واقعا چه کسی است که این همه زیبایی و ملاحت جمع شده در وجود این حیوان را نبیند؟ اگر شهرداریهای هر شهر مراکزی پارک مانند اختصاصا برای گربه ها بسازند و در آن از پتانسیل های مختلف وجودی آنها برای مردم بهره برگیرند بعد از مدتی صاحب درآمدهای کلانی خواهند شد. مگر بهشت گربه ها را در ژاپن و تایلند و آمریکا و … ندیده ایم که جاذبه توریستی پر رونقی برای آنها فراهم نموده است؟ مگر کافه های گربه نیست که مردم برای تمدد اعصاب و استفاده از خرخر گربه ها به آنجا می روند؟ مگر مکانهایی نیست که برای کودکان ساخته اند تا در کنار گربه ها استعدادهای مختلفشان بیشتر شکوفا و عواطف انسانی شان بیشتر رشد کند؟ احداث چنین مراکزی در شهرها به مراتب از باغ وحش ها انسانی تر و خداپسندانه تر است چون گربه ها حیوانات شهری و با انسانها اخت هستند حال آنکه باغ وحش ها بدترین جنایات را علیه حیات وحش اعمال می دارند. جایی خواندم که یک جهانگرد غربی صدها سال پیش از رفتار بسیار محبت آمیز مصریها با گربه ها خاطراتی را نقل نموده بود. او گفته بود تعجب می کنم که مصری های مسلمان در بخش هایی از مساجدشان گربه های زیادی رفت و آمد داشته و در نهایت آرامش تغذیه شده و زندگی می کنند. آن جهانگرد نمی دانست که فلسفه این احترام به گربه ها برمی گردد به تاسی مسلمانان به سنت و سیره نبوی که پیامبر زمانی حین مشغول نماز بودند که گربه حامله ای از روی استیصال و ترس عابران بیرون مسجد داخل آن شد و همانجا وضع حمل کرد که یکی از اصحاب خواست آن گربه ها و نوزادانش را از مسجد خارج سازد که با مخالفت پیامبر رحمت مواجه می شود و حتی پیامبر به آن حیوان در گوشه ای از مسجد پناه داد و شخصی را مسوول رسیدگی و مراقبت از آن گربه مادر نمود.
حرف حق تلخ است برادر!
تاریخ زندگی پیامبر با حیوانات را نمی توان تحریف نمود چون اسنادش متواتر است هم نزد اهل تشیع و هم اهل تسنن. منتها به نظر می رسد در برخی موارد اهل تسنن از ما پیشی گرفته اند.
در ضمن تنها قسمتی از نوشته بنده که جای انتقاد داشت انتقاد لحن غیرمنصفانه از باغ وحشها بود. که نباید همه باغ وحشها را مورد نقد قرار می دادم و به نظرم آن زمان منظورم شیرهایی بود که برای استفاده سیرک در یک قفس روی هم و در وضعیت رقت انگیزی قرار داشتند. منظورم از جنایت آن مورد و موارد مشابه بود.
دیده بان گرامی چند روز پیش در سایت فرارو خبری دیدم تحت عنوان گربه گرفتار را نجات دهید! که یک گربه معصوم در ورزقان در بالای تیر چراغ برق گیر کرده و با صداهایش مردم را به کمک فرا می خوانده است. آیا شما از سرنوشت این گربه اطلاع دارید؟ بلاخره کسی به کمکش شتافت؟
خبر مورد اشاره در بدو انتشار مکررا از طریق ایمیل به اطلاع یگان امداد و نجات رسید، ولی هیچ یک از اطلاع دهندگان آدرس این گربه را اعلام نکرد.
متاسفانه پیگیری های دوستان از اطلاع دهندگان تا کنون بدون پاسخ مانده است.
واقعا چه کسی است که این همه زیبایی و ملاحت جمع شده در وجود این حیوان را نبیند؟ اگر شهرداریهای هر شهر مراکزی پارک مانند اختصاصا برای گربه ها بسازند و در آن از پتانسیل های مختلف وجودی آنها برای مردم بهره برگیرند بعد از مدتی صاحب درآمدهای کلانی خواهند شد. مگر بهشت گربه ها را در ژاپن و تایلند و آمریکا و … ندیده ایم که جاذبه توریستی پر رونقی برای آنها فراهم نموده است؟ مگر کافه های گربه نیست که مردم برای تمدد اعصاب و استفاده از خرخر گربه ها به آنجا می روند؟ مگر مکانهایی نیست که برای کودکان ساخته اند تا در کنار گربه ها استعدادهای مختلفشان بیشتر شکوفا و عواطف انسانی شان بیشتر رشد کند؟ احداث چنین مراکزی در شهرها به مراتب از باغ وحش ها انسانی تر و خداپسندانه تر است چون گربه ها حیوانات شهری و با انسانها اخت هستند حال آنکه باغ وحش ها بدترین جنایات را علیه حیات وحش اعمال می دارند. جایی خواندم که یک جهانگرد غربی صدها سال پیش از رفتار بسیار محبت آمیز مصریها با گربه ها خاطراتی را نقل نموده بود. او گفته بود تعجب می کنم که مصری های مسلمان در بخش هایی از مساجدشان گربه های زیادی رفت و آمد داشته و در نهایت آرامش تغذیه شده و زندگی می کنند. آن جهانگرد نمی دانست که فلسفه این احترام به گربه ها برمی گردد به تاسی مسلمانان به سنت و سیره نبوی که پیامبر زمانی حین مشغول نماز بودند که گربه حامله ای از روی استیصال و ترس عابران بیرون مسجد داخل آن شد و همانجا وضع حمل کرد که یکی از اصحاب خواست آن گربه ها و نوزادانش را از مسجد خارج سازد که با مخالفت پیامبر رحمت مواجه می شود و حتی پیامبر به آن حیوان در گوشه ای از مسجد پناه داد و شخصی را مسوول رسیدگی و مراقبت از آن گربه مادر نمود.
زهرا چرا انقد […] میگی در مورد هرچیز.اه.[…]؟
حرف حق تلخ است برادر!
تاریخ زندگی پیامبر با حیوانات را نمی توان تحریف نمود چون اسنادش متواتر است هم نزد اهل تشیع و هم اهل تسنن. منتها به نظر می رسد در برخی موارد اهل تسنن از ما پیشی گرفته اند.
در ضمن تنها قسمتی از نوشته بنده که جای انتقاد داشت انتقاد لحن غیرمنصفانه از باغ وحشها بود. که نباید همه باغ وحشها را مورد نقد قرار می دادم و به نظرم آن زمان منظورم شیرهایی بود که برای استفاده سیرک در یک قفس روی هم و در وضعیت رقت انگیزی قرار داشتند. منظورم از جنایت آن مورد و موارد مشابه بود.
اگه با سنگ چوب خورد خمیرش نکنن خوبه…..
دیده بان گرامی چند روز پیش در سایت فرارو خبری دیدم تحت عنوان گربه گرفتار را نجات دهید! که یک گربه معصوم در ورزقان در بالای تیر چراغ برق گیر کرده و با صداهایش مردم را به کمک فرا می خوانده است. آیا شما از سرنوشت این گربه اطلاع دارید؟ بلاخره کسی به کمکش شتافت؟
خبر مورد اشاره در بدو انتشار مکررا از طریق ایمیل به اطلاع یگان امداد و نجات رسید، ولی هیچ یک از اطلاع دهندگان آدرس این گربه را اعلام نکرد.
متاسفانه پیگیری های دوستان از اطلاع دهندگان تا کنون بدون پاسخ مانده است.
امیدوارم ان دوست عزیزی که بنا به زیبایی این حیوان نجیب این عکس رو. انداخته فرهنگ برخوردش همیشه مثل زیبایی دیدش باشه