دیده بان حقوق حیوانات: همه چیز با آنکه ساده به نظر میرسد، ولی به غایت پیچیده نشان میدهد؛ محافظت از سی هزار عضو خانواده حیات وحش کشور در مقابل ۲۰۰ میلیون فشنگی که سالانه در اختیار شکارچیان مجاز قرار میگیرد، چگونه ممکن است؟!
به گزارش «تابناک»، به فاصله چند ماه از پیشنهاد سازمان حفاظت از محیط زیست مبنی بر ممنوعیت چند ساله شکار، پس از آنکه بلوای برخی شکارچیان و دوستدارانشان آنچنان این پیشنهاد را به محاق برد که معلوم نیست، سرنوشت آن به کجا انجامید، گفتوشنود یکی از میهمانان برنامه «خندوانه» و رامبد جوان، مجری این برنامه، ناگهان به طرح دوباره این پیشنهاد رسید و استدلال و راهکاری به آن پیوست کرد که به نظر اجرا شدنی به نظر میرسد.
آیتم گفتوگو با حجت الاسلام شهاب مرادی به پایان وقت خود میرسید که میهمان برنامه لابلای بیان نظراتش درباره چرایی سخت شدن قلب بعضیهایمان، به بیتوجهی به محیط زیست اشاره نمود و از بلایایی که خواسته یا ناخواسته بر سر امثال پرندگان یاد کرد تا مجری برنامه پی سخنانش را گرفته و اعداد و ارقامی ردیف کند که ترسناک به نظر میرسد.
«یک میلیون اسلحه شکاری رسمی [جوازدار] در این مملکت وجود دارد که سهم هر یک سالانه دویست گلوله است که میشود سالی دویست میلیون فشنگ؛ یعنی امکان سالانه دویست میلیون شلیک وجود دارد، در حالی که سی هزار حیوان [غیر از پرندگان] در حیات وحش کشورمان وجود دارد و ثبت شده است».
همه اینها در حالی است که تعداد زیادی اسلحه و فشنگ غیر مجاز هم در کشورمان وجود دارد که در نتیجه لحاظشان در آمار فوق، احتمال بقای گونههای گوناگون به شدت کاهش مییابد؛ اینجاست که به نظر توقف شکار تا چند سال و حتی برای همیشه، ضرورتی انکارناشدنی برای حفاظت از حیات وحش کشور به نظر میرسد.
این را میشود از یک حساب و کتاب سرانگشتی دریافت که حتی اگر بسیاری از شکارچیان مجوزدار نخواهند تیری شلیک کنند، باز تمایل درصدی از ایشان برای شکار کافی است تا حیات وحش کشور از حیوانات و گونههای مختلف خالی شود و در آسمان هم پرندهای نماند؛ اما باز میهمان برنامه استدلال میکند که به جای شکار کل و پختن خورشت با گوشت گنجشک میتوان گوشت از قصابی تهیه کرد تا محیط زیست فنا نشود!
اما برای اجرایی کردن ممنوعیت شکار چه باید کرد؟ پاسخ این پرسش هم ساده و خیلی سریع در گفتوگو دو طرف یافت میشود؛ شمارهای در نظر بگیریم که مخالفان شکار برای اعلام نظرشان به آن پیامک بدهند و با تقبل هزینه پیامک ثابت کنند که از وکلای خود در خانه ملت میخواهند، این موضوع را پیگیری کرده و ممنوعیت شکار را به تصویب رسانده و قانون کنند.
از اینجای ماجرا به بعد، دیگر دست نمایندگان مجلس را میبوسد که به گفته مرادی، وظیفه دارند خواستههای موکلان خود را پیگیری کرده و محقق کنند؛ خواسته موکلانی که نمیخواهند سهمشان از محیط زیست و حیات وحش، با سهمیه فشنگ شکارچیان نیست و ناپدید شده و در سایه بیتوجهی مسئولانی، که بیتوجه به عواقب کار، مجوز واردات و تولید تفنگ شکاری داده و آنها را به ازای مبالغی اندک به شکارچیان واگذار کردهاند، به خاطرهای دور تبدیل شود!
بد نیست این بخش از برنامه خندان و مفرح خندوانه که جور نبود برنامههای محیط زیستی و سیاسی بودن برنامههای جدی رسانه ملی در این مقوله را به دوش کشید، ببینیم و به چرایی بیتوجهی نمایندگان مجلس به خواسته بخش بزرگی از وکلایشان بیندیشیم؛
به امید روزهای درخشانی که همه ایرانیان از دیدن طبیعت بکر و حیات وحش غنی آن سرمست شوند و شور حیات را در چشمان آرزومند یکایک حیواناتی ببینند که قصد دارند عزیزترین سرمایه شان یعنی جان شیرینشان را بستانند. حال با هر انگیزه ای، انگیزه هر چه که باشد شیرین تر از به خاطر آوردن لحظه ای نخواهد بود که می توانستند جانداری را بیجان کنند اما حسی ماورایی از اعماق وجودشان آنان را از این کار نهی نمود. لحظه هایی جاودانه که وجودشان را به ابدیت پیوند می دهد.
ببخشید
ولی گویا همکاران گرامی همین نماینده گرامی و دلسوز به شدت در دوره های گذشته به فکر سنددار نمودن چاه های عمیق غیر مجاز و اراضی جنگلی و مرتعی تغییرکاربری یافته و غصب شده بوده اند.
خانم گرامی
به این می گویند کوسه و ریش پهن
بجای خیال بافی و به به و چه چه گفتن به هرچیزی که به ما می گویند بهتر است اندکی از حافظه تاریخی و سلول های خاکستری مغز بهره بجوییم.
بشر ممکن الخطاست. اما جایزالخطا نیست به خصوص وقتی متوجه آثار بی توجهی ها و سهل انگاریها و احیانا سوء استفاده از موقعیت و مقام شد. اما حال که متوجه مخاطرات زیست محیطی غیر قابل جبران حاصل از اقداماتی که نباید صورت می گرفت شد باید تلافی کند. نابودی دریاچه ارومیه و احداث جاده گلستان نمونه های اگرچه بسیار بسیار تلخ از این منظر بودند ولی حداقل مسوولین را تا حدی متوجه اشتباهات گذشته نمودند. اما از این ببعد هرگز نمی توان گفت بشر جایزالخطاست حتی ممکن الخطا هم نباید باشد وگرنه از ایران و طبیعت و حیات وحش آن در اینده ای نه چندان دور هیچ چیز باقی نخواهد ماند.