دسته: آزمایش روی حیوانات

  • چرا انسان همچنان بر روی حیوانات آزمایش می کند؟ نوشتار دوم/ فیلم

    چرا انسان همچنان بر روی حیوانات آزمایش می کند؟ نوشتار دوم/ فیلم

    Animal-Rights-Watch-ARW-Sarabandi

    دیده بان حقوق حیوانات / رکسانا سرابندی*: شاید بتوان بقراط را نوعی پایه گذار پزشکی مبتنی بر شواهد (EBM: Evidence Based Medicine) دانست. این در حالیست که EBM یک روش مطالعاتی جدید محسوب می شود که بر اساس آن ما نیاز به اتخاذ تصمیمات قاطع پزشکی مبتنی بر تحلیل دقیق و تحقیقات انسان محور داریم. با این وجود موافقان آزمایش و پژوهش های حیوان محور با دلایل متعددی اقدام به مخالفت در حوزه های مختلف علوم نوین جایگزین می کنند.

    در این خصوص لارنس آلتمن – نویسنده پزشکی نیویورک تایمز – چنین می گوید:

    ”فقدان تحقیقات انسانی اخلاقی به پرورش تصورات غلط و افسانه هایی درباره ی شیوه انجام این تحقیقات منجر شد و در عموم این اعتقاد اشتباه را پروراند که کلیه تحقیقات باید بر روی حیوانات انجام شوند؛ این حال، این نهایتاً انسان ها خواهند بود که باید تحت مطالعه قرار بگیرند. خیزش از مطالعات حیوانی به سوی مطالعات انسانی همواره یک اقدام سترگ خواهد بود.”

    Animal-Rights-Watch-ARW-8581jpg

    قطعاً نتایج حاصل از تحقیق و پژوهش بر روی مدل های حیوانی اگرچه توانسته اند به ادعای موافقان جان انسان های زیادی را در نجات دهند، اما در مقابل انسان های بسیاری هم به دلیل استفاده از داروهایی که بر اساس نتایج نادرست آزمایشات حیوان محور تولید شده اند، جان خود را از دست داده اند و یا متحمل ضرر های جبران ناپذیری شده اند. برای مثال استفاده از MABs (آنتی بادی های مونوکلونال) موش برای ساخت آنتی بادی های مونوکلونال که به ادعای دانشمندان در آن زمان یگانه راه درمان اکثر بیماری ها از جمله عفونت های ویروسی و باکتریایی و سرطان ها، بوده اند اما حاصل پیدایش عارضه جدیدی در انسان بنام HAMA (آنتی بادی های انسانی ضد موش) بود، عارضه ای که منجر به تورم مفاصل، ناراحتی های کلیوی، ضایعه ی پوستی و … می گردید و یا HRT (درمان با هورمون های مصنوعی در فقدان هورمون های اصلی) در زنان یائسه که بر طبق پیش بینی مدل های حیوانی باید نقطه عطفی در زندگی این زنان می شد، اما ارمغانی جز افزایش ریسک ابتلا به سکته مغزی و حملات قلبی در آنها نداشت.

    مسلماً پژوهش های حیوان محور در کشف مکانیسم اثر مولکول های شیمیایی که در بدن مورد استفاده قرار می گیرند، نقش عمده ای را ایفا نموده اند. اما با وجود تشابه ویژگی های اساسی شیمیایی بین گونه ها، داروهایی که براساس این مکانیسم های یکسان ساخته شده بودند از نتایج و تاثیرات یکسان در بین گونه ها حکایت نمی کردند. برای مثال داروی حاصل از سروتونین که پس از سال ها تحقیق و آزمایش موفق بر روی سگ و دیگر گونه های حیوانی با نام سوماتریپتان برای درمان بیماران میگرنی مورد استفاده قرار گرفت، منجر به بروز علائمی مثل درد شدید در ناحیه سینه، حمله قلبی و در موارد زیادی مرگ افراد مصرف کننده شد.

    علت تمام اینها را می توان در یک جمله خلاصه کرد: تفاوت های ناچیز بین گونه ای! تفاوت هایی که حتی در بین افراد یک گونه هم وجود دارد. برای مثال محتوای ژنوم انسان در 99.9 درصد کاملاً شبیه است و تنها وجود 0.1 درصد اختلاف است که حدود سه میلیون تفاوت را در کدهای DNA وRNA ایجاد می کند؛ پدیده ای که ما آن را با نام پلی مورفیسم ژنتیکی می شناسیم. به عبارت ساده تر، این میزان ناچیز تفاوت در ژنوم، عامل حدود 90 درصد تفاوت میان انسان هاست.

    شاید به خاطر مواردی از این دست است که در حال حاضر از هر 100 داروی تایید شده در مطالعات فاز پیش بالینی، 90 دارو در کارآزمایی های بالینی رد می شود. در حقیقت یکی از علل عمده حذف حدود 40 درصد از ترکیبات دارویی جدید در فاز بالینی نامناسب بودن میزان جذب و متابولیسم دارو در بدن افراد است، برای حل این مشکل امروزه تعدادی از صنایع داروسازی از روش Microdosing استفاده می کنند که در این روش خواص فارماکودینامیک (اثر دارو بر بدن) و فارماکوکینتیک (اثر بدن بر دارو) داروها را با کمترین دز ممکن که حتی سبب بروز پاسخ درمانی و یا سمی نمی شوند در بدن انسان مورد آزمایش قرار می دهند. این روش علاوه بر این که از ایمنی بالایی برخوردار است سبب کاهش پروسه تولید و هزینه های مرتبط با آن می شود.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8582jpg

    می گویند رنسانس در علم پزشکی از زمان Andreas Vesalius (پایه گذار آناتومی انسانی) آغاز شده است. به گونه ای که اقدامات شجاعانه ی این پزشک بلژیکی انقلابی در علم پزشکی ایجاد کرده است و پس از گذشت چند سده از فعالیت های وی، همگان او و دست آوردهایش را تحسین می کنند.

    دیری نمی پاید که انسان های بی شماری از ثمربخش بودن و ارجحیت روش هایی مثل ژنومیکس و … نسبت به آزمایش روی مدل های حیوانی، در علوم پزشکی و درمانی آگاه خواهند شد و یقین می یابند که این روش ها باید به زودی جای روش های منسوخ را خواهد گرفت. صحبت های بنیانگذار ژنومیکس ایالات متحده، مهر تاییدی بر این باور نوپاست. Chun می گوید:

    ”در آینده وقتی فردی متولد می شود ژنوم وی اسکن، آنالیز و ذخیره سازی می گردد. این اطلاعات بعد ها بازبینی خواهد شد. هزینه های درمانی در سایه اقدامات پیشگیرانه ای که با توجه به اطلاعات ژنتیکی شما انجام می شود، کاهش خواهد یافت. تکوین داروها کم هزینه تر خواهد بود و این داروها بسیار بهتر از داروهای کنونی اثر خواهد داشت. آنچه که پزشکی بر پایه ژنومیکس برای ما به تصویر می کشد، این قابلیت است که بتوانیم دارو ها را طوری طراحی کنیم که تنها بر روی سلول های عامل بیماری اثر کنند و کمترین عارضه جانبی را به همراه داشته باشند. مردم به ویزیت پزشکی کمتری نیازمند خواهند شد، سالمتر خواهند بود، بیشتر عمر می کنند و کیفیت زندگی بالاتری خواهند داشت.”

    Animal-Rights-Watch-ARW-8584

    مدافعان آزمایش روی مدل های حیوانی در دفاع از عقیده خود از جملات غالباً مشترک و یکسانی استفاده می کنند که می توان کلید واژه هایی هم برای گفته هایشان متصور شد؛ مانند: حداقل تعداد ممکن، آزمایشات ضروری، رعایت شرایط مطلوب، پیشرفت در دانش بشری و رعایت حقوق حیوانات.

    در شرح این کلید واژه ها می توان چنین گفت:

    این گروه از افراد از اجرای اصولی و نظارت مستمر نهادهای مربوطه بر روند آزمایشات سخن می گویند و اطمینان دارند که قوانین وضع شده در حفظ حقوق حیوانات آزمایشگاهی کافی اند. آنها مصرانه معتقدند که از حداقل تعداد حیوانات استفاده می شود و از طرفی با اشاره به قوانین موجود و تلاش های محدودی که در جهت رفاه حیوانات و نه حقوق آنها صورت پذیرفته است سعی در توجیه مخالفان عقاید خود دارند. شاید این دسته از افراد از آمار تقریبی حدود 100 تا 150 میلیون حیوانی که سالانه با روش های شکنجه آور و دردناک مورد آزمایش قرار می گیرند اطلاعی ندارند و یا هنگامی که از انسانی بودن و بی خطر بودن این آزمایشات صحبت می کنند به آمار بالای مرگ و میر و کشتار این حیوانات که طیف وسیعی از گونه های حیوانی را هم شامل می شوند، توجهی ندارند.

    نمونه هایی از آزمایش بر روی مدل های حیوانی شامل مواردی از قبیل بیهوش کردن سگ توسط دانشجویان، وارد کردن سوند درون عروق و قلب برای اندازه گیری فشار و حجم خون، تجویز دارو و مشاهده اثر آن و تشریح می باشد که قطعاً از هیچ یک از فاکتور های ذکر شده تبعیت نمی کنند؛ زیرا نه تنها برای ضرورت صورت نمی گیرد بلکه هرساله و با حداکثر تعداد ممکن از حیوانات در نقاط مختلف دنیا به منظوری نامعین انجام می شود. آمارها حاکی از اینست که تعداد کمی از این حیوانات در نهایت زنده می مانند!

    این در حالی است که انسان امروز به خوبی می داند که آنچه از آزمایشات و پژوهش های حیوان محور عایدش می شود تنها اطلاعات متغیر، کم ارزش و در بسیاری از موارد اثبات شده ای است که فرسنگ ها با مفهوم دانش فاصله دارد. اما هنوز هم عده ی کثیری از موافقان با وجود احاطه کامل بر تفاوت معنایی دو واژه دانش و اطلاعات، کماکان به نام علم هر جنایتی را در این خصوص توجیه پذیر می دانند.

    با تمام این تفاسیر مدت هاست که باور موافقان آزمایشات حیوانی به دلایل مختلف به چالش کشیده شده و که در کنار آن تلاش های بسیاری برای تغییر شرایط موجود صورت پذیرفته است.

    برای مثال هیچ کدام از 10 دانشکده پزشکی برتر ایالات متحده دیگر از سگ برای آموزش استفاده نمی کنند و یا در کمتر از یک دهه، آموزش با مدل های حیوانی در 91 دانشکده از مجموع 129 دانشکده پزشکی بریتانیا حذف شده است.

    همچنین در این میان روش های مختلفی مثل Agarose , EpiOcular, Humane Keratinocyte ,Transepithelial Passage Assay در آزمایش سمیت جایگزین بافت های حیوانی شده اند و در کنار همه ی این ها روزانه قوانین کار با حیوانات مورد آزمایش سختگیرانه تر و انسانی تر می شود (اگرچه که باز هم در نتیجه تاثیر چندانی ندارد) اما حقیقت آن است که تمام این ها در جهان در حال وقوع است.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8583

    حال پرسش اینجاست که به راستی در دانشکده ها و مراکز آموزشی مرتبط با علوم زیستی و پزشکی ایران چه می گذرد؟

    در پاسخ باید گفت که علی رغم وجود ده ها جایگزین نوین و کارآمد آموزشی از قبیل فیلم ها، نرم افزارهای گوناگون از جمله شبیه ساز ها، مانکن های آموزشی، ماکت ها و سایر روش های نو نظیر فیکس کردن اجساد، کماکان به منظور آموزش، در تمامی دانشکده های ایران از روش های منسوخ و کهنه ی آزمایش روی گونه های حیوانی و زنده شکافی آن ها استفاده می شود. در این میان، آزمایشات غیر ضروری و تکراری که در روند برخی پایان نامه ها یا پژوهش ها صورت می پذیرد که حتی گاهی کمترین سطح حقوق حیوانات در طی مراحل اجرایی آنها رعایت نمی شود، خود معضل دیگری است که هر ساله جان حیوانات زیادی را می گیرد و البته با توجه به نتایج حاصله و کیفیت آن ها، اغلب می توان نتیجه گرفت که موجب اتلاف بودجه نیز می گردد.

    تعجب آور است که آمار رسمی اعلام شده ای از تعداد حیوانات مورد استفاده در ایران در دسترس نیست! البته هم اکنون به همت گروه IAVA (ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات) این روند به سوی تغییر و بهبود رفته است. این گروه که نماینده ی ملی شبکه بین المللی آموزش با شفقت (اینترنیش) است، از سال 1388 فعالیت خود را با هدف اصلاح روند فعلی آموزش و پژوهش در علوم پزشکی و دامپزشکی کشور آغاز نمود و در این راستا اقدام به شرکت در همایش ها و کنگره های مرتبط، ترجمه کتاب های تخصصی، تهیه و توزیع مقالات و بروشورها، معرفی نرم افزارها و ابزار ها و تکنیک های جایگزین و روزآمد آموزشی کرده اند.

    اگرچه که در دانشکده های پزشکی و دامپزشکی کشور، همانند دانشکده ایالتی ایلینوی، آزمایشگاه مجازی برای نمایش تصاویر دو بعدی بصورت سه بعدی و به دنبال آن انجام مطالعات بالینی مجازی وجود ندارد و با وجود آن که در کشور ما همانند دانشگاه معتبر جان هاپکینز، فعالیت های گسترده و نوینی در زمینه ابداع، تولید، معرفی جایگزین های آموزشی وانتشار اخبار و اطلاعات مرتبط به حوزه های مختلف آلترناتیوها، آن هم در یک سایت کاملا تخصصی بنام altweb، صورت نمی گیرد، با این وجود فعالیت های امید بخشی هم اکنون در این زمینه در حال انجام است؛ برای مثال دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران به همت فعالین IAVA به تازگی اقدام به دریافت اجساد اهدا شده ی 3 سگ برای استفاده در آموزش آناتومی و تشریح سگ سانان نموده است و یا در تعدادی از دانشکده ها کارگروه های دانشجویی حمایت از حقوق حیوانات شکل گرفته است که به طور مدون اقدام به ترویج فرهنگ حیوان دوستی و اخلاق کار با حیوانات کرده اند.

    دانشجویان زیادی امروزه با اطلاع از وجود رابطه مستقیم میان سرطان های حلق، ریه و مجاری بینی با فرمالدهید که ماده اصلی فیکس کردن حیوانات است، خواستار استفاده از روش های نوین فیکس کردن مانند پلاستینیشن، تکنیک های جدیدتر فیکس کردن اجساد (نظیر تکنیک دکتر کومار دانشگاه تافتز یا پروفسور النادی دانشگاه قاهره) و یا جایگزینی نرم افزارهای آناتومی (نظیر برنامه های آناتومی مجازی سگ و آناتومی مجازی دانشگاه کولورادو) به جای روش های کلاسیک و ناکارآمد آموزشی هستند.

    دیگر وقت آن رسیده تا بپذیریم که رویکرد استفاده از مدل های حیوانی چه در آموزش و چه در پژوهش در موارد زیادی با خطا و اشتباهات و آثار جبران ناپذیری همراه است. باید عینک بدبینی خود را کنارزده و نقش پررنگ ژنومیکس و دانش نوپای پروتوژنومیکس را در پیشرفت و اعتلای دانش بشری باور کنیم. باید به نقش قدرتمند فارماکوژنومیکس در بازگرداندن شماری از داروهای جمع آوری شده از بازار دارویی به عرصه مصرف دوباره، ایمان آورد و این نوید را به بسیاری از مصرف کنندگان داروهای مذبور داد که به زودی بر اساس محتوای ژنوم افراد، داروهای مختلف تجویز خواهند شد و دیگر دلیلی ندارد که آنها به دلیل بروز مشکل در عده ای اندک از افراد به خاطر مصرف دارویی خاص در فاز بالینی، از مصرف همان دارو با وجود سازگاری کامل محروم شوند!

    زمان آن رسیده که از مقاومت کردن در برابر جانشین سازی دانش بیوانفورماتیک و دست آوردهای حاصل از آن مانند ANN (شبکه اعصاب مصنوعی) حذر نماییم.

    به گفته اریک هافر: “برای قدیمی ها، پدیده های جدید معمولا بد هستند” اما بد نیست که به خاطر داشته باشیم که تمام پروسه ی تولید انسولین انسانی، واکسن هپاتیت B، هورمون رشد انسانی، فاکتورهای انعقادی و … مشترکاً حاصل تحقیقات آزمایشگاهی انسان محور بوده است و یادآوری این مسئله می تواند انگیزه ای باشد تا از تغییر اهداف و وسایل رسیدن به آن ها هراس نداشته باشیم تا بتوانیم گامی نو در شروع رنسانسی دیگر برداریم وآغازگر تغییری باشیم که اثرات آن نوید بخش بهبود وضعیت درمانی جامعه خواهد بود.

    با برداشت و اقتباس از «کتاب به جای آزمایش روی حیوان»

    * دانشجوی دامپزشکی، فعال حقوق حیوانات، عضو گروه «ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات» و منتخب تقدیر شده نشان خرس قهوه ای ۱۳۹۴

    _______________________________

    چرا انسان همچنان بر روی حیوانات آزمایش می کند؟!

    به مناسبت روز دامپزشکی: به رنج حیوانات عادت نخواهیم کرد؛ دلنوشته یک دانشجوی دامپزشکی حامی حقوق حیوانات

    بیانیه روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات/ اعلام منتخبان نشان خرس قهوه ای ۱۳۹۴

  • چرا انسان همچنان بر روی حیوانات آزمایش می کند؟!

    چرا انسان همچنان بر روی حیوانات آزمایش می کند؟!

    Animal-Rights-Watch-ARW-Sarabandi

    دیده بان حقوق حیوانات/ رکسانا سرابندی*: بیش از دو قرن از آن روزی که توماس هنری هاکسلی، جانور شناس انگلیسی تشریح حیوانات را بهترین روش تدریس مفاهیم زیست شناسی می دانست، گذشته است اما هنوز هم تشریح حیوانات، بخصوص حیوانات آزمایشگاهی جزء لاینفک دروس رشته های پزشکی ، دامپزشکی و یا امثال آنهاست.
    با وجود آنکه دو سده از قرن 19 ام گذشته اما کماکان پیروان و دوستداران تفکر جالینوس، پدر آزمایش روی حیوانات، معتقدند که هر آنچه برای وی مفید و مطلوب بوده است قطعاً ما را هم به سمت و سویی نیک هدایت خواهد کرد.
    از آن زمان که تنها را شناخت و درک ساختار بدن و ارگان ها تشریح سایر پستانداران بوده است، مدت مدیدی می گذرد که طی این همه سال با پیشرفت علم و تکنولوژی، بی فایده ترین راه برای دانستن دانشی که در گذشته بطور کامل تبیین شده، همین آزمایش و تشریح بر روی حیوانات است زیرا امروزه دیگر شناخت ماکروسکوپیک اندام ها و یا محل قرار گیری آنها دغدغه ی دانش پزشکی نیست آن هم در زمانیکه همه چیز در سطح ملکولی و درون سلولی بررسی می شود اما سوال اینجاست که چرا در قرن حاضر هنوز هم روش های منسوخی مثل آزمایش های طولانی مدت بر روی موش ها، میمون ها و یا تکرار هزاران باره ی تشریح روی پستاندارانی مثل سگ ها، انواع نشخوارکنندگان و تک سمی ها همچنان بصورت گسترده در مراکز علمی و تحقیقاتی، موسسات آموزش عالی و در صنایع داروسازی ادامه دارد؟
    چرا با وجود تعداد زیاد نرم افزارها و فیلم های آموزشی که ساختار بدن انسان را با تکنیک های تصویر برداری پیشرفته ای مثل CT اسکن و MRI به خوبی در اختیار دانش پژوهان قرار می دهند هنوز هم در بسیاری از مدارس و حتی مراکز آموزش عالی از تشریح قورباغه برای یادگیری آناتومی و سازوکار بدن استفاده می شود؟ آیا تفاوت های فاحش در زیست شناسی بدن قورباغه با انسان مثل تفاوت در ساختار بافتی، سیستم گردش خون و ساختار متفاوت قلب ( وجود قلب سه حفره ای) کافی نیست تا بدانیم که این روش جز آزار و شکنجه ی یک موجود منفعت دیگری ندارد؟ حتی این تفاوت ها از مرز تفاوت های ماکروسکوپیک نیز گذشته و به جزییات عملکردی ارگانل ها و سلول ها میرسد، برای مثال یک قورباغه می تواند در صورت آسیب به عصب بیناییش تنها در مدت چند هفته عصب آسیب دیده را بازسازی کند و یا حتی می تواند از طریق پوستش نیز تنفس کند-که توانایی انجام هیچ کدام از اینها در انسان وجود ندارد- با این وجود متاسفانه نیمی از موارد تشریح آموزشی حیوانات بر روی قورباغه انجام می گیرد که این موضوع باعث آسیب به طبیعت هم می شود زیرا هیچ کدام از این قورباغه ها پرورشی نبوده و همه ی آنها از طبیعت گرفته می شوند که این خود موجب برهم خوردن تعادل زیست بوم ها و به وجود آمدن مشکلات عدیده ای مثل افزایش جمعیت حشرات، گسترش بیماری های منتقله از  حشرات و حتی تخریب مزارع می شود.

    مواردی از این دست بسیار زیاد است با این وجود چه چیز تاکنون مانع توقف آزمایش روی حیوانات شده است؟
    جواب آن تنها از چند کلمه تشکیل شده است؛ کلماتی مثل: تجارت، منفعت مالی، آسان و به صرفه بودن، ترفیع شغلی و یا علمی و کسب شهرت و مقام. بله، به همین سادگی! این کلمات به ظاهر آرام آنقدر قدرتمند هستند که باعث شده اند هر ساله بین 100 تا 150 میلیون حیوان در سکوت خبری و با رضایت متولیان امر و حتی اهالی علم با روش های دردناک و غیر انسانی در شکنجه گاه هایی بنام آزمایشگاه مورد صد ها آزمایش که عمدتاً یا تکراری اند و یا هیچ سودی برای سلامت بشر و پیشرفت علم ندارند ،قرار بگیرند. برای درک بهتر این موارد می توان علت آزمایش های بی رویه روی حیوانات را در 3 حوزه ی مهم انستیتو های تحقیقاتی ، مراکز آکادمیک و شرکت های سازنده مواد دارویی بررسی کرد:

    1.    مراکز دانشگاهی: آنچه در ابتدای امر در این مراکز به چشم می خورد تبانی میان تامین کننده های هزینه های پژوهشی با این مراکز است. نمی توان به سادگی این موضوع را که آزمایش روی حیوانات یک روش آسان و قطعی برای کسب رتبه و اعتبار علمی دانشگاهیان است ،نادیده گرفت مهمتر آنکه این روش ها تضمین کننده ی دریافت بودجه های کلان پژوهشی برای محققین این پروژه هاست.
    2.    مراکز علمی تحقیقاتی: تعداد زیادی از موافقان آزمایش روی حیوانات در این گروه جای می گیرند. این افراد معتقدند که این آزمایشات نقش مهمی در حفاظت از سلامت انسان ها دارد اما حقیقت امر اینست که به خوبی از بی نتیجه  و وقت گیر بودن آزمایشات و داده های حاصل از آن اطلاع دارند. بسیاری از این دانشمندان به دلایل زیادی حاضر به پذیرش این موضوع که آزمایشات حیوانی موجب عقب گرد در علم و بدست آمدن نتایج غلط بسیار در جامعه می شود، نیستند.
    3.    شرکت های داروسازی: کفه ی موافقان آزمایش روی حیوانات توسط این ابر دانشمندان تاجر روز به روز سنگین تر می شود! هیچ چیز به اندازه ی آزمایش روی حیوانات برای این شرکت ها دارای صرفه ی اقتصادی نیست برای اثبات این حرف به آنچه در ژورنال Drug Discovery and Development  آمده است اشاره می کنم : “عمده هزینه هایی که شرکت های دارویی متحمل می شوند صرف کارآزمایی بالینی و بازاریابی می شود و مبلغی که صرف کشف اولیه و روند توسعه ی دارو می شود تنها در حدود 5- 2 درصد مجموع هزینه ها را به خود اختصاص می دهد.”

    Animal-Rights-Watch-ARW-8561

    قطعاً بر کسی پوشیده نیست که کشف و توسعه ی دارو حاصل آزمایشات مداوم و بی رحمانه با دز های غیر معمول و بررسی نتایج حاصل از آن در حیوانات آزمایشگاهی است.
    آزمایش های حیوانی برای این گروه نه تنها سود آور است بلکه نوعی امنیت قضایی برای آنها ایجاد می کند، به این معنا که اگر داروی کشف شده در کارآزمایی بالینی و حتی در مراحل بعدی که عرضه به بازار مصرف است دارای عوارض جانبی بیشتر و یا عوارضی غیر از آنچه احتمالش را می دادند باشد، می توانند با تکیه و استناد بر نتایج حاصل از آزمایشات متعدد روی حیوانات از پاسخگویی به شکایات و یا پرداخت جریمه های گزاف سرباز زنند اما اینکه اهالی علم چگونه می توانند با وجود دانستن این موضوع که آزمایشات حیوانی منجر به نتایج غلط بسیار و وقوع عوارض جبران ناپذیر در مصرف عمومی می شود باز هم به فریب دادن افکار عمومی می پردازند خود جای سوال دارد! آیا سود اقتصادی دلیل موجهی برای از بین بردن و شکنجه ی طولانی مدت میلیون ها حیوان است؟ در مورد انسان ها چطور، منفعت مالی توجیه مناسبی برای تحمیل عوارض گسترده ی دارویی و هزینه مراقبت های بهداشتی پس از آن به مردم است؟ مدافعان آزمایش های حیوانی در توجیه این موضوع که در سال 1994 واکنش های ناخواسته ی دارویی چهارمین علت عمده مرگ و میر در ایالات متحده بوده است چه خواهند گفت؟

    Animal-Rights-Watch-ARW-8563
    تعمیم نتایج آزمایش بر روی مدل های حیوانی تا چه حد در جوامع انسانی کارامد است؟َ
    آزمایش روی حیوانات حدود 200 سال است که به بهانه های مختلف بصورت گسترده انجام می شود اما نتایج این آزمایشات تا چه حد قابل تعمیم به انسان هاست؟ برای یافتن پاسخ این سوال می توان نگاه کوچکی بر مفهوم شباهت های ژنومی داشت.
    برطبق نظریه ی گونه زایی داروین تمامی گونه ها از یک نیای مشترک در روند تکامل مشتق شده اند به عبارتی در تمامی گونه ها اجزای تشکیل دهنده ی DNA  یکسان است و از طرفی تقریباً ریشه ی اکثر بیماری ها در ژن هایی نهفته شده که واحد ساختاریشان  DNA است ، همین چند جمله کافی است تا ما را به یکی از دو گروه موافقان و یا مخالفان آزمایش روی حیوانات ملحق کند.
    بر طبق اعتقاد موافقان همین شباهت بالای ژنتیکی در ژنوم انسان و سایر حیوانات-برای مثال این شباهت در ژنوم انسان و شامپانزه 99.4 درصد و بین ژنوم انسان و موش 97.5 درصد است- دلیل موجهی برای شبیه دانستن عملکرد سلول های بدن انسان با آنهاست پس بر طبق این فرض انواع آزمایش بر روی حیوانات را برای دست یابی به پیشرفت در دانش پزشکی، مجاز می دانند اما علارغم این همه شباهت تفاوت های فاحشی در عملکرد ژن ها وجود دارد که دانشمندان علت آنرا نقش غالب ژن های تنظیم کننده بر ژن های ساختاری در گونه های مختلف می دانند، برای مثال نقض در یک ژن در انسان منجر به تومور چشمی در کودکان می شود ولی نقض در همان ژن منجر به سرطان مغز در موش ها می گردد.
    به عبارتی تفاوت میان انسان و شامپانزه و یا موش-همه ی گونه ها- تنها به ساختار DNA بر نمی گردد  بلکه به نحوه ی تنظیم بیان ژن ها وابسته است.
    در کتاب «به جای آزمایش روی حیوان» در خصوص بی ارزش بودن مدل های حیوانی چنین آمده است:
    “تفاوت بسیار اندک در توالی و تنظیم ژن می تواند منجر به تفاوت های عمیق زیستی، فیزیولوژیک و دست یابی میان گونه ها می شود، این پایه ای ترین دلیل است که توضیح می دهد چرا مدل های حیوانی از مد افتاده وحتی خطرناک هستند. از آنجا که ارگانیسم های زنده سیستم پیچیده ای هستند و ارتباط آنها با هم بصورت غیر خطی است تسریع دادن نتایج آزمایش بین گونه ها ذاتاً غیر قابل پیش بینی است”

    Animal-Rights-Watch-ARW-8562
    آزمایش روی حیوانات تا چه حد به نفع خود آنهاست؟
    برخی از افردی که مخالف کشتن سالانه ی میلیون ها حیوان برای آزمایشات و منافع انسانی هستند مقهور حربه ی عجیبی می شوند تحت این عنوان که آزمایش بر روی حیوانات در نهایت به نفع سایر گونه های حیوانی است! در این مواقع این افراد، به چهره ی مظلوم یک سگ دوست داشتنی و یا شیطنت توام یا لطافت یک گربه در کنار صاحبانشان فکر می کنند و نارضایتی سطحی خود را از شرایط موجود با گفتن جمله ای مثل: چاره ای نیست باید تعدادی از آنها برای داشتن زندگی بهتر سایر هم نوعانشان قربانی شوند، ابراز می کنند و سعی می کنند تمام آنچه را که بر سر حیوانات در آزمایشگاه ها می آید به کلی از یاد ببرند بلکه وجدانشان آرام بگیرد اما حقیقت بر خلاف آن چیزیست که تصور می کنیم.
    خوش بینانه ترین حالت مستلزم پذیرفتن امر محالی مثل این موضوع است که نهاد های سلامت و عوامل دخیل در آن حاضر شده اند میلیاردها دلار را صرف تحقیق و پژوهش برای بهبود سطح سلامت حیوانات کنند اما با وجود این هم نمی توان باور کرد که آزمایش روی حیوانات به نفع خودشان است:
    1.    اکثرمدل های حیوانی جاندارانی هستند که در ژنومشان تغییر ایجاد شده است و با همتایان خود هم تفاوت های بسیاری حتی در سطح سلولی دارند.
    2.    اکثراین آزمایشات با دزبالایی از داروی مورد نظر در کوتاه ترین بازه ی زمانی به حیوان خورانده می شود که این موجب واکنش های فیزیولوژیک و پاتولوژیک شدید در آنها می گردد که این روش کاملاً متفاوت با روش های درمانی در حوزه ی دامپزشکی است. شاید این تفاوت به وسعت تخریب بدن با خمپاره در قیاس با آسیبی که ویروس سرماخوردگی به بدن وارد می کند، باشد.
    3.    شرایط حیوانات مورد آزمایش در روند تهیه و کشف یک داروی جدید متفاوت با حیواناتیست که توسط دامپزشک درمان می شوند.
    4.    در نهایت آنکه نتایج بیشتر مطالعات حیوانی به نام همان شرکت و یا واحد تحقیقاتی بصورت کاملاً انحصاری ثبت می شود و دسترسی سایر افراد نظیر دامپزشکان به این داده ها تقریباً غیر ممکن است.

    Animal-Rights-Watch-ARW-8564
    اما اگر هیچ کدام از دلایل ذکر شده در نقض ادعای مطرح شده وجود نداشت، آیا باز هم آسیب رساندن و کشتن یک حیوان برای نجات احتمالی حیوانی دیگر توجیه انسانی خواهد داشت؟
    تعمیم این مورد به جوامع انسانی چگونه است؟ اگر گزینه آزمایش و کشتن انسان ها وجود دارد چرا در سالن های تشریح دانشکده های پزشکی از اجساد انسان های که به دلایلی مرده اند استفاده می شود؟
    چرا با وجود آنکه بیش از ربع قرن از ابداع روش فیکس کردن اجساد حیوانات مرده توسط دکتر کومار گذشته است، هنوز هم سالن های تشریح با روح های سرگردان و مضطرب حیواناتی که بر خلاف میلشان برای علم آموزی کشته شده اند، پر می شود؟
    چرا هنوز هم برای بررسی نوع خاصی از یک عارضه یا بیماری به جای بررسی آن در حیواناتی که این عارضه را دارند-برای مثال قطع نخاع شده اند- حیوان سالم دیگری را با روش های درد آور به همان عارضه دچار می کنند؟
    هزاران چرای دیگر هست که منصفانه و عاقلانه بودن آزمایشات روی مدل های حیوانی را زیر سوال می برد.
    در قرن 21ام، در عصر شکوفایی علم و دانش کمترین نیاز ممکن را به مدل های حیوانی داریم چه در حوزه ی فعالیت برای سلامت انسان ها و چه در حوزه ی آموزش و پژوهش برروی حیوانات! امروزه به کمک روش های جایگزین می توانیم بیماری ها را در سطح ژن ها بررسی کنیم و با روش هایی نظیر ژنومیکس، پرتومیکس و … تا حد زیادی از آزمایش بر روی حیوانات بی نیاز شده ایم پس دلیل این همه وفاداری به روش های کهنه و منسوخ را نمی توان جز در جاه طلبی و منفعت طلبی بسیار صاحبان امر، تبلیغات دروغین و اثر گذاری غلط آنها بر باور مردم دانست!!

    با برداشت و اقتباس از کتاب «به جای آزمایش روی حیوان»

    * دانشجوی دامپزشکی، فعال حقوق حیوانات، عضو گروه «ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات» و منتخب تقدیر شده نشان خرس قهوه ای ۱۳۹۴

    _______________________________

    به مناسبت روز دامپزشکی: به رنج حیوانات عادت نخواهیم کرد؛ دلنوشته یک دانشجوی دامپزشکی حامی حقوق حیوانات

    بیانیه روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات/ اعلام منتخبان نشان خرس قهوه ای ۱۳۹۴

  • به مناسبت روز دامپزشکی: به رنج حیوانات عادت نخواهیم کرد؛ دلنوشته یک دانشجوی دامپزشکی حامی حقوق حیوانات

    به مناسبت روز دامپزشکی: به رنج حیوانات عادت نخواهیم کرد؛ دلنوشته یک دانشجوی دامپزشکی حامی حقوق حیوانات

    Animal-Rights-Watch-ARW-8555

    دیده بان حقوق حیوانات/ رکسانا سرابندی*: در راهرو سالن تشریح که قدم می زنم بوی فرمالین خاطرات ماه های اول دانشگاه را برایم زنده می کند. این بوی تند و بی رحم هنوز هم برایم مثل آخرین لحظات فیکس کردن حیوانات در این سالن سرد، زننده و نفرت انگیز است.

    هنوز هم آخرین نگاه های آن سگ مزرعه را که به بهای ناچیز به دانشکده فروخته شده بود به یاد دارم، هنوز هم نتوانسته ام آن بزغاله سیاه کوچک را که از شدت درد و شوک ناشی از بریدن شاهرگش ناله می کرد را از یاد ببرم. گاهی فکر می کنم که شاید اگر می توانست می گفت که تا چه حد از روپوش سفید ما وحشت دارد، شاید لازم بود که من هم می گفتم که چقدر از این سپیدی دلهره آور و شرایط موجود بی زارم، اما هیچ کس حرفی نزد، هیچ کس کاری نکرد، فقط نگاه کردیم، عده ای به بیچارگیش می خندیدند، عده ای با بی تفاوتی به سرخی خونش چشم دوخته بودند و عده ای هم مثل من بارها و بارها لب هایشان را گزیدند و دردرون خود، به حال تمام حیواناتی که قربانی روش های کهنه ی علم آموزی ما می شدند، اشک ریختند.

    دو سال اول دانشگاه من با بغض، دلهره و استرس دیدن هزاران باره ی چشمان ترسان و نا امید حیواناتی که از بخت بد برای کمک به ترویج علم انتخاب و قربانی می شدند؛ گذشت.

    فرمالین را نفس کشیدیم و سکوت کردیم، پذیرفتیم، ازیاد بردیم و عادت کردیم به سردرد های ناخوانده بعد از کار با لاشه های موجوداتی که روزی پر از عشق و امید به زندگی بودند اما اکنون، حتی با وجود فرمالینی که در رگ هایشان وجود داشت، گندیده اند.

    عادت کردیم که دیگر این سوال تکراری را نپرسیم که چرا می کشیم؟ که چرا نابود می کنیم؟ وقتی که صدها روش جایگزین دیگر وجود دارد.عادت کردیم که عادت کنیم به هر چیزی که با ارزش های انسانیمان هم سو نیست.

    اکثر ما امیدوار بودیم که با پایان یافتن کلاس های آناتومی، تمامی این اتفاق ها به پایان برسد، اما اشتباه می کردیم، تمام این صحنه ها را دیده بودیم تا کم کم وجدانمان به خواب رود، تا نادیده بگیریم، قوی باشیم و احساس نکنیم درد و رنجی را که رت های آزمایشگاهی هنگام بریدن دم و گوشهایشان حس می کنند.

    ساعت های مدیدی را در سالن های تشریح گذرانده بودیم تا وقتی بی دلیل و برای تکرار چندین باره ی یک آزمایش با نتیجه مشخص مجبور می شدیم این اسیران سپیدِ چشم سرخ را در محفظه های بزرگ اتر خفه کنیم با آرامش اسکالپل را به خط میانی شکمشان فشار دهیم و نترسیم از مشاهده ی ارگان هایی که سانت به سانتش را نه تنها ما، بلکه امثال ما هزاران بار دیده بودند. باید آزمایش می کردیم، باید می دیدیم تا مبادا چیزی از آنچه در سیلابس درسیمان تعریف شده، از قلم بیوفتد.

    وضع در مزارع پرورش و نگهداری دام ها بهتر از آنچه در سالن تشریح و آزمایشگاه ها تجربه کرده بودیم نبود. آنجا یاد گرفتیم تا بپذیریم که دام ها دارایی شخصی ما هستند، آنها به دنیا میایند تا در خدمت ما باشند، آنها برای ما پرورش میابند! آنجا آموختیم که اگربا دامی که به بیماری سختی که نیازمند صرف وقت و هزینه بسیار برای درمان بود، مواجه شدیم و تشخیص بر این بود که درمان به طور قطعی جواب نخواهد داد، تنها به یک را متوسل شویم، کشتارگاه!!

    من آموختم که در دامپزشکی مانند پزشکی برای نجات جان بیمارم تا لحظه ی آخر نباید بجنگم چون حتی اگر به کشتارگاه هم فرستاده شود باز هم برای هم نوعانم مفید خواهد بود. من آموختم پیش از آنکه دامپزشک باشم باید در جهت منافع انسانی عمل کنم!

    گاهی به فشار ناشی از انقباضات عضلات خلفی دام بر روی ساعدم که در واکنش به دردی بود که می کشید، فکر می کنم و از خودم می پرسم هیچ روش دیگری برای تشخیص آبستنی در یک دام  ماده وجود ندارد که دیگر مجبور نباشد چنین دردی را در هر آبستنی تحمل کند؟

    این درست از آن دست سوالاتیست که بارها و بارها در ذهن خیلی از ما می گذرد اما کمتر تلاشی برای یافتن پاسخش صورت می گیرد، شاید چون عادت کردیم که عادت کنیم به آنچه هست، هرچند که بد، زشت و یا دردآور باشد.

    اما خیلی از ما هنوز هم امیدواریم به آنچه که تغییرمی نامندش. هنوز هم برای ایجاد این تغییر تلاش می کنیم.

    ما باور نکردیم که برای کمک به حیوانات باید 6 سال و یا حتی بیشتر تعداد کثیری از آنها را قربانی کنیم. باور نکردیم که بهترین روش درآموزش جراحی انجام آن بر روی حیوان سالم  است وقتی که در حال حاضر 154 دانشگاه از 159 تای آنها در ایالات متحده، به جای جراحی های آسیب رسان روی حیوان سالم، از Alternative ها و روش های جایگزین استفاده می کنند.

    خیلی از ما نتوانستیم بپذیریم که کشتن بهترین راه فیکس کردن حیوانات برای آموختن آناتومیست، وقتی که در بسیاری از دانشکده های برتر دامپزشکی  از پلاستینه کردن و یا فیکس کردن اجساد اهدایی استفاده می شود.

    ما نتوانستیم عادت کنیم به آزمایش تکراری مشاهده ی اثر دارو های مختلف با دوز متغییر بر روی دام ها که نتایج آنها سالهاست که مشخص شده و تکرار آنها جز گذراندن ساعت های تعیین شده در آزمایشگاه حاصلی ندارد آنهم وقتی که نرم افزار های فارماکولوژی در بسیاری از کشور ها جایگزین این روش ها شده است.

    هرگز برای خیلی از ما کشتن رت ها عادی نمی شود، حتی اگر باور عموم بر این باشد که آنها موجوداتی بی ارزش با توان تولید مثلی بالا و دوره ی بلوغ کوتاه هستند و برای این تکثیر می شوند که عمرشان فدای تحقیق و پژوهش های عمدتاً تکراری شود.

    اگر هزاران بار دیگر هم به خیلی از ما ها بگویند که درمان عفونت سینوسی ناشی از شاخ بری غلط، هزینه بر،وقت گیر وبی نتیجه است بازهم تسلیم نخواهیم شد و به درمانمان ادامه خواهیم داد.

    شاید به خاطر تمام آن دامپزشکانی که هنوز هم زیر بار هیچ نوع جراحی زیبایی در پت ها ویاعقیم سازی های بی دلیل و غیر اصولی نمی روند است که، خیلی از ما هنوز هم به تغییر امیدواریم.

    ما خیلی وقت است که دیگر به کشتن عادت نمی کنیم و دیگر روش های قدیمی و منسوخ را نمی پذیریم.

    ما اینجاییم تا برای تغییر و بهبود شرایط تمام حیوان هایی که گاهی امیدی جز ما برای درمان شدن ندارند، تلاش کنیم.

    ما برای تغییر تلاش می کنیم، حتی اگر ده ها، 14 مهر دیگر هم از پس هم بگذرند چون ما آنقدر به تغییر امیدواریم که در انتظارآن 14 مهری هستیم که وقتی رسید، دیگر روپوش سپید ما، دلهره ای در نگاه هیچ بی زبانی ایجاد نکند.

    * دانشجوی دامپزشکی، فعال حقوق حیوانات، عضو گروه «ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات» و منتخب تقدیر شده نشان خرس قهوه ای ۱۳۹۴

  • احتمال قابلیت پیوند اعضای اصلاح شده بدن حیوانات به انسان!

    دیده بان حقوق حیوانات: در پروژه اخیر دانشمندان، گام های نخست امکان پیوند اعضای بدن حیوانات به انسان ها با موفقیت انجام شد.
    به گزارش خبرنگار مهر، جراحان موفق شدند قلب یک خوک را به نوعی از میمون به نام بابون پیوند بزنند. ۹۴۵ روز از پیوند این قلب می گذرد و قلب پیوند زده همچنان به کار کردن ادامه می دهد. آزمایش های این چنینی ممکن است روزی به پزشکان این امکان را بدهد که بتوانند با اصلاح نژاد خوک ها اعضای آنها را به سایر موجودات پیوند بزنند.

    این آزمایش در ابتدای امر ممکن است کمی عجیب به نظر برسد و سوالات اخلاقی زیادی در این باره مطرح شده است. اما مارتین روبلات، راهبر این تحقیق، معتقد است که به نتیجه رسیدن این آزمایش ها می تواند باعث تولید نامحدود اعضا شود. به این ترتیب دیگر در زمینه پیوند اعضا مشکلی وجود نخواهد داشت. همچنین سال ها است که از دریچه قلب خوک در جراحی های قلب انسان استفاده می شود. البته باید یادآور شد که ایده پیوند کامل یک عضو از حیوانی مانند خوک به انسان همواره با مناقشات فراوانی روبرو بوده است.

    در آزمایش اخیر با استفاده از روش های اصلاح نژادی، عضو خوک به عضو مشابه در انسان شبیه شد، به طوری که بیش از ۵ ژن پستاندار در آن وجود داشت. استفاده از DNA پستانداران در خوک ها به نظر ایده مناسبی می آمد اما در عمل، این ایده نتوانست به طور ۱۰۰ درصد پس زده شدن عضو توسط سیستم ایمنی بدن میزبان را از بین ببرد. از این رو دانشمندان مجبورند روزانه مقدار زیادی داروی بسیار قوی به بابون مورد آزمایش تزریق کنند تا سیستم ایمنی بدن او عضو پیوند زده شده را پس نزند.

    به احتمال فراوان سال ها طول خواهد کشید تا یک داوطلب انسانی برای انجام این آزمایش پیدا شود. تا آن زمان نیز احتمالا سایر گزینه های پیوند عضو جدید، از جمله ارگان های منجمد، اعضای ساخته شده با استفاده از فناوری چاپ سه بعدی و… نیز برای انسان قابل دستیابی خواهد بود.

  • داستان غم انگیز سرنوشت اولین سگی که به فضا رفت

    دیده بان حقوق حیوانات: 57 سال پيش در يكشنبه شب 3 نوامبر سال 1957 ميلادي اتحاد شوروي قمر فضايي اسپوتنيك 2 را به فضا پرتاب كرد و در مدار زمين قرارداد.

    اين قمر يك مسافر كوچك داشت ، لايكا، سگ ماده 6 كيلوگرمي كه به عنوان نخسين موجود فضانورد جهان نامش در تاريخ ثبت شده است. لایکا یک سگ ماده دورگه حدودا 3 ساله و بی صاحب بوده که در یکی از خیابانهای مسکو پیدا شد و در کنار 2 سگ دیگر تحت آموزشهای لازم برای سفر به مدار زمین قرار گرفت.اما بین این سه سگ سرنوشت برای لایکا اینگونه رقم خورد که برای این سفر انتخاب شود. لایکا درون محفظه ای مخصوص درون اسپوتنیک توسط نوارهایی که تنها اجازه حرکت وی برای دسترسی به غذا را می داد، مهار شده بود و الکترود هایی که لحظه به لحظه علائم حیاتی او را به زمین مخابره می کرد، به بدنش متصل بود.
    با توجه به اینکه اسپوتنیک 2 سفینه ای 500 کیلویی بدون امکان بازگشت به زمین بود به طبع این سفر برای لایکا نیز سفری بدون بازگشت به خانه بود…
    يك ماه قبل از اين تاريخ ، شوروي با موفقيت قمر مصنوعي اسپوتنيك 1 را به فضا پرتاب كرده و در مدار زمين قرار داده بود.
    اين خبر جهان و به ويژه ايالات متحده را شوكه كرده بود.
    نيكيتا خروشچف دبيركل حزب كمونيست و رهبر شوروي براي اينكه ضرب شست ديگري به ايالات متحده نشان دهد 10 روز بعد دستور داد فورا قمر تازه اي در مدار زمين قرار گيرد كه اين بار حامل يك موجود زنده باشد.
    سرگئي كورولف ، رييس برنامه فضايي شوروي به او خاطر نشان مي كند كه ساخت و پرتاب يك قمر تازه تا قبل از ماه دسامبر غيرممكن است.
    خروشچف كه مي خواست به مناسبت چهلمين سالگرد انقلاب بلشويكي در 7 نوامبر آمريكايي ها را مرعوب كند بر اجراي دستورش تاكيد كرد.
    بنابراين در كمتر از 3 هفته اسپوتنيك 2 بدون طراحي اوليه و تست آزمايش ايمني آماده شد.
    در ساعت 22 و 28 دقيقه يكشنبه 3 نوامبر اسپوتنيك 2 «به زبان روسي همسفر» در حالي كه يك سگ كوچك سرنشين آن بود به فضا پرتاب شد.
    لايكا نخستين موجود زنده بود كه به فضا سفر مي كرد اما سرنوشت شومي در انتظارش بود.
    از ابتدا نيز هيچ طرحي براي بازگرداندن اسپوتنيك 2 به زمين پيش بيني نشده بود.
    در آن زمان مقامات شوروي اعلام كرده بودند لايكا درون يك كپسول با هواي تهويه شده و مقدار غذاي كافي گذاشته است و پس از 7 روز سفر در فضا به دليل سم موجود در مواد غذايي اش كه به عمد و براي جلوگيري از زجر كشيدن سگ غذايش به آن آلوده شده بود ، مرده است.
    مقامات شوروي در آن زمان از موفقيت آميز بودن پرتاب اسپوتنيك 2 به خود باليده و تبليغات وسيعي به راه انداختند.
    در روز 14 آوريل سال 1958 ميلادي ، تابوت فضايي لايكا پس از 163 روز از زمان پرتاب با جو زمين برخورد كرد و ذوب شد.
    جسد لايكا 2570 بار كره زمين را دور زده و در جريان اين مدت حدود 100 ميليون كيلومتر را در فضا پيموده بود.
    چند دهه طول كشيد تا واقعيت ماجراي لايكا در سال 2002 ميلادي فاش شود.
    كابين حامل لايكا به قمر اسپوتنيك 2 با جوشكاري متصل شده بود.
    سيم هاي زيادي به لباس فضايي لايكا متصل شده بودند و دانشمندان را از ضربان قلب ، تنفس ، فشارخون و ساير علائم حياتي آگاه مي كردند.
    در عين حال ، يك دوربين و يك فرستنده راديويي در اين كابين نصب شده بودند.
    از همان آغاز پرتاب ، صداي كر كننده موشك ، لايكا را بر كف كابين ميخكوب كرد ، پس از 5 تا 7 ساعت از هنگام پرتاب و قرار گرفتن قمر اسپوتنيك 2 در مدار كره زمين لايكا از شدت حرارت كابين و ترس شديد مي ميرد.
    به اين ترتيب ، در يكشنبه شب 3 نوامبر سال 1957 ميلادي اتحاد شوروي قمر فضايي اسپوتنيك 2 را با نخستين موجود فضانورد جهان به فضا پرتاب كرد و در مدار زمين قرار داد.
    لايكا ، سگ ماده كوچك نخستين موجود فضانورد جهان بود كه فرجام غم انگيزي در انتظارش بود.
    چندين دهه طول مي كشد تا سرانجام جهان از واقعيت سفر فضايي نخستين موجود زنده به كهكشان آگاه مي شود.
    شعرها، مجسمه ها و مطالب زیادی برای لایکا نوشته شده. اما هیچ کدوم حس من رو بهتر نکرد… وقتی تصور کردم که چقدر ترسیده، چقدر بی پناه بوده و انسان چقدر بی رحم بوده و با اینکه میدونسته راهی برای بازگشت این حیوان وجود نداره اونو راهی فضا کرده.

    _________________________

  • گزارش برگزاری مسابقه ی وت کاپ از زبان برگزار کنندگان: هدف اصلاح شیوۀ اشتباه رایج در مدارس بود!

    گزارش برگزاری مسابقه ی وت کاپ از زبان برگزار کنندگان: هدف اصلاح شیوۀ اشتباه رایج در مدارس بود!

    Animal-Rights-Watch-ARW-8279

    دیده بان حقوق حیوانات: برگزار کنندگان «وت کاپ» با ارایه گزارشی اقدام عجیب خود برای به مسابقه گذاشتن تشریح موش ها را توجیه کردند.

    در این گزارش در حالی هدف اصلی معرفی دامپزشکی به دانش آموزان و اصلاح روش های غلط مدارس عنوان شده است که برای معرفی یک رشته دانشگاهی به دانش آموزان دبیرستانی برای جذب احتمالی آنها به این رشته، استفاده از معرف های بدون خشونت و جذاب تر بسیار کارآمدتر خواهد بود.

    در این گزارش بر همکاری موسسه سرم سازی رازی شعبه منطقه شمال شرق کشور و کشتن 42 موش برای اجرای مسابقه تصریح شده است.

    جالب ترین بخش این گزارش حاکی از این است که کشتن این موش ها با رعایت اصول اخلاقی و در حضور فعالین حمایت از حقوق حیوانات مشهد انجام شده است که اگر چنین مساله ای صحت داشته باشد، باید دید افرادی که خود را فعال حمایت از حقوق حیوانات معرفی کرده اند و بر چنین مراسمی نظارت داشته اند، چه تعریفی از حقوق حیوانات و اصول اخلاقی داشته اند.

    متن کامل این گزارش به قرار زیر است:

    اولین دوره ی مسابقه وت کاپ به همت بسیج دانشجویی دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد، با همکاری انجمن علمی دانشکده دامپزشکی، موسسه تحقیقات واکسن وسرم سازی رازی (شعبه منظقه ی شمال شرق کشور) و همچنین اداره ی پرورش استعداد های درخشان و دانش پژوهان جوان خراسان رضوی، برای دانش آموزان دبیرستان های پسرانه مشهد، با هدف معرفی رشته ی دامپزشکی و آشنایی با محیط آموزشی دانشگاه و نیز آشنایی دانش آموزان با روش های صحیح و اصولی کار با حیوانات آزمایشگاهی و اصلاح شیوۀ اشتباه رایج در مدارس، پس از اخذ مجوز های لازم از سوی دانشگاه فردوسی و مراکز ذی ربط و هماهنگی با مسئولین مربوطه، در روز پنجشنبه، مورخ بیست و هفتم آذر ماه سال هزار و سیصد و نود و سه، برگزار گردید. شرایط شرکت در مسابقه و قوانین داوری در تاریخ ۹۳/۹/۱۷ در سایت رسمی مسابقه قرار داده شده و در مهلت مقرر تعداد چهل و دو تیم ثبت نام نمودند. این تیم ها جهت شرکت در مسابقه و کارگاه های جانبی آن در روز مشخص شده در محل دانشکده دامپزشکی حاضر شدند.
    در ابتدا تمام شرکت کنندگان با روش صحیح تشریح و استفاده از ابزار آشنا شدند سپس به صورت گروه های چند نفره از کارگاه های آموزشی در نظر گرفته شده شامل آشنایی با رشتۀ دامپزشکی، آیندۀ شغلی رشته های علوم تجربی و مشاورۀ تحصیلی بهره مند شدند؛ همچنین در حاشیۀ برگزاری این کارگاه ها بازدید از قسمت های مختلف دانشکده دامپزشکی و امکانات آموزشی-پژوهشی آن و نمایشگاه هفتۀ پژوهش انجام و فیلم های مستندی دربارۀ رشتۀ دامپزشکی (مانند مستند The Animal Files، معرفی دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی و فعالیت های درمانی آن) برای دانش آموزان پخش شد که این برنامه ها با استقبال گستردۀ دانش آموزان و مسئولین مدارس مواجه شد. لازم به ذکر است که در ابتدای ورود حاضرین به مجموعۀ دانشکده دامپزشکی، کتابچۀ معرفی موسسۀ رازی و فعالیت های پژوهشی- تحقیقاتی آن و معرفی کامل رشتۀ دامپزشکی به حاضرین اهدا شد. در کنار برگزاری این برنامه ها، که هدف اصلی برگزاری این مسابقه را تامین می نمود، دانش آموزان به صورت گروهی به تشریح موش های آزمایشگاهی پرداختند، تعداد چهل و دو موش سوری عاری از هر گونه آلودگی میکروبی و انگلی و مازاد بر نیاز موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی (شعبه ی منطقه شمال شرق کشور)، که پیش از این در اختیار دانشکده دامپزشکی قرار گرفته بود، قبل از تشریح با دوز بالا بیهوش شده و بدون هیچ گونه آزار و درد، منطبق بر روش های پذیرفته شده جهانی و رعایت کامل اصول اخلاقی بی جان شدند (قابل ذکر است که این کار با حضور فعالین حمایت از حقوق حیوانات مشهد و با رعایت کامل اصول اخلاقی انجام گرفت)، بدیهی است انجام مسابقه روی جسد موش ها صورت پذیرفت. پس از تشریح از هر گروه سوالات دقیقی پیرامون آناتومی، عملکرد، فیزیولوژی و ساختار هر اندام و دستگاه پرسیده شد و اعضای هر تیم به طور دقیق به سوالات پاسخ دادند، لازم به ذکر است که داوری قسمت تشریح بر اساس موارد زیر انجام شد و در نهایت پس از انجام داوری توسط ۵ داور آگاه و معتمد، جمع بندی صورت گرفت و امتیاز هر تیم از ۱۰۰ امتیاز محاسبه شد:
    ۱-شناخت اندام های مورد نظر و بیرون آوردن صحیح آن ها (۳۰ امتیاز)
    ۲-نظم و کار گروهی (۲۰ امتیاز)
    ۳- سرعت عمل( ۱۰ امتیاز)
    ۴-کیفیت انجام کار و تمیزی محل کار( ۱۰ امتیاز)
    ۵-پاسخ به پرسش های شفاهی مطرح شده( ۳۰ امتیاز)
    در نهایت از میان ۴۲ تیم شرکت کننده به ترتیب گروه های زیر موفق به کسب رتبه های اول تا پنجم شدند:

    ۱- درخشان
    ۲- حس برتر
    ۳- ابن سینا
    ۴- شهید احمدی روشن
    ۵- ابو علی سینا

    شایان ذکر است در این برنامه هیچ گونه منفعت مادی مد نظر نبوده و هزینه ی ثبت نام برای هر نفر مبلغی حدود ۳۰ هزار تومان بوده که تمامی آن صرف هزینه ی تبلیغات، پذیرایی میان وعده، نهار و برگزاری مسابقه شده است.
    در خاتمه، ضمن احترام به نظر همه ی اساتید، صاحب نظران، حامیان راستین حقوق حیوانات و همچنین دانش آموزان شرکت کننده اعلام می داریم ما نیز مانند شما دغدغه مند بوده و هستیم و اطمینان می دهیم که در این برنامه علاوه بر رعایت انسانیت، عدالت و حق پذیری ،تمامی الزامات قانونی دیگر نیز رعایت شده است.

  • پیش نویس آیین نامه اجرایی ضوابط حمل و نقل و برچسب گذاری موجودات زنده تغییر شکل یافته نهایی شد

    http://www.doe.ir/Portal/Picture/ShowPicture.aspx?ID=798a0fb6-84f5-42ae-b9ea-17a0a4d3a707

    دیده بان حقوق حیوانات: پیش نویس آیین نامه اجرایی ماده 7 قانون ایمنی زیستی در خصوص شرایط حمل و نقل داخلی و فرامرزی و برچسب گذاری موجودات زنده تغییر شکل یافته توسط اعضای کمیسیون هماهنگی شورای ملی ایمنی زیستی بررسی و برای ارسال به شورای ملی ایمنی زیستی نهایی شد.

    به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان حفاظت محیط زیست(پام)،سومین جلسه کمیسیون هماهنگی شورای ملی ایمنی زیستی با موضوع بررسی آیین نامه اجرایی ماده 7 قانون ایمنی زیستی و آیین نامه داخلی دبیرخانه ملی ایمنی زیستی با حضور نمایندگان ارشد وزارتخانه ها و دستگاه های مرتبط تشکیل شد.

    این آیین نامه شامل تعاریف، بسته بندی موجودات زنده تغییر شکل یافته، برچسب گذاری و شناسنامه موجودات زنده تغییر شکل یافته ژنتیکی،شرایط حمل و نقل داخلی و فرامرزی موجودات زنده تغییر شکل یافته دارای مجوز است.

    بنابر این گزارش، در این جلسه شهاب الدین منتظمی مسئول دبیرخانه شورای ملی ایمنی زیستی نیز گزارشی در خصوص فعالیت‌های دبیرخانه و روند بازنگری تدوین آیین نامه اجرایی قانون ایمنی زیستی ارائه کرد.

    این گزارش می افزاید، پیش نویس این آیین نامه برای تصویب در کمیته ملی ایمنی زیستی که به ریاست معاون اول رییس جمهور تشکیل می شود؛ ارسال می شود.

    گفتنی است، ایمنی زیستی مجموعه‌ای از تدابیر، سیاستها، مقررات و روشهایی برای تضمین بهره‌برداری از فواید فناوری زیستی جدید و پیشگیری از آثار سوء احتمالی کاربرد این فناوری بر تنوع زیستی، سلامت انسان، دام ، گیاه و محیط زیست می‌باشد

  • موش کشی مشهد چه سودی خواهد داشت؟

    موش کشی مشهد چه سودی خواهد داشت؟

    a

    دیده بان حقوق حیوانات: موش کشی هفته گذشته در شهر مشهد که با عکس العمل شدید حامیان حیوانات مواجه شد، اگر چه با کشتار بی توجیه تعدادی موش به کار خود پایان داد، اما باعث سرعت گرفتن اتفاقاتی شد که از جانب گروه های مدافع حقوق حیوانات در دست اقدام بود.

    این اقدامات که به درخواست این گروه ها بدون فعالیت ژورنالیستی همراه خواهد بود، در سطح کلان به مقوله آزمایش روی حیوانات می پردازذ.

    در پی اقدام شنیع بسیج دانشکده دامپزشکی مشهد و برگزاری مسابقه موش کشی و تشریح سرعتی اجساد آنها، گزارشات مکرری در این زمینه منتشر شد و موجی از اعتراض در روه های مجازی مدافع حیوانات به راه افتاد اما برخی گروه ها بنا به مصالحی مساله را در سکوت دنبال می کنند.

    نتیجه این اقدامات تا هفته های آتی به اطلاع علاقمندان و رسانه ها خواهد رسید.

  • افتتاح پژوهشکده علوم شناختی/ تصویری

    دیده بان حقوق حیوانات: مراسم افتتاح پژوهشکده علوم شناختی صبح امروز پنج شنبه با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در بومهن برگزار شد.

     Animal-Rights-Watch-ARW-8029
  • تراشه‌های هوشمند جایگزین موش‌ها می‌شوند

    دیده بان حقوق حیوانات: به گزارش خبرنگار علمی باشگاه خبرنگاران؛ کارشناسان به تازگی تراشه‌های منحصر به فردی ساخته‌اند که می‌تواند شبیه سازی اعضای بدن را نماید و در آینده نزدیک جایگزین حیوانات آزمایشگاهی شود.

    گفتنی است، شکل تمامی اعضای بدن به صورت مدارهایی بر روی تراشه تقلید شده و حتی سلول‌ها و رگ‌های خونی نیز به این ترتیب شبیه سازی شده‌اند.

    بررسی‌ها نشان می دهند، این روش آزمایشی می‌تواند بسیار کارآمدتر از حیوانات آزمایشگاهی باعث کسب نتایج دقیق گردد.

    این شیوه منحصر بفرد می‌تواند برای تست لوازم آرایشی، داروهای جدید و مواد شیمیایی به کار رود.