دیده بان حقوق حیوانات ایران : با وجود تلاش محیط بانان و دامپزشک اداره محیط زیست مازندران، خرس قهوه ای که به علت اصابت گلوله های ساچمه ای از ناحیه صورت به شدت آسیب دیده و چهار روز در رودخانه رها شده بود ،کشته شد.
به گزارش سبزپرس دامپزشک اداره کل حفاظت محیط زیست گفت: توسط یکی از اهالی روستای کیاسر به محیط بانی خبر داده شد که یک خرس قهوه ای در منطقه «کیاسر» از توابع «چهار دانگه» ساری به صورت نیمه جان در رودخانه پیدا شده است.
بهرنگ اکرامی در ادامه گفت: حوالی ساعت دو نیمه شب به همراه دو تن از محیط بانان «مسلم آهنگری» و «سید علی عمادی» به منطقه رفته و خرس را به پارک حیات وحش «سمسکنده » منتقل کردیم.
وی در مورد وضعیت این خرس گفت: در معاینات متوجه اصابت تعداد زیادی ساچمه به سر و صورت حیوان شدیم، با ناامیدی مقداری داروی ضد درد به حیوان تزریق کردیم اما خرس جوان یک ساعت بعد تلف شد.وی در ادامه گفت: این خرس قهوه ای حداقل ۴ روز در رودخانه افتاده و در حال زجر کشیدن بود تا اینکه یکی از کشاورزان که برای تهیه هیزم به منطقه رفته بود خرس را دیده و به پاسگاه محیط بانی کیاسر اطلاع داد.اکرامی درمورد این سوال که چرا به طرف خرس تیر اندازی شده بود گفت:با گفت و گو با مردم منطقه چنین به نظر می رسد که این خرس فدای خوردن سیب ها و شکستن شاخه های درختان یک باغ حوالی کیاسر شده است اما ایا این حیوان جوان لایق یک درخت سیب نبود ؟!
وی درمورد اینکه حیات وحش قربانی ورود انسانها به زیستگاه شان می شوند، گفت: گوزن ها و خرسها در یک دوره خاص تولید مثلی نیاز به استفاده از عاوفه های غنی در حاشیه جنگل و مراتع دارند، ولی به دلیل نفوذ انسان ها به این مناطق، ویلا سازی های بی مورد و درخت کاری ها غیر اصولی مثل سیب، هلو و گلابی حیوانات به طرف باغ ها جلب می شوند و به منظور دفع و کنترل حیوانات برخی مردم اقدام به تیراندازی و تله گذاری می کنند.
اکرامی در مورد محدود شدن قلمرو و تغذیه خرس ها گفت: در مورد خرس ها تله گذاری ها و تیراندازی ها به دلیل خساراتی است که به مزارع حاشیه جنگل وارد می کنند، ولی در حقیقت این کشاورزان هستند که به جنگل ها و قلمروی انها تجاوز کرده و با نابود کردن جنگل ها و تبدیل آنها به زمین های زراعی قلمروی حیوانات و تغذیه آنها را محدود می کنند.
از دو قلاده خرس زخمی که اخیرا توسط اداره محیط زیست مازندران پیدا شده بود، یکی از آنها که در تله سیمی گرفتار شده بود با حضور دامپزشک و محیط بانان بیهوش و به سلامت رهاسازی و به طبیعت بازگشت.
____________________________________________
دیده بان حقوق حیوانات ایران: متاسفانه خبر دردناک و پر از غصه برای یک خرس جوان است ، که می توانست در طبیعت زیبای کشور عزیزمان روزگاری را سپری کند . نگارنده خبر در بالا پرسیده بود :ایا این حیوان جوان لایق یک درخت سیب نبود ؟! آیا به راستی اینگونه نبود ؟ متاسفانه از قبیل این اتفاقات بسیار زیاد در ایران به وقوع می پیوندد و در جایی اینگونه درج نمی شود … نگارنده حدود ۱۵ سال پیش در منطقه دوهزار شهرستان شهسوار استان مازندران شاهد اینگونه اتفاق دردناک بودم که خرسی در تله گراز گرفتار شده بود به صورت بسیار فجیع از پا در آمد و مثله مثله شد ، صحنه ای که هیچگاه از ذهن بنده پاک نمی شود . .. حال به نظر بینندگان محترم دیده بان حقوق حیوانات ایران چه باید کرد ؟ آیا راهکاری جهت آموزش جوامع روستایی وجود دارد ؟آیا همانگونه که برای یوز پلنگ زیبایمان در جوامع روستایی اطراف زیستگاه آموزش داده شد ؟
از شما همراهان همیشگی خواهشمندیم با ارائه و نظرات گرانقدرتان ما را در این امر یاری فرمایید ….
با سپاس
از شنیدن این خبر اشک در چشمانم حلقه زد… مگر این خرس بیچاره چه کرده بود که مستحق چنین مجازات دردناکی بود؟
ایمان دارم کسانی که به خاطر یک درخت سیب این بلا را سر این حیوان بی گناه آوردند هیچ خیری از بار درختانشان که اینچنین بیر رحمانه از یک حیوان گرسنه دریغ داشتند نخواهند دید…خدا جای حق نشسته… واقعا” نمیترسند از خشم خدا؟!!
کاش مسئولان به جای این همه ریخت و پاش اندکی هم برای آموزش روستاییان هزینه میکردند…
البته در کشوری که شهرنشینانش هم حیوان ستیزند از روستایی اش چه انتظاری میتوان داشت؟
چقدر ناراحت شدم .
از سایت خوبتون ممنونیم که حداقل خبرهارو میفهمیم.
من نمیدونم یه ادم چقدر میتونه خدا نشناس باشه بی رحم چرا حیوان بی گناه اینقدر زجر دادی امیدوارم هر کسی این کارو کرده همونطور عذاب بکش خیلی ناراحتم خدا جوابشونو بده.
راستش ،در اینگونه مسائل مانند آموزش ، آمادگی دادن و …. موارد جانبی ، من زیاد خوش بین نیستم .چون اثر و برد آنچنانی ندارد . البته نه اینکه بی فایده باشد .در جای خود نیز مفید است . ولی اگر ما می توانستیم مانند خیلی از کشور های اروپایی حزب و دستجات هوادار حقوق حیوانات به مجلس بفرستیم ( مانند هلند ) . فکر می کنم تاثیر خیلی بیشتری داشت .زیرا در آن صورت قانون بود که در بطن سیستم قرار می گرفت .و شاید کل سیستم رایج و ضد اخلاق حیوان ستیزی و اصولا ضعیف ستیزی را آرام آرام در خود حل کرده و به سوی یک جامعه انسانی پویا ،مبتنی بر اخلاق حیوان دوستی پیش می برد .گاهی اوقات آنقدر مسائل حاد و زشت و کریه هستند که دیگر نمی توان آنها را با مسائل جانبی مانند آموزش در یک دهات کوچک دور زد .باید در چنین شرایطی اقدام صریح .کوبنده با مبنای قانونی باشد .خب این نظر من بود .اما چقدر این اقدام شما این دفعه که نظر خوانندگان خود را خواسته بودید ،جالب و زیباست . مرسی از شما
فرض کنیم این خرس به ۱۰۰۰ کیلو سیب یک باغ صدمه زده باشه؛ مگه ۱۰۰۰ کیلو سیب چقدر ارزش داره؟!!
آیا ارزش این خرس که قطعاً بخش باارزش ذخیرۀ ژنی حیوانات ایرانی بود کمتر از چندتا سیبه؟!!
آدم باید مالشو محکم بگیره و همسایشو دزد نکنه؛ یعنی وقتی باغهای ما حصار نداره نباید با تفنگ ساچمه ای به جون حیوانات منطقه بیوفتیم که دست به سیب و پرتقال ما نزند(حتماً فیلم کشتن گرازی که تو باغ پرتقالی در مازندران تو تله افتاده بود و به ضرب داس کشته شد رو دیدید)
http://mohitezist85.mihanblog.com/کشته شدن ومثله مثله شدن خوک در روز طبیعت
ٌفحه ای که لینکش رو دادید وجود نداره
http://arw.ir/?p=5972
خشم خدا رو نمی بیند. ظلم هاشون بی مجازات مونده.
خدا کشور ما رو خیلی وقته که فراموش کرده.
تمام این مشکلات از انجا ناشی میشه که فرهنگ مردم ما کم است و قبل از هر چیز باید روستاییان بیاموزند که این محیط زیست قبل از اینکه به ما تعلق داشته باشد به این حیوانات تعلق داشته در واقع ما به حریم انها تجاوز کردیم پس نباید انها را به طرز وحشیانه از بین ببریم.
انسان به گمان خودش در تقابل با طبیعت برنده است اما این طبیعته که در مقابل این عمل انسان عکس العملی انتقامجویانه داره، خساراتی که انسان به محیط زیست و حیات وحش وارد میکنه مستقیم یا غیر مستقیم به خود انسان و آنچه که به خاطرش داره همه چیز را از بین میبره بر خواهد گشت و چنان که شاهدیم تغییر آب و هوا و آفات و بیماریهای غیرقابل کنترل توسط سموم یکی از این ره آوردهایی است که از بی فکری این موجود دو پا نصیب شده. کشتن یک خرس برای یک درخت سیب باغ اون کشاورز را از اینی که هست آبادتر و پربارتر نخواهد کرد بره دعا کنه بدتر از این پیش روش نباشه ….
از صمیم قلب برای کسی که به خرس بیچاره تیراندازی کرده آرزو میکنم که لباس سیاه مرگ عزیزانش را هیچ گاه از تنش بیرون نکند و به بیماری لاعلاج مبتلا و سالیان سال در تشک بیماری آرزوی مرگ کند.
اگر به خطاکاران مشابه این فرد آموزش صحیح داده شود، نیازی به آرزهای نفرین گونه نیست.
وقتی هر انسان احمق و بدون تعهد یه تفنگ ساچمه زن میگیره دستش همین می شه دیگه.
وقتی با ساچمه شماره ۶ که مخصوص شکار پرنده با جثه متوسط هست می رن قوچ و کل شکار کنن همین می شه دیگه…
آموزش هم ببینن باز درست نمی شن
آقا تو ایران تمام روستائیها با حیوانات بد برخورد می کنن.
یارو تو اروپا ۷ روز کمین می کنه تا بتونه یه گوزن شکار کنه آخر سر هم دست خالی بر می گرده چون حیوان مورد نظرش رو پیدا نکرده (نه بعلت کمیابی بلکه از جهت قوانین شکار) بعد اینجا ملت سمت اولین حیوونی که می بینن شلیک میکنن.
اسب برای سواری آفریده شده ولی تا چه وزنی؟ تا چه حد می تونید بدون اینکه حیوون آسیب نبینه ازش بار بکشید؟ توجیهشونم اینه حیوون برای بار بردنه! پولشو دادم که ازش استفاده کنم.
یه بار تو جنگل با یه روستایی سر این موضوع بحثم شد و آخر سر نزدیک جفتمون به هم شلیک کنیم… (هر دومون اسلحه داشتیم)
تمام این مشکلات بعلت فقر هست عزیزان، فقر فرهنگی
فقر فرهنگی که متاسفانه با شرایط فعلی از همین امروز هم برای از بین بردن این فقر شروع کنیم حداقل ۷۰ سال طول می کشه
مسایل فرهنگی سبب ساز بخش عظیمی از مشکلات مربوط به حیات وحش هستند ولی نباید ضوابط سخت، علمی و اجرایی را نادیده گرفت. وقتی جریمه قتل شنیع یک پلنگ به اندازه قنداق تفنگ شکارچی آن است، بی شک هر تفنگ به دستی برای اشتباه کردن ترغیب می شود. روستایی ها مردمانی شریف هستند که با اندکی آموزش بهترین حامیان حیوانات و طبیعت خواهند شد.
lanat be khoye vahshiye ensan
سلام به همه عزیزان
من همان محیط بانی هستم که در منطقه حضور داشتم و به اتفاق دوستانم نیمه های شب و در میان دره ها خرس رو به دوش کشیده و از آب بیرون آوردیم-عکسهای اون شب رو هنوز دارم- این مسائل متاسفانه تو کشور ما هست و باید در این رابطه بیشتر فکر کرد و با دقت بیشتری نظر داد-با یک خبر ناقص زود قضاوت نکنید- اما خواسته من و همکارانم بعنوان محیط بانانی که همیشه در سخت ترین شرایط وظایفمون رو انجام میدیم همکاری بیشتر مردم و طبیعت دوستانه و از مسئولین هم انتظار همکاری بیشتر رو داریم با همه این احوال از رسانه ها و ازجمله این قبیل سایتها انتظار اطلاع رسانی بیشتر و دقیقتر رو داریم تا به این شکل بخشی از فرهنگ زیست محیطی ما اصلاح بشه.
قدیمی ها میگفتن ازهردست که بدی پس میگیری،کسی که اینقدر قصاوت قلب داشته باشه مطمئنابه سرش هم میاد…
اما بنظرم همه ی ما مسول هستیم چراکه تلاشی برای رفع این خطاها نمیکنیم ومشکلات زیادی درزندگیهامون وارد شده که علتش به همین ظلم ها برمیگرده اما خبر نداریم.