دسته: حیات وحش

  • یوز هنوز به پشت سرش نگاه می کند

    مهر نوشت:

    یوزپلنگ

    زیستگاه های ده گانه یوز پلنگ آسیایی در قلب ایران، آخرین ایستگاه حیات این گونه در معرض خطر است که با مدیریت پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی تلاش شده این گربه زیبا و دلفریب از انقراض نجات یابد، گربه ای که هنوز هم به حمایت و حفاظت نیاز دارد.

    به گزارش خبرنگار مهر، امروزه جدا از اینکه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی(Cheetah Asian) وظیفه ای ملی محسوب می  شود حفظ این گونه به عنوان راس هرم حیات وحش در ایران برای اغلب جانورشناسان و کارشناسان حیات وحش دنیا بسیار اهمیت دارد و برای موفقیت این پروژه تلاش می کنند.

    یوزپلنگ آسیایی با ظرافت و چابکی اش دل بسیاری از علاقمندان به حیات وحش را ربوده است. گونه ای که به دلیل شباهتش به پلنگ مانند خود این گونه اغلب مورد هجوم انسان قرار گرفته و نسلش در آستانه انقراض قرار گرفته است. با این حال بسیاری چشم به زیستگاههای یوز در ایران دوخته اند، زیستگاههایی که تا امروز به سختی توانسته اند یوزپلنگ تیزپا را در خود محافظت کنند.

    با این حال همایش علمی آموزشی بررسی عملکرد مسولان و محیط بانان زیستگاههای ده گانه یوزپلنگ آسیایی در کشور، بسیاری از محیط بانان عاشق را به پناهگاه حیات وحش عباس آباد نائین در نزدیکی معدن دو هزار و پانصد ساله سرب نخیلو کشاند تا بهانه ای برای تبادل اطلاعات و ارائه گزارش از آخرین تلاشها برای نجات یوز آسیایی از چنگال انقراض باشد.

    در طول این همایش دائم به این فکر می کنم که” یوزپلنگ ایرانی که در تصاویر پخش شده با هیجان ترس به پشت سرش نگاه می کند از ما چه می خواهد؟ آیا از ما می خواهد مراقبش باشیم؟ این موضوع را در قالب یک پرسش در طول همایش از خودم و کارشناسان و محیط بانان می پرسم: چرا یوز به پشت سرش نگاه می کند؟”

    پناهگاه حیات وحش عباس آباد یکی از زیستگاههای یوز آسیایی است که حالا دیگر ایرانی خوانده می شود. این پناهگاه محلی برای برداشت سرب و نقره در صدها سال پیش بوده است. زیستگاهی که به رغم شناخته شده بودن معدن سرب در روستایی که پوشش درختانش حوسمان را به منطقه ای گرمسیری معطوف می کند، همچنان در دل کویرهای مسطح محل زندگی یوز پلنگ است و یوز در آن به آرامی می جهد.
    روستای نخیلو در نزدیکی کویر طبس و در دل کویرهای عباس آباد نائین در جوار معدنی باستانی واقع است. سبزی درختان خرما در ابتدای ورود متوجه مان می کند که اینجا آبادانی و رونق وجود دارد. با اینکه معدن سرب نخیلو بهانه ای برای حیات سالیان سال انسان در این زیستگاه حیات وحش بوده اما با این همه هیچ آسیبی به محیط زیست و گونه های وحشی منطقه وارد نشده است. با این حال نخیلیو از جمعیت روستا نشین آرام آرام تهی شده است.
    نخلهای دهکده نخلک با ظاهری تکیده در دامنه رشته کوهی روئیده در دل کویر عباس آباد نائین مثل تمامی نخلهای ایران محجوب و سربزیرند و ظاهرا به دلیل مشکلات آب و آلودگیهای دیگر جز هشتاد کارگر معدن، کسی در روستا نمانده است.

    جورابچیان رئیس پروژه یوز ایرانی که مانند هیمشه جدی ترین عضو این همایش ویژه است، برنامه ها را مدیریت می کند. طبق همه برنامه ها قران و سرود ایران نواخته می شود. همه ایستاده اند با لباسهای سبزی که نشانه هایی از حفاظت از محیط زیست ایران را بر خود دارد.

    علیرضا جورابچیان مدیر ملی پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی

    او آرام و به نجوا می گوید: “برای حفاظت از یوز باید عاشق بود. با وجود تمامی مشکلات و مشقتهای کار و درآمد کم و نبود امکانات باید عاشق بود تا بتوان در دل این کویرها از یوز پلنگ به عنوان میراثی ملی محافظت کرد.”
    نماهنگی که در آن رهبر معظم انقلاب از مضرات تخریب محیط زیست حرف می زند پخش می شود. ایشان می فرمایند:” ضربه به محیط زیست گاهی غیر قابل جبران است. اسلام هم بر محیط زیست تاکید کرده است. چیزی است که امروز دنیا به آن دست یافته جزو تعالیم اسلام است.”

    مدیر ملی پروژه بین المللی مثل یوز پلنگی که حواسش به همه جا هست، در گوشم می گوید: “مدیریت بهتر پروژه یوز تنها با حضو محیط بانان چابک و باهوش امکانپذیر است و برای این اصل باید به موفقیت در حفظ زیستگاهها به عنوان اولویت اصلی نگاه کرد چرا که یوز تنها زمانی می تواند دوام بیاورد که زیستگاههای بی خطر داشته باشد.”

    نماهنگ با صبحتهای بزرگان نظام پایان می یابد. پخش تصاویر دلفریب از یوزپلنگ مرا از شنیدن و نوشتن حرفهای جورابچیان باز می دارد. یوز حیوانی زیبا جسور، هوشیار اما در معرض خطر…، این پیغامی است که بعد از مشاهده هر باره یوز در ذهنم سوت می کشد.

    جورابچیان رئیس مو سفید شده پروژه حفاظت از یوز پلنگ آسیایی میکروفنش را روشن می کند. از ذیق وقت حرف می زند چیزی که به عقیده او در حیات یوزپلنگ هم بی تاثیر نیست. او با شتاب از همه می خواهد در زمان دقت کنند و مدیرعامل معدن سرب نخلک را که میزبانی ما در دل کویر را عهده دار شده، دعوت به صبحت می کند.

    حسینی از وظیفه اش برای حفاظت از محیط زیست و خدمت به حیات وحش حرف می زند. می گوید “این وظیفه ای ملی و شرعی است برایش.” کوتاه از علاقه اش به ادامه حیات یوزپلنگ در منطقه عباس آباد و در جوار معدن سرب نخلک سخن می گوید.

    در نشستهای تخصصی تلاش شده مسئولان محلی مثل بخشدار و فرماندار و مدیران داخلی به صحنه کشیده شوند تا ضرورت حیات یوز و دیگر گونه های زیستی برای حفظ تنوع زیستی و حیات در مناطق را بیشتر درک کنند.

    در این باره بخشدار انارک که تمام وقت همایش را با محیط بانان و کارشناسان حیات وحش همراهی می کند می گوید، می خواهد به نمایندگی از فرمانداری حرف بزند و از همه برای نجات محیط زیست تشکر کند.
    او از نگهبانان واقعی محیط زیست تشکر می کند و حامل پیام ایزدی، فرماندار نائین و حسنی نماینده مردم نائین در مجلس شورای اسلامی است که به عقیده بخشدار همه از حامیان محیط زیست هستند.
    عزیزی می افزاید: دو سال پیش بخش خور و بیاباناک به شهرستان اضافه شده است. نائین و خور و بیابانک در محیط زیست فعالیت جدی دارند. منطقه عباس آباد در دور سوم سفر به پناهگاه حیات وحش ارتقا یافته و این نشان می دهد خطه کویر برای حیات از حساسیت بالایی برخوردار است.
    منطقه عباس آباد نائین، یکی از زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی

    همچنین مدیرکل محیط زیست استان اصفهان از تدبیر مدیر پروژه بین المللی تمجید می کند و معتقد است برای هماهنگی و همدلی بدنه سازمان و پروژه، باید پروژه حفاظتی یوز را همراهی کرد.

    احمدرضا لاهیجان زاده تاکید کرد: عرصه 6 و نیم میلیون هکتاری حفاظت از یوز را باید خارج از همه مسائل استانی و مرزها و  بخش بندیهای سازمانی دید و باید یوز را به یک چشم دید. چنانچه برایند این ماجرا نشان دهنده پیش روی پروژه یوز است.

    وی اضافه کرد: دو پروژه بین المللی در اصفهان در حال اجرا است که یکی حمایت از زاگرس مرکزی و پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی است. زاگرس به شدت به منطقه یوز نشین وابسته است. چهل درصد آب کشور در منطقه زاکرس تامین می شود و پوشش گیاهی بالای هزار و صد نوع شناسایی شده و این نقطه روبروی کویر است و تفاوت اقلیم و تنوع زیستی و زیستگاهی در اصفهان را نشان می دهد.

    وی اضافه کرد: تنوع زیستی و به خصوص تنوع گونه های حیات وحش در این منطقه کم نظیر است. در مناطق چهار گانه تعداد حیات وحش به 27 هزار در آهو، کل و بز و قوچ و میش رسیده که این روند، نوعی تصاعد رو به بالا را نشان می دهد.

    لاهیجان زاده همچنین به بحث خشکسالی در استانها اشاره کرد و خطاب به محیط بانان از سراسر کشور گفت: بعضی استانها با مشکل خشکسالی مواجه اند. این مسئله هم تهدید است هم فرصتی برای استانها که استفاده کنند.
    وی افزود: در بحث تغییرات اقلیمی تغییر برگشت پذیر نیست و مثل گذشته حداقل در 50 سال آینده باید از فکر بازگشت و ایجاد حالتی نرمال بیرون شویم و در فکر جبران کمبود آب در مناطق باشیم. برای همین منظور رقم یک میلیارد و صد میلیون تومان از اعتبارات خشکسالی برای استان در نظر گرفته شده است. این رقم صرف خرید تجهیزات نشده است. چون سال بعد همین مشکلات وجود دارد بنابراین روی زیستگاهها کار کردیم.

    مدیرکل محیط زیست اصفهان اضافه کرد: در سال 86 و ابتدای سال 87 به دلیل خشکسالی 30 میلیون تومان علوفه برای حیات وحش خریداری شد اما دیدیم فایده ای ندارد، چاه زدیم و اعتبار گرفتیم و کشت آبیاری قطره ای را ایجاد کردیم و نزدیک به 25 تن علوفه مازاد داشتیم که 10 تن آن را برای استان فارس فرستادیم.

    علیرضا جورابچیان که رئیس کارگاه تبادل اطلاعات محیط بانان و مدیران مناطق دهگانه حفاظت از یوزپلنگ را به عهده داشت از رئیس پروژه ها خواست گزارش خود را ارائه کنند و در این زمینه به خود استرسی راه ندهند چرا که هدف از این همایش ایجاد زمینه برای خودباوری برای ارئه توانایی خود در حفظ گونه ها و مدیریت صحیح یوزپلنگ آسیایی است.
    او پیش از آنکه آنها سخن بگویند، به من می گوید که جواب پرسشم را در اختیار دارد اما ابتدا می خواهد نظر دیگران را بپرسد. در کنفرانس، پرسشی که ذهنم را درگیر کرده بود را با میهمانان در میان می گذارد: “چرا یوزپلنگ هنوز به پشت سرش نگاه می کند؟”

    ……………..
    ادامه دارد
  • آموزش خرس های پاندا برای مسابقات گوانگجو

    مهر نوشت:

    تربیت کنندگان با تجربه شش خرس پاندا متولد 2009 را برای حضور در برنامه های نمایشی مسابقات آسیایی گوانگجو ماه آینده چین آماده می کنند.

    پاندا

    عکس/ شینهوا – خبرگزاری مهر

  • مراقب باشیم سایه همای سعادت از سرمان نرود

    مهر نوشت:

    هما پرنده داستانها و اساطیر باستانی ایران که عمرش به قدمت تاریخ این مرز و بوم است به دلیل وقوع حوادث طبیعی و انسانی متعدد، زیستگاه خود را در کوهستانهای غربی زاگرس از دست داده به طوری که متخصصان حیات وحش نگران انزوای کامل این گونه نادر هستند.

    به گزارش خبرنگار مهر، هما مرغ مهاجری است که کمتر شکار می شود ولی به استناد گفته های یک متخصص حیات وحش، حیات این گونه در زیستگاههای ایران چندان مطلوب نیست. دکتر منصور جمشیدی با اشاره به اینکه هیچ مطالعه ای در سالهای گذشته و حال، روی این گونه اساطیری نشده به خبرنگار مهر گفت: با اینکه نام هما در تاریخ و ادبیات ایران به وفور آمده اما این پرنده بومی ایران نیست و گونه ای مهاجر محسوب می شود.

    این کارشناس و متخصص پرنده شناسی هما را جزو پرندگان بالای زنجیره غذایی در طبیعت دانست و افزود: هما به طور مستقیم از بین نمی رود چون کمتر شکار می شود اما با شکار بی رویه برخی پرندگان که زنجیره غذایی این گونه محسوب می شوند و همین طور تخریب زیستگاهها در ایران، حیاتش در معرض خطر قرار می گیرد.

    بسیاری از ایرانیان هما را یکی از گونه‌های طبیعت ایران می دانند که در منطقه البرز مرکزی پرنده ای بومی محسوب می‌شود اما دکتر منصوری معتقد است با اینکه هما در مناطقی از ایران مانند کوهستانهای زاگرس غربی و جنوب غربی و همین طور یکی از جزایر نه گانه دریاچه ارومیه زادآوری کرده اما هرگز بومی ایران محسوب نمی شود و بومی ارتفاعات آلپ در اروپای شمالی است.

    این گونه کم نظیر به گفته مقامات سازمانهای نظارتی و گروههای فعال محیط زیستی در معرض انقراض قرار دارد چرا که مشاهده آن سال به سال در مناطق مختلف کمتر شده است، با این حال بسیاری از متخصصان معتقدند وجود این نوع پرندگان در هر منطقه ای نشانه سلامت زیست محیطی آن منطقه است.

    هما پرنده ای شکاری است که بیشتر به یک شاهین عظیم شباهت دارد. طرح مشخص بدن در حال پرواز، این پرنده را از سایر پرندگان متمایز می کند. بدنی به طول یک متر یا کمی بیشتر دارد، بالهایش دراز، کم‌عرض و زاویه‌دار است و دمی بلند، لوزی شکل و تیره رنگ دارد.

    سطح پشتی، بالها و دم آن سیاه مایل به خاکستری و سرش به طور کلی نخودی رنگ است. اطراف چشم و ناحیه پس منقار سیاه رنگ است که به یک دسته موی سیاه ریش مانند در زیر منقار منتهی می‌ شود. سطح شکمی نارنجی مایل به زرد و ناحیه سینه به طور واضح نارنجی رنگ است که با بالهای تیره تضاد خاصی را نشان می‌‌دهد.

    هما از پرندگان شکاری دیگر فعال‌تر و معمولا تک‌زی است و بیشتر در کوهستانهای مرتفع و دورافتاده زندگی می‌کند و در غارهای مشرف به پرتگاه‌ها آشیانه می‌سازد. از زیستگا‌ه‌های مهم این گونه زیستی، پارک ملی لار و بمو و منطقه حفاظت شده دنا است.

    جمشید منصوری در ادامه می گوید: به دلیل وقوع جنگ در دهه های گذشته و نا امن بودن مناطق کوهستانی غرب زاگرس به خصوص در کردستان و تداوم بمباران و ایجاد سر و صداهای مهیب، هما زیستگاه خود در این مناطق از دست داده است. با این حال وضعیتش به نسبت گونه های دیگر بهتر است چون در ارتفاعات بالا و دور از خطر زندگی می کند.

    این کارشناس محیط زیست تاکید کرد: آلودگی و تخریب زیستگاهها تولید مثل هما را متوقف می کند و می تواند باعث کاهش جمعیت آن شود اگرچه به نسبت گونه های دیگر پرندگان، جمعیت کم هما دلیل بر وضعیت نگران کننده آن نیست چرا که این پرنده تک زی است و اگر برای نمونه بگوییم امسال 200 هزار مرغابی سر سبز به زیستگاه مهاجرت کرده شاید این تعداد کم باشد اما اگر بگوییم تنها 10 پرنده هما به زیستگاه مهاجرت کرده آمار مناسبی است.

    در ادبیات داستانی کهن این مرز و بوم آمده است که هرگاه پادشاهی در می‌گذشته و وارثی برای جانشینی نداشته است، مردم را در میدانی جمع می کردند و همایی را رها می‌کردند. هما بر روی سر یا شانه هر کس که می نشست آن شخص پادشاه آن سرزمین می‌شد!

    اکثر ایرانیان هما را پرنده ای افسانه‌ای و همتای ققنوس می‌دانند. پرنده‌ای که تنها در داستانها و اساطیر باستانی وجود دارد در حالی که هما این روزها هم بر فراز ارتفاعات کشور دیده می شوند اگرچه آرام آرام آسمان از پرواز رویایی و آرامشان تهی می شود.

    با این وجود زرتشتیان ایران در معدود روستاهای مناطق کویری ایران به خوبی با این پرنده آشنایی دارند. آنها بر این باورند  که هرگاه هما به سراغ جسد فردی که بر روی بلندی یا دادگاهی قرار داده شده است بیاید، آن فرد در عالم جاودان سعادتمند خواهد شد. از این رو بود که ایرانیان زرتشتی هما را مرغ سعادت می‌دانستند.

    با این همه و بر خلاف اساطیر و داستان‌ها و باورهای زیبای ایرانی، هما نوعی لاشخور با نام علمی “Gypaetus Barbatus” است. لاشخوری که تنها استخوان و مغز استخوان می‌خورد و یکی از بزرگترین جثه ها را در بین 516 گونه پرنده کنونی ایران دارد. هما در حال حاضر جزو پرندگان حمایت شده ایران است و در لیست قرمز IUCN در رده پرندگان آسیب پذیر قرار دارد.

  • حیواناتی که از انقراض نجات پیدا کرده‌اند

    خبرآنلاین نوشت:

    سازمان ملل متحد، سال 2010 را سال تنوع زیستی نام نهاده تا انسان‌ها در رفتار خود را با طبیعت و دیگر موجودات زنده روی زمین تجدید نظر کنند.
    اگر شما هم مانند جورج تنها، آخرین بازمانده لاک‌پشت‌های گالاپاگوس باشید، آن‌گاه نبود زادوولد یا شبیه‌سازی باعث انقراض نسل شما خواهد شد. به همین دلیل انسان‌ها برای حفظ گونه‌های در حال انقراض قدم برداشته‌اند. موفقیت این تلاش‌ها سبب شده که دوست‌داران محیط زیست در برابر فهرست قرمز گونه‌های در معرض خطر اتحادیه بین‌المللی حفظ طبیعت، فهرستی موسوم به فهرست آبی را ایجاد کنند که گونه‌های نجات پیدا کرده از انقراض را پوشش دهد.
    گزارش تصویری امروز خبرآنلاین به معرفی پنج گونه در معرض انقراض می‌پردازد که با تلاش دوستداران طبیعت موفق شده‌اند از انقراض نجات پیدا کنند.

    راسوی پا سیاه

    راسوی پا سیاه (Black-footed ferret)
    کم‌ترین جمیعت ثبت شده : 18 ماستلا نیگریپس Mustela nigripes یک پستاندار کوچک در آمریکای شمالی است. این حیوانات معمولا از پستانداران کوچک دیگری به نام سگ‌های چمن زار تغذیه می‌کنند. این حیوانات آسیب بسیاری به محصولات کشاورزی وارد می‌کنند و به همین دلیل آژانس‌های دولتی آمریکا برای چند دهه تلاش زیادی برای از بین بردن آن‌ها کردند که این کار باعث شد نسل این حیوانات در معرض انقراض قرار بگیرد. تا دهه 1970 / 1350 تصور می‌شد آن‌ها به طور کامل منقرض شده‌اند. سپس در سال 1981 / 1360 جمعیتی از این حیوانات در ایالت ویومینگ کشف شد. اما جمعیت آن‌ها به دلیل بیماری به سرعت شروع به کم شدن کرد تا این که در سال 1986 / 1365 تعداد آن‌ها به 18 قطعه رسید. به همین دلیل همه این حیوانات گرفته شدند و برای چند سال در اسارت پرورش پیدا کردند و در سال 1991 / 1370 دوباره به حیات وحش بازگردانده شدند. با تلاش‌های صورت گرفته از آن زمان، جمیعت این حیوانات به بیش از 200 قطعه رسیده، اما هنوز هم نسل آن‌ها در معرض انقراض است.

    سوسمار درختی آبی

    سوسمار درختی آبی (Blue iguana)
    کم‌ترین جمیعت ثبت شده : 15 عدد در حیات وحش شاید خنده‌دار باشد که یکی از گونه‌هایی که به شدت در معرض انقراض دارد، طولانی‌ترین عمر را در بین مارمورلک‌های جهان دارد. سن پیرترین گونه از این حیوانات به 67 سال نیز رسیده است. زمانی که طول آ‌ن‌ها با احتساب دم به 1.5 متر می‌رسد، این سوسمارها می‌توانند رنگ پوست خود را از خاکستری استتارشونده به آبی تهدید کننده تغییر دهند تا وجود خود را اعلام کنند. سال‌ها شکار این حیوانات توسط گربه‌ها و سگ‌های شکاری که همراه انسان‌ها به جزایر کارائیب آورده شده بودند، ادامه پیدا کرد، طوری‌که تا سال 2002 / 1381 فقط 15 قطعه از این گونه در حیات وحش باقی بماند. در تلاشی گسترده برای حفظ این حیوان که با نام برنامه احیای سوسمار آبی نام‌گذاری شده بود، صدها عدد از این سوسمارها در اسارت پرورش یافته و سپس در حیات وحش رها شدند. تا سال 2005 / 1384 فقط 25 سوسمار آبی در طبیعت وجود داشت. اما خوشبختانه این سوسمارها باهوش و وقف‌پذیر بودند و در برابر اثرات جانبی ناشی از تولید مثل از یک نژاد مقاومت نشان دادند و به همین دلیل امیدهای زیادی برای نجات نسل آن‌ها وجود دارد.

    کبوتر صورتی

    کبوتر صورتی (Pink pigeon)
    کم‌ترین جمعیت ثبت شده : 10 در جزیره موریس در اقیانوس هند، نادرترین نوع کبوتر در جهان زندگی می‌کند که Nesoenas mayeri نام دارند. با ده‌ها سال تلاش تعداد کبوترهای صورتی به بیش از 350 قطعه رسیده است. طول این کبوتر 38 سانتی‌متر است که برای کبوترها اندازه بزرگی محسوب می‌شود و رنگ‌ پرهای آن هم قابل پیش‌بینی است. مهم‌ترین مشکل این کبوترها از دست دادن محل سکونت طبیعی است که با آورده شدن میمون‌های شکاری به این جزیره، مشکل مسکن حادتر هم شد. تا سال 1990 / 1360 فقط 10 قطعه کبوتر صورتی در جهان باقی مانده بود که همه آن‌ها در درخت‌های یک بیشه کوچک لانه کرده بودند. اما با برنامه‌هایی مانند پرورش این حیوانات در اسارت، بازگرداندن محل زندگی و کنترل شکارچیان تعداد این پرندگان در حال افزایش است، در غیر این صورت نسل این پرندگان منقرض شده بود.

    سار بالی

    سار بالی (Bali starling)
    آخرین جمعیت ثبت شده : 6 بزرگ‌ترین مشکل این پرنده زیبایی آن است. به دلیل ظاهر برجسته و قابل توجه – سفید درخشان به همراه پوست آبی در اطراف چشم و نوک پرهای مشکی در بال‌ها و دم – این حیوان به شدت در تجارت پرندگان قفسی محبوبیت پیدا کرد و به یکی از اهداف شکارچیان غیر قانونی بدل شد. Leucopsar rothschildi فقط در جزیره بالی در اندونزی زندگی می‌کند. در سال 1990 / 1369 جمعیت آن تا 15 قطعه پایین آمد و سپس با تلاش‌های صورت گرفته تعداد آن‌ها به 50 قطعه رسید. اما باز هم به دلیل شکار غیرمجاز در سال 2001 / 1380 فقط 6 قطعه از این حیوانات در حیات وحش باقی ماندند. با پروش این حیوانات در اسارت تا سال 2008 / 1387 تعداد جمعیت وحشی این حیوانات به 106 پرنده بالغ و 39 پرنده جوان رسید. ارزیابی‌های سال گذشته نشان می‌دهد جمعیت این پرنده بار دیگر در حال کم شدن است.

    پِدِر گالِکسیاس

    پِدِر گالِکسیاس (Pedder galaxias)
    آخرین جمیعت ثبت شده : در طبیعت منقرض شده و پرورش آن در اسارت ادامه دارد در سال 1972 / 1351 با وجود اعتراضات و شکایت‌های فراوان، دریاچه پدر در تاسمانی استرالیا به دلیل ساخت یک سد و نیروگاه برق‌آبی به طور کل به زیر آب رفت. یکی از خسارت‌های ساخت این سد انقراض ماهی‌هایی با ظاهر خال‌دار است. آخرین بار این ماهی در سال 1996 / 1375 دیده شد و این تصور می‌رفت که جمعیت این ماهی به طور کامل محو شده و از بین رفته است. اما خوشبختانه تا زمان اتفاق افتادن این رویداد، تعدادی از این ماهی‌ها از خطر انقراض نجات پیدا کرده بودند. تعدادی از این حیوانات در اسارت پرورش یافت و سپس در دو دریاچه نزدیک رها شدند. جمیعت این ماهی‌ها در دریاچه ابرون که برای اولین بار در سال 1992 / 1371 در آن رها شدند، در حال افزایش است. گروه دوم که در سد Strathgordon رها شده‌اند نیز نجات پیدا کرده‌اند، اما تاکنون موفقتی برای تولیدمثل نداشته‌اند.
  • کشف ميموني که دائم عطسه مي‌کند

    تابناک نوشت:

    گونه اي جديد از ميمون در جنگل هاي شمال برمه پيدا شده است. اين جانور، به خاطر شکل صورتش گرفتار مشکلي است که زندگي را براي او سخت کرده است.
    به گزارش جام جم انلاین به نقل از بی بی سی پس از آن که اوايل امسال شکارچيان محلي گزارش کردند که در اين منطقه جانوري را ديده اند که قبلا نديده بودند، دانشمندان کشف کردند که اين جانور گونه اي از ميمون است که تا حال ثبت نشده بود.

    آنچه در باره اين ميمون دم دراز سياه با گوش هاي سفيد عجيب است، شکل بيني سر بالاي اوست.
    بيني اين ميمون چنان به طرف بالا قرار گرفته که سوراخ هاي آن نيز کاملا رو به بالا و مشهود است.
    اين شکل بيني به اين معني است که وقتي باران مي آيد قطرات آب مستقيم وارد سوراخ هاي بيني ميمون مي شود و جانور شروع مي کند به عطسه کردن و آن هم بدون وقفه.
    ساکنان محلي که در نزديکي محيط زيست اين ميمون در استان کاچين زندگي مي کنند، مي گويند عطسه هاي او باعث مي شود خيلي راحت در فصل بارندگي رد آن گرفته شود.
    نام رسمي و علمي اين ميمون “راينو پيته کوس استرايکري” است اما به زبان محلي “ميموني با چهره اي از خود راضي” خوانده مي شود.
    گزارش شده که اين ميمون براي اين که عطسه نکند روزهاي متوالي سرش را بين دو پاي خود مي گذارد و مي نشيند.
    بنا به تخمين دانشمندان احتمالا اين گونه از ميمون به شدت رو به انقراض است و از جمعيت آن فقط سيصد و سي عدد به جاي مانده است که در ناحيه اي کوچک در اطراف رودخانه “ماو” زندگي مي کنند.
    به گفته دانشمندان محيط زيست اين ميمون به دليل قطع درختان جنگي و جاده و سد سازي توسط شرکت هاي چيني در حال از بين رفتن است.

  • بازگشت تنها بازمانده درنای سیبری به ایران

    وب سایت پرندگان ایران، ضمن تبریک این اتفاق به علاقمندان، نوشت:

    رسیدن آخرین درنای سیبری به جا مانده از جمعیت ایرانی بر دوستداران این پرنده خجسته باد

    درنای نر تنها، آخرین بازمانده جمعیت درنا که در گذشته نه چندان دور 16 قطعه از آن در ایران شمارش می شده  دوشنبه 3 آبان ماه1389 حضور درنای سیبری در دامگاه فریدون کنار توسط آقای احمدی و پیوسته از دامگاه داران ازباران و فریدونکار گزارش شده است و خانم الن توکلی گزارش فوق را تایید نموده است است.

    این روز نیک و خجسته را به تمام ایرانیان و دوستداران حیات وحش ایران تبریک می گوییم

    دلم میخواست داستان این عکسارو کوتاه براتون بگم، روز دوشنبه من با خانم الن توکلی و دکتر محمود کرمی دانشگاه قرار داشتم، خانم توکلی که سالهاست با عشق برای حفظ درنا و ساختار بومی و منحصر به فرد دامگاه در ایران تلاش می کنه با دیدن دوباره فیلم ساخته آقای صیامی در مورد درنا گریه کرد(هر چند که تمام صحنه های فیلم رو حفظ بود!!)من می تونستم غم از دست رفتن این پرنده زیبا رو در کلام و چهره دکتر کرمی هم ببینم،روزغم انگیزی بود … اما اون شب مثل روز روشن و زیبا شد! چون الن تماس گرفت و با خوشحالی گفت معجزه اتفاق افتاده ! یک درنا، یک درنا اومده!و باور نکردنی بود!

    بدون کمک مردم محلی امکان نداشت بتونم درنا رو پیدا کنم چون دامگاه فریدون کنار خیلی وسیعه، آقای احمدی(از دامگاه داران ازباران) به من گفت من شک ندارم درنا برگشته!! اما آقای پیوسته(از دامگاه داران فریدون کنار) که شب قبل از اومدن این مهمون عزیز زمستونی مطمئن نبود صبح زود با من تماس گرفت و با شادی گفت درنا است !!! خودشه اوومده دامگاه من!! و من راه افتادم… همه خیلی خوشحال بودن..کاش اونجا بودید..معجزه اتفاق افتاده بود…

    آخرین درنای سیبری ایران

    آخرین درنای سیبری ایران

    آخرین درنای سیبری ایران

    دُرنای سیبری پرنده‌ای است از خانواده درنایان.

    طول این پرنده ۱۳۵ سانتی‌متر و صدای آن آرام، آهنگین و رسا شبیه کروک کروک است. درنای سیبری در مناطق تالابی، شالیزارها، نیزارها و دریاچه‌ها به سر می‌برد.

    پراکندگی درنای سیبری بیشتر در جنوب چین، هند و سیبری روسیه است. درناهای گروه شمال روسیه زمستان‌ها به منطقه فریدون‌كنار مازندران ایران می‌کوچیدند ولی امروزه نسل آن‌ها در ایران تقریباً منقرض شده. در ایران در سال ۱۳۸۵ یک میلیون دلار برای حفظ نسل درنای سیبری در تالاب فریدون‌کنار اختصاص یافته‌است.

    پرهای سفید و براق ، رقص جذاب و صدای دلنشین ، این پرنده را از هزاران سال پیش محبوب انسان ساخته است.

    مردم بومی مناطق توندرا و تایگا در روسیه (مکانهای جوجه آوری)، این پرنده بزرگ ، سفید و زیبا را مقدس می دانند. مردم سیبری باور دارند که دیدن درنای سیبری باعث شفای بیماران می شود. در کشور هند که تا ۵ سال پیش درناهای سیبری به آنجا مهاجرت می کردند، این پرنده با عنوان «سوسن پرندگان» شناخته شده است.

    دانشمندان جهان نیز جذب ویژگی های تماشایی و غیرمعمول این پرنده شده اند. درنای سیبری دارای بلندترین نوک در بین سایر درناهاست و بیشترین وابستگی را به تالاب ها دارد. آنها در حالی که تا قوزک پا در آب هستند، در تالاب ها به جستجوی موجودات زنده کوچک و غدد گیاهان آبزی می پردازند. در هنگام احساس خطر، حتی رفتار نمایشی و صدای آنها با سایر درناها متفاوت است.

    مسیر مهاجرت سالانه درناهای سیبری فراتر از محدوده کشورها و قاره هاست. این مساله محققان را وادار می سازد تا در جهت کشف معمای حرکت این پرندگان تلاش کنند. زمانی که مناطق تالابی قطب شمالی در اواخر تابستان شروع به یخ زدن می کنند، پرنده های جفت به همراه جوجه هایشان حرکت به سمت مناطق گرم جنوبی را آغاز می کنند. مهاجرت معمولا در اواسط صبح زمانی که آسمان صاف و جریان هوا موافق است صورت می گیرد. در این هنگام آنها همراه با هوای گرم به اوج صعود می کنند و در این ارتفاع هزاران کیلومتر در مسیری که نیاکانشان پیمودند، به صورت شناور پرواز می کنند. این درناها در مسیر مهاجرت به جنوب ، در روز از یک تالاب به تالاب دیگر سفر می کنند یعنی قبل از تاریکی هوا در تالاب های مسیر فرود می آیند.

    بقای درنای سیبری بستگی به حفاظت از این گونه و همچنین حفاظت از تالاب هایی دارد که مناطق تابستان گذرانی ، استراحت و زمستان گذرانی این پرنده هستند. این تالاب ها همچون مرواریدهایی پیوسته در زنجیره مسیر مهاجرت هستند. مسیر مهاجرت درنای سیبری بیش از چندین هزار کیلومتر و فراتر از حدود مرزهای کشورها بوده و شامل مرزهایی است که در زمان مهاجرت حماسی نیاکان این پرنده وجود نداشتند. امروزه حفاظت از این پرنده زیبا و تالاب های مسیر مهاجرتش شدیدا وابسته به همکاری مردم کشورهای ایران ، افغانستان ، آذربایجان ، چین ، هند، قزاقستان ، مغولستان ، پاکستان ، ترکمنستان ، روسیه و ازبکستان است ، تا دست در دست هم این پرنده استثنایی را نجات دهند.

    یادداشت تفاهم بین المللی
    مسیرهای مهاجرت بین مرزی درنای سیبری نمایانگر چالش های حفاظتی است که در سایر موجوداتی که دارای مهاجرت های فرامرزی هستند نیز دیده می شود. بنابراین نیاز برای همکاری کشورها تحت یادداشت تفاهمی بین المللی برای حفاظت از درنای سیبری احساس شد. در سال ۱۹۹۳ تفاهمنامه ای تحت حمایت کنوانسیون حفاظت از گونه های وحشی مهاجر (CMS) با عنوان «یادداشت تفاهم حفاظت از درنای سیبری» به امضای ۱۱ کشور مسیرهای مهاجرت این درنای سیبری رسید. با حمایت کنوانسیون حفاظت از گونه های وحشی مهاجر و سایر نهادهای بین المللی ، مسوولان و کارشناسان دولتها می توانند به صورت ادواری تشکیل جلسه دهند و برنامه اقدام خود را برای حفاظت از درنای سیبری تدوین کنند.

    اقدام برای حفاظت از درنای سیبری

    در برنامه اقدام یادداشت تفاهم حفاظت از درنای سیبری مهمترین اقدامات برای حفاظت از درنای سیبری و زیستگاه آن تدوین می شود، که هر ۲ تا ۳ سال مورد بازبینی کشورهای عضو قرار می گیرد.

    اهداف اصلی در این برنامه عبارتند از:
    ۱) کاهش مرگ و میر مستقیم یا غیرمستقیم درنای سیبری

    ۲) انجام پایش و تحقیقات به منظور بهبود اطلاعات اکولوژیکی از درنای سیبری

    ۳) افزایش جمعیت و تنوع ژنتیکی

    ۴) بهبود حفاظت از زیستگاه و توسعه شبکه پروازی در شرق و غرب / مرکز آسیا

    ۵) افزایش آگاهی عمومی و تبادل اطلاعات

    ۶) تقویت همکاری های ملی و بین المللی

    در هر جلسه کشورها برنامه اقدام را با در نظرگیری اتفاقات افتاده و در حال وقوع ، علتها، بهترین آموخته ها و فعالیت های آتی بازنگری و اصلاح می کنند. این سند برای همکاری با ارگان های دولتی و مدیران مناطق حفاظت شده بسیار مفید است. خصوصا راهنمایی برای تصمیم گیری ها درخصوص اجرای قوانین مربوط به برنامه های پایش ، تلاشهای رهاسازی درنا و برگزاری رویدادهای آموزشی و جلسات مشترک است.

    پایش جمعیت درنای سیبری
    اگرچه درنای سیبری پرنده ای تاریخی در آسیاست ، تا دهه اخیر اطلاعات کمی درخصوص بیولوژی و نیازهای زیستی این پرنده وجود داشت. دکتر ولادمیر فلینت و تیم او رفتار و اکولوژی درنای سیبری را در مناطق جوجه آوری (شرق سیبری) در سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ مستند کردند. در سال ۱۹۸۰ دکتر زو فاچانگ و دکتر دینگ وینینگ مناطق زمستان گذرانی این درناها را در شرق آسیا در دریاچه پویانگ چین کشف کردند.

    در سال ۱۹۸۱ دکتر سروکین و تیمش مکان های آشیانه سازی درنای سیبری را در غرب سیبری در منطقه رودخانه کنوات پیدا کردند. در سال ۱۹۷۸ دکتر علی آشتیانی جمعیت کوچکی از درنای سیبری زمستان گذران را در سواحل جنوبی دریاچه خزر (منطقه فریدونکنار) در ایران کشف کرد. در سال ۱۹۹۶ دکتر یوری مارکین و کارشناسان ایرانی با همکاری انجمن پرندگان وحشی ژاپن ، یک ردیاب رادیویی را به یک پرنده نر در آن جمعیت نصب کردند.

    در بهار همان سال از طریق سیگنال های این ردیاب ، دکتر یوری مارکین توانست مکانهای آشیانه سازی این جمعیت غربی را در فاصله ۱۰۰۰ کیلومتری در جنوب کنوات (Kunovat) پیدا کند.

    از آن زمان به بعد سه جمعیت غربی ، مرکزی و شرقی درناهای سیبری با دقت پایش شدند. متاسفانه تعداد درناهای سیبری در جمعیت مرکزی که در کشور هند زمستان گذرانی می کردند از ۷۵ قطعه درسال ۱۹۷۴ تنها به یک جفت در سال ۱۹۷۸ کاهش یافت. این آخرین جفت نیز در سال ۲۰۰۲ از بین رفتند. جمعیت غربی درنای سیبری که به ایران مهاجرت می کنند بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۸ با حدود ۱۰ الی ۱۲ پرنده ثابت ماند ولی از آن زمان به بعد تعداد این پرنده مهاجر به ایران کاهش یافت به طوری که در زمستان ۱۳۸۵ تنها دو پرنده نر در این جمعیت باقیمانده بود.
    برخلاف این کاهش ، بررسی های اخیر از جمعیت شرقی درنای سیبری که به دریاچه پویانگ در چین مهاجرت می کنند نشان می دهد که جمعیت این گروه بیش از ۳ هزار قطعه است. گرچه این عدد نشانگر افزایش این جمعیت است ، ولی این افزایش می تواند به علت تراکم درناها در نتیجه نابودی سایر زیستگاه های آنها و همچنین پیشرفت روشهای سرشماری باشد. وضعیت تقریبا بهتر جمعیت شرقی می تواند به علت حفاظت بهتر درنای سیبری و زیستگاه های تالابی آن در دو کشور روسیه و چین باشد. کاهش شدید جمعیت غربی بدون شک به علت شکار بی رویه در نتیجه چالش های اجتماعی گسترده در برخی از کشورهای مسیر مهاجرت است.

    گزارش های اخیر مشاهده درناهای سیبری مهاجر در قزاقستان و در منطقه ولگا در روسیه این امید را می دهد که هنوز تعداد بیشتری درنا در جمعیت غربی وجود دارد.

    افزایش آگاهی عمومی
    هر تلاشی به منظور حفاظت بدون تغییر رفتار انسانی و افزایش درک از اهمیت حفاظت از درناها و تالاب ها بیهوده است.

    به منظور افزایش آگاهی عمومی کشورهای عضو یادداشت تفاهم حفاظت از درنای سیبری ، فعالیت های آموزشی بسیاری را با درگیر کردن مسوولان دولتی ، محققان ، مدیران بخش صنعت ، شکارچیان ، معلمان ، کشاورزان ، صیادان ، دانش آموزان و رسانه ها انجام داده اند و تا به امروز جلسات و دوره های آموزشی بسیاری به منظور درگیر نمودن شکارچیان ، صیادان و سایر ذینفعان درخصوص کاهش تهدیدات درناهای سیبری برگزار شده است.

    همچنین به این منظور مواد آموزشی بسیار زیاد و مفیدی شامل بروشور، پوستر، کتابچه ، عکس ، فیلم و غیره تولید و توزیع شده است.

    مراسم روز درنا هم اکنون در ۷۰ منطقه در ۸ کشور با درگیر کردن بخش خصوصی و NGO ها برگزار می شود. ثابت شده که چنین فعالیت هایی می تواند در حفاظت از این گونه بسیار موثر باشد.هدف بقای درنای سیبری با حمایت های مردم جهان و تلاش به منظور ساختن پلهایی که هرگز وجود نداشتند، می تواند به واقعیت بپیوندد. این داستان از سال ۱۹۷۰ با تلاش های فراوان دو دانشمند جهان آقایان جورج آرچیبالد (George Archibald) و ران ساوی (Ron Sauey) آغاز شد.

    در سال ۱۹۷۸ با کشف درناهای سیبری در ایران ، با همکاری بنیاد بین المللی اولین قدمها در جهت برآوردن آرزوی رهاسازی درناهای سیبری برداشته شد.

    امروزه پس از گذشت سالها تلاش و تحقیق برای حفاظت از درنای سیبری متاسفانه شاهد کاهش جمعیت این گونه پرنده باارزش و زیبا هستیم. امیدواریم که با همکاری صمیمانه مردم ایران و سایر کشورها بتوانیم این «سوسن پرندگان » را در این قاره پهناور حفظ کنیم

    میزان جوجه آوری جمعیت درنای سیبری را می توان از طریق نسبت تعداد جوجه ها به پرندگان بالغ در یک جمعیت در مناطق زمستان گذرانی ، در اوایل فصل ، قبل از آن که جوجه ها رنگشان تغییر یابد و سفید شوند، محاسبه کرد. مشکل اولیه برای جمعیت غربی (جمعیت ایران) چالش هایی است که در مسیر مهاجرت با آن روبه رو هستند، اما بتازگی استخراج نفت در مناطق جوجه آوری در غرب سیبری نیز تبدیل به یک مساله مهم شده است.

    حفاظت از زیستگاه درنای سیبری
    درنای سیبری مختص تالاب است. این پرنده ، نوک بلند و قوی اش را در گل فرو برده و از موجودات کوچک و ریشه و غدد گیاهان آبزی تغذیه می کند. در مناطق جوجه آوری یعنی مناطقی که درنای سیبری به جوجه های در حال رشد غذا می دهد، هر جفت پرنده ، جفت دیگر را از قلمرو تالابی بسیار بزرگش که معمولا چندین کیلومتر مربع است خارج می کند. برعکس این رفتار، در هنگام مهاجرت و در مناطق زمستان گذرانی ، درناهای سیبری معمولا در گروه بزرگ زندگی می کنند و از منابع فراوان غذایی موجود در اراضی غرقابی استفاده می کنند.

    ولیکن طبق گزارش درناهای سیبری همچنان در ایران و هند (مناطق زمستان گذرانی) رفتار قلمروگرایی را از خودشان نشان می دهند و این رفتاری است که در سایر درناهای بزرگ جثه مثل درنای فریادکش در تگزاس امریکا مشاهده شده است.

    اگرچه درناهای سیبری زمستان گذران در دریاچه پویانگ معمولا در گروههای بزرگ مشاهده شده اند ولی برخی از جفتها رفتار قلمروگرایی از خودشان نشان می دهند.علی رغم تفاوت فصلی در رفتار اجتماعی ، درنای سیبری نیاز به زیستگاه های وسیع تالابی دارند. در منطقه سیبری ، جایی که جمعیت انسانی کم است تالابهای وسیعی برای آشیانه سازی درناها وجود دارد. در مقابل در مسیر مهاجرت و در مناطق زمستانگذرانی ، درناهای سیبری با جمعیت بیشتری از انسان مواجه می شوند که فشار زیادی را روی منابع تالابی و به طور کل زیستگاه آنها ایجاد می کند.

    پروژه بین المللی

    با توجه به کاهش شدید جمعیت ، درنای سیبری در معرض انقراض قرار گرفته است. توجه به بقای این گونه و تالاب هایی که به آن وابسته است به سالها قبل بازمی گردد.

  • گونه کمیاب “سمندر باله دار جنوبی” در گیلان شناسایی و ثبت شد

    مهر نوشت:

    رشت – خبرگزاری مهر: مدیرکل محیط زیست گیلان گفت: گونه کمیاب سمندر باله دار جنوبی ( سمندر تاجدار جنوبی ) برای نخستین بار در گیلان شناسایی و ثبت شد.

    امیر عبدوس در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: تعداد دو جفت از این گونه در یک برکه و همچنین جویباری در داخل و حاشیه جنگلهای امام زاده هاشم (ع) شناسایی و پس از تهیه عکس و ثبت مشخصات در این منطقه رها سازی شدند.

    وی عنوان کرد: هرچند پراکنش این گونه در استانهای شمالی از منابع معتبر گزارش شده بود اما به نظر می رسد این نخستین گزارش مستند از حضور این گونه در استان گیلان است.

    مدیرکل محیط زیست گیلان گفت: گونه کمیاب سمندر باله دار جنوبی با نام علمی Triturus karelini و نام انگلیسی Southern Crested Newt است.

    وی یادآور شد: همچنین تعداد 34 قطعه پرنده از انواع چرخ ریسک بزرگ و چرخ رسیک سرآبی، چرخریسک دم دراز، توکای سیاه، سهره جنگلی و سایر گونه ها نیز با تورهای نامرئی زنده گیری پرندگان صید و پس از حلقه گذاری و بیومتری رها سازی شدند.