دیده بان حقوق حیوانات/ اسدالله افلاکی*: یازدهم تیرماه امسال، سالن سرو پارک پردیسان میزبان قریب به ۴۰ شکارچی و طرفدار شکار بود که میکوشیدند تا معاون طبیعی و تنوعزیستی سازمان محیطزیست را به فراهمکردن سازوکاری منسجم برای حضور شکارچیان در زیستگاهها مجاب کنند.
آنها میگفتند شکار برای حفظ جمعیت گونههای وحش کشور ضرورتی اجتنابناپذیر است مشروط بر آنکه این شکار در قالب ضوابط تعریفشده انجام شود. این دیدگاهی است که البته مخالفان شکار آن را برنمیتابند. مخالفان شکار میگویند که بازماندههای حیاتوحش کشور نباید با هیچ توجیهی قربانی میل و خواسته تعدادی کمشمار شوند که به بهانه تفریح و تفرج یا به هر دلیل دیگری به سوی حیوانات شلیک میکنند. اعتراض به شکار زمانی اوج گرفت که اصغر محمدیفاضل، معاون وقت محیط طبیعی و تنوعزیستی سازمان محیطزیست اسفندماه سال گذشته در گفتوگو با همشهری، آمار رسمی علفخواران حیاتوحش کشور را ۱۱۰هزار رأس اعلام کرد. آن گفتوگوی قابلتأمل که با عزل فاضل بیارتباط نبود با ۲ واکنش کاملا متضاد مواجه شد؛ طرفداران محیطزیست با نگرانی از نابودی حیاتوحش از مسئولان میخواستند با اعلام ممنوعیت شکار، مانع نابودی حیاتوحش کشور شوند. در مقابل طرفداران شکار، گفتههای فاضل را فاقد وجاهت علمی عنوان کرده و مترصد فرصتی برای بیان دیدگاههای خود بودند. این فرصت، ۴ماه پس از عزل غیرمنتظره محمدیفاضل در سالن سرو پردیسان به میزبانی احمدعلی کیخا، معاون جدید محیط طبیعی و تنوعزیستی سازمان حفاظت محیطزیست فراهم شد تا موافقان شکار رودررو با وی و سایر کارکنان حوزه صید و شکار سخن بگویند؛ نشستی که در آن مخالفان شکار سهمی نداشتند.
در نشست مدافعان شکار، قرعه به نام دکتر معظمی رقم خورد تا نخستین کسی باشد که در مقام مدافع شکار سخن بگوید. این پزشک متخصص زنان و زایمان با تأکید بر اینکه تجربه نشان میدهد که هر کجا منطقه شکار ممنوع اعلام شده، جمعیت حیاتوحش آن منطقه کاهش یافته است،گفت: حضور شکارچی باعث حفظ حیاتوحش میشود. زمانی در منطقه ۲هزار و ۳هزار، سالی ۳۰پروانه شکار صادر میشد. در آن زمان جمعیت شکار در منطقه خوب بود؛ بهطوری که صبح که نگاه میکردی ۳۰۰شکار دیده میشد اما با ممنوعشدن شکار در منطقه، جمعیت شکار در منطقه رو به کاهش گذاشت زیرا به جای ۳۰شکارچی مجاز دهها شکارچی غیرمجاز به منطقه وارد شدند و در نبود محیطبانان و ضعف حفاظت حیاتوحش را نابود کردند. در واقع در هر منطقهای که شکار ممنوع شده وضعیت بدتر شده است. نمونه دیگر تندوره است که روزگاری بهترین زیستگاه قوچ اوریال بود اما اکنون وضع بسیار نامطلوبی دارد.
وی افزود: پیشنهاد میشود ۱۵منطقه درجه یک انتخاب و بهعنوان مناطق طلایی و ذخیره ملی حفاظت شوند. اعلام آمار واقعی شکار، تشکیل صندوق ملی و صندوق تعاون در هر منطقه و تعامل میان محیطزیست و شکارچیان از مواردی بود که دکتر معظمی عملیشدن آنها را در حفاظت از بازماندههای حیاتوحش، ضرورتی اجتنابناپذیر عنوان کرد.
دکتر نمکی، پزشک متخصص و استاد دانشگاه پزشکی شهید بهشتی، دومین فردی بود که در مقام دفاع از شکار گفت: در این دشت سوخته بهغارترفته چیزی نمانده که بخواهیم درباره آن قضاوت کنیم. هیچکس مخالف نجات حیاتوحش نیست؛ طبیعت غارتشدهای است که باید حفظ کرد. ما نیازمند مطالعات وسیع میدانی برای برنامهریزی هستیم. با یک جلسه نمیتوانیم به نتیجه برسیم. دادههای سازمان درست نیست، مبانی تصمیمگیری و آمار و ارقام درست نیست و اینها نیازمند بازنگری است.
وی صحبتهای خود را با چند پیشنهاد به پایان رساند: برای نجات حیاتوحش بهکار کارشناسی وسیعتری نیاز است. کمک از تشکلها برای نجات حیاتوحش از دیگر مواردی است که باید مورد توجه قرار بگیرد؛ این تجربه موفقی است که در سایر کشورها وجود دارد. نمکی صحبتهای خود را با تأکید بر شکار مشروط، ایجاد قرقهای اختصاصی، بازنگری در ساختار سازمان محیطزیست و پایش مجدد حیاتوحش به پایان رساند.
اسدزاده، مدیر تورهای شکار و طبیعت، از دیگر مدافعان شکار گفت: وضعیت محیطزیست در محیط طبیعی بسیار شکننده است. وضعیت شکار به اندازهای نامطلوب است که طی ۵سال گذشته رغبتی به آوردن شکارچی خارجی نداشتم. چون وقتی یک شکارچی میآمد یک شکار خوب نداشتیم که به او نشان بدهیم. این در حالی است که حوزه شکار بهعنوان یک بخش از اکوتوریسم از نظر ارزآوری و اشتغال مطرح است اما سازمان حفاظت محیطزیست بهتنهایی از عهده این کار بر نمیآید بلکه باید بخش خصوصی وارد این حوزه بشود.
دهه۴۰؛دهه شکوفایی حیاتوحش
نجمالدین، نماینده شرکت سیاحان طبیعت در این نشست نخست به پیشینه شکار و قانون شکار اشاره کرد و در پی آن از اقدامات محیطزیست در دهه۴۰ سخن بهمیان آورد؛ اقداماتی که به گفته وی در آن روزگار باعث شکوفایی حیاتوحش شد. وی سپس گفت: در دوره گذشته مشارکت مردمی بسیار ضعیف بود. در دهه۶۰ و ۷۰ مناطق حفاظتشده بیشترین رشد را از نظر حیاتوحش داشتند و بالطبع شکارچیان هم بهترین برداشت را در همین دوره داشتند و سازمان محیطزیست هم موفق بود. بحث این است که برای محیطزیست یک برنامه تدوینشده نداریم. به همین دلیل تا حالا سلیقهای عملشده است. در حال حاضر تشکیل یک کارگروه تخصصی برای تدوین استراتژی ۱۰ساله ضروری است.
اسرافیل شفیع زاده، مدیرعامل اکوتورهای فعال در زمینه شکار و طبیعت هم از زاویه دیگری به دفاع از شکار پرداخت. او گفت: ما بهدنبال بهرهبرداری پایدار از حیاتوحش هستیم. استفاده مطلوب و بهینه از طبیعت هدف اصلی ماست. باید در زمینه شکار از تجارب جهانی استفاده کنیم. وقتی صحبت از تجارب جهانی است بهطور قطع بخش معینی از شکار قابل بهرهبرداری است. وقتی شکار بهصورت قانونمند باشد منافع اقتصادی ناشی از این فعالیت را میتوان در مسیر زیستگاهها استفاده کرد. الان یک شکار ۱۲هزار دلار است که میتوان آن را صرف ناوبری و تجهیزات محیطزیست کرد.
بنی کرمی، مشاور کانون شکار و دوستداران طبیعت ایران، در این نشست، استفاده از تشکلها را گامی برای توسعه پایدار شکار دانست و گفت: ما ۲گروه شکارچی داریم؛ گروهی که برای ارتزاق شکار میکنند و گروهی که برای تفرج و علاقه به شکار میروند. اگر بهدنبال یک استراتژی هستیم نخست باید فرایندهای موجود شکار را شناسایی کنیم. اگر بحث شکار بهعنوان یک ثروت ملی مطرح است، باید به ارزش افزوده آن نگاه کنیم. ما بهعنوان یک تشکل تلاش میکنیم این امکان را فراهمسازیم که علاوه برارائه سرویسهای مطلوب به شکارچیان درخصوص ساماندهی و دستهبندی محیط شکار، در بحث توسعه پایدار شکار و ترویج گونههای شکار چه به لحاظ جلب توریسم و چه توسعه شکار اقدام کنیم.
بهمن دهشپور با تأکید براینکه صددرصد موافق صدور پروانه شکار است، گفت: سال گذشته که پروانه شکار صادر نشد با هر توری ۵۰۰پرنده میگرفتند. کسانی که بدون جواز شکار میکنند شکار را نابود میکنند. پروانه شکار مانع از نابودی شکار میشود.
رشد تخلف در منطقه شکارممنوع الموت
درویشانپور، مدیرعامل موسسه شکار و طبیعتدوستان قزوین گفت: منطقه الموت در قزوین ۱۷سال شکار ممنوع بوده اما این کار باعث بهبودی وضعیت حیاتوحش منطقه نشده بلکه منطقه امن برای شکارچیان محلی ایجاد کرده است. ممنوعیت شکار باعث رشد تخلف و شکار غیرمجاز میشود. باید از شکارچیان بهطور قانونمند حمایت شود تا شکار در زمان قانونی انجام شود. علاوه براین، بهتر است زمان شروع و ختم شکار به ادارات کل واگذار شود. فراهمساختن زمینه برای سرمایهگذاری بخش خصوصی در عرصه شکار از دیگر مواردی است که میتواند باعث حفاظت از حیاتوحش شود.نیکویی از شکار و طبیعتدوستان قزوین گفت: ما در این جلسه باید به این نتیجه برسیم که شکار یک مقوله قانونی است و باید برای خطمشی آن فکری کرد. باید نگاه به شکارچی قانونمند شود.
دکتر هدایت تاجبخش، تاکسیدرمیست، در این نشست خطاب به معاون طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست گفت: برای ساماندهی وضعیت موجود باید بهدنبال کسانی بروید که عاشق این کار هستند. نمیتوان از پشت میز تصمیم گرفت. باید از تشکلها استفاده بشود. برای حفظ حیاتوحش و توسعه پایدار شکار در درجه اول باید از نیروهای جوان استفاده کرد و در کنار آنها باید از شکارچیان پیر رهنمود گرفت. باید اجازه تکثیر حیاتوحش داده شود. باید از اعمال سلیقه در مدیریت شکار و حیاتوحش پرهیز کرد.
تکلیف شکار را روشن کنید
محمدعلی اینانلو با آنکه شهرتش را مدیون مستندهایی است که از طبیعت ساخته و از تلویزیون پخش میشود اما در این جلسه خود را شکارچی بازنشسته معرفی کرد و گفت: هراز گاهی یک پرنده شکار میکنم و آن پرنده، کلاغ زاغی است؛ پرندهای که اگر چارهای برای آن نشود بهزودی به معضلی بزرگ در طبیعت ما تبدیل خواهد شد. ژاپنیها ۲۰سال پیش این معضل را چاره کردند.
وی در ادامه افزود: با احتساب عبدالله یاری که چندی پیش در همدان کشته شد تاکنون ۱۱۳محیطبان کشته شده اند. بعد از قتل یاری هم، چند محیطبان تیرخورده و چند محیطبان محکوم شدهاند اما براساس آمار تأیید نشده تاکنون ۳۶۵محیطبان کشته شدهاند.
اینانلو با تأکید براینکه شکار، یکی از ضروریترین مقولههایی است که باید محیطزیست به آن بپردازد، گفت: متأسفانه بهرغم این ضرورت، سازمان محیطزیست از ۲۰سال پیش تاکنون، برعکس عمل کرده و از ترس مطبوعات، با شکار رفتار درستی نداشته است. مسئولان محیطزیست، برای محیطبان و شکار در اتاق گرمونرم تصمیم میگیرند درحالیکه محیطبان ۴روز در گرما و سرما در بیابان بوده، اسیدلاکتیکش بالا رفته و قند خونش بهشدت پایین آمده است؛ در چنین شرایطی او هنگام روبهروشدن با متخلف دید درستی ندارد. در نتیجه بهگونهای متخلف را هدف میگیرد که باعث قتل او میشود. سازمان باید تکلیف خودش را با شکار معین بکند. سازمان، قانونی را که نمیتواند اجرا کند، وضع نکند. ممنوعکردن شکار به این صورت یعنی ممنوعکردن پروانه. چاره کار تشکیل کانونهای شکار است. پروانه شکار را بهموقع باید صادر کرد. نکته آخراینکه انتظار میرود این جلسات تداوم داشته باشد.
کامیل جعفری از طرفداران شکار در این جلسه گفت: شکارچی قانونمند حافظ اصلی طبیعت است. با ازدستدادن شکارچی قانونمند، محیطبان و حیاتوحش را از دست میدهیم. وی همچنین پیشنهاد داد که چند کارگروه برای مباحث مختلف ازجمله پرورش و تکثیر حیاتوحش در مناطق ایجاد شود.
داریوش آزادی، با اشاره به اینکه ۶۵سال سابقه شکار دارد گفت: بعد از انقلاب بهمدت ۲۰سال شکارممنوع بود اما من با رفع همه موانع توانستم شکارچی خارجی به ایران بیاورم. ما باید راههای صحیح شکار پایدار را پیدا کنیم. ما میتوانیم یک برداشت صحیح از شکار بین شکارچی خارجی و داخلی داشته باشیم. ما باید با کمک تشکلها مناطق را احیا کنیم. این کار در گرو حمایت از تشکلهاست.
* منبع: همشهری آنلاین
مدتها با شکارچیان آشنا و غیرآشنا می نشستم و صحبت می کردم. همه این حرفها و استدلال های تکراری را می شنیدم. یکبار ندیدم همین شکارچی قانونمند حافظ طبیعت خم شده پوکه ای را که روی زمین انداخته جمع کند در حالی که تفاوت شکارچی و شکارکش ورد زبانشان بود . آقای اینانلوی عزیز که بحث آسیب رساندن کلاغ زاغی به حیات وحش را مطرح کردین. همین دو ماه پیش سعی در قانع کردن شکارچی را داشتم که برای ازبین بردن زاغی ها، قصد رها کردن طعمه آغشته به سم و تله گذاری در ارتفاعات را داشت. زمستان گذشته فراموشم نمی شود زاغ نوک سرخ به جرم زاغی بودن به خون غلتید. از پرورش و تکثیر نگویید که دلم خون است چقدر بی مطالعه دست به این کار می زنیم بدون اینکه بدانیم پس از رهاسازی گونه ها نیاز به حمایت دارند، در کدام زیستگاه سلامت و امن به امید خدا رهایش کنیم. شما بزرگترهایی که بیش از ۶۰سال سابقه شکارچی بودن دارید آیا وسعت و وضعیت زیستگاهها ۶۰سال پیش هم اینچینین بود؟ آیا کشورمان ۸سال جنگ تحمیلی با سلاح های امروزی را تحمل کرده بود؟ آیا رشد جمعیت و شهرها و جاده ها اینقدر حیات وحش را محدود کرده بودند؟ بااین تفاسیررنج دادن طبیعت کافی نیست؟ آیا هنوز هم برای کنترل جمعیت حیات وحش باید متوسل به شکار شویم؟ تاکی باید تمام تقصیرها را به گردن سازمان راه و مسکن و مدیرت غلط سازمان ها بیاندازیم هرچند تمام اینها درست و صحیح اما مگر من و شما در این جامعه زندگی نمی کنیم مگر ما به اندازه خودمان مسئول حفظ طبیعت نیستیم؟ هرچند حفظ طبیعت وظیفه همه اقشار جامعه است اما نمی دانم اگر زمانی من در حیطه پزشکی اظهار نظر کنم چه خواهد شد! اظهار نظر کردن درمورد وضعیت زیستگاهها و حیات وحش یک مساله کاملا تخصصی است نه شما و نه سازمان دست حمایت بر شانه های علاقمندان و متخصصین جوان و اساتید نگذاشتید. می دانم تا زمانی که خود فرد فرهنگ حمایت از حیات وحش را نمی داند ممنوعیت شکار بی نتیجه است. چرا ترویچ شکار می کنید زمانی که انقدر طبیعت آسیب پذیر شده؟
شما که هنوز فرق کلاغ زاغی یا کشکرک رو با کلاغ نوک سرخ بومی ایرانی نمی توانید تشخیص بدید ! چطور مدعی این هستید که شکار قانونمند اشتباه هست
نظیر شما تو سازمان محیط زیست کم نیست ! یاد اون پروژه تاکثیر گورخر وحشی افتادم که چند سال پیش سه تا گور خر ماده رو بدون حیوانی نر تو یه فنس نگهداشته بودن و می خواستن تاکثیر کنن !
همه جای دنیا از شکارچیان قانونمندشون کمک می گیرن تا خودشون از مراتع و حیاطت وحشش حفاظت کنند یا گونه های که جمعیتشون در حال انقراض هست یا کم هست رو تاکثیر کنند ! بعد تو ایران همه چی برعکس هست