمهوری اسلامی ایران در قطر که از دوستان خودم می باشد، صورت گرفته است، چون ایشان تلفنی با من تماس گرفت و خواستار تماس بیشتر با ایشان در جهت گسترش بیشتر روابط بین ایران و قطر شده بود که در پاسخ ایشان گفتم این گونه مسایل می باید از طریق روابط بین الملل پیگیری شود و در واقع روی خوش نشان ندادم که بعدها به مسایل دیگری نیز منتهی گردید و دفتر روابط بین الملل در جریان این امور هست و در واقع با آب پاک از جانب من بر روی دستشان ریخت و اگر اقدامی در حوزه طبیعی صورت گرفته بدون اطلاع و هماهنگی من صورت گرفته است. حوزه معاونت طبیعی چند روز بعد از طریق رسانه ها از این موضوع آگاه شد.[4] به طوری که وقتی افشاء و سرو صدای آن بلند شد، هر یک از افراد غیر مسئول پاسخ­های متفاوتی به رسانه ­ها ارائه دادند که خجالت آور و آبروریزی بیشتری را به دنبال داشت. حوزه ریاست اعلام کرد این دو رأس آهو بیمار بوده ­اند، حوزه امور بین الملل نیز اعلام نمود این دو رأس آهو برای مسایل ژنتیکی به خارج فرستاده شده و برگردانده می شود از این نوع خزعبلات و از هراسی که داشتند آن را محول به حوزه معاونت طبیعی نکرده تا موضوع را جمع و جور کند.

    ریاست سازمان بارها می گفت حرف شما برای من حجت است؛ اما کار خودش را می کرد و هرگز توجهی به نظرات و پیشنهادات حوزه معاونت طبیعی نداشت و برایش مهم هم نبود.

    حوزه ریاست و مسئول روابط بین الملل سازمان هم پیگیر واگذاری دو قلاده پلنگ ماده بوده و بر واگذاری آن­ها تأکید داشتند با این توجیه که این موضوع در روابط سیاسی دو کشور بسیار اهمیت دارد و توجیهاتی از این قبیل. البته از نظر سیاسی شاید کشور به ظاهر در موقعیت مناسبی نیست؛ اما ربطی به این مسأله نداشت یا حداقل این موضوع نمی توانست خلأ به ظاهر انزوای سیاسی را پر نماید. از این رو این توجیهات پذیرفتنی نبود اما ابزاری شده برای برخی افراد برای رسیدن به اهداف شان. متأسفانه در این سال ها دیگر نباید از خداوند بخواهیم گناهان ما را بیامرزد، بلکه باید بگوئیم خداوندا توجیهات ما را بیامرز!

    بالاخره جلسه به این نتیجه رسیدکه طرف روسی فقط خواهان دو قلاده پلنگ است و موضوع دیگری را دنبال نمی کند. با همکاران و همچنین آقای هوشنگ ضیائی شور و مشورت شد و با توجه به واگذاری دو رأس آهویی که به طور پنهانی و غیر عرف به شیوخ قطر واگذار شده است، به طرف روسی پیشنهاد شد که در قبال واگذاری دو قلاده ماده پلنگ، دو قلاده ببر سیبری که گویا نژادش به ببر مازندران نزدیک است از روسیه دریافت گردد. در ابتدا معاون طبیعی وزارت محیط زیست روسیه و همراهانش با این درخواست مخالفت کردند. سپس از ما خواستند تا با وزیر محیط زیست روسیه مذاکره کرده و پاسخ ما را بدهند، در نهایت پذیرفتند دو قلاده ببر در اختیار ایران قرار دهند. سازمان هیچ گاه برنامه ای برای نگهداری یا آزادسازی و تکثیر ببر در طبیعت و زیستگاه­های مربوطه و حتی نگهداری در اسارت ندارد، فقط در قبال واگذاری دو قلاده پلنگ ماده، به دنبال دریافت و مبادله دو قلاده ببر و نگهداری آن­ها در پارک طبیعت پردیسان است؛ البته آنهم در زمان مقتضی و پس ازفراهم نمودن محل مناسب برای نگهداری ببرها با رعایت کلیه ضوابط و استانداردها و سایر مسایل زیستی در اسارت. این در حالی است که از ابتدای تاسیس سازمان تاکنون نیز هیچ برنامه ای برای تکثیر ببر در دستور کار نداشته و در این باره توصیه یا پیشنهادی هم از اشخاص حقیقی و حقوقی ارائه نشده است. بنابراین طبیعی است که برای این موضوع اقدام تأمین اعتبار و یا پیش بینی آن موضوعیتی نداشته است[5].

    Animal-Rights-Watch-ARW-8496
    ولادیمیر پوتین خواهان سرسخت پلنگ ایرانی

    البته طی چهار دهه اخیر پروژه های کوچکی تحت عناوین ببریابی در مقاطع زمانی مختلف مطرح شده که نتیجه ای در بر نداشته است، به طوری که همواره شایعاتی مبنی بر وجود ببر مازندارن وجود داشته و دارد. در زمانی که در معاونت حضور داشتم، پروژه ببریابی توسط آقای بهزاد سعیدپور ازهمکاران آموزشکده محیط زیست به مبلغ سه میلیارد ریال ارائه شد که توسط همکاران حوزه معاونت محیط زیست طبیعی علیرغم توجیهات و اصرار ایشان رد شد.

    البته در سال های اخیر برخی گونه های شاخص علف خوار با توجیهات تکثیر و جلوگیری از انقراض بدون هیچ گونه توجیه و بررسی علمی فقط به صورت دستوری از زیستگاه های خود به زیستگاه های غیرمرتبط انتقال داده شده اند که در اسارت و یا به صورت نیمه اسارت نگهداری می شوند، به طوری که این گونه اقدامات و فنس کشی­های بی مورد پر هزینه که بدین منظور صورت گرفته اند، تبدیل به یک شوخی و مضحکه شده است؛ اما کسی جرأت مخالفت و برخورد با این گونه اقدامات و ناهنجاری های زیست محیطی را ندارد[6] . در سالهای قبل با صرف هزینه زیاد محوطه وسیعی به منظور نگهداری شیر در پارک طبیعت پردیسان فنس کشی گردید ولی هیچوقت شیری در آن رها نگردید از آنجائیکه سکونت گاههای شیر و ببر از نطر استاندارد تقریباً شبیه به هم می باشد لذا این مکان انتخاب اول برای اسکان موقت ببرها بود ولی متاسفانه پس از بازدید آقای ضیائی از محل مشخص گردید که در زمان احداث این محوطه استاندارد های لازم رعایت نشده و پایه ها و توری و محل اتصال توری به زمین از استحکام لازم جهت نگهداری شیر و ببر برخوردار نمی باشد.

    با توجه به پذیرش طرف روسی با واگذاری دو قلاده ببر در ازای دو قلاده پلنگ ماده، توافق صورت پذیرفت، اما با توجه به علاقه رئیس سازمان که ببرها در زیستگاه خود برای تکثیر باشند، با نظر حوزه معاونت طبیعی مقرر شد که در شبه جزیره میانکاله که آخرین ببر مازندران در آن شکار شده است، محلی به منظور نگهداری دو قلاده ببری که در آینده از روسیه وارد خواهند شد، آماده گردد. میانکاله که یکی از منحصر به فرد ترین زیستگاه های کشور بوده است، متاسفانه طی سه دهه اخیر به طور کلی شرایط زیستگاهی خود را از دست داده به طوری که هم اکنون از استانداردهای زیست محیطی بدور و در اختیار سماکان، دامداران، بهره برداران انار وحشی و بخش هایی از آن نیز در تصرف افراد قرار گرفته دارد. با ایجاد مرکز نگهداری ببر در شبه جزیره میانکاله که نمونه آن در چند کیلومتری مسکو وجود دارد قصد و هدف احیای منطقه میانکاله است. از این رو وظایفی برای دستگاه های ذیربط از جمله استانداری مازندران، وزارت تعاون و … تعیین گردید. وزارت تعاون موظف شد نسبت به سامان دادن تعاونی سماکان که هر سماکی برای خود مکانی برای اسکان در نظر گرفته اقدام کند، استانداری نسبت به اخراج دامداران و خرید مستثنیات اقدام نماید. همچنین وضعیت بهره برداران انار وحشی از انارستان های میانکاله را نیز مشخص و سامان داده شوند، سازمان حفاظت محیط زیست نیز از طریق اداره کل حفاظت محیط زیست استان مازندران نسبت به تأمین آب و برق و جاده دسترسی مربوط به محل نگهداری ببرها اقدام نماید. قبلاً اشاره شد که یک ریال اعتبار بدین منظور در اختیار معاونت طبیعی سازمان و یا اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران قرار نگرفته است. در انجام اقدامات عملی به فرض این که اعتباری هم پایدار شده باشد، نیاز به زمان است. یک شبه که نمی شود سماکان را ساماندهی یا دامداران را اخراج کرد!

    Animal-Rights-Watch-ARW-8495
    ولادیمیر پوتین و پلنگ ایرانی

    هنوز جوهر امضاهای پای صورتجلسه خشک نشده است که از دفتر روابط بین الملل سازمان اعلام شد که ببرها ظرف دو یا سه روز آینده وارد ایران می شوند و همان موقع در مصاحبه ای که رسانه ها آن را درج کردند، اعلام کردم میهمانان ناخوانده وارد کشور می شوند که این موضوع به مذاق خیلی ها خوش نیامد چون درکی از مسایل حیات وحش نداشتند و دنبال تبلیغات هیاهو و نمایش بودند. با شنیدن این خبر، با دفتر روابط بین الملل که رابط بین سازمان و سفارت ایران در روسیه است، تماس گرفته و عدم آمادگی پذیرش مهیمانان ناخوانده یعنی ببرها را اعلام نمودم؛ چون هیچکدام از اقداماتی و تمهیداتی که برای پذیرش و نگهداری آن­ها لازم است در این مدت کوتاه تاکنون فراهم نشده است. چرا که سئولات بسیاری مطرح است، ببرها را تا فراهم شدن امکانات لازم در میانکاله، موقتاٌ کجا باید نگهداری کرد؟ چه کسی این مسئولیت را می پذیرد؟ طرف روسی فقط دنبال پلنگ ها است و سازمان را در برابر عمل انجام شده قرار داده است. با همکاری افراد غیر مسئول در سازمان و سفارت ایران در روسیه با توجیه ارتقاء روابط سیاسی، دو قلاده ببر یک نر دو سال و نیمه و یک ماده چهار ساله را بدون این که کارشناسان ایرانی آن ها را مورد بررسی بیومتریک قرار دهند، به دلخواه خود در قفس های ویژه با هواپیمای ویژه روانه ایران کردند. البته کارشناسان روسی ازوضعیت دو قلاده پلنگ ماده ایرانی[7] اطلاعات کافی داشتند. طرف روسی با آگاهی از وضعیت هر دو ماده پلنگ آن ها را پذیرفته است، با انتقال ببرها به ایران قصد دارند که با همان قفس های ویژه دو پلنگ ماده را از ایران به روسیه انتقال دهند.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8519
    تصاویر قفس های ورود ببرهای سیبری/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات

    چون در پارک پردیسان جای مناسب و محلی ویژه برای نگهداری موقت ببرها، این حیوان درنده با چهارصد کیلو وزن که دارای استحکام لازم بوده و همچنین استخر آب برای آب تنی ببرها و متناسب با ویژگی های جسمی و رفتاری ببرها که دارای پرش هایی بلند و آدمخوار نیز هستند وجود ندارد، با آقای مهندس ضیایی مشورت شدکه چه باید کرد که آبروریزی نشود و این شرایط تحمیل شده را طوری مدیریت کرد تا مشکلی پیش نیاید. ایشان پیشنهاد کرد که بازدیدی از باغ وحش ارم داشته و از نزدیک بررسی نماید که آیا مکان مناسبی برای نگهداری موقت ببرها وجود دارد؟ نتیجه بازدید و بررسی که ایشان گزارش کردند این است که در باغ وحش ارم محلی نسبتاً امن با محوطه ای باز وجود دارد که در صورت تقویت فنس ها برای ایمنی بیشتر و ایجاد استخری کم عمق برای شنا و آب بازی ببرها می تواند محل نسبتاً مناسبی برای نگهداری موقت ببرها باشد تا به محض آماده شدن میانکاله از این محل موقت به محل نگهداری اصلی شبه جزیره میانکاله انتقال داده شوند. مسئولین باغ وحش هم از این موضوع استقبال کرده و همکاری لازم را معمول داشتند و کلیه هزینه های نگهداری را به عهده گرفتند. علاوه بر هزینه های نگهداری، هزینه غذای روزانه هر یک از ببرها یک صد هزار تومان است، یعنی ماهیانه حدود شش میلیون تومان که سازمان چنین اعتباری را در اختیار ندارد.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8498
    پارچه نوشته متملقانه مسوولان باغ وحش ارم در مراسم رونمایی از ببرهای سیبری/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات

    وزیر محیط زیست روسیه همراه با دو قلاده ببر وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد. این در حالی است که هیچ گونه برنامه و مقدمات لازم ابتدایی و مجوزهای مورد نیاز نیز از دستگاه های ذیربط اخذ نشده است و به طور کلی هیچ گونه آمادگی وجود نداشت. جاذبه و ابهت ببرها باعث خوشحالی مردمی شده که از موضوع آگاه شده اند و جمعیت کثیری برای استقبال از ببرهای وارداتی در محل باغ وحش ارم تهران حضور یافته ­اند. مسئولین دستگاههای ذیربط از جمله فرودگاه، گمرک، دامپزشکی و…. نهایت همکاری را معمول و بالاخره ببرها با قفس های ویژه هر یک در کامیونت هایی توسط جراثقال بارگیری و روانه باغ وحش شدند. این در حالی است که این جمعیت شیفته و طرفدار حیات وحش با چهره های خندان و شور و حال زاید الوصفی به صورت خود جوش جمع شده و برای یک لحظه مشاهده ببرها از سر و کول هم بالا و پایین می رفتند. در گوشه و کنار محوطه محل نگهداری ببرها برخی از مسئولین که عده ای دورشان جمع شده، قصه پردازی می کردند، یکی می گفت ببر ماده حامله است، یکی می گفت دوقلو حامله است و هر کس که اطلاعات مختصری داشت، آن را پردازش کرده و عوام پسندانه در اختیار رسانه ها قرار می داد، من هم در گوشه ای ایستاده نظاره گر این مناظر هستم و از خدا عاقبت به خیری را طلب می کنم. پس از تخلیه قفس­ها و انتقال ببرها به داخل محل نگهداری موقت، باغ وحش ارم را ترک کردم. آقای مانی صادقی که از فیلمبرداران و تصویرپردازان مجرب وحرفه ای حیات وحش کشور است را لحظاتی در فرودگاه مهرآباد ملاقات کرده، تعجب کردم که چگونه متوجه شده است. از ایشان پرسیدم، پاسخ داد به من دستور دادند از ورود ببرها به ایران تا به آخر فیلمی تهیه نمایم. تا کنون هم متوجه نشدم بالاخره چه کسی دستور داده است.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8528
    صدوق در مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8522
    هجوم مردم در اثر تبلیغات باغ وحش برای مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8523
    شوی تبلیغاتی باغ وحش ارم برای مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8524
    امیر الهامی مدیر وقت باغ وحش ارم در حال ادای توضیح به محمدی زاده رییس وقت سازمان حفاظت محیط زیست در مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8525
    امیر الهامی مدیر وقت باغ وحش ارم در حال ادای توضیح به محمدی زاده رییس وقت سازمان حفاظت محیط زیست در داخل محوطه تعیین شده برای ببرها در مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8526
    مسوولان در محوطه خارجی محل نگهداری ببرها در مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8527
    امیر الهامی مدیر وقت باغ وحش ارم در حال ادای توضیح به محمدی زاده رییس وقت سازمان حفاظت محیط زیست در مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8529
    تهیه گزارش خبرنگاران ذوق زده با بغل کردن توله شیرهایی که سال بعد کشته شدند؛ مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8530
    جوشکاری نرده های باقیمانده محوطه ببرها در باغ وحش ارم در حین مراسم ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8531
    جوشکاری نرده های باقیمانده محوطه ببرها در باغ وحش ارم هنگام ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8532
    لحظه ورود ببرهای سیری به محوطه مخصوص در باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8533
    هجوم خبرنگاران به داخل محوطه در لحظه ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8534
    هجوم خبرنگاران به داخل محوطه در لحظه ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8535
    هجوم مردم به داخل محوطه در لحظه ورود ببرهای سیری به باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8536
    ببرها از باکس چوبی خارج نمی شوند!/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8537
    تحریک ببرها با میله های فلزی برای خروج از باکس و ورود به اتاق گربه سانان باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات
    Animal-Rights-Watch-ARW-8538
    هجوم مردم برای دیدن ببرها در اثر تبلیغات باغ وحش/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات

    قبلاٌ اشاره شد که ورود ناخواسته این ببرها یک اتفاق است و سازمان حفاظت محیط زیست از ابتدای تشکیل تاکنون پروژه یا طرح و برنامه ای برای احیای ببرمازندران از طریق تکثیر در اسارت یا نیمه اسارت نداشته و ندارد. این موافقت هم صرفاً به دلایل رضایت طرف روسی و سفارت ایران در روسیه است و حتی یک ریال اعتباری برای آن وجود ندارد. اما طوری برای رسانه ها و برخی افراد جا افتاده که برای نقل و انتقال این ببرها، پنجاه میلیارد ریال هزینه شده است و این موضوع بارها از من سئوال شد که من آن را تکذیب کردم، این در حالی است که مرتب (ازطریق….) به من توصیه می شد و می خواستندکه فوری با آقای صادقی قرارداد فیلم برداری آن هم به مبلغ بالا بسته شود، می پرسیدم از کدام محل و اعتبار؟ هر کس می خواست از این نمد برای خود کلاهی بسازد و کسی به عواقب کار فکر نمی کرد. آن روز همه خوشحال و خندان بوده و خود را پیروز معرکه می دانستند و پس از چند روز نمایش و هیاهوها فروکش کرد و شرایط عادی حاکم شد. اما علیرغم تلاش­هایی که می شد پروژه میانکاله پیش نمی رفت و از طرفی حضور ببرها و مراقبت و نگهداری آن ها توسط باغ وحش ارم خیال خیلی ها را راحت کرده بود جز مدیر کل دفتر حیات وحش، آقای ضیائی و بنده که نگران بودیم. اما همه کارها در دست ریاست سازمان است که می باید از طریق استانداری و وزارت خانه های مربوطه و سایرین پیگیری نماید. چون هیچ چیز سرجای خود نیست و مشخص نبود در آینده چه خواهد شد. نگهداری و مراقبت از ببرها نیاز به نیروی انسانی کارآزموده و آگاه و شناخت از ببر و رفتارهای آن دارد که سازمان چنین نیرویی را در اختیار نداشت. دامپزشک متخصص ببر و آگاه به مسایل تغذیه و از همه مهم­تر اعتبار مورد نیاز حتی برای تأمین غذای آن ها وجود ندارد و پیش بینی هم نشده است و هرگز هم پیش بینی نگردید. فقط از محل سایر طرح های عمرانی معاونت طبیعی، کسر و برای احداث ساختمان نگهداری ببرها در میانکاله به استان مازندران حواله گردید، که اسناد آن در امور مالی و ذیحسابی سازمان موجود است.

    علیرغم پیگیری ها و مکاتبات انجام شده در مورد تعیین یک نفر به عنوان مسئول پروژه ببر متاسفانه ریاست سازمان نه تنها شخص مسئولی تعیین ننمودند بلکه حاضر به صدور یک ابلاغ برای آقای ضیایی که از بدو ورود ببرها به صورت داوطلبانه و بدون هیچ گونه چشم داشتی از هر کونه کمکی مضایقه نمی نمودند نیز نشدند. از طرف دیگر مصاحبه های غیر کارشناسی ریاست سازمان از قبیل تکثیر و رها سازی 50 ببر در میانکاله و یا … بودن ببرها و غیره و دخالت ها و اظهار نظر ها و مصاحبه های افراد غیر مسئول با رسانه ها و محول نمودن پاسخ خبر نگاران و رسانه ها و عدم تخصیص بودجه لازم برای خرید برخی از دامداری ها و مستثنیات موجود در میانکاله همگی باعث گردید تا ایشان همکاری خود را با این پروژه قطع نمایند.

    علیرغم همه مشکلات دفتر حیات وحش با اعزام کارشناسان به باغ وحش نظارت مستمری بر تغذیه و بهداشت ببر ها اعمال می نمود به همین دلیل ببر ها از سلامت و شادابی لازم برخوردار بودند این موضوع ادامه داشت تا اینکه یک روز آقای محمدی مدیر کل حیات وحش اطلاع دادند که ببر نر مریض است و مقداری چرک و خون در قفس او مشاهده شده که با وجود مداوای انجام شده چشم ها و بینی ترشح زیادی دارند و داروهای تجویز شده تاثیری نداشته است. از طرف دیگر علیرغم تماس های انجام شده با چند نفر از اساتید دانشکده دامپزشکی که از مدتها قبل در باغ وحش حضور دارند و مشغول مداوای شیرهای مریض هستند آنها حاضر به قبول مسئولیت معالجه ببرها نگردیدند و برخی از دامپزشک ها نیز به دلایلی از قبیل اینکه تجربه ای در مورد ببر و بخصوص بیهوش نمودن آنها ندارند و یا ترس از رسانه ها از قبول این مسئولیت خود داری نموده اند.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8497
    شرایط نگهداری ببرهای سیبری در قرنطینه به محض ورود/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات

    با توجه به مراتب فوق از آقای محمدی خواستم که با آقای ضیائی که تجربیات زیادی در بیهوش کردن حیوانات وحشی دارند تماس گرفته و از ایشان تقاضا نماید که نسبت به بیهوش نمودن ببر مذکور و انجام مداوای لازم اقدام نماید ولی آقای محمدی اظهار داشت که من قبلاً با آقای ضیائی تماس گرفته ام ولی ایشان به دلایلی از قبیل مشغول بودن در پروژه بین المللی زاگرس و حضور چهار دامپزشک در دفتر حیات وحش و عدم نیاز به حضور ایشان، از قبول این مسئولیت خودداری نموده اند.

    دو روز بعد آقای محمدی که برای شرکت در سمینار مدیران استان ها به خوزستان رفته بود سراسیمه با اینجانب تماس گرفت و از اوضاع وخیم ببر و عدم قبول مسئولیت مداوای ببر توسط دامپزشکان وحتی کارکنان باغ وحش خبر داد و از اینجانب تقاضا نمود که با توجه به احترامی که آقای ضیائی برای شخص شما قائل است از ایشان در خواست نمائید که این مسئولیت را بپذیرند. من هم بلافاصله با آقای ضیائی تماس گرفتم و ضمن تشریح وضعیت وخیم ببر از ایشان خواستم که مسئولیت مداوای ببر را بر عهده بگیرند، ایشان هم بدون چون و چرا و هیچ گونه توقعی این مسئولیت را پذیرفتند و اینجانب طی ابلاغی مسئولیت مداوای ببر نر را با توجه به وضعیت وخیم آن به آقای مهندس ضیائی محول نمودم.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8492
    دامپزشکان معالج ببر بیوه و هوشنگ ضیایی/ عکس از ایسنا

    پس از صدور این ابلاغ آقای ضیائی در همانروز با دعوت از چند دامپزشک متخصص و با تجربه نسبت به بیهوش نمودن ببر نر اقدام نمودند پس از معاینه ببر مشخص گردید که خون و چرک های مشاهده شده مربوط به زخم های ایجاد شده بررروی دم و ناحیه ران می باشد. آقای دکتر گرگین که از اساتید قدیمی و با تجربه در زمینه جراحی حیوانات وحشی می باشد کلیه زخم ها را … و پانسمان نمودند و آقای دکتر تقی پور نمونه ای از خون را به آزمایشگاه پاستور که مسئولیت آنرا یک خانم با تجربه در زمینه تشخیص آزمایشگاهی امراض و بیماریهای حیوانات بر عهده دارند ارسال گردید.

    علیرغم اقدامات انجام شده و تزریق آنتی بیوتیک ها و سایر داروها نه تنها بهبودی در حیوان مشاهده نگردید، بلکه وضعیت آن روز به روز به وخامت می گذاشت. تا اینکه یک روز صبح آقای ضیائی از باغ وحش تلفنی به من اطلاع داد که علیرغم تلاشهای انجام شده ببر مریض تلف شده است ولی موضوع مهمتر اینکه طبق اطلاعات آزمایشگاه پاستور دلیل مرگ به علت بیماری مشمشه بوده است. بیماری خطر ناکی که از حیوانات فرد سم نظیر اسب و الاغ منتقل می شود و برای انسان بسیار خطرناک و لاعلاج می باشد. ایشان همچنین تاکید داشتند که علت مریضی و مرگ و میر شیرهای باغ وحش که از چندین ماه قبل از ورود ببر ها شروع شده و هنوز هم ادامه دارد، وجود همین بیماری مشمشه است.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8493
    شرایط نگهداری ببرها در باغ وحش ارم/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات

    با توجه به اهمیت موضوع بلافاصله مراتب را به آقای محمدی زاده اطلاع دادم و از ایشان در خواست نمودم که برای اخذ تصمیمات لازم جلسه ای با حضور ایشان و تیم دامپزشکی مسئول معالجه ببر ها داشته باشیم.

    در این جلسه ابتدا مسئول آزمایشگاه پاستور که خانم مسنی بود و با داشتن تخصص و سالها تجربه موفق به شناسایی عامل بیماری بببر تلف شده گردیده بود (شایان ذکر است که از چندین ماه قبل از ورود ببرها این بیماری در باغ وحش وجود داشت و با وجود تلف شدن تعدادی شیر و حضور مداوم تیم دامپزشکی دانشگاه تهران در باغ وحش عامل بیماری شناسایی نگردیده بود.) توضیحاتی در مورد نحوه انتقال این بیماری از فرد سمانی مثل اسب و الاغ به انسان و حیوانات گوشت خوار و خطراتی که به علت صعب العلاج بودن آن جان انسان ها را تهدید می نماید به اطلاع رسانید.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8499
    غذای گربه سانان ارم در زمان ورود ببرها/ آرشیو دیده بان حقوق حیوانات

    پس از بحث و تبادل نظر با توجه به اهمیت موضوع قرار شد که موضوع فوراً به سازمان دامپزشکی که به نظر می رسید از وجود بیماری درکشور اطلاع ندارد اعلام شود. در صورتیکه بعداً معلوم گردید که سازمان دامپزشکی از وجود این بیماری و مرگ و میر تعدادی اسب در سال های اخیر مطلع بوده است ولی به علت ملاحظاتی از قبیل ورود و خروج اسب ها از کشور جهت انجام مسابقات اسب دوانی از اطلاع رسانی خود داری نموده است. این در حالی است که علائم بیماری مشمشه شباهت زیادی به علائم بیماری سل دارد و معلوم نیست که این عدم اطلاع رسانی تاکنون چه عواقبی برای مبتلایان به این بیماری که اغلب از کارکنان و کارگران اصطبل ها و همچنین سوار کاران می باشد در بر داشته است) پس از مطلع نمودن سازمان دامپزشکی با وجودی که سازمان تحت فشار بود که این موضوع محرمانه تلقی شود. با وجود این از آنجائی که جان مردم در خطر بود لذا اینجانب و آقای محمدی زاده و آقای ضیائی با انجام مصاحبه با رسانه های مختلف این موضوع را به اطلاع مردم رساندیم. پس از آن بلافاصله باغ وحش تهران که محل سکونت حیوانات مبتلا به این بیماری و همچنین محل نگهداری تعدادی از حیوانات فرد سم نظیر گور خر، اسب و الاغ بود و همه روزه تعداد زیادی از اقشار مختلف مردم به خصوص دانش آموزان از آن بازدید می نمودند تعطیل گردید. پس از آن از کلیه گوشت خواران باغ وحش اعم از شیر و ببر وپلنگ نمونه های آزمایشگاهی تهیه گردید و تست های لازم از فرد سمان انجام گرفت. خوشبختانه گور خرها، اسب ها و پلنگ ها سالم بودند ولی تست های انجام شده به روی ببر ماده و اکثر شیرهای موجود مثبت بود و به همین دلیل به منظور جلوگیری از انتشار بیماری کلیه شیر های آلوده توسط سازمان دامپزشکی معدوم گردیدند.

    علیرغم اینکه سازمان دامپزشکی از وجود بیماری مشمشه در ایران با خبر بود ولی با وجود سعی می نمود که ببرها را عامل ورود این بیماری به ایران و مبتلا شدن شیرها قلمداد کند. در صورتیکه مرگ و میر شیرها به علت این بیماری ماه ها قبل از ورود ببرها شروع شده بود وحتی باغ وحش تهران نیز به علت عدم آگاهی اقدام به فروش پوست شیر های مرده نموده بود. از طرف دیگر برخی از نمایندگان مجلس منجمله آقای تابش که مسئولیت فدراسیون اسب سواری را بر عهده داشتند خواستار توضیحاتی در این زمینه گردیدند.

    در جلسه ای که در مجلس شورای اسلامی با حضور نمایندگان سازمان دامپزشکی، باغ وحش تهران و سازمان حفاظت محیط زیست تشکیل گردید، سازمان دامپزشکی شکوائیه ای در مورد ورود ببرهای مریض و آوردن عامل بیماری مشمشه به ایران مطرح نمود. از طرف دیگر باغ وحش تهران نیز از طرف خود و دکه داران از سازمان حفاظت محیط زیست تقاضای ضرر و زیان به علت تعطیلی باغ وحش را داشت که در هر دو مورد توضیحات لازم توسط اینجانب و آقای ضیایی داده شد و به اطلاع نمایندگان رسید که این بیماری قبل از ورود ببر ها به ایران و جود داشته و حتی در سال قبل در یکی از پانسیون ها تعدادی اسب به علت همین بیماری تلف شده و مابقی نیز توسط مامورین سازمان دامپزشکی معدوم شده اند و توضیح داده شد که سازمان دامپزشکی با اطلاع از وجود این بیماری و همچنین ورود غیر قانونی اسب و الاغ به کشور لازم بود نسبت به ایجاد قرنطینه مبادرت نماید. از طرف دیگر سازمان دامپزشکی و همچنین باغ وحش تهران موظف بودند قبل از کشتار الاغ ها در باغ وحش آزمایشات لازم را در مورد عدم ابتلاء آن به این بیماری انجام دهند.

    متاسفانه با مرگ ببر نر پروژه خرید دامداری های موجود در میانکاله متوقف گردید و با وجودیکه ساختمان محل نگهداری ببرها آماده بهره برداری می باشد ولی به علت امتناع روس ها از دادن ببر به ایران این ساختمان بلا استفاده مانده است.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8494
    قفس پرهزینه ساخته شده در میانکاله برای ببرها/ تصویر از ایسنا

    ________________________________

    [1] زمانی که به عنوان معاونت محیط زیست طبیعی منصوب شدم با توجه به شناختی که از آقای ضیائی داشتم بدون درنگ ایشان را به عنوان مشاور خود منصوب کردم؛ هرچند به مذاق بعضی ها خوش نیامد اما برایم مهم نبود چون به کار ایشان ایمان داشته و دارم.

    [2] سال هاست که نسل پلنگ در منطقه اکولوژیکی قفقاز منقرض شده است که یکی از دلایل اصلی آن قبل از فروپاشی شوروی سابق این است که پلنگ را حیوانی زیانکار دانسته و عملاً آن را از بین برده و در این منطقه دیگر آثاری از آن موجود نیست. در سال های اخیر عده ای با استفاده از منابع مالی برخی مجامع با اهداف نامشخص در این پوشش قصد احیای پلنگ قفقاز را با ترفندهایی از طریق … پلنگ منطقه حفاظت شده کیامکی در ایران را دارند که هم مرز با منطقه قفقاز است.

    انتقال دو قلاده ببر سیبری از روسیه به کشور در قبال دریافت دو قلاده ماده پلنگ مصدوم به عنوان نماد المپیک زمستانی سوچی و اصرار بر انجام این تعامل با روسیه از طرف برخی مسئولین فاقد صلاحیت علمی و تجربی در زمینه حیات وحش به ویژه گربه سانان خود حکایتی است. انگار ببر و پلنگ نوعی کالا هستند نه گوشتخوارانی در رأس هرم اکولوژیک، چه آسان می بُرند و می دوزند و چه آسان دستور می دهند و برای عملی شدن نیات خود از دیگران مایه گذاشته و استناد می کنند به دستورات مقامات بالاتر که احتمالاً روحشان هم از موضوع بی خبر است و با این روش نظریاتشان را بر مجموعه تحمیل می نمایند، اگر در این تعامل موفق شوند که هیاهو به راه انداخته و با تبلیغات و بزرگ نمایی بهره های لازم را از آن می برند و اگر اتفاق ناخوشایند و شکستی رخ دهد، دیگران باید پاسخگو باشند. به راستی که پیروزی هزار پدر و مادر دارد و شکست یتیم است. هنوز این ماجرا سرنوشتش نامعلوم است که داستان انتقال شیر ایرانی از هندوستان روی آنتن می رود، مدیران وارداتی و تحمیلی مطالبی شنیده آن هم به طور سطحی و می خواهند کاری کنند کارستان! شیر ایرانی را در زیستگاهش دشت ارژن و بیشه زارهای خوزستان احیاء کنند، زیستگاه هایی که طی قرن گذشته در اثر فعالیت های انسانی تخریب و ارزش های زیستگاهی خود را به کلی از دست داده اند.

    [3] متأسفانه بخش طبیعی سازمان در کل کشور مورد توجه نیست و علیرغم هزینه های سنگین نگهداری اعم از تغذیه و تیمار و امور دامپزشکی هرگز اعتباری برای این گونه امور در اعتبارات منظور نمی شود. در حوزه معاونت طبیعی سازمان، اعتباراتی که وجود دارد مربوط به ساخت و ساز ساختمان های مراکز فسیل شناسی مراغه و کنوانسیون رامسر است وهمچنین هزینه های تعمیر و نگهداری و بازسازی ساختمان های پاسگاه­های محیط زیست در مناطق تحت مدیریت رقمی ناچیز در برابر اعتبارات ساخت و ساز ساختمان است و به چشم نمی آید از این رو توجیه ندارد و هزینه اضافی محسوب می گردد، قرارداد مطالعاتی زیادی با دانشگاه های معتبر کشور در حوزه معاونت طبیعی قبل ازمسئولیتم در این حوزه منعقد گردیده که علیرغم نیاز و ارزش بسیار بالایی که دارند، پیشرفت آنچنانی نداشته و به دلیل عدم تخصیص اعتبارات بر زمین مانده است و در واقع قربانی ساخت و سازها می شوند. چون عقل ها در چشم است و همه ساختمانها از نزدیک مشاهده می شد اما چون واقف به مسایل فنی که حاصل و نتیجه مطالعات است نمی باشند، لذابه چشم آن ها نمی آید و این هم یکی از مشکلات و معضلات کشور است که علوم هنوز نتوانسته از نظر اقتصادی خودنمایی و بازار خود را پیدا کند. نظیر بسیاری از کشورها که یکی از منابع درآمدی آن ها، فروش نتیجه مطالعات و پژوهش های آن ها در زمینه های مختلف است. از این رو برای کوچکترین هزینه جزئی حوزه معاونت طبیعی دست بسته و توان رفع و رجوع آن را ندارد.

    [4] حال چرا باید این گونه مسایل و هدایا که واگذاری آن عرف است، به طور پنهانی انجام گیرد در جریان قرار نگرفتیم. فکر آبروی خود که نیستند، آبروی یک سازمان یا کشور هم برایشان مهم نیست!

    [5] اصولاً معاونت محیط زیست طبیعی و بسیاری از همکارانم اعتقادی به تکثیر در اسارت و نیمه اسارت ندارند و اعتقادم دارم که حیات وحش باید با حفاظت در زیستگاه خود که دارای شرایط لازم و مطلوب باشد، تکثیر شود. بنابراین چنین برنامه ای در سازمان نه تنها برای ببر بلکه برای سایر وحوش لااقل در زمانی که مسئولیت معاونت طبیعی را بر عهده داشتم، وجود نداشت و پذیرفته نبود.

    [6] نمونه این گونه اقدامات قبل از مدیریتم در استان تهران در قلب پارک ملی خجیر در محل باغ شاه بود که فنسی به ارتفاع دو متر و محدوده ای وسیع که حتی زیر فنس هم با سیمان و بتون مسدود شده تا جنبده ای تردد نکند، این نتیجه کار مدیرانی است که از علم اکولوژی بهره ای نبرده و از رابطه بین جانوران و محیط شان بی خبرند. در اولین بازدیدی که به عنوان مدیر کل استان تهران در اسفند ماه سال 1386 از پارک ملی خجیر داشتم، دستور جمع آوری فنس ها را داده و از معاونت محیط زیست طبیعی وقت سازمان نیز توضیح خواستم. منظور از بیان این مسایل این است که با این گونه فعالیت های غیر اصولی و غیر علمی که مغایر با قوانین اکولوژی و محیط زیست است، شدیداً مخالف بوده و هستم. چه برسد به گوشتخوارانی نظیر ببر، پلنگ، یوزپلنگ و سایر که دارای قلمرو و در راس هرم غذایی اکولوژیک قرار دارند. سازمان حفاظت محیط زیست یک دستگاه حاکمیتی است و مرکز دامپروری و دامداری نیست. اگر افراد و اشخاصی قصد تکثیر دارند و مطالعاتی صورت داده اند قابل بررسی است؛ اما سازمان محیط زیست فقط اوظیفه دارد و می تواند با حفاظت و فراهم کردن شرایط لازم و کافی در زیستگاه هایی که محل زیست حیات وحش است، نسبت به تکثیر آن در شرایط طبیعی اقدام نماید که لازمه آن وجود آب، غذا یا طعمه و امنیت است که متأسفانه در حال حاضر این شرایط در زیستگاهها وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد کامل نیست، نمونه آن زیستگاه های یوز در کشور است که علیرغم تلاش سازمان و محیط بانان کم توقع در جهت حفاظت، شدیداً با کمبود طعمه نظیر آهو، جبیر و خرگوش و … مواجه هستند و این کمبود غذا یکی از مشکلات اساسی در زندگی یوز می باشد.

    [7] یک قلاده از پلنگ ها از استان گلستان به پارک پردیسان منتقل شده است که بر اثر سم همراه طعمه و ضربات وارده توسط جوامع محلی ستون فقراتش کج و بر اثر تغذیه نامطلوب وضعیت نامناسبی داشت ویک قلاده پلنگ ماده دیگر در باغ وحش بابلسر است. آن هم یک دستش در تله گیر کرده و شکسته و بدجوری جوش خودره است و به دلیل نگهداری نامطلوب آن هم از وضعیت جسمی نامناسبی برخوردار است .

    [8] در اینگونه موارد اغلب نورچشمی ها و افرادی که ذیصلاح نیستند به خارج از کشور عزیمت می نمایند .این افراد که معمولاً با روسا می آیند و با آنها نیز میروند هیچ گونه علاقه و وابستگی به سازمان نداشته و همه وقت خود را صرف خرید و غیره می نمایند و بدون کسب هیچ گونه دستاوردی به کشور باز می گردند.

    * معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست در دوره ریاست محمد جواد محمدی زاده

    دیده بان حقوق حیوانات برای انتشار نظر صاحب نظران و افرادی که نام آنها در این گزارش آمده اعلام آمادگی می کند.

    ______________________________

    معرفی متهمان ردیف اول تا سوم مرگ ببر سیبری

    برخورد با مقصران مرگ ببر سیبری

    اطمینان همه کارشناسان شرط خروج ببر بیوه سیبری از قرنطینه/ اطمینان از وجود شرایط استاندارد، شرط رضایت فعالان حقوق حیوانات

    تلاش محیط زیست برای یافتن قرنطینه مناسب ببر سیبری/ هیچ محدودیت زمانی برای انتقال حیوان به محل جدید وجود ندارد

    صدوق: من مسئول مرگ ببر سیبری هستم

    از فرستادن ۴ ببر دیگر جلوگیری کنید!

    ببرهای جدید و استمداد جهانی حامیان حیوانات در ایران

    مرگ ببر روسی و حلقه گم شده حفظ محیط زیست در ایران

    روسها: ببرهای تحویلی سالم بودند

    غذای ببر مرده

    سفر ببر مرده به فرانسه

    ببر بنگال و حداقل پنج قلاده شیر در تهران ایدز دارند

    «ایدز» یا «مشمشه »، پایان رویای ببر مازندران

    چشمانی که یخ زدند، مجموعه تصاویری از ببری که بود

    انحراف اخلاقی ببر روسی- طنز

    مرگ ببر روسی در پارک «ارم»، احتمال انتقال بیماری به مردم+تصاویر+تکمیلی

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۳)/ اجرای یک طرح مشابه در ایران و روسیه با نتایجی به غایت متفاوت!/ فیلم

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۲)/ وقتی محافظان محیط زیست، مدافع «شکار» از نوع «تروفه» می‌شوند!

    چگونه سایه انقراض بر سر گونه‌های نادر ایرانی گسترده‌تر می‌شود؟ (۱)/ از ده شکارچی حتی یکی ارزش گونه در خطر انقراض را نمی‌داند!

    مرگ ببر بنگال در باغ وحش ارم و سووال های بی پاسخ/ نگرانی شدید از مخفی نگه داشتن شرایط زیستی ببر بیوه سیبری

    محمدی‌زاده: پروژه احیای زیستگاه ببر ایرانی شکست نخورده/ بی مبالاتی باغ وحش تهران دلیل مرگ ببر نر

    ببرهای ناخواسته

    تلاش محیط زیست برای واردات ببرهای سیبری تا پیش از اتمام دولت!

    آیا ببرهای سیبری کم کم نیامدنی می شوند؟

    سناریوی ناتمام واردات ببرهای سیبری

    ۴ ببر دیگر از روسیه می آید!

    نظر دکتر اسماعیل کهرم دربارۀ ۲ قلاده ببر روسی

    ببر ماده هم به مشمشه مبتلاست

    جنجال ببرهای سیبری در ایران

    اسناد ابتلای ببر ماده سیبری به مشمشه، باید ارائه شود

    ضوابط بهداشتی ببرهای سیبری به زودی به محیط زیست اعلام می‌شود

    حرکت جالب الهامی مدیر باغ وحش ارم هنگام ورود ببر سیبری

    تبادل ببر و پلنگ بدون مصوبه مجلس، غیرقانونی است

    انتقال ببر جدید به ایران در انتظار جلسات کارشناسان روسی

    اخباری در ادامه بحث مرگ ببر سیبری در باغ وحش تهران ۸۹/۱۰/۱۲

    عامل مرگ ببر سیبری در کمین تهرانی ها +تکذیب های قبلی!!!

    سیاست سازمان محیط زیست ایجاد شرایط مناسب برای ببر سیبری است

    ببر سیبری دانشکده دامپزشکی را به شکایت واداشت

    ببر سیبری شهریور به قرنطینه جدید می‌رود

    «ملاحظات» مشکوک، آخرین مانع رهایی ببر سیبری از قرنطینه

    تایید مکان قرنطینه ببر سیبری/هزینه تغذیه این گربه سان ماهانه چهار میلیون تومان

    برنامه عمل حفاظت از ۳۰ گونه جانوری تهیه می‌شود و تعیین تکلیف ببر سیبری

    اهمیت ببر سیبری برای دوستداران حیات وحش ایران

    مخالفت وزارت بهداشت با خونگیری مجدد از ببر سیبری باغ وحش ارم

    تشریح وضعیت بیماری ببر سیبری باغ وحش ارم/ درخواست تکرار آزمایش خون

    پلمپ باغ وحش تهران در پی مرگ ببر سیبری نر

    مرگ ببر سیبری در تهران

    ۱۰ فروردین۹۱: فعلاً تصمیمی درباره ببر ماده نداریم

    تعدادی ببر روسی بزودی وارد کشور می شود/ ببر بیوه روسی کشته می شود.

    هیچ مجوزی برای معدوم کردن ببر ماده صادر نشده

    ببر بیوه روسی معدوم خواهد شد/ عیدی تلخ و ننگین پروژه احیای ببر مازندران

    انتقال ببر سیبری به ایران

    اصرار به احیای ببر مازندران با وجود کارنامه مردود سازمان محیط زیست

    تردیدهای ورود ببرهای روسی

    ورود ۴ ببر دیگر تا بهار/ اسارت مادام العمر ماده ببر بیوه و استفاده از ابعاد زیبایی شناسی آن!

    ببرهای روسی جایگزین موش های آزمایشگاهی خواهند شد!

    احیای ببر مازندران با ببر سیبری ناممکن است

    انتقال ۲ جفت ببر روسی به میانکاله/در صورت بالا بودن آلودگی، ببر ماده معدوم می‌شود

    خانه پنهان ببر وارداتی در میان بچه‌ها

    تکذیب خبر مرگ ببر ماده روسی باغ وحش ارم

    ببر‌ سیبری در تهران‌ پوسید!

    ببرهای سیبری به ایران می‌آیند

    ورود ببرهای سیبری پس‌از بازدید کارشناسان روس/ اتحادیه باغ‌وحش‌های اروپا ناظر پروژه

    شکار ناموفق آخرین درنای سیبری ایران/ زندگی امید با شانس، محیط زیست به دنبال احیای شیر و ببر

    این بار ببرهای سیبری نمی میرند

    ببر ماده سیبری هم مشمشه گرفت

    واکنش سازمان حفاظت محیط زیست نسبت به انتشار یک خبر: ابتلای ببر ماده سیبری به مشمشه رسماً اعلام نشده است

    مرگ ببر ماده سیبری: ماه آینده

    احتمال سرایت بیماری شیرها به ببر ماده سیبری

    باغ وحش ارم صلاحیت ورود ببر سفید و شیر آسیایی را ندارد

    ببر می آورند و ابر می بارورند

    باغ وحش ارم ایستگاه پایانی بزرگترین گربه جهان/ انقراض ببرها در ارم

    خبر فوری: تنها ببر بنگال باغ وحش ارم خفه شد/ غرق شدگی «ببری» در استخر محوطه نگهداری

    معاون وزیر محیط زیست روسیه: برای صدور ببر روسی به ایران مشکلی نداریم

    آیا ببر سفید سرنوشت سیاهی خواهد داشت؟

    اعتراض مدیر پارک ارم به وضعیت ببر سیبریایی

    اظهار نظر صریح ابتکار در مورد پروژه خجالت آور ببر سیبری/ استانداردسازی دستورالعمل مدیریت باغ وحشها

    تایید دردناک یک خبر: شرایط نگهداری ببر سیبری در قرنطینه باغ وحش ارم نامناسب است

    اعلام رسمی شکست واردات ببر سیبری/ روس ها دیگر ببر نمی دهند!

    مرگ ببر بنگال در باغ وحش ارم و سووال های بی پاسخ/ نگرانی شدید از مخفی نگه داشتن شرایط زیستی ببر بیوه سیبری

    خبر فوری: تنها ببر بنگال باغ وحش ارم خفه شد/ غرق شدگی «ببری» در استخر محوطه نگهداری

    باغ وحش ارم ایستگاه پایانی بزرگترین گربه جهان/ انقراض ببرها در ارم

    اعلام رسمی شکست واردات ببر سیبری/ روس ها دیگر ببر نمی دهند!

    پلنگ های ایرانی متولد شده در روسیه/ فیلم

    اعتراض حامیان حیات‌وحش به کمبود امکانات برای نگهداری از ببر‌ها/ تصویری

    ببر می آورند و ابر می بارورند

    تلاش محیط زیست برای واردات ببرهای سیبری تا پیش از اتمام دولت!

    اگزاتیک پت: آمار، خطرات و حقایق نگهداری حیوانات وحشی/ اینفوگراف

    معاون وزیر محیط زیست روسیه: برای صدور ببر روسی به ایران مشکلی نداریم

    محمدی‌زاده: پروژه احیای زیستگاه ببر ایرانی شکست نخورده/ بی مبالاتی باغ وحش تهران دلیل مرگ ببر نر

    پروژه ببر سیبری شکست نخورده است!

    وعده هفتم برای ورود دو ببر سیبری به میانکاله!/ کارشناسان روس به ایران می‌آیند

    بعد از ببر سیبری و شیر ارژن، دایناسورها در یک استراحتگاه شخصی احیا می شوند!

    زمان ورود ۴ قلاده ببر سیبری به ایران

    پس از پروژه تکثیر ببر سیبری/ یوزپلنگ آسیایی در اسارت تکثیر می شود؟

    در ادامه طنز ببر سیبری: انتقال ببر ماده سیبریایی به میانکاله به مصلحت نیست

    ببر سیبری در سمسکنده!

    سرنوشت ببر سیبری در انتظار شیرهای وارداتی از هند/ کاریکاتور

    تردید روس‌ها برای تحویل ۴ ببر سیبری به ایران

    ببر سیبری در فارس

    دقایقی پیش علت مرگ ببر سیبری اعلام شد