

مهر نوشت: عضو فراکسیون محیط زیست در مورد نتایج بررسی مجلس در مورد علل مرگ ببر سیبری و کشته شدن شیرهای باغ وحش ارم گفت: سازمان محیط زیست، مسئولین باغ وحش ارم و سازمان دامپزشکی کشور به ترتیب مقصر مرگ حیوانات باغ وحش هستند.معرفی متهمان ردیف اول تا سوم مرگ ببر سیبریعضو فراکسیون محیط زیست در مورد نتایج بررسی مجلس در مورد علل مرگ ببر سیبری و کشته شدن شیرهای باغ وحش ارم گفت: سازمان محیط زیست، مسئولین باغ وحش ارم و سازمان دامپزشکی کشور به ترتیب مقصر مرگ حیوانات باغ وحش هستند.به گزارش خبرنگار مهر، فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در جلسه ای با حضور صاحبنظران و مسئولین ذیربط علل مرگ ببر سیبری و کشته شدن شیرهای باغ وحش ارم را مورد بررسی قرار داد.
انوشیروان محسنی بندپی در این رابطه به خبرنگار مهر گفت: فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی با حضور مسئولین سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان دامپزشکی کل کشور، سازمانهای مردم نهاد فعال در زمینه حمایت از حقوق حیوانات و اساتید دانشگاه علل مرگ ببر سیبری و کشته شدن شیرها را بررسی کرد.
به گفته وی، به دنبال درخواست روسیه از ایران مبنی بر دریافت دو قلاده پلنگ به عنوان نماد بازیهای المپیک زمستانی 2014 این کشور، مقامات ایران تحویل دو قلاده ببر توسط روسیه در ازای پلنگ های ایران را شرط پذیرش تقاضای آنان قرار دادند به این امید که با حضور و جفتگیری این دو ببر سیبریایی گامی برای احیای نسل ببر مازندران برداشته شود.
برای ورود ببرها آمادگی نداشتیم
این عضو فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در ادامه توضیحات خود دلیل اصلی این واقعه را عدم آمادگی ایران برای پذیرش این جانداران اعلام کرد و افزود: ما وقتی وارد مذاکره شدیم که بستر وشرایط لازم برای پذیرایی و شناخت محیطی که آنها باید در آن نگهداری شوند را نداشتیم اما با این وجود آن دو را تحویل گرفتیم.
دلیل ابتلای گربه سانان باغ وحش به مشمشه
محسنی اشتباه دوم این پروژه را تحویل دو قلاده ببر مهمان به باغ وحش تهران عنوان کرد و ادامه داد اگرچه مسئولین باغ وحش اعلام می کنند فضایی هزار و 800 متری را برای ببرها آماده کرده بودند اما در این مکان خبری از یک اداره دامپزشکی مستقل یا اداره دامپزشکی حیات وحش نبود به طوری که پس از بروز علائم بیماری در برخی حیوانات باغ وحش مانند شیرها مسئولین باغ وحش مجبور به درخواست کمک از دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران شدند که بنابر ادعای آنها اساتید دانشکده دامپزشکی نیزموفق به تشخیص بیماری مشمشه در شیرها نشدند. البته لازم به ذکراست مسئولین دانشکده دامپزشکی برای رد یا قبول این ادعا در جلسه فراکسیون حضور نداشتند.
نماینده مردم نوشهر در ادامه با اشاره به اینکه الاغ های وارداتی غذای اصلی شیرو ببرهای باغ وحش را تشکیل می دادند، تصریح کرد: آلودگی غذای این حیوانات دلیل ابتلای آنها به این بیماری بوده است.
عذاب چند ماهه حیوانات باغ وحش
وی افزود: اواخر شهریور ماه امسال نشانه بیماری در برخی شیرهای باغ وحش که در نزدیکی ببرها نگهداری می شدند مشاهده شد اما کسی نمی دانست این بیماری مشمشه است تا اینکه به گفته مسئولین باغ وحش از اساتید دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران تقاضای کمک شد اما آنها نیز پس از معاینه و نمونه گیری از حیوانات بیماری آنها را تشخیص نداند و به این دلیل بعضی از شیرها تلف شدند تا اینکه ببر مهمان نیز مبتلا شد و در تاریخ 9 دیماه اساتیدی خارج از دانشکده دامپزشکی که به صورت سازمانهای مردم نهاد فعالیت می کردند نوع بیماری ببر را تشخیص دادند که متاسفانه یک روز بعد از تشخیص آنها ببر نر تلف شد و آزمایش نمونه ها در انستیتو رازی کشور و در کشور آلمان هم ابتلای گربه سانان باغ وحش به مشمشه را تایید کرد.
متهمان ردیف اول تا سوم این واقعه
عضو فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی در ادامه پس از سازمان محیط زیست به دلیل سهل انگاری و بی توجهی به نبود آمادگی برای پذیرش ببرها سهل انگاری دوم را متوجه مسئولین باغ وحش ارم دانست که با وجود بیمار و تلف شدن تعدادی از شیرها از یک طرف و نزدیکی محل نگهداری آنها و ببرهای مهمان و شباهت غذای مصرفی آنها از طرف دیگراقدامات لازم را جهت پیشگیری از ابتلای ببرها انجام ندادند.
متهم دیگر این پرونده بنا بر گفته های انوشیروان محسنی سازمان دامپزشکی کشور است چرا که به گفته وی تقصیرسازمان محیط زیست و مسئولین باغ وحش تهران رافع مسئولیت دامپزشکی نیست با این توضیح که سازمان دامپزشکی کشور می توانست در کنترل احشام و حیواناتی که وارد کشور می شوند از لحاظ قرنطینه و نظارت عملکرد بهتری داشته باشد.
این نماینده مجلس تاکید کرد همانطور که وزارت بهداشت موظف به نظارت بر سلامت مواد غذایی که وارد کشور هستند باشد سازمان دامپزشکی نیز ملزم به کنترل و نظارت بر مبادی ورودی کشور است که متاسفانه این نظارت در مورد قاطرها یا الاغ هایی که برای تغذیه گربه سانان باغ وحش وارد کشور می شدند صورت نگرفته و همه اینها دست به دست هم دادند تا مرگ ببر سیبری و کشته شدن شیرها رقم بخورد.
احتمال ورود یک ببر دیگر از سیبری
محسنی در پاسخ به خبرنگار مهر در خصوص تعیین تکلیف ببر ماده با توجه به تقاضای گروهی از طرفداران حقوق حیوانات مبنی بر استرداد این حیوان به کشور خود عنوان کرد این ببر در حال حاضر تحت درمان و مراقبت شدید قرار دارد و قول هایی برای ورود یک ببر دیگر گرفته ایم.
در نهایت فارغ از دغدغه یافتن مسئول این تراژدی چیزی که خاطر طرفدران و حامیان حقوق حیوانات را در چند روز اخیر آزرده ساخت نحوه مرگ حیوانات مبتلا بوده است.
انوشیروان محسنی در این رابطه به خبرنگار مهر گفت اعلام شده است که شیرها با تیر کشته نشده اند بلکه از طریق تزریق دوز بالای داروی بیهوشی جانشان گرفته شده و برای جلوگیری از شیوع بیماری اجساد آنها سوزانده شده است.
الزام مسببین به ارائه گزارش
محسنی در مورد تدبیرهای اندیشه شده برای جلوگیری از بروز اتفاقات مشابه گفت: هر سه دستگاه مسئول موظف شدند ظرف حداکثر یک هفته گزارشی را به فراکسیون محیط زیست ارائه دهند تا بتوان با ارائه گزارش نهایی به رئیس مجلس شورای اسلامی و رئیس جمهور و اتخاذ تصمیم مناسب در آینده شاهد چنین اتفاقات ناگواری نباشیم.
روزنامه نگار آزاد نوشت:
دو سه روز است جار و جنجال و سر و صدا راه افتاده است که چرا چندین شیر را در باغ وحش تهران کشته اند؟ مدیر باغ وحش تهران هم جواب داده است که شیرهای بیچاره درد بی علاج داشتند و امیدی به شفایشان نبود. و اصلا” کشتیم که کشتیم، دلمان خواست که کشتیم، به شما چه؟
ما در ایران اصلا” چیزی به نام باغ وحش نداریم . در بعضی از شهرها…یمان یک محوطه هایی را درست کرده اند و چند قفس تنگ و تاریک را ساخته اند و تعدادی حیوان بدبخت و زبان بسته را هم آنجا برده اند و در شرایطی سخت و بی رحمانه و جانفرسا و و زجرآور و در محیطی کثیف و غیربهداشتی ، با تغذیه ای بسیار بد ، زندانی کرده اند . آنوقت اسم این محیط های وحشتناک را گذاشته اند باغ وحش . این باغ وحش ها در کشور ما نه بودجه ای دارند ، نه سود دهی دارند ، نه درآمدی دارند ، نه بازدید کننده ای دارند ، نه نیروهای متخصص و ورزیده ای دارند ، نه مدیریت درستی دارند ، نه عموما” کارمندان دلسوزی دارند ، نه قانونی دارند ، نه ناظری دارند ، نه کارکنانشان عموما” درک و فهم و شناختی از حیات وحش و جانوران دارند ، نه شکل و شباهتی به باغ وحش های واقعی دنیا دارند و نه اصلا” خودشان هم می دانند که برای چه وجود دارند؟
یک تعداد جانور بی زبان و بی پناه و بیچاره را در گرسنگی و مریضی و تعفن و کثیفی و درد و رنج و زجر و زنجیر و عذاب و قفس های ی تنگ و تاریک نگه داشته اند که چه شود؟ مگر مجبورمان کرده اند که باغ وحش داشته باشیم؟ باغ وحش و فلسفهء وجودی باغ وحش و علت پیدایش باغ وحش در دنیا در واقع پاسخی طبیعی و منطقی و عقلانی بود به احساس علاقه و کنجکاوی تاریخی مردمان مغرب زمین نسبت به نگهداری حیوانات مختلف و وحشی و شگفت انگیز و پرورش و تماشای آنها . یک چنین علاقه ای هیچگاه در بین ما ایرانی ها و در فرهنگ ما وجود نداشته است . صد و بیست سال پیش مرحوم ناصرالدین شاه قاجار که به فرنگ رفته بود ، باغ وحش پاریس را هم دید و خوشش آمد . بعد از برگشتنش دستور داد که برایش در تهران یک باغ وحش اختصاصی بسازند که خودش داستان عجیب و تلخ و شیرینی دارد و شرحش را در مطلبی جداگانه خواهم نوشت . ناصرالدین شاه نه تنها باغ وحش بلکه خیلی چیزهای دیگری را هم در فرنگ دید و به عنوان سوغات تمدن و تجدد با خودش به ایران آورد و اصرار داشت که ما هم مثل فرنگی ها همان چیزها را داشته باشیم ، بدون اینکه هیچ نیازی به آنها داشته باشیم . بزور مجبورمان کرد وزارت خانه داشته باشیم ، دانشگاه و دارالفنون داشته باشیم ، مدرسه داشته باشیم ، باغ وحش داشته باشیم ، و خیلی چیزهای دیگری که به ضرب و زور و دنگ و فنگ ساخته شدند و الان روی دستمان مانده اند و نمی دانیم که با آنها چه کنیم؟ سالی چهار هزار نفر فقط در تهران به دلیل آلودگی هوای این شهر می میرند . با این اوصاف ما حتی نمی توانیم از خودمان نگهداری کنیم چه رسد به نگهداری از جانوران بدبخت شرق و غرب آفریقا . مگر مجبورمان کرده اند که این جانوران زبان بسته را بیاوریم در قفس بیندازیم تا از گرسنگی و مریضی بمیرند؟ محبت کردن به حیوانات اصلا” جزو فرهنگ ما نیست . البته همیشه استثناء ها و یک اقلیت بسیار کوچک و اندکی هم بوده اند که دوستدار محیط زیست و جانوران آن هستند . اما اینها استثناء هستند. ما که طبق استثناء ها و اقلیتهای بسیار اندک قضاوت نمی کنیم . عموم ما ایرانی ها همینی هستیم که داریم می بینیم . ما حیوانات را فقط به دو دستهء حلال گوشت (قابل خوردن) و حرام گوشت (غیر قابل خوردن) تقسیم بندی می کنیم . با یک چنین دیدگاهی که ما داریم جانوران بیچاره از دستمان گریزان هستند و نمی دانند که باید به کجا پناه ببرند . باغ وحش جایی هست که حیوانات در آن به دلیل برخورداری از محبت انسانها و نگهداری بهتر و مراقبت بیشتر و فضای راحت تر و رفاه و آزادی و امنیت و آسایش بیشتری که نسبت به محیط زیست طبیعی شان در آن دارند ، عمر بیشتری می کنند و از زندگی شان لذت بیشتری می برند . اما ما که یک چنین باغ وحش هایی را نداریم و نمی توانیم چنین محیطی را برای این حیوانات بیچاره فراهم کنیم . پس دیگر چه لزومی دارد که باغ وحش داشته باشیم؟ اصلا” ما را چه به این کارها؟ ما را چه به دارالفنون؟ ما را چه به باغ وحش؟
عبداللطیف عبادی
دیده بان حقوق حیوانات: در حالی که دو روز از معدوم سازی وحشیانه تمامی شیر های باغ وحش تهران با شلیک مستقیم به سر می گذرد و هنوز در مورد مشخصات آمر، ضارب و نحوه اجرای این حکم اطلاع رسانی نشده، توجه رسانه های عمومی به این اتفاق جلب شده. به رغم مشکلات رخ داده، هنوز طراحان پروژه “احیای ببر منقرض شده مازندران توسط تکثیر ببرهای سیبری” بر صحت این طرح پافشاری می کنند. مقامات سازمان میط زیست و دامپزشکی در حالی تمام تقصیرات را از جانب باغ وحش و سیستم مدیریتی آن می پندارند که اثرات مشخص ورود دو ببر سیبری به باغ وحش و فشار وارد آمده بر شیرها قابل چشم پوشی نیست.
اولین اخبار مبنی بر مرگ دو شیر در باغ وحش تهران، با تاخیری دو ماهه منتشر شد به شکلی ه رسانه ها خبر را به صورت خبر روز منتشر کرده و زمان مرگ را نزدیک اعلام کردند. پس از ورود جامعه دامپزشکی وسازمان محیط زیست به ماجرا، اخبار اصلاحی زمان درست این اتفاق را دو ماه قبل از انتشار اعلام کردند. در این میان اما اولین مرگ در باغ وحش با سکوت خبری مواجه شد. اتفقای ناگوار که به دست “سیمبا” پیرترین و معروف ترین شیر نر باغ وحش رخ داد. پیش از مرگ دو شیر به علت بیماری، سیمبا شیر ماده ای را با فشردن گلو در قفس خفه کرد. ورود بی مقدمه دو ببر با ارزش سیبری، ارزشمند ترین حیوانات باغ وحش را از کانون توجه خارج کرد. شیر های پرتعداد باغ وحش که در اتاقک های موجود به سختی در اتقاق های چند نفره استراحت می کردند، با ورود مهمانان نو رسیده، دو اتاقک را نیز از دست دادند. نگهداری هر ببر در یک اتاقک جداگانه سبب وارد آمدن استرس زیادی به شیرها شد. درگیری در شیرهای نر که طبیعتا موجودات قلمرو طلبی هستند، بالا گرفت و سیمبا، قدرتمند ترین شیر در اثر فشار وارده، این استرس را با خفه کردن یک ماده شیر بروز داد. به این شکل این اولین مرگ، سرآغاز نحسی شد برای سلسله مرگ های بعدی در پیشرفته ترین باغ وحش کشور.
به گزارش دیده بان حقوق حیوانات، از حدود نه ماه قبل دو ببر سیبری مهمان باغ وحش تهران شدند. ببرهای سیبری بر اساس طرح مشاوران سازمان حفاظت محیط زیست و برای احیای نسل ببر منقرض شده مازندران با دو پلنگ ایرانی معاوضه شدند. قرار بود ببرها در زیستگاه محدودی در میانکاله رهاسازی شوند که پس از گذشت هشت ماه هنوز طراحان از عدم آمادگی این زیستگاه اطلاع می دهند.
دو هفته پیش، ببر نر پس از تحمل بیماری در خفا مرد. بر طبق آزمایشات، این بیماری “مشمشه” تشخیص داده شد که بیماری مهلک و مشترک بین انسان و دام است. نتایج مثبت آزمایش شیرها به این بیماری، سبب شد دو روز قبل تمامی آنها با استفاده از اسلحه معدوم شوند.
خبر مرتبط: خبر فوری: شیرهای باغ وحش ارم معدوم شدند+ تکمیلی
دیده بان حقوق حیوانات: در ایران باستان رسم بر این بود که ایرانیان در روز بهمنگان گوشت نمی خوردند، شکار نمی کردند و با پوشیدن لباس سفید و استفاده از غذاهای گیاهی جشن بر پا می کردند چرا که معتقد بودند فروزه پاک و جاوید بهمن در جهان مادی موکل حیوانات است.
به گزارش مهر چندیست که طرفداران حقوق حیوانات در ایران روز بهمنگان را که یکی از جلوه ها و ویژگیهای آن حمایت از حیوانات بوده است به عنوان روزی ملی برای حمایت از حقوق حیوانات گرامی می دارند. اما متاسفانه این روزها رفتار برخی از مردم نسبت به جانداران از مسیری که در خور اشرف مخلوقات است منحرف شده است به طوری که حیوانات بر مبنای باورهای اشتباه یا بعضا خرافی مورد آزار و اذیت یا در خوشبینانه ترین حالت مورد بی توجهی قرار می گیرند.
این در حالیست که گشتی در تاریخ این سرزمین به افکاری متعالی در این زمینه رهنمونمان می کند. در آیین مزدیسنا که در زمان ساسانیان رواج داشته نیکی و ترحم به حیوانات از رواج و اهمیت خاصی برخوردار بوده و در آیین مانی و مزدک نیز برای حیوانات اهمیت خاصی قائل بودند به طوریکه برگزیدگان و روحانیون این آیین از خوردن گوشت حیوانات و هرگونه آزار رساندن به آنها امتناع می کردند و کشتار بیهوده حیوانات به شدت نهی می شد.
پس از ورود اسلام به ایران رفتار شایسته مردمان این کشور با سایر مخلوقات مورد تأیید و تشویق این دین قرار گرفت. در احادیث نیز بر رفتار توام با لطف و مهربانی نسبت به سایر مخلوقات پروردگار تاکید فراوان شده است. تا آنجا که پیغام آور این دین حضرت محمد (ص) می فرماید:«همه مخلوقات مثل یک خانواده خداوند هستند و او کسی را بیش از همه دوست دارد که بیش از همه نسبت به خانواده خود مهربان باشد.»
بر طبق آموزه های دین اسلام تحمیل رنج و درد بر مخلوقات بی گناه و بی دفاع خداوند در هیچ شرایطی جایز نیست چرا که تمامی جانها محترم و شایسته حفظ و حمایت اند.
انسان که اشرف مخلوقات نامیده شده است به واسطه قدرت درک و تعقل خود قدرت تسلط بر سایر ساکنان این کره خاکی را داشته و از این جهت مسئول هر بی عدالتی شناخته می شود که بر هر یک از مخلوقات خداوند روا شود.
در کشورهای اروپایی متعددی نیز در سال های اخیر رویکردی تازه نسبت به حقوق حیوانات شکل گرفته است. آنها دیگر به عنوان اشیائی که صرفا مورد مالکیت و تصرف قرار می گیرند تلقی نشده و قدرت درک و از آن مهم تر جانشان به رسمیت شناخته می شود تا آنجا که در مواردی رفتار غیر انسانی با حیوانات مجازات می شود.
اصل احترام به ارزش ذاتی حیات تمامی جانداران آنگونه که آمد چه از منظر دین، چه فرهنگ و چه پیشرفت اصلی قابل دفاع و لازم الدفاع است که برای تحقق آن باید از طرق مختلفی همچون آگاهی رسانی، فرهنگ سازی و حتی قانونگزاری وارد شد.
البته حقوق حیوانات در قوانین فعلی نیز به طور پراکنده دیده شده است. از آن جمله علاوه بر اصل 50 قانون اساسی که حفاظت از محیط زیست به معنای اعم آن را مورد توجه قرار داده، می توان به قانون شکار و صید مصوب 11 بهمن 1335 اشاره کرد که مبانی حمایت از حقوق حیوانات از جمله حفظ و نگهداری حیوانات در برابر گرسنگی، تشنگی و صید و شکار بی رویه و عوامل و حوادث نامساعد جوی و طبیعی مانند حریق و سیل و بیماریهای واگیردار و فراهم آوردن موجبات و محیط مساعد جهت تکثیر و پرورش حیوانات و کوشش در اصلاح نژادشان در کنار تنظیم و اجرای برنامه های آموزشی به منظور برانگیختن حس حیوان دوستی در کشور و تنویر افکار عمومی در آن به چشم می خورد.
در آخر شاید ذکر این گفته گاندی اندیشمند هندی خالی از لطف نباشد که« نوع برداشت ما از حیوانات و چگونگی برخورد با آنها یکی از راههای سنجش میزان تعالی و پیشرفت یک ملت است»
این تفکریست که گاندی بیش از شصت سال پیش به آن رسیده بود. تفکری که متأسفانه در جامعه ما هنوز کسانی هستند که آن را تجملی و لوکس می پندارند و حتی طرفداران این تفکر را به سخره می گیرند.
داستان بيماري مشمشه گربهسانان باغ وحش ارم با قتل عام 14شير باغ وحش طي روز گذشته به پايان رسيد و جسد اين شيرها پس از سوزانده شدن در عمق 2متري خاك دفن شد.
يك منبع آگاه در همين رابطه به خبرنگار ايلنا گفت: وضعيت شيرهاي باغ وحش ارم به علت ابتلا به بيماري مشمشه بسيار اسفبار شده بود به طوري كه بدن آنها كاملاً تكه تكه شده و به خاطر اختلال در سيستم تنفسي آنها خون از بيني آنها جاري بود.

اين منبع آگاه ادامه داد: همين مسئله باعث شد تا به دستور سازمان دامپزشكي دستور كشتار اين شيرها صادر شده و به جز 3 شير كه علائم مشمشه را نشان نميدادند همه شيرها كشته شدند.
او در مورد وضعيت ببر ماده سيبري نيز گفت: وضعيت ببر ماده خوب است و تست مشمشه آن منفي است و بنابراين اين ببر و همچنين ببر بنگالي ديگري كه از قبل در باغ وحش بود زنده ميماند.
او تاكيد كرد: در هر حال با وجود اينكه شيرهاي مبتلا به مشمشه به طور كامل نابود شدهاند ولي مراقبتها از ساير گربهسانان باغ وحش بايد به طور كامل انجام شود.
كاش شيرها را با روش ملايم تري ميكشتند
ناصر نبيپور رئيس هيات مديره جامعه دامپزشكان كشور نيز در همين رابطه به خبرنگار ايلنا گفت: در بيماريهاي مسري خطرناك مانند مشمشه، سل و آنفولانزا تنها راه حل معدوم كردن حيوانات است و جسد اين حيوانات بايد در عمق 5 تا 2متري زيرزمين و زير پوشش آهك به طور كامل دفن شوند.

او ادامه داد: كشتن شيرها بهترين و تنها راهحل براي حل مسئله مشمشه بود اما طرز كشتن شيرها به وسيله زدن تير خلاص در سر آنها اصلا راه كار درستي نيست و بسيار وحشتناك است.
نبيپور تاكيد كرد: بهتر آن بود كه شيرها را بيهوش كرد و سپس با روشهاي ملايمتري آنها را ميكشتند و به نظر من خالي كردن تير در مغز سر اين حيوانات بينوا اصلاً كار جوانمردانهاي نبود.

دیده بان حقوق حیوانات: در راستای معدوم سازی حیوانات باغ وحش ارم تهران و جلوگیری از همه گیر شدن بیماری مشمشه، سه توله شیر دلربای باغ وحش نیز معدوم شدند. توله شیر های معدوم شده، سال گذشته در باغ وحش به دنیا آمده بودند و بهار را فقط یک بار دیدند. مسوولین نگهداری از این بچه شیر های بازیگوش، در مصاحبه ها از روی علاقه، آنها را “بچه های تهران” معرفی می کردند.
به گزارش دیده بان حقوق حیوانات، از حدود نه ماه قبل که دو ببر سیبری مهمان باغ وحش تهران شدند، شیرها شرایط محدودتر و سخت تری را متحمل شدند. ببرهای سیبری بر اساس طرح مشاوران سازمان حفاظت محیط زیست و برای احیای نسل ببر منقرض شده مازندران با دو پلنگ ایرانی معاوضه شدند. قرار بود ببرها در زیستگاه محدودی در میانکاله رهاسازی شوند که پس از گذشت هشت ماه هنوز طراحان از عدم آمادگی این زیستگاه اطلاع می دهند.
دو هفته پیش، ببر نر پس از تحمل بیماری در خفا مرد. بر طبق آزمایشات، این بیماری “مشمشه” تشخیص داده شد که بیماری کشنده و مشترک بین انسان و دام است.


به گزارش تابناک :
یک مرد چینی با خرید کبوتری به قیمت 205هزار دلار رکوردشکنی کرد.
این مرد پولدار، این مبلغ را در یک حراجی در بلژیک برای این کبوتر پرداخت کرد و باعث تعجب همه شد.
گفته میشود این مرد علاقه شدیدی به کبوترها دارد و به همین خاطر در بیشتر نقاط جهان خریدهایی با قیمت بالا انجام میدهد. گفته میشود در این حراجی در مجموع 218کبوتر زیبا با قیمت بیش از 8/1میلیون دلار به فروش رسیده است.
این حراج توسط 2 شرکت پرورش دهنده کبوتر در بلژیک و چین برگزار شد و انتقاد شدید گروههای حمایت از حیوانات را به دنبال داشت. تعدادی از اعضای این گروهها با تجمع در مقابل محل برگزاری حراج، خواستار زندگی آزادانه پرندگان شدند.
ببر غمگين، خرس غمگين، شير غمگين است
لاك پشت پير غمگين است
سار غمگين، باز غمگين است
گرچه ميمون مي پرد بالا و پايين، باز غمگين است
نه صداي زوزه گرگي
نه غريو غرش شيري
فكر جنگل، فكر دريا، آسمان آبي پرواز
برده از لب آرزوي خواندن آواز
بلبل و موش و عقاب و مار غمگين است
باغ وحش شهر ما بسيار غمگين است
مصطفی رحماندوست
تکمیل این خبر پایان یافت.
دیده بان حقوق حیوانات: با کمال تاسف، بنا به اظهار افراد آگاه، شیرهای باغ وحش ارم تهران به دلیل ابتلا به بیماری مشمشه معدوم شدند.
به گزارش دیده بان حقوق حیوانات، دستور معدوم سازی تمامی شیرهای باغ وحش از سوی مقام مسوول صادر شده و امروز این دستور در محل زندگی شیر های باغ وحش اجرا شده است.
بالاخره پس از جدالی طولانی مدت بین مسوولان باغ وحش، سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان دامپزشکی و طراحان پروژه احیای ببر مازندران، بدترین اتفاق زیست محیطی چند سال اخیر، نه در طبیعت، بلکه در زندان بزرگ حیوانات رخ داد. باغ وحش ارم، امروز شاهد مرگ عزیزترین حیواناتش بود، شیرهایی با سابقه و توله شیرهایی دلربا.
این در حالی است که خبر معدوم سازی شیرهای باغ وحش ارم با شلیک گلوله به مغز حیوانات نیز منتشر شده است.
در صورت صحت چنین اتفاقی، دیده بان حقوق حیوانات خواهان استعفای مسوولین باغ وحش و ریاست سازمان محیط زیست بوده و پیگرد قضایی متخلفین و مقصرین را از قوه قضاییه خواهان است.
بنا به اخبار واصله، تعداد 14 شیر معدوم شده و از سرنوشت دو توله شیر یک ساله خبری در دست نیست.
به گزارش سبز پرس در حال حاضر تمامی شیرهای باغ وحش به غیر از دو توله و یک شیر نر بالغ با استفاده از داروهای بیهوشی قوی معدوم شدند و مسئولان باغ وحش قصد دارند تا از معدوم کردن سه شیر باقیمانده جلوگیری کنند.
به گزارش خبرگزاري محيط زيست ايران چند روز بعد از مرگ ببر نر سيبريايي سرانجام امروز مديران باغ وحش تهران از بيم همه گيري بيماري مشمشه تصميم به کشتن شيرهاي اين باغ وحش گرفتند. بر اساس اين گزارش همه شيرها با شليک گلوله به شقيقه شان کشته شدند.
سبز پرس در گزارشی اختصاصی نوشت: به منظور جلوگیری از شیوع گسترده بیماری مشمشه؛ عملیات معدومسازی شیرهای باغ وحش تهران آغاز شد.
ایرن نوشت: سرانجام شيرها را به گلوله بستند
امروز در ارم: تيرباران 14 شير
14 شير باغ وحش ارم در تهران امروز با شليک گلوله کشته شدند.
به گزارش خبرگزاري محيط زيست ايران چند روز بعد از مرگ ببر نر سيبريايي سرانجام امروز مديران باغ وحش تهران از بيم همه گيري بيماري مشمشه تصميم به کشتن شيرهاي اين باغ وحش گرفتند. بر اساس اين گزارش همه شيرها با شليک گلوله به شقيقه شان کشته شدند.
از زمان مرگ ببر سيبريايي تاکنون باغ وحش تهران تعطيل بوده است. رئيس سازمان محيط زيست امروز اعلام کرده بود علت مرگ ببر سيبريايي خوراندن گوشت آلوده به آن بوده است. شيرهاي باغ وحش ارم هم از همين گوشتها تغذيه مي کرده اند و از اين نظر مرگ ببري که قرار بود ابزار احياي نسل ببر هيرکاني باشد و تيرباران 14 شير مي تواند پرونده تازه اي را از سوئ مديريت و اهمال در پارک ارم را باز کند. البته مدير باغ وحش تهران پيش از اين با رد ادعاهاي سازمان حفاظت محيط زيست مدعي شده بود همه گيري بيماري در گربه سانان اين باغ وحش عامل داخلي نداشته و منشائ آن احتمالا بيماريي بوده که دو ببر سيبريايي از روسيه با خود آورده اند.
توضیحاتی در رابطه با بیماری مشمشه:
«مشمشه» یک بیماری قابل انتقال از حیوان به انسان است که با توجه به سابقه وجود آن در کشورهای همسایه و به خصوص گزارش موارد اخیر طغیان بیماری در بین تکسمیها (الاغ، قاطر و اسب) در کشور عراق و احتمال ورود این حیوانات آلوده به داخل کشور به عنوان یک تهدید جدی برای جمعیت تکسمیها و جمعیت انسانی در کشور مطرح است.
بقراط برای اولین بار مشمشه را توضیح داده است و برای سالها به عنوان یک بیماری شغلی در افرادی که با اسب در تماس هستند همچنین دامپزشکان و کارکنان آزمایشگاهها مطرح بوده است. عامل مشمشه همراه با سیاه زخم به عنوان سلاح بیولوژیک مدرن از سال 1915 میلادی مورد استفاده قرار گرفته است.
بیماری در انسان به دنبال تماس مستقیم با حیوانات آلوده یا تماس با بافتهای آنها منتقل میشود. عامل بیماری از طریق آئروسل همچنین ضایعات پوستی یا مخاط ملتحمه، دهان یا بینی وارد بدن میشود. موارد تکگیر در دامپزشکان، اسبسواران و کارکنان آزمایشگاه اتفاق میافتد.
عامل بیماری
عامل بیماری باکتری گرم منفی غیر متحرک، فاقد کپسول و غیر هاگزا بنام پسودوموناس مالئی (Pseudomonas mallei) است که گاهی بورخولدریا مالئی (Burkholderia mallei) نیز نامیده می شود.
همهگیرشناسی
پسودومناس مالئی یک انگل اجباری بوده که به آسانی با نور، گرما و ضدعفونی کنندههای معمولی از میان میرود و بنظر نمیرسد در جای آلوده بیش از شش هفته زنده بماند. اسبها، قاطرها و الاغها از گونههای معمول درگیر میباشند.
جانورانی که از تغذیه بدی برخوردارند و یا در جای نامناسب نگهداری میشوند از حساسیت بیشتری برخوردارند.
انسان نیز در زمره جانداران حساس به این عامل عفونی است که بیشتر موارد بیماری منجر به مرگ میشود. جانوران آلوده و یا حاملینی که در ظاهر تندرست بوده واز بیماری جان بدر بردهاند عمدهترین منابع عفونت بشمار میآیند.
روش انتشار آلودگی بدین صورت است که آسیبها و ضایعههای ششی (آبسه مانند) ناشی از باکتری پاره شده و عامل بیماری به درون برونشیولها راه یافته و سبب عفونی شدن راههای تنفسی بالایی میگردد که با دفع شدن ارگانیسم (باکتری مولد) از بینی ودهان امکان انتشار و انتقال آن فراهم خواهد شد.
انتشار بیماری بیشتر از راه بلع مواد غذائی آلوده با منشا ذکر شده اتفاق میافتد که در این زمینه آبشخورهای مشترک وآلوده نقش بسزایی خواهند داشت.
تماس مستقیم پوست با پوست آلوده و وسایل تیمار (مانند غشو) اگر چه میتواند خطر آفرین باشد لیکن گاهی ایجاد بیماری پیشرونده مینماید. همچنین انتشار بیماری از راه استنشاقی نیز میتواند اتفاق بیافتد ولی این شکل آلودگی چه بسا تحت شرایط طبیعی نادر باشد.
مشمشه هماکنون در کشورهای آمریکای شمالی ریشه کن شدهاست ولی مناطقی از جهان منجمله آسیای صغیر، آسیا و آفریقا همچنان آلوده هستند. از آنجا که به تازگی پرورش و نگهداری اسب بویژه به صورت متراکم رو به پیشرفت میباشد و جابجائی دامها در این شرایط بیش از گذشته و به مقاصد گوناگون صورت میگیرد، بروز و گسترش بیماری مشمشه در این جمعیتها دور از انتظار نیست. در چنین شرایطی میزان مرگ ومیر بسیار بالا خواهد رفت و شمار کمی از حیوانات که بظاهر بهبود مییابند (حاملین) بیماری ابقاء مییابد و گاهی میشود حیوانات به گونه کامل بهبود یابند.
گوشتخوارانی همانند شیر میشود با خوردن گوشت آلوده به بیماری دچار شوند. همچنین آلودگی در گوسفند و بز نیز دیده شدهاست. با وجودی که انسانها به بیماری خیلی حساس نیستند ولی از راه جراحات پوستی میشود به بیماری، به شکل گرانولوماتوز و پیمی دچار شوند. مرگ ومیر موردی از میزان بالائی برخوردار است.
به گونه کلی اسبدارها که در ارتباط مستقیم و تنگاتنگ با اسبها هستند و بویژه دامپزشکانی که بدون دقت عمل لازمه اقدام به کالبد گشایی حیوانات آلوده میکنند در برابر خطر قرار دارند.
جانوران در گیر با فرم مزمن بیماری بیشتر تا چندین ماه بیمار بوده و پی در پی بهبودی رانشان میدهند ولی سرانجام یا از پادر آمده و یا با یک بهبود ظاهری بعنوان موارد پنهان باقی میمانند.
هر گونه کالبد گشایی لاشه دام دچار به مشمشه بواسطه خطرات احتمالی بازداشته میباشد.
کنترل
شوربختانه این بیماری واکسن و روش پیشگیری از راه ایمنسازی ندارد و اهم روشهای مهار بیماری بر این پایهاند: رعایت شرایط قرنطینهای کامل و پیشگیری از هر گونه آمدوشد دام. منظور از دام، دامی است که چگونگی آن از دید سلامتی دقیقاً مشخص نیست. گفتنی است که هماکنون همگی اسبهائی که بدست کارشناسان سازمان دامپزشکی کشور مورد آزمایش مالئین قرار گرفتهاند واجد برگه گواهی سلامت مدت دار هستند که در آن چگونگی سلامتی دام کاملاً مشخص شدهاست.
انجام آزمایش مالئین به گونه همیشگی بفاصله هر ۳ هفته تا هنگامی که جمعیت دلخواه در ۳ آزمایش پیاپی هیچگونه موردی از واکنش مثبت و یا مشکوک نداشته باشد. جداسازی و اعدام هرچه تندتر دامهای رآکتور که بدین منظوراقدامات بهداشتی زیر باید به دنبال تشخیص دام رآکتور انجام گیرد:
۱ – وسایل انفرادی و تیمار دام دچار بطورکلی سوزانده و معدوم شود.
۲ – جایگاه اسب با مواد ضد عفونی کننده (مناسبترین ضد عفونی کننده سود سوز آور میباشد) پس از سوزاندن و دفن بهداشتی فضولات و کود ؛ گند زدائی شده و حد اقل بمدت ۶ هفته بکار گرفته شده قرار نگیرد.
۳ – معدوم کردن اسب آلوده با نگرش به خطرات احتمالی؛ به گونهای انجام پذیرد که تماس با دام به کمترین ممکن برسد.
۴ – محل دفن لاشه باید پیش از معدوم کردن دام آلوده آماده شده باشد ؛ این محل باید بدوراز کانال آب، چشمه، کاریز و دیگر مسیرهای همگانی باشد.
منابع
* درسنامه پزشکی آکسفورد ۱،چاپ نشر دانشگاهی ، ۱۳۶۸
* میکروبیولوژی عمومی؛ دکتر فریدون ملکزاده، انتشارات دانشگاه تهران.
* میکروبهای بیماریزا در مواد غذایی و اپیدمیولوژی مسمومیتهای غذایی، دکتر ودود رضویلر، انتشارات دانشگاه تهران.
* باکتریشناسی عمومی، دکتر حس تاجبخش، انتشارات دانشگاه تهران.
ایسنا نوشت: يک قطعه پرنده شکاري از جنس سارگپه پابلند که توسط شکارچيان غيرمجاز از طبيعت لرستان زندهگيري و به فروش رسيده بود توسط اعضاي کانون همياران طبيعت به دامان طبيعت بازگردانده شد.
دبير کانون همياران طبيعت جهاددانشگاهي لرستان در اين خصوص به خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه لرستان، گفت : پس از اطلاع از وجود اين پرنده شکاري در منزل فرد خريدار با مراجعه و صحبت و آگاهسازي اين فرد از فوايد اين پرنده در طبيعت و ارزش وجودي آن ،فرد خريدار اين پرنده کمياب را در اختيار تيم متخصص کانون همياران طبيعت جهاددانشگاهي لرستان قرار داد.

مجيد دريکوند افزود : پس از تحويل پرنده به اين تيم، عمليات زيست سنجي از پرنده به عمل آمد و سپس با هماهنگي اداره کل حفاظت محيط زيست لرستان اين موجود ارزشمند به مرکز تيمار پرندگان لرستان واقع در پاسگاه محيط باني کلدر منتقل و تا بازيابي وضعيت ايده آل در اين مرکزباقي ميماند.
وي وضعيت پرنده را مطلوب ارزيابي و اظهار اميدواري کرد: با قدري مراقبت و کمک گرفتن از دامپزشک مجرب تا چندي ديگر اين پرنده را در ايستگاه اصلي خود در کوهستانهاي عظيم لرستان ببينيم .

دريکوند در پايان گفت:با فرهنگ سازي و دادن اطلاعات مفيد و آگاه سازي مردم از فوايد و ارزش حيات وحش خواهيم توانست زماني را ببينيم که هر فرد از افراد جامعه خود يک محيط بان و حامي حيات وحش باشند.
خبرآنلاین نوشت: تزویکا نام لاکپشتی است که دو ماه پیش در یک حادثه دچار آسیب نخاعی شد و توانایی حرکت پاهای عقبی خود را از دست داد. حالا به کمک دامپزشکان تزویکا دو چرخ به جای پاهای عقبی دارد که روی آنها حرکت میکند.
به نظر میرسد استفاده از اندامهای مصنوعی برای حیوانات در حال افزایش است. هر چند هنوز برای ساخت اندامهای مصنوعی مخصوص حیوانات چندان دقتی به خرج داده نمیشود، لابد چون باور ما این است که آنها به ظاهر اهمیتی نمیدهند، یا شاید چون چندان از نظر اقتصادی و زمانی به صرفه نیست که برای اندامهای مصنوعی حیوانات هزینه کنیم. چندی پیش خبری از گربهای با پاهای مصنوعی منتشر شد و اینبار نوبت یک لاکپشت است.
ام این لاکپشت ماده تزویکا است که حدود دو ماه پیش توسط یک ماشین چمنزنی آسیب دید. در این حادثه لاک تزویکا به شدت آسیب دید به طوری که نخاع وی صدمه دید و در نتیجه توانایی حرکت دادن ماهیچههای پاهای عقبی خود را از دست داد.
دامپزشکان تصمیم گرفتند به تزویکا کمک کنند تا بتواند دوباره حرکت کند. آنها دو چرخ را به بدن تزویکا متصل کردند که هم در حرکت به او کمک کند و هم از آسیب بیشتر لاک او جلوگیری کند. این تصویر تزویکا را در حال حرکت روی چرخهای جدیدش نشان میدهد. البته تزویکا نمیتواند بیان کند که از پاهای جدیدش چه قدر راضی است، اما این کار زندگی او را نجات داد.
دیده بان حقوق حیوانات: چندی پیش خبری از قتل شنیع یک کاراکال همراه با فیلم و عکس منتشر شد. اخبار سبز پرس حاکی از برخورد با چوپانانی است که چنین اقدامی را مرتکب شدند.
سبز پرس نوشت: احمد رضا لاهیجان زاده در گفت و گو با سبزپرس با اشاره به اینکه هنوز این فیلم را ندیده است، گفت: این اتفاق باید به تازگی رخ داده باشد چون تا الان گزارشی به ما در این باره داده نشده است.
او در پاسخ به اینکه این فیلم می توان سند مورد قبول دادگاه برای مجازات فرد خاطی باشد، گفت: پیش از این ما چند نفر را بر اساس تصاویر شکاری که توسط گوشی ها موبایلشان انداخته بودند، بر اساس تعداد شکارهای موجود در عکسها جریمه و محکو م کردیم.
او در پاسخ به اینکه استان درباره آموزش جوامع محلی به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار در ادامه حیات جانوران چه اقداماتی را انجام داده است، گفت: ما در بسیاری ازمناطق از جمله نایین، خور و بیابانک به سمت اردستان و کویر در روستاها دوره های آموزشی برگزار کردیم.
او با اشاره به اینکه این مناطق یکی از زیستگاههای یوز و کاراکال و گربه سان های دیگر است، گفت: حتی در دنا با توجه به موقعیت کوهستانی که نقطه مقابل کویر است هم دوره های آموزشی متنوعی را برگزار کردیم.
لاهیجان زاده با اشاره به اینکه برای اولین بار ایستگاه آموزش سیار در استان راه اندازی شده است، گفت: این ایستگاه سیار مجهز به امکانات مختلفی است که در روستاها با نمایش فیلم سعی در آموزش جوامع محلی دارد.
مدیر کل محیط زیست استان اصفهان با اشاره به اینکه اینگونه اتفاقات اجتناب ناپذیر است، گفت: از سه سال پیش تاکنون به ما دریاره چنین حادثه ای گزارشی داده نشده بود.
طبق گزارش انجمن حافظان محیط زیست بادرود در روز شنبه ساعت 3 بعد از ظهر یک قلاده کاراکال که قصد نزدیک شدن به یک گله گوسفند در نزدیکی چاه جهان شاه در روستای ده آباد از توابع بادرود را داشته توسط سگ های گله و چوپانان محاصره می شود. سپس کاراکال برای نجات جان خود به بالای درخت گز رفته و بعد از تنگ شدن حلقه محاصره توسط سگ ها و چوپانان، به نیت فرار خود را از بالا به پایین پرت کرده که با هدایت چوپان ها توسط سگ ها زخمی و سپس کشته می شود. کلیه این مراحل توسط یکی از چوپانان با یک گوشی تلفن همراه فیلمبرداری شده است.
فارس نوشت: مشاور معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست در گفتوگو با فارس:
محيط زيست وظيفه قرنطينهكردن حيوانات باغ وحش را ندارد
مشاور معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست با بيان اينكه محيط زيست وظيفهاي درباره قرنطينه كردن باغ وحش ندارد، گفت: دامپزشكي بايد درباره كشتن حيوانات باغ وحش كه در معرض بيماري مشمشه بودهاند، تصميمگيري كند.
هوشنگ ضيايي در گفتوگو با خبرنگار جامعه فارس، درباره معدوم كردن حيواناتي كه در باغ وحش ارم در معرض بيماري مشمشه بودهاند، گفت: جلسهاي با وزارت بهداشت دامپزشكي ظرف امروز و فردا خواهيم داشت و سپس تصميم گيري ميكنيم.
وي در ادامه با اشاره به نتايج منفي آزمايشهاي صورت گرفته بر روي حيوانات باغ وحش گفت: مشمشه بيماري مانند تب مالت است معالجه ميشود اما در داخل بدن ميماند بنابراين بايد گوشتخوارها و علفخوارها بايد همچنان تحت معاينه باشند.
مشاور معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست با تأكيد بر اينكه اين بيماري در علفخوارها وجود ندارد، اظهار داشت: بايد مشخص شود كه آنتيبيوتيك به آنها داده شده است يا خير.
وي درباره گوشتخوارها نيز گفت: گوشتخوارها چون با ارزش هستند سعي داريم درمان كنيم. اما اگر علفخواري مانند الاغ به اين مشكل برخورد كند بايد معدوم شوند.
به گفته ضيايي اين بيماري از ناحيه حيوانات گوشتخوار مانند شير كمتر به انسان سرايت ميشود.
وي گفت: الاغهايي كه از بيرون آورده ميشوند زير نظر دامپزشك هستند.
مشاور معاون محيط طبيعي سازمان حفاظت محيط زيست درباره اينكه بيمارستان دامپزشكي تأكيد بر معدوم شدن حيوانات باغ وحش دارند گفت: در اين زمينه محيط زيست مسئوليت ندارد و بررسي براي كشتن حيوانات در دست دامپزشكي است و محيط زيست نميتواند دخالتي كند.
وي درباره تحت مراقبت قرار گرفتن كارگران و پرسنل باغ وحش گفت: از همه كارگرها و پرسنل تست خون گرفته شده و مشكل خاصي ندارند.
ضيايي درباره قرنطينه كردن باغ وحش و معدوم كردن حيوانات با ارزش نيز تصريح كرد: حيوانات با ارزش معدوم نميشوند و در صورت بيماري مشمشمه معالجه ميشوند.
وي گفت: محيط زيست دستگاهي نيست كه در درمان يا ساير امور دخالت كند . دامپزشكي بايد براي قرنطينه كردن باغ وحش اقدام كند.
ضيايي در پاسخ به اين پرسش كه چه تصميمي براي ببر ماده داريد؟ گفت: هنوز جاي مناسبي براي ببر ماده در نظر نگرفتهايم يا بايد به پارك پرديسان منتقل شود يا به ميانكاله. ميانكاله هم هنوز آماده نيست.

خبرآنلاین نوشت: اگر ساعت خواب یا غذای گربه را به هم بزنید، زمان مشخصی را برای بازی نگذارید، اجازه ندهید به طور منظم موسیقی کلاسیک گوش بدهند و یا زمان گشت و گذار مانع آنها شوید، شدیدا بیمار خواهند شد
گربهها موجوداتی هستند که با عادتهایشان زندگی می کنند. شنیدهاید که ترک عادت موجب مرض است؟ خب، ظاهرا در گربهها این ضربالمثل کاملا درست است و به هم خوردن هر یک از عادتهای معمول روزمرهشان میتواند آنها را مریض کند. جالب اینجاست که اگر صاحب گربه برایش یک عادت جدید درست کند، بیماری گربه هم برطرف میشود.
به گزارش دیسکاوری، محققین دانشگاه ایالت اوهایو در مطالعات خود به این نتیجه رسیدهاند که در صورت به هم خوردن عادات روزمره زندگی، گربههای سالم و گربههایی که به بیماریهای مزمن مبتلا هستند، به یک اندازه علائم بیماری نشان میدهند. علائمی مثل بالا آوردن، سرفه کردن و دفع در مکانهایی به غیر از جعبه مخصوص به خودشان.
هم گربههای خیلی سالم و هم گربههای بیمار، با به هم خوردن هر یک از عادتهایشان، بیش از 3 درصد افزایش در علائم بیماری نشان میدهند. اما عادتهای روزمره یک گربه را اصلا چهطور میتوان به هم زد؟ شاید چند مثال جواب این سوال را روشن کند: اگر غذایش دیر شود، کسی برایش مزاحمت درست کند و نگذارد حرکت کند یا مانعش بشود و یا این که در زمان مقرر هر روز، نگذارند که بازی کند.
یکی از محققین این مطالعه، تونی بافینگتون به نکته مهمی اشاره میکند: «بنابراین اگر در کلینیکهای دامپزشکی گربهای دارید که غذا نمیخورد، در جعبه مخصوص دفع نمیکند و غذا را از دهانش بیرون میریزد، قبل از این که تشخیصی روی آن بگذارید، محیط را هم در نظر بگیرید و ببینید چهقدر از روتینهای زندگی او را به هم زدهاید.»
شاید برایتان جالب باشد بدانید انگیزه این مطالعه از کجا آمده است. در واقع انگیزه اصلی این مطالعه وقتی به وجود آمد که صاحبان تعدادی از گربههای بیمار (با علائمی که پیش از این گفته شد) چون نمیتوانستند از گربههایشان نگهداری کنند، آنها را به مرکز دامپزشکی دانشگاه اوهایو سپردند. جودی استلا، در آن زمان دانشجوی دکتری بود و متوجه شد که اگر چاره ای برای این گربهها پیدا نکند، احتمالا همگی خواهند مرد. جودی استلا برای گربههای بیمار روتین های کماسترسی برای بازی، غذا خوردن و دفع به وجود آورد و خیلی زود متوجه شد که علائم بیماری بهبود یافته است.
استلا هر روز صبح گربهها را نوازش میکرد و به آنها غذا میداد. جعبه دفع دم دست گربهها قرار داده شد و همیشه تمیز نگه داشته میشد. برای گربهها روزی 1 تا 2 ساعت موسیقی کلاسیک پخش می شد و بعد از ظهرها در زمان معینی میتوانستند از قفسهای خود خارج شوند و با یکدیگر تعامل داشته باشند و با اسباببازیها بازی کنند. بدین ترتیب تا 80 درصد علائم در آنها بهبود یافت. نکته اینجا بود که همه این کارها منظم و در زمان مخصوص به خود انجام میشد.
از وب سایت انجمن گردشگران ایران: اگر اهل سفر های جاده ای باشيد شاید برای شما هم پیش آمده که با صحنه برخورد خودروها به حيوانات و اجساد آن ها در امتداد جاده مواجه شويد. حالا در یک منطقه در بریتانیا برای رفت و آمد جوندگان کوچک پل های عبور ساخته اند.
از محل مالیات های پرداخت شده ساکنین، يک پل 290000 دلاری برای رفت و آمد نوعی جونده شبیه موش های خانگی به نام Dormice از روی بزرگراهی در بریتانیا ساخته شد. آنها قصد دارند با این کار جمعیت این جوندگان را ثابت نگه دارند. در حالی که هنوز این بزرگراه تازه تاسیس افتتاح نشده، آنها پل مخصوص عبور را برای موش ها آماده کرده اند.
این پل از سه قطعه فلزی شبکه دار تشکیل شده و به کمک پایه هايی در دو سمت اين بزرگراه، رفت و آمد موش ها را به راحتی مکان پذير می سازد. تعداد سه عدد از این پل ها در نقاط مختلف بزرگراه نصب شده است تا موش ها مجبور نباشند فاصله طولانی به دنبال پل عابر پیاده بگردند.
خبر احداث این پل ها مخالفت های زیادی را هم بر انگیخته است. افراد زیادی معتقد اند که صرف چنین هزینه هنگفتی برای عبور این جوندگان کار منطقی نبوده و این پول می توانسته خرج موارد مهم تری بشود. از طرف دیگر طرفداران حقوق حیوانات هم از آن حمایت کرده اند.
به هرحال به نظر میرسد حداقل موش ها از این پروژه رضایت دارند.
دیده بان حقوق حیوانات: چندی پیش از طریق ایمیل فیلمی از اقدامی شنیع به دستمان رسید. کشتن عمدی یک کاراکال جوان و زیبا توسط دو سگ تربیت شده شکاری.
به گزارش دیده بان حقوق حیوانات، در این فیلم که مربوط به منطقه بادرود است، به وضوح مشاهده و شنیده میشود که صاحب سگها، شناخت کافی از کاراکال ندارد. از طرفی به وضوح از آموزش دیده بودن سگهای شکاری برای کشتن کاراکال نگون بخت استفاده میشود. صدای سوت های خاص که به منزله دستور شکارسگهاست، در قلب انسان رسوخ می کند. جان دادن کاراکال اما، قلب آدمی را از حرکت باز می ایستاند. کاراکال زیبا، جان می بازد به نادانی آدمی سیه دل. جان می بازد که بدانیم چقدر راه نرفته هست. که چقدر اطلاعات ناگفته هست. که چقدر گام برنداشته مانده و چقدر باید بود و مفید بود.
بر خلاف تعهداتمان و بر خلاف اصولی که با کمک هم تبیین کردیم، حتی اگر حساس هستید لحظاتی از این فیلم را ببینید. مظلومیت حیات وحش کشور را نظاره کنید. ظلم را ببینید ولو با سختی، شاید، شاید و باز هم شاید برای حیوانات بی زبان، صدایی باشیم مفید.
دیده بان حقوق حیوانات ضمن تاکید بر غیر قاونی بودن این اقدام، از ارگانهای مسوول انتظار پیگیری مناسب را دارد. متاسفانه این فیلم نیز همچون فیلمهای دیگر کشتار ناجوانمردانه حیوانات، درگوشی های موبایل دست به دست می چرخد و تبلیغ میشود. برای جلوگیری از کمک به این روند، این فیلم به فرمت غیر قابل استفاده در گوشی های تلفن همراه تبدیل شده است.
طبقهبندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پستانداران
راسته: گوشتخواران
خانواده: گربهسانان
زیرخانواده: گربهسانان کوچک
سرده: Caracal
گونه: C. caracal
نام دوجملهای
Caracal caracal
سیاهگوش یا کاراکال یا منگولهگوش گربهسانی کوچک است که در خاورمیانه و آفریقا میزیَد.
سیاهگوش یکی از سنگینترین و سریعترین گربههای کوچک است و مطالعات ژنتیکی نشان میدهد که گربه طلایی آفریقایی و سِروال نزدیکترین خویشاوندان این گربهساناند.
این جاندار را بهدلیل موهای بلند سیاهرنگی که بر روی گوش دارد سیاهگوش مینامند. کاراکال نام علمی این جاندار است که آن نیز برگرفته از قرهقولاق یا قرهقولاخ در زبان ترکی به معنی سیاهگوش است.
کاراکال را نباید با گربهسان دیگری به نام وشق با نام علمی (Lynx لینکس) اشتباه گرفت که او نیز به جهت گوشهای سیاهش سیاهگوش هم نامیده میشود. این دو جانور شباهت ظاهری زیادی به هم دارند و تا مدتها در طبقهبندیهای علمی جانورشناختی نیز سیاهگوش را در سردهٔ Lynx قرار داده و از وی با نامهایی چون لینکس ایرانی یا صحرایی یا آفریقایی یاد میکردند. اما امروزه این جاندار را در سردهٔ خاص خود در زیرخانوادهٔ گربهسانهای کوچک قرار میدهند.
رابطه با شیر
این جانور را در قدیم پروانه، پروانک، فَرانَک و شاطر شیر هم میگفتند. که این نامها به ارتباط بومشناختی این حیوان با شیر اشاره دارد. در مناطقی که این دو جاندار در کنار یکدیگر زندگی میکنند ارتباط نزدیکی میان آن دو دیده میشود و سیاهگوش بسیاری از اوقات از شکار شیر تغذیه میکند.
وابستگی متقابل شیر و سیاهگوش در آفریقا را بوفون، طبیعتدان قرن هجدهمی فرانسوی، توضیح دادهاست؛ در نواحی حاره آفریقا سیاهگوش در کنار شکارچیان بزرگی مثل شیر، کفتار و پلنگ زندگی میکند و به دلیل جثهٔ کوچک و ضعیفتر خود برای یافتن طعمه مشکلات زیادی دارد، از همین رو معمولأ ناچار میشود به باقیماندهٔ غذای همنوعان قدرتمند خود اکتفا کند ولی به دلایل امنیتی معمولأ ترجیح میدهد از غذای شیرها استفاده کند، چرا که شیر وقتی سیر میشود به هیچ حیوانی آسیب نمیزند، حتی در زمان برانگیخته شدن عصبانیت شیر هم با توجه به چابکی خود میتواند به سرعت خود را به نزدیکترین درخت رسانده و از درخت بالا برود و شیر برخلاف پلنگ نمیتواند بهخوبی او را تعقیب کرده و بالای درخت برود. به همین دلیل حتا گاهی دیدهمیشود که سیاهگوش برای تغذیه کاملأ در کنار شیر قرار میگیرد. از سوی دیگر سیاهگوش گاهی ناخواسته راهنمای شیر در پیدا کردن شکار میشود؛ قوهٔ بویایی سیاهگوش بسیار قویتر است و شیر با کمک شامهٔ تیز سیاهگوش میتواند حیوانات شکار را از فرسنگها دورتر پیدا کند.[۲] در ادبیات فارسی کلاسیک تفسیرهایی دیگری از این ارتباط متقابل شده است، برای مثال در آنندراج آمدهاست: «… و به شاطر شیر مشهور است که زیادتی صید شیر قسمت اوست و… جانور مسطور پیشاپیش شیر رود و بانگ دهد تا جانوران دیگر از آمدن شیر آگاه شوند و احتیاط نمایند.» و در گلستان سعدی: «به سیاهگوش گفتند ترا ملازمت شیر به چه سبب اختیار افتاد، گفت تا فضلهٔ صیدش میخورم.»[۳] و خاقانی در این دو بیت تفسیر صحیحتری از این رابطه دارد:[۴]
شاها غضنفری تو و پروانهٔ ِ تو من پروانه در پناه غضنفر نکوتر است
پروانهوار بر پی شیران نهند پی تا آید از کفلگه گوران کبابشان
ویژگیهای جسمی
یک سیاهگوش آماده برای شکار
سیاهگوش از نظر ظاهری به سیاهگوش اورآسیا شباهت دارد ولی کوچکتر است و جثهٔ لاغرتر و ظریفتر و دست و پای کشیدهتری دارد. جنس نر کمی از ماده بزرگتر است. وزن بدن بین ۱۶ تا ۲۲ کیلوگرم، طول بدن ۵۵ تا ۹۰ سانتیمتر به اضافه ۲۲ تا ۳۴ سانتیمتر دم و ارتفاع در ناحیه شانه ۴۰ تا ۴۵ سانتیمتر است. رنگ پوست بین قرمز شرابی، خاکستری، خاکی و گاه سیاه متغیر است. بچهها خالهای قرمز رنگ در ناحیه زیرین بدن دارند و رنگ بدنشان تیرهتر از بالغان است. پوزه، گردن و قسمتهای زیرین بدن کاراکال نیز سفید است و خط ِ اشک ِ سیاهرنگی دارند که از گوشهٔ چشم تا دماغ امتداد مییابد. صورتی کوچک با گوشهای بلند دارند که موهایی سیاهرنگ به ارتفاع ۵ سانتیمتر بر آن روئیدهاند. گوشهای کاراکال از گوش تمامی گربهسانان دیگر بزرگتر است. گوشها توسط ۲۰ عضله مختلف کنترل میشوند. این دستگاه حساس شنوایی امتیاز بزرگی در یافتن شکار برای کاراکال محسوب میشود.
زیستگاه
زیستگاه سیاهگوش استپهای خشک، نواحی نیمهبیابانی، بوتهزارها، ساوانا و جنگلهای کمدرخت است و بهندرت در نواحی همیشه سبز و جنگلهای کوهستانی دیده میشود.
این حیوان در آفریقا (بهویژه در نواحی جنوبی) و آسیا از شبه جزیره عربستان تا غرب هندوستان زندگی میکند.
طعمه
انواع جوندگان از جمله خرگوشها شکار اصلی این حیوان است. گاه به حیوانات بزرگتر از خود همچون غزال، بزهای کوهی کوچک و بچههای شترمرغ هم حمله میکند و از کوچکترین گربهسانانی است که توانایی شکار حیوانات بزرگتر از خود را دارند. وی برای شکار حیوانات بزرگ پس از پریدن بر پشت آنها و گرفتن گردن با آرواره، گلوی آنها را میدرد. در هنگام شکار حیوانات بزرگ (بزرگتر از خرگوش صحرایی) به خوردن امعا و احشای داخلی بدن و بخشهای مرغوبتر گوشت اکتفا میکنند.
مهارت وی در شکار پرندگان نیز ستودنی است. کاراکال میتواند با پریدن در هوا یک یا حتی چند پرنده را بقاپد. توانایی بالای کاراکال در پرش و کوهنوردی موجب شده تا احتمالاً بهترین شکارچی خرگوش صحرایی باشد.
کاراکالها میتوانند به مدت طولانی بدون آب زندگی کنند و آب بدن خود را از تا حد زیادی از بدن شکار تأمین میکنند.
رفتار
سیاهگوش تکزی و بهشدت قلمروطلب است. عمدتاً شبگرد و شبکارند ولی گاهی، بهویژه در نواحی خنکتر، در روز هم دیده میشوند. محدودهٔ قلمرو برای نرها بین ۳۱ تا ۶۵ کیلومتر مربع و برای مادهها ۴ تا ۳۱ کیلومتر مربع است.
تولید مثل
کاراکالها چند همسر اند. جفتگیری کاراکالها در تمام طول سال امکانپذیر است اما در زمانیکه تغذیه مناسبتر باشد محتملتر است چون تغذیه مناسب به باروری جنس ماده کمک میکند.
دورهٔ بارداری ۶۸ تا ۸۱ روز است و تعداد تولهها بین ۱ تا ۶ است، البته کاراکالهایی که در طبیعت زندگی میکنند حداکثر ۳ توله به دنیا میآورند اما در مورد حیوانات در اسارت که تغذیه مناسبی دارند این رقم میتواند بالاتر رود. تولهها از ۴ تا ۶ هفتگی گوشت میخورند و مادر آنان را در ۴ تا ۶ ماهگی از شیر میگیرد. تولهها در ۹ یا ۱۰ ماهگی مستقل میشوند ولی معمولاً تا ۱۴ یا ۱۵ ماهگی بالغ نمیشوند.
سیاهگوش و انسان
طبیعت رامشونده و مهارت شکارگری بالای این حیوان موجب شده تا آن را از روزگاران باستان به عنوان حیوان شکاری اهلی کنند. به روایت شاهنامه فردوسی، تهمورث اولین کسی بود که سیاهگوش را به همراه یوز، شاهین و باز اهلی کرد. البته سیاهگوش در مقایسه با خویشاوند گربهسان خود یوز، حیوانی کوچکتر، ضعیفتر و کندتر است به همین جهت یوز حیوان شکاری بسیار مرغوبتر و محبوبتری از سیاهگوش بود و سیاهگوش بیشتر برای شکار حیوانات کوچک مثل خرگوشها و غزالهای جوان پرورش داده میشد. علی نسوی که خود متخصص نگهداری از حیوانات شکاری بود در بازنامه خود مینویسد که سیاهگوش فقط برای شکار خرگوش صحرایی مناسب است با این حال از یک استاد دیگر این فن، ابوالقاسم اصفهانی، نقل میکند که سیاهگوش توانایی شکار مرغابی، هوبره و درنا را هم دارد.[۲]
سیاهگوش امروزه نیز گاهی به عنوان حیوان خانگی نگهداری میشود و بهخوبی با زندگی در کنار انسان خو میگیرد. شکار این حیوان برای استفاده از پوستش بهویژه در غرب و مرکز آفریقا تهدیدی برای ادامهٔ حیات اوست.
بسیاری از کشاورزان این حیوان را آفت میدانند چون ممکن است به حیوانات خانگی همچون ماکیان یا گوسفند و بز حمله کند. دیدن سیاهگوشها در حیات وحش حتی در مناطقی که فراوانی زیادی دارند، بهندرت اتفاق میافتد چراکه این حیوان خود را بهخوبی پنهان میکند.
سبزپرس نوشت: با تشدید شدن شرایط ناگوار کشتن کوسه ماهی ها در آب های دنیا، قوانین برای تجارت باله کوسه و کشتن کوسه ها برای استفاده از باله هایشان شدت می گیرد. هفته گذشته سنای آمریکا قانونی را در حفاظت از کوسه ماهی ها تصویب کرد که مبارزه با کشتن کوسه ها از طریق قطع باله ها را تقویت می کند و ایالات متحده آمریکا را در صف اول مبارزه با شکار کوسه در جهان قرار می دهد. این در حالی است که برآورد می شود سالانه 73 میلیون کوسه ماهی در تجارت بال کوسه کشته می شوند.
به گزارش سبزپرس و به نقل از شبکه جهانی خبری محیط زیست، کشتن از طریق قطع باله ها یا shark-finning عبارت است از گرفتن کوسه و جدا کردن باله های آن و سپس بازگرداندن این جانور به اعماق دریا. این اقدام مرگی تدریجی و دردناک را برای کوسه ماهی ها رقم می زند. این باله های جدا شده خشک یا منجمد می شوند و به مقصد شرق آسیا، جایی که سوپ بال کوسه غذایی گرانقیمت و لذیذ است فرستاده می شوند.
در سال های اخیر و در جایی که گونه های بسیاری از کوسه ماهی ها در معرض خطر انقراض قرار دارند، تجارت باله کوسه آسیب زیادی به جمعیت این جانور وارد کرده است.
در همین حال دو گونه scalloped hammerhead و dusky sharks از سال 1970 تاکنون تا 80 درصد کاهش جمعیت داشته اند.
کوسه ها از قدیمی ترین مهره داران زمین هستند که در طول چندین میلیون سال توانسته اند از تهدیدهای مختلف جان سالم به در ببرند. این جانوران حتی توانسته اند بحران دوران کرتاسه را که منجر به نابود شدن دایناسورها و از بین رفتن 90 تا 95 درصد حیات در کره زمین شد را پشت سر بگذارند. اما در حال حاضر انسان ها تاثیراتی روی حیات کره زمین و در نتیجه کوسه ماهی ها گذاشته اند که در طول میلیون ها سال مشاهده نشده بود.
به گفته سامسون بوی شدید الکل همه جا را گرفته بود و به ناچار سه سرنشین اتومبیل برای آزمایش پیاده شدند. در همین حال صدای گریه و زجه از صندوق عقب برخاسته و باعث شد تا سامسون در این باره بیشتر تحقیق نماید. سامسون با بالا زدن صندوق عقب با بزی روبرو می شود که در حال گریه کردن است. با آمدن دامپزشک معلوم می شود که بز چند روزی است که آب نخورده و تشنه است. در جستجو از اتومبیل همچنان مقداری مواد مخدر متامفتامین نیز کشف و ضبط شد.
سیرو پارداس 40 ساله اهل مورگان هیل بدلیل نداشتن گواهینامه و خشونت علیه حیوانات بازداشت شده و جولیو پرز 27 ساله و ریکاردو ملگار 19 ساله نیز بدلیل خشونت علیه حیوانات و تشنه نگهداشتن بز دستگیر شدند.
هر سه متهم راهی زندان سانتا کلارا شدند و به زودی محاکمه آنها اغاز خواهد شد.
تابناک نوشت: دام های سنگین در کشتارگاه قدیمی سبزوار با تصادف ساختگی ذبح می شود .
به گزارش واحد مرکزی خبر ، معاون عمرانی و برنامه ریزی فرمانداری سبزوار گفت: دراین کشتار گاه 30 ساله ، دستگاه شوکر برای ذبح دام های سنگین وجود ندارد و به جای آن با واردکردن ضربه از طریق برخورد خودرو به گاو یا شتر حیوان را دچار شوک می کنند و پس از آن حیوان را به شیوه شرعی ذبح می کنند .
محمد کلاته افـزود: در این کشتارگـاه که پنج هکتار مساحت دارد روزانه هزار رأس دام سبک و سنگین ذبح می شود .
معـاون عمرانی و بـرنامه ریزی فـرمانداری سبزوار گفت : جمعیت 240 هزار نفری شهر سبزوار و 400 هـزار نفری این شهرستان که برای ذبح دام به این کشتارگاه مراجعه می کنند نیازمند یک کشتارگاه جدید با وسایل جدید است .
کلاته افـزود : هشت سال قبل 2 میلیارد تومان تسهیلات برای ساخت کشتارگاه جدید سبزوار به یک نفر از اهـالی تربت حیدریـه پـرداخت شد که این فرد فقط چند سوله در محل کشتارگاه جدید بر پا کرد و با نیمه تمام رهـا کردن کار این بودجه را در محل دیگری هزینه کرد .
تابناک نوشت: پشت پرده تغییرات گسترده در سازمان محیط زیست+تکمیلی
مسئولان ایرانی قربانی تفریحات شیوخ عرب؛
گسترش خطرناک شکار هوبره که یکی از سرگرمی های بسیار محبوب و ویژه شیوخ و اعراب حوزه خلیج فارس است، سبب شد تا در زمان دولت های قبل، با نامه نگاری ها و پیگیری مسئولین حفاظت محیط زیست و تأکید یکی از سران نظام، مصوبه ای تصویب و هرگونه شکار هوبره برای خارجی ها جز در موارد خاص و ویژه ممنوع شود؛ اما اکنون با توجه به مخالفت های گسترده ای که برخی مقامات کنونی محیط زیست داشته و دارند…
پس از انتشار خبر پیشین درباره تغییر معاونین سازمان حفاظت محیط زیست، خبرنگار ما جزییاتی از علت برکناری و جابجایی این معاونت به دست آورد.
به گزارش خبرنگار «تابناک اجتماعی»، محمد باقر صدوق، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، روز سه شنبه با فرستادن نامه ای به محمد جواد محمدی زاده، با اعلام استعفای خود از پست معاونت، درخواست بازنشستگی کرد که این مسأله پس از دیدار یکی از مسئولان ارشد سازمان محیط زیست با دکتر صدوق بوده، که وی از صدوق می خواهد تا از پست معاونت محیط طبیعی سازمان کنار رفته و به یکی دیگر از معاونت ها نقل مکان کند و صدوق نیز همان روز از سمت خود استعفا می کند و در زیر نامه استعفای خود، درخواست بازنشستگی را مطرح می کند.
در همین حال، منابع آگاه از استعفای علی محمد نوریان از پست معاونت محیط انسانی سازمان هم خبر می دهند. این منابع وجود اختلاف جدی میان وی با یکی از مقامات ارشد سازمان را علت این درخواست می دانند.
هرچند پس از خبر بازنشستگی و کناره گیری صدوق ـ که یکی از قدیمی های سازمان حفاظت محیط زیست است ـ شایعه انتصاب دوست فرزند یکی از مقامات ارشد سازمان حفاظت محیط زیست ـ که اتفاقا کارمند قراردادی نیز هست ـ بر سر زبان ها افتاد، پیگیری های خبرنگار تابناک مشخص کرد این انتصاب عجیب، تنها در حد یک شایعه است.
پیش تر نیز تابناک گفته بود: مدیر کل بازرسی این سازمان نیز بنابر شنیده ها از این سمت کنار رفته است در عین حال وضعیت آقایان دکتر محمد باقر نبوی معاون محیط زیست دریایی و دکتر نوریان معاون محیط زیست انسانی این سازمان نیز در هاله ای از ابهام قرار داشته و اخباری مبنی بر عدم تمدید ماموریت معاون دریایی و جابه جایی معاون محیط زیست انسانی در میان کارمندان این سازمان پخش شده است.
بررسی های خبرنگار ما، از دو علت اصلی تغییر صدوق، معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست، حکایت دارد:
نخست اینکه صدوق یکی از مخالفین اصلی ایجاد جاده بهشر – میان کاله بوده و راه اندازی این جاده و امکانات گردشگری و صنعتی در این جاده را نابود کننده طبیعت بکر و اکوسیستم منطقه می دانسته است. این جاده که گویا برخی تأکیدات فراوانی برای احداث آن دارند، موجب برکناری رئیس محیط زیست استان مازندران و جانشینی مدیر کل خوزستان به جای وی شده، چرا که مدیر کل برکنار شده در نامه ای که منتشر کرده و عملکرد خود را در هشت ماه مدیریتش شرح داده، به مخالفتش با تغییرات در محیط طبیعی میان کاله اشاره کرده و آن را یکی از دلایل برکنار خود اعلام نموده است.
از سوی دیگر، بررسی خبرنگار ما مشخص کرد که صدوق در طول مدیریتش با دادن مجوز شکار هوبره (یکی از گونه های در معرض انقراض) که یکی از سرگرمی ها و تفریحات بسیار محبوب اعراب به ویژه اعراب حوزه خلیج فارس است، مخالف بوده و با انواع و اقسام درخواست ها برای دادن مجوز شکار این پرنده مخالفت می کرده و هم اکنون نیز چندین مجوز در انتظار دستور جانشین احتمالی صدوق است.
هرچند هم اکنون سه گروه از اعراب و شیوخ حاشیه خلیج فارس در حال شکار هوبره در مناطق جنوبی کشور هستند، این حضور پر برکت این افراد که موجب اشتغالزایی و منتفع شدن از نوع خاص! برخی محلی ها می شود، همگی غیرقانونی و بدون مجوز است.
شکار هوبره و ابزار شکار آن که باز و شاهین است، همگی مشمول قوانین جهانی سایتیس، کنوانسیون جهانی تجارت نمونه های در معرض انقراض، است که بین المللی بوده و تک تک شکار و تجارت گونه های در معرض انقراض که در لیست سایتیس موجود است، باید به این سازمان جهانی اعلام شود و هر گونه تجارت، شکار و ترانزیت این گونه های جانوری باید با مجوز این کنوانسون انجام پذیرد.
ممنوعیت شکار هوبره برای خارجی ها به ویژه اعراب
گسترش خطرناک شکار هوبره که یکی از سرگرمی های بسیار محبوب و ویژه شیوخ و اعراب حوزه خلیج فارس است و همچنین حاشیه های نامطلوبی که از حضور این افراد در جنوب کشور و در محیط زیست کشور می شد، سبب شد تا در زمان دولت های قبل، با نامه نگاری ها و پیگیری مسئولین حفاظت محیط زیست و تأکید یکی از سران نظام، مصوبه ای تصویب و هرگونه شکار هوبره برای خارجی ها جز در موارد خاص و ویژه ممنوع شود؛ اما اکنون با توجه به مخالفت های گسترده ای که برخی مقامات کنونی محیط زیست داشته و دارند، برخی اخبار مبنی بر برکناری و کناره گیری و بازنشستگی این افراد شنیده می شود تا افراد جایگزین این اشخاص، بتوانند تعامل و هماهنگی بیشتری داشته باشند.
سایتیس چیست ؟
the Convention on International Trade in Endangered Species of Wild Fauna and Flora
(سایتیس : cites)
کنوانسیون بین المللی نظارت بر تجارت گونه های جانوری و گیاهی در خطر انقراض. این کنوانسیون تاکنون توسط بیش از 120 کشور جهان امضا شده است.
کنوانسیون سایتیس با بررسی دقیق وضعیت گونه های در معرض انقراض، لیستی از گونه های کروکودیل را تهیه و ارائه کرده است که هر دو سال یکبار نیز بررسی مجدد شده و در صورت نیاز به روز رسانی می شود. این لیست سه قسمت داشته که به پیوستهای سه گانه کنوانسیون سایتیس معروف است.
پیوست 1 : گونه های به شدت در خطر انقراض. تجارت گونه های این لیست به طور کلی ممنوع است. فقط در صورت نیاز در شرایط خیلی خاص اجازه حمل و نقل صادر می شود.
پیوست 2: گونه هایی که به صورت حاد در خطر انقراض نیستند ولی باید تحت نظارت سایتیس تجارت شوند. پرورش در مزارع و گله داری تحت قوانین سایتیس به بقای این گونه ها کمک می نماید.
پیوست 3: خطر انقراض این گونه ها را تهدید نمی کند ولی حداقل در یک کشور حفاظت شده هستند. لذا تجارت آنها با کشورهای مذکور با نظارت سایتیس انجام می شود.
هر گاه هرگونه جانوری مشمول لیست سایتیس یا محصولات آن تجارت می شود، بسته به اینکه جز کدامیک از سه پیوست بالا باشد ، باید مجوز سایتیس داشته باشد. نحوه کار به این شکل است که یکی از سازمانهای رسمی کشور مبدا نظیر دامپزشکی ، محیط زیست ، جنگلبانی ، شیلات و … باید اجازه سایتیس را صادر نماید. در کشور مقصد پس از بررسی و تائید گواهی صادره اجازه ورود داده شود.
کشورهای امضا کننده سایتیس به بخش های گمرک ، پلیس و گارد محیط زیست و جنگلبانی خود بررسی مجوز سایتیس را ابلاغ نموده اند . و کنترل به این شکل در تمام کشورها اعمال می شود.
که در مورد شکار هوبره، خود هوبره، باز، شاهین، بالابان و سایر پرنده های شکاری، هرسه جزو پیوست یک محسوب می شوند.
تکمیلی:
اخبار رسیده حاکیست، رفتن معاون دریایی سازمان محیط زیست قطعی شده و با هماهنگی های انجام شده، ماموریت وی در این سازمان ادامه نخواهد داشت و وی به دانشگاه بازخواهد گشت.
مهر نوشت: برگزاری یک مراسم در منطقه الجهرای کویت که در آن یک شتر باید قربانی می شد، موجبات انتقال عجیب این شتر را به محل قربانگاه فراهم آورد.
به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه الرای کویت امروز با انتشار تصویری از انتقال عجیب یک شتر به محل برگزاری یک مراسم سنتی در منطقه الجهرا خبر داد.

بر این اساس، این شتر به وسیله یک جرثقیل بر روی خودروی موردنظر گذاشته شده است تا انتقال آن به محل قربانگاه ساده تر باشد.
الرای در پایان با اشاره به اینکه قربانی شدن این شتر در این مراسم موجبات این نقل و انتقال عجیب را به وجود آورده است، ابراز امیدواری کرده که گوشت قربانی نوش جان حاضران در مراسم شود.
گربه ای در استان گیلان توسط فردی از خدا بی خبر و بوسیله یک میله فلزی مضروب شده و دچارگسستگی و تغییر فرم ستون فقرات شده. طبق گزارش دامپزشکی، حیوان معصوم با این درد جانفرسا به مدت حد اقل سه هفته و به سختی با مرگ دست و پنجه نرم کرده. متاسفانه گربه فوق از دو پا فلج شده و بی اختیاری ادرار گرفته. از طرفی سوء تغذیه شدید سبب ضعف مفرط این مخلوق معصوم شده.
شانس با این گربه یار بوده و در حال حاضر در منزل یکی از بندگان خوب خدا و فرشته ای مهربان برای حیوانات، سرنوشتی نامعلوم اما دردناک را به انتظار نشسته.
دیده بان حقوق حیوانات ضمن تشکر قلبی از سرکار خانم محجوب، عاشق و حامی گرانقدر حیوانات در گیلان، ازعزیزانی که امکان هر گونه کمکی برای بهبود حال یا کاهش آلام حیوان مورد اشاره دارند تقاضا دارد جهت کمک به این دوست گرانقدر از طریق ایمیل زیر ما را مطلع فرمایند.
animalrightswatch@yahoo.com
متاسفانه، هفته گذشته نیز خبری مشابه از عزیزان دریافت کردیم که عین مطلب ارسالی سرکار خانم محجوب چنین است:
“آقاي فرهاد جوادی از دوستداران و فعالين حقوق حيوانات در گيلان (مقيم شهرستان لاهيجان) حوالي ساعت 9 شب (به تاريخ 28/9/89) با شنيدن صداي كوبيده شدن جسمي به دروازه ي خانه اش سراسيمه براي باز كردن در به حياط ميرود. در كمال ناباوري كيسه اي حاوي 4 بچه گربه ي چند روزه را مي بيند كه محكم به در كوبيده شده اند. يكي از بچه گربه ها سپر بلاي بقيه شده و از ناحيه دهان به شدت آسيب ميبيند، بطوري كه مجبور به راحت كردن حيوان ميشوند اما بقيه سالم ميمانند. هم اكنون نيز بوسيله ي ايشان نگهداري ميشوند.
آقاي جوادی ضمن ابراز ناراحتي شديد از اين اقدام وحشيانه از بنده خواستند اين خبر را به گوش همه ي حيوان دوستان برسانم.”
با توجه به درگیری شدید ایشان تهیه عکس ممکن نبود.