این خبر تکمیل شده است. بخش تکمیلی خبر در انتهای خبر قابل مشاهده است.
دیده بان حقوق حیوانات: بچه پولدارهای ایرانی پس از یوزپلنگ، این بار با نگهداری پلنگ گل کاشتند!
به گزارش پایگاه خبری دیده بان حقوق حیوانات، کم تر از یک ماه قبل فیلمی از نگهداری یک یوزپلنگ توسط «بچه پولدارها»ی تهران، منتشر کردیم تا توسط مسوولان پیگیری شود. این بار عکس ارسالی به تحریریه دیده بان حاکی از پلنگ بازی بچه پولدارها در ویلای شخصی دارد.
این بار اما نشانه ها واضح تر است: شماره پلاک خودرو، چهره های احتمالا معروف افراد حاضر در تصویر، بنای قابل مشاهده در عکس و سایر نشانه ها نیز کمک بزرگی خواهند بود برای مسوولان تا با کمک مسوولان انتظامی و امنیتی و به ویژه پلیس فتا به دنبال کشف ماجرا باشند. از آنجا که نیروهای انتظامی و امنیتی قادر هستند در کمترین زمان ممکن تخلفات فضای مجازی را شناسایی و پیگیری کنند لازم است مسوولان از این پتانسیل برای ردگیری تخلفات زیست محیطی نیز کمک بگیرند. همچنین پیش تر شاهد بوده ایم که افرادی که در آپارتمان گربه نگهداری می کنند، با شکایت جمعی همسایگان و استشهاد و حکم بازرسی و البته ضبط گربه ها مواجه می شوند و توجیه این عمل نیز آلودگی فضای مسکونی است. طبق روال قانونی بخشی از مسوولیت این امر با سازمان دامپزشکی است. شاید بد نباشد این بار نیز این سازمان به کشف ماجرا کمک کند، چرا که بدون شک این پلنگ برای معاینات پزشکی، تجویز رژیم غذایی، داروها، اصلاح تغذیه، درمان و بیهوشی احتمالی، نیازمند معاینه شدن توسط دامپزشک است؛ شاید در میان اعضای نظام دامپزشکی افرادی از محل نگهداری این پلنگ (و البته سایر حیوانات وحشی اسیر) مطلع باشند.
لازم به ذکر است که تا امروز هنوز کسی به دقت نمیداند چند یوز پلنگ در کشور باقی مانده و طبق اعلام کمپین «۷۰ بازمانده»، این تعداد در حدود ۷۰ عدد است. یعنی تقریبا یک یوزپلنگ آسیایی (ایرانی) به ازای یک میلیون ایرانی (یا صد میلیون انسان در جهان) باقی مانده است. در این میان سهم بچه پولدار فیلمی که ماه گذشته منتشر شد یک یوز شده است، یعنی فقط اندکی بیش از سهم بقیه مردم!
این مطلب از آن رو بیان شد تا بدانیم وقتی پروژه های حفاظت از یوز به عنوان بزرگ ترین پروژه حفاظت جیات وحش با کمک های بین المللی و همکاری چندین سازمان مردم نهاد پس از چندین و چند سال دوربین گذاری و مطالعه آمار یوزپلنگ را که بین ۱۲۰ تا ۲۰۰ فرد تخمین زده می شد، حدود ۴۰ تا ۵۰ یا ۷۰ عدد برآورد کرده است، نباید به جمعیت پلنگ ایرانی که در برآوردهای غیر مستند به اعدادی چون ۱۲۰۰، ۸۵۰، ۶۰۰، ۴۰۰ و کمتر از۲۵۰ اشاره دارد چندان امیدوار بود. این در حالی است که در چند سال اخیر آمارها حکایت از حذف تقریبی هفته ای یک پلنگ (تصادفات جاده ای، شکار، تله، مسمومیت و …) یعنی حدود ۵۰ پلنگ در سال دارد.
و نهایت امر اینکه ممکن است اگر مشخص شد این پلنگ کجاست و چه می کند، بلافاصله اعلام شود که مالک آن درخواست نگهداری داشته و به دلیل تامین مالی مناسب و وجود شرایط نگهداری استاندارد این مجوز به ایشان داده شده است. این روزها اتفاقاتی که در حیطه صدور مجوز نگهداری حیات وحش و سیرک بازی در کشور رخ می دهد به طنز شبیه شده است! ۲۱ استان قول دادند «سیرک نه!» رییس سازمان از «سیرک نه!» حمایت کرد. معاون محیط طبیعی سازمان قول داد «سیرک نه!» رییس دفتر شکار و صید گفت به «سیرک نه!» باور داریم. سازمان به صورت کتبی مجوز استفاده از لوگویش را برای «سیرک نه!» صادر کرد. کارشناسان سازمان گفتند «سیرک نه!» محیط بان ها گفتند «سیرک نه!» با این حال چند روزی است که میلیاردرهای سیرک باز در کرمانشانه مشغول حیوان آزاری علنی هستند. شاید از آنجا که شرایط این پلنگ و آن یوزپلنگ از تمام سیرک های میلیاردر کشور و از تمام باغ وحش های مجاز و غیر مجاز و حتی از شرایط پارک پردیسان بهتر است، کشف و ضبط نشود بهتر باشد!
پی نوشت: از سال گذشته اطلاعات کلانی شامل مشخصات قاچاقچیان و اسناد قاچاق حیات وحش در قالب کمپین «قاچاق حیات وحش نه!» به مسوولان ارایه شده است که به دلیل پیشگیری از مطلع شدن کانون های قاچاق حیوانات و سوء استفاده های احتمالی تا کنون رسانه ای نشده است. مشخصات این تصویر نیز بدون حذف چهره ها به صورت مکتوب و رسمی به مسوولان اعلام خواهد شد.
تکمیلی:
پس از انتشار این خبر، مباحث بسیاری در گروه ها و شبکه های مجازی در رابطه با زنده یا مرده بودن پلنگی که در تصویر دیده می شود رخ داد. طبق ادعاهای مطروحه، پلنگی که در این تصویر مورد عکاسی قرار گرفته تاکسیدرمی شده است اما هیچ یک از عزیزان جهت نگارش تکذیبیه مستند به ادعای مورد اشاره قبول مسوولیت نکردند. با اینحال تحریریه دیده بان بر خود فرض می داند با اشاره به فرم غیر طبیعی پنجه ها، قفسه سینه و شکم، احتمال قوی را بر این بداند که این پلنگ زنده نبوده و تاکسیدرمی شده است. اصلاح این بخش خبر، مفهوم کلی آن مبنی بر «لروم پیگیری توسط مسوولان» جهت کشف محل نگهداری و کشف مجاز یا غیر مجاز بودن این نگهداری را نفی نمی کند. منظور از مجاز بودن، احتمال وارداتی بودن نمونه تاکسیدرمی شده این پلنگ، مرگ در اسارت (مثلا باغ وحش) و سپس تاکسیدرمی شدن و فروش نمونه تاکسیدرمی شده یا از هر مجرای دیگری است که حیوان سرقت شده از طبیعت ایران یا سایر کشورها نبوده و نگهداری آن طبق ضوابط سازمان حفاظت محیط زیست، قانونی محسوب شود.
دیده بان حقوق حیوانات جهت انتشار نظر هر یک از صاحب نظران در قبول یا رد تاکسیدرمی بودن این پلنگ و لزوم یا عدم لزوم پیگیری توسط مسوولان اعلام آمادگی می کند.
____________________________
فخر فروشی «بچه پولدارهای تهران» با نگهداری یوزپلنگ ایرانی در خانه/ فیلم
این پلنگ تاکسیدرمی شده است!
لطفا با دقت به فرم پنجه های دست های این پلنگ دقت نمایید.
مشخص است که در یکی از کارگاه های زیرزمینی به شیوه ای ابتدایی تاکسیدرمی شده است.
در همین مازندران من چند تخته پوست پلنگ و دونمونه به همین شیوه تاکسیدرمی شده را دیده ام.
باید بجای هرکاری پیگیر ردیابی گردانندگان این کارگاه بود.
سازمانی که توانایی برخورد با گردانندگان کارگاه های زیرزمینی تاکسیدرمی و بویژه در شمال را ندارند همان بهتر که پردیسان را به شاپور خان مالک باغ وحش بابلسر واگذار نمایند.
حق با شماست و خبر فوق اصلاح شده، اصلاحیه ای نیز به صورت مجزا منتشر شده است.
این که تاکسیدرمیه از شکل اناتومیش مشخصه
تحریریه استاد مطالعه وفکر کردن
خبر فوق بر اساس مطالعه، «با کمال افتخار» اصلاح شده است. به بخش «با کمال افتخار» بیشتر فکر کنید!
نگرفتم چی گفتی تحریریه جان یکم توضیح بده
ولی در هر صورت دمت گرم که صدای مخالف وموافقتو بی تبعیض میشنوی
کارت درسته
شاید منم اصلاح شدم
امیدوارم کاملا پشیمان بشی البته در همین حدش هم خیلی خوبه!
این عکس و فیلم آن اگر از داخل حریم خصوصی ملک و بدون اجازه مالک یا مالکین گرفته شده باشد، کاری است خلاف و انتشار آن نیز غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرمدنی است، عکس و فیلم بایستی فقط در اختیار « س. ح. م. ز» که مرجع صلاحیتدار و قانونی برای پیگیری موضوع است گذاشته میشد نه اینکه بطور عمومی منتشر شود ، نکته دیگر اینکه «عدم تبعیض» ، «برابری اجتماعی» و تلاش جهت کاهش فاصله های درآمدی و طبقاتی امر نیک و پسندیده ای است که لازمه آن تلاش جهت پیشرفت و توسعه پایدار و متوازن کشور و شکل گیری فرهنگ انسانی و متمدنانه متناسب در همه زمینه هاست و تبلیغات عوام گرایانه و بقول معروف پوپولیستی نظیر استفاده از واژه هایی مثل «بچه پولدارها» نه تنها واجد نتایج مثبتی نیست بلکه موجد کینه و نفرت در میان اقشار مختلف مردم است.
انتشار این تصویر توسط این پایگاه خبری با تمام مصادیق توصیه شده در قانون مطبوعات همخوانی دارد. ممنون خواهیم شد اگر در رابطه با «غیر قانونی بودن» این عمل «اسناد» مورد ادعایتان را از طریق ایمیل دریافت کنیم.
به نظر می رسد یک پایگاه خبری رسمی تحت نظارت ارگان های مسوول را با فضای شبکه های اجتماعی اشتباه گرفته باشید!
شما همون کوشان مهرانی هستید که سعی میکنیید میکنید نثرتون از عوام و پوپولیست ها متمایز باشه؟؟؟؟این اسمی که خودشون روی خودشون گذاشتن حریم خصوصی یه سری از مردم هم تعریفش با مال جنابعالی فرق داره گسترش پیدا کرده تا فیس بوک و توییتر و اینستا و غیره و ذالک اگه خبر ندارین بقیه جوابتونم گرفتید
«بچه پولدارها»
جناب Kooshan
بچه پولدار نوکیسه و بی ریشه بودن با داشتن ثروت واز خاندان های قدیمی بودن بسیار متفاوت است.
از خانواده های قدیمی افرادی را می شناسم که با وجود وضعیت مالی بسیار خوب سیمایی آراسته وتمیز اما “معمولی ومتین” دارند.
نگرانی شما از چه بابت می باشد؟
دل نگران این پلنگ خشکیده اید ویا از این هراس دارید که مردم از خود بپرسند این نوکیسه ها بدون ذره ای استحقاق، از کجا امده اند؟
مرجع صلاحیتدار و قانونی برای پیگیری موضوع است گذاشته میشد
این تنها مرجع صلاحیت دار چگونه دربرابر خبر دایمی بودن جریان آب زاینده رود و سپس قطع آن و شنیدن داستان فروش آب به برنجکاران برخورد نمود؟
از مضحکه سیرک دیگر سخنی به میاننمی آورم.
شاید ریاست عالیه پردیسان به شما تکلیف پریدن به درون چاه را نمود.
آیا شما نه تنها بدون نگریستن به درون چاه در آن پریده بلکه اطرافیان خود را که به شما هشدار می دهند متهم می سازید.
انسان چشم دارد تا ببیند و گوش دارد که بشوند و عقلی دارد که بر اساس آن اندیشه نماید.
تحریریه محترم
« حریم خصوصی، بخشی ﺍﺯ ﺣﻴﺎﺕ ﺷﺨﺼﻲ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣـﻲﺷـﻮﺩ ﻛـﻪ ﺟـﺪﺍ ﺍﺯ ﻋﺮﺻﻪ ﻋﻤﻮﻣﻲ، اجتماعی ﻭ ﺭﺳﻤﻲ ﺍﺳﺖ .ﻟﺬﺍ ﺍﺳـﺎﺱ ﺁﻥﻣﺒﺘﻨـﻲ ﺑـﺮ ﺣﻤﺎﻳـﺖ ﺍﺯ ﺁﺯﺍﺩﻱ ﻭ ﺍﺳـﺘﻘﻼﻝ ﻓﺮﺩﻱ ،ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺍﺯ ﺁﺑﺮﻭ ﻭ ﺣﻴﺜﻴﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻭ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺍﺯ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻱ ﻓﻄـﺮﻱ ﺍﻧﺴـﺎﻥ ﺑـﻪ ﻣﺴـﺎﺋﻞ ﺷﺨﺼـﻲ ﻭ ﺧﺼﻮﺻﻲ ﺍﺳﺖ .» * گرچه در قوانین ما کاستیها و ابهاماتی به اعتقاد صاحب نظران در این باره وجود دارد ولی می توان به منع قانونی خدشه به حریم خصوصی شهروندان مطابق اصول ۱۹، ۲۰، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵ و… قانون اساسی استناد کرد، اما عزیزان محترم تحریریه، مسئله مهم و قابل انتظار این است که هموطنان آگاهی که با احساس مسئولیت به تبلیغ و ترویج امر متعالی و والای رفتار شفقت آمیز با سایر مخلوقات جاندار می پردازند، خود بیش از هر کس دغدغه احترام به حقوق شهروندان دیگر را داشته باشند که پاسداشت حریم خصوصی شهروندان از جمله مهمترین آنان است، تجربه بشری که بهای بسیاری نیز برای آن پرداخت شده، مؤید این است که هر جا و هر زمان حقوق انسانی شهروندان بر مبنای اصول شناخته شده و مورد قبول عقل و منطق و با لحاظ آموزه های دینی، اخلاقی و انسانی مراعات نشده و مور احترام قرار نگیرد، بعید است بتوان به رفتار مناسب و درخور با سایر جانداران ذیحق امید داشت.
* http://www.ensani.ir/fa/content/309355/default.aspx
ای کاش آموخته بودیم قضاوت نکنیم و اندرز ندهیم و نصیحت نکنیم.
قراردادی اجتماعی وجود دارد به نام قانون که در بخش مطبوعات خود را از ابتدای فعالیتمان در دهه هشتاد، موظف به رعایت آن میدانستیم و میدانیم و خواهیم دانست. این قانون مرجع رفتاری مطبوعات (چاپی و مجازی) است و نحوه انتشار اخبار مشابه در این پایگاه خبری منطبق بر این قانون بوده و هست. آنچه حضرت عالی ارسال کرده اید ارتباطی به نظر قبلی و جواب آن ندارد چرا که ناظر بر «غیر قانونی بودن» نیست و البته «سند» هم محسوب نمی شود.
موید باشید
سرکار خانم لی لی، و
قدری تشابه اسمی است، من kooshan هستم و احتمالأ شما مرا با آقای ( کوشان مهران ) که صاحب نظر در زمینه طبیعت و حیات وحش ایران و جهان هستند، اشتباه گرفته اید، اما در باره این بخش از گفته شما که :
«…. اسمی که خودشون روی خودشون گذاشتن حریم خصوصی یه سری از مردم هم تعریفش با مال جنابعالی فرق داره……» لازم است خدمت شما عرض کنم که این تعریف و نظر من نیست، در صورت تمایل به آگاهی از موضوع می توانید به همان آدرس داده شده مراجعه کنید.
آقای کوشان مهران،
بسیار خوشحالم که اینجا هم فرصت گفتگویی با شما پیش آمد پیش از این بارها نظرات ارزشمند شما را در «دیده بان محیط زیست و حیات وحش» خوانده و بهره برده ام ، بهرجهت امر نیکویی است اگر همه هموطنان نگرانی و دغدغه حفاظت از محیط زیست و حیات وحش و نیز رفتار اخلاقی و انسانی با سایر مخلوقات زنده و جاندارکه جلوه هایی از حیات ارزشمند هستند را داشته و همانطور که اشاره کرده اید در این رابطه پرسش کنند، آنچه که بعنوان یک علاقمند این حیطه می توانم بگویم این است که تجربه بشری نشان داده که این هدف با دستیابی به سطوح مناسب پیشرفت و توسعه و شکل گیری فرهنگ عمومی متناسب با آن که فراهم کننده مقدمات و بستر لازم بوده مقدور است تا ضمن حرکت تدریجی در این مسیر و بر مبنای تفاهم، توافق و مشارکت همگانی و ملی بتوان به نتایج مطلوب رسید، تجربه حاصل در کشور ما لااقل نشان داده که دسته بندی اقشار مختلف مردم بر اساس خصوصیات شخصی و یا سطح زندگی و درآمد به اقشار متقابل و دارای منافع متضاد نتایج مثبتی بدست نداده است، تکیه بر منافع ملی و تلاش هموطنان در این چهارچوب مسیری بهتر و کم هزینه تر برای نیل به نتایج مطلوب در حل مشکلات کشور و از جمله در حفاظت از طبیعت و وجوه گوناگون آن است.
در مورد این گفته شما که : « این تنها مرجع صلاحیت دار چگونه دربرابر خبر دایمی بودن جریان آب زاینده رود و سپس قطع آن و شنیدن داستان فروش آب به برنجکاران برخورد نمود؟» اگر منظور این است که «س. ح. م. ز.» ، مرجع یا تنها مرجع صلاحیتدار در این ارتباط نیست، بهتر بود مرجع یا مراجع ذیصلاح دیگر ذکر میشد تا منظور شما روشن شود در غیر این صورت اگر بحث در مورد کارایی یا عملکرد این نهاد بوده که این موضوعی جداگانه و بدون ارتباط با بحث و البته بجای خود قابل گفتگوست.
و نهایتأ در باره این اظهارات شما در جملات انتهایی که گفته اید :
« شاید ریاست عالیه پردیسان…… تکلیف پریدن…………. را نمود.آیا شما نه تنها بدون نگریستن………. بلکه اطرافیان خود را………… متهم می سازید.انسان چشم دارد…… و گوش دارد……. و عقلی دارد که…….. اندیشه نماید.» ابتدا باید یادآور شد که در مطلب مذکور چنین آمده : « این عکس و فیلم آن اگر …………………………» که البته شاید در شرایط حاضر بهتر بود جهت جلوگیری از سوءتفاهم احتمالی، ابتدأ در قالب سؤال راجع به منبع کسب عکس و فیلم مطرح میشد ولی بهرحال در شکل فعلی نیز فقط احتمالی را مطرح کرده و اتهامی به کسی وارد نکرده و از شخص یا اشخاصی معین نیز نام برده نشده و بیشتر ناظر به جنبه های حقوقی و قانونی و تأکیدی بر حقوق خصوصی شهروندان و نیز نحوه کسب عکس و فیلم بوده که هنوز هم مبهم است. اما گذشته از این مطلب که تنها مورد مرتبط با موضوع بوده، بقیه مطلب اگر بطور کلی و بدون اشاره به اشخاص معین گفته شده بود آن را میشد پند حکیمانه ای دانست که بصورت روزمره اما معمولأ در مناسبات و حیطه های شخصی بکار برده می شود ولی با شکل، لحن و محتوای بیان فعلی و نیز با توجه به نوشته های دیگر شما چنین فرضی محتمل نیست ، بهتر است در مباحث اجتماعی، که در عرصه عمومی طرح و به بحث گذاشته می شوند، از ورود به اینگونه بحثها و نیز این نوع لحن و گفتار و نوشتار پرهیز کرد زیرا اینگونه اظهارات و نیز پاسخ به آنها نه تنها بی نتیجه بوده و گره ای باز نمی کند بلکه باعث مجادلات و مشاجرات لفظی و شخصی خواهد شد، طبعأ مکاتبات و محاورات شخصی و خصوصی، جایگاه مناسب پرداختن به این نوع مطالب است.
تحریریه محترم،
البته نظر شما محترم و این حق هر شهروندی است که مطلبی را قضاوت نصحیت یا اندرز بداند ( که اینها بخودی خود اموری منفی نیستند ) و یا تلقی دیگری داشته باشد، طبعأ نظرات در این مورد متفاوت بوده و اگر ملاحظات ضروری مد نظر قرار بگیرد این تفاوت آرا هم فاقد اشکال است ، بهرحال هدف و مقصود اصلی تبادل نظر و آرای منطقی و مدنی پیرامون خبر داده شده و چند و چون آن بوده است و درضمن به رعایت برخی ملاحظات که در اینگونه فعالیتهای اجتماعی مثبت و سازنده، سودمند بوده، اشاره شده و صرفأ به جهات قانونی پرداخته نشده است ، طبیعتأ پیرامون موضوع مورد بحث، نه سندی در اختیار داشته و نه ادعایی در این باره شده است و نه سندی می توانم در اختیار داشته باشم و تنها باستناد تصاویر قرار گرفته در این پایگاه خبری که ظاهرأ از نمای داخل ساختمان گرفته شده، بطور دوستانه علاوه بر یادآوری امکان غیرقانونی بودن نحوه ضبط اینگونه عکس یا فیلمها، بر رعایت ملاحظاتی در مورد حقوق شهروندی تأکید شده است، در پایان متقابلأ آرزوی موفقیت دارم.
درود بر شما،
از پیگیری شما ممنونیم.
مجدد تاکید می شود که بازنشر این تصویر در این پایگاه خبری منطبق بر تمامی قوانین و ضوابط جاری کشور می باشد، به علاوه تصویر نیز مخفیانه گرفته نشده و پیش تر منتشر شده است.
چهارتا بچه پولدار با یه لاشه پلنگ عکس گرفتن همه جا پر شده
اگه اسکار میگرفتن اینقد معروف نمیشدن
از امار کلی کشتار طاعون علفخوار تو ایران کسی خبر داره؟؟؟؟