مخالفان شکار احساساتی هستند؛ همراهی هومن جوکار با کشتارچی پیر

Animal-Rights-Watch-ARW-Jowkar

دیده بان حقوق حیوانات: هومن جوکار مدیر فعلی پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، در مصاحبه ای با خبرگزاری ایلنا صحبت های شکارچی پیر را تکرار کرده و با اظهاراتی نا آگاهانه به کمپین پرواز تاخته است. در این مصاحبه با اشاره به ناتوانی سازمان حفاظت محیط زیست در کنترل شکار، عدم صدور جواز شکار، دلیل متخلف شدن شکارچیان خوانده شده و صید پرندگان در فریدونکنار را (بدون تفکیک روش های مختلف) دارای سابقه 200 ساله دانسته است.

جوکار عضو هیات مدیره موسسه حیات وحش میراث پارسیان است که برخی فعالان محیط زیست از آن با عنوان موسسه قوچ فروشی یاد می کنند.

به گزارش ایلنا یک فعال حوزه محیط زیست با اشاره به اینکه ممنوعیت صدور پروانه شکار سبب افزایش و لجام گسیختگی شکار غیرمجاز می‌شود، گفت: سازمان حفاظت محیط زیست در حال حاضر امکانات کافی برای جلوگیری از شکار غیر مجاز را ندارد.

«هومن جوکار» در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا در مورد طرح ممنوعیت شکار در کشور گفت: در مورد این مساله با دو رویکرد از سوی مسئولان و فعالان حوزه محیط زیست رو به رو هستیم. رویکرد اول، رویکردی احساسی و قابل احترام است که طرفداران آن مخالف شکارند و هر فرد دوستدار حیات وحش حق دارد که این رویکرد را داشته باشد.

وی ادامه داد: اما رویکرد دوم دیدگاهی کار‌شناسی است که وضعیت محیط زیست را پس از ممنوعیت شکار با دیدی واقع‌بینانه نگاه می‌کند. آنچه مشخص است نشان‌دهنده آن است که برای ممنوعیت شکار در کشور نیروهای حفاظتی سازمان حفاظت محیط زیست باید ده برابر شود و تفنگ‌هایی که در دست شکارچیان هستند نیز باید جمع‌آوری شود در غیر این صورت ممنوعیت و عدم صدور پروانه شکار تاثیری نخواهد داشت.

این فعال محیط زیست افزود: اگر با امکانات موجود سازمان حفاظت محیط زیست، شکار ممنوع شود قطعا تنها تاثیری که به جای می‌ماند افزایش شکار غیرمجاز است زیرا که این سازمان توان مقابله با شکارچیان ندارد.

جوکار با اشاره به اینکه میزان شکار مجاز تنها درصد ناچیزی از شکارهای رخ داده در کشور است؛ گفت: اگر می‌توانستیم ارتشی درست کنیم که جلوی شکار غیرمجاز را بگیرد خود من نیز موافق بودم که طرح «شکار ممنوع» از فردا اجرایی شود اما در غیر این صورت، با ممنوعیت شکار، شکارچیانی که اکنون در انتظار گرفتن پروانه هستند نیز به خیل شکارچیان غیرمجاز اضافه می‌شوند.

وی با تاکید بر اینکه مردم باید برای خودداری از شکار آماده شوند، گفت: در سال ۲۰۱۲ اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت (IUCN) دستورالعملی برای شکار پایدار به نفع حیات وحش صادر کرد در این دستورالعمل مکانیزمی طراحی شده که با ورود شکار مجاز از خطرات تهدیدکننده حیات وحش جلوگیری می‌شود؛ این دستورالعمل در کشورهای مختلف از قلب اروپا تا کشور پاکستان اجرایی شده و نتایج خوبی را نیز در بر داشته است در حالی که اکنون ما می‌خواهیم شیوه‌ای معکوس این دستورالعمل را اجرایی کنیم.

جوکار با اشاره به صید پرندگان در فریدون‌کنار گفت: اخیرا خبرهایی مبنی بر اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست برای جلوگیری از صید پرندگان در این منطقه عنوان شده است در حالی که صید پرندگان در این منطقه حدود ۲۰۰ سال قدمت دارد و با دلسوزی و مکانیزمی که مردم منطقه به کار برده‌اند سطح تالاب فریدونکنار همواره پر از پرنده است و پرندگان مهاجر از جمله گونه کمیاب درنای سیبری نیز این منطقه را برای مهاجرت انتخاب می‌کند.

مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی افزود: این در حالی است که در مناطق حفاظت شده مجاور مانند تالاب بوجاق شاهد هستیم که با توجه به وسعت این دو تالاب تعداد پرندگان به یک صدم پرندگان فریدونکنار هم نمی‌رسد زیرا با تحت حفاظت قرار گرفتن این مناطق شکارچیان دست به اسلحه می‌برند و به دور از هیچ ملاحظه‌ای به شکار پرندگان می‌پردازند اما اکنون مردم محلی به شدت مراقب منطقه هستند و با وجود صیدفراوان پرنده در سال باز هم شاهد حضور پرندگان بسیاری در این منطقه هستیم.

وی در پایان افزود: برای یک کار‌شناس نتیجه مهم است و در مورد فریدونکنار نیز نتایج نشان می‌دهد که صید پرنده در این منطقه حیات وحش را از بین نبرده، و به آن آسیبی نزده است.

دیدگاه‌ها

18 پاسخ به “مخالفان شکار احساساتی هستند؛ همراهی هومن جوکار با کشتارچی پیر”

  1. دوستدار طبیعت نیم‌رخ

    با آقای جوکار اینگونه وارد صحبتی تحلیلی و یکطرفه می شوم که:
    ایکاش می فرمودند نام رویکرد اول که آن را احساسی خواندند چیست؟ به هر حال، اگر تعریفی برای رویکردی خاص مطرح می کنیم باید نامی مناسب نیز برای آن انتخاب کنیم.
    اما نکته اصلی در رویکرد دوم است! هیچ جامعه ای چیزی را ممنوع نمی کند که فعالیتهای زیرزمینی و مخالف آن رشد بیشتری پیدا کنند!!! قانون ممنوعیت و رعایت آن از سوی مردم تعاملی دوسویه بین مسوولین و مردم است، یا حداقل در جوامع مدنی اینگونه است! در ماه رمضان سوپرمارکتها، فروشگاههای مواد غذایی و … تعطیل نمی شوند که مردم بتوانند بهتر روزه بگیرند!!!! بلکه کاملا برعکس، یعنی با وجود همه اینها است که مردم به آنچه در درون خود به آن پایبند هستند عمل می کنند. فرد روزه دار حتی مایحتاج افطار و سحری خود را در همان وضعیت تامین می کند. مقوله شکار نیز که بیشتر به منزله رفتاری خشونت آمیز در جامعه تلقی می شود از چنین ماهیتی برخوردار است: بعبارتی برای شکار نکردن نیاز نیست که ابزارهای آن جمع آوری شوند، بلکه این خود ما هستیم که باید با تغییر نگرش و «شیوه تفکر» نسبت به آن، شکار نکنیم- حتی اگر سلاح شکاری داشته باشیم!
    به نظر من، آقای جوکار با طرح رویکرد دوم از سویی هم چیزی به نام اراده انسان را زیر سوال برده اند و هم انسانیت را- البته اگر وجود داشته باشد! و از سوی دیگر ناآگاهی خود از سازوکار قانون گذاری و اجرای آن را-کمی- آشکار کردند زیرا احترام به چراغ قرمز در جوامع مدنی و پیشرفته نیاز به افزایش و گماشتن تعداد بیشتر نیروهای پلیس و حتی ممنوع کردن استفاده از وسیله نقلیه ندارد!!!! مردم خودشان با برقراری ارتباط منطقی بین عبور از چراغ قرمز و نتایج وخیم آن، خود را ملزم به رعایت آن حتی پاسی از شب می دانند. و کودکان نشسته در صندلی عقب با دیدن این رفتار اجتماعی، آن را به ذهن می سپارند و طی زمان نهادینه می کنند.
    سخن آخر اینکه، همه ما و بخصوص افرادی که سکاندار کار مهمی در این جامعه هستند باید(و نه اینکه بهتر است) نمونه های اجرا شده در سایر کشورها را با الگوهای «جهان سومی» ترجمه نکنیم! اگر الگویی در کشورهای توسعه یافته به اجرا در می آید و موفق می شود، آن را همانگونه که هست مطالعه کنیم و اگر می خواهیم نمونه آن را در جامعه خودمان به اجرا درآوریم، دلایل، راه و روش و عوامل موثر بر موفقیت آن را با «زبانی خودخواسته» به خواننده تزریق نکنیم. جناب آقای جوکار، صحبت بر سر «امور بدیهی» است. و یکی از این امور بدیهی این است که با خراب کردن، چیزی آباد نمی شود. با کشتن، چیزی زاده نمی شود و با از بین بردن، زندگی از نو آغاز نمی شود! اگر فردا روزی، «کوشکی» و «دلبر» بنا به هر دلیلی ما را ترک کنند، حتی علم ژنتیک و سلولهای بنیادی نیز قادر نخواهند بود «کوشکی» و «دلبر» را همانطور که الان وجود دارند به ما بدهند!!! (( طبیعت خود محافظ این دو موجود زیبا، منحصربفرد و دوست داشتنی باشد آمین)) به یاد داشته باشید این قانون طبیعی حاکم بر دنیای حیوانات، کاملا شبیه انسانهاست و هیچ تفاوتی با ما ندارد.
    بیایید به جای خلق «رویکرد»-ها، نگرش خود به موضوعات مورد علاقه را تغییر دهیم تا حداقل کاری کرده و قدمی برداشته باشیم… زمان بسیار سریع می گذرد…

    1. حق گو نیم‌رخ

      “(ببخشید این پاسخ به شما نیست بلکه درد دل ی دوستانه است
      “مقاله شماره یک
      توجه: آنچه در این مقال می آید ، منظور سخن اش (نه زحمتکشان واقعی حفاظت از محیط زیست ، نه علاقه مندان حقیقی به طبیعت و حیاط وحش)، بلکه آن فرصت طلبانی ایست که متعاقب مدتها تلاشهای پیشین ، هم اکنون میکوشند با سوار شدن بر موج تبلیغی رسانه ای و احساسی براه انداخته شده ، با فرصت طلبی کامل ، به اهداف منفعت طلبانه خویش ، که همانا تسلط بر طبیعت و حیاط وحش میباشد دست یافته و از آن به عنوان یک رانت جدید برای دست یابی به فرصت و ثروت های کلان بهره مند گردند

      1.ممنوعیت شکار در ایران چرا؟؟؟

      2.آیا هیچیک از کشورهای همجوار ممنوعیتی مانند انچه در ایران اعمال شده برای شکار ایجاد نموده اند؟؟

      3.هم اکنون چه کسانی و چگونه به دنبال اعمال ممنوعیت شکار در ایران میباشند؟

      4.هدف واقعی افرادی که از زحمت کشان محیط زیست هم پا را فراتر نهاده اند (و کاسه داغ تر از آش شده اند) از این جوسازی ها چیست؟

      5.برنامه های بعدی و پشت پرده کسانی که هم اکنون خود را مخالف هر گونه بهره برداری از طبیعت معرفی میکنند چیست؟

      6.عواقب و نتیجه اجرای برنامه ها ی این افراد (در صورت تصویب و تحقق) برای طبیعت ، حیاط وحش و مردم در کوتاه مدت و بلند مدت چه میباشد؟

      *اینها و خیلی سئوالات دیگر(به جهت جو سازی های اخیر) مسائل به ظاهر دشواری شده اند که به آسانی و با یک نگاه کوچک به آنچه در پشت پرده میگذرد ، میتواند پاسخ خود را بیابد

      ما در اینجا به اختصار کامل ، تنها اشاره ای به سرفصل بعضی از این مباحث که مانند “دم خروس” از پشت پرده بیرون زده مینمائیم و شرح کامل آنرا ، اولا به تمامی ملت شریف ایران و ثانیا به مقاله های بعدی (البته به شرط فرصت و توفیق) واگذار مینمائیم.

      پاسخ :

      پاسخ جامع و کامل در یک کلام این است که این آقایان میفرمایند: تفنگ چرا ؟ شکار و کشتار چرا ؟ این منابع را بدهید ما نگه داریم توریست می آوریم ، گردشگری براه می اندازیم و …

      ترجمه: می فرمایند ما را که از ساخت و ساز بستر رودخانه ها و تلاش برای تغییر کاربری گسترده منابع طبیعی و … توفیقات مان میلیاردها تومان بیشتر نبوده ، یاری نمائید تا با در اختیار گرفتن همین منابع به صورت گسترده و قانونی (پانصد هکتاری ، هزار هکتاری …. وووو) بتوانیم :

      اولا: مقدمتا به عنوان حراست و حفاظت پای همگان را به این محدوده ها ببریم و با شعار (دست نزن ، منابع طبیعی و محیط زیسته) خود بر روی آن چنبره بزنیم.

      دوما: تحت عنوان اینکه میخواهیم محیط گردشگری ایجاد شود ، در همین محدوده ای که هم اکنون اجازه یک آجر هم داده نمیشود ، اقدام به ایجاد تاسیسات و مجتمع های رفاهی و تفریحی و سود آور بنمائیم.

      سوما: از صاحبان واقعی این منابع ، برای ورود ، حضور و هرگونه بهره برداری مادی و معنوی ، هزینه های حق به جانبانه دریافت بنمائیم.

      چهارما: و البته برای تامین هزینه های جاری این به اصطلاح حفاظت ها کردن ها !!! اقدام به تشکیل کلوپ های شکار و ماهیگیری و … عضو گیری نموده و با دریافت حق عضویت های کلان !!!! و فروش پروانه های ویژه آنچنانی در پنهان و آشکار به پولدارهای عضو و…. بلافاصله اقدام به بهره برداری از منابع موجود نموده و با بخشی از همین درآمدها ، البته دست و گردن هر کسی را که (به این منابع جد و آبائی مان ) تعرض نماید خرد نمائیم.

      (براستی اگر نام این نوع حفاظت و حراست ، خصوصی سازی منابع طبیعی و ملی نیست ، چه نام دیگری برای آن میتوان تصور نمود)؟؟؟!!!

      آیا بهتر نیست رسانه ها به جای اینکه بازیچه دست این جریان های جریان ساز شوند ، با برگذاری جلسات و مناظره های واقعی ، متشکل از کارشناسان دلسوز و مردمی ، به دنبال راه حلی درست برای حفاظت و همچنین بهره برداری صحیح و معقول از این منابع خدادای چون دیگر ملل باشند.
      نویسنده : حق گو

      1. حق گو نیم‌رخ

        بسم الله الرحمن الرحیم
        مقاله شماره 2
        “مراقب سود جویان وفرصت طلبان باشید”
        جان سخن:
        به نقل از انشاء زمان دبستانمان اینگونه آغاز میکنم:
        که البته بر همه ما واضح و مبرهن است که در هیچ کاری بی رویگی و زیاده روی خوب نیست و خداوند نیز اصراف کنندگان را دوست ندارد و قطعا مقوله شکار و صید نیز از این قاعده مستثناء نبوده و نمی باشد. و همه عقلا نیز در لزوم قانونمند بودن و رعایت اعتدال در بهره برداری از این نعمت خدا دادی متفق القول میباشد. البته بگونه ای که ضمن استفاده بهینه از منابع موجود هیچ خللی نیز بر تزاید و حفظ نسل و بقای آنان وارد نگردد و خدای ناکرده هیچ گونه ای در معرض انقراض قرار نگیرد. و بدین سبب در فرهنگ اصیل و سنتی شکارچیان اصیل این مرز و بوم همواره چنین بوده و هست که هیچگاه در فصل زاد و ولد شکار نکرده و در غیر آن نیز از شکار نوع ماده اجتناب نموده و مینمایند.
        با این حساب بدیهی است که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن هریک از این گونه ها ، همگان براحتی خواهند پذیرفت که هرگونه محدودیت حمایتی ، برای تقویت جمعیت و سلامت آنگونه اعمال گردد. و این چیزیست که همه طبیعت دوستان (شکارچیان) آن را از جان دل پذیرفته و قبول دارند و خواهان آن نیز میباشند.
        وضع موجود:
        آنچه هم اکنون در کشور ما در جریان است ، چیزی در وراء این مباحث منطقی و عقلانی است و بیشتر بر جو سازی و بهره گیری از دوش احساسات و عواطف مردم شریف ما مبتنی میباشد.
        و لذا مدتی است در رسانه ها ، شاهد جو سازی و جریان سازی ، توسط جریانی نه چندان ناشناخته میباشیم (که کاسه داغ تر از آش شده) و حتی به برنامه ها و مدیریت مدیران و مسئولان زحمتکش سازمان حفاظت محیط زیست نیز خرده میگیرند و دائم در بوق میکنند که: چرا پروانه شکار ؟ چرا شکار ؟ چرا کشتار؟ و بموازات آن کار را به آنجا می رسانند که در سایت های خود نام شکارچیان محترم این ملت مسلمان را در ردیف داعش قرار داده و مینویسند که داعشی ها برای آموزش سر بریدن انسان ، به کودکان خود سر بریدن پرندگان را تکلیف میکنند و در کنار آن پرندگان سربریده در بازار فریدون کنار را …
        و بلافاصله راه حل ارائه میدهند که بدهید ما نگهداری کنیم ، بدهید ما توریست بیاوریم
        (((سرمایه گذاری کنیم ، جاده ، هتل و مهمانسرا و قهوه خانه و …..دایر کنیم)))
        و
        ((( آنچه را از دست اندازی به منابع ملی و طبیعی به صورت غیر قانونی تحصیل نشده)))
        (((به این بهانه برای خود مصادره نمائیم)))
        لذا ما خطاب به این جریان سود جو و فرصت طلب (نه علاقمندان واقعی به منابع ملی و محیط زیست و نه آنانی که احیانا تحت تاثیر این جو سازی ها قرار گرفته اند) میگوئیم : قطعا قصد و هدف و خدعه شما ، برای تصاحب و در اختیار گرفتن مراتع و منابع طبیعی (در ابعاد چهار و پنج و شش هزار هکتاری) بر مردم ما پوشیده نیست و حتی از انجام مطالعات شما (بعنوان بخش خصوصی تا سر حد اقدام) نیز مطلع بوده و بخوبی آن را رصد میکنند ، و از همین رو، همواره نسبت به عواقب وخیم این طرح ها ، برای منابع طبیعی ، دامداری ، حیات وحش و محیط زیست به مسئولین محترم و خدمتگذار هشدار داده و می دهد. و همصدا از مسئولین استدعا دارد که اجازه داده نشود تا بدین ترتیب ، بهره برداری از این منابع خدادی ، که در شرع اسلام انفال نامیده میشود به کسانی سپرده شود که هیچ قصدی جز سودجوئی و تزاید ثروت خود را ندارند.
        امضاء : حقگو

    2. طبیعت دوست نیم‌رخ

      مقاله شماره:3
      “دعوا سر لحاف ملاست”
      “سود جویان فرصت طلب”
      خطاب بنده با افراد پشت پرده ایست که با این جو سازی ها به دنبال مطامع شخصی خود
      (بدست گیری منابع ملی به عنوان بخش خصوصی) میباشند:
      “بی انصاف ها چرا جو سازی میکنید؟”
      چرا احساسات و عواطف این مردم شریف را به بازی میگیرید؟
      *چرا میخواهید چیزهائی را که خدا حلال کرده و مردم همه کشورهای منطقه و دنیا ، به سهم خود از آن بهره میبرند ، به روی مردم خوب ایران ببندید؟
      *چرا میخواهید این ملت را از این کمترین حق شرعی و انسانی خود محروم کنید؟
      *چرا به شهروندانی محترمی که در چارچوب قانون و شرع کسب روزی حلال و پاکیزه میکنند، توهین کرده و به آنان کشتارچی لقب میدهید؟
      * چرا آمار میلیونی پرندگان را 30هزار ، اما آمار تفنگهای موجود را که 90درصد آن سالی یک بار هم شلیک نمیکند برای جو سازی ، میلیونی عنوان و رقم آنرا تساعدی بالا میبرید؟
      *آیا صید و صیادی (ماهی و پرنده) پیشه دیرینه و باستانی مردم شمال کشور ما نبوده و آیا همیشه تاریخ ، صید مازاد آنان ، در بازار به دیگران فروخته نمیشده؟
      *چرا با جو سازی و نشان دادن سر بریده مرغابی ها در سایت های خود ، مردم زحمتکش و خوب فریدونکنار را در صف جنایتکاران و داعش قرار می دهید.
      *آیا نشان دادن تصویر چند مرغابی زنده در کنار چند مرغابی سربریده ، و مرثیه خوانی برای آنها ، جو سازی و بازی با احساسات و عواطف این ملت شریف نمیباشد؟
      * وقتی سر بریده اردک را نشان میدهید که “اوف” شده ، و مرغابی زنده را در کنار کشته نشان میدهید که احساساتش جریحه دار شده ، لااقل تکلیف را روشن بفرمائید که بالاخره صیادان زحمتکش و شریف فریدونکنار ، باید صیدشان را سر ببرند و یا زنده بفروشند؟ شاید هم صیادان باید از این پس به جای سر بریدن صید ، آن را ناز و نوازش کنند و قاب بگیرند؟!!

    3. حق گو نیم‌رخ

      * ممنوعیت و مصادره همه چیز به بهانه یوز پلنگ زیبا:
      پیشنهاد جریمه سنگین برای حفظ گونه های واقعا در معرض انقراض (مانند یوز پلنگ و قو و امثال آن) در صورت تصویب مجلس شورای اسلامی ، کاربسیار پسندیده و بجائی است. اما نباید از نظر دور داشت که قطعا فرهنگ سازی و توجیه هرچه بیشتر مردم فهیم و مستعد عزیزمان ، از این نیز کارسازتر خواهد بود.

      با این همه چطور میتوان ساکت بود و اجازه داد که بیهوده و به بهانه های واهی ، مردم مومن و مسلمان جامعه ما از بهره برداری از طبیعت (شکار پرندگان و یا چهارپایان حلال و پر زاد و ولد مانند قوچ و مرغابی و چنگر و انواع کبوتر و…) که یک امر مباح و حلال میباشد محروم گردند.

      در اوضاع فعلی ، لازم است قانونگذاران و حتی شورای محترم نگهبان نیز بشدت مراقب بوده و خدای ناکرده اجازه ندهند که اراده مشتی افراد سود جو ، با جو سازی و تکیه بر احساسات و دلسوزی ملت شریف ، بر عقلانیت غالب جامعه غلبه کرده و احیانا قوانینی را به تصویب برسانند که خدای ناکرده ، در تقابل با امور مُسَلم شرعی و عرفی ، و منافع عمومی جامعه باشد.

      لازم به ذکر است که در حال حاضر و همه ساله ، در فصل پائیز و زمستان ، دهها میلیون از انواع پرندگان مهاجر ، از نیم کره شمالی به نیمکره جنوبی و بالعکس مهاجرت میکنند و هر ساله صدها هزار عدد از آنها در کشورهای مختلف جهان شکار میشوند و اکثر آنان نیز، هیچگاه در معرض انقراض نبوده و نمیباشند .

      پس چرا باید شکار آنها در حد متعارف و معقول ، برای مردم ما جرم محسوب شده و بابت آن جریمه شوند ویا طبق آنچه در خبرها آمده ، حتی مورد اصابت گلوله قرار بگیرند (اعم از شکارچی و شکاربان) و چرا باید از آن منع و یا محروم باشنند و…؟؟؟!!!

      براستی مسئولین محترم و متشرع رده بالای جمهوری اسلامی چرا باید ساکت بنشینند و خدای ناکرده اجازه دهند اراده مشتی فرصت طلب مغرض ، این کمترین بهره برداری از این نعمت خدادادی را از ملت مظلوم و شریف ایران بگیرد و حتی به شکارچیان محترم ، متشرع و قانونمند این مملکت توهین کرده و آنانرا جنایتکار و کشتارچی و .. معرفی نماید. براستی چرا؟؟؟!!!

      بنده پیشنهاد میکنم نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی ، قبل از هر اقدامی در جهت تشدید بیش از حد قوانین بازدارنده و یا اعمال ممنوعیت های آنچنانی در خصوص صید و شکار و… ، یک تحقیق و تفحصی نیز در خصوص دستان پشت پرده جریان براه افتاده (به اصطلاح دلسوز حیات وحش) بنمایند و ببینند که آنهائی که حرف اول نامشان “بخش خصوصی” میباشد چه دندانها تیز کرده و چه خوابهائی برای خصوصی سازی منابع طبیعی دیده اند(واگذاری به هر کدام 5و 6 و هفت هزار هکتار و به بالا)

      این دست های پشت پرده ، با این جریان سازی های ساختگی ، در برنامه خود دارند که بزودی و در آینده نه چندان دور ، حتی با سوار شدن بر موج احساسات این مردم شریف ، با تحمیل لوایح دلخواه خود ، به مطامع پایان ناپذیر خود (به عنوان بخش خصوصی) دست یافته و این منابع را از دست عموم ملت بدر آورده و به نفع خویش مصادره نمایند و ….

      والسلام وعلی عبادالله الصالحین

      حقگو

      شکار شکارچی: http://shkar93.blogfa.com/

  2. اکبر نعمتی نیم‌رخ

    اینکه فرمودند درنای سیبری بخاطر دلسوزی مردم میومده ایران نکته جالبی بود و بهش دقت نکرده بودم حالا فهمیدم که اینقدر مردم دلسوزش بودند تنها موند بیچاره

    1. یک شکارچی نیم‌رخ

      سوالاتی از مسئولین محترم سازمان حفاظت محیط زیست:
      1- مگر اصل این نیست که باید در چهارچوب قانون ، بهره برداری از منابع مجاز و یا ممنوع باشد.
      * لطفا بفرمائید با توجه به اینکه هیچ قانونی جدیدی در مجلس در این رابطه تصویب نشده ، شما بر چه اساسی از دادن پروانه شکار به مردم خوداری کرده و آنان را از این حق مسلم محروم کردید؟؟!!
      2- با توجه به اینکه مهمترین دلیل برای تحت حمایت قرار دادن یک گونه و ممنوعیت شکار آن ، در معرض انقراض قرار گرفتن آن میباشد
      * لطفا بفرمائید آیا نسل همه گونه مرغابی و غاز ، در معرض انقراض است؟ که هر ساله به بهانه های واهی ، این مردم را از شکار آنها محروم میکنید؟؟!! در حالی که همه ساله میلیونها قطعه از آنها در مزارع کشور ما چریده و پروار می شوند و به تالابهای اروپا و آمریکا میروند و بسیاری از آنها درآنجا شکار میشوند. وسایت های اینترنتی و کانالهای ماهواره ای شاهد بر این مدعا است.
      3- با توجه به استعدادهای بالقوه و بالفعل موجود در کشور، چرا سازمان محیط زیست (بجای مشاوره با میلیاردرهایی که میگویند چند هزار هکتاری بدهید تا میلیاری سرمایه گذاری کنم) با دست اندر کاران واقعی حیات وحش (محیط بانان و شکارچیان و دیگر علاقمندان) سمینار و همایش برگزاری نمیکند تا مناسب ترین راه کارها را برای حفاظت هرچه بهتر این منابع برگزیند؟
      4. سئوال آخر: آیا درست است که گفته میشود غربی ها (به عوض نفرختن پروانه شکار) به اداراه محیط زیست ما کمک مالی میکند تا خودشان در شکارگاهها از پرندگان مهاجر بیشتری بهره مند باشند؟؟
      و در پایان برای همه مسئولان و علاقمندان واقعی و دلسوز به منابع ملی کشور اسلامیمان ، از خداوند موفقیت و سلامت مسئلت مینمائیم.

  3. امیر از تبریز نیم‌رخ

    جناب جوکار،
    لطفاً با کلمات بازی نکنید و مردم را هم احمق فرض نکنید. چاره کار رام کردن خوی شیطانی و توحش شکار می باشد. گویی از شکار صحبت می کنید انگار یک واجب شرعی است که عمل نکردن به آن مستوجب گناه می شود!! اندکی انسانی عمل کنید و به جای شکار و کشتن به زنده ساختن بیاندیشید. با نشان دادن قبح شکار و نشان دان آن به عنوان یک کار ضد بشری مطوئن باشید که با ممنوعیت شکار، شکارچیانی که اکنون در انتظار گرفتن پروانه هستند نیز به خیل شکارچیان غیرمجاز اضافه نمی‌شوند.

    1. یک همشهری نیم‌رخ

      جناب آقای امیر از تبریز سلام
      برادر رئوف و گرامی و مهربانم:
      هم اکنون دیگر همه دنیا خوب می داند که ما فهیم ترین ، و به فرمایش رهبر معظم “با بصیرت ترین مردم را داریم” و خدای ناکرده اگر کسی، کسی را احمق فرض کرده ، کسانی هستند که می خواهند با جو سازی کار خود را پیش ببرند و به بدنبال بدست گیری منابع ملی ما به عنوان “بخش خصوصی” میباشند. و طرح میدهند و زمینه سازی میکنند و به قول خودشان روی مناطق نان و آب دار مطالعه میکنند و میگویند که مناطقی را به وسعت (5000) پنج هزار هکتار و بالا … را به ما بدهید تا بقول خودشان نگهداری کنند!!! و بقول صاحب نظران سرو ته آن را بخورند و از حضور هرکس که خوششان نیامد ، قلم پایش را خرد کنند.
      حالا شما عزیز با بصیرت (فقط با در نظر گرفتن اینکه این حضرات در هر 500هکتار “فقط یک قهوه خانه” بزنند (بقیه اش بماند) و (توریست بیاورند) و دیزی و قلیان بفروشند ، ماهانه می شود چه درآمدی ؟؟؟ ….(حالا شما پیدا کن پرتقال فروش را ) و بماند عواقب اینگونه فرصت طلبی ها و دیگر مفروضات ممکن که چه ها بر سر این منابع و منافع دیگر مردم خصوصا مستضعفین و محلی ها خواهد آورد و غیره.
      که انشاالله کارشناسان و مسئولین محترم و نمایندگان هوشیار و آگاه مردم در جای خودش به آن پرداخته و از افتادن در دامی که این فرصت طلبان سود جو ، بر سر راه مردم گسترده اند اجتناب نمایند.
      فدای تو :حق گو

      1. دوستدار امیر جان از تبریز نیم‌رخ

        میر جان تبریزی سلام
        میخواهم عرایضی منطقی و البته ، نه بدور از احساسات شما و خودم ، که همانند هم رئوف و مهربان هستیم ، خدمتتان داشته باشم.
        لذا استدعا دارم با کمی تامل این چند سطر را از این برادرت بخوانی و البته و انشاالله در پایان باز هم بعد از تاملی چند ، نظر خود را برایم ، در ذیل همین مطلب مرقوم فرمایی.
        1-همانطور که شما نوشته اید “شکاریک واجت شرعی نیست”،… بنده هم ضمن تائید عرض میکنم که : شکار یک امر مباح و یک نوع بهره برداری از طبیعت است. که متاسفانه برای این بهره برداری استفاده از تفنگ معمول ترین روش میباشد . اما چه کنیم که اگر تمام عمر هم قابلمه بدست بنشینیم و التماس کنیم حتی یک اردک هم با پای خود داخل آن نمی شود.
        اما از شوخی گذشته باید گفت که ای عزیز برادر ، اگرما و شما از این نعمت الهی (پرندگان مهاجر) به اندازه سهم خود صید نکنیم، اروپایی ها و دیگر کشورهای همسایه و بموازات آن پرندگان شکاری و …. جور ما را خواهند کشید . و در نهایت به طور طبیعی نیز هیچ یک ازاین غاز و اردکها بیش از چهار پنج سال عمر نخواهند کرد و لذا بهترین گزینه برای آنها این است که برخی از آنها نوش جان شما گردند و اگر شما هم نمی پسندید گوارای وجود دیگر از هموطنتان شوند.
        2- شما نوشته اید “شکار کردن یک خوی شیطانی و توحش” است …. اما بنده عرض میکنم شکار نه تنها توحش نیست ، بلکه در جای خودش ، با رعایت کلیه شئونات اخلاقی ، انسانی و الهی … امری مباح ، پسندیده و حتی لازم و حقانی است. چرا که همه ملل جهان به سهم خود همواره از آن بهره برده و میبرند ، لذا به هیچ وجه صحیح نیست که ما با این خشونت ، علاقمندان ملت خود را از این امر مانع گردیم.
        3-خداوند در کلیه نعمت هایش ، خصوصا (چهارپایان وطیور حلال) (مثلا گاو وگوسفند) برکتی قرار داده ، که با وجود کشتار هزاران عدد از آنان در هر روز و ساعت (با وجودی که در هر سال یک بار و در هر نوبت فقط یکی و یا حد اکثر دوتا می زایند) نسل آنها هرگز در معرض انقراض قرار نگرفته و نمیگیرد.لذا خود امر به ذبح و استفاده از گوشت آنها نموده است . که در این رابطه ، طیور و پرندگان (به جهت زاد و ولد دوتایی ، ده تایی و حتی ده پانزده تایی) از جایگاه ویژه ای برخودار میباشند (حالا آیا امری منطقی و پسندیده است که کسی بیاید و بر بریدن سر آنها و رفتن خون و جان کندنشان و … زوم کرده و دچار احساسات و عواطف و …. شود؟ و همگانی را که در این میان دخیل هستند به باد حمله و ناسزا بگیرد ؟؟؟
        قطعا پاسخ میدهید که نه …..اما پرندگانی مثل غاز و اردک و …و … که خوشگل و زیبا و ملوس هستن فرق میکنند !!!
        و البته همینجاست : که باید گفت پای احساسات و نظرات شخصی من و شما به میان آمده و بهتر است مثلا بنده رئوف القلب ، ضمن کنترل احساسات خویش ، کمی هم به نظر و احساسات معمول و منطقی دیگران احترام گذاره و عقلا و عملا آنچه را که ملاک عمل کلی جامعه است مد نظر قرار دهم .
        نظر همه عقلا ، فضلا ، مراجع ، ائمه اطهار، ودر راس همه خداوند ، بهره برداری صحیح مجزی و پسندیده از این منابع میباشد و تنها اصراف و زیاده روی در آنهاست که که بعنوان یک اصل کلی همواره مورد مزمت بوده و میباشد.
        اما باید در نظر داشت که همانطوریکه اصراف بد است تفریط هم کلید واژ ه ای ناپسند و ناخوشایند بوده و میباشد.
        یعنی این ابدا حرف خوبی نیست که بگوئیم استفاده از این منابع بطور کلی ممنوع بوده و جنایت و وحشی گری میباشد و ….
        بلکه در یک منشور همگانی و جهانی همگان متعهد شویم که:
        1. گونه های در معرض انقراض را شکار نکنیم.
        2. تنها در فصل مناسب و به تعداد مجاز شکار کنیم.
        3. زیستگاههای حیات وحش را از بین نبریم.
        4. و غیره و غیره که بقیه اش را باید با کمک شما و دیگران مرقوم نمائیم

  4. فرهاد نیم‌رخ

    با سلام ،آقاي جوكار توجهي به اين نكته ندارند كه صيادان محلي فريدونكنار هر شب چند تن دانه در محل دامگاه پخش مي كنند و با ايجاد منطقه تيراندازي ممنوع ، باعث وفور غذا و امنيت كاذب در منطقه ميشوند كه اين دليل اصلي فراواني پرندگان در محل ميباشد و مقدمه جنايتي شامل بر قتل عام يك ميليون قطعه انواع پرندگان مهاجر درسال است. در شرايطى كه تقريبا تمام كارشناسان داخلى و خارجى و دولت و مجلس اتفاق نظر دارند كه ظرفيت شكار در سرزمين ايران به پايان رسيده و صحبت از پنج سال و بيشتر ممنوعيت شكار است ، جنابشان روشن كنند كه بر اساس كدام كارشناسي اين قتل عام بزرگ به حيات وحش آسيب نزده است

  5. سجاد نیم‌رخ

    از دور پيداست و اظهر و من الشمس است كه آقاى جوكار ، جو فروش گندم نماست و هر چند سعي ميكند خود را دلسوز حيات وحش نشان دهد ولى واهمه ممنوعيت شكار و آجر شدن نان ايشان ، نامبرده را به جوش و خروش انداخته ، آقاى جو كار به خاطر يك مشت دلار كه از شكارچى اجنبى نصيب ميشود به لعنت خلق خدا نيارزد كه خدا انسان را خليفه مخلوقات قرارداده به مهر ورزى نه به خون ريزى

  6. حیات دوست نیم‌رخ

    “با ممنوعیت شکار، شکارچیانی که اکنون در انتظار گرفتن پروانه هستند نیز به خیل شکارچیان غیرمجاز اضافه می‌شوند.” وای بر انسانی که این حس ریختن خون جانداری دیگر را با خود دارد و نمی تواند آن را ترک کند./// دوست عزیز هومن جوکار این ها صحبت های شما نیست شمایی که لذت دیدن پرنده ها را در میانکاله برای اولین بار خیلی از همین احساساتی هایی که گفتین، خود مهیا کردین. حال اینگونه شدین جای تعجب دارد. برادر من در فریدون کنار قتل عام جمعی صورت می گیره آن وقت شما می قرمایید 200 سال اینها اینگونه زندگی کردن …البته بله درنای سیبری را خوب آمدین ….همین فریدون کناری های عزیز با بقیه آنها چگونه برخورد کردن که الان این یک عدد از آنها می آید!!!!

  7. يك شكارچي نیم‌رخ

    اصلا فك نكنين مسائل بوجود امده در اثر بي تدبيري مسئولين محيط زيست باشه ها!اصلا اينطور نيست!!چراي دامها و از بين بردن مراتع توسط اونها؟اصلا!!!!خشكسالي؟حرفشو نزن!!!كشيدن جاده وسط پاركها و مناطق حفاظت شده؟نگوووو!!!فقط تقصير اين شكارچيا هستش.ما شكار ميكنيم تا چشتون دراد.چي ميگيد مثه كبك كلتون رو كرديد زير برف.مگه برا چهار پا چندتا پروانه در سال صادر ميشه كه دم از ممنوعيت ميزنين.همين الانشم ممنوعه ولي شكار كشا ميرن ميزنن.چرا تا يكي مخالفتون حرف ميزنه هوچي گري ميكنين.اين اقا ميگه فكر اساسي كنين مثه همه جاي دنيا.فقط نميشه گفت ممنوعه.هيچ جاي دنيا نه تنها اينو نميگن بلكه تسهيلات برا شكارچي اماده ميكنن.حاليتون ميشه يا بايد با امپول تو كلتون تزريق كرد!!!!هيچچچچچچچچچچچ جاي دنيا نميگن ممنوعه.راهكار داره كه اقايون خودشون رو به خواب زدن فهميدين؟ميگن خوابيممممممممممم و من و شما رو مقابل هم قرار ميدن

    1. تحریریه نیم‌رخ
      تحریریه

      دوست عزیز،
      آیا صحبت ها و دلایل مخالفان شکار را شنیده اید؟!

    2. وحید نیم‌رخ

      البته ما رو مقابل شما قرار میدن ولی شما رو مقابل ما و حیوانات آره تو کشورای دیگه به شما شکارچیها وام میدن اسلحه میدن جایزه میدن فقط اینجاست که حقتونو میخورن اصلا شما شکارچیها اینجا دارین حیف میشین یه بورس شکار بگیرین برین اونور بلکه قدرتونو بدونن تورو خدا ما رو هم با شکارت اشتباه نگیر که چشمونو در بیاری همون چشم کله پاچه رو بخور نوش جونت دلمون به حالتون سوخت خیلی زیاد اصلا چطوره اسم این صفحه بشه صفحه دیده بان حمایت از حقوق شکارچیان اینجوری راضی میشه؟خودت خوشت میاد یکی با تفنگ بیفته دنبالت دو کیلو گوشت که دیگه این حرفا رو ندار برو قصابی بخر اگر هم از تیر اندازی خوشت میاد میتونی بری باشگاهای تیر اندازی ثبت نام کنی اگه دوست داری به حیوونا تبر اندازی کنی که خوب باید بری دکتر چون این مشکلا جدی هستش اگه دوست داری به آدما تیر بندازی میتونی بری سمت عراق و سوریه با داعش بجنگی شکار مال عصر حجر و غار نشینی نه الان اینو باید با آمپول فرو کرد تو کلتون!!!!؟؟؟؟؟

    3. محمد نیم‌رخ

      جانا سخن از دل و جان و زبان ما میگویی

      احسنت
      توهمون اوان ممنوعیت برای آنفلانزای فوق فوق حاد پرنده هم هیچ جای اروپا و آمریکا شکار ممنوع نشد که هیچ بلکه مدیریت شد
      ما این کلمه رو فقط ژاژ خایی میکنیم :::::
      م د ی ر ی ت همین
      متاسفم به این سازمان بی در و پیکر و ان جی اوهایی مثل شما

  8. محسن صائمی نیم‌رخ

    با سلام
    کاش قبل از اینکه اینگونه بر هم تاخت و تاز کنیم ، قدری به کلام همدیگر بیاندیشیم. من هم با شما دوستان عزیز موافقم و به قول جناب جوکار جزو گروه احساساتی و همان گروه اول هستم .
    ولیکن ایشون در مطلبشون حرف کارشناسانه اشون رو مطرح کردند.
    کاش شما هم مثل من در کلاسهای آقای مهندس جوکار شرکت داشتید و می دیدی جمعیت عاشق محیط زیستی رو که بعضا چندین بار هر کلاس ایشون رو ثبت نام می کنند و در اونها حاضر میشن.
    کاش نگاهی بیاندازید به پیشینه و زحماتی که ایشون برای حفظ یوزپلنگ آسیائی و لاک پشتهای جنوب کشورو دهها مورد دیگه کشیدند .
    دوستان عزیز من ، کاش قبل از اینکه بر هم تند شویم و گلوی یکدیگر را بدرانیم ، به همدیگر گوش فرا بدهیم.
    برای همه شما دوستداران محیط زیست آرزوی موفقیت و پیروزی دارم
    محیط زیستی که اگر نباشد برای ما هم زیستی نخواهد بود.
    شاد باشید و آزاد

دیدگاهتان را بنویسید