جوابیه تند سازمان به یک مطلب: احياي نژاد ببر در ايران مورد تاييد همه مجامع بين‌المللي زيست‌ محيطي است!

دیده بان حقوق حیوانات: در پاسخ به درج مطلبي با عنوان «به زودي احياي كانگورو و ايگواناي مازندران» به تاريخ 14/12/1390 در صفحه 13 روزنامه «شرق»، مشاور امور رسانه‌اي و اطلاع‌رساني سازمان محيط زيست جوابيه‌اي به روزنامه ارسال كرده است كه در ذيل مي‌آيد:
چندي است از سوي روزنامه شرق هجمه‌هايي عليه تصميم سازمان حفاظت محيط‌زيست براي انتقال ببر آمور به كشورمان مطرح شده است؛ اظهاراتي كه به راستي مشخص نيست از قول چه‌كساني و چه متخصصاني گفته شده است. اما آنچه مشخص است اولا بيان‌كننده اين سخنان هيچ تخصصي و اطلاعاتي در مورد مسايل زيست‌محيطي ندارد و ثانيا اين اظهارات غيركارشناسي، با ادبيات مناسبي به تحرير درنيامده است.
به‌راستي اگر ادعاي كارشناس بودن و حرفه‌اي بودن داريم بايد مباحث اخلاقي را در انتقادات رعايت كرده و هرگز در مباحث زيست‌محيطي، مسايل سياسي را دخيل نكنيم زيرا بدون شك متخصصان مباحث زيست‌محيطي از اخلاق خوب و حرفه‌اي برخوردار بوده و در بيان انتقادات نيز جانب انصاف را رها نخواهند كرد. بنابراين مطلب بيان‌شده در روزنامه شرق از زبان كارشناسان امر محيط‌زيست نوشته شده است و بي‌شك نگارنده اطلاعات لازم را در زمينه حيات‌وحش دارا نيست.

http://arw.ir/wp-content/uploads/2012/04/Animal-Rights-Watch-ARW-3289.jpg

نكته جالب‌توجهي كه در نقد غير منصفانه برخي اصحاب رسانه و متخصصان به چشم مي‌خورد اين است كه در ابتداي ورود ببرها از روسيه به ايران همين افراد مي‌گفتند كه اين ببرها بايد به باغ‌وحش تحويل داده شوند چون اين ببرها باغ‌وحشي هستند. اما زماني كه ببرها به جهت آماده نبودن ميانكاله براي مدتي به باغ‌وحش ارم تحويل داده شدند، دوباره همين افراد فرياد سر دادند كه چرا آن را به باغ‌وحش تحويل داده‌ايد.
بايد دانست كه باغ‌وحش‌ها نيز ضمانتي برعهده دارد. مباحث آموزشي، پژوهشي، جلب افكار عمومي براي حفاظت و… از جمله رسالت‌هاي باغ‌وحش‌هاست و نبايد باغ‌وحش‌ها را جدا از سازمان محيط‌زيست بلكه آنها را به عنوان يك حلقه حفاظتي ديده و از آنها حمايت كرد.
همچنين در مساله بيمار شدن ببرها در اثر تغذيه از گوشت آلوده بايد خاطرنشان كرد كه چنين اتفاقي در همه جاي دنيا رخ مي‌دهد و چيز عجيب و غريبي نيست چون ما با موجودات زنده سروكار داريم و بيماري و مرگ و مير جزيي از كار با اين موجودات است و تمام كساني كه در اين زمينه فعاليت دارند به اين امر واقف هستند و حاشيه‌پردازي و بزرگ‌نمايي چنين امور طبيعي نشان از عدم آشنايي و تخصص نگارنده خواهد بود.
انتظار مي‌رود اگر اين خبرنگاران و متخصصان دل‌شان براي حفظ محيط‌زيست و حيات‌وحش مي‌سوزد به جاي حاشيه‌پردازي، در راستاي تنوير افكار عمومي به منظور حفظ حيات‌وحش و محيط‌زيست تلاش كنند نه اينكه بيشتر درگير مسايل جزيي باشند.
اما در رابطه با انتقال ببر آمور به كشورمان آنچه قبلا از سوي كارشناسان سازمان محيط‌زيست گفته شده اين است كه نتايج بررسي‌هاي ژنتيكي و تبارشناختي كه روي زيرگونه‌هاي ببر در دنيا انجام شده بيانگر اين مساله است كه محققا تحقيقات علمي با آزمون و خطا همراه است. مهم اين است كه جرات پذيرش خطر در چنين كارهايي وجود داشته باشد.

http://arw.ir/wp-content/uploads/2012/03/Animal-Rights-Watch-ARW-2883.jpg

در دنيا معرفي گوشتخواران به طبيعت با دشواري‌ها و سختي‌هاي بسياري همراه بوده اما هيچ وقت كارشناسان محيط‌زيست در مورد احياي گونه‌هاي منقرض‌شده و معرفي آنها به طبيعت نااميد نيستند.
كارشناسان حيات‌وحش در كشور به اين امر واقفند كه هر قلاده ببر حدود 20هزار هكتار قلمرو نياز دارد و در يك جمعيت پويا و پايدار بايد حداقل 20 قلاده ببر وجود داشته باشد بنابراين اين جمعيت به حداقل يك زيستگاه 500هزارهكتاري در كشور نياز دارد.
چنين مواردي هرگز مورد كوتاهي يا غفلت واقع نشده است اما سياستي كه در كوتاه‌مدت و ميان‌مدت توسط سازمان‌ محيط‌زيست دنبال مي‌شود اين است كه ببري به ايران آورده شود كه نزديك‌ترين ببر به ببر مازندران باشد تا از ارزش‌هاي زيباشناختي، آموزشي و تحقيقاتي اين ‌گونه استفاده شود؛ اقدامي كه در همه ملل توسعه‌يافته دنيا در حال انجام است.
سازمان حفاظت محيط‌زيست چنين انتقاداتي را تا حدي مغرضانه دانسته و معتقد است اگر كساني هستند كه دل‌شان براي محيط‌زيست ايران مي‌تپد ضمن انتقادات فني، پيشنهادات سازنده خود را نيز ارايه دهند. اين سازمان با آغوش باز پذيراي انتقادات و نظرات اين عزيزان خواهد بود. از طرفي ديگر اقدامات بسيار ارزشمندي در كشورمان براي حفاظت از تنوع زيست اجرايي و در حال انجام است كه از ديد روزنامه شرق دور مانده است يا شايد روزنامه محترم شرق بيش از آنكه دغدغه محيط‌زيستي داشته باشد، فروش روزنامه و بازگشت به كبكبه و دبدبه گذشته خود را طالب است!

________________________

به زودی، احیای کانگورو و ایگوانای مازندران

دیدگاه‌ها

5 پاسخ به “جوابیه تند سازمان به یک مطلب: احياي نژاد ببر در ايران مورد تاييد همه مجامع بين‌المللي زيست‌ محيطي است!”

  1. Platypus نیم‌رخ

    در جوابیه سازمان حفاظت از محیط زیست نوشته شده : ” همچنین در مساله بیمار شدن ببرها در اثر تغذیه از گوشت آلوده باید خاطرنشان کرد که چنین اتفاقی در همه جای دنیا رخ می‌دهد و چیز عجیب و غریبی نیست چون ما با موجودات زنده سروکار داریم و بیماری و مرگ و میر جزیی از کار با این موجودات است و تمام کسانی که در این زمینه فعالیت دارند به این امر واقف هستند و حاشیه‌پردازی و بزرگ‌نمایی چنین امور طبیعی نشان از عدم آشنایی و تخصص نگارنده خواهد بود.” بسیار خب حرف هایشان درست ؛ مرگ و میر و بیماری حیوانات را ما مورد طبیعی فرض می کنیم . اما وقتی که حیوانی بیمار شد .آیا نمی بایست در جهت درمان او اقدام کرد ؟ آیا باید حیوان را به امان خدا گذاشت تا با درد و رنج طولانی جان بدهد ؟ ببر سیبری ماده که در قرنطینه بسر میبرد . به دلیل بیماری خود باید هر روزابتدا داروی بیهوشی و سپس میزان مشخصی آنتی بیوتیک دریافت کند. ولی همین سازمان مثلا حفاظت محیط زیست به دلیل بالا بودن هزینه درمان این حیوان بیگناه ، تصمیم به معدوم کردن او را دارد ! آیا ا اقدام زجرکشی حیوانات نیز جزو امور طبیعی و معمول و رایج است ؟؟؟؟؟
    باز در همین جوابیه آمده : ” کارشناسان حیات‌وحش در کشور به این امر واقفند که هر قلاده ببر حدود ۲۰هزار هکتار قلمرو نیاز دارد و در یک جمعیت پویا و پایدار باید حداقل ۲۰ قلاده ببر وجود داشته باشد بنابراین این جمعیت به حداقل یک زیستگاه ۵۰۰هزارهکتاری در کشور نیاز دارد. چنین مواردی هرگز مورد کوتاهی یا غفلت واقع نشده است .”
    این یکی دیگر واقعا از آن حرفها بود که تا سر مغز استخوان آدم تیر می کشد ! آیا حقیقتا غفلت نشده ؟؟؟؟؟؟ خود آقای صدوق که معاون طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست زمان ورود ببرها به ایران بود و اینک بازنشسته شده . درنشست خبری تاکید کرد : ” ایران به دلیل عدم اختصاص بودجه پنج میلیارد تومانی اصلا آماده پذیرایی از این ببرها در زیستگاه تازه اشان (میانکاله) نبود. ببرها در واقع مهمانان ناخوانده‌ای بودند كه بی موقع به خانه ما آمدند. برای همین ما مجبور شدیم آنها را موقتاً به باغ‌وحش ارم انتقال دهیم . تاكنون هیچ پولی برای پروژه احیای ببر سیبری اختصاص داده نشده و تنها ما یك هشتاد میلیون تومان را در میانكاله یعنی مكانی كه قرار بود برای احیای ببر سیبری در نظر گرفته شود صرف تعمیر پاسگاه محیط‌زیستی كرده‌ایم. خوب این یعنی برای آمادگی فقط دو هکتار ( دکتر کرمی : “عرصه در نظر گرفته شده برای اسکان آنها فقط دو هکتار مساحت داشت. ” ) به بودجه ای حداقل حدود هشتاد میلیون تومان احتیاج هست . ( البته اگر ما مبنا را بر راستگویی و صداقت در کار پیش بردن این پروژه قرار داده و حساب ناخنک زدن به این پول را از جانب برخی […] را اصلا نکرده باشیم !!!! ) با توجه به اقرار خود سازمان که باید در اختیار هر قلاده ببر ۲۰هزار هکتار قلمرو نهاده شود ( با یک حساب سر انگشتی معلوم میگردد برای چهار تا ببر که در آینده وارد ایران خواهند شد . ما به ۸۰ هزار هکتار قلمرو نیاز داریم ! ) فکرش را که بکنیم بیشتر مخ مان سوت خواهد کشید . زیرا برای تعمیر پاسگاه محیط‌زیستی فقط دو هکتار هشتاد میلیون تومان هزینه کردیم . پس برای هشتاد هزار هکتار چه هزینه هنگفتی احتیاج هست ؟؟؟!!!! بایست در آخر دوباره این یاد آوری را بکنم که بقول دکتر کرمی : ” حتی همین دو هکتار هم فنس کشی نشده بود. یعنی پروژه پول کشیدن فنس به دور دو هکتار زمین را هم نداشتند . “

  2. Bahman نیم‌رخ
    Bahman

    همینمون دیگه مونده بود! کانگرو و ایگوآنای مازندران!!!
    کاش به جای این چپ و راست رفتنها یه کم هم به فکر «شیر ایرانی» که زمانی سمبل مملکت ما بود، میبودند که داره کم کم آوازۀ شیر هندی میگیره…

    1. حمیدرضا نیم‌رخ

      آره جالبیش اینه که دیگه سمبل کشور ما شده گربه! که معلوم نیست چه تناسب تاریخی داره…تو تاریخ همیشه نماد ایران شیر بوده …اما از شیر به گربه تبدیل شدیم

  3. reza نیم‌رخ

    من می خوام تو همون پله اول بمونم و همراه با این جریان نشم که جزئیاتو بخوام بررسی کنم.
    کشوری که پلنگش در حال انقراضه پول کافی برای حفاظت از یوزپلنگ نداره زیستگاه های مهم کشور در حال نابودیه و….آخه ببر و میخواد چیکار؟؟
    ما از پلنگ تونستیم بخوبی حفاظت کنیم؟؟
    از خرس هامون چطور؟؟
    چیو داریم هزینه می کنیم؟؟؟
    آخه بابا بیدار بشید دیگه!!چرا فکر می کنید هرکسی مخالفه نظرش غیر تخصصیه؟
    هر کودکی وضع موجود را ببینه می تونه تصمیم درست را بگیره آخه چی پشت این قضیه است که داره پروژه را ه هر قیمتی پیش می بره؟؟
    بخدا انصاف نیست پول بیت المال را با […] های آشکار از بین نبرید!!
    این هزینه را صرف نگهداری از یوز و پلنگ بکنید.به محیط بان های زحمت کش برسید که انگیزه بیشتری داشته باشن.
    وای بر مدیری که تصمیم بر احیای ببر گرفته در حالی که در گوشه کنار ایران پرنده های نیازمند به کمک بدون هیچ اقدامی در طبیعت و یا در قفس رها می شوند تا بمیرن(برای این مورد مثال تصویری زیاد دارم)
    وای بر طبیعت ایران که عده ای فاقد تشخیص مصلحت ها و اولویت ها مدیر سازمان محیط زیست هستند.
    میگید که مرگ ببر ها طبیعیه!!!بله که طبیعیه!وقتی شرایط مهیا نباشه زنده موندنشون غیر طبیعیه!آخه زیر ساخت ها را اماده کردید که ببر میارید؟
    آقایان هروقت تعداد یوزپلنگ ها را به هزار رسوندید تمامی زیستگاه ها را حفظ کردید اوضاع خزندگان و پرندگان را بهبود دادید
    برید ببر هم بیارید

  4. شهریار نیم‌رخ

    حرف دل خیلیها رو گفتی آقا رضا، ولی کو گوش شنوا!!!

دیدگاهتان را بنویسید