دیده بان حقوق حیوانات: محققان انگلیسی می گویند: زمین در حال مشاهده ششمین انقراض است ؛ این انقراض شامل کاهش سریع دوزیستان و سایر گونه های آسیب پذیر حیوانات در این کره خاکی می شود.
زمین شاهد ششمین انقراض زیست محیطی است؛ نابودی دوزیستان و گونه های آسیب پذیر
به گزارش ایرنا از هلث، طبق این گزارش مطالعات محققان نشان می دهد که قورباغه ها، سمندرها و سایر دوزیستان به اندازه قابل توجهی با تغییر آب و هوا، از دست دادن زیستگاه، بیماری و عوامل دیگر تهدید می شوند. بیش از یک سوم از قورباغه های جهان در معرض تهدید انقراض نسل قرار دارند.
**نخستین انقراض اصلی و بزرگ (440 میلیون سال قبل از میلاد مسیح)
اولین انقراض گروهی براثر ( سرد شدن سریع و شدید زمین) در پایان اردویسین بوقوع پیوست و تغییراتی در محیط زیست آبی و دریایی که اکثر بخش های زمین را در بر داشت ، و باعث از بین رفتن تمام یا بخشی از گونه های زیستی در روی زمین را شد.
**دومین انقراض اصلی و بزرگ (370 میلیون سال قبل از میلاد)
این رویداد در پایان دوره دونین در اثر نغییرات شدید آب و هوائی جهانی بوقوع پیوست وباعث انقراض 19 درصد از گونه های زیستی در روی زمین شد که در آن زمان می زیستند.
**سومین انقراض اصلی و بزرگ (245 میلیون سال قبل از میلاد)
این رویداد و این انقراض بزرگ که تا به این زمان از نوع خود در پایان دوره ی پرمین بوقوع پیوسته ، بزگترین رخداد انقراضی بوده که زمین به خود دیده است . این واقعه بخاطر تغییرات آب و هوایی ناشی از حرکات پلیت تکتونیک زمین اتفاق افتاده است. با این حال ، شواهد نشان می دهد که عوامل ناشی از این انقراض مشابه عواملی بوده که در پایان کرتاسه اتفاق افتاده است. در این دوره انقراض ، 54 درصـــد از گونه زیستی از بین رفته است.
**چهارمین انقراض اصلی و بزرگ (210 میلیون سال قبل از میلاد)
این رویداد در پایان دوره تریاس ، به فاصله کوتاهی با انقراض نسل دایناسور ها و تکامل اولیه پستانداران،بوقوع پیوست. که شناسایی و تحلیل دقیق عوامل ایجاد آن دشوار می باشد. در این دوره 24درصد از گونه های زیستی آن زمان از بین رفتند.
**پنجمین انقراض اصلی و بزرگ (65 میلیون سال قبل از میلاد)
وقایع پایان کرتاسه شاید از معروفترین وقایع انقراضی بوده که تاکنون اتفاق افتاده که باستناد شواهد فسیلی این زمان ، گونه هایی از طیف فیلوژنیکی دایناسورهای باقی مانده در خشکی و آمونیتها در محیطهای آبی از بین رفتند . در خصوص عوامل ایجادی این واقعه ، با توجه به اجماع نظر جمعی در دهه گذشته ، مربوط به برخوردهای زمین با عوامل فرا زمینی و احتمـالا’دراثر برخور شهـاب سنـگها و ستاره گان دنباله دار می دانند. در هر حال برخی از زمین شناسان برتاثیر سلسله رویدادهای فیزیکی از جمله وقوع آتشفشانهای بزرگ در انقراض گونه های زیستی در محیط زیست از جمله اکوسیستم خشکی و دریایی مانند ‘ دکن تله هندوستان’ اذعان می کنند . 17درصد از رسته های زیستی در این دوره از بین رفتند .
این محققان همچنین موفق به کشف بروز یک بیماری انگلی جدید در بچه قورباغه ها شدند که می تواند جمعیت قورباغه های زمین را تهدید کند.این بیماری که هنوز مشخص نشده است توسط یک آغازی انگلی (یک میکروارگانیسم تک یاخته ای ) ایجاد می شود که به کبد بچه قورباغه ها حمله می کند.
محققان دانشگاه اکستر در انگلیس همچنین بچه قورباغه های شش کشور را در سه قاره را مورد آزمایش قرار دادند و متوجه شدند که این آغازی در گونه های مختلف قورباغه ها وجود دارد.
توماس ریچارد استاد دانشگاه اکستر گفت: جمعیت قورباغه های جهان در حال کاهش قابل ملاحظه هست و مشخص شده است که یک بیماری عفونی نقش قابل توجهی در این زمینه دارد.
محققان که یافته های خود را در مجله PNAS منتشر کرده اند، می گویند: یافته های آنها بر بروز یک تنش در حال رشد زیست محیطی تاکید دارد که تمام دوزیستان با آن روبرو هستند.
دسته: حیوانات در خطر انقراض
-
زمین شاهد ششمین انقراض زیست محیطی است؛ نابودی دوزیستان و گونه های آسیب پذیر
-
«اورژانس حیوانات» هم راهاندازی میشود
دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست از راهاندازی مرکز امداد و نجات و اورژانس حیوانات در سال جاری خبر داد.
مجید خرازیان مقدم در گفتوگو با خبرنگار«محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به اینکه بیشترین تلفات گونههای موجود کشور در اثر تصادفات جادهای رخ میدهد گفت: اگر بتوانیم برای مداوای حیواناتی که در اثر تصادفات جادهای آسیب دیدهاند، اما نمردهاند، یک واکنش سریع انجام دهیم، میتوان برخی از آنها را از مرگ نجات داد به همین منظور بحث ایجاد مرکز امداد و نجات از سال گذشته در ذهن کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست کلید خورد.
وی با بیان اینکه تشکیل مرکز امداد و نجات و اورژانس حیوانات تا به حال در کشور به صورت سازمانیافته انجام نشده است، گفت: سال گذشته کارگروهی را با محوریت NGOهای داخل استان تهران تشکیل دادیم و تصمیم گرفتیم یکی از آنها محوریت کار را در دست بگیرد. هدف ما این بود که در اولین اقدام در سه استان لرستان، گلستان و تهران عملیات امداد و نجات را راهاندازی کنیم.
خرازیان مقدم افزود: در درجه اول لازم بود پروتکلی نوشته شود. و در مرحله بعد برای محیطبانان و جوامع محلی کارگاه آموزشی گذاشته شود. تصمیمات هم بر این بود که بعد از راهاندازی امداد و نجات در این سه استان، هر استانی تعلیم امداد و نجات استانهای همسایه خود را بر عهده بگیرد و به این ترتیب طی سه یا چهار سال امداد و نجات با همکاری NGOها در کل کشور راه بیفتد.
وی با اشاره به اینکه قصد داشتیم این کار را با تکیه بر ظرفیت NGOها انجام دهیم، تصریح کرد: سال گذشته اقدامات مقدماتی این طرح را انجام دادیم. برای بستن قرارداد با NGO به یک سری پیشنیازها به عنوان مستندات که تخصص و تجربه آنها را نشان دهد احتیاج بود. سال گذشته این مقدمات و پیشنیازها فراهم نشد اما امسال با فراهم شدن این شرایط میتوان نسبت به انعقاد قرارداد با NGO مورد نظر اقدام کرد.
مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در پایان افزود: در حال حاضر اقدامات اولیه برای تشکیل مرکز امداد و نجات حیوانات در حال انجام است و اعتبارات لازم آن نیز آماده است؛ اگر نتوانیم در چند ماه آینده قرارداد مذکور را با این NGO منعقد کنیم اعتبار در نظرگرفته برای این طرح را به استانها ابلاغ خواهیم کرد تا این طرح توسط آنها انجام شود؛ در هر صورت امسال اجرای طرح امداد و نجات و اورژانس حیوانات را خواهیم داشت.
-
مخالفت باشبیه سازی پلنگ/این علم فعلا قادربه جلوگیری ازانقراض نیست
دیده بان حقوق حیوانات/بهار سلاحورزی:مشاور سازمان محیط زیست تکنولوژی شبیه سازی را بسیار نوپا تر از آن می داند که بتواند گونه های جانوری در معرض انقراض را نجات دهد.
به گزارش خبرگزاری مهر، نخستین باری که حرفی درباره تکنولوژی شبیهسازی شنیده شد، زمانی بود که گوسفندی به نام «دالی» در سال ۱۹۹۶ با استفاده از این تکنولوژی به دنیا آمد. اما در حقیقت حدود ۴۵ سال قبل از آن دانشمندان به فکر همانندسازی مهرهداران افتادند.در سال ۱۹۵۲ بود که دانشمندان موفق به شبیهسازی بچه قورباغههایی شدند که درست مانند حیوان اصلی و اولیه بودند. این بچه قورباغههای کوچک به عنوان نخستین حیوانات شبیه سازی در تاریخ مشهورند. پس از آن تحقیقات در این زمینه سرعت بیشتری گرفت. سال ۱۹۹۶ تلاشهای گسترده دانشمندان برای تولید اولین پستاندار شبیهسازی شده به نتیجه رسید و گوسفندی به نام دالی در جولای آن سال به دنیا آمد اما ۶ سال بعد در سال ۲۰۰۳ دالی در ۶سالگی و به دلیل ابتلا به یک بیماری ریوی از بین رفت.
با اینکه همچنان تکنولوژی شبیهسازی موجودات زنده به کار خود ادامه می دهد اما بیش از ۹۵ درصد از تلاشهای شبیهسازی برای تولید یک موجود زنده شکست میخورد و ممکن است بیش از ۱۰۰ فرآیند انتقال هستهای برای تولید یک موجود شبیهسازی شده لازم باشد و این تکنولوژی یک عمل گران محسوب می شود. در حقیقت دالی پس از ۲۷۶ مرتبه تلاش برای عوض کردن هسته تخمک به دنیا آمد که این ۲۷۶ تخمک در مجموع ۲۹ رویان تولید کردند که از میان آنها تنها دالی زنده ماند.
علاوه بر این پس از ۹ هزار مرتبه تلاش برای همانندسازی تنها ۷۰ گوساله به دنیا آمدهاند که یک سوم از این گوساله ها طی مدت کوتاهی جان خود را از دست دادهاند و بسیاری از آنها در هنگام مرگ به طور غیرعادی، بزرگ بودند.
همچنین بررسیهای نشان دادهاند که در حیوانات همانندسازی شده غالباً عملکرد ایمنی مختل شده و میزان بالاتری از ابتلا به انواع عفونت، سرطان و سایر اختلالات وجود دارد. برخی دانشمندان علت مرگ اولین پستاندار شبیهسازی شده یعنی دالی را پیری زودرس ناشی از شبیه سازی میدانند. اگرچه دکتر پانویل موت مسئول شبیهسازی دالی معتقد است که مرگ زودرس این حیوان ارتباط به شبیهسازی نداشته و به دلیل یک عفونت تنفسی شایع در میان گوسفندان بوده است.
با این همه پژوهشکده رویان ایران نیز با هدف تولید حیوانات شبیهسازی شده از سال ۱۳۷۷ کار خود را آغاز کرد و نخستین گوسفند شبیهسازی شده به نام «رویانا» را در سال ۱۳۸۵ تولید کرد که البته بزرگترین جهش علمی کشور در تولید داروهای جدید محسوب میشد.
رویانا سومین سال زندگی خود را با دردهای مزمن و نامشخص در ناحیه شکمی آغاز کرد و معاینات مکرر انجام شده توسط تیم دامپزشکی قادر به تبیین عارضه خاصی نشد. این گوسفند همتاسازی شده در اسفند ۸۸ بر اثر نارسایی مزمن کبدی از بین رفت.
نخستین بز شبیهسازی شده ایران به نام «حنا» در پایگاه تحقیقاتی علوم سلولی اصفهان در فروردین ۱۳۸۸ متولد شد و نخستین بزغاله ایران و خاورمیانه پس از رویانا، گوسفند شبیهسازی شده در پژوهشکده رویان اصفهان بود.
شنگول و منگول بُزهای حاوی ژن فاکتور ۹ انعقادی نیز دی ماه ۱۳۸۸ در پژوهشکده رویان متولد شدند. این بزغالهها که حامل ژن تولید پروتئین انسانی با ترکیب جدید هستند در درمان مبتلایان به بیماری هموفیلی موثرند.
برای نخستین بار در خاورمیانه «بنیانا» در تیرماه ۱۳۸۸ به عنوان اولین گوساله شبیهسازی شده در کشور متولد شد که این گوساله پنج روز بعد از به دنیا آمدن به دلیل عفونتی که مشخص نیست چگونه ایجاد شده بود، تلف شد. دومین گوساله شبیهسازی شده ایران به نام «تامینا» چند روز پس از مرگ اولین گوساله یعنی «بنیانا» به دنیا آمد. اما چند ساعت بعد به دلیل وقوع تب حاد، این گوساله نیز تلف شد.
هفته گذشته محققان پژوهشگاه رویان اصفهان برای اولین بار موفق به شبیهسازی گونه حیوانی در حال انقراض شدند. که البته به اعتقاد رییس پژوهشکده رویان با توجه به اینکه به علت رشد جوامع بشری، تعداد زیادی از حیوانات در حال انقراض هستند که حفظ آنها اهمیت زیادی دارد این موفقیت دستاوردی بزرگ برای کشور است.
آنطور که محمدحسین نصر اصفهانی می گوید: شبیه سازی «قوش وحشی قمیشلو» که گونه ای در حال انقراض در منطقه ای نزدیک به اصفهان است در پژوهشگاه رویان با موفقیت انجام شد و این حیوان در حال حاضر در سلامت کامل در مزرعه این پژوهشگاه نگهداری می شود.
به گفته وی، تاکنون در آسیا تنها سه کشور کره جنوبی، ژاپن و چین فناوری شبیهسازی گونههای در حال انقراض را در اختیار داشتهاند و ایران چهارمین کشور آسیایی بوده که به این دانش دست پیدا کرده و تلاش میکنیم تا به همین روش، یوزپلنگ و پلنگ ایرانی را نیز شبیه سازی کنیم که تاکنون در این زمینه به موفقیتهایی دست پیدا کردهایم.
رییس پژوهشگاه رویان همچنین به افتخارات کشور در زمینه فناوری محیط زیست و حیوانات در حال انقراض اشاره می کند و می افزاید: امیدواریم تعاملاتی با محیط زیست داشته باشیم تا بتوانیم فضایی طبیعی را برای این حیوانات شبیهسازی شده، ایجاد کنیم.
اما مشاور رییس سازمان محیط زیست در واکنش به این خبر میگوید: محققان شبیهسازی در کشور باید متوجه باشند که این علم در مراحل اولیه قرار دارد و هنوز نتایج آن به خوبی مشخص نشده است.
دکتر اسماعیل کهرم به گوسفندی که برای نخستین بار در کشور انگلستان شبیهسازی شد و به دلایلی که هنوز کاملا مشخص نیست خیلی زود از بین رفت، اشاره می کند و می افزاید: شبیهسازی به عنوان یک کار تحقیقاتی در کشور برای حیوانات ارزشمند است، اما نباید برای این کار به سراغ حیاتوحش رفت و بهتر است به عنوان مثال بر روی حیوانات اهلی مانند بز، گوسفند و یا مرغ و خروس همانند آنچه که در اسکاتلند انجام شد، تحقیقات خود را ادامه دهند.
به اعتقاد او در هیچ علمی نمیتوان یک مرتبه راه صدساله را برویم و اگر چنانچه محققان شبیهسازی تصور میکنند که با شبیهسازی قوچ اصفهان میتوانند جمعیت این گونه را از خطر انقراض نجات دهند، تصور اشتباهی است، چرا که هنوز خیلی زود است که در مورد نتایج این تحقیقات تصمیمگیری شود.
آنطور که کهرم می گوید رهاسازی گونههای شبیهسازی شده در طبیعت بر روی ژنهای طبیعی در نسلهای بعد تاثیر میگذارد و ساختارهای ژنتیکی نسل آینده را کاملا از بین میبرد، به گونهای که دیگر هرگز نوع اصیل آن گونه را پس از چند سال نخواهیم داشت.
مشاور رئیس سازمان محیط زیست در پاسخ به اینکه قرار است که این گونهها در محوطههای نزدیک به شرایط طبیعت نگهداری شوند و به طور کامل رهاسازی نشوند، ادامه میدهد : در بسیاری از کشورهای دنیا در ابتدا تصمیمی برای رهاسازی گونههای شبیهسازی شده و یا گونههای در اسارت در طبیعت وجود نداشته، اما تجربه نشان داده که این گونهها در نهایت به نحوی یا بر اثر بیاحتیاطی و سهوا و یا عمدا وارد محیطهای طبیعی شده و سیستم طبیعت را به هم زدهاند.
او به حضور ناخواسته گونه راکون در شمال کشور و یا قرقاولهای مازندران و همچنین ماهیهای دریاچه گهر که احتمالا در اثر بیاحتیاطی وارد طبیعت کشور شده اند اشاره می کند و توضیح می دهد: در مورد گونه های شبیه سازی شده نیز شاید تا چند دهه آینده به این علم و آگاهی نرسیم که شبیهسازی بر روی گونههای حیاتوحش چه نتایج وراثتی و ژنتیکی به دنبال خواهد داشت، بنابراین بهتر است در حال حاضر تمام اقدامات در این زمینه با احتیاط و بر روی گونههای غیرحساس انجام شود، کما اینکه در کشورهای پیشرفته مانند انگلستان بعد از شبیهسازی یک گوسفند هنوز گونه جدیدی را شبیهسازی نکردهاند.
کهرم مخالفت خود را با شبیه سازی بر روی گونههای بسیار ارزشمندی مانند یوز ایرانی و پلنگ ایرانی اعلام میکند و میافزاید: یک اشتباه و یا یک بیاحتیاطی در انجام چنین تحقیقی ممکن است نژاد خالص ایرانی چندین میلیون ساله این گونهها را تغییر دهد و به عنوان مثال موجب کاهش طول عمر، قدرت جسمانی و یا مشکلات دیگری برای این گونهها شود.
به گزارش خبرگزاری مهر، امروزه مسئله «کلونینگ» یا شبیه سازی به یک بحث جهانی و همگانی تبدیل شده است. اگر چه هنوز جزئیات این مسئله برای جهانیان و آینده آن روشن نیست، در عین حال، افراد و گروههای بسیاری در سراسر دنیا با مطالعات تبیین این پدیده نوین را از ابعاد گوناگون دنبال می کنند و در داخل کشور نیز بر روی ابعاد مختلف این علم تحقیقات بسیاری در حال انجام است.
شبیه سازی، در اصل ایده بدی نیست اینکه دانشمندان بتوانند حیوانات یا گیاهان را با کیفیت مطلوب به تولید انبوه برسانند جذاب است. با کمک محققان و مهندسان ژنتیک می توان حیواناتی را به وجود آورد که از اعضای بدن آنها برای پیوند انسانها استفاده شود و یا از طریق جراحی ژنتیک سلولهای سالم مانده از عضو آسیب دیده را به یک عضو کامل تبدیل کرد و یا از موادی که حیوانات در بدنشان تولید می کنند، در داروسازی استفاده کرد و یا به کمک شبیه سازی حیوانات، نسل گونه هایی از موجودات زنده را که در حال انقراض هستند، حفظ کرد.
با این حال اگرچه در بسیاری از مواقع دیدگاه های زیست محیطی که جانب احتیاط را در مورد حیات وحش شکننده کشور در نظر می گیرند فناوری ستیزانه تلقی می شود از آنجایی که این تکنولوژی هنوز بسیار نوپا است، بهتر است که تحقیقات در کشور بر روی گونه هایی با حساسیت کمتر انجام شود.
-
ببر سیبری شهریور به قرنطینه جدید میرود
دیده بان حقوق حیوانات: مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست از انتقال ببر سیبری به قرنطینهای جدید تا پایان شهریور ماه خبر داد.
مجید خرازیان مقدم در گفتوگو با خبرنگار«محیط زیست» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با اشاره به اینکه دو قلاده ببر سیبری موجود در کشور حدود پنج سال پیش وارد کشور شده است، گفت: در اینکه چرا این دو ببر وارد ایران شدند و چه برنامهای برای آنها داشتیم ورود نمیکنم اما میتوانم این را بگوییم که وقتی این دو قلاده ببر وارد کشور شدند قاطبه بدنه کارشناسی سازمان حفاظت محیط زیست برنامهای برای این ببرها نداشت همان طور که در حال حاضر هم ندارند. این در حالیست که اولویت این سازمان در حفظ گونههای ملی است و اعتقاد دارد که باید وضعیت حفاظتی گونههای در معرض خطر بومی را ساماندهی کند و ارتقاء دهد.
وی با تاکید بر اینکه قبل از احیای یک گونه باید زیستگاه آن را فراهم کرد، اظهار کرد: ببر 60 سال است که در کشور ما منقرض شده و آروز دارم که میشد این گونه را احیا کرد اما برای احیای یک گونه ابتدا باید زیستگاه آن احیا شود. شرایط زیستگاهی ببر در کشور ما وجود ندارد و امکان احیای این گونه نیست. بنابراین باید به فکر بهبود وضعیت گونههای موجود باشیم.
خرازیان مقدم با اشاره به اینکه سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت اعتقاد دارند که این ببر مشکوک به بیماری مشمشه است، گفت: چهار سال و نیم است که از نگهداری این گونه گذشته و هیچ مشکلی نداشته است. در طول این مدت نیز این دو سازمان بر اساس پروتکلهایی که برای بیماری مشمشه دارند، معتقدند که این گونه باید معدوم شود.
وی با بیان اینکه درحال حاضر این ببر شرایط زیستی خوبی ندارد، افزود: سازمان حفاظت محیط زیست مخالف معدوم کردن ببر سیبری است. زیرا این گونه از نظر بینالمللی یک گونه و ذخیره ژنی با ارزش است و همچنین سازمان با توجه به اینکه متولی حیات وحش است، هیچ وقت نمیتواند نسبت به حقوق حیوانات بیتفاوت باشد.
مدیرکل دفتر تنوع زیستی و حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به آخرین جلسه این سازمان با نمایندگان وزارت بهداشت و سازمان دامپزشکی گفت: مصوبه جلسه چند ماه پیش این شد که ببر معدوم نشود اما با توجه به اینکه مشکوک به بیماری است به قرنطینه جدیدی با شرایط بهتر منتقل شود و قرار بر این شد محل جدید را سازمان پیشنهاد بدهد که پس از بازدید و تایید نمایندگان این دو ارگان انتقال ببر به قرنطینه جدید صورت میگیرد.
وی افزود: اولین پیشنهاد ما مجتمع فرهنگی-تفریحی باراجین در قزوین بود، اما بخاطر اینکه بیماری مشمشه قابل انتقال به انسان است و این مکان در معرض عموم قرار دارد، مورد تایید قرار نگرفت. قرنطینه دوم پناهگاه حیات وحش سمسکنده در مازندران است؛ با توجه به اینکه این مکان تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست است مورد تایید سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت قرار گرفت.
خرازیان مقدم با اشاره با اینکه تنها دلیل برای انتخاب استان مازندران برای انتقال ببر این است که آنجا یک قرنطینه آماده وجود داشت، گفت: هر جایی بخواهیم ببر را ببریم باید اعتباراتی معادل 70، 80 میلیون تومان برای ساخت قرنطینه جدید هزینه کنیم. چون این قرنطینه ساخته شده بود تصمیم بر آن شد که این گونه به آنجا منتقل شود.
وی در پایان افزود: قرار است در کمیته حیات وحش سازمان دامپزشکی که سازمان حفاظت محیط زیست هم نماینده دارد، پروتکل انتقال و جابجایی این گونه تدوین شود که تا پایان شهریور این انتقال صورت میگیرد. البته برای انتقال ببر تایید دفتر حیات وحش و سازمان دامپزشکی و وزارت بهداشت لازم ولی کافی نیست و ملاحظات دیگری هم هست که باید رفع شود.
___________________________________________________________
«ملاحظات» مشکوک، آخرین مانع رهایی ببر سیبری از قرنطینه
تایید مکان قرنطینه ببر سیبری/هزینه تغذیه این گربه سان ماهانه چهار میلیون تومان
اهمیت ببر سیبری برای دوستداران حیات وحش ایران
اخبار مشکوک از وضعیت ببرهای اسیر در اسارتگاه های ایران: خروج ببر بنگال از قرنطینه، وضعیت نامعلوم ببر سیبری
مخالفت وزارت بهداشت با خونگیری مجدد از ببر سیبری باغ وحش ارم
تشریح وضعیت بیماری ببر سیبری باغ وحش ارم/ درخواست تکرار آزمایش خون
-
توله یوز میاندشت مادر شد+تصاویر
دیده بان حقوق حیوانات: اواخر هفته گذشته کارشناسان اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی موفق شدند از یک یوزپلنگ ماده به همراه سه توله اش در کنار یک چشمه تصویربرداری کنند. سوال ها اینطور شکل گرفت که آیا این ماده، یوزپلنگ جدیدی است یا از یوزهایی است که در گذشته توسط دوربین های تله ای انجمن یوزپلنگ ایرانی شناسایی شده بودند؟
به گزارش زیست بوم و به نقل از روابط عمومی انجمن یوزپلنگ ایرانی، در بهار سال 1391 سه توله یوزپلنگ در پناهگاه حیات وحش میاندشت به دنیا آمدند که از همان ابتدا توسط دوربین های تله ای درحال پایش بودند. تصاویر این خانواده یکی از نادرترین تصاویر موجود از یک خانواده نسبتا بزرگ از یوزهای آسیایی بود که به صورت مرتب توسط دوربین های تله ای گرفته می شدند. درسال 1392، مادر خانواده با موفقیت هرسه توله خود را بزرگ کرده و در سن حدودا یک و نیم سالگی از مادر خود جدا شدند، یک نر و دو ماده حاصل تلاش های این یوزپلنگ مادر بود.
نتیجه بررسی خال ها در بخش پایش و پژوهش انجمن یوزپلنگ ایرانی نشان می دهد که این یوزپلنگ ماده یکی از همان توله هایی است که در سال 1391 به دنیا آمده است. امروز خوشبختانه این توله خود بزرگ شده و پس از رسیدن به سن بلوغ زادآوری کرده است. او هم مانند مادرش سه توله دارد ولی در محدوده ای متفاوت از مادر خود در سالهای گذشته توله هایش را بزرگ می کند.از سال 1391 تاکنون برنامه پایش منظم با استفاده از دوربین های تله ای توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی و اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی با همکاری پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در این منطقه درجریان است، به طوری که طی سه تابستان متوالی از سال 1391تا 1393 اطلاعات ارزشمندی درباره افراد و ساختار جمعیت یوزها در این منطقه به دست آمد و هم چنان درتابستان سال جاری این برنامه توسط اداره حفاظت محیط زیست جاجرم با حمایت انجمن یوزپلنگ ایرانی درجریان می باشد.
علاوه بر این، به منظور کمک به حفظ یوزها در این منطقه، تأمین منابع آبی به عنوان یک راهکار جدی مدنظر قرار گرفت و درسال گذشته تعداد 6 آبشخور اصلی میاندشت مجهز به ساختار مقابله به شتر شد تا از مصرف بی رویه آب توسط شترهای اهلی و بی آب نمودن یوزها و سایر جانوران جلوگیری شود. همچنین در سال جاری، یک همیار محیط زیست برای آب رسانی و گشت و کنترل در این منطقه از جوامع محلی پیرامون میاندشت به کار گرفته شده است که حقوق ایشان کاملا توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی پرداخت می شود.درکنار تولید دانش قابل اتکا و مستند برای حفاظت، ما درتلاش هستیم اقداماتی را انجام دهیم که پایه علمی داشته و تأثیر جدی بر بقای یوزها داشته باشد. در آینده بیشتر از این خانواده خواهید شنید.
-
مرگ یک قلاده فُک خزری در ساحل استان گلستان
دیده بان حقوق حیوانات: رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان های ترکمن و گمیشان واقع در غرب استان گلستان ، از تحویل لاشه یک قلاده فک خزری تنها پستاندار آبزی دریای خزر از سوی صیادان به محیط بانی گمیشان خبر داد.
به گزارش عصر پنجشنبه ایرنا از اداره کل محیط زیست استان گلستان، علی بیانی در این باره گفت: یکی از صیادان گمیشانی طی تماس تلفنی با مأموران محیط بانی گمیشان، از گرفتار شدن یک قلاده فک خزری در آب های دریای خزر اطلاع داد.
وی افزود: با هماهنگی صورت گرفته، فک خزری که ظاهرا به علت گرفتار شدن در تورهای صیادی دچار خفگی و مرگ شده بود، به محیط بانی گمیشان انتقال یافت.
وی خاطرنشان کرد: این فک خزری پس از انتقال به مرکز تحقیقات محیط زیست دریایی اداره حفاظت محیط زیست بندرترکمن، توسط کارشناسان محیط زیست و دکتر امیر شیرازی نماینده مرکز درمانی و بازتوانی سگ های آبی هلند در ایران، مورد کالبدشکافی قرار گرفت تا علت اصلی مرگ بررسی و مشخص شود.
رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان های ترکمن و گمیشان در عین حال به نتیجه کالبدشکافی اشاره نکرد.
فک های خزری گاه در دام و تورهای صیادی سرگردان موجود در پهنه آبی خزر، گرفتار و به سبب کمبود اکسیژن دچار خفگی و یا به سبب جراحات وارده تلف می شوند.
در سال های اخیر اقدامات تشویقی و ترغیبی مؤثری برای رهاسازی فک های گرفتار در تور ماهیگیران صورت پذیرفته که رهاسازی چند فک خزری در سال گذشته از اهم اقدامات مشترک نماینده مرکز درمانی هلند و واحد محیط زیست دریایی اداره محیط زیست شهرستان ترکمن بود.
گروه امداد و نجات فک خزر، در سال 1389 با کمک مرکز تحقیقاتی درمانی سگ دریایی در کشور هلند و با همراهی سازمان حفاظت محیط زیست ایران شروع به کار کرد.
این گروه در بدو امر توسط تعدادی از افراد علاقه مند اداره می شد، افراد این مجموعه زیر نظر مرکزی در کشور هلند و ایران آموزش دیده و آمادگی لازم را برای انجام عملیات امداد و نجات کسب کردند.
رهایی فک های آسیب دیده و گرفتار شده در تورهای صیادی، درمان حیوانات بیمار، ثبت اطلاعات مربوط به فک های یافت شده، نمونه برداری از حیوانات زنده و همچنین کالبدشکافی، جمع آوری نمونه های بافتی از لاشه های کشف شده با هدف کنترل سلامت زیستی اکوسیستم خزر، از دیگر فعالیت های این گروه است.
فُک خزری یکی از پستانداران کمیاب آبزی دنیا بوده که فقط در دریای خزر و رودخانه های منتهی به آن زندگی می کند.
این گونه تنها پستاندار دریای خزر محسوب می شود و به دلیل صید بی رویه و به هم خوردن شرایط زیستی و کاهش شدید جمعیت، نیازمند حمایت بین المللی است.
فُک خزری به طور میانگین یک و نیم متر طول و 68 کیلوگرم وزن دارد و یکی از کوچک ترین انواع فک به شمار می رود.
ساحل نشینان شمال به آن سگ آبی می گویند، فک ها در میان هزار نوع جاندار خزر تنها پستاندار این دریا محسوب می شوند. فک ها در تابستان، بهار و پاییز بیشتر در آب های ایران زندگی می کنند و برای زایمان به مناطق یخی در شمال دریای خزر مهاجرت می کنند.
بندرترکمن با افزون بر 60 هزار نفر جمعیت در شمال غرب استان گلستان واقع است و جزیره آشوراده در حوزه سرزمینی این شهرستان قرار دارد. -
گوشتخواری، عامل تشدیدِ سرعت انقراض گونههاست
دیده بان حقوق حیوانات: کارشناسان حفاظت محیط زیست تاکید دارند که خوردن گوشت زیاد نه تنها برای سلامت انسان بلکه همچنین برای تنوع زیستیِ جهان نیز مضر است.
به گزارش سرویس محیط زیست خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، گروهی از کارشناسان و دانشمندانی که مخالف زیادهروی در مصرف گوشت حیوانات توسط انسان هستند، در این مطالعه هشدار دادهاند که دنبال کردن رژیم های غذایی حاوی گوشت قرمز همانطور که به سلامت انسان آسیب میرساند به همان اندازه برای تنوع زیستی در زمین مضر است و میتواند سرعت انقراض گونهها را در سراسر جهان تشدید کند.
زیادهروی و تمایل زیاد انسان به مصرف گوشت حیوانات روی بهرهکشی از محیط زیست و زمین تاثیرگذار است و تهدیدی جدی برای گونههای گیاهی و جانوری محسوب میشود.مردم به دلیل عادت به گوشت خوردن، احشام خود را افزایش میدهند و برای تامین غذای این حیوانات به ناچار محصولات بیشتری کشت کرده و در نتیجه فشار بیشتری به زمین وارد میکنند. به گفته کارشناسان در حال حاضر یکی از مهمترین دلایل انقراض گونهها در سراسر دنیا، بهرهکشی انسانها از زمین و فضاهای بکر و طبیعی است.
به گزارش شبکه اخبار محیط زیست، در این مطالعات که با هدف بررسی تاثیر رژیمهای غذایی انسانها بر محیط زیست انجام گرفته، تایید شده است که عادت انسان به گوشت خوردن، یک عامل تهدیدکننده مهم برای گونههای گیاهی و جانوری است.
-
درباره فیلها بیشتر بدانید(به مناسبت روز جهانی فیل ها)
دیده بان حقوق حیوانات: دوازدهم اوت، روز جهانی فیلهاست و این روز به منظور افزایش حفاظت و نگهداری از بزرگترین پستاندار خشکیزی و در معرض خطر انقراض، تعیین شده است.
روز جهانی فیلها در سال 2012 میلادی از سوی یک فیلمساز کانادایی و طرفدار فیلها به اسم «پاتریشیا سیمز» و بنیاد «رهاسازی فیلها در تایلند» نامگذاری شده است. اکنون پس از گذشت حدود دو سال، بیش از 65 سازمان مرتبط با حیات وحش در سراسر جهان از این رویداد حمایت میکنند که این نشاندهنده افزایش نگرانیها و آگاهی نسبت به وضعیت نامساعد فیلهای آفریقایی و آسیایی است.
درباره فیلها بیشتر بدانید
بنابر اعلام صندوق جهانی طبیعت (WWF)، فیلها بزرگترین پستاندار ساکن خشکی هستند و در این بین فیلهای آفریقایی تا هشت تُن وزن دارند. از ویژگیهای ظاهری این فیلهای آفریقایی میتوان به داشتن جثه بسیار بزرگ، گوشهای پهن و بزرگ و خرطومی اشاره کرد که کاربردهای مختلفی نظیر جابهجایی و برداشتن اشیاء، شیپور هشدار و شیلنگی که با آن آب بنوشند و یا حمام کنند، دارد. در نقطه مقابل فیلهای آسیایی جثه کوچکتری دارند و گوشهای آنها مانند گوشهای فیلهای آفریقایی بادبزنی شکل نیست.فیلها را میتوان از روی تعداد انگشتان پاهایشان از هم تشخیص داد. فیلهای آسیایی چهار انگشت در پاهای پشتی و پنج انگشت در پاهای جلویی دارند. این در حالیست که فیلهای آفریقایی سه انگشت در پاهای پشتی و پنج انگشت در پاهای جلویی دارند. این پستاندارِ دارای گوشهای آویزان به طرز شگرفی از نظر برخی احساسات به انسان شباهت دارد. بنابر اعلام شبکه دیسکاوری نیوز، فیلها نیز همچون انسان احساس خودآگاهی، غم، همدلی و همدردی دارند. آنها همچنین دارای ساختار پیچیده اجتماعی هستند.
این پستاندار عظیمالجثه همچنین برای گشتوگذار و تغذیه نیازمند فضای وسیعی هستند و روزانه صدها کیلوگرم میوه و گیاه میخورند.
درباره فیلها بیشتر بدانید
اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN)، هر دو گونه فیلهای آفریقایی و آسیایی را در «سیاهه قرمز IUCN» قرار داده که فیلهای آفریقایی جزو گونههای آسیبپذیر و فیلهای آسیایی در گروه گونههای در معرض خطر دستهبندی شدهاند. در حال حاضر جمعیت فیلهای آفریقایی در حیات وحش 400 هزار و فیلهای آسیایی 40 هزار راس تخمین زده میشود.بنابر اعلام شبکه جهانی طبیعت نیز سالانه 30 هزار راس فیل برای استفاده از عاج آنها کشته میشوند که افزایش تقاضا برای عاج در بازارهای سیاه چین از عوامل اصلی در افزایش شکار غیرقانونی فیلها محسوب میشود. از دیگر نگرانیهای موجود رویارویی فیلها و انسانها و نزدیک شدن محل زندگی آنها است چرا که با افزایش جمعیت انسان از وسعت قلمرو و زیستگاههای فیلها کاسته میشود. از آنجا که جمعیت فیلها طی دهه گذشته 62 درصد کاهش یافته بدون کمک برای حفاظت، جمعیت این پستاندار تا پایان دهه آینده منقرض خواهد شد.
-
ببرها آب میروند
دیده بان حقوق حیوانات: یک مطالعه جدید، راهکاری برای آسان شدن حفاظت از ببرها در جهان ارائه میکندتعداد ببرها در سراسر جهان در حال تحلیل رفتن است، اما ممکن است ضربه بزرگی به انواع آنها هم وارد شده باشد.
به گزارش همشهری آنلاین، یک مطالعه بحثبرانگیز که اخیرا انجام شده، میگوید به جای 9 زیرگونه ببر، تنها دو زیرگونه وجود دارد. این یافته ممکن است تاثیر چشمگیری بر حفاظت از این گونه در خطر انقراض داشته باشد، هرچند همه متخصصان، موافق نتایج این مطالعه نیستند.در حال حاضر چهارهزار ببر باقیمانده در حیات وحش، معمولا به شش زیرگونه ببر سیبری، ببر بنگال، ببر جنوب چین، ببر سوماترا، ببر هندوچین و ببر مالایا تقسیم میشوند. سه زیرگونه دیگر به نامهای ببر بالی، ببر خزر و ببر جاوه هم منقرض شده در نظر گرفته میشوند.
محققان موسسه حیات وحش «لایبنیتز» دست به جستوجویی برای کشف تفاوتهای بین این زیرگونه ها زدهاند. آنها برای تحقیق در این زمینه، اندازههای دویست جمجمه و صدالگوی پوست، زیستبوم و ژنتیک زیرگونههای ببر را با هم مقایسه کردند.
این پژوهشگران، برای مقایسه خود از اطلاعات منتشرشده در حال حاضر و همینطور اطلاعات جدیدی که خودشان از طریق نمونههای موجود در موزههای مختلف به دست آوردند، بهره گرفتند.آنها با ترکیب صفات مختلف ببرها، دریافتند که شواهد کمی برای افتراق این 9 زیرگونه وجود دارد و آنطور که در Science Advances نوشتهاند، تنها دو زیرگونه ببر قابل شناسایی است.
نخستین زیرگونه را «ببر سوندا» نامیدهاند که از ترکیب ببر سوماترا و زیرگونههای منقرض شده جاوه و بالی تشکیل شده. زیرگونه دوم، «ببر قارهای» نام گرفته که از جمع بقیه زیرگونهها حاصل شده است.«آندریاس ویلتینگ» یکی از نویسندگان مقاله معتقد است، از نظر ژنتیکی تفاوتهایی قابل ردیابی بین این 9 زیرگونه وجود دارد. او میگوید: «اما اگر به ترکیبی از همه صفات نگاه کنیم، آنگاه تنها دو زیرگونه قابل تشخیصاند.»
«یوراس برایتن موزر» جانورشناس دانشگاه برلین که در این مطالعه شرکت نداشته، معتقد است، این مقاله قطعا باعث بحث و حرف و حدیثهای زیادی خواهد شد.او میگوید: «مقاله از نظر من قانعکننده بود و آن را در کنار کارهای مشابهی که در سالهای اخیر انجام شده، قرار میدهم. کارهایی مثل مقالهای که نشان میدهد ببر سیبری و ببر خزر، در حقیقت یک زیرگونه هستند.»برایتن موزر از روسای گروه «متخصصان گربهسان» از «اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت» (IUCN) است. اتحادیهای که فهرست قرمز گونههای در خطر انقراض را تهیه میکند.
دو سال قبل، گروه متخصصان گربهسان از یک تیم عملیاتی خواستند طبقهبندی همه گربهسانان وحشی را بهروز کنند. نتیجه این کار احتمالا تا پایان سال جاری میلادی مشخص خواهد شد و برایتن موزر میگوید، شاید پیشنهاد جدید را هم مدنظر قرار دهند؛ «در حال حاضر، نحوه طبقهبندی بسیاری از گونهها درست نیست.چراکه از زمانی که گونهها و زیرگونهها تعریف شدهاند، بیش از صد سال میگذرد و در بسیاری موارد، کمبود تعداد نمونهها بر نحوه طبقهبندی آنها در آن زمان تاثیر گذاشته است.»
با این حال منتقدان نیز بیکار ننشسته و شروع به حمله کردهاند؛ «کاهش سه زیرگونه به یکی (سوندا) ممکن است قابل قبول باشد.» این را «استفان اوبراین» ژنتیست مرکز اطلاعات زیستی ژنوم «تئودوسیوس دبژانسکی» در سنت پترزبورگ روسیه میگوید.او برخی اطلاعات ژنتیکی استفاده شده در این مقاله را تولید کرده. با این حال اوبراین معتقد است كه شش زیرگونه قارهای ببر، از نظر ژنتیکی آنقدری تفاوت دارند تا به عنوان شش زیرگونه جداگانه طبقهبندی شوند.
بخشی از مشکل اینجاست که ببرها زمان کمی برای تکامل زیرگونههای جداگانه داشتهاند. یافتههای فسیلی نشان میدهند، این حیوان حدود دومیلیون سال قبل در بخشهای بزرگی از قاره آسیا پخش شد، اما بعد فاجعهای رخ داد.آنالیزهای ژنتیکی نشان میدهد، حدود هفتادهزار سال قبل، بیشتر ببرها کشته شدند، شاید همزمان با فوران آتشفشان عظیم «توبا» در سوماترا. احتمالا تنها یک گروه کوچک از این فاجعه جان سالم به در برده و تفاوتهای فعلی، طی هفتادهزار سال از همین گروه کوچک شکل گرفته.
«شو جین لو» ژنتیست دانشگاه پکن که روی گونههای در خطر انقراض کار میکند، معتقد است این زمان برای جدا شدن زیرگونههای متمایز از نظر ژنتیکی کافی است، اما برای تمایزات ریختشناسی کافی نیست؛ «دادههای ژنتیکی بیشتر قابل اعتنا و اتکا هستند تا دادههای ریختشناسی.»
بنا به نظر لو، همین که این 9 زیرگونه از نظر ژنتیکی قابل تمایز هستند، کافی است. به همین دلیل او نسبت به مطالعه جدید که بر زیستبوم و آناتومی متکی است، تردیدهای جدی دارد.
اگر تقسیمبندی جدید پذیرفته شود، آنگاه مسیر تلاش برای حفظ ببرها تغییرات زیادی خواهد کرد.«ولکر همس» متخصص حفاظت در «بنیاد حیات وحش برای طبیعت» آلمان میگوید: «نکته خوب اینجاست که این مساله، حفاظت را آسانتر میکند.»او ادامه میدهد: «به عنوان مثال، ببر هندی که از آن حدود دوهزار قلاده وجود دارد، میتواند برای تقویت ببر جنوب چین مورد استفاده قرار گیرد که عملا در حیات وحش منقرض شده است.»
همچنین هزاران قلاده ببری که در باغ وحشها از پدر و مادرهایی از زیر گونههای مختلف به دنیا میآیند، ناگهان واجد شرایط برنامههای تولیدمثل و بازگشت به حیاتوحش میشوند.آندریاس ویلتینگ، سرگروه تیم تحقیقاتی که مقاله جدید را ارائه داده، معتقد است: «طبقهبندی گونهها به تعداد زیاد زیرگونهها، بدون دلایل علمی یا با دلایل علمی ضعیف، موجب کاهش اقدامات عملی در برنامههای حفاظتیِ پرورش و تولیدمثل این گونهها میشود.
به عنوان مثال، در حال حاضر جمعیت ببرهای جنوب چین و هندوچین به شدت کاهش یافته. اگر هر یک از این زیرگونهها، همچنان به عنوان طبقهای جداگانه در نظر گرفته شوند، هر دوی آنها در آیندهای نزدیک منقرض خواهند شد.
اما با در نظر گرفتنشان بهعنوان یک زیرگونه ببر قارهای، میتوان تحت یک برنامه حفاظتی واحد، این ببرهای در حال انقراض را مدیریت کرد.»مشکل اصلی طبقهبندی زیرگونهها بر اساس توزیع جغرافیایی آنها، این است که بسیاری از مرزهای جغرافیاییِ این مناطق، قراردادهایی هستند که بشر تصور کرده.
به عنوان مثال، در بسیاری از مناطق قاره آسیا – بهعنوان یکی از زیستگاههای دائمی ببرها- در طول ۱۰هزار سال گذشته، مرز جغرافیایی طبیعی واضحی وجود نداشته است.